کد سوال : 8148
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : در روايتى از امام صادق عليه السلام آمده است كه : ما تلذذ الناس فى الدنيا والاخره بلذه اكبر لهم من لذه النساء . ( اصـول كـافـى و تفسير عياشى ) يعنى هيچ لذتى در دنيا و آخرت از لذت كه انسان از زن مى برد بالاتر نيست . در اين صورت آيالذات معنوى باز همان
پاسخ : ايـنـكه امام صادق عليه السلام لذت نكاح را بالاترين لذت ها دانسته اند مرادشان مطلق نبوده است بلكه نسبت به ساير لذتهاى دنيايى و جسمانى فرموده اند كه بالاترين لذت , لذت نكاح است . بـه بـيـان ديـگر ايشان ناظر به لذات نبوده اند يعنى لذات روحانى در مراتب گوناگون آن و حتى لذات حاصله از علم . به علاوه روايات ديگرى وجود دارد كه لذت مناجات و حضور و قرب به خدا را بالاترين لذت معرفى كرده است .
کد سوال : 8149
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : در روايتى از امام صادق عليه السلام آمده است كه : ما تلذذ الناس فى الدنيا والاخره بلذه اكبر لهم من لذه النساء . ( اصـول كـافـى و تفسير عياشى ) يعنى هيچ لذتى در دنيا و آخرت از لذت كه انسان از زن مى برد بالاتر نيست . در اين صورت آيالذات معنوى باز همان
پاسخ : ايـنـكه امام صادق عليه السلام لذت نكاح را بالاترين لذت ها دانسته اند مرادشان مطلق نبوده است بلكه نسبت به ساير لذتهاى دنيايى و جسمانى فرموده اند كه بالاترين لذت , لذت نكاح است . بـه بـيـان ديـگر ايشان ناظر به لذات نبوده اند يعنى لذات روحانى در مراتب گوناگون آن و حتى لذات حاصله از علم . به علاوه روايات ديگرى وجود دارد كه لذت مناجات و حضور و قرب به خدا را بالاترين لذت معرفى كرده است .
کد سوال : 8150
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : با تامل و دقت در انسان و طبيعت روشن مى شود كه انسان همواره در پى دفع ضرر ازخود و جلب منافع است و از اين طريق حيات خود را حفظ كرده , به بقا ادامه مى دهد . امـا از آنـجـا كه دفع ضرر و جلب منفعت فى حد نفسه نمى تواند انسان رابرانگيزد و به عمل وادار سـازد
پاسخ : ايـن مـطـلب كه انسان در پى دفع ضرر و جلب منفعت است و به دليل لذت در كارها آنهارا انجام مى دهد درست است . اما بايد دانست كه انسان با مرگ و رفتن به جهان آخرت تبدل پيدا نمى كند . يعنى اينگونه نيست كه اگر در اين دنيا لذت جويد و لذت رادوست داشت , اگر از دنيا برود ديگر لذت جو نخواهد بود . تـنـها تفاوت اين است كه انسان در اين دنيا با لذايذ زودگذر و فانى سر كار دارد ولى در آخرت با لذايذباقى و جاويد . از آيات قرآن نيز همين مطلب استفاده مى شود . و لـقـد خـلقنا الانسان من سلاله من طين ثم جعلناه نطفه فى قرار مكين ثم خلقنا النطفه علقه فـخـلـقنا العلقه مضغه فخلقنا المضغه عظاما فكسونا العظام لحما ثم انشاناه خلقا آخر فتبارك اللّه احسن الخالقين ثم انكم بعد ذلك لميتون ثم انكم يوم القيامه تبعثون ( مومنون /16 )همانگونه كه پـيـداسـت مـخـاطـب در آيه همين انسان است كه خلق آخر پيدا مى كند و روزقيامت برانگيخته مى شود .
کد سوال : 8151
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : در قـرآن علاوه بر لعن خداوند لعن همه مردم نيز نثار افرادى شده كه حق را كتمان مى كنند مگر لـعن خدا به تنهايى كافى نيست ؟ ثانيا چرا گفته شده ( همه مردم ) درحالى كه لااقل افرادى كه شريك اين جرمند به اين مجرمين لعن نمى كنند ؟
پاسخ : اين در واقع يكنوع تاكيد و ابراز تنفر و بيزارى همه جهانيان از افرادى است كه مرتكب چنين گناه بـزرگـى مـى شـونـد و اينكه گفته شده همه مردم چون حتى آنها نيز ازنفس اين عمل متنفرند بهمين دليل اگر كسى حق را در مورد خودشان كتمان كند مسلماناراحت مى شوند و بر او لعن و نفرين مى فرستند .
کد سوال : 8152
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : در داسـتان حضرت لوط آمده است كه ايشان براى آنكه قومش با فرشتگانى كه به صورت چند مرد ميهمان ايشان بودند , مرتكب عمل زشت لواط نگردند , به قوم خود مى گويدكه با دختران پاكيزه او همبستر شوند , بدون ذكر ازدواج . آيا زنا نيز فحشا وزشت نيست ؟
پاسخ : اگـر مـراد حـضـرت لوط همبسترى قومش با دختران ايشان بدون ازدواج بود , تنها كافى بود كه بگويند به ميهمانان من كارى نداشته باشيد . امـا ايشان پس از ذكر آنكه دختران ايشان پاكيزه تراند مى گويد از خدا بترسيد هولاء بناتى هن اطهر لكم فاتقوا اللّه و لا تخزون فى ضيفى 000 ( هود / 78 ) . عبارت از خدا بترسيد يابه اين معناست كه با دختران او نيز مرتكب فحشا نگرديد , يا به اين معنا كه بايدبر اساس شرع و تقواى الهى با دختران او همبستر شويد .
کد سوال : 8153
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : تفاوت داستان لوط در قرآن با داستان لوط در تورات كدام است ؟
پاسخ : الف : در تورات تعداد ملائك بشارت و عذاب دو تا ذكر شده است , اما در قرآن به صورت جمع آمده كه كمترين آن سه است . ب : در تـورات مـيـهـمـان هـاى ابراهيم از غذاى ايشان تناول كرده اند , در حاليكه درقرآن تناول نكرده اند . ج : در تورات دو دختر براى لوط اثبات شده است , در حاليكه در قرآن دست كم سه دختر . د : در تـورات صـريحا به خدا نسبت جسمانيت يا تجسيم , و به لوط نسبت فحشا بادخترانش داده شده است . اما در قرآن ساحت اقدس الهى از تجسم منزه و ساحت پيامبران از زشتى و گناه پاك است .
کد سوال : 8154
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : تفاوت داستان لوط در قرآن با داستان لوط در تورات كدام است ؟
پاسخ : الف : در تورات تعداد ملائك بشارت و عذاب دو تا ذكر شده است , اما در قرآن به صورت جمع آمده كه كمترين آن سه است . ب : در تـورات مـيـهـمـان هـاى ابراهيم از غذاى ايشان تناول كرده اند , در حاليكه درقرآن تناول نكرده اند . ج : در تورات دو دختر براى لوط اثبات شده است , در حاليكه در قرآن دست كم سه دختر . د : در تـورات صـريحا به خدا نسبت جسمانيت يا تجسيم , و به لوط نسبت فحشا بادخترانش داده شده است . اما در قرآن ساحت اقدس الهى از تجسم منزه و ساحت پيامبران از زشتى و گناه پاك است .
کد سوال : 8155
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : ايـنـكه در قرآن آمده لوط هنگام حمله مردم به خانه اش به قصد تجاوز به مهمانانش گفت : اين دخـتـران مـن براى شما پاك و حلال است مگر ازدواج دختر با ايمانى مانند دختران لوط با كفار بى ايمان جايز بود كه چنين پيشنهادى را كرد ؟
پاسخ : بـه ايـن سـئوال از دو راه مـى توان پاسخ گفت : يكى اينكه در آيين لوط همانند آغازاسلام تحريم چـنين ازدواجى وجود نداشت , لذا پيامبر اسلام دختر خود زينب را به ازدواج ابى العاص قبل از آنكه اسلام را بپذيرد درآورد ولى بعدا اين حكم منسوخ گشت . ديگر اينكه منظور لوط پيشنهاد ازدواج مشروط بود ( مشروط به ايمان ) او براى اثبات نهايت علاقه بـه هدايت آنها اين پيشنهاد مشروط را به آنها كرد يعنى اين دختران من است بيائيد ايمان آوريد تا آنها را به ازدواج شما درآورم .
کد سوال : 8156
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : ايـنـكه قرآن مى گويد : ازدواج با زنان آلوده ممنوع است در طول تاريخ يا در محيطزندگى خود گـاه مـواردى را مى بينيم كه با اين قانون هماهنگ نيست به عنوان مثال درخود قرآن آمده است كه همسر نوح و همسر لوط زنان بدى بودند و به آنها خيانت كردند در مورد پيشوايان
پاسخ : عـلاوه بـر ايـنـكه هر قانون كلى استثناهايى دارد بايد به دو نكته توجه داشت : 1 -منظور اصلى از خـبـاثت همان آلودگى به اعمال منافى عفت است و هيچيك از همسران پيامبران و امامان بطور قطع انحراف و آلودگى جنسى نداشتند و منظور از خيانت درداستان نوح و لوط جاسوسى كردن به نفع كفار است نه خيانت ناموسى 2 - از اين گذشته همسران پيامبران و امامان در آغاز كار حتى كـافـر و بـى ايـمان هم نبودند وگاه بعد از نبوت به گمراهى كشيده مى شدند كه مسلما آنها نيز روابط خود را مانندسابق با آنها ادامه نمى دادند .
کد سوال : 8157
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : از آيـات سـوره هـود برمى آيد هنگامى كه آن قوم بى آزرم از وجود ميهمانهاى لوطبا خبر شدند به سـرعـت به سراغ آنها آمدند و در نظر داشتند مزاحم آنها شوند لوطكه هنوز فرشتگان را نشناخته بـود , سـخـت نـاراحت شد ولى رسولان پروردگار خود را به لوط معرفى كرده و به
پاسخ : پـاسـخ اين سوال را از آيه 81 سوره هود اجمالا مى توان استفاده كرد , زيرا هنگامى كه قوم بى شرم بـراى دست دراز كردن به ميهمانها آمدند فرشتگان به لوط گفتند : اين قوم به تو دسترسى پيدا نخواهند كرد يعنى ما كه سهل است , آزارى به تونيز نمى توانند برسانند بنابراين فرشتگان , نجات خود را مسلم گرفتند , تنهابشارت را روى نجات لوط و خانواده اش متمركز كردند . مـمـكن است اين جمله قرآن اشاره به اين نكته نيز باشد كه ميزبان بايد از ميهمان حفاظت كند و هرگونه آسيبى به ميهمان , آسيب به ميزبان شمرده مى شود