کد سوال : 8138
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : آيـه 164 سـوره انعام مى گويد : هيچ كس جز براى خود عملى انجام نمى دهد و هيچ گناهكارى بار گناه ديگرى را بر دوش نمى كشد و اين با ديگر آيات قرآن و بعضى از روايات و احاديث تطبيق نـمى كند مثلا در آيه 25 سوره نحل مى خوانيم : آنها درروز رستاخيز بار سنگين گنا
پاسخ : آيـه 164 سوره انعام مى گويد : بى جهت و بدون ارتباط , گناه كسى را بر ديگرى نمى نويسند ولى آيـات و روايـاتـى كـه اشاره شد مى گويد : اگر انسان بنيانگذار عمل نيك و بد ديگرى باشد , و به اصطلاح از طريق تسبيب در انجام آن عمل دخالت داشته باشد , در نتايج آن شريك خواهد بود و در حقيقت عمل خود او محسوب مى شود ,زيرا پايه و اساس آن , به دست وى گذارده شده است .
کد سوال : 8139
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : قرآن در سوره اعراف آيه 153 مى گويد : آنها كه اعمال بدى انجام دهند سپس توبه كنند و ايمان خود را به خدا تجديد نمايند پروردگار آنها را مى بخشد چرا در آيه مزبور ايمان پس از توبه آمده با اينكه تا ايمان نباشد توبه تحقق نمى پذيرد ؟
پاسخ : بـه هنگام گناه پايه هاى ايمان متزلزل مى گردد و يكنوع سستى پيدا مى كند تا آنجا كه در روايات اسـلامى مى خوانيم : شرابخوار به هنگامى كه شراب مى خورد ايمان ندارد وزناكار نيز به هنگام زنا ايـمان ندارد يعنى ايمان فروغ خود را از دست مى دهداما هنگامى كه توبه انجام گرفت بار ديگر فروغ اصلى را پيدا خواهد كرد آنچنان كه گويى ايمان بار ديگر تجديد شده است .
کد سوال : 8140
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : گناهان كبيره چند تا است ؟
پاسخ : بـراى شـنـاسـايى گناهان كبيره طرق مختلفى موجود است و ما اكنون به دو طريق ازآنها اشاره مـى نـمـايـيـم :1 - هر عملى كه خداوند در قرآن مجيد مرتكبين آن را تهديد به مجازات و عذاب كرده است - خواه بطور صريح و آشكار و يا بطور اشاره و نهى اكيد و مكرر - گناه كبيره است . 2 - از طـريـق روايـات صـحيح و معتبرى كه از پيشوايان بزرگ اسلام به دست ما رسيده و در آنها گـنـاهـان كـبيره بطور روشن شمرده شده است ; مثلا امام على بن موسى الرضاعليه السلام در نامه اى كه به خليفه عباسى مامون نوشته , تعداد گناهان كبيره را در آن بيان فرموده است . هـمـچنين روايتى كه اعمش از امام صادق عليه السلام نقل نموده بسيارى از گناهان كبيره را بـيان كرده است و همچنين روايات ديگر , وما اكنون به قسمت عمده اى از گناهان كبيره كه در آيـات و يا روايات ذكر شده , دراينجا اشاره نموده و از پروردگار جهان مدد مى طلبيم كه به همه ما توفيق ترك همه آنها را بدهد . 1 - قتل نفس 2 - زنا كردن 3 - مى خوارگى 4 - ترك نماز 5 - تعدى به مال يتيم6 - فرار از ميدان جـهـاد 7 - ربـا خوارى 8 - قمار بازى 9 - هرگونه ستمگرى10 - لواط 11 - كمك به ظالمان 12 - اتـكاء به ظالم 13 - مسامحه در اداى حق مردم14 - دروغ 15 خيانت 16 - جنگ با اولياى خدا 17 - آزار نسبت به پدر و مادر18 - تهمت زدن به افراد پاك دامن 19 - غيبت 20 - بى اعتنايى به خشم و مـجـازات خـدا21 - بـى اعـتـنـايـى نـسبت به فريضه حج 22 - تكبر 23 - اسراف و تبذير 24 - خـوردن گـوشـت خـوك 25 - خـوردن خون 26 - خوردن گوشت مردار 27 - خوردن گوشت حـيوانى كه به غير نام خدا ذبح شده است 28 - نوميدى از رحمت خدا 29 - كم فروشى 30 - اصرار برگناه صغيره 31 - ترك زكات 32 - قطع رحم 33 - پيمان شكنى 34 - پنهان كردن شهادت 35 - سوگند دروغ . آنـچـه گـفته شد قسمت مهمى از گناهان كبيره است - اگر چه تعداد آنها به عقيده بسيارى از دانشمندان منحصر به اينها نيست .
کد سوال : 8141
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : خـوردن گوشت خوك چه زيانى دارد كه اسلام از آن جلوگيرى كرده است , با اين كه مسيحيان به خوردن آن علاقه شديدى نشان مى دهند ؟
پاسخ : امروز اين واقعيت ثابت شده كه گوشت خوك بيش از آنچه تصور مى شود , خطرناك است . خـطـرات متعددى از اين رهگذر دامنگير مصرف كنندگان آن مى شود كه هم از نظر اخلاقى ( از طريق هورمونها ) و هم از نظر بهداشتى صورت مى گيرد . در ايـنـجـا تـنها به يكى از زيانهاى بهداشتى آن كه بيمارى خاصى است به نام تريشينوزيس اشاره مـى كـنـيـم وجـالـب ايـن كـه آنـچـه در ذيـل مـى خوانيد ترجمه مقاله اى است از يكى از منابع علمى آمريكايى كه توسط آقاى دكتر محمد غفرانى براى ما ارسال شده است . يـك بـيـمـارى خـطـرناك ناشى از خوك اغلب سازمانهاى بهداشتى , گزارشهايى از اطبا درباره بـيمارانى كه شديدا به بيمارى موسوم به تريشينوزيس مبتلا هستند دريافت مى كنند و اكنون اين گـزارشـهـا تـا حـدى حـكايت از اين مى كنند كه اين بيمارى جنبه اپيدمى يافته است يعنى , موارداين بيمارى به مراتب بيشتر از آن است كه قاعدتا در جامعه بايد باشد . تـريـشـينوزيس يك بيمارى انگلى است كه ناشى از كرم كوچك مويى شكل مى باشد كه خود از انواع كرمهاى گرد است . اين كرم دوره زندگى خود را در بدن خوك و برخى حيوانات ديگر مى گذراند . هر چند هر پستاندار ممكن است با خوردن گوشت خوك آلوده , خود به اين مرض مبتلا شود , ولى حـساسيت انسان در اين جهت به مراتب بيشتراست ; به عنوان مثال , خرس با خوردن اجزاى بدن خـوك مـانند روده به آسانى آلودگى يافته و شكارچيان و افراد ديگرى كه گوشت خرس آلوده را مصرف نموده اند به نوبه خود به اين بيمارى مبتلا شده اند . معمولا انسان در اثر خوردن گوشت خوك كه به نحو كافى پخته نشده است , به اين بيمارى مبتلا مى شود ( كسى نمى تواند مدعى باشد گوشت خوكى را كه مصرف مى كند كاملاپخته شده است , زيرا هم اكنون مواردى از تريشينوز ناشى از خوردن گوشت خوك ديده مى شود كه به ظاهر قبلا با وسايل مدرن آن را به نحو اطمينان بخشى پخته بودند وخود نگارنده مقاله در پايان به اين مطلب اشاره مى كند . ( تـوضـيح مترجم )يك مطالعه بر مبناى اتوپسى نشان داده است از 25 ميليون نفر مردمى كه اين انگل را در بدن خود نشو و نما داده اند , تنها دسته اى از آنها علايم بيمارى را به نحو بارز بالينى نـشان داده اند , ولى هزاران مورد بيمارى از نظر پزشكان ناشناخته مانده است همچنين تخمين زده شـده اسـت كـه از 25 مـيـلـيون نفر مردمى كه آلودگى آنان با اتكا به پيدا شدن اين انگل در عـضـلات بـدن و اغلب در ديافراگم ثابت شده است , 16000نفر بيمارى را را به نحو مشخص و واضح در كلينيك نشان داده اند كه از اين عده پنج درصد به جهت شدت آلودگى درگذشتند .
کد سوال : 8142
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : اگر گوشت خوك واقعا در نزد خداوند از خبائث است و حرام پس چرا در آئين اسلام بدان اشاره و تاكيد مى شود و در شرايع قبلى كه داراى كتاب نيز بودند نيامده ؟
پاسخ : در شـريـعـت مـوسـى حـرمـت گـوشـت خـوك نيز اعلام شده است و در اناجيل گناهكاران به خـوك تـشـبـيـه شـده اند و در ضمن داستانها مظهر شيطان خوك معرفى شده است البته آئينى كه دستوراتش به مرور زمان جلوه تازه اى پيدا مى كند آيين خدا , آيين اسلام است .
کد سوال : 8143
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : اگـر دلـيـل حرمت گوشت خوك ميكروبهاى نهفته در آنست با وسائل امروزى مى توان تمام اين ميكروبها را از بين برد و با حرارت زياد آن را از انگل پاك كرد
پاسخ : خـوك حتى نزد اروپائيان كه بيشتر گوشت آن را مى خورند سمبل بى غيرتى است و حيوانى است كـثيف كه خوراك او نوعا كثافات و گاهى فضولات خودش است خوك در امور جنسى فوق العاده بى تفاوت و لاابالى است و علاوه بر تاثير غذا در روحيات كه از نظر علم ثابت است , تاثير اين غذا در خصوص لاابالى گرى در مسائل جنسى مشهود است و طبق اين اصل مسلم كه گوشت هر حيوانى حاوى صفت آن حيوان است و از طريق غده ها و تراوش آنها ( هورمونها ) در اخلاق كسانى كه از آن تـغذيه مى كنند اثر مى گذارد و به اين ترتيب خوردن گوشت خوك مى تواند صفت بى بند و بارى جـنـسـى و بـى اعـتنايى به مسائل ناموسى را كه از خصائص بارز نر اين حيوان است به خورنده آن منتقل كند .
کد سوال : 8144
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : چرا لباس احرام بايد از لباسهاى معمولى و دوخته نباشد ؟
پاسخ : مـراسـم حـج يـكـى از عبادتهاى دسته جمعى است كه بايد با تجرد كامل و وارستگى مطلق انجام گيرد ; از اين نظر , به پوشيدن دو قطعه پارچه اكتفا شده و از پوشيدن لباسهاى معمولى و رسمى كه نشانه تمايز و اختلاف و احيانا تفاخر و برترى است جلوگيرى به عمل آمده ; و از اين راه يكى از آمـال بـزرگ انسانها كه روزى بشر تمام عوامل موهوم برترى جويى را كنار بگذارد , جامعه عمل به خود پوشيده است . بـه عـبارت ديگر : حج عاليترين تجليگاه تساوى انسانها در برابر خداست و براى همين هدف , لازم اسـت از هـر نوع لباس رسمى و معمولى كه پديد آورنده امتياز است خوددارى شود و به دو قطعه لـباس پيراسته از هر نوع تفاوت و امتياز اكتفا گردد ; و همه يكرنگ و يكسان در اين مراسم بزرگ شركت جويند .
کد سوال : 8145
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : منظور از لقاء اللّه ( ملاقات پروردگار ) چيست ؟
پاسخ : لـقاى پروردگار در قيامت , نه يك ملاقات حسى است كه يك لقاى روحانى و يكنوع شهودباطنى اسـت , چـرا كه در آنجا پرده هاى ضخيم عالم ماده از مقابل چشم جان انسان كنار مى رود و حالت شهود به انسان دست مى دهد .
کد سوال : 8146
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : آيا تعبير ( لقاءاللّه ) اين است كه انسان قادر است خداوند را ملاقات كند و او راببيند ؟
پاسخ : تـعـبـيـر بـه لقاءاللّه كه در قرآن كرارا آمده به معنى حضور در صحنه قيامت مى باشدبديهى است مـنـظـور از لقاء و ملاقات خداوند ملاقات حسى مانند ملاقات افراد بشر بايكديگر نيست چه اينكه خداوند نه جسم است و نه رنگ و مكان دارد كه با چشم ظاهرديده شود , بلكه منظور مشاهده آثار قدرت او در صحنه قيامت و پاداشها و كيفرهاو نعمتها و عذابهاى اوست .
کد سوال : 8147
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : لقمان كه بود ؟
پاسخ : نـام او در دو آيـه از قـرآن آمده است ولى دليل صريحى بر اينكه او پيامبر بوده است يا تنها يك فرد حـكيم , وجود ندارد اما لحن قرآن نشان مى دهد كه او پيامبر نبود ,زيرا در مورد پيامبران سخن از رسـالـت و دعـوت به توحيد و مبارزه با شرك وانحرافات محيط و عدم مطالبه اجر و پاداش و نيز بـشـارت و انـذار در بـرابر امتهامعمولا ديده مى شود , در حالى كه در مورد لقمان هيچ يك از اين مسائل ذكر نشده است . در بـعضى تواريخ آمده است كه لقمان غلامى سياه از مردم سودان مصر بود و باوجود چهره نازيبا دلـى روشـن و روحـى مصفا داشت و از همان آغاز به راستى سخن مى گفت و امانت را به خيانت نمى آلود و در امورى كه مربوط به او نبود دخالت نمى كرد .