• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    • عبارت :
      تعداد درصفحه :
کد سوال : 8107
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : قـرآن مى گويد : يهود براى خود مصونيتى در مقابل مجازات الهى قائل بودند و معتقدبودند اگر مـجازاتى داشته باشند بسيار محدود است در حالى كه مسلمانان نيزمعتقدند كه براى هميشه در عذاب الهى نمى مانند و بالاخره ايمان آنها موجب نجات آنان مى شود ؟
پاسخ : اگـر در مـيـان مـسلمانان افرادى معتقد گردند كه در پناه اسلام و ايمان به پيامبر وائمه اطهار عليهم السلام مجازند هر گناهى را مرتكب شوند و مجازات آنها چند روزى بيش نخواهد بود سخت در اشـتـباهند و از روح اسلام و تعليمات آن بركنار مى باشندبعلاوه ما امتيازى در اين مساله براى مسلمانان قائل نيستيم بلكه معتقديم پيروان هر امتى در عصر و زمان خود كه به پيامبر عصر خود ايـمـان داشته و ضمنا مرتكب گناهى شده اند مشمول اين قانون هستند از هر نژادى كه باشند در حاليكه يهود اين امتياز را براى نژاد اسرائيل قائل بودند نه اقوام ديگر .
کد سوال : 8108
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : در بـعـضـى احـاديـث مـى خـوانـيـم : شـخـص ميت به خاطر گريه و بى تابى بازماندگانش , مـعـذب مـى شـود و اين برخلاف قانون اسلام است كه در قرآن آمده : و لاتزر وازره وزراخرى هيچكس بار گناه ديگرى را به دوش نمى كشد
پاسخ : اولا حـديـث مزبور از احاديث غير معتبر است ثانيا : ممكن است منظور از معذب شدن عذاب الهى نباشد , بلكه ناراحتى است كه روح ميت بر اثر آگاهى از بى تابى بستگانش پيدا مى كند .
کد سوال : 8109
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : در آيـه 28 سـوره كـهف خداوند به پيامبر اكرم مى فرمايد : از كسانى كه ما قلب ايشان را از يادمان غـافل گردانيده ايم , پيروى مكن ( 000 و لا تطع من اغفلنا قلبه عن ذكرنا واتبع هواه 000 ) آيا اين آيه نشان نمى دهد كه خداوند آنها را بر كفر وشرك مجبور ساخته است
پاسخ : آنـچـه بـا اخـتـيـار نـاسازگار است و مستلزم جبر , اجبار ابتدايى است نه اجبار والجائى كه براى مجازات و كيفر باشد . اگر گروهى ابتدا به مخالفت با خدابرخيزند , راه عناد و دشمنى در پيش گيرند و از روى اختيار كفر و شرك بورزند طبق وعده الهى مجازات خواهند شد و يكى از مجازات هاى آنها همين است كه خداوند آنهارا از ياد خودش غافل مى گرداند . بـه ايـن تـرتـيب روشن مى شود كه جبرى در كارنيست , بلكه آنچه هست پاداش و يا كيفر اعمالى است كه از روى اختيار صورت گرفته اند .
کد سوال : 8110
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : قـرآن مـى گـويـد اگـر خـدا بخواهد مى تواند همه را هدايت كند و وادار به تسليم دربرابر حق و اعـتراف حق و ايمان كند از اين آيه معلوم مى شود كه خداوند نمى خواهدكفار ايمان بياورند و اين دليل بر جبر است
پاسخ : ايـنـكـه در آيـه گـفـتـه شـده اگـر خداوند بخواهد , مشيت و اراده اجبارى است يعنى خداوند نـمـى خـواهـد مـردم بـه زور و اجبار ايمان بياورند , بلكه مى خواهد با اراده وميل خودشان ايمان بياورند بنابراين آيه مزبور گواه روشنى بر نفى عقيده جبريون است .
کد سوال : 8111
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : قـرآن , زيـنـت دادن اعـمال نيك و بد هر كس را در نظرش , به خدا نسبت داده مگرممكن است خداوند عمل بد كسى را در نظرش زينت دهد ؟
پاسخ : ايـن گـونه تعبيرات اشاره به خاصيت و اثر عمل است يعنى هنگامى كه انسان كارى رابطور مكرر انـجام دهد , كم كم قبح و زشتى آن در نظرش از بين مى رود , و حتى به صورت جالبى جلوه گر مـى شـود و از آنجا كه علت العلل و مسبب الاسباب و آفريدگار هرچيز خداست و همه تاثيرات به خدا منتهى مى شود اين گونه آثار در زبان قرآن گاهى به او نسبت داده مى شود .
کد سوال : 8112
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : در قرآن نوح به قوم خود مى گويد : هرگاه خدا بخواهد شما را گمراه سازد و من بخواهم شما را انـدرز دهـم انـدرز مـن فايده اى به حالتان نخواهد داشت مگر ممكن است خداوند اراده گمراه ساختن كسى را بكند ؟ آيا اين دليل بر جبر نخواهد بود ؟
پاسخ : گـاهـى يك سلسله اعمال از انسان سر مى زند كه نتيجه آن گمراهى و انحراف هميشگى وعدم بازگشت به سوى حق است , چون اين حالت از آثار اعمالى است كه خود انسان انجام داده به هيچ وجه دليل بر جبر نمى شود بلكه عين اختيار است آنچه مربوط به خداست اين كه در چنان اعمالى چنين اثرى قرار داده است .
کد سوال : 8113
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : در آيـه 4 سـوره نـمـل مى خوانيم : كسانى كه ايمان به آخرت ندارند اعمال سوءشان رابراى آنها زيـنت مى دهيم چرا اين تزيين به خدا نسبت داده شده در حالى كه در هشت مورد ديگر در قرآن به شيطان , و در ده مورد ديگر به صورت فعل مجهول آمده است ؟
پاسخ : ايـنـكـه به خدا نسبت داده شده به خاطر آن است كه او مسبب الاسباب در عالم هستى است و هر مـوجـودى تاثيرى دارد به خدا منتهى مى شود , اين خاصيت را خداوند در تكرارعمل قرار داده كه انسان تدريجا به آن خو مى گيرد و حس تشخيص او دگرگون مى شود ,بى آنكه مسئوليت انسان از بـيـن بـرود و يا براى خدا ايراد و نقصى باشد و اگر به شيطان يا هواى نفس نسبت داده شود به خـاطـر اين است كه عامل نزديك و بدون واسطه ,آنها هستند و اگر گاه به صورت فعل مجهول آمـده اشاره به اين است كه طبيعت عمل چنين اقتضا مى كند كه بر اثر تكرار , ايجاد حالت , ملكه , عشق و علاقه مى كند .
کد سوال : 8114
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : در آيه 36 سوره ابراهيم آمده كه حضرت ابراهيم به خدا عرضه داشت : رب انهن اضللن كثيرا من الـنـاس پـروردگارا اين بتها بسيارى از مردم را گمراه ساخته اند چگونه ابراهيم اين سخن را گفت در حالى كه سنگ و چوبى بيش نبودند وقدرت بر گمراه ساختن مردم نداشتند ؟
پاسخ : اولا بتها هميشه از سنگ و چوب نبوده اند بلكه گاهى فرعونها و نمرودها مردم را به پرستش خود دعوت مى كردند و خود را رب اعلى و زنده كننده و ميراننده مى ناميدندثانيا : گاه بتهاى سنگى و چـوبـى را مـتوليان و كارگردانان آنچنان مى آراستند وتشريفات براى آنها قائل مى شدند كه براى عوام ساده لوح به راستى گمراه كننده بودند .
کد سوال : 8115
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : آيـه 25 سوره نحل مى گويد : ليحملوا اوزارهم كامله يوم القيمه و من اوزار الذين يضلونهم بغير عـلـم ; روز رسـتـاخـيـز هـم بار گناهان خود را به طور كامل بر دوش مى كشند و هم سهمى از گـناهان كسانى را كه بخاطر جهل گمراه كرده اند چگونه قرآن گفته قسمتى از بار گ
پاسخ : پيروان گمراه دو حالت دارند , گاهى آگاهانه به دنبال اين رهبران منحرف مى افتندكه نظيرش را در طول تاريخ فراوان ديده ايم , در اين صورت عامل گناه هم دستوررهبران است و هم تصميم خـودشـان و در ايـنـجاست كه يك سهم از مسئوليت گناهانشان بردوش رهبران است ( بى آنكه چـيـزى از گـنـاهـان آنها كاسته شود ) اما گاه مى شود كه پيروان بدون اينكه مايل باشند اغفال مى شوند و تحت تاثير وسوسه هاى رهبران گمراه قرار مى گيرند كه نمونه آن در ميان مردم عوام ديده مى شود , در اين صورت همه بارگناهانشان بر دوش پيشوايان گمراه است و خودشان اگر در تـحـقـيـق كـوتـاهى نكرده باشندمسئوليتى ندارند ولى دسته اول كه با علم و آگاهى تبعيت كـرده انـد مـسـلـمـا سـر سـوزنى از گناهشان كم نمى شود در عين اينكه پيشوايانشان سهمى از مسئوليت را بر دوش مى كشند .
کد سوال : 8116
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : در آيات قرآنى بسيارى از امور مانند , اضلال , خدعه , مكر 000 به خداوند نسبت داده شده است . آيا اين امور با صفات كماليه و جماليه خداوند سازگارند ؟
پاسخ : ايـنگونه امور كه در قرآن به خداوند نسبت داده شده است هيچگاه به صورت ابتدايى نيست , بلكه پـس از انجام گناه و توبه نكردن و افراط و اصرار بر گناه به صورت مجازات يا براى رسوا ساختن اشـخاص گناهكار كه با استفاده نادرست از اختيارى كه خداوند به آنها اعطا كرده است , اين امور از سوى خداوند صادر مى گردد .