• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    • عبارت :
      تعداد درصفحه :
کد سوال : 8046
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : چرا يكى از نامهاى قيامت ساعه است ؟
پاسخ : سـاعـه در اصـل بـه مـعـنـى جـزئى از زمان يا لحظاتى زود گذر است و از آنجا كه از يكسووقوع رستاخيز به صورت ناگهانى و برق آساست و از سوى ديگر به مقتضاى سريع الحساب بودن خداوند حـسـاب بـنـدگـان را در آن روز به سرعت مى رسد , اين تعبير در مورد قيامت بكار رفته تا مردم موقعيت رستاخيز را همواره در نظر داشته باشند .
کد سوال : 8047
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : چرا خدا بندگان خود را مجازات مى كند ؟
پاسخ : اولا : بايد توجه داشت كه بنا به شهادت بسيارى از آيات و روايات , پاداشها وكيفرهاى روز رستاخيز نـتـيـجـه اجتناب ناپذير اعمال و كردارهاى دنيوى ماست و اين نتايج - خواه و ناخواه - دامنگير ما مى گردد . هـمـان طـور كـه اعـمـال بـشـر در ايـن جـهان يك سلسله لوازم اجتناب ناپذير دارد و از آن جدا نـمـى گـردد , مـثـلا يـك فرد مبتلا به مواد مخدر , بايد يك عمر با رنج و درد وبيمارى دست به گريبان باشد و يك فرد ميگسار كه مدتها با شراب و الكل سر و كارداشته , بايد باقيمانده عمر را با بـدن رنـجـور و كـبـد و قـلب بيمار به سر برد ,همچنين كارهاى نيك و بد ما داراى آثار و لوازمى هـسـتند كه در روز واپسين آشكارمى گردند و خود را نشان مى دهند ; بنابر اين قسمت مهمى از پـاداشـها و كيفرهازاييده اعمال ما و اثر مستقيم كردارهاى ماست و هيچ نوع حق گله و اعتراض نـداريم و اگر ما زندگى خود را با برنامه صحيح و عالى شرع تنظيم مى نموديم , هرگز دچاراين عـواقب بد و ناگوار نمى شديم ; و همان طور كه نتايج اعمال ما در اين جهان بابى نيازى و رحمت خدا منافاتى ندارد , نتايج اعمال ما در رستاخيز نيز چنين است . ثـانيا : پاداشها و كيفرهاى روز واپسين , ضامن اجراى دستورهاى آسمانى است و صددر صد جنبه تربيتى دارند , خداوند با وعده هاى قطعى و تخلف ناپذير خود بندگانش را به كارهاى نيك دعوت نموده و آنان را از اعمال زشت باز مى دارد و اين وعده درصورتى مى تواند نقش تشويقى و تهديدى را ايفا كند كه صد در صد قطعى و تخلف ناپذيرباشد و اگر در آن احتمال تخلف باشد , اثر تربيتى خـود را بكلى از دست خواهد دادو ديگر دليل ندارد كه يك نفر زير بار سنگين وظايف و واجبات و اعمال نيك برود ويا از بسيارى هوسهاى سركش چشم بپوشد . پاداشها و كيفرهاى الهى در صورتى مى توانند ضامن اجراى احكام و دستورهاى آسمانى گردند كه بـه صـورت يـك وعـده قـطـعى و تخلف ناپذير درآيند و هيچ نوع احتمال تخلف به آن راه نيابد و خداوند منزه است از آن كه به وعده خود عمل ننمايد .
کد سوال : 8048
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : وضعيت كودكان غير مميز و ديوانگان , و سفيهان در روز قيامت چيست ؟ آيا آنها به بهشت مى روند يا جهنم ؟
پاسخ : به لحاظ عقلى راهى براى كشف و درك وضعيت اين دسته از انسان ها وجود ندارد . قرآن كريم نيز تفصيلا درباره آنان سخن نگفته است . بلكه اجمالا فرموده است و آخرون مرجون لامراللّه اما يعذبهم و اما يتوب عليهم و اللّه عليم حكيم ( توبه / 106 )و نيز آيه 99 از سوره نساء بيانگر حكم اين افراد است . از مجموع اين آيات به به دست مى آيد كه خداوند بزرگ آنان را مورد عفو و توبه قرار مى دهد . الـبـتـه گـروهـى از آنـان كـه قـابـلـيـت آن را داشته اند كه به نحوى تكليف به آنها متوجه شود ومى توانسته اند حريم الهى را نگه دارند اما چنين نكرده اند , مورد عذاب واقع خواهند شد .
کد سوال : 8049
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : روشـن اسـت كه خداوند همه چيز را مى داند و اصولا در همه جا حاضر و ناظر است با اين حال چه نيازى به سئوال دارد كه انبياء و امتها را عموما و بدون استثناء موردبازپرسى قرار دهد ؟
پاسخ : اگـر سـئوال براى استعلام و درك واقعيت چيزى باشد , در مورد كسى كه عالم است معنى ندارد ولـى اگـر مـنـظور توجه دادن خود شخص و اتمام حجت به او و امثال آن بوده باشد , هيچ مانعى نـدارد درسـت مـثـل ايـنكه ما به شخص فراموشكارى خدمتهاى زيادكرده ايم و او به جاى خدمت مـرتـكـب خـيانتهايى شده و همه اين مسائل پيش ما روشن است , او را مورد بازپرسى قرار داده و مـى گـوئيم آيا ما اين همه به تو خدمت نكرديم ؟ و آيا تو حق اين خدمات را ادا كردى ؟ اين سئوال براى كسب علم نيست بلكه براى تفهيم طرف است .
کد سوال : 8050
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : از پـاره اى از آيـات قـرآن هـمچون آيه 27 و 50 سوره صافات و آيه 25 سوره طور به خوبى استفاده مـى شود كه در روز قيامت مردم از يكديگر سوال مى كنند و اين چگونه باآيه 101 سوره مومنون كه مى گويد : در قيامت سوال از يكديگر نمى كنند سازگارمى باشد ؟
پاسخ : آيات مربوط به اثبات سوال از يكديگر بعد از استقرار در بهشت يا در آستانه جهنم است در حالى كه نفى سوال از يكديگر مربوط به مراحل نخستين رستاخيز است كه هول واضطراب و وحشت آنقدر آنها را پريشان مى كند كه يكديگر را بكلى فراموش مى كنند به تعبير روشنتر , قيامت مواقفى دارد و در هر موقف برنامه اى است .
کد سوال : 8051
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : در بـعضى از آيات قرآن تصريح شده كه اصلا به مجرمان اجازه عذر خواهى داده نمى شودلا يوذن لـهـم فـيـعتذرون ( مرسلات / 36 ) اما در آيه 57 سوره روم مى خوانيم : عذرخواهى آنها سودمند نـيـسـت , و ظـاهـرش اين است عذر خواهى مى كنند اما اثرى ندارد آيا بين اين دو
پاسخ : تـضادى در ميان اين آيات نيست , زيرا قيامت مراحل مختلفى دارد در پاره اى ازمراحل اصلا اجازه عذر خواهى و حرف زدن به آنها داده نمى شود و بر دهان آنها مهرمى گذارند تنها دست و پا و اعضا و جـوارح و زمـينى كه گناه بر آن كرده اند بازگوكننده اعمالشان هستند ولى در پاره اى ديگر از مراحل زبانشان گشوده مى شود و به عذر خواهى مى پردازند ولى چه سود ؟
کد سوال : 8052
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : در آيـه 4 سـوره مـعارج در مورد طول روز قيامت مى خوانيم : فرشتگان و روح به سوى او عروج مـى كـنـند در روزى كه پنجاه هزار سال است در حالى كه در آيه 5 سوره الم سجده مقدار آن را فقط يكهزار سال تعيين مى كند چگونه مى توان ميان اين دو آيه جمع كرد ؟
پاسخ : پاسخ اين سوال در حديثى از امام صادق (ع ) نقل شده است فرمود : در قيامت پنجاه موقف ( محل تـوقـف بـراى رسيدگى به اعمال و حساب ) است كه هر موقف به اندازه يك هزار سال از سالهايى اسـت كـه شـما مى شمريد البته اين تعبيرات منافات ندارد كه عدد پنجاه هزار براى تكثير و بيان فزونى باشد يعنى در قيامت پنجاه موقف است كه در هر موقفى انسان مدت بسيار زيادى بايد توقف كند .
کد سوال : 8053
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : آيـه 23 سوره انعام مى گويد : مشركان , سابقه شرك خود را در روز قيامت انكارمى كنند در حالى كـه وضـع روز قـيـامـت و مشاهده حسى حقايق طورى است كه هيچكس به خوداجازه نمى دهد سـخـنـى بر خلاف بگويد , به علاوه از بعضى آيات ديگر چنين استفاده مى شود كه آنها روز
پاسخ : در پاسخ اين سئوال دو جواب مى توان گفت : نخست اينكه در روز قيامت مراحلى وجود دارد , در مراحل نخستين مشركان خيال مى كنند مى توانند با دروغ گفتن ازكيفرهاى الهى رهايى يابند لذا طبق عادت ديرينه خود متوسل به دروغ مى شوند , ولى در مراحل بعد كه مى فهمند روزنه اى براى فـرار از ايـن طريق وجود ندارد به اعمال خود اعتراف مى كنند , درست مانند افراد مجرمى كه در آغـاز بـازجـويـى هـمه چيز حتى آشنايى با دوستان خود را انكار مى كنند , اما هنگامى كه اسناد و مدارك جرم به آنها ارايه مى شود مى بينند جاى انكار نيست اعتراف مى كنند . ديـگـر ايـنـكـه آيه 23سوره انعام در مورد كسانى است كه واقعا خود را مشرك نمى دانند همانند مـسـيـحـيـان كـه قـائل بـه خدايان سه گانه اند و در عين حال خود را موحد مى پندارند اينها در روزقيامت قسم ياد مى كنند كه ما موحد بوده ايم ولى به زودى به آنها مى فهمانند كه آنها در باطن جزء مشركان بودند .
کد سوال : 8054
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : آيه 6 سوره اعراف مى گويد : در روز قيامت از همه حتى پيامبران و پيشوايان سئوال مى كنيم و اين بـا بعضى ديگر از آيات قرآن منافات دارد مثلا در سوره الرحمن مى خوانيم : در آن روز از هيچكس سئوالى نمى شود بلكه افراد گناهكار از چهره شان شناخته مى شوند اين دو دس
پاسخ : از مجموع آيات مربوط به سئوال و جواب در روز قيامت چنين استفاده مى شود كه مردم در آن روز , مـراحـل مـختلفى را مى پيمايند , در پاره اى از مراحل هيچگونه سئوال وپرسشى از آنها نمى شود حتى مهر بر دهان آنها مى گذارند و تنها اعضاى پيكرشان كه آثار اعمال را در خود حفظ كرده اند , به عنوان يك گواه گويا و انكار ناپذير ,چگونگى اعمالشان را بازگو مى كنند در مرحله بعد , مهر از زبـانـشان برداشته مى شودو به سخن مى آيند و از آنها پرسش مى شود آنها نيز با مشاهده روشن شـدن حـقايق درپرتو گواهى اعضا به اعمال خود اعتراف مى كنند , درست همانند مجرمى كه با مشاهده آثار عينى جرم چاره اى جز اعتراف نمى بيند .
کد سوال : 8055
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : بـسـيارى از آيات قرآن سخن گفتن مردم در روز قيامت را نفى مى كند اما در آيه 105سوره هود مى گويد : در روز قيامت مردم با اجازه پروردگار تكلم مى كنند و اين با ظاهر آيات ديگر قرآن سازگار نيست
پاسخ : در پـاسـخ بـا تناقض ظاهرى آيات مربوط به تكلم بايد بگوييم : مردم در آن روز مراحل مختلفى را مى پيمايند كه هر مرحله ويژگيهائى دارد , در پاره اى از مراحل هيچ گونه پرسش و سئوالى از آنها نـمـى شـود و حتى مهر بر دهانشان مى نهند , فقط اعضاى پيكرشان كه آثار اعمال را در خود حفظ كـرده اند با زبان بى زبانى سخن مى گويند , اما درمراحل ديگر قفل از زبانشان برداشته مى شود و به اذن خداوند به سخن مى آيند و به گناهان خود اعتراف مى كنند و خطاكاران يكديگر را ملامت مى نمايند بلكه سعى دارندگناه خويش را بر گردن ديگرى نهند