• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    • عبارت :
      تعداد درصفحه :
کد سوال : 7996
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : آيـا مـيـان ايـن دو آيه از سوره نساء تنافى نيست ؟ و ان تصبهم حسنه يقولوا هذه من عنداللّه و ان تصبهم سيئه يقولوا هذه من عندك قل كل من عند اللّه فما لهولاءالقوم لا يكادون يفقهون حديثا ( نساء / 78 ) ما اصابك من حسنه فمن اللّه و مااصابك من سيئه فمن نفسك ( نس
پاسخ : قرآن كريم همه اشياء و پديده ها را مخلوق خداوندى مى داند . اللّه خـالـق كل شى ء ( زمر / 62 ) همچنين خداوند مى فرمايد هر چيزى نيكو و حسن خلق كرده است . الذى احسن كل شى ء خلقه ( سجده / 7 ) بنابراين قرآن كريم همه مخلوقات را حسن مى داندزيرا مخلوق خداوند است . ( مراد از مخلوقات اعم از اشياء و رفتارها و پديده هااست ) . از طـرفـى در ميان مخلوقات خصوصا مخلوقات جاندار و بالاخص عاقل تعارض درغايات و منافع وجـود دارد ; و گـاه پـديده يا مخلوقى براى مخلوق ديگر مناسب و ملايم نيست و از اين جهت آن مخلوق بد , زشت يا ناپسند است . از ايـن رو در آيه 78 ازسوره نساء , قرآن درصدد بيان اين امر است كه همه مخلوقات حتى آنچه را شـمـانـاپـسـند مى دانيد مخلوق خداوند است و اگر در مجموع هستى در نظر گرفته شود و از آن جهت كه موجود است لحاظ شود نيكوست .و در آيه 79 سوره نساء درصدد بيان اين امر است كه فـعـل خداوندو مخلوقات او يكسره نيكو هستند , و آنچه بدى يا ناپسندى به نظر مى رسيدبه دليل تعارضى است كه ميان منافع و اميال شما و آن چيز احساس مى كنيد .
کد سوال : 7997
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : آيا ميان دو آيه 95 و 96 از سوره نساء تعارض نيست . در آيه 95 مى فرمايد خداوندمجاهدين را بر قاعدين يك درجه برترى داده است . در آيه 96 مى فرمايد به درجات برترى داده است .
پاسخ : درجه در آيه 95 به لحاظ نحوى منصوب است و نقش تميز دارد . يعنى بيان مى كند كه برترى اعطايى به مجاهدين به لحاظ درجه است نه به لحاظ چيزى ديگر . اما واژه درجات در آيه 96 به لحاظ نحوى بدل يا عطف بيان است از عبارت اجرا عظيما - پس در آيه صرفا بيان مى كند كه مجاهدين بر قاعدين در نزد خدا برترى دارند . ودر آيه 96 مى فرمايد مقدار اين برترى چقدر است .
کد سوال : 7998
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : قرآن كريم شرط ازدواج موقت را رعايت عدالت ميان همسران دانسته است . و ان خفتم الا تعدلوا فواحده ( نساء / 3 ) . در حاليكه در آيه 129 سوره نساء آمده است كه هرگز نمى توانيد ميان همسرانتان عدالت را رعايت كنيد هر چند تلاش كنيد . آيا از اين دو آيه نمى توان نتيج
پاسخ : عدلى كه در آيه 129 بيان شده , عدل حقيقى يا حقيقت عدل است . يعنى عدل در تمامى شئون ظاهرى و باطنى مثل محبت و عشق . از آنجا كه محبت امرى غير اختيارى وارادى است انسان نمى تواند در آن عدالت را رعايت كند چرا كه به دست او نيست . ازاين رو خداوند مى فرمايد هر چه تلاش كنيد باز نمى توانيد در محبت عدالت بورزيد . اما آنچه شرط تعدد زوجات است و مورد آيه سوم رعايت عدالت در رفتار ظاهرى ورسيدگى امور دنيايى و توجهات و امكانات است . و اين نوع عدالت ورزيدن ممكن است چرا كه مبادى آن در اختيار انسان است .
کد سوال : 7999
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : قرآن كريم از طرفى مى گويد كفار در جهنم خالد مى باشند و از طرفى مدت اقامت آنان در جهنم را مـقـيد به دوام آسمان ها و زمين كرده است خالدين فيها ما دامت السماوات و الارض 000 ( هود / 107 ) . در حاليكه در برخى آيات تصريح شده كه آسمان و زمين نابود خواهند شد . آ
پاسخ : در قـرآن كريم بيان شده است كه در آخرت نيز آسمان و زمين وجود دارند گرچه مانندآسمان و زمين دنيايى نيستند . يـوم تـبـدل الارض غير الارض و السماوات و برزو اللّه الواحد القهار ( ابراهيم / 48 ) و نيز از قول اهل جنت بيان شده است : وقالوا الحمد للّه الذى صدقنا وعده وارثنا الارض نتبوء من الجنه حيث نشاء ( زمر / 74 ) . پس همانگونه كه در آخرت بهشت و جهنم وجود دارد . آسمان و زمين نيز وجود دارد ; و آسمان و زمين آخرت خالد و جاويدان هستند . گرچه آسمان و زمين دنيايى از ميان مى روند .
کد سوال : 8000
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : آيـا مـيان آياتى كه هدايت را صرفا به دست خدا مى داند مانند انك لا تهدى من احببت و لكن اللّه يـهـدى من يشاء ( قصص / 56 ) آيه اول در سوره ابراهيم منافاتى وجود ندارد لتخرج الناس من الظلمات ؟
پاسخ : خـيـر , زيـرا پـيـامـبـر اكـرم (ص ) يكى از اسباب ظاهرى هدايت است و ايمان مومنان باواسطه يا بى واسطه به ايشان منتهى مى شود . عـلاوه بـر ايـن آياتى نظير آيه سوره قصص استقلال در هدايت را نفى كرده است نه مطلق هدايت بوسيله حضرت را . به همين دليل در آيه سوره ابراهيم هدايت مردم توسط حضرت را مقيد ساخته است به باذن ربهم .
کد سوال : 8001
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : در قرآن آمده است كه خداوند به فحشاء و بدى امر نمى كند : قل ان اللّه لا يامربالفحشاء ( اعراف / 28 ) در حـاليكه در آيه 16 سوره اسرى مى گويد خداوند به فحشاء امر مى كند 000 امرنا مترفيها ففسقوا فيها آيا اين دو آيه با يكديگرناسازگار نيستند ؟
پاسخ : همانگونه كه قرآن مى فرمايد خداوند سبحان به فشحاء امر نمى كند . عـقـل نـيـز گـواه اين مطلب است چرا كه امر به فحشاء از روى جهل است يا شهوت يا ضعف , در حاليكه خداوند بزرگ عالم , قادر و خير محض است . از اين رو معناى امر در آيه يااين است كه ما به مردم آن قريه امر به طاعت كرديم اما آنها معصيت كردند . يـامـراد ايـن اسـت كه خداوند نعمت هاى خود را بر آنها افزونى كرد و همين امر سبب شدكه آنان بيشتر طغيان كنند تا اطاعت نمايند .
کد سوال : 8002
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : اگـر قرآن سخن حق و آشكار است و براى هدايت مردم آمده چرا آيات متشابه دارد ؟چرا محتواى بعضى از آيات آن پيچيده است كه موجب سوء استفاده شود ؟
پاسخ : براى روشن شدن مطلب بايد فلسفه وجود آيات متشابه در قرآن را ذكر كنيم و آن اينكه 1 ) الفاظ و عـبـاراتـى كه در گفتگوهاى انسانها بكار مى رود تنها براى نيازمنديهاى روزمره به وجود آمده به هـمـيـن دلـيـل وقـتـى از دايـره زندگى محدود مادى بشر خارج مى شويم و مثلا سخن درباره آفـريـدگار كه نامحدود از هر جهت است به ميان مى آيد به روشنى مى بينيم كه الفاظ ما قالب آن مـعانى نيست و ناچاريم كلماتى رابكار بريم كه از جهات مختلفى نارسايى دارد همين نارساييهاى كـلـمـات , سرچشمه قسمت قابل توجهى از متشابهات قرآن است 2 ) بسيارى از حقايق مربوط به جـهـان ديـگـر , ياجهان ماوراء طبيعت است كه از افق فكر ما دور است و ما به حكم محدود بودن قـادربه درك عمق آنها نيستيم اين نارسايى افكار ما و بلند بودن افق آن معانى , سبب ديگرى براى تـشـابـه قسمتى از آيات است 3 ) يكى ديگر از اسرار وجود متشابه درقرآن به كار انداختن افكار و انـديشه ها و به وجود آوردن جنبش و نهضت فكرى درمردم است 4 ) وجود آيات متشابه در قرآن , نياز شديد مردم را به پيشوايان الهى و پيامبر و اوصياى او روشن مى سازد و سبب مى شود كه مردم بـه حـكـم نياز علمى به سراغ آنها بروند و رهبرى آنها را عملا به رسميت بشناسند و از علوم ديگر وراهنماييهاى مختلف آنان نيز استفاده كنند و بر اثر اين نياز , در همه چيز ازافكار او الهام بگيرند 5 ) فلسفه ديگر آزمايش افراد و شناخته شدن فتنه انگيزان از مومنان راستين است .
کد سوال : 8003
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : قـرآن دسـتـور داده نـبايد مرد بخاطر قتل زن مورد قصاص قرار گيرد مگر خون مرد ازخون زن رنگين تر است ؟
پاسخ : مـفـهوم آيه اين نيست كه مرد نبايد در برابر زن قصاص شود بلكه اولياى زن مقتول مى توانند مرد جنايتكار را به قصاص برسانند بشرط آنكه نصف مبلغ ديه را بپردازندتوضيح اينكه : مردان غالبا در خـانـواده عضو موثر اقتصادى هستند و مخارج خانواده را متحمل مى شوند بنابراين تفاوت ميان از بـيـن رفـتن مرد و زن از نظر اقتصادى وجنبه هاى مالى بر كسى پوشيده نيست لذا اسلام با قانون پـرداخـت نـصـف مـبـلـغ در مـوردقـصـاص مرد رعايت حقوق همه افراد را كرده و از اين ضربه نابخشودنى كه به خانواده مى خورد جلوگيرى نموده است . اسلام هرگز اجازه نمى دهد كه به بهانه لفظ تساوى حقوق افراد ديگرى مانند فرزندان شخصى كه مورد قصاص قرار گرفته پايمال گردد .
کد سوال : 8004
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : جـنـايتى كه قاتل مرتكب شده بيش از اين نيست كه انسانى را از بين برده است ولى شما به هنگام قصاص همين عمل را تكرار مى كنيد .
پاسخ : از بين بردن افراد مزاحم و خطرناك گاه بهترين وسيله براى رشد و تكامل اجتماع است و چون در اينگونه موارد مساله قصاص ضامن حيات و ادامه بقا مى باشد شايد ازاين رو قصاص به عنوان غريزه در نـهـاد انـسان گذارده شده است و ما مى بينيم بخاطرحفظ بدن عضو فاسد را قطع مى كنند , كسانى كه كشتن قاتل را فقدان فرد ديگرى مى دانند تنها ديد انفرادى دارند از بين بردن اين افراد خـونريز در اجتماع همانندقطع كردن و از بين بردن عضو فاسد و مضر است كه به حكم عقل بايد آن را قطع كرد .
کد سوال : 8005
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : به چه لحاظ قضا و قدر , به حتمى و غيرحتمى تقسيم مى شود ؟
پاسخ : قـضـا غـيـر قـابل تغيير است , ولى گاهى ( قضا و قدر ) بصورت مترادف بكار مى رود و ازاينروى تـقسيم به حتمى و غير حتمى مى گردد و بدين لحاظ است كه در اخبار و ادعيه از تغيير قضاء ياد شده و صدقه و بر و نيكى به والدين و صله رحم و دعاء از عوامل تغيير قضاء معرفى گرديده است .