• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    • عبارت :
      تعداد درصفحه :
کد سوال : 40164
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : چند سال براى پدرم كاركرده‏ام، ولى پدرم حق مرا نمى‏دهد، آيا حق دارم بادعوا و اجبار پول را از پدرم بگيرم؟
پاسخ : احترام پدر بر فرزند لازم است و توهين به او حرام است ولى شرعا" بر پدر لازم است حقوق شما را بدهدو بهتر است با زبان لين و اخلاق اسلامى از ايشان بخواهيد كه حقوق شما را بپردازد و يا براى اين كار افراد ديگرى كه در پدرتان نفوذ دارند را واسطه نماييد، (سؤال از دفتر آيت الله فاضل).
کد سوال : 40165
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : راه‏هاى استحكام ايمان و يقين چيست؟ با استفاده از روايات بيان كنيد.
پاسخ : اين پرسش شما با پرسش چهارم ارتباط دارد؛ زيرا علّت عمده افكار شكّ برانگيز و ايمان گريز، محكم نبودن ايمان و نداشتن يقين است. يكى از مهم‏ترين عوامل ايمان آفرين و يقين‏آور، عبوديت واقعى خداوند تعالى است. از اين رو خصوصيات يك عبد واقعى را بايد بدانيد و سپس آن را به كار گيريد تا در سايه دانستن و عمل كردن، ايمانتان محكم گردد. پس خصوصيات بنده واقعى خداى تبارك و تعالى: 1- شناخت خدا: امام رضا(ع) مى‏فرمايند: «اول عبادة الله معرفته...» اولين مرتبه عبادت خدا معرفت و شناخت خدا مى‏باشد بنابراين يك بنده واقعى اول بايد شناخت خدا پيدا كند در اين باب اگر زمينه مطالعاتى شما كم است از كناب‏هاى اعتقادى آقاى محسن قرائتى شروع كنيد ولى بعداً مسير مطالعاتى شما در كتابهاى استاد مطهرى باشد تا معارف و اعتقادات اسلامى را از چشمه زلال بگيريد ولى اگر زمينه مطالعاتى داريد از همان اول از كتاب توحيد استاد مطهرى شروع كنيد. 2- ايمان به خدا: از شناخت و اعتقاد بالاتر و با ارزش‏تر ايمان به خدا مى‏باشد امام على(ع) مى‏فرمايند: «الايمان شجره اصلها اليقين...» ايمان درختى است كه ريشه آن يقين است پس بر حسب اين روايت ريشه ايمان همان يقين قلبى است نه صرف اعتقاد و شناختى كه در معرض رد و اثبات است و در روايتى ديگر امام رضا(ع) مى‏فرمايند: «لا عباده الا بيقين» عبادتى نيست مگر با يقين پس اصل شجره ايمان يقين است و يقين قوام بخش عبادت واقعى است در نتيجه ايمان به خدا عبادت واقعى را محقق مى‏سازد بنابراين بنده واقعى خدا بايد علاوه بر شناخت خدا ايمان به خدا هم داشته باشد اين نكته قابل ذكر است كه مهمترين چيزى كه ايمان را در قلب پا برجا و مستحكم مى‏كند ورع است كه در كلام امام صادق(ع) آمده: «سئل الصادق(ع) ما الذى يثبت الايمان» قال: الذى يثبته فيه الورع والذى يخرجه منه الطمع» از حضرت سؤال شد چه چيزى ايمان را در قلب تثبيت مى‏كند؟ فرموند: چيزى كه ايمان را در قلب تثبيت مى‏كند ورع (اجتناب از معاصى و شبهات حرام) مى‏باشد و چيزى كه ايمان را از قلب خارج مى‏كند طمع (نسبت به گناهان و انجام معاصى) مى‏باشد. 3- شناخت دستورات خدا: شناخت دستورات خدا بعد از شناخت و ايمان به خدا شناخت فرستادگاه الهى را نيز مى‏طلبد زيرا اول بايد آنها را بشناسيم تا بعد به رسالت آنها پى ببريم و در زمان غيبت امام معصوم(ع) به شأن و رسالت علما و فقهاى عظام واقف گرديم كه در اين باب از جهت نظرى و بحث‏هاى كلامى و اعتقادى بايد به بحث نبوت و امامت رجوع كرد ولى از جهت صرف شناخت دستورات عملى كافى است كه به رساله‏هاى علميه مجتهدين كرام رجوع شود بنابراين بارجوع به رساله مى‏توان واجب و حرام الهى را شناخت تا اين ويژگى ديگر بنده واقعى خدا تحقق يابد. 4- ترجيح دستورات خدا: دستورات خدا را بايد بر دستورات نفس شيطان و هر چيز ديگرى در عمل ترجيح داد امام سجاد(ع) مى‏فرمايند: من عمل بما افترض الله عليه فهو من اعبد الناس‏؛ هر كس به آنچه خدا بر او واجب كرده عمل كند از عابدترين مردم مى‏باشد. امام على(ع) مى‏فرمايند: لا عبادة كاداء الفرائض‏؛ هيچ عبادتى مثل انجام واجبات نيست‏». بنابراين انجام واجبات و ترك محرمات بر هر چيزى ترجيح دارد و نشانه ديگرى از بندگى واقعى خدا مى‏باشد. 5- استقامت در بندگى: بندگى خدا مادام العمرى و هميشگى است خداوند تبارك و تعالى به پيامبر اكرم(ص) در قرآن چنين خطاب مى‏كند: فَاعْبُدْهُ وَ اِصْطَبِرْ لِعِبادَتِهِ‏...؛ او را عبادت كن و در راه پرستش او شكيبا باش‏، (مريم، آيه 65). خستگى و عبادت و بندگى مقطعى از ساحت بنده واقعى خدا بدور است حضرت على(ع) مى‏فرمايند: دوام العباده برهان الظفر بالسعاده‏؛ عبادت دوام دار و هميشگى دليل قاطع ظفر و دستيابى به سعادت و خوشبختى است‏»، (الغرر والدرر، باب العبادة، ص 24 و 318). اين نكته در خور يادآورى است كه مراد از عبادت فقط نماز و روزه نيست بلكه يعنى طاعت و فرمانبردارى از دستورات خدا كه در مرحله اول فصل واجبات وترك محرمات است زيرا مولاعلى(ع) مى‏فرمايند: غايه العباده الطاعه‏؛ نهايت عبادت طاعت است‏، (همان، 30). بنابراين بندگى و سرسپردگى دائم نسبت به خداى تعالى از ويژگى‏هاى مهم بنده واقعى خدا مى‏باشد. 6- بندگى با آزادگى: بنده واقعى خدا بايد به حدى برسد كه فقط لذت و محبت و عشق او را به بندگى وادارد از شوق بهشت و ترس جهنم آزاد باشد. امام صادق(ع) مى‏فرمايند: ان العباد ثلاثة: قوم عبدوا الله عزوجل خوفاً فتلك عبادة العبيد و قوم عبدوالله تبارك و تعالى طلب الثواب فتلك عبادة الاجراء و قوم عبدوا الله عز و جل حباً له فتلك عبادة الاحرار و هى افضل العبادة؛ بندگان سه گونه‏اند: 1- گروهى از روى ترس (از جهنم و عذاب الهى) خداى عز وجل راعبادت مى‏كنند كه اين عبادت از آن بردگان مى‏باشد 2- گروهى با دل‏خواهان ثواب (و دريافت پاداش و بهشت) خداى تبارك و تعالى را عبادت مى‏كنند كه اين عبادت از آن مزدبگيران مى‏باشد 3- گروهى به خاطر حب وعشق (حق‏تعالى) خداى عزوجل را عبادت مى‏كنند كه اين عبادت، بهره آزادگان (و وارستگان از بند غيرعشق) مى‏باشد و همين عبادت هم برترين عبادت‏ها مى‏باشد، (ميزان‏الحكمه، ج 6، ص 17، روايت 11346). تذكر: اين قسم اخير عبادت رانبايد از خود انتظار داشت زيرا وصول به آن حال بلند معنوى، سال‏هاى دراز و پياپى را مى‏طلبد البته اگر انسان استقامت در بندگى داشته باشد به مرور زمان شمه‏اى از آن حال را در خود مى‏يابد. در اين قسم اخير نه تنها عبادت از ريا و عجب خالص است بلكه از ترس جهنم و اراده ثواب هم خالص است آزاد از هر قيد غيرخدايى است). 7- چشم به كرم خدا نه عمل خود: بنده واقعى خدا هميشه خود را مقصر مى‏بيند و عمل خود را به هيچ مى‏انگارد براى عمل خود قدرى قائل نيست و پيوسته چشم به كرم كريم دوخته نه از غرور عمل باد در پوست انداخته امام صادق(ع) مى‏فرمايند: عليك بالجد ولا تخرجن نفسك من حد التقصير فى عبادة الله تعالى و طاعته، فان الله تعالى لايعبد حق عبادته‏؛ بر تو باد كوشيدن (وجد و جهد در عبادت) و نفس تو از حد تقصير در عبادت و طاعت خداى تعالى خارج نشود (و خويش را مقصر بداند) زيرا خداوند تعالى آنگونه كه شايسته پرستش است عبادت نمى‏شود، (همان، ص 25، روايت 11407). اينها پاره‏اى از خصوصيات مهم بنده واقعى خدا مى‏باشد كه فقط با عمل دقيق به آن مى‏توان بنده واقعى حضرت دوست شد.
کد سوال : 40166
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : اگر معاد جسمانى است با توجه به اينكه روح حقيقت وجودى انسان است چراجسم انسان عذاب مى‏شود؟
پاسخ : بلى معاد جسمانى است و ما معتقديم انسان - كه مجموعه‏اى از روح و جسم است - مجموعاً محشور خواهد شد و اين طور نيست كه روح تنها محشور و مؤاخذ گردد و انسان در قيامت، روح بدون جسم باشد. همچنين درست است كه حقيقت انسان روح و نفس او؛ يعنى، جنبه‏هاى تجردى او است و نه حيثيت مادى او؛ ولى در عين حال اين نكته بسيار مهم را نبايد فراموش كرد كه انسان، در هر صورت، تركيبى از جسم و روح است و تركيب او هم، يك تركيب اعتبارى (مانند تركيب نخود و لوبيا) نيست كه هر يك وجود مستقلّى داشته باشند. تركيب انسان از جسم و روح، يك تركيب حقيقى است؛ تركيبى كه حقيقت واحدى را تشكيل مى‏دهند. انسان، يك موجود واحد است كه باطن او جنبه‏هاى تجردى و روحانى او و ظاهر او، همين بدن مادى و جسمانى او است. در واقع تركيب روح و جسم در انسان، شبيه تركيب اكسيژن و هيدروژن در آب است. آب نه هيدروژن است و نه اكسيژن. آب، آب است؛ ولى در عين حال از اكسيژن و هيدروژن تشكيل شده است؛ منتهى وقتى اين دو عنصر با هم تركيب مى‏شوند و وحدت مى‏يابند، عنصر جديد ديگرى ظهور مى‏كند كه «آب» ناميده مى‏شود. اين آب يك حقيقت واحد بيش نيست. تركيب در انسان هم به همين صورت است؛ يعنى، انسان حقيقت واحدى است كه از وحدت يافتن جسم و روح، تشكيل شده است. در قيامت هم همين انسان، مورد محاسبه و معاقبه واقع خواهد شد. ازاين‏رو نمى‏توان گفت كه تنها روح او بايد عذاب شود و يا جسم او. كسى هم كه در دنيا زندگى كرده دستش به گناهى آلوده شده است، همين انسان است. هم چنين نمى‏توان گفت كه روح او گناه كرده است و نه جسم او. اگر روح و جسم در انسان، تفكيك شود، ديگر حقيقتى به نام انسان - كه صاحب اراده و اختيار و تكليف و مسؤوليت باشد - وجود نخواهد داشت. انسان داراى جسم و روح و زندگى است كه مختار، مكلف و مسؤول است و در آخرت مورد محاسبه و پاداش و جزا واقع خواهد شد. موضوع تمامى قضايايى كه در قرآن كريم و روايات اسلامى وجود دارد و راجع به تكاليف شرعى انسان است و به او وعده بهشت يا وعيد جهنم داده شده است، انسان است، نه روح تنها و يا جسم فقط. حال اگر گفته مى‏شود: حقيقت انسان روح او است و نه جسم او؛ به اين دليل است كه رابطه جسم و روح، رابطه ظاهر و باطن است. روح از اين جهت كه باطن انسان است، از وجود حقيقى‏ترى نسبت به جسم - كه ظاهر او است - برخوردار مى‏باشد؛ مانند حق تعالى كه رابطه‏اش با جهان مظهرى، همان رابطه باطن و ظاهر است. از اين رو گفته مى‏شود كه حقيقت هستى، او است و غير او، هر چه هست همه مظاهر و افعال و آثار او مى‏باشند. براى مطالعه بيشتر ر.ك: ترجمه تفسير الميزان، ج 13، ص 291؛ تفسير نمونه، ج 2، ص 307.
کد سوال : 40167
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : معناى اتمام حجت در صحنه كربلا و امثال آن يعنى چه؟
پاسخ : معنى اتمام حجت همان چيزى است كه در بالا گفته شد يعنى اين حادثه و دشوارى‏هايى كه اباعبدالله(ع) و اهلبيت(ع) و يارانشان تحمل كردند دليل استوارى است براينكه نمى‏توان بخاطر مشكلات دست از ظلم ستيزى برداشت و ساكت ماند.
کد سوال : 40168
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : ولايت يعنى چه؟ اقسام ولايت را نام ببريد.
پاسخ : ولايت به معناى زعامت و حاكميت است و در حقوق اسلام انواع آن مطرح است: 1- ولايت مطلقه الهى بر همه موجودات، 2- ولايت تكوينى، 3- ولايت تشريعى، 4- ولايت فقيه، 5- ولايت عدول مومنين، 6- ولايت مردم عادى، 7- ولايت بر قضا و اجراى حدود، 8- ولايت پدر و جد بر فرزندان.
کد سوال : 40169
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : رمز موفقيت حضرت امام خمينى (ره) در عرفان چه بود؟
پاسخ : رمز موفقيت امام‏خمينى را مى‏توان در نكات ذيل خلاصه كرد: الف) تقوا و اخلاص، ب ) مقام والاى علمى؛ چه در بعد فقاهت و چه در بعد فلسفه و عرفان، ج ) شجاعت، د ) از خود گذشتگى و ايثار، ه ) آگاهى و بينش سياسى، و ) شناخت و معرفت جامع از اسلام، ز ) روحيه مبارزه و مجاهدت، ح ) آينده‏نگرى و اميد به پيروزى، ط ) داشتن همت بلند، ى ) بعد روحانيت و مرجعيت امام، ك ) سرمايه‏گذارى روى مردم و جلب اعتماد آنان، ل ) پشتكار و تلاش و... .  هزار نقد به بازار كائنات آرند         يكى به سكه صاحب عيار ما نرسد  روى هم‏رفته بايد گفت: امام‏خمينى از ابعاد گوناگون و صفات برجسته فراوانى، برخوردار بودند و مجموعه اين فضائل در طول ساليان دراز، شخصيت ايشان را رقم زد.
کد سوال : 40170
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : پياده روى از مسافت‏هاى دور به زيارت حضرت رضا(ع) در صورتى كه موجب‏مشقت شود چه حكمى دارد؟
پاسخ : اگر چه احساسات پاك شما نسبت به ائمه طاهرين و تشرف به زيارت آنها آن هم با پاى پياده قابل تقدير است و ان‏شاءاللَّه مورد نظر خاص آن بزرگواران قرار خواهد گرفت، لكن لازم نيست خودتان را اين قدر به زحمت بيندازيد، زيرا ممكن است باعث زدگى شما شود، چه اين كه در روايات به ما دستور داده‏اند خودتان را در عبادت خسته نكنيد، تا هميشه حال و نشاط داشته باشيد. اگر در اين گونه امور مستحبى خود را خسته كرديد، به جايى مى‏رسيد كه حال انجام واجبات را نخواهيد داشت. در روايت داريم اِنّ هذه الدّين لمتينٌ فَاغِلِوُه بالرّفق‏؛ دين اسلام، دينى استوار و متين است. سعى كنيد با آرامش و مدارا وارد شويد و دستورهايش را طورى انجام دهيد كه موجب زدگى نشود». بزرگان اخلاق گفته‏اند جسم حالت مَركَب براى روح دارد. اگر به اين مركب رسيدگى نكرديد و يا آن را خسته و رنجور نموديد، كار به آنجا مى‏رسد كه حال انجام تكاليف واجب برايش باقى نمى‏ماند. باز در روايتى مى‏خوانيم: با تقواترين شما كسى است كه واجبات را انجام دهد و محرمات را ترك نمايد. البته انجام مستحبات مثل زيارات خوب است، اما در حدى كه از واجبات انسان را باز ندارد. بنابراين لازم نيست شما پياده به مشهد برويد. هر وقت قدرت داريد با ماشين برويد. اگر اين را هم نمى‏توانيد، همين اندازه كه ميل رفتن به زيارت و كارهاى شايسته در شما باشد، ثواب آن را به شما مى‏دهند و اين چيزى است كه در بعضى روايات به آن تصريح شده است. ضمناً جهت مساعدت مى‏توانيد به دفتر نهاد دانشگاه علامه مراجعه نماييد.
کد سوال : 40171
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : آيا 260 روزى كه رهبر معظم از وزارت ارشاد ناراضى بودند، اين وزارت‏خانه‏مشروعيت داشته؟
پاسخ : ر اساس دلايل عقلى و نقلى متعدد و قانون جمهورى اسلامى ايران مشروعيت نظام سياسى و ساير اجزاى آن در عصر غيبت وابسته به ولى فقيه جامع الشرايطى مى‏باشد كه رهبرى و ولايت جامعه اسلامى را بر عهده دارد بر اين اساس درباره موضوع مورد سوال مى‏توان گفت كه اين قضيه از دو جنبه قابل بررسى مى‏باشد: جنبه اول مربوط به عملكرد وزيرى مى‏باشد كه ولى فقيه از عملكرد وى اعلام نارضايتى كرده است در اين جا نمى‏توان گفت كه نارضايتى از عملكرد موجب عدم مشروعيت او در سمت اجرايى خود مى‏باشد به عبارت ديگر عمل وزير مذكور نامشروع بوده ولى مى‏توانست با اصلاح نمودن آن و تجديد نظر در شيوه قبلى رضايت ولى فقيه را به دست آورد. جنبه دوم اگر ولى فقيه از تصدى آن پست توسط شخصى ناراضى باشد و آن را ناروا بداند ديگر شرعاً مشروعيت خود را از دست خواهد داد.
کد سوال : 40172
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : آيا مأموم مى تواند زودتر از امام سر از سجده بردارد يا سلام بدهد؟
پاسخ : در سجده بايد متابعت امام نمايد و اگر قبل از امام سلام داد نماز تمام است.
کد سوال : 40173
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : در حال حاضر وظيفه ما در مقابل اسرائيل چيست؟
پاسخ : در شرايط فعلى، وظيفه ما در مقابل اسرائيل، اظهار تنفّر و انزجار است و اگر زمانى به وسيله رهبر جامعه اسلامى تشخيص داده شد كه بايد با اسرائيل جنگ كرد و از طرف ايشان حكم جهاد صادر شد، وظيفه همه، اطاعت است ولى با صرف نظر به ظاهر قرآن نمى‏توان خودسرانه اقدام كرد.