کد سوال : 40144
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : خيلى زود عصبانى مىشوم راه درمان آن چيست
پاسخ : براى تقويت حلم و بردبارى بايد طبق برنامهاى جدى به تقويت اراده خود بكوشيد و همواره سعى كنيد برخود مسلط باشيد، در اين رابطه راه هاى مختلفى وجود دارد ولى مهم آن است كه در راه درمان آن كاملا جدى و قاطع باشيد و آنچه پيشنهاد مىشود را بدون كمترين كاستى به اجرا گذاريد: 1) كاملا به خود مطمئن باشيد كه مىتوانيد روحيه خود را تغيير دهيد ولى براى نتيجه گيرى عجول نباشيد، بلكه با خود فكر كنيد بايد حداقل يكسال روى خود كار كنيد و اگر چنين كنيد حتما پس از آن دگرگون خواهيد شد. 2) از حساسيت بيش از حد در هر زمينه بپرهيزيد. 3) همواره در هر مسالهاى ابتدا از ديگران انتظار بدترين برخورد را داشته باشيد و خود را براى تحمل آن آماده كنيد. اين مساله باعث مىشود برخوردهاى بهتر از مورد انتظار در شما ايجاد خوشنودى نمايد. در حاليكه اگر هميشه انتظار برخورد خوب داشته باشيد چه بسا نتيجه عكس خواهيد گرفت. 4) با خود شرط كنيد كه هيچ گاه و در هيچ شرايطى برخورد تند نداشته باشيد و اگر ناگهان از شما چيزى سرزد خود را جريمه كنيد؛ مثلا تصميم بگيريد - يا در صورت امكان نذر كنيد - كه مثلا اگر بر سر كسى فرياد زديد فلان مبلغ صدقه بدهيد، يا شب نماز شب بخوانيد، و يا يك روز روزه بگيريد. كارآيى اين روش، بسيار بالا است و بسيارى از علماى بزرگ بدينسان تمرين عملى و خودسازى نمودهاند. 5) از تفريحات سالم و تقويت كننده اراده؛ مانند كوهنوردى و... نيز استفاده كنيد. 6) در تصميم گيريها حتىالامكان با افراد عاقل و پخته مشورت نماييد و از اقدامات عجولانه و مطالعه نشده بپرهيزيد. 7) بيشتر با افراد خوش خلق و غير عصبى معاشرت كنيد. 8) شرح موارد فوق را در جدولى بنويسيد و موارد انجام يا تخلف در هر روز را يادداشت نموده و همواره سعى بر تقليل موارد تخلف نماييد. 9) نتيجه را پس از مدتى گزارش نماييد. در مواردى كه ناراحتى عصبى بر شما فشار وارد مىكند در فضاى آزاد و يا دربسته فرياد بكشيد و با مشت زدن به بالشت و يا اشياء ديگر فشار عصبى را تخليه نماييد. ضمناً به تلاوت قرآن و خواندن نماز بيشتر بپردازيد كه به فرموده قرآن: «نماز را در طرف روز بپا داريد و در ساعات تاريكى شب كه البته خوبى و نيكىهاى شما زشتىها و بدكاريها را از ميدان بيرون مىبرد»، (هود ، آيه 114)
کد سوال : 40145
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : اگر دانشجويى بر اثر مشكلات اقتصادى واجتماعى ومسائل ديگرنتواند حضورفعالدر سياست داشته باشد شما چه راه حلى پيشنهاد مىكنيد؟
پاسخ : آنچه از سخن رهبر معظم انقلاب حضرت آيهالله خامنهاى«دام ظله» استفاده مىشود آن است كه دانشجويان عزيز بايد نسبت به مسائل سياسى بويژه مسائل بين الملل اسلامى و حوادث گوناگونى كه در جهان اسلام و ايران اسلامى مىگذرد و بويژه نقشههاى شوم و خطرناك استكبار جهانى در برابر اسلام و مسلمين همواره هوشيار بوده و در برابر آن خطرات و تهاجمات موضع مناسب و قاطع اتخاذ كرده و حساسيت لازم را دارا باشند. اما مشكلات اقتصادى موجود در جامعهء ما هرگز نبايد مانع فعاليتهاى سياسى لازم باشد؛ زيرا اين خود از نقشههاى دشمن است كه با ايجاد فشار و بحران اقتصادى مسلمانان انقلابى را از كار اندازد و سپس با خيال راحت به جنايتهاى خود تداوم بخشد.
کد سوال : 40146
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : مراد از تفكر كه يكى از مراحل سلوك است چيست؟
پاسخ : «تفكر» يكى از مهمترين مراحل سلوك است و طبق نظر برخى از عارفان، اولين منزل است و اين چيزى نيست كه بزرگان از خودشان ارائه كرده باشند، بلكه مطلبى است كه آيات زيادى از قرآن ناظر به آن است. در روايات اسلامى هم تأكيد زيادى بر آن شده است. حضرت رسول(ص) مىفرمايند: «يك ساعت فكر و انديشيدن بهتر از شبى را به عبادت گذراندن است» و در روايت ديگر آمده است كه: «تفكر از يك سال عبادت بهتر است»، (ميزان الحكمه، ج 10 ، ص 4710). مقصود از تفكر اين است كه: انسان لااقل در هر شبانهروز مقدارى - ولو خيلى كم - فكر كند: آيا مولاى او كه او را آفريده و تمام اسباب آسايش و راحتى را براى او فراهم كرده و بدن سالم و قواى صحيح - كه هر يك داراى منافعى است و عقل را حيران مىكند - به او داده است و اين همه نعمت و رحمت نسبت به او ارزانى داشته و از طرفى اين همه انبيا فرستاده و كتابها نازل كرده و راهنمايىها نموده و دعوتها كرده، آيا وظيفه ما با اين مولاى مالك الملوك چيست؟ آيا تمام اين بساط فقط براى همين حيات حيوانى و اداره كردن شهوت است، يا مقصود ديگرى در كار است؟! آيا انبياى كرام و اوليا و حكماى بزرگ و علماى هر ملت - كه مردم را به قانون عقل و شرع دعوت مىكردند و آنان را از شهوات حيوانى و دنياى فانى برحذر مىداشتند - با آنها دشمنى داشتند و دارند، يا راه صلاح ما بيچارههاى فرورفته در شهوات را مثل ما نمىدانستند؟! اگر انسان عاقل لحظهاى فكر كند مىفهمد كه مقصود از اين بساط چيز ديگر است و منظور از اين خلقت عالم بالا و بزرگترى است...»، (چهل حديث امام خمينى، ص 6).
کد سوال : 40147
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : آيا اجتناب از ريا مىتواند باعث ترك برخى از مستحبات شود؟
پاسخ : براى ترك ريا بهتر است حتىالامكان انسان عبادتهاى مستحبى را در نهان و خفا انجام دهد ولى در صورت عدم امكان لازم نيست ترك عبادت كند. بلكه بهتر است به آن مبادرت ورزد ولى همواره اخلاص در نيت را پاس بدارد و براى آن كه از گزند سخنان فريبنده ديگران ايمن باشد بايد اين حقيقت را در نظر گيرد كه اين چند لحظه عبادات تو خالى ما در برابر عظمت معبود و در مقايسه با عبادات اولياى راستين الهى به قدر بال مگسى ارزش ندارد و بلكه مايه سرافكندگى ما روسياهان است و تنها لطف خداست كه همين اندك را به ما ارزانى داشته و اگر آن را قبول كند هم لطف اوست نه شايستگى عمل ما.
کد سوال : 40148
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : معاشرت با اهل كتاب چه حكمى دارد؟
پاسخ : به طور كلى كفار در برخورد با مسلمين به دو گروه تقسيم مىشوند: 1- كفار حربى: كسانى كه با مؤمنان مىجنگند تا آنان را از دين الهى منحرف كنند وَ لا يَزالُونَ يُقاتِلُونَكُمْ حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ إِنِ اِسْتَطاعُوا، (بقره، آيه 217). قرآن وظيفه مسلمين را در مقابل اين چنين كفارى دفاع و مبارزه دانسته و فرموده است: وَ قاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ اَلَّذِينَ يُقاتِلُونَكُمْ وَ لا تَعْتَدُوا و قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَ يَكُونَ اَلدِّينُ لِلَّهِ، (بقره، آيه 190). از طرفى كسانى را كه دست نياز به سوى كفار دراز كرده، تهديد نموده و مىفرمايد: وَ لا تَرْكَنُوا إِلَى اَلَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ اَلنَّارُ وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اَللَّهِ مِنْ أَوْلِياءَ ثُمَّ لا تُنْصَرُونَ، (هود، آيه 113). 2- كفار ذمّى: كسانى كه قصد از بين بردن مسلمين و فرهنگ ارزشمند آنان را ندارند و به آيين و قوانين مسلمانان احترام مىگذارند. در اين جا اسلام به مسلمين اجازه داد و ستد، خريد و فروش، معاشرتهاى سالم (در چاچوبه قوانين اسلامى) را داده است. حتى آمده است: اگر بتوانيد با معاشرتهاى صحيح انسانى اسلامى خويش آنها را هدايت نماييد، واجب است چنين كنيد و بدانيد ارزش هدايت يك نفر براى شما مساوى با زنده كردن كل بشر است مَنْ أَحْياها فَكَأَنَّما أَحْيَا اَلنَّاسَ جَمِيعاً. در اين جا توجه به چند نكته ضرورى است: الف) بايد احتمال عقلايى هدايت شدن آنها يا حداقل فريب نخوردن خودمان را بدهيم. ب ) كفارى كه معتقد به خدا نيستند يا براى خدا شريك قائل هستند، به اتفاق تمام مراجع معظم تقليد نجس هستند، ولى اهل كتاب (يهود و نصارا) اگر چه به نظر حضرت امام و برخى از مراجع (بهجت، زنجانى، مكارم، صافى) نجس مىباشند، اما به نظر مقام معظم رهبرى و آيتاللَّهفاضل لنكرانى، آنها پاك مىباشند. ج ) ازدواج دختر مسلمان با كافر به طور كل حرام است و ازدواج پسر مسلمان با دختر اهل كتاب فقط به صورت ازدواج موقت جايز مىباشد. در نتيجه گفتنى است كه اگر بتوانيد آنها را هدايت كنيد، معاشرت شما اشكال ندارد، ولى سعى كنيد با تهيه خوردنىهاى خشك در پذيرايى و احتياط در تماس بدن در حال رطوبت، به وظايف شرعى عمل كنيد (البته طورى رفتار كنيد كه او متوجه نشود). حتى گاهى او را به عزادارى امام حسين(ع) ببريد و او را با آن حضرت و قيام عارفانه ايشان آشنا سازيد.
کد سوال : 40149
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : اهميت شناخت و موانع آن از ديدگاه قرآن را بيان كنيد.
پاسخ : شناختشناسى در قرآن: قرآن كريم به تفصيل در باب شناخت و اركان آن يعنى معلوم، علم، عالم و همچنين در باره شرايط، وسايل، ابزار، موانع و حجابهاى شناخت سخن گفته است. براى آشنايى تفصيلى با اين موضوع نگا: شناختشناسى در قرآن، آيتاللهعبدالله جوادى آملى، مركز مديريت حوزه علميه قم، چاپ اول، بهمن 1370ش شناخت از ديدگاه قرآن، شهيد دكتر سيد محمد حسين بهشتى، تنظيم: بنياد نشر آثار و انديشههاى شهيد دكتر بهشتى، انتشارات بقعه، تهران، چاپ اول 1378ش اهميت خداشناسى در قرآن: از آنجا كه ايمان مبتنى بر معرفت و شناخت است، در قرآن تأكيد فراوانى بر شناخت خداوند رفته و موانع شناختى و گرايشى آن شمارش شده است. مثلاً در موانع شناختى به حسگرايى، (بقره/ 55 - فرقان/ 21، 33 و 34) تقليد كوركورانه، (زخرف/ 22 و 23) و تكيه بر گمان، (يونس/ 36 و 66 - ص/ 27) اشاره و در باب موانع گرايشى، مواردى چون: هوسهاى لحظهاى، (محمد/ 13) انديشهافراطى درباره آينده مادى، (تكاثر/ 1 و 2 - حجر/ 3 - هود/ 15 و 16) و دشمنى با خداوند، پيامبر و دين، (مدثر/ 25 - 11) مطرح شده است. در اين باب نگا: پيام قرآن، آيتاللهناصر مكارم شيرازى، انتشارات مدرسةالامام على بن ابيطالب(ع) قم، چاپ پنجم 1374ش، ج 1، صص 423 - 316. در قران نسبت به آموزههاى دينى و خصوصاً مسأله مبدء و معاد از واژههايى چون: ريب، ظن، شك، يقين، انكار و شهادت به صورت مثبت و منفى استفاده شده است. در اينجا بايد به اين نكته ظريف توجه داشت كه نمىتوان به صورت كلى مردم را بر اين اساس دستهبندى كرد به صورتى كه بگوييم مثلاً واژه «انكار» تنها مربوط به كافران است، يا واژه شك فقط مخصوص مشركان يا منافقان و واژه شهادت منحصر به مسلمانان است. به عنوان نمونه: در سوره غافر، آيه 81 و مؤمنون، آيه 69 هر چند واژه انكار به كافران نسبت داده شده است ولى در سوره ابراهيم آيه 10 و سبأ، آيه 54 كافران به شك و ريب نيز متصف گشتهاند يا در سوره غافر، آيه 59 و توبه، آيه 45 غيرمؤمنان به داشتن شك و ريب توصيف شدهاند كه اين غيرمؤمنان اعم است از منافقان، كافران و مشركان. يا آيه اول سوره منافقون به شهادت و گواهى زبانى آنان اشاره ولى در عين حال در همان آيه به انكار قلبى آنها تصريح شده است. بنابراين، براى آن كه معلوم شود كه اين واژهها به چه معنا بوده و كافران، مشركان، منافقان، مسلمانان و مؤمنان چه موضعى در برابر معرفت به مبدء و معاد و آموزههاى دينى اتخاذ كرداند، بهتر است كه آيات قرآن را در كنار يكديگر قرار دهيم تا تلقى صحيحترى از اين مطلب داشته باشيم. شك در قرآن: بايد توجه داشت كه به يك نظر شك سه قسم است: 1- شك قانونى؛ عبارت است از تردد و نوسان ذهن در باب ارتباط ميان موضوع و محمول قضيه براى تحقيق در مسير واقعيابى. اين شك طبيعى بوده و موجب برطرف شدن احتمالات اضطرابآميز است. بر اين اساس است كه گفته مىشود يقينهاى اصيل و مفيد آن سوى پل شك و ترديد قانونى است. اينچنين شكى كه انسان را به يقين مىرساند به مراتب بهتر از ايمان ظاهرى بىاساس است.
زلت او به زطاعت نزد حق پيش كفرش جمله ايمانها خلق
(مثنوى، دفتر اول، بيت 1579) 2- شك بيمارى؛ اين شك ناشى از ناتوانى ذهن از رويارويى با مدعاها، دلايل، تجزيه، تحليل و... در باب واقعيات است. در واقع ملاك اين بيمارى وحشت ذهن از بررسى واقعيات و تفكيك آنها از خيالات و حقيقتنماها مىباشد. يكى از اساسىترين مختصات شك بيمارى جستجوى آسايش فكرى در فرار از فعاليتهاى مغزى است. اين شك در واقع ضد معرفت مىباشد. 3- شك حرفهاى؛ كه براى نشان دادن اوج فكرى افراد ضعيفالنفس است كه مدعى مىشوند ما به مقامى از مراحل درك و شناخت رسيدهايم كه جز شك و ترديد راهى ديگر نمىبينيم. يا به دليل عشق ورزيدن به شكاكان است تا عشق به يافتن حقيقت و واقعيت. شكى كه در قرآن از آن سخن رفته است و مورد مذمت قرار گرفته شك قانونى نيست. بلكه به شك بيمارى و شك حرفهاى اشاره دارد. در اين باب نگا: شناخت از ديدگاه علمى و ديدگاه قرآن، علامه محمد تقى جعفرى، دفتر نشر فرهنگ اسلامى تهران، ارديبهشت 1360، صص 312 - 310. بنابراين بايد توجه داشت كه مراد از «شاك» در تعابير قرآن آن كس نيست كه طالب برهان است بلكه منظور كسى است كه نظير شكاكان(Scepticists) امروز به نوعى شك بيمارى مبتلا شده و تحصيل جزم و يقين را محال دانسته و شك را امرى غيرقابل زوال تلقى مىكنند. بر اين اساس، شكاكانى كه در آيات قرآن كريم از آنها ياد مىشود بر دو دستهاند: الف) كسانى كه با گفتن «لاادرى»(Agnosticism) «نمىدانم» تصريح بر شك خود مىكنند يعنى اين گروه شكاكانىاند كه علىرغم آيات بينهاى كه براى آنها اقامه شده است نسبت به مبدء آفرينش، معاد، وحى و آموزههاى دينى در شكاند [ابراهيم/ 9 و 10 - هود/62 - يونس/ 104 - نمل/ 66 و...]. ب ) اشخاصى كه به نفى رسالت و يا انكار مبدء و معاد مىپردازند وليكن در واقع جزم بر اين انكار نداشته و درآن شاكاند به بيان ديگر اين دسته با زبان به انكار مىپردازند ولى دليل بر مدعاى خود ندارند ودر حالت شك به سر مىبرند [جاثيه/ 24 و 32 - ق/ 2 و 3 - مؤمنون/ 33 و 37]. از ديدگاه قرآن شكاكان همان منكران امور غيرمحسوساند و منكران امور غيرمحسوس كسانىاند كه علىرغم ادعاى جازمانه خود نسبت به بطلان پندارى دعوت و دعوى پيامبران، فاقد طريقه و وسيلهاى هستند كه ادعاى آنان را اثبات نمايد. نگا: شناختشناسى در قرآن، همان، صص 181 - 172 با توجه به آيات قرآن در باب شك و ترديد در مبدء، معاد، رسالت، وحى و آموزههاى دينى دو مطلب اساسى استفاده مىشود: 1- شك و ترديد موجب انكار قلبى يا زبانى يا هر دو مىگردد [ابراهيم/ 9 و 10 - نمل/ 66 - جاثيه/ 32 - مؤمنون/ 69 - بقره/ 23 و...] 2- گاهى اين شك به مشركان نسبت داده مىشود [نمل/ 66 - هود/ 62 و 110] و گاهى به كافران [سبأ/ 54 - فصلت/ 45 - ق/ 2 و 3] بنابراين يكى از علل شرك و كفر شك و ترديد است. نكته: بايد توجه داشت كه «ريب» و «شك» در آيات قرآن با يكديگر متفاوتند. «ريب» در لغت حالت اضطرابى است كه بر اثر جهل و شك همراه با تهمت و مانند آن در نفس ايجاد مىشود. ازاينرو، كلمه مريب در آيات وصف شك قرار مىگيرد. يعنى شكى كه اضطراب مىآورد. مثلاً در سوره سبأ، آيه 54 مىفرمايد كافران در شك مريباند، يعنى دچار شكىاند كه اضطرابآور است. گاهى انسان مثلاً نمىداند فلان درخت، سالى چند بار ميوه مىدهد. در اينجا شك ايجاد شده ولى ريبى وجود ندارد، اما گاهى نمىداند كه مثلاً فلان راه، راهزن دارد يا خير در اينجا علاوه بر وجود شك و ترديد اضطراب هم هست، (قرآن در قرآن (تفسير موضوعى قرآن كريم)، آيتاللهعبدالله جوادى آملى، مركز نشر اسراء قم، چاپ اول 1378، ج 1، صص 362 - 361). ظن در قرآن: قرآن پنج نوع ظن را مطرح كرده است: 1- ظن مخالف با واقع (انعام/ 116 - جاثيه/ 24 - آل عمران/ 154 - بقره/ 78 - حج/ 15). 2- ظن موافق با واقع (توبه/ 118 - حاقه/ 17 - 21). 3- ظنى كه گناه است (حجرات/ 12). 4- ظن غيركاشف يا ظنى كه نمىتواند حقيقت را كشف كند (اسراء/ 52). 5- ظن محكوم (نجم/ 28). از جمعبندى اين آيات مىتوان ديدگاه قرآن را در اين باب چنين شمارش كرد: الف) پديده ظن به طور طبيعى انسان را با واقعيت تضمين نمىكند. مخصوصاً اگر در مقدمات ظن هواهاى نفسانى باشد [نجم/ 23] چرا كه ظن متمايل به هواهاى نفسانى شده و از دليل و برهان فرار مىكند. ب ) ظن محكوم در باب اصول اساسى انسان و به خصوص حيات ابدى (قيامت) و مسائل مربوط به آن است يعنى بايد در اين امور علم و يقين داشت. ج ) اكثر انسانها از ظن پيروى مىكنند و تحمل مشقت در راه تحصيل علم و يقين را ندارند.
علم را دو پر گمان را يك پرست ناقص آمد ظن پرواز به پرواز ابترست
مرغ يك پر زود افتد سرنگون باز بر پرد دوگامى يا فزون
(مثنوى، دفتر سوم، ابيات 1510 - 1511) د ) ظن محكوم و ظنى كه مخالفت با واقعيت و حقيقت مىكند در قرآن كريم بيشتر به مشركان نسبت داده شده است (مانند آيات: انعام/ 148 - يونس/ 66 - نجم/ 23 - جاثيه/ 24). در اينجا توجه به يك نكته ضرورى است و آن اين كه در برخى از آيات از واژه «زعم» استفاده شده است (جمعه/ 6 - نساء/ 60 - انعام/ 22، 94 و 136 - كهف/ 52 - قصص/ 62، 74 - سبأ/ 22). زعم همان گمان همراه با احساس بر حق بودن است. براساس آيات قرآن از «زعم» بازخواست بيشتر مىشود زيرا ممكن است ظن ناشى از سهلانگارى و بىخيالى باشد ولى زعم كننده گمان خود را مورد توجه قرار داده و روى آن محاسبه كرده است. در اين باب نگا: شناخت از ديدگاه علمى و ديدگاه قرآن، همان، صص 316 - 318.
کد سوال : 40150
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : نوشيدن آب در حالت ايستاده چه صورت دارد؟
پاسخ : اشكال ندارد. اما گفتهاند مستحب است در روز ايستاده آب بخورند و در شب در حال نشسته بياشامند.
کد سوال : 40151
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : راهكار عملى مبارزه با كينه و حسد چيست؟
پاسخ : اهكار علمى مبارزه با كينه و حسد عبارت است از: الف) كينه و حسد گناه است و آثار حقالناس سخت قيامتى را در پى دارد. ب ) حسادت يك بيمارى روانى است كه حسود اول ريشه خودش را مىسوزاند. ج ) راستى اگر همه چيز به دست خداوند است حسادت چرا؟ كينه براى چه؟ د ) حسادت همه اعمال نيك انسان را بر باد مىدهد الحسد يأكل الحسنات...؛ حسد، حسنات انسان را از بين مىبرد همان طور كه آتش هيزم را مىسوزاند. ه ) حسادت و كينه باعث مىشود كه حسود در جامعه تنها شود. و ) حسادت و كينه خلاف فطرت انسان است. راه كار عملى مبارزه با اين كار عبارت است از: الف) انسان بايد تصميم بگيريد حسادت نكند و كينه به دل نگيرد. ب) برخلاف حسادت، با همه رفاقت و محبت كند. ج ) بدىهاى ديگران را فراموش كند، يا اقلاً مثل فراموش شده رفتار كند. د ) به ديدن كسانى كه به او بدى كردهاند برود و... .
کد سوال : 40152
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : درباره مفهوم (ايام الله) در آيه 5 سوره ابراهيم توضيح دهيد.
پاسخ : دربارهى مفهوم ايام الله در آيهى ذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اَللَّهِ، نظرهاى متفاوتى از جانب مفسران بيان شده است كه به پارهاى از آنها اشاره مىكنيم: 1. طبرسى و برخى ديگر از مفسرين، معتقدند كه مراد از آن، سنن و افعال خداوند متعال از حيث انعام و انتقام در مورد بندگان خود است، كه از آنها به ايام الله كنايه آورده شده است؛ زيرا ايام، ظرف «انعام» و «انتقام» محسوب مىشود و هر يك از آن دو را در خود جمع مىكند، (طبرسى، مجمع البيان، ج 6، ص 59 و فخر رازى، مفاتيح الغيب، ج 19، ص 84) . 2. عقيدهى علمايى مانند علامه طباطبايى، اين است كه مراد از ايام، ايام مخصوصى است. علت نسبت دادن آن به خدا حوادثى است كه در آن ايام مخصوص پديد مىآيد؛ مانند: «روز مرگ»، «روز قيامت» و نيز مانند آياتى كه قوم نوح، عاد و ثمود در آن به هلاكت رسيدند. زيرا در آنها، قهر و غضب الهى و عزت خدايى، خودنمايى كرده است، (ترجمه الميزان، ج 12، ص 24 و 25) . 3. عدهاى، از جمله بيضاوى گفتهاند كه ايام الله به وقايعى اختصاص دارد كه در آنها عذاب الهى آمده است، (تفسير بيضاوى، ج 1، ص 513) . در مقابل، عدهاى مانند شيخ طوسى گفتهاند كه مراد از ايامالله، روزهايى است كه نعمتهاى خداوند در آن روز شامل حال مردم شده است، (طوسى، تبيان، ج 6، ص 34) . به نظر مىرسد در ميان اين اقوال، قول اول و دوم از قولهاى ديگر، به واقعيت نزديكتر باشد؛ زيرا جامعتر است.
کد سوال : 40153
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : شب زفاف رسم است كه دستمالى به عروس مىدهند تا خون بكارت را با آنپاك كند و به ديگران نشان دهد آيا اين كار صحيح است؟
پاسخ : اين عمل فى حد نفسه جايز است، اما افشا كردن اسرار عروس براى ديگران جايز نيست.