• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    • عبارت :
      تعداد درصفحه :
کد سوال : 40144
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : خيلى زود عصبانى مى‏شوم راه درمان آن چيست‏
پاسخ : براى تقويت حلم و بردبارى بايد طبق برنامه‏اى جدى به تقويت اراده خود بكوشيد و همواره سعى كنيد برخود مسلط باشيد، در اين رابطه راه هاى مختلفى وجود دارد ولى مهم آن است كه در راه درمان آن كاملا جدى و قاطع باشيد و آنچه پيشنهاد مى‏شود را بدون كمترين كاستى به اجرا گذاريد: 1) كاملا به خود مطمئن باشيد كه مى‏توانيد روحيه خود را تغيير دهيد ولى براى نتيجه گيرى عجول نباشيد، بلكه با خود فكر كنيد بايد حداقل يكسال روى خود كار كنيد و اگر چنين كنيد حتما پس از آن دگرگون خواهيد شد. 2) از حساسيت بيش از حد در هر زمينه بپرهيزيد. 3) همواره در هر مساله‏اى ابتدا از ديگران انتظار بدترين برخورد را داشته باشيد و خود را براى تحمل آن آماده كنيد. اين مساله باعث مى‏شود برخوردهاى بهتر از مورد انتظار در شما ايجاد خوشنودى نمايد. در حاليكه اگر هميشه انتظار برخورد خوب داشته باشيد چه بسا نتيجه عكس خواهيد گرفت. 4) با خود شرط كنيد كه هيچ گاه و در هيچ شرايطى برخورد تند نداشته باشيد و اگر ناگهان از شما چيزى سرزد خود را جريمه كنيد؛ مثلا تصميم بگيريد - يا در صورت امكان نذر كنيد - كه مثلا اگر بر سر كسى فرياد زديد فلان مبلغ صدقه بدهيد، يا شب نماز شب بخوانيد، و يا يك روز روزه بگيريد. كارآيى اين روش، بسيار بالا است و بسيارى از علماى بزرگ بدينسان تمرين عملى و خودسازى نموده‏اند. 5) از تفريحات سالم و تقويت كننده اراده؛ مانند كوهنوردى و... نيز استفاده كنيد. 6) در تصميم گيريها حتى‏الامكان با افراد عاقل و پخته مشورت نماييد و از اقدامات عجولانه و مطالعه نشده بپرهيزيد. 7) بيشتر با افراد خوش خلق و غير عصبى معاشرت كنيد. 8) شرح موارد فوق را در جدولى بنويسيد و موارد انجام يا تخلف در هر روز را يادداشت نموده و همواره سعى بر تقليل موارد تخلف نماييد. 9) نتيجه را پس از مدتى گزارش نماييد. در مواردى كه ناراحتى عصبى بر شما فشار وارد مى‏كند در فضاى آزاد و يا دربسته فرياد بكشيد و با مشت زدن به بالشت و يا اشياء ديگر فشار عصبى را تخليه نماييد. ضمناً به تلاوت قرآن و خواندن نماز بيشتر بپردازيد كه به فرموده قرآن: «نماز را در طرف روز بپا داريد و در ساعات تاريكى شب كه البته خوبى و نيكى‏هاى شما زشتى‏ها و بدكاريها را از ميدان بيرون مى‏برد»، (هود ، آيه 114)
کد سوال : 40145
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : اگر دانشجويى بر اثر مشكلات اقتصادى واجتماعى ومسائل ديگرنتواند حضورفعال‏در سياست داشته باشد شما چه راه حلى پيشنهاد مى‏كنيد؟
پاسخ : آنچه از سخن رهبر معظم انقلاب حضرت آيه‏الله خامنه‏اى«دام ظله» استفاده مى‏شود آن است كه دانشجويان عزيز بايد نسبت به مسائل سياسى بويژه مسائل بين الملل اسلامى و حوادث گوناگونى كه در جهان اسلام و ايران اسلامى مى‏گذرد و بويژه نقشه‏هاى شوم و خطرناك استكبار جهانى در برابر اسلام و مسلمين همواره هوشيار بوده و در برابر آن خطرات و تهاجمات موضع مناسب و قاطع اتخاذ كرده و حساسيت لازم را دارا باشند. اما مشكلات اقتصادى موجود در جامعه‏ء ما هرگز نبايد مانع فعاليت‏هاى سياسى لازم باشد؛ زيرا اين خود از نقشه‏هاى دشمن است كه با ايجاد فشار و بحران اقتصادى مسلمانان انقلابى را از كار اندازد و سپس با خيال راحت به جنايت‏هاى خود تداوم بخشد.
کد سوال : 40146
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : مراد از تفكر كه يكى از مراحل سلوك است چيست؟
پاسخ : «تفكر» يكى از مهم‏ترين مراحل سلوك است و طبق نظر برخى از عارفان، اولين منزل است و اين چيزى نيست كه بزرگان از خودشان ارائه كرده باشند، بلكه مطلبى است كه آيات زيادى از قرآن ناظر به آن است. در روايات اسلامى هم تأكيد زيادى بر آن شده است. حضرت رسول(ص) مى‏فرمايند: «يك ساعت فكر و انديشيدن بهتر از شبى را به عبادت گذراندن است» و در روايت ديگر آمده است كه: «تفكر از يك سال عبادت بهتر است»، (ميزان الحكمه، ج 10 ، ص 4710). مقصود از تفكر اين است كه: انسان لااقل در هر شبانه‏روز مقدارى - ولو خيلى كم - فكر كند: آيا مولاى او كه او را آفريده و تمام اسباب آسايش و راحتى را براى او فراهم كرده و بدن سالم و قواى صحيح - كه هر يك داراى منافعى است و عقل را حيران مى‏كند - به او داده است و اين همه نعمت و رحمت نسبت به او ارزانى داشته و از طرفى اين همه انبيا فرستاده و كتاب‏ها نازل كرده و راهنمايى‏ها نموده و دعوت‏ها كرده، آيا وظيفه ما با اين مولاى مالك الملوك چيست؟ آيا تمام اين بساط فقط براى همين حيات حيوانى و اداره كردن شهوت است، يا مقصود ديگرى در كار است؟! آيا انبياى كرام و اوليا و حكماى بزرگ و علماى هر ملت - كه مردم را به قانون عقل و شرع دعوت مى‏كردند و آنان را از شهوات حيوانى و دنياى فانى برحذر مى‏داشتند - با آنها دشمنى داشتند و دارند، يا راه صلاح ما بيچاره‏هاى فرورفته در شهوات را مثل ما نمى‏دانستند؟! اگر انسان عاقل لحظه‏اى فكر كند مى‏فهمد كه مقصود از اين بساط چيز ديگر است و منظور از اين خلقت عالم بالا و بزرگ‏ترى است...»، (چهل حديث امام خمينى، ص 6).
کد سوال : 40147
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : آيا اجتناب از ريا مى‏تواند باعث ترك برخى از مستحبات شود؟
پاسخ : براى ترك ريا بهتر است حتى‏الامكان انسان عبادت‏هاى مستحبى را در نهان و خفا انجام دهد ولى در صورت عدم امكان لازم نيست ترك عبادت كند. بلكه بهتر است به آن مبادرت ورزد ولى همواره اخلاص در نيت را پاس بدارد و براى آن كه از گزند سخنان فريبنده ديگران ايمن باشد بايد اين حقيقت را در نظر گيرد كه اين چند لحظه عبادات تو خالى ما در برابر عظمت معبود و در مقايسه با عبادات اولياى راستين الهى به قدر بال مگسى ارزش ندارد و بلكه مايه سرافكندگى ما روسياهان است و تنها لطف خداست كه همين اندك را به ما ارزانى داشته و اگر آن را قبول كند هم لطف اوست نه شايستگى عمل ما.
کد سوال : 40148
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : معاشرت با اهل كتاب چه حكمى دارد؟
پاسخ : به طور كلى كفار در برخورد با مسلمين به دو گروه تقسيم مى‏شوند: 1- كفار حربى: كسانى كه با مؤمنان مى‏جنگند تا آنان را از دين الهى منحرف كنند وَ لا يَزالُونَ يُقاتِلُونَكُمْ حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ إِنِ اِسْتَطاعُوا، (بقره، آيه 217). قرآن وظيفه مسلمين را در مقابل اين چنين كفارى دفاع و مبارزه دانسته و فرموده است: وَ قاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ اَلَّذِينَ يُقاتِلُونَكُمْ وَ لا تَعْتَدُوا و قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَ يَكُونَ اَلدِّينُ لِلَّهِ‏، (بقره، آيه 190). از طرفى كسانى را كه دست نياز به سوى كفار دراز كرده، تهديد نموده و مى‏فرمايد: وَ لا تَرْكَنُوا إِلَى اَلَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ اَلنَّارُ وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اَللَّهِ مِنْ أَوْلِياءَ ثُمَّ لا تُنْصَرُونَ‏، (هود، آيه 113). 2- كفار ذمّى: كسانى كه قصد از بين بردن مسلمين و فرهنگ ارزشمند آنان را ندارند و به آيين و قوانين مسلمانان احترام مى‏گذارند. در اين جا اسلام به مسلمين اجازه داد و ستد، خريد و فروش، معاشرت‏هاى سالم (در چاچوبه قوانين اسلامى) را داده است. حتى آمده است: اگر بتوانيد با معاشرت‏هاى صحيح انسانى اسلامى خويش آنها را هدايت نماييد، واجب است چنين كنيد و بدانيد ارزش هدايت يك نفر براى شما مساوى با زنده كردن كل بشر است مَنْ أَحْياها فَكَأَنَّما أَحْيَا اَلنَّاسَ جَمِيعاً. در اين جا توجه به چند نكته ضرورى است: الف) بايد احتمال عقلايى هدايت شدن آنها يا حداقل فريب نخوردن خودمان را بدهيم. ب ) كفارى كه معتقد به خدا نيستند يا براى خدا شريك قائل هستند، به اتفاق تمام مراجع معظم تقليد نجس هستند، ولى اهل كتاب (يهود و نصارا) اگر چه به نظر حضرت امام و برخى از مراجع (بهجت، زنجانى، مكارم، صافى) نجس مى‏باشند، اما به نظر مقام معظم رهبرى و آيت‏اللَّه‏فاضل لنكرانى، آنها پاك مى‏باشند. ج ) ازدواج دختر مسلمان با كافر به طور كل حرام است و ازدواج پسر مسلمان با دختر اهل كتاب فقط به صورت ازدواج موقت جايز مى‏باشد. در نتيجه گفتنى است كه اگر بتوانيد آنها را هدايت كنيد، معاشرت شما اشكال ندارد، ولى سعى كنيد با تهيه خوردنى‏هاى خشك در پذيرايى و احتياط در تماس بدن در حال رطوبت، به وظايف شرعى عمل كنيد (البته طورى رفتار كنيد كه او متوجه نشود). حتى گاهى او را به عزادارى امام حسين(ع) ببريد و او را با آن حضرت و قيام عارفانه ايشان آشنا سازيد.
کد سوال : 40149
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : اهميت شناخت و موانع آن از ديدگاه قرآن را بيان كنيد.
پاسخ : شناخت‏شناسى در قرآن: قرآن كريم به تفصيل در باب شناخت و اركان آن يعنى معلوم، علم، عالم و همچنين در باره شرايط، وسايل، ابزار، موانع و حجاب‏هاى شناخت سخن گفته است. براى آشنايى تفصيلى با اين موضوع نگا: شناخت‏شناسى در قرآن، آيت‏الله‏عبدالله جوادى آملى، مركز مديريت حوزه علميه قم، چاپ اول، بهمن 1370ش شناخت از ديدگاه قرآن، شهيد دكتر سيد محمد حسين بهشتى، تنظيم: بنياد نشر آثار و انديشه‏هاى شهيد دكتر بهشتى، انتشارات بقعه، تهران، چاپ اول 1378ش اهميت خداشناسى در قرآن: از آنجا كه ايمان مبتنى بر معرفت و شناخت است، در قرآن تأكيد فراوانى بر شناخت خداوند رفته و موانع شناختى و گرايشى آن شمارش شده است. مثلاً در موانع شناختى به حس‏گرايى، (بقره/ 55 - فرقان/ 21، 33 و 34) تقليد كوركورانه، (زخرف/ 22 و 23) و تكيه بر گمان، (يونس/ 36 و 66 - ص/ 27) اشاره و در باب موانع گرايشى، مواردى چون: هوس‏هاى لحظه‏اى، (محمد/ 13) انديشه‏افراطى درباره آينده مادى، (تكاثر/ 1 و 2 - حجر/ 3 - هود/ 15 و 16) و دشمنى با خداوند، پيامبر و دين، (مدثر/ 25 - 11) مطرح شده است. در اين باب نگا: پيام قرآن، آيت‏الله‏ناصر مكارم شيرازى، انتشارات مدرسةالامام على بن ابيطالب(ع) قم، چاپ پنجم 1374ش، ج 1، صص 423 - 316. در قران نسبت به آموزه‏هاى دينى و خصوصاً مسأله مبدء و معاد از واژه‏هايى چون: ريب، ظن، شك، يقين، انكار و شهادت به صورت مثبت و منفى استفاده شده است. در اينجا بايد به اين نكته ظريف توجه داشت كه نمى‏توان به صورت كلى مردم را بر اين اساس دسته‏بندى كرد به صورتى كه بگوييم مثلاً واژه «انكار» تنها مربوط به كافران است، يا واژه شك فقط مخصوص مشركان يا منافقان و واژه شهادت منحصر به مسلمانان است. به عنوان نمونه: در سوره غافر، آيه 81 و مؤمنون، آيه 69 هر چند واژه انكار به كافران نسبت داده شده است ولى در سوره ابراهيم آيه 10 و سبأ، آيه 54 كافران به شك و ريب نيز متصف گشته‏اند يا در سوره غافر، آيه 59 و توبه، آيه 45 غيرمؤمنان به داشتن شك و ريب توصيف شده‏اند كه اين غيرمؤمنان اعم است از منافقان، كافران و مشركان. يا آيه اول سوره منافقون به شهادت و گواهى زبانى آنان اشاره ولى در عين حال در همان آيه به انكار قلبى آنها تصريح شده است. بنابراين، براى آن كه معلوم شود كه اين واژه‏ها به چه معنا بوده و كافران، مشركان، منافقان، مسلمانان و مؤمنان چه موضعى در برابر معرفت به مبدء و معاد و آموزه‏هاى دينى اتخاذ كرداند، بهتر است كه آيات قرآن را در كنار يكديگر قرار دهيم تا تلقى صحيح‏ترى از اين مطلب داشته باشيم. شك در قرآن: بايد توجه داشت كه به يك نظر شك سه قسم است: 1- شك قانونى؛ عبارت است از تردد و نوسان ذهن در باب ارتباط ميان موضوع و محمول قضيه براى تحقيق در مسير واقع‏يابى. اين شك طبيعى بوده و موجب برطرف شدن احتمالات اضطراب‏آميز است. بر اين اساس است كه گفته مى‏شود يقين‏هاى اصيل و مفيد آن سوى پل شك و ترديد قانونى است. اينچنين شكى كه انسان را به يقين مى‏رساند به مراتب بهتر از ايمان ظاهرى بى‏اساس است.
 زلت او به زطاعت نزد حق‏         پيش كفرش جمله ايمان‏ها خلق‏
  (مثنوى، دفتر اول، بيت 1579) 2- شك بيمارى؛ اين شك ناشى از ناتوانى ذهن از رويارويى با مدعاها، دلايل، تجزيه، تحليل و... در باب واقعيات است. در واقع ملاك اين بيمارى وحشت ذهن از بررسى واقعيات و تفكيك آنها از خيالات و حقيقت‏نماها مى‏باشد. يكى از اساسى‏ترين مختصات شك بيمارى جستجوى آسايش فكرى در فرار از فعاليت‏هاى مغزى است. اين شك در واقع ضد معرفت مى‏باشد. 3- شك حرفه‏اى؛ كه براى نشان دادن اوج فكرى افراد ضعيف‏النفس است كه مدعى مى‏شوند ما به مقامى از مراحل درك و شناخت رسيده‏ايم كه جز شك و ترديد راهى ديگر نمى‏بينيم. يا به دليل عشق ورزيدن به شكاكان است تا عشق به يافتن حقيقت و واقعيت. شكى كه در قرآن از آن سخن رفته است و مورد مذمت قرار گرفته شك قانونى نيست. بلكه به شك بيمارى و شك حرفه‏اى اشاره دارد. در اين باب نگا: شناخت از ديدگاه علمى و ديدگاه قرآن، علامه محمد تقى جعفرى، دفتر نشر فرهنگ اسلامى تهران، ارديبهشت 1360، صص 312 - 310. بنابراين بايد توجه داشت كه مراد از «شاك» در تعابير قرآن آن كس نيست كه طالب برهان است بلكه منظور كسى است كه نظير شكاكان(Scepticists) امروز به نوعى شك بيمارى مبتلا شده و تحصيل جزم و يقين را محال دانسته و شك را امرى غيرقابل زوال تلقى مى‏كنند. بر اين اساس، شكاكانى كه در آيات قرآن كريم از آنها ياد مى‏شود بر دو دسته‏اند: الف) كسانى كه با گفتن «لاادرى»(Agnosticism) «نمى‏دانم» تصريح بر شك خود مى‏كنند يعنى اين گروه شكاكانى‏اند كه على‏رغم آيات بينه‏اى كه براى آنها اقامه شده است نسبت به مبدء آفرينش، معاد، وحى و آموزه‏هاى دينى در شك‏اند [ابراهيم/ 9 و 10 - هود/62 - يونس/ 104 - نمل/ 66 و...]. ب ) اشخاصى كه به نفى رسالت و يا انكار مبدء و معاد مى‏پردازند وليكن در واقع جزم بر اين انكار نداشته و درآن شاك‏اند به بيان ديگر اين دسته با زبان به انكار مى‏پردازند ولى دليل بر مدعاى خود ندارند ودر حالت شك به سر مى‏برند [جاثيه/ 24 و 32 - ق/ 2 و 3 - مؤمنون/ 33 و 37]. از ديدگاه قرآن شكاكان همان منكران امور غيرمحسوس‏اند و منكران امور غيرمحسوس كسانى‏اند كه على‏رغم ادعاى جازمانه خود نسبت به بطلان پندارى دعوت و دعوى پيامبران، فاقد طريقه و وسيله‏اى هستند كه ادعاى آنان را اثبات نمايد. نگا: شناخت‏شناسى در قرآن، همان، صص 181 - 172 با توجه به آيات قرآن در باب شك و ترديد در مبدء، معاد، رسالت، وحى و آموزه‏هاى دينى دو مطلب اساسى استفاده مى‏شود: 1- شك و ترديد موجب انكار قلبى يا زبانى يا هر دو مى‏گردد [ابراهيم/ 9 و 10 - نمل/ 66 - جاثيه/ 32 - مؤمنون/ 69 - بقره/ 23 و...] 2- گاهى اين شك به مشركان نسبت داده مى‏شود [نمل/ 66 - هود/ 62 و 110] و گاهى به كافران [سبأ/ 54 - فصلت/ 45 - ق/ 2 و 3] بنابراين يكى از علل شرك و كفر شك و ترديد است. نكته: بايد توجه داشت كه «ريب» و «شك» در آيات قرآن با يكديگر متفاوتند. «ريب» در لغت حالت اضطرابى است كه بر اثر جهل و شك همراه با تهمت و مانند آن در نفس ايجاد مى‏شود. ازاين‏رو، كلمه مريب در آيات وصف شك قرار مى‏گيرد. يعنى شكى كه اضطراب مى‏آورد. مثلاً در سوره سبأ، آيه 54 مى‏فرمايد كافران در شك مريب‏اند، يعنى دچار شكى‏اند كه اضطراب‏آور است. گاهى انسان مثلاً نمى‏داند فلان درخت، سالى چند بار ميوه مى‏دهد. در اينجا شك ايجاد شده ولى ريبى وجود ندارد، اما گاهى نمى‏داند كه مثلاً فلان راه، راهزن دارد يا خير در اينجا علاوه بر وجود شك و ترديد اضطراب هم هست، (قرآن در قرآن (تفسير موضوعى قرآن كريم)، آيت‏الله‏عبدالله جوادى آملى، مركز نشر اسراء قم، چاپ اول 1378، ج 1، صص 362 - 361). ظن در قرآن: قرآن پنج نوع ظن را مطرح كرده است: 1- ظن مخالف با واقع (انعام/ 116 - جاثيه/ 24 - آل عمران/ 154 - بقره/ 78 - حج/ 15). 2- ظن موافق با واقع (توبه/ 118 - حاقه/ 17 - 21). 3- ظنى كه گناه است (حجرات/ 12). 4- ظن غيركاشف يا ظنى كه نمى‏تواند حقيقت را كشف كند (اسراء/ 52). 5- ظن محكوم (نجم/ 28). از جمع‏بندى اين آيات مى‏توان ديدگاه قرآن را در اين باب چنين شمارش كرد: الف) پديده ظن به طور طبيعى انسان را با واقعيت تضمين نمى‏كند. مخصوصاً اگر در مقدمات ظن هواهاى نفسانى باشد [نجم/ 23] چرا كه ظن متمايل به هواهاى نفسانى شده و از دليل و برهان فرار مى‏كند. ب ) ظن محكوم در باب اصول اساسى انسان و به خصوص حيات ابدى (قيامت) و مسائل مربوط به آن است يعنى بايد در اين امور علم و يقين داشت. ج ) اكثر انسان‏ها از ظن پيروى مى‏كنند و تحمل مشقت در راه تحصيل علم و يقين را ندارند.
 علم را دو پر گمان را يك پرست‏         ناقص آمد ظن پرواز به پرواز ابترست‏
 
 مرغ يك پر زود افتد سرنگون‏         باز بر پرد دوگامى يا فزون‏
  (مثنوى، دفتر سوم، ابيات 1510 - 1511) د ) ظن محكوم و ظنى كه مخالفت با واقعيت و حقيقت مى‏كند در قرآن كريم بيشتر به مشركان نسبت داده شده است (مانند آيات: انعام/ 148 - يونس/ 66 - نجم/ 23 - جاثيه/ 24). در اينجا توجه به يك نكته ضرورى است و آن اين كه در برخى از آيات از واژه «زعم» استفاده شده است (جمعه/ 6 - نساء/ 60 - انعام/ 22، 94 و 136 - كهف/ 52 - قصص/ 62، 74 - سبأ/ 22). زعم همان گمان همراه با احساس بر حق بودن است. براساس آيات قرآن از «زعم» بازخواست بيشتر مى‏شود زيرا ممكن است ظن ناشى از سهل‏انگارى و بى‏خيالى باشد ولى زعم كننده گمان خود را مورد توجه قرار داده و روى آن محاسبه كرده است. در اين باب نگا: شناخت از ديدگاه علمى و ديدگاه قرآن، همان، صص 316 - 318.
کد سوال : 40150
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : نوشيدن آب در حالت ايستاده چه صورت دارد؟
پاسخ : اشكال ندارد. اما گفته‏اند مستحب است در روز ايستاده آب بخورند و در شب در حال نشسته بياشامند.
کد سوال : 40151
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : راهكار عملى مبارزه با كينه و حسد چيست؟
پاسخ : اه‏كار علمى مبارزه با كينه و حسد عبارت است از: الف) كينه و حسد گناه است و آثار حق‏الناس سخت قيامتى را در پى دارد. ب ) حسادت يك بيمارى روانى است كه حسود اول ريشه خودش را مى‏سوزاند. ج ) راستى اگر همه چيز به دست خداوند است حسادت چرا؟ كينه براى چه؟ د ) حسادت همه اعمال نيك انسان را بر باد مى‏دهد الحسد يأكل الحسنات...؛ حسد، حسنات انسان را از بين مى‏برد همان طور كه آتش هيزم را مى‏سوزاند. ه ) حسادت و كينه باعث مى‏شود كه حسود در جامعه تنها شود. و ) حسادت و كينه خلاف فطرت انسان است. راه كار عملى مبارزه با اين كار عبارت است از: الف) انسان بايد تصميم بگيريد حسادت نكند و كينه به دل نگيرد. ب) برخلاف حسادت، با همه رفاقت و محبت كند. ج ) بدى‏هاى ديگران را فراموش كند، يا اقلاً مثل فراموش شده رفتار كند. د ) به ديدن كسانى كه به او بدى كرده‏اند برود و... .
کد سوال : 40152
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : درباره مفهوم (ايام الله) در آيه 5 سوره ابراهيم توضيح دهيد.
پاسخ : درباره‏ى مفهوم ايام الله در آيه‏ى ذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اَللَّهِ‏، نظرهاى متفاوتى از جانب مفسران بيان شده است كه به پاره‏اى از آن‏ها اشاره مى‏كنيم: 1. طبرسى و برخى ديگر از مفسرين، معتقدند كه مراد از آن، سنن و افعال خداوند متعال از حيث انعام و انتقام در مورد بندگان خود است، كه از آن‏ها به ايام الله‏ كنايه آورده شده است؛ زيرا ايام، ظرف «انعام» و «انتقام» محسوب مى‏شود و هر يك از آن دو را در خود جمع مى‏كند، (طبرسى، مجمع البيان، ج 6، ص 59 و فخر رازى، مفاتيح الغيب، ج 19، ص 84) . 2. عقيده‏ى علمايى مانند علامه طباطبايى، اين است كه مراد از ايام، ايام مخصوصى است. علت نسبت دادن آن به خدا حوادثى است كه در آن ايام مخصوص پديد مى‏آيد؛ مانند: «روز مرگ»، «روز قيامت» و نيز مانند آياتى كه قوم نوح، عاد و ثمود در آن به هلاكت رسيدند. زيرا در آن‏ها، قهر و غضب الهى و عزت خدايى، خودنمايى كرده است، (ترجمه الميزان، ج 12، ص 24 و 25) . 3. عده‏اى، از جمله بيضاوى گفته‏اند كه ايام الله به وقايعى اختصاص دارد كه در آن‏ها عذاب الهى آمده است، (تفسير بيضاوى، ج 1، ص 513) . در مقابل، عده‏اى مانند شيخ طوسى گفته‏اند كه مراد از ايام‏الله، روزهايى است كه نعمت‏هاى خداوند در آن روز شامل حال مردم شده است، (طوسى، تبيان، ج 6، ص 34) . به نظر مى‏رسد در ميان اين اقوال، قول اول و دوم از قول‏هاى ديگر، به واقعيت نزديك‏تر باشد؛ زيرا جامع‏تر است.
کد سوال : 40153
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : شب زفاف رسم است كه دستمالى به عروس مى‏دهند تا خون بكارت را با آن‏پاك كند و به ديگران نشان دهد آيا اين كار صحيح است؟
پاسخ : اين عمل فى حد نفسه جايز است، اما افشا كردن اسرار عروس براى ديگران جايز نيست.