• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    • عبارت :
      تعداد درصفحه :
کد سوال : 40094
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : حدود آزادى در دين چيست؟
پاسخ : در اين مقوله سخن بسيار است. مسلماً آزادى مطلق مقبول دين نيست همان‏گونه كه عقلا نيز چنين لجام گسيختگى را نمى‏پذيرند. دين براى آزادى حد و مرزى قائل است. از ديدگاه اسلام اساساً عقيده قابل تحميل نيست لا إِكْراهَ فِي اَلدِّينِ‏يعنى نمى‏توان هيچ كس را به پذيرش قلبى عقيده‏اى وادار نمود. ولى در نظام اجتماعى دين قطعاً محدوديت‏هايى را در برنامه‏هاى عملى خود دارد. مثلاً اجازه فساد و ترويج فحشا را نمى‏دهد و نيز پس از پذيرش دين، خروج علنى از آن را مردود و قابل مجازات مى‏شمارد ولى در عرصه آزادى‏هاى اجتماعى اسلام براى انتقاد سازنده محدوديتى قائل نيست و آزادى‏هاى معقول اجتماعى را محترم مى‏شمارد.
کد سوال : 40095
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : آيا منظور از اولوالامر در آيه شريفه ولى فقيه است؟ اگر نيست پس چرااطاعتش واجب است؟
پاسخ : مقصود از «اولوالامر» ائمه معصومين(ع) هستند. اطاعت از ولى فقيه نيز از جمله موارد اطاعت از ائمه(ع) است؛ چرا كه آنان ما را در زمان غيبت به عالمان دين ارجاع داده‏اند. پس اطاعت از ولى فقيه جامع‏الشرايط در طول اطاعت از ائمه(ع) است.
کد سوال : 40096
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : آيا كسانى كه وارد جهنم مى‏شوند، براى هميشه در جهنم خواهند ماند؟ آيا درآخرت مرگى وجود دارد؟
پاسخ : الف) همه كسانى كه وارد جهنم مى‏شوند براى هميشه در جهنم نخواهند بود و تنها عده خاصى مانند كافران براى هميشه در جهنم خواهند بود، (ر.ك: مكارم شيرازى، پيام قرآن، ج 6، ص 483، دار الكتب الاسلاميه) . ب) در مورد كسانى كه براى هميشه در جهنم خواهند بود اين پرسش مطرح مى‏شود كه چگونه گناه محدود، كيفر و مجازات نامحدود خواهد داشت كه اين پرسش تحت عنوان «خلود» يا «جاودانگى عذاب» معروف است. مجازات‏ها بر سه گونه‏اند: 1. مجازات قراردادى، 2. مجازاتى كه با گناه رابطه تكوينى و طبيعى دارد، 3. مجازاتى كه تجسم خود گناه است. مجازات‏هاى اخروى، هيچ كدام از خواصّ و فوايد مجازات‏هاى قراردادى (مانند تنبيه، عبرت، تربيت و...) را ندارد؛ زيرا آخرت جاى عمل نيست، بلكه جاى حساب است. پس مجازات‏هاى اخروى يا رابطه تكوينى با گناه دارد كه پاره‏اى از آيات و روايات بر اين مطلب دلالت دارند؛ مانند كلام امام على(ع) كه مى‏فرمايند: «عمل صالح كشت آخرت است»، (نهج‏البلاغه، خطبه 22) . در اين گونه مجازات‏ها، تناسب بين عمل و نتيجه، از لحاظ كمى شرط نيست؛ مانند يك لحظه غفلت در رانندگى كه نقص عضو هميشگى به دنبال خواهد داشت. و يا اين كه مجازات‏هاى اخروى، تجسّم خود گناه است كه پاره‏اى ديگر از آيات و روايات بر اين حقيقت تأكيد دارند. جواب دوّم: امام صادق(ع) در جواب پرسشى درباره خلود در بهشت و جهنّم مى‏فرمايند: علت هميشه بودن دوزخيان در دوزخ، اين است كه تصميم آنان اين بوده كه هر گاه در دنيا جاودانه بمانند، خدا را نافرمانى كنند و جهت هميشه بودن بهشتيان در بهشت نيز اين است كه تصميم آنان اين بوده كه هرگاه در اين دنيا جاودانه بمانند، اطاعت خدا كنند. پس تصميم‏هاى اين دو گروه، آنان را بهشتى دائم و دوزخى هميشگى كرده است، (بحارالانوار، ج 8، ص 347) . ج) طبق آيات و روايات - از جمله آيات و روايات خلود - در عالم آخرت مرگى وجود ندارد. زيرا سنخ قوانين آن عالم با اين عالم متفاوت و به كلى ديگر است، (ر.ك: به سوى جهان ابدى، قربانى، زين‏العابدين، صص 431 - 412) .
کد سوال : 40097
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : در مورد جهانى و ابدى بودن دين اسلام و بحث رجعت ائمه(ع) توضيح دهيد.
پاسخ : اسلام دين جاودانه براى تمام زمانها و مكانهاست و تمام ابعاد وجودى انسان در تمام زمينه‏هاى مختلف فردى و اجتماعى را شامل مى‏شود و دينى است كه تمام قوانين و مقرراتى را كه موجب سعادت دنيوى و اخروى بشر است، وضع كرده است و در اين جهت هيچگونه كم و كاستى ندارد. به عبارت ديگر دين اسلام براى جميع شئون مختلف زندگى مادى و معنوى و فردى و اجتماعى تمام انسانها در تمامى زمانها و مكانها از ظهور اسلام تا قيامت كبرى برنامه دارد و اين برنامه و مقررات در راستاى تأمين سعادت دنيوى و اخروى انسان و براى هدايت مردم به سوى حق است. بدين دليل اسلام گذشته از جامعيت به نيازهاى متغير بشرى در زمانها و مكانهاى مختلف توجه ويژه دارد. و با مقتضيات زمان انطباق كامل دارد. براى اطلاع از راز و رمز انطباق اسلام با مقتضيات زمان به نظام حقوق زن در اسلام اثر متفكر شهيد استاد مطهرى، ص 136-126 مراجعه فرماييد. همچنين درباره جامعيت و جهانى بودن و ابدى بودن دين اسلام به كتابهاى زير مراجعه فرماييد: 1- تفسيرالميزان، استاد علامه طباطبايى، ج 1، ص 62-75 و ج 6، ص 97، ج 12، ص 224. 2- آموزش دين، استاد علامه طباطبايى، صفحات 6-17-29، 79-106. 3- مجموعه آثار، استاد شهيد مطهرى، ج 3، ص 168،164، ج 4، ص 890، 889 و 349، ج 1، ص 58-55. اصل رجعت ائمه اطهار(ع) از مسلمات است؛ اما آيا همه آن بزرگواران مى‏آيند يا منحصر است به حضرت امير و سيدالشهداء(ع) اختلافى است. براى آگاهى بيشتر ر.ك: 1- رجعت از نظر شيعه‏نجم‏الدين طبسى 2- رجعت‏خادمى شيرازى 3- رجعت‏علامه مجلسى 4- شيعه و رجعت‏سيدمحمد ميرشاه ولد
کد سوال : 40098
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : كتاب آسمانى اكمل و تحريف نشده را معرفى كرده و دليل تحريف نشدن آن رابيان كنيد؟
پاسخ : در پاسخ به اين پرسش مى‏توان به چند نكته اساسى اشاره كرد: 1- نويد قرآن از طرف كتب آسمانى پيشين در واقع تلويح و اذعان بر اين امر است كه كتاب پسين كاملتر از كتاب قبلى مى‏باشد و از طرف ديگر عقل هم به برترى و حجيت كتاب متأخر حكم مى‏كند افزون بر آن كه تاريخ نيز گواه است كه ميان نزول انجيل و قرآن كتاب آسمانى ديگرى براى هدايت بشريت نازل نشده است، بنابراين قرآن تنها كتاب برتر در ميان كتب است. 2- در پاسخ از اين كه به چه دلايلى اين كتاب آسمانى گرفتار تحريف نگشته است؟ قرآن پژوهان پاسخ‏هاى مختلفى را براى آن ذكر كرده‏اند پاره‏اى از آن‏ها را ياد آور يم شويم: الف) مقام تلقى و ابلاغ وحى: از مقايسه وحى با معارف بشرى همين اندازه مى‏توان گفت كه وحى خارج از معارف بشرى (حس و تجربه و عقل و حدس و حتى شهود عرفانى) بوده و از سنخ آن‏ها و هم رتبه با معارف انسانى نمى‏تواند به شمار بيايد نتيجه اين كه معرفت وحيانى نه معرفت عقلى است چنانكه فارابى آن را پذيرفته است و نه براساس داده‏هاى نوين علوم اجتماعى و روانشناسى، تبلور شخصيت و روح باطنى يا نبوغ اجتماعى است و نه در قلمرو مكاشفه نفسانى و الهام عرفانى جاى مى‏گيرد. از اين جا به تمايز ديدگاه مسلمانان با ديدگاه غالب مسيحيان در موضوع وحى پى مى‏بريم، زيرا وحى در نظر مسلمانان طريق ويژه القاى پيام الهى بر پيامبر(ص) است كه در آن هم معنا و هم لفظ هر دو از ناحيه خداوند فرستاده مى‏شود و پيامبر(ص) هيچ نقشى جز گيرندگى و حفظ و انتقال خبر به مردم ندارد لذا حقيقت و پيام واقعى خدا از طريق او به انسان‏ها مى‏رسد در مقابل مسيحيان حقيقت وحى را به گونه ديگرى تفسير كردند به نظر آنها وحى از مقوله لفظ و پيام نيست بلكه از نوع انكشاف و تجلى است نتيجه چنين رويكردى به وحى اين مى‏شود كه گفته شود متون مقدس در واقع پيام‏هاى الهى نيستند بلكه تجربه‏هاى مدونى مؤلفان‏اند كه به كمك ذهن و قلم آنها تعبير يافته‏اند. بنابراين وحى در نظر مسلمانان گفتار خدايى است كه فرشته‏اى آن را حمل نموده به بشرى مى‏رساند كه در اين صورت پيامبر سخن فرشته را مى‏شنود كه سخن خدا را حكايت مى‏نمايد. مانند وحى كه بر پيامبر(ص) بوده ايشان هم چون پيامبران پيشين تنها واسطه در رساندن پيام به مردم بوده‏اند و لذا حتى قوه دراكه آن حضرت هم نمى‏توانست در اين امر شريف دخل و تصرفى بكند. يكى از شواهد عمومى بر تأييد و تثبيت نظر مسلمانان تكرار واژه‏هايى هم چون «أَقُلْ» و «تُؤْمَرُ» و «فَاصْدَعْ» و امثال آن در خود قرآن كريم است كه ثابت مى‏كند عين سخنان خدا به مردم رسيده است. آنچه گفته شد دو مرحله از مراحل عصمت قرآن مجيد است كه به آن عصمت در مقام «تلقى و ابلاغ وحى» گفته مى‏شود در اين مرحله اولاً خدا در گفتارش صادق شناخته مى‏شود ثانياً فرشته و آورنده وحى از هر گونه تصرف عمومى و سهوى در پيام الهى مصون است و پيام الهى را كاملاً دقيق به پيامبر مى‏رساند. ثالثاً دستگاه ادراكى پيامبر در دريافت پيام خدا گرفتار هيچ گونه خطايى نمى‏شود و آن را كاملاً به درستى دريافت مى‏دارد رابعاً آنچه پيامبر دريافت كرده است را بدون اندك كم و كاست يا تغيير و تبديل به مردم ابلاغ مى‏كند (وَ ما يَنْطِقُ عَنِ اَلْهَوى‏ إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْيٌ يُوحى‏) بنابراين قرآن مجيد از مبدأ صدور تا ابلاغ عمومى در جامعه از مصونيت و معصوميت كامل برخوردار است آن گاه نوبت به بررسى تحريف ناپذيرى قرآن در عرصه جامعه و تاريخ مى‏رسد. ب) عرصه جامعه و تاريخ: قرآن پژوهان اين عرصه را از ابعاد مختلف مورد بررسى قرار داده‏اند: 1- مصونيت در زمان رسول الله: محققين علوم قرآنى درباره آن به دلايل ذيل تمسك نموده‏اند: الف) دلايل تاريخى: 1- عنصر نزول تدريجى قرآن يكى از تمهيدات الهى براى مصون ماندن قرآن نزول تدريجى آن آن هم با سبك و برنامه‏اى ويژه است. به شهادت تاريخ به دستور پيامبر عده‏اى از مسلمانان بلافاصله آيات نازل شده را مى‏نوشتند. 2- وضعيت فرهنگى جامعه بى شك از اهتمام پيامبر(ص) بر قرائت قرآن و تحفيظ آن بر مسلمانان جامعه آن روز فضيلت بزرگى براى حفظ قرآن قائل شده بودند. 3- تكامل خط و كتابت به نظر محققان شرايط و موقعيت براى حفظ و صيانت قرآن از طريق تكامل خط و پيشرفت امر نگارش مهيا بود. ب) دلايل قرآنى و روائى: مفاد آياتى مانند آيه 9 سوره حجر و آيه 42 سوره فصلت اين است كه قرآن هم از درون به لحاظ نفوذ ناپذيرى و هم از برون به دليل نگهبانى خداوند مصونيتش تأمين شده است افزون بر آن ظهور احاديثى مثل حديث ثقلين هم اين است كه قرآن به صورت سالم در زمان پيامبر به مردم تحويل داده شده است. 2- مصونيت در زمان خلفا و پس از آن: محققان در اين مرحله دلايل نفى تحريف را به لحاظ نفى نقصان و نفى زياده تقسيم كرده‏اند. دلايل كاهش ناپذيرى قرآن به شرح ذيل است: 1- رويكرد تاريخى: تحليل تاريخى را مى‏توانيم از ابعاد ذيل دنبال كنيم: الف) قرآن مجيد كتابى بوده است كه باتمام شئون زندگى فردى و اجتماعى مسلمانان مرتبط بوده و مسلمانان سياست اقتصاد و قوانين اخلاقى و حتى اداب و رسوم معاشرتى خود را از آن مى‏گرفته‏اند كتابى كه تا اين اندازه با زندگى مردم در آميخته چگونه ممكن است كاهشى درآن پيدا شود احتمال كاهش به منزله اين است كه احتمال دهيم در قانون اساسى يك ملت بزرگ تغيير و حذف واقع شود و كسى متوجه آن نگردد. ب) اهتمام به نگه دارى و حفظ قرآن كريم در ميان مسلمانان جايگاه والايى داشت. ازاين‏رو در تاريخ مشاهده مى‏شود نسل بعد از نسل قرآن را سينه به سينه حفظ مى‏كردند و به نسل بعدى انتقال مى‏دادند. ج) مسأله ديگر بررسى ارتباط تاريخى حكومتها با آيات قرآن است. حساسيت خاص مسلمانان مانع از اين كار مى‏شد و از سوى ديگر آيات سياسى صريح و نص در مصاديق مشخص و جزئى نيستند تا بهانه‏اى براى تحريف متصور باشد. 2- رويكرد قرآنى: ج) تحدى قرآن به نظر برخى از محققان كم شدن كلمه با كلماتى از يك جمله زيبايى و دلربايى نخستين آن را از ميان مى‏برد و مجالى براى تحدى با آن نمى‏گذارد. 3- رويكرد عقلى: محققان قرآنى اين مسأله را از ابعاد متفاوت پى گرفته‏اند: الف) برهان حكمت: خداوند حكيم براى هدايت بشر قرآن را فرستاد و با توجه بر خاتميت دين و پيامبر(ص) اگر قرآن تحريف شود پيامبر ديگرى كه راه صحيح را به مردم نشان دهد نخواهد آمد و مردم گمراه خواهند شد و اين امر با ساحت اقدس خداوند سازگار نيست. ب) تكليف به مالايطاق: اگر گفته شود كتابى كه بعد از رحلت پيامبر وجود دارد به جهت احتمال كاهش غير از آن كتاب موجود در عصر خود آن حضرت مى‏باشد لازم مى‏آيد خداوند انسان‏ها ى بعد از رحلت را به برنامه‏هايى مكلف سازد كه از حيطه قدرت آنها بيرون است چون فرض اين است كه خداوند مسلمانان را به عمل نمودن بر قرآن زمان رسول الله(ص) مكلف ساخته است. دلايل تحريف ناپذيرى قرآن از نوع زيادى: 1-دلايل تاريخى: مشروح دلايل فوق در بندهاى الف و ب و ج از بخش قبلى به صورت مفصل بيان شد. 2- دلايل عقلى: الف) اعجاز قرآن اگر نظم و محتواى ويژه قرآن فوق توان بشر است هر گونه دستكارى بشر در اين آيات كه به آن محتوا و نظم آسيب رساند قرآن را فروتر از حد اعجاز خواهد كرد و حال آن كه اعجاز براى قرآن در همه زمان‏ها ثابت بوده است. ب) جاودانگى قرآن، قرآن در موارد متعددى از جمله آيه 14 سوره طارق و آيه 105 سوره اسرى خود را قول فصل و حق معرفى مى‏كند واضح است كه فصل و حق بودن با جاودانگى ملازمه دارد زيرا آنچه كه جدا كننده حق از باطل و يا حقيقت ثابت باشد نمى‏تواند هميشگى نباشد بنابراين قرآن ابدى است و چون قرآن محرّف نمى‏تواند براى هميشه جدا كننده باشد جاودانه هم نمى‏تواند باشد ازاين‏رو جاودانه بوده قرآن نشان از مصونيت قرآن از تحريف مى‏باشد. ج) خاتميت دين اسلام قرآن در مواقع متعددى خود را كلام خدا سند نبوت و كتاب اسلام مى‏نامد مانند آيه 34 سوره طور و آيه 88 سوره اسرى و از سوى ديگر دين اسلام را آخرين دين معرفى مى‏كند مثل آيه 85 سوره آل عمران و آيه 40 سوره احزاب. روشن است كه خاتميت به معناى مصونيت از تحريف است سخن در اين است كه چه چيزى از دين بايد مصون از تحريف باشد؟ يقيناً آن چه به نام دين و مجموعه هدايت الهى براى يك پيامبر نازل گشته است يعنى كتاب او بايد مصون از تحريف باشد و اين شرط لازمه مصونيت دين از تحريف است. 3- دلايل قرانى: الف) تحدى دايمى قرآن اگر كسى ادعا كند يكى از سور قرآن در قرآن نازل شده بر پيامبر(ص) نبوده و بعداً اضافه شده است اين مدعا را آيات تحدى نفى مى‏كند زيرا اگر چنين بود پس بايد بتوان مانند آن يك سوره سوره‏اى فراهم آورد. ب) نفوذ ناپذيرى قرآن، بدون ترديد نوع چنين كلمات و محتواى مطالب قرآن خود دژى مستحكم محسوب مى‏شود كه اگر مطلبى بر آن افزوده شود در ميان مطالبش پوشيده نخواهد ماند. 4- دلايل نقلى و تعبدى: الف) لزوم تواتر قرآن مقصود از آن اين است كه قرآن در هر حرف و هر كلمه و حتى در حركات و مكنات نيز بايد متواتر باشد يعنى همه مسلمانان آن را دست به دست وسينه به سينه به طور همگانى نقل كرده باشند ازاين‏رو چون تمام آيات قرآنى در زمانهاى پس از رحلت پيامبر به اين صفت تواتر دارا بوده‏اند مى‏توان اين نتيجه را از آن گرفت كه همه آيات قرآن از خود قرآن بوده و هيچ گونه آيه‏اى بر آن افزوده نشده است. ب) روايات وارده در باره قران اين گونه روايات مختلف است. يكى آن دسته از روايات براى شناسايى درستى و نادرستى خود روايات است كه مى‏گويند: آنها را بر قران عرضه كنيد موافقين كتاب را اخذ و مخالفين آن را طرد كنيد ديگرى آن دسته از روايات است كه دستور مى‏دهند براى اخذ علوم و معارف و احكام به قران مراجعه كنيد و بالاخره رواياتى كه با صراحت و يا با ملازمه قطعى بر مصونيت قران از تحريف در زمان ائمه(ع) دلالت دارند مانند سخن امام صادق(ع): هو كلام و كتاب الله و وحى الله و تنزيله... معلوم است كه قرآن بايستى همواره راه سلامت را در پيش داشته باشد تا بتواند معيار و محل مراجعه و... باشد ازاين‏رو طبق مفاد اين گونه روايات هر گونه شبهه‏اى منتفى مى‏گردد. قرآن كنونى دست نخورده و همان قرآن نازل شده بر رسول اكرم(ص) است، شواهد قطعى وجود دارد زيرا قرآن به تواتر نقل شده و تواتر قطعى است. ادله عقلى و نقلى ديگرى نيز بر اين مسأله دلالت دارد. براى مطالعه بيشتر ر.ك: 1- آموزش علوم قرآن،محمد هادى معرفت 2- قرآن شناسى،مصباح يزدى 3- قرآن هرگز تحريف نشده است،حسن زاده آملى 4- التحقيق فى نفى التحريف عن القرآن،محمد هادى معرفت روشن است كه اگر خداوند اراده مى‏فرمود كه انجيل وتورات از تحريف مصون بدارد چنين مى‏شد ولى اراده خداوند گزاف نيست. بلكه اراده او برطبق مصلحت و حكمت جريان مى‏يابد. حال در مورد عدم تعلق اراده الهى بر جلوگيرى از تحريف كتاب‏هاى آسمانى گذشته به اين نكات مى‏توان اشاره نمود. الف) چون اديان پيشين براى مقطع و برهه‏اى از تاريخ كارآيى داشته و قهراً با پيشرفت زمان وتاريخ بايد در آنها تحولاتى حاصل مى‏شد. حفظ آن كتاب‏ها براى هميشه ضرورى نبوده است. ب ) براى حفظ يك متن به صورت اصلى بايد شرايطى فراهم باشد. در اعصار گذشته تكامل خط وكتابت به آن ميزان نبوده است كه بتواند متنى را دربستر خويش و به صورت كامل حفظ نمايد. البته با رشد تمدن بشرى زمينه‏هاى لازم براى چنين امرى پديدار مى‏شد. ج ) چون اسلام دين ابدى و قرآن سند جاويد آن است وحالت منتظره‏اى براى آن وجود ندارد بايد از دستخوش تحريف و دگرگونى مصون بماند. ولى كتاب‏هاى آسمانى گذشته به دليل داشتن حالت منتظره چنين ضرورتى را ايجاب نمى‏كردند. د ) آنچه از برخى از آيات قرآن به دست مى‏آيد آن است كه نسخه‏هايى از تورات و انجيل تا روزهاى آغازين دين اسلام به صورت تحريف نشده باقى بوده است و آنچه دست علماى اديان بوده حقايق را در برداشته كه پس از ظهور پيامبر اسلام توسط علماى آنها مورد كتمان واقع شد. بر اين اساس غالب تحريف‏ها (اگر صورت گرفته باشد) پس از نزول قرآن صورت گرفته و در اين صورت بايد گفت: تورات و انجيل تاپايان دوران مأموريت خويش تا حدى از تحريف مصون بوده‏اند. بهترين دليل بر عدم تحريف قرآن اين است كه قرآن به تواتر رسيده و در هر عصرى تواتر خود را حفظ نموده است و تحقيقات تاريخى و مقايسه بين قرآنهاى موجود و قرآن‏هاى صدر اسلام كه نسخه‏هايى از آنها در موزه‏هاى بزرگ جهان موجود است نشان مى‏دهد كه حتى يك «واو» از اين كتاب الهى كم و زياد نشده است.
کد سوال : 40099
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : براى داشتن اخلاق نيكو و روحيه‏ى شادتر در خانواده و محيط خود، چه بايدكرد؟
پاسخ : چند چيز را دقيقاً عمل كنيد: 1. زدودن ترديد: در زندگى، ترديد موجب آشفتگى، سرگردانى، بداخلاقى و كسالت روحى مى‏شود. براى زدودن ترديد راهكارهاى زير پيشنهاد مى‏شود: الف. داشتن اعتقادات صحيح و محكم. در اين باره مى‏توانيد از كتاب‏هاى استاد شهيد «مطهرى» استفاده كنيد. ب. ترسيم هدفى روشن: هدف تحصيلى و آينده زندگى خود را به روشنى ترسيم كنيد، تا دچار سرگردانى و كسالت روحى نشويد. ج. بى‏اعتنايى به وسوسه‏ها: اين بى‏اعتنايى را با عمل هر چه جدى‏تر در راه هدف ترسيم شده، به اثبات برسانيد. 2. انجام واجبات و ترك محرمات: شكى نيست كه اخلاق نيكو به انسان صفا و نشاط مى‏بخشد و انجام واجبات و ترك محرمات انسان را از پستى رذايل اخلاق به بلنداى فضايل اخلاق پرواز مى‏دهد. حضرت على(ع) مى‏فرمايند:
من احسن المكارم تجنب الحرام‏؛ پرهيز از حرام، جزو بهترين ارزش‏هاى اخلاقى است‏ (ميزان الحكمه، جلد 3، چاپ اوّل، سال 1362، مركزالنشر مكتب الاعلام الاسلامى، صفحه 150، روايت 5066) در بين واجبات، نماز -با شرايط و حضور قلب - موجب بهترين لذت‏هاى روحى و نشاط معنوى مى‏باشد. همين ملكات فاضله و عبادت‏هاى روح فزاينده، روحيات و رفتارهاى فردى و اجتماعى را تحت‏الشعاع قرار داده، انسان را از بدخلقى و گرفتگى ملالت با روحى مى‏رهاند. 3. ورزش: حركات كششى كه اعصاب بدن را تقويت مى‏كند، طناب‏زدن و نفس عميق در هواى آزاد و پاكيزه، موجب تندرستى، نشاط روحى و روحيه اميدوار مى‏شود. هر روز بيست دقيقه ورزش سفارش مى‏شود. 4. صله رحم: صله رحم در روايات زياد سفارش شده است، مخصوصاً پدر و مادر. ارتباط صميمانه با خويشان، گشاده‏گى روح و حُسن خلق را به ارمغان مى‏آورد. 5. معاشرت با دوستان عاقل و عامل: امام على(ع) مى‏فرمايند:
صحبة الولى اللبيب حياة الروح‏؛ همراهى و هم‏نشينى با دوست عاقل، حيات روح است‏(پيشين، جلد 5، روايات 10247) اگر دوستى واقعاً عاقل باشد، عامل هم خواهد بود و دوست عامل، انسان را به عمل دعوت مى‏كند. عمل هم نشاط را به دنبال دارد. 6. احسان به ديگران: احسان و نيكى به خويشان و دوستان، تخم محبت و دوستى را در دل مى‏نشاند. حضرت على(ع) مى‏فرمايند:
سبب المحبة، الاحسان‏؛ احسان، آفريننده محبت است‏، (پيشين، جلد 2، روايت 3992). 7. حُسن خلق: رسول اكرم(ص) مى‏فرمايند:
حسن الخلق يثبت المودة؛ نيك خويى، دوستى را ثابت مى‏گرداند.» (پيشين، جلد 3، صحفه 151، روايت 5080) ثبات دوستى، روح را لطافت و دل را مسرت مى‏بخشد. 8. خوشرويى: چه بسا انسان در باطن، به علتى محزون باشد؛ ولى نبايد روى خوش و ظاهر گرم و گيراى خود را از كف بنهد. مولا على(ع) مى‏فرمايند:
البشاشة حبالة المودة؛ بشاشى و گشادگى چهره، ريسمان (و آلت صيد) دوستى است» (پيشين، جلد 1، صفحه 418، روايت 1708) 9. رياضت نفس: بايد نفس خود را براى عمل به راهكارى پپش گفته عادت و رياضت دهيد. فقط با عمل به آن‏ها در دراز مدت، آثار ابتدايى آن را احساس مى‏كنيد. حضرت على(ع) مى‏فرمايند: نفس خودتان را بر اخلاق حسنه عادت و رياضت دهيد....، (پيشين، جلد 3، صفحه 146، روايت 5040).
کد سوال : 40100
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : با توجه به پيشرفت علوم و تكنولوژى چرا در كشور ما ماهواره ممنوع است؟
پاسخ : مسلماً وضعيت جهان امروز با گذشته تفاوت‏هاى اساسى دارد. امروز جهان در حال تبديل شدن به يك دهكده بزرگ جهانى است و تكنولوژى و وسايل ارتباطى، آن را به صورت نوينى در آورده است. روشن است كه در جهان كنونى نمى‏توان چشم خود را بر روى حقايق بست و ديوارى به دور خود كشيد. پس بايد از جنبه‏هاى مثبت تكنولوژى بهره جست و آن را در خدمت انسانيت و دين قرار داد، ولى متأسفانه ابزارهايى مانند ماهواره و ... سكه‏هاى دو رو هستند. به دليل تسلط منحرفان بر اين شبكه‏ها و تبليغات شيطانى و زهر آگين آنها براى كشورهاى جهان سوم، يك نوع شبيخون فرهنگى بر اين جوامع صورت گرفته است كه اگر حد و مرزى براى استفاده از اين امكانات وجود نداشته باشد، مسلماً عوارض نامطلوب آن، بر فوايدش غلبه خواهد كرد. شما به عنوان يك دانشجو ممكن است از دست‏آوردهاى مطلوب آن بهره ببريد و آن را وسيله‏اى براى پيشبرد دانش و مهارت خود قرار دهيد، ولى عموم مردم چه؟ تجربه نشان داده است كه استفاده‏هاى ناسالم از امكانات ماهواره بيش از بهره‏هاى مفيد آن است. از اين رو تا زمانى كه فرهنگ صحيح استفاده از ماهواره شكل نگيرد و نيز برنامه‏هاى داخل، جواب گوى نيازها نباشد، محدوديت در استفاده از اين ابزارها به نفع فرهنگ جامعه و استقلال فكرى، سياسى و اجتماعى آن است.
کد سوال : 40101
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : حكم جماع مجدد قبل از غسل چيست؟
پاسخ : عمل جماع مجدد قبل از غسل جنابت اشكالى ندارد. بلى اگر جنابت اول به غير از جماع باشد مثل آن‏كه در خواب محتلم شده‏باشد قبل از غسل عمل جماع مكروه است. و بين دو جماع غسل واجب نيست.
کد سوال : 40102
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : چرا بعداز هرگناهى كه انجام مى‏دهيم توبه مى‏كنيم و دوباره توبه را مى‏شكنيم‏
پاسخ : اين موضوع به خاطر نقصان معرفت و فشار غرايز است. تا ايمان كامل نگردد آدمى در هر موقعيتى در برابر هجوم يكى از غرايز و وساوس تسليم مى‏گردد و دچار گناه مى‏شود. پس بايستى در دو عرصه ايمان و عمل تلاش كرد. هم ايمان را با تفكر و مطالعه تقويت نمود و هم در عرصه عمل استوارى نشان داد.
کد سوال : 40103
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : چگونه مى‏توان از دلبستگى‏هاى دنيا دست برداشت و قدم در وادى عرفان واخلاق گذاشت؟
پاسخ : ين كه فرموده‏ايد «خيلى دوست دارم كه دلبستگى‏هايم را در اين دنيا از دست بدهم و وارد وادى عرفان شوم» همين‏جور است؛ هر كسى دوست دارد به نداى فطرت ودرون خود پاسخ قانع‏كننده‏اى دهد چون فطرت انسانى خواهان دوام و بقاء مطلق است؛ نه عدم و فنا لذا آنچه را كه مشاهده مى‏كنى از بين رفتنى است و نمى‏تواند پاسخ فطرت انسانى را بدهد مگر اين كه متصل به وجود مطلق و قادر متعال شود تا آرام بگيرد أَلا بِذِكْرِ اَللَّهِ تَطْمَئِنُّ اَلْقُلُوبُ‏؛ با ياد خدا است كه انسان آرام مى‏گيرد». هر چيز كه ديدم همه بگذاشتنى بود جز ياد تو اى دوست كه آن داشتنى بود معنى دنيا هم همين است؛ يعنى، آنچه كه انسان را از معبود مطلق باز دارد، آن دنيا است ولو اعمال عبادى مانند نماز و روزه باشد، «فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ». لذا براى رسيدن به وادى عرفان انسان بايد ابتدا در انفس و آفاق الهى تفكر و تدبر كند كه خدا چه آفريده است. آنگاه از قدرتى كه در مخلوقات مى‏بينيد پى به قدرت خالق ببرد. بعد از تفكر و تدبر در انفس و آفاق دستور انبيا و اوليا و سفيران الهى را سرمشق خود قرار دهد و راهى كه بزرگان را به مقصد رسانيد بپيمايد. هر چند انسان سالك در راه چندين بار شكست بخورد و زمين بخورد باز هم بايد به مسير ادامه دهد. به قول مولوى: لنگ ولوك و چفته شكل و بى‏ادب‏ سوى او ميغيژ و او را مى‏طلب‏ كه خستگى و نااميدى از كمندهاى شيطان است و هر كس گرفتار آن شد رهائيش بسيار مشكل است. مگر خداوند متعال نفرموده است: لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اَللَّهِ إِنَّ اَللَّهَ يَغْفِرُ اَلذُّنُوبَ جَمِيعاً؛ كه خداوند تمامى گناهان شما را مى‏بخشد، از رحمت خدا نااميد نشويد». لذا نا اميد شدن خلاف اين آيه است و آن مرضى شيطان خواهد بود. توصيه مى‏شود براى تقويت خود در مسير حق كتابهاى اخلاقى و كتاب المراقبات مرحوم ميرزا جواد آقاملكى تبريزى يا كتابهاى سرگذشت بزرگان و عرفا مانند آيت بصيرت، انسان در عرف عرفان، استاد علامه حسن زاده آملى را مطالعه كنيد و از دوستان ناباب و مجالس ناباب حتماً پرهيز كنيد كه مانعى است بسيار بزرگ. تا توانى مى‏گريز از يار بد يار بد بدتر بود از مار بد مار بد تنها تورا بر جان زند يار بد بر جان و هم ايمان زند و براى پيشرفت خود و آرام شدن نفس، دعا، توسل به ائمه، زيارت خواندن در خلوت بسيار مؤثر است. خدمت به ديگران و ديگران را از خود برتر و بالاتر دانستن بسيار مؤثر است. اينها دستوراتى است كه بزرگان فرموده‏اند كه چنانچه به آن عمل شود اميد موفقيت شما قطعى است. چون دار دنيا چنين است كه عده‏اى مجذوب سالك و عده‏اى سالك مجذوب كه مجذوب سالك بسيار قليل و كم هستند ولى غالباً توده مردم سالك مجذوب هستند؛ يعنى، بايد راه بروند و كتل‏ها بپيمايند تا عاشق و گرفتار شوند. تا مانند حضرت امام‏به چنين اشعارى زمزمه كنند. من به خال لبت اى دوست گرفتار شدم‏ چشم بيمار تو را ديدم و بيمار شدم‏ فارغ از خود شدم و كوس انا الحق بزدم‏ همچو منصور خريدار سر دار شدم‏ و اين كوشش و تلاش هم همانند كارهاى ديگر است كه نياز به ممارست و تمرين دارد كه بدون تمرين و ممارست امرى است مشكل و طاقت‏فرسا. به قول حضرت امام(ره): فاطى بره دوست سفر بايد كرد از خويشتن خويش گذر بايد كرد هر معرفتى كه بوى هستى تو داد ديوى است به ره از آن حذر بايد كرد نتيجه اين كه هر بدى كه از تو صادر شد آن را به خود نسبت بده و از خدا طلب غفران و آمرزش داشته باش و اگر خوبى از تو صادر شد آن را از خدا بدان چون «الخير كلّه بيده» تمام خوبى‏ها به دست خدا است. صحبت در اين زمينه بسيار است ليكن به قول مولوى: آب كم جو تشنگى آور به دست‏ تا بجوشد آبت از بالا و پست‏