کد سوال : 39994
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : صورتم لك دارد و احساس حقارت زياد و عدم اعتماد به نفس دارم چه كاركنم؟
پاسخ : 1- سعى كنيد با مطالعه و تدبير، خودشناسى خود را تقويت كنيد؛ زيرا براى آرامش روح هيچ چيز مانند ياد خدا و معرفت او كارساز نيست: أَلا بِذِكْرِ اَللَّهِ تَطْمَئِنُّ اَلْقُلُوبُ. 2- به نمازهاى خود و اوقات آن اهميت داده و حتى الامكان سحرخيزى را در برنامه كار خود قرار دهيد. 3- با خداوند راز و نياز فراوان داشته باشيد، خصوصاً پس از نماز و نيز در دل شب. و سعى كنيد عقدههاى خود را در پيشگاه او عرضه نماييد. 4- براى مشكل خود از خداوند مدد بجوييد، او حتماً به شما كمك خواهد كرد. 5- نشاط روحى خود را حفظ كنيد و هرگز در زندگى مأيوس نباشيد و با اميدوارى به خداوند به پيش برويد. 6- اهداف بزرگ و متعالى براى زندگى خود در نظر بگيريد و با سعى تمام در طلب آن باشيد. نداشتن اعتماد به نفس ممكن است اين حالات را داشته باشد:
الف) خود كمبينى؛ انسان با آنكه داراى ارزشها و لياقتهاى خاص خود است ولى خود را ناچيزتر از آنچه هست، مىانگارد؛ به عبارت ديگر خود و ارزشهاى خويش را باور ندارد.
ب ) ديگر بزرگبينى؛ منظور اين است كه گاهى انسان براى ديگران هيبتى را تصوّر مىكند و آن چنان آنها را در خيال خود بزرگ جلوه مىدهد، كه گويى خودش را در برابر آنان مورى به درگاه سليمان مىبيند و يا ذرهاى در برابر خورشيد و همين امر باعث مىشود وقتى در برابر آنها قرار گرفت، دست و پاى خودش را گم كند.
ج ) گاهى عدم اعتماد به نفس به خاطر عدم تسلّط است؛ چون بر چيزى كه بايد بازگو كند، كاملاً مسلّط نيست و دچار تزلزل مىشود.
د ) گاهى اضطراب بدون دليل است؛ انسان خودش هم نمىداند به چه دليل دچار اضطراب شده است.
ه ) گاهى بخاطر عدم ارتباط با اجتماع است؛ يعنى، در اجتماع كمتر با كسى روبه رو شده و كمتر رفت و آمد داشته است.
و ) گاهى عدم اعتماد به نفس ترس از مورد استهزا قرار گرفتن است؛ حال براى رفع موارد مذكور به نكات ذيل توجه بفرماييد: الف) انسان بايد به نقاط ضعف و قوت خود پى ببرد و در آن حدى كه واقعاً هست، خود را بشناسد. و زمانى كه خود را شناخت، به خود هويّت بدهد و به نقاط قوّت خود اعتماد داشته باشد. همچنين خود را حقير و ضعيف فرض نكند؛ بلكه در حد لياقت و استعدادى كه در خود مىبيند خود را مقتدر و توانا ببيند و به عبارت ديگر ارزشهاى وجودى خويش را باور كند. در اين راستا پيشنهاد مىشود با افرادى كه سخن آنها به شما هويت مىبخشد، نزديك شويد و با آنان حشر و نشر داشته باشيد. ب ) ديگران نيز در هر پايه و مقامى كه باشند در همان حد خود محترمند؛ نه آنها را بيشتر از آنچه هستند بالا بريد و نه كمتر از آنچه هستند، فرض كنيد. و در حد شأن خودشان نمره بدهيد. در آن صورت معنا ندارد خودتان را پشهاى در برابر پيل فرض كنيد تا دچار اصطراب شويد. ج ) گاهى علت اضطراب و تزلزل عدم تسلّط است. بنابر اين سعى كنيد با رعايت روشهاى مطالعه با تسلط هر چه بيشتر در جمع حضور يابيد تا بتوانيد در برابر اساتيد و ديگر دانشجويان به خوبى از عهده مطالب برآييد. د ) نوعاً هيچ دليلى براى اضطراب انسان وجود ندارد. حتى اگر از خودش هم سؤال كندكه چرا من مضطرب هستم؟ جواب قانع كنندهاى نمىيابد. بنابر اين شايسته است اين سؤال را مطرح نمايد كه اضطراب من براى چيست؟ ديگران نيز نظير خود من انسانى درس خوانده بوده و در قضاوت نيز با انصاف هستند و به ارزش كار من واقف خواهند بود. بنابر اين چه در امتحان كتبى و چه در برخوردهاى شفاهى، به چه دليل نگران و مضطرب باشم؟ ه ) يكى از علل اضطراب در رويارويى با افراد، كمى ارتباط با اجتماع است. در اين راستا پيشنهاد مىشود كه در مجامع حضور فعال داشته باشيد و به شخصيتها نزديك شويد. با آنها صميمى شده و سؤال كنيد. داوطلب سمينار در كلاس شويد. وقت سؤال در صدد پرسيدن باشيد. بهتر است در اين صورت سؤال خويش را از قبل طرح كنيد و تمام جوانب آن را بسنجيد. و ) گاهى عدم اعتماد به خاطر ترس از استهزاى ديگران است. اولاً اين را بدانيد كه اگر شما اصول گذشته را رعايت كنيد كسى شما را استهزا نمىكند. ثانياً فرض كنيد در نهايت كسى هم بخندد يا جملهاى بگويد. چرا شما از اين گونه مسائل مضطرب مىشويد؟ در عين حال اگر ضعفى در كار بوده، سعى كنيد براى بار ديگر آن را جبران نماييد. نكتهاى كه در اينجا بسيار اميدوار كننده است، اينكه اصولاً اين حالات پايدار نيست؛ بلكه ممكن است تا مدتى سراغ انسان بيايد ولى بر اثر تمرين و مهارت و با گذشت زمان و تغيير شرايط، كمكم انسان حالت طبيعى خود را پيدا خواهد كرد. در خاتمه توجه داشته باشيد كه بسيارى از اين حالات كه ذكر كردهايد، زودگذر و مربوط به يك مقطع سنى خاص است و با مرور زمان برطرف خواهد شد و جاى نگرانى وجود ندارد. فقط همانگونه كه خود شما به اهميت مسائل جوانان واقف هستيد، بايد به توصيههايى كه خدمتتان عرض شد توجه و عمل نماييد. در زندگى نه خيلى سختگير باشيد و نه خيلى سهلانگار و بىتفاوت. مشكلات را بزرگ نكنيد و مطمئن باشيد كه خداوند سختتر از اينها را حل كرده و مىكند. باور داشته باشيد كه خير و شر و منفعت و ضرر ما به دست خداى كريم قادر مهربان است و بسيارى از نگرانىهاى ما بىمورد است. همانگونه كه بزرگترها بيشتر مسائل ما را داشته و با موفقيت از آن مراحل گذشتهاند، ما نيز خواهيم گذشت. سعى كنيد با افرادى متعادل معاشرت و رفاقت داشته باشيد و با مردم و دوستان خود مدارا كنيد. بدانيد كه هيچ وقت همه چيزها بر وفق مراد انسان جمع و محقق نخواهد شد و اين ما هستيم كه بايد با صبر و حوصله و سياست قدم به قدم، به طرف آيندهاى هر چه مطلوبتر پيش رويم. دل خود را با اين فكر مشغول داريد كه خداوند خيرخواه ما است و همواره با عنايات خود، ما را فراموش نمىكند و... . درخصوص كك و مكهاى صورت بايد بدانيد كه اين يك عيب نيست بلكه يك خصوصيت است و شما را نبايد اين قدر ناراحت كند. ضمن اين كه شما مىتوانيد با مراجعه به پزشك متخصص پوست، اقداماتى جهت رفع كك و مكها انجام دهيد. در نهايت مىتوانيد با استفاده از كرمهاى مخصوص در مواقع بيرون رفتن از منزل صورتتان را در مقابل آفتاب مقاوم كنيد و از تشديد كك و مك جلوگيرى كرده و تا حدى آثار آنها را كم كنيد. هرگز انديشه شكست را به خود راه ندهيد بلكه هميشه اميدوار باشيد اميد انسان را زنده نگه مىدارد و در مقابل مشكلات و سختىها به انسان توان مىدهد سعى كنيد از زندگيتان لذت ببريد. از فرصتها و موقعيتهاى خود استفاده بهينه كنيد. سعى كنيد استعدادهاى خود را شكوفا كنيد. در مرحله اول خود را بشناسيد و بعد هم استعدادها و علايق و توانايىهايتان را ظاهر سازيد. همين امر موجب عزت نفس و مورد احترام واقع شدن شما خواهد شد و اين تا اندازهاى اميدوارى شما را بيشتر خواهد كرد. فراموش نكنيد همه ما انسانها داراى محاسنى هستيم كه تا آنها را از دست ندهيم قدر آنها را نمىدانيم بنابراين سعى كنيد شكرگزار باشيد تا گلهمند.
کد سوال : 39995
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : تاثير نماز شب و نافلههاى ديگر در يقين پيدا كردن به خدا چيست؟
پاسخ : آدمى موجودى است كه از دو بعد حيوانى و روحانى ساخته شده است. اين دو بعد در كشمكش با يكديگرند. هرگاه بعد جسمانى و حيوانى غلبه نمايد، گردش آدمى بيشتر بدان سو خواهد بود و هرگاه كه جنبه روحانى تقويت شود، گرايشهاى متعالى در او نيرومندتر خواهد شد. مولوى مىگويد: و آن سوم هست آدميزاد و بشر از فرشته نيم و نيمش زخر نيم خر خود مايل سقلى بود نيم ديگر مايل علوى شود تا كدامين غالب آيد در نبرد زين دو گانه تا كدامين برد نرد از اهداف مهم دستورات و برنامههاى دينى حفظ اين تعادل در وجود آدمى است. اگر فرمان روزه صادر شده؛ اگر اين همه به خواندننماز سفارش شده و.. همهبدان جهت استكه آدمىتك بعدى نشود و همه چيز را در عرصه ماديات خلاصهنبيند. نماز شب از عمدهترين وسايلى است كه در كاهش بعد حيوانى تأثيرى شگرف دارد. فرو نهادن خواب شيرين، و به نماز ايستادن در حالى كه همه در خوابند و نيز استفاده از الهامات سحرى و بهجت و سرور معنوى - كه در آن لحظات عايد انسان مىگردد - از ثمرات نماز شب است. نماز شب تا آن اندازه كارساز است كه خداوند به پيامبر خويش فرموده است: «و از شب، زمانى را به نماز شب بپرداز، بدان اميد كه خداوند تو را به مقام محمود واصل نمايد». با تقويت جنبههاى روحانى و معنوى در انسان، زمينه بيشترى براى درك انديشههاى متعالى و قرب به خدا حاصل مىگردد؛ چنان كه با تقويت بعد حيوانى، آدمى در عرصههاى مناسب آن رشد خواهد كرد.
کد سوال : 39996
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : چند دستورالعمل براى حفظ چشم از نگاه به نامحرم ذكر كنيد؟
پاسخ : نگاه بدون ريبه به وجه و كفين مانع ندارد. كنترل چشم نيز تابعى از روح تقواست كه اگر در آدمى پديدار شد به تبع آن كنترل چشم نيز به دنبال آن خواهد آمد. براى تقويت تقوا: الف) ازدياد پيوسته معرفت به خداوند و اوصاف جمال و جلال الهى، و خود را پيوسته به ياد او داشتن. اين معرفت موجب ازدياد عشق به او نيز مىشود و اگر به جايى رسيديد كه حب او تمام دل را فراگرفت، ديگر علاقه به هر چيز، حتى مباحاتى كه مزاحم توجه به اويند از بين مىرود، چه رسد به حب معاصى. ب ) شناخت واقعى دنيا و امور دنيوى. به عبارت ديگر اگر انسان واقعا اين مطلب را دريابد و دركمون نفس خويش مستقر سازد و به چشم شهود بنگرد كه جهان و آنچه اين جهانى است همه امورى گذرا وفانىاند و جز آنچه الهى و خدايى است ماندنى نيست، دل از كثرات عالم تعينات برخواهد كند و جز به معبود حقيقى دل نخواهد سپرد. ج ) آنچه گفته شد در مراتب بالا بود و رسيدن به آن هم چندان ساده نيست. اما براى - پيادگان كه محصور در هواهاى رنگارنگ نفسانىاند - راههاى سادهترى وجود دارد كه هرچند استقامت و ديرپايى موارد بالا را ندارد، اما سهلالوصولتر و فراچنگ شدنىتر است. به علاوه نيل مقدمه لازم نيل به مراتب فوق نيز مىباشد، و آن عبارت است از: 1) داشتن مطالعاتى پيوسته پيرامون معاد و آثار و عواقب وخيم و دهشتزاى معاصى. در اين صورت حب گناه تدريجا اندك مىشود، و به فرض چنين نشود، خوف عذاب الهى مانع انجام گناه مىگردد. 2) اشتغال نفس به عبادات مانند نماز شب، روزه، دعاها و... 3) حضور قلب در نماز و توجه به اين كه با چه كسى سخن مىگوييم و چه مىگوييم و در چه جايگاهى هستيم. يعنى، خود را بندهاى ذليل در پيشگاه ربالارباب ديدن و در قيام نماز چنان باشيم كه گويى قيام قيامت است. راهى كه صددرصد گناه نكردن در تمام زندگى را تضمين كند براى افراد عادى بشر چيز سهلى نيست؛ زيرا انسان موجودى مختار و داراى تمايلات گوناگون است. بلى با عزمى آهنين و مبارزهاى دائمى با نفس تدريجا مىتوان به چنين جايگاه رفيعى دست يافت. موارد زير در اين زمينه بسيار سودمند است، ولى هيچ يك را تضمين قطعى نمىتوان به حساب آورد. بلكه تضمين نهايى، در نفس و عزم راسخ خود انسان است: 1) مطالعه پيوسته در عوالم پس از مرگ و احوال برزخ و قيامت و جديت در ترس از عوالم پس از مرگ. 2) مطالعه پيرامون عواقب وخيم گناهان. 3) ارتباط پيوسته و قلبى با خداوند، خواندن قرآن، دعاها، نماز شب و ... وليكن با توجه و حال. 4) داشتن حالت انابه، خضوع، و تضرع دائمى، توبه و استغفار. 5) دورى از عواملى كه انسان را به گناه متمايل مىسازد؛ مانند محيط هاى آلوده به گناه. 6) از بين بردن زمينههاى گناه؛ مثلا كسى كه انحرافات جنسى دارد بايد هرچه سريعتر ازدواج كند. 7) نشست و برخاست با انسانهاى مؤمن و خداترس واقعى. 8) جديت در مبارزه با خواهشهاى نفسانى.
کد سوال : 39997
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : آيا به طلا و زيورآلات زنانه بعد از فروختن خمس تعلق مىگيرد؟
پاسخ : نظر مراجع در اين مورد مختلف است.
کد سوال : 39998
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : چه فرقى بين پروتكل وقرارداد وجود دارد؟
پاسخ : پروتكل (protocLde): پيش نويس يا صورت جلسه مذاكراتى را گويند كه بعدا به صورت پيمان و قرار داد در مىآيد. (ر . ك : فرهنگ عميد نيز (adv . L . D Oxf).
کد سوال : 39999
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : گناهانى كه حجاب من شدهاند، مرا عذاب مىدهند، براى رقت قلب چه كنم؟
پاسخ : اگر گناهانى كه براى شما حجاب ساختهاند و روح شما را به عذاب انداختهاند، گناهان گذشته باشد كه با توبه پاك مىگرديد و جاى دغدغه نيست؛ و اگر گناهان فعلى و روزمره مقصود است كه بايد با مراقبهى نفس آنها را ترك كنيد. فقط تصميم و جدّيت لازم دارد. يك نكته در خور يادآورى است كه شما در آن بيشتر بينديشيد تا مشكلتان حل گردد ان شاء الله و آن اين است كه گاهى شيطان از همين راه زمينههاى يأس و دورى از خدا را فراهم مىكند. اين گونه به انسان تلقين مىكند كه تو بسيار گناهكارى، گناهان تو بيشتر و فراتر از آن است كه بتوانى جبران كنى، با اين گناهانى كه تو دارى بعيد است بخشيده شوى و... بر همين سياق آن قدر در گوش انسان مىخواند كه به احساس گناه يك جهت منفى بخشد. احساس گناه مىتواند خيلى سازنده و باعث قرب انسان شود ولى اين احساس گاهى ملعبهى شيطان مىشود تا انسان را به وسوسه و كم كم يأس و بدبينى بكشاند. بنابراين مواظب باشيد با اين احساس گناه در مسير منفى قرار نگيريد. رجوع كنيد به كتاب «گناهشناسى» اثر آقاى قرائتى و «توبه» اثر آقاى حسين انصاريان. براى رقت قلب مىتوانيد راهكارهاى زير را عمل كنيد: 1. اجتناب از گناه: در آغاز هر كارى كمى مكث كنيد اگر آن كار گناه نيست انجام دهيد و گرنه بدون معطلى ترك كنيد. 2. ترك آرزوهاى طولانى: آرزوهاى طولانى و دست نيافتنى دنيوى چيزى جز حسرت و كدورت دل در پى ندارد. 3. شركت در مجالس معنوى: مثل نماز جماعت، دعاى توسل و... 4. زهد در دنيا: زهد به معناى مال نداشتن نيست بلكه يعنى دل در گرو دنيا نگذاشتن است. براى اين مورد و مورد (2) مطالعه احوال علما بسيار مفيد است رجوع كنيد به كتاب «گلشن ابرار» اثر جمعى از پژوهشگران حوزهى علميه قم و «مفاخر اسلام» اثر آقاى على دوانى. وقتى با مطالعهى احوال بزرگان اوج معنويت و همّت آنان را ببينيد دل را كمتر به دنيا و آرزوهاى آن مىسپاريد. 5. كمخورى: پرخورى قساوت قلب مىآورد در اين باره از افراط و تفريط بپرهيزيد. درباره فراق ائمه اطهار(ع) چارهاى جز توسل و راز و نياز با آن بزرگواران نيست. آنان ناظر بر اعمال ما هستند و مناجاتهاى ما را مىشنوند از اين رو به ظاهر از آنان دور هستيم ولى در واقع هر وقت آنان را بخوانيم گو اينكه در پيش رويمان حاضر هستند. بسيارى از معضلات و گرفتارهاى ما به دست آن بزرگواران حلّ مىشود بنابراين نبايد خود را از آنان جدا بدانيم. در واقع كسى از آنان فراق دارد كه محبّت آنان را در دل نداشته باشد. كيمياى محبّت آنان و زمزمهى عاشقانه حضور و غياب ندارد هر صبح جمعه با دعاى ندبه انس بگيريد و درد دلتان را با امام زمان(ع) بگوييد شبكه اوّل سيما هر جمعه از ساعت 5/6 تا 5/8 پخش مستقيم مراسم دعاى ندبه مهديه تهران را مىگذارد اگر برايتان ميسور است حتماً استفاده كنيد.
کد سوال : 40000
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : اگر روزهدار به نامحرم نگاه كند، آيا روزهاش باطل مىشود؟
پاسخ : روزه صحيح است ولى از آن گناه بايد توبه كند و بايد توجه داشته باشند كه همانگونه كه در روايات آمده روزه گرفتن فقط امساك از خوردن و آشاميدن نيست و بلكه بايد چشم و گوش و زبان و قلب و همه اعضأ روزه باشد و از ارتكاب خلاف و گناه حفظ شوند و الا از ثواب روزه كاسته مىگردد.
کد سوال : 40001
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : وظيفه ما در قبال دكترسروش چيست آيا نظرات متفكران انقلاب اسلامى ماننددكتر شريعتى و ... را مىتوان مطالعه كرد؟
پاسخ : در رابطه با آقاى دكتر سروش دكتر شريعتى و .... لازم است ابتدا بين خود اين شخصيتها و آرا و افكارشان تمايز قايل شويم. به اين معنى كه به نظر ما بحث بر سر اشخاص در اين موارد نه لزومى دارد و نه چندان سودمند است بلكه برعكس غالبا به تشنج و درگيرى و تعصبات و لجاجتهاى ناروا مىكشد. بلكه آنچه بيشتر در حوزه مسووليت و نقش اجتماعى ما و شما قرار مىگيرد ارزيابى نظريات آرا افكار و ايدههاى آنهاست. دراين رابطه نيز بايد چند اصل را با دقت و تقواى كامل رعايت كنيم: 1- هيچگاه در بررسى افكار تعصب آميز برخورد نكنيم چه تعصب بر له يا عليه. 2- از كلگرايى بپرهيزيم زيرا منطقا صدق يك يا چند نظريه از يك نفر مستلزم صدق تمام آراى وى نيست همينطور كه كذبش مستلزم كذب همه آنها نيست. بنابراين بايد براى هرنظريهاى پروندهاى جداگانه باز كرد مگر در امورى كه يكى مستتبع و مستلزم ديگرى باشد. 3- هميشه حد علمى خود خود را بشناسيم يعنى عجولانه و پيش از مطالعات و تحقيقات كافى و همه جانبه در امورى كه فراتر از سطح آگاهى مااست يا از آراى گوناگون در آن بىخبريم قضاوت نكنيم.
کد سوال : 40002
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : منظور اين روايت چيست عمرى را كه خداوند عذر بندگان را مىپذيرد شصتسال است )
پاسخ : حديث مذكور در توضيح اين آيه آمده است كه: ... أَ وَ لَمْ نُعَمِّرْكُمْ ما يَتَذَكَّرُ فِيهِ مَنْ تَذَكَّرَ وَ جاءَكُمُ اَلنَّذِيرُ ؛ [وقتى كه دوزخيان فرياد مىزنند پروردگارا ما را از اين جا خارج كن تا به جاى رفتار گذشته عمل صالح به جا آوريم، در پاسخ به آنها گفته مىشود: ]آيا شما را به اندازهاى كه انسان در آن مدت متذكر مىشود، عمر نداديم؟ و انذار كنندهاى به سوى شما نيامد؟(سوره فاطر، آيه 37) آن گاه از نبى اكرم(ص) و حضرت على(ع) اين حديث نقل شده است كه: من عمّره اللَّه ستين سنه فقد اعذر اليه ؛ كسى را كه خدا به او شصت سال عمر داده، راه عذر را بر او بسته است، يعنى، پس از آن ديگر عذرى از بنده پذيرفته نمىشود. براى توضيح بيشتر ر.ك: تفسير نمونه، ج 18، ص 276 .
کد سوال : 40003
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : چرا حكومت ما شورايى اداره نمىشود؟
پاسخ : ر ابتدا لازم است تا بين دو نوع استفاده از واژه «شورا» تفكيك قائل شد ؛ زيرا گاهى اين واژه در فرايند تصميمگيرى مورد استفاده قرار مىگيرد قرآن كريم مىفرمايد: وَ اَلَّذِينَ اِسْتَجابُوا لِرَبِّهِمْ وَ أَقامُوا اَلصَّلاةَ وَ أَمْرُهُمْ شُورى بَيْنَهُمْ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ وَ اَلَّذِينَ إِذا أَصابَهُمُ اَلْبَغْيُ هُمْ يَنْتَصِرُونَ (شورى، آيه 38) در بعضى موارد نيز در فرايند رهبرى و اداره حكومت مورد استفاده قرار مىگيرد چنانچه مراد از رهبرى شورايى در ادبيات سياسى همين مطلب است در پاسخ شما نيز گفتنى است كه انجام دادن كارها به صورت شور و مشورت و تصميمگيرى كارشناسانه امرى پسنديده، معقول و مورد تأييد اسلام و قانون اساسى ايران است اما با دقت در دلايل عقلى و نقلى مسأله شورا، به خوبى روشن مىشود كه انجام شورايى كارها هرگز بدين معنا نيست كه شورا در همه مراحل حتى در مرحله اظهار نظر قطعى و تصميمگيرى در سطح كلان پسنديده و معقول است ؛ بلكه مراد اين است كه كارها به وسيله عقل جمعى مسلمانان و تحقيق و مشورت مورد بررسى وارزيابى قرار گيرد و براى تصميمگيرى نهايى به مركز احياى آن ارائه شود ؛ نه اين كه همه اعضاى طرف مشورت در اين مرحله نيز نظر دهند اين كار به دلايل زير مردود و ناممكن است: 1- شيوه رهبرى شورايى در آيات و روايات مورد تأييد قرار نگرفته است. خداوند پس از اين كه پيامبر را به مشورت سفارش كرد؛ مىفرمايد: فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اَللَّهِ (سوره آل عمران، آيه 15) اين عبارت به صراحت دلالت مىكند كه تصميم نهايى با خود پيامبر است آن حضرت بايد حرف آخر را بزند. در روايات نيز شيوه رهبرى شورايى مورد تأييد قرار نگرفته است امام هشتم در پاسخ پرسش اين كه چرا امام و رهبرى بايد يكى باشد و نمىتواند متعدد باشد؟ مىفرمايد: «(اين امر) دلايلى دارد (از جمله اين كه) يك امام و رهبر تدابير گوناگون ندارد ؛ ولى دو نفر يا بيشتر نمىتوانند در همه امور باهم اتفاق نظر داشته باشند و ما هيچ دو نفرى را نمىشناسيم كه در تدبير و انديشه يكسان باشند حال اگر اطاعت از هر دو نفر لازم باشد و هر دو اختلاف نظر داشته باشند مشاجره و فساد به جامعه راه مىيابد و اگر از يكى تبعيت شود و از ديگرى نشود همه مردم به معصيت ونافرمانى دچار خواهند شد ؛ چون فرض اين است كه هر دو رهبر واجب الاطلاعه هستند ديگر اين كه اگر گفته شود فرمانهاى آن كسى مقدم است كه در حكم پيشى گرفته باشد با فرض اين كه هر دو براى رهبرى صلاحيت ذاتى دارند اين ترجيح بدون دليل و ملاك شرعى خواهد بود و اگر در صورت اختلاف نظر بگوييم هر دو ساكت باشند و حكم صادر نكنند تا كشمكش ودرگيرى ايجاد نشود بايد گفت به ناچار يكى از آنها كه حق مىگويد با سكوتش حكم خدا و حدود الهى را مسكوت و معطل گذاشته است و اين كار بس ناپسند و حرام است. (عيون اخبارالرضا، شيخ ابى جعفر صدوق، ج 2، ص 100-99) 2- در سيره انبياء و اوليا نيز نه تنها شيوه رهبرى شورايى را سراغ نداريم بلكه شاهد وحدت رهبرى هستيم ؛ يعنى با اين كه در بسيارى از دوران شاهد وجود چندين پيامبر در يك زمان هستيم ولى رهبرى با يكى بوده و بقيه از او پيروى مىنمايند در زمان ائمه(ع) نيز چنين بوده كه پيوسته امام معصوم واحدى در يك زمان امامت مىكرد هر چند امام ديگرى با او نبوده است مانند امام حسين(ع) در زمان امام حسن(ع). 3- روش رهبرى جمعى و شورايى در امور اجرايى در تاريخ كشورها بسيار كم بوده است. در آن موارد اندك هم، موقتى بوده و به محض اين كه رهبر مقتدرى سر كار مىآمد كار حكومت و رهبرى به او واگذار مىشد. در قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران نيز تشكيل شوراى رهبرى در زمان فقدان رهبر اعم از فوت، بيمارى يا حادثه ديگرى به صورت موقت تا انتخاب رهبر جديد يا بهبود رهبر قبلى و به دست آوردن شرايط پيش بينى شده است. 4- عقل و منطق نيز مؤيد رهبرى واحد است نه رهبرى جمعى و شورايى زيرا اگر امر تصميمگيرى نهايى به جمع واگذار شود چه بسا اداره امور سياسى نظام مختل و اوضاع نابسامان مىشود در برخى مواقع اكثريت قاطع بر يك رأى اجتماع نكنند و هر كدام رأيى غير از ديگرى داشته باشند در چنين صورتى ممكن است فاجعهاى انسانى به وجود آمده و اوضاع بىنظم شود (مثل اوضاع افغانستان و كامبوج). حضرت امام(ره) در اواخر عمر شريف خود به شوراى بازنگرى قانون اساسى دستور داد طرح شورايى رهبرى نظام را از قانون اساسى حذف و به جاى آن رهبرى فردى را جايگزين كنند بنابراين شورا در نظام اسلامى به عنوان بازوى متفكر مديريت و رهبرى عمل مىكند هرگز نبايد اصل مديريت و رهبرى جامعه به شورا واگذار شود. حال روشن مىشود كه نه در زمان پيامبر(ص) و نه در زمان امام على(ع) مديريت جامعه هرگز شورايى نبوده است البته اصل مهم شورا در اسلام به خصوص نظام اسلامى ايران شديداً مورد توجه قرار گرفته است و بر اين اساس نهادها و مجموعههايى مانند شوراى عالى امنيت ملى مجمع تشخيص مصلحت نظام، مجلس شوراى اسلامى در قانون در نظر گرفته شده و اجرا مىگردد. (ر. ك نبى الله ابراهيم زاده، حاكميت دينى، ص 126)