• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 272
تعداد نظرات : 805
زمان آخرین مطلب : 5045روز قبل
ورزش و تحرک
هادی ساعی نماینده ایران در رقابت های وزن زیر 80 كیلوگرم تكواندو در المپیك پكن با موفقیت از عنوان قهرمانی خود در المپیك آتن دفاع كرد و به مدال طلا دست یافت.

به این ترتیب هادی ساعی نه تنها با كسب سومین مدال المپیك خود هم رده غلامرضا تختی و محمد نصیری، ورزشكاران بزرگ تاریخ ایران قرار گرفت كه سه مدال المپیك كسب كرده اند، بلكه به واسطه داشتن دو مدال طلا، در كسب افتخارات بالاتر از غلامرضا تختی نیز قرار می گیرد.

هادی ساعی مدال طلای المپیك آتن و مدال برنز المپیك سیدنی در وزن زیر 68 كیلوگرم را نیز در اختیار دارد و در وزن زیر 72 كیلوگرم هم در سال 2006 قهرمان آسیا و در سال 2005 قهرمان جهان شده است.

ساعی در دور اول به سادگی دیپك نیستا، ورزشكار كشور نپال را با نتیجه 7-0 شكست داده بود.

هادی ساعی در یك چهارم نهایی گو ژو، نایب قهرمان چینی آسیا در سال 2008 را در میان تشویق بی امان تماشاگران چینی 3-2 شكست داد تا به نیمه نهایی برسد.

این ورزشكار 32 ساله ایرانی در نیمه نهایی رشاد احمدوف، ورزشكار 26 ساله اهل جمهوری آذربایجان را با نتیجه 4-1 شكست داد تا برای دومین المپیك پیاپی به فینال برسد.

هادی ساعی در دیدار نهایی وزن زیر 80 كیلوگرم موفق شد مارو سارمینتو از ایتالیا، صاحب مقام سوم اروپا، را با نتیجه 6-4 شكست دهد.

قد بلند سارمینتو در راند اول برای هادی ساعی مشكل ایجاد كرد و حریف ایتالیایی 4-1 پیش افتاد.

اما هادی ساعی با كسب پنج امتیاز پیاپی در دو راند بعد بر حریف خود غلبه كرد.

پیش از قهرمانی هادی ساعی، ایران تنها یك مدال برنز توسط مراد محمدی در كشتی آزاد كسب كرده بود و عملكرد ضعیف ورزشكاران ایران باعث برانگیخته شدن انتقادات فراوان و تندی علیه مسئولان ورزش این كشور شده بود.

 

 

جمعه 1/6/1387 - 23:11
خواستگاری و نامزدی
مامان و بابا داشتند تلویزیون تماشا می کردند که مامان گفت:"من خسته ام و دیگه دیروقته، می رم که بخوابم" مامان بلند شد،به آشپزخانه رفت و مشغول تهیه ساندویچ های ناهارفردا شد،سپس ظرف ها را شست،برای شام فردا از فریزر گوشت بیرون آورد،قفسه ها را مرتب کرد، شکرپاش را پرکرد،ظرف ها را خشک کردو در کابینت قرار دادوکتری را برای صبحانه فردا ازآب پرکرد.بعدهمه لباس های کثیف رادرماشین لباسشویی ریخت،پیراهنی را اتوکردودکمه لباسی را دوخت.اسباب بازی های روی زمین راجمع کردودفترچه تلفن را سرجایش درکشوی میز برگرداند.گلدان ها را آب داد،سطل آشغال اتاق را خالی کردو حوله خیسی را روی بند انداخت.بعد ایستادو خمیازه ای کشید کش وقوسی به بدنش دادو به طرف اتاق خواب به حرکت درآمد،کنار میز ایستادو یادداشتی برای معلم نوشت ،مقداری پول را برای سفر شمردوکنارگذاشت و کتابی را که زیر صندلی افتاده بود برداشت.بعد کارت تبرکی را برای تولدیکی از دوستان امضا کردو در پاکتی گذاشت، آدرس را روی آن نوشت و تمبر چسباند؛ مایحتاج را نیز روی کاغذ نوشت و هردورا درنزدیکی کیف خودقرارداد.
سپس دندان هایش رامسواک زد.
باباگفت: "فکرکردم گفتی داری می ری بخوابی" و مامان گفت:" درست شنیدی دارم میرم."
سپس چراغ حیاط راروشن کردودرها را بست.
پس ازآن به تک تک بچه ها سرزد،چراغ ها راخاموش کرد،لباس های به هم ریخته را به چوب رختی آویخت، جوراب های کثیف را درسبد انداخت،با یکی از بچه ها که هنوز بیداربودو تکالیفش را انجام می داد گپی زد،ساعت را برای صبح کوک کرد، لباس های شسته را پهن کرد،جا کفشی را مرتب کردو شش چیز دیگررابه فهرست کارهای مهمی که باید فردا انجام دهد،اضافه کرد.سپس به دعاو نیایش نشست.
درهمان موقع بابا تلویزیون راخاموش کردو بدون اینکه شخص خاصی مورد نظرش باشد گفت: " من میرم بخوابم" و بدون توجه به هیچ چیز دیگری، دقیقاً همین کارراانجام داد!
جمعه 1/6/1387 - 23:7
خواستگاری و نامزدی
برای هر کس سه راه در زندگی وجود دارد :

راه اول، از اندیشه می گذرد. این والاترین راه است.

راه دوم، از تقلید می گذرد. این آسان ترین راه است.

راه سوم، از تجربه می گذرد. این تلخ ترین راه است.
جمعه 1/6/1387 - 23:5
ورزش و تحرک
سرانجام هادی ساعی، تكواندوكار وزن سوم كشورمان با پیروزی بر حریف ایتالیایی به نشان طلا دست یافت و آبروی ورزش ایران را خرید.
هادی ساعی دقایقی پیش برای کسب مدال طلا به مصاف "سارمینتو" از ایتالیا رفت که توانسته بود لوپز آمریکایی را شکست دهد و او را 6 بر 4 مغلوب کرد.
با وجود آن
 
هادی ساعی که در رقابتهای وزن80- کیلوگرم مبارزات خود را با برتری 7 بر صفر مقابل نماینده نپال آغاز کرده بود، دور دوم "زوگو" از چین را نیز 3 بر2 شکست داد و به نیمه نهایی راه یافت.

وی بعدازظهر امروز در بازی سوم خود مقابل "راشد احمدوف" از آذربایجان به برتری دست یافت و به بازی نهایی راه یافت. راند اول این دیدار بدون کسب امیتاز برای دو تکواندوکار خاتمه یافت. در راند دوم دو تکواندو روی ضربه همزمان یک امتیاز گرفتند تا کار به تساوی در این راند خاتمه یابد.

در راند سوم هادی ساعی روی دو حمله حریف سه امتیاز کسب کرد تا در نهایت 4 بر یک به برتری دست یافته و به دیدار پایانی راه یابد. قضاوت این دیدار را "میونگ" داور کره ای الاصل کانادابرعهده داشت.
تبریك میگم خدا رو شكر كه طلا گرفتیم هادی ساعی دمت گرم
بچه محل ماست دیگه چیكارش میشه كرد
راستی بچه ها یه فاتحه برای پدر و بردار های هادی ساعی بفرستید.
تبریك میگم بازم
یا علی
 
جمعه 1/6/1387 - 17:8
شعر و قطعات ادبی
علی را قدر، محمد شناسد
که هرکس خویشتن را بهتر شناسد
علی یعنی مثه حسه قصه ای که ناشنفته ست
علی یعنی 100000 جمله ای که ناشگفته ست
علی یعنی درس فردا
علی یعنی مست دردا
علی یعنی مرد مردا

علی یعنی علی

علی یعنی کسی که بزرگ مردی ولی بزرگ دردی داره عظیم مردم کوفه صفت واسه همینه که خسته ست مونس من
چون ذکر می گیم اسم علی رو
ادامه می دیم هنوز قصه بدی رو
علی من سر تا پا رحمته
علی رو 100 قسمت کنی 99 تا رحمته
یکی قضبه به مجرم
اما حالا حکم می دن با کلی خشم و جذبه به مجرم
اما شاید حرفام داره اثری که مشکل نسل سوم یادشون بیاد اسم علی رو
نداریم ما جای مثل علی رو
همه می گم علی سنبل ماهه مرد حکمته
پس چرا نسل سوم ما پر در و خفته

علی یعنی پدر خورشید
لی یعنی پسر خورشید
علی یعنی دنیایی پشتش
پشت دنیا دنیا تو مشتش

علی یعنی دسته دسته ستاره ها
علی یعنی مسته از دسته ستارها
علی یعنی ضد دروغ
علی یعنی ضد غرور
علی یعنی زهد
علی یعنی صلح
علی یعنی روح خدا تو جسمه خاک
علی یعنی فردی یه جنس پاک
همه می گیم علی پشتوانه ما هه
ولی اسم علی شده قسم دروغ تو
کافر شدی
غرق شدی تو ی حسد وغرور خود
علی ساده زیست و ساده رفت
مثل اون کسی ساده نیست تو، ساده تر بخوام بگم
علی یعنی توانه دست خسته ی پیر مردی
علی یعنی قصد قصب تیره بختی

بده گوش به ام برادر
علی به غریبه پناه می داد و اینجا می خورن گوشت برادر
علی یعنی مرد سحر
کرده سفر
اومده مرگ سحر
علی یعنی اصل قصه که زیر و زبر نداره
علی یعنی دوست دست پسری که پدر نداره
اینجا یتیم کشی داریم و
کسی خبر نداره خبر نداره

علی یعنی پدر خورشید
علی یعنی پسر خورشید
علی یعنی دنیایی پشتش
پشت دنیا دنیا تو مشتش

بیا

علی مرده غیرته
غیرته که در حیرته
علی یعنی چراغ کعبه
تو که از علی می گی پس کردی پشت چرا به کعبه
علی یعنی سکوته کنج خونه ای که بوی بهشت می داد
علی یعنی بوی بهشتی یا
علی یعنی حیدر
مردی که شکونت در خیبر
ولی تو چی همه ی در ای زندگی بسته شده به روت
کاری نمی تونی بکنی
خدا هم خدا ازت خسته شده به روت نمی یاره
چون می دونه درد ای ما رو
علی هم مرد بود و
الان مرد های ما رو
همه مردن البته نمای زن دارن
لباسای زنونه می پوشنو هوا نفس دارن
زنا موهاشونو کوتاه می کنن
و مردا میندازن گوش واره به گوش

هرکه که گوش داره به گوش

تو می گی علی یعنی هما ی رحمت
ولی من می گم علی یعنی بازگشت خدای رفتت
همه اومدنو علی رو که ساده زندگی می کرد و با کلی تشریفات تفصیل کردن

مگه گوناهه

منم علی ساده ی ذهن مو با ساده ترین کلمات تصویر کردم

پنج شنبه 31/5/1387 - 20:19
دانستنی های علمی
حجت‌الاسلام رسول جعفریان گزارشی به روایت سفر اخیر عمره خود پرداخته و از همین رهگذر، به بیان ناگفته‌هایی از سلوک امام خمینی(ره) در دوران تدریس در نجف به نقل از آیت‌الله حائری پرداخته است.

در این گزارش آمده است:
ساعت یازده و نیم با آقای آیت الله سید علی حائری قرار داشتیم که تا یک و نیم طول کشید. ایشان جزو مؤسسین مجلس اعلاست که بعد از صدام به عراق نرفت و آخرین مشارکت ایشان در آن تحولات، در جریان جایگزینی آقای سید عبدالعزیز به جای شهید سید محمدباقر پس از شهادت ایشان بود. قرار بود ایشان خاطراتش را از آن قضایا بگوید اما به مقدمات بیشتر نرسیدیم. ایشان متولد کربلاست گرچه اصلا یزدی است، اما پدرش که همگی با هم حوالی سال 52 به ایران آمدند در کرمان مقیم بود که حدود چهار پنج سال گذشته رحلت کرد و همان جا دفن شد. وی حدود سال 46 از کربلا به نجف آمده و در درس امام و آقای خویی شرکت می‌کرده است. درس ولایت فقیه امام را حاضر بوده و نوشته است.

ایشان می‌گفت زندگی امام بسیار زاهدانه بود و حتی یک بار که سخت مریض شد حاضر نشده بود به درخواست آیت الله محمد باقر صدر به خانه‌ای که در کوفه در اختیار ایشان بود برود. با این حال خیلی به طلبه‌ها می‌رسید و عنایت داشت. ایشان گفت از سید صالح خرسان شنیدم که گفت:‌ من گاهی و به ندرت به بیرونی آقای خمینی می‌رفتم. یکبار با همان فارسی شکسته درخواست طلبه‌ای را منتقل کردم که می‌خواست زیرزمین خانه‌اش را درست کند و کمک می‌خواست. امام ساکت ماند. بعد که بیرون آمدم آقای فرقانی پاکتی را به من داد. دیدم خیلی زیاد است. آن وقت بالاترین کمک آقای خویی به یک طلبه هفتاد دینار بود. پولها را که شمردم، دیدم هزار دینار است. از نیمه راه برگشتم و مسأله را گفتم. امام فرمود: بالاخره بنا بود من کمک کنم که زیرزمینش را بسازد. نمی‌خواهم دست طلبه پیش غیر طلبه دراز باشد.
آیت الله سید محمود هاشمی شاهرودی هم در درس امام بوده و مستشکل درس بوده است. همین طور آیت الله خاتم و حاج آقا مصطفی. ایشان گفت برخی اشکالات آقای سید محمود جوابش به فردا موکول می‌شد و معمولا امام به آنها توجه داشت...

آقای حائری گفت:‌ من در مدرسه آیت‌الله بروجردی بودم که تولیت آن با مرحوم شیخ نصرالله خلخالی بود و محل انقلابی‌ها. امام خمینی شب‌ها در آنجا اقامه جماعت می‌کرد. بنابرین با بیت امام هم ارتباط داشتم. اطرافی‌های آقای صدر که گفته می‌شود با انقلاب و امام میانه‌ای نداشتند، چنین نیست. آنها معمولا خوف داشتند که این اقدامات در نهایت به دست کمونیستها بیفتد. کسی مخالف امام و نظریه حکومت اسلامی نبود. حتی آقای هاشمی شاهرودی تا پیش از خروجش از عراق در درس شرکت می‌کرد. ایشان به اتهام حزب الدعوه در عراق دستگیر و سخت شکنجه شد و بعد از آزادی از عراق خارج شد. حزب الدعوه را هم گرچه شهید صدر با عده‌ای دیگر بنیاد گذاشت، خیلی زود از آن جدا شد، اما کمک فکری می‌کرد. برای طلبه‌های اطرافش هم تحریم کرده بود که در آن شرکت کنند. فقط آقای سید کاظم حائری در حزب مانده بود که او هم به شهید صدر نگفته بود و وقتی ایشان فهمید خیلی ناراحت شد. بعدها یعنی همین اواخر آقای حائری هم جدا شد. آقای{شهید محمدباقر} صدر پیش از انقلاب نامه‌ای برای یکی از شاگردانش فرستاده بود و خطاب به همه شاگردانش نوشته بود که در امام خمینی ذوب شوید همان طور که ایشان در اسلام ذوب شده است. نامه به خط ایشان هست و تصویر آن هم چاپ شده است.

من چند سالی درس امام رفتم. یعنی تا وقتی نجف بودم درس می‌رفتم. شاید چهار یا پنج سال. آن زمان محل درس در مسجد شیخ انصاری مشهور به مسجد ترکها بود که دو سال پیش از ظهر درس فقه بود و موضوع مکاسب بود. تعداد شاگردها شاید نزدیک به یک صد نفر بود و امام آن زمان بدون بلندگو درس می‌گفت. درس آقای خویی قدری شلوغ تر بود و ایشان با بلندگو درس می‌داد. آن زمان درسهای خارج بسیار زیادی بود و طبعا جمعیت تقسیم می‌شد. اما شهریه‌ای که امام می‌داد، دایره وسیعی داشت. امام معمولا شهریه را زود به زود اضافه می‌کرد که بقیه هم به اجبار زیاد می‌کردند.

آقای سید علی حائری قدری هم درباره آیت الله سید محمد شیرازی گفت. خود آقای حائری طلبه کربلا بوده است. ایشان گفت: آن زمان بین کربلا و نجف اختلاف بود و طلبه‌های کربلا معمولا به نجف نمی‌آمدند. هر کسی می‌آمد در می‌یافت که نجف مرکز اجتهاد است. اما با این حال مرحوم سید محمد شیرازی تنها کسی بود که روی حوادث ایران در سال 42 حساس بود و آن را جدی گرفت. آن زمان در کربلا نشریه دیواری می‌زدند و اخبار ایران در آنجا منعکس می‌شد؛ مثلا «ما ذا یجری فی ایران». ما که بچه طلبه بودیم، اسم امام را از همان تبلیغات شنیدیم و آرزو می‌کردیم که ایشان را ببینیم. یک بار متوجه شدیم که اعلام کردند آقای خمینی به کربلا می‌آید. چون وقتی امام وارد بغداد شد و به کاظمین و سامرا رفت، از آنجا به کربلا آمد. با همین تبلیغات و فعالیت سید محمد، مردم زیادی تا شهر مسیب به استقبال رفتند. یادم هست این دکتر محمد صادقی هم بود که البته آن موقع نظریات نامتعارف را نداشت. بعدها در نجف اینها را مطرح کرد که منزوی هم شد. بالاخره امام به کربلا آمد و یک هفته ماند و هر روز ظهر و شب اطعام بود. سید محمد که امام جماعت صحن بود، جایش را در این یک هفته برای اقامه جماعت به امام داد.

یکبار امام برای بازدید از طلبه‌ها به بعضی مدارس سر زدند. از جمله مدرسه بادکوبه که بنده آنجا حجره داشتم و در جلسه عمومی سید مجتبی شیرازی که برادر سید محمد شیرازی بود شعری در ستایش امام خواند با این عنوان: الخمینی العظیم رائد الشعب الکریم. الان ایشان در لندن است. در آنجا امام از بنده هم سوالی کردند. عکسی که آقای سید حمید روحانی در کتاب نهضت امام خمینی در این زمینه چاپ کرده که امام با یک بچه طلبه سید صحبت می‌کند تصویر اینجانب است. ما هر روز به محل اقامت امام می‌رفتیم. امام در آنجا هیچ سخنرانی نکرد.

بالاخره ما هرچه محبت به امام داشتیم بذرش از آن موقع در دل ما کاشته شده بود. اما نمی‌دانم بعدها چه شد که فاصله میان او انقلاب افتاد. بعد از انقلاب مروج نظریه شورای فقها بود. اما آن موقع، شاید همین نجف رفتن امام سبب شد که امام دریابد که نوعی حرکت غیر متعارف در زمینه مرجعیت در کربلا هست...

برادر شهید ایشان سید حسن شیرازی هم خیلی ضد بعث بود و یکبار در یکی از جشن‌های مهمی که در کربلا به مناسبت ولادت امام علی علیه السلام برگزار می‌شد قصیده از سروده‌های خود را خواند و در آن به شدت به حزب بعث و بنیانگذار آن میشل عفلق تاخت و اصل و ریشه میشل عفلق را بر ملا کرد:
و ابوه جاء لسوریا مستعمرا
و الام پاریسیة عجماء
این شعر خوانی قبل از روی کار آمدن حزب بعث بود. بعد که روی کار آمدند او را دستگیرش کردند. مدتی در زندان بود، در حالی که هیچ کس از او خبر نداشت. بعد که اجازه ملاقات دادند من جزو اولین کسانی بودم که به ملاقاتش رفتم. به سختی قابل شناختن بود. تمام موهای صورت او را کنده بودند. ناخن‌ها سیاه بود. پوست بدن سیاه بود. خیلی شکنجه شده بود. بعد از انقلاب؛ بعثی‌ها سید حسن را در لبنان در مسیری که ایشان عازم مجلس فاتحه شهید صدر بود،‌ ترور کردند...

صبح عازم حرم شده محضر رسول الله (ص) و ائمه بقیع (ع) رسیده زیارات وارده و نماز خوانده شد. پیش از این خبر رسیده بود که کنترل در بقیع شدید شده است. به نظرم اوضاع چندان تفاوتی با گذشته نکرده بود. البته در جریان سفر آقای هاشمی رفسنجانی، آزادیهایی داده بودند. مسلما به آن صورت تکرار نمی‌شد، گرچه آثاری از آنها باقی مانده بود و عصرها زنها، تا پشت دیوار بقیع می‌آمدند. صبح ها، در پایین دیوار بقیع، کاروانها روی زمین نشسته مشغول خواندن زیارت نامه بودند و کسی به آنان کاری نداشت. سالهاست که داخل بقیع خواندن زیارت نامه به صورت گروهی مجاز نیست، گرچه گاهی به آرامی کسی شروع به خواندن زیارت یا روضه می‌کند. امروز نیز همین طور بود که مأموری از آن جلوگیری کرد. لحظه‌ای به طرف من گفت که خواندن آداب الحرمین و مفاتیح ممنوع است. این امر تازه‌ای بود، چون من برای خودم می‌خواندم. این مأمور عرب به من گفت: حجی! کتاب رو ببند لطفا. عقب تر آمدم و زیارات را خواندم و پس از آن به هتل برگشتم...

امشب یک ایرانی مقیم سعودی را هم در کتابفروشی اسدی دیدم. اسمش سید مهدی طباطبائی بود و می‌گفت قبل از انقلاب در اینجا مقیم شده و عبدالله غنام خواهرش را به او داده است...

شغل اصلی او توزیع نقره و مروارید است. او گفت پنج هزار ایرانی در سعودی هست که تابعیت سعودی دارند و همه از پیش از انقلاب هستند، اما ارتباطی با هم ندارند چنان که هیچ مراسمی هم با یکدیگر ندارند. او گفت که فروشگاه باوارث هم از یک سرهنگ ایرانی به نام عباس سلطانی است که دفترش در ریاض است. این از آن فروشگاه‌هایی است که هر زائر ایرانی که به مکه بیاید و آنجا نرود حجش اشکال پیدا می‌کند!...

ظهر به هتل رفتیم. از سابق این پرسش بود که چرا فندق الشهداء؟ به نام کدام شهداست. می‌دانیم که در مکه یک منطقه‌ای به نام شهداء هست که علی القاعده مربوط به شهدای فخ می‌باشد و تقریبا همان در نزدیکی مزار آنهاست. اما این بار با دیدن فهرستی از شهداء حرم مکی که مربوط به ماجرای جهیمان در سال 1400 ق است که به عنوان مهدی در مسجد الحرام قیام کرد، متوجه شدیم که این فندق به یاد کسانی ساخته شده است که در آن ماجرا کشته شده‌اند. نام 140 نفر در آنجا در دو قاب بزرگ در ده ردیف چهارده تایی آمده است. معلوم نیست اینها نام سربازان سعودی است یا نام همه کشته شدگان. در این چند سال من کتابی که شرح آن واقعه را با دقت داده باشد ندیده‌ام. ای کاش چنین چیزی بود. البته دو سه جزوه کوچک در کتابخانه در این باره داریم که از همان دوران است و بیشتر تبلیغاتی است...
پنج شنبه 31/5/1387 - 20:19
اخبار
مرکز بین المللی اطلاع رسانی دزدی های دریایی روز پنجشنبه اعلام کرد که دزدان دریایی، یک کشتی ایرانی و یک تانکر نفتکش ژاپنی را در سواحل سومالی ربوده اند.

به گزارش خبرگزاری ها، نوئل چونگ، رییس این مرکز در کوالالامپور، پایتخت مالزی، در این خصوص گفت که این دو کشتی بین ساعات ۱۰ و ۱۱ صبح روز پنجشنبه به وقت محلی، در حال عبور از خلیج عدن بودند که در سواحل سومالی توسط دزدان دریایی مسلح ربوده شدند.

در یک ماه گذشته، در این منطقه به شش کشتی از کشورهای گوناگون حمله شده است.
سواحل سومالی یکی از بزرگترین مناطق فعالیت دزدان دریایی در جهان به شمار می رود و در شش ماه نخست سال جاری میلادی، ۲۴ گزارش در خصوص حمله آنان به شناورها در این منطقه انتشار یافته است.

سومالی از سال ۱۹۹۱ میلادی که ژنرال محمد زیادباره سرنگون شد، فاقد حکومت مرکزی قدرتمند بوده است.

ربودن دو شناور ایرانی و ژاپنی پس از ربوده شدن یک تانکر نفتکش مالزیایی با ۳۹ خدمه در سه شنبه شب صورت گرفت.

رییس مرکز بین المللی اطلاع رسانی دزدی های دریایی افزود که موضوع ربوده شدن این تانکرها به اطلاع نیروهای دریایی ائتلاف به رهبری آمریکا در این منطقه رسیده است و آنها برای کمک وارد عمل شده اند.

او در عین حال گفت که به دلایل عملیاتی، در حال حاضر نمی تواند نام این تانکرها را اعلام کند و یا اطلاعات بیشتری در این زمینه بدهد.

نوئل چونگ اضافه کرد که در نخستین رویداد در روز پنجشنبه، دزدان دریایی با تیراندازی به سوی یک کشتی باربری ایرانی آن را متوقف و فرماندهی آن را در دست گرفتند.

کمتر از یک ساعت بعد، به گفته وی، یک تانکر نفتکش ژاپنی با ۱۹ خدمه مورد حمله قرار گرفت و توسط دزدان دریایی تصرف شد.

نوئل چونگ اضافه کرد از آن پس هیچ ارتباطی با این دو کشتی وجود نداشته است.
چونگ با اشاره به اینکه در کمتر از ۴۸ ساعت، سه مورد دزدی کشتی در خلیج عدن صورت گرفته است، اضافه کرد: ما از سازمان ملل متحد و جامعه بین المللی خواسته ایم اقدامی جدی برای متوقف کردن این تهدید و ارعاب به عمل آورند.

در ماه ژوئن، شورای امنیت سازمان ملل متحد به کشتی های نظامی خارجی اجازه داد تا برای مقابله با دزدان دریایی وارد آب های سومالی شوند.

با این همه، ساحل ۳۰۲۵ کیلومتری سومالی، که دارای طولانی ترین ساحل در قاره آفاریقا است، تحت کنترل جدی قرار ندارد.

این در حالی است که گفته می شود دزدان دریایی که مسلح به راکت و سلاح های اتوماتیک هستند، برای عملیاتشان از قایق های تندرو استفاده می کنند.

در این میان، مرکز بین المللی اطلاع رسانی دزدی های دریایی به تمام کشتی هایی که در حال عبور از خلیج عدن هستند و یا قصد عبور از آنجا را دارند، هشدار داده و خواستار هوشیاری آنان شده است.

نوئل چونگ گفت: پیش از این از تمام کشتی خواسته شده بود که حداقل ۲۰۰ مایل دریایی با سواحل سومالی فاصله داشته باشند.

خلیج عدن دریای سرخ را به اقیانوس هند متصل می کند و یکی از پر رفت و آمد ترین خطوط کشتیرانی در جهان به شمار می رود.

بر اساس این گزارش، اقدام اخیر دزدان دریایی در شرایطی روی داده است، که مذاکره برای آزادی کشتی های ربوده شده در یک ماه گذشته و پرسنل آنها در جریان است.

در این ارتباط، دزدان دریایی خواستار دریافت باج برای آزادی کشتی مالزیایی که در روز سه شنبه ربوده اند، هستند.
پنج شنبه 31/5/1387 - 20:17
دانستنی های علمی

برج دوبی ، بلندترین آسمان خراش جهان به آخرین مراحل ساخت خود نزدیک می شود. به مناسبت نزدیک شدن به مراسم افتتاح این برج، دیوید هوبکات اقدام عکسبرداری با وضوح بالا از این آسمان خراش نموده است. این عکس های خارق العاده با وضوح تصویری بالا و یصورت هوایی تهیه شده اند و به شکلی ناباورانه  نشان دهنده مقیاس واقعی و عظمت این ساختمان هستند. دیوید در مورد این عکسبرداری می گوید: طی سفرهفته گذشته ام به دوبی که به همراه پسرم برای دیدار از این آسمان خراش شگفت انگیز صورت گرفت، از داخل یک هلیکوپتر اقدام به عکاسی نمودم. این عکس ها با زاویه 45 درجه با دوربین canon 1Ds mark III عکاسی شده اند. البته در صورت مراجعه به سایت این آسمان خراش می بینید که این مجموعه تنها برنامه عکاسی از این برج نبوده است و عکاسان مشهور دیگری این کار را انجام داده اند. این برج با ارتفاع 688.1 متری (تا این مرحله) بلندترین سازه دست ساخت بشر است که بعد از تکمیل، دکل رادیویی وارواسای 646 متری لهستان را پشت سر گذاشته است.

پنج شنبه 31/5/1387 - 9:15
دانستنی های علمی
 

پنج شنبه 31/5/1387 - 9:12
ورزش و تحرک
هفته نامه آمریکایی "نی شن" روز چهارشنبه در گزارشی نوشته است که آمریکا یک فوق ستاره بسکتبال ایران را از دست داد. فوق ستاره ای که قربانی سیاست های ریاکارانه دولت "جورج بوش" شده است.

هفته نامه "نی شین" نوشت : ما می دانستیم که فاصله بین آرمانهای المپیک و خوراک تبلیغاتی در بازیهای المپیک 2008 پکن بسیار زیاد خواهد بود ولی هم اکنون شاهد آن هستیم که آمریکا در حالی در حرکتی کاملا شکست خورده و صرفا به خاطر ریاکاری خود ، ایران را مورد تنبیه قرار می دهد و آن را عضو "محور شرارت" می خواند لیکن حاضر است چین را مورد ستایش قرار دهد.

این هفته نامه آمریکایی افزوده است : "حامد حدادی" بازیکن میانی تیم ملی بسکتبال ایران است که در چهار بازی خود در بازیهای المپیک ، 5/16 امتیاز به دست آورده و 10 بار هم توپ را از حریف ربوده است.

از همه شگفت انگیزتر این است که او در بازی مقابل تیم آرژانتین که دارای ستاره هایی حرفه ای است ، 21 امتیاز به دست آورد.
به این ترتیب گردانندگان مسابقات NBA (ان.بی.ای) آمریکا شروع به صف آرایی کردند تا در مورد قرارداد با این بازیکن وارد مذاکره شوند.

یکی از تیم هایی که علاقه مند به جذب حدادی بود ، تیم "گریزلیس ممفیس" (Grizzlies Memphis)بود که حدادی می توانست باعث افزایش قدرت این تیم نیرومند شود خصوصا که در این تیم بازیکنانی همچون "اوجی مایو" و "رودی گی" حضور دارند.

ولی وزارت امور خارجه آمریکا در این مساله مداخله کرد و شورای حقوقی (ان.بی.ای) هم اعلام کرد "به ما نصیحت شده است که قوانین فدرال مانع از آن می شود که شخص یا سازمانی در آمریکا با اتباع ایرانی ، ارتباط تجاری داشته باشند."

به این ترتیب "دیوید استرن" و سازمان لیگ (ان.بی.ای) به تمامی باشگاهها دستور داد ، هرگونه مذاکره با حدادی و اطرافیان او را لغو کنند.

بز دلی "استرن" بسیار تعجب برانگیز است. او از جهانی شدن سازمان (ان.بی.ای) استقبال می کند و بازیکنان چینی که وارد (ان.بی.ای) می شوند با آغوشی باز مورد استقبال قرار می گیرند ولی کاملا مشخص است که ایران به نظر پلی است که دسترسی به آن بسیار دشوار است.
پنج شنبه 31/5/1387 - 9:8
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته