• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 606
تعداد نظرات : 112
زمان آخرین مطلب : 3435روز قبل
دانستنی های علمی

آرم دانشگاه آزاد اسلامی که در دهه 60 و در همان سال‌های ابتدایی تشکیل دانشگاه طراحی و به تصویب هیات رییسه دانشگاه رسیده بود، متشکل از هفت قسمت است که یکدیگر را باز تعریف می‌کنند.

دوشنبه 25/10/1391 - 18:17
آلبوم تصاویر
جمعه 15/10/1391 - 16:10
آلبوم تصاویر
جمعه 15/10/1391 - 16:6
كودك

 

 

 


نام کتاب : تربیت مذهبی کودک
پدیدآورنده : موسوی زنجانرودی، سید مجتبی
ناشر : انتشارات پرتو خورشید
محل نشر : تهران
سال نشر : 1385

 

جمعه 15/10/1391 - 15:59
عقاید و احکام

مالکیت در اسلام

مالکیت در اسلام، شکل ویژه ای دارد که نمونه آن را به ندرت می توان در مکاتب و جهان بینی های دیگر یافت. بر اساس آنچه در قرآن آمده، مالکیت در اسلام، دارای سلسله مراتبی به شرح زیر است:

1 . مالکیت الهی: قرآن، مالکیت حقیقی در جهان را از آنِ خدا می داند و تأکید می کند که آنچه در اختیار انسان قرار دارد، از سوی خداوند به او بخشیده شده است و با اراده اوست که این مالکیت، ادامه پیدا می کند و یا از انسان گرفته می شود: «حاکمیت آسمان ها و زمین و آنچه در آنهاست، از آنِ خداست و او بر همه چیز تواناست».1

2 . مالکیت اولیای الهی: خداوند، پس از این که خود را مالک همه چیز و همه کس معرّفی می کند، در درجه دوم، مالکیت را از آنِ فرستادگان ویژه و اولیای الهی ای که از سوی خود او برگزیده شده باشند، می داند و می فرماید: «پیامبر به مؤمنان، از خودشان، سزاوارتر است...»

3 . مالکیت فردی: هر چند اسلام، مالکیت را در درجه اوّل و دوم در اختیار خدا و اولیای خدا می داند، امّا در نهایت، در جامعه اسلامی، مالکیت فردی را به رسمیت می شناسد و حتّی با وضع قوانین و مقرّرات بسیار دقیق و سختگیرانه، از حقوق مردم در برابر متجاوزان دفاع می کند: «ای کسانی که ایمان آورده اید! اموال یکدیگر را به ناحق مخورید، مگر آن که تجارتی از روی رضایت، میان شما انجام گیرد...».3 امّا مالکیتی را که خداوند به رسمیت می شناسد، مانند مالکیت خصوصی بی حدّ و مرز در نظام سرمایه داری امروز نیست که از یک سو، سبب شود گروهی با انباشت ثروت، روز به روز، بر اموال خود بیفزایند و از سوی دیگر، گروهی در فقر و فلاکت، دست و پا بزنند و برای تهیه ساده ترین نیازهای زندگی خود، دچار مشکل شوند. برای این منظور، خداوند، علاوه بر وضع قوانینی چون پرداخت خمس4، زکات5، صدقه6 و قرض الحسنه،7 به توزیع عادلانه ثروت و مبارزه با احتکار و مال اندوزی، توجّه بسیار نموده است: «... و همه کسانی را که طلا و نقره می اندوزند و در راه خدا هزینه نمی کنند، به عذابی دردناک بشارت ده».8

بر این اساس، صاحبان ثروت، حق ندارند در زمانی که جامعه، گرفتار فقر و محرومیت است و بازار مسلمانان، به گردش ثروت آنها نیاز دارد، ثروت و دارایی خود را که محصول تلاش افراد جامعه بوده است، از جریان اقتصاد، خارج کنند، حتّی اگر حقوق واجب آنها (خمس و زکات و...) را هم پرداخت کرده باشند.

منابع : 1 . سوره مائده، ایه120.

2 . سوره احزاب، ایه6.

3 . سوره نساء، ایه 29.

4 . ر.ک: سوره انفال، ایه 41.

5 . ر.ک: سوره بقره، ایه110.

6 . ر.ک: سوره طلاق، ایه7.

7 . سوره بقره، ایه245.

8 . سوره توبه، ایه34.

جمعه 15/10/1391 - 15:49
امر به معروف و نهی از منکر

اسراف و سقوط اخلاقی

اسراف کاران برای تأمین هزینه های خود، به رذیلت های اخلاقی، همچون بخل و حرص و مفاسد اقتصادی مانند ربا، رشوه و اختلاس گرفتار می شوند. معمولاً اسراف با مصرف گرایی، رفاه زدگی و غرق شدن در لذات مادی و اتراف همرا است که خود منشأ بسیاری از مفاسد اخلاقی و اجتماعی است و در پاره ای از موارد، به انحراف های عقیدتی می انجامد. افزون بر آن، اسراف کاری عده ای در جامعه، به طور طبیعی بر دیگران تأثیر نامطلوب می گذارد و آنان را نیز به همین سمت و سو هدایت می کند.

اسراف و تبذیر، سقوط معنوی و دور شدن آدمی از مقام قرب الهی را در پی دارد. محرومیت اسراف کاران و تبذیر کنندگان از دوستی و هدایت خاص خدا و گمراهی و هم سانی با شیاطین، از پیامدهایی است که قرآن کریم به آن اشاره می کند.

در بیان قرآنی، تبذیر کنندگان، نعمت های الهی را کفران می کنند و مصرف آن را از مسیر اصلی و درست خود خارج می سازند. بر این اساس، آنان را برادران شیطان می داند. در نتیجه، یا اعمالشان همردیف کارهای شیطانی است و یا در دوزخ هم نشین شیطان خواهند بود.

زیاده روی در لذت های جسمانی، مجالی برای اندیشه در کمالات معنوی و انسانی و توجه به بعد روحی باقی نمی گذارد و راه را برای تهذیب اخلاقی می بندد. پرداختن به تجملات و کام جویی ها، همواره با ناشایستی های اخلاقی و رفتاری همچون فخر فروشی و خود برتربینی و بی بندوباری همراه خواهد بود. از این رو، قرآن کریم، مترفان را مفسد و فاسق معرفی می کند و هشدار می دهد:

«چون بخواهیم شهری را نابود سازیم، خوشگذرانانش را فرمان می دهیم تا در آن به انحراف [و فساد] بپردازند. در نتیجه، عذاب بر آن (شهر) لازم می شود. پس آن را (به تمامی) نابود می کنیم.

چهارشنبه 13/10/1391 - 13:38
امر به معروف و نهی از منکر

مفهوم و گستره معنایی این واژه در قرآن کریم، همان معنای لغوی آن است. راغب اصفهانی می گوید: «سَرَف» تجاوز از حد در هر کاری است که آدمی انجام می دهد». واژه «تبذیر» نیز، پراکنده ساختن و جدا کردن چیزی است که به تدریج در معنای مجازی نابود کردن و هدر دادن مال و در تعبیر عامیانه «ریخت و پاش» به کار رفته است.

بنابراین، اسراف معنای نزدیکی با تبذیر دارد؛ با این تفاوت که اسراف، بیشتر زیاده روی در مصرف است، ولی تبذیر، هدر دادن مال و اتلاف آن است. همچنین گستره اسراف، تمام افعال آدمی را در بر می گیرد، در حالی که گستره تبذیر، اختصاص به امور مالی دارد. هر چند در روایت ها گاهی در یک معنا هم به کار می روند.

تشخیص تبذیر به معنای هدر دادن و اتلاف ثروت و کالا دشوار نیست، ولی تشخیص اسراف به معنای تجاوز از حد و گذر از میانه روی و رسیدن به افراط گرایی دشوار است؛ زیرا باید حد معتبر و محکم در اسراف را با ملاک ها و معیارهایی سنجید.

چهارشنبه 13/10/1391 - 13:36
امر به معروف و نهی از منکر

موانع خوش بختی در قران چیست؟

 1 . نفس امّاره: میل سرکش و تحریک کننده آدمی ـ که همواره زبانه می کشد و انسان را به لذّت گرایی هر چه بیشتر فرا می خواند ـ، را شاید بتوان یکی از مهم ترین عوامل سقوط انسان به سوی بدفرجامی و تیره بختی دانست.

2 . جهل: از نظر قرآن، محال است که انسان عاقل، در گرداب گناه فرو رود و یا انسان جاهل (یعنی کسی که تعقّل نمی کند) بتواند راه خوش بختی را بپیماید.11بنا بر این، می بینیم که تکیه بر عقل در مسیر زندگی، یکی از عوامل خوش بختی است و دوری از آن، یکی از مهم ترین موانع برای رسیدن به خوش بختی.

3 . غفلت از خدا و آخرت: همان طور که اشتیاق برای به دست آوردن رضایت خداوند و کسب پاداش اُخروی، سعادت ساز است، غفلت از خدا و آخرت نیز مانعی برای رسیدن به خوش بختی به حساب می اید.

4 . دام های شیطان: زندگی، صحنه جنگی سخت، بین انسان و شیطان است؛ جنگی که سرانجام، یک پیروز دارد و یک مغلوب! پس آدمی اگر خواهان خوش بختی است، باید همیشه بیدار و هشیار باشد تا فریب شیطان را نخورد و در دام او گرفتار نیاید.

چهارشنبه 13/10/1391 - 13:27
دانستنی های علمی

پائولوکوئلیو بنیانگذار فرقه پائولوکوئلیو که در سال ۲۰۰۰م، به دعوت اقای خاتمی ومهاجرانی (مؤسسه‌ی گفت‌‌وگوی تمدن‌ها) به ایران آمدکیست؟
پائولو كوئلیو در سال ۱۹۴۷م، در برزیل، در خانواده‌ای متوسط به دنیا آمد. از هفده سالگی به بعد، به دلایل گوناگون، سه بار در بیمارستان روانی بستری شد. وی درباره‌ی علل بستری شدنش در بیمارستان روانی سه دلیل عمده را بیان می‌كند:
1. روحیه‌ی‌ سركشی و طغیان‌گری كه از كودكی داشت و معتقد بود كه باید «هر كاری دلش می‌خواهد، بكند».
2. اعتیاد افراطی به انواع مواد مخدر.[1]
3. همجنس‌بازی.[2]
مدت‌های مدیدی از داروهای اعصاب و روان استفاده می‌كرد و سپس به استفاده از مواد مخدر روی آورد. پیشینه‌ی اخلاقی و اجتماعی او بسیار منفی و تاریك است.
وی در تئاترهای ضداخلاقی و مستهجن نقش ایفا می‌كرد. با كمك یكی از دوستانش به نام «رائول سیكساس»، مجموعه داستان‌های كمدی سكسی به نام كرینگ¬ها (Kring-ha) را منتشر كرد. این مجموعه آن قدر مستهجن بود كه حكومت وقت برزیل آن را به حال فرهنگ عمومی مردم زیان‌آور دانست و رائول و كوئلیو را به دلیل انتشار آن زندانی كرد.


كوئلیو چندین بار تصمیم به خودكشی گرفت. در سال 1968م، در آغاز جنبش هیپی‌گری و جنبش‌های مبارزه‌ی انقلابی چریكی، به «ماركس»، «انگلس» و «چه‌گوارا» علاقه‌مند شد.[3] كوئلیو زندگی خانوادگی بسیار ناموفقی داشته و تاكنون سه بار ازدواج كرده است. هم‌اكنون، با سومین همسرش زندگی می‌كند،[4] هر چند از ارتباط آزاد با زنان و دختران دیگر نیز ابایی ندارد.
او خود را نخستین نویسنده‌ی غیرمسلمانی می‌نامد كه پس از انقلاب اسلامی به طور رسمی از ایران دیدار كرده است. با این كه در ایران قانون كپی‌رایت وجود ندارد، وی موفق شد حق‌التألیف آثار چاپ‌شده‌اش را در ایران دریافت كند و پس از آن به عنوان نخستین نویسنده‌ی غیرمسلمان، حق‌التألیف آثار چاپ‌شده‌اش را پیوسته بگیرد.


به اختصار می‌توان گفت كه اصول اندیشه‌ها و دیدگا‌ه‌هایی كه در لابه‌لای كتاب‌های كوئلیو مطرح شده‌اند، عبارت‌اند از اموری همچون «عنصر جنسیت»، « «لذت‌طلبی»، «تناسخ»، «پیامبری عشق»، «برهنگی و آزادی»، «نیایش به صورت رقص»، «عشق زمینی»، « «ترویج روسپی‌گری»، «تبلیغ پلورالیسم دینی و سلوكی و غیره
منابع: [ 1 ] . زندگی من، ص105.

[ 2 ] . همان، ص31.

[ 3 ] . اعترافات یک سالک، ص20.

[ 4 ] . همان، ص21-22.

شنبه 9/10/1391 - 12:19
اهل بیت
  امام صادق (ع): هنگامى كه امام حسین بوسیله شمشیر مضروب شد و قاتل آن حضرت سبقت گرفت كه سر مقدسش را جدا كند منادى از طرف پروردگار توانا از وسط عرش ندا در داد: اى امتى كه بعد از پیامبر خود ظلم و ستم كردید (و حسین را سر بریدید) خدا شما را براى ادراك روز عید قربان‏ و عید فطر موفق نكند.
منبع: كافی، ج:4، ص: 170
جمعه 8/10/1391 - 11:27
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته