• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 73
تعداد نظرات : 37
زمان آخرین مطلب : 4550روز قبل
حقوق

 

یکی دیگر از اصول حقوق اسلام اصل تساوی همه افراد جامعه در مقابل قانون است و افراد در مقابل قانون  همه با هم مساوی هستند و هیچ تفاوتی با هم ندارند.سخت گیری اسلام در ایم موضوع به حدی است که جزئیات رفتار قضات در خصوص نحوه برخورد با طرفین دعوا را به  دقت روشن کرده است .طبق دستورات اسلام قاضی در نشستن و نگاه کردن وامور دیگرحتی سلام کردن وگشاده رویی و..که در جریان رسیدگی پیش می اید باید اصل تساوی را رعایت کند ونمی تواند یکی از طرفین را بر دیگری ترجیح دهد وحتی باید به یک نسبت به هردو گشاده رویی کند.1



رعایت نزاکت قضایی


علاوه بر اینکه رعایت ادب و نزاکتدر برخورد با متهمین حق مسلم انان محسوب میشود بلکه رعایت احترام انان از اصول  نظام قضایی اسلام به شمار میرود قاضی نمی تواند با متهم  ( به هر نوع جرمی محکوم شده باشد)بی ادبانه برخورد کند و یا به او بی احترامی و تلخ گویی کند.


اصل منع تجسس(لاتجسسوا)


حریم زندگی شخصی مردم محترم است و جستجو وتحقیق در زندگی انها امری زشت وناپسند است.برای کشف وتعقیب در مورد یک جرم انتسابی به متهم هیچ گاه نمیتوان بدون دلیل به تفکیک زندگی شخصی اوپرداخت و از جزئیات پنهان او اطلاع حاصل کرد.


اما عمل جوامع اسلامی  نسبت به این اصول چیست؟


با این همه نکات گفته شده در مورد نظام حقوقی اسلام باید تصدیق داشت که میان دستورات حقوقی اسلام و عمل جوامع اسلامی تفاوت زیادی هست  این اختلاف انقدر زیاد است که اگر کسی با ایندستورات اسلامی اشنایی نداشته باشد خیال میکند که این رفتارهای غیر اسلامی  همان دستورات اسلام است.


برای نمونه هیچ کس تردید ندارد که اسلام در مورد گناهان ناموسی و عفتی (مثل زنا و...)نظر بر پرده پوشی و پنهان ماندن این گناهان دارد و حتی کسانی که به خیال تخفیف عذاب خداوند میامدند و اقرار میکردند مورد سرزنش و ملامت قرار میگرفتند و تشویق بر عدم اعتراف و به جای ان توصیه به استغفار و توبه می شدند. حال انکه در تاریخ جامعه اسلامی مکرر دیده ایم که صاحبان قدرت وحاکمان جوامع اسلامی گاه برای محکم کردن موقعیت خود به تجسس در زندگی خصوصی مردم پرداخته و با روش های شرم اوری که قطعا و یقینا  از لحاظ شرعی جایز نبوده است به اثبات اتهامات ناموسی پرداخته و از این رهگذر خود را حاری کننده حدود الهی نموده اند.


اورده اند که حجاج بن یوسف ثقفی از سوی عبد الملک مروان خلیفه اموی برای ایجاد خفقانو ساکت کردم مردم معترض همراه چند جلاد وارد کوفه شده و مستقیما به مسجد امد و مردم را فرا خواند .سپس بالای منبر اعلام کرد "هان ای مردم نه به کودکانتان رحم خواهم کرد و نه به پیرانتان و بی گناهان را به جای گنهکاران  مجازات خواهم کرد و به صرف سوئ ظن و اتهام تحویل جلادان حواهید شد.2


-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------


1:امام خمینی /تحریر الوسیله /کتاب القضاء


2:قواعد فقه /محقق داماد /ج4ص8

 http://velayatenoor.parsiblog.com/Posts/46/

 

شنبه 25/4/1390 - 20:35
اخلاق
http://farzandadam.persiangig.com/image/%D8%B2%D9%86%20%D9%88%20%D8%B4%D9%88%D9%87%D8%B1111.jpg/thumb
 
  یکی از نكاتی كه پدر و مادرها فراموش كردن اینه كه وقتی برای خلوت كردن خودشون ندارن به خاطر اینكه یا مشغله زیادی كه برای خودشون درست كردن یا اصلا به این مسئله توجه ندارن چون مادر با اومدن فرزندش توجهاتش رو از شوهرش خیلی كم كرده و همچنین پدر با اومدن بچه توجهاتش به فرزند معطوف شده و همدیگه رو فراموش كردن ، در نتیجه بعد از چند سال به همدیگه می گن چرا رابطه مون مثل اوایل زندگیمون نیست و چرا رابطه مون سردتر میشه ولی نمی دونن كه زن و شوهر فرصت های خلوت خودشون رو تباه كردن و فرصت توجه به همدیگه رو از بین بردن و رابطه زن و شوهری سرد شده ، اگه به آیه 59 و 60 سوره نور توجه كنید متوجه خواهید شد كه خداوند برای زن و شوهر سه وقت برای خلوتشون بیان كرده كه در این خلوت جای برای بچه هایی كه حتی خوب و بد رو می فهمند هم نیست پدر و مادرها فراموش كرده اند كه این خلوت كردن ها موجب میشه رابطه عاطفی بین زن و شوهر بیشتر بشه و وجود رابطه عاطفی بین پدر و مادر، كانون محبت برای فرزندان خواهد بود.(دو آیه رو با توجه كامل در انتهای مطلب بخونید)

نكات:

1. زن و شوهر به مسائل جنسی خودشون به خوبی توجه كنند كه یكی از اسباب استحكام خانواده داشتن یه رابطه جنسی صحیح و كامله.

2. زن و شوهر فراموش نكنند كه خداوند برای اونها سه وقت اختصاصی قرار داده كه باید این سه وقت رو به خودشون اختصاص بدهند و طعم زندگی بهتر رو بچشند(آقایان باید بدونند كه خانم ها در طول روز به صحبت كردن نیاز دارند، به قول بعضی از روانشناسا یك زن در طول روز نیاز داره كه 21000 كلمه در روز صحبت كنه و به نظر می رسه كه خداوند این اوقات اختصاصی رو بیان كرده كه این تتخلیه ی عاطفی صورت بگیره)

3. نكات مهم تربیتی:

الف) پدر و مادر نمی تونن با هر پوششی در مقابل فرزندانشون ظاهر بشن و اگه خواستن یه پوششی داشته باشن كه زن و شوهر از همدیگه لذت ببرن باید در خلوت باشه، یكی از عوامل انحرافات جنسی نوع پوشش مادران در مقابل پسران ممیزشون و نوع پوشش پدران در مقابل دختراانشون هستش(حِینَ تَضَعُونَ ثِیَابَكُم مِّنَ الظَّهِیرَةِ)

ب) فرزندان ما نباید متوجه رابطه های جنسی پدر و مادرشون بشن

ج) فرزندن رو باید آموزش داد كه برای ورود به خلوت پدر و مادر حتما باید اجازه گرفت تا هم زن و شوهر در كنار همدیگه آرامش داشته باشن و هم برای بچه ها بد آموزی نداشته باشه

یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لِیَسْتَْذِنكُمُ الَّذِینَ مَلَكَتْ أَیْمَانُكمُ‏ْ وَ الَّذِینَ لَمْ یَبْلُغُواْ الحُْلُمَ مِنكمُ‏ْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ  مِّن قَبْلِ صَلَوةِ الْفَجْرِ وَ  وَ مِن بَعْدِ صَلَوةِ الْعِشَاءِ  ثَلَاثُ عَوْرَاتٍ لَّكُمْ  لَیْسَ عَلَیْكمُ‏ْ وَ لَا عَلَیْهِمْ جُنَاحُ  بَعْدَهُنَّ  طَوَّافُونَ عَلَیْكمُ بَعْضُكُمْ عَلىَ‏ بَعْضٍ  كَذَالِكَ یُبَینِ‏ُّ اللَّهُ لَكُمُ الاَْیَاتِ  وَ اللَّهُ عَلِیمٌ حَكِیمٌ(58)

اى كسانى كه ایمان آورده‏اید! بردگان شما، و همچنین كودكانتان كه به حدّ بلوغ نرسیده‏اند، در سه وقت باید از شما اجازه بگیرند: پیش از نماز صبح، و نیمروز هنگامى كه لباسهاى (معمولى) خود را بیرون مى‏آورید، و بعد از نماز عشا این سه وقت خصوصى براى شماست امّا بعد از این سه وقت، گناهى بر شما و بر آنان نیست (كه بدون اذن وارد شوند) و بر گرد یكدیگر بگردید (و با صفا و صمیمیّت به یكدیگر خدمت نمایید). این گونه خداوند آیات را براى شما بیان مى‏كند، و خداوند دانا و حكیم است! (58)

وَ إِذَا بَلَغَ الْأَطْفَلُ مِنكُمُ الْحُلُمَ فَلْیَسْتَْذِنُواْ كَمَا اسْتَْذَنَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ  كَذَالِكَ یُبَینِ‏ُّ اللَّهُ لَكُمْ ءَایَتِهِ  وَ اللَّهُ عَلِیمٌ حَكِیمٌ(59)

و هنگامى كه اطفال شما به سنّ بلوغ رسند باید اجازه بگیرند، همان گونه كه اشخاصى كه پیش از آنان بودند اجازه مى‏گرفتند اینچنین خداوند آیاتش را براى شما بیان مى‏كند، و خدا دانا و حكیم است! (59)

(خانمها از این صفحه پرینت بگیرید تا همسرانتون هم بخونن)

 

 http://www.farzandadam.blogfa.com/post-98.aspx

شنبه 25/4/1390 - 19:23
اخلاق

 

 

هر کس به چیزی علاقمند است ، بعضی به مال و بعضی دیگر به جمال ، گروهی خواهان کمالند ولی جمعی طالب مقامند این گروه اخیر را جاه طلب می نامند .دوست دارند مردم همه به آنها احترام بگذارند از دیگران یک سر و گردن برتر باشند آخرین سخن ، سخن آنها باشد و کسی روی حرف آنها حرف نزند .

هر چند عقل و کفایت و درایت لازم را برای این امور نداشته باشند . این گونه افراد را جاه طلب و طالب اسم و آوازه و مقام می نامند این حقیقت رذیله سرچشمه بسیاری از مفاسد فردی و اجتماعی است .

خداوند در سوره قصص آیه 83 میفرماید:«تلک دار الآخره نجعلها للذین لایریدون علواً» در این آیه مربوط به قارون آمده است ، به عنوان دستور کلی می فرماید «آن سرای آخرت را تنها برای کسانی قرار می دهیم که قصد برتری جویی در زمین و فساد را ندارند و عاقبت نیک برای پرهیزگاران است .

آری عاقبت جاه طلبان مستکبر همان عاقبت قارون است که همه چیز خود را بر سر جاه طلبی و استکبار گذاشت و خشم خدا او را گرفت و به زندگی ننگینش پایان داد و برای همیشه مورد لعن و نفرین واقع گشت.

جالب اینکه در حدیثی از علی (ع) می خوانیم که به هنگام خلافت ظاهری شخصا در بازارها قدم میزد ، افراد گمشده را راهنمایی می کرد ، ضعیفان را کمک می نمود و از کنار فروشندگان و کسبه رد می شد و این آیه را برای آنها تلاوت می نمود: «تلک دار الآخره نجعلها للذین لایریدون علواً» و این آیه آیه را تفسیر می کرد به گونه ای که نه تنها شامل زمامداران می شد ، بلکه همه صاحبان قدرت شامل می شد.

بنابراین جاه طلبی اگر با صفات زشت دیگرهمچون کبر و غرور و تععصب و لجاجت توام شود آثار مرگباری در زندگی انشانها دارد و می تواند نه تنها یک فرد بلکه جامعهای را به سقوط بکشاند.

 

 

http://www.arshag.blogfa.com/post-64.aspx

شنبه 25/4/1390 - 8:29
عقاید و احکام

شبهه و پاسخ به آن (66)

  روایاتى كه زمان ظهور مهدى منتظر (امام دوازدهم شیعه) را توصیف مى كند، مطالبى بیان مى كند كه با عقل ما سازگار نیست از جمله: «یصیر للرجل منهم (اصحاب المهدى) قوة اربعین رجلا- لو قد قام قائمنا یجمع الیه شیعتنا من جمیع البلدان یملأ الارض عدلا كما ملئت ظلماً و جوراً»

جواب اجمالى:

امورى كه با عقل ناسازگارند امورى محال هستند و محال چند قسم مى باشد؛ عقلى و یا عادى و محال عقلى یا ذاتى است یا عرضى و غیرى. روایاتى كه در سؤال ذكر شده هیچیك از این اقسام محال نیستند.

جواب تفصیلى:

امورى كه با عقل ناسازگار است امور محالى هستند و محال یا عقلى است یا عادى و محال عقلى، یا ذاتى است یا عرضى و غیرى.

محال عقلى ذاتى آن است كه ذات شى‏ء اقتضاى محال بودن مى كند و عقل به مجرد تصورش حكم به امتناع آن مى كند مثل اجتماع نقیضین و تقدم شى‏ء على نفسه.

محال عقلى عرضى و غیرى آن است كه شى‏ء ذاتاً محال نیست ولى مستلزم محال است مثل صدور معلول واحد از دو علت مستقل. (1)

محال عادى آن است كه عادةً محال است مانند رفتن بر روى پشت بام بدون نردبان حال ببینیم روایاتى كه در سؤال ذكر شده اند امورى محال هستند تا با عقل ناسازگار باشند یا خیر محال نیستند.

روایت اول كه مى فرماید: «یصیر للرجل منهم (اصحاب المهدى (عج)) قوّة اربعین رجلا نه محال عقلى است و نه محال عادى، اما محال عقلى نیست زیرا نه ذات چنین چیزى محال است و نه مستلزم محال دیگرى است، چون منظور از قوه چهل مرد داشتن هر یك از اصحاب حضرت مهدى (عج) قدرت جسمانى نیست بلكه مقصود قدرت روحانى است كه از یقین قوى و ایمان كامل آنها نشأت مى گیرد، در قرآن كریم مى خوانیم: (كم من فئة قلیلة غلبت فئة كثیرة باذن الله والله مع الصابرین) (2) (چه بسیار گروههاى كوچكى كه به فرمان خدا بر گروههاى عظیمى پیروز شدند و خداوند با صابران است).

و یا در سوره انفال آیه 65 خطاب به پیامبر و یارانش مى فرماید: (یا ایها النبى حرّض المؤمنین على القتال ان یكن منكم عشرون صابرون یغلبوا مأتین وان یكن منكم مائةٌ یغلبوا الفاً من الذین كفروا بانّهم قوم لا یفقهون) (اى پیامبر مؤمنان را به جنگ (با دشمن) تشویق كن هرگاه بیست نفر با استقامت از شما باشند بر دویست نفر غلبه مى كنند و اگر صد نفر باشند بر هزار نفر از كسانى كه كافر شدند پیروز مى گردند چرا كه آنها گروهى هستند كه نمى فهمند) در این آیه شریف هر یك نفر در مقابل ده نفر حساب گردیده است. و سرّش این است كه مؤمنان در هر اقدامى كه مى كنند اقدامشان ناشى از ایمان به خداست و ایمان به خدا نیرویى است كه هیچ نیروى دیگرى معادل آن نبوده و در برابر آن تاب مقاومت نمى آورد، تجربه قطعى هم ثابت كرده كه افرادى كه به خاطر غرض مهمى ائتلاف مى كنند هر قدر عده شان كمتر باشد در مقابل رقبا و مزاحمتشان قوى تر مى باشند. (3)

دلیل بر اینكه منظور قوه و قدرت روحانى و ثبات قدم است توضیحى است كه در خود این روایت آمده توجه بفرمائید: «عن كتاب المحجّة عن ابى بصیر قال: قال جعفر الصادق رضى الله عنه ما كان قول لوط لقومه (لو انّ لى بكم قوّة او آوى الى ركن شدید) الّا تمنّیا لقوه القائم المهدى و شدة اصحابه وهم الركن الشدید فان الرجل منهم یعطى قوة اربعین رجلا وان قلب رجل منهم اشد من زبر الحدید لو مرّوا بالجبال الحدید لتد كدكت، لا یكفّون سیوفهم حتى یرضى الله عزّوجلّ» (4).

و اما محال عادى هم نیست زیرا تاریخ نشان داده است كه انسانهاى كامل و با ایمان قوى در نبردها قدرت فوق العاده و روحیه قوى یافته اند به عنوان نمونه حضرت امیرمؤمنان على (علیه السلام) در جنگ خیبر درِ قلعه خیبر، را از جاى كند و در اطراف قلعه، پل قرار داد و لشكر اسلام از بالاى پل وارد قلعه شده و پیروز گردیدند و هنگام بازگشت حضرت با دست راست درِ قلعه را گرفته و حدود چند ذراع آنرا پرتاب كرد در حالى كه بیست نفر با هم آن در را مى بستند و هنگامى كه آنرا پرتاب نمود هفتاد نفر از مسلمین به كمك هم آن را حمل و نقل كردند و خود حضرت فرمود: «والله ما قلعت باب خیبر بقوة جسمانیة ولكن قلعته بقوة ربّانیه» به خدا قسم در خیبر را با قدرت جسمانى از جا نكندم بلكه با قدرت و قوه الهى و ربانى آنرا از جاى كندم. (5)

اما روایت دوم كه مى فرماید: «واللّه لو قد قام قائماً یجمع اللّه الیه شیعتنا فى جمیع البلدان» این روایت از ابى الحسن الرضا (علیه السلام) است كه از وى سؤال شد مقصود از قول خداى تعالى كه فرموده: «اینما تكونوا یأت بكم اللّه جمیعاً» چیست؟ امام در جواب جمله فوق را فرمودند. كه ظاهراً منظور اشكال كننده از ناسازگار بودن این روایت با عقل این باشد كه چگونه ممكن است همه شیعیان نزد امام زمان (عج) جمع شوند. در توجیه این روایت دو احتمال وجود دارد و هیچكدام از این دو احتمال نه محال عقلى است و نه محال عادى.

احتمال اول: همانطور كه بعضى از مفسرین در ذیل آیه شریفه گفته اند مقصود اصحاب امام زمان (عج) است (6) كه سیصد و سیزده نفر مى باشند و جمع شدن آنها نزد امام امرى كاملا عادى و طبیعى مى باشد و هیچ بُعدى ندارد.

اتفاقاً در تأیید این احتمال روایات متعددى از ائمه اطهار (علیهم السلام) وجود دارد كه به عنوان نمونه به چند روایت اشاره مى كنیم:

1- عن ابى خالد الكابلى عن الامام الصادق رضى الله عنه فى قول اللّه عزوجلّ (فاستبقوا الخیرات اینما تكونوا یأت بكم اللّه جمیعاً) قال: یعنى اصحاب القائم الثلثمأة وبضع عشر وهم واللّه الامة المعدودة یجتمعون فى ساعة واحدة كضرع الخریف. (7) (ابى خالد از امام صادق (علیه السلام) نقل مى كند كه حضرت درباره این آیه كه مى فرماید: «فاستبقوا الخیرات اینما تكونوا یأت بكم اللّه جمیعاً) فرمودند منظور اصحاب قائم آل محمد (صلى الله علیه وآله وسلم) كه 313 نفر مى باشند است كه به خدا قسم ایشانند امت معدود و خداوند آنها را در یك ساعت جمع كند.

2- عن جابر عن ابى خالد عن ابى جعفر فى قوله تعالى (فاستبقوا الخیرات اینما تكونوا یأت بكم اللّه جمیعاً) قال: الخیرات الولایة، وقوله تعالى (اینما تكونوا یأت بكم اللّه جمیعاً) یعنى اصحاب القائم الثلثمأة وا لبضعة عشر رجلا» (8) (امام باقر (علیه السلام) فرمود: در آیه شریفه مقصود از «خیرات» ولایة است و مقصود از «اینما تكونوا یأت بكم اللّه جمیعاً» اصحاب حضرت قائم (عج) كه سیصد و سیزده مرد مى باشند است.

احتمال دوم: اگر مقصود از شیعتنا همه شیعیان باشد منظور این نباشد كه همه شیعیان در یك محل جمع شوند بلكه مقصود این باشد كه همه شیعیان متوجه آن حضرت خواهند شد و با او قیام خواهند كرد و او را یارى خواهند داد و یارى نمودن آن حضرت از ناحیه شیعیانش امرى كاملا عقلایى و عادى است.

و اما روایت سوم كه مى فرماید: «یملأ الأرض عدلا كما ملئت ظلماً و جوراً».

اولا این روایت مورد اتفاق علماى شیعه و سنى است و در حد تواتر مى باشد كه علاوه بر مشاهیر شیعه، علماء و دانشمندان اهل سنت هم آنرا در كتابهایشان نقل نموده اند، به عنوان نمونه چند نفر از علماى اهل سنت كه این روایت را نقل كرده اند را ذكر مى نمائیم: 1- حاكم در مستدرك، ج 6، ص 2. 465- سیوطى در درالمنثور، ج 6، ص 3. 58- متقى هندى، كنزالعمال، ج 14، ص 275، ح 4. 38708- قندوزى حنفى، ینابیع المودة، ص 431، باب 5. 72- ابن حجر، صواعق محرقه، ص 163، باب 11، فصل اول. 6- سویدى در سبائك الذهب، ص 78.

ثانیاً: این معنا وعده الهى است و خداوند به چیز محالى وعده نمى دهد زیرا وعده به چیز محال قبیح است و قبیح از حكیم تعالى صادر نمى شود. خداوند در قرآن مجید در آیات كریمه متعددى تشكیل یك حكومت جهانى اسلامى، بسط دین اسلام، غلبه آن بر كلیه ادیان، زمامداراى صلحاء در ارباب لیاقت را وعده فرموده است كه از آن جمله این آیات است:

 (وقاتلوهم حتى لا تكون فتنة و یكون الدینُ كلّه للّه) (9) «با كافران جهاد كنید تا در زمین فتنه و فسادى نماند و آیین همه دین خدا گردد» ملاحظه مى فرمائید كه فرموده تا فساد و فتنه در زمین نباشد و همه به دین خدا بگروند كه پر واضح است تاكنون چنین چیزى محقق نشده البته روزى محقق خواهد شد و آن روز زمان ظهور مصلحى هست كه همه جهانیان در انتظار او هستند.

 (ولقد كتبنا فى الزبور من بعد الذكر انّ الارض یرثها عبادى الصالحون) (10) «ما بعد از تورات در زبور نوشتیم كه البته بندگان نیكوكار من ملك زمین را وارث و متصرف خواهند شد) وقتى بندگان نیكوكار و صالح مالك همه زمین شوند كاملا واضح است كه به عدل رفتار خواهند كرد و زمین پر از عدل خواهد شد.

و از جمله این آیات است: آیه 33 توبه، آیه 28 فتح، آیه 32 توبه، آیه 8 صف و آیه 55 نور.

حاصل آنكه: هیچكدام از مطالبى كه در روایات مذكور آمده ناسازگارى با عقل سلیم ندارند و خداى قادر متعال كه بر هر چیزى قدرت دارد در همه امور منجى عالم بشریت و مصلح جهانى را یارى خواهد نمود.

--------------------------------------------------------------------------------

 (1)- آیة اللّه على مشكینى، اصطلاحات الاصول (نشر الهادى، چاپ 6، 1374) ص 79- 81).

 (2)- بقره: 249.

 (3)- علامه طباطبائى: المیزان، سید محمد باقر موسوى همدانى (انتشارات اسلامى) ج 9، ص 161 و 163.

 (4)- علامه قندوزى: ینابیع المودة، ص 424. ترجمه: «از كتاب المحجة نقل شده كه: ابى بصیر از امام صادق (علیه السلام) نقل كرده كه فرمودند: قول حضرت لوط به قومش كه فرمود: اگر در برابر شما قدرت و پناهگاه محكمى داشتیم ...، فقط آرزوى قدرت و نیروى امام مهدى (علیه السلام) و سخت كوشى و استوار بودن اصحاب آن حضرت بوده، و منظور از ركن شدید در آیه همان اصحاب امام مهدى (علیه السلام) است. پس هر یك از آنها به تنهایى قدرت چهل مرد را داراست و قلب هر یك از آنها از آهن محكم تر است و اگر به كوهى حمله كنند آن را از جا مى كنند و شمشیرهایشان را غلاف نخواهند كرد تا خدا راضى شود.»

 (5)- تاریخ ابن عساكر: ترجمه الامام على (علیه السلام)، ج 1، ص 156- 225. مناقب خوارزمى: ص 166.

 (6)- طبرسى: مجمع البیان، ج 1، ص 231.

 (7)- صافى گلپایگانى: منتخب الاثر (مؤسسة حضرت معصومه (س)، چاپ پانزدهم، 1419 ه- ق) ص 594 به نقل از ینابیع المودة.

 (8)- صافى گلپایگانى: منتخب الاثر، همان، ص 594 به نقل از روضة الكافى.

 (9)- انفال: 39.

 (10)- انبیاء: 105.

 

http://shakheshytan.blogfa.com/post-208.aspx

شنبه 25/4/1390 - 8:4
ازدواج و همسرداری

 

در دین مبین اسلام، صفاتی برای زن خوب، شمرده شده است. یکی از صفات مهم ، اطاعت پذیری زن از شوهرش می باشد.
البته در جامعه ما این اطاعت پذیری از سوی بعضی از زنان، کم کم رو به فراموشی سپرده می شود، و به جای اینکه زن از شوهر خود اطاعت کند، مرد این کار را انجام می دهد و زن در جایگاه مرد قرار گرفته است.

حال در اینجا سوال پیش می آید که اگر مرد اطاعت پذیر شود و از فرامین زنش پیروی کند و هر چه او می گوید بپذیرد چه اشکالی دارد؟
اطاعت پذیری  را که اسلام برای زن قرار داده است چگونه است؟
آیا شوهر هرگونه که می خواهد می تواند با زنش برخورد کند، چون که باید زن اطاعت کند؟

امیرالمومنین علی (علیه السلام) در مورد مردی که از زنش اطاعت کند اینگونه فرموده است:
شوهری که از همسرش اطاعت کند، خداوند او را از جانب صورت به طور واژگون وارد دوزخ می کند.

شخصی پرسید: این اطاعت که موجب چنین مجازاتی است کدام اطاعت است؟
امام علی (علیه السلام) فرمودند: اطاعتی (مجازات دارد) که زن از شوهر خود بخواهد، با لباس نازک به (مراکز پرجمعیت مانند) عروسی ها و مجالس ترحیم برود، و شوهرش هم، به او اجازه دهد و از سخن وی اطاعت کند. (1)

البته باید گفت که شوهر باید با همسر خود با ملایمت و مهربانی رفتار کند، و از این امر سو استفاده نکند و هر چیزی را، بر زن خود ظالمانه تحمیل نکند. اسلام دین آزادی و عدالت است که در چار چوب قوانین اسلامی، احکام و فرامین خود را برای بشریت ارائه داده است. (2)

 


1- برگرفته شده از روزنامه پرتو/ چهارشنبه 15 تیر 1390
2- محمد حسن براری

 

http://www.zanan.mihanblog.com/post/104

شنبه 25/4/1390 - 6:17
سياست

 


پدر :
در موج جدید بیداری اسلامی، امام خمینی (ره) و روحانیون همفکر ایشون ، تلاش كردن كه سیاست رو برمحور مرجعیت برگردونند.

محمد : اینجا بود كه طیف مذهبی جنبش دانشجویی وارد عمل شدن  و به تحقق این هدف کمک کردن، كه ما ادامه  دهنده ی راهشون هستیم!

پدر : بله محمدجان! در واقع برای تبیین این اندیشه، می تونیم از اصطلاحات "معنویت گرایی در سیاست" و "بازگشت به خویشتن انسانی مسلمان ایرانی" استفاده کنیم كه امام خمینی برای رسیدن به این هدف، به تقویت حوزه ی علمیّه پرداختن.1

مادر : بله! برای تحقق این هدف در قیام 15 خرداد به وضوح ثابت شد كه در واقع نوعی نمایش گرایش جدی تر روحانیون به فعالیت های سیاسی و تلاش برای تحقق اسلام سیاسی بود.
این قیام عملا ثابت كرد که بیداری اسلامی به جریان قدرتمندی تبدیل شده .

محمد : در این بازه زمانی بازاریان نیز با چرخش از ایدئولوژی ملی گرایانه ی دهه های قبل، به سوی ایدئولوژی اسلام سیاسی با هدایت مراجع و روحانیون روی آوردند که این رویکرد نوین از ویژگی های بیداری اسلامی دهه ی 50 است.

مریم : نکته ی قابل تأمل دیگر، سرعت بالای پیام رسانی و اطلاع رسانی در گستره ی جغرافیایی ایران و شرکت قشرهای مختلف مردم در آن بود.

پدر : در واقع از ویژگی های بیداری اسلامی به رهبری امام در این سال ها، می شه به تقویت اندیشه ی پیوند دین و سیاست، سازش ناپذیری با رژیم پهلوی، تثبیت اجتهاد سیاسی در حوزه های علمیه و تلفیق نظر و عمل در مبارزه با استبداد و استعمار اشاره کرد.

مادر : و این یعنی ، استکبار دوره ی جدید جهان را هدف قرار دادن.2

پدر : دقیقا این وقایع باعث ایجاد مهم ترین رخداد عظیم تاریخی بعد از حكومت 1500 ساله سلطنتی شد كه با كمی تأمل اصلا قابل باور نیست. و  اون هم  ، آغاز بحث حکومت اسلامی در( 1348ش)، با عنوان "ولایت فقیه" از طرف امام خمینی در نجف بود.3

محمد : اینطور بگین پدر جان كه اصلا شوخی نیست همچین حكومت سلطنتی نیز به تاریخ پیوست و این یعنی مایی كه عمری زود گذر داریم واقعا از حقیقت دور نشیم و نگذاریم در حال حاضر دین مان را راحت بدزدند كه من اعتقادم اینه از نون شب هم  واجب تره! واقعا از بس كه ما بی انصاف شده ایم. الان دیگه كسی واقعا درد دین نداره ! همه و همه درد خودشون را دارن و تازه جالب تر اینكه مقصر رو هم دین می دونند!
واقعا آیا می تونیم بگیم ندای امام حسین(علیه السلام) – هل من ناصر ینصرونی – درد خودش بود یا درد خونواده اش بود!؟
من نمی دونم چرا ما تاریخ را راحت فراموش می كنیم!در واقع تكرار تاریخ یعنی تكرار صحنه های تاریخ در قالبی دیگر، ای خدا به فریادم برس نشود زمان مردم كوفه تكرار شود و علی (علیه السلام) را تنها بگزاریم،نشود غیرت ما كمرنگ شود یا كاملا از بین برود دوباره اهل بیت پیامبر(علیهم السلام)در كوچه های كوفه غریب و تنها، حامی ولیشان علی (علیه السلام)شوند! مرد و مردونه قضاوت كنید و به من بگید ولایت فقیه آنجا نبود كه به فاطمه زهرا (سلام الله)می گویند شما دخت نبی(صلی الله علیه و آله) ،سرور ما هستید علی (علیه السلام)  را رها كنید تا ما حامی بی چون چرای شما باشیم كه در جواب فاطمه زهرا (سلام الله) نمی فرمایند علی (علیه السلام)  شوهر من است بلكه می گویند علی (علیه السلام)  ولی و رهبر من است هرگز از رهبرم تا آخرین نفس هایم دست نخواهم كشید كه با چه ملالت هایی كه اصلا قابل بیان نیستند تا اخرین نفس ایستادند و این یعنی ولایت داشتن یعنی از خود گذشتن ، یعنی ایستادن تا آخرین نفس ، یعنی اوج ایثار و از خود گذشتگی ،كه هر كسی آنرا درك نمی كند!؟

پدر : به نكات خیلی مهمی از تاریخ اشاره كردی كه واقعا نباید ساده از كنارشون  گذشت ! حتی امام خمینی (ره) در  جلساتی كه داشتن به اثبات و تبیین حکومت فقیهان و پیوند دین و سیاست و فراتر بودن ایدئولوژی نسبت به عبادت پرداختند و صاحب نظران را به مطالعه و بررسی در این زمینه توصیه كردند كه در نهایت باعث روشنگری و حرکت تازه ای در میان مبارزان ایرانی شد.3

مادر : در آخر بحثمون می تونیم بگیم كانال های مهم برای پیشبرد روند بیداری اسلامی در دهه های (40 و 50 ش) حوزه های علمیّه، مدارس علوم دینی و شبكه روحانیون مبارز تبلیغی بودند و مهم ترین و گسترده ترین حوزه، حوزه ی علمیه ی قم بود. از مؤسسات وابسته به حوزه ی علمیه ی قم، که در این عصر تأسیس و شروع به فعالیت کردند، می توان به مکتب اهل بیت علیه السّلام ، جامعه ی مدرسین حوزه ی علمیه ی قم و مؤسسه ی در راه حق اشاره کرد.

پدر : نكته پایانی این كه حركت شروع شده در پی در گذشت سید مصطفی خمینی به صورت جریانی مهار نشدنی در آمد و اسلام سیاسی و رهبری دینی،خیز نهایی را برای تشكیل حكومت اسلامی برداشت و سرانجام در بهمن 1357 پس از چندین دهه تكاپو و تدارك صبورانه،حكومت اسلامی با رهبری امام خمینی كه در اصل پایه های ولایت فقیه(یا ایها الذین آمنوا اطیعو الله و اطیعو الرسول و اولی الامر منكم ) دوباره شكل گرفت.4

منابع:
1. رسول جعفریان، جریان ها و سازمان های مذهبی – سیاسی ایران(سال های 1357-1320)، تهران، مؤسسه ی فرهنگی دانش و اندیشه ی معاصر، چ سوم،1380، ص22- 18
2. مرتضی
مطهری«احیاء فكر دینی»؛ ده گفتار(مجموعه مقالات)، تهران، صدرا، چ5، 1373، ص151-129؛ همو، احیاء تفكر اسلامی،تهران، دفتر انتشارات اسلامی،1361، ص14- 7؛جعفریان،پیشین، ص197 – 192


3. حمید روحانی، نهضت امام خمینی ج 2،تهران،مركز اسناد انقلاب اسلامی،1374،ص695 – 681
4. شهیدی دیگر از روحانیت، نجف، انتشارات روحانیون خارج از كشور، بی تا،ص 140- 126

 http://zendegisaz.mihanblog.com/post/67

جمعه 24/4/1390 - 18:36
اخلاق

 

خوشخویی ، خوشرویی یکی از عوامل اساسی جذب مردم به شمار می روند . انسان با حُسن خُلق و روی گشاده می تواند بذر محبت و دوستی را در سرزمین دلها بیفشاند و عواطف و احساسات انسانها را تسخیر کند.

برای کامیابی در معاشرت ، حُسن خُلق نخستین شرط است . هیچ صفتی نمی تواند به اندازه آن عواطف دیگران را بر انگیزد و این امری است ممکن و شدنی برای همگان .

رسول خدا (ص) می فرماید: شما که نمی توانید با ثروت خود دل همه مردم را به دست آورید پس با روی باز و حُسن خُلق با آنان بر خورد کنید.

راز محبوبیت در گِرو خوش خُلقی است آنکه در رفتارش با دیگران خوش برخورد است همچون آهن ربایی است که فلز وجود انسانها را به سوی خود می کشاند .

خداوند در سوره آل عمران آیه 158 با روشنی می فرماید : به خاطر رحمت الهی است که نسبت به مردم نرمخو شده ای که اگر خشن و سنگدل بودی ، از اطراف تو پراکنده می شدند.

حسن خلق و رفتار نیک پیامبر (ص) زمینه ای شد برای نفوذ کلام و پیامش در دلها. و آغوش محبت خود را به روی همگان می گشود و همه را مورد لطف و عنایت خویش قرار می داد از این جهت ، یکی از عوامل پیشرفت اسلام در آغاز کار، اخلاق نیکو و رفتار انسانی آن حضرت شمرده اند.

پیامبر رحمت و عطوفت (ص) آنقدر خوش خلقی و مهربانی از خود نشان می داد که خداوند در قرآن مجید اخلاق نیک او را ستود و از آن به عظمت یاد کرد: « اِنّکَ لَعلی خُلق عَظیم»

 

http://www.arshag.blogfa.com/post-65.aspx

جمعه 24/4/1390 - 13:38
فلسفه و عرفان

 

قران مقدس هدف ار این حوادث وبلاها را تنبیه وبیداری انسانهای غافل می داند ومی فرمایدـ«ظهر الفاد والبر والبحر بما کسبت ایدی الناس لیذقهم بعض الذی عملوا»1فساد، در خشکی ودریا به سبب کارهی که مردم انجام دادند ،اشکار شده است خداوند می خواهد نتیجه بعضی از اعمالشان را به انان بچشاند  بر این اساس حوادث دردناک برای انسان غافل، لطف الهی محسوب می شود چه اینکه شاید این گونه حوادث انسان غافل وگناهکار را بیدار کند وبه سوی حق باز گرداند مثلآ از این جهت که دنیای امروز مبتلا به فحشا وفساد است خداوند انسانها را هم به مرض خطر ناک «ایدز» مبتلا می کند تا شاید این بشر از ناسپاسی و فراموش کار با عذاب و جوادث تلخ از خواب غفلت بیدار شود
هر چه گناه بروز باشد مرض ان هم نیز بروز است در زمان حضرت موسی (ع)لشکر موسی (ع)جلوی چشم  همدیگر زنا می کردند خداوند مرض طاعون را فرستاد تا جای که هفتاد هزار نفر مردند امروز گناه روز منکرات وفساد اخلاقی است خداوند هم مرض به روز ایدز به سراغ انان فرستاده است تا تذکر وتلنگر برای بیداری افراد جامعه باشد.
 به این مثال خوب دقت کنید


گاهی سوار اتومبیل شخصی خود شده و راه طولانی را در اتوبان طی مکنید جاده هر قدر صاف تر باشد و موانعی در کار نباشد موجب خواب الودگی می شود وان نیز، گاهآ خسارتها جبران ناپذیری را به دنبال دارد مثل تصادفات وخارج شدن از جاده که بر اثر خواب الودگی راننده بوجود می اید اما وقتی خیابان دارای سرعت گیر و یا دست انداز باشد شما با کوچکترین لرزه اتومبیل خوابتان می پرد پس برای بیداری وجلوگیری از خطر تصادف لازم است چنین دست اندازهای ایجاد شود تا سبب بیداری وهوشیاری راننده گردد دست اندازهای جاده زندگی بشر –بشری که در خواب غفلت فرو رفته است نیز همین فلسه را دارد چه اینکه اگر به خواب رود ودست اندازی نباشد در پرتگاه سقوط می کنند ولی با وجود دست انداز اگر چه نتحمل ناراحتی می شود ولی موجب بیداری ونجات او از سقوط می گردد2
پی نوشت :
1-سوره روم ایه 41
2-پرسش .پاسخ های بروز  ص 

 

http://kalamenuor.mihanblog.com/post/41

جمعه 24/4/1390 - 11:43
اخبار

بسمه تعالی

حدود یه ماه پیش دربی بی سی فارسی بحثی پیرامون آزادی مطرح کرده بودند ودر موردش صحبت می کردند.نکته ای که برآن تاکید داشتند این بود که در اسلام آزادی بیان وجود ندارد ویااینکه هرکس میتواند ازطریق آزادی بیان حتی از خدا هم انتقاد کند.

موردی که به صورت مشخص از اون نامبرده شد جریان سلمان رشدی وکتاب آیات شیطانی بود که اقای عبدی بر این نکته تاکید داشت که چرا باید چنین شخصی را مرتد دانست وحکم اعدام برایش تعیین کرد؟ چرا در مقابل افکارغلط او بصورت فرهنگی کارنشود مثلا کتاب نوشته شود ویا سخنرانی شود؟وچندین سوال مشابه دیگر که در ظاهر بسیار شیرین وجذاب وعوام فریب می باشد .

باید توجه داشت که حرکت فرهنگی وجوابگویی منطقی به شبهات راهی است که خود اسلام برآن تاکید دارد و کسانی را که در مقابل ایات الهی قرار میگیرند را دعوت به اوردن دلیل وبرهان میکند که از راه منطقی وعقلی با انان بحث کندوسیره خود پیامبر واهل بیت ایشان برهمین منوال بود.

 پروردگار عالم در قرآن میفرماید : ( بی تردید کسانی که پس از روشن شدن هدایت برای آنان – به همان عقاید باطل وکردار ناپسند – برگشتند – ودست از پیامبر وقرآن برداشتند – شیطان زشتی هایشان را در نظرشان آراست وآنان را در آرزوهای دور ودراز انداخت ) سوره محمد / آیه 25

کسی که بعد از مسلمان شدنش از اسلام رویگردان شود به عنوان مرتد خوانده می شود ومحرز شدن ارتدادش واینکه چه کسی حق دارد حکم ارتداد دهد وحکمش را جاری کند جای بحث است.

افرادی مرتد محسوب می شوند که با ( آگاهی کامل) اسلام آورده باشند وبه هنگام ترک اسلام نیز با آگاهی کامل وبدون داشتن شبهه ، تردید وسوال علمی ، از اسلام روی گردانند. براین اساس فردی که به صرف پیش آمدن سوال وشبهه وبدون تحقیق کامل وآگاهی لازم به اسلام پشت میکند ، این فرد در واقع مرتد نیست وشرایط لازم برای ارتداد را واجد نمی باشد.

پس اولا هرکسی به محض اعلان وابراز ترک اسلام مرتد خوانده نمی شود وثانیا باید گفت که مرجع تشخیص مرتدبودن یا نبودن چنین فردی ، حاکم شرع (مجتهد جامع الشرایط یانماینده منصوب ازجانب او) ویا محکمه قضایی صلاحیت دار است.

ثالثا حاکم شرع یا محکمه صلاحیت دار، دووظیفه دارد :

1-در مرحله نخست ، تشخیص شبهه علمی یا لجاجت عملی وقضاوت در این مورد.

2- در مرحله بعدی ودر صورتی که مشکل علمی نداشتن فرد مورد نظر اطمینان یافت واورا مصرّ بر لجاجت ومخالفت عملی با نظام فرهنگی موجود در جامعه اسلامی دید ، حکم ارتداد را در مورد او به اجرا در می آورد.

از اینرو چون سلمان رشدی خود را مسلمان می نامید وخود را در ردیف اشخاص روشنفکرمی دانست ( نه عوام وبی سواد ) وهمچنین پس از قبول اسلام این مزخرفات را نوشته وبه خدا وپیامبر نسبت داده بود حکم ارتداد در موردش داده شد .

 

http://www.manzelat.mihanblog.com/

جمعه 24/4/1390 - 10:45
اخبار

 

تحریف مهدویت درقالب رمان مهدیکس

کتاب علمی ـ تخیلی کتاب «مهدیکس»، (mehdix) از نویسنده جوانی به نام «تورگان گولر» و در یکی از انتشارات معروف ملی به نام «پوپولی» به چاپ رسیده است.نویسنده کتاب، تکنسین کامپیوتر بوده و نکته جالب آن‌که این کتاب در مدت سه ماه، به چاپ شانزدهم رسیده است.

بی‌شک تنها دلیل آن، موضوع کتاب است که انتظار توده‌های عظیم مسلمانان ترکیه را برای ظهور حضرت مهدی(عج) و برپایی عدالت در جهان و بازگشت به خویشتن و به دست آوردن شکوه معنوی و مادی گذشته‌ها و... برآورده می‌کند و همچنین احساسات ملی ضدآمریکایی ضدصهیونیستی ترک‌های مسلمان را نوازش می‌دهد.

از این نگاه، کتاب جالب بوده و به همین علت، رکورد فروش را شکسته است... اما در این کتاب، مسئله مهدویت و ظهور، کاملا منحرف شده است، به گونه‌ای که یک ژنرال لائیک ترکیه‌ای، جانشین مهدی موعود(عج) می‌شود!

 

خلاصه‌ای از این کتاب 236 صفحه‌ای را با هم مرور می‌کنیم:

رویدادهای این رمان علمی ـ تخیلی در استانبول و به محوریت مسجد معروف «ایاصوفیه» می‌گذرد؛ ایاصوفیه همان معبد 1700 ساله جهان مسیحیت و نگین امپراتوری رم شرقی بوده است که در سال 1453 میلادی به دست ترک‌های مسلمان عثمانی، از کلیسا به مسجد تبدیل شد و تا تأسیس جمهوریت به عنوان بزرگ‌ترین و مهمترین مسجد سرزمین عثمانی بود و برای اروپای مسیحی نیز این معبد عظیم به عنوان یک جایگاه استراتژیکی مذهبی، مفهوم و معنای خود را همیشه حفظ کرد. به همین دلیل، پس از تأسیس جمهوریت به دست «کمال آتاتورک»، این مکان حساس برای رضایت اروپای مسیحی از مسجد به موزه تبدیل شد.

برای ترک‌های مسلمان و ملی‌خواه، این یک شکست بزرگ و تحویل دادن سنگر به دشمن کافر به شمار می‌رفت و هنوز نیز حسرت خواندن نماز در آن مکان، بر دل

 

نوادگان عثمانی سنگینی می‌کند... .

قهرمان این رمان، یک ژنرال است؛ یک ارتشبد با چشمان آبی و موهای طلایی (شبیه آتاتورک) فرمانده ستاد مشترک ترکیه.
زمان، سال 2019 است؛ یعنی زمانی که قوم یهود و مسیحی، جنگ آرماگدون را پیش‌بینی کرده‌اند!!

فرمانده ستاد مشترک ترکیه با دیدن خوابی منقلب می‌شود و در پنجاه سالگی، نخستین نماز صبح را با نگرانی و تشویش به جای می‌آورد.

او به عنوان مهدی موعود انتخاب شده است؛ این انتخاب با یک خواب شروع می‌شود و با الهام تقویت شده و با ارتباط‌هایی از طریق اینترنت و تلفن به کمال می‌رسد و وی مأمور می‌شود تا «دجال» را از بین ببرد.

این «دجال» کیست؟

ژنرال ترک از اینترنت کمک می‌گیرد و کامپیوتر وی به طور غیرعادی او را هدایت کرده و سخنان پیامبر اسلام(ص) را در مورد دجال به وی منتقل می‌کند؛ دجال، بزرگ‌ترین فتنه بشریت است که در جایی بین شام و عراق ظهور کرده و دنیا را به فساد خواهد کشید. وی ادعای ربوبیت کرده و همگان را منحرف می‌کند. او یک چشم دارد و بر پیشانی‌اش کلمه «کافر» نوشته شده است. او بهشت را دوزخ و دوزخ را بهشت می‌نمایاند...

ژنرال متقاعد می‌شود که دجال یک دولت است و یک نظام بزرگ حکومتی است و کور بودن یکی از چشمان وی نیز به معنای نگرش تک‌بعدی ماده‌پرستی تفسیر می‌شود.

کامپیوتر به وی این پیام را می‌دهد: مستضعفان جهان در انتظار تو‌اند! دجال را بکش!

ژنرال ترک‌ بنا بر رهنمودهای کامپیوتر خود، به دنبال عصای حضرت موسی می‌‌گردد. این عصا و صندوق سکینه برای قوم یهود، ارزش فوق‌العاده‌ای دارد و دارنده آن می‌تواند با دجال مقابله کرده و او را بکشد.

ژنرال ترک این عصا را با رهنمودهای کامپیوتر در یکی از شهرهای ترکیه (انتاکیه) پیدا کرده و به دست می‌آورد.
تنها کمک وی، رهنمودهای مرموز کامپیوتر و آجودان مخصوص اوست.

در سال 2020 میلادی، دولت‌های اروپایی بار دیگر از ترکیه می‌خواهند که برای عضویت در اتحادیه اروپا، ایاصوفیه را تبدیل به کلیسا کند. ژنرال ترک از این درخواست ناراحت شده، برای مقابله به آنان، دستور تبدیل ایاصوفیه به مسجد را می‌دهد و این یعنی اعلام جنگ به همه دولت‌های اروپایی و آمریکایی.

در اینجا نویسنده رمان، از سی نفر خائن یاد می‌کند که جلسات محرمانه تشکیل داده و از جانب یهود و مسیح دستور می‌گیرند که بسیاری از آنان، از سردمداران کشور ترکیه هستند.

کامپیوتر وی، ژنرال را از جلسات آنان آگاه ساخته و آنان را به ژنرال معرفی و ژنرال نیز با کمک نخست‌وزیر، همگی را دستگیر می‌کند.
در این هنگام، همه رسانه‌های جهان به ترکیه حمله کرده و دو کشور آمریکا و اسرائیل، ژنرال ترک را تهدید می‌کنند تا از تبدیل ایاصوفیه به مسجد خودداری کند، اما وی در این کار، مصمم است، به همین دلیل، دولت‌های غرب، ترکیه را وارد بحران‌های اقتصادی می‌کنند و از طرفی مسلمانان کشورهای اسلامی از ترکیه حمایت می‌کنند و بیداری هیجان‌انگیزی در کشورهای مسلمان آغاز می‌شود.
روز 19 آگوست 2020 با شرکت فرمانده ستاد مشترک ترکیه و رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر در ایاصوفیه نمازجمعه برپا می‌شود. بدین ترتیب، ترکیه دگرگون و الگوی تمام کشورهای اسلامی می‌شود.

کشورهای غربی و در رأس آنها آمریکا و اسرائیل، ترکیه را تحریم می‌کنند که به دنبال آن، اقتصاد ترکیه فلج می‌شود، اما پاکستان، مالزی و دیگر کشورهای اسلامی به ترکیه کمک مالی می‌کنند. عربستان سعودی در اثر فشار مردم خود مجبور به تعطیل کردن پایگاه‌های نظامی آمریکا در کشورش می‌شود.

آمریکا تصمیم می‌گیرد با ترکیه بجنگد. اسرائیل نیز در کنار آمریکا قرار می‌گیرد و در این هنگام ایران از ترکیه حمایت می‌کند و دو فروند از موشک‌های هسته‌ایش را به سوی اسرائیل نشانه گرفته و آماده شلیک می‌کند. به این ترتیب، این‌گونه حمایت جانانه ایران نقشه‌‌های آمریکا و اسرائیل را به هم می‌زند و آنان از حمله به ترکیه منصرف می‌شوند.

در این میان، جاسوس‌‌های مسیحی و یهودی در داخل ترکیه، دست به خرابکاری‌هایی می‌زنند و آمریکا، یکی از ناوگان‌های جنگی خود را عازم آب‌های این کشور می‌کند. ناوگان‌های انگلیس، فرانسه، آلمان و یونان نیز در آب‌های ترکیه لنگر می‌اندازند.
در یک برنامه تلویزیونی، آمریکاییان و اسرائیلی‌ها با دیدن عصای حضرت موسی در دستان ژنرال ترک، تصمیم به کشتن وی می‌گیرند، اما موفق نمی‌شوند، زیرا ژنرال مهدی با کامپیوتر خود از توطئه آنان آگاه می‌شود.

نیروهای غربی به فرماندهی اسرائیل، استانبول را محاصره کرده و قصد بازپس‌گیری ایاصوفیه را از ترک‌ها دارند، اما از کشورهای مسلمان اعتراض‌ها بلند شده و مردم این کشورها از دولت‌های خود می‌خواهند تا به ترکیه کمک کنند.
در هنگامی که موشک‌های ناوگان‌های آمریکایی، آماده شلیک به استانبول می‌شوند، این بار نیز ایران از ترکیه حمایت کرده و رئیس‌جمهور ایران در مصاحبه‌ای مطبوعاتی اعلام می‌کند: در صورت حمله آمریکا به استانبول ایران نیز اسرائیل را با موشک خواهد زد. اسرائیل نیز وارد معرکه شده و تهدید به استفاده از سلاح‌های هسته‌ای می‌کند.

ژنرال ترک نگران درگیری با قدرت بزرگ آمریکا و غرب است، اما ناگهان با کمک عصای موسی در آن سوی اقیانوس؛ یعنی آمریکا زلزله بزرگی به وجود می‌آورد. آمریکا از درون فرو می‌پاشد و احساسات ضدیهود در بین آمریکایی‌ها اوج می‌گیرد. در این میان اسرائیل برای کشتن ژنرال مهدی و به دست آوردن عصای موسی، چندین بار دست به عملیات‌های تروریستی می‌زند، اما به علت کمک عصای موسی به ژنرال موفق نمی‌شود.

یهودیان آمریکا و اروپا از ترس جان، به اسرائیل پناه می‌برند و اسرائیل نیز برای کسب موقعیت مذهبی و سیاسی در اذهان قوم یهود، تصمیم به تخریب مسجدالاقصی می‌گیرد و ژنرال مهدی را تهدید می‌کند عصای موسی را به اسرائیل بدهد، چرا که در غیر این صورت، اسرائیل کعبه را بمباران خواهد کرد، اما ژنرال مهدی نمی‌ترسد و به مکه رفته و در آنجا نماز می‌گزارد. اسرائیل می‌کوشد، هواپیمای ژنرال مهدی را سرنگون کند اما موفق نمی‌شود، زیرا عصای موسی در دستان ژنرال مهدی است و مهدی موعود مسلمانان شده است. در این هنگام نیز رئیس‌جمهور ایران از ژنرال مهدی و از کشور ترکیه حمایت کرده، اسرائیل را تهدید به حملات موشکی می‌کند.سپس اسرائیل، تصمیم حمله به ایران را بررسی می‌کند، اما راه به جایی نمی‌برد، زیرا ایران دیگر تبدیل به یک قدرت هسته‌ای شده است. به این ترتیب، اسرائیل، مسجدالاقصی را خراب می‌کند و این خشم جهان اسلام و حتی مسیحیان کاتولیک را برانگیخته و پاپ، خواهان خروج اسرائیل از سرزمین‌های اشغالی می‌شود.

اسرائیل می‌‌خواهد به ایران حمله کند، اما این بار نیز منصرف می‌شود، زیرا ایران دارای موشک «ملا ـ 3» با برد 700 کیلومتر است و جنگ با ایران برای اسرائیل خودکشی به شمار می‌رود.ایران برای حمایت بیشتر از ژنرال مهدی، پنج فروند از موشک‌های «ملا ـ 3» را به ترکیه می‌فرستد و در اسانبول مستقر می‌کند. پاکستان نیز سه فروند موشک هسته‌ای می‌فرستد. «مهدیکس» ‌نگران جنگ است، اما با رهنمودهای غیبی، متوجه حقیقت کشته شدن نمرود به وسیله مگس کوچک می‌شود. او نیز با کمک کامپیوتر خود ویروسی را فعال کرده و همه سیستم‌های الکترونیکی صهیون را بر هم می‌زند.

در پایان، مهدیکس پیروز شده و صهیون را وادار می‌کند تا مسجدالاقصی را بار دیگر بسازد. پس از اتمام مسجدالاقصی، صهیون را می‌کشد و سرزمین‌های اشغالی به صاحبان اصلی خود؛ یعنی فلسطینیان بازگردانده می‌شود و سربازان اسرائیلی به همراه یهودیان افراطی، سوار بر کشتی شده به آمریکا فرستاده می‌شوند و مهدیکس با پیروزی تمام به ترکیه بازمی‌گردد.
در پایان، مهدیکس با وظیفه مهم دیگری عازم مأموریت می‌شود.

http://www.haqiqat.mihanblog.com/post/114

پنج شنبه 23/4/1390 - 8:28
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته