• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 102
تعداد نظرات : 70
زمان آخرین مطلب : 2968روز قبل
خواستگاری و نامزدی

 آورده اند که نوشیروان عادل را در شکارگاهی صید کباب کردند و نمک نبود. غلامی به روستا رفت تا نمک آرد. نوشیروان گفت: نمک به قیمت بستان تا رسمی نشود و ده خراب نگردد. گفتند ازین قدر چه خلل آید؟ گفت: بنیاد ظلم در جهان اول اندکی بوده است هرکه آمد بر او مزیدی کرده تا بدین غایت رسیده.

اگر ز باغ رعیت ملك خورد سیبى

 برآورند غلامان او درخت از بیخ

 به پنج بیضه كه سلطان ستم روا دارد

 زنند لشكریانش هزار مرغ به سیخ

کلستان سعدی

چهارشنبه 10/4/1388 - 1:14
دانستنی های علمی

مردى ، حكیمى را دشنام داد. حكیم تغافل كرد. مرد گفت : منظور من تویى و حكیم گفت : و چنین است كه از تو چشم پوشیدم .
و گفته اند: زبان عاقل در پس دل اوست و دل نادان ، در پس ‍ زبانش

کشکول شیخ بهایی

چهارشنبه 10/4/1388 - 1:10
فلسفه و عرفان

دل خوش بودم كه گاهى گریه سوزناك داشتم و دانه هاى اشك آتشین مى ریختم ، ولى این فیض هم از من بریده شد كه بیم زوال بصر است و امور مهمى كه در آنها امتثال فرمان تو است در نظر؛ ولى بارالها! عاشق نگرید چه كند و بنده فرمان نبرد چه كند.

علامه حسن زاده آملی

چهارشنبه 10/4/1388 - 1:0
دعا و زیارت
امام صادق (ع ) براى حفص بن غیاث حكایت فرمودند كه : روزى ابلیس بر حضرت یحیى (ع ) ظاهر شد در حالى كه ریسمان هاى فراوانى به گردنش آویخته بود؛ حضرت یحیى (ع ) پرسید: این ریسمان ها چیست ؟ ابلیس گفت : اینها شهوات و خواسته هاى نفسانى بنى آدم است كه با آنها گرفتارشان مى كنم . حضرت یحیى (ع ) پرسید: آیا چیزى از ریسمان ها هم براى من هست ؟ ابلیس گفت : بعضى اوقات پرخورى كرده اى و تو را از نماز و یاد خدا غافل كرده ام . حضرت یحیى (ع ) فرمود: به خدا قسم ، از این به بعد هیچ گاه شكمم را از غذا سیر نخواهم كرد. ابلیس گفت : به خدا قسم ، من هم از این به بعد هیچ مسلمان موحدى را نصیحت نمى كنم . امام صادق (ع ) در پایان این ماجرا فرمود: اى حفص ! به خدا قسم ، بر جعفر و آل جعفر لازم است هیچ گاه شكم شان را از غذا پر نكنند. به خدا قسم ، بر جعفر و آل جعفر لازم است هیچ گاه براى دنیا كار نكنند!
 از کتاب پندهاى حكیمانه علامه حسن زاده آملى
دوشنبه 8/4/1388 - 2:6
دعا و زیارت

على بن حسین - زین العابدین - (ع ) بدین دعا، در دل شب ، خدا را مى خواند. خدایا! ستارگان آسمانت فرو مرده اند و دیدگان مردم در خوابست و صداى بندگانت به خاموشى گراییده است و از جانوران نیز فریادى بر نمى آید. پادشاهان ، درهاى كاخ ‌ها بر خویش بسته اند و پاسبانان پیرامون آنها پاس مى دارند و نیاز كسى از درگاه آنان برآورده نمى شود. و هیچكس از آنان بهره اى نمى یابد.
پروردگارا! اینك ! تویى كه زنده و پایدارى . نه ترا غنودنى ست و نه خوابى و به چیزى نیز سرگرم نمى شوى . و درهاى آسمانت بر آنان كه ترا مى خوانند گشوده است و گنجینه هاى بخشش و رحمت تو باز است و به آنان كه ترا مى خوانند، بى هیچ دریغى بهره مى رسانى .
خدایا! تو آن بخشنده اى هستى كه هیچ خواهنده با ایمانى را از در نمى رانى و خود را از هیچیك آنان پنهان نمى دارى . به بزرگواریت سوگند! كه آنى نیازمندى آنان را از یاد نمى برى و كسى جز تو نیاز آنان را بر نمى آورد.
خداى من ! مرا مى بینى و از ماندن من و بینوائیم در پیشگاه خویش آگاهى . راز درون مرا مى دانى و از آن چه در دلم مى گذرد، با خبرى . و دانى كه چه چیز در دنیا و آخرت ، مرا سودمند افتد.
خداى من ! یاد مرگ و بیم نخستین شب گور و ایستادن در پیشگاه تو، خوردن و آشامیدن را بر من تیره مى دارد و تندى بیم تو، آب دهانم را مى خشكاند و مرا از خوابگاه بر مى انگیزد. و چگونه آرام گیرد؟ آن كه از بیدارى فرشته مرگ در بلنداى روز و شب آگاهست .
بلكه خردمند چگونه آرام گیرد؟ و داند كه فرشته مرگ همواره بیدارست و در كمین كه جان او را در هر لحظه اى از شب و روز بستاند.
آنگاه ، امام سر به سجده مى گذاشت و رخسار خویش به خاك مى نهاد و مى گفت : از تو مى خواهم كه مرا از آرامش جان دادن بهره مند سازى و از گناهم چشم بپوشى تا آنگاه كه به ملاقاتت بشتابم

دوشنبه 8/4/1388 - 1:56
فلسفه و عرفان

جملگی در حکم سه پروانه ایم

در جهان عاشقان افسانه ایم 

اولی خود را به شمع نزدیک کرد 

گفت: آی ، من یافتم معنای عشق

دومی نزدیک شعله بال زد 

گفت: حال ، من سوختم در سوز عشق

سومی خود داخل آتش فکند

آری آری این بود معنای عشق

 

شنبه 10/12/1387 - 11:17
خانواده

دیروز ، خدا همراهمان بود ، امروز تلفن همراه....

دیروز،پلاکها آدرسی از بهشت ...، امروز ، همه ی آدرس ها گم .

دیروز، زنده باد بسیجی ، بی حجاب محتاج نگاه دیگران است ، امروز ، نگاه ، زاده ی علاقه است ، حجاب کیلو چند ؟!

دیروز،آب و آیینه و قرآن ، خدانگهدار ، امروز ، گودنایت ، بای بای .

دیروز، کربلای1 ، کربلای2 ، کربلای5 ، امروز 50 میلیارد باد هوا ، خیالی نیست .

دیروز ، ماشین اداره ، بیت المال . امروز ، ماشین اداره مال البیت .

دیروز ، سلام بر چشمان شیشه ای ، امروز ، یک میلیون جراحی بینی ، لنز های رنگی .

دیروز ،سفر به چزابه ، از کرخه تا راین ، بوی پیراهن یوسف ، امروز ، توکیو بدون توقف .

دیروز ، غروب جمعه انتظار ... امروز ، غروب شد باز خیالت به سرم زد .

دیروز ، عشق ، ایثار ، فداکاری ، امروز ، بی خیال بابا بیا پارتی .

و امروز هنوز لبخند های بسیجی ما را به فردا امیدوار کرده است .

مجله معارف اسلامی

پنج شنبه 8/12/1387 - 2:11
شهدا و دفاع مقدس
ام وهب دفاع مقدس

جنازه شهید شفاهی را سال‌ها پس از شهادت، توسط گروه تفحص كشف كردند و جهت تشییع جنازه به تهران انتقال دادند. وقتی مادر شهید را خبر نمودند شروع به گریه و انابه كرد. سؤال كردند:«مادر چرا بی‌تابی می‌كنی؟» گفت: من برای شهادت فرزندم گریه نمی‌كنم من برای خودم گریه می‌كنم كه چرا خداوند هدیه‌ای را كه در راه او دادم پس فرستاده، یعنی من به اندازه ام وهب ارزش نداشتم كه خدا هدیه مرا قبول كند؟ من هدیه‌ای را كه در راه خدا دادم باز پس نمی‌گیرم.

منبع :روز وصل

شنبه 12/11/1387 - 21:58
شهدا و دفاع مقدس

دامادیت مبارك

ما در کرخه مستقر بودیم یک روز مهدی به سراغم آمد و گفت:« با اجازه شما می‌خواهم به مرخصی بروم» پرسیدم:«چرا اینقدر عجله داری؟» صورتش از خجالت سرخ شد با شرم پاسخ داد:«آخر قرار است این دفعه داماد بشوم »از شنیدن این خبر خوشحال شدم هنوز چند لحظه از رفتنش نگذشته بود که صدای انفجاری مهیب سنگر را به لرزه درآورد فریاد یا حسین سربازان به هوا برخاست سراسیمه بیرون رفتم باورم نمی‌شد مهدی غرق در خون نزدیک سنگر تدارکات روی زمین افتاده بود و سایرین دورش حلقه زده بودند پاهایم شل شد همانجا کنار پیکر مطهرش نشستم بغض راه گلویم را بسته بود بی‌اختیار این جمله را زیر لب تکرار کردم
مهدی جان دامادیت مبارک                            منبع روز وصل

شنبه 12/11/1387 - 21:37
دعا و زیارت
دو داروى آرام‏بخش در قرآن

قرآن مجید نسخه شفابخش جان‏هاى دردمند، از جانب خداوند سبحان است (و ننزل من القرآن ما هو شفاء و رحمة للمؤمنین و لا یزید الظالمین الاّ خساراً1) كه توسط پیامبرى مهربان و فداكار، بر جان‏هاى حقیقت‏طلب و عاشق، رسانده شد.
در بحران روحى فراروى انسان كه باعث خستگى، سرگشتگى، افسردگى و دل‏تنگى او مى‏شود، انگیزه ادامه حیات را از او مى‏ستاند و او را تا مرز پوچى و پوچ‏گرایى پیش مى‏برد، داروهاى روان گردان، به نوعى آرام‏بخش اویند و او را تسكین مى‏دهند و فضایى ایجاد مى‏كنند كه انسان در آن فضا، از دغدغه‏ها، خستگى‏ها و...، براى مدتى رهایى مى‏یابد؛ در حالى كه این درمان، دائمى نیست و شاید در درازمدت، به تغییر نوع داروى آرام‏بخش و نیز استفاده از مقدار بیشترى مواد آرام‏بخش بینجامد و این آرامش ساختگى، پس از مدتى به طوفانى سهمگین بدل شود و تمام زندگى این بیمار را هدف قرار دهد.
در كتاب مقدس مسلمانان - قرآن مجید - دو داروى آرام‏بخش تجویز شده است كه در نوع خود، بى‏نظیرند؛ هم آرام بخشند و هم درمان‏گر. هر یك از این دو دارو، ویژگى خاص خود را دارند كه به توصیف آنها مى‏پردازیم.

1. یاد خدا
«الا بذكر الله تطمئن القلوب؛ با یاد خدا، قلب‏ها آرام مى‏گیرند».2
در نگاه یك مسلمان، خداوند سبحان، قدرت مطلق و صاحب همه ملك و ملكوت است و تمامى نظام هستى، سربازان اویند؛ هیچ قدرتى، جز قدرت او نیست؛ هیچ كس، نمى‏تواند بدون اذن الهى، ضررى برساند و همه هستى، فرمانبردار اویند. صاحب و مؤثر در هستى، فقط خداست؛ «لا اله الا هو»3، «لا مؤثر فى الوجود الا الله»، «لله جنود السموات و الارض»4 و «و ان من شى‏ء الا یسبح بحمده».5 پس، تنها اوست كه قدرت و مالكیت دارد و به هر كس كه بخواهد، مى‏بخشد و از هر كس كه بخواهد، مى‏ستاند؛ «قل اللهم مالك الملك تؤتى الملك من تشاء و تنزع الملك ممن تشاء و تعزّ من تشاء و تذل من تشاء».6
نكته دیگر این كه تمامى گرفتارى‏ها، دلتنگى‏ها، تردیدها، بیم‏ها و امیدهاى بشر، در دو چیز نهفته است:
الف) از دست دادن چیزى یا كسى.
ب) به دست نیاوردن چیزى یا كسى.
اگر به طور دقیق به تمامى دغدغه‏ها و نگرانى‏هایمان - از كودك، نوجوان، جوان و... - بنگریم، از این دو حال بیرون نیست؛ یا نگران آنیم كه آن چه داریم، از مال و جان و فرزند و موقعیت اجتماعى و...، از دستمان برود و یا اندوهناك آنیم كه آن چه در آرزوى آن بودیم و برایش روز و شب تلاش كردیم، به دست نیاوریم و یا مانعى پدید آید و ما از رسیدن به مطلوب و مقصود، باز مانیم.
چه بسیارند افرادى كه با این دو نگرش، شب و روز در ترس، دلهره، خستگى و افسردگى به سر مى‏برند و ساعت‏ها، عمر شریف را به بیهودگى و بطالت مى‏گذرانند كه شاید... .
پسر جوانى كه در آرزوى دختر دلخواه خویش است و دخترى كه منتظر خواستگار عاشق خویش است، هر دو نگران حوادث آینده هستند.
اسلام با كلام وحى، بشارت مى‏دهد كه نگران نباشید و ترسى نداشته باشید. اگر رابطه درست با صاحب نظام هستى برقرار كرده‏اید، بر او توكل كنید و نگران نباشید؛ چون همه هستى در ید قدرت اوست و «حتى برگ درختى، بى‏اذن او نمى‏افتد»7 و او «هر آن چه را در آسمان‏ها و زمین است، مى‏داند» و حتى «آن چه را در دل‏ها پنهان و نهان است، مى‏داند»8 و «نگاه خیانت‏كار را مى‏شناسد و به خیانت نگاه هم داناست».9
قطره‏اى از جویبارى مى‏رود
از پى انجام كارى مى‏رود
پس انسان با یاد این همه عظمت، قدرت و رحمت بیكران، بخشندگى بى‏انتها، غفران، آمرزندگى و پوشاندن عیب‏ها و خطاها، توبه‏پذیرى و فرصت‏سازى، پاك‏كنندگى و تبدیل سیئات به حسنات، امیددهى و جبران‏سازى، آرام مى‏گیرد و امید را از دست نمى‏دهد؛ توان دوباره مى‏یابد؛ دل به او مى‏سپارد و آرام آرام به ساحل نجات دست پیدا مى‏كند.

2. همسر
دومین آرام‏بخش كه در قرآن مجید به آن اشاره شده و از نشانه‏هاى خداوند به شمار مى‏آید، چیزى جز همسر آدمى نیست.
در قرآن چنین آمده است:
«و من آیاته اَن خلق لكم من انفسكم ازواجاً لتسكنوا الیها و جعل بینكم مودة و رحمة».10
دوره جوانى، دوره‏اى است كه انسان، حس استقلال‏طلبى و شخصیت پیدا مى‏كند و مى‏خواهد دوست‏داشتنى باشد و دیگران را دوست بدارد؛ حس عجیبى در خود احساس مى‏كند و نمى‏داند چه خواهد شد.
از یك طرف، میل او به غیرهمجنس، فزونى مى‏یابد و از جانبى دیگر، احساس شخصیت و استقلال، باعث اندكى جدایى از بافت دوره كودكى و نوجوانى، در خانه و خانواده مى‏شود؛ هم گرایش او به سمت و سویى دیگر است و هم علاقه‏اش به كسب اعتبار و جایگاه تازه.
از دیگر سو، غریزه سركش جنسى، قوى مى‏شود و ارضاى صحیح آن، باعث بهبودى روحى و روانى مى‏شود. اگر قربانیان بیمارى‏ها در جهان، بررسى شوند، شاید بیشترین قربانى، مخصوص بیمارى‏هاى جنسى باشد. آثار زیان‏بار و وحشتناك این بیمارى‏ها، در تمامى عرصه‏هاى زندگى، قابل مشاهده است.
اسلام عزیز، در جهت آرامش بخشى، ازدواج را راهكار مناسبى در نظام آفرینش مى‏داند. انسان در دوران جوانى، نیازمند رسیدن به همدم و مونسى است تا با عشق‏ورزى و مهربانى، ادامه مسیر را با او رهسپار گردد. دوستى‏ها، هیچ گاه و براى هیچ كس، آرام‏بخش نیستند؛ بلكه خود عرصه‏اى تازه در ایجاد دغدغه‏ها، نگرانى‏ها، خستگى‏ها و... مى‏باشند؛ اگر چه به ظاهر، هیچ كدام از دو طرف، بدان اعتراف نكنند.
بنابراین، آرام‏بخش دوم در قرآن، همسر نام دارد كه در كنار وى، انسان از خستگى‏ها رهایى مى‏یابد و احساس مى‏كند كه جهانى جدید شكل گرفته است. دو شخصى كه با هم هیچ حس خاصى نداشته‏اند، چنان شیفته و دوستدار هم مى‏شوند كه حتى ساعتى بدون هم را نمى‏توانند تحمل كنند؛ بدون هم، احساس خستگى مى‏كنند؛ براى هم بى‏تابى مى‏كنند؛ به هم هدیه مى‏دهند و خالصانه‏ترین محبت‏ها را نثار هم مى‏كنند.
پس باید با یاد خدا، براى جهانى پر از امید و آرزوهایى زیبا و زندگى و سرزندگى و بندگى، اندیشید و همسرى برگزید كه تا بهشت برین، همدم و مونس و همراه انسان باشد.
                                                                              بهروز یدالله پور
1. اسراء، آیه 82.
2. رعد، آیه 28.
3. بقره، آیه 255.
4. فتح، آیه 7.
5. اسراء، آیه 44.
6. آل‏عمران، آیه 26.
7. انعام، آیه 59.
8. غافر، آیه 19.
9. همان.
10. روم، آیه 21
شنبه 12/11/1387 - 21:23
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته