گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»، محمدرضا حسنی،
ننگ برای یک ملت آن است که پادشاه و یا حاکمش از خود اختیاری نداشته باشد،
به طور کامل مطیع و فرمانبدار بیگانه باشد و تمام تلاش و توان خود را در
راه تأمین منافع و خواسته های بیگانه صرف کند و کوچکترین توجهی به ملت خود
نداشته باشد.
مردم یک کشور به خصوص مردم ایران - آنچنان که تاریخ نشان داده است - ظلم
حاكمان ستمگر را برمی تابند ولی وابستگی و بیگانه پرستی را به هیچ وجه تحمل
نمی کنند.
یکی از علل برکناری سلسله قاجار وابستگی شدید شاهان قاجار به غرب بود.
حاکمان قاجار نه تنها مطیع غرب بودند، بلکه هیچگونه درایتی برای اداره کشور
نداشتند. آن ها بیشترین وقت خود را برای خوش گذرانی صرف می کردند و به تبع
هزینه های هنگفتی را در این راه از جیب ملت خرج می کردند.
این وابستگی و بیگانه پرستی به حدی بود که مرگ محمدعلی شاه قاجار و احمدشاه قاجار در پاریس رخ داد.
امتیازاتی که شاهان قاجار به استعمارگران می دادند تنها نمونه ای از خیانت
های سلسله ی قاجار به ایران بود، امتیازاتی از قبیل: قرارداد سن پترزبورگ،
امتیاز رویتر، قرارداد دارسی، امتیاز خوشتاریا. در ادامه به خصوص چگونگی
روی کار آمدن احمدشاه قاجار و چگونگی برکناری او می پردازیم.
چگونگی روی كار آمدن احمدشاه
دومین فرزند ذكور محمدعلی شاه، در 12 بهمنماه 1275 ش در تبریز متولد شد.
مادرش ملكه جهان؛ بزرگترین دختر كامران میرزا نایب السلطنه بود كه در 1310
هـ. ق به عقد و نكاح دائم پسرعموی خود درآمد.
احمد میرزا از پنج سالگی در مكتبخانه ولیعهد تحصیلات خود را آغاز كرد و در
ده سالگی به اتفاق پدرش به تهران انتقال یافت و در 19 اسفند ماه 1285 با
تشریفات خاصی به ولیعهدی تعیین گردید و بالاخره در 25 تیرماه 1288 به اتفاق
پدر و مادر و سایر برادران خود در سفارت روسیه واقع در زرگنده متحصن شدند.
سرانجام محمدعلی شاه به حكم فاتحین تهران از سلطنت خلع و احمدمیرزا ولیعهد
به سلطنت ایران انتخاب گردید و چون سن وی به نصاب قانونی نرسیده بود، میرزا
علیرضاخان عضدالملك ایلخانی قاجار را به نیابت او برگزیدند. روز اول مرداد
1288 هیئتی به ریاست عضدالملك نایب السلطنه و عضویت شاهزاده مغرور میرزا
موثقالدوله، شاهزاده ناظر به سفارت روسیه در زرگنده رفته، پس از ملاقات با
محمدعلی میرزا خواستند شاه تازه را به سلطنت آباد ببرند.
محمدعلی میرزا به آسانی با این انتقال موافقت نكرد و متذكر شد چون انس و
الفت زیادی بین من و این فرزند وجود دارد نمیتوانم از او جدا شوم، بهتر
است شما فرزند دیگرم را به سلطنت مبعوث كنید و این فرزند همیشه با من باشد.
عضدالملك در پاسخ محمدعلی میرزا اظهار كرد چنانچه حاضر به تحویل ولیعهد به
ما نشوید یقیناً سلطنت از قاجاریه خارج میشود. سرانجام محمدعلی میرزا با
این مفارقت موافقت كرد و احمدمیرزا شاه سیزده ساله را به سلطنتآباد برده
به تخت نشانیدند.
امام جمعه جدید خطبه سلطنت احمد شاه را قرائت نمود
سید محمد امام جمعه جدید خطبه سلطنت را
قرائت نمود و مراسم سلام عام به عمل آمد و در همان روز برادر 9 ساله او به
نام محمدحسن میرزا به ولیعهدی برگزیده شد.
میرزا ابوالقاسم ناصرالملك قریب چهار سال نایب السلطنه ایران بود. گاهی در
لندن و زمانی در تهران به امور رسیدگی میكرد و سرانجام چند روز قبل از
آغاز جنگ جهانگیر اول، بار سنگین سلطنت را به دوش سلطان احمدشاه كه ظاهراً
به سال قمری به 18 سالگی رسیده بود گذاشت و با وصول مطالبات گذشته خود به
انگلستان رفت و سرنوشت كشور ایران را به دست جوانی بیتجربه داد.
هنوز پنج روز از تاجگذاری احمدشاه نگذشته بود که جنگ جهانی اول آغاز شد و
احمدشاه بی طرفی دولت ایران را در جنگ جهانی اعلام کرد ولی علی رغم آن
عثمانی ها و روس ها از شمال ایران به کشور حمله کردند و میانشان جنگ درگرفت
و تقریبا شمال ایران در تصرف روس ها بود و از طرف جنوب نیروهای انگلیسی به
تصرف بنادر و شهرهای جنوبی اقدام کردند.
جنگ جهانی اول حدود چهار سال به طول انجامید و ایران صدمات بسیاری دید و
مردم در وضع اسفناکی به سر می بردند در این بین تغییر پی در پی رئیس الوزرا
توسط احمدشاه به بهبود اوضاع کمکی نکرد تا اینکه وثوق الدوله به رئیس
الوزرایی منصوب شد. او نتوانست یاغیان و شورشیان را آرام کند و اوضاع ایران
را بهبود بخشد.
در این بحبوحه شاه که اوضاع ایران را بهبود یافته دید، قصد سفر به اروپا
کرد. از طرفی وثوق الدوله قراردادی با انگلیسی ها امضاء کرد که طی آن امور
نظامی و مالی ایران زیرنظر مستشاران انگلیسی قرار می گرفت.
انگلیس از سرسختی رئیس الوزراهای منصوب در برابر چنگ اندازی منابع مالی و اقتصادی ایران خسته شد
پس از بازگشت هشت ماهه احمدشاه به ایران وثوق الدوله از رئیس الوزرایی
کناره گیری کرد. در این زمان انگلیسی ها که با سرسختی رئیس الوزراهای منصوب
در برابر هدف چنگ اندازی به منابع مالی و اقتصادی ایران مواجه شدند، طرح
دیگری برای دستیابی به ایران ریختند.
ژنرال ادموند آیرن ساید، فرمانده قوای انگلیس در ایران و نرمان وزیر مختار
انگلستان در تهران طرح كودتایی را مورد بررسی قرار دادند. نرمان برای عامل
سیاسی آن سید ضیاءالدین مدیر روزنامة رعد را در نظر گرفت و ادموند آیرن
ساید میرپنج رضاخان را برای عملیات نظامی انتخاب كرد و این برنامه به مرحله
اجرا درآمد و تلاش احمدشاه برای جلوگیری از این اقدام جدید به جائی نرسید و
به توصیه نرمان قرار شد آنچه كودتاگران میخواهند احمدشاه انجام دهد.
بزرگان و امراء و سیاستمداران به زندان رفتند و احمدشاه ناچار فرمان رئیس
الوزرائی سید ضیاءالدین و فرماندهی لشكر قزاق میرپنج رضاخان را با لقب
سردار سپه امضا كرد. رفتار سید ضیاءالدین با خواسته انگلیسها تطبیق نكرد و
عذر او را خواستند و پس از صد روز زمامداری و انجام یك سلسله كارهای مثبت و
منفی، از ایران خارج شد.
احمدشاه فرمان نخستوزیری میرزا احمد خان قوام السلطنه یكی از زندانیان سید
ضیاءالدین را به رئیس الوزرائی صادر نمود و قوام، زندانیان را مرخص كرد و
به حضور شاه برد. عینالدوله به عنوان ریش سفید زندانیان طی گفتاری كوتاه،
شاه را ملامت كرد و او را قاصر خواند.
مجلس چهارم در همان موقع با نطق احمدشاه افتتاح شد. احمدشاه در همان روزهای
اولیه كودتا، حسابی با سردار سپه باز كرد با این استنباط كه او را حفظ
خواهد كرد. قوام پس از نه ماه كناره گرفت و مشیرالدوله برسر كار آمد.
مشیرالدوله نیز پس از چهار ماه میدان را خالی كرد و مجدداً قوام وارد كار
شد. قوام نیز نه ماهی سركار بود تا جای خود را به مستوفی داد. مستوفی هم
صندلی را به مشیرالدوله سپرد. تمام این بازیها كلاً سی ماه به طول
انجامید.
سلسله قاجار هر لحظه به انقراض نزدیكتر
انتخابات دوره پنجم زیر نظر سردار سپه
كه لاینقطع وزیر جنگ بود انجام گرفت و از ادغام ژاندارمری و قزاقخانه، ارتش
متحدالشكلی تشكیل داد و در چند نقطه گردنكشان و یاغیان را سركوب نمود و
برای ارعاب سایر داعیه داران، قوام السلطنه مرد سیاسی نیرومند روز را ابتدا
زندانی و سپس تبعید نمود.
سلطان احمدشاه در اواخر 1300 برای بار دوم به اروپا سفر كرد و این سفر قریب
ده ماه طول كشید. در آبان ماه 1302 فرمان ریاست وزرائی سردار سپه را صادر
نمود و چند روز بعد عازم اروپا گردید، سفری كه دیگر بازگشت نداشت. مجلس
پنجم در اسفندماه 1302 افتتاح شد.
تب تند جمهوری سرتاسر كشور را فرا گرفت
مجلس كارهای مقدماتی خود را آغاز كرد ولی طرفداران سردار سپه وقت را مغتنم
شمرده، دست به یك سلسله اقدامات حاد زدند و خواستار تغییر رژیم از سلطنتی
به جمهوری شدند و طرحی نیز تهیه و تقدیم مجلس كردند. از هر طرف نغمه جمهوری
آغاز شد و تب تند آن سرتاسر كشور را فرا گرفت اما ناگهان گروه مخالف به
پیشوائی روحانیت در مقام مخالفت و معارضه برآمدند و سردار سپه ناچار طی
اعلامیهای انصراف خود را از جمهوریت اعلام كرد.
وقایع و اخبار تهران قدم به قدم به گوش
احمدشاه رسید و او نیز طی تلگرافی سردار سپه را از رئیسالوزرائی عزل و از
مجلس خواست تا مستوفی الممالك را به رئیس الوزرائی انتخاب نمایند. سردار
سپه سه روز بعد از وصول تلگراف احمدشاه، از ریاست وزرائی و وزیر جنگی به
عنوان تعرض استعفا داد و قصد خروج از ایران را نمود.
سردار سپه به توصیه دوستان، به ملك شخصی
خود در رودهن رفت. نظامیان در تهران و شهرها دست به تظاهرات شدیدی زدند،
امیرلشكر غرب و امیرلشكر شرق با مخابره تلگراف بسیار شدیدی به مجلس متذكر
شدند اگر ترضیه خاطر سردار سپه فراهم نشود، به تهران حمله خواهیم آورد.
لشكر تهران هم با ساز و برگ كامل در مقابل عمارت بهارستان دست به تظاهرات
خصمانه زد. بالاخره خیراندیشان به رودهن رفته و سردار سپه را با خود به
تهران آوردند و مجلس در یك جلسه فوقالعاده با 92 رأی سردارسپه را مجدداً
به رئیس الوزرائی برگزید و مراتب را تلگرافی به احمدشاه اطلاع داد.
احمد شاه خلع و سلسله قاجار منقرض شد
روز نهم آبان ماه 1304 طرحی از طرف نمایندگان به شرح زیر قرائت شد:
«مجلس شورای ملی به نام سعادت ملت ایران، انقراض سلسله قاجاریه را اعلام
نموده و حكومت موقتی را حدود قانون اساسی و قوانین موضوعه مملكتی به شخص
رضاخان پهلوی واگذار مینماید.»
بدین ترتیب احمدشاه از سلطنت خلع و حكومت 153 ساله قاجاریه پایان یافت.