• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 227
تعداد نظرات : 28
زمان آخرین مطلب : 5987روز قبل
دانستنی های علمی
قانون 20/80 را در همه امور به کار بگیرید 80 درصد از دستاوردهایتان نتیجه 20 درصد از فعالیت شماست. همواره تلاش خود را روی این 20 درصد متمرکز کنید.
سه شنبه 27/6/1386 - 23:24
دانستنی های علمی
برای هر روز از قبل برنامه ریزی کنید برنامههایتان را روی کاغذ بیاورید. به ازای هر دقیقهای که صرف برنامه ریزی میکنید، به هنگام اجرای آن پنج یا شش دقیقه در وقت خود صرفه جویی خواهید کرد.
سه شنبه 27/6/1386 - 23:23
دانستنی های علمی
سفره را بچینید دقیقاً تصمیم بگیرید که چه میخواهید. روشن بودن در این مورد یک شرط اساسی است. پیش از شروع کار، هدفها و تصمیمهایتان را بنویسید.
سه شنبه 27/6/1386 - 23:22
دنیای گیاهان و حیوانات
دهانه غلامان، تنها شهر هخامنشى ايران باستان عليرضا سنچولى دهانه غلامان، شهرى هخامنشى در سيستان است كه با وجود اهميت و جايگاه ويژه اش تاكنون كمتر از آن سخن به ميان آمده است. جاى جاى منطقه سيستان با توجه به تمدن كهن و ديرينه اش در نوع خود براى باستان شناسان از اهميت قابل توجهى برخوردار است. وجود ده ها و صدها اثر و محوطه تاريخى مهم از جمله شهرسوخته، كوه خواجه، زاهدان كهنه و دهانه غلامان با يادمان دوره هخامنشى به عنوان تنها شهر شناخته شده به معناى متعارف امروزى با انديشه هاى منظم و سيستماتيك مذهبى گوياى تمدن ديرينه در اين گوشه از ايران است. شهر دهانه غلامان در عهد هخامنشى و زمانى كه در بستر هيرمند آب جريان داشت از اهميت و عظمتى شگرف برخوردار بوده است. محوطه باستانى دهانه غلامان تنها شهر هخامنشى محسوب مى شود كه در ۲ كيلومترى روستاى قلعه نو از توابع شهرستان زهك روى تراسى به طول تقريبى ۴ تا ۵ كيلومتر واقع شده است. در اين محوطه آثار و خرابه هاى بسيار زيادى از دوره هاى مختلف تاريخى ديده مى شود كه نشانگر وجود دوره هاى شكوفايى تمدن و فرهنگ در آن محل بوده است. يك گروه ايتاليايى نخستين افرادى بودند كه در ۱۳۴۴ تحقيقات و فعاليت باستان شناسى را در اين محوطه آغاز كردند. اين گروه با كشف آثار و بقاياى شهر و تحقيقات به اين نتيجه رسيد كه اين شهر مربوط به دوره هخامنشى است. اين شهر هخامنشى داراى بخش هاى مختلف شامل صنعتى، مسكونى، عمومى، مذهبى و بخش حاكم نشين است كه از لحاظ مطالعات باستان شناختى، تاريخى و زمينه هاى گوناگون اهميت زيادى دارد. كارشناسان معتقدند دهانه غلامان تنها شهر باستانى است كه ساختمان هاى آن بر اساس نقشه بنا شده و كل شهر با برنامه ريزى جامع و نقشه قبلى و نيز هدف خاص طراحى شده است. بى گمان مى توان گفت كه دهانه غلامان تنها شهرى از دوران هخامنشى است كه در آن به روشنى مى توان انواع خانه هاى شخصى مردم را دركنار ساختمان هاى دولتى، اجتماعى و مذهبى مشاهده كرد. دهانه غلامان از نادرترين محوطه هاى باستانى فلات ايران بشمار مى رود كه اطلاعات مفيدى درباره آئين هاى پرستش را در خود جاى داده است. معمارى رسمى هخامنشى و همچنين چگونگى تأثيرپذيرى از معمارى محلى و تأثير از وضع آب و هوايى در تركيب ساختمانى شهر در آن جمع شده است. به اعتقاد كارشناسان، شهر دهانه غلامان عمر كوتاهى بين ۱۵۰ تا ۲۰۰ سال در سده هاى ششم و پنجم پيش از ميلاد داشته و با توجه به اين كه نسبت به طراحى آن اهدافى خاص در نظر بوده از ديگر محوطه هاى باستانى متمايز است. گرچه نام اصلى اين شهر به طور قطع مشخص نشده اما پژوهش هاى كارشناسان و محققان نشان مى دهد كه دهانه غلامان براى مدت كوتاهى مركز سياسى، ادارى و اجتماعى در اين منطقه محسوب مى شده است. همچنين با توجه به فقدان هرگونه شىء قابل توجه و تميز و خالى بودن محوطه هاى حفارى شده در دهانه غلامان از بقاياى سكونت مى توان نتيجه گرفت كه تخليه شهر با نظم و ترتيب بوده و عامل خارجى در آن نقش نداشته است. باستان شناسان تاكنون ۷ فصل در دهانه غلامان سيستان كاوش كرده اند كه نتايج خوبى نيز از آن حاصل شده است. كاوش در پادگان، شناسايى ساختمان هاى متعدد، معمارى و تعيين حريم شهر بخشى از اين فعاليت ها است. كشف بزرگترين نقاشى ديوارى متعلق به دوران هخامنشى روى يكى از ديواره هاى شهر دهانه غلامان اثرى منحصربه فرد است كه شاخص بودن اين شهر تاريخى را نشان مى دهد. اين نقاشى شخصى را نشان مى داد كه سوار بر ارابه در حال شكار گراز است. هفتمين فصل كاوش در دهانه غلامان سيستان چندى قبل از سوى باستان شناسان كشور به سرپرستى دكتر سيدمنصور سيدسجادى در اين محل انجام شد.
سه شنبه 27/6/1386 - 23:20
دنیای گیاهان و حیوانات
قديمى ترين سند منبر منبر مسجد جامع سفلى ندوشن قديمى ترين سند منبر در جهان اسلام است.بابايى، كارشناس ثبت آثار تاريخى سازمان ميراث فرهنگى يزد، گفت: در سند تاريخى، مسجد جامع منبرى از چوب گردو ساخته شده و داراى كتيبه اى است كه نشاندهنده قديمى ترين سند منبر در جهان اسلام مربوط به ۴۵۷ هجرى است.وى اظهار داشت: بخشى از منبردر زمان پهلوى به موزه متروپولينن آمريكا فرستاده شده كه هم اكنون هم نگهدارى مى شود.وى با استناد به سنديت خاطرنشان كرد: منبر در زمان آل كاكوئيه ساخته شده و بناى فعلى مسجد شامل دو بخش است كه يكى بخش قديمى مربوط به دوره ايلخانى و بخش ديگر مربوط به دوره زنديه و قاجاريه است.بابايى افزود: با فاصله زمانى ميان منبر و بناى مسجد جامع به اين نتيجه مى رسيم كه مسجد جامع يا از همان ابتدا در همين محل ساخته شده يا اينكه جاى ديگرى بوده و تخريب شده و دوباره در اين مكان ساخته شده كه در هر صورت تاريخچه مسجد و منبر مسجد جامع نسبت به اصل مسجد جديد به حساب مى آيد.وى همچنين يادآور شد: حوضى در حياط مسجد بوده كه در سال هاى اخير براى استفاده از همه فضا پر شده است و متأسفانه سازه هاى فلزى نصب كرده اند كه نماى حياط و بخش ورودى و ايوان تابستانه را از بين برده است.كارشناس ثبت آثار تاريخى اظهار داشت: منارى در مسجد وجود دارد كه بر اساس معمارى كه مناره ساخته شده لرزش هاى خفيفى در آن به چشم مى خورد كه عمدتاً منارهايى كه ساخته مى شدند همين ويژگى را داشته اند.وى ادامه داد: احتمالاً منارجنبان اصفهان هم از اين معمارى متأثر شده است چون اين منار قدمت بيشترى دارد ولى در حال حاضر ورود به منار ممنوع است زيرا تكان هاى داده شده موجب تخريب آن مى شود.بابايى اظهار داشت: بخش شرقى ايوان تابستانى مسجد سفلى ندوشن قسمت گرمخانه مسجد بوده كه متأثر از معمارى زنديه و قاجاريه است.وى در خصوص ساخت مسجد گفت: مقرر شده بود كل مجموعه را بر چهار ستون بنا كنند كه با فوت معمار اوليه مسجد، معمار جديد ستون ها را به صورت قرينه نصب مى كند به طوريكه دو ستون دو طرف محراب و بقيه ستون ها در اطراف قرينه آن كه به اين روش بنا به صورت طاق دار ايجاد مى شود.
سه شنبه 27/6/1386 - 23:19
دنیای گیاهان و حیوانات
هنگامى كه در سال يك هزار هجرى، اصفهان به پايتختى انتخاب شد بازسازى و توسعه اصفهان به عنوان الگوى شهرى از طرف شاه عباس مورد توجه قرار گرفت . با توسعه اصفهان در آن زمان يكى از مهم ترين وقايع دوران ۲۵۰ ساله خاندان صفوى به وقوع پيوست، كوچ بزرگ ارامنه از شهر جلفا كنار رود ارس و اسكان آنها در اصفهان و ساخت جلفاى نو. جمعيت جلفا همراه با ساخت و سازهاى كليساها و خانه هاى زيبا رو به فزونى گرفت تا اين كه جلفا به عنوان يكى از محلات تاريخى و با ارزش شهر اصفهان درآمد هم اكنون محله جلفاى اصفهان در جنوب زاينده رود با شاخص ترين عنصر خود يعنى كليساى وانك براى گردشگران ايرانى و غيرايرانى شناخته شده است، اما وانك تنها جاذبه گردشگرى جلفا نيست . بخش هاى دست نخورده بافت، خانه ها، كليساها، مادى ها و تك بناهاى باقى مانده، كوچه هاى سنگفرش شده، بازارچه و ميدان جلفا كه به سبك قديم بازسازى شده، گذر تاريخى شايج و نايج و.... از جمله عناصر شاخص محله جلفاست كه مى تواند ساعت ها از وقت يك گردشگر را به خود اختصاص دهد.روزگارى شاردن، بازرگان و سياح فرانسوى، جلفا را بزرگ ترين محله اصفهان برشمرده و هر يك از طول و عرض آن را يك فرسنگ نوشته است. بر اساس نوشته هاى اين جهانگرد اروپايى، جلفا از ۲قسمت يكى جلفاى قديم و ديگرى جلفاى نو تشكيل مى شده كه جلفاى نو به دليل كوچه هاى بزرگ تر و مشجر از نظر زيبايى به محله قديم آن برترى داشته است. شاردن از ۵ كوچه بزرگ، ۲ كاروانسرا يك ميدان، يازده كليسا و تعدادى حمام در جلفا ياد مى كند كه بايد يادآور شد اين توصيف مربوط به چند قرن پيش است و چهره امروزى جلفا به كلى با اين توصيف تفاوت دارد. با اين حال آثار باستانى موجود در جلفا هنوز باقى هستند و از جاذبه هاى آن به شمار ميروند.پترودولاو اله، جهانگرد ايتاليايى هم از ۳ محله در اصفهان نام مى برد مى نويسد كه با پيوستن محلات جديد به اصفهان از روم و قسطنطنيه آن زمان هم بزرگتر بوده است. پيترودولاواله ۳ محله بزرگ اصفهان را چنين ميشناساند. يكى از آنها تبريز نو نام دارد كه سكنه اش را آن عدهاى از اهالى تبريز كه به اصفهان كوچ كرده اند تشكيل مى دهند محله ديگر به نام جلفاست كه سكنه آن را مهاجرين جلفا تشكيل داده اند و همه آنها ارمنى، مسيحى و پروتمند هستند و در سومين محله زرتشتيان ساكنند. محور تاريخى فرهنگى گردشگرى جلفا از خيابان توحيد و كوچه نمازخانه مريم شروع شده و از طريق ميدان جلفا و كوچه كليساى وانك به خيابان حكيم نظامى و خاقانى مى رسد و پس از عبور از خيابان خاقانى از طريق كوچه چهارسوق و محور مادى شايج و نايج به كوچه سنگتراش ها و محله تبريزى ها مى رسد. اين محور از يك سو به علت دربرداشتن ۲۵ خانه تاريخى و ۱۳ كليساى ارزشمند قديمى كه از جمله شاخص ترين آنها مى توان به كليساى مريم، بيت اللحم و وانك اشاره كرد و از سويى ديگر به علت سازگارى و قرابت فرهنگى با گردشگران خارجى ويژگى هاى مطلوبى را براى جذب گردشگر نيز فراهم نساخته است .* جلفا و كليساهايشدر بين كليساهاى جلفا كليساى بدخهم (بيت اللحم) كه در دوره شاه عباس اول در سال ۱۰۳۷ هجرى بنا شده است و كليساى وانك، از همه مشهورتر است . خليفه گرى جلفا با همه تأسيسات خود از سوى شوراى خليفه گرى ارامنه ايران و هندوستان اداره مى شود كه خليفه مقيم جلفا رياست آن را به عهده دارد. كتابخانه كليساى وانك حدود ۱۰ هزار جلد كتاب دارد، در برخى از كليساها و ديرهاى جلفا شمارى از شهداى ارمنى در حمله افغان مدفون هستند و همچنين در قبرستان قديمى ارامنه در دامنه كوه « صفه» شمارى از شخصيت هـــاى ارمنى و اروپـــايى دفن شده اند اما به غير از اين ۲كليسا، كليساى ديگرى به نام مريم (يا خواجه عابد) كه در ميدان جلفا واقع شده و در سال ۱۰۲۱ هجرى بنا شده شهرت دارد. اين كليسا در همان محلى ساخته شده است كه نخستين كليساى جلفا يعنى كليساى هاكوپ (كليساى يعقوب مقدس) در سال (۱۰۱۶ هجرى قمرى مطابق با ۱۰۶۷ ميلادى) در محل آن بنا شده بوده است.در جنب كليساى وانك يا «آمنا پركيج»، موزه جالب كوچكى بر اهميت كليساى مزبور افزوده است. اين موزه قديمى ترين كتابى را كه در اصفهان به چاپ رسيده است در اختيار دارد و فرامين سلاطين ايران مجموعه جالبى است كه در موزه ديده مى شود. به غـير از ۴ كلـيساى مشهـور، در جلفا ۹ كليساى ديگر نيز وجود دارد مانند: كلـيساى گورك يا كلـيساى غريب، استپانوس ، يوحنا، كاتارينه يا دير كاترينا، نيكو غايـوس، گريگور، ميناس، سركيس، و كليساى نرسس غير از اين كليساها، ارامنه كاتوليك و پروتستان هم در محله سنگتراش ها و محله هاكوپ جان كه براى خود كليساى مخصوص دارند.* خانه مارتا پيترزدر جلفا منازل قديمى عهد صفوى نيز وجود دارد.يكى از معروف ترين اين خانه ها خانه قديمى مارتاپيترز معروف به خانه جايى از بناهاى تاريخى و با ارزش دوره صفويه است كه با توجه به مدارك موجود و بررسى هاى انجام شده در آن روزگار وسعت زمين و ساختمان هاى آن بيش از مساحت فعلى بوده است. اين خانه كه در تقاطع خيابان حكيم نظامى و كوچه كليساى وانك قرار دارد متشكل از بخش هاى مختلفى است كه شامل چند ساختمان جدا از يكديگر در جبهه هاى مختلف است. ساختمان اصلى خانه را بخش تابستانى جنوبى آن تشكيل مى دهد. ساختمان زمستانى شمالى آن كه بخش بسيارى از آن در تعريض كوچه كليسا منهدم شده از بقاياى اصلى خانه به شمار مى رفته است. خانه مارتاپيترز كه در زمان صفويه به محل سكونت و زندگى جانى كشيش يكى از روحانيان كليساهاى اصفهان بوده است در حال حاضر، در اختيار دانشگاه فارابى است و به دليل استقرار بر سر راه كليساى وانك و قرار گرفتن در مركز شهر مورد بازديد گردشگران خارجى قرار مى گيرد. خانه مايل ست نيز كه بر روى مادى ساخته شده يكى ديگر از خانه هاى تاريخى محور جلفاست كه هم اكنون مأمن و مسكن خانواده هايى از قشرهاى كم درآمد ارمنى است در شرايطى كه نياز به مرمت و نگهدارى دارد. مدرسه فرانسوى ها، كاتارينيان و كودكستان جلفا نيز از ديگر بناهاى ارزشمند جلفاست . دراين ميان مدرسه فرانسوى ها با وجود اين كه جزو طرح هاى مطالعاتى و اجرايى سازمان نوسازى و بهسازى شهردارى اصفهان قرار دارد وبا وجود ويژگى هاى ارزشمند معمارى و وسعت زياد آن هنوز مرمت آن كامل نشده و كاربرى خاصى پيدا نكرده است .
سه شنبه 27/6/1386 - 23:18
رمضان
ماه رمضان ، ماه مهمانی خدا اين ماه عجب آدم را وسوسه می کند ، برای توبه کردن و برگشتن و به راه آمدن .حسابش را بکنيد ، خدا ، در خانه اش را کاملا باز کرده باشد ، خودش به عنوان ميزبان در آستانه ی در ايستاده باشد ، قلم خطا پوش بر دست گرفته باشد و هر لحظه فرمان دهد و تصريح کند که هر که در اين ماه به خانه ام بيايد ، از گذشته هايش می گذرم و پيشينه اش را پاک می کنم و به اندازه ی ظرف و ظرفيت او ، تحفه هايی به او می دهم که ، نه تا ضيافت سال آينده ، بلکه تا ابد دستش پيش کسی باز و دراز نشود و اين ، کم چيز نيست . قلب من که از همه آلوده تر و گناه کارترم ، می تپد برای اينکه در اين چشمه ی اعانت و اجابت ، دلم را شستشو دهم ، به خصوص که ماه رمضان ، باغ گل قدر است و خدا اين گل را تنها در اين باغ قرار داد . به هر حال بياييد روی گشاده ی ميزبان را قدر بدانيم و برا ی سرنوشت دنيا و آخرتمان ، طرحی نو در اندازيم .
جمعه 23/6/1386 - 18:35
رمضان
رمضان ، ماه خانه تكاني دلهاي غبار گرفته با تمام خوبي‌ها آمد دوباره بوي آش نذري همسايه ، صداي زيباي اذان "موذن‌زاده" در لحظه‌افطار، سوز دعاهاي سحر ، مزه خوش زولبيا و باميه ، صداي " العفو العفو" شب قدر ، اشكهاي به‌پهناي صورت سرازير در كنار قبور شهدا، قرآن بر سر گرفتن و فرياد زدن براي رهاي از آتش دوزخ و ماه ضيافت الهي از راه رسيد. آري! براستي دعوتنامه‌هايمان امسال امضاء شده و دوباره او ميزبان است و ما ميهمان و تنها اجازه ورود اذن توست چرا كه دلهايمان غبارگرفته و نياز به خانه تكاني دارد. سرچشمه چشم‌هاي خشكيده دوباره به خروش افتاده و دستها ديگر نمي‌لغزد ، پاها حكم رفتن ندارد و دلها آماده گذشت شده ، بوي پاكي‌ها از فرسنگهاي مكه به مشام مي‌رسد. انگار همه چيز مهياي بخشش شده و فضا عطرآگين گشته و بوي گل محمدي و ياس در گوشه ، گوشه قلب مسلمانان سكني گزيده و همه آماده براي طواف دوباره شده‌اند. دوباره به ياد لحظه‌هاي احرام لباس دنيا را از تن درآورده و احرام پوش مي‌شويم و مي‌خواهيم طواف را در ماه ميهماني "رب العالمين" شروع كنيم، چرخش اين بار چرخش به دوره خانه نيست بلكه چرخش به دور صاحب خانه است. لبيك اول را اينگونه گفتيم: بارالها سپاس كه ما را دعوت كردي، لبيك دوم گذشتم از تمام ناملايمات روزگار، لبيك سوم خدايا به حرمت علي (ع)العفوم را پذيرا باش ، لبيك چهارم عزيزا! يوسف زهرا را اذن ظهور بده لبيك پنجم تا پاك نشده‌ام مرا به حال خود رها مكن ، لبيك ششم راضيم به رضاي تو رحم كن ، لبيك هفتم وقت خروج با دلي خالي از كينه و اشكهاي سرازير مرا به دست پستي‌هاي روزگار بسپار ، طواف تمام شد اما در ماه پاك شدن ، گذشتن و شروع دوباره. مي‌گويند: حاجي‌فقط كسي است كه خانه خدا را طواف كند اما ما صاحب خانه را طواف كرديم به ياد ستون توبه در شب قدر اشك ريختيم و خدا خدا كرديم و به ياد فاصله صفا و مرو هر روز قرآن به دست با صداي اذان به سوي مسجد دويديم و فرياد مي‌زديم ببخش مهربان مهربانان و لحظه‌هاي زيباي را به ياد لبهاي خشكيده و دلهاي شكسته ظهر عاشورا لب به آب نزديم. به ياد گرسنگان سير شده به دست علي (ع) شكم‌ها را به عشق خوردن غذاهاي بهشتي خالي نگه‌داشتيم و دعاي جوشن كبير را به ياد عرفه در بيابانهاي غبار گرفته دلهايمان زمزمه كرديم تا حاجي عزيزي به درگاه تو شويم. خدايا! زيارتمان را قبول بدار و دعاهايمان را با همين دلهاي پر از كينه و دستهاي غرق به گناه، چشمان خطاكار و پاهاي لغزنده پذيرا باش. يا كريم! به حرمت علي (ع) به خاطر كلام مولايمان در لحظه شهادت و به عشق حسين و حسن (ع) و زينب ، كلثوم (س) به پدر در اين ماه نزول قرآن و به حكم بزرگواريت ما را ببخش، ماه مهماني خدا بر همگان مبارك
جمعه 23/6/1386 - 18:33
رمضان
وقت كار فريد الدين عطار نيشابوري اي در غرورنفس به سر برده روزگار برخيز، كار كن كه كنون‌ست وقت كار اي دوست؛ ماه روزه رسيد و تو خفته‌اي‌ آخر زخواب غفلت ديرينه سر برآر سالي دراز بوده‌اي‌ اندر هواي نفس‌ ماهي خداي را شو و دست از هوا بدار ‌ پنداشتي كه چون بخوري روزه تو نيست‌ بسيار چيز هست جز آن شرط روزه دار هر عضو را بدان كه به تحقيق روزه‌اي است‌ تا روزه تو روزه بود نزد كردگار اول نگاه دار نظر، تا رخ چو گل‌ در چشم تو نيفكند از عشق خويش خوار ديگر ببند گوش ز هر ناشنيدني‌ كز گفتگوي هرزه شود عقل تار و مار ديگر زبان خويش كه جاي ثناي اوست‌ از غيبت و دروغ فروبند استوار ديگر به وقت روزه گشادن مخور حرام‌ زيرا كه خون خوري تو از آن به هزار بار ديگر: بسي مخسب كه در تنگناي گور چندانت‌خواب‌هست‌كهآن‌هست‌درشمار ‌ ديگر: زفكر‌ آينه دل چنان بكن‌ كز غير ذكر حق ننشيند بر او غبار اين است شرط روزه اگر مرد روزه‌اي‌ گر چه ز روي عقل يكي گفتم از هزار ديگر بسي‌مخوركه‌هرآن‌كس كه سير خورد اعضاش‌جمله گرسنه گردند و بي قرار تو خود نشسته تا كه كي آيد پديد شب‌ چون شمع جان خويش بسوزي زانتظار تا خانمان بسازي ازغايت شره‌ گويي دو چشم تو شود از هر سويي چهار چندان خوري كه دم نتواني زد از گلو ور دم زني، برآورد آن دم ز تو دمار اين روزه نيست، گر شرف روزه بايدت‌ بيرون شوي زتويي تو بر مثال مار يارب، به حق طاعت پاكان پاكدل‌ يارب، به حق روزه مردان روزگار، كز هر چه ديده‌اي تو زعطار ناپسند‌ كان را نبوده‌اي توبه وجهي پسندگار، عفوش كن و ببخش كه داني كه لايق ست‌ با جرم آفريده، كرم ز آفريدگار http://www.ettelaat.com/new/index.asp?fname=2007\09\09-13\10-38-33.htm&storytitle=%E6%DE%CA%20%DF%C7%D1
جمعه 23/6/1386 - 14:55
رمضان
مقصود دل‌ مو لا‌نا جلال ا‌لدين محمد بلخي مي‌ بسازد جان و دل را بس عجايب كان صيام‌ گر تو خواهي تا عجب گردي عجايب دان صيام‌ گرتو را سوداي معراج است بر چرخ حيات‌ دان‌كه اسب تازي تو هست در ميدان صيام‌ هيچ طاعت در جهان آن روشني ندهد تو را چون‌كه بهر ديده دل كوري ابدان صيام ‌ چون‌كه هست‌ اين صوم نقصان حيات هر ستور خاص شد بهر كمال معني انسان صيام‌ چون حيات عاشقان از مطبخ تن تيره بود پس مهيا كرد بهر مطبخ‌ايشان صيام‌ چيست آن‌اندر جهان مهلك تر و خونريزتر بر دل و بر جان و جا، خونخواره شيطان؟ صيام‌ خدمت خاص نهاني تيز نفع و زود سود چيست پيش حضرت درگاه ‌اين سلطان؟ صيام‌ در تن مرد مجاهد دوره مقصود دل‌ هست بهتر از حيات صدهزاران جان صيام‌ گرچه‌ايمان هست مبني بر بناي پنج ركن‌ ليك والله هست از آنها اعظم الاركان صيام‌ ليك در هر پنج پنهان كرده قدر صوم را چون شب قدر مبارك هست خود پنهان صيام‌ سنگ بي قيمت كه صد خروار از او كس ننگرد لعل گرداند چو خورشيدش درون كان صيام ‌ بس شكم خاري كند آن كو شكم خواري كند نيست‌اندر طالع جمع شكم خواران صيام‌ خاتم ملك سليمان است يا تاجي كه بخت‌ مي‌نهد بر تارك سرهاي مختار آن صيام‌ خنده صائم به است از حال مفطر در سجود زانك مي‌بنشاندت بر خوان الرحمان صيام ‌ شهوت خوردن ، ستاره‌ي نحس دان تاريك دل‌ نور گرداند چو ماهت در همه كيوان صيام‌ شهوت تن را تو همچون نيشكر در هم شكن‌ تا درون جان ببيني شكر ارزان صيام‌ قطره‌اي تو، سوي بحري كي تواني آمدن؟ سوي بحرت آورد چون سيل و چون باران صيام ‌ پاي خود را از شرف مانند سر گردان به صوم‌ زانك هست آرامگاه مرد سرگردان صيام‌ گر تو خواهي نور قرآن در درون جان خويش‌ هست سّر نور پاك جمله قرآن صيام‌ برسر خوان‌هاي روحاني كه پاكان شسته‌اند‌ مرتو را همكاسه گرداند بدان پاكان صيام‌ در صيام ار پا نهي، شادي كنان نه با گشاد‌ چون حرام است و نشايد پيش غمناكان صيام‌ ‌زود باشد كز گريبان بقا سر برزند هر كه در سر افكند ماننده دامان صيام‌ http://www.ettelaat.com/new/index.asp?fname=2007\09\09-13\10-39-23.htm&storytitle=%E3%DE%D5%E6%CF%20%CF%E1%9D
جمعه 23/6/1386 - 14:55
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته