• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 58
تعداد نظرات : 54
زمان آخرین مطلب : 4115روز قبل
سياست

حجت‌الاسلام "محمد باقر فرزانه" امروز در خطبه‌هاي نماز جمعه مشهد در جوار بارگاه منور رضوي افزود: معاندان اسلام و مسلمين از هيچ گونه توطئه‌اي عليه مسلمانان دريغ نمي‌كند و ايجاد اختلافات مذهبي تنها يكي از شگردهاي آنان است.

وي ساير توطئه‌هاي دشمنان عليه اسلام و مسلمانان تحريم، تهديد و ترور دانست.

وي خاطر نشان كرد: معاندان اسلام در طول تاريخ اسلام با ترور شخصيتي و حذف چهره‌هاي مقاومت و اسوه‌هاي ايثار سعي داشتند به اهداف پليد خود برسند.

خطيب نماز جمعه مشهد اظهار داشت: در اين راستا روحانيت شيعه همواره در معرض حذف و يا ترور فيزيكي و شخصيتي از سوي دشمنان قرار گرفتند اما همچنان مقاومت و ايستادگي كردند.

وي مقاومت سي و يك روزه حزب الله لبنان عليه تجاوزات اسراييل غاصب و پيروزي اين حزب را ياد آور شد و افزود: دشمن اگر بداند براي جدا كردن سيد حسن نصر الله از لبنان بودجه زياد لازم است، دريغ نمي‌كند.

وي از سيد حسن نصر الله به عنوان يك روحاني شيعه اسوه مقاومت و پيروزي در جهان اسلام ياد كرد.

وي بيان كرد: دشمنان اسلام در طول تاريخ همواره از بيداري و هوشياري مسلمين در هراس بوده و آن را مغاير اهداف استكباري خود مي‌دانستند و لذا همواره تلاش مي‌كردند ،اراده ملتها را نابود كنند.

دوشنبه 21/3/1386 - 20:5
دانستنی های علمی
-- تنها با نیروی پیشاهنگ نمی توان به پیروزی رسید. کشاندن پیشاهنگ تنها به پیکار قطعی، هنگامی که هنوز تمام طبقه و توده های انبوه به پشتیبانی مستقیم از پیشاهنگ بر نخاسته اند، و یا دست کم بی طرفی خیرخواهانه ای در برابر آن ها پیش نگرفته اند، اقدامی است نه تنها نا بخردانه، بلکه، حتی تبهکارانه.
دوشنبه 21/3/1386 - 19:56
دانستنی های علمی
 

عبارت است از اقدام هاي مأموران دولتي با هدف انتفاع وبهره برداري براي خود و يا اشخاص ديگر و يا در قبال دريافت مال خود و يا اشخاص ديگر كه از راههاي زير انجام مي پذيرد :

 - نقض قوانين و مقررات اداري .

 - تغيير و تفسير قوانين و مقررات و ضوابط اداري .

 - تغيير در قوانين و مقررات اداري .

 - خودداري ، كند كاري يا كوتاهي در انجام وظايف قانوني در قبال ارباب رجوع .

 - تسهيل و يا تسريع غير عادي در انجام كار براي اشخاص معين در مقايسه با ديگران .

 

انواع فساد :

الف : فساد خرد و كلان :

فساد كلان ، فسادي است كه توسط مقام هاي مافوق اداري به صورت باندي و با ارقام قابل توجه صورت گرفته و بيشتر
جنبه فساد سياسي يا حاكميتي دارد .

فساد خرد ، فسادي است كه توسط كاركنان جزء صورت مي گيرد .

 

ب : فساد سازمان يافته و فساد فردي :

در فساد سازمان يافته وجه (رشوه ) مورد نياز و دريافت كننده در سيستم اداري مشخص است و پرداخت وجه ، انجام كار
را تضمين مي كند .

در فساد فردي پايه به چند مأمور دولتي مبالغي پرداخت شود و ضمانتي هم براي اجراي قطعي خواسته رشوه دهنده نيست .

 

ج : فساد قاعده مند و فساد غالب :

فساد قاعده مند:  فسادي است كه احتمال كشف و مجازات در آن كاهش و انگيزه هاي فساد افزايش مي يابد .

فساد غالب : فسادي است كه سراسر دستگاههاي دولتي را فرا گرفته باشد .

 

ريشه يابي برخي عوامل سازماني در ترويج فساد :

1 - عدم وجود شفافيت و پاسخگويي در فعاليت هاي نظام اداري : هرچه در يك سيستم باز ، عدم شفافيت و پاسخگويي نسبت به ارباب رجوع و كل مجموعه و خصوصاً به سيستم هاي نظارتي بيشتر باشد به همان تناسب فساد اداري افزايش خواهد يافت وبالعكس هرچه ضريب پاسخگويي در يك سيستم بيشتر باشد فساد اداري كمتري درآن سازمان جريان خواهدداشت. البته بايد توجه داشت كه اين مهم درسطوح عالي سازمان ازاهميت بيشتري برخوردارمي باشد و هر چه مديران عالي بيشتر به اين موضوع متعهد وملتزم باشندسطوح مياني واجرايي نسبت به سازمان و ارباب رجوع و حتي مافوق هاي خود پاسخگوتر خواهند بود .

                                                                                               

2 – اعطاي اختيارات بيش از حد به مديران :در بعضي از سيستم ها ديده مي شود كه مديري هم مسئول اجرايي امورات در سيستم بوده و هم وظيفه نظارت و بازرسي را برعهده دارد و اين مسأله سبب فقدان شفافيت و عدم پاسخگويي صحيح در آن سازمان شده است .

3 – عدم ثبات در مديريت : وقتي كه مدير جايگاه خود را متزلزل ديد اين مسأله سبب كاهش انگيزه وي نسبت به امور محوله به وي خواهد شد . كاهش انگيزه كاري سبب به وجود آمدن فساد اداري خواهد شد .

4 – عدم وجود امنيت شغلي براي كاركنان .

5 – نارسايي ، پيچيدگي ، تناقض و ابهام در قوانين و مقررات اداري .

6 – عدم وجود نظام شايسته سالاري در عزل و نصب ها : يكي از مهمترين عوامل بروز فساد اداري از لحاظ رفتار سازماني ، نبود فضاي شايسته سالاري در منصب هاي سازماني است .

7 –  ناكارآمدي وضعف نظام اداري .

8 – بي كفايتي حرفه اي كاركنان .

9 – باند بازي .

10- عدم وجود نظام هاي صحيح انگيزشي و تشويق و تنبيه در اداره ها .

11- ضعف دانش و تخصص مديران .

 

پيشنهاد هاي مديريت حراست در جهت كاهش بروز عوامل سازماني ترويج فساد در سيستم :

1 – شفاف سازي قوانين .

2 – استقرار نظامهاي سنجش عملكرد كاركنان .

3 – شايسته سالاري در عزل و نصب ها .

4 – مشاركت دادن كاركنان در اداره امور .

5 – ملزم ساختن واحدها به پاسخگويي .

 

برخي عوامل فرهنگي و اجتماعي فساد اداري :

1 – ضعف وجدان كاري و انضباط اجتماعي .

2 – رواج مادي گرايي .

3 – قوي بودن پيوندهاي فاميلي و قبيله اي .

4 -  سطح پايين اخلاقيات در جامعه .

5 – فقدان فرهنگ پاسخ گويي .

6 – نقص مجموعه نظارت هاي حسابرسي و اطلاعات نامربوط .

 

راهكارهاي پيشنهادي مديريت حراست براي پيشگيري از عوامل فساد فرهنگي ، اجتماعي  :

1 – ترويج فرهنگ اسلامي .

2 – ترويج فرهنگ وظيفه شناسي و وجدان كاري .

3 – آگاه ساختن مردم به قوانين و مقررات و حقوق شهروندي .

4 – افزايش سطح اطلاع رساني به مردم و ارتقاي پاسخ گويي دستگاههاي اجرايي .

دوشنبه 21/3/1386 - 19:54
سياست
حركت تقريب بين مذاهب اسلامي، در دهه چهل ميلادي به همت آيت الله بروجردي ـ ره ـ و شيخ محمود شلتوت آغاز شد.
جهان اسلام امروز پرونده « تقريب ميان مذاهب اسلامي» را مي‌گشايد، با اين درك و باور كه اسلام دين عقل است كه با متغير‌هاي زمان و مكان سازگاري دارد. تعميق و گسترش مفاهيم درست دين مبين و تصحيح اشتباهات، امري لازم است. اين اشتباهات گاهي به سرحد ارتكاب گناه و پاشيدن بذر فتنه و اختلاف ميان مسلمانان مي‌رسد و آنان را به صورت احزاب و فرقه‌هاي دشمن در مي‌آورد تا آن جا كه هر كدام مدعي مي‌شود تنها او نماينده اسلام است و ديگران را كافر مي‌خواند و خون آنها را مباح مي‌شمارد؛ همان گونه كه امروزه در پاره‌اي از كشور‌هاي اسلامي شاهد چگونگي آن هستيم.
از اين رو پايگاه اطلاع رساني رسا، به اين موضوع توجه كرده و اين پرونده را باز ‌كند تا تلاش‌هاي تقريب بين مذاهب و پيروان اين مذاهب را فعال سازد.
آنچه در پي مي‌آيد، گزيده‌اي از ميزگرد تقريب بين مذاهب اسلامي است كه با هماهنگي شوراي عالي امور اسلامي ـ مجمع البحوث الاسلاميه ـ پس از توافق با شيخ الازهر و ملاقات‌هاي مكرر با طرف ايراني و دارالتقريب در قاهره برگزار شد

oمحمود مراد نائب رئيس تحريريه نشريه الاهرام مصر:
بسم الله الرحمن الرحيم. افتخار دارم كه هم اكنون در بين شما آقايان، در اين ميز گرد شركت مي‌كنم. ما ميزگرد را با همكاري « شوراي عالي امور اسلامي» تنظيم و برگزار كرده‌ايم. به تلاش‌هاي عملي بيشتري براي نزديك كردن مذاهب اسلامي نياز داريم. همگي پيرو يك دين هستيم، اگر چه مذاهب متعددي داريم. از اين رو، بسيار مهم است كه يك اسلام واحد داشته باشيم كه مذاهب در آن به ستيز نمي‌پردازند. همچنين نيازمند آن هستيم كه به روند اختلافات بين مذاهب پايان دهيم و آن را بيشتر به هم نزديك كنيم، بويژه اينكه در آستانه طرح گفتگوي تمدن‌ها هستيم. زيرا برخي ادعا دارند كه تمدن‌هاي مهم‌تر و بهتر از تمدن ما وجود دارد. ولي ما باور داريم دين اسلام ويژگي اساسي اين تمدن‌ها است. در نتيجه بايد براي رويارويي با چالش جهاني شدن دوش به دوش يكديگر متحد شويم، تا سخن حق را والايي ببخشيم. البته با ديگران داد و ستد داريم و با موضعي يكسان، وارد گردونه گفتگوي تمدن‌ها مي‌شويم.
oدكتر سيد محمد طنطاوي (شيخ الازهر):
قرآن كريم يكي از دلايل آفرينش انسان‌ها را آشنايي آنها با يكديگر مي‌داند: «يا ايها الناس انا خلقناكم من ذكر و انثي و جعلناكم شعوباً و قبائل لتعارفوا ان اكرمكم عند الله اتقاكم» قرآن كريم امت اسلامي را يك امت واحده توصيف مي‌نمايد: «ان هذه امتكم امه واحده و انا ربكم فاعبدون» و در آيه ديگر خداوند مي‌فرمايد: « انما المؤمنون اخوه» اهميت ميزگرد حاضر از همين آيه فهميده مي‌شود.
تقريب و نزديكي مذاهب اسلامي از امور واقعي و حقيقي است، زيرا اختلاف بر سر يكي از ستون هاي دين يا يكي از اصول دين نيست. بلكه ميان پيروان يك مذهب، چه بسا اختلاف پيدا شود، ولي اين اختلافات در امور فرعي و اجتهادي است. هر انساني ديدگاهي دارد و اين امر ثابت، در همه مذاهب اسلامي مشهود است. ولي همه ما به عنوان مسلمانان گواهي مي‌دهيم كه: خدا يكي است و محمد فرستاده اوست و به خداوند و فرشتگانش و كتب آسماني و پيامبران الهي و روز واپسين و به قضا و قدر، ايمان داريم.
بنابراين، برگزاري اين ميزگرد به معناي آن نيست كه ما در اصول اختلاف داريم، بلكه به معناي آن است كه بگوئيم ممكن است اجتهاد يك انسان با اجتهاد انساني ديگر متفاوت باشد و اين اجتهاد را در بين پيامبران و حكيمان و امامان و علماء، به طور اخص مي‌بينيم. در قرآن كريم مي‌خوانيم: «و داود و سليمان اذ يحكمان في الحرث اذ نفشت فيه غنم القوم و كنا لحكمهم شاهدين. ففهمناها سليمان و كلاً آتينا حكماً و علماً». سخنان ارزشمندي درباره تفسير اين دو آيه در كتاب‌هاي مفسران مي‌يابيم كه خلاصه آن اين است: مردي زمين كشاورزي داشت و مردي ديگر صاحب گله‌اي از گوسفندان بود و شبانگاه‌، گوسفندان مرد گله‌دار، در زمين مرد كشاورز به چرا پرداختند و كشتزار او را خراب كردند. او نزد داود پيامبر آمد و ماجرا را تعريف كرد. حضرت داود حكم داد كه در ازاي خرابي كشتزار، مقداري از گوسفندان به مرد كشاورز واگذار شود. به هنگام خروج طرفين دعوا، به حضرت سليمان برخورد كردند و ماجرا را براي او هم تعريف كردند. ايشان گفت: اگر مسأله دست من بود، حكم ديگري صادر مي‌كردم. سپس حضرت سليمان طرفين را نزد پدر خويش مي‌برد و به ايشان مي‌گويد: اي پيامبر خدا، آيا چنين حكمي صادر كرده‌اي؟ حضرت داود پاسخ مي‌دهد: آري! سليمان مي‌گويد: اگر كار در دست من بود، حكم ديگري صادر مي‌كردم. حضرت داود مي‌گويد: نظر تو چيست اي سليمان؟ پاسخ مي‌دهد: نظر من اين بود كه گوسفندان را به كشاورز مي‌دادم تا از آنها براي مدتي بهره‌برداري كند، يا اينكه به مرد گله دار تكليف مي‌كردم كه يك‌بار ديگر زمين را كشت كند و اگر كشتزار به آنچه قبلاً بود، يعني به زمان پيش از خرابكاري گوسفندان باز مي‌گشت، كشتزار را به مرد كشاورز و گوسفندان را به مرد گله دار واگذار مي‌كردم! در اينجا حضرت داود مي‌گويد: حكم همان است كه تو بيان مي‌كني. بنابراين اختلاف درباره امور اجتهادي از جمله موضوعاتي است كه قرآن كريم از زبان برخي پيامبران، حكيمان و صالحان آن را حكايت كرده است. بدين ترتيب، خداوند را سپاس مي‌گويي كه بين ما اختلافي پيرامون اصول وجود ندارد و اگر باشد در فروع است. اگر اختلاف در غير فروع پيدا شود، بايد مطالب را روشن سازيم، تبيين كنيم و با گفتگو و مباحثه همديگر را نصيحت كنيم. تا هنگامي كه نيت‌ها پاك و مقصودها درست است، قطعاً به مورد توافق همگاني مي‌رسيم، زيرا خداوند متعال تبيين فرموده كه يكي از سنت‌هاي دگرگون ناپذير الهي اين است كه پاداش نيكوكاران نزد خدا محفوظ خواهد بود.
oدكتر نصر فريد واصل (مفتي مصر):
اكنون مي‌بينيم كه پس از اين موفقيت بزرگ، چه در مورد اين كنفرانس يا تلاش‌هاي گذشته علماي بزرگ در زمينه تقريب بين مذاهب فقهي اسلامي، به رهبري شيخ محمود شلتوت و حضرت امام بروجردي از ايران، تأسيس مكتب تقريب به عنوان واقعيتي انكار ناپذير در آمده است. نه تنها در باورها و شريعتي كه داريم اختلافي با يكديگر نداريم و بر سر هدف واحد، ديدگاه واحد، دين واحد و شريعت واحد، بلكه بر سر يك مذهب فقهي واحد نيز كه با اصول و باورهاي درست ارتباط دارد، همكاري مي‌كنيم؛ ولي تفسير در زمينه اجراي عملي، چه بسا پيرو شرايط زمان و مكان و متناسب با هر عصر، متفاوت باشد كه آن هم براي انجام هدف مطلوب، يعني ادامه حيات امت اسلامي است كه به عنوان امتي ميانه‌، با حكمت و موعظه نيكو به پرستش خدا دعوت مي‌كند. از اين رو، من فكر مي‌كنم اصل موضوع تقريب بين مذاهب اكنون به ياري خدا تحقق يافته است، ولي آنچه لازم است، تقريب ميان افكار امت اسلامي و علماي آن از نظر خط مشي و رويه مي‌باشد كه به وسيله آن بتوانند منازعه، تفرقه و پراكندگي مسلمانان را پايان دهند.
اسلام اختلاف مذاهب را يك اصل در انديشه اسلامي مي‌داند. پيامبر اكرم ـ ص ـ اين واقعيت را تصويب كرد وقتي فرمود: «هر كسي اجتهاد كند و اجتهادش درست باشد دو پاداش مي‌گيرد و هر كس اجتهاد كند و اجتهادش نادرست باشد، يك پاداش مي‌گيرد.» بنابراين اختلاف آراي فقهي يا وجود مذاهب گوناگون از نظر درك و برداشت واقعيتي است كه شريعت و انديشه اسلامي به آن ايمان دارد و پيامبر اسلام ـ ص ـ نيز به آن ايمان آورده و به يارانش آموخته است و مسلمانان پي در پي از يكديگر آن را آموخته‌اند تا اينكه استعمار وارد شد و تلاش كرد بين مسلمانان تفرقه ايجاد كند. استعمار، اختلاف در برداشت‌هاي فكري را، اختلاف در اصول عقيده وانمود كرد و خلط مبحث شد و اختلاف در اجتهاد مذهبي و دستيابي به حقيقت شرعي، طبق دليل شرعي، به اختلاف در زمينه‌ مذاهب اسلامي يا مذاهب كلامي مبدل شد. پس آنچه اكنون لازم است، اين است كه دلايلي را كه به اختلاف افكار و برداشت‌هاي مسلمانان انجاميده و موجب جا افتادن مذاهب فقهي و تبديل آن به چيزي شبيه به مذاهب كلامي شده است، بيابيم. پيروان اين مذاهب يعني عامه مردم نيز دچار اختلاف شدند و اين به عرصه سياسي يا فرهنگي سرايت پيدا كرد و بر امت اسلامي تأثير گذارد. استعمارگر با سوء استفاده موقعيت، به فكر ايجاد تفرقه افتاد و به همين دليل، پيامدهاي منفي و زشت جنگ مسلمان با برادر مسلمان را همان گونه كه ميان عراق و ايران اتفاق افتاد يا ميان عراق و كويت رخ داد، مشاهده كرديم.
oمحمود مراد:
جناب مفتي نكات مهمي را مطرح كردند. آيا مسأله اختلاف بين مذاهب است. يا مسأله تقريب بين مذاهب؟ آيا مسأله اختلاف يا تقريب ميان افكار است؟ آيا بايد اين افكار را روشن كنيم يا بايد تقريب بين مذاهب را به شيوه‌هاي ديگر روشن سازيم؟ مسأله چيست؟ چرا همواره مسأله اختلاف بين مذاهب در اسلام ميان شيعه و سني برانگيخته مي‌شود؟ چرا موضوع همانند مسأله‌اي بزرگ به نظر مي‌رسد كه بر انديشه، اوضاع و اصول مسلمانان تأثير مي‌گذارد و به گونه‌اي به تضعيف قدرت مسلمانان در برابر نيروهاي ديگر مي‌انجامد؟
oآيت الله محمد علي تسخيري (دبير كل مجمع جهاني تقريب مذاهب اسلامي):
استاد محمود مراد پرسش مهمي را مطرح كردند: مسأله چيست؟ وقتي علماي ما پيرامون مسأله‌اي به بحث مي‌نشينند، به اصطلاح اصل موضوع مورد بحث را روشن مي‌كنند، تا يكي از طرف‌ها به سوي چيزي و طرف ديگر، به سوي چيز ديگري نرود و هر كدام بر خلاف حقيقت، چيزي را اثبات و چيز ديگري را نفي نكنند. البته اين جلسه ما، جلسه همدلي و گفتگو است نه جلسه دشمني، ولي مايلم به سنت علما و بزرگان در مسير فقهي اجتهادي‌مان، اشاره كنم.
اگر شبهات موجود را بزداييم، موضوع و محور بحث روشن مي‌شود. ما خواستار نزديكي افكار هستيم. از هر انديشه‌اي مي‌خواهيم انديشه ديگر را درك كند و مي خواهيم انديشه را از سرچشمه آن برگيريم و آراي ديگران را از منابع و راه‌هاي خودشان بشناسيم. مي خواهيم همگان بر نقاط مشترك دوسويه تأكيد كنند تا با يكديگر كار كنند و براي تعميق آن همكاري نمايند و در آنچه مورد اختلاف واقع مي‌شود، همديگر را معذور بدارند، همان گونه كه مرحوم شيخ رشيد رضا گفته است. ما در واقع معناي ذوب كردن را مد نظر نداريم و نمي‌خواهيم مذاهب در يكديگر ذوب شوند، زيرا مذاهب افاضات بزرگي است كه انديشه اسلامي را نمايان مي‌سازد و نشان دهنده چشم انداز گسترده‌اي است. به همين دليل ما خواهان ذوب كردن نيستيم. همچنين چيره ساختن را نمي‌خواهيم. يعني نمي‌خواهيم مذهبي را بر مذهبي ديگر چيره سازيم تا بگوييم كه اين مذهب قوي‌تر از آن مذهب است. خير، نه ذوب كردن و نه چيره ساختن را، بلكه تقريب را براي تفاهم بيشتر مي‌خواهيم، تا در نتيجه دست‌ها در دست‌هاي ديگر گذارده شود و موضوع عمليات يكسان و مورد نظر را كه امام شيخ الازهر، بدان اشاره كرده‌اند اتخاذ كنيم. تا امتي واحد، چه در تحقق ساختن خويشتن خويش و چه در رويارويي با دشمن‌مان باشيم.
حال به پرسش ديگري در مورد ريشه‌هاي شرعي تقريب مي‌پردازيم. يعني چگونه به اين موضع‌گيري، پايه و اساس شرعي مي‌بخشيم؟ فقها مي‌گويند پايه و اساس روشن است و جناب مفتي بدان اشاره كردند كه اسلام نسبت به دگرگوني‌هاي آينده، پيش بيني‌هاي لازم را اتخاذ كرده است و براي احكام ثابت، احكام ثابت قرار داده، ولي با توجه به متغيرهاي زماني و مكاني، براي جذب و مهار اين متغيرها، از خود انعطاف نشان داده است.
اجتهاد يكي از مهم‌ترين نشانه‌هاي انعطاف پذيري مي‌باشد. بنابراين اسلام با اجتهاد موافقت كرد و از اين رو دعوت به وحدت، موضع گيري عملي در عين اختلاف نظر است و اين يك امر طبيعي است.
به مرحله ديگر مي‌پردازم و مي‌گويم: اگر آن روند به عنوان غناي فكري و مشاركت تمدني است، پس چرا در گذر تاريخ اين همه اشك‌ها و خون‌ها جاري شده است؟ چرا در طول مسيرمان با اين ضربات خشن و كشنده روبرو شده‌ايم؟ فكر مي‌كنم اگر دلايل را خلاصه كنيم، دو عامل ظاهر مي‌شود: يكي مربوط به علما و مجتهدان است و ديگر به ساير قشرها مربوط مي‌شود. بعضي‌ها متأسفانه به تنگ نظري و تعصب ذاتي توجيه ناپذير، دچار شدند. عامل ديگر، از اين تنگ نظري و تعصب سوء استفاده كرد. اين عامل ديگر، همان مصالح حكم فرمانان و خودكامگان است كه از تاريخ ما گذر كردند و اين تاريخ را زخمي و خونين ساختند و ميان تنگ نظري حكم رانان و برخي عوام، با منافع شخصي حكم رانان سركوب‌گر، همكاري پديد آمد و آنان اختلاف مذهبي ـ تمدني زيبا را به اختلاف مذهبي زشت و فرقه‌گرايي كشنده، مبدل كردند كه رودهايي از اشك‌ها و خون‌ها از همه ما گرفته است!
پرسش ديگر: بنابراين، چگونه تقريب بين مذاهب و موضع‌گيري واحد را تحقق بخشيم؟
در اينجا فكر مي‌كنم راهي كه بايد در پيش بگيريم راه گفتگو است. گفتگو بايد در فضايي آرام صورت گيرد نه در فضايي نگران كننده. وقتي قريشي‌ها پيامبر اكرم ـ ص ـ را به ديوانگي متهم مي‌كردند، در اين فضا پيامبر گرامي اسلام ـ ص ـ نمي‌گفت: من ديوانه نيستم به دلايل اينكه اولاً، ثانياً، ثالثاً و ... بلكه دگرگون‌سازي فضاي جار و جنجال و گشودن راه تعقل را خواستار مي‌شد. سپس مي‌فرمود: به خانه‌هايتان باز گرديد. سپس بيانديشيد. : «و ما صاحبكم بمجنون» بدين جهت، قرآن روش جالبي براي گفتگو و شرايط آن اراءه كرده كه فكر مي‌كنم راه درست براي رسيدن به نتيجه مطلوب، همين است.
oشيخ احمد بن سعود السيابي (از علماي مسقط):
بي ترديد پراكندگي امت اسلامي به صورت گروه‌ها و احزاب در نتيجه عملكرد‌هاي سياسي ـ تاريخي بوده است و حتي شكاف در ميان امت، يا تشتت امت، بنا به دلايل سياسي بوده كه پيرامون حكومت‌ها دور مي‌زد و امت به شكل احزاب كنوني از هم جدا شد و از نظر اعتقادي و فقهي تحت تأثير قرار گرفت. سپس تاريخ اسلام در اين مسير ادامه يافت و هر از گاهي، اين تفرقه دامن زده شد، تا اينكه امت اسلامي در روند تاريخ تمدني خويش، دچار ضعف شد و در برابر استعمارگر، به صورت شكاري راه گم كرده در آمد! از جنگ‌هاي صليبي گرفته تا استعمار پرتغال كه به عنوان نخستين استعمار غربي در كشور‌هاي اسلامي به معني و مفهوم استعمار بود. سپس استعمارگران ديگر آمدند. اينها جملگي در نتيجه خودباختگي امت اسلامي و نبودن هويت به سبب تشتت و پراكندگي بود. به نظرم دليل اين وضعيت همان دامن زدن به اختلافات توسط گروه‌هاي سياسمتداران با مخالفان سياسي بود گزافه نيست اگر بگويم، آنها در پي برانگيختن هر چه بيشتر تفرقه، در بين امت اسلامي بوده‌اند. در واقع اكثر پيروان مذاهل اسلامي عوام هستند و اگر كسي بخواهد تعداد روشنفكران و انديشمندان را در هر مذهب شمارش كند، از 5 درصد فراتر نمي‌رود! اگر اين ميانگين را به ده درصد بالا ببريم، معنايش اين است كه نود درصد پيروان مذاهب عوام‌اند! افرادي كه در انتساب به مذهب خويش احساساتي‌اند، به گونه‌اي كه هيچ سخن ديگر از مذهب ديگر را نمي‌پذيرند و به هيچ مذهبي ديگري توجه ندارند. در نتيجه اين انگ زدن‌ها پديد مي‌آيد. بنابراين، دست كشيدن از انگ‌هاي مذهبي و لقب‌هاي اختلاف بر انگيز، يكي از اولويت‌هاي وحدت اسلامي است.
ما خواستار وحدت اسلامي براي امت اسلامي هستيم و تقريب ميان مذاهب اسلام عملاً وجود دارد، زيرا درس فقه تطبيقي يا مقايسه‌اي، هم اكنون در دانشگاه و در هر بخش از بخش‌هاي فقهي، موجود است و اكنون هر پژوهش‌گري هر حكم فقهي را مي‌داند.
oحجت الاسلام و المسلمين محمد واعظ زاده:
وحدت امت، مهم‌ترين تكليف الهي بر عهده ما به شمار مي‌آيد. زيرا امت را در جايگاه مناسبي در بين امت‌ها قرار مي‌دهد. بنابراين بحث درباره پشتوانه عزت امت اسلامي امري ضروري است. زيرا در اختلاف و افراط گرايي امت جز ضرر و زيان چيزي وجود ندارد.
برادران علما ارتباط نزديكي داشتند با آن سازمان بزرگ كه «دار التقريب بين المذاهب الاسلاميه» خوانده مي‌شد و نيز ارتباط داشتند با مشايخ بزرگ كه جماعت تقريب بين مذاهب اسلامي را تشكيل دادند و در رأس آنان دو امام بزرگوار كه هر دو شيخ الازهر بودند يعني: مرحوم شيخ عبدالمجيد سليم و مرحوم شيخ محمود شلتوت و شخصيت‌هاي ديگري كه در تأسيس دار تقريب شركت داشتند. مخصوصاً دو امام با اخلاص علامه شيخ عبد العزيز عيسي و شيخ محمد محمد المدني و نيز استاد بزرگ ما امام بروجردي. بنده انديشه تقريب بين مذاهب را از مجله رساله الاسلام ـ كه به نظرم بهترين مجله اسلامي است كه تاكنون منتشر شده است ـ آموختم. نخستين شماره اين مجله براي مرحوم پدرم رسيد و من بارها آن را خواندم تا اينكه مفاهيم بلند آن از نخستين تا آخرين شماره، در جان و دلم راه يافت و تمام آن را از بر و حفظ كردم. همچنين افتخار داشتم با علامه شيخ محمد تقي قمي دبير كل دار التقريب ـ در قاهره كه تمام كارهاي دارالتقريب را انجام مي‌داد، هميشه ملاقات داشته ‌باشم. اديان يا مذاهب، برجسته ترين مصداق اين فرموده الهي است: «الم تر كيف ضرب الله مثلاً، كلمه طيبه كشجره طيبه أصلها ثابت و فرع‌ها في السماء تؤتي أكلها كل حين بإذن ربها» دين مانند درختي ثابت و تغيير ناپذير است و مذاهب شاخه‌هاي متعدد آن كه بدون محدوديت و بي‌نهايت بارور مي‌شود. همان گونه كه امت هر روز تا روز واپسين، نياز مداوم به آنها دارد.
oدكتر محمود حمدي زقزوق (وزير اوقاف مصر):
بنده سخنم را از ملاحظه‌اي كه استاد محمود مراد قبلاً گفتند شروع مي‌كنم. ما نمي‌خواهيم مشكل را ساده و آسان كنيم و بگوييم همه چيز بر وفق مراد است و هيچ‌گونه اختلافي نيست و ما آيات قرآن و احاديث پيامبر و همه چيز را داريم و ما آنها را تكرار كرده و بر آن دعوت مي‌كنيم تا اين گونه به نظر برسد كه مطلقاً چيزي وجود ندارد، در حالي كه بايد بي‌پرده اعتراف كنيم: نه! چيزي وجود دارد كه مذاهب اسلامي را از يكديگر دور مي‌سازد وگرنه اينجا دور هم جمع نمي‌شديم، تا درباره تقريب به بحث بنشينيم. مسأله، مسأله اختلاف ميان مذاهب فقهي نيست، زيرا مذاهب فقهي با يكديگر اختلافي ندارند و حتي در بخش سني، چهار مذهب فقهي وجود دارد كه هر كدام ديدگاه متفاوتي دارد. رسم بر اين بوده است كه مصر براي تمام اختلافات مذهبي بدون احساس تنگنا، سعه صدر داشته باشد و هر كس از مسجد سلطان حسن بازديد كند، در آنجا مدرسه‌اي مي‌يابد كه جزو مدارس تاريخي باستاني به شمار مي‌آيد و در آن، مدرسه‌اي براي مذاهب چهارگانه فقهي، در كنار يكديگر موجود است كه بخش‌هايي از آن براي شافعيه، حنفيه، حنبليه و مالكيه است. بنابراين مسأله، مسأله اختلاف ميان مذاهب فقهي نيست، ولي چيزي وجود دارد كه ميان فرزندان امت اسلامي جدايي مي‌افكند. موضوع ديگر اين كه كشمكش‌هايي كه در گذشته به وقوع پيوسته و به وقوع جنگ‌ها انجاميده و جناب شيخ محمد علي تسخيري درباره آنها سخن گفتند، كشمكش‌هاي تاريخي است كه نسل‌هاي كنوني مطلقاً هيچ دخالتي در آن نداشته‌اند. همان گونه كه هر نيك و خيري كه در گذشته اتفاق افتاده، نسل‌هاي كنوني نقشي در آن نداشته‌اند. يعني هر نوع عمل منفي كه در گذشته رخ داده نسل‌هاي كنوني در آن گناهي مرتكب نشده‌اند. از اين رو بايد جزو مسئوليت علما باشد كه اين امور را روشن كنند. زيرا همان گونه كه حضرت شيخ محمد علي تسخيري نيز گفتند: متأسفانه علما در تعميق اختلافات كمك كرده‌اند و در نتيجه توده‌هاي امت از آنها پيروي نموده‌اند و در حال حاضر اين كشمكش‌هاي تاريخي هيچ توجيه عقلايي ندارد.
جهاني كه پيرامون ماست، در تمام زمينه‌ها به سوي گروه بندي‌ها روي آورده و اين گروه بندي‌ها، براي كشور‌هاي ذي ربط در آن قدرت‌ محسوب مي‌شود، اما از ميان نيروهاي جهان، تنها جهان اسلام است كه هنوز بيدار نشده و توجهي به امور ندارد و نمي‌خواهد براي رويارويي ـ نمي‌گويم براي جنگ ـ با ديگران، نيروهايش را يكجا گرد‌آوري كند تا بتواند زنده بماند. شايد در اينجا بد نيست تعبيري جالب و واقعي از دكتر احمد كمال ابوالمجد كه به هنگام برگزاري كنفرانس مجلس اعلاي امور اسلامي در روز‌هاي گذشته بيان كردند، نقل كنم: اگر در تاريخ واقعه بزرگ شهادت امام حسين ـ ع ـ در كربلا باشد كه تأثير بزرگي در اين شكاف ميان سني و شيعه برجاي گذاشت، بيم آن دارم كه اكنون نيز واقعه ديگري باشد كه همه مسلمانان شيعه و سني در آن كشته شوند!
مسأله بسيار خطرناك است. جهان به تجمع و گروه‌بندي روي آورده و مسلمانان همچنان پراكنده‌اند و درك نمي‌كنند كه اوضاع در عصر حاضر و عصر جهاني شدن تا چه حد خطرناك است. اگر ميان مسلمانان و غير مسلمانان گفتگو برقرار مي‌كنيم و سال جاري سال گفتگوي تمدن‌ها و فرهنگ‌ها است، از باب اولي، بايد گفتگوي اسلامي داشته باشيم. يعني ابتدا خانه را از درون مرتب كنيم و گرنه اگر ما با ديگران وارد گفتگو شويم، ولي خود در درون، متفرق و متشتت باشيم، وضعيت چگونه خواهد بود؟ جاي تعجب دارد كه وارد گفتگو با ديگران شويم و وجوه مشترك با ديگران غير مسلمان را جستجو كنيم، تا در اين جهان هم‌زيستي داشته‌ باشيم، ولي فراموش كنيم كه براي گفتگوي اسلامي ضرورتي وجود دارد. اگر به دنبال وجوه مشترك با ديگران غير مسلمان هستيم، وجوه مشترك ميان مسلمانان بسيار فراوانند. زيرا در اركان اصلي و پنج‌گانه اسلام، مطلقاً اختلافي وجود ندارد. در اصول ايمان به خدا، فرشتگانش، كتب و پيامبرانش و روز واپسين اختلافي نيست، يعني هيچ گونه اختلافي بر سر هيچ يك از اصول مسلم اسلام، ميان شيعه و سني وجود ندارد، پس چرا به تعميق اختلافات ادامه مي‌دهيم؟ البته عناصري وجود دارد كه تا امروز به اختلافات فكري، درگيري تاريخي و كشمكش‌هاي پيشين دامن مي‌زنند و تلاش دارند يك بار ديگر آن را تكرار و دوباره زنده كنند. از اين رو، نبايد اين گونه ديدارها تنها به اين صورت بگذردكه هركدام از ما چيزي براي تعارف به ديگري بگوييم و مسأله تمام شود!
شايد بتوانيم بگوييم كه مصر در زمينه تقريب ميان مذاهب اسلامي پيشگام بوده است. زيرا ميراث فرهنگي تاريخي مصر همواره اين گونه بوده و مصر فرقي ميان مذهبي و مذهب ديگر، قائل نمي‌شود. مصريان همگي از آغاز تا پايان بيش از همه مردم، به اهل بيت مهر مي‌ورزند و اين واقعيت به هيچ وجه تظاهر نيست. هر مصري در دورترين نقطه جنوب يا شمال كشور به امام حسين ـ ع ـ و سيده زينب ـ س ـ و همه اهل بيت ـ ع ـ دل بسته است. زمين بارور براي تقريب در مصر رود كه بيش از پنجاه سال پيش «جمعيت التقريب بين المذاهب الاسلاميه» را ايجاد كرد و تلاش‌هايي صورت گرفت كه بخاطر آن مشايخ الازهر چون: شيخ شلتوت، شيخ مراغي و نيز شيخ عبد العزيز عيسي و شيخ محمد مدني و ديگران مبارزه كردند. مجله «رساله الاسلام» گواه راستين اين مقوله است و شماره‌هاي منتشر شده اين مجله در پانزده مجلد موجود است. اين الگوي مصري در اين زمينه پيشگام است و مي‌توانيم آن را در تمام كشورهاي اسلامي گسترش دهيم تا در آنجا نيز جمعيت‌هاي تقريب بين مذاهب اسلامي به وجود بيايد و به بار بنشيند. تا اين نزديكي تحقق بيابد. بنده با جناب شيخ محمد علي تسخيري اتفاق نظر دارم كه تقريب به معناي ذوب كردن مذاهب ديگر نيست و نيز به معناي چيره ساختن مذهبي در مذهب ديگر نيست. چه‌، هر كس ديدگاه خود را دارد و اختلاف نظر انديشه اسلامي را غنا مي‌بخشد و مسأله اين نيست كه فكر كنيم هر اختلاف نظر انديشه اسلامي را غنا مي‌بخشد اختلاف نظر لازم است، ولي در كنارش تسامح هم بايد باشد. به اين معنا كه هر يك از ما به ديگري حق اظهار نظر بدهد و به آن احترام بگذارد. امام شافعي در اين باره مي‌گويد: «نظر ما نظر درستي است كه احتمال دارد اشتباه هم باشد و نظر اشتباهي است، كه احتمال دارد درست باشد!» بنابراين، مسأله اين نيست كه بنده نظري دارم و بر ديگري تحميل مي‌كنم و مي‌گويم مطلق است! اين امر به هيچ وجه جايز نيست. حق مطلقي كه جاي بحث در آن نيست، بلكه تنها حق همان چيزي است كه در قرآن كريم و سنت پيامبر اسلام ـ ص ـ آمده، آن هم با دليل قطعي و سواي آن، اجتهاداتي بيش نيست. همه اشتباه يا درست مي‌گويند و كسي كه اجتهاد كرده و نظر اشتباه مي‌دهد، يك پاداش دارد و كسي كه اجتهاد مي‌كند و نظرش درست باشد، دو پاداش دارد.
از جمله مسائل ديگري كه مطرح شده است، مسئوليت حكومت‌ها در پيام رساني اسلامي است. در واقع تقريب يك مسأله سياسي نيست كه حكومت‌ها متصدي آن باشند، بلكه علماي ديني و انديشمندان مسلمان هستند كه در توده‌ها تأثير مي‌گذارند. زيرا توده‌هاي امت، در هر مسأله ديني، از علماي دين پرسش مي‌كنند نه از سياستمداران. در نتيجه علماي ديني بايد وظيفه خود را در اين خصوص به انجام برسانند تا اذهان مردم روشن شود
دوشنبه 21/3/1386 - 19:53
آموزش و تحقيقات

گذر  از  بحران تعاريف‌

اشاره: “بررسي و تعيين نوع هويت فردي، ملي و مذهبي در نوجوانان”، عنوان پژوهشي است كه جعفر دارابي با حمايت معاونت پژوهشي دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي به انجام رسانده است.

يكي از مفاهيم اساسي در روان‌شناسي و علوم اجتماعي كه مورد علاقه بسياري از دانشمندان علوم انساني است، مفهوم هويت است. مي‌توان گفت بحران هويت از مهم‌ترين مسائل روان‌شناختي نوجوانان و جوانان است. اينكه چگونه نوجوانان در پشت سر گذاشتن اين بحران موفق شوند يا نه در سلامت رواني و سازگاري اجتماعي آتي آنان نقش مهمي خواهد داشت.

با رشد جوامع و افزايش جمعيت، صنعتي‌شدن يك امر اجتناب‌ناپذير به نظر مي‌آيد و با صنعتي‌شدن جوامع، مشاغل و نقش‌هاي متعددي پديدار مي‌شود. در اين ميان ارائه يك تعريف از خود براي نوجوان كه در مقابل انبوهي از مسائل قرار دارد، كار آساني نيست. نوجوان بايد از بين انبوه اين تعاريف و نقش‌ها دست به انتخاب بزند و اين انتخاب به عوامل متعددي مربوط مي‌شود.

به نظر مي‌رسد كه رسيدن به يك هويت موفق كه همان دستيابي به يك چارچوب و ساختار ذهني در ابعاد فردي، ملي و مذهبي است، در كشورهاي در حال توسعه و نيمه‌صنعتي، كار دشوارتري باشد، زيرا اين كشورها مسيري را طي مي‌كنند كه كشورهاي پيشرفته و صنعتي اين مسير را پيموده‌اند و اين كشورها (در حال توسعه) از يك سو به چارچوب‌ها و معيارهاي سنتي خود پايبند هستند و از سوي ديگر در حال وارد كردن فرهنگي هستند كه الزاما همراه تكنولوژي به درون فرهنگ سنتي نفوذ مي‌كند.

اين موضوع نوعي بحران هويت را در سطوح اجتماعي و فرهنگي دامن مي‌زند كه مي‌توان آن را بحران فرهنگي ناميد، اما بين فرد و اجتماع نوعي تعامل وجود دارد. بحران‌هاي فرهنگي و اجتماعي به صورت مستقيم و غيرمستقيم بر هويت شخصي و فردي كه بيشتر مورد علاقه روان‌شناسان است، اثر انكارناپذيري دارد. نوجوانان براي گذر از اين بحران كه در فرآيند رشد يك امر طبيعي محسوب مي‌شود، به كمك بزرگسالان نيازمند هستند، اما كمك‌كردن به نوجوانان قبل از هر چيز نيازمند بررسي‌هاي علمي و كارشناسانه است. هر چند براي بررسي‌هاي علمي در موضوع هويت مسائل پژوهشي زيادي وجود دارد، اين پژوهش درصدد بررسي مسائلي است كه در اولويت‌ سازمان بهزيستي كشور بوده است كه ساختار هويت فردي، ملي و مذهبي نوجوانان ايراني چگونه است؟ بين هويت فردي، ملي و مذهبي چه رابطه‌اي وجود دارد؟ و بين دختران و پسران در ابعاد هويت فردي، ملي و مذهبي چه تفاوتي وجود دارد؟ را شامل مي‌شود.

هدف تحقيق‌

هدف اصلي اين مطالعه بررسي علمي از وضعيت هويتي نوجوانان در ابعاد فردي، ملي و مذهبي است و هدف نهايي اين بررسي كمك به نوجوانان در حل تعارضات و مسائل هويتي است.

بررسي وضعيت موجود در ساختار هويت فردي، ملي و مذهبي نوجوانان ايراني‌

بررسي ميزان رابطه ميان هويت فردي‌

 با هويت ملي و مذهبي‌

مقايسه وضعيت هويت در نوجوانان دختر و پسر ايراني و ارائه راهكارهاي تقويت هويت در ابعاد فردي، ملي و مذهبي از جمله اهداف اين تحقيق است.

براي رسيدن به اهداف فوق‌الذكر، علاوه بر نتايج مطالعه اخير به ادبيات تحقيق نيز مراجعه مي‌شود، چون پاسخگويي به اين اهداف با يك پژوهش امكان‌پذير نيست.

در مطالعه حاضر، با بررسي علمي ابعاد هويت و نيز نحوه ارتباط آنها با يكديگر و شناسايي دقيق و علمي اين موضوع، راهكارهاي علمي جهت تقويت هويت فردي، ملي و مذهبي ارائه خواهد شد. اين امر گامي در جهت پيشگيري از مسائلي مانند از خودبيگانگي است كه خود موجب گرايش جامعه به سمت مسائل و مشكلات فرهنگي و اجتماعي مي‌شود.

نتيجه‌گيري‌

مقايسه نمره‌هاي دختران و پسران در ابعاد هويت فردي، ملي و مذهبي نشان داده است كه دختران در مقايسه با پسران از هويت سالم‌تري برخوردار هستند. اين نتيجه از ابعاد گوناگوني قابل بحث و بررسي است. پسران در هويت آشفته، هويت از پيش تعيين شده و هويت تأخيري از نمره‌هاي بالاتري نسبت به دختران برخوردار بودند. ويژگي‌هاي هويتي فوق‌الذكر نقص هويتي محسوب مي‌شود، در هويت ملي و مذهبي كه بالابودن آن نمايانگر هماهنگي با ارزش‌ها و آرمان‌هاي ملي است، دختران به صورت معني‌داري بالاتر از پسران بوده‌اند.

تحقيقات و پژوهش‌هاي قبلي در سلامت رواني نشان داده است كه مردان از سلامت رواني بالاتري نسبت به زنان برخوردار هستند. براي مثال زنان در مقايسه با مردان بيشتر با افسردگي و ترس‌هاي مذهبي مواجه هستند. نتيجه اين تحقيق نشان‌دهنده آن است كه در ابعاد هويت فردي، ملي ومذهبي، دختران داراي سلامت رواني بالاتري هستند.

نتايج پژوهش حاضر در خصوص تفاوتهاي جنسي در هويت، با برخي از پژوهش‌هاي انجام‌شده در ايران هماهنگ است. براي نمونه اين نتايج با نتايج مطالعه “دارابي” هماهنگ است، در اين مطالعه دختران در مقايسه با پسران از انگيزه پيشرفت بالاتري برخوردار بوده‌اند.

نتيجه مطالعه حاضردر بعضي موارد با مطالعه “شارع‌پور” و “خوش‌فر” هماهنگ و در برخي موارد ناهماهنگ بوده است. در مطالعه شارع‌‌پور و خوش‌فر بين دو جنس تفاوت معنا‌داري وجود نداشته است اما برجستگي هويت ملي و مذهبي در پسران بيشتر از دختران بوده است و برجستگي هويت خانوادگي در دختران بيشتر بوده است. بنابراين پژوهش‌هاي جديد نشان مي‌دهد كه تفاوت دو جنس در ابعاد گوناگون هويت يا در حال كاهش است و يا اينكه به نفع جنس مونث در حال افزايش است. در مطالعات پيشين مثل مطالعه‌اي كه توسط “محسني” انجام شد، هويت زنان يك هويت سنتي بوده است. در پژوهش‌هاي غربي نيز اين نتايج صدق مي‌كرده است، مثلا در مطالعه‌اي كه توسط زيروويت صورت گرفته بود، تصور زنان از خودشان بيشتر تصور مصرف‌گرا و خانه دار بوده است، اما تصور مردان از خودشان بيشتر تصوريك متخصص و صاحب‌نظر بوده است. مطالعات ديگري كه قبلا در كشورهاي غربي صورت گرفت نشان مي‌داد كه زن در جامعه غربي اكثراً در نقش‌هاي خانوادگي، وابسته، هيجان‌پذير، سطحي و بي‌منطق معرفي شده است. اين نتيجه امروزه در كمتر گزارش‌هاي پژوهشي مشاهده مي‌شود و همانگونه كه قبلاً بيان شد، تفاوت دو جنس در هويت در برخي مطالعات مشاهده نمي‌شود، در برخي از مطالعات اين تفاوت به نفع مردان و در برخي از مطالعات به نفع زنان بوده است. در مطالعه حاضر و در ابعاد هويت فردي، پسران در هويت‌هاي ناقص نمره‌هاي بالاتر و معنا‌داري داشته‌اند اما در هويت موفق تفاوت معنا‌داري بين دو جنس مشاهده نگرديد.

نتيجه ديگر اين مطالعه بالابودن نمره دختران در هويت ملي و مذهبي بوده است. در هويت مذهبي 93 درصد دختران و 83 درصد پسران براساس ملاك روان‌سنجي از هويت مطلوبي برخوردار بودند و در هويت ملي دختران 65درصد و پسران 43 درصد از هويت ملي مطلوب برخوردار بوده‌اند. اين نتيجه نشان مي‌دهد كه در هويت ملي مشكلات بيشتري وجود دارد، زيرا در هويت مذهبي در مجموع 88 درصد از هويت مطلوب برخوردار بوده‌اند اما در هويت ملي اين درصد به 54 درصد مي‌رسد.

حال اين سؤال مطرح است كه چرا هويت ملي و مذهبي در دختران ايراني بالاتر از پسران ايراني است. در پژوهشي كه روي ايرانيان مقيم آمريكا صورت گرفت، موضوع فرهنگ‌پذيري در زنان و مردان ايراني مهاجر در آمريكا بررسي شد. نتيجه اين تحقيق نشان داد كه زنان ايراني در مقايسه با مردان در پذيرش فرهنگ بيگانه مقاومت بيشتري دارند و اين تفاوت در فرهنگ‌پذيري به لحاظ آماري معنا‌دار بوده است، لذا مي‌توان اينگونه تفسير كرد كه دختران يا زنان در پذيرش فرهنگ خودي آمادگي بيشتري نسبت به مردان دارند و به همان ميزان در درون‌سازي فرهنگ بيگانه مقاومت دروني بيشتري را از خود نشان مي‌دهند. بنابراين مي‌توان اينگونه نتيجه‌گيري كرد كه براي پيشگيري از نفوذ فرهنگ بيگانه بيشتر بايد نگران نوجوانان و جوانان پسر باشيم و براي اين هدف بايد برنامه‌ريزي‌هاي دقيقي را تدوين كرد كه اين برنامه‌ريزي‌ها بايد از مدارس شروع شود و به دانشگاه‌ها ادامه يابد.

بين هويت ملي و هويت مذهبي رابطه مثبت و معنا‌داري وجود داشته است. به عبارت ديگر افزايش هويت ملي با افزايش هويت مذهبي همراه است. مي‌توان نتيجه گرفت كه هويت مذهبي و هويت ملي نوجوانان ايراني در تضاد با يكديگر نيستند بلكه كاملا در يك جهت حركت مي‌كنند.

نتيجه ديگر اين مطالعه رابطه مثبت بين هويت فردي و هويت ملي و مذهبي بوده است. رابطه فوق بين هويت فردي و مذهبي بيشتر از رابطه هويت فردي و ملي بوده است، هر چند هر دو رابطه معنا‌دار بوده است. اين نتيجه نشان مي‌دهد كه هويت مذهبي پيش‌بيني‌كننده خوبي براي هويت فردي محسوب مي‌شود. خانواده‌هاي مذهبي در شكل‌دادن هويت مذهبي فرزندان از موفقيت بهتري برخوردار هستند.

درصد برخورداري نوجوانان ايراني از هويت موفق 46 درصد بوده است. به اين ترتيب با توجه به سن نوجوانان مورد مطالعه كه حداقل 17 سال بوده است اين درصد بسيار پايين است. در اين سن كه اواخر نوجواني محسوب مي‌شود انتظار مي‌‌رود كه اكثريت نوجوانان به يك هويت موفق نائل گردند، اما اين نتيجه نشان داد كه اكثريت نوجوانان ايراني از هويت موفق و پيشرفته برخوردار نبوده و برعكس به هويت‌هاي ناتمام، آشفته يا از پيش تعيين‌شده تعلق دارند. اين نتيجه حكايت از آن دارد كه درصد زيادي از نوجوانان ايراني از احساس بي‌هويتي يا سردرگمي هويت رنج مي‌برند، اين حالت بيانگر ضعف سيستم خانواده و نيز سيستم مدرسه و اجتماع در شكل‌دادن به هويت نوجوانان است. هر چند كسب هويت از وظايف نوجوانان است، اما اين خانواده و مدرسه است كه بايد هويت‌يابي را در نوجوانان تسهيل كند.

دوشنبه 21/3/1386 - 19:49
آموزش و تحقيقات

درس پنجم
صفت



لغات درس

After a white = بعد از مدتي
Amused =‌سرگرم
Amusing= سرگرم كننده
Behind = پشت
Bored = كسل
Boring= كسل كننده
Call out= داد زدن – بلند صدا كردن
Carpet = فرش
Company = شركت – كمپاني
Confusing = گيج كننده
Cotton=‌كتان – پنبه
Egypt = مصر
Exciting = هيجان آور
Excited= هيجان زده
For apart = دور از هم – فاصله دار
Fear = ترس
Fast = روزه گرفتن
Frightened = ترسيده
Habit = عادت – خلق
Hard working = كار زياد – كار سخت
How do you do ? چه كار مي كنيد ؟
Invent = اختراع كردن
Invention = اختراع
Involve= شامل شدن
Iran air =‌هواپيمايي ايران
Instead (of) =‌به جاي
Keep accounts = حساب داري
Long ago= خيلي پيش
Make up = بهتر كردن – آرايش كردن
Manage = رياست كردن
Meal = غذا
Moslem = مسلمان
Papyrus = پاپيروس
Report =‌گزارش دادن – گزارش
Sheet = ورق – لايه
Shocked =‌شوكه
Shocking =‌شوكه كننده
Shout = فرياد زدن
Smell = بو
Surprised= تعجب آور
Taste = مزه
Up and down= بالا و پايين
Whenever= هر وقت – هر گاه
Wire = سيم





صفت

1) بعضي از فعل ها با گرفتن ed مي تواند نقش صفت را نيز داشته باشند. همچنين بعضي از افعال با گرفتن Ing مي توانند نقش صفت داشته باشند. بعضي از اين افعال در زير آورده شده اند.
 

فعل

 

Surprise

Confuse

Amuse

Excite

Bore

Frighten

Shock

Surprised – surprising

Confused – confusing

Amused – amusing

Excited – exciting

Bored – boring

Frightened – frightening

Shocked – shocking



  به مثال هاي زير توجه كنيد.

 

I am surprised because the results are surprising.

من متعجب هستم چون نتايج متعجب كننده اند.

I am bored because my job is boring.

من خسته هستم چون كار من خسته كننده است.

We were shocked because the news were shocking

من شوكه بودم چون اخبار شوكه كننده بودند.

كلماتي كه زير آنها خط كشيده شده است، صفت هستند. اين صفت ها را مي توان قبل از اسم نيز به كار برد.
من ديروز اخبار متعجب كننده اي شنيدم.

I heard surprising news yesterday.

من يك شغل خسته كننده دارم

I have a boring job.

آن يك داستان شوكه كننده بود.

It was a shocking story.



  2) صفت ها درجمله چگونه به كار برده مي شوند؟

 

صفت ها در جمله ها به دو روش ممكن است به كار گرفته شوند.
الف) قبل از اسم ها
ب) بعد از Linkingها كه Linking verb ها عبارتند از :

Appear, be, become, feel, look, smell, taste, get, grow



  به اين مثالها توجه كنيد.

 

صفت (funny) قبل از اسم (film) به كار برده شده است.

This is a funny film.

صفت (nice) بعد از smell , linking verb به كار برده شده است.

The cake smells nice



  3) گاهي اوقات بيش از يك صفت براي يك اسم آورده مي شود.در چنين مواردي الگوي معمول به صورت زير است:

 

Determiner + quality + size + color + nationality+ material + noun

اسم + جنس + مليت + رنگ + اندازه + چگونگي يا كيفيت + مشخص كننده تعداد
مانند :

A nice long red French cotton blouse
A new Large white Indian glass dish

هر تعداد صفت مورد نظر را مي توان قبل از اسم با الگوي داده شده ، آورد.



  تمرين
گزينه صحيح را از ميان گزينه هاي داده شده انتخاب كنيد.

 

1 – I am sure this cartoon will …… the children very much.
1)amuse
2)amusing
3)amuses
4)a mused

2 – The film was very …… Every one liked to watch it again.
1) boring
2) bored
3) interesting
4) interested

3 – I was ….. because I sow wild animals in the jungle.
1) bored
2) amused
3)interested
4) frightened

4 – I am …….I cant solve the puzzle.
1) boring
2) good
3)interested
4) confused

5 – she is excited because the film is…..
1) interesting
2) amusing
3) confusing
4) exciting

6 –the dinner mother has made smells…..
1) good
2) bored
3) interested
4)shocked

7- The ….. students asked a lot of questions from the teacher.
1) interested
2) frightened
3) bored
4)tired

8 – The new……..cars will become cheaper.
1) Japanese red
2) large red
3) red large
4) Japanese large

9 –I have bought a ………shirt.
1) white cotton
2) cotton white
3) white large
4) French large cotton

10 – This …… caret is very expensive.
1) small Persian
2) small beautiful
3) Persian small
4) Persian beautiful



  پاسخنامه

 

1

6

1

1

1

7

2

2

2

8

4

3

1

9

4

4

1

10

4

5
دوشنبه 21/3/1386 - 13:27
آموزش و تحقيقات

درس چهارم
مصدر با to



لغات درس

And so on = ‌و غيره
Athlete =‌ورزشكار
Attract = جذب كردن
Award= تقديم كردن
Basically = به طور ابتدايي – به طور اساسي
Bathroom = حمام
Bottom= ته – آخر
Boxing = بوكس
Bronze = بزنز
Celebration =‌مراسم – آيين
Committee = كميته – هيئت
Competition = رقابت
Consist of …=تشكيل شده از – شامل
Control = كنترل
Cycle = دوره – چرخه – سيكل
Denmark = دانمارك
Depth = عمق
Encourage = تشويق كردن
Envelope= پاكت نامه
Force=اجبار كردن – زور
Forturn=بخت
Friendship=دوستي
Greece = يونان
Gymnastics= ژيمناستيك
Heat = گرما
Height = ارتفاع
Hold= نگه داشتن
Ice – hockey = هاكي روي يخ
Immediately = فوراً
Include= دربرگرفتن – شامل بودن
Individual=شخص – فرد
Instruction= طريقه استفاده
International=‌ملي
lake= درياچه – استخر
Length= طول
Measure= اندازه
Medal= مدال
Meeting = قرار ملاقات
Olympic = المپيك
Organize = سازمان دهي كردن
Pair = جفت
Permit = اجازه دادن
Place = مكان
Plain = مسطح – هموار
Play a part in = نقش داشتن در
Religious=مذهبي
Serious = جدي
Shelf= طبقه – لايه
Silently = بي صدا
Silver = نقره
Site = جا – مكان
Skating = اسكيت
Skiing= اسكي
Snow – covered = برف پوشيده
So far = تا اينجا – تاكنون
Take part in = شركت كردن در
Team= تيم – گروه
Together = با هم
Weekly = هفتگي
Width= عرض
Win = برنده شدن
Winner=برنده
Wrestle = كشتي گرفتن
Wrestling= كشتي





مصدر با to

 

1) بعد از بعضي از افعال، فعل بعدي به صورت مصدر با to مي آيد. بعضي از اين افعال عبارتند از :

Want – ask – tell – try – promise – forget – agree – decide – plan – like


مانند :

I want to go to cinema this evening.
I forgot to turn off the T.V last night.
I promised to get good marks this year.
I tried to learn fishing last year.

بعضي از اين افعال مي توانند قبل از مصدر با to، مفعول داشته باشند. اين فعل ها عبارتند از :

Want – ask – tell- promise – like – expect

به مثال هاي زير توجه كنيد:
من از او خواستم كه برايم يك راديو بخرد.

I wanted him to buy me a radio.

من از آنجا خواستم كه به من كم كنند.

I asked them to help me.

من به مري گفتم كه تكاليفش را با دقت انجام دهد.

I told mary to do her homework carfully.

من به مادرم قول دادم كه امروز در خانه بمانم.

I promised my mother to stay at home today.

من دوست دارم كه جان انگليسي را ياد بگيريد.

I like John to learn English.

آنها از او انتظار داشتند كه سروقت بيايد.

They expected him to come on time.

ملاحظه مي كنيد كه در اين مثال ها،بعد از فعل، مفعول آمده است و بعد از آن مصدر با to آمده است.



  تمرين : گزينه صحيح را از ميان گزينه هاي داده شده انتخاب كنيد.

 

1- I asked mary ………..the room
1) clean
2) to clean
3) cleaned
4) cleaning

2- My mother advised me …. An over coat on rainy days.
1) wear
2) wearing
3) to wear
4) weared

3- I have a headache, so I …. You to turn the T.v
1)expect
2)invite
3)try
4)forget

4 – I like my new job , so I try …. My best in the office.
1)doing
2)do
3)did
4)to do

5 – she was very tired. She asked me…. Tea.
1) make
2) to make
3) making
4) made

6 – some children are forced ….. that is not suitable or them and they don’t like it.
1) work
2) working
3) to work
4) worked

7 – The …. Of the pool was so great we could not touch the bottom.
1) long
2) deep
3)depth
4)width

8 – The room is three meters…. And four meters wide.
1)deep
2)death
3)long
4)length

9- A …… medal is awarded to the winner of very competition of Olympic.
1) silver
2) cupper
3)bronz
4)gold

10- The teacher expected the students ….. the questions correctly.
1) answer
2) to answer
3)answered
4)answering



  پاسخنامه

 

3

6

2

1

3

7

3

2

3

8

1

3

4

9

4

4

2

10

2

5
دوشنبه 21/3/1386 - 13:24
آموزش و تحقيقات

  درس سوم
فعل هاي دو كلمه اي (Two – word verbs)



لغات درس

Ability = توانايي
Afraid (of) = ترسيده از – نگران از
Amount= مقدار
Area = منطقه – ناحيه
Basis= اساس – زمينه
Brain = مغز
Briefly= به طور خلاصه
Call up = زنگ زدن به
Chemical = شيميايي
Conscious= هوشيار
Dead=مرده
Detail=جزء
Emotional = احساساتي
Enter = واردشدن
Even = حتي
Event = واقعه – رويداد
Exist = وجود داشتن
Feeling = احساس
Foreigner = بيگانه – خارجي
Forest = ‌جنگل
Hear about = شنيدن درباره
Hobby= سرگرمي
Information= اطلاعات
Interest = علاقمندي
Jet = جت
Look after = نگهداري كردن – مراقبت كردن
Loss = زيان – ضرر
Memory = حافظه
Mental =‌ رواني
Mind = حافظه
Mistake = اشتباه
Object = مفعول- جسم
Occur = ‌اتفاق افتادن
Over and over =‌بارها و بارها
Over learning= زياد ياد گرفتن
Pace= گام - قدم
Painful = دردناك
Photographic = فتو گرافيك
Physical= جسمي – فيزيكي
Poem=شعر
Psychologist= روانشناس
Question= سؤال – سؤال كردن
Recall= درباره زنگ زدن
Record = ضبط كردن
Responsible=مسؤول
Scene=منظره – چشم انداز
Search for = جستجو كردن براي
Shopkeeper = مغازه دار- فروشگاه دار
Slow down= آرام كردن – كم كردن
Sorry about = متأسف از
Stick in ones mind = در حافظه ماندن
Talk with = صحبت كردن با
Thus = بنابراين
Turn up = بالا بردن
Weekend = آخرهفته – تعطيلات





فعل هاي دو كلمه اي (Two – word verbs)

1) فعل هاي دو كلمه اي (Two – word verbs)
1 – بسياري از فعل ها از دو كلمه تشكيل شده اند، يكي قسمت اصلي فعل و ديگري جزئي كه آن را كامل مي كند.مانند Put on‌ كه قسمت اصلي آن Put‌و جزء ديگر آن On‌مي باشد.
 

Put -> base
On -> particle

شما با چند فعل دو كلمه اي زير قبلاً آشنا شده ايد:

Put on = پوشيدن
Give back =‌پس دادن
Wake up = بيدار شدن
Take off = درآوردن
Pick up = برداشتن
Turn on = خاموش كردن
Call up=تماس تلفني گرفتن
Turn down= كم كردن



  2 – اگر مفعول فعل دو كلمه اي يك اسم باشد، هم مي تواند بعد از قسمت اصلي فعل دو كلمه اي بيايد و هم مي تواند بعد از جزء دوم فعل دو كلمه اي بيايد به مثال زير توجه كنيد:

 

I put on my coat. (put on + مفعول)
I put my coat on. (Put‌+ مفعول+On(

همانطور كه در مثال بالا ملاحظه مي كنيد مفعول اين فعل يعني my coat در جمله اول بعد از هردو كلمه فعل دو كلمه اي آمده است و در جمله دوم كلمه فعل دو كلمه اي آمده است و به هر دو شكل صحيح است.



  3 – حال اگر مفعول فعل دو كلمه اي، يك ضمير باشد فقط مي تواند ما بين دو كلمه فعل دو كلمه اي بيايد.

به مثال زير توجه كنيد:
 

I put it on.(put+ ضمير مفعول+on)

ملاحظه مي كنيد كه it كه مفعول است ما بين put , on كه دو كلمه فعل دو كلمه اي هستند آمده است. به چند مثال ديگر توجه كنيد:


I turn on the T.V (turn on + مفعول)
I turn the T.V on (turn + مفعول+ on)
I turn it on . (turn + ضمير مفعول+on)


Can you wake up mary at 6:00? (wake up + مفعول)
Can you wake mary up at 6 : 00 ? (wake+مفعول+up)
Can you wake her up at 6:00? (wake +ضميرمفعول+up)



  2) حرف اضافه + فعل يا صفت (adjective/verb+preposition)

بعد از فعل ها و صفت ها مي توان حرف اضافه را آورد. اسم يا ضميري كه بعد از حرف اضافه مي آيد، مفعول آن است و هميشه بعد از آن مي آيد.
 

He is looking for his pen
He is looking for it.


بعد از فعل look حرف اضافه for‌آمده است و مفعول آن his pen يا It بعد از حرف اضافه آمده است.

Im sorry about the accident.
Im sorry about it.

بعد از صفت sorry حرف اضافه about آمده است و مفعول آن the accident يا It بعد از حرف اضافه آمده است.

He is waiting for her sister.(فعل+حرف اضافه)
They are talking about the children. (فعل+حرف اضافه)
Im sorry about the accident. (صفت+حرف اضافه)
He was afraid of the animals. (صفت+حرف اضافه)



  تمرين :
گزينه صحيح را از ميان گزينه هاي داده شده انتخاب نماييد.

 

1- I didn’t like the film on TV, so I decided to …………
1) turn it off
2) turn off it
3) turn it on
4) turn on it

2 – Its rainy today. If you want to go out , you must …. Your coat.
1) take off
2)turn up
3)put on
4)pick up

3 – your shoes are very dirty. Please………
1) take them off
2)take off them
3)turn them off
4) turn them

4 – The radio is loud. Please ……….
1) turn it on
2) turn it off
3) turn it up
4) turn it down

5- sorry, I’m late today. I was …… a bus.
1) looking after
2) talking about
3) sorry about
4) waiting for

6- The careless driver was…. The accident.
1) full of
2) responsible for
3) similar to
4) interested

7- Have you….. a doctor about your headaches.
1) talked about
2) looked after
3) talked with
4) talked for

8- A good way to learn something is to repeat it many times. In this way it will…………
1) call your mind
2) interest your mind
3)exist in your mind
4)stick in your mind

9- This room is very dark. Please ……….
1) turn the lights
2)turn the lights down
3) turn the lights up
4)turn the lights on

10) Do you believe in the ……. Of life on other plants.
1) exist
2)existence
3) existing
4) exist able



  پاسخنامه

 

2

6

1

1

3

7

3

2

4

8

1

3

4

9

4

4

2

10

4

5
دوشنبه 21/3/1386 - 13:24
آموزش و تحقيقات

  درس دوم
کاربرد For در جمله



لغات درس

As soon as = به زودي
Ashamed of =‌خجالت زده از
be on time = سر وقت بودن
Blind = كور
Clerk = كارمند
Dangerous= خزناك
Degree=درجه
Discussion=بحث
Dislike=تنفر داشتن
Driving test= امتحان رانندگي
Educate = تحصيل كردن
End=پايان
Examine=امتحان كردن – آزمودن
Fact= حقيقت
Fashionable=شيك – مد روز
Fill = پر كردن
Final= نهايي
Fit = مناسب – اندازه
Flight = پرواز
Forbid= ممنوع كردن
Free = آزاد – مجاني
Goal =‌هدف
Government= دولت – حكومت
Honest = صديق- رو راست
However = به هر حال
In fact = در حقيقت
In other words = به عبارت ديگر
Insist on =‌پافشاري كردن روي
Lie =‌دروغ گفتن – دراز كشيدن
Means = ابزار – وسايل
Modern = مدرن – جديد
Nation = قوم
Passenger = عابر - مسافر
Prefect = مناسب
Possible= ممكن
Prepare = آماده كردن
Produce=‌توليد كردن
Rapidly=‌با سرعت – به سرعت
Realize=خودداري كردن
Role =‌نقش
Rubbish=‌بي ارزش – آشغال
Service =‌خدمت – سرويس
Show =‌نمايش دادن
Silly= احمق – كودن
Society= جامعه
Stupid=احمق – كودن
Take away from = دور نگه داشتن از
Useful = مفيد
What time is the film on?‌فيلم چه ساعتي آغاز مي شود؟
Whether= ‌آيا – خواه





کاربرد For در جمله

 

1)be+ adjective+ for+object + infinitive (مصدرباto+مفعول+for+صفت+فعلbe)

به جملات زير توجه كنيد.

It is hard to believe this story.

باور كردن اين داستان سخت است

It is hard for me to believe this story.

باوركردن اين داستان براي من سخت است

It is necessary to have an end.

داشتن يك هدف ضروري است.

It is necessary for us to have an end.

داشتن يك هدف براي ما ضروري است.

It is not easy to answer these questions.

پاسخ دادن به اين سؤال ها آسان نيست.

It is not easy for him to answer these questions.

پاسخ دادن به اين سؤال ها براي او آسان نيست.

It is difficult to learn English.

يادگرفتن انگليسي مشكل است.

It is difficult for mary to learn English.

يادگرفتن انگليسي براي مري مشكل است.

همانطور كه ملاحظه مي كنيد در هر مورد، در جمله اول در مورد عملي يا كاري صحبت شده است در حالي كه جمله دوم در مورد كسي صحبت مي كند كه در كاري يا عملي شركت دارد.



2) The gerund(verb +ing)

 

1 – در زبان انگليسي فرم Ing دار فعل، gerund‌ ناميده مي شود. فرم Ing دار فعل، مانند يك اسم عمل مي كند بنابراين در جمله مي تواند نقش فاعل، مفعول يا مفعول حرف اضافه را داشته باشد.
اكنون به مثال هاي زير توجه كنيد.
پيدا كردن كار دراينجا مشكل است.

Finding a job is difficult here.

فاعل(finding)

من از كوهنوردي لذت مي برم

I enjoy climbing montains.

مفعول(climbing)

من از پياده روي خسته شدم.

I am tired of walking.

Of مفعول حرف اضافه(walking)



  2 – بعضي از فعل ها كه فرم Ing دار فعل را به عنوان مفعول مي گيرند عبارتند از:

 

Avoid =خودداري كردن
Enjoy= لذت بردن
Finish = تمام كردن
Imagine= تصور كردن
Keep = نگه داشتن
Mind = اهميت دادن
Miss = از دست دادن
Go on = ادامه دادن
Dislike=تنفر داشتن
Risk = خطر كردن
Stop = خاتمه دادن – متوقف كردن
Forgive = فراموش كردن



  تمرين :
پاسخ صحيح را از ميان گزينه هاي داده شده انتخاب كنيد.

 

1 – It is not difficult for your English teacher…. English.
1) speak
2) to speak
3) speaking
4) spoke

2 - …. In this bus is forbidden.
1) smoke
2) smoked
3) to smoke
4) smoking

3 – I like…. In this river.
1) swim
2) to swim
3) swimming
4)swum

4- I am tired of …. Football.
1) play
2)to play
3) playing
4) played

5 – I dislike … lunch in a restaurant.
1) eat
2) eating
3) eaten
4) ate

6 – It is necessary for you… early to class.
1) come
2) coming
3) to come
4) came

7 – It is …. For an elephant to go faster than a horse
1) impossible
2) possible
3) easy
4) necessary

8- Ali didn’t get a good mark in his English test. He is ashamed of …. That to his father.
1) showing
2) shown
3) show
4) showed

9 – It was not difficult for me to … that the man was lying
1) insist on
2) influence
3) choose
4) realize

10 – I can finish … this book today.
1) read
2)reading
3) to read
4) have read



  پاسخنامه

 

3

6

2

1

1

7

4

2

1

8

2

3

4

9

3

4

2

10

2

5
دوشنبه 21/3/1386 - 13:22
آموزش و تحقيقات

لغات درس

Allow = اجازه دادن
At the end of = در پايان
At the front = جلوي
Average = متوسط
(be) careful about = مراقب بودن
(be) interested in = علاقمند بودن
Behave = رفتار كردن
Case=مورد
Certain=مشخص – حتمي
Channel= كانال
Choice = مورد (براي انتخاب)
Choose = انتخاب كردن
Colorful= رنگي
Continue= ادامه دادن
Daily= روزانه
Effect= تأثيرگذاشتن
End= پايان
Except = به جز
Experiment = آزمايش – امتحان
Eyesight = جلوي ديد – جلوي چشم
Future = آينده
Get …. Away from = دور كردن
Harmful = مضر – زيان آور
Holiday = روز تعطيل
Housewife=خانم خانه دار
How often …? = چند وقت به چند وقت
Improve = بهبود بخشيدن
Influence=تأثير گذاشتن
Movie = فيلم داستاني
Music = موزيك
Observation = مشاهده
Once(a week)= هفته اي يك بار
Out at work = بيرون سر كار
Period = دوره زماني
Powerful =قدرتمند
Practice=تمرين كردن
Pressure= فشار
Probably =‌احتمالاً
Recent = اخيراً
Relax = استراحت كردن
Relaxed= راحت
Research = تحقيق كردن
Researcher= محقق
Single = تنها
Skill= مهارت – حرفه
Sport = ورزش
Stay= ماندن
Struggle = درگير شدن – مشاجره كردن
Successfully= با موفقيت
Take a test = آزمايش كردن
Television set = دستگاه تلويزيون
Theater = تئاتر
Twuce(a week) =‌هفته اي دو بار
Type = نوع
Unusual= غيرمعمول
Viewer= بيننده
Weak = ضعيف
Wonderful= عجيب – فوق العاده
Worry a bout= نگران درباره چيزي





عبارت هاي اسمي (Noun clauses)

1) عبارت هاي اسمي (Noun clauses)
1 – به يك گروه از كلمات مرتبط به هم كه يك فاعل و فعل دارد clause يا قضيه يا عبارت مي گويند.
2 – يك Noun clause در يك جمله مانند يك اسم عمل مي كند. به همين دليل به آن قضيه اسمي مي گويند.
 



  اكنون به چند مثال از اين مورد توجه كنيد:

من نمي دانم او چه وقت منزل را ترك كرد.
 

I don’t know when she left home. (قضيه اسمي)Noun clause

من نمي دانم چه كسي نامه ها را تايپ مي كند.

I don’t know who types the letters.( Noun clause)

او مي داند من ديروز چه كسي را ملاقات كردم

She knows whom I met yesterday.( Noun clause)

آنها (ايشان) مي دانند من كجا زندگي مي كنم.

They know where I live. (Noun clause)

3 – همانطور كه در مثال هاي بالا مشاهده مي كنيد عبارت هاي اسمي با كلماتي مانند when (چه وقت)، who (چه كسي)، whom(چه كس را) و where(كجا) آغاز مي شوند. اين كلمات در اينجا نقش حرف ربط را دارند كه قضيه اسمي را به بقيه جمله وصل مي كنند.



  2) كاربرد be going to

1 – فعل be going to به معناي قصد داشتن يا خواستن مي باشد.
2 – فعل be going to معمولاً براي بيان اينكه كاري بخواهد در آينده انجام بگيرد به كار مي رود. اكنون به چند مثال توجه كنيد:
من قصد دارم امشب اينجا بمانم (من مي خواهم امشب اينجا بمانيم)
 

I am going to stay here to night.

او قصد دارد فردا يك نامه بنويسيد.

She is going to write a letter tomorrow.

او قصد دارد اتومبيلش را بشويد.

He is going to wash his car.

ما قصد داريم در يك رستوران شام بخوريم.

We are going to have the diner in a restaurant to night.

من معمولاً با اتوبوس به مدرسه مي روم اما امروز قصد دارم يكشنبه فوتبال بازي كنيم.

I usually go to school by bus but today I am going to go by taxi.

3 – مشاهده مي كنيد كه بعد از فعل (am/is/ are going to) فعل به صورت ساده مي آيد و كاري را كه قصد داريم در آينده انجام دهيم، بيان مي كند.



  تمرين
پاسخ صحيح را از ميان گزينه هاي داده شده انتخاب كنيد.

 

1 – Do they know ….. you live?
1) who
2) whom
3) when
4) Where

2 - I don’t remember …. Channel I watched last night.
1) When
2) Where
3) who
4) Which

3– I don’t remember……answered the telephone.
1)when
2) which
3) whom
4)who

4-she usually calls me on Sundays. This week she …. Call me on Friday.
1) going to
2) goes to
3) is going to
4) is going

5 – I usually have dinner at home. To night I am going to … dinner in a restaurant.
1) have
2) having
3) had
4) have had

6 – They usually exercise in the morning. Today they are going to …. In the evening.
1) exercised
2) improve
3) relax
4) continue

7 – Your average was very low last month. I’m sure hard working wills … your average.
1) Examine
2) Improve
3) relax
4) Continue

8 – My brother is a very good swimmer, he has ….. arms and legs.
1) Harmful
2) Careful
3) Powerful
4) Successful


9- These clouds in the sky show that we may have a … day.
1) sunny
2) rainy
3) shiny
4) hot

10- I don’t forget ….. she told me last night.
1) what
2) where
3) when
4) who



  پاسخنامه

 

4

6

4

1

2

7

4

2

3

8

4

3

2

9

3

4

1

10

1

5

 

    

دوشنبه 21/3/1386 - 13:19
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته