2. حتي عاشق ترين همسران خطوط قرمزي براي خودشان دارند كه ديگري حق ورود به انها را ندارد.بزرگي مي گويد زن و شوهر مانند دو ستون معبدي اند كه هر گاه فاصله شان از بين رفت و كاملا يكي شدند ان معبد ( زندگي مشترك ) فرو خواهد ريخت.
3. گذشتن از چيز هايي كه دوست داري تلخ است ولي اين فقط ظاهر ماجراست.اصل قضيه شيرين تر از ان است كه تصور كنيم.درست است اين گذشت منجر مي شود به از دست دادن چيز ها يي كه دوستشان داري اما تحمل اين تلخي به خاطر فردي ست كه دوستش داري براي عشق به اوو البته حفظ اين عشق و افزايش ان. ونيز استحكام زندگي واثبات محبت به محبوب.اما هر گاه احساس كردي اين گذشت اورا دچار اشتباه و سوئ تفاهم كرد و گمان كرد اين همه فداكاري تو به خاطر وابستگي بيش از حدت به او و در واقع نقطه ضعفي از توست و يا در مقابل اين همه گذشت و صبوري تو توقعاتش بالاتر رفت بدان كه در جايي اشتباهي شده يا تو در شناخت و وظايف اوليه ( مطلب قبل از ازدواج ) كوتاهي كرده اي و زود اعتماد يا او صداقت و معرفت لازم را نداشته و دروغ گفته.
4. هنگام بروز ناراحتي و مشكلي كه گمان كردي او مقصر است ابتدا خوب فكر كن و هميشه اين احتمال را بده كه شايد تو هم جايي اشتباهي كرده اي و در به وجود امدن اين مساله دخيل بوده اي و هرگز قبل از اين كه فكر كني اورا محكوم نكن اما در صورت لزوم و اطمينان از اينكه او مقصر است يا او هم تقصيراتي دارد حتما مساله را با او در ميان بگذار ولي در كمال ارامش و احترام.از او بخواه سكوت كند و تا اخر حرف هايت را بشنود سپس نظرش را بگويد. ( پس متقابلا همان انتظاراتي كه از او داري را براورده كن و با كمال دقت به حرف ها يش گوش كن ) از همان اول واضح و بي پرده صحبت كن تا ابهامي پيش نيايد ولي اگر پس از شنيدن نظراتش فهميدي كه متوجه منظورت نشده دوباره وبه ارامي و اين بار دقيق تر و واضح تر از قبل برايش توضيح بده.اگر به اين نتيجه رسيدي كه حرف هاي او درست است واو تو را قانع كرد به او بگو كه راضي شدي و مشكلت برطرف شد و مقاومت نكن اما اگر متوجه مقاومت از ناحيه او شدي سكوت كن و براي حل اين مشكل نه چندان كوچك....خودم هم نميدانم چه بايد كرد!
2. معيار ها يت را دقيقا در ذهن داشته باش و به خاطر بسپار ( يادداشت كن ) و شخص را قبل از اينكه دوست بداري با انها تطبيق بده.
3. از او سوالات كلي نپرس بر جزييات تا كيد كن و جواب هاي دقيق وجز يي و نه خلا صه و كلي بخواه.
4. اگر به تو جواب هاي كلي و مبهم داد و يا احساس كردي سوال خاصي ندارد كه از تو بپرسد و يا بدتر از ان اصلا برا يش فرقي نداشت كه تو چگونه باشي يا همان اشتباهي را كرد كه تو بايد مرا قب باشي مرتكب نشوي ( معتقد است كه بعدا تغييرش مي دهم ) اجا زه نده كه جلسات يا جلسه اشنايي به همين منوال طي شود حتما از او سوال كن كه فرد مطلوبش كيست و از همسر اينده اش چه توقعاتي دارد و باز تاكييد مي كنم مواظب باش كه جواب هاي كلي ندهد و يا نگويد فرقي نمي كند يا چندان اهميتي ندارد و... واگر گفت نمي دانم يا تا به حال به اين مساله فكر نكرده ام از او بخواه حتما به اين مساله ( خصوصيات همسر اينده اش ) فكركند وانها را دقيقا بيان نمايد.
5 اگر با معيار ها و ايده ال هايت منطبق نبو د بزرگترين اشتباه اين است كه بگويي بعدا درست مي شود يا من عوضش مي كنم.
6. هرگز از ياد مبراو كسي ست كه حق خواست تغيير (پايه و اساس شخصيت ) را از او نداري و بايد همانگونه كه هست قبولش كني پس سعي كن مراقب باشي كسي كه مي خواهي تا اخر عمر با او باشي و به او عشق بورزي هماني باشد كه ايده ال و مطلوب توست نه ان كس كه مي خواهي الان دوستش داشته باشي و بعدها تغييرش دهي.
7. بعد از گذراندن تمام اين مراحل و موفقيت او از امتحان تو با اطرافيان و افراد با تجربه مخصوصا بزرگتر ها و مشاوره مخصوص مشورت وبا كمال واقع بيني به پيشنهاداتشان عمل كن. هميشه در تصميم گيري هايت احساس را همراه عقل كن واجازه نده هيچ يك سركوب ويا فداي ديگري شود.
8. يادت باشد جواب ها و نظراتش را همانگونه كه مي گويد و واقعيت دارد بشنو و بپذير نه ان طور كه تو دلت مي خواهد باشد.
9. هرگز نخواه به هر قيمتي شده حتما همين شخص را به دست اوري (اگرديدي مطلوب تو نيست)
