چشم سالانه بيش از ۱۰ ميليون مرتبه پلك مي زند.
كسي نميداند چرا صداي اردك ها اكو نمي شود .
داوينچي مي توانسته با يك دستش بنويسد و با دست ديگرش نقاشي كند.
داوينچي مخترع قيچي بود همچنين 10 سال طول كشيد تا لب هاي موناليزا را نقاشي كند.
مدير اصلي كارخانه marlboro از سرطان ريه مرد.
بین مچ دست تا آرنج برابر با طول کف پاست.
خورشید ۳۳۰۳۳۰ مرتبه بزرکتر از زمینه.
قلب شما روزی ۱۰۱۰۰۰ بار می تپد.
افراد در کمتر از ۷ دقیقه خوابشان می برد.
رنگ مورد علاقه ۸۰ درصد آمریکایی ها آبی است.
كچاپ در سال ۱۸۳۰ به عنوان يك دارو به فروش مي رفته.
خرس هاي قطبي چپ دست هستند.
هنگامي كه شخصي در سريلانكا سرش را از طرفي به طرف ديگر تكان مي دهد يعني (باشه).
۴ سال قبل هیچ حیوان اهلی نبود .
پروانه ها با پاهایشان می چشند .
عمومی ترین نام در جهان محمد است .
خوک ها به لحاظ فیزیک بدنی قادر به دیدن آسمان نیستند .
مقاوم ترین ماهیچه در بدن زبان است .
شما نمی توانید با حبس نفستان خودکشی کنید .
دلفین ها هم مانند گرگ ها هنگام خواب یک چشمشان را باز می گذارند .
قدیمی ترین آدامسی که جویده شده متعلق به ۹۰۰۰ سال پیش می باشد .
«یویو» اولین بار به عنوان یک سلاح در فیلیپین به کار می رفته .
بطور متوسط مردم آنقدر از عنکبوت می ترسند که نمی توانند آن ها را بکشند .
کروکدیل نمی تواند زبانش را به بیرون دراز کند .
در تايوان بشقاب هاي گندمي درست مي شود و افراد بعد از خوردن غذا ، بشقابشان را هم مي خورند .
قطر شاهرگ گردن ۶ ميلي متر است .
حدود ۱۰۰ سال پيش پزشكان آمريكايي بر اين عقيده بودند كه زناني كه خيلي باهوش اند باردار نمي شوند .
خرس هاي پاندا در شبانه روز ۱۴ ساعت از وقت خود را صرف خوردن مي كنند جالب اينجاست كه آن ها فقط از گياه بامبو تغذيه مي كنند .
نروژ سومين كشور صادركننده نفت است.
يك انسان ۸ ثانيه بعد از قطع گردن زنده مي ماند .
صندلي الكتريكي توسط يك دندانپزشك اختراع شد .
موي سطح بدن خرس هاي قطبي سفيد نيست بلكه شفاف و بيرنگ است و بر اثر انعكاس نور،سفيد به نظر مي رسد .
هفت بار روح خود را تحقیر کردم:
اولین بار : هنگامی بود که برای رسیدن به بلند مرتبگی، خود را فروتن نشان می داد.
دومین بار : هنگامی که در مقابل فلج ها می لنگید.
سومین بار : آن زمان که در انتخاب خویش بین آسان و سخت، آسان را برگزید.
چهارمین بار : وقتی که مرتکب گناهی شد و به خویشتن تسلی داد که دیگران هم گناه می کنند.
پنجمین بار : آن گاه که به علت ضعف و ناتوانی از کاری سر باز زد و صبر را حمل بر قدرت و توانایی اش دانست.
ششمین بار : زمانی که چهره ای زشت را تحقیر کرد در حالی که نمی دانست آن چهره یکی از نقابهای خویش است.
هفتمین بار : وقتی که زبان به مدح و ستایش گشود و انگاشت که فضیلت است.