زندگي يعني بخشش وبخشش يعني زندگي
زندگي يه هديه ست
هدف از زندگي؟
آنچه را كه خداوند به تو دادهاست درك كني
طريق زندگي؟
تو آن را گسترش دهي براي كشف حقايق
معناي زندگي؟
تودر نهايت اين دو راواسپاريوبه او (خدا)بپيوندي.
حماقت كدام است؟
آنستكه دل به دنياي فاني دهي وآخرت را كه دايم وباقي است ترك نمائي
هر چه گويم عشق را شرح وبيان چون به عشق آيم خجل گردم از آن
چون قلم اندرنوشتن مي شتافت چون به عشق آمدقلم بر خود شكافت
چون سخن در وصف اين حالت رسيد هم قلم بشكست وهم كاغذ دريد
عقل درشرحش چوخر در گل بخفت شرح عشق و عاشقي هم عشق گفت
عاشقي پيداست از زاري دل نيست بيماري چوبيماري دل
عشق عاشق زعلتها جداست عشق اضطرلاب اسرارخداست
كاش معشوق زعاشق طلب جان ميكرد
تا كه هر بي سروپايي نشود يار كسي
عشق يعني هر كه عاشق پيشه است
با صداقت با وفا هم ريشه است