تبیان، دستیار زندگی

اعطای بینش 

برای عقد دخترم خدمت مقام معظم رهبری رسیدیم. قبل از عقد، مقام معظم رهبری، زوجین را به لطافت و زیبایی نصیحت کردند. بعد از خواندن عقد، پدر داماد به آقا عرض کرد: اجازه می دهید داماد مدحی در باره امام عصر (علیه السلام) بخواند؟

 

آقا استقبال کردند.

 

داماد چند دقیقه ای درباره امام زمان (علیه السلام) مداحی کرد و آقا او را تحسین فرمود.

 

آقای لاریجانی (ریاست سابق صدا و سیما) که در آن جا حضور داشت، رو به داماد کرد و به شوخی گفت: با صدای خوبی که داری، باید شما را دعوت کنیم تا در صدا و سیما بخوانی!

 

در این لحظه مقام معظم رهبری با قیافه ای جدّی به آقای لاریجانی فرمودند: طلبه های ما را از دست ما نگیر. سپس رو به داماد کردند و فرمودند: عزیزم خوب درس بخوان؛ مبادا این حرف ها مسیرت را عوض کند و به جای درس دنبال این کارها بروی.

 

این نکته برای من خیلی جالب بود که گاهی یک شوخی ممکن است مسیر شخصی را عوض کند. بر این اساس مقام معظم رهبری داماد را متوجه ساختند که در موقعیت کنونی، فقط باید درس هایشان را خوب بخوانند.

                                              دکتر آقا تهرانی (فصلنامه یادگاران ماندگار، شماره 9، تابستان 1385)

آنها گروهی هستند که به روح الله عشق می ورزند...

امام باقر (علیه السلام فرمودند:

 

جمعی از اصحاب در محضر پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) بودند؛ آن حضرت فرمودند: بدرستی که در طرف راست عرش الهی، گروهی از ما بر منبرهایی از نورند؛ صورت هایشان از نور است و لباس هایشان از نور است. صورت های این ها از شدت نور، چشمان نگاه کنندگانی که به مرتبه این ها نیستند را خیره می کند.

 

بعضی از اصحاب پرسیدند: این ها چه کسانی هستند؟

 

پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) سکوت فرمودند تا این که علی (علیه السلام) عرض کرد: این ها چه کسانی هستند؟

 

پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: آنها گروهی هستند که به روح الله عشق می ورزند و عشق ورزی آنها نه به خاطر خویشاوندی و نه به خاطر اموال است؛ آنها پیروان تو هستند و تو امام این ها هستی، یا علی...

 

و امام محمد باقر (علیه السلام) فرمودند:

 

مردی (در آخرالزمان) از قم قیام می کند و با او افرادی هستند که مانند آهن های گداخته اند؛ سپس او وفات می کند و به جای او، مردی از خراسان می آید که 

در دست راستش نشانه ای است...                         

                          (بحارالانوار، ج 68، ص 139، چاپ قدیم و البیان فی علائم آخرالزمان)

 

حکایت

 

ملک محمد، زمانی که حاکم کرمان بود، پاسبان خزانه اش به نزد وی رفت و گفت: «دیشب برای شما خواب عجیبی دیدم». آن گاه داستانی طولانی گفت.ملک خندید و گفت: «این مرد را از پاسبانی خزانه عزل کنید؛ چون کسی که آن قدر می خوابد که خوابی به این درازی می بیند، به درد پاسبانی خزانه نمی خورد».

 

                                                                                     (فصلنامه یادگاران ماندگار، شماره 4، بهار 1384)

معمّا

 

تقاضای انگلیسی

 

اولین باری که یک بازرگان انگلیسی، بازی شطرنج را به بزرگترین مهاراجه هند آموزش داد، مهاراجه رو به بازرگان انگلیسی کرد و گفت: «درقبال این لطفی که به من کردی، درخواستی بکن تا برایت اجابت کنم».

 

انگلیسی حیله گر گفت: «چیز زیادی نمی خواهم؛ فقط به تعداد خانه های شطرنج به من گندم بدهید؛ به طوری که در خانه اول یک دانه گندم، در خانه دوم دو دانه گندم، در خانه سوم چهار دانه گندم و به همین ترتیب در هر خانه ای دو برابر خانه قبلی گندم قرار دهید و به من بدهید».

 

مهاراجه گفت: «این که چیز زیادی نیست؛ یک چیز درست و حسابی درخواست کن».بازرگان انگلیسی گفت: «نه، همین مقدار را دقیقاً محاسبه کنید و به من بدهید؛ مرا بس است».

 

به نظر شما بازرگان انگلیسی چقدر گندم درخواست کرده است؟

 

خوب است شما هم محاسبه کنید و پاسخ به دست آمده را به کیلو گرم تبدیل کنید؛ حتماً به نتایج جالبی دست خواهید یافت.

 

                                                                              (فصلنامه یادگاران ماندگار، شماره 7، زمستان 1384

پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و ارزش های اخلاقی

 

 

امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) یک خواهر و یک برادر رضاعی داشت. روزی خواهر رضاعی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به خدمت حضرت رسید؛ وقتی نگاه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به خواهرش افتاد، با شادمانی از جا برخاست و زیرانداز خویش را برای او گستراند و وی را بر روی آن نشاند و با خوشحالی و چهره ای خندان، به گفتگو با وی پرداخت. پس از مدتی برخاست و از نزد پیامبر رفت.

 

اتفاقاً برادر رضاعی حضرت نیز نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آمد؛ ولی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) آن احترام و پذیرایی را که از خواهرش کرده بود، از برادرش نکرد. از آن حضرت پرسیدند: «ای رسول خدا! چرا به خواهرتان تا این گونه احترام گذاردید و به برادرتان این گونه؟»

 

حضرت در پاسخ فرمودند: «خواهرم بیشتر از برادرم در خدمت به پدر و مادر کوشا بود».

 

این داستان به خوبی نشانگر این واقعیت است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نیکی کردن به والدین و اساساً انجام کارهای نیک را در کیفیت معاشرت و رفتار خویش نسبت به افراد، مورد توجه قرار دادند و هرکس را به اندازه پیشرفت و سعی و تلاشی که در انجام کارهای نیک داشته و دارد، مورد عنایت قرار داده و تقدیر می نمودند.

ما مسلمانان نیز می آموزیم که پول و ثروت، قدرت و زیبایی و خویشاوندی را ملاک رفتار اجتماعی خود قرار ندهیم، بلکه اخلاق و معنویت و روح بلند اشخاص را معیار رفتارهای خود قرار داده و طبق آنها عکس العمل نشان دهیم. افراد کوشا، خیرخواه و نیکوکار را احترام بگذاریم، تا از این طریق الگوهایی با ارزش به جوانان و کودکان خویش ارائه کنیم. با این کار در حقیقت راه زیستن را به آنها می آموزیم. بنابراین باید با افرادی که در جامعه زیان بار هستند و به نحوی محیط جامعه و ارزش های الهی را لگدمال می کنند و رفتار و اندیشه هایی ناپسند و انحرافی دارند، طوری برخورد نمود که احساس بکنند، نزد ما ارزش ندارند و ما برای آنها احترامی قائل نیستیم و بدین ترتیب، رفتار، گفتار و اندیشه های انحرافی آنها را قبول نداریم و مایل به معاشرت با آنها نیستیم.

 

                                                                                                                   (فصلنامه یادگاران ماندگار، شماره 9، تابستان 1385)

دعای سرنوشت

یکی از مسائلی که حضرت امام در روزهای آخر عمرشان به من توصیه می کردند، خواندن دعای عهد بود که در آخر کتاب مفاتیح الجنان آمده است. ایشان می فرمودند، صبح ها سعی کن این دعا را بخوانی، چون در سرنوشت دخالت دارد.

                     دکتر فاطمه طباطبایی، همسر یادگار امام (فصلنامه یادگاران ماندگار، شماره 12، بهار 1386) 

عذاب معنوی

 

گویند در بنی اسرائیل، مردی بود که می گفت: من در همه عمر، خدا را نافرمانی کرده ام و بس گناه و معصیت که از من سر زده است؛ اما تاکنون زیانی و کیفری ندیده ام؛ اگر گناه، جزا دارد و گناهکار باید کیفر بیند، پس چرا ما را کیفری و عذابی نمی رسد؟!

 در همان روزها، پیامبر قوم بنی اسرائیل، نزد آن مرد آمد و گفت: «خداوند، می فرماید که ما تو را عذاب های بسیار کرده ایم و تو خود نمی دانی! آیا تو را از شیرینی عبادت خود، محروم نکرده ایم؟ آیا در مناجات را بر روی تو نبسته ایم؟ آیا امید به زندگی خوش در آخرت را از تو نگرفته ایم؟ عذابی بزرگتر و سهمگین تر از این می خواهی؟»

 

نیست در عالم زهجران تلخ تر 

                              

                                  هر چه خواهی کن ولیکن آن مکن

 

پی نوشت

 

فصلنامه یادگاران ماندگار، شماره 14، پاییز 1386

آداب حفظ قرآن

 

1- حفظ قرآن را از کودکی به فرزندانمان بیاموزیم؛

2- هنگام حفظ، روخوانی قرآن را به درستی آشنا باشیم؛

3- آیات را با لحن و لهجه عربی همراه با تأمل و دقت حفظ کنیم؛

 

4- روش ترتیل را بیاموزیم و با همین روش آیات را فراگیریم؛

 

5- از یک جلد قرآن خوش خط و معین استفاده کنیم؛

 

6- روزی نیم ساعت تمرین داشته باشیم و کم کم مدت آن را زیاد کنیم؛

 

7- در اوقات منظم، مثلاً هر روز ساعت 7 صبح به حفظ بپردازیم؛

 

8- حفظ را با سوره های کوچک آغاز کنیم؛

 

9- یک بار به صورت کند، یک بار به صورت متوسط و بار دیگر به صورت تند تمرین کنیم؛

 

10- هنگام عصبانیت، گرسنگی، تشنگی و خواب آلودگی حفظ نکنیم؛

 

11- شماره آیات و صفحه قرآن را به خاطر داشته باشیم؛

 

12- حفظ قرآن نیاز به تکرار مداوم دارد؛

 

13- در مسافرت ها می توانیم بیشتر به تکرار بپردازیم؛

14- برای حفظ، از قرآن های ترجمه شده استفاده نکنیم؛

15- آیه های طولانی و سور طولانی را می توانیم بخش بخش کنیم،

  

16- در حفظ آیات شبیه به هم، حفظ شماره آیات و دقت بیشتر لازم است؛

 

17- حفظ قرآن به صورت مباحثه دو نفری آسان تر و مفیدتر است.

 

پی نوشت

 فصلنامه یادگاران ماندگار، شماره 14، پاییز 1386

 

ویژگی های وصیت نامه امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه)

 

وصیت نامه الهی- سیاسی امام خمینی (ره) دارای ویژگی های فراوان و دستورالعمل و راهنمایی است تا راه را از بی راهه مشخص کند. در یک نگاه گذرا و کلی می توان ویژگی های زیر را برای آن برشمرد:

 

1- مقطعی نبودن:

 

بدون شک، وصیت نامه که منحصر به زمان خاصی نیست، می توان از آن به عنوان سرمشق استفاده کرد و در طول تاریخ از راهنمایی های آن بهره گرفت.

 

2- جامع بودن:

 

چون وصیت نامه، حاصل سالها تجربه و استقامت در برابر غارتگران است، مسائل مختلف مورد نیاز در آن ذکر شده است.

 

3- شیوه برخورد با مشکلات:

 

امام (ره) در وصیت نامه خویش مطمئن ترین و مناسب ترین راه ها را برای مبارزه با مشکلات پیشنهاد کرده است که می توان با به کار بستن آنها به سعادت رسید.

 

4- موعظه و پند:

 

خصوصیت دیگر وصیت نامه، نصایح پدرانه با بیان شیوای امام است که اقشار مختلف، حزب ها و گروه ها، مجلس، ریاست جمهور و ... را به انجام اموری توصیه کرده است.

 

5- بیان ارزشها و حفظ آنها:

 

حضرت امام (ره) در وصیت نامه، بسیاری از ارزشهای اسلامی را برمی شمرد و به اهمیت دادن به آنها سفارش می کند.

 

اکنون به برخی از مسائل مهمی که در وصیت نامه به آن تأکید شده است، اشاره می کنیم:

 

1- اسلام: در وصیت نامه از اسلام به عنوان میزان و معیاری دقیق، برای سنجیدن امور یاد شده است؛ چرا که اسلام تنها مکتب حق و تنها دین خداپسند است. در قسمتی از بخش اول آمده است:

 

ما مفتخریم که پیرو مذهبی هستیم که رسول خدا مؤسس آن به امر خداوند تعالی بوده و امیرالمؤمنین (علیه السلام) این بنده رها شده از تمام قیود، مأمور رها کردن بشر از تمام اغلال و بردگی هاست.

 

2- اهمیت و حفظ انقلاب اسلامی: انفلاب اسلامی ایران، نهال پاکی است که توانست با وجود جوّ ضد اسلامی طاغوت، با خون هزاران هزار شهید به ثمر نشیند و اسلام را در ایران قوام بخشد؛ از این رو از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. قسمت اعظمی از وصیت نامه امام (ره) پیرامون همین اصل مهم و اساسی است؛ ایشان در قسمتی از وصیت نامه می نویسد: اینجانب... امید به این انقلاب و بقای دستاوردهای آن و به ثمر رسیدن هر چند بیشتر آن را دارم.

 

جمهوری اسلامی ما جاوید است

 

دشمن زحیات خویشتن نومید است

 

آن روز که عالم زستمگر خالی است

      ما را و همه ستمکشان را عید است (1)  

پی نوشت ها:

 

1. ماهنامه بصیرت سرباز، شماره 11، تیر ماه 1381

 2. دیوان حضرت امام خمینی (ره) 

برخی از انتظارات حضرت مهدی (علیه السلام) از شیعیان

1. تقواپیشگی و تسلیم

 

2. جلب محبت اهل بیت (علیهم السلام) و ترک گناهان

 

3. همدلی و اتحاد حول محور فرامین الهی

 

4. دعا برای فرج

 

5. مراجعه به علما

 

6. پرداخت سهم امام