• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 2208
تعداد نظرات : 249
زمان آخرین مطلب : 3642روز قبل
اخبار

پیرمرد 108 ساله صاحب یازدهمین فرزند شد

 
 

کهنسال‌ترین مرد قائمشهری با دارا بودن 9 فرزند از همسر اول خود صاحب یازدهمین فرزند از همسر دومش شد.

هموطن آنلاین _نورالله رهبر 108 ساله ساکن روستای بی بی کلای قائمشهر که دوبار ازدواج کرده است با دارا بودن 9 فرزند از همسر اول حاصل ازدواج مجدد او دو فرزند است که فرزند یازدهم او 23 تیر چشم به جهان گشود.
اعضای خانواده این پیر مرد شامل فرزندان ، نوه ، نتیجه و نبیره بیش از 100 نفرند که نخستین فرزند وی هم 80 سال سن دارد.
وی کار، تلاش ، تغذیه مناسب بدون نگرانی در زندگی و شادی را راز سلامتی و طول عمرش می داند و گفته که به جز یک مورد درد در پا که به پزشک مراجعه کرده ، دیگر هیچ گونه دارویی مصرف نکرده است.
او با وجود کهولت سن اوقات خود را همچنان با رفتن به باغ و مزارع سپری می کند و از نشستن در خانه و بی تحرکی بیزار است.

 
چهارشنبه 2/5/1392 - 14:23
اخبار

لک لک دشمن خونی اتومبیل

 
 

ساکنان یک روستا در شمال آلمان از حملات یک لک لک به اتومبیل هایشان به تنگ آمده و همواره نگران این مساله هستند.

هموطن آنلاین _ساکنان روستای برگولز در شمال آلمان با اینکه دائم مراقب اتومبیل هایشان هستند اما لک لک از هر فرصتی برای حمله به وسایل نقلیه استفاده می کند.
پرنده به ویژه به بدنه اتومبیل ها که تصویرش را بازتاب می دهد ، حمله می کند زیرا ظاهرا یک رقیب را مقابل خود می بیند.
لک لک به همراه جفتش سه جوجه را در لانه پرورش می دهند و حضور جوجه ها برانگیخته شدن خشم لک لک نسبت به بدنه اتومبیل ها و سطوح شیشه ای را تشدید می کند. ضربات منقار قوی لک لک تاکنون چندین هزار یورو به مالکان اتومبیل در روستای برگولز خسارت وارد کرده است.
با این حال، ساکنان برگولز چاره ای ندارند که صبر پیشه کرده تا جوجه لک لک ها بزرگ شده و فصل مهاجرت این پرنده ها آغاز شود. بنابراین، تا آخر تابستان مردم روستای برگولز باید دندان روی جگر گذاشته و لک لک مهاجم را تحمل کنند.
مترجم: بهرام افتخاری.

چهارشنبه 2/5/1392 - 14:22
اخبار


مدیر کل آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور گفت: در سال 91، یک میلیون و 421 هزار و 689 ولادت در کشور به ثبت رسیده است که از این تعداد 729 هزار و 334 مورد ولادت مربوط به پسرها و 692 هزار و 355 مورد نیز مربوط به دختران بوده است.
از میان ولادت‌های به ثبت رسیده یک میلیون و 129 هزار و 477 ولادت در شهرها و 292 هزار و 212 ولادت نیز در روستاها به ثبت رسیده است.
 بر همین اساس می‌توان گفت به طور متوسط 162 ولادت در هر ساعت و یا به عبارتی 3884 ولادت طی هر شبانه روز در کشور به ثبت رسیده است و نرخ ثبت ولادت بر اساس آمار 17.7 در هزار است.
محزون با بیان اینکه بیشترین نرخ ولادت ثبت شده در کشور به استان‌های سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی و کهگیلویه و بویراحمد اختصاص دارد، افزود: به ترتیب استان سیستان و بلوچستان با 34.3 در هزار، خراسان جنوبی با 24.5 در هزار و کهگیلویه با 23.7 در هزار بیشترین نرخ را به خود اختصاص داده است.
 درضمن استانهای گیلان، مازندران و تهران به ترتیب با 12.9 در هزار ، 14.2 و 14.5 کمترین نرخ جمعیت را به خود اختصاص داده‌اند که حتی از متوسط نرخ کشوری نیز بسیار کمتر است.
وی در مورد نسبت جنسی در بدو تولد در کشور نیز اظهارکرد: نسبت جنسی بین دختران و پسران 105.3 است که یعنی به ازای هر 100 دختر تولد 105 پسر به ثبت رسیده است.
بیشترین درصد ولادت‌ها در نقاط شهری مربوط به گروه سنی مادران 25 تا 29 ساله است، و در نقاط روستایی این آمار 20 تا 24 سال است.
در کمتر از 10 سال سن مادران در هنگام ولادت از گروه سنی 20 تا 24 سالگی به 25 تا 29 سالگی رسیده است که نشان از افزایش سن فرزند آوری در کشور دارد.
 در سال گذشته 32.3 درصد کل ولادت‌ها یعنی یک سوم مربوط به سن 25 تا 29 سالگی و 33.6 درصد مربوط به سن سی سالگی بوده و 11.8 درصد ولادت‌ها در سن 35 سالگی مادران صورت گرفته است.
 2.9 درصد زایمان‌ها در سال 91 مربوط به چند قلو زایی است
از 41 هزار و 819 تولد چند قلو زایی، استان‌های تهران با 2902 مورد، خراسان رضوی 1694 مورد و خوزستان با 1359 مورد بیشترین آمار دوقلوزایی را به خود اختصاص داده‌اند.
 در هر شبانه روز طی سال 91، 19هزار و 714 و یا به عبارتی 54 ولادت در هر ساعت در کشور به ثبت رسیده است. 16 ولادت نیز در خارج از کشور به ثبت رسیده که در پایگاه‌های ثبت احوال ثبت شده است.
 به گفته وی در سال 91، 748 مورد سه قلو در کشور به ثبت رسیده که در تمام استان‌های کشور بیشترین آمار مربوط به استان‌های تهران، فارس و اصفهان بوده است. همچنین 33 مورد ولادت چهارقلو نیز در کشور به ثبت رسیده که استان‌های تهران، اصفهان و آذربایجان غربی به ترتیب بیشترین آمار را به خود اختصاص داده‌اند.
 سه مورد ولادت پنج قلو نیز در سه استان تهران، گیلان و سمنان در سال 91 به ثبت رسیده است.
 ثبت 95 ازدواج در هر ساعت در کشور
مدیر کل آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور با بیان اینکه سال 91 در هر ساعت 95 واقعه ازدواج در کشور به ثبت ‌رسید، افزود: در سال گذشته 831 هزار و 670 ازدواج در کل کشور صورت گرفته است که 682 هزار و 426 مورد آن در نقاط شهری و 149 هزار و 244 مورد نیز در نقاط روستایی به ثبت رسیده است.
 استانهای زنجان، اردبیل و کردستان بیشترین نرخ ثبت ازدواج را داشته‌اند، و به ترتیب استان زنجان با 17.5 در هزار، اردبیل با 14.5 و کردستان با 14.1 در هزار ازدواج بیشترین نرخ ازدواج را داشته‌اند.
 بیشترین ازدواج آقایان سال قبل در سن 20 تا 24 سالی با تعداد 312 هزار و 498 مورد و در خانم‌ها نیز مربوط به سن 20 تا 24 سالگی با تعداد 275 هزار و 873 مورد بوده است.
میانگین سنی ازدواج ثبت شده برای مردان 27.4 و برای خانم‌ها 22.1 در سال 91 بوده است که در کلان شهرها این رقم متفاوت بوده و در آقایان مثلا در شهر تهران میانگین سنی ازدواج 29.9 و میانگین خانم‌ها 25.1 است و همچنین در کرج نیز میانگین سنی آقایان 28.6 و میانگین سنی خانم‌ها 24.6 است.
 12.2 درصد ازدواج‌ها میان زوج‌های هم سن صورت می‌گیرد
مدیر کل آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور با بیان اینکه 12.2 درصد ازدواج‌هایی که صورت می‌گیرد میان زوج‌های هم سن است، افزود: در 8.3 ازدواج‌ها زوج یک سال بزرگ تر از زوجه بوده و 9 درصد ازدواج‌ها نیز با اختلاف سنی 2 سال صورت می‌گیرد.
 بیشتر مرگ و میرها مربوط به بیماریهای قلبی است
‌ در هر ساعت طی سال 91، 42 واقعه فوت به ثبت رسیده است که بیشترین آمار فوت نیز مربوط به بیماریهای قلبی و عروقی با 122 هزار و 818 مورد یا به عبارتی 37 درصد کل آمار است.
 پس از بیماریهای قلبی، سرطان و تومور با 28 هزار و 937 مورد یا 8.7 درصد و حوادث غیر عمدی با 25 هزار و 536 مورد یا 7.7 درصد بیشترین علل مرگ و میر را به خود اختصاص داده‌اند.
 یک طلاق به ازای هر شش ازدواج
مدیر کل آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور درباره اطلاعات آماری ازدواج و طلاق در سال 91 اظهار کرد: در سال گذشته از هر شش ازدواج یک مورد به طلاق ختم شده است یا به عبارتی از هر 100 ازدواج 17.3 طلاق داشته‌ایم.
از 143 هزار و 790 مورد طلاق در کشور 131 هزار و 17 مورد در نقاط شهری و 12 هزار و 773 مورد در نقاط روستایی صورت گرفته است.
 در هر ساعت 16 واقعه طلاق به ثبت رسیده است و یا به عبارتی در هر شبانه روز 393 طلاق صورت گرفته است.
 محزون در خصوص طول مدت ازدواج در طلاق‌های ثبت شده نیز اظهار کرد: 14.4 درصد طلاق‌ها در کمتر از یک سال پس از ازدواج صورت گرفته و 50.3 درصد نیز در طول مدت کمتر از پنج سال رخ داده است.
 وی درمورد آمار سه ماهه اول ولادت سال 92 نیز گفت: از ابتدای سال تا کنون 341 هزار و 400 مورد ولادت به ثبت رسیده است که از میان آنها 175 هزار و 579 مورد پسر و 165 هزار و 821 مورد دختر بوده‌ است که 273 هزار و 542 مورد از کل آمار در نقاط شهری و 67 هزار و 858 مورد نیز در نقاط روستایی صورت گرفته است. همچنین در سه ماهه اول سال 92، 90 هزار و 108 مورد نیز فوت اتفاق افتاده که از این تعداد 50 هزار و 884 مورد مربوط به مردان و 39 هزار و 232 مورد نیز مربوط به خانم‌ها بوده است.
 رشد 2.9 درصدی نرخ موالید
وی با بیان اینکه جمعیت کل کشور تاکنون 76 میلیون و 700 هزار نفر بوده است، افزود:‌ در سال 91 نسبت به سال قبل آن با 2.9 رشد نرخ موالید مواجه شده‌ایم که بررسی‌های اولیه نشان می‌دهد که این رشد حاصل هشدارهایی بوده که در خصوص تک فرزندی خانواده‌ها داده شده است. اخیرا نیز لایحه اصلاح قانون تنظیم جمعیت و خانواده توسط دولت ابلاغ شده که اولین چیزی که در آن به تصویب رسیده حذف عدم ارائه خدمات به فرزندان چهارم به بعد است. همچنین مرخصی مادران به 9 ماه افزایش یافته است که می‌تواند بسیار موثر باشد. به گفته وی مهم ترین مسئله‌ای که در این مراسم مورد بحث قرار خواهد گرفت ارائه راهکارهایی برای پیشگیری از افزایش سن ازدواج و افزایش سن فرزند آوری است که در آینده کشور را با چالش‌های بسیاری روبرو خواهد کرد.  وی با بیان اینکه در 20 تا 30 سال آینده نرخ جمعیتی کشور به صفر می‌رسد، افزود: پس از این مدت نرخ جمعیتی کشور به سمت رشد منفی پیش رفته و جمعیت بالای 65 سال از 5.7 درصد به حدود 18 درصد افزایش خواهد یافت.

 

چهارشنبه 2/5/1392 - 14:21
تغذیه و تناسب اندام


این روزها مسلمانان سراسر دنیا پای سفره‌های نورانی افطار و سحر می‌نشینند تا از برکات آن بهره ببرند و تنی به دریای رحمت الهی بزنند.
توجه داشته باشید روزه‌داری نیز اصول خود را دارد. برای همه آن‌هایی که در این روزهای بلند تابستانی از خوردن و آشامیدن خودداری می‌کنند و دل به رحمت الهی می‌سپارند توصیه می‌کنیم با رعایت این اصول سلامت خود را تضمین کنند.
امسال با توجه به مصادف شدن فصل گرما و تابستان با ماه رمضان روزه‌داران می‌بایست از تحمل بیشتری برخوردار شوند که این مسئله هم در گرو تغذیه غذایی مناسب در هنگام افطار، سحر و شام است تا بتوانیم بدون هیچ‌گونه مشکلی از مزایای این ماه پربرکت بهره‌مند شویم و به مشکلاتی مانند ضعف بدنی، افت فشار، تشنگی و گرسنگی دچار نشویم.
دکتر مجید حاجی‌فرجی، رئیس انستیتو تحقیقات تغذیه و صنایع غذایی کشور و رئیس انجمن تغذیه ایران در گفت‌وگو با کیهان می‌گوید: در ماه مبارک رمضان چنانچه درصد زیادی از کالری روزانه به خصوص قندهای ساده با چربی تأمین شود باعث افزایش چاقی افراد در این ماه می‌شود. البته با توجه به اینکه امسال در ماه رمضان با گرسنگی و تشنگی بیشتری مواجه هستیم برای مقابله با این احساس مصرف سبزی تغییر مطلوبی در بدن ما ایجاد می‌کند.
وی اضافه می‌کند: متأسفانه برخی افراد روزه‌دار با حذف وعده سحری مشکلاتی را برای بدنشان ایجاد می‌کنند که می‌بایست این وعده را در ماه مبارک رمضان در رژیم غذایی خود بگنجانند.
وعده افطاری
افراد روزه‌دار می‌بایست وعده افطاری خود را با مایع مغذی و گرم مانند شیر و حجم کمی از نان و نیزغلات، پنیر، گردو و سبزی و سوپ‌های نرم شروع کنند. همچنین جداسازی زمان افطار تا وعده شام از آنجا که روزه‌داران در ماه رمضان و روزهای گرم از وعده افطار تا شام با فواصل زمانی کم رو‌به‌رو می‌شوند پس مصرف غذای سبک به عنوان وعده شام یا افطار حاوی سبزی ها، پروتئین و غلات و یک میان وعده کوتاه قبل از خواب به عنوان شام باید در تغذیه آنان گنجانده شود که در آن ترکیبی از سبزی ها و میوه‌ ها مصرف می‌شود.
تبعات حذف وعده سحری در ماه مبارک رمضان
معمولا وعده سحری روزه‌داران در ماه رمضان از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. چون علاوه بر اثرات معنوی، مصرف یک وعده کامل قبل از شروع روزه‌داری سبب تأمین انرژی بدن در طول روز این ماه می‌شود.
حاجی فرجی در ادامه بیان می‌کند: برای تأمین آب بدن، روزه‌داران معمولا با کاهش مصرف مایعات در فصل تابستان و در نتیجه کاهش آب بدن و فعالیت‌های داخل سلولی مواجه هستند که سبب می‌شود حرکات مواد در روده سبب اختلال و تغییر شود. همچنین در برخی از افراد یبوست در بدن ظاهر می‌شود که افراد می‌توانند با مصرف تدریجی آب از زمان افطار تا موقع خواب این کمبود را جبران نمایند تا مشکلی در بدن ایجاد نشود.
رئیس انستیتو تحقیقات تغذیه و صنایع غذایی کشور می‌افزاید: وعده سحر مهم‌ترین وعده است که روزه‌داران می‌توانند با مصرف سبزی ها و مواد نشاسته‌ای به مقدار مناسب جذب و هضم روده‌ای را کنترل کنند. چون آرد سبوس‌دار و فیبرهای معمولی مانند سبزی ها و میوه‌ها کمک شایانی به تأمین آب در بدن افراد روزه‌دار می‌کند.
وی تأکید می‌کند: نباید آب و چایی را زیاد مصرف کنیم. البته گنجاندن وعده سحر برای روزه‌داران سبب نگهداری آب در بدن می‌شود چون آب این مایع ضروری در فاصله کوتاه دفع می‌شود و باعث احساس تشنگی در بدن افراد روزه‌دار می‌شود.
استفاده از تمامی گروه‌های غذایی در ماه رمضان
به کارگیری تمامی گروه‌های غذایی در وعده سحر، افطار و شام می‌تواند تأثیر بسزایی در تغذیه بدن افراد روزه‌دار داشته باشد.
گنجاندن گروه غذایی غلات مانند نان، سیب‌زمینی، ماکارونی، مواد نشاسته‌ای و غذاهای تهیه شده از گوشت کم چرب مانند سفید و قرمز بی‌چربی و کم‌چربی در تغذیه ماه رمضان از اهمیت خاصی برای تغذیه روزه‌داران برخوردار است. چون پروتئین بیشتر بدن از گوشت و غلات تأمین می‌شود و گروه میوه، سبزی و لبنیات نیز می‌بایست کم‌چرب استفاده شود زیرا در غیر این صورت اختلال هاضمه ایجاد می‌کند.
رئیس انجمن تغذیه ایران در ادامه می‌گوید: روزه‌داران باید تمامی پروتئین‌های گوشتی بدون چربی و کم‌چرب را در برنامه غذایی خود قرار دهند و روزه‌داران نباید از غذاهای پرچرب به خصوص سرخ کردنی در این ماه مصرف کنند.
وی اشاره می‌کند: کاهش مصرف نمک به ویژه سدیم باید در غذاهای پخته و فرآوری شده قرار داده شود. البته افراد می‌بایست در وعده سحر و افطار از لبنیات مانند شیر و ماست کم‌چرب و همچنین دوغ کم‌نمک را در وعده افطار بگنجانند.
مصرف مواد قندی مناسب در وعده افطار
افراد در طول ماه رمضان به دلیل کاهش قند خون در وعده افطار می‌بایست از مواد قندی مانند خرما، عسل، غلات، شیر کم‌چرب و خوراک‌های ساده از قبیل عدسی وحلیم‌های سبک و سوپ جو استفاده کنند. چون افراد بلافاصله بعد از افطار دچار ضعف و ناتوانی می‌شوند و ضعف کاذب در بدن افراد روزه‌دار ایجاد می‌شود که علتش افت قند است. پس با مصرف این گروه از مواد غذایی روزه‌داران می‌توانند توان جسمانی خویش را افزایش دهند.
حاجی فرجی اضافه می‌کند: مصرف ماده قندی ساده‌ای را چایی شیرین سبب می‌شود که در بدن انسولین کاذب ایجاد و فرد دچار افزایش سریع قند خون شود.
زمان مصرف آب در ماه مبارک رمضان
زمان مصرف آب در ماه مبارک رمضان براساس نیاز افراد روزه‌دار متغیر است. چون استفاده از این مایع حیاتی و ضروری برای بدن مانند آب بین 6 تا 8 لیوان در روز منسوخ شده است.
رئیس انجمن تغذیه ایران اشاره می‌کند: روزه‌داران می‌بایست براساس نیاز بدنشان آب بخورند. لذا افراد می‌بایست قبل از تشنگی مفرط آب را مصرف کنند چون پیام تشنگی از مغز مخابره می‌شود و سبب کاهش آب بدن می‌شود. پس می‌بایست براساس نیاز بدن در ایام روزه‌داری آب را استفاده کنیم.
حاجی فرجی با بیان اینکه برای ایام ماه مبارک رمضان افراد روزه‌دار می‌بایست از افطار تا قبل از سحر آب لازم بدن را تامین کنند می‌گوید: در این فاصله زمانی افطار تا قبل از سحر آب و مایعاتی مانند آب میوه طبیعی، دوغ ومیوه استفاده کنیم. البته در وعده سحری افراد روزه‌دار می‌توانند از سبزی و میوه به جای آب مصرف کنند چون استفاده از آب سبب دفع سریع آن از بدن می‌شود.
تامین غذایی مناسب در وعده‌ها وگروه‌های سنی مختلف
از آنجا که نیازهای تغذیه‌ای در سنین مختلف متفاوت است وگروه‌های مختلف سنی براساس نیازهای بدنشان می‌بایست تغذیه‌ای مناسب در طول ماه مبارک رمضان داشته باشند.
لذا وعده سحری برای روزه‌داران برای همه گروه‌های سنی الزامی است. لازم به ذکر است که حذف وعده سحری برای نوجوانان سبب اختلال در فعل وانفعالات بدنشان شده و سبب سوزش سر دل، ناراحتی‌های گاستریک، التهاب و زخم معده در این گروه سنی می‌شود. پس عدم دسترسی به آب در طول روز به دلیل حذف وعده سحری مقدار کافی آب در بدن تامین نمی‌شود. در نهایت سبب عدم تمرکز فکری، سردرد، سرگیجه، ضعف عمومی، بی‌حالی، عصبانیت و پرخاشگری در نوجوانان و سالمندان می‌شود. البته درگروه‌های سنی نوجوانان و جوانان می‌بایست مواد مغذی سرشار از پروتئین‌های حیوانی به ویژه گروه‌های سبزی و میوه حاوی ویتامین C جذب عناصر ریز مغذی در بدن روزه‌داران را افزایش می‌دهند.
حاجی فرجی در مورد تغذیه افراد سالمند اضافه می‌کند: سالمندانی که می‌توانند روزه بگیرند، می‌توانند فقط میزان پروتئین نه انرژی را مشابه نوجوانان در بدن افزایش دهند. پس می‌بایست از گوشت‌های کم چرب استفاده کنند. وی تاکید می‌کند: روزه کله‌گنجشکی برای کودکان در واقع آشنایی کودکان با وظیفه معنوی روزه‌داری است. همچنین برای تغذیه این گروه سنی یک وعده غذایی بین روز و دو میان وعده سبب تامین غذاهای مناسب در طول روز می‌شود. همچنین تغذیه در وعده سحری با تامین غذا یا وعده کم‌حجم سبب آشنایی این گروه سنی با روزه‌داری می‌شود. پس با تغذیه میان وعده غذایی ناهار تا افطار را توصیه می‌کنیم. چون وعده افطار همراه با خانواده مانند لبنیات، مغزها، میوه‌ها برای کودکان مناسب است. البته در وعده ناهار هم می‌توان از گروه‌های پروتئین‌ها، غلات و سبزی و میوه ولی با حجم کمتر برای کودکان در طول ماه رمضان استفاده کرد.
توصیه‌های مختلف تغذیه برای کلیه گروه‌های سنی
تغذیه مناسب در طول ماه رمضان همراه با مصرف صحیح تغذیه‌ای افراد روزه‌دار همانند زمانی که روزه‌دار نیستند، باید سه وعده غذا شامل سحر، افطار و شام باشد.
پس مصرف غذا در دو وعده سحری و افطار بسیار ضرورت دارد و بهتر است غذای مصرفی در سحر ویژگی وعده ناهار را داشته باشد.
حاجی‌فرجی در این‌باره توصیه می‌کند: افطار سبک در همه گروه‌های سنی سبب استراحت کامل سیستم گوارشی می‌شود. چون خون‌رسانی در اندام‌های دیگر بدن افزایش یافته و به محض شروع مصرف غذایی در افطار حجم خون بالعکس به گوارش راه می‌یابد. البته شروع افطار با گروه‌های غذایی مناسب مانند غلات، لبنیات و غذاهای کم‌چرب سبب می‌شود که مواد غذایی به آرامی وارد بدن شود که تا موقع خواب به تدریج می‌توانیم سفره غذا را گسترش دهیم. در واقع با میان وعده کوچک از زمان وعده افطار تا شام غذا را به خوبی مصرف کنیم تا بدن فرصت بازیابی خون‌رسانی بیشتر را داشته باشد. در نهایت جلوگیری از مصرف زولبیا، بامیه و آش‌رشته که در تغذیه روزه‌داران مرسوم است. همچنین روزه‌داران می‌توانند با مصرف آش‌های کم‌حجم از انباشت حبوبات با نفخ معده مواجه نشوند. همچنین از مواد نشاسته‌ای سالم یا شیر، غلات، شیربرنج که ترکیبات خوب و ساده‌ای برای شروع افطار است بهره ببرند. لازم به ذکر است تمامی روزه‌داران باید وعده سحری را در برنامه غذایی خود داشته باشند، زیرا حذف این وعده، سلامت آنها را به خطر می‌اندازد.
معمولاً تحمل گرسنگی در ماه مبارک رمضان ساده‌تر از تحمل تشنگی است. ولی برای در امان بودن از تشنگی نیز راه‌حل‌هایی وجود دارد:
- هرگز افطار خود را با نوشیدن آب سرد، نوشابه و مانند این‌ها شروع نکنید. حتی اگر تشنه‌اید به جای آب سرد، کمی آب گرم یا چای میل نمایید.
- مناسب‌ترین زمان نوشیدن آب حداقل یک ساعت و نیم بعد از خوردن است. نوشیدن آب خیلی سرد و به قولی «تگری» حتی در این فاصله زمانی هم بسیار مضر و آسیب رساننده به سیستم گوارشی، کبدی و هضمی است. پس بعد از گذشتن زمان مناسب از غذا خوردن، نوشیدن آبی که خیلی سرد نباشد مانند نوشیدن برخی از شربت‌های سنتی بلامانع است.
- اگر نتوانید مواد مغذی و مواد معدنی از دست رفته از طریق تعریق را جایگزین کنید، ادامه این روند سبب تضعیف بدن شما در پایان ماه مبارک رمضان خواهد شد. حتی از دست دادن مقدار کمی آب بدن می‌تواند سبب خستگی، سرگیجه و سردرد و عدم تمرکز شود. تأمین این مواد شدنی نیست مگر با وعده‌های افطار و سحر سالم و اصولی.
با فاصله یک ساعت بعد از افطار سعی کنید 8 لیوان آب و مایعات خنک را به مرور تا هنگام خواب بنوشید و حتی‌الامکان از نوشیدن چای، قهوه و نوشابه‌ها، به دلیل دارا بودن سطح بالایی از کافئین و شکر خودداری کنید چرا که این مایعات باعث از دست رفتن سریع‌تر آب بدن می‌شوند.
- دقت داشته باشید که نوشیدن آب زیاد در هنگام سحر تأثیری در پیشگیری از تشنگی ندارد، زیرا در صورت نوشیدن آب بیش از حد نیاز، بدن آب اضافی را دفع می‌کند. پس، آب مورد نیاز بدن باید در فاصله میان افطار تا سحر به تدریج و از طریق مصرف آب و میوه‌های آب‌دار تأمین شود.
برخی مواد غذایی و شیرینی‌های مصنوعی مانند زولبیا و بامیه، غلظت مایعات بدن را افزایش می‌دهند و در نتیجه روزه‌دار احساس تشنگی می‌کند. توصیه می‌شود برای پیش‌گیری از افزایش غلظت مایعات بدن از قندهای گیاهی مانند خرما به جای زولبیا و بامیه استفاده شود.
- از میوه‌هایی چون زردآلو و هلو استفاده کنید، چراکه این میوه‌ها به‌طور چشمگیری در کاهش درد و ناراحتی ناشی از اسید معده کمک می‌کنند و تا حدودی مواد معدنی از دست رفته ناشی از تعریق را جبران خواهند کرد.
- جایگزین مواد مغذی از دست رفته از طریق نوشیدن آب‌میوه‌ها و مصرف سبزی ها و میوه‌های آبکی بسیار مفید است. میوه‌هایی چون مرکبات و توت‌فرنگی که می‌توانند علاوه بر آب مواد ضروری چون کلسیم و فیبر، آهن، پتاسیم و دیگر موادمعدنی و همچنین ویتامین‌هایC، و B1 B2 را تأمین کنند.
- میوه‌های آبدار مانند هندوانه و خربزه نیز نقش مهمی درتأمین مایعات بدن دارند و توصیه می‌شود در فاصله افطارو سحر این میوه‌ها مصرف شوند و دیگر این که مصرف لیموترش نیز در پیش‌گیری از تشنگی و گرمازدگی موثر است.
- خوردن چای مخصوصا چای پررنگ، برای رفع تشنگی پس از سحری اشتباه است. افراد دقت کنند که این باور که چای پس از سحری می‌تواند باعث رفع تشنگی شود درست نیست زیرا چای دفع مکرر کلیه را در بر دارد.
- در خصوص کودکان و نوجوانانی که برای اولین بار روزه می‌گیرند، بایدتمام مواد مغذی در رژیم غذایی آن‌ها گنجانده شود. این نوجوانان باید در وعده سحر به مقدار کافی غذا بخورند و آب میوه‌هایی مثل هویج و گوجه‌فرنگی را بسیار مصرف نمایند.
- از آشامیدن آب فراوان در وسط غذا خودداری کنید. آب دروسط غذا سبب رقیق شدن شیره گوارشی و اختلال در هضم می‌شود.
- در زمان بین افطار تا سحر، با رعایت فاصله با غذا، آب کافی بیاشامید.
- حتما در غذای افطار و به خصوص سحر میوه میل کنید. علاوه بر میوه‌های فصل، از خیسانده برگه‌‌آلو، زردآلو، انجیر و مانند این‌ها هم می‌توان به عنوان میوه استفاده کرد. گوجه‌فرنگی هم می‌تواند نقش میوه را داشته باشد.
- اگر در ماه رمضان دچار یبوست می‌شوید علاوه بر میوه از خورش‌های ملین مثل خورش آلو و خورش‌های سبزی‌دار بیشتر استفاده کنید.
- معده خالی درهنگام افطار تحمل غذای خشن را ندارد، لذا خوردن غذاهای سهل‌الهضم و تقریبا نرم برای افطار مناسب‌تر است.
- اگر تخم‌مرغ میل می‌کنید در درجه اول به صورت آب‌پز سفت و در درجه دوم به صورت نیم‌بند (به شرط آن که سفیده آن منعقد شده باشد و زرده کمی حالت سفتی به خود گرفته باشد) میل کنید. تخم‌مرغ نیمرو زیان‌بخش بوده و همچنین دیر هضم‌تر از تخم‌مرغ آب‌پز است.
- سالاد (بدون پیاز) مکمل خوبی برای غذاها در ماه مبارک رمضان است.
- بادنجان، فلفل و ادویه‌ها گاهی موجب احساس تشنگی درطول روز می‌شود.
- اگر به اقتضای فصل گرما یا فعالیت‌های بدنی، در طول روزه‌داری زیاد عرق کردید، نمک از دست رفته توسط عرق را، به صورت‌های مختلف در افطار و سحر جبران کنید.
مریم لشینی

چهارشنبه 2/5/1392 - 14:20
كودك
شیطنت یا بیش‌فعالی؟close
کودک راه می‌رود و به همه چیز دست می‌زند، لجباز و پرجنب و جوش است و کم غذا می‌خورد و زیاد حرکت می‌کند. مادرش می‌گوید که او حتما بیش‌فعال است. او فکر می‌کند بیش‌فعال بچه‌ای است که زیاد تحرک دارد، اما این‌طور نیست.اختلال نقص توجه در کودکان بیش‌فعالی نام دارد. این اختلال بین کودکان و نوجوانان حدود ٥ تا ٨ درصد شیوع داشته و شامل سه نوع پرتحرکی، کمبود توجه و رفتارهای تکانه‌ای می‌شود.

بچه‌هایی که دچار بیش‌فعالی از نوع پرتحرکی هستند، بچه‌هایی بی‌قرار و ناآرام هستند که هیچ‌گاه در یکجا به شکل ثابت نمی‌نشینند. در مدرسه با رفتارهای خود موجب برهم زدن نظم کلاس می‌شوند. این کودکان از انجام رفتارهای پرخطر لذت می‌برند و پرحرفی مشخصه دیگر این گروه از کودکان بیش‌فعال است.

کودکان بیش‌فعال، از نوع کم‌توجه، دائم در حال رویاپردازی هستند و این موجب تمرکز نداشتن در این کودکان می‌شود. این کودکان علاقه‌ای به انجام تکالیفی که نیاز به دقت زیادی دارد، نداشته و برای درس خواندن مشکل دارند. این بچه‌ها کلمات را در دیکته جا می‌اندازند، ولی در خانه که چیزی حواسشان را پرت نمی‌کند، بهتر می‌نویسند. این کودکان فراموشکار هستند و دائم وسایل خود را گم کرده یا جا می‌گذارند. این کودکان برای برنامه‌ریزی چند کار با هم نیاز به کمک دارند.

اما کودکان مبتلا به رفتارهای تکانه‌ای صبر و تحمل کمی دارند و میان صحبت‌های دیگران می‌پرند و نمی‌توانند صبر کنند که صحبت‌های طرف مقابل تمام شود یا حوصله ایستادن داخل صف در حیاط مدرسه ندارند.

این روانپزشک کودک است که تشخیص می‌دهد کودکی طبیعت پرتحرکی دارد یا دچار بیش‌فعالی است.

ژنتیک و عوامل بیولوژیک نقش مهمی در بروز این اختلالات در کودک دارد. در برخی مطالعات گفته شده، مصرف اسیدهای چرب و برخی ویتامین‌ها موجب بهبود بیش‌فعالی می‌شود، اما مطالعات فعلی هنوز آن را اثبات نکرده است.

درمان‌های دارویی و مهارت‌های تربیتی به والدین از راه‌حل‌های مشکل این کودکان است.

سه شنبه 1/5/1392 - 14:45
بهداشت روانی
همه ما خلق و خوی خاصی داریم. گاهی تند می‌شویم و زمانی آرام هستیم. بعضی وقت‌ها دلمان می‌گیرد و توی فکر و خیال خود غوطه می‌خوریم و گاهی آن چنان شادیم که دوست و غریبه را به حیرت وامی‌داریم. ما انسانیم و گاهی سمبل واقعی جمع اضداد می‌شویم. در این میانه میل و احساس انسانی، آنها موفق‌تر و دوست‌داشتنی‌ترند که بتوانند این خواسته‌های گاه متضاد را به درستی مدیریت کنند. زیرا این امیال از جان و روح خودشان سرچشمه بگیرد و چه آنچه در برخورد با دیگران با آن مواجه می‌شوند.

ما می‌توانیم تا حد زیادی خود و خواسته‌ها و حواس‌مان را کنترل کنیم، اما آنچه از سوی دوست و آشنا و بیگانه به ما می‌رسد ممکن است آزرده‌مان کند، جراحتی بر دل‌مان بنشاند یا مایه سرور و شادی​مان شود. پس لازم است در زندگی روزمره که هر کدام از ما با سلایق و علایق مختلف و متضادی روبه‌رو می‌شویم، سد مطمئنی در برابر آنچه به سوی‌مان روانه می‌شود بنا کنیم تا کمتر صدمه ببینیم و کمتر در آستانه عصبیت و هیجان‌ها قرار گیریم.برای این منظور باید بتوانیم روابط‌مان را مدیریت کنیم. باید از آنها که رابطه‌هاشان به ما ضرر می‌رساند دوری گزینیم و به آنها که ما را به کمال​می​رسانند تمایل بیشتری نشان دهیم.

این گونه بودن و اینچنین رفتار کردن، تعادلی را برای ما به ارمغان می‌آورد که در پناه آن می‌توانیم آرام‌تر و با آرامش بیشتر در چاردیواری خانه و اجتماع زندگی کنیم.

چنین انسان‌هایی می‌دانند و می‌توانند در برابر خلقیات ناپسند از خود مراقبت و محافظت کنند و به سوی خوبی‌ها گام بردارند.از میان همه خوب و بدهای خلق‌خوی انسان‌ها، امروز در مورد رفتاری با عنوان «رفتار خاله‌زنکی» و چگونگی مواجهه با آن قدری کنکاش می‌کنیم.

حرف‌هایی​که اتاق به اتاق می‌رود

چه کسی گفته افرادی که دوست دارند حرف‌ها را از این خانه به آن خانه ببرند و در مورد زندگی مردم با دیگران صحبت کنند، فقط در جمع‌های دوستانه و خانوادگی کارشان را انجام می‌دهند؟ چرا فکر می‌کنید این افراد در محل کار و فعالیت حرفه‌ای شما حضور ندارند؟ کمی به دور و برتان نگاه کنید. بعضی وقت‌ها ردپای این آدم‌ها در ادارات و موسسات هم دیده می‌شود. همان‌ وقت‌هایی که یکی درباره مشکلات مالی‌ با همکارش صحبت می‌کند و هنگام صرف ناهار صدای پچ‌پچ همکارانش را می‌شنود که درباره مشکل او با هم بحث می‌کنند. همان‌هایی که موقع کار هم در مورد زندگی خصوصی همکاران‌شان حرف می‌زنند و همان‌هایی که از گفتن و شنیدن این قصه‌ها سیر نمی‌شوند.مسلما اگر بشنوید در محل کارتان کسی درباره شما صحبت می‌کند و مسائل خصوصی زندگی‌تان را با دیگران مطرح می‌نماید، عصبانی و ناراحت خواهید شد. شاید با همکارتان بحث کنید. شاید از او بخواهید این بحث‌ها را تمام کند و شاید با او مشاجره کنید، اما یادتان باشد در نهایت هیچ ‌یک از این کارها کمکی به شما نخواهد کرد. بهتر است بدانید چطور با این افراد در محیط‌های کاری کنار بیایید تا مشکلی برایتان ایجاد نکنند.

بعضی‌ها سعی می‌کنند با مطرح کردن مسائل شخصی زندگی دیگران، محیط خشک و جدی محل کارشان را کمی قابل تحمل‌تر کنند و ندانسته موجب ناراحتی دیگران می‌شوند. در این مواقع اگر حالت دفاعی به خودتان بگیرید و بخواهید او را متوجه اشتباهش کنید، نتیجه‌ای نخواهید گرفت. بنابراین بهتر است نسبت به او بی‌توجه باشید. حرف‌هایش را نشنیده بگیرید و بگویید از چنین شوخی‌هایی که به نظر شما بی‌مزه است، ناراحت می‌شوید. بگذارید او بفهمد حرف‌هایش برای‌ شما ارزشی ندارد و به او اجازه نمی‌دهید در زندگی و مسائل خصوصی‌تان دخالت کند.

زمانی که بدگویی‌های یکی از همکاران حالت تخریبی پیدا می‌کند و می‌خواهد دیگران را نسبت به شما بدبین کند هم به جای عصبانی شدن، آرام باشید و به شیوه‌ای منطقی سعی کنید با نشان دادن حقیقت، شخصیت او را برای دیگران نمایان سازید. یادتان باشد در این مواقع اگر عصبانی و خشمگین نشوید، بقیه افراد هم متوجه می‌شوند حق با شماست و حرف‌های طرف مقابل فقط بدگویی و غیرواقعی است.

گاهی هم اما شما موضوع بحث‌ها و بدگویی‌ها نیستید. ممکن است همکاران درباره فرد دیگری صحبت کنند و مشغول بدگویی از او شوند که هیچ وقت و در هیچ شرایطی نباید با این افراد همراه شوید. هیچ گاه به آنها اجازه ندهید در حضور شما از همکار دیگرتان بدگویی کنند.

افرادی که خیلی اهل بدگویی و حرف زدن پشت سر دیگران هستند، معمولا دوست دارند تعداد بیشتری را با خودشان همراه کنند. آنها از این که افراد بیشتری در بحث‌ها و حرف‌های‌شان شرکت کنند، احساس بهتری خواهند داشت و فکر می‌کنند تفریح‌‌شان کامل​تر می‌شود، اما شما نباید فریب این افراد را بخورید و پای حرف‌های آنها بنشینید. در ضمن، اگر مقابل آنها سکوت کنید یا نشان دهید به این حرف‌ها علاقه‌ای ندارید، شاید آنها هم متوجه رفتار زشت و نادرست‌شان بشوند. همچنین همیشه باید مراقب زندگی شخصی‌تان باشید و هیچ وقت در محل کار با همکارانی که آنها را نمی‌شناسید و رابطه نزدیکی با آنها ندارید در مورد مسائل خصوصی‌تان صحبت نکنید و از آنها مشورت نخواهید؛ شاید همین فردی که امروز تصور می‌کنید می‌تواند برای حل مشکلی به شما کمک کند، روزی دیگر مشکل‌تان را با دیگران در میان بگذارد و در مورد شما با آنها صحبت کند.

خاله‌زنک‌ بودم و خودم نمی‌دانستم؟!

بچه که بودم آنقدر این دو کلمه« خاله زنک» در گوشم می‌نشست که خیلی شب‌ها با خودم فکر می‌کردم این افراد کجا هستند؟ چه نشانی دارند و چگونه می‌توان از بقیه تشخیص‌شان داد؟ اولش فقط به خاله‌ها خیره می‌شدم. می‌خواستم ببینم پشت چهره آرام و مهربان‌شان چیزی پیدا می‌کنم؟ نمی‌دانستم باید دنبال چه چیزی بگردم؛ یک نقاب یا چهره‌ای زشت و ترسناک، اما هر چه می‌گشتم کمتر می‌یافتم و خاله‌ها همه آرام بودند. آرام می‌رفتند، می‌آمدند، صحبت می‌کردند و مهربان بودند. پس با خودم گفتم باید دنبال معنایش بگردم، شاید از این راه متوجه شوم دنبال چه کسی باید بگردم.

در کتابخانه پدرم چند جلد کتاب قطور بود که جلد آبی خوشرنگی داشت. می‌دانستم معنی خیلی از لغت‌ها در آنها نوشته شده است. دست به دامان خواهر بزرگم شدم. او رفت و آن را که رویش یک شماره یک بزرگ نوشته شده بود برداشت. یک راست رفت آخرهای کتاب و چند صفحه‌ای را این طرف و آن طرف کرد. بعد مثل این که من سواد درست و حسابی دارم، کتاب را آورد جلوی صورتم. بوی کاغذ توی دماغم ​و صدای خواهر بزرگم در گوشم​پیچید: «خودت ببین، خاله دارد، اما خاله‌زنک‌ نه.» خاله را که خواندم کتاب با صدای بلندی بسته شد و رفت و سر جایش نشست.

سرم را پایین انداختم، اما دنبال خواهر که تند به سوی آشپزخانه می‌رفت رفتم و گفتم: «پس خودت بگو خاله‌زنک‌ یعنی چی؟»

ایستاد، سرش را کج کرد، چشم در چشمم دوخت و گفت: «واقعا نمی‌دانی معنایش چیست؟» گفتم : «نه.» خنده‌ای با مزه تمسخر تحویلم داد و گفت: « تو خودت یه پا خاله‌زنکی، اون وقت می‌گی یعنی چی؟» این را گفت و رفت. آنچنان جا خوردم که سر جایم خشک ماندم.

ماندم با یک دنیا پرسش که در ذهنم چرخ می‌زدند و دور هم می‌چرخیدند.پرسش ‌هایی که پاسخ‌شان را نمی‌دانستم. بیش از هر چیز، اما از خودم بدم آمده بود؛ چون خاله‌زنک‌ بودم، با این که هنوز نمی‌دانستم معنایش چیست. این حرف در ذهنم ماند و روی دلم سنگینی کرد. روی دلم سنگینی کرد تا بالاخره فهمیدم چرا خواهرم به من گفته بود خاله‌زنک‌. فهمیدم بعضی وقت‌ها حرف‌هایی را از او به مادر گفته ‌بودم. حرف‌هایی که به من گفته بود و خواسته بود به کسی نگویم. من اما همیشه و همین الان هم فکر می‌کنم مادر هر کسی نیست. مادر مادر است. خواهرم اما مرا خاله‌زنک‌ خوانده بود. از همان روز فهمیدم خیلی‌ها خاله‌زنک‌ نیستند، اما با این صفت ناپسند خوانده می‌شوند.

درس خوبی بود. از همان موقع با خودم عهد کردم خیلی راحت به کسی از این جور انگ‌ها نزنم. گاهی هم که در جمع دوستان یا خانواده به کسی این قبیل صفت‌ها را می‌دهند، داستانم را باز می‌گویم، شاید بعضی‌ها مانند من باورشان شود همه خاله‌زنک‌ نیستند و نباید آدم‌ها را با این نگاه دید.

خاله‌زنک‌ یا عمو مردک؟

قدری در دنیای مجازی جستجو کردم تا متوجه شوم واژه خاله‌زنک‌ از کجا و چه زمانی وارد ادبیات ما شده است که متاسفانه به موضوع یا متنی که بشود به آن استناد کرد برنخوردم. فقط همین را می‌شود دریافت که این عبارت برای آنهایی ساخته شده که از روی میل مفرط به دانستن آنچه به ایشان مربوط نیست و میل بیشتر به نشر و انتشار آن، به هر جا سرک می‌کشند. دنبال خبرهای داغ می‌گردند. در روابط خانوادگی کنکاش می‌کنند و می‌خواهند از همه چیز و هر موضوعی سر در بیاورند و سپس آنچه را یافته‌اند با کم و زیاد کردن در جمع دوست و فامیل و همسایه پخش کنند.

آنچه را در نیافتم این که چرا از عنوان «زنک» در این مورد استفاده شده است. البته شاید در روزگاری خانم‌ها به دلیل این که کمتر در اجتماع حضور داشتند و به همین دلیل وقت و فرصت بیشتری برای این نوع رفتار در اختیارشان بوده، بیشتر با این خلق‌ و خوی شناخته می‌شدند. امروز اما در این مورد تفاوتی میان زن و مرد نیست. در هر محیطی هستند افرادی که می‌توان این صفت را در رفتار و کردارشان مشاهده کرد.

پس حالا دیگر فقط خانم‌ها خاله‌زنک‌ نیستند، گویا آقایان هم نخواسته‌اند از این قافله عقب بمانند. در میان آقایان هم یافت می‌شوند کسانی که دوست دارند خبر بیاورند و ببرند و عجیب آن که خبرها را با آنچه پسند خودشان است، تنظیم و ویرایش می‌کنند. گاهی به آنها بال و پر می‌دهند و زمانی شاخ و برگش را می‌زنند.

اما آنچه مهم است این که این خلق ‌و خو چه در خانم‌ها و چه در آقایان، نشانه نوعی بیماری روحی است. بیماری‌ای که می‌تواند منشایی در نبود موفقیت‌ها و عقده‌های حقارت داشته باشد.

این قبیل انسان‌ها وقتی خود به موفقیتی که روزگاری آرزویش را داشته‌اند یا هنوز دارند، دست نمی‌یابند، تلاش می‌کنند با تخریب دیگران​ بر ناتوانی‌های خود سرپوش بگذارند.

به همین دلیل باید روشی منطقی در قبال چنین افرادی در پیش گرفت؛ چه خاله‌زنک‌ باشند و چه عمو مردک!

البته ما هم باید دقت کنیم در این دام گرفتار نشویم. دامی که همیشه در برابرمان گسترده است. دامی که اگر اجازه دهیم تا زوایای پنهان زندگی خانوادگی ما رسوخ می‌کند و اساس و بنیان آن را به چالش می‌کشد.

در جهان و زندگی امروز باید با درایت درباره خبرهایی که می‌شنویم قضاوت کنیم. از تندی و عجول بودن بپرهیزیم و هر آنچه را می‌شنویم باور نکنیم. در بسیاری مواقع باید سعی کنیم نشنویم یا اگر شنیدیم به خاطر نسپاریم. با این شیوه‌ها می‌توان تا حدی در برابر آنها که زندگی را با «بنگاه خبرپراکنی یک کلاغ چهل​کلاغ» اشتباه گرفته‌اند، مقاومت کرد. اگر رفتاری اینچنین نداشته باشیم و خود را در این دام گرفتار کنیم، براحتی آرامش را از زندگی خود فراری می‌دهیم.

از دست اینها​کجا فرار کنیم؟

فرقی نمی‌کند کجا باشید؛ چون در هر صورت ممکن است با یکی از این افراد روبه‌رو شوید. در محل کار، در خانه و میان جمع فامیل، میان همسایه‌ها، در کوچه و خیابان، در تاکسی و اتوبوس و.... اینها همه‌جا هستند؛ همین‌هایی که حرف دیگران را برای شما می‌آورند و حرف شما را برای بقیه می‌گویند. همان‌هایی که راست و دروغ حرف‌های‌شان معلوم نیست و می‌توانند با صحبت‌های‌شان یک زندگی را به هم بریزند؛ البته گاه با قصد و نیتی مشخص و گاهی هم ندانسته و از روی بی‌فکری!

می‌دانم هیچ کس دوست ندارد با این افراد ارتباط داشته باشد، ولی چه بخواهیم و چه نخواهیم افراد هستند و گاهی در زندگی‌مان سرک می‌کشند. این افراد دوست دارند از کار بقیه سر در بیاورند و آنچه را که دیده یا شنیده‌اند، برای دیگران تعریف کنند. بنابراین در این شرایط، اعضای خانواده و بخصوص بزرگ‌ترها باید حواس‌شان را جمع کنند و مراقب این افراد باشند. مراقب باشند تا آنها پایشان را بیشتر از گلیم‌شان دراز نکنند.

بعضی‌ها هستند که همه فامیل آنها را می‌شناسند و می‌دانند چقدر اهل حرف زدن پشت سر دیگران و بدگویی کردن از آنها هستند ولی هیچ ‌کس این موضوع را رک و مستقیم مطرح نمی‌کند؛ از ترس این که مبادا روابط خانوادگی آسیب ببیند و رفت‌ و آمدها قطع شود. در این مواقع شاید بهترین کار این باشد که حرف‌های چنین آدمی را خیلی جدی نگیریم و کاری به کارش نداشته باشیم. یعنی بگذاریم هر چه دوست دارد بگوید؛ از هرکس که می‌خواهد و هر طور که می‌پسندد ولی ما نباید به این حرف‌ها اهمیت بدهیم. گاهی هم بد نیست با رفتارها و صحبت‌های‌مان او را متوجه رفتار نادرستش کنیم. نشنیده گرفتن توصیه‌هایش یا ادامه ندادن بحث‌ با این افراد یکی از بهترین کارهاست که می‌تواند در کمال احترام و ادب نیز انجام شود و به او نشان دهد حرف‌هایش برای ما ارزشی ندارد.

اما گاهی این افراد با بدگویی‌ها و حرف‌هایی که به این و آن می‌گویند و از این خانه به آن خانه می‌برند، می‌توانند زندگی دیگران را تهدید کنند و اینجاست که نباید دست روی دست گذاشت تا آنها به هدف‌شان برسند یا ندانسته زندگی‌ها را از هم بپاشند. پس اگر کسی دائم از دیگران بد می‌گوید و حرف‌های بقیه را برای شما می‌آورد، به جای این که حرف‌هایش را بدون سند و مدرک باور کنید و به توصیه‌هایش عمل نمایید، با صبر و تأمل پیش بروید. بد نیست رُک و راست آنچه را که شنیده‌اید با فردی که حرف‌ها در مورد آن مطرح شده، در میان بگذارید تا واقعیت مشخص شود. همچنین گاهی ناچار هستیم شخصیت واقعی این افراد را به دیگران نشان دهیم. اگرچه چنین کاری خیلی پسندیده و دوست‌داشتنی نیست ولی برای حفظ زندگی در چنین مواقعی باید این کار را هم انجام داد.

قبل از همه اینها اما یادتان باشد خودتان را نگران چنین حرف‌هایی نکنید؛ حرف‌های این افراد اهمیتی ندارد و نباید خیلی ذهن‌تان را درگیر آنها کنید. مطمئن باشید چنین افرادی نمی‌توانند موفقیت و خوشبحتی شما را ببینند و برای همین به چنین شیوه‌ای روی می‌آورند. پس جای نگرانی وجود ندارد.

ماه رمضان فرصتی برای تغییر

از دوران جوانی عادت کرده است پشت‌سر دیگران حرف بزند. بعضی وقت‌ها از این کار لذت می‌برد و دوست دارد با صحبت کردن در مورد زندگی دیگران کمی تفریح کند. با خودش می‌گوید از صبح تا شب مشغول کار است و فرصت تفریح ندارد، پس خوب است با این کار کمی ذهنش را آزاد کند و احساس بهتری داشته باشد. گاهی می‌داند رفتارش چقدر نادرست است، متوجه می‌شود هیچ کس از معاشرت با او لذت نمی‌برد و حتی بعضی وقت‌ها تصمیم می‌گیرد رفتارش را برای همیشه ترک کند؛ ولی موفق نمی‌شود. بارها خواسته، سعی کرده و پیش رفته ولی پس از چند روز دوباره به مرحله اول برگشته است. انگار توانایی مهار زبانش را ندارد. چشم‌هایش می‌بیند و دوست دارد آنچه را دیده به دیگران هم بگوید. قوه تخیلش هم گاه فعال می‌شود و بر دیده‌ها و شنیده‌هایش می‌افزاید.

حالا که سنی از او گذشته دیگر به فکر تغییر رفتارش هم نیست. دیگر نمی‌خواهد عوض شود چون فکر می‌کند این کار غیرممکن است؛ بخصوص این که یک عمر به این نوع زندگی عادت کرده و همیشه همین شیوه را در پیش گرفته است.

او چنین فکر می‌کند ولی روان‌شناسان و متخصصان نظر دیگری دارند. آنها می‌گویند اگر کسی بخواهد، می‌تواند عادت‌های رفتاری ناپسندش را تغییر دهد و آنها را کاملا کنار بگذارد. به عبارت دیگر، خواستن فرد اولین قدم است و پس از آن مراحل بعدی به ترتیب پیش می‌رود.

پس خوب است وقتی متوجه نتایج ناخوشایند رفتارتان می‌شوید، وقتی می‌فهمید چنین برخوردی چقدر ناشایست و ناپسند است و زمانی که دوست دارید تغییر کنید، دست به کار شوید. شاید همین امروز بهترین فرصت باشد. به خصوص این که در ماه مبارک رمضان قرار داریم. ماهی که به کمک روزه‌داری می‌توانیم بسیاری از عادت‌های ناپسندمان را ترک کنیم و رفتارهای مثبت را جایگزین‌شان نماییم.حالا که روزه هستیم، کمک کنیم زبان‌مان هم روزه باشد. از دیگران بد نگوییم و حرف‌های دوست و آشنا را با بقیه در میان نگذاریم. مطمئن باشید اگر این ماه چنین شیوه‌ای را در پیش بگیرید، کم‌کم به آن عادت می‌کنید و این کار برای‌تان عادی می‌شود. بگذارید این ماه فرصتی باشد برای ایجاد عادت‌های خوب و تغییر رفتارهای بد؛ از همین امروز شروع کنید. بخواهید و مطمئن باشید موفق می‌شوید.

نیلوفر اسعدی‌بیگی

سه شنبه 1/5/1392 - 14:42
آشپزی و شیرینی پزی
مواد لازم. برای 5 نفر گوشت سر دست 600 گرم. پیاز متوسط یک عدد. نمک، فلفل، زرد چوبه و دارچین به مقدار لازم.نان لواش پنج عدد. خلال بادام و زعفران به میزان لازم. سبزی معطر 100 گرم.

طرز تهیه: ابتدا گوشت را با چربی موجود در آن همراه یک عدد پیاز و نمک و فلفل و زرد چوبه حتما نیم پز کنید. اگر پخته شود بریانی کیفیت خوب و مطلوبی نخواهد داشت. بعد گوشت را در​آورده و از استخوان جدا کرده و دو تا سه بار چرخ کنید. در این مرحله باید از آب گوشت حدود نصف لیوان باقی بماند. سبزی معطر که شامل ترخون، مرزه و جعفری است​، ریز خرد کنید و به همراه دارچین و زعفران به گوشت اضافه نمایید. سپس روی حرارت ملایم بگذارید و مرتب به هم بزنید تا مواد به خورد هم بروند. (در اصفهان بریانی را در کفگیر‌های پهن که مخصوص این کار است می‌پزند. شما می‌توانید در یک ماهیتابه کوچک بریانی درست کنید)

اول روی کف کفگیر کمی دارچین و یک قاشق از آب گوشت بریزید و روی حرارت بگذارید تا داغ شود. بعد مقداری از مواد بریانی را (به اندازه یک همبرگر ) درون کفگیر پهن کنید و دوباره روی حرارت بگذارید. اگر خشک بود کمی آب گوشت روی آن بریزید و به مدت یک دقیقه سرخ کنید. در این مرحله از نان لواشی که آماده کرده بودید استفاده کنید و بریانی را روی آن بر گردانید. مقداری خلال بادام و زعفران زده شده روی آن بریزید و همراه پیاز چه و ریحان سرو کنید. این غذا، از غذا‌های سنتی و لذیذ و پر طرفدار اصفهان است.شما هم امتحان کنید.

سه شنبه 1/5/1392 - 14:42
كودك
وی صندلی‌های بزرگ و چرمی دفتر روزنامه که دسته‌هایش تکیه‌گاه آدم بزرگ‌هاست کوثر گم می‌شود. او با آن موهای کوتاه لخت و دو چشم هوشیار زل می‌زند به ما که محو تماشایش شده‌ایم.

کوثر متولد دی ​ 88 است یعنی هنوز هفت ماه مانده تا چهار ساله شود، اما می‌تواند بخواند، بنویسد، بیشتر سوره‌های جزء سی‌ام قرآن را از بر بگوید و برخی سوره‌ها را به انگلیسی ترجمه کند.

تماشایی بودن کوثر از این بابت است. او با بقیه بچه‌های سه ساله فرق دارد چون زیر آن چهره کودکانه که وقتی در دفتر روزنامه حوصله‌اش سر رفت به شیطنت افتاد، دختری باهوش نشسته که اگر حالا در کلاس اول یا دوم دبستان بنشیند از همکلاسی‌هایش عقب نمی‌ماند.

خدا، درخت، آب

مهران شهرباف و مریم کلانتریان، پدر و مادر کوثرند که از روزهای اول تولد او فهمیدند دخترشان چقدر با نوزادان دیگر فرق دارد. مادر کوثر البته بیشتر، چون همیشه در خانه کنار او بود و وقتی مهران مجبور به سفرهای کاری درازمدت بود، او بود که همه حرکات کوثر را زیر نظر داشت. نوزاد او شش ماهه بود که زبان باز کرد، او یک روز گفت خدا، درخت، آب؛ مریم از حرف زدن‌های او در این سن فیلم گرفته است. این سه کلمه زندگی کوثر را عوض کرد. همین شد که مادرش یک روز کتابی را برعکس به دستش داد و کوثر در حالی که به خطوط آن چشم دوخته بود کتاب را برگرداند، یعنی همان‌ کاری که آدم‌های باسواد با کتاب‌ها می‌کنند.

مریم آن روز فکر کرد کوثر اتفاقی کتاب را به سمت درستش چرخانده، اما وقتی این کار بارها​تکرار شد و کوثر هر بار همین کار را کرد او فهمید نوزادش می‌داند کتاب را از کدام طرف می‌خوانند.

به نام خدا

مهران آن روزها که کوثر هنوز شیر می‌خورد به سفرهای طولانی می‌رفت و مریم برای این که تنها نماند به زادگاهش می‌رفت، به دزفول که هنوز زخم جنگ به تن دارد.

آن شب کوثر نمی‌خوابید، چراغ‌های اتاق همه خاموش بود به جز تلویزیون که در فضا نور پخش می‌کرد. برنامه روایت فتح تازه شروع شده بود، گوینده گفت به نام خدا و شروع کرد، کوثر اما به تقلا افتاد، دست از شیر خوردن کشید و رو به تلویزیون گفت به نام خدا. مریم آن شب مو به تنش راست شد چون می‌دید نوزادش کلمه‌ای را که بیشتر از هر چیز در خانه‌شان تکرار می‌شود به زبان آورد.

عروسک نه، کتاب

کوثر هنوز یک سالش نشده بود که قلم به دست گرفت. او روی کاغذ خطوطی می‌کشید که به زبان خودش می‌گفت این خداست، درخت است.

مریم مترجم زبان انگلیسی است که کتاب‌های کودک و نوجوان و حالا هم رمان ترجمه می‌کند. وقتی کوثر یک سال و نیمه بود مریم برایش کتاب می‌خواند و او با علاقه روی کلمات دست می‌گذاشت و می‌پرسید این چیست.

مادر می‌خواند و کوثر تکرار می‌کرد. او خیلی زود فهمید که آب را چطور می‌نویسند و بعد هم فهمید آب ترکیبی از الف و ب است. کوثر کلمه‌های دیگر را هم با همین روش یاد گرفت یعنی ابتدا از مادرش پرسید، بعد آنها را هیجی کرد و بعد درک کرد که آن کلمه از چه حروفی ساخته شده است.

حالا اتاق کوثر پر از کتاب است. او خودش کتاب‌ها را انتخاب می‌کند و تصمیم می‌گیرد از بین قفسه‌ها کدام یکی را بردارد. مادرش می‌گوید کوثر اگر بین دو راهی خرید کتاب و عروسک بماند دو دلی را کنار می‌گذارد و عروسک را می‌بوسد و به او می‌گوید تو همین جا در مغازه بمان و بعد می‌رود به کتابفروشی و کتاب دلخواهش را می‌خرد.

قصه می‌گوید و شعر می‌سازد

کوثر را باید از نزدیک دید و تفاوت‌هایش را لمس کرد. روزی که او به دفتر روزنامه جام‌جم آمد دست بردار «شمکو» نبود ؛ شمکو (شکمو) آن عروسک کوچک که شکمی بزرگ دارد و در همه چیز رقیب کوثر است.

کوثر با «شمکو» زندگی می‌کند. در ذهن داستان‌پرداز او، شمکو شاگرد تنبل کلاس است و در درس خواندن از کوثر جا می‌ماند. شمکو اما با این که شاگرد زرنگی نیست باعث شده تا کوثر یک قصه‌گو شود. او مدام داستان‌هایی را می‌سازد که شمکو در آن نقش دارد. حتی دیکته‌هایی که کوثر در دفتر مشقش می‌نویسد پر از اوست.

کوثر البته برای همه چیز یک داستان دارد. او یک روز خرسی کشید که خیلی شبیه خرس واقعی بود، یک روز هم دایره‌ای کشید و گفت این چرخ و فلک است و یک روز هم یک دایره که دو خط راست حائلش را نگه می‌داشت؛ در ذهن کوثر آن دایره و خط‌ها صندلی بودند که خط‌ها آن دایره را نگه می‌داشتند تا صندلی نیفتد.

حالا که کوثر سه ساله است قوه تخیلش هم قوی‌تر شده. او بیشتر وقت‌ها از خودش شعر می‌سازد و جملاتی آهنگین را به زبان می‌آورد. از شعرهایی هم که بلد است در موقعیت‌های مناسب استفاده می‌کند مثل آن روز که با پدر و مادرش سوار ماشین بود و با دیدن چراغ قرمز گفت «چراغ خطر قرمزه، علامت ترمزه»، یا مثل آن روز که مریم صندلی را جلوی تلویزیون گذاشته بود و کوثر سر رسید و خواند «اول برو عقب‌بشین، بعد هر چی دوست داری ببین، بدون برای چشم تو، خطر نشسته در کمین».

کوثر چشم به راه شکوفایی استعداد

کوثری که وقتی مادرش پوشکش را عوض می‌کرد می‌خواند عمو زنجیرباف، کوثری که حافظ و سعدی را می‌شناسد، بیشتر سوره‌های جز سی​​ام قرآن را حفظ است، دعای فرج را از بر دارد و پنج تن و 14 معصوم را می‌شناسد و در حد رفع نیازهای روزمره اش انگلیسی می‌داند، نیازمند توجه است.

اما در قزوین، شهری که کوثر و خانواده‌اش زندگی می‌کنند هیچ مرکز دولتی یا خصوصی نیست که به کوثر و بچه‌های شبیه او توجه کند. پدر و مادر کوثر هم از این بابت نگرانند، مهران نمی‌داند که چرا حتی آموزش و پرورش به نبوغ دخترش بها نمی دهد و مریم دلواپس روزی است که وقتی کوثر بزرگ شد و به سن مدرسه رسید با بچه‌هایی همکلاس شود که چیزهایی را که آنها قرار است تازه یاد بگیرند کوثر سال‌ها پیش آموخته است. مریم نگران پس خوردگی کوثر در نظام آموزشی رسمی است، دختری سه ساله که خودش با استعدادهای خدادادی‌اش کلید باسواد شدنش را زده است.

مریم خباز

سه شنبه 1/5/1392 - 14:40
شعر و قطعات ادبی
مرا ببخشclose
می‌گویم مرا ببخش، تو می‌خندی مبهم و مشکوک و دوباره دکمه‌های کیبوردت به صدا درمی‌آیند و تندتند تایپ می‌کنی. تایپ می‌کنی کلماتی را که باور نداری، که حرف دلت نیستند، که انگار سرفه‌های یک آدم مسلول​اند​ روی صفحه سفید دستمال کاغذی.

می‌گویم مرا ببخش، سکوت می‌کنی. سردی مرموزی می‌دود در کوچه‌های استخوانم، دردی مشکوک در رگ‌های جوانم جوانه می‌زند، گل‌های پیراهنم رنگ می‌بازند، عرق سردی وجودم را فرا می‌گیرد.

می‌گویم مرا ببخش، این بار چروک‌های پیشانیت بیشتر می‌شود. براحتی صدای شکستنم را می‌شنوم. می‌ریزم کف پیاده‌روهایی که این روزها خیلی طولانی شده‌اند.

می‌گویم مرا ببخش و بدون مقدمه بغض می‌کنم می‌دوم تا سر کوچه، می‌ریزم روی آسفالت سیاه و سرد. حالا بارانی از من می‌ریزد به روی پیاده‌رو، به روی خیابان. حالا عابران یکی یکی می‌ایستند مرا نگاه می‌کنند. سر تکان می‌دهند و می‌روند. حالا کفش‌های کتانی، مانتو و شلوارهای جین، پیراهن‌های یقه‌دیپلمات مرا به انگشت نشان می‌دهند. من اشک می‌ریزم آنها نگاه. و تو همچنان با دکمه‌های کیبوردت کلماتی را تایپ می‌کنی که لکنت گرفته‌اند.

مرا ببخش، این را دلم می‌گوید که تو زیر و بم آن را می‌شناسی. این را دلت می‌گوید که این روزها برادریش را فراموش کرده‌ای. این را چشم‌هایت می‌گویند که در تنهایی خودت بهار بهار باریده‌اند برای من و تو هر بار مغرور و سرکش اشک‌هایت را فقط در تنهایی به سر انگشتانت سپردی که تازه از تایپ کردن نامم برگشته بودند.

می‌گویم مرا ببخش، این بار تو لبخند می‌زنی. من این لبخندها را می‌شناسم. این هدیه‌های خداوند که از لب‌های تو تراوش می‌کند.

می‌گویم مرا ببخش، نگاه می‌باری اما گرم و مهربان و من امیدوار می‌شوم که انسان بزرگی در روبه‌رویم قد کشیده است تا خدا که می‌تواند مرا در سایه خودش به آسمان برساند، انسان شریفی که می‌تواند مثل دریا مرا در خود پنهان کند و بگذارد پاک بمانم. کسی که آن قدر دارد که می‌تواند ببخشد، درست گفته‌اند:

ذات نایافته از هستی،‌ بخش

کی تواند که شود هستی بخش

تو داری،‌پس می‌توانی ببخشی. آن قدر بزرگوار هستی و آن قدر لطف داری که می‌توانی چشم بر بدی‌های من ببندی و آرام و با وقار با لبخندی که مخصوص توست، بگویی «عزیزم؛ باشد اصرار نکن، این بار هم بخشیدمت».

حالا من مثل کسی که از طناب دار رها شده باشد، آزادیم را مدیون تو خواهم بود و برای جبران خطاهای کرده و نکرده خودم با تمام وجود راه می‌افتم.

حالا تو خوشحالی که توانستی ببخشی و من خرسندم که لایق بخشیده شدن بودم. حالا دست‌های ما در آسمان برای هم دعامی‌کند و لبخندهایمان برای هم نذر می‌شوند.

علی بارانی

سه شنبه 1/5/1392 - 14:40
بهداشت روانی
بگذار ​زیر​ سایه‌ات ​خستگی ​ در​کنمclose
مرد خسته و فرسوده از کار مضاعفی که او را تا ساعت 9 شب بیرون از خانه نگه داشته است، افتان و خیزان به خانه برمی‌گردد؛ جایی‌ که می‌خواهد دمی بیاساید، اما آنجا مسئولیت‌های دیگری در انتظارش است.

کارهای خرد و ریز خانه که به خاطر نبود او همان‌طور باقی مانده است، تمرین ریاضی پسرش که تا این ساعت منتظر بوده تا با هم حل کنند، همسرش که انتظار دارد ساعتی باهم حرف بزنند و از مشکلاتش بگوید و خیلی چیزهای دیگر که اگر به آنها فکر کند، مغزش سوت می‌کشد.

در مقابل همسرش نیز صبح بعد از آماده کردن صبحانه و ناهار او، پسرش را بدرقه کرده و سر کار رفته و بعد از برگشتن از اداره پسرش را از خانه برداشته به کلاس زبانش رسانده، بعد سریع خود را به خانه رسانده و غذای شب و فردا را بار گذاشته و خریدها را جابه‌جا و خانه را مرتب کرده و دوباره سراغ پسرش رفته که او را از کلاس زبان برگرداند. برای خود و پسرش عصرانه‌ای آماده کرده و رخت‌های کثیف را شسته و بعد از دوش گرفتن، شب شده است و زمانی نمانده تا همسرش بیاید. به دلش صابون زده است که وقتی همسرش آمد کمی با هم صحبت می‌کنند و این طوری خستگی‌اش درمی‌رود، اما وقتی ​همسرش به خانه برمی‌گردد، فقط می‌خواهد شام بخورد و بخوابد و اگر کسی کار به کارش داشته باشد، فریاد می‌کشد که خسته‌ام دست از سرم بردارید. زن نیز دارد از این وضع خسته و خسته‌تر می‌شود. یک‌تنه هم به کار پسرش می‌رسد و هم به کار بیرون و واقعا نمی‌داند آنها چرا دارند به این نوع زندگی کردن ادامه می‌دهند. آیا چاره دیگری نیست؟

بشکه باروت

حمید ـ الف، مردی چهل‌ودو ساله و مغازه‌دار است. او در یک بوتیک کار می‌کند و می‌گوید: کار من طوری است که باید تا ساعت 11 شب کار کنم و وقتی به خانه می‌آیم، آنقدر خسته‌ام که دیگر حوصله هیچ‌کس را ندارم. همسرم برای این‌که حوصله‌اش سر نرود، بچه را برمی‌دارد و به خانه اقوام می‌رود. مادر من، مادر خودش، خواهر من، خواهر خودش و... اما راستش را بگویم، وقتی من به خانه می‌آیم، ترجیح می‌دهم کسی نباشد تا این‌که سروصدای بچه و غرولند همسرم را بشنوم. من وقتی خسته به خانه می‌آیم، مثل یک بشکه باروت هستم!

زوج‌های خسته و پیشگیری از مشاجرات

وقتی زن و شوهر با عصبانیت و هیجان ناشی از آن ناراحتی‌های خود را بیان می‌کنند، گفت‌وگوی مناسبی را آغاز نکرده‌اند، خصوصا اگر خسته هم باشند.

حجت‌الاسلام دکتر ملکیان الهی قمشه‌ای به عنوان یک مشاور، روانکاو و محقق طب سنتی اسلامی- ایرانی توصیه می‌کند: بهتر است به جای مشاجره وقتی خسته و عصبانی هستید، خواسته، توقعات و دلخوری‌های خود را روی کاغذ بنویسید.

ملکیان الهی قمشه‌ای می‌افزاید: در این صورت تا حد زیادی از ناراحتی شما کاسته خواهد شد و پس از کاهش عصبانیت خواهید دید که خیلی از چیزهایی که نوشته‌اید، مباحث قابل حلی است که حتی ارزش مطرح کردن با همسرتان را هم ندارد. اگر موارد لاینحلی باقی مانده بود، می‌توانید آن را در زمان مناسبی که شما و همسرتان خسته نیستید، با هم مطرح کنید.

این محقق حوزه و دانشگاه، پیروی از سیره نبوی و سنت اهل بیت را مایه پایداری و سلامت معنوی و روحی خانواده می‌داند و پیشنهاد می‌کند که زن و مرد هریک در دفتر خود در مورد هر دسته از گلایه‌های خود بخشی را باز کنند؛ بخشی برای مشکلات فرزندان، بخشی برای گلایه‌های عاطفی و بخشی برای توقعات مالی و... این کار علاوه بر جلوگیری از دامنه‌دار شدن بحث‌ها، بیشتر به اندیشیدن و حل و فصل موضوعات کمک می‌کند.

این مشاور خانواده توصیه می‌کند زن و شوهر در مواجهه با هم غرور را کنار بگذارند و با ایجاد فضایی عاطفی و با محبت​، جلوی خشم و درگیری را گرفته با هم کنار بیایند.

بگذارید که احساس هوایی بخورد

حمیرا ـ ص بانویی سی ساله است که به کار خیاطی مشغول است. او همچنین خانه‌داری نیز می‌کند و همسرش در یک اداره دولتی اشتغال دارد. گلایه اصلی حمیرا این است که همسرش به ندرت در خانه به درددل او گوش می‌کند و با محبت و عاطفه با او رفتار می‌کند و بهانه‌اش این است که خسته است. حمیرا می‌گوید: من هم خسته‌ام، اما یک لحظه از توجه به همسرم غافل نمی‌شوم. یک کلمه جانم و عزیزم که دیگر انرژی مصرف نمی‌کند. من احساس می‌کنم همسرم از خانه فراری است و دیگر مرا دوست ندارد و اینها بهانه است.

مشکلات بسیاری از زوج‌های پرمشغله به خاطر خستگی و کمبود توجه و بذل عواطف و محبت به یکدیگر است. یک نگاه توام با محبت، کلام محبت‌آمیز یا توجه به سخنان همسر از جمله این محرومیت‌هاست که گاه مدت‌ها همسران به بهانه خستگی آن را تحمل می‌کنند.

این متخصص طب سنتی توصیه می‌کند وقتی از سر کار به خانه می‌آیید، قبل از هر چیز با دوش آب سرد یا ولرم تجدید قوا کنید. از امام صادق(ع) نقل است که آب سرد باعث نشاط می‌شود.

وی با اشاره به نقش مهم بصل‌النخاع که در پشت سر قرار دارد، در فرماندهی اعصاب بدن می‌گوید: وقتی در این نقطه آب سرد ریخته شود، شوکی ایجاد می‌شود که اعصاب خسته را تحریک کرده و خستگی جسمی را کم می‌کند. شستن پاها تا مچ با آب سرد نیز به خاطر تحریک عصب‌های کف پا همین خاصیت را دارد.

وی می‌افزاید: زن و شوهر باید در اوج خستگی به هم فرصت بدهند که حتی 15ـ 10 دقیقه هم که شده بعد از دوش گرفتن با یک چرت ده دقیقه‌ای تجدید قوا کرده و بعد از یکدیگر با محبت استقبال کنند.

محبت بیاموزید

شاهین ـ الف سی‌ونه ساله است و یک فرزند پنج ساله دارد. او می‌گوید: آدم نمی‌تواند چپ و راست ابراز محبت کند. بعدش خدا می‌داند چه توقعاتی از آدم خواهند داشت. به زن و بچه نمی‌شود زیاد رو داد. به‌علاوه آدم وقتی بچه‌دار می‌شود، باید ابهت خود را در مقابل بچه حفظ کند و نشان دهد که نفر اول خانه است و باید همه از او حساب ببرند. جلوی بچه که نمی‌شود آدم با همسرش نرم و مهربان صحبت کند، غرورش جلوی بچه می‌شکند.

حجت‌الاسلام دکتر ملکیان الهی قمشه‌ای به زوج‌های فاقد فرزند توصیه می‌کند با نوشتن پیام‌های عاطفی و نصب آن روی دیوارهای خانه، محبت را به خود یادآوری کنند. وی مشکل 90 درصد مراجعان خود را به خاطر مشکلات عاطفی و زناشویی می‌داند و می‌افزاید: زوج‌هایی که دارای فرزند هستند، باید با حفظ حدود به هم محبت کنند و به فرزند خود نیز محبت به همسر آینده‌اش را بیاموزند. آنان باید به فرزند بیاموزند که والدینش خلوتی دارند که قابل احترام است و نباید به آن وارد شد. خواباندن فرزند در اتاق والدین کار درستی نیست و فرزند نباید شاهد روابط عمیق و عاطفی والدین باشد؛ زیرا سبب بلوغ زودرس کودک می‌شود.

وی به زوج‌ها توصیه می‌کند: زن چنان‌که شایسته اوست با همسرش با احساس و لطیف برخورد کند و مرد هم فراموش نکند که زن بسیار لطیف و شکننده است و به رسیدگی عاطفی نیاز دارد. ابهت و غرور نباید بهانه محبت کردن به خانواده ​باشد.

در پایان این توصیه را به خاطر داشته باشید که هرچقدر شما وقت کمتری برای همسر و فرزندتان صرف می‌کنید، باید اوقات باکیفیت‌تر و بهتری را با آنان سپری کنید. این کار به پایداری زندگی​تان کمک خواهد کرد.

زهره زیارتی

سه شنبه 1/5/1392 - 14:39
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته