• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 45
تعداد نظرات : 59
زمان آخرین مطلب : 4794روز قبل
شعر و قطعات ادبی

همراه اول

همه میدانند

حتی همان خطی که با آن

با تو حرف میزنم

آری همان خط "همراه اول"

اوکه همیشه شاهد

حرفهای ماست

هروقت قبض حرفهایمان را

برایم می آورند،زیر مبلغ آن می نویسد:

 

"تنهای اول،هیچکس همراه نیست"

"همراه اول"

نغمه

 

پنج شنبه 5/12/1389 - 8:47
خاطرات و روز نوشت

من این ترم تو یه روز 3تا امتحان داشتم 2تاش ساعت 8:30 ویکیشم ساعت 11.سر جلسه بودم که انقدر به فکر امتحان بودم واسترس داشتم یادم رفت گوشیمو بزارم سایلنت.داشتم تندتند مینوشتم که یه دفعه واسم smsاومد وهمه زدن زیر خنده ومنم بلند شدم گوشیم وسایلنت کردم وگذاشتم تو کیفم.از جلسه که اومدم بیرون گفتم بزار ببینم کیه که سر جلسه منو غافلگیر وبقیرو شاد کرد و کم بود مراقبه برگمو ازم بگیره.فکر میکنید کی بود؟چی نوشته بود؟؟؟؟؟؟؟

sms این بود:مشترک گرامی،ازاینکه صورتحساب خود را به صورت غیر حضوری پرداخته اید از شما متشکرم.همراه اول.اینم از قبض موبایل من که سر جلسه امتحانم دست بردار نیست..

نغمه

 

سه شنبه 3/12/1389 - 9:22
شعر و قطعات ادبی

مشق عشق

میخوام توآسمونا ستارروبچینم

برای دیدن تو آدما رو نبینم

میخوام سبد بیار،پرازنرگس وپونه

پیشکش چشمای تو اگه عیبی نداره

می خوام بگم یه دنیا،عاشقتم عزیزم

برای اون نگاه مهربون وصمیمیت

عشقو تومعنی میکردی یه کتاب

واسه من قصه میگفتی یه کتاب

یه دفه توامتحان آخری دادی سوال

که آیادوسم داری یا که شدم خیلی محال؟

مدادم تو دستم وکاغذ عشق جلو چشم

نوشتم با خط خوش آره هنوز عاشقتم

اما بازتوامتحان عشق تومن رد شدم

خواستن ناز نگات تابه ابد شد جریمم

نغمه

يکشنبه 1/12/1389 - 17:30
شعر و قطعات ادبی

عشق وجور ندارد...

عشق وجود ندارد.آری.شایدبه تنها چیزی که تاکنون وبا یقین به آن رسیده ام همین باشد.نمیدانم شاید از سَر تجربه نکردنش باشد...شاید.اما همینطور وبدون تجربه آن میتوان گفت وجود ندارذد.حتی شعرهایم هم بوی عشق نمیدهند.وتنها کلماتی کنار هم قرار گرفته اند که شعری را ساخته اندوآن شعرها برای کسی سروده نشده است وصاحب آن اشعار کسی نیست جز شاعرآنها یعنی من.اشعارم بدون اینکه در مورد عشق دیگری یا برای دیگری باشد از روی ذوق وعلاقه به شعر است.که بخاطر آن ها نام من شاعر شده است.

راستی شما چی؟آیا قبول دارید که عشق وجود ندارد؟اگروجود دارد آن را به من هم نشان دهید.

 

نغمه

جمعه 29/11/1389 - 13:22
شعر و قطعات ادبی
گلایه
گل قشنگ ونازم دوست دارم میدونی؟
مثل قدیم منتظری یا که منو می رونی؟
به حرمت نفسهات منتظر توموندم
بدون هیچ منتی شبا برات میخوندم
اصلا بگو عزیزم من ویادت می یاد تو؟
فراموشم  کردی و ساختی یه  قصه نو؟
منتظری بمیرم تا که بیای به پیشم؟
بیاری اونوقت برام گلی سر مزارم؟
دوست دارم هزار تا  قد تموم دنیا
دنیا کمه عزیزم میگم تا کهکشونها
مقصود این ترانه گفتن یه گلایس
شایدکه این گلایه خودش یه راه تازس
نغمه
چهارشنبه 27/11/1389 - 10:43
خاطرات و روز نوشت

دلم عجیب هوای کودکی را کرده.هوای بی دغدغه خندید ن.باصدای بلندخندیدن وشایدبی دلیل خندیدن.دلم هوای آن خوابهای شیرین را کرده که برای دیدنشان شبهازودبه خواب میرفتم چون گمان میکردم اگرزودبخوابم آن خوابهای شیرین را بیشترمیبینم.دلم هوای بازی کرده.لیله-عروسک بازی-نون ببرکباب بیار وبازی های دیگر که بابزرگ شدنم فراموش شدند.بچه که بودم نمیدانستم بزرگ شدن یعنی چه.یواشکی میخندیدم-مخفیانه گریه میکردم-درخلوت با عروسک هایم حرف میزدم ومیگفتم بزرگ شدم برایشان کارهای زیادی میکنم ونمیدانستم که نمی شود برای عروسک کاری کرد.آن روزها کودکی ام را میگویم اینها رانمیدانستم وگرنه هیچگاه دعانمیکردم که بزرگ شوم.تنهامزیت بزرگ شدن این است که خیلی چیزهارادربزرگی میبینی ومیفهمی که نفهمیدنش بهتراست.وحالا دراین ساعت وثانیه به این یقین رسیده ام که همه چیزرا نبایدفهمید برای درک بعضی چیزها باید احمق بود.دیگرنمیدانم چه بنویسم.دوست دارم بنویسم اما ازچه؟ازکودکیم همین چیزها یادم هست.گفتم که-تاآمدم به کودکی ام برسم بزرگ شدن وسوسه ام کرد.وسوسه بزرگی رهایم نکرد تا بزرگ شدم.

نغمه

سه شنبه 26/11/1389 - 9:32
شعر و قطعات ادبی

چشم تو را میبینم وباخودعبادت میکنم

دستان تو بالا رود صد بارخواهش میکنم

روزی اگر بینم تورا با دیگری

آنروزرا تا شب به اوهردم حسادت میکنم

ای نازنین من در غمت پرپر شدم

اماچنین دیوانه وارهرشب صدایت میکنم

هر لحظه بی دستان تو روز مبادامی شود

گر تو نیایی این دفعه هرجا قیامت میکنم

هرگاه کتاب عشق رابا یاد توباز میکنم

میبینم آن ناز وادا با خود شکایت میکنم

مهرت اگر خارج شود روزی زدل

دل رابه جرم این گناه تاشب به نامت میکنم

این غزل را من برایت بارها میسرایم

گررسداین قصه دستت شعررابه کامت میکنم

 

نغمه

دوشنبه 25/11/1389 - 10:19
شعر و قطعات ادبی

نازنین

یادته فال اون دختر کولی نازنین؟

گفت دل شیشه ایمومیشکنی آسون نازنین؟

تو می گفتی که دروغه ما همیشه باهمیم

دیدی حرف تونشد،حرفت دروغ بودنازنین

ازاول هم میدونستم محاله موندن توکنارمن

ولی دل خوش کرده بودم به نگاهات نازنین

توکه رفتی انگاری گم کرده بودم یه چیزی

نامه دادم که برام پیداش کنی تو نازنین

مشکل این بودکه توگم کرده بودی وجود تو

فکرعشقای دروغی رفته بودبه خیالت نازنین

من یکی مثل همه بازیچه دست خودت

باقیه این قصروباکی میخوای تموم کنی نازنین؟

بگوفوقش بعدگفتنت برام میشی خیلی عادی

ولی کهنه نمی شه اون خاطراتا نازنین

بعد تو دردا مو من به کی بگم سبک بشم

کاش مثل قدیم بودی سنگ صبورم نازنین

قاصدک هاچی میشن،نامه هامون کجا می ره؟

آخرین بار آدرسو دادی به قاصدکهانازنین؟

هرچی بودی نازنین فقط بدون

یه نفرفقط تودنیابهت گفت نازنین

با قرمز نوشتم که بدونید پرسپولیسیه اصلم

نغمه

شنبه 23/11/1389 - 9:50
شعر و قطعات ادبی
سکوتسکوت حرف اوله توبیت اول دلمفقط بزار تنهاباشم تواین سکوت عالمممن عاشق این سکوتم سکوت هرشب دلمالهی عاشق  بمونن ،  آدمای  دور و برمسکوت من واقعیه ، هرچی توشه حقیقتههیشکی اونو نمی دونه بجز خدا که عالمهبه جزسکوت تنهایی ترانه ای خوندنی نیستاول  و آخرش اینه ، ترانه  که موندنی  نیستتوی سکوت من می رسم به انتهای خوندنابه اوج هرترانه ای زود میرسم من این روزاصدای هر سکوت من از ترانه بلند ترهولی کسی نمی دونه این سکوتا پر ازغمهسکوت پر از صداقته،باحرفای خیلی قشنگحتی نمیشه اون وخوند،باصدای خیلی قشنگقافیه ترانمو با این سکوت من می سازمشاید برای خوندنش،یه روزی آزاد بمونمحرف نگفتنی بوده توی سکوت تو هر زموناون حرفا روکی میدونه جزیه خدای مهربون؟معنی این ترانرو کسی نمیفهمه حالاشایدیه روزی بشکنن سکوتمواین آدمااما نه من نمیزارم سکوت من شکسته شهغرور این سکوت من ازترانم قشنگ ترهپس خلاصه کنم نٌتٌ ،بازبایه حرف اجباریمیخوام فقط سکوت کنم،تو این شبای بارونیبا قرمزنوشتم که بدونید پرسپولیسیه اصلمنغمه
پنج شنبه 21/11/1389 - 18:12
شعر و قطعات ادبی

صدام بزن

بخون من وتواین شبا،اسممو صدا بزن

میشنوم حرفای تورومثل قدیم صدام بزن

بیا پیشم بگو برام،بگو که باز خسته شدی

بگوتوغربت جایی نیست،بگوکه دلتنگ منی

نامه بده برای من ، با خط عاشقی و بس

می خونم حرفای تورو گرچه نبودی هم نفس

سرتو بزارروشونه هام اشک بریزای نازنین

اشکاتو من پاک میکنم آره دارم ازت یه کین

گذاشتی رفتی از پیشم،یه روزی با یه بهونه

خیلی راحت گذشتی و نزاشتی حتی نشونه

حالا که محتاج توام نیستی دیگه کنارمن

یادت میاد گفته بودم همیشه هستی گل من؟

شک کردی توبه حرف من یاخواستی امتحان کنی؟

ببینی بازنده کیه حتما من و رسوا کنی

فکر نکنی این ترانه معنی باختن منه

نه نازنین غلط نرو،این واسه تو یه فرصته

وقتی رفتی تواون شبابرات کردم عزاداری

ولی توبرگشتی پیشم،گفتی یه مدت خوابی

باشه به خاطر خودت می نویسم این نامَرو

میگم چقدر دوست دارم ، میگم همه حقیقتو

اینا واست کافیه یا بازم بدم نامه زیاد؟

امضا بدم زیرنامم ، ازطرفت جواب نیاد؟

بگذریم ازاین نامه ها،فرصت حرف زدن داریم

فقط من و صدا بزن مهربونم بیا پیشم

 

باقرمز نوشتم که بدونیدپرسپولیسیه اصلم

نغمه

چهارشنبه 20/11/1389 - 16:27
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته