• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1758
تعداد نظرات : 100
زمان آخرین مطلب : 2448روز قبل
آموزش و تحقيقات

اهلها

 


كناره گیری حضرت مریم از چه اشخاصی بود؟


كلمه من اهلها 2 جور معنی می شود
1 بمعنی اقوام نصبی یعنی حضرت از اقوامش كناره گیری كرد و مقیم مسجد شد.
2 میشود عام گرفت یعنی آیه مباركه علاوه بر جدایی حضرت مریم از كیش و اقوامش بجدایی حضرت از اهل مسجد و خادمین و روحانیون معبد مقدس هم اشاره دارد.
اشكالی ندارد هر دو معنی را گرفت،
در قرآنی كه پر است از مثالها و حكایت ها می شود اهل را هم اینطور عام معنی نمود.

 

مریم/16

 

خدایا پناهم بده موسی و هارونت بشم

 

 

 

منبع :

سوره مریم/16 

پنج شنبه 8/4/1396 - 11:57
آموزش و تحقيقات

خازنین


این كلمه دو جور معنی میشود
1- شما نمی توانید آبی در ابرها ذخیره كنید
خداست كه این آب را در ابرهای بالای سر شما ذخیره كرده نه شما
و هر وقت اراده كرد فرو می ریزد.
2- شما نمی توانید آبی كه در ابرها ست را ذخیره كنید كه نبارد
طبق این معنی خدا از بخار آب ابرها را آفریده و وقتی بخواهد با باد بارور می كند و وقتی باور شد دیگر هیچ شخصی نمی تواند از ریزش آبی كه در دل ابرهاست جلوگیری نماید و باران این ابرها جهانی كه وابسته به آب حیات است را خیس می كند و زندگی می دهد.

 

 

 

سوره حجر/22

 


خدایا پناهم بده موسی و هارونت بشم

 

پنج شنبه 8/4/1396 - 11:40
آموزش و تحقيقات

 

 

كناره گیری حضرت مریم 1

 

 

علت كناره گیری حضرت مریم از دیگر اهالی مسجد؟


1 تواضع در برابر خدا و فرار از شهرت
درست است كه حضرت مریم به خاطر جنسیت و اینكه مرد نبود در ابتدا با مانع وارد مسجد شد،
اما بعد از اقامت در مسجد مقام والایی بین اهل مسجد داشت ،
اول اینكه حضرت خودش بخاطر اتصال به وحی روح پر قدرتی كه در تسخیر دلها داشت هر شخصی كه به چهره خاكی اش كه از عبادت خدا نحیف و پرنور شده بود می نگریست به یاد خدا می افتاد.
دوم هم اینكه این مقام والای حضرت بخاطر وجود دو پیغمبر خدا از اقوامش هم بود كه یكی حضرت عِمران پدر حضرت و دیگری حضرت زكریا شوهر خاله حضرت و بزرگ معبد بود،
پس با توجه به اینكه حضرت مریم از تباری پاك و از نسل پیغمبری از فرستاده های خدا بود و شوهر خواهر او هم حضرت زكریای نبی فرستاده خدا بزرگ دیر و معبد بود،
علاوه بر اینكه موفق شده بود علرغم نبود شرط جنسیتی ورود به مسجد پیدا كند ؛
(چرا كه در صورت عدم وجود این نسبت فامیلی حضورش هم در مسجد حتی غیر ممكن می نمود، هر چند هر چه خدا بخواهد می شود) در مسجد هم احترام والایی داشت و دور از ذهن نبود كه از عطایای ویژه ای برخوردار باشد و آذوقه او هم دو برابر بقیه باشد.
اما خدا فرمود: ببین حضرت مریم را با این همه شوكت و جلالی كه داشت به خاطر خدا تواضع كرد و نخواست كه احترام مردم او را از یاد خدا غافل كند و توجه ویژه ای به او شود، او به غذایی كم قناعت می كرد و از اینكه از همه جهات به او توجه میشد معذب بود و می ترسید از خدا دور شود، پس اینطور شد كه ازهمه برید و گوشه مسجد مسكن نمود و این فرموده خدا كه برای نحوه گوشه گیری حضرت بود.
نكته ای كه از ذكر این واژه انتبذت انتفاع می شود این است كه حضرت كناره گیری كرد با زیادترین حد حقیری از بقیه راهبه ها.

 


 

مریم/16

پنج شنبه 8/4/1396 - 11:24
آموزش و تحقيقات

 

 

نبذ

 

 

* كلمه نبذ بمعنی این است كه دور ریخت چیزی حقیر را كه قابل اعتنا نباشد ،
مفهوم استفاده از این تعبیر در این آیه مباركه بمعنی این است كه حضرت مریم با تواضع
و خالی از هر كاری كه جلب توجه ، از مردم كناره گیری نمود و بیت المقدس را برای عبادت خدا برگزید.

 


 

سوره مریم/22

 

 

پنج شنبه 8/4/1396 - 11:19
آموزش و تحقيقات

 

روح

 

 

روح سه جور می شود معنی شود

1 همین روح آدمی

2 حضرت جبروئل

3 نیرویی که کرات و همه دنیا را نگه می دارد

شاید خلقت فرشته ها و حضرت جبرئیل از روح باشد و بهمین خاطر بحضرت جبرئیل روح الامین اطلاق شده در این آیه و شاید معنیش همین نیروی جاذبه زمین به شكل خاص یا نیروی نگهداری كرات و اجرام آسمانی بشكل عام و گسترده باشد، نیرویی كه بشر نمی داند به كجا وصل است و این عجز بخاطر عدم احاطه به كل دنیا و گستره گیتی وبخصوص قسمت تاریك دنیاست كه می تواند كلید حل این معما باشد، بخش تاریكی كه هر لحظه به وسعتش افزوده می شود وهیچ شحصی تا بحال هیچ اطلاعی از این محوطه شگفت انگیز ندارد و رصد هم نخواهد شد بدلیل اینكه هیچ نوری ندارد كه صفحه تلسكوپ بتواند از آن عكسبرداری كند
و این چیز عجیبی نیست كه روحی كه از ناحیه خداست همین نیروی عجیب و تاریك اطراف ما باشد كه بی شك سر منشاء كل اجرام و كرات و حتی مجردات و فرشته هاست و خدا در چنین محیطی بود كه وابسته به ماده نبود دنیا را در ابتدا خلقت کرد ولی نیرویی عجیب بود كه دنیا را سرپا نگه می داشت كه در یك لحظه بصورت معجزه ماده اولیه كائنات را بدون نیاز به عللی دیگر آفرید و حال خدا دگر بار آدمی نه به نحو سایرین بلكه نحو آفرینش بیكباره اولیه گیتی بیافریند.

 


 

سوره مریم/

 

 

پنج شنبه 8/4/1396 - 11:0
آموزش و تحقيقات

اهلها

 

 

 

كناره گیری حضرت مریم از چه اشخاصی بود؟


كلمه من اهلها 2 جور معنی می شود
1 بمعنی اقوام نصبی یعنی حضرت از اقوامش كناره گیری كرد و مقیم مسجد شد.
2 میشود عام گرفت یعنی آیه مباركه علاوه بر جدایی حضرت مریم از كیش و اقوامش بجدایی حضرت از اهل مسجد و خادمین و روحانیون معبد مقدس هم اشاره دارد.
اشكالی ندارد هر دو معنی را گرفت،
در قرآنی كه پر است از مثالها و حكایت ها می شود اهل را هم اینطور عام معنی نمود.

 

 

 


 

منبع :

سوره مریم/16 

پنج شنبه 8/4/1396 - 10:43
آموزش و تحقيقات
با وجود همه احترامی که به مسولیین میزارم و اعتقادی که از حیت توانی که در تایید شده ها هست دارم اگر محمود احمدی نژاد رد شود نمی گویم شرکت نمی کنم رای من سفید است.
شنبه 2/2/1396 - 16:34
آموزش و تحقيقات

 

 

 

 

 

 

بسم الله الرحمان الرحیم

  * مجله مجید دلبندم " زرد قناری سابق "*

        

 

مجید دلبندم " زرد قناری " شماره 24  :

با عرض تبریک تولد امام حسین علیه السلام به پاسدارها وسایر مسلمین وهمچنین تبریک تولد امام سجاد علیه السلام و حضرت عباس علیه السلام

به جمیع مسلمین و محبین اهل بیت پیغمبر اسلام صل الله علیه و آله  

 

 

 

 

 

( با عرض تبریک مناسبت های ماه ربیع )

 

 

1 جرم آیت الله باق نمر ؛

 

2 با این طرح ایران را نصف می کنم ؛

 

3 از رنگ لاک تا جوهر قلم

 

4 انتفاضه سوم :

 

5 تغییر سیاست میخ و تخته یا نه

 

6 سر گرمی : باقالی قاتوق و قلیه ماهی.

 

+

 

ضمیمه اختراعات دلبندی 

ضمیمه خبرگزاری هاینا اسپرت :

به بهانه لیگ و .... 

 

 

 

  { خدا رو شکر باز اومدیم اینجا باز بارون گرفت }

 

 

* مجله مجید دلبندم " زرد قناری سابق " *

 

 

 

 

چهارشنبه 22/2/1395 - 16:14
قرآن

                                  "بسم الله الرحمن الرحیم"


 

 

 


 

 
السلام علیک یا فاطمه الزهرا

 

مسطور ش36 / بخش 2 فصل نو / 6 از سوره 12

 

36 پرده 2 عفاف (نجات از زندان)  :

 

 

 (23یوسف365ج9)

 


زلیخا گفت جزای فردی که نسبت به خانواده ات قصد بد داشته چیست ؟

زندان است یا تنبیه بدنی، در اینجا زلیخا که رسوای عالم بود خواست گناهانش را به گردن یوسف بیندازد،

که در اینجا شاهدی از اهل قصر به کمک اوشتافت و گفت اگر پیراهنش از جلو بریده بود زلیخا راست می گفت حال که اینگونه نیست،

در این که این سخن از کی بود دو احتمال است

 1 همین زن مخفی شده در قصر یا بچه شیر خوار او که در مورد اول البته زلیخا نفهمیده بود که او حاضر بوده و صحنه پاره شدن پیراهن را از نزدیک دیده بود که در اینجا بصورت ناشناس از او دفاع کرد و 2  این احتمال هست که زن صحنه را دیده بود اما جلوی زلیخا که بانوی اول قصر بود قدرت تکلم را از دست داده بود از طرفی هم می ترسید که لو برود لذا به قدرت خدا این کودک به تکلم در آمد تا از پیغمبرش دفاع کند.

حال می رسیم به دستور زندانی کردن حضرت یوسف که چه شد که زندانی شد و شهادت شاهد چرا برای حضرت یوسف سودی نداشت؟

به خاطر موقعیتش عزیز مجبور شد یوسف را زندانی کند تا به اصطلاح آب ها از آسیاب بیفتد،

در مورد شهادت شاهد نیز درست است که بظاهر برای او اثری نداشت و در هر صورت زندان افتاد ولی همین که از او رفع اتهام شد و عزیز فهمید به او خیانت نکرده کفایت می کند

هر چند به خاطر آبرو و رفع اتهام از قصر یوسف را در بند کرد تا گردن یوسف بیندازد ،

البته بعید است به خاطر مظلوم نمایی زلیخا یوسف را زندان کرده باشد چون او را می شناخت که چه زنی است، 

من می گویم اتفاقا بر عکس به خاطر امنیت و نجات خود یوسف بوده از کتکها یا احیانا آبروریزی بیشتر آن زن بوده ،

چون خودش می دانست که دست از سر یوسف بر نخواهد داشت.

البته برخی هم می گویند بی غیرت بوده و و برایش مهم نبوده و رسوایی برایش مهم نبوده

 بند کردن یوسف هم خواسته زلیخا بوده تا باز بر او فشار بیاورد، 

هر چند می بینیم حدود 10 آیه بعد در جمع زنان همین نکته است و می گوید اگر انقیاد نکند باید زندان برود

ولی بنظر قولی که یوسف پیامبر خود حتی پیشنهاد زندانی شدنش را داده باشد از این قول وجیه تر است چرا که او پاکی خود را از آزاد بودن مهمتر بحساب می آورد

 آری او حاضر می شود سالها زندان برود بخاطر نهی از منکر و فرار از گناه،

در حقیقت فرقی نمی کند به خاطر امر به معروف یا نهی از منکر آدم برود زندان پاک بودن  روح است و راحتی از دنیا و مافیهاست؛ پاکی ای که در اینجور زندان کردنست برای آدم وصف ناشدنی است.

وقتی به یک فرد که در زندان پس از سالها حکم آزادی داده می شود او سر از پا نمی شناسد و در پوست خود نمی گنجد؛ 

حال ببینیم این پیغمبر خدا حضرت یوسف وقتی حکم آزادیش را می گیرد چگونه بر خورد می کند،

او در پی آزادی بی قید و بند از قید و بند نیست بلکه می خواهد صدای بی گناهی خود را به گوش همه افرادی رساند که در پس بازی عزیز و زنش حقیقت برایشان گم شده،

پس یوسف با این شرط که در جلسه ای همه آن زنهایی که دستشان را بریدن حاضر کنند که بگویند او بی گناهست و به خاطر هوس زلیخا او را زندانی کرده اند

 
 

 

 

 


منبع مرجع :

 

نمونه

 



*والسلام و رحمت الله و برکاته *
 

کانال زنده شهدای بسیج و سپاه و ارتش

 

 

 

   

  لشکر پیاده علی ابن ابیطالب
چهارشنبه 26/12/1394 - 0:16
قرآن

                                  "بسم الله الرحمن الرحیم"


 

 

 


 

 
السلام علیک یا فاطمه الزهرا

 

مسطور ش35 / بخش 2 فصل نو / 5 از سوره 12

 

35 پرده 2 عفاف (فرار یوسف)  :

 

 

 (23یوسف365ج9)

 


گفتیم که حضرت یوسف از دست زلیخا فرار کرد که به در رسید در اینجا دو احتمال است

 1 درها به صورت غیر عادی و معجزه باز شد

 2 شخصی در ها را باز می کند

 به احتمال زیاد این شخص همان زنیست که به زلیخا یاد داده بود این کار کتک زدن و حبس کردن یوسف  را ،

که او هم در موعد مقرر خود را به قصر رسانده بود و آنجا در دالانها خود را مخفی کرده بود و وقتی حضرت یوسف به در رسید او درها را باز کرد ،

حال یا به خاطر عذاب وجدان یا اینکه دلیل دیگری داشته مثلا او از زلیخا عقده داشته که این کار را به او یاد داده تا آبروی او را جلوی شوهرش عزیز و هم جلوی دیگران ببرد، 

او وقتی از طرفی نقشه خودش را به نتیجه رسیده می دید و می دید در هر صورت قصدش حاصل می شود و همه خواهند فهمید رسواییش را

از طرفی هم پاکی یوسف را می دید که تسلیم زلیخای هوس باز نشده

این زن با او که مشکلی نداشت لذا در ها را باز کرد و یوسف را از کتک خوردن و گناه نجات داد،

که البته این نجات بدون توفیق الهی به پیغمبر خدا نا ممکن می نمود ،

البته دو آیه بعد خود یوسف هم به این اذعان دارد با اینکه پیغمبر خدا بود.

وقتی زلیخا به در آخر رسید خوب شوهر زلیخا هم مثل اینکه سر رسید که به یوسف اتهام بزنند

البته شاید این هم اتفاقی نبود ، و شاید زلیخا برای بند کشیدن یوسف برنامه ریزی کرده بود که شوهرش حاضر شود

یا شاید هم شاهد یعنی همین زن که با زلیخا ظاهرا مشکل داشت او را خبر داده بود.

وقتی زلیخا شوهرش را دید گویا برای چنین موقعیتی هم برنامه داشت و سریع گفت،

جزای فردی که نسبت به خانواده ات قصد بد داشته چیست ؟

  ...
ادامه دارد...
  
 

 

 

 

 


منبع مرجع :

 

نمونه

 



*والسلام و رحمت الله و برکاته *
 

کانال زنده شهدای بسیج و سپاه و ارتش

 

 

 

   

  لشکر پیاده علی ابن ابیطالب
سه شنبه 25/12/1394 - 23:52
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته