• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 26
تعداد نظرات : 0
زمان آخرین مطلب : 3414روز قبل
دانستنی های علمی

قمر در عقرب» چیست و چه احکامی دارد

وقتی که کره ماه در چرخش خود به دور زمین، به برج عقرب می‌‌رسد، می‌گویند قمر وارد عقرب شد(قمر در عقرب است) و وقتی از برج عقرب خارج می‌شود، می‌گویند قمر از عقرب خارج شد.
خبرگزاری فارس: «قمر در عقرب» چیست و چه احکامی دارد به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، ساعت 21:09 شب گذشته (یازدهم آبان) قمر به برج عقرب وارد شد و ساعت 22:06 روز چهارشنبه پانزدهم آبان از آن خارج می‌شود. اما «قمر در عقرب» چیست و چه احکامی بر آن مترتب است؟

حجت‌الاسلام وحید واحدجوان مدرس دانشگاه تهران درباره مسأله چیستی «قمر در عقرب» و احکام آن، یادداشتی نوشته و در اختیار فارس گذاشته است:

 

 

1. «قمر در عقرب» یعنی چه؟

مراد از «قمر» یعنی کره ماه و مراد از عقرب یعنی «برج عقرب» یا «صورت عقرب»، و منظور این است که کره ماه در برج «عقرب» قرار گیرد یا کره ماه مقابل صورت فلکى «عقرب» قرار گرفته باشد.

توضیح اینکه؛

دانشمندان، دایرة‌البروج در آسمان را به دوازده قسم که هر یک 30 درجه مى‌‌‌‏شود و مجموعا 360 درجه می‌شود، بخش نموده‌‌‏اند، و در مدارات اختران هر قسم را «برج» نامیده‌‌اند.

چون در هر «برجى» برخی از ستاره‌ها و به اصطلاح ثوابت (مراد، کواکب ثابت نسبی است چون نسبت به زمین، بسیار آهسته حرکت می‌کنند و مانند ثابت‌اند) گرد آمده‌‌‏‌اند که از هیئت اجتماع آنها صورت جانورانى تصویر رفته بود، آن «برج» را به نام صورت آن جانور نامیده‌‌‌اند که اول آنها «حمل» و آخر آنها «حوت» است؛ چنانکه به نظم گفته شده:

برج‌ها دیدم که از مشرق بر آوردند سر / جمله در تسبیح و در تهلیل حیّ لا یموت‏

چون حمل چون ثور چون جوزاء و سرطان و اسد / سنبله میزان و عقرب قوس و جدى و دلو و حوت

ملاحظه می‌شود که برج‌ها 12 تا هستند و هر یک به خاطر ستاره‌هایی که در آن «برج» دیده می‌شود نامی دارند و یکی از برج‌ها، برج «عقرب» است که برج هشتم از این برج‌‌هاست.

پس نام برج‌های دوازده‌ گانه دائرةالبروج با (معانی) عبارت است از:

1. برج حمل: (قوچ) / 2. برج ثور: (گاو نر) / 3. برج جوزاء: (دوپیکر) / 4. برج سرطان: (خرچنگ) / 5. برج اسد: (شیر) / 6. برج سنبله: (خوشه) / 7. برج میزان: (ترازو) / 8. برج عقرب: (کژدم) / 9. برج قوس:(کمان) / 10. برج جدی: (بزغاله نر) / 11. برج دلو: (آب کش) / 12. برج حوت: (ماهی)

و منازلى که براى ماه از اجتماع برخی از ستارگان گفته‌‌‏اند حکم صورت را دارد. کسانى که صور بروج را بشناسند، هنگامى که «قمر» در برج «عقرب» وارد شده است، چون شب به ماه نگاه کنند، فاصله میان ماه و صورت عقرب را به خوبى در مى‏‌‌‌یابند.

به عبارت ساده، کره ماه در طول یک ماه قمری - که حدود 29٫5 روز است - یک بار به طور کامل دور زمین می‌‌‌‌چرخد! این یک دور کامل، به دوازده قسمت تقسیم شده و برج‌‌هایی نیز برای هر یک از این دوازده صورت فلکی انتخاب شده (حمل، ثور، جوزاء، سرطان، اسد، سنبله، میزان، عقرب، قوس، جدی، دلو و حوت) و هر یک از این نام‌‌های دوازده‌‌گانه، متناسب با صورت فلکی ستاره‌‌های دوردستی است که ماه در مقابل آنها است.

لذا وقتی که کره ماه در چرخش خود به دور زمین، به برج عقرب می‌‌رسد، می‌گویند قمر وارد عقرب شد (قمر در عقرب است) و وقتی از برج عقرب خارج می‌شود می‌گویند قمر از عقرب خارج شد.

2. احکام فقهی قمر در عقرب

در کتاب‌های فقهی، وقتی قمر در عقرب است، دست کم چند مورد مکروه (نه حرام) دانسته شده است. یکی عقد نکاح، دوم اقدام برای بچه‌دار شدن (انعقاد نطفه)، و دیگری سفر.

به عنوان مثال: محقق در شرایع نوشته است: «و یکره إیقاع النکاح و القمر فی العقرب» ازدواج و عقد نکاح (یا نزدیکی) در حالی که قمر در عقرب است مکروه است. (شرائع الإسلام فی مسائل الحلال و الحرام، ج‏2، ص 211)

فقهای بزرگ دیگر مانند علامه، شهید اول، شهید ثانی، صاحب جواهر، سید یزدی نیز به این مطلب اشاره کرده‌اند. (نگاه کنید: اللمعة الدمشقیة فی فقه الإمامیة، ص 173 ؛ مسالک الأفهام إلى تنقیح شرائع الإسلام، ج‏7، ص، 21 ؛ العروة الوثقى (للسید الیزدی)، ج‏2، ص 799 )

دلیل این مسأله

علت کراهت، روایت یا روایاتی است که در این باره وارد شده است. این روایات در کتب معتبر حدیثی مانند کافی، من لایحضره الفقیه، بحارالانوار، وافی و وسائل الشیعه موجود است.

از امام صادق علیه‌السّلام روایت شده است که: «من سافر أو تزوّج و القمر فی العقرب لم یر الحسنى»؛ یعنى در وقتى که قمر در عقرب است، هر کس مسافرت کند یا عقد نکاح نماید، نیکویى نبیند. (نگاه کنید: کافی، ج 8 ص 275 ؛ من لایحضره الفقیه، ج 2 ص 267؛ تهذیب، ج 7 ص 407؛ وسائل الشیعه، ج 11 ص 367 ؛ بحارالانوار، ج 100 ص 268؛ وافی، ج 12 ص 354)

ملاحظه می‌فرمایید که این روایت و شبیه به این را اکثر کتاب‌های معتبر حدیثی نقل کرده‌اند.

نکته دقیق علمی

آنچه از اهل بیت عصمت و طهارت علیهم‌السّلام در اجتناب از برخى امور مانند عقد ازدواج، اقدام برای انعقاد نطفه و سفر، هنگام قمر در عقرب وارد شده است، آیا مراد، بودن قمر (ماه) در خود برج عقرب است و یا در صورت آن؟

(«صورت فلکی» به مجموعه چند ستاره گفته می‌‌شود که شکلی خاص را در ذهن بیننده القاء می‌‌کنند، در حالی که «برج» به هر یک از تقسیمات دوازده‌‌گانه دائرة‌البروج اطلاق می‌‌شود و چون ستاره‌ها به مرور زمان، در حرکتند، بین صورت‌های فلکی و برج‌های تعیین شده، فاصله افتاده است.)

ارباب نجوم، ملاک استنباط را از هر جهت به خود بروج می‌‌‌دانند، نه به صور آنها.

اکثر فقها هم گفته‌اند مراد از قمر در عقرب، برج عقرب است نه صورت و منزل آن. (نگاه کنید: مسالک الأفهام إلى تنقیح شرائع الإسلام، ج‏7، ص، 21 ؛ العروة الوثقى (للسید الیزدی)، ج‏2، ص 799)

آیت الله حسن‌زاده آملی در هزار و یک کلمه، کلمه 554 می‌فرماید: «در هیچ کتب فقهى، قمر در عقرب را به غیر از آنچه که در نزد ارباب هیئت متعارف است، نگفته‌‏اند. بلکه صاحب جواهر رحمه اللّه در نکاح آن تصریح فرموده است که: «و ظاهر أن لفظ الخبر مقول على عرف اهل النجوم و لا یریدون بمثله الّا الکون فی البرج بالمعنى المعروف عندهم»، جز این که سیّد طباطبائى (رضوان اللّه علیه) در آداب سفر، از کتاب حجّ العروة الوثقى فرموده است: «و لیجتنب السفر من الشهر و القمر فی محاق أو فی برج العقرب أو صورته» که از اطلاق ظاهر خبر (و القمر فی العقرب) چنان استفاده کرده است و به قول صاحب جواهر: «و لکن الاحتیاط لا ینبغى ترکه». فتدبّر.»

خلاصه کلام اینکه مراد، برج عقرب است اما درباره صورت نیز احتیاط ترک نشود بهتر است.

این سؤال و جواب فقهی را به بیان ساده‌تر نیز توضیح دهم و آن اینکه کره ماه در هر یک از این صورت‌‌های دوازده‌‌گانه (حمل، ثور، جوزاء، سرطان، اسد، سنبله، میزان، عقرب، قوس، جدی، دلو و حوت)، یک دوازدهم طول ماه قمری قرار می‌گیرد. (حدود 2 روز و 11 ساعت)

به عنوان مثال، در هر ماه قمری، کره ماه (قمر) حدود دو روز و نیم در برج و صورت‌ فلکی عقرب خواهد بود. پس از گذشت صدها سال از تعیین برج‌ها، صورت فلکی، از برج نجومی تعیین شده (که در واقع، موقعیت‌‌‌های 30 درجه‌ای از پیش تعیین شده بود) کمی فاصله گرفته است. چرا که ستاره‌ها (به اصطلاح، ثوابت) نیز در حال‌ حرکتند. (حرکت‌ آنها در مقایسه با زمین، به قدری آهسته است که ثوابت گفته شده)

از این رو، در حال حاضر، بین «برج» و «صورت فلکی» فاصله وجود دارد لذا این سؤال مهم پیش می‌‌آید که منظور از کراهت سفر و ازدواج در زمانی که قمر در عقرب است به چه معناست؟ آیا به این معناست که قمر در صورت فلکی عقرب است یا این که قمر در برج عقرب است؟

اکثر فقها گفته‌اند مراد برج عقرب است و برخی گفته‌اند مراد صورت فلکی عقرب است و به نظر می‌رسد حق با اکثریت فقهاست ولی احتیاطا اگر هر دو لحاظ شود بهتر است چنانکه استاد علامه حسن زاده آملی در پایان چنین فرموده‌‌‌اند.

روش احتیاط هم این است که چون قمر (کره ماه) هر دو روز و نیم - برابر 60 ساعت - از مقابل هر برج و از جمله برج «عقرب» عبور مى‌‌‌کند، بهتر است حدود 24 ساعت بر آن دو روز و نیم افزود و جمعاً سه روز و نیم تا چهار روز صبر و احتیاط نمود و سپس در امر ازدواج، صیغه عقد را اجرا کرد.

3. چگونه بدانیم که قمر در عقرب است؟

این مسأله به وسیله برخی از محاسبات دقیق نجومی،‌ به دست می‌آید اما آنچه در اینجا برای عموم می‌توان گفت همان مراجعه به برخی تقویم‌های نجومی معتبر است که در آنها توضیح داده می‌شود قمر در چه ساعتی وارد عقرب می‌شود و در چه ساعتی خارج می‌شود. همچنین مراجعه به اهل فن و تخصص یکی از راههای شناخت این مسأله است.

4. آیا حالات قمر و ستارها و افلاک در کره زمین تأثیر دارد؟

شکی نیست که چگونگى قرار گرفتن بعضى از کواکب آسمان - مخصوصاً سیّارات منظومه شمسى- در مدارات خود، در مقایسه با یکدیگر، ممکن است تأثیرات طبیعى یا فرا طبیعی در کره زمین داشته باشد؛ مثلًا مى‌‌‌‏دانیم جزر و مدّ دریاها بر اثر تأثیر جاذبه کره ماه است و هرگاه کره ماه و خورشید در یک سو قرار گیرند (مانند اوائل و اواخر ماه) این جاذبه قوى‌‌‌‏تر و حتّى ممکن است روى پوسته زمین هم تأثیر بگذارد و سبب شکستگى‏‌‌‌ها و زلزله‏‌‌‌هایى شود و به عکس ممکن است بارندگى‌‌‏‌هاى قابل ملاحظه‌‌‏‌اى بر اثر تأثیر کرات آسمانى روى کره زمین و مانند آن صورت گیرد.

ما نمی‌توانیم بدون دلیل معتبر، تأثیر طبیعى و فرا طبیعی اوضاع فلکى را در زندگى و حالات انسان‌‌ها انکار کنیم؛ چرا که تمام اجزاى جهان، یک واحد به هم پیوسته است و در یکدیگر تأثیر دارد.

البته اثبات تأثیر طبیعى و فرا طبیعی اوضاع افلاک در زندگى انسان‌‌ها در هر مورد و بدون استثنا، سخت است و بدون دلیل معتبر و با خیال، پندار و استحسان نمى‌‏توان چیزى را اثبات کرد؛ حال اگر از طریق معصومین علیهم‌السلام مطلبى در این زمینه ثابت شود، همان مقدار که ثابت شده قابل قبول و مورد پذیرش است. مانند پرهیز از مسأله عقد ازدواج در موقع قمر در عقرب.

حتی می‌توان به نحو کلی (نه جزئی و تفصیلی) گفت: اوضاع فلکی در روز‌ها و شب‌‌ها مؤثر است و روز یا شب را منشأ برخی از رخداد‌ها می‌‌کند.

به تعبیر دیگر، ایام و بلکه هر لحظه از لحظات ما، تحث تأثیر اوضاع فلکی است. همچنانکه موقع طلوع خورشید، اثری وضعی بر روی زمین رخ می‌دهد ساعت بعدی اثر عوض می‌‌شود و این آثار، واقعی است و تخیلات نیست. لحظه لحظه که به غروب می‌‌رسیم تأثیرات خورشید بر زمین و موجودات زمین عوض می‌‌شود.

در حالات خسوف و کسوف، آثاری روی زمین ایجاد می‌شود و تا مدت‌‌ها روی زمین می‌‌ماند. این‌ها بر اساس خرافات نیست و حتی دانشمندان معاصر علم نجوم نیز اینها را بیان می‌‌کنند.

پس نمی‌شود اوضاع فلکی را نادیده گرفت و به نحو کلی (نه به صورت تفصیلی) می‌توان گفت از ناحیه سیارات و ستارگان آسمان، انرژی‌هایی به کره زمین می‌‌رسد و ما تحت تأثیر این انرژی‌‌ها هستیم.

5. چگونه می‌توان به اثرات افلاک و ... بر حالات انسان و کره زمین پی برد؟

بعضی از اینها به خبر دادن انسان کامل و اهل ولایت بستگی دارد. در درجه اول، انبیاء (ع) و معصومین (ع) و در درجات بعدی کسانی که مقربترند مانند عرفای برجسته و کامل. (البته سند و دلالت کلام هم مهم است) همچنانکه درباره عقد نکاح و سفر در موقع قمر در عقرب، روایاتی آمده و بیشتر کتب معتبر حدیثی و فقهی آن را نقل کرده‌‌اند.

راه دیگر، از طرق تحقیقات تجربی و دانشمندان مربوطه است که مطالبی کشف و به اثبات برسد.

پس اگر مطلبی با دلیل معتبر «نقلی»، «عقلی» یا «تجربی کشف شده و اثبات شده»، ثابت نشود نمی‌توان به آن اعتماد کرد و لذا نباید دنبال خرافات و مطالب ضعیف و غیر علمی رفت و خود را با امور ضعیف، مشغول کرد.

6. آیا تأثیر «قمر در عقرب» در ازدواج، با اختیار انسان منافات دارد؟

وقتی گفته می‌شود که در روایت است که عقد نکاح در زمانی که قمر در عقرب است باعث می‌شود ازدواج، نیکی نداشته باشد برخی اعتراض می‌کنند که این مسأله با اختیار انسان، منافات دارد!

پاسخ این است که؛

اولا انسان در انجام عقد نکاح در زمان قمر در عقرب و انجام ندادنش اختیار دارد همچنانکه در انجام بسیاری از کارهای مثبت و منفی که نتایج خوب یا بدی خواهند داشت اختیار دارد.

ثانیا انسان، مختار به معنای مطلق نیست. یعنی خیلی از امور در انسان تأثیر دارد و انسان در قبال آنها اختیاری ندارد. ما در زمان و مکان تولد خود مختار نبودیم، در رشد طبیعی بدن مختار نبودیم، در جنسیت خود مختار نبودیم، در رنگ بدن و نوع قیافه مختار نبودیم، و میلیونها مثال دیگر...

بنابراین مراد از اینکه انسان مجبور نیست و مختار است این است که انسان در سعادت و شقاوت اخروی، مجبور نیست بلکه می‌تواند راه سعادت را پیش بگیرد و اعمال نیک و خیر انجام دهد و می‌تواند راه شقاوت را در پیش گیرد و اعمال زشت و ناپسند انجام دهد گرچه در بسیاری از مسائل مانند مکان و زمان تولد، زن یا مرد بودن، فقیر یا غنی بودن، با هوش یا کم هوش بودن، زیبا یا زشت بودن، قوی یا ضعیف بودن و ... تحت عوامل دیگر و مجبور باشد. (البته برخی از این صفات مانند فقیر یا غنی، ضعیف یا قوی، می‌تواند با اختیار جزئی، تغییر یابد.)

7. آیا تأثیر قمر در عقرب در عقد ازدواج، مخالف توحید و موافق شرک است؟

برخی می‌گویند اگر بگوییم فلان ستاره یا ماه در برخی حالات و وقایع، تأثیر دارند مخالف توحید حرف زده‌ایم و در حقیقت، به شرک مبتلا شده‌ایم. چرا که همه تأثیرها از خداست و جز خدا چیزی نمی‌تواند موثر باشد.

پاسخش این است که اگر مراد از تأثیر، تأثیر استقلالی باشد به این معنا که ماه وقتی در عقرب قرار می‌گیرد بدون اذن خدا اثر بدی در نکاح دارد، بله در این صورت، این نظر شرک است و با توحید سازگار نیست.

اما اگر مراد این باشد که خداوند این عالم و تأثیر و تاثرات آن را طبق نظام سبب و مسببی، علّی و معلولی قرار داده است. هیچ یک از مخلوقات مستقل در تأثیر یا تاثر نیستند اما این خاصیت را خداوند به آن مخلوقات عطا کرده و لحظه به لحظه به اذن خداوند تأثیر و تاثر دارند. در این صورت،‌ هیچ مخالفتی با توحید ندارد و بلکه عین توحید است.

مثلا کسی که می‌گوید آتش می‌سوزاند اگر سوزاندن آتش را مستقلا بدون اراده الهی بداند، مخالف توحید است اما اگر باور داشته باشد که آتش به اذن خدا می‌سوزاند، عین توحید است و اساسا همه مخلوقات خداوند به اذن و حول و قوه خداوند، فعل و انفعال دارند و کوچکترین استقلالی از خود ندارند.

يکشنبه 21/10/1393 - 18:33
دانستنی های علمی
دلایل علمی ذبح اسلامی
از نعمت هاى حلال و پاکیزه اى که خدا روزى شما فرموده ، بخورید ; و از خدایى که به او ایمان دارید ، پروا کنید .
در دین مبین اسلام در خصوص بدست آوردن غذای حلال و پاک سفارش بسیاری شده و در بسیاری از روایات و آیات قرآن نیز به اهمیت این مساله اشاره شده است. تا جایی که می توان کتاب آسمانی قران را کتاب سلامت بشر نیز نامید. چرا که امروزه برای مسلمانان و بسیاری از غیر مسلمانان نیز به اثبات رسیده که این کتاب حاوی دستورات معنوی و بهداشتی بسیاری است. شاید جالب توجه باشد که بگوییم در قرآن مجید علوم جدیدی همچون HACCP (سلامت غذا از مزرعه تا سفره) و یا ایزو 9000 که سیستم مدیریت کیفیت در صنایع غذایی می‎باشد مطرح شده است. (استنباط می‎شود)
انجمن اسلامی غذا و مواد غذایی آمریکا (IFANCA) که بر روی گواهی حلال کار می کند این گواهی را کاملا متناسب با HACCP معرفی می کند. HACCPمهم‌ترین سیستم مدیریت کیفی صنایع غذایی است. اجزای این سیستم نشانگر تمایل مصرف کننده به محصولات سالم و در اصل بیانگر food safety یا سلامت غذا است. این مساله نیز بوضوح در گواهی یا براند حلال نیز دیده می شود. همچنین در آیاتی از قرآن کریم نیز ( سوره بقره-مومنون- مائده) کسب غذای حلال توصیه شده است.
در نگاهی دیگر موسسه IFANCA گواهی ایزو 9000 را مرتبط با گواهی حلال می داند. ایزو9000 نیز از دیگر سیستم‎های مدیریت کیفی صنایع غذایی است که به تولید محصولات با کیفیت پایدار می پردازد و کد حلال نیز دربرگیرنده چنین مسائلی است.
جالب است بدانید که 1.4 بیلیون مسلمان و میلیون‎ها نفر غیرمسلمان در سطح دنیا به دنبال غذایی با گواهی حلال هستند. بالغ بر 9 میلیون مسلمان در شمال آمریکا, 20 میلیون در اروپا, 300 میلیون در آفریقا , 200 میلیون در خاورمیانه و بیش از 800 میلیون مسلمان در آسیا خواستار غذایی با کد حلال هستند.
فرانسه بزرگترین اقامتگاه انجمن مسلمانان با 4.7 میلیون مسلمان در کشورهای اروپایی است که بزرگترین میزان فروش و عرضه مواد غذایی حلال را در حدود 2 تا 4 بیلیون دلار در سال 2005 گزارش نموده است. بسیاری از شرکت‎های بزرگ تولید مواد غذایی نیز در دنیا به تولید محصولات حلال می پردازند.
با این مقدمه به بررسی روش ذبح اسلامی می‌پردازیم.
در اسلام شرایط ذبح بدین صورت می باشد :
1- مسلمان بودن ذابح
2- استفاده از چاقوی تیز
3- رو به قبله بودن
4- برش اوداج اربعه
5- ذکر تسمیه
در صورت رعایت موارد فوق , گوشت حلیت پیدا نموده و مصرف آن توسط مسلمانان بلامانع خواهد بود. برخی از موارد ذکر شده در روش اسلامی همچون قرار گرفتن در جهت قبله , مسلمان بودن و ذکر تسمیه جنبه معنوی و روحانی دارند و یا اگر واجد دلایل علمی باشد تاکنون بشر موفق به کشف حقایق مرتبط با آن نشده است.
اگر چه در علم متافیزیک بیان کلمات خوش و یا صدای زیبا ( اشاره به ذکر بسم الله) سبب آرایش مولکولی خاصی در هوا (و یا آب) می‎گردد و یا قرار گرفتن حیوان رو به قبله که متاثر از میدان مغناطیسی زمین می‎باشد جای بحث و بررسی بیشتری دارد.
آنچه مسلم است ذبح اسلامی و قطع اوداج اربعه که همان نای, مری و دو رگ شریانی و وریدی اطراف گردن است، بشر امروزی را به بهداشتی بودن این روش و بدست آوردن گوشت با ضریب سلامت بهتر هدایت کرده است.
در ذبح اسلامی شکافی در عرض یک ثانیه بر روی گردن انجام می شود که با یک چاقوی تیز همه رگ‎های گردن قطع شده و با این عمل خونریزی به سرعت و ناگهانی اتفاق می‎افتد. در این حالت به سرعت فشار خون از دست رفته و مغز دچار فقر خون شده و هیچگونه دردی را حیوان احساس نمی کند. در اسلام مستحب است که سر از بدن جدا نشده , و هنگام ذبح تا خارج شدن روح از بدن باقی بماند. اگر طناب نخاعی قطع شود فیبر عصبی که به قلب می رود ممکن است آسیب دیده و سبب توقف فعالیت قلب گردد. بنابراین ایستایی خون داخل عروق اتفاق می افتد. از جنبه علمی , هنگامی که برش در قسمت گردن ایجاد می شود پیام این برش به سرعت به مغز مخابره شده و مغز بدلیل کاهش فشارخون, پیام‎های عصبی را از کانال نخاعی (اتصال سر به نخاع) به قلب می فرستد. در این حالت قلب با فشار بیشتری به عمل تلمبه‏ای خود ادامه داده تا فشار از دست رفته را جبران کند. به این سبب خون بیشتری از لاشه خارج شده و بدلیل خروج خون بیشتر , گوشتی با ماندگاری طولانی و بهداشتی حاصل می‎شود.
اگر چه غیرمسلمانان نیز به بهداشتی بودن گوشت حلال و با روش ذبح اسلامی پی برده‎اند اما گروهی از فعالان حامی حقوق حیوانات (FAWC) روش ذبح اسلامی را منسوخ شمرده و آن را عامل بیرحمانه ای تلقی می کنند. ادعای این گروه بر این است که ذبح اسلامی روش دردناک و غیر انسانی در کشتار دام می‎باشد. آنها روش های بیحسی قبل از کشتار را توصیه می کنند. دکتر جادی مک آرتور کلارک عضو انجمن FAWC می‎گوید: ایجاد یک برش در دام , آن هم بدون تحمل درد، کاملاً مضحک است!
اما تحقیقات دانشمندان آلمانی نشان داده که روش ذبح اسلامی در دنیا , بهترین روش انسانی به شمار می‎آید و دام متحمل درد کمتری نسبت به روشهای اروپایی می‏گردد.
کشتار دام در انگلیس
سالانه در انگلستان 900 میلیون دام به منظور مصرف انسانی کشتار می شوند که این میزان کشتار در کمتر از 600 کشتارگاه صورت می‌گیرد. اعتقاد دولت انگلیس در کشتار دام به روش انسانی وابسته به بیحسی قبل از کشتار است. ادعای آنان بر این اصل استوار است که حیوان بیحس شده هوشیاری خود را از دست داده و درد کمتری را در حین کشتار متحمل می شود. هر چند مطالعات دانشمندان و عقیده متخصصان بسیاری چنین عقیده ای را درست نمی داند.
گیاه خواران حامی حیوانات VIVA اعتقاد دارند که ده ها حیوان از میلیون دام کشتاری به طور ناقص بیحس شده و دوباره هوشیاری خود را بدست می آورد.در حالیکه خون از بدن آنها جاری می باشد. نکته جالبی که در بیحسی قبل از کشتار نهفته این است که تنها سبب حمایت پرسنل کشتارگاه می‎شود.
روشهای بیحسی قبل از کشتار مورد استفاده در انگلیس بدین شرح می باشد :
استفاده از تپانچه بیحسی CBP از طریق صدمه به مغز :
این نوع از بیحسی بطور وسیعی در حیوانات مزرعه مورد استفاده قرار می گیرد. بیهوشی بوسیله نفوذ گلوله به مغز و آسیب های مغزی انجام می گردد.
زیان این روش :
این روش بیحسی باید توسط افراد ماهر با استفاده از گلوله قوی انجام شود. اگر موقعیت لوله تپانچه درست نباشد حیوان متحمل درد شدید شده و باید تیر دوباره شلیک شود یا دام در حین هوشیاری و با چاقو ذبح گردد. گزارشات سال 1996 کمیسیون دانشمندان اروپایی نشان می دهد در 5 تا 10 درصد, این روش دچار خطا است. VIVA این میزان را سالانه 230000 گاو در انگلستان میداند که به روش غلط بیحس می‎گردند. همچنین این روش میزان بیماری جنون گاوی را نیز افزایش می دهد زیرا عوامل عفونی مغز در اثر شلیک گلوله به همه قسمت های بدن پخش می‎شوند.
بیحسی الکتریکی محدود به ناحیه سر:
گاو, گوسفند, بز و شتر مرغ توسط این روش بیحس می شوند.
در این نوع بیحسی یک جفت انبرک الکتریکی در دو طرف سر دام قرار می‏‎گیرد. جریان الکتریکی سپس از انبرک ها به مغز رسیده و هوشیاری دام از دست می رود.
انجمن سلطنتی پیشگیری از رفتار ظالمانه با حیوانات RSPCA اظهار می‎دارد که در این روش دام قبل از این که خون از بدنش جاری شود از بین رفته و می‎میرد. VIVA شرح می دهد که بیحسی ایجاد شده توسط این روش بین 20 تا 40 ثانیه دوام دارد. در حالیکه مدت زمان بین بیحسی و برش توسط چاقو برای گوسفند 70 ثانیه است.این گزارش بدین معناست که 5 میلیون گوسفند هوشیاری خود را پس از بیحسی الکتریکی بدست می آورند و قبل از جاری شدن خون از بدن , تلف می گردند. دکتر هارولد هیلمن معتقد است که این نوع بیحسی کاملا دردناک است. وی بیان می دارد که در برخی از کشورها شکنجه یا مرگ زندانی ها با برق انجام می شود. حیوانات نمی توانند هنگام درد اظهارات خود را بوسیله گریه کردن یا جیغ زدن اعلام دارند. گاهی جریان بالای الکتریکی موجب فلجی کامل دام نیز می شود.

بیحسی حمام آبی:
این روش بطور گسترده در بیحسی طیور, بوقلمون , غاز و اردک کاربرد دارد. در این روش پرنده بطور وارونه با پابندی توسط ریل حمل شده و سر پرنده در حمام آب فرو می رود و مرگ توسط توسط جریان الکتریکی صورت می‎گیرد.
البته این روش در کشور های اسلامی بویژه کشور ما اصلاح شده و استفاده از شوکر دیجیتال سبب بیحسی می گردد. بنابر این مشکل میته شدن اتفاق نمی‎افتد. اما در روشهای اروپایی چنین مساله‎ای با ولتاژ بالا سبب مرگ طیور پس از خروج از حوضچه می گردد.

معایب این روش:
1- بیحسی ناقص بویژه در اردک و غاز اتفاق می افتد. زیرا این پرندگان هنگام مواجه شدن با آب, سر خود را بالا می آورند. بنابر این سر بطور کامل در آب فرو نمی رود.
2- در حالیکه هدف اصلی این روش در اروپا ایست قلبی است بسیاری از پرندگان قبل از کشتار هوشیاری خود را بدست می آورند.
3- تحقیقاتی که توسط دانشمندان انجام شده نشان می‌دهد پرنده هنگام بیحسی الکتریکی به استنشاق آب می پردازد که هیچ چاره ای در این خصوص وجود ندارد. نکته قابل توجه مدفوع نمودن پرنده هنگام بیحسی است. در این زمان پرنده هنگام استنشاق , آب همراه با مدفوع را وارد ریه میکند.
4- این روش برای بوقلمون بیرحمانه است. پابند هایی که بوقلمون را در طی 6 دقیقه آویزان نگه می‎دارد سبب درد شدید و بد شکلی ساق پا می شود. بوقلمون همچنین بالها را پایین تر از سر قرار داده و متحمل درد شدید می شود.

بیحسی با گاز:
در این روش پرنده با قرار گرفتن در محفظه ای با گاز دی اکسید کربن یا آرگون بیحس می شود. این روش برای خوک استفاده می شود.
عقیده اسلام در خصوص بیحسی:
دانش پژوهان اسلامی در خصوص استفاده از بیحسی پیش از کشتار دارای اختلاف نظر هستند. برخی اعتقاد دارند دامی که بواسطه برش گلو و بدون بیحسی ذبح می شود. شرعی و حلال است.
اتحادیه انجمن های اسلامی و سازمان جهانی بهداشت در دسامبر 1985 در شهر جده گرد هم آمده و موافقت نمودند که بیحسی با شوک الکتریکی امکانی فراهم می‎کند تا دام در آرامش بهتری ذبح گردد. همچنین در اسلام بیحسی با تپانچه بدلیل آسیب وارده به مغز و استفاده از گاز نیز منع شده است.
قوانین اسلام برای ذبح
ذبح اسلامی دام نعمت بزرگی برای انسان و دام محسوب می شود. در این باره پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد (ص) می فرمایند: خداوند در همه چیز مهربان است و در هنگام ذبح نیز مهربانی او پدیدار شده و ذبح دام را با تیغ تیز جهت تخفیف درد دستور می دهد.
چاقویی که برای ذبح مورد استفاده قرار می گیرد باید تیز باشد و به سرعت این کار انجام شود. با سرعت رگ‎های گردن قطع شده و قطع جریان خون اعصاب مغزی پاسخ دهنده به درد صورت می گیرد. بنابر این حیوان احساس درد نمی کند. حرکت و دست و پایی که حیوان پس از برش گلو انجام می دهد وابسته به درد نیست بلکه وابسته به اتساع و انقباض عضلات است که خونرسانی در آنها کاهش یافته است.
در دستورات ذبح اسلامی, پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: مسلمان نباید چاقوی خود را مقابل حیوان تیز کند. همچنین ذبح دام هایی که از یک گونه هستند نیز در مقابل چشمان هم صورت نگیرد.
آیا با این همه سفارش اسلام در خصوص رعایت حقوق حیوانات باز هم قوانین اسلام در خصوص ذبح شرعی بیرحمانه است؟
در این باره تحقیقات آلمانها در خصوص مقایسه روش ذبح اسلامی و غربی , نتایج شگفت انگیزی را مشخص می کند.

تحقیقات آستانه درد :
تحقیقات پروفسور ویلهلم شازل و همکار وی دکتر هزیم در دانشکده دامپزشکی هانوفر آلمان نتایج جالبی بهمراه داشت. در این کوشش ,آستانه درد و هوشیاری در دو روش مرسوم بیحسی با تپانچه و ذبح اسلامی در گوسفند و گوساله بررسی شد.
ابتدا چند الکترود بواسطه جراحی در نقاط مختلف جمجمه دام به گونه ای که سبب لمس سطح مغز شود کاشته شد. سپس اجازه بهبودی به دام برای چند هفته داده شد. در ادامه کشتار دام با دو روش ذبح اسلامی و بیحسی پیش از کشتار با تپانچه cbp صورت گرفت. همچنین در طی این اعمال ذبح و کشتار, آزمایش ثبت آنسفالوگرافی الکتریکی(EEG) و الکتروکاردیوگرافی (ECG) در موقعیت‎های مختلف مغز و قلب در همه دامها و در طی مراحل ذبح و کشتار بررسی شد.

نتایج بدست آمده:
الف- ذبح اسلامی
1- دوسوم ابتدایی از زمان ذبح اسلامی بر روی EEG ثبت شده است. هیچ تغییری نسبت به قبل از کشتار در این نمودار دیده نمی شود.ب نابر این نشان می دهد که حیوانات هیچ احساس دردی در طی یا بلافاصله پس از برش نشان نمی دهند.
2- در سه ثانیه ثبت EEG یک موقعیت استراحت عمیق و بیهوشی دیده می شود. این حالت وابسته به کمیت وسیع فوران خون از بدن می باشد.
3- پس از 6 ثانیه ثبت EEG میزان صفر را نشان می دهد که هیچ احساس دردی وجود ندارد.
4- پیام مغزی(EEG) به میزان صفر پایین می آید. اما هنوز قلب ضربان دارد و تشنج بدن رخ می دهد (واکنش فعال در طناب نخاعی) بنابر این حداکثر میزان خون از بدن خارج می شود و گوشتی بهداشتی برای مصرف کننده مهیا می گردد.

ب- روش غربی و بیحسی با تپانچه:
1- حیوان ظاهرا پس از بیحسی هوشیاری خود را از دست می دهد.
2- درد شدیدی را EEG بلافاصله پس از بیحسی نشان می دهد.
3- ضربان قلب حیوان بیحس شده توسط تپانچه در مقایسه با ذبح اسلامی سریعتر متوقف شده و در نتیجه مقدار زیادی از خون داخل گوشت باقی می ماند.

بیماری جنون گاوی:
در روش بیحسی قبل از کشتار نه تنها شدت درد وجود دارد بلکه این راه سبب افزایش نگرانی می گردد. زیرا این روش عاملی در گسترش بیماری جنون گاوی است که اخیرا بواسطه تحقیقات محققان دانشگاه تگزاس و محققان کانادایی بواسطه روشی به نام بیحسی بادی (انفجار هوای فشرده 150 پوندی با شلیک یک اسلحه آهنی بداخل مغز گاو) مورد بررسی قرار گرفته است. این نیروی انفجاری سبب انتشار و پخش بافت مغز می‎شود. این اخبار همچنین سبب آشفتگی شد زیرا بافت مغز و نخاع عمده ترین قسمت های عفونی در بیماری جنون گاوی هستند و حالت پنیر سوئیسی سوراخ دار را در مغز دام بیمار ایجاد می کنند.
نتیجه:
بررسی هر دو روش کشتار با پانچه و ذبح اسلامی بوضوح نمایانگر عادلانه بودن قوانین اسلام و رعایت حقوق حیوانات از جانب اسلام می باشد. در برخی از روشهای غربی نیز همچون بیحسی با حمام آبی تغییراتی صورت گرفته است. به گونه ای که دام در این روش قبل از ذبح , تلف نشده و اوداج اربعه قابل برش می‎باشند که در کشتارگاههای کشورمان نیز همین روش اصلاح شده انجام می شود. به هر حال تحقیقات دانشکده هانوفر کاملا ذبح اسلامی و فواید آن را برای دام بیان نموده است بطوریکه در روش ذبح اسلامی , اطلاعات ثبت شده بر روی پیام مغزی میزان صفر را نشان می دهد که بیانگر بی‎دردی حیوان هنگام برش گلو می‎باشد. در حالیکه هر یک از روشهای غربی کشتار واجد معایب مربوط به خود می باشند. همچنین در تحقیق صورت گرفته, پیام‎های مغزی حداکثر درد را پس از بیحسی در روش غربی نشان می‌دهند.
منبع: مقاله دکتر روزبه شباک


 

يکشنبه 21/10/1393 - 18:31
بیماری ها
پیشگیری و درمان سرما خوردگی -تب و سرفه
پیشگیری از سرما خوردگی:
از خوردن غذاهای تبلیغی و کارخانه ای فرآورده های قند و شکر و شیرینیجات قنادی بدلیل تضعیف سیستم ایمنی بدن خودداری شود.
مواد سردی بخش و اسیدی مانند ماست دوغ خیار ماهی و ...بدلیل افزایش رطوبت و بلغم بدن کمتر میل شود.در صورت استفاده با مصلحات و ادویه جات گرم میل شود.
هر صبح ناشتا 1لیوان شربت عسل با آب لیمو ترش تازه و کمی زنجفیل به آرامی میل شود.

روزانه 1تا 2 قاشق عسل و 2 عدد سیب درختی میل شود.

دود کردن اسپند خاکشیر و کندر هر صبح در محیط خانه.

مصرف آش و خوراک های گیاهی (خوراک نخودک لوبیا و...با سبزیجات محلی و کوهی)

بوییدن گل نرگس( سفارش امام رضا علیه السلام)

درمان سرماخوردگی:

موارد ذکر شده برای پیشگیری کاملا رعایت شود.

درطول بیماری فرآورده های گوشتی ، لبنیات و فرآورده های قند وشکر میل نشود.

عمده غذای گیاهی (بخارپز)،آش ،سوپ،خوراک های گیاهی وغذای خام میل شود.

روزانه 1 تا 2 مرتبه بخور مرزنجوش ،اسطوخودوس،تخم گشنیز،بابونه،اکالیپتوس داده شود.

دم کرده نعنا و پونه و آویشن هر 8ساعت یک لیوان با عسل گرم گرم میل شود.

قرقره آب گرم و زنجفیل..مصرف سیاهدانه...مصرف مکرر مایعات و سوپ و آش جو مخصوص..نوشیدن مداوم شربت عسل و لیمو ترش.

درمان تب:

آب هلو و یا برگه ی آن...مالیدن آبغوره به کف پا...مصرف لیموشیرین و سیب...رفع یبوست...عرق کاسنی...پاشویه با آب گل ختمی...آبمیوه های طبیعی...خواندن دعای نور...گرفتن وضو.

درمان سرفه خشک:

سرخ کردنی میل نشود...با غذا مایعات ننوشید.

دمکرده گل ختمی ،چای کوهی،عناب و تخم گشنیز...دادن بخور با موارد بالا...مصرف بذرهای ملین و چهارتخمه.

منبع:سایت سالمیم

يکشنبه 21/10/1393 - 18:28
حجاب و عفاف
بسم الله الرحمن الرحیم
به بهانه تمدن...

ایرانیان در سال هاى 1285 تا 1320 هجرى شمسى با نگاهى به دنیاى اطراف خود احساس عقب ماندگى و انحطاط كردند و دیگران را مترقى و توسعه یافته دیدند . ایرانى خود را با دیگران مقایسه كرد و فاصله اى به درازاى تاریخ دید و دانست كه ماشین پیشرفت تمدن شتابى سرسام آور به خود گرفته و با سرعتى بیش از دو هزار كیلومتر در ساعت به پیش مى رود در حالى كه ایرانى در ساعتى دو كیلومتر هم وامانده است; هواپیما تانك زیردریایى و . . . مى سازد و این در ساختن تابه اى عاجز است با خود پرسش كرد كه چه كند؟!! و همانند انسانى گیج و مبهوت به اطراف نگریست و دنبال حل مشكل خود بود چه شد كه غرب به توانمندى رسید ولى ما عقب مانده شدیم؟

تاریخچه
كشف حجاب كه یك تهاجم بنیادی به فرهنگ اسلامی محسوب می شود طرحی استعماری بود كه رضاخان مجری آن بود. استعمار در پی یافتن راههای تهاجم به فرهنگ غنی و انسان ساز اسلام و مقابله با گسترش تعالیم مقدس این آئین الهی , سیاست شیطانی « اسلام زدایی» را در سه كشور افغانستان و تركیه و ایران به مورد اجرا گذاشت و مبارزه ای جدی و پی گیر را با مظاهر اسلام هرچه كه رنگ و صبغه دین و دین باوری داشت , آغاز نمود. در افغانستان امان الله خان ماموریت می یابد با فرهنگ اسلامی مبارزه كند و راه را برای ترویج و گسترش جلوه های مبتذل فرهنگ غرب هموار نماید. در تركیه این ماموریت استعماری به مصطفی كمال پاشا معروف به آتاتورك سپرده می شود و او با عزمی جزم ضمن مقابله مستقیم با اسلام , كشورش را براساس الگوهای از قبل تعیین شده غربی اصلاح می كند و فساد هرزگی و لاقیدی را به بدترین وجه گسترش می دهد.
در ایران رضاخان مامور اسلام زدائی و آماده سازی زمینه ها و شرایط ترویج و رونق فرهنگ مبتذل غرب می شود. با آغاز سلطنت رضاشاه تبلیغ در مورد آزادی زنان در مطبوعات ادامه یافت و به تدریج از صراحت بیشتری برخوردار شد. نویسندگان تجددمآب در ابتدا چنین وانمود می كردند كه تجددمآبی مانعی در مقابل دین نیست. چنین ادعایی را بعدها و حتی پس از رسمیت یافتن كشف حجاب تعدادی از نشریات تكرار می كردند. این امر ناشی از بیم حكومت از پذیرش انگ ضد اسلام و نیز واكنش مردمی به خصوص از ناحیة روحانیان بود. رضاشاه هرچند كه نتوانست پس از سالهای اولیه كشف حجاب را در جامعه رسمی سازد لیكن در جهت عادی سازی بی حجابی تلاشهای گوناگونی انجام داد. در سالهای پیش از سفر رضاشاه به تركیه موضوع حجاب زنان همچنان در راس مسائل اجتماعی بود و فشار بین المللی نیز در این زمینه وجود داشت. به نوشتة روزنامة ملیت چاپ استامبول در تاریخ 6 سپتامبر 1931 (4 شهریور 1310) شاه ایران نزدیك به پانصد نفر از خانمهای ایرانی را به دربار دعوت كرد و پس از نصیحت از آنها خواست تا چادرهای خود را بردارند؛ و آنان نیز فرمان شاه را با خرسندی پذیرفتند.با كنار گذاشته شدن مخبرالسلطنه و آغاز نخست وزیری مجدد محمدعلی فروغی از 21 شهریور 1312 سیاستهای تجددمآبانه شدت یافت.
بدنبال طرحهای از قبل پیش بینی شده , آتاتورك رئیس جمهور تركیه رسما از رضاخان دعوت به عمل می آورد و رضاخان با مسافرت به تركیه بیش از پیش شیفته و فریفته فرهنگ و مظاهر غربی می شود و اقدامات آتاتورك به شدت در روح او تاثیر می نهد و در همانجا تصمیم می گیرد كه پس از بازگشت به ایران با شدت هرچه تمامتر به تغییر و تحول در آداب و رسوم و لباس مردم ایران بپردازد و كشور را سرتاسر همه غربی كند.
سفر رضاشاه به تركیه (از 12 خرداد تا 14 تیر 1313) نقطة عطفی در قضیة كشف حجاب بود. در فروردین 1314 (ظاهرا 13 فروردین) مطابق طرح علی اصغر حكمت در مجلس جشنی در یكی از مدارس شیراز دختران به صف ایستاده پس از خواندن دكلمه و سرود به ورزش ژیمناستیك مشغول شدند. به طوری كه گفته شده دو تن از روحانیان شیراز محمدعلی حكیم و میرزا صدرالدین محلاتی در اعتراض به این اقدام. مجلس مذكور را ترك گفتند و پس از آن سید حسام الدین فال اسیری از روحانیان سرشناس شیراز در یك سخنرانی به این اقدام اعتراض نمود كه به دنبال آن دستگیر و تبعید شد. گسترش برنامه های بی حجابی روحانیان و توده های مردم را سخت نگران ساخت. مسلم بود كه آنان در بدو امر از تمامی جریانات و برنامه های حكومت آگاهی كامل نداشتند و احتمالا تعدادی از آنان با توجه به تظاهرات مذهبی رضاشاه در گذشته شخص شاه را بری از این اقدامات می دانستند.
رضا شاه با مطرح كردن تغییر لباس و كلاه مبارزه آشكار و علنی خود را با اسلام آغاز كرد. او پس از اجباری كردن استفاده از كلاه اروپایی (شاپو) به مساله تغییر لباس و كشف حجاب پرداخت .
با مطرح شدن كشف حجاب و از سر برداشتن چادر كه نشانه عفاف و پاكی و وسیله صیانت و پاسداری از ناموس و شرف زن مسلمان محسوب می شد , مخالفت مردم متدین آغاز شد. مخالفتها و مبارزات مردم مسلمان با دستگیری روحانیون و كشتار مردم سركوب می شود و بدین ترتیب زمینه های مناسب بر مطرح كردن علنی و گسترده منع حجاب آماده می گردد. با این وصف رضاخان و دار و دسته اش تصمیم می گیرند ابتدا از دربار شروع كنند و باكشف حجاب خانواده سلطنتی و وزرا راه را برای گسترش بی حجابی و فحشا عمومی هموار سازند. محمود جم نخست وزیر مزدور و خائن وقت در پاسخ به رضا شاه كه می گوید « چطور است این تحول را از اندرون دربار شروع كنیم » می گوید :
« اگر اجازه بفرمائید در روز افتتاح دانشسرای مقدماتی تهران علیاحضرت ملكه و علیا حضرت شاهدخت ها به اتفاق اعلیحضرت در محل جشن حاضر شوند. ضمنا به همه بانوان وزرا و رجال نیز دستور خواهیم داد كه بدون حجاب در این جشن حضور یابند. »
رضاشاه این طرح را می پذیرد و قرار می شود كه آنرا در هیات دولت مطرح و به تصویب برسانند. او در جلسه هیات دولت می گوید : « شركت همسر و دختران من در جشن افتتاح دانشسرای مقدماتی باید سرمشقی برای همه زنان و دختران ایرانی مخصوصا خانمهای شما وزرای مملكت باشد. ممكن است ابتدا این عمل سروصدا و جنجال زیادی بپا كند , ولی بهرحال كاری است كه باید انجام بشود. ما با هوچی بازی و تعصب های خشك نمی توانیم كاروان ترقیات مملكت را عقب نگهداریم . زن باید از این چادر سیاه آزاد بشود! »
روز موعود فرا می رسد . 17 دی ماه 1314 رضاشاه با همسرش و شمس و اشرف پهلوی كه برای اولین بار حجاب از سر برداشته و با شكل جدید غربی در اجتماع ظاهر می شدند , وارد دانشسرای مقدماتی شدند. بانوان وزرا نیز برای اولین بار بدون پوشش در مراسم افتتاح دانشسرای مقدماتی شركت می كردند.
پس از توزیع جوائز فارغ التحصیلان , رضاشاه به سخنرانی پرداخت او در بخشی از سخنانش اعلام نمود : « بی نهایت مسرورم كه می بینم خانمها در نتیجه دانائی و معرفت به وضعیت خود آشنا شده و پی به حقوق و مزایای خود برده اند... شما خانمها این روز را یك روز بزرگ بدانید و از فرصت هایی كه دارید برای ترقی كشور استفاده نمائید! شما خواهران و دختران من , شما تربیت كننده نسل های آینده خواهید بود و شما هستید كه می توانید آموزگاران خوبی باشید و افراد خوبی از زیر دست شما بیایند! »
بدین سان حجاب و نجابت زن ایرانی توسط مزدور و مامور استعمار غرب یعنی رضاشاه هتك گردید و بجای دروازه تمدن , دروازه فساد و هرزگی و بی بندوباری بروی مردم ایران گشوده شد و غیرت و شرف مردان منكوب و ناموسشان در معرض دید و تماشای دیگران قرار گرفت. این آغاز كار و ابتدای راه بود. مراحل بعدی تاسیس عشرتكده ها , مراكز عیش و نوش و رقص و آواز و برهنگی و آزادی جنسی زنان و مردان بود و این سوغات بزرگ تمدن غرب چه زود فراگیر شد و زنان و مردان ایرانی با ولع و اشتیاق تمام, حتی مشتاق تر از زنان و مردان دنیای متعفن غرب, در سراشیبی سقوط در منجلاب فساد و فحشا قرارگرفته و به ابتذال و بی هویتی و شهوت گرایی محض مانوس شدند.
پیامدهای اجتماعی واقتصادی واقعه کشف حجاب
1 - پیامدهای اقتصادی
مهمترین پیامد کشف حجاب، تعطیلی بسیاری از مشاغل مرتبط با تهیه و تولید کالاهای وطنی بود. این خطر یک بار دیگر نیز پیش از آن در سال 1305 شمسی، اقتصاد کشور را تهدید کرده بود. در آن سال در پی واردات حجم عظیمی از کالاهای روسی از شوروی، سران اصناف به تکاپو افتاده، با صدور اعلامیه ها و ایجاد تشکلهایی در شهرستان ها، در صدد مقابله با این بحران برآمدند.
آنان در قالب تشکل هایی نظیر: «نهضت اقتصاد خراسانی» ، «نهضت اقتصاد رشت»، «نهضت اقتصاد قزوین» وعناوین دیگر به روحانیون که متحد سنتی آنها در این زمینه بودند روی آورند؛ چنان چه در پی پخش قطعنامه یکی از جلسات «اتحادیه اصناف اصفهان» تحت عنوان «وطن در خطر است» که راجع به امتعه وطنی و مضرات ورود امتعه خارجی، در 22 آذرماه 1305 صادر گردید، بلافاصله از سوی آیت الله حاج آقا نورالله اصفهانی، لایحه ای به عنوان اتحادیه اصناف شرف صدور یافت که حاوی نکات عالیه و حقایق اسلامیه بود. ایشان با صدور بیانیه ای تحت عنوان «اسلام در خطر است» بر نهضت ملی اقتصادی اصناف مشروعیت دینی بخشیدند و عموم را به حمایت از آنان فراخوانده و در پایان آن ابراز امیدواری کردند
« امتعه داخله رواج و احتیاجات از خارجه بالمره مقطوع و ثروت مملکت زیاد و شوکت و اقتدار و عزت اسلام و مسلمین فوق العاده بشود و توازن صادرات و واردات ایران کاملاً بشود...».(1)
ایجاد تشکلهای صنفی و انجام تبلیغات و اعتراضات مذکور، بیانگر رشد آگاهی سیاسی و اهتمام صنفی به دفاع از موضع اقتصادی و اجتماعی میباشد؛ چنانچه در یکی دو سال بعد از آن نیز در پی رسمیت کلاه پهلوی، چنین اعتراضاتی صورت گرفت. در همین راستا مخبرالسلطنه هدایت، یکی از کارگزاران نظام حاکم و از منتقدان کشف حجاب در خاطرات خود به نکته ای اشاره کرده است که از تسهیلات ارائه شده از سوی دولت برای واردات کلاه حکایت میکند. او مینویسد:
«در اواخر دوره ریاست الوزرایی اش (16/3/1306 الی 22/6/1312) در یکی از جلسات هیأت دولت که بحث پیرامون محدودیت اقلام صادراتی و وارداتی بود. تیمورتاش ]وزیر مقتدر دربار رضاشاه[ کلاه زنانه را داخل امتعه مجاز ]واردات[ کرد و گفت لازم میشود». (3)
2 - پیامدهای اجتماعی
اگر پیامدهای اقتصادی کشف حجاب را امری مقطعی و گذرا تلقی کنیم، بدون تردید پیامدهای اجتماعی آن پایدار و گسترده بود. اصولا تحقق کشف حجاب به عنوان پدیده به تنهایی نمی توانست صورت بگیرد، مگر آنکه با دهها عامل دیگر ملازمت یابد.
در جامعه ای که زنان آن غالباً خانه نشین بوده و به ندرت در خیابانها - به جز موارد ضروری - حاضر می شدند، چگونه انتظار می رفت که کشف حجاب به سرعت تعمیم یابد؛ مگر اینکه برای حضور اجتماعی آن تدابیری اتخاذ می شد و با ایجاد گردشگاهها، تفریحگاه ها، برگزاری جشنها، تاسیس سینماها و مراکز اجرای تئاتر و مواردی از این قبیل، زمینه سازی برای خروج آنان فراهم می شد وحال آنکه چنین امکاناتی به ندرت و آن هم در شهرهای بزرگ وجود داشت.
درگزارشی از حاکم بجنورد به والی ایالت خراسان به تاریخ 18/2/1315 ضمن اشاره به این نکته که: «... چون در این قبیل نقاط ]شهرها [بازار و خیابان یا محل تفریحگاه معینی نیست که نسوان خودشان مجبور شوند که به عنوان خرید و غیره از منزل خارج شوند، خاطرنشان گردیده: « آنان به ناچار شبانه روز در خانه کما فی السابق هستند، و نتیجه گرفته شده است که: «خارج نشدن نسوان از منزل مثل این است که کشف حجاب نکرده اند».(9)
در تایید این مطلب بخشنامه وزارت داخله به کلیه وزارتخانه ها به تاریخ 15/12/1316 حاکی است: «... در بعضی شهرستانها موضوع رفع حجاب پیشرفت کامل ننموده و اغلب نسوان از خانه ها بیرون نمی آیند. حتی مامورین دولتی از بیرون آوردن بانوان خودشان خودداری مینمایند». (10)
عدم خروج زنان از منازل، کسادی بازار پارچه فروشی، بزازی و غیره را در پی داشت. زیرا مشتری اصلی اینگونه مغازه ها را غالباً زنان تشکیل میدهند. در چنین شرایطی برخی از افراد - به خصوص کلیمیان - در برخی شهرها در صدد برآمدند با دورگردی و فروش پارچه در درب منازل، از این فرصت بهره برداری نمایند. این اقدام یهودیان موجب اعتراض کسبه سمسار و بزاز اصفهان شد و آنان در نامه اعتراضیه خود به حکومت اصفهان در 26/1/1315 با اعلام اینکه: « اینک اجناس ماها منحصر به چند جور اجناس پشمی و ریسمانی شده» خاطر نشان ساختند: « آن را هم حضرات کلیمی به وسیله بقچه گردی درب منزلها برده و به قیمت گزاف به فروش می رسانند و ]از این طریق[ مانع بیرون آمدن بانوان محترمه شده» سپس یادآوری نمودند: «حال آنکه مالیات و مخارجات فوق العاده به عهده ما بیچارگان خواهد بود». در پایان از حاکم اصفهان درخواست کردند: «مقرر فرمایند که کلیمی ها و غیره از بقچه گردانی در درب منازل و گذرها خودداری نمایند».
جوابیه حکومت اصفهان حاکی است که چون کسب دورگردی آزاد است نمی توان مانع فعالیت کلیمیان شد، ولی از آنان نیز همچون کسبه مالیات بر عایدات اخذ می شود».(11)
ساز و کارهای حل و فصل این معضلات نشان می دهد که کارگزاران نظام در مواجهه با پیامدهای غیرقابل پیش بینی کشف حجاب، سر در گم شده و از این راه نیز به سوداگری پرداخته اند.
اما یکی دیگر از پیامدهای اجتماعی کشف حجاب، افزایش قیمت کالاها و البسه مربوطه بود. این اصل در علم اقتصاد پذیرفته شده است که هرگاه تقاضا برای کالایی زیاد و عرضه آن کم باشد، بلافاصله نرخ آن افزایش می یابد. این عدم تعادل زمانی حل می شود که میزان عرضه و تقاضا یکسان باشد.
در ماجرای کشف حجاب نیز که قرار شد در فاصله زمانی اندکی لباس و نوع پوشش زنان و مردان تغییر کند، با چنین بحرانی مواجه شد. البته برخی صاحبان این مشاغل نیز که بازار را پررونق دیدند، از عرضه کالاهای خود اجتناب کرده و با احتکار آنها، درصدد برآمدند تا در آینده آن کالاها را با سود بیشتری به فروش برسانند. دهها گزارش از ایالات و ولایات حاکی از گرانی این لباس ها می باشد. از این رو حکام ایالات، این امر را یکی از علل تعویق و تاخیر در کشف حجاب اهالی شهرها قلمداد می کردند. برای تایید این نکته فقط به ارائه دو سه گزارش مربوط به اوایل و اواخر این دوره اکتفا می شود تا معلوم شود که این معضل در تمام این دوره وجود داشت.
در گزارشی از ایالت خراسان به ریاست وزراء در تاریخ 16/10/1314 آمده است: «.... پیدا شدن ]نشدن[ لباسی و پالتو و کلاه به قیمت مناسب موجب تعویق امر ]از طرف[ شرکت کالا مقداری کافی پارچه و پالتوی دوخته و کلاه ارزان قیمت فورا ]به خراسان[ حمل گردد».(12)
در گزارشی مشابه در فاصله زمانی یک ماه بعد، از ایالت کردستان نیز با اعلام اینکه: « در بدو جریان نهضت بانوان کردستان و حاضر نبودن کلاه و لباس زنان به حد کفایت برای عده ای از بانوان طبقه سوم» کشف حجاب به تاخیر افتاده، پیشنهاد می نماید: «اجازه داده شود بانوان آنجا با لباس محلی (کردی) ترک چادر نمایند تا به تدریج تهیه کلاه و لباس نموده، هم صورت سایر بانوان شوند» که در جواب عنوان شده: «اگر آنها همان لباس و کلاه کردی محلی خود را نگه دارند، تغییر آن مشکل خواهد شد».(13)
حجاب و انقلاب اسلامی ایران
در آستانه انقلاب اسلامی، درست زمانی که میرفت تا خروش مردمی خشمگین، بساط حکومت ظالمانه پهلوی را بر اندازد، ناگهان جمعیت عظیمیاز زنان سیاهپوش سطح خیابانها را پر کرد. بازگشت تدین در میان نسل جدید در قالب بازگشت حجاب خود را نشان داد.
در 16 شهریور 1357 زمانی که جمعیت تظاهر کننده در خیابان حرکت میکرد خانم کیاکاتوزیان همسر آقای حاج سید جوادی، آب و بیسکویت به زنان باحجاب میداد، اما آنان از گرفتن آن خودداری کردند، با این استدلال که او بیحجاب است. اعتراض خانم کاتوزیان به این که نباید ما راه خود را از یکدیگر جدا کنیم، سودی نبخشید و تظاهرکنندگان متدین راه خود را از افراد بیحجاب جدا کردند، حتی اگر آنان مدعی مبارزه با پهلوی بودند. این نکتهای است که در خاطرات این خانم با عنوان «از سپیده تا شام» (ص 44) آمده است.
آنان که با فرهنگ اسلامی در کشورهای عربی و غیرعربی سر و کار دارند، میدانند که تقریبا پنج تا ده سال پس از انقلاب اسلامی، به آرامیفرهنگ حجاب در سراسر دنیای اسلام قوت گرفت. هر سالی که میگذشت، حجاب در جهان اسلام نیرومند تر از گذشته میشد. لبنان، سوریه و مهمتر از همه ترکیه نمونههای خوبی هستند که میتوانند روند رو به رشد حجاب را طی بیست سال گذشته اثبات کنند.
. حجاب تنها به عنوان یک امر شرعی مورد توجه نیست، بلکه به عنوان یک نشان و یک علامت از بازگشت به سنتهای اسلامیمورد توجه قرار گرفته است. جنبشهای لائیک صفت، در تمامیکشورهای اسلامی، حتی اگر ادعای مسلمانی هم داشته باشند، به طور مداوم به سمت سست کردن پایهها و ارکان حجاب حرکت میکنند، زیرا حرکت آنها در راستای هضم شدن در فرهنگ غربی است که به غلط نام فرهنگ جهانی به خود گرفته است. این در حالی است که سنت گرایان روی حجاب به عنوان یک امر اساسی و یک مسأله حیاتی پافشاری دارند. این برخورد، یک نشان بسیار صریح از نوع و چگونگی حرکتهای فرهنگی است که در جهان اسلام در جریان است.
امام خمینی به عنوان رهبر انقلاب اسلامی که در 1299 کودتای رضاخان را محکوم کرده بود و در برابر سیاستهای ضد دینی پهلوی اول همچون کشف حجاب، جدایی دین از سیاست، رواج فرهنگ اروپایی در ایران، اهانت به روحانیت و ... نیز موضعگیری نموده بود؛ این مسئله را چنین شرح میدهند:« من می توانم بگویم كه در زمان این پدر و پسر به بانوان ما بیشتر ظلم شد تا به سایر اقشار. شما شاید اكثرا یادتان نباشد كه در زمان رضاشاه با بانوان چه كردند اینها، چه مصیبت هایی به بار آوردند با اسم اینكه می خواهیم ایران را نظیر اروپا مثلاً بكنیم، ایران را متجدد بكنیم، نصف از جمعیت ایران را می خواهیم در جامعه بیاوریم. با بانوان نمی دانید چه كردند. آزادی زن مسلمان مغایر است با كشف حجاب مبتذل مگر می شود یك نفر مسلمان باشد و با این سطور كشف حجاب مبتذل موافق باشد؟ زن هایی ایران هم قیام كردند بر ضدش و تودهنی به او زدند كه ما نمی خواهیم این طور چیزی را، ما باید آزاد باشیم و این مردك می گوید، آزادید لكن باید حتماً- آزادید اما باید حتماً- بدون چادر و بدون روسری توی مدارس بروید. این آزادی است؟ كشف حجاب زن بر خلاف مصلحت مملكت ما بود.اساس بر این بود كه انحراف درست كنند، اساس بر اصلاحات نبود. اساس این بود كه نگذارند یك مملكتی رشد بكند و لهذا از آن می فهمیم كه آن كشف حجابی كه رضا خان به تركیه غرب و به ماموریتی كه داشت، آن بر خلاف مصلحت مملكت ما بود. به فساد كشاندن زنان هدف توطئه كشف حجاب بود. نقشه این بود كه با توطئه كشف حجاب مفتضح در زمان قلدر نافهم، رضاخان این قشر عزیز را كه جامعه را باید بسازند تبدیل كنند به یك قشری كه فاسد كنند جامعه را و این نقشه نه اختصاصی به شما بانوان داشت بلكه جوانان مرد را هم همین طور بكشانند به مراكز فساد و آنطوركه می خواهند آنها را تربیت كنند كه اگر چنانچه كشورشان به دست هر كس بیفتد بی تفاوت باشند یا موید.
زنان ما در عصر پهلوی مصیبت های زیادی را تحمل كردند. در رژیم پهلوی آن نظامی كه به بانوان محترم ایران شد، به مردها آن ظلم نشد. بانوانی كه مقید بودند به اینكه بر طبق اسلام عمل كنند و موافق آنچه كه اسلام امر كرده است زی خودشان را قرار بدهند، در آن رژیم در زمان رضا شاه به وضعی و در زمان محمدرضا به وضع دیگر زمان رضاشاه، كه من یادم است و خوب است كه شماها یادتان نیست آنچه بر بانوان گذشت قابل توصیف نیست. آن ظلمی كه بر این قشر از ملت در آن دوران گذشت نمی شود بیان كرد. آن فشاری كه بر اینها وارد شد و آن مصیبت ها كه اینها تحمل كردند در زمان آن شاه فاسد نمی شود گفت كه چه اندازه بود. در زمان محمد رضا آن عصر و آن وضع تبدیل شد به یك وضع دیگر كه عمق جنایت زیادتر بوده از زمان او. او با قلدری و فشار و زدن و گرفتن و چادر پاره كردن و دست به گیس های زن ها گرفتن و كشاندن و اینها گذراند و این اساساً برخلاف عفت زن ها قیام كرد، یعنی بر خلاف همه چیز ایران، یكی اش هم زن های ایران بودند كه اینها با یك وضع خاصی و با یك توطئه خاصی اینها را می خواستند كه به فساد بكشند و عفت را از جامعه ما بردارند و به حمدا... بانوان ایران مقاومت كردند و جز یك دسته ای كه جز دارو دسته خود آنها بودند و غربزده بودند و با رژیم او مناسب بودند، سایر خواهرها مقاومت كردند.14


پی نوشت ها:
1 - اسنادی از انجمنهای بلدی، تجار و اصناف (1320 - 1300 هـ ش) جلد اول، تهیه و تنظیم: معاونت خدمات و اطلاع رسانی دفتر رئیس جمهور، به کوشش رضا مختاری اصفهانی، تهران، وزرات فرهنگ و ارشاداسلامی، سازمان چاپ و انتشارات، 1380، سند شماره 39، 1/39، 2/39 و 40 صص 158 - 163.

2 - همان، سند شماره 56، ص 233.

3 - مهدیقلی خان (مخبر السلطنه) هدایت، خاطرات و خطرات: گوشه¬ای از تاریخ شش پادشاه و گوشه ای از دوره زندگی من، چاپ دوم، انتشارات زوار، تهران، 1344 ، ص 5192.

4 - تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، تهران، 1378، سند شماره 2، صص 10 - 11.

5 - م.س. ایوانف، تاریخ نوین ایران، با مقدمه احسان طبری (فاقد سایر مشخصات)، ص 87.

6 - اسنادی از انجمن های بلدی تجار و اصناف، ج1، پیشین، سند شماره 95 و 1/95، صص 359 - 361.

7 - تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد، پیشین، سند شماره 64 و 190 - 192، صص 167 و 384 - 386.

8 - خاطرات و خطرات، پیشین، ص 383.

9 - خشونت و فرهنگ: اسناد محرمانه کشف حجاب (1322 - 1313): به کوشش مدیریت پژوهش و انتشارات و آموزش سازمان اسناد ملی ایران، تهران، 1371، سند شماره 168، ص 97.

10 - تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد، پیشین، ص 408 ، همچنین خشونت و فرهنگ: اسناد محرمانه کشف حجاب، پیشین، صص 25 - 26.

11 - اسنادی از انجمنهای بلدی تجار و اصناف، ج 2، پیشین، سند شماره 220 و 2/220 و 228 ، صص 722 - 740.

12 - علی صالحی، چگونگی پیدایش کشف حجاب در عصر رضاخان (مقاله)، از مجموعه مقالات همایش اسناد و تاریخ معاصر ایران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، آذر 1381، ص 91 (ضمناً اسناد این مقاله ها فاقد شماره میباشند).

13 - همان، ص 92
14ـ صحیفه نور، ج 18، ص 261.
* روند كشف حجاب و واكنش روحانیان/ حمید بصیرت منش
* پیامدهای اقتصادی و اجتماعی کشف حجاب در دوره رضاشاه/ پژوهشگر: رحیم روحبخش
/Irdc.ir/6 اسفند 1384
* كشف حجاب كژراهه ى پهلوى اول/ رضا عیسى نیا
* کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
* موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی/ شعیب بهمنی
* نرم افزار برای ریحانه2

سیده اعظم الشریعه موسوی بهرام آبادی

کارشناسی مددکاری اجتماعی

شنبه 20/10/1393 - 22:47
تاریخ
بسم الله الرحمن الرحیم
اسلام وسیاست
قصد داریم تا در این نوشتار پیرامون موضوع اسلام و سیاست به بحث بپردازیم و آیات قرآن و احادیث اهل بیت و سخنان بزرگان را پیرامون این موضوع بررسی كنیم و به این پرسش كه
"آیا اسلام جدای از سیاست است یا عین سیاست؟" پاسخ دهیم.
دین مبین اسلام همانطور كه دستوراتی فردی و اخلاقی برای به سعادت رسیدن بندگان دارد، دستوراتی نیز در مورد مسائل حكومتی دارد كه ادوارد گیبون - Edward gibbon-در این باره می نویسد : « قرآن دستور عمومی وقانون اساسی مسلمین است كه شامل مجموعه قوانین دینی، اجتماعی، مدنی، تجاری، نظامی، قضایی، جنایی، وجزایی است . همین مجموعه قوانین از تكالیف زندگی روزانه گرفته تا تشریفات دینی، از تزكیه نفس تا حفظ بدن وبهداشت، از حقوق عمومی تا حقوق فردی، از منافع فردی تا منافع عمومی ؛ از اخلاقیات تا جنایات واز عذاب ومكافات این جهان تا عذاب ومكافات آینده همه را در بر دارد . » 1
حال اگر بخواهیم موضوع را از نظر قرآن كریم بررسی كنیم به وضوح مشخص میشود كه تشكیل حكومت از ضروریات دین اسلام است وآیات فراوانی به زوایای مختلف به این مسئله پرداخته است ؛ از جمله :
1- آیات مربوط به امر به معروف ونهی از منكر 2
2- آیات لزوم اطاعت از اولی الامر 3
3- نپذیرفتن ولایت وسرپرستی بیگانگان ، كافران، ظالمان، فاسقان، جاهلان4
4- ولایت پیامبر (ص) بر امت وولایت مومنان بر یكدیگر 5
5- لزوم مشورت با مومنان ومشاركت دادن آنان در امور سیاسی واجتماعی 6
6- وجوب نجات مظلومان ومستضعفان ((7)) وهمه آیات مربوط به جهاد ودفاع
7- برپایی عدالت اجتماعی ، وقوانین الهی به مثابه یكی از اهداف دین وبعثت پیامبران 8
8- آیات نهی كننده از حكم رانی به غیر از دستورات الهی 9
9- بیان خصوصیات جامعه اسلامی10
10- بیان لزوم تهیه نیرو وتجهیزات لازم برای حكومت اسلامی وپاسداشت آن 11
11- بیان ویژگی های رهبر وكسی كه مردم از او اطاعت وپیروی می كنند واصلح بودن او از همه 12
12- اعلام پیروزی دین خدا بر همه ادیان ومكاتب وقرار گرفتن حكومت در دست صالحان 13
13- ترسیم نمونه حكومت پیامبران در قرآن، مانند حكومت داوود وسلیمان (ع) 14

البته در این مورد احادیث و روایات بسیاری نیز وجود دارد،« فضل بن شاذان از امام رضا (ع) پرسید : چرا خداوند دستور داد كه از اولوالامر اطاعت كنید ؟ حضرت فرمودند : اگر خداوند امامی كه امین وحافظ دستورات الهی باشد ، برای مردم قرار ندهد ؛ دین از بین می رود وسنت ها ودستورات الهی دگرگون می گردد.» 15
نامه امیرامومنین (ع) به مالك اشتر ودیگر نصوص روایی، نیز همه بر عدم تفكیك سیاست از دین مبین اسلام دلالت دارد . 16
امام خمینی رحمه الله نیز دراین باره می فرماید : اسلام دین سیاست است ، با تمام شئونی كه سیاست دارد . این نكته برای هركسی كه كمترین تدبری در احكام حكومتی، سیاسی، اجتماعی، واقتصادی اسلام بكند ، آشكار می گردد. پس هركه را گمان بر او برود كه دین از سیاست جداست ، نه دین را شناخته ونه سیاست را » 17
و اما نكته قابل توجه این است كه حتی جامعه شناسان و اسلام شناسان غربی نیز به این موضوع اذعان دارند كه در شریعت اسلام نه تنها دین از سیاست جدا نمیباشد بلكه دین و سیاست بهم آمیخته و عجین میباشند كه در تایید این موضوع بهتر است به نمونه های زیر توجه كنیم:
1-ژیل كوپل استادموسسه مطالعات سیاسی پاریس - در پاسخ خبر نگار روزنامه لوموند كه درباره تفاوت اسلام با ادیان دیگر پرسیده بود - گفت :« در اصطلاحات وعبارات اصول عقاید در اسلام ، معادل سخن مشهور ، مسیحی(( آن چه از قیصر است به قیصر وآن چه ا زخداست به خدا واگذاریم )) وجود ندارد . اسلام در آن واحد این جهانی وآن جهانی است . داعیه سامان بخشیدن به امور و امور دنیوی واخروی را دارد . این آموزه اسلام است. به علاوه، پانزده قرن تاریخ اسلام ، پانزده قرن سازگاری دائمی با این اصول است .»‌ 18
2-« مارسل بوازار بر آن است كه : از نظر جامعه شناسی ، امت مسلمان از تلفیق وهم آمیختگی دین وسیاست تشكیل میگردد واین هماهنگی ضامن پیوندآگاهانه امت مسلمان وگرد امدن آنها زیر یك زیر یك پرچم ویك شعار است . اگر پیامبر اسلام سیاست را به معنای وسیع آن ( اداره حكومت ، شركت در جنگ ها ، خدمات اجتماعی وكلیه امور مربوط به زندگی انسان در جامعه ) در دیانت دخالت نمی داد ، پیروزی اسلام وتوسعه آن در جهان تا این پایه ممكن نبود .» 19
3-كلود كاهن می گوید : پیغمبر اسلام دین و دولت را با هم توام نموده است . پس قوانین اجتماعی اسلام هم جزئی از شرع مبین وقانون دینی است واحترام به حقوق اجتماعی،‌هم جزئی از اطاعت نسبت به خدا می باشد . پس وحی منزل به پیغمبر اسلام شامل دین وسیاست می باشد . به عبارت دیگر ،‌جامعه اسلامی تر كیبی است از دولت ودین وهیچكدام از دیگری جدا نیست .» 20
ولی با این وجود متاسفانه كسانی هستند كه داعیه جدایی دین از سیاست را دارند كه این موضوع در زمان امام خمینی (ره)نیز وجود داشته كه بنیانگذار كبیر انقلاب اسلامی در این مورد فرموده اند:
« آنچه گفته شده ومیشود كه انبیا (ع) به معنویات كار دارند وحكومت وسر رشته داری دنیای مطرود است وانبیا واولیا وبزرگان از آن احتراز می كنند ومانیز باید چنین كنیم اشتباه تاسف آوری است كه نتایج آن به تباهی كشاندن ملتهای اسلامی وباز كردن راه برای استعمار گران خونخوار است . » 21
و در پایان
به عنوان نتیجه گیری سخنی از حضرت امام (ره)مطرح میكنیم كه به وضوح مشخص كننده اهداف مدعیان جدایی دین از سیاست میباشد:
« این را كه (( دیانت باید از سیاست جدا باشد وعلما اسلام در امور اجتماعی وسیاسی دخالت نكنند )) استعمار گران گفته وشایع كرده اند این را بی دینها می گویند . مگر زمان پیغمبر اكرم سیاست از دیانت جدا بود ؟ مگر در آن دوره عده ای روحانی بودند وعده ای دیگر سیاستمدار وزمامدار ؟ ! مگر زمان حضرت امیر (ع) سیاست از دیانت جدا بود؟ دو دستگاه بود؟ این حرفها را استعمار گران وعمال سیاسی آنها درست كرده اند تا دین را از تصرف امور دنیا واز تنظیم جامعه مسلمانان بركنار سازند . وضمنا علمای اسلام را از مردم ومبارزان راه آزادی واستقلال جدا كنند . در این صورت میتوانند بر مردم مسلط شده وثروتهای مارا غارت كنند . منظور آنها همین است . اگر ما مسلمانان كاری جز نماز خواندن ودعا وذكر گفتن نداشته باشیم استعمار گران ودولتهای جائر متحد آنها هیچكاری به ما ندارند . شما برو هر قدر میخواهی اذان بگو ، نماز بخوان، بیایند هرچه داریم ببرند، حواله شان باخدا،لاحول ولاقوه الابالله! وقتی كه مردیم انشاالله به ما اجر میدهند !» 22

پی نوشت :
1- ((دیون پورت، جان، عذر تقصیر به پیشگاه محمد (ص) وقرآن ، ترجمه غلامرضا سعیدی ، ص 99-98))
2- ((آل عمران 104- آل عمران 110- توبه71 ))
3- ((نسا10- نسا65- نسا59 ))
4- ((آل عمران 118- آل عمران 28- نسا16- نسا144- مائده 51- مائده57- هود113))
5- (( احزاب 6- توبه 71))
6- (( آل عمران 115- آل عمران 151- شوری 38))
7- نسا 75
8- (( نسا58- نسا135- حدید29- مائده8- نحل 90))
9- (( مائده 44- 45- 47-50))
10- (( اعراف 157- فتح29))
11- ((انفال 60))
12- ((یونس35))
13- ((قصص5- فتح28- توبه33))
14- ((نمل26))
15- (( علل الشرایع- صدوق- ج1- باب182- ح9))
16- (( جهت اگاهی بیشتر نگه كنید به دین ودولت- علی ربانی گلپایگانی- ))
17- ((صحیفه نور - ج1 - ص6))
18- (( كیهان فرهنگی- شماره 3 سال 1368- ص62))
19- ((مارسل بوازار- اسلام وحقوق بشر- ترجمه محسن مویدی - ص74- ))
20- ((سكولاریسم در مسیحیت واسلام - محمد حسن قدردان قراملكی- ص171-172))
21- (( نصایح اخلاقی امام خمینی - ص216-217))
22- (( ولایت فقیه وجهاد اكبر - امام خمینی - ص 19-20)

 

 

سیده اعظم الشریعه موسوی بهرام آبادی

کارشناسی مددکاری اجتماعی

شنبه 20/10/1393 - 22:33
نماز
 
 
بسم الله الرحمن الرحیم
نماز مقبول و آثار آن
دراین نوشتار سعی داریم به آثار ی چند ازآثار فراوان فریضه نماز بپردازیم . بنظر شما نماز مقبول درگاه الهی چه آثاری دارد ؟ جواب این سوال در زیر بیان شده است .
نماز دارای آثار روحی معنوی ، جسمی، دنیوی اخروی و......فراوانی است كه در زیر به برخی از آن اشاره كوتاهی شده است .
نورانیت دل وروح :
كسى كه شرایط قبولى نماز را رعایت كند، چهره اش در عالم معنا و ملكوت هم چون خورشید مى‌درخشد و این درخشش را كسانى كه چشم باطن بین داشته باشند، در همین دنیا مى‌بینند. ممكن است امثال من و شما این درخشش را نبینیم، اما هستند كسانى كه چشم دلشان به آن عالم باز است و به محض نگاه كردن به چهره كسى متوجه مى‌شوند كه وى اهل معصیت است یا اهل عبادت. نورانیت دل و روح، یكى از آثار تكوینى عبادت است: فذلك یُشْرِقُ نورُهُ مِثْلَ الشَّمْسِ. خداوند ظلمت‌هاى زندگى را براى بنده‌اى كه نمازش را قبول كرده است، روشن مى‌سازد: اَجْعَلُ لَهُ فى الظُّلْمَةِ نوراً. خداوند در قرآن مى‌فرماید: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَ آمِنُوا بِرَسُولِهِ یُؤْتِكُمْ كِفْلَیْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ یَجْعَلْ لَكُمْ نُوراً تَمْشُونَ بِهِ وَ یَغْفِرْ لَكُمْ وَ اللّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ؛1‌اى كسانى كه ایمان آوردید، اینك خداترس شوید و به رسولش نیز ایمان آورید تا از رحمتش شما را دو بهره نصیب گرداند و براى شما نورى قرار دهد كه بدان راه سپرید و بر شما ببخشاید و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.. 1
صفای درونی :
نماز بهترین عامل و قالبى است كه ذكر خداوند در آن تجلى مى یابد و باعث رشد، ثبات و دوام ذكر مى شود و انسان را از پلیدى ها و پلشتى ها بازمى دارد، خداوند فرمود: «...إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ لَذِكْرُ اللهِ أَكْبَرُ...؛ نماز [انسان را] از زشتى ها بازمى دارد و قطعاً یاد خدا بالاتر است2
همچنین مقام معظم رهبری میفرمایند : هرچه نماز گزاران متوجه وخاشع وذاكر بیشتر شوند، ظلمات، خودخواهیهاوخودكامگیهاو بد دلی ها وآزمندیها وتجاوزگریها وحسادتها و بدخواهیها كمتر می شود . 3
وامام خمینی(رح) نیز فرموده اند: نماز خوب فحشا ومنكر را از یك ملتی بیرون می كند . 4
انسان در دنیا خواه ناخواه با كسانى مواجه مى‌شود كه با برخوردهاى نابخردانه شان، صبر و تحمل را از انسان مى‌گیرند. بسیار مشكل است كه انسان بتواند در این شرایط خودش را كنترل نماید. اما خداوند به كسانى كه نمازشان را پذیرفته است، بردبارى و حلمى عطا مى‌فرماید كه در مقابل افراد نابخرد بتوانند خودشان را كنترل كنند: و فى الجَهالةِ حِلماً. خداوند مادامى كه ادامه حیات به نفع چنین بنده‌اى باشد، او را به وسیله فرشتگانش حفظ مى‌كند: اَكْلاَُهُ بِعزَّتى و اَسْتَحْفِظُهُ ملائكتى. و درخواست او را اجابت مى‌كند: یَدْعُونى فَأُلَبّیهِ و یَسأَلُنى فَاُعْطیهِ. چنین بنده‌اى هم چون گل‌ها و میوه‌هاى بهشتى كه هیچ گاه پژمرده و پوسیده نمى‌گردند، همیشه با طراوت و سرزنده است: فَمَثَلُ ذلك العبدِ عندى كمَثَلِ جَنّاتِ الفِردَوسِ لا یُسْبَقُ اَثْمارُها و لا تَتَغَیَّرُ عَنْ حالِها. تفسیر عقلانى این مطلب این است كه بنده آن چنان با آموزه‌هاى دینى خو گرفته است كه هیچ گاه این حالت او تغییر نخواهد كرد؛ یعنى این حالات در او ملكه شده و به صورت صفتى ثابت براى نفس و روحش درآمده است.5
تقرب به خدا:
یكی دیگر از فواید نماز مقبول این است كه انسان را به قرب می رساند، ویكی از علتهایی كه دستور داده شده كه شبانه روز پنج نوبت نماز به جا آورید ، به خاطر این است كه باهرنمازی میتوان به درگاه الهی نزدیك شویم واگر می خواهیم سریع به مقصور برسیم ، از طریق نماز كامل وواقعی میسر است. 6
امام كاظم (ع) می فرمایند: بهترین چیزی كه بنده بعد از شناخت خدابه وسیله ی آن به درگاه الهی تقرب پیدا می كند، نماز است . 7
پیامبراكرم (ص) نیز میفرمایند : همانا نماز خواندن وسیله ی نزدیكی مومن به خداست . 8
امام علی (ع) فرمودند: نماز، برترین تقرب است . 9
یادخدا:
بزرگترین عبادت ومهمترین پیوند با خالق هستی ونیز موثرترین راه برای فراموش نكردن یاد او ، نماز است .
خداوند متعال خطاب به حضرت موسى(علیه السلام)فرمود: «وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِی؛ و نماز را براى یاد من برپا دار».. 9
نماز فرد را به یاد خدا می اندازد، یادخدا به او نفس مطمئنه می دهد ونفس مطمئنه اورا به مقام بندگان خاص و بهشت جاویدان میرساند. نماز را برای اینكه به یاد من باشی به پای دار؛ زیرا نماز جزبرای یاد خدا نیست ، با اینكه مراد این است كه نماز رابه پای دار تا من هم در مدح وثنا به یادتو باشم . 10
(( اولین اثر عبادت كه انسان را به خدا نزدیك میكند تسلط برخود است . ازاینجا شما بفهمید كدام عبادت قبول است وكدام قبول نیست . عبادت بدون اینكه انسان را به خدا نزدیك كند عبادت نیست . یعنی باور نكنید كه انسان عبادت كند ولی به خدا نزدیك نشود وعبادتش را هم درست انجام داده باد، چنین چیزی محال است . عبادت ، مركب تقرب و نزدیك شدن به خداوند است . آن وقت عبادت بنده وجنابعالی قبول است كه ما را به خدا نزدیك كند . وباورنكنید كه انسان به خدا، این كانون لایتناهی هستی نزدیك بشود ولی بر بصیرت و ایمان وروشنایی اش افزوده نشود ، برقدرت وحیات واراده وتسلطش افزوده نشود . )) نماز برای این است كه بنده یادش نرود خدایی دارد ، نماز برای این است كه ما همیشه یادمان باشد كه بنده هستیم . یعنی چشم بینایی در بالای سر ما وجود دارد ، در قلب ما وجود دارد ، در تمام جهان وجود دارد . 11
پس یكی از آثار نماز این است كه همواره یاد خدا دردل وذهن بنده میماندوترمز او در برابر انجام گناه میشود . پیامبر فرمودند: نماز، نور مومن است، نماز نوری از خداوند است . 12
قبولی اعمال دیگر :
پیامبر خدا فرمودند: نماز ستون دین ونخستین عمل انسان است كه در آن می نگرند. پس اگر صحیح بود ، اعمالش را می بینند واگر صحیح نبود، بقیه كارهایش هم دیده نمیشود . 13
پوشاندن خطاها:
ابوایوب انصاری : پیامبر همواره می گفت : هرنماز، خطاهای پیش از خود را می زداید . 14
بازدارنده گناهان : امام صادق فرمودند:نماز بازدارنده ای الهی است،زیرا نمازگزار را تا آنگاه كه در نماز است از گناهان باز میدارد . خدای میفرماید: همانا نماز ازكار زشت وناپسند باز می دارد . 15
امام جعفر صادق : فرمودند: كسی كه دوست دارد بداند نمازش مورد قبول درگاه الهی واقع شده است یا نه، ببیند آیا نمازش اورا از زشتی ها وگناه بازداشته است یا خیر ؟ زیرا نمازش به همان مقدار كه او را از گناهان مانع شود مورد قبول درگاه خداوند قرار می گیرد . 16
امام خمینی فرمودند : اگر نماز ما بویی از عبودیت داشت، ثمره اش خاكساری وتواضع وفروتنی بود ، نه عجب وخودفروشی وكبر وافتخار، كه هریك برای هلاكت وشقاوت انسان سببی مستقل وموجبی منفرد است 17
نماز عامل رستگارى
نماز عامل فلاح و رستگارى است چرا نماز باعث فلاح و رستگارى مى شود؟ پاسخ این است كه دلبستگى هاى مادى، خود به خود نه فقط انسان را در رسیدن به سعادت یارى نمى رسانند، بلكه ممكن است سدّ راه وى شوند. البته اگر نیازمندى هاى مادى با انگیزه متعالى و الهى همراه گردند، باعث رسیدن به سعادت مى شوند. نیازمندى ها و تعلقات مادى از اوان طفولیت در انسان ظاهر مى شود و كودك پس از تولد با احساس گرسنگى میل خود به غذا را نشان مى دهد و از همین مرحله، دلبستگى به خوردنى ها در او پدید مى آید. البته رفته رفته این تعلقات فزونى مى گیرند و انسان به مرحله اى مى رسد كه دل بستگى به مقام، ریاست و شهرت دنیوى نیز در او پدید مى آید.یكى از محرّك هاى اصلى انسان براى تأمین خواسته ها و نیازهاى مادى، لذتى است كه براى انسان حاصل مى شود. چنین لذتى علاوه بر آنكه موقتى است، رنج و زحمت فراوانى را به انسان تحمیل مى كند؛ مثلا انسان با احساس گرسنگى به دنبال غذا مى رود؛ ولى با زحمت و تلاش غذا را به دست مى آورد و در هنگام خوردن غذا نیز، باید متحمل زحمت و رنج شود؛ او پس از سیر شدن نیز، احساس رخوت و سنگینى مى كند. لذّت وى منحصر به زمانى است كه اعصاب ویژه زبانْ مزه و طعم غذا را درك مى كنند. بنگرید كه انسان براى رفع این نیاز ضرورى بدن كه حیات وى در گرو آن است و اگر غذا نخورد مى میرد، چقدر تلاش مى كند، و در پرتو تلاش ها و زحمت هاى فراوانى كه متحمل مى شود، تنها لذتى موقتى برایش حاصل مى گردد. تأمین سایر تعلقات و نیازهاى مادى نیز، با رنج و تلاش فراوان همراه است و از لذت هاى محدود و زودگذرى برخوردارند.اكنون با توجه به اینكه هدف نهایى انسان قرب خداوند است و راه رسیدن به آن، توجه به خداوند و اطاعت از اوست، آیا صَرف عمر و انرژى براى رسیدن به خواسته هاى مادى و پرداختن به رقابت هاى سالم و غیر سالم دنیوى و مشكلات فراوان، باعث غفلت از خداوند و مانع دستیابى به قرب الهى نمى شود؟ در هر صورت ضرورت هاى زندگى مادى كه گریزى از آنها نیست، دست و پاى انسان را بسته اند و مانع حركت او به سوى كمال و قرب خداوند مى شوند. 18
نماز، عامل رهیدن از تعلقات مادى و غیر الهى
بهترین عاملى كه مى تواند انسان را از دام تعلقات مادى برهاند، یاد خداست، و بهترین جلوه یاد خدا در نماز تحقق مى یابد. بنابراین اگر گفته مى شود كه «نماز عامل فلاح و رستگارى است»؛ یعنى نماز مى تواند انسان را از آلودگى ها و تعلقات مادى و از اسارت شیطان و خواسته هاى حیوانى برهاند و او را به مسیر اصلى حیات انسانى كه همان مسیر تكامل معنوى انسانى است، هدایت كند..
پی نوشتها :
1- سوره حدید (57)، آیه 28
2- سوره عنكبوت آیه 45
3- مقام معظم رهبری- كتاب طنین ولایت - ص 174
4- امام خمینی - كتاب طنین ولایت - ص 170
5- پندهای امام صادق(علیه السلام) به ره‌جویان صادق مؤلف: آیت‌الله محمدتقی مصباح یزدی ص243
6- كتاب 550 اثار وبركات نماز - عباس عزیزی- ص37
7- تحف العقول- ص455
8- كنزالعنال- حدیث18907
9- سوره طه (20)،آیه 14.
10- غررالحكم- 1682
11- كتاب تفسیر ایات نماز - ص 248
12- شهید مرتضی مطهری -كتاب ازادی معنوی - فصل عبادت ودعا ص-66-67
13- مستدرك الوسائل - 3/92/3098نقل از لب اللباب
14- التهذیب 2/237/936
15- مسند ابن حنبل- 9/132/23562
16- التوحید 166/4
17- نورالثقلین -ج4- ص162
18- امام خمینی- كتاب آداب الصلوة- ص 48
19- پندهای امام صادق(علیه السلام) به ره‌جویان صادق مؤلف: آیت‌الله محمدتقی مصباح یزدی ص77-78
 
 
 
 
 
سیده اعظم الشریعه موسوی بهرام آبادی
کارشناسی مددکاری اجتماعی
شنبه 20/10/1393 - 21:56
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته