نویسنده: غلامرضا نادمی
كودك از زمانی كه پا به عرصه وجود می گذارد، روح او چون لوحی سفید آمادگی پذیرش هر نقشی را دارد و اولین نقاشی كه شخصیت او را جزء به جزء ترسیم می كند، مادر است. آنچه از كودكی بر ضمیر شخص نقش می بندد، در مراحل بعدی زندگی او آثار مهمی از خود برجای می گذارد.
در روایتی آمده است؛ مادری نزد دانشمندی رفت و گفت: فرزندم چهار ساله است، از چه زمانی باید تربیت او را شروع كنم؟ مرد دانشمند جواب داد: اگر تاكنون تربیت او را آغاز نكرده ای، عمر او را بیهوده تلف ساخته ای؛ زیرا از موقعی كه اولین تبسم بر لبهای طفل ظاهر می گردد، زمان تربیت او آغاز می شود. (1)
اولین مكان مقدسی كه انسان در بدو تولد در آن پرورش روحی و جسمی می یابد، محیط خانه و خانواده است و بی گمان سرنوشت هر انسانی ریشه در روحیات و خصلتهای كسانی دارد كه در دوران طفولیت و خردسالی، نزدیكترین انسانها به او بوده اند. رفتار پدر و مادر هر گونه كه باشد، برای كودكان كه از هر نوع رشد عقلی بی بهره اند، الگویی مؤثر خواهد بود تا بتوانند نیكیها و پلیدیها را بشناسند. از این رو، نقش سازنده پدر و مادر و بویژه مادر، در تعیین سرنوشت فرزندان، بسیار در خور توجه است، دامن پدر و مادر محیط مناسبی جهت پرورش بذر سعادت و یا شقاوت در دل فرزندان است، زیرا كودكان با علاقه و پیوندی كه با اولیای خود دارند، آنها را نمونه و سرمشق خود قرار می دهند و می كوشند رفتارشان را با افعال آنها انطباق دهند. (2)
اسلام، شخصیت آینده كودك را مرهون تربیت و پرورش و مراقبت پدر و مادر می داند. پیامبر اعظم (ص) می فرمایند: فرزندان خود را تربیت كنید، چه در برابر آنان مسؤولیت بزرگی دارید. (3)
ائمه (ع) با ظرافت، حساسیت و دقت نظر، مسایل تربیتی فرزندان به ویژه پرورش روح و شخصیت آنها را پی می گرفتند بی شك توفیق بی مانندی كه این بزرگواران و به ویژه حضرت زهرا (س) به عنوان الگوی مادر مسلمان، در تربیت كودكان داشتند، ناشی از معرفت عمیق و صحیح ایشان از دستوراتی بود كه اسلام درباره انسان ارایه كرده و روش تربیتی و اخلاقی حضرت فاطمه (س) بهترین شیوه و تجربه برای ساختن نسلی پاك و سعادتمند است.
حضرت زهرا (س) كه خود، تربیت یافته دامان وحی بود، به خوبی می دانست كه در تربیت اسلامی از چگونگی شیردادن به كودك و نگاه های محبت آمیز مادر گرفته تا تمام حركات و اعمال و گفتارش، بر روحیه حساس آنها تأثیر می گذارد. (4)
او می دانست كه باید امامانی چون حسن و حسین (ع) و شیرزنانی چون زینب و ام كلثوم را تربیت كند و نمونه هایی را به جامعه تحویل دهد كه آیینه و معرفت حقیقت روح اسلام باشند و حقایق و معارف قرآن در وجودشان جلوه گر باشد و انسانهای كمال یافته ای كه از این مكتب اعجازآمیز بیرون می آیند، به خوبی می توانند روح پرعظمت و نیروی وصف ناپذیر وجودی حضرت زهرا (س) را نشان دهند؛ وجود مطهر و روح بی آلایشی كه نسلی پاك را به تاریخ هدیه كرد و در حقیقت، مادر روزگار همچو آن را به خود ندیده و نخواهد دید و برماست كه با به كار بستن شیوه های تربیتی آن حضرت، در تربیت و پرورش نسلی پاك همت گماریم تا از این رهگذر، سعادت جاودان خود و فرزندانمان را تأمین كنیم.
رفتار و اخلاق عملی
با پند و اندرز نمی توان صحت و درستی اخلاقی را كه رعایت نمی شود، به دیگران اثبات كرد و آموخت. كسی كه می خواهد دیگری را تربیت كند باید در عمل، به آنچه می گوید پایبند باشد. مادری كه به تربیت فرزند خود علاقه مند است، باید خود، دارای فضایل اخلاقی باشد و همواره رفتار صحیح را رعایت كند تا فرزندانش با آسودگی خاطر، در عمل از او الگو گیرند.
حضرت زهرا (س) با عمل به آنچه می فرمود، فرزندانش را با اخلاق و رفتار اسلامی آشنا می ساخت، چنان كه امام حسن (ع) می فرماید: مادرم، فاطمه (س) را دیدم كه شب جمعه در محراب خویش به عبادت ایستاده بود و پیوسته در ركوع و سجود بود تا این كه سپیده صبح بردمید و از او می شنیدم كه برای مردان و زنان مؤمن دعا می كرد و نامشان را بر زبان جاری می ساخت و برای ایشان بسیار دعا می كرد، ولی برای خودش هیچ دعا نمی كرد، من به او گفتم: ای مادر چرا همان گونه كه برای دیگران دعا می كنی برای خود دعا نمی كنی؟ فرمودند: " یا بنی الجار ثم الدار، ای پسركم نخست باید همسایگان را دریافت، آنگاه به خانه پرداخت. " حضرت نصیحتی را به فرزندش آموخت كه از شب تا به صبح به آن عمل كرده بود و چنین پند و اندرزی است كه اثر می گذارد و تربیت می كند.
پرورش شخصیت توحیدی
پدران و مادران مكلفند تا فرزندان خویش را با روحیه خداپرستی آشنا سازند و شوق عبادت و تقرب به خالق بی همتا را در آنان پرورش دهند. كودكانی كه از نخستین روزهای حیات خویش، با ایمان به خدا تربیت می شوند، اراده ای قوی و روانی نیرومند دارند. از همان دوران كودكی، رشید و باشهامت هستند و نتایج درخشان ایمان، از خلال گفتار و رفتارشان به خوبی مشهود است. (8)
از اساسی ترین مسایلی كه بزرگ بانوی اسلام، در منطق رفتاری خود در تربیت كودكانش بر آن تأكید می ورزید، توجه به روحیه عبادت و حس خداپرستی در فرزندانش بود.
حضرت زهرا (س) چنان شوق بندگی و عبودیت و خضوع در برابر معبود را در دل و جان فرزندانش تقویت می كرد كه آنان بهترین كارها و بالاترین لذتها و زیباترین دقایق را لحظات عبادت و تقرب به خدا می دانستند.
حضرت زهرا (س) روحیه تعبد و بندگی را از كودكی به فرزندانش می آموخت و آنقدر در این كار جدی و قاطع بود كه نمی گذاشت احدی از اهل خانه خوابش ببرد و می فرمود، "محروم است كسی كه از بركات شب قدر محروم بماند. (9)
گویا فاطمه (س) می خواهد از دوران كودكی در قلب پاك فرزندان خود جمال خدا را به تجلی و جان و زبانشان را به حلاوت و شیرینی عبادت آشنا كند و محبوب راستین را به آنان نشان بدهد تا در جوانی جذب جلوه های دروغین نشوند. این روش تربیتی فاطمه (س) به عنوان یك سنت بسیار پسندیده و قابل اجرا، در گفتار امامان معصوم نیز به چشم می خورد. (10)
پرورش شخصیت عاطفی
یكی ازمهمترین نیازهای هر كودك برخورداری از عواطف پاك و مهر و محبت خانواده و خویشاوندان و والدین است. هنگامی كه كودك از زلال محبت خانواده سیراب شد و عطش محبت و توجه عاطفی او برطرف گردید، با دلی آرام و سلامت و پرنشاط پا به عرصه اجتماعی می گذارد تا همگان از بركات وجود او بهره مند شوند. یكی از راههای پرورش شخصیت عاطفی كودك، ابراز محبت به كودك است.
بوسه های مكرر پیامبر اكرم (ص) بر رخسار و دست فاطمه (س) نشانه ای از ابراز علاقه آن حضرت به فرزندش بود. آن حضرت به محبت كردن و توجه به كودكان بسیار اهمیت می داد، چنان كه روزی رسول خدا (ص) امام حسن (ع) را می بوسید و نوازش می كرد، اقرع بن حابس عرض كرد: من ده فرزند دارم، ولی تا به حال هیچ یك از آنان را نبوسیده ام. پیغمبر اكرم (ص) غضبناك شد و فرمود: اگر خدا محبت را از قلب تو گرفته است، من چه كنم؟ هر كس نسبت به اطفال ترحم نكند و احترام بزرگسالان را نگه ندارد از ما نیست. (11)
حضرت زهرا (س) نیز كه تربیت یافته چنین مكتبی بود، به پرورش شخصیت عاطفی فرزندان خود اهتمام می ورزید.
پرورش روحیه ایثار
مقدم داشتن دیگران بر خود، اصلی بسیار ارزشمند و انسانی است كه هر كس، نمی تواند دارنده آن باشد. حضرت زهرا (س) فرزندانش را با چنین روحیه ای پرورش داده بود. (12)
آن جا كه پس از یك روز گرسنگی، وقت افطار، در به صدا درمی آید و گرسنه بی سرپرستی درخواست طعام می كند، پس از آن كه حضرت علی (ع) و فاطمه (س) طعامشان را كه قرص نانی بود تقدیم آن فقیر می كنند، فرزندان آنها نیز كه پرورش یافته چنین پدر و مادری هستند، دیگران را بر خود مقدم می شمارند و قرص نان خود را به فقیر می دهند و این عمل تا سه شب تكرار می شود و نتیجه این روحیه ایثار و از خود گذشتگی، آن می شود كه فرزندان بزرگوار آن حضرت تمام هستی خود را برای پیشرفت و تكامل انسانیت فدا می كنند.
بازی با كودكان، روش مؤثر تربیت
بازی، شیوه ای است كه تأثیرات مثبت و گوناگونی را بر روحیه فرزند به جا می گذارد، خلاقیت او را شكوفا و عواطف كودكان را از محبت سیراب می سازد. بازی كودكانه مادر با فرزندان، رشد جسمی و فكری كودك را سرعت می بخشد و احساسات پاك مادری را به او منتقل می كند، نشاط، شادابی و خلاقیت، ابتكار و نوآوری و اعتماد به نفس را در او ایجاد و زمینه را برای ظهور استعدادهای نهفته كودك فراهم می آورد.
حضرت فاطمه (س) از همان دوران كودكی با فرزندانش همبازی می شد و به این نكته نیز توجه داشت كه در بازی، آنها را در حد طاقتشان با عبادت آشنا سازد، به گونه ای كه حضرت در شب بیست و سوم ماه مبارك رمضان كودكان خود را به بیداری و نخفتن دعوت می كرد.
حضرت فاطمه (س) در قالب بازی و شوخی، شخصیت كودك را تقویت ساخت و او را به داشتن نیكیها و ارزشهای اكتسابی تشویق و راهنمایی كرد.
پی نوشت :
1- مجید رشیدپور، تربیت كودك از دیدگاه اسلام، ص9
2- همان؛ ص 8
3- مهدی نیلی پور، فرهنگ فاطمیه (الفبای شخصیت حضرت زهرا (س)، ص 122.
4- همان، ص 123
8- محمدتقی فلسفی، گفتار فلسفی، كودك از نظر وراثت و تربیت، ص 178
9- دعائم الاسلام، ج 1، ص 282
10- جلوه های رفتاری حضرت زهرا (س)، ص 44
11- فاطمه زهرا (س)، المرء النموذجیه فی الاسلام، ترجمه: علی الجمال الحسین، ص 71
12- فرهنگ فاطمیه، ص 75
13- جلوه های رفتاری حضرت زهرا (س)، ص
از قدیمالایام معروف بوده است که اردیبهشت در شیراز دقیقا انگار تکهای از «بهشت» را در روی زمین میبینید. فصل بهار و ماه اردیبهشت برای گردشگرانی که به طبیعت علاقه دارند فرصت بسیار مناسبی برای بازدید از مناظر طبیعی و جاذبههای طبیعتی شیراز و استان فارس است.
مجله شبانه باشگاه خبرنگاران؛ شیراز را شهر شعر و ادبیات میدانند. اماکن تاریخی استان فارس همواره مورد توجه گردشگران بودهاند، اما این شهر شعر و ادب و تاریخ، جاذبههای طبیعی زیادی هم دارد و طبیعت آن هم به اندازه تاریخ و فرهنگش میتواند برای گردشگران جذاب باشد.
از قدیمالایام معروف بوده است که اردیبهشت در شیراز دقیقا انگار تکهای از «بهشت» را در روی زمین میبینید. فصل بهار و ماه اردیبهشت برای گردشگرانی که به طبیعت علاقه دارند فرصت بسیار مناسبی برای بازدید از مناظر طبیعی و جاذبههای طبیعتی شیراز و استان فارس است.
آبشار مارگون؛
زیباترین آبشار خاورمیانه یکی از جاذبههای طبیعی این استان آبشار «مارگون» است که به آن لقب زیباترین آبشار خاورمیانه دادهاند. این آبشار در نزدیکی شهر سپیدان که در منطقه مرزی استان فارس و استان کهكیلویه و بویراحمد است، قرار دارد. مارگون در واقع خودش سرچشمه است.
از این نظر نیز مارگون بزرگترین و مرتفعترین آبشار چشمهای در دنیا است. آبی که از این آبشار میآید از بدنه دیوارهای صخره و کوه، سرازیر میشود. مارگون از هزاران چشمه تشکیل شده است که آب از آن میجوشد. ارتفاع مارگون بیش از 120 متر و عرض آبشار حدود 400 متر است. آب این آبشار در گرمترین فصل سال بسیار خنک و همواره چیزی زیر 10 درجه سانتیگراد است و همین آن را گوارا میکند.
آبشار مارگون جزو پنج منطقه نمونه گردشگری است. همچنین بر اساس مصوبه شورای حفاظت محیط زیست در سال 78 این آبشار به عنوان منطقه حفاظتشده تعیین شد. نکته جالب دیگر آن است که در مناطق جنگلی نزدیک آن، گونههای جانوری مختلفی از جمله خرس قهوهای، بز و پازن، خارپشت، کفتار، رودک، شغال، گرگ، روباه معمولی و... دیده میشود.
البته برای دسترسی به این آبشار باید از ماشین خود پیاده شوید و اندکی پیادهروی کنید. در سالهای اخیر این مسیر را بهسازی کردهاند، اما صرفا خود آبشار نیست که جذاب است، بلکه سرسبزی مناطق اطراف آن نیز چشمنواز است. باغهای زیبای سیب در مسیر این آبشار بر زیبایی طبیعی این منطقه افزوده است. همین خصوصیات باعث شده است که در تمامی ایام هفته هزاران شهروند با خودروهای شخصی یا تورهای گردشگری به این آبشار سر بزنند.
آبشار مارگون با منطقه اطرافش مجموعهای است که در نوع خود نه تنها در ایران که در خاورمیانه کم نظیر است، از همین رو این منطقه علاوه بر آنکه پتانسیلهای زیادی در زمینه گردشگرپذیری داخلی و خارجی دارد، در زمینههای پژوهش در گونههای گیاهی و جانوری قابلیتهای فراوانی دارد.
آبشارهای فدامی با آبی شور و شیرین
آبشارهای فدامی از این نظر قابل توجه است که در آن به صورت بینظیری چهار نوع آب شور و شیرین و سرد و گرم جاری است. در واقع در یک فاصله 20 متری از آبشار که آب آن شیرین است آب شور جاری است كه در نقطهای با هم مخلوط میشوند و در نهایت محصول آن در یک استخر طبیعی زیبا ریخته میشود که برای هر گردشگری جذاب است.
آبشارهای شور و شیرین فدامی در جنوب غربی شهر داراب و در هشت کیلومتری شمال غربی شهر فدامی قرار دارد که برای رسیدن به آن باید از راه خاکی عبور کرد، البته در چند سال اخیر این راه برای عبور خودروهای گردشگران بهسازی شده است و گردشگران زیادی از آن استفاده میکنند.
در گذشتههای نه چندان دور آبشار شیرین فدامی عرضی در حدود 800 متر داشت و همین مساله عنوان عریضترین آبشار طبیعی ایران به آن میداد، اما در سالهای اخیر به علت استفاده بیرویه از آب بالادستی این آبشار برای امور کشاورزی و همچنین خشکسالی عرض آن به حدود 200 متر کاهش پیدا کرده است.
اما در کنار آبشارهای زیبایی که در استان فارس وجود دارد، دریاچههای این استان هم جزو جاذبههای طبیعی بسیار زیبا برای گردشگران و علاقهمندان به اکوتوریسم آبی است. در استان فارس دریاچههای بسیاری وجود دارد. بیشترین تعداد دریاچههای دائمی كشور در استان فارس وجـود دارد. این دریاچهها نقشی مهم در چرخه زیست محیطی و گسترش اکوتوریسم دارد. دریاچههای استان فارس را میتوان به دریاچههای آب شور و دریاچههای آب شیرین تقسیمبندی کرد.
دریاچه پریشان (فامور):
این دریاچه در نزدیکی کازرون قرار دارد. آب دریاچه پریشان شیرین است ولی برای آشامیدن چندان مناسب نیست. این دریاچه یکی از زیباترین و بزرگترین دریاچههای آب شیرین ایران و خاورمیانه است و به نامهای مور، پریشان و فامور نیز خوانده میشود. دور تا دور دریاچه پریشان را کوه احاطه کردهاست و همین باعث زیباتر شدن این دریاچه شده است. از طرف دیگر گونههای آبزیان و ماهیان در این دریاچه زندگی میکنند که برای ماهیگیری نیز مورد توجه گردشگران قرار گرفته است.
دریاچه مهارلو:
این دریاچه در 27 کیلومتری جنوب شرقی شیراز واقع شده است. آب این دریاچه شور و غیرقابل استفاده است. نمیتوان آن را نوشید و برای کشاورزی استفاده کرد، اما از آب این دریاچه، برای تهیه و استخراج نمک طعام استفاده میشود و مکانی مناسب برای زیست پرندگان و حیوانات وحشی محسوب میشود. حضور پرندگان و حیوانات مختلف به جاذبه اصلی این دریاچه تبدیل شده است، به صورتی که در این دریاچه که وسعت آن 600 کیلومتر مربع است؛ دهها گونه پرنده و حیوانات مختلف زیست میکنند.
در سالهای اخیر به علت خشکسالیهای پیاپی این دریاچه کم آب شده است. از طرف دیگر با هجوم جلبکهای قرمز رنگی که معروف به کشندگ هستند حیات این دریاچه در معرض خطر جدی قرار گرفته است. در نتیجه در سال ۱۳۸۵ با تصویب هیات وزیران، دریاچه مهارلو به عنوان یکی از ۷ منطقه نمونه گردشگری ایران برگزیدهشد تا اندکی از خسارتهای تخریب این منطقه کاسته شود.
طالقان منطقهای خوشآب و هوا با مردمی مهربان و مهماننواز است که در دامنه سلسله جبال البرز واقع شده است. آب و هوایی کوهستانی دارد. بواسطه وجود آثار ارزشمند تاریخی، طبیعت زیبا، کوههای سربه فلک کشیده و بلند، مراتع بکر و با وجود مشاهیر گرانقدرش کمتر کسی هست که نام این منطقه را نشنیده باشد.
به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، طالقان زادگاه آیتالله طالقانی و محل تولد جلال آلاحمد نویسنده بزرگ و نامی کشورمان است. طالقان در پشت کوههای بلند و سربه فلک کشیده آثار ارزشمندی از تاریخ و طبیعت را در خود جای داده است. آثاری که نشان از قدمت این منطقه کهن دارد. جاذبههای گردشگری طالقان بینظیر است.
در طالقان علاوه بر چشماندازهای زیبای طبیعی، شامل تپهها، غارها، آبشارها، مراتع بکر و باغهای زیبا میتوان ازآثار تاریخی نظیرحمام تاریخی، تپه باستانی، گورستان تاریخی، خانه تاریخی، کتیبه سنگی و مکانهای مذهبی نظیر بقاع متبرکه امامزادهها، تکیه و مساجد را بازدید نمود. سد طالقان به همراه رود شاهرود نیز در زیبایی طبیعت طالقان سهم بسزایی دارند.
طالقان نگینی پنهان در دل کوه البرز
حدود یکصد و پانزده کیلومتر که از تهران به سمت قزوین از جاده شماره 2 که همان اتوبان تهران – قزوین است ماشینمان را راندیم، بعد از کارخانه سیمان و شهر آبیک پس از طی حدود 3 کیلومتر در کنار پل روگذری روی تابلویی عکس آیتالله طالقانی را در کنار اتوبان مشاهده کردیم که در کنار تابلو مکاننمایی ما را به سمت شهرک طالقان راهنمایی میکرد. وارد جاده طالقان شدیم. همینطور که در جاده به جلو میرفتیم به سدی در کنار جاده رسیدیم. این سد در زیاران واقع شده بود. امتداد جاده از بین شهرک زیاران میگذشت.
یکی از پرجمعیتترین و قدیمیترین محلههای منطقه، زیاران است که باغها و رودهای آن چشمنواز است. دشتهای حاصلخیز اطراف زیاران رونق خاصی به کشاورزی در این منطقه داده است. شغل کشاورزی از مهمترین منابع درآمد اکثر مردم زیاران است. مهماننوازی مردم زیاران شهره عام و خاص است، چرا که در دهه اول محرم هرسال به علت برگزاری مراسم تعزیهخوانی در زیاران جمعیت مشتاق زیادی به این منطقه زیبا روی میآورند، تا این که از مراسم معنوی فیضی برده باشند و هم گشت وگذاری در این منطقه ییلاقی خوشآب و هوا زده باشند.
پس از توقف کوتاهی در زیاران به راهمان ادامه دادیم و به روستای خوزنان با باغهای سرسبز و رودخانههای پرآب رسیدیم. این روستا هم بسیار جالب بود. روستای بعدی آقچری نام داشت که جاده از کنار آن و در طرف دیگر رودخانه از سینه کش کوه عبور میکرد و به صمغآباد زیبا میرسید. روستای صمغآباد با داشتن رودخانه و باغهای سرسبز نیز محلی برای استراحت در بین راه است. بعد از صمغآباد روستای ابراهیمآباد نیز در ادامه که جاده از وسط آن میگذشت دیدنی بود. در ادامه مسیر پس از پشتسر گذاشتن روستاهای زیبا، جاده از حالت کفی درآمده و کوهستانی شد. در پیچهای تند و کند به سمت نوک کوه جاده را به آرامی میپیمودیم. هر چه به ارتفاع میرسیدیم مناظر اطراف دیدنیتر میشدند.
مسیرمان ادامه داشت تا این که رسیدیم به نوک قله کوه و جاده سرازیر شد، در ادامه دورنمای دریاچه سد طالقان را دیدیم که زیبایی خاصی به همراه مناطق سرسبز اطرافش به منطقه داده بود. همین طور که جاده به دریاچه نزدیک میشد به زیدشت که چسبیده به دریاچه بود رسیدیم. این منطقه زیبا با وجود سد طالقان و سرسبزی و واقع شدن در میان کوههای بلند اطراف روزگار گذشته از چشم گردشگران دور مانده بود. اما سد طالقان به همراه اماکان تاریخی، فرهنگی و مذهبی در کنار آن باعث مراجعه گردشگران و عاشقان طبیعت به آنجا شده است.
زیدشت یکی از روستاهای بزرگ منطقه در طالقانپائین است که با ساخت سد طالقان بیشتر زمینهای کشاورزی آن به زیر آب رفته است. این منطقه هم اکنون نیز زمینهای حاصلخیز جهت کشاورزی دارد. این روستا حدود چهار کیلومتر از مرکز طالقان که شهرک یا شهرک طالقان نامیده میشود فاصله دارد. این را هم اضافه کنم که طالقان دارای سه بخش پائین طالقان، بالا طالقان و مرکز که همان شهرک طالقان است میباشد.
اماکن فرهنگی و تاریخی
در منطقه بالا طالقان در میان روستاهای زیادش روستایی زیبا و سرسبز توجه گردشگران را به خود جلب کرده است و به عنوان یکی از مناطق گردشگری این منطقه محسوب میشود. این روستا گلیرد نام دارد، روستایی که زادگاه آیتالله طالقانی است. خانه آیتالله طالقانی در این روستا محل بازدید گردشگران است. خانه ای قدیمی از خشت و گل و سقف چوبی ولی بسیار زیبا که مجموعهای از کتابها و عکسهای آیتالله طالقانی در آن به معرض دید بازدیدکنندگان قرار دارد. در روستای گلیرد حمام قدیمیای نیز وجود دارد که قدمت تاریخی دارد.
در برگشت از گلیرد به روستای جوستان که در نزدیکی گلیرد است و در واقع مرکز طالقان بالا هم محسوب میشود سری زدیم و در آنجا بقعه مبارک امامزاده هارون را زیارت کردیم.
در جوستان تکیهای وجود دارد که مربوط به دوره قاجار است. همینطور که در روستای جوستان مشغول گردش و بازدید از مکانهای تاریخی، مذهبی و فرهنگی بودیم به محوطهای رسیدیم به نام «پول چاله» این اسم به زبان محلی است که معنیاش چالهای که در آن پول است میباشد. این محوطه قدمت زیادی دارد و به علت پیدا شدن آثار و اشیاء با ارزش قدیمی در آن به این نام معروف شده است.
از آثار طبیعی و جاذبههای گردشگری میتوان به آبشارهای زیادی در روستاهای شهر طالقان نام برد که یکی از آنها آبشار کرکبود در روستای کرکبود است که بسیار جذاب و دیدنی است. اگر چه در فهرست آبشارهای با ارتفاع زیاد جای ندارد، اما شکل ظاهری و فوران زیاد آب از دهانه آن و همچنین فضای بسیار زیبای اطرافش چشم هر بیننده را به خود جلب میکند.
از کوههای احاطه کرده طالقان که همچون جان شیرینی شهر را در آغوش گرفتهاند میتوان به قله کوه شاهالبرز اشاره کرد که با ارتفاع بیش از 4 هزارمتر طالقان را از دره الموت جدا کرده است. از فراز این قله دریاچه سد طالقان را به راحتی میتوان دید. از راه قله شاهالبرز میتوان به منطقه الموت یا استان مازندران نیز کوهنوردی کرد.
وقتی از وقف حرف میزنیم درواقع از سبک زندگی دینی سخن میگوییم. وقتی هم که از رکوردهای وقف مثال میآوریم درواقع میخواهیم از جایگاه این سنت پسندیده در زندگی امروز بگوییم و به آن افتخار کنیم. این روزها خیلیها به چیزهایی که افتخار میکنند که اساسا جای افتخار ندارند.
به گزارش
مجله شبانه باشگاه خبرنگاران؛ در شبکههای تلویزیونی یا رسانههای مختلف خود تبلیغ میکنند که فلانی چنان خانه مجللی دارد و ثروتمندترین مرد فلان کشور و فلان قاره است در حالی که در سبک زندگی دینی، داشتن چنین چیزهایی افتخار نیست. مهم این است که افراد چقدر در کار خیر پیشقدمند.
البته قرار نیست افرادی که در این کار دست بهخیر میشوند حتما پولدار باشند و چند خانه در شهرهای مختلف داشته باشند بلکه خود انجام کار مهم است.مثلا میتوان یک دیگ یا کتاب را وقف کرد تا دیگران هم از آن استفاده کنند. خداوند در آیه 261 سوره مبارکه بقره میفرماید: «مثل کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق میکنند همانند بذری است که هفت خوشه برویاند و در هر خوشهای یکصد دانه باشد که مجموعا از یکدانه هفتصد دانه برمیخیزد
یک دیگ ساده؛ فقط همین!
نام واقف: خدیجه خسروی
محل وقف: خراسان جنوبی
نوع وقف: برای استفاده عموم مردم
وقف به غنی بودن و فقیر بودن نیست و کوچک و بزرگ ندارد. این یک شعار دینی برای وقف است که کمتر مورد توجه قرار گرفته اما خدیجه خسروی به این شعار جامه عمل پوشانده و برای اینکه نیت خیر خود را اثبات کند، یکی از لوازم آشپزخانه خود را وقف کرده و در سازمان اوقاف و امور خیریه به ثبت رسانده. چهبسا این دیگ بتواند سهم مهمی در انجام کارهای بزرگ داشته باشد. در وقفنامه این دیگ نوشته شده: «هر کسی بخواهد میتواند از این دیگ استفاده کند». یعنی هر کسی به دیگ نیاز داشته باشد میتواند از این موقوفه استفاده کند و مسئولان مربوطه هم باید دیگ را در اختیار او قرار دهند.
دانشگاه ربع رشیدی
نام واقف: خواجه رشیدالدین فضلالله همدانی
محل وقف: تبریز
نوع وقف: برای دانشجویان
این موقوفه یک شهرک دانشگاهی بزرگ است که خواجه رشیدالدین فضلالله همدانی آن را وقف کرده و در سازمان یونسکو هم به ثبت رسیده. دانشگاه ربع رشیدی نخستین کالج رسمی ایران در تبریز است. خواجه رشیدالدین در دوران وزارت از زمینهای بایر خود در دامنه کوههای سرخاب وقف کرد و وقفنامه آن نیز موجود است. اگرچه اکنون از رونق گذشته این موقوفه خبری نیست اما دانشگاه ربع رشیدی در زمان خود یکی از مهمترین مراکز دانشگاهی و فرهنگی دنیا محسوب میشد. در این مجموعه آموزشی علاوه بر دانشگاه علوم تخصصی، بیتالتعلیم (مرکز آموزش کودکان)، مرکز آموزش حرف و مشاغل، دارالشفا (مجموعهای از داروخانههای بزرگ و بیمارستانهای تخصصی) و همچنین خانقاه (محل عبادت صوفیان) پیشبینی شده بود.
مجموعه زمینهای وقفی
نام واقف: مرحوم عتیقی
محل وقف: ایران، سراسری
نوع وقف: برای میهمانان امام هشتم
آستان قدس رضوی موقوفههای زیادی دارد که باید در فرصتی جداگانه به آنها پرداخت اما یکی از وقفهای متفاوت آستان قدس رضوی مجموعه زمینهایی است که توسط مرحوم عتیقی برای زائرین امام هشتم وقف شده. سال ۹۳۱ مرحوم عتیقی زمینهای زیادی را در مسیر خراسان برای ساخت میهمانسرا وقف کرد. سند وقف این زمینها در فهرست موقوفات آستان قدس رضوی بهعنوان بزرگترین و قدیمیترین موقوفه ویژه میهمانسرا ثبت شده. موقوفاتی که بهمنظور میهمانسرا وقف شده در گستره جغرافیایی وسیعی است که عبارتند از: مشهد، چناران، گرگان، بابل، یزد، خوی، تربت حیدریه، کاشمر، جاغرق، قوچان، نیشابور و اردبیل که بیشترین آنها در مشهد و چناران است.
سهام کارخانه پروفیل
نام واقف: سیدعلی موسوی
محل وقف: خراسان جنوبی
نوع وقف: برای بیماران سرطانی
وقف فقط به خانه و زمین منحصر نمیشود. برخی افراد منافع اقتصادی را هم وقف میکنند. مثل سیدعلی موسوی که یکی از سهامداران کارخانه لوله و پروفیل است بخشی از سهام خود را وقف بیماران سرطانی کرده. این وقف که در سازمان اوقاف و امور خیریه خراسان جنوبی ثبت شده برای درمان بیماران سرطانی است. البته سود این سهام هم وقف شده و عواید آن باید در راستای وقفنامه صرف شود.
حمام خسرو آقا
نام واقف: خسرو آقا
محل وقف: اصفهان
نوع وقف: برای نوشتن کتاب
کسی که از اصفهان و نقش جهان گذشته باشد حتما حمام خسرو آقا را دیده. یکی از وقفهای عجیب ثبت شده درآمد حاصل از این حمام است. در وقفنامه این حمام آمده: «درآمد بهدست آمده از آن برای کتابت و نسخهبرداری کتاب استفاده شود». اگرچه در این وقفنامه نوع کتابها نیامده اما آنچه مشهود است از همان اول تولیت این حمام موقوفه بهدست اندیشمندان و علمای برجسته بوده تا با صلاحدید آنها درآمد این حمام خرج شود. در عهد صفوی که وقفهای زیادی برای نسخهبرداری کتابها شده بود، این مورد یکی از عجیبترین آنهاست. خوب است بدانید علامه مجلسی تولیت این موقوفه را برعهده داشت و یکی از کتابهای خود را بهنام «ملاذ الاخیار فی فهم تهذیب الاخبار» با درآمد این حمام نسخهبرداری کرده. البته آثار گرانبهای دیگری از درآمد این موقوفه فراهم شده که در کتابخانهها موجود است و میتوان از وقفنامههای موجود در انتهای کتابها آنها را شناسایی کرد.
وقف برای آزادسازی اسرای مسیحی
م واقف: ناشناس
محل وقف: دمشق، سوریه
نوع وقف: برای اسرای مسیحی
در فرهنگ اسلامی ما علاوه بر وقف، سنتهای اخلاقی دیگری نیز وجود دارد که از اهمیت خاصی برخوردارند. جوانمردی یکی از صفات اخلاقی است که در اسلام بیش از هر دین دیگری مهم شمرده شده. جالب اینکه ابن بطوطه، جهانگرد معروف مسلمان در یکی از سفرنامههای خود به آمیخته شدن وقف با آئین جوانمردی اشاره کرده و بعد ماجرای وقف سرمایه یک مسلمان برای آزادی اسرای مسیحی را نقل میکند. گویا این فرد مسلمان علاوه بر این وقفهای مختلفی مانند مسجد، مدرسه و بیمارستان انجام داده است. او با چنین وقفی قصد داشت مسیحیان را با اسلام آشنا کرده و بهنوعی آنها را به دین حق دعوت کند.
از حرم اومدم بیرون چادر و تا كردم گذاشتم تو كیفم حس بدی گرفتم اما اهمیت ندادم گفتم جوگیر شدی توجه نكن اما تمام مدت ذهنم پیش چادر بود و حس خوبی كه بهم داده بود .
مجله شبانه باشگاه خبرنگاران؛
----------------------------------------------------
تا هفت سال پیش به شدت از چادر بدم می آمد . یعنی چی كه یک پارچه سیاه رو می كشند سرشون؟ چه لزومی داره ؟ چرا خودشونو با چادر انگشت نما میكنن ؟ آخه چه قشنگی داره ؟ این امل بازی ها چیه ؟اما الان عاشق چادرم هستم . یعنی بمیرم هم از خودم جدایش نمیكنم . تو دنیا خرید هیچی به اندازه چادر شادم نمیكنه . آخه هدیه ست؛ هدیه عشقم ، امامم ، هدیه ای كه باهاش شرمنده ام كرد .هفت سال پیش بود . كلاس زبان میرفتم . یک روز تو كلاس زبان معلممون پرسید چه شهری رو دوس دارید ؟ هر كسی یه شهری رو گفت یكی شیراز، یكی اصفهان، یكی مشهد، یكی یزد و ... .
من گفتم اصفهان. آخه مثلا مشهد چی بود كه اون خانم مسن گفت مشهد؟؟؟ اصلا به تیپش هم نمی آمد اهل مشهد رفتن باشه؛ خیلی جینگول بود و بد حجاب . بنظر من پول حرووم كردن بود مشهد رفتن . چقدر من نادون بودم . چقدر كور بودم . خدایا منو ببخش ..معلم ازمون خواست كه دلیلهامون رو به انگلیسی بگیم، هر كسی دلایل خودش رو گفت اون خانم گفت من مشهدو فقط و فقط به خاطر امام رضا دوس دارم . اما من بازم درك نكردم اون خانم چی میگه خوب همه امام رضا رو دوس دارن البته به زبون دیگه . دوس داشتن واقعی كجا ادعای دوس داشتن كجا ؟
یادمه حتی تو همون روزا یكی از دوستام داشت میرفت سفر بهش گفتم كجا میری؟ گفت مشهد . گفتم دیوونه ای این همه هزینه میكنی میری مشهد ؟؟؟ برو شمال، مشهد چیه آدم دلش میگیره . یا امام رضا شرمندتم اون روزا حال خیلی پریشونی داشتم همش در حال بغض و گریه بودم . یه گوله غم تو گلوم نشسته بودو مدام قورتش میدادم گاهی میخواست خفم كنه . رفتم خونه بازم بغض داشتم . یاد حرف اون خانم افتادم كه گفت یه بار میگم یا امام رضا جوابمو میده حتی از راه دور . باور نكردم اما تا یاد خانمه افتادم گفتم یا امام رضا شاید كمكم كنه اما اصلا امید نداشتم دیگه هم بهش فكر نكردم .اصلا منتظرم نبودم .
یكی از همون شبا كه با غم و بغض و گریه خوابم برد، خواب دیدم: دیدم دارم میرم مشهد . تو جاده ام گنبد طلا هم انتهای جاده ای بود كه توش بودم، اما نمیرسیدم. ساعتها با ماشین به سمت گنبد میرفتم اما ذره ای از مسیر كم نمیشد . تو خواب همش حرص میخوردم چرا نمیرسم چرا ؟؟؟یه ماهی بود این خواب مدام تكرار میشدو منو به شدت عصبی میكرد . دیگه آرزو شده بود حتی تو خواب بهش برسم .عشق امام رضا عجیب افتاده بود به جونم با اون خوابائی كه میدیدم چرا بهش نمیرسیدم ؟؟؟
یه شب یه خواب خیلی عجیب دیدم كه هنوزم لحظه به لحظه شو یادمه . خوابی كه عشقم هزاران هزار برابر كرد؛خواب دیدم توی یه جای تاریكه تاریك نشستم زانوهامو بغل كردم دارم زار زار گریه میكنم . اینقدر كه تو خوابم گلوم درد میكرد . همونطور كه صورتم خیش اشك بود و سرم رو زانوم، دو نفر اومدن سمتم دستمو گرفتن و بلندم كردند، مثل یه زندانی دو طرفم ایستادند و دستمو گرفتند
اصلا رمق حركت نداشتم كمكم میكردند حركت كنم . بهشون گفتم شما كی هستید؟ نه نگام كردند نه جوابم رو دادند . هر چی می پرسیدم انگار نمیشنیدند . چرا اینجوری بودن ؟ من حتی صورتشونم نمیتونستم ببینم پوشونده بودنش .تو مسیر خیلی ها بودن همه فانوس به دست از یكیشون پرسیدم اینا منو كجا میبرن؟ گفت حرم امام رضا . منم شروع كردم به گریه تا رسیدیم به صحن .
یهوئی یه چادر افتاد رو سرمو رفتم تو حرم . دیدم همه مشغول دعا نماز و اشك و آهند منم اشك ریختم و زیارت كردم .از خواب بیدار شدم . عین دیوونه ها شده بودم همش اشك میریختم و به مامان و بابام التماس میكردم منو ببرند مشهد، میگفتن عید. هیچ كس حالمو درک نمیكرد .داداشی میخواست بره شاهرود منم بدون اینكه حرفی از مشهد بزنم باهاش راهی شدم . به خاله ام جریان رو گفتم، گفت خودم می برمت .یادم نیست فكر كنم ولادت امام رضا بود و بلیط پیدا نمیشد داداشیم گیر داده بود برگردیم و رفت بلیط تهران رو گرفت . منم اشك میریختم و میگفتم یا امام رضا من تو رو خواستم، تو منو نخواستی؟ دلمو شكوندی؟ عاشقم كردی، اما به عشقم نرسوندی؟ چرا پس اون همه تو خواب دلبری كردی ؟ كه بیام دلمو بشكنی ؟
خوابم برد صبح دیدیم داداشی كه شب میگفت صبح ساعت 6 حركته تا صبح خوابش نبرده و رفته بلیط ها رو پس داده ، الهی خواهرت دورت بگرده .با هزار زحمت و رو زدن به این و اون بلیط جور شد طفلی شوهر خاله ام و داداشی و پسر خاله رفته بودن راه آهن جلوی گیشه هر كی تك تك بلیط می آورد مرجوع كنه میخریدن ازش و هی بهمون زنگ میزدن یكی جور شد حالا یكی دیگه .بالاخره 6 تائی رفتیم مشهد با خواهر و داداشی و پسر خاله و دختر خاله عزیزم .بدون چادر رفتم .
نزدیكای حرم چادرو از تو كیفم درآوردم سر كردم . تا گنبد رو دیدم غم از تو گلوم عین یه گوله اومد بیرون حس كردم امام رضا بغض و غم چند ماهه رو از تو گلوم برداشت . چه عاشقانه زیارت كردم تمام مدت اشك میریختم اینقدر كه چشمام درد گرفت بود آخه لحظه شیرین وصال بود .از حرم اومدم بیرون چادر و تا كردم گذاشتم تو كیفم حس بدی گرفتم اما اهمیت ندادم گفتم جوگیر شدی توجه نكن اما تمام مدت ذهنم پیش چادر بود و حس خوبی كه بهم داده بود .
برگشتم تهران با یه دنیا عشق .یكی دوماهی گذشت اما دیدم نه انگار بحث جوگیر شدن نیست انگار واقعا به چادر محتاج شده بودم همش با دست و كیفم و مقنعه ام خودم و می پوشوندم . به خانواده و دوستام گفتم انگار باید چادر سر كنم تو خواب دیدم تو حرم چادر اومد رو سرم فكر كردم خوب عادیه همه تو حرم چادر سر میكنن اما انگار یه تكلیف بوده .همش خانمای چادری رو نگاه میكردم و ازشون در مورد چادر میپرسیدم مامانم حاضر نبود واسم چادر بگیره یكی از دوستام واسم خرید ودوخت و تو امام زاده حكیمه خاتون سرم كرد و از اون روز عاشق چادرمم دیگه نمیتونم از خودم دورش كنم .
جالب اینه كه اونائی كه منعم میكردن از چادر چقدر از چادرم خوششون اومد و می گفتد بهم میاد خیلی ها هم به چادر مشتاق شدند .اون موقع بود که فهمیدم هدیه است كه اینهمه واسم عزیزه وگرنه من و افكار قبلی كجا چادر كجا؟ خدایا شكرت . ..