• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 243
تعداد نظرات : 52
زمان آخرین مطلب : 2871روز قبل
داستان و حکایت

فضیل بن عیاض در ابتدای زندگی خود یکی از راهزنان مشهور در نواحی سرخس و ابیورد بود ، مدتی از عمر خود را به اینکار گذرانیده و در سرقت شهرتی یافت ، کم کم در قلبش عشق و محبت دختری پیدا شد ، شبی خیال داشت خود را به آن دختر برساند ، از دیواریکه فاصله بین او و معشوقه اش بود بالا می رفت در این هنگام صدای شخصی را شنید که آیه ای از قرآن را تلاوت میکرد : {( الم یان للذین آمنوا ان تخشع قلوبهم لذکرالله )} ( آیا آن هنگام نرسیده است که مومنین خشوع پیدا نمایند و در مقابل ذکر خدا قلبهایشان خاضع شود ) ، فُضیل از نیمه راه دیوار فرود آمد این آیه چنان در قلب او اثر گذاشت که زندگیش را دگرگون کرد ، با کمال اخلاص و صفای دل گفت ( یا رب ان ) پروردگارا چرا نزدیک شده و هنگام خشوع رسیده. فُضیل از صمیم قلب به سوی خدا بازگشت ، آن شب را پناه به خرابه ای برد در همان خرابه عده ای نشسته با هم صحبت میکردند آنها مسافرینی بودند که در آن خرابه بار انداخته و اکنون در فکر کوچ و حرکت بودند با یکدیگر می گفتند از شر فُضیل چگونه خلاص شویم قطعا در این موقع شب بر سر راه ما کمین کرده تا دستبردی بزند ، از شنیدن گفتگوی کاروانیان فضیل بیشتر متاثر شد که چقدر من بدبختم پیوسته خاطر آسوده خانواده هایی را به تشویش انداخته آنها را از طرف خود نگران میکنم ، از جای حرکت کرد خود را به کاروانیان معرفی نمود گفت آسوده باشید دیگر کاروانی از دست من ناراحت نخواهد شد. 

روضات الجنات لفظ فضیل ، پند تاریخ جلد 4 صفحه 233

سه شنبه 27/10/1390 - 11:29
داستان و حکایت
        مشخصات ادریس (ع) و هدایت مردم

یكی از پیامبران كه نامش در قرآن دوبار آمده[1] و در آیه 56 سوره مریم به عنوان پیامبر صدیق یاد شده، حضرت ادریس است كه در این جا نظر شما را به پاره‎ای از ویژگی‎های او جلب می‎كنیم:

ادریس كه نام اصلیش «اُخنوخ» است در نزدیك كوفه در مكان فعلی مسجد سهله می‎زیست. او خیاط بود و مدت سیصد سال عمر نمود و با پنج واسطه به آدم ـ علیه السلام ـ می‎رسد. سی صحیفه از كتاب‎های آسمانی بر او نازل گردید. تا قبل از ایشان مردم برای پوشش بدن خود از پوست حیوانات استفاده می‎كردند، او نخستین كسی بود كه خیاطی كرد و طرز دوختن لباس را به انسانها آموخت و از آن پس مردم به تدریج از لباسهای دوخته شده استفاده می‎كردند. او بلند قامت و تنومند و نخستین انسانی بود كه با قلم خط نوشت و بر علم نجوم و حساب و هیئت احاطه داشت و آنها را تدریس می‎كرد. كتابهای آسمانی را به مردم می‎آموخت و آنها را از اندرزهای خود بهره‎مند می‎ساخت،‌ از این رو نام او را ادریس (كه از واژه درس گرفته شده) نهادند.
خداوند بعد از وفاتش، مقام ارجمندی در بهشت به او عنایت فرمود و او را از مواهب بهشتی بهره‎مند ساخت.
ادریس ـ علیه السلام ـ بسیار درباره عظمت خلقت می‎اندیشید و باخود می‎گفت: «این آسمان‎ها، زمین، خلایق عظیم، خورشید، ماه، ستارگان، ابر، باران و سایر پدیده‎ها دارای پروردگاری است كه آنها را تدبیر نموده و سامان می‎بخشد، بنابراین او را آن گونه كه سزاوار پرستش است، پرستش كن».[2]
فرازهایی از اندرزهای ادریس ـ علیه السلام ـ
ای انسان! گویی مرگ به سراغت آمده، ‌ناله‎ات بلند شده، عرق پیشانیت سرازیر گشته، لبهایت جمع شده، زبانت از حركت ایستاده، آب دهانت خشك گشته، سیاهی چشمت به سفیدی دگرگون شده، دهانت كف كرده، همه بدنت به لرزه در آمده و با سختیها و تلخی‎های مرگ دست به گریبان شده‎ای. سپس روحت از كالبدت خارج شده و در برابر اهل خانه‎ات جسد بدبویی شده‎ای و مایه عبرت دیگران گشته‎ای. بنابراین هم اكنون به خودت پند بده و درباره مرگ و حقیقت آن عبرت بگیر، كه خواه ناخواه به سراغت می‎آید و هر عمری گرچه طولانی باشد به زودی به دست فنا سپرده می‎شود.
ای انسان! بدان كه مرگ با آن همه دشواری، نسبت به امور بعد از آن كه حوادث هولناك و پر وحشت قیامت می‎باشد آسان‎تر است،‌ متوجه باش كه ایستادن در دادگاه عدل الهی برای حسابرسی و جزای اعمال آن قدر سخت و طاقت فرسا است كه نیرومندترین نیرومندان نیز از شنیدن احوال آن ناتوانند.[3]
قسمتی از دستورهای ادریس ـ علیه السلام ـ
ای انسانها! بدانید و باور كنید كه تقوا و پرهیزكاری، حكمت بزرگ و نعمت عظیم، و عامل كشاننده به نیكی و سعادت و كلید درهای خیر و فهم و عقل است، زیرا خداوند هنگامی كه بنده‎ای را دوست بدارد، عقل را به او می‎بخشد.
بسیاری از اوقاتِ خود را به راز و نیاز و دعا با خدا بپردازید و در خداپرستی و در راه خدا تعاون و همكاری نمایید، كه اگر خداوند همدلی و همكاری شما را بنگرد، خواسته‎هایتان را بر می‎آورد و شما را به آرزوهایتان می‎رساند و از عطایای فراوان و فنا ناپذیرش بهره‎مند می‎سازد.
هنگامی كه روزه گرفتید، نفوس خود را از هر گونه ناپاكیها پاك كنید و با قلبهای صاف و خالص و بی‎شائبه برای خدا روزه بگیرید، زیرا خداوند به زودی دلهای ناخالص و تیره را قفل می‎كند. همراه روزه گرفتن و خودداری از غذا و آب، اعضاء و جوارح خود را نیز از گناهان كنترل كنید.
هنگامی كه به سجده افتادید و سینه خود را در سجده بر زمین نهادید، هر گونه افكار دنیا و انحرافات و نیرنگ و فكر خوردن غذای حرام و دشمنی و كینه را از خود دور سازید و از همه ناصافی‎ها خود را برهانید.
خداوند متعال، پیامبران و اولیائش را به تأیید روح القدس اختصاص داد و آنها در پرتو همین موهبت بر اسرار و نهانی‎ها آگاه شدند و از فیض حكمت بهره‎مند گشتند، از گمراهیها رهیده و به هدایتها پیوستند، به طوری كه عظمت خداوند آن چنان در دلهایشان آشیانه گرفت كه دریافتند او وجود مطلق است و بر همه چیز احاطه دارد و هرگز نمی‎توان به كُنه ذاتش معرفت یافت.[4]
هدایت شدن هزار نفر با راهنمایی‎های ادریس ـ علیه السلام ـ
ادریس هم چنان با بیانات شیوا و اندرزهای دلپذیر و هشدارهای كوبنده، قوم خود را به سوی خدا دعوت می‎كرد. در این مسیر با طایفه‎ای از قوم خود ملاقات نمود كه همه بت پرست و در انواع انحراف‎ها و گمراهی‎ها گرفتار بودند. ادریس به اندرز و نصیحت آنها پرداخت و آنها را از انجام گناه سرزنش نموده و از عواقب گناه هشدار داد و به سوی خدا دعوت كرد. آنها یكی پس از دیگری تحت تأثیر قرار گرفته و به او پیوستند. نخست تعداد هدایت شدگان به هفت نفر و سپس به هفتاد نفر رسید. به همین ترتیب یكی پس از دیگری هدایت شدند تا به هفتصد نفر و سپس به هزار نفر رسیدند.
ادریس از میان آنها صد نفر از برترین‎ها را برگزید، و از میان صد نفر، هفتاد نفر، و از میان هفتاد نفر ده نفر، ‌و از میان ده نفر، هفت نفر را انتخاب نمود. ادریس با این هفت نفر ممتاز، دست به دعا برداشتند و به راز و نیاز با خدا پرداختند خداوند به ادریس وحی كرد، و او و همراهانش را به عبادت دعوت نمود، آنها هم چنان با ادریس به عبادت الهی پرداختند تا زمانی كه خداوند روح ادریس ـ علیه السلام ـ را به ملأ اعلی برد.[5]
[1] . انبیاء، 85؛ مریم، 56.
[2] . بحار، ج 11، ص 270ـ280؛ كامل ابن اثیر،‌ج 1، ص22.
[3] . سعد السعود سید بن طاووس، ص 38.

[4] . اقتباس از بحار، ج 11، ص 282ـ284.

[5] . همان مدرك، ص 271.

منبع:http://andisheqom.com

 

سه شنبه 27/10/1390 - 11:27
داستان و حکایت
اعجاز «بسم الله الرحمن الرحیم»

روزی پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ از مدینه طیّبه بیرون رفت كه دید مرد عربی سر چاهی برای شتر خود آب می‌كشد. فرمود: آیا كسی را اجیر می‌خواهی كه برای شترت آب بكشد؟ عرض كرد: بلی، به هر دلوی سه خرما اجرت می‌دهم. حضرت راضی شد و یك دلو آب كشید و سه خرما اجرت گرفت. سپس هشت دلو دیگر كشید كه ریسمان قطع شد و دلو به چاه افتاد. مرد عرب غضبناك شد و با جسارت به صورت مبارك رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله ـ سیلی زد! آن بزرگوار دست خود را میان چاه كرد و دلو را بیرون آورد و خود راهی مدینه شد. چون اعرابی این حلم و حسن خلق را از پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ دید دانست كه آن حضرت بر حق بوده است.
بنابراین با كاردی، دستی را كه به پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ جسارت كرده بود قطع نمود و غش كرد و بر زمین افتاد. در همان حال قافله‌ای از آن راه می‌گذشتند. مرد عرب را بدین حال دیدند. چون آب به صورتش پاشیدند به هوش آمد. گفتند: تو را چه شده؟
گفت: به صورت پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ سیلی زده‌ام. می‌ترسم كه دچار عقوبت شوم! پس برخاست و دست قطع شده خود را به دست دیگر گرفت و در پی پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ راهی مدینه شد. در مدینه به سلمان برخورد و ایشان وی را به خانه فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ برد. در آنجا پیامبر خدا نشسته و حسین را روی زانو جای داده بود. اعرابی جلو رفت و عذر خواهی نمود. پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: چرا دستت را قطع كرده‌ای؟ گفت: من دستی را كه به صورت نازنین شما سیلی زده باشد نمی‌خواهم.
پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: اسلام بیاور و به یگانگی خدا اقرار كن! عرض كرد: اگر شما بر حقّید دست قطع شده مرا به حال اوّل برگردانید و شفا دهید.
پیامبر دست قطع شده‌اش را به موضع خود گذاشت و فرمود: «بسم الله الرحمن الرحیم» و نفسی كشید و دست مبارك خود را به موضع قطع شده مالید. دست مرد عرب به حال اوّل بازگشت و او شهادتین به زبان جاری كرد و اسلام آورد.[1]


[1] . ستارگان درخشان، ج 1، ص 23.

منبع:http://andisheqom.com

سه شنبه 27/10/1390 - 11:27
قرآن
زن اعرابی و قرآن

در خبر است كه رسول الله (ص) در مسجد مدینه نماز می‎كرد، زنی اعرابیه بگذشت، حبیب خدا را بدید كه به تنهایی نماز می‎گذاشت، زن نیت كرد كه بر متابعت پیامبر خدا (ص) دو ركعت نماز بجای آورد تا سعید ابد گردد، او همچنان بكرد و رسول خدا از وی خبر نداشت، رسول خدا (ص) در نماز این آیت را تلاوت فرمود:
«وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِینَ، لَها سَبْعَهُ أَبْوابٍ لِكُلِّ بابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ»[1]:
وعده‎گاه جمیع گمراهان دوزخ است، آن دوزخ هفت در دارد و هر در ویژه گروهی است.
اعرابیه چون آیت رسول الله (ص) شنید بیفتاد و بی‎هوش گردید، پیامبر خدا (ص) چون آن حس و حركت به گوشش رسید و جوش دل وی بشنید از نماز فارغ شد، بلال را گفت: «عَلَیّ بِماءِ»: آب پیش من بیاور.
آب خواست و برروی وی همی ریخت تا به هوش باز آمد، آنگه حبیب خدا گفت: «یا هذه ما حالُكِ»: ای زن تو را چه بود و چه رسید؟
اعرابیه: یا رسول الله، تو را دیدم كه نماز می‎كردی تنها، مرا آرزو خاست كه دو ركعت نماز بر متابعت تو بگذارم، یا رسول الله، آنچه می‎خواندی از كتاب خدای است، یا خود تو می‎گویی؟ رسول الله فرمود:
یا اعرابیه!
«بل هو فی كتابِ اللهِ الْمَنْزَل»: در كتاب خداست و گفته خداست.[2]


[1] . سوره حجر، آیات 43 و 44.
[2] . روایات گهربار، دكتر بهروز ثروتیان.

منبع:http://andisheqom.com

سه شنبه 27/10/1390 - 11:26
قرآن
فضیلت آموختن قرآن

شیخ طبرسی در تفسیر مجمع البیان خبری را چنین نقل كرده است كه: زمانی پیغمبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ می‌خواست سپاهی را برای جنگ مأموریت دهد. برای تعیین سپهدار یكایك ایشان را پیش خود می‌خواند و از هر كدام می پرسید از قرآن چه مقدار آموخته‌اید؟ نوبت به جوانی رسید كه سنش از همه كمتر بود. فرمود: از قرآن چقدر آموخته‌ای؟ عرض كرد: فلان و فلان سوره و سوره بقره را. فرمان داد حركت كنید كه این جوان امیر شماست. عرض كردند: این جوان از همه ما كوچكتر است! در جواب فرمود: ولی به همراه او سوره بقره است. (او صاحب این امتیاز است).[1]


[1] . مجمع البیان، ج 1، ص 32.

منبع:http://andisheqom.com

سه شنبه 27/10/1390 - 11:25
عقاید و احکام
دوگانگی مبدأ هستی

 

مناظره پیامبر اسلام(ص) با گروه دوگانه پرست

پنج گروه از مخالفین اسلام كه هر گروه پنج نفر و جمعاً 25 نفر بودند، باهم تفاهم كردند و هم رأی شدند كه به حضور پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ شرفیاب شده و به بحث و مناظره بپردازند.

این گروه‌ها عبارت بودند از: یهودی، مسیحی، مادّی، مانُوی و بت‌پرست.

این‌ها در مدینه به حضور پیامبر آمدند، دور پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ را گرفتند، پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ با كمال خوش‌روئی، به آن‌ها اجازه داد كه بحث را شروع كنند.

گروه دوگانه پرست به پیش آمده گفتند:

«ما معتقدیم جهان دو مرّبی و تدبیر كننده و دو مبدء دارد یكی مبدء نور و دیگری مبدء ظلمت، برای مناظره به این‌جا آمده‌ایم، اگر در این بحث با ما هم عقیده شدی كه البتّه برتری و سبقت با ما است و در صورت مخالفت، با تو مخالف خواهیم شد.»

پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ به آن‌ها فرمود: شما از چه نظر این عقیده را دارید؟

دوگانه پرستان: ما می‌بینیم جهان از دو بخش تشكیل شده یا خیر و نیكو است و یا شرّ و بد، معلوم است كه این دو ضد هم هستند از این رو معتقدیم كه هر یك خالق جداگانه دارند زیرا یك خالق، دو عمل ضدّ هم را انجام نمی‌دهد، به‌عنوان مثال: محال است برف ایجاد حرارت كند چنان‌كه محال است آتش ایجاد سردی كند، از این رو ثابت كردیم كه در جهان دو آفریدگار قدیم یكی نور (مبدء نیكی‌ها) و دیگری ظلمت (مبدء بدی‌ها) وجود دارد.

پیامبر: آیا شما تصدیق می‌كنید كه در جهان رنگ‌های گوناگون از سیاه، سفید، سرخ، زرد، سبز و كبود هست و هر كدام ضد دیگری است، زیرا دو رقم از آن‌ها در یك‌جا جمع نمی‌شوند، چنان‌كه حرارت و سردی دو ضدّند و محال است در یك جا جمع شوند؟!

دوگانه پرستان: آری تصدیق می‌كنیم!

پیامبر: پس چرا به شماره هر رنگی، معتقد به یك خدا نیستید؟ مگر به عقیده شما هر ضدّی، خالق مستقل ندارد؟ بنابراین چرا به تعداد ضدها نمی‌گوئید خالق وجود دارد؟

دوگانه پرستان در برابر این سؤال دندانشكن در ماندند و در فكر فرو رفتند.

پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ دنبال سخن را گرفت و فرمود: به عقیده شما، چگونه نور و ظلمت دست به دست هم دادند و این جهان را اداره می‌كنند با این‌كه طبیعت نور صعود و ترقّی است و طبیعت ظلمت، تنزّل و فرود است، آیا دو مردی كه یكی به طرف شرق می‌رود و دیگری به طرف غرب، به عقیده شما ممكن است این دو در حالی كه پیوسته این‌گونه در حركتند، در یك‌جا جمع بشوند؟

دوگانه پرستان: نه امكان ندارد.

پیامبر: بنابراین، چگونه نور و ظلمت كه در دو خط متضاد هستند دست به دست هم دادند و با هم به تدبیر و اداره جهان پرداختند، آیا چنین چیزی امكان دارد كه جهان از دو عاملی كه ضدّ هم هستند پدید آید؛ مسلّماً ممكن نیست، پس این دو، مخلوق و حادث‌اند و در تحت تدبیر خداوند قادر و قدیم می‌باشند.

دوگانه‌پرستان در بن بست جواب خلل ناپذیر پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ قرار گرفتند سرها را پائین افكنده گفتند: به ما فرصتی بده تا در این باره بیندیشیم!

 


احتجاج طبرسی، ص 27و 38 ـ 39، نشر اسوه

منبع:http://www.andisheqom.com

سه شنبه 27/10/1390 - 11:24
عقاید و احکام
دستور زیارت عاشورا

بسم الله الرحمن الرحیم 

زیارت عاشورا

 یا اَیهاالذینُ امنوا اِتَقوالله وابتَغوا ِالیه الْوسیلَه َو جاهدوا فیِ َسبیله لَعلَكُم تٌفْلِحون 

 

(سوره مائده آیه 35)

 

 

خاكساری و عرض حاجات به آستان مقدس چهارده كوكب منوّر آسمان ربوبی سفارش و تأكید بزرگان ما بوده كه به عنوان راهگشای مصائب و دشواریهای مادی و معنوی و دست یافتن بر فراز قله های معرفت یاری دهنده مومنان و متقیان است.

 

در این راستا یكی از نافذترین و چشمگیرترین دریچه های رهائی از بند مشكلات دنیوی و اخروی دریاچه ای است مملوّ از امواج پرتلاطم عشق به خاندان نبوی به نام زیارت عاشورا. كه رحمت بی انتهای این دعای شریف همواره مشمول گریختگان از دنیا و سوق داده شدگان به این سفینه رحیمی می باشد، كه هر عاشقی به مقتضای حال خود از سرچشمة این كوثر و فیض رحمانی سیراب شده و در این دریای وسیع شناور می گردد.

 

از آنجایی كه در امور دنیا و آخرت برای هر امری آدابی مخصوص به خود می باشد، زیارت عاشورا نیز از این قاعده مستثنی نبوده و مشتمل بر آداب و حالات مخصوص به خود میباشد , كه این آداب را حضرت آیت الله حق شناس از استاد فرزانه خود حضرت آیت الله العظمی بروجردی (ره) نقل می كنند كه امید است هدیه مبارك و گرانقدری باشد از گنجینه فیوضات اولیاءالله برای شیفتگان معرفت الهی.

مقدمه :

الف - صد مرتبه ذکر الّله اکبر گفته شود.

 ب -  لعن و سلامی که در انتهای زیارت عاشورا میباشد را به ترتیب  هر كدام فقط 1 بار گفته شود. ج -  زیارت عاشورا از اول تا ابتدای صد لعن خوانده شود ، این قسمت مربوط به مقدمه زیارت عاشورا میباشد.
در این قسمت نیازی به گفتن صد لعن و صد سلام نیست و زیارت تا سر صد لعن و سلام خوانده میشود و پس از آن ادامه  زیارت عاشورا به صورت زیر میباشد: 
 د -  دو ركعت نماز هدیه به حضرت ابا عبدالله خوانده شود، این نماز با نماز آخر زیارت عاشورا متفاوت است و نیت آن باید هدیه به حضرت ابا عبدالله  باشد.
 

ه  -  پس از خواندن نماز هدیه به حضرت ابا عبدالله  صد مرتبه ذکر الّله اکبر گفته شود.


 پنج مورد فوق مقدمه زیارت عاشورادر این دستور مخصوص زیارت عاشورا میباشد و باید توجّه شود که در مقدمه که در بخش فوق توضیح داده شده است زیارت عاشورا تا سر صد لعن و سلام خوانده شده است و به طور کامل خوانده نشده است که پس از انجام موارد فوق به عنوان مقدمه ادامه  زیارت عاشورا به صورت زیر خوانده میشود که مشروح زیارت میباشد .

 

ادامه زیارت عاشورا :

الف -  زیارت عاشورا از اول تا آ خر خوانده شود- در خواندن زیارت لعن و سلام هر کدام صد مرتبه گفته شود.

ب  -  پس از اتمام  زیارت دو ركعت نماز زیارت خوانده شود . ( این نماز جزء زیارت عاشورا  است )

 

 

توضیحات :

1) در طول خواندن زیارت عاشورا مراقبت از اعمال لازم میباشد .( ترك محرمات، فعل واجبات )

2) حرف نزدن بین زیارت عاشورا   ( در یك مجلس خوانده شود ).

3) شروع زیارت عاشورا روز چهارشنبه باشد.

4)  ادای صحیح عبارات زیارت عاشورا .

5) به جز اهل منزل كسی از خواندن زیارت عاشورا مطلع نگردد.

6) بین طلوع و غروب آفتاب خوانده شود.

7) چهل روز مستمر خوانده شود و هر روز صدقه برای سلامتی آقا امام زمان (عج) داده شود.

8) بانوان در ایام خاص , خواندن زیارت عاشورا را به شخص دیگری واگذار نمایند.

 

در خاتمه از تمامی خوانندگان عزیز التماس دعای فراوان داریم.

منبع:سایت رسمی مرحوم حضرت آیت الله حق شناس (ره)

سه شنبه 27/10/1390 - 11:23
داستان و حکایت

آیت الله بروجردی عزاداری خامس آل عبا و سایر ائمه اطهار (علیهم السلام) را هر سال در خانه خودشان برگزار میکردند ، در بروجرد هم این وضع برقرار بوده است ، در تمام ایام مصیبت و سوگواری ائمه (ع) متاثر و منقلب بودند.هنگامی که وُعاظ و سخنوران دینی موعظه میکردند یا مصیبت میخواندند به دقت گوش می دادند و زود منقلب شده اشک از دیدگان فرو می ریختند ، در این حالت بدنشان هم به سختی تکان میخورد ، زمانی که در بروجرد اقامت داشتند ، مبتلا به چشم درد سختی میگردند ، به طوری که اطباء از معالجه چشم ایشان عاجز میشوند ، در آن موقع ماه محرم فرا میرسد ، در بروجرد رسم است که عزاداران در روز عاشورا خرد و کلان گِل به سر و روی خود می مالند ، چون در روز عاشورای آن سال هیئت عزاداران به دین گونه طبق معمول هر سال برای عرض تسلیت به خانه آن فقید سعید ، وارد میشوند ؛ آن مرحوم با تمام علماء و مردم حاضر در مجلس روضه از جا برخاستند تکیه به دیوار میدهند.

خودشان می فرمودند : (( آن روز خیلی منقلب بودم ، منظره آن عزاداران سخت مرا منقلب کرد ، همان طور که جمعیت سینه زن از کنار من عبور میکردند دست بردم مقداری گِل خشکیده از روی لباس آنها برداشته به قصد استشفا بر چشم بیمار خود مالیدم ، همان روز احساس کردم که درد چشمم تخفیف یافته و کم کم کاملا خوب شد ))

یکی از نزدیکان ایشان نیز بعد از نقل این داستان که ما مکرر از علمای معتبر شنیده ایم اضافه میکرد که من خود شاهد این موضوع بودم و از آن روز تا روزی که آیت الله فقید در قید حیات بودند ، دیگر عارضه چشم درد برای ایشان روی نداد و در دید چشم ایشان نقصانی پدید نیامد ، اکنون که رشته سخن به این جا کشید بد نیست بدانید که چند سال پیش یکی از جرائد تهران { روزنامه دنیا } نوشته بود : در دنیای پزشکی آیت الله بروجردی اولین پیرمرد هشتادساله ای است که بدون عینک مطالعه میکند ، و اظهار تعجب زیاد کرده بود که چطور میشود مردی که شب و روز با کتاب و مطالعه و قلم و نوشتن سر و کار دارد هیچ گونه تغییری در دید چشمش پیدا نشود ؟

ما و تمام کسانی که از نزدیک ایشان را می دیدیم و از فیض محضرشان بهره مند بودیم ، نیز با نهایت شگفتی از این لحاظ به ایشان می نگریستیم . با این که دو سه ماه گذشته هشتادونه سال از عمر پر افتخارشان میگذشت و شبانه روز بیش از ده ساعت وقت ایشان صرف مطالعه میشد و غذای مقوی و کافی هم میل نمی فرمودند ، و استراحتی نداشتند ، و شب و روز کار میکردند ، معهذا کتاب و نامه و نوشته ها را از فاصله دور گرفته می خواندند ، و حتی قرآنی که ایشان تلاوت میکردند یک نسخه قدیمی بود که در اوائل تغییر خط کوفی به نسخ ریز نوشته شده بود که درست خوانده نمیشد ، ولی ایشان به آسانی از روی آن تلاوت میکردند ، به هر حال آنچه مسلم است دید چشم ایشان تعجب آور بود ، گمان نمی کنم ، جز آن ایمان عمیق که آیت الله فقید به منبع غیب و وسائط فیض حق داشته اند ، علت دیگری داشته باشد.      

  مفاخر اسلام ( از تالیفات حجت الاسلام مرحوم علی دوانی ره ) جلد 12 { شرح حال زندگی آیت الله العظمی بروجردی (ره) } صفحه 358 الی 360 

سه شنبه 27/10/1390 - 11:21
عقاید و احکام
استفتائات شرعی عزاداری
سؤال 1: در مراسم عزاداری شبها و روزهای محرم در شهر ما مداحی به سبك موسیقی های غربی به همراه گروه موزیك انجام می گیرد، این امر چه حكمی دارد؟
جواب: مراسم عزاداری حضرت سیدالشهداء ـ علیه السّلام ـ كه افضل قربات است باید بنحو صحیح و مطابق موازین شرعی انجام گیرد و استفاده از آلات موسیقی، مناسب با عزاداری سالار شهیدان نیست و شایسته است مراسم عزاداری به همان صورت متعارفی كه از قدیم متداول بوده برگزار شود تا همگان بتوانند از بركات آن بهره مند گردند. (ترجمه استفتائات مقام معظم رهبری چاپ وزیری، س1448 و 1449)
سؤال 2: متأسفانه بعضی از مواقع دیده می شود در بعضی از هیئتهای عزاداری از آهنگهای غربی استفاده می شود و این به جهت جذاب بودن آن و ایجاد ریتم منظم جهت سینه زدن یا زنجیر زدن است؟ آیا نواختن این گونه آهنگ ها جایز است؟
جواب: استفاده از آلات مخصوص به لهو در همه جا حرام است و در مراسم عزاداری گناهش بیشتر است. (ر.ك استفتائات جدید امام (ره)، ج3، ص583 عزاداری) و به طور كلی شركت در مجالس معصیت جایز نیست و باید افراد مذكور را نهی از منكر نمود البته چون ممكن است گفتن یك شخص اثر نداشته باشد اگر از طریق علمای شهر و یا امام جمعه اقدام شود اثر بیشتری خواهد داشت.
سؤال 3: سینه زدن اگر موجب سرخ شدن، كبود شدن و خونریزی شود چه حكمی دارد؟
جواب: مادام كه ضرر قابل توجه نداشته باشد اشكال ندارد. (برگرفته از استفتائات جدید امام (ره)، ج3، ص580، س34)
سؤال 4: خواندن شعرهایی همچون این شعر در عزاداریها و مولودی ها چه حكمی دارد؟
منم سگ حسین، تویی ارباب حسین، و بعد صدای سگ درآوردن.
جواب: از هر كلام و كاری كه موجب وهن مذهب است باید اجتناب شود و اشعاری خوانده شود كه حاوی مطالب صحیح در مقام بلند ائمه و یا مصائب آنها و نیز زنده كننده اهداف آنها باشد. (ر.ك استفتائات امام (ره)، ج3، ص579 عزاداری)
سؤال 5: آیا مراسم شبیه خوانی در ایام محرم جایز است؟ و آیا جایز است كه افرادی به نقش زنان شبیه خوانی كنند؟ (مقلد آیت الله مكارم)
جواب: شبیه خوانی اگر با دروغ و آلات لهو توأم نباشد و موجب توهین به مقام شامخ حضرت حسین بن علی ـ علیه السلام ـ یا سایر شهدا نشود اشكالی ندارد و احتیاط آن است كه مردان لباس زنان را نپوشند. (استفتائات جدید آیت الله مكارم، ج1، س572)
سؤال 6: در مراسم شبیه خوانی افرادی به نقش حضرت ابوالفضل ـ علیه السلام ـ و علی اكبر ـ علیه السّلام ـ شبیه خوانی می كنند آیا نذرهایی كه مردم به آنها می دهند متعلق به این افراد است یا خیر؟ در غیر این صورت باید در چه مواردی مصرف شود؟
جواب: این امر بستگی به خود افرادی دارد كه نذر می كنند اگر نذر خود اشخاص كرده اند به آنها می رسد و اگر نذر را برای كل مراسم می دهند در همه موارد عزاداری می توانند مصرف نمایند. (ر.ك استفتائات امام (ره)، ج2، ص467، س29)
سؤال 7: آیا شارع مقدس اجازه داده در عزای اهل بیت ـ علیهم السلام ـ به صورت زد و خدشه به آن وارد كرد؟ و اگر چنانچه مطلبی در ادامه راه این جوانان مفید می دانید بفرمایید؟
جواب: زدن به سر و صورت و كارهایی كه به طور معمول شخص عزادار انجام می دهد مادام كه ضرر معتدّ به نداشته باشد اشكال ندارد و جوانان عزیز ضمن شركت در مجالس عزاداری سیدالشهداء ـ علیه السّلام ـ باید سعی كنند اولاً قصد قربت خود را حفظ و با یادگیری تاریخ عاشورا و تحلیل صحیح نهضت كربلا درس فداكاری، آزادگی و مردانگی شجاعت و غیرت دینی را بیاموزند و امر به معروف و نهی از منكر را به عنوان یكی از درس های قیام كربلا سرلوحه عمل خود قرار دهند و با شناسایی جوانان متدین و مذهبی كه در این مراسم شركت می كنند صفوف خود را فشرده تر سازند و نسبت به افرادی كه كمتر در مجالس مذهبی شركت می كنند و به بركت قیام كربلا موفق به شركت در مجالس امام حسین ـ علیه السّلام ـ می شوند كمال احترام را قائل شوند و با اخلاق پسندیده و برخورد گرم و متین توطئه دشمنان را در جدایی ملت از مراسم مذهبی نقش بر آب سازند. نكته مهمی كه در خاتمه باید مورد توجه قرار گیرد آن است كه شركت در مجالس عاشورا نباید موجب كمرنگ شدن واجبات از جمله نماز خصوصاً در اول وقت گردد و نیز صدای بلندگوی مجالس نباید موجب مزاحمت برای همسایگان گردد. (ر.ك استفتائات امام (ره)، ج3، س33، ص580)
سؤال 8: آیا سینه زدن با بدن عریان جایز است؟
جواب: اگر در معرض دید نامحرم باشد و یا خوف مفسده وجود داشته باشد در این صورت نباید با بدن برهنه سینه بزنند. (كتاب مسائل جدید از دیدگاه مراجع تقلید، ج4، ص203)
سؤال 9: آیا در سینه زدن پریدن به بالا و پایین كه هم اكنون مرسوم شده است جایز است؟
جواب: بالا و پایین پریدن در سینه زدن حرام نیست ولی بهتر است از روشهای معقول و مناسب با این مجالس استفاده گردد كه بهانه به دست مخالفین داده نشود. (كتاب مسائل جدید از دیدگاه مراجع، ج3، ص36 و 37)
سؤال 10: نظر علما درباره این گونه مداحی های جدید كه مدتی است خیلی در بورس است چیست؟
جواب: سؤال مبهم است اگر مقصود مداحی هایی است كه در آن اشعار غیر مناسب با مقام بلند اهل بیت ـ علیهم السلام ـ یا كلمات كفرآمیز گفته می شود شركت در آن مجالس و تروی، جآن و گوش دادن به نوارهای آن حرام است و اگر مسئله دیگری مورد نظر است مرقوم فرمایید تا پاسخ داده شود. (برگرفته از كتاب مسائل جدید از دیدگاه مراجع، ج3، ص32 ـ 36)
سؤال 11: قمه زدن و آسیب رساندن به خود در عزاداری حضرت سیدالشهداء ـ علیه السلام ـ چه حكمی دارد؟ (مقلد آیت الله مكارم)
جواب: عزاداری خامس آل عبا ـ علیهم السلام ـ از افضل قربات و مایه بیداری مسلمین است ولی از كارهایی كه موجب وهن مذهب می شود و بهانه به دست مخالفان می دهد باید اجتناب نمود. (ر.ك استفتائات جدید،، ج1، س1646)
سؤال 12: آیا دلیل عقلی و نقلی در مورد سینه زدن و مشكی پوشیدن در عزای ائمه ـ علیهم السلام ـ وجود دارد؟
جواب: مشكی پوشیدن و سینه زدن هر دو از شعائر عزاداری است و عزاداری بر امام حسین ـ علیه السّلام ـ مورد تأیید روایات فراوان است و از بزرگترین شعائر اسلامی است كه طبق آیه شریفه 32 سوره حج، تعظیم این شعائر لازم است.
سؤال 13: آیا زدن طبل و شیپور در تعزیه حضرت سیدالشهداء ـ علیه السلام ـ جایز است یا نه؟
جواب: اگر از آلات لهو و لعب نباشد و وهن بر مذهب هم نشود مانع ندارد. (ر.ك استفتائات حضرت امام (ره)، ج3، ص583)
منبع:http://andisheqom.com

 

سه شنبه 27/10/1390 - 11:21
سخنان ماندگار

امام صادق علیه السلام فرمود: چون كار حسین چنان شد كه شد (اصحاب و جوانهایش كشته شدند و خودش تنها ماند) فرشتگان به سوى خدا شیون و گریه برداشتند و گفتند: با حسین برگزیده و پسر پیغمبرت چنین رفتار كنند؟ پس خدا شبح و سایه حضرت قائم علیه السلام را به آنها نمود و فرمود: با این انتقام او را مى گیرم .

اصول كافى جلد 2 صفحه 366

 

سه شنبه 27/10/1390 - 11:20
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته