• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 85
تعداد نظرات : 145
زمان آخرین مطلب : 4431روز قبل
اهل بیت
خوب شدن درد چشم آیت‌الله بروجردی (ره) به برکت حضرت سیدالشهدا (ع) آیت‌الله بروجردی عزاداری خامس آل عبا و سایر ائمه اطهار (علیهم السلام) را هر سال در خانه خودشان برگزار می‌کردند. در بروجرد هم این وضع برقرار بوده است. در تمام ایام مصیبت و سوگواری ائمه (ع) متأثر و منقلب بودند. هنگامی که وُعاظ و سخنوران دینی موعظه می‌کردند یا مصیبت می‌خواندند، به دقت گوش می‌دادند و زود منقلب شده، اشک از دیدگان فرومی‌ریختند. در این حالت، بدنشان هم به سختی تکان می‌خورد. زمانی که در بروجرد اقامت داشتند، مبتلا به چشم‌درد سختی می‌شوند؛ به طوری که پزشكان از معالجه چشم ایشان عاجز می‌شوند. در آن موقع ماه محرم فرا می‌رسد. در بروجرد رسم است که عزاداران در روز عاشورا خرد و کلان گِل به سر و روی خود می‌مالند. چون در روز عاشورای آن سال هیأت عزاداران بدین‌گونه طبق معمول هر سال برای عرض تسلیت به خانه آن فقید سعید وارد می‌شوند، آن مرحوم با تمام علما و مردم حاضر در مجلس روضه از جا برمی‌خیزند و به دیوار تکیه می‌دهند. خودشان می‌فرمودند: «آن روز خیلی منقلب بودم؛ منظره آن عزاداران سخت مرا منقلب کرد؛ همان‌طور که جمعیت سینه‌زن از کنار من عبور می‌کردند، دست بردم مقداری گِلِ خشکیده از روی لباس آنها برداشته به قصد استشفا بر چشم بیمار خود مالیدم؛ همان روز احساس کردم که درد چشمم تخفیف یافته و کم‌کم کاملا خوب شد.»یکی از نزدیکان ایشان نیز بعد از نقل این داستان که ما مکرر از علمای معتبر شنیده‌ایم، اضافه می‌کرد که من خود شاهد این موضوع بودم و از آن روز تا روزی که آیت‌الله فقید در قید حیات بودند، دیگر عارضه چشم‌درد برای ایشان روی نداد و در دید چشم ایشان نقصانی پدید نیامد. اکنون که رشته سخن به این جا کشید، بد نیست بدانید که در همان سال‌ها یکی از جراید تهران ـ روزنامه دنیا ـ نوشته بود: در دنیای پزشکی آیت‌الله بروجردی اولین پیرمرد هشتادساله‌ای است که بدون عینک مطالعه می‌کند! سپس اظهار تعجب زیاد کرده بود که چه‌طور می‌شود مردی که شب و روز با کتاب و مطالعه و قلم و نوشتن سر و کار دارد، هیچ‌گونه تغییری در دید چشمش پیدا نشود؟ما و تمام کسانی که از نزدیک ایشان را می‌دیدیم و از فیض محضرشان بهره‌مند بودیم نیز با نهایت شگفتی از این لحاظ به ایشان می‌نگریستیم . با این که هشتادونه سال از عمر پر افتخارشان می‌گذشت و شبانه‌روز بیش از ده ساعت وقت ایشان صرف مطالعه می‌شد، غذای مقوی و کافی هم میل نمی‌فرمودند؛ استراحتی نداشتند؛ شب و روز کار می‌کردند. مع‌هذا، کتاب و نامه و نوشته‌ها را از فاصله دور گرفته، می‌خواندند. حتی قرآنی که ایشان تلاوت می‌کردند، یک نسخه قدیمی بود که در اوایل تغییر خط کوفی به نسخ ریز نوشته شده بود که درست خوانده نمی‌شد؛ ولی ایشان به آسانی از روی آن تلاوت می‌کردند. به هر حال آن‌چه مسلم است، دید چشم ایشان تعجب‌آور بود. گمان نمی‌کنم  جز آن ایمان عمیق که آیت‌الله فقید به منبع غیب و وسائط فیض حق داشته‌اند، علت دیگری داشته باشد.      برگرفته از كتاب "مفاخر اسلام" نوشته حجت‌الاسلام مرحوم علی دوانی (ره) جلد دوازدهم ـ شرح حال زندگی آیت‌الله العظمی بروجردی (ره) ـ صفحه 358 تا 360
شنبه 12/9/1390 - 10:24
سينمای ایران و جهان

ویژه برنامه‌های محرم سیما اعلام شد
شبکه‌های تلویزیونی سیما ویژه برنامه‌های بسیاری را برای ایام ماه محرم امسال تدارک دیده‌اند.

به گزارش مهر شبکه یک سیما هر شب ساعت 20 خلاصه مجموعه "مختارنامه" را در دهه نخست ماه محرم به نمایش خواهد گذاشت و با برنامه "هنگام درنگ" بررسی‌های مباحث تاریخی مجموعه "مختارنامه" را مرور می‌کند.

مجموعه تلویزیونی سیزده قسمتی "تا رهایی" نیز هر روز، ساعت 22:15 پخش می‌شود. همچنین فیلم‌های تلویزیونی "بیا می‌بخشیم"، "نقش لیلی"، "پیش خواهد آمد" و"یک اشتباه کوچولو" نیز از دیگر برنامه‌هایی است که از این شبکه در دهه اول ماه محرم پخش خواهد شد.

شبکه یک سیما برنامه‌های "مکن ای صبح طلوع"، "عقیق" ، "زیارت وارث"، "سخنرانی ویژه محرم"، "آفتاب شرقی"، "درس‌هایی از قرآن" و "طرحی برای فردا" را برای همنوایی با سوگواران حسینی در دهه اول  محرم الحرام در نظر گرفته است.

مراسم سوگواری و سخنرانی مهدیه تهران را در صبح تاسوعا و عاشورا و همچنین ویژه برنامه دعای ندبه را نیز در روز جمعه پخش کند. مستند "روایت عاشورا" که با موضوع تأثیر عاشورا در زندگی مردم تهیه شده و مستند "عاشورا ضیافت الهی" و "یک صحرا عطش" نیز از دیگر برنامه‌هایی هستند که برای پخش در این ایام در نظر گرفته شده است.

از امروز یکشنبه ششم آذر مجموعه "آخرین دعوت" نیز جایگزین مجموعه نمایشی"حس سوم" خواهد شد که این مجموعه هر شب ساعت 23:45 پخش می‌شود.

شبکه دوم سیما نیز برنامه‌های عزاداری کودکان و نوجوانان را پوشش می‌دهد، این شبکه برنامه‌های معمول خود را نیز با محوریت ماه محرم به مخاطبان خاص خود ارائه می‌کند.

شبکه سوم سیما برنامه‌هایی را به صورت زنده از حرم مطهر امام حسین (ع) پخش خواهد کرد که از "زیارت وارث"، "سوگواری شیعیان حسینی در کربلای معلی" و سایر ادعیه ، علاوه بر آن مراسم "شیر خوارگان حسینی" که در سطح کشور برگزار می‌شود را پوشش زنده تصویری خواهد داد.

در روزهای تاسوعا و عاشورای حسینی نیز این شبکه عزاداری‌های دلسوختگان را به طور زنده و مستقیم انعکاس می‌دهد. گروه فرهنگ و معارف اسلامی شبکه سه سیما نیز برنامه زنده "سمت خدا" را هر روز به جز پنجشنبه‌ها و جمعه‌ها ساعت 13:30 پخش خواهد کرد که در این برنامه با حضور کارشناسان، به شرح رساله حقوق امام سجاد (ع) و دیگر موضوعات ویژه محرم، پرداخته می‌شود.

برنامه‌های "زنده عشق"، از سه شنبه هشتم آذر هر روز به جز جمعه‌ها ساعت 16:15، "محرم در ایران" هر روز به جز جمعه‌ها ساعت 15:45، "مثل باران" از سه شنبه هشتم آذر هر روز بعد از اذان مغرب، "نجوا" از شنبه پنجم آذر هر روز به صورت میان برنامه، "حقیقت پنهان" از شنبه پنجم آذر هر روز به صورت میان برنامه، " لحظه‌های بارانی" از دوشنبه هفتم آذر هر روز ساعت 17:15 و " مصباح"  از شنبه پنجم آذر هر شب ساعت 22:30 نیز در دستورکار پخش از این شبکه قرار دارد.

بینندگان این برنامه‌ها از سخنان گوهر بار حضرت امام خمینی (ره)، رهبر معظم انقلاب، شهید مطهری، مراجع عظام تقلید ، نویسندگان، مداحان و شاعران نیز بهرمند می‌شوند. حجج اسلام طباطبایی، فاطمی نیا، انصاریان، میرباقری و پناهیان از جمله سخنرانان در این شبکه و حاج منصور ارضی، محمود رضا طاهری، محمود کریمی، سید مهدی میردامادی، سعید حدادیان، محمد طاهری، علی انسانی و مهدی سماواتی از جمله مداحان در این برنامه‌ها هستند.

گروه اجتماعی این شبکه نیز برنامه‌های "طریق الحسین(ع)" و کتابخانه را در ایام محرم برای بینندگان خود در نظر گرفته است.
در شبکه چهار سیما مهم‌ترین برنامه‌ها، به مناسبت دهه اول محرم، روایت مقتل خوانی بر اساس کتاب معروف ابن طاووس است که در برنامه "کتاب آه" از این شبکه پخش خواهد شد.

همچنین این شبکه "سخنرانی مذهبی بانوان" را نیز در خصوص ماه محرم و شخصیت حماسه سازان زن در کربلا را با سخنرانی فریبا علاسوند و دکتر روح افزا پخش می‌کند. برنامه‌هایی نظیر "کتاب چهار" و "عصر گفتگو" نیز از دیگر برنامه‌های گروه معارف شبکه چهار سیما است.

در گروه اجتماعی این شبکه نیز پرده خوانی وقایع عاشورا در قالب برنامه "واگویه" برای مخاطبان پخش خواهد شد. مجموعه نمایشی" خاک تابان" در هر قسمت زندگی یکی از شخصیت‌ها، علما و عرفا از جمله "میرزا رفیع نائینی"، آخوند کاشی، " بابا رکن الدین"، " استاد همائی"، "استاد فاضل هندی"،" حاج آقا رحیم ارباب" و "  مولا محمد بیدآبادی" را به تصویر می‌کشد.

علی آئینه چی، امین مقدم، سید مجتبی بنی فاطمه ، حیدر توکل و علی علیان نیز از مداحان اهل بیت عصمت و طهارتند که مداحی آنها در برنامه "همپای کاروان" از شبکه چهار سیما پخش خواهد شد. "نفخه صور" و "نهضت کربلایی" با حضور دکتر رجبی دوانی و حجت الاسلام میرباقری، "مبانی قرآنی قیام امام حسین(ع)" با حضور دکتر مجید معارف از دیگر برنامه‌های این شبکه در ماه محرم است.

برنامه‌هایی مانند عاشورائیان، منشور، مجله تئاتر، کارگاه هنر، باز این چه شورش است، کتاب سرا، دفتر شعر ، پرده عشاق، پیکر خورشید، روایت عشق، فتوکلیپ و انعکاس مراسم عزاداری در تهران و دیگر نقاط کشور نیز از تولیدات شبکه چهار است که در ایام عزای سید و سالار شهیدان و یاران با وفایش پخش خواهد شد.

شبکه تهران "زیارت وارث" را هر روز ساعت 12:05 و مجموعه "شاید برای شما هم اتفاق بیافتد" را هر شب ساعت 23:10 پخش می‌کند. برنامه‌های مهر محرم، دلدادگان حسینی، نوای کاروان ، یاران شهدای حسین(ع) و نغمه‌های عاشورایی، از دیگر برنامه‌های این شبکه است.

در شبکه آموزش یکی از شاخص‌ترین برنامه‌ها، "مشاعره آئینی" است که به اشعار محرم و در مدح ائمه معصومین (ع)  اختصاص دارد. این شبکه همانند دیگر شبکه‌های سیما ویژه برنامه‌هایی را نیز برای انعکاس عزاداری حسینی اختصاص داده است.

شبکه آموزش سیما با استفاده از کارشناسان مذهبی، برنامه‌های "صبحی دیگر" و "کیمیا" را در خصوص حماسه حسینی به بینندگان خود ارائه می‌کند و" گل آموز کودک" این حماسه ماندگار را به زبان ساده و کودکانه برای این قشر از مخاطبان بیان می‌کند.

"سلام بر حسین" به تهیه کنندگی امیر قمیشی با موضوع کارگاه آموزشی مداحان و ستایشگران  اهل بیت (ع) توسط اساتید و مداحان همچون حاج منصور ارضی ، حاج سعید حدادیان ، حاج محمود کریمی و حجت الاسلام والمسلین محمد میرزا محمدی و روش های روضه خوانی و سبک‌های نوحه خوانی همزمان با ماه محرم هر شب ساعت 20:30 از شبکه آموزش پخش می‌شود.

برنامه‌های حوالی هفت ، رادیو هفت ، ایران زیبا ، مقتل خوانی ، دود عود ، حسین محور وحدت ، نغمه‌های عاشورایی نیز از دیگر برنامه‌های تولید شده در این شبکه است.

شبکه قرآن و معارف سیما نیز خلاصه مجموعه "مختارنامه" را در ده قسمت برای بینندگان خود در نظر گرفته است. مجموعه نمایشی "سرگشته"، مجموعه‌ای ده قسمتی است که به حکایت زندگی عبیدالله ابن حر جعفی می‌پردازد که در جدول پخش برنامه‌های این شبکه قرار دارد.

این شبکه همچنین برنامه‌های تولیدی و زنده "گلاب یاس" با عاشقان حسینی هم ناله می‌شود و با برنامه "اشک روان" روضه رهبر معظم انقلاب و آیات عظام جوادی آملی، حق شناس،جاودان، ضیاء آبادی و مجتهدی را به بینندگان خود هدیه می‌کند. علاوه بر برنامه زنده "وقت بیداری"، برنامه‌های تولیدی و تامینی کتب عاشورایی، آیینه در کربلاست، رواق، قصیده سرخ، پویا نمایی، محرم در کشورهای اسلامی، عبرت‌های عاشورا، شور حسینی و سخن حق نیز از دیگر برنامه‌های شبکه قرآن و معارف سیما است.

سخنرانی سال گذشته در بیت مقام معظم رهبری، مداحی در بیت معظم له و عزاداری‌های معروف در سراسر ایران و دیگر کشورها نیز از شبکه قرآن و معارف سیما پخش می‌شود. شبکه جهانی جام جم نیز 9765 دقیقه برنامه‌های نمایشی داستانی، سخنرانی، ترکیبی، مستند، مسابقه ی مشاعره، مستند گزارشی، نمایشی ترکیبی و عروسکی ترکیبی را برای ایام محرم امسال تهیه، تولید و تامین کرده است که از سه کانال آسیا ، اروپا و آمریکا برای مخاطبان فارسی زبان خارج از کشور پخش می‌کند.

ویژه برنامه‌هایی مانند پخش مراسم عزاداری ایرانیان مقیم خارج از کشور، طبخ و توزیع غذاهای نذری برای عزاداران مقیم دیار غربت، بحث‌های کارشناسی دکتر میرباقری و حجج اسلام فاطمی نیا و شجاعی از دیگر برنامه‌های این شبکه در ایام محرم است.

گروه کودک و نوجوان این شبکه نیز خردسالان و کودکان را با مفاهیم عاشورایی و زندگانی حضرت رقیه (س) و علی اصغر (ع) آشنا می‌سازد. همچنین 13 فیلم سینمایی ، مجموعه‌های نمایشی ویژه محرم و خلاصه‌ای از سریال مختارنامه ، سخنرانی‌ها ، مداحی‌ها و مرثیه سرایی‌ها نیز برای پخش از شبکه جهانی جام جم در نظر گرفته شده است. شبکه مستند نیز شنبه تا پنجشنبه ساعت 20 برنامه "اهل سوگ" را در دهه اول ماه محرم روی آنتن می‌رود.

برنامه "هفت فرمانده" نیز به مناسبت هفته بسیج از پنج آذر تا 11 آذر هر شب ساعت 21:30 پخش می‌شود. از دیگر ویژه برنامه‌های سوگواری سالار شهیدان حضرت امام حسین (ع) در شبکه مستند می‌توان به پخش مستندهای ویژه ماه محرم اشاره کرد.

چهارشنبه 9/9/1390 - 15:55
اهل بیت

 

 

عاشورا در سینما و تلویزیون

 

می دانید و می دانیم که واقعه عاشورا تنها در دوفیلم سینمایی مورد توجه فیلمسازان و البته فیلمنامه نویسان قرار گرفته است. جالب است که پس از دو دهه شکل گیری سینمای جمهوری اسلامی ایران که مبنای انقلاب اسلامی اش در سال 57 الهام از این واقعه و قیام در برابر ظلم و ستم بوده است، تنها فیلمهای سفیر و روز واقعه به این مسئله پرداخته اند!

در فیلم سفیر که در سال 59 و 60 با همت شهید کلاهدوز که با وجود ارتشی بودن به کارهای هنری و از جمله سینما نیز علاقه مند بود، و تهیه کنندگی سپاه و تلویزیون ساخته شد، اساس فیلم براساس شخصیت و وظیفه مسلم بن عقیل در کوفه به عنوان سفیر امام حسین (ع)، و پیش از واقعه عاشورا بود. اولین فیلمی که حول محور وقایع عاشورا و امام حسین (ع) می چرخید و سینما تاکنون به این وادی قدم نگذاشته بود. به گونه ای که بسیاری از فیلمسازان، کارگردانان و حتی متدینین و انقلابیون نیز با ساخت آن مخالف بودند. زیرا تصور می کردند امکان به تصویر کشیدن و فیلم ساختن در این عرصه وجود ندارد و موجب وهن شخصیت های برجسته اسلامی و معصومین می شود. اما شهید کلاهدوز و همکارانش در تلویزیون، ثابت کردند که این گونه نیست و گرچه سینما یک هنر وارداتی و غربی است که ملزومات محتوایی اش سینمای دینی نبوده و نیست، اما با ترفندها و تغییرات و باز کردن افقهای نو در آن، می توان سینمای دینی و مذهبی نیز داشت. خط شکنی سفیر مبنای بسیاری از فیلمها و سریالهای تلویزیونی گشت و موجب شد که دیگران نیز متوجه اهمیت سینما و تصویر در پرداخت به این موضوعات شوند و بخت خود را نیز بیازمایند. اما پیروان فیلم سفیر در سینما نبودند و ضمنا اصل فیلم سفیر نیز بیشتر پخش تلویزیونی آن به دلیل مخاطب میلیونی اش مد نظر بود نه سالن های سینمای خلوت در دوران جنگ. بنابراین هیچ فیلمساز و حتی فیلمنامه نویسی به طور جدی این کار را پی نگرفت و دیگر این تجربه را در سینما تکرار نکرد.

اما تلویزیون بهره خوبی از آن برد. موج سریال های مذهبی در مورد ائمه یا اصحاب و یارانشان به راه افتاد. اولینش تله تئاترها و سریالهایی با موضوع وقایع عاشورا بود و پس از آن سریالهایی با نام امام علی(ع)، تنهاترین سردار (امام حسن (ع)، و ولایت عشق (امام رضا(ع) که مستقیما به تاریخ زندگی و حیات ائمه و وقایع سیاسی اجتماعی در دوران ایشان می پرداختند و یا در مورد اصحاب و یاران ایشان و یا الگوهای تاریخی و معاصر که شکل گرفته براساس الهام از وقایع عاشورا بودند، مانند سریال سربداران، شب دهم، معصومیت از دست رفته، ام وهب و حتی سفر سبز، باران عشق و غیره که به نوعی مرتبط با موضوع عاشورا بودند. اما این که هر یک از این سریالها و مجموعه ها تا چه حد در رساندن پیام عاشورا و تاثیرگذاری بر روی مخاطب موفق بوده اند، کار سختی است. هر یک از این مجموعه ها مخاطبینی از طیفهای مختلف داشتند و بررسی این مطلب نیاز به تحقیق دارد. ضمن آن که باید جهان بینی فیلمنامه نویس، دیدگاه کارگردان و تمام عوامل این سریالها را نیز در موفقیت کارشان دخیل دانست. زیرا واقعه عاشورا یا تاثیر آن، از دریچه دوربین و چشم آنان دیده شده و صرف موضوع دینی آن، دلیل بر حقانیت و پیام رسانی صحیح از این واقعه نیست.

جالب است که فیلم سفیر به ماجرای مسلم و حضور او در کوفه می پردازد، یعنی قبل از خود عاشورا، و فیلم روز واقعه به ماجرای جوانی مسیحی که دیر به سرزمین کربلا می رسد (یعنی بعد از عاشورا) و زمانی که امام و همه ی یارانشان به شهادت رسیده اند! انگار فیلمنامه نویسان ما از خود واقعه دوری می کنند و نهایت تلاششان در تصویرسازی این واقعه به قبل یا بعد از عاشورا منحصر می شود نه حین وقایع. منکر آن نیستیم که به تصویر کشیدن این صحنه ها کار بسیار مشکلی است و نیاز به یک جهان بینی مناسب هم در فیلمنامه نویس و هم در کارگردان و بازیگران و بقیه عوامل دارد و قدر وسعشان در این تصویر سازی، اما آیا 25 سال بعد از انقلاب اسلامی ما، هنوز وقت آن نرسیده که لااقل به این موضوع کمی فکر کنیم و امکانات لازم از لحاظ مادی و معنوی را برای آن فراهم نماییم؟ حماسه عاشورا دراماتیک ترین واقعه ای است که در دنیا نظیر ندارد و اثر تصویری و نمایشی آن کمتر از دیگر آثار ساخته شده در زمینه های مذهبی نیست. حال اگر نه خود واقعه عاشورا، اما قیامهایی در برابر ظلم و ستم را که در طول تاریخ به تاسی از این قیام صورت گرفته است جای کار در فیلمسازی ما ندارد؟ گویا شعار سالهای اولیه انقلاب که صدور ارزشهای اسلامی و انقلابمان به تمام دنیا بود را فراموش کرده ایم. در حالی که امروزه هنر صنعت فیلمسازی تاثیرگذارترین رسانه در شکل دهی افکار عمومی است.

جنبه های دراماتیک واقعه عاشورا

 

می گویند در تمام آثار نمایشی و درام دنیا، 36 وضعیت ثابت وجود دارد. یعنی 36 وضعیت دراماتیک که قابلیت خاصی برای تصویرسازی و نمایشی کردن در عرصه های مختلف مانند تئاتر، تلویزیون، سینما و تمام رسانه های تصویری دارد. در حماسه عاشورا حداقل 15 تا از این وضعیت های درام مستقیما روی داده است که هر وضعیت درام می تواند موضوع یک فیلم یا حتی چند فیلم یا مجموعه سینمایی و تلویزیونی باشد. از این جمله می توان از وضعیت های شورش و قیام، تهور جسورانه (در میان یاران حضرت و خود ایشان) ، عداوت میان خویشاوندان و آشنایان (خویشاوندی میان عباس بن علی و شمر بن ذی الجوشن)، قربانی خشونت (تمامی کاروان امام و خود ایشان) ، تعقیب (کار حر بن یزید ریاحی در تعقیب کاروان امام)، انتقام جویی (در سپاه عمر سعد از سپاهیان امام) ، لابه و توبه (بازگشت حر نزد امام) ، ایثار در راه آرمان (سپاه امام) ، همه چیز فدای هوس (هوسرانی سران سپاه عمر سعد و افرادی چون یزید بن معاویه و ابن زیاد و سربازان و سوارانش، خیانت (خیانت کوفیان به امام)، ضرورت قربانی کردن عزیزان، رقابت فرادست و فرودست (در میان سپاه امام به رقابت میان زودتر به شهادت رسیدن و جنبه مثبت آن و در میان سپاه یزید به عداوت و رقابت منفی برای دستیابی به غنایم بیشتر یا آزار بیشتر اهل بیت)، جاه طلبی (عمر سعد که علیرغم دوستی اش با امام قدرت طلبی اش نسبت به خواستن حاکمیت ملک ری موجب بدبختی و شقاوتش شد) ، قضاوت اشتباه (از سوی مردم و کسانی که تصور نادرستی از قیام حضرت داشتند)، پشیمانی (پشیمانی بسیاری از سپاهیان عمر سعد بعد از ارتکاب به قتل امام و یاران بزرگوارش)، و از دست دادن محبوب (تمام بانوان و بازماندگان حادثه که عزیزانشان را از دست داده بودند و مهمتر از همه حضرت زینب که مولایش و برادرش امام حسین را از دست داد) اشاره کرد. دیگر وضعیت های دراماتیک نیز بعضا غیر مستقیم به واقعه عاشورا مرتبط می گردد و قابلیت تصویری و نمایشی شدن را دارا هستند.

عاشورا در فیلمهای دفاع مقدس

 

اما علت این که فیلمسازان ما به رغم وجود مایه های غنی درام در این واقعه از جهت تکنیکی و تخصصی، و مهمتر از آن جنبه دینی و متعهد آن، به این واقعه یا تاثیر آن در زندگی امروز کمتر پرداخته اند جای سؤال دارد. حتی فیلمسازان متعهد ما نیز به ندرت وارد این مقوله و قیام برای حق شده اند. مگر برخی از فیلمسازان دفاع مقدس که آن ها هم به علت این که مبنای دفاع مقدس ما بر چنین واقعه ای بود و عاشورا در جبهه های ما حضوری پررنگ و غیر قابل انکار داشت، خودآگاه یا ناخودآگاه در برخی فیلمهای مربوط به دفاع مقدس این مسئله نمود بارزی پیدا کرده است. از جمله در فیلم پرواز در شب رسول ملاقلی پور که به نوعی نمادین و البته واقعگرایانه به مسئله سقایی حضرت عباس (ع) اشاره می شود و یا فیلمهای دیگری که رگه هایی محسوس از تاثیر عاشورا قابل مشاهده است. عمده ترین فیلمی که در مورد قیام بر ضد ظلم شاید شهرت بیشتری داشته باشد، همان آژانس شیشه ای حاتمی کیاست که شورش حاج کاظم بر ظلمی که بر عباس می رود، به نوعی یادآور واقعه عاشورا و البته مهمتر از آن ولایت پذیری و ولایت خواهی یاران حضرت با نام بردن از امام خمینی است. (گرچه فیلم در این زمینه ایراداتی نیز دارد).

اما در دیگر فیلمهای ما اگر هم قیامی (چه فردی و چه جمعی) به تصویر کشیده شده است، خالی از مبانی مذهبی و دینی و عمق مساله بوده است. مانند فیلم سگ کشی بیضایی که قیام گلرخ کمالی را که در راه دفاع از همسری که لیاقت این دفاع را ندارد بررسی می کند و به نوعی این کار را مورد تمسخر قرار می دهد و یاس را به جامعه تزریق می کند. (زیرا گلرخ در فیلم علیرغم نیت پاکش در دفاع از همسر، شکست می خورد و دیگران هر یک به نحوی در پی سوء استفاده از وی و ضربه زدن به او هستند و هیچ کس هیچ کمکی نمی کند (توجه داشته باشید که ماجرا نه در قبل از انقلاب، که پس از آن روی می دهد و جمهوری اسلامی را متهم به استبداد، ظلم به زنان، و نادیده گرفتن حقوق اولیه انسانی در ایران می کند.). و بسیاری دیگر از فیلمهایی از این دست که خواسته یا ناخواسته به این مسئله بدون توجه به مبانی مذهبی و فطری آن پرداخته اند.

گرچه در تلویزیون امید بیشتری به استفاده از عاشورا در تحریض مردم به عدالت و عدالت طلبی می رود، اما هنوز کار شگرفی صورت نگرفته است. مجموعه هایی چون سریالهای شب دهم، امام حسین (ع)، معصومیت از دست رفته وبسیاری دیگر، هنوز در آغاز راهند و البته هیچ یک در نوعی تصویرسازی از این واقعه و حقیقت آن خالی از اشکال نبوده و نیستند. باید کسانی وارد این عرصه شوند که تلقی و دیدگاهی منطبق بر ارزشهای حقیقی این واقعه و علت روی دادن آن داشته باشند تا بتوانند در تاثیرگذاری بر مخاطب موفق باشند.

تاثیر بازیگران در فیلمهای دینی و مذهبی

 

گاه انتخاب بازیگران مجموعه هایی که تاکنون در تلویزیون ساخته شده است، با دقت و ظرافت های روانشناختی، مخاطب شناسی و هنری صورت گرفته و بعضا در برخی مجموعه ها کج سلیقگی هم در این مورد دیده شده است. مانند بازی شخصی در نقش ام وهب در یک سریال که گذشته از بازی مصنوعی و نچسبش، اکنون فیلم مبتذل عروسی او در میان مردم دست به دست می چرخد! و بالکل تاثیر حضورش در آن نقش را از نظر مردم باطل می کند. این دلیل که هر بازیگری می تواند هر نقشی را ایفا کند و اصلا در این باره نمی توان به هنرپیشه ها خرده گرفت و اتفاقا از قوت کارشان است که هر نقشی را از منفی مطلق تا مثبت مطلق می توانند بازی کنند، بسیار ضعیف و غیر عقلانی است. شما هرگز بازیگری حتی در هالیوود نمی بینید که عینا در ایفای یک نقش منفی، مانند نقش مثبتش در فیلم دیگری موفقیت کسب کند. بازیگران هالیوود هم حدی برای خود در این زمینه در نظر می گیرند. بازیگر مشهور و شاخصی مانند تام هنکس، هرگز حتی نقشی کمرنگ که ذره ای بار منفی داشته باشد یا از شخصیت خودش بسیار دور باشد، در هیچ فیلمی بازی نکرده است و شاید به همین دلیل است که بازی او در فیلمهایی معناگرا و با بن مایه هایی از جنبه های مذهبی و ایمانی (البته از جنس خود هالیوود) به دل مخاطب می نشیند و او را در نقش باورپذیر می کند. اما در مملکت ما گویا بازیگران ما چنان خودساخته اند و به چنان درجه ای از قدرت و تکنیک بازیگری رسیده اند که هم می توانند نقش مالک اشتر را ایفا کنند، و هم نقش یک لات آسمان جل را! بسیار اندکند کسانی که تا به این حد قدرت داشته باشند نقش منفی ای را که در گذشته با قدرت ایفا کرده اند، ناگهان در چرخشی صد و هشتاد درجه ای و به مدد گریم و لباس ناگهان به فرشته یا قدیسی مبدل کنند که همگان شیفته فضیلتهایش گردند. اما گویا در بازیگری ما در فیلمهای مذهبی این امر نهادینه شده و هرکس که می خواهد ادعایی در بازیگری داشته باشد، همزمان با یک نقش منفی در فیلم و مجموعه ای دیگر و حتی ایفای نقش خود در زندگی واقعی و حقیقی خویش که چندان هم مطابق با ارزشهای اسلامی و انقلابی نیست، به ایفای نقش یک قدیس و شخصیت کاملا مثبت در مجموعه ای دیگر می پردازد! بدون این که به توانایی خویش و تاثیری که در ذهن مردم و مخاطب خواهد گذاشت ذره ای بیندیشد.

عاشورا در فیلمهای مستند جلوه بیشتری داشته است

 

گفتیم از فیلمسازانی که هنوز دین خود را چنان که باید و از آنان انتظار می رود نسبت به عاشورا ادا نکرده اند. اما بد نیست از کسانی هم بگوییم که به این امر پرداخته اند. گویا در این میان مستند سازان موفقیت بیشتری کسب نموده اند. مستند شب عاشورایی شهید سید مرتضی آوینی، یکی از این نمونه های موفق است که تاثیرگذاری آن حتی بعد از سالها از ساخته و پخش شدن آن کم نشده و روز به روز بیشتر هم شده است.

شب عاشورایی اولین برنامه از سری برنامه های روایت فتح بود که در فروردین ماه 1365 پخش آن از تلویزیون آغاز شد. این فیلم به بیان حالات و روحیات رزمندگان اسلام، ساعاتی پیش از آغاز عملیات والفجر هشت پرداخته است که موفقیت آمیز بوده و به تصرف شهر فاو عراق در آنسوی اروند منجر می شود.

متنی که شهید آوینی برای این برنامه نوشته است، کاملا ملهم از واقعه عاشورا و نوعی تطبیق بین آن واقعه و جبهه های جنگ است. موسیقی نیز خود را به تصاویر تحمیل نکرده و کاملا همنوا با تصاویر حماسی است. در جایی خواندم که سبک آوینی در مستندهای جنگی اش چنان بدیع بوده است که حتی کارگردانی مطرح چون استیون اسپیلبرگ هم گفته برخی از صحنه های فیلم نجات سرباز رایان را براساس شیوه واقع نمایی و واقع گرایی در مستندهای آوینی ساخته است.

گرچه این سخن نه افتخاری برای آوینی است، چرا که او بی نیاز از تقلید دیگران بود و همین عدم تقلید از تفکر و شیوه کار بود که موجب ماندگاریش شد. اما به هر حال نشاندهنده یک سبک خاص و تازه در مستند سازی جنگی و حماسی است. فیلمبرداری چنان است که گویی اصلا چیزی به نام دوربین وجود ندارد و دوربین با شخصیت و جسم فیلمبردار یکی شده است. هیچ حائلی میان فیلم و بینندگان از این لحاظ نیست و آوینی طبق اعتقاد و شیوه اش، در مستندهایش هرگز از گزارشگر هم استفاده نکرد. نه از بازی هایی چون زوم و زوم بک یا کلوزآپ ناگهانی روی چهره یک رزمنده. کار چنان است که گویی دوربین خود موجودیتی زنده دارد و این یعنی، ترکیب جهان بینی فیلمساز و فیلمبردار با یک واقعه. شاید بهتر باشد این فیلم را که به صورت ویدئویی و سی دی در دسترس است ببینید و خودتان قضاوت کنید. در پایان سخنی نیست با فیلمسازان که اگر بخوانند و بدانند، هیچ حرف ناگفته ای باقی نمی ماند که به ایشان بگوییم جز این که : به مبانی فکری و مذهبی خود بازگردید و با دیدی منصفانه و واقع بینانه به واقعه عاشورا بنگرید. شاید روح عدالت طلبی در فیلمهای شما نیز جاری شود.

بخشی از گفتار متن فیلم مستند شب عاشورایی

 

«غروب نزدیک می شود و تو گویی تقدیر زمین از همین حاشیه اروند رود است که تعیین می گردد. و مگر به راستی جز این است؟ بچه ها آماده و مسلح.... در میان نخلستانهای حاشیه اروند، آخرین ساعات روز را به سوی پایان خوش انتظار طی می کنند. اینها بچه های قرن پانزدهم هجری هستند، هم آنان که کره زمین قرنهاست انتظار آن را می کشد تا بر خاک بلادیده این سیاره قدم گذارند و عصر ظلمت و بی خبری را به پایان برسانند.... بعضی ها وضو می گیرند و بعضی دیگر پیشانی بندهایی را که رویشان نوشته شده است زائران کربلا، بر پیشانی می بندند..... در میان نخلستانهای حاشیه اروند، پیشاپیش عید فرا رسیده است و هر چه به شب نزدیک تر می شویم، دل ها را اشتیاقی عجیب بیشتر و بیشتر در خود می فشارد.... آیا می خواهی سربازان لشکر رسول الله را بشناسی؟ بیا و ببین. آن یک کشاورز بود و این یک طلبه است و آن دیگری در یک مغازه گمنام در یکی از خیابانهای مشهد لبنیات فروشی دارد. و به راستی چیست که همه ما را در این نخلستانها گردآورده است؟ تو خود جواب را می دانی...

ساعتی بیش به شروع حمله نمانده است و این جا آیینه تجلی همه تاریخ است. چه می جویی؟ عشق؟ همین جاست. چه می جویی؟ انسان؟ این جاست. همه تاریخ اینجا حاضر است. بدر و حنین و عاشورا این جاست و شاید آن یار، او هم این جا باشد. این شاید که گفتم از دل شکاک من است که برآمد. اهل یقین پیامی دیگر دارند. بشنو.

همه از آن سنگری که تو گویی خیمه ای بود در صحرای کربلا، خارج شدند و لحظاتی بعد فرمان حمله فرارسید..... طنین آوای بلند تکبیر بچه ها همچون رعدی بود که تسبیح گویان در دل شب نخلستانها می غرید و سینه سیاه دشمن را در رعب و وحشت می آکند.

شیطان حکومت خویش را بر ضعف ها و ترس ها و عادات ما بنا کرده است. و اگر تو نترسی و از عادات مذموم خویش دست برداری و ضعف خویش را با کمال خلیفت اللهی جبران کنی، دیگر شیاطین را بر تو تسلطی نیست. بگذار آمریکا با مانورهای ستاره دریایی و جنگ ستارگان خوش باشد....

آری... در این جا و در دل این نخلستانهاست که تاریخ آینده جهان بر گرده خستگی ناپذیر این جوانان بنا می گردد. بسیجی عاشق کربلاست. و کربلا را تو مپندار که شهری است در میان شهرها و نامی است در میان نام ها. نه، کربلا حرم حق است و هیچ کس را جز یاران امام حسین (ع) راهی به سوی حقیقت نیست.

کربلا، مارا نیز در خیل کربلاییان بپذیر. ما می آییم تا بر خاک تو بوسه زنیم و آنگاه روانه دیار قدس شویم.»

منابع:

 

فیلم مستند شب عاشورایی، به کارگردانی شهید سید مرتضی آوینی، انشارات موسسه روایت فتح

کتاب سی و شش وضعیت نمایشی، نوشته ژرژ پولتی، ترجمه جمال آل احمد و عباس بیاتی، انتشارات دفتر هماهنگی پژوهشهای برنامه ای معاونت سیما

نویسنده : زهره شریعتی 
منبع : حوزه.نت

چهارشنبه 9/9/1390 - 15:11
اهل بیت

پدر، عشق و پسرشاید اگر بشنوید كسی ماجرای نهضت عاشورا را با محوریت حضرت علی اكبر علیه‌السلام از زبان یك اسب روایت كرده است، گمان كنید این اثر كاری كودكانه و یا ضعیف و نامتناسب است؛ اما این‌طور نیست. استاد سید مهدی شجاعی با ادبیات كم‌نظیر و زیبایش و با آن قدرت فوق‌العاده قلمش، این اثر را خلق كرده است.

كتاب "پدر، عشق و پسر" نوشته‌ایست اثرگذار و شورانگیز درباره جوان برومند امام حسین علیه‌السلام، حضرت علی اكبر و البته مستند به اسناد معتبر. سید مهدی شجاعی در ده مجلس به بیان شرحی از زندگی آن حضرت و مناقب و رشادتهایش در نهضت كربلا پرداخته است. جالب اینجاست كه مخاطب اسب نیز در این كتاب لیلا، مادر بزرگوار حضرت علی اكبر است. "عقاب" اسبی كه در كودكی پیامبر به آن حضرت پیشكش می‌شود و پس از آن به ترتیب به امام علی، امام حسن و امام حسین علیهم‌السلام می‌رسد و اكنون مركب شبیه‌ترین ِ امت به پیامبر صلوات الله علیه و آله است. حالا این اسب پس از سالها كه مركب این كواكب بوده است، ماجرای خود و علی اكبر را برای مادر علی اكبر، لیلا، كه در واقعه كربلا نبوده است روایت می‌كند.

متنهای این اثر فاخر قابلیت دارند تا به جای بسیاری اشعار و مطالب ضعیف و غیرمستند در مجالس ذكر مصیبت خوانده شوند و مستمعین را بگریانند.

كتاب "پدر، عشق و پسر" در 88 صفحه توسط انتشارات "كتاب نیستان" به چاپ رسیده است و قیمت چاپ بیست و پنجم آن 17000 ریال است. بخشی از كتاب را مرور می‌كنیم.

امام، با دستهای لرزانش، خون را از سر و صورت و لب و دندان علی می‌ستُرْد و با او نجوا می‌كرد: "تو! تو پسرم! رفتی و از غمهای دنیا رها شدی و پدرت را تنها و بی‌یاور گذاشتی."
و بعد خم شد و من گمان كردم به یافتن گوهری. و خم شد و من گمان كردم به بوییدن گلی. و خم شد و من با خودم گفتم به بوسیدن طفل نوزادی. و خم شد و من به چشم خودم دیدم كه لب بر لب علی گذاشت و شروع كرد به مكیدن لبها و دندانهای او و دیدم كه شانه‌های او چون ستونهای استوار جهان تكان می‌خورد و می‌رود كه زلزله‌ای آفرینش را درهم بریزد.
و با گوشهای خودم از میان گریه‌هایش شنیدم كه: "دنیا پس از تو نباشد، بعد از تو خاك بر سر دنیا."
و با چشمهای خودم بی‌قراری پسر را دیدم، جنازه علی اكبر را كه با این كلام پدر آرام گرفت و فرو نشست: "و چه زود است پیوستن من به تو پسرم، پارهء جگرم، عزیز دلم."
علی آرام گرفت اما چه آرام گرفتنی! این‌بار چندم بود كه پا به آن‌سوی جهان می‌گذاشت و باز به خاطر پدر از آستانهء در سرك می‌كشید و بر می‌گشت. مگر پدر، دل از او نكنده بود كه او به كندن و رفتن رضایت نمی‌داد؟
درست در همان زمان كه بدنش تكه تكه شده بود و روح از بدن به تمامی مفارقت كرده بود، من به چشم خودم دیدم كه نشست و به پدر كه مضطر و ملتهب به سمت او می‌دوید، گفت: "راست گفتی پدر! این آغوش پیامبر است، این سرچشمهء عشق اكبر است. این همان وصال مقدر است. این جام، جام كوثر است. تشنگی بعد از این بی‌معناست."
صفحات 72 و 73
چهارشنبه 9/9/1390 - 13:28
بهداشت روانی
روان‌شناسی چیزی به نام «حسادت»همه چیز از خواستن شروع می‌شود. خواستن، غریزی‌ترین واکنش بشر نسبت به نداشته‌هایش است.همین‌که خیره می‌شوی به چیزی که تنها دلت تصاحبش را می‌خواهد، این‌جاست که خواستن، قدرتش را به رخ می‌کشد. مشکل انسان‌ها در خواستنِ نداشته‌هایشان نیست؛ مشکلشان در کنار آمدن با این نداشته‌هاست. این‌جاست که احساس خوشبختی مقطعی می‌شود. به محض این‌که شما چیزی را دیدید که داشتنش را می‌خواهید، خوشبحتی تبدیل به احساسی می‌شود که تا آن را به دست نیاورید، از آن محرومید. این‌جاست که حسادت رخ می‌دهد.حسادت مفهومی لحظه‌ای است که در یک لحظه در ناخودآگاه شما می‌جوشد و شما را ملزم به تصاحب می‌کند.حسادت یعنی تشخیص چیزی که دیگران دارند و شما ندارید؛ اما می‌خواهید داشته باشید.در حسادت، مشکل شما نداشته‌های دیگران نیست؛ بلکه داشته‌هایی است که آنها دارند و شما ندارید! به عنوان مثال شما هیچ‌وقت برای داشتن یک سیاره حسادت نمی‌کنید؛ زیرا دیگران هم سیاره ندارند.خیلی مهم است که بدانید میزان حسادت به میزان ارزشی است که شما برای دیگران قائلید. تا مادامی که در درون شما به همان اندازه که حواستان به دیگران هست، به خودتان نیست، حسادت رخ می‌دهد. زیرا حواس ِ چندگانه بشر ذاتا عاشق جست‌وجوست.نسل ما را از کودکی طوری بارآورده‌اند که بیشتر در دیگران جست‌وجو کنیم تا خودمان! این‌گونه است که به چشم خود با بهترین‌هایمان نمی‌آییم؛ اما مراقبیم دیگران با چه چیزهایی به چشم‌مان می‌آیند.تا مادامی که دنیایمان درگیر به دست آوردن ِ داشته‌های دیگران است، هیچ‌گاه احساس خوشبختی در ما متولد نمی‌شود. زیرا همیشه در هر سطحی که باشیم یا هر چه‌قدر از دیگران به دست آورده باشیم، باز هم چیزی هست که نداشته باشیم و دوباره درگیر تصاحب می‌شویم و تا به دست نیاوریمش، آرام نیستیم... و این چرخه باطل ادامه دارد.سخت است باور این‌که یک انسان می‌تواند خودش را با نداشته‌هایش بپذیرد. انسان تا وقتی خود را کشف نکرده، از خود لذت نمی‌برد و تا مادامی که از خود لذت نبرد، نمی‌تواند به خودش قناعت کند. تا وقتی هم که نتواند به خودش قناعت کند، جواب سؤال‌هایش را در دیگران می‌جوید. آن هم چه دیگرانی؟ دیگرانی که همه شبیه خودش گم‌کرده ای دارند که هیچ‌گاه پیدا نمی‌شود.نیت‌ها نقش بزرگی در احساس رضایت دارند. شما درس نمی‌خوانید که به دانشگاه بروید تا از دانشگاه رفتن ِ خودتان لذت ببرید. شما درس می‌خوانید که دانشگاه بروید تا از دیگران عقب نمانید.شما زیباترین لباستان را در مهمانی به خاطر این تن نمی‌کنید که خودتان از خودتان لذت ببرید. شما زیباترین لباستان را می‌پوشید که دیگران از آن لذت ببرند و این لذت را با تعریف‌هایشان به شما انتقال دهند.شما سه سال سخت کار نمی‌کنید تا ماشینی را بخرید که در رؤیایتان همیشه پشتش نشسته‌اید. شما کار می‌کنید تا ماشینی را بگیرید که دیگران به شما القا کرده‌اند كه فوق‌العاده است.شما آن‌قدر در دیگران حل شده‌اید که تمام نیت‌هایتان وابسته به تفکر، نگرش، زندگی و ارزش‌های آنهاست. ارزش‌هایی که چون همیشه به واسطه حضور دیگری ارزش می‌گیرد. پس رقابت ایجاد می‌کند. رقابت بین تمام افرادی که "خود" را جاگذاشته‌اند و با هم بر سر اول بودن رقابت می‌کنند. طبیعی است که شما حتی اگر اول هم باشید، خیلی احساس خوشبختی‌تان دوام نمی‌آورد! زیرا همیشه در هر چیزی، بالای داشته‌های شما وجود دارد.باید باور کرد احساس زیبایی در زندگی به درون شماست. به صرف این‌که وارد دنیای بیرون‌تان می‌شوید، اگر "خود" را همراه نداشته باشید، به "جلب توجه" پناه می‌برید و هر چه‌قدر هنرمندانه توجه‌ها را جلب کنید، در لحظات تنهایی چیزی برای لذت بردن ندارید. زیرا توجه نیز مفهومی است که با حضور دیگران تعریف می‌شود.دیگران هم برای مدت زیادی شما را اول نگه نمی‌دارند؛ زیرا طاقت دوم بودن را ندارند و این‌گونه است که دیگران می‌توانند برای احساس ِ خوشبختیِ شما تصمیم بگیرند. زیرا این احساس را روی اطرافیان‌تان سرمایه‌گذاری کرده‌اید.یاد بگیرید که شما در یک چیز اول هستید. حتی اگر نخواهید، هیچ کسی نمی‌تواند جز شما در آن اول باشد؛ آن هم خود بودن است.شما اگر خودتان باشید، جذابید. زیرا جذابیت مختص هر چیز کمیاب است و از هر انسان، تنها یکی به وجود آمده. مشکل از جایی شروع می‌شود که شما آن‌قدر خود را فراموش کرده‌اید که دیگر نمی‌توانید خصوصیات واقعی خودتان را زندگی کنید. برای همین است که به همین شیوه ادامه می‌دهید.هیچ کسی نمی‌تواند شما را به خود بیاورد. چون خیلی‌ها شبیه شما خودشان را چال کرده‌اند و طبق هنجارهای اجتماع بارآمده‌اند. باور کنید همین الآن این نوشته را با لذت می‌خوانید. اما بعدازظهر وقتی می‌خواهید به خیابان بروید، طوری لباس می‌پوشید، طوری حرف می‌زنید، طوری رفتار می‌کنید که دیگران بپسندند! آن‌قدر خودتان نبوده‌اید که به طور ناخودآگاه از پس "خود نبودن" برمی‌آیید.بیایید باور کنید کافی است یک بار باب میل دلتان بچرخید تا شب وقت خوابیدن، پر از احساس خوب باشید. به درک که دیگران می‌گویند: "این جوگیر رو نگاه کن"! وقتی دلتان می‌خواهد زیر باران چرخ بزنید، خوب بزنید! وقتی دلتان می‌خواهد رانندگی پشت یک فولکس واگن را تجربه کنید، این کار را انجام دهید! وقتی دوست دارید دستمال‌گردن بگذارید، خوب بگذارید! مهم احساس شماست.اگر دیگران هم عکس‌العملی نشان دادند، به پای این بگذارید که شهامت انجام خواسته‌های درونی خود را ندارند و می‌خواهند از کسی که این کار را می‌کند، ایراد بگیرند.این را بدانید که:خوشبختی احساسی درونی است که با به دست آوردن نداشته‌ها حاصل نمی‌شود.خوشبختی مستقل‌تر از این حرف‌هاست که وابسته به بود و نبودِ چیزی شود و هنگامی حاصل می‌شود که شما از خویش احساس رضایت داشته باشید.اگر روزی توانستید از خودتان با تمام گندهایی که می‌زنید راضی باشید، خوشبختی در شما استمرار پیدا می‌کند و هر لحظه برای شما زیباست. حتی دردهایتان را هم دوست دارید. زیرا دردهایتان بیشتر از هر چیزی به درون‌تان تعلق دارند؛ دردهایتان را به آغوش می‌کشید که بوی اصالت می‌دهند.زیباتر از این نخواهد بود که خوشبختی را با واقعیت‌ها تجربه کنید نه با رؤیاهای نافرجام.
دوشنبه 7/9/1390 - 13:31
آموزش و تحقيقات

 فتوژورنالیسم چیست؟

مفاهیم: فتوژورنالیسم چیست؟
فتوژورنالیسم چیست و چه رابطه‌ای با ژورنالیسم دارد؟

تعاریف مختلف این رشته، ارتباط آن با عکاسی هنری و روزنامه‌نگاری، مرام‌نامه‌ها و اخلاقیات عکاسی‌ خبری و ویژه‌گی‌های این نوع عکاسی در این مطلب معرفی شده‌است.

نخستین نشست از سلسله کارگاه‌های آموزشی عکاسی خبری ایسنا با حضور بیش از 60 نفر از عکاسان علاقه‌مند به این مبحث برگزار شد. در این جلسه که در سالن شهید محمدحسن قریب - عکاس ایسنا - برگزار شد، دکتر یونس شکرخواه سردبیر همشهری‌آنلاین درباره تعاریف مختلف این رشته، ارتباط آن با عکاسی هنری و روزنامه‌نگاری، مرام‌نامه‌ها و اخلاقیات عکاسی‌ خبری، ویژه‌گی‌های این نوع عکاسی و... با ذکر مثال، سخنانی را مطرح کرد.

مطلب زیر گزارش کامل ایسنا است از آن‌چه دکتر یونس شکرخواه در این کارگاه عنوان کرد.

فتوژورنالیسم چیست؟

سه تعریف رایج درباره فتوژورنالیسم وجود دارد:

1. هنری است که برای قصه‌گویی عکاسانه به کار گرفته می‌شود تا زندگی را مستند کند. پدیده‌ای جهانی است و به همه مربوط است و از محدودیت‌های زبانی و فرهنگی عبور می‌کند. فتوژورنالیسم ما را به عکس‌هایی ارجاع می‌دهد که یک داستان را بیان می‌کند؛ مثل عکس‌هایی که در رسانه‌های خبری می‌بینیم یا مجلات، گاه‌نامه‌ها یا هفته‌نامه‌ها. این عکس‌ها می‌تواند دربر گیرنده‌ی عکاسی مستند، عکاسی تبلیغاتی، عکاسی در صحنه، عکاسی ورزشی، زندگی جاری‌، علایق انسانی و به تصویر کشیدن شیوه معاصر و رایج زندگی باشد. اما نکته‌ی مهم در این بخش این است که در فتوژرنالیسم روایت عکس مقدم بر قضاوت است، یعنی باید عکس، دیگران را به قضاوت بکشد، پس لازم است به عکاسان خبری گفته شود: سعی نکنید قضاوت خود را به عکس القا کنید. در فتوژرنالیسم، عنوان یا مضمون مقدم بر عکس است و باید به  مخاطبان و بینندگان و کسانی که داوری می‌کنند کمک کند تا خودشان داستان یا ماجرا را کشف کنند.

2. ژورنالیسمی است که داستانی را از طریق تصاویر بیان می‌کند. می‌توان این‌طور برداشت کرد که در ذهن غربی‌ها، فتوژرنالیسم تک‌فریم نیست؛ به همین علت است که همیشه یک فیچر یا گزارش تصویری جداگانه دارند و یک تک فریم؛ که تک فریم در واقع اوج گزارش تصویری است.

3. تعریف آخری که از فتوژورنالیسم می‌توان عنوان کرد این است که بگوییم شکلی ویژه‌ از ژورنالیسم است که تصاویری را خلق می‌کند تا داستانی خبری را بازگو کند؛ هرچند معمولا این‌طور فهم می‌کنند که اصل بر تک‌فریم است، در حالی که اینطور نیست. در حالت عام‌تر هم به مطالب بسیار مهم و جدی که عکاسی شده است گفته می‌شود.

boat

رابطه‌ عکاس و خبرنگار:

رابطه‌ عکاس و خبرنگار از چه قرار است؟ این یک پرسشی کلیدی است که تکلیف آن باید در رسانه‌ها روشن شود. لازم است هم خبرنگار و هم فتوژورنالیست هر دو بدانند چگونه و با چه نقش‌هایی باید سروقت یک سوژه بروند. فرضا اگر هم عکاس و هم خبرنگار برای پوشش حادثه انفجار در یک فرودگاه در محل حاضر شوند، کدام یک کار خبری را و در چه وضعیتی انجام می‌دهند؟ آیا فتوژورنالیست می‌تواند به توصیه‌های خبرنگار گوش نکند و خودش از هرچه خواست عکاسی کند؟ آیا گزارش‌گر می‌تواند به نیازهای توصیفی عکسی که فتوژورنالیست می‌گیرد بی‌توجه باشد؟ آیا می‌شود عکس و عکس‌هایی را روی میز سردبیر گذاشت و گفت نمی‌دانیم چه شرح عکسی باید برایش نوشت و یا مثلا خبرنگار بگوید من اصلا آدم‌های این عکس را ندیدم و نمی‌دانم که هستند. اگر قرار باشد مثلا تیمی به لبنان برود، چه کسی باید لیدر کار باشد؟

پاسخ به این سئوالات فقط گوشه‌ای از جهان روزنامه‌نگاری و فتوژرنالسیم است. به نظر من فتوژرنالیسم در بستر ژورنالیسم قد کشیده و حالا تبدیل به یک پای ثابت و کار خبری مستقل شده است.

رویداد و خبر:

خبر (News) ساختار خاصی دارد و هر چه در سطح جامعه جاریست، الزاما خبر نیست، اما رویداد (Event) است.

هر رویدادی را نمی‌توان به خبر تبدیل کرد؛ مگر آنکه دارای ارزش خبری (News Values) باشد.

رویدادها در دنیای واقعی رخ می‌دهند و به محض اینکه به خاطر داشتن ارزش‌های خبری، از سوی روزنامه نگاران انتخاب می‌شوند و به دنیای رسانه‌ای انتقال می‌یابند به آنها خبر می‌گوییم.

پس رویدادها متعلق به دنیای واقعی و خبرها متعلق به دنیای رسانه‌ای هستند. بنابراین به یاد داشته باشید که رویدا و خبر دو پدیده مجزا هستند: رویداد (Event) و خبر (News).

به‌عنوان مثال، همین کارگاه آموزشی امروز ما یک رویداد (Event) است و زمانی می‌تواند به یک خبر (News) تبدیل شود که خود را به دنیای واقعی رسانه برساند و مثلا همین ایسنا آنرا تبدیل به خبر کند.

با این تفاصیل می‌توان گفت در دنیای واقعی n رویداد وجود دارد، ولی نمی‌توان n خبر تولید کرد؛ چرا؟

چون اولا همه‌ رویدادها دارای ارزش‌های خبری موردنظر روزنامه‌نگاران نیستند و علاوه بر این، هیچ رسانه‌ای به استثنای اینترنت نمی‌تواند همه‌ی رویدادها را – چه با ارزش و چه بدون ارزش های خبری – در خودش جا بدهد.

من همین مساله را به فتوژورنالیسم تعمیم می‌دهم، از بین صدها عکس شما فقط تعداد اندکی از فریم‌هایتان برای رسانه‌هایی که در آنها کار می‌کنید، کاربرد دارد و انتخاب آن هم با ملاک‌های مبتنی بر ارزش‌های خبری صورت می‌گیرد.

پس بنابراین، برای تبدیل شدن هر رویدادی به خبر محدودیت‌هایی وجود دارد.

volleyball

ارزش‌های خبری:

ارزش‌های خبری معیارهایی هستند در دست روزنامه‌نگاران برای تعیین رویداد‌هایی که باید به خبر تبدیل شود. اجاز بدهید همین جا تاکید کنم که تبدیل رویداد به خبر، امری ارادی نیست و وابسته به همین ارزش‌های خبری است.

در همین جا باید اضافه کنم که کار عکاس‌خبری تفاوتی با روزنامه‌نگار ندارد. عکاس هم باید از رویدادی عکس بگیرد که دارای ارزش‌خبری باشد.

برای نمونه لازم است چند مثال ذکر کنم:

در یکی از مسابقات فتوژورنالیسم سال 2005 عکس برنده اول، مربوط به یک مادر بود که فرزندش را در‌ آغوش داشت و فرزند دیگرش هم در کنارش بود، جایی آتش سوزی شده و کف‌های کپسول‌ها و تانکرهای آتش‌نشان‌ها در هوا پراکنده شده بود و عکس این‌گونه نشان می‌داد که مادر بچه‌ها را در پناه خود در امان نگاه داشته است.

عکس دوم لانگ شاتی بود با یک سرباز در میانه‌ کادر و پس‌زمینه‌ شات هم جمعیتی بر روی تپه‌.

عکس سوم هم یک کلوزآپ نصفه و نیمه بود از صورت یک کوهنورد در ارتفاعات، که قطرات عرق روی صورتش یخ زده بود.

چرا این عکس‌ها بین هزاران فریم عکس، برگزیده می‌شوند؟ فقط به یک دلیل مشترک:

چون مناسب‌ترین لحظه‌ ممکن انتخاب شده و در هر سه سوژه یک تلاش انسانی نهفته است.

به عبارت بهتر، هیات ژوری آن مسابقه معیار حضور عامل انسانی در سوژه‌ها را اصل گرفته بود و من اینجا کاری به درست و غلط بودن انتخاب‌ها ندارم و نکته‌ام این است که فلسفه و علم فتوژورنالیسم در دنیای ارتباطات گونه به گونه و ژانر به ژانر تعریف شده و مورد استفاده قرار می‌گیرد؛ اما ما در ایران نه تنها در این زمینه با فقر ادبیات مواجه هستیم، بلکه در دنیای حرفه‌ای هم با موارد مبهم فراوانی سروکار داریم و این وظیفه نهادهای آموزشی و صنفی و رسانه‌ای است که این کمبودها را هر چه سریعتر رفع کنند؛ این کمبودها و ابهامات را باید طبقه‌بندی کرد و برایشان راه حل یافت و با شناختی که از فضای حرفه‌ای فتوژورنالیسم در ایران دارم؛ با توان اکادمیک و تجارب حرفه‌ای موجود می‌توان به حل این مسائل همت گماشت و باید برایش برنامه‌ریزی کرد.

اجازه بدهید در مورد یکی از مسائل مبتلا به اخلاق حرفه‌ای جهانی این بحث مثالی بزنم. چند وقت پیش یکی از دوستان برای من ایمیلی زده بود که در قالب طنز حاکی از همین سئوال اخلاقی فتوژورنالیسم بود، در آن ایمیل که به زبان انگلیسی بود و احتمالا بین فتوژورنالیست‌های دنیا رد وبدل شده بود، آمده بود که اگر جرج بوش در یک رودخانه پرتلاطم افتاده باشد و در حال غرق شدن دست و پا بزند، شما چه می‌کنید؟

و بعد به اندازه دو سه پاراگراف جای خالی گذاشته بود تا خواننده ایمیل پاسخ را نبیند.

پاسخ از دید یک فتوژورنالیست، لابد باید یکی از این دو گزینه باشد: عکس بگیرد یا دوربین را بیندازد و نجاتش دهد‌؟

ولی در آخر سر در این ایمیل به جای دو گزینه فوق؛ این پرسش آمده بود: سیاه و سفید می‌گیرید یا رنگی!؟

مضمون این‌ ایمیل شوخی بود، اما درواقع اشاره‌ای است به همان پرسش و بحث‌ بزرگ قدیمی.

حتما شنیده‌اید که بعضی‌ها در اشاره به عکس معروف شلیک پلیس سایگونی به سر آن ویت‌کنگ می‌گویند کاش عکاس با دوربینش روی دست او می‌کوبید تا شلیک به خطا برود و به سر آن فرد اصابت نکند.

برگردم به بحث ارزش‌های خبری:

اولین ارزش خبری دربرگیری (Impact) است: اگر رویدادd به جمع زیادی مربوط باشد، ارزش خبری دربگیری دارد و باید آن‌را انتخاب کرد و تبدیل به خبر کرد و از آن عکس گرفت.

مثلا اگر برق یک منطقه از شهر برود مهم نیست، ولی اگر برق کل شهر قطع شود، ارزش خبری دارد؛ مثل قطعی برق تارخی نیویورک. یا مثلا دربرگیری سقوط یک هواپیما بیشتر از تصادف دو اتومبیل است زیرا تعداد تلفات هواپیما بیشتراست.

دومین بحث در ارزش خبری کشمکش (Conflict) است. یکی از عکس‌های مشهور دنیا، افتادن رونالد ریگان از پله‌های هواپیما و زمین خوردن او بود؛ اهمیت عکس در این بود که کشمکش دارد، یک رئیس جمهور موقع بالا رفتن از هواپیما نباید زمین بخورد.

کشمکش انسان با انسان، فرد با گروه، گروه با گروه، جنگ‌، انسان با طبیعت مثل همان عکس کوهنورد از نمونه مثال‌های این بحث است.

نکته‌ی سوم در بحث ارزش‌ خبری، شهرت (Prominency) است. شهرت به طریقی با دربرگیری در ارتباط است. افراد مشهور بیشتر مورد عکاسی قرار می گیرند و خبرهای بیشتری هم درباره شان به چاپ می رسد

چهارمین بحث در این زمینه ارزش خبری مجاورت است که هم معنای جغرافیایی دارد و هم معنای معنوی.

مثلا بوسنی هرزگوین از نظر جغرافیایی به ما نزدیک نیست، ولی برای ما معنا دارد، چون هم کیش هستیم؛ یا مثلا موضوعات خبری نظیر فلسطین. موضوع افغانستان و عراق و خلیج‌فارس از این لحاظ برای روزنامه نگاران ایرانی حائز اهمیت است، هرچند روزنامه نگاران ایرانی متاسفانه خودشان در این رویدادها حضور ندارند و عکس‌های آن‌ها را از AP یا از AFP و سایر آژانس های عکس می‌گیرند. در خبر هم همین طور است، مثلا تحلیل سیاسی تاجیکستان را از روتیرزو آسوشیتد پرس می‌گیرند. شاید دلیلش این باشد که روزنامه‌نگاران و فتوژورنالیست‌های ایرانی خیلی مواقع از این ارزش مجاورت غافل می‌شوند.

بحث دیگر در ارزش خبری، تازگی (Timeliness) است. این یکی از بی‌رحمانه‌ترین فاکتور‌های عکاسی خبری و خبرنگاری در دنیاست. تازگی یعنی هرچه کوتاه بودن زمان وقوع رویداد تا زمان انتشار آن؛ که هرچه این زمان کوتاه‌تر باشد، عکاس و خبرنگاربرنده‌تر خواهند بود و به‌عبارت بهتر، خبرشان و یا عکسشان برای مخاطبان تازه تر خواهد بود.

بحث فراوانی تعداد و مقدار هم یک ارزش خبری دیگر است که می توانید آن‌را همان دربرگیری یا فراگیری قلمداد کنید و به عبارت بهتر، هرچه عدد و رقم در هر رویدادی بالاتر باشد، به جمع بیشتری از مخاطبان مربوط می شود؛ مثلا یک مسابقه ورزشی با صد هزار بیننده طرف توجه بیشتری قرار می گیرد نسبت به یک مسابقه با هزار بیننده.

فتوژورنالیست‌ها باید این ارزش‌های خبری را کاملا بشناسند و کتاب‌های منتشرشده در حوزه‌ خبر را بخوانند. عکاس خبری اگر کار خودش را بلد باشد، همیشه به دنبال این هفت ارزش خبری است؛ ولی اگر کاملا حرفه‌یی باشد، هیچ وقت به این ارزش‌های خبری به صورت منفرد و جداگانه نگاه نمی‌کند. ارزش‌های خبری کلیتی است که قابل جدا شدن نیست و در هر رویدادی می تواند ترکیبی از این ارزش‌ها با شدت و ضعف وجود داشته باشد. مثلا عکس برنده طاهرکناره در ورلد‌پرس‌فتو از زلزله‌ی بم که پدری دو فرزندش را در آغوش دارد، شهرت ندارد، اما کشمکش دارد، استثناء دارد.

به نظر من یکی از پایه‌های اصلی عکاسی و عکاسی خبری این است که اگر فتوگرافر و فتوژورنالیست ادبیات رشته‌ خودشان را نشناسند، ارتباط گران موفقی نخواهند شد و ادبیات این رشته، تاحدود زیادی همان ادبیات روزنامه‌نگاری است؛ البته بحث‌های نشانه شناسی و ارتباطات را هم نمی‌توان نادیده گرفت. به گمان من حتما باید جنبه‌هایی ازعناصر خبری و ارزش‌های خبری باید در عکس های خبری باشند تا به عکس ها اهمیت و ارزش بدهند

india

عناصر خبری:

عناصر خبری اسکلت یک رویداد را می سازند، ولی ارزش های خبری به رویداد قدر و قیمت می دهند. در مورد عناصر خبری باید بگویم که یعنی اینکه چه چیزی رخ داده (What) و ماجرا چیست؟ کجا (Where) این رویداد رخ داده است؟ چه وقت و کی (When) این اتفاق افتاده است؟ و یا چه کسی یا کسانی و یا چه نهادهایی (Who) مسبب آن بوده اند؟ چرا (Why) یک رویداد رخ داده - که دارای اهمیت تحلیلی است - و چطور(How) رخ داده است که دارای اهمیت تصویری است.

این‌ها عناصری هستند که در خبر لازم است وجود داشته باشند؛ اما در عکس خبری چطور؟ آیا می‌توان به این عناصر در عکس پاسخ داد؟

در عکس‌های خبری معروفی که از رویدادهای سومالی گرفته شده بود و در آن کشاندن جنازه‌ی خلبان آمریکایی در خیابان‌ها توسط مردم گرفته شده بود به‌ همه‌این عناصر پرداخته شده بود. اسم عکاس را در ذهن ندارم، ولی معروف شده بود به مرد نامرئی.

در این‌جا لازم است دوباره یادآور شوم که ارزش‌های خبری مربوط به انتخاب‌سوژه است، ولی عناصر خبری برای ارایه‌ سوژه هستند. و باز یادآوری کنم در هیچ جای دنیا تامل تعمدی عکاس روی سوژه پذیرفتنی نیست، هرچند در ایران به شدت رایج است.

مرام‌نامه‌های عکاسی خبری:

تاکید می‌کنم طبق مرام‌نامه‌های معتبر بین‌المللی وظیفه عکاس روایت است نه گزارشگری القایی.  من درسال 74 کتاب‌ "خبر" را نوشتم با پیوستی که آن‌را دوست دارم. آن پیوست اصول بین‌المللی اخلاق‌حرفه‌ای در روزنامه‌نگاری است. متاسفانه هنوز در ایران مرام‌نامه‌های اخلاقی نداریم. نه دیده‌ایم و نه بلدیم. بعضی موارد وجود دارد که از نظر خبری در دنیا ممنوع است؛ ولی در ایران کاملا رایج است.

علاوه بر این، به غیر از مرام‌نامه‌‌های جهانی اکثر روزنامه‌های مطرح دنیا هم مرام‌نامه‌ها و اصول اخلاقی مخصوص خودشان را دارند که درواقع حکم رمز‌های رفتاری و راهبردی را برای آنها دارد. در این مقررات خیلی چیزها یادآوری می‌شود؛ مثلا در مرامنامه شیکاگو تریبیون حتی ذکر شده است که یک روزنامه‌نگار نمی‌تواند برای یک روزنامه‌ی دیگر شرح عکس بنویسد.

در این موارد اخلاقی عکس گرفتن از حریم شخصی افراد ممنوع است و نمی‌توان مثلا از مادری که در سوگ از دست دادن عزیزش نشسته یا می‌گرید، عکاسی کرد؛ مگر این‌که خواسته‌ای عمومی باشد؛ اما در ایران این کار انجام می شود. یا مثلا شما به خوبی می دانید که وقتی یک فریم عکس را از پایین از یک سوژه بگیرید، او را با اقتدار به نمایش در می‌آورید، ولی وقتی این فریم را از روبه‌رو و در ارتفاع برابر با سوژه بگیرید، سوژه مورد نظر شما مثل دیگران به نظر می‌رسد، اما اگر از یکجای بلند عکس را بگیرید، سوژه کوچک به نظر می‌رسد.

مرام‌نامه می‌گوید که سعی کن در عکاسی، مضمون و عنوان، مقدم برعکس و عکاسی باشد و در واقع فتوژورنالیست باید با عکسش کمک کند به بینندگان و مخاطبان تا داستان را خودشان کشف کنند و خودشان قاضیان صحنه شوند.

بقیه ماجرا هم به اخلاقیاتی برمی‌گردد که مربوط به انجمن معروف NPPA انجمن عکاسان سراسری است.

برخی توصیه های NPPA از این قرار است:

1 - دقیق و جامع باش؛ در بازنمود سوژه‌ها، دخل و تصرف نکن و براساس میل خودت نساز.

2 - اجازه نده فرصت‌های عکاسی، در کار شما دخل و تصرف کنند؛ یعنی کسی نباید به شما بگوید من فلان کار را انجام می‌دهم و تو عکس بگیر.

3 - مهم‌ترین اصل این است که رویداد را کامل ارایه کنید و فرامتن، یا بافت حاکم بر فضای عکاسی را در منتقل کنید. از کلیشه‌ها‌ پرهیز کند؛ مثل یک سری کلیشه‌های عکاسی، مثل غلبه‌ی ترس‌، غلبه‌ی خشونت، اینها درست نیست به خصوص اصرار عجیب بر غیرعادی عکاسی کردن نوعی دخل و تصرف است. چه کسی گفته است که انتخاب غیرعادی‌ترین زاویه ها بهترین نوع عکاسی است؟

حتی اگر این قاعده عجیب را پذیرفته اید، لااقل استریوتایپ های دیگران را نکنید و از کلیشه‌ها پرهیز کنید. کلیشه‌سازی نکته‌ی مهمی است و تنها زاویه‌ی دید نیست. آیا حق داریم در صحرای غربی عکاسی کنیم و فقط با چریک‌های پولسیاریو عکاسی کنیم، این حق را نداریم. آیا اگر به جبهه‌ی جنگ رفتیم، فقط طرف قربانی را باید عکاسی کنیم، یا طرف دیگر را هم باید عکاسی کرد؟ اخلاق حرفه‌یی می‌گوید از این‌که فقط با افراد و گروه‌های خاص در عکاسی سروکار داشته باشید، شدیدا بپرهیزید. درواقع خودتان را اسیر نگاه گروه یا شخص نکند تا او به شما بگوید که از کجا عکاسی کنید. کاری که بسیاری از شما انجام می دهیم.

4 – اخلاق حرفه‌یی می‌گوید خودت را به رسمیت بشناس و از جانبداری و تعصبات شخصی در عکاسی بپرهیز. اگر شما از یک سوژه‌ خوشتان نمی‌آید این را به مخاطبان القاء نکنید. سخت است؛ ولی باید بپرهیزید.

5 - با همه سوژه‌ها با احترام و شان انسانی رفتار کنید. ملاحظه‌ی ویژه‌ای نسبت به سوژه‌های آسیب‌پذیر به خرج دهید. منظور از آسیب‌پذیری تنها جنبه فیزیکی آن نیست. شاید کسی جهالت خود را در جلوی دوربینتان به نمایش درآورد؛ اصرار نداشته باشید تا آن را طعمه قلمداد کنید. پس نسبت به سوژه‌ها ملاحظه‌ی ویژه‌ای به خرج دهید و نسبت به قربانیان جرائم و یا تراژدی‌ها مهربان باشید. یعنی رحمِ خودتان را نسبت به قربانیان تراژدی فراموش نکنید و از همه مهم تر، تنها زمانی حریم شخصی را افشا کنید که عموم مردم نیاز به این کار دارند و ضرورت دیدن این صحنه قابل دفاع باشد.

6 - ‌وقتی از سوژه‌ای عکاسی می‌کنید، عمدا به سوژه کمک نکنید و عمدا تغییراتی را به صحنه اتفاق اعمال نکنید. به دیگر زبان، هیچ نوع از نفوذتان را بر روی رویداد اعمال نکنید. و این یعنی عدم مداخله عکاس در واقعیت.

7 - نکته مهم بعدی ادیت عکس است. در ادیت، باید تمامیت عکس حفظ شود؛ یعنی شاید در یک جایی لازم باشد کراپ کنید، اما باید توجه کنید که کراپ کردن، بر تمامیت عکس اثر می‌گذارد یا نه؟‌

ادیت عکس باید طوری صورت گیرد که به تمامیت عکس‌ها آسیبی نزند و به محتوا و فضای حاکم بر عکس را هم آسیبی وارد نکند. به هیچ وجه در عکس دست کاری نکنید. چیزی را به عکس اضافه نکنید و سندیت آن را تغییر ندهید و به عبارت بهتر، آن‌را مخدوش نکنید؛ چون بینندگان را گمراه می‌کند و سوژه را خدشه‌دار.

8 - به هیچ منبعی پول نپردازید؛ چه به منبع و چه به سوژه. یا به صورت مادی پاسخ لطفشان را ندهید. حتی در ازای اطلاعاتی که به شما می‌دهند و یا مشارکتی که برای رسیدن به سوژه انجام می‌دهند.

9 - کادویی را نپذیرید، لطفی را نپذیرید. غرامت را هم نپذیرید. از کسانی که ممکن است در پوشش خبری و عکاسی ما اثر بگذارند، هیچ چیزی نپذیرید.

10 - هیچ وقت عمدا در مسیر روزنامه‌نگار دیگری سابوتاژ و خرابکاری نکنید. رقابت باید منصفانه باشد و ایده‌آل این است که فتوژورنالیست تلاش کند برای دفاع از حق دسترسی برای همه همکارانش.

نکات مهم :

نکته اول:  یکی از نکات مبتلابه عکاسی خبری تحولات تکنولوژیک در ابزارهای عکاسی است. موبایل‌هایی که با دقت 5 مگاپیکسل عکاسی می‌کنند یا دوربین‌های فول اتوماتی که امروز در بازار وجود دارند، چه تاثیراتی بر عکاسی می‌گذارند؟ این‌ها چه تاثیری بر مرزهای موجود میان عکاسان آماتور و حرفه‌یی می‌گذارند؟

امسال یکی از بی‌رونق‌ترین دوره‌های عکاسی‌های در مسابقات المپیک زمستانی ایتالیا بود، چرا؟ چون موبایل به دست‌ها، دوربین به دست‌ها و به طور کلی آماتور‌ها و بلاگرها پیش از آن‌که عکاسان حرفه‌یی بخواهند از پیست‌ها و کوه‌ها پایین بیایند، عکس‌ها را برده و لود هم کرده بودند آماتورها امسال حتی به آژانس‌ها هم ضربه زدند. پس به عنوان فتوژورنالیست باید تحولات تکنولوژیک در ابزارهای عکاسی را و تاثیرات آنها را بر کارتان تعقیب کنید.

نکته دوم: نکته مهم دیگری که می خواهم به آن اشاره کنم بحثی است که به عکس و تکنولوژی کاری ندارد و آن فرامتن عکاسی است. در عکاسی خبری باید به فرامتن عکس جداگانه نگاه کنیم. الزاما بهترین عکاس آن نیست که به یک آژانس خارجی بپیوندند؛ هرچند در تفکر ایرانی این است که اگر کسی عضو فلان آژانس شده پس عکاس خوبی است. پرسش من این است که آیا اگر کسی جزو یک آژانس بین المللی عکاسی شده است، الزاما عکاسی‌اش هم ارزشمند شده است؟ خیلی از عکاسانی که به آژانس ها می پیوندد به تدریج و گاه ناخواسته به کادربندی‌هایی کشیده می شوند که آژانس آنها را می خواهد. به عبارت دیگر در نظر گرفتن فرامتن عکس یعنی این‌که مخاطبان را به نگاه مورد نظر آژانس ها نفروشیم. مگر می‌شود برای مثلا یک آژانس آمریکایی عکس کارکرد و برایش عکس های نظامیان آمریکایی کشته‌ شده در جنگ عراق را فرستاد؟ شما همگی عکاس هستید، آیا حتی یک فریم عکس از یک نظامی آمریکایی کشته‌ شده در سال‌های جنگ عراق را دیده اید، یا در جریان اشغال کویت را، مگر از کشته‌های آمریکایی عکسی در دنیا گرفته نشده است؟ چرا حتما گرفته شده اما مخابره نمی شود

نکته سوم: فعال باشید مثل یک دانشجوی روانشناسی، جامعه شناسی. مگر می شود کسی فتوژورنالیست باشد؛ ولی کتاب روانشناسی و جامعه شناسی نخواند.

باورش سخت است که بدون مطالعه‌ در این حوزه‌ها، از عکس چیزی بیرون بیاید. در این صورت قول می‌دهم که اگر دوربین را بیندازید و صبح بروید و بعداز ظهر بیایید، اتفاقی رخ نمی‌دهد. باید مثل یک دانشجوی رشته سیاست و هنر و غیره اطلاعات کسب کنید. روانشناسی، جامعه‌شناسی، سیاست و هنر تعمدی است، چون یکی از جنبه‌های عمومیدر عکاسی خبری است و یکی از جنبه‌های پرکشمکش پشت صحنه است. لازم است بدانید با چه منظوری یک گفت‌وگو انجام می شود. مساله مهم دیگر بعد هنری قضیه است. به صرف این‌که من دوربین در دست گرفتم، عکاس نمی‌شوم. ولی در یک لحظه می‌توانم عکاس را جابگذارم؛ اگر این جنبه‌هایی که گفتم را در زندگی حرفه ‌یی رعایت کنید. پس تا می‌توانید تلاش کنید تا به بینش منحصر به فرد دست یابید. آن لحظه است که همه متوجه می‌شوند که چه کسی عکس را گرفته است، چون ویژن (vision) آدم‌ها متفاوت است.

نکته چهارم: سعی کنید با تلاش سیری ناپذیری رویداد‌های جاری را تعقیب کنید. حتی رسانه‌های بصری همزمان را. پس تعقیب رویداد‌ها و دیدن مداوم رسانه‌های بصری الزامی است.

نکته پنجم: عکاس خبری لازم است از درگیر شدن با سیاست، یا جنبش‌های مدنی و تجارب دیگران پرهیز کند. چرا؟ برای اینکه نباید در واقع اسیر قالب های فکری و یا استریوتایپ های گروه ها یا افراد شود؛ یا این‌که به اشتغالی تن ندهید که منجر به سازش شما در رفتارهای حرفه ای شود، یا به شما قیافه‌ی سازش بدهد؛ چون شما روزنامه‌نگار مستقل هستید.

نکته ششم: تکرار یک بحث جدی است؛ و آن این که تمام تلاشتان را به کار ببرید که غیرمهاجم باشید. در مواجهه با سوژه‌ها فروتن باشید و خلوت شخصی کسی را به هوای عکاسی حرفه ای بر باد ندهید.

نکته هفتم: سعی کنید که احترام بگذارید به تمامیت لحظه‌ی عکاسی (عدم مداخله درصحنه) و احترام بگذارید به یک‌پارچگی لحظه‌ی عکاسان دیگر.

نکته هشتم: تلاش کنید تا با ارائه‌ی نمونه‌های شخصی و مثال‌زدنی، روحیه و استاندارد‌های بالای یک عکاس با اخلاق و یک فتوژورنالیست را حفظ کنید. سعی کنید وقتی با شرایط متفاوت و نا آشنا مواجه شدید که در آن انتخاب اقدام درست؛ نامشخص و گنگ است، با کسانی مشورت کنید که در زندگی‌شان استاندارد‌های بالای حرفه‌ای را به نمایش گذاشته اند؛ یعنی کسانی که قدیمی‌تر و کارکشته تر از خودتان باشند، می خواهم بگویم که وقتی فرضا 20 فریم گرفتید فکر نکنید می‌توانیید جایگاه عکاسی را که قدیمتر است به آسانی بگیرید. نه، او دارای تجاربی است که شما به راحتی آنها را به دست نخواهید آورد.

دوشنبه 30/8/1390 - 18:47
آموزش و تحقيقات

مقاله البته کمی طولانی
 

در تعریف مقاله مطبوعاتی گفته‌اند: «نگارش و توسعه عقیده و کفر و نظر با استفاده از موضوع خبری و بهره‌گیری از روش‌های صحیح نویسندگی، با رعایت نظمی منطقی و ایجاز، مقاله مطبوعاتی است.
از ویژگی‌های مقاله‌های مطبوعاتی، نخست اخباری بودن و سپس ایجاز وکوتاهی آنهاست. مقاله‌های مطبوعاتی باید برای عموم مردم جذاب باشد پیدایش مقاله‌نویسی در مطبوعات به زمان ظهور رادیو و تلویزیون و توسعه اطلاع‌رسانی توسط این رسانه‌ها برمی‌گردد. در این زمان روزنامه‌ها مجبور بودند در مقابل این رسانه‌های فراگیر ـ که در کمترین زمان به نقل اخبار می‌پرداختند ـ به سمت کارکردهای دیگر خود یعنی نقد و نظر درباره اخبار بروند

انواع مقاله‌های مطبوعاتی
هر چند می‌توان مقاله‌های مطبوعاتی را براساس موضوع و سوژه مثل «سیاسی»، «اقتصادی»، «فرهنگی» و ... تقسیم‌بندی کرد اما هدف از تقسیم‌بندی به شکل زیر آشنایی شما با تفاوت تکنیکی موجود در هر یک از انواع مقاله‌ها می‌باشد.
اصولاً مقاله‌های مطبوعاتی به سه دسته کلی - مقاله‌های ساده خبری- مقاله‌های تخیلی، داستانی و وصفی- مقاله‌های علمی، تحقیقی تقسیم می‌شوند که هر کدام شامل زیرمجموعه‌های دیگری می‌باشند.
مقاله‌های ساده خبری
1ـ سرمقاله (Editorial): مقاله‌ای که در نشریات معمولاً جای ثابتی دارد و محتوای آن درباره یک موضوع یا رویداد خبری یا غیرخبری است. سرمقاله نظر و دیدگاه گردانندگان نشریه درباره موضوعی خاص است و برای نشریه دارای بار حقوقی بوده و ایجاد مسؤولیت می‌کند.برای مثال نگاه کنید به سرمقاله مجله شاهد نوجوان درباره ماه رمضان. نخستین سرمقاله باید دلایل انتشار، هدف از انتشارها مخاطبین نشریه و مثل آن را توضیح دهد.
2ـ یادداشت (opinion): از فراگیرترین مقاله‌های کوتاه مطبوعاتی هستند که معمولاً جای ثابتی ندارند مگر به طور مستمر نوشته شوند. نشر این گونه مقاله‌ها متنوع است و از نظر حجم، معمولاً در حد یک ستون روزنامه است. این گونه مقاله‌ها با عناوین مختلف دیدگاه، نظر، نگاه، یادداشت روز و … به چاپ می‌رسد و صرفاً نظر نویسنده را بیان می‌کند. دو کلمه حرف حساب گل‌آقا در روزنامه اطلاعات یک نمونه از یادادشت است.
3ـ تفسیر و اظهارنظر (commentory): گزارش اخبار و وقایع، همراه با ارایه عقیده و نظر نویسنده، تفسیر نامیده می‌شود. نویسنده در تفسیر، به عنصر «چرا» در خبر پاسخ می‌دهد. حال ممکن است این رویداد خبری اتفاق افتاده باشد یا در آینده رخ دهد. هر چند در عرف مطبوعات تفسیر فقط رویدادهای سیاسی را در برمی‌گیرد اما در واقع قلمرو تفسیر تمام رویدادهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را در بر می‌گیرد.اصولاً مفسر هیچگاه حکم قطعی صادر نمی‌کند.
4ـ تحلیل و تشریع (interpretxtion): تحلیل، مقاله‌ای است که نویسنده در آن می‌کوشد تا علل و چگونگی وقوع اخبار و رویدادها را بدون اینکه نظر شخصی خود را مداخله دهد، شرح و بیان کند و به عناصر خبری «چرا» و «چگونه» توأمان پاسخ دهد تحلیل‌گر باید اطلاعات خبری را طوری مثل حلقه زنجیر به هم پیوند دهد که خواننده در لابه‌لای تحلیل او با هیچ گسستگی و ابهامی برخورد نکند.نگاه کنید به مقاله چرامطبوعات کودک ونوجوان در جذب مخاطب ناتوانند.
5ـ نقد مطبوعاتی: نقد مطبوعاتی، ارزیابی و قضاوت درباره یک رویداد خبری، هنری، ادبی، سیاسی و فرهنگی است که به منظور بررسی نکات مثبت و منفی آن رویداد صورت می‌گیرد. نقد مطبوعاتی پیچیدگی‌ها، دشواری‌ها و روش‌های علمی نقد ادبی را ندارد چرا که مخاطبان آن عموم جامعه هستند. تفاوت نقد مطبوعاتی با نقد ادبی در موجز، توصیفی و اخباری بودن آن است. انواع نقد مطبوعاتی عبارت است از:
الف ـ نقد فیلم: که در واقع ارزیابی فیلم است و منتقد کسی است که با تکیه بر هوش، تجربه، احساس و دانش می‌کوشد محاسن و معایب یک اثر هنری (فیلم) را ارزیابی کند. دو نوع روش برای نقد فیلم وجود دارد، در روش برون‌نگر منتقد، فیلم را به عنوان یک پدیده جامعه‌شناسی مورد توجه قرار دهد. اما در روش درون‌نگر، منتقد به ارزیابی، قضاوت و تفسیر جنبه‌های هنری فیلم می‌پردازد.
ب ـ نقد نمایشی: نقد نمایشی یا به صورت نقد عوامل باطنی و تفکر نمایش است و یا به صورت نقد عوامل ظاهری مثل بازیگر، صحنه و ... بیان می‌شود.
ج ـ نقد شعر: شعر گویای یک تفکر و پیام است که نباید ترکیب کلمات، صور خیال، ریتم واژه‌سازی و ... از چشم منتقد دور بماند.
د ـ نقد کتاب: در نقد کتاب، علاوه بر پیام و تفکرات اجتماعی پدیدآورنده آن، عوامل خاص اثر نیز مورد توجه قرار می‌گیرد.
مقاله‌های وصفی، تخیلی و داستانی
این مقاله‌ها از ذهن نویسنده مایه می‌گیرند اما خیال‌پردازی در آن جایی ندارد بلکه این تخیل مُجاز است که بارز می‌باشد. تخیلی که خواننده می‌تواند آن را حل کند، ویژگی‌های اینگونه مقاله‌ها عبارتند از:
تصویرسازی: تصویرسازی در این مقاله‌ها در بالاترین حد خود ارایه می‌شود
قریحه نویسندگی و داستان‌نویسی: نویسنده این گونه مقاله‌ها به سوژه‌های خبری از زاویه داستان می‌نگرند و فاعلان رویداد را چون نقش‌های داستان ترسیم می‌کنند.
تخیل مُجاز: خیال‌پردازی تا جایی مجاز است که خواننده بتواند با آن ارتباط برقرار کند تخیل بزرگ و غیرقابل درک در این مقالات جایی ندارد. تخیلی مُجاز آن است که اتفاق نیفتاده باشد اما امکان بروز آن وجود داشته باشد.
طرح داستان‌گونه: هر چند این مقاله‌ها اغلب ابعاد و ویژگی‌های فنی داستان را دارند اما ارتباط مستقیم آنها با خبر و نیز ایجاز باعث تفکیک آنها از داستان کوتاه می‌شود.
مقاله‌های وصفی و داستانی اغلب به منظور جذب مخاطب بیشتر، جذب مخاطبان کودک و نوجوان، مبارزه با سانسور، پوشاندن ضعف استدلال با تصویرسازی (سانسور یا ضعف مقاله‌نویسی) به کار می‌روند.
مقاله‌های تحقیقی و علمی
مقاله‌های علمی، تحقیقی، آماری و آموزشی مقاله‌هایی هستند که برپایه تحقیق و آمار پیرامون مسایل علمی و تخصصی نوشته می‌شوند و بیشتر در نشریات تخصصی چاپ می‌گردند. این مقاله‌ها دارای زبانی علمی و تخصصی هستند که درک آنها را برای مردم عادی سخت باشد.

شیوه نگارش مقاله
ارایه پیام در مقاله، در نظر گرفتن سلیقه و خواست خواننده، انتخاب درست نشریه با توجه به موضوع و سرانجام اینکه در کجا و برای چه کسانی می‌نویسیم از مواردی است که یک مقاله‌نویس مبتدی باید بیشتر مورد توجه قرار دهد. نکته اساسی در مقاله‌نویسی این است که مقاله خواه دارای سوژه واقعی و خواه دارای سوژه تخیلی، بایستی حاوی پیام که همان عقیده شخص نویسنده درباره موضوع است باشد.
کارشناسان روزنامه‌نگاری هشت مرحله را برای نوشتن یک مقاله ترسیم کرده‌اند که این مراحل به ترتیب عبارتند
1ـ موضوع‌یابی :مقاله بدون موضوع و سوژه معنا و مفهومی ندارد یک مقاله‌نویس حرفه‌ای با استفاده از خاطرات و تجربه‌های شخصی خود و دیگران، بهره‌گیری از نشریات، اخبار رادیو و تلویزیون و حتی آگهی‌های تبلیغاتی، می‌تواند به موضوع‌های بکر وجذابی دست یابد. برای مثال گفت‌وگو با یک راننده تاکسی که خاطره‌ای کوتاه روایت می‌کند یا حتی برخی آگهی‌های تبلیغاتی می‌تواند موضوع جالبی را برای خبرنگار ترسیم نماید.
2ـ انواع موضوع ا:صولاً هر مقاله‌نویس گرد سوژه‌هایی می‌چرخد که با نثر و روحیات وی سازگار باشد. هر چند سوژه‌ها را براساس سرویس‌های یک نشریه می‌توان به سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و ... تقسیم کرد اما برای تازه‌کاران تقسیمات دیگری شامل سه تقسیم زیر راهگشا خواهد بود.
الف) موضوع‌های عینی و کلی: این موضوع‌ها شامل تمام سوژه‌های سیاسی، اقتصادی، هنری و فرهنگی است که اکثر افراد جامعه با آنها ارتباط دارند مثل ترافیک.
ب) موضوع ذهنی و مبهم: شامل موضوع‌هایی هستند که مادی و ملموس نیستند و هر کس برداشت خاصی از آنها دارد مثل شهامت، حسادت و ... .
ج) طراحی یک شخصیت: برخی اوقات موضوع یک مقاله حول محور شخصیت یک فرد مثلاً یک ورزشکار دور می‌زند.
3ـ ارزیابی موضوع مقاله: قبل از نوشتن یک مقاله باید سوژه آن را به درستی ارزیابی کرد و نحوه تأثیرگذاری، جالب بودن و میزان علاقه مخاطبان را مورد توجه قرار داد. اگر تصور می‌کنید مقاله شما با اقبال عمومی خوانندگان مواجه نخواهد شد آن را ننویسید. در حقیقت اگر فکر می‌کنید حرفی برای گفتن و پیامی برای رساندن ندارید هیچگاه دست به قلم نبرید. اصولاً تهیه مقاله، زمانی مشکل می‌شود که مطلب زیادی برای گفتن وجود نداشته باشد.
4- تهیه طرح کلی مقاله: از نظر من شباهت‌های بسیار زیادی بین داستان‌نویسی و مقاله‌نویسی وجود دارد. به همین دلیل قبل از هر چیز بهتر است به شیوه آموزش داستان‌نویسی اشاره مختصری داشته باشم.
شیوه داستان‌نویسی
الف ـ موضوع: ابتدا باید موضوع داستان روشن شود. موضوع می‌تواند با توجه به محیط اطراف و خاطرات پیدا شود. موضوع بر خلاف «پیام» در پی رد یا اثبات عقیده یا نظری نیست.
ب ـ پیام: پس از انتخاب موضوع باید نظر نویسنده درباره آن روشن شود. نظر نویسنده درباره موضوع داستان را پیام می‌گویند که تمام اجزا و عناصر داستان باید در خدمت این پیام باشد.
ج ـ طرح: طرح، کلیت و چارچوب اصلی داستان است که باید قبل از نوشتن داستان آماده شود. در طرح باید نقطه شروع، بدنه و پایان قصه کاملاً روشن و واضح باشد. همچنین در طرح باید هر عمل و حادثه‌ای، علتی کاملاً روشن و منطقی داشته باشد و در آن شخصیت اصلی، حادثه اصلی، زمان و مکان داستان مشخص شود.
د ـ اسم داستان: اسم داستان باید جذاب و خوش‌آهنگ باشد اما طرح داستان را فاش نسازد.
هـ ـ پرداخت داستان:
1ـ پرداخت شخصیت در داستان:
شخصیت‌پردازی باید شامل پرداخت به خصوصیات ظاهری و اخلاقی باشد که از طریق مستقیم (مثلاً توسط یکی از شخصیت‌ها و یا نویسنده) و یا غیرمستقیم (جدال و گفت‌وگو) انجام شود.
2ـ پرداخت زمان در داستان: زمان در داستان فقط لحظاتی ذکر می‌شود که حوادث خاصی در آن زمان اتفاق افتاده باشد.
3ـ تعریف داستان: تعریف داستان به دو شیوه اول شخص و سوم شخص است.

شیوه مقاله‌نویسی
همانند داستان‌نویسی شما باید یک طرح کلی و خلاصه شده از مقاله را آماده نمایید که در آن شروع مقاله، متن مقاله و انتهای آن مشخص باشد. در طرح کلی مقاله انتخاب نکات مهم و نیز تهیه فهرستی از آنچه می‌خواهید بنویسید یکی از اصول است.
5ـ نام مقاله :هر چند احتمال دارد نام مقاله بارها تغییر کند اما انتخاب نام مقاله در ابتدا و قبل از نوشتن، شما را در نگارش مقاله یاری می‌دهد. نام مقاله بایستی در برگیرنده پیام آن مقاله باشد اما طوری که استنتاج و نظر نویسنده را درباره موضوع، فاش نکند.
6ـ جمع‌آوری اطلاعات :ذکر آمار و اطلاعات مستند به مقاله شما غنای بیشتری خواهد بخشید. مخصوصاً اگر قصد نوشتن یک مقاله تحقیقی یا علمی را داشته باشید.
اصولاً یکی از رموز موفقیت یک روزنامه‌نگار داشتن آرشیوی شخصی از تمام موضوعات مورد علاقه است آمارها، بریده جراید، کتاب‌های علمی، بروشورهای تبلیغاتی و ... همه و همه می‌توانند روزی عصای دست یک مقاله‌نویس حرفه‌ای گردند.برای مثال اگر می‌خواهید مقاله‌ای درباره وضعیت مطبوعات در ایران بنویسید می‌باید حداقل تعداد نشریات و شمارگان چاپی آنها را به‌طور مستند بدانید.
7ـ شروع مقاله شروع مقاله مثل «لید در خبر» می‌تواند ساده، مستقیم و خبری، باشد و می‌تواند به صورت نقل قول، امثال و حکم، شعر و یا وصفی باشد.
مقاله‌نویسان حرفه‌ای به آغاز یا مقدمه مقاله اهمیت می‌دهند چرا که مقدمه یک مقاله در حقیقت ویترین آن است. ویترینی که ضمن جلب نظر و توجه خواننده به مطالعه مقاله، دارای نکات جدید و تازه‌ای باشد.
در نوشتن یک مقدمه خوب تکنیک‌های زیر به کمک مقاله‌نویس خواهد آمد هر چند ذهن گسترده انسان، خلاقیت روزنامه‌نگاری و ذوق و قریحه نویسنده می‌تواند تعداد بی‌شماری از این روش‌ها را بوجود آورد.
الف ـ ساده، مستقیم و خبری
در این نوع مقدمه موضوع یا خبر برای خواننده مطرح می‌شود و سپس در یک جریان منطقی – تشریحی با نتیجه‌گیری مقاله به انتها می‌رسد.
مثال: « از یازده سپتامبر به این سو، حضور نظامی آمریکا در آسیای میانه، پررنگ‌تر شده است و این کشور بویژه در ازبکستان و قرقیزستان بر تعداد پایگاه‌های نظامی خود افزوده است. در چنین شرایطی، آقای محمد خاتمی سفر خود به این منطقه را با هدف تقویت حُسن هم‌جواری آغاز کرد ...». همشهری چهارشنبه 11/2/81.
ب ـ نقل قول و اقتباس از افکار و عقاید دیگران:
در این نوع مقدمه، نویسنده با یک جمله یا چند نوشته از افکار مشاهیر علمی، ادبی، مذهبی و ... مقاله را آغاز می‌کند این نقل‌قول باید در ارتباط با موضوع مقاله باشد و در تقویت اظهارنظر نویسنده مؤثر افتد و جذابیت لازم را ایجاد کند.
مثال: «زمانی که میشل پلاتینی برای تماشای دیدار دوستانه دو هفته پیش آلمان – آرژانتین پا به استادیوم اشتوتگارت گذاشت به محاصره روزنامه‌نگاران آلمانی درآمد و با یک پرسش زیرکانه روبه‌رو شد: «نظرتان راجع به میشائیل بالاک چیست؟»
واکنش پلاتینی خیلی ساده بود:«چیز زیادی درباره او نمی‌دانم». اما ناگهان مرد فرانسوی بارقه‌ای از شخصیت تأثیرگذار خود را به رخ کشید و با یک اشاره بی‌نظیر نشان داد که چقدر بالاک را خوب می‌شناسد: «البته بالاک همان آلمانی بزرگی است که دوبار دروازه لیورپول را باز کرد...».ج ـ امثال و حکم
شروع مقاله می‌تواند با ذکر مثل، حکایت و روایت باشد. هر مثل و حکایتی که در ابتدای مقاله نوشته می‌شود باید با موضوع و متن مقاله هماهنگ باشد.
مثال: می‌گویند ترس برادر مرگ است، ولی کسی نگفته پدر و مادرش کیست. پدر ترس جهل است. تا انسان نسبت به کسی یا چیزی بی‌اطلاع نباشد از آن نمی‌ترسد... .
د ـ شعر: آوردن مصرع، بیت یا ابیاتی از شاعران گذشته و حال در ابتدای مقاله می‌تواند به جذابیت مقاله نیز کمک کند. البته علاوه بر ابتدای مقاله در متن مقاله می‌توان برای قدرت بخشیدن به استدلال و نظر ارایه شده، شعر، ضرب‌المثل، حکایت و روایت آورد.
هـ ـ وصفی:
مقاله‌نویسی که قلم او دارای قدرت تصویر‌پردازی و تشریح است معمولاً از چنین روشی برای شروع مقاله استفاده می‌کنند. این روش برای توصیف یک واقعه یا صحنه و عینیت بخشیدن به موضوع و قراردادن خواننده در صحنه، مورد استفاده قرار می‌گیرد.
مثال: «مصیبتی که هم‌اکنون عراق در آن به سر می‌برد، مصیبت آوارگی کردهای عراق در شمال و شرق مرزهای عراق با ترکیه و ایران نیست بلکه مصیبتی است برای خود رژیم عراق در بغداد». مجله الوطن‌العربی 1991.
مثال: «ژان ماری لوپن از فراز بالکن منزلش در محله اعیان‌نشین سن‌کلود منظره دل‌انگیزی از پاریس را پیش چشمان خود دارد که برج ایفل، مون پارانای و کلیسای جامع شهر را فرا رویش قرار می‌دهد». همشهری 11/2/81 .
8 ـ متن مقاله:
نویسنده بایستی قبل از نگارش متن مقاله فهرستی از آنچه می‌خواهد بنویسد (شامل اطلاعات درباره موضوع – سابقه موضوع – استدلال خود درباره موضوع که با کمک منابع مکتوب و غیرمکتوب مثل نظرات دیگران آن را محکم ‌کند – پیام و نتیجه) تهیه کند. البته باید یادآور شد ترتیب قرارگرفتن این فهرست مطالب بستگی تام به نگارش و موضوع مقاله دارد. ممکن است سابقه موضوع پس از ذکر هدف بیاید یا در انتهای مقاله، حتی نتیجه‌گیری را می‌توان پس از شروع مقاله نوشت و سپس برای استحکام بخشیدن آن به استدلال پرداخت.

منبع: وبلاگ آموزش روزنامه‌نگاری

دوشنبه 30/8/1390 - 18:40
آموزش و تحقيقات

هنر مصاحبه کردن
 

احمد توکلی

فصلنامه مطالعاتی و تحقیقاتی وسایل ارتباط جمعی (رسانه) سال شانزدهم ،‌ شماره ۱ ، شماره پیاپی ۶۱، بهار ۱۳۸۴

می گویند: اگر روزنامه نگاری یک صنعت است ، مصاحبه کردن interviewing یک هنر است؛ چرا ؟ شاید به این دلیل که شما در کسوت یک خبرنگار باید با هنرمندی تمام ، قادر باشید دیگران را وادار ، ترغیب و یا تشویق کنید که بنا به میلشان یا به رغم میلشان اطلاعاتی را در اختیار شما بگذارند، با شما درد دل کنند و یا به افشای مطالبی بپردازند که می تواند برای رسانه شما و جامعه مفید باشد. مخاطبان شما را مطلع، ارضاء و یا سرگرم کند. شما باید بتوانید مصاحبه شونده را به شوق وادارید، و کاری کنید که او از مصاحبت با شما لذت ببرد و تشویق به همصحبتی با شما شود. وقتی که او مردد است ؛ آیا اطلاعات را به این خبرنگار سمج بدهم یا نه؟ باید با رفتارتان او را به این جمع بندی برسانید که؛ چرا که نه! باید وقتی با مصاحبه شونده در حال گفت و گو هستید بتوانید نقش یک مصاحب را ایفا کنید نه یک خبرنگار ؛ اشتباه نکنید، این دو نفر یکی نیستند! باید بدانید که چه طور مصاحبه خودتان را شروع کنید ، چه طور ادامه دهید و چه طور آن را به پایان برسانید. چه طور در حالیکه به سخنان او گوش می دهید همزمان حاشیه ها  را نیز زیر ذره بین داشته باشید : آیا وقتی این سوال را شنید ناراحت شد ؟ آیا در این بخش از پاسخ خود تلاش کرد چیزی را از من پنهان کند ؟ راستی ! چرا به یکباره صدایش ضعیف شد ؟ و… همچنین باید قادر باشید از مواد و مطالب بدست آمده، تولید قوی و تنظیمی اصولی و مناسب داشته باشید تا مخاطب را جذب کند و به شوق وادارد. به نظر شما انجام  همه این کارها به طور اصولی یک هنر نیست؟ اگر هست،- که هست – تکنیک های انجام حرفه ای آن کدام است ؟ و شیوه های انجام درست یک مصاحبه قابل قبول و هنرمندانه چگونه ممکن است.

  تعریف مصاحبه
مصاحبهinterview برای رسانه ها ، به عنوان اهرم موثر و مستقیم کسب اطلاعات و خبر، تولیدی است که از برایند تعاملات دو سوی ارتباط ( مصاحبه کننده و مصاحبه شونده ) بدست می آید. به زبان دیگر ، مصاحبه عبارت است از پرسش و پاسخ میان دو یا چند نفر به منظور انتقال یک پیام ارتباطی ( خبر یا غیر خبر)  که یک سمت آن نماینده رسانه قرار دارد.  مصاحبه ها در یک تقسیم بندی کلی دو گروهند؛ مصاحبه های خبری و مصاحبه های شخصی(غیر خبری).

وجه مشخصه مهم مصاحبه های خبری news interviews ، خبری بودن آن هاست، همانطور که از اسمشان پیداست مصاحبه هایی هستند که در آن تازگی  اطلاعات نقش اساسی را ایفا می کند .پیرامون اخبار و رویدادهایی که همزمان واقع شده یا در حال وقوع هستند. خبرنگار در این مصاحبه ها  به دنبال یافتن پاسخ سوال هایی است که از ۶ عنصر خبری(چه ، چرا ، چگونه، که ،کی،کجا) ناشی می شود. مصاحبه های خبری از جمله متداول ترین شیوه های کسب خبر محسوب می شوند.
مصاحبه های شخصی personal interviews  مصاحبه هایی هستند که بر محور شخص متمرکز هستند. گفت و گو با شخصیت های معروف سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی ، ورزشی و یا تیپ های اجتماعی مانند یک راننده کامیون ،یک گل فروش ، یک رفتگر یا یک مرده شور و ….این گونه مصاحبه ها بعضی مواقع به گزارش از شخص نزدیک می شوند، چرا که درباره شخص مصاحبه شونده و زندگی شخصی او کنجکاوی می کنند.  

شیوه های انجام مصاحبه
مصاحبه ها به شیوه های گوناگونی انجام می شوند ؛

- چهره به چهره face-to face interview

 - تلفنی telephone interview

-کتبی letter interview

- از طریق ایمیل E-mail interview

مصاحبه چهره به چهره کامل ترین شکل مصاحبه است ، اما لزوما بهترین شکل انجام مصاحبه نیست . چرا که هر یک از انواع مصاحبه ها، در جای خود کارکرد مناسب خود را دارد . مثلا نمی توانید با فردی که کیلومترها با شما فاصله دارد رو در رو مصاحبه انجام دهید ؛ طبعا شیوه های دیگر می توانند مناسب تر باشند. انجام یک مصاحبه خبری برای اطلاع رسانی سریع به یک مصاحبه رو در رو ارجحیت دارد. در عین حال هر یک از شیوه های انجام مصاحبه ریزه کاری های مخصوص خود را دارد و خبرنگاران باید آن را در جریان انجام مصاحبه بکار گیرند.

مصاحبه چهره به چهره
فرایند تولید یک مصاحبه رو در رو ، درست مثل فرایند تولید فیلم است ، و نقش خبرنگار در این میان بی نظیر است . یک فیلم خوب دارای عوامل و دست اندرکاران متعددی است. یک سناریو نویس خلاق ، یک کارگردان خوش فکر، هنرپیشگانی که کارشان را به خوبی بلدند. و ….شما در جریان مصاحبه نقش همه آن ها را یکجا بعهده دارید.

نقش خبرنگار به عنوان یک سناریو نویس و یک کارگردان چیست؟

۱٫ یافتن سوژه ای بکر که مردم علاقه ای به شنیدنش داشته باشند.

۲٫ سپس طراحی سوال ها ( چه باید پرسیده شود و چرا؟ )

۳٫ ساختار بخشیدن به سوال های مصاحبه ( چه سوال هایی چه موقع پرسیده شود؟ )

۴٫ تعیین مکان مصاحبه و زمان آن، تا جایی که مصاحبه شونده، دست شما را باز گذاشته است.

 - و در مکان مصاحبه ؟

۱٫ تعیین محل نشستن ( ترجیحا روبرو و نزدیک مصاحبه شونده قرار بگیرید،دریک شرایط مساوی؛ مثلا با مسئولان در پشت میز کارشان مصاحبه نکنید.)

۲٫ توجه به جزئیات محل مصاحبه ( فراموش نکنید! شما کارگردان هستید. اگر فکر می کنید جزئیات محل در تنظیم و تولید نهایی مصاحبه به کارشما خواهد آمد، به آن ها توجه کنید ویادداشت بردارید.)

نقش خبرنگار به عنوان یک هنرپیشه چیست؟

۱٫ پوشیدن لباس مناسب

۲٫ بکارگیری زبان مناسب

۳٫ توجه داشتن به مصاحبه شونده و نگاه کردن به چشمان او

۴٫ لبخند زدن به موقع

۵٫ جدی شدن به موقع

۶٫ سکوت کردن به موقع

۷٫ سرتکان دادن و تایید سخنان مصاحبه شونده به موقع

۸٫ قطع کردن به موقع صحبت مصاحبه شونده

۹٫ شوخ طبعی و بذله گویی به موقع

۱۰٫ در مصاحبه های تلویزیونی توجه به  فیزک بدن

۱۱٫ در مصاحبه های رادیویی توجه به تن صدا

همزاد پنداری در جریان مصاحبه از سوی مصاحبه شونده به شما کمک می کند تا ارتباط بهتری با او برقرار کنید؛ لذا پوشیدن لباس رسمی هنگام مصاحبه با آدمهای رسمی و لباس راحت تر درگفت و گو با افراد عادی و غیر رسمی به پیشبرد جریان مصاحبه کمک می کند. بکارگیری زبان مناسب نیز در جریان مصاحبه لازم است . با چه کسی صحبت می کنید؟ مصاحبه شونده نماینده کدام نسل و طبقه است؟ممکن است در شرایطی بکارگیری اصطلاح خفن در گفت وگو با جوانان داخل پارک بلامانع باشد، اما آیا صلاح است آن را در مصاحبه با وزیر خارجه هم بکار گیریم؟ در اولی یعنی : خبرنگار هم از خودمان است ! اما در دومی : ببخشید! چی شد؟
می گویند از جمله مشخصه های یک خبرنگار خوب و یک مصاحبه کننده حرفه ای این است که بتواند مصاحبه شونده را تشویق به حرف زدن کند. لذا، تو را خدا کمی سکوت کنید تا او هم حرف بزند؛ مدام صحبت او را قطع نکیند . لبخند بزنید . به سخنان او توجه کنید. به چشمانش نگاه کنید. آن ها نیازمند توجه ما هستند، بویژه هر چه شهرت آنان بیشتر باشد، نیاز بیشتری به توجه ما دارند.
بعضی وقت ها لازم است که با تکان دادن سر، صحبت آن ها را تایید کنید؛ این که خرج ندارد، لذا دریغ نکنید.
خیلی پرحرفند؟ حتما لازم است که آنان را متوقف کنید ؟ در یک جای مناسب ، جایی که می خواهند نفس تازه کنند، جایی که مثلا می خواهند یک جرئه آب بنوشند؛ محترمانه حرف آنان را قطع کنید . شوخ طبعی به موقع فضای مصاحبه را تلطیف می کند . طبیعی است که هر سخن جایی وهر نکته مکانی دارد؛ لذا در مصاحبه بایک آدم جدی و یا یک آدم عزادار شوخی نکیند؛ موقع سنجی لازمه و ابزار مناسب کار روزنامه نگاری است.
در مصاحبه های تلویزیونی استفاده از فیزیک بدن، متناسب و بجا، لازم است و حتی بخش مهمی از کار مصاحبه و ایفای نقش هنرپیشگی به معنای حرفه ای تر آن است ؛ شما در مصاحبه مطبوعاتی وقتی ژست تعجب به خود می گیرید، پیام خود را تنها به مصاحبه شونده منتقل کرده، تنها او را تحت تاثیر قرار می دهید، اما در یک مصاحبه تلویزیونی این حرکت هم برای او و هم برای مخاطب دارای پیام است.در یک مصاحبه تلویزیونی یک لبخند و گاه یک حالت در لب ها و صورت ممکن است کل فرایند مصاحبه و پیام مصاحبه شونده را به تمسخر بگیرد. در مصاحبه تلویزیونی تکان دادن دست ها ، دست به سینه نشستن ، روی دست ها تکیه کردن ، دست را روی چانه قرار دادن ، دست ها را به هم قلاب کردن ، با تعجب نگاه کردن ، لبخند زدن ، تکیه دادن به صندلی یا مبل ، بدن را به جلو خم کردن ، توی چشمان مصاحبه شونده نگاه کردن ، به دوربین نگاه کردن و … بجا و بموقع لازمه حرفه مصاحبه گری است.
در مصاحبه رادیویی، صوت و صدا نقش مهمی ایفا می کند. لذا از فاکتور صدا استفاده کنید. وقتی تعجب می کنید بکار بردن یک کلمه “عجب ” می تواند تا حدودی کمبود تصویر را جبران کند.و البته تن صدا مهم است . استفاده از صدایی که یکنواخت نیست، فراز و فرود دارد و به دل می نشیند ، بخشی از این خصلت ها، ذاتی و بخشی اکتسابی و قابل فراگیری و تمرین است .
خبرنگار تمام این نقش ها را بازی می کند که چی ؟ بازی می کند که بتواند از مصاحبه شونده بهتر بازی بگیرد.پس یادتان باشد که نقش اول را به او بدهید. فراموش نکنید مصاحبه ما را می خوانند ، می بینند و می شنوند تا از نظرات مصاحبه شونده بهره ببرند، پس او را برجسته کنید . به قولی، مثل عکاس ها متواضع باشید، سوژه را برجسته می کنند درحالیکه خودشان پشت دوربین سنگر گرفته اند. درون عکس وجود دارند ، اما دیده نمی شوند !

  مصاحبه تلفنی
اگر مصاحبه رو در رو را به غذای کامل تشبیه کنیم ، مصاحبه تلفنی نوعی ساندویچ و یا غذای حاضری است، زیرا هدفی را در کمترین زمان ممکن محقق می سازد.در مصاحبه تلفنی شما باید به گونه ای عمل کنید که مصاحبه شونده در تمام مدت بداند که به سخنان او توجه دارید ، لذا هر چند لحظه یکبار با بکار بردن اصوات کلامی مثل بله ، ها ، همینطور است ، درست و…. سعی کنید او را به ادامه سخن تشویق کنید . سوال های خود را به دو گروه اصلی و فرعی تقسیم کنید . محققان، متوسط زمان یک مصاحبه تلفنی را  ۲۰ دقیقه می دانند، لذا با سوال های اصلی شروع کنید و اگر وقت اجازه داد به سوال های ذخیره بپردازید. فهم اطلاعات در مصاحبه تلفنی به نسبت مصاحبه رو در رو مشکلتر است، بنابراین در پرسیدن مجدد آن چه که خوب درک نکرده اید، تردید به خود راه ندهید. ترتیب سوال ها در مصاحبه تلفنی به سبک هرم وارونه است. بویژه جایی که احتمال قطع ارتباط را به لحاظ مشکلات فنی می دهید ، پس سوال های مهم را ابتدا بپرسید.

مصاحبه کتبی   
مصاحبه کتبی ، مصاحبه ای است که طی آن، جواب سوال ها، از سوی مصاحبه شونده به صورت مکتوب به خبرنگار تحویل می شود. این گونه مصاحبه ها یا به لحاظ دروی مسافت و یا تمایل به انجام یک مصاحبه دقیق تر از سوی خبرنگار – که جنبه های علمی، آموزشی آن می تواند بر جنبه های ژورنالیستی مصاحبه غلبه کند ،صورت می گیرد. در مواقعی نیز به دلیل محافظه کاری مصاحبه شونده و تمایل وی به فرار از مصاحبه رو در رویی که ممکن است تبعات غیر قابل پیش بینی برای وی به همراه داشته باشد، صورت می گیرد. مصاحبه کتبی امکان یک گفت و گوی زنده و پویا را از خبرنگار می گیرد. در مصاحبه کتبی به چالش کشیدن موضوع و شخص مصاحبه شونده عملا غیر ممکن است . و در مصاحبه های حساس و سخت ممکن است مصاحبه شونده به سوال و یا سوال های سخت شما پاسخ ندهد.از مزایای آن می توان به صرفه جویی در وقت هنگام مصاحبه همزمان با گروهی از افراد که قرار است به سوال های مشترک پاسخ دهند، اشاره کرد .در مصاحبه کتبی سعی کنید از سوال های بسته استفاده نکنید. و اگر حساسیت زمانی برای چاپ وجود ندارد از مصاحبه شونده بخواهید در صورت وجود ابهام در جواب ها ، امکان رفع آن را به صورت کتبی و شفاهی بپذیرد.

 مصاحبه از طریق ایمیل
مصاحبه از طریق ایمیل به مصاحبه کتبی شبیه است . در عین حال در مسافت های طولانی مشکل زمان را برای خبرنگار حل می کند. شما می توانید در کمترین زمان ممکن با دورترین نقطه دنیا تماس اینترنتی برقرار کرده و پاسخ سوال های خود را دریافت کنید. در مصاحبه از طریق ایمیل سعی کنید سوال ها را کوتاه تر و شفاف تر بیان کنید .و البته هرچه تعداد سوال ها کمتر باشد بهتر است. در شروع و قبل از طرح سوال ها برای او کاملا در باره اهداف مصاحبه توضیح دهید و حتی ضرب الاجل انتشار را نیز گوشزد کنید. مانند مصاحبه کتبی از طرح سوال های بسته پرهیز کنید، مگر اینکه بخواهید حقایق یا اسنادی را تایید یا تکذیب کند.وقتی جواب ها را دریافت کردید، سند را باز کنید و پاسخ ها و کامل بودن آن را بررسی کنید، و اگر کم و کسری نداشت، تشکر از مصاحبه شونده را فراموش نکنید.

از کجا باید شروع کرد؟
اکنون که با مبانی ورود به بحث مصاحبه آشنا شدیم ،  بهتر است شیوه های اصولی انجام یک مصاحبه حرفه ای را مرور کنیم . از کجا باید شروع کرد؟

قبل از هر چیز باید یک موضوع داشته باشیم که اصطلاحا روزنامه نگار ها از آن به عنوان سوژه یاد می- کنند. مشخصات یک سوژه خوب چیست ؟

- تازه باشد.

- بکر باشد.

- آموزش دهنده ، اطلاع رسان و یا سرگرم کننده باشد.

- به یک ابهام عمومی پاسخ دهد.

- نسبت به یک رویداد واقع شده یا در حال وقوع آگاهی دهد.   

- نهایتا مخاطب پسند باشد.

اکنون باید یک نفر را پیدا کنیم تا سوژه ما تکمیل شود . بهترین مصاحبه شونده چه کسی است ؟ فردی که :

۱- حاضر باشد با ما مصاحبه کند.

۲- مطلع باشد و بخواهد اطلاعاتش را در اختیار ما قرار دهد .

۳- بهترین گزینه برای پاسخگویی به سوال ها و موضوع مورد بحث باشد.

۴- اگر چه لزوما مشهورترین افراد همیشه بهترین افراد برای انجام مصاحبه نیستند. اما فراموش نکنید که شهرت از جمله ارزش های مهم خبری است 

۵- قصد فریب مصاحبه کننده را نداشته باشد. 

 مرحله بعد طراحی سوال است . سوال های مصاحبه باید دارای چه ویژگی هایی باشند ؟
سوال ها ، مهمترین ابزار مصاحبه هستند، لذا باید هوشمندانه طراحی شوند. از جمله ویژگی های سوال خوب این است که کوتاه ، ساده و روشن باشد.  فرایند طراحی سوال بر دو محور اساسی شکل می گیرد: محتوا و شکل ؛ محتوای سوال ها را میزان تسلط شما به موضوع مصاحبه و تلاشی که برای بدست آوردن اطلاعات قبل از شروع مصاحبه انجام می دهید، تعیین می کند؛ پس معطل نکنید. قبل از رفتن به سمت مصاحبه شونده، کار تحقیق را شروع کنید .
به لحاظ شکلی، سوال ها را به طور کلی به دو گروه تقسیم می کنند: سوال هایی که تشویق کننده بحث و گفت و گو هستند و سوال هایی که باعث توقف گفت و گو می شوند. به عبارت دیگر:

- سوال های باز   open- ended questions

- سوال های بسته closed- ended questions

سوال های باز چراغ سبز green light   یک گفت و گو هستند. و معمولا سه عنصر از شش عنصر خبری در طراحی آن نقش دارند ؛ چه؟ what  چرا؟ why  چگونه یا چطور؟ how .

- چه شد که تصمیم گرفتید در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کنید؟

- بعد چه شد؟

- چرا؟

- چرا وقتی که از شما خواستند در این فیلم بازی کنید به آن ها جواب رد دادید؟

- چطور شد که تصمیم به ازدواج با او گرفتید؟

- چگونه این موضوع اتفاق افتاد؟

 در سوال های باز مصاحبه شونده را محدود نمی کنیم ویا به عبارت دیگر به مصاحبه شونده اجازه می دهیم که هر چه دل تنگش می خواهد بگوید. این گونه سوال ها ،مصاحبه شونده را تشویق می کند که به شرح و توصیف موضوع بپردازد ،سوال ها ی باز ،جواب توضیحی و مفصل می طلبند.
بر عکس، سوال های بسته چراغ قرمز red light لحظه ای هستند. مصاحبه شونده می تواند در جواب بگوید: بله یا خیر و یا جواب کوتاه بدهد.

- آیا به عنوان کاندیدا در انتخابات ریاست جمهوری شرکت می کنید؟

- آگر پیشنهاد جدیدی درباره بازی در یک فیلم به شما بدهند، خواهید پذیرفت ؟

- شما با این طرح موافق بودید، همینطور است؟

- در گروه شما چند نفر عضو هستند ؟

- آیا شما برای جلوگیری از حمله به عراق طرحی هم ارائه دادید؟

- شما متاهل هستید یا مجرد؟

سوال های بسته بیشتر پیرامون حقایق و ایده هایی مطرح می شوند، که جواب کوتاه می طلبند. سوال به گونه ای طراحی شده است که عملا به بن بست ختم می شود و مصاحبه شونده را موظف به پاسخ قاطع و مشخص می کند. از نظر شکل، نوع سومی سوال هم وجود دارد که اصطلاحا به آن ها سوال های دو وجهی  double-barreled questions می گویند:

- آیا شما در انتخابات ریاست جمهوری شرکت می کنید . نگران نیستید که رد صلاحیت شوید؟

- چه شد که تصمیم گرفتید در این فیلم بازی کنید. آیا رقم کلان پیشنهادی شما را وسوسه کرد؟

- می گویند شما قبل از حمله به عراق می دانسته اید که مسلح بودن صدام به سلاح های کشتار جمعی یک جنجال تبلیغاتی است . آیا نمی توانستید از وقوع جنگ جلوگیری کنید؟

-  فکر نمی کنید شما در قضاوت اشتباه کردید. آیا احساس گناه نمی کنید؟

- آیا این سفر برای شما جذاب بود ، توانستید از آن بهره لازم را ببرید؟

اشکالی که به این گونه سوال ها وارد می کنند، این است که در جریان آن دست مصاحبه شونده برای جواب دادن تنها به یک بخش از سوال باز است و مصاحبه شوندگان حرفه ای در چنین مواقعی سعی می کنند از تله خبرنگاران( با پاسخ ندادن به بخشی که برایشان سخت است ) بگریزند .سوال های دو وجهی در مواقعی نیز منجر به گیج شدن مصاحبه شونده غیر حرفه ای می شود.
اگر سوال های مصاحبه های حرفه ای را تجزیه و تحلیل کنید . حتما این تقسیم بند ی سه گانه را در آن خواهید دید .لذا یک مصاحبه خوب متشکل از سوال های بسته ، باز و دو وجهی است که باید هر یک هوشمندانه و متناسب در جای خود بکار گرفته شود.  البته پرسیدن سوال ها و چیدمان آن بر دو محور کلی تر قرار می گیرد که آن را ساختار بندی یا سبک مصاحبه هم می توان نام گذاری کرد. این دو سبک که به نظر می رسد از سبک های کلاسیک خبری الهام گرفته شده به سبک مصاحبه قیفی Funnel interview و سبک قیف وارونه Inverted-funnel interview  معروفند.

مصاحبه به سبک قیفی
الگوی قیفی مرسوم ترین و درعین حال ساده ترین نوع مصاحبه هم برای مصاحبه شونده و هم مصاحبه کننده است. زیرا مصاحبه با سوال های ساده شروع و در پایان به سوال های سخت تر منتهی می شود. این سبک برای مصاحبه های سخت و مصاحبه هایی که چالش در آن زیاد است و یا اصولا با مصاحبه شونده تند خو روبرو هستیم بهتر جواب می دهد. چون هر دو طرف مصاحبه درست مثل فوتبالیستی که قبل بازی به گرم کردن خود می اندیشید نیاز مند این گرم شدن با طرح سوال های ساده در ابتدای مصاحبه هستند.

مصاحبه قیف وارونه
در مصاحبه به روش قیف وارونه ، سوال های کلیدی و سخت در ابتدای مصاحبه پرسیده می شود. این شیوه  بیشتر درمصاحبه های تلویزیونی کاربرد دارد. و برای قضات ، وکلا، نیروی های پلیس و مقامات دولتی و کسانی که در پاسخ به سوال های بسته مهارت دارند به کار می رود. این گونه شروع از آنجایی که پرسیدن سوال سخت در شروع مصاحبه از همان ابتدا به بحث جدی و درگیری در مصاحبه می انجامد و شروع جذابی را برای مخاطب در بر دارد، می تواند وسوسه کننده باشد.

 وصیت پایانی

* شروع خوبی داشته باشید . شروع خوب، یعنی طرح یک سوال جذاب و در عین حال راحت که هم باعث جذب شدن مخاطب شود و هم مصاحبه شونده را برای پاسخ به وحشت و زحمت نیندازد؛ لذا:

*مصاحبه خودتان را با سوال های سخت شروع نکنید . سوال سخت سوالی است که باعث آزار و گاه وحشت مصاحبه شونده می شود و می تواند باعث توقف مصاحبه در همان ابتدا شود . این یعنی شلیک تیر خلاص به خودتان.

* مصاحبه را با سوال های کلیشه ای شروع نکنید ؛” لطفا خودتان را معرفی کنید.” پاسخ این گونه سوال ها برای مخاطب، خسته کننده هستند و وچنگی به دل نمی زنند. این یعنی شلیک تیر خلاص به مخاطب.

* پایان خوبی داشته باشید. برای پایان مصاحبه، یک سوال که حدس می زنید منجر به یک جواب جالب و قابل توجه شود، در آستین داشته باشید.

* به مصاحبه شونده – هر کس که می خواهد باشد – با احترام رفتار کنید .

* خوش قول باشید .

*در برخورد با جواب سوال ها – بویژه در مصاحبه با سیاستمداران – کمی شکاک بودن بد نیست.

* سوال های سخت خود را که باعث به زحمت افتادن مصاحبه شونده می شود و ممکن است او را عصبانی کند و یا حتی به قطع قهرآمیز مصاحبه بینجامد ، برای آخر مصاحبه بگذارید.

* حتما مصاحبه را ضبط کنید . به هزارو یک دلیل ، یک دلیلش اینکه حرفتان مستند باشد. و به دادگاه نروید.

گل طلایی    

 به عنوان یک مصاحبه گر ،به کارتان عشق بورزید ، شما یک هنرمندید.  

 

 

منابع :
توکلی ، احمد. مصاحبه خلاق ،تهران ، انتشارات خجسته، چاپ سوم زمستان ۱۳۸۳٫
توکلی ، احمد . بخشنده ، احسان. مصاحبه حرفه ای ، تهران ، چاپ دوم

Adams,Sally.(2001)With Wynford Hicks”Interviewing For journalist” Routlege.

 Itule Bruce D.& Douglas A.Anderson.(2003).News Writing and Reporting. (6th.ed)Mc Garow-Hill companies.Inc.

The art of news interviewing–part 1–Beginning Reporting.htm

The art of news interviewing–part2–Beginning Reporting.htm

Chip Scanlan.Poynter Online – Tools of the Trade The Question.htm

Chip Scanlan.Poynter Online – The Way We Ask.htm

Chip Scanlan.Poynter Online – The Power of Listening.htm

Chip Scanlan.Poynter Online – The Power of Good Questions.htm

Poynter Online - The Art of Asking Questions.htm

  Bob steele. Poynter Online - Interview Techniques.htm 

  Bob steele.Poynter Online - Interviewing The Ignored Skill.htm

 

دوشنبه 30/8/1390 - 18:34
آموزش و تحقيقات

اخلاق در فتوژورنالیسم
درسنامه - دیوید بروور - ترجمه محمد امین خرمی

موارد زیر بر اساس ارزش‌های مورد قبول در میان عموم روزنامه‌نگاران آورده شده است:

دقت

-         سابقه دقیقی از تمام عکس‌هایی که گرفته‌اید داشته باشید. این سابقه باید شامل زمان، تاریخ، مکان، مناسبت و جزئیات افراد حاضر در آن باشد.

-         شما با عکس‌هایی که می‌گیرید ماجرایی را نقل می‌کنید، انتقال ماجرا باید منابع مطمئن و دقیقی داشته، واضح باشد و ابهامی در آن وجود نداشته باشد.

-         تنها به دنبال عکس‌هایی که احساسات بیننده را بر می‌انگیزد، تکان‌دهنده و غمگین‌کننده هستند نروید. این کار به نوعی ممکن است باعث سوء استفاده از قربانیان شود و شما نیز خط اصلی ماجرا را گم کنید.

-         هرگز نسبت به خبری که می‌شنوید مطمئن برخورد نکنید، حتما خبر را با دو منبع مستقل از هم چک کنید.

-         همیشه مواظب کسانی باشید که قصد دارند وقایع را به گونه‌ای به نفع خود صحنه‌سازی کنند. زمانی که موقعیت بسیار خوبی برای عکاسی در اختیار شما قرار می‌گیرد، کمی شک کنید.

-         مطمئن شوید عکسی که از یک ماجرا گرفته اید، دقیقا واقعیت را منعکس می‌کند و انحراف از واقعیت نیست. از سوی دیگر وقایعی که ممکن است تنها یک بار رخ دهد را هیچ گاه از دست ندهید و در جهت ثبت آن‌ها اقدام کنید.

-         نیازی نیست تمام ماجرای رخ داده در پس صحنه ای که از آن عکاسی می‌کنید را بدانید. اما نیاز است در انتقال وقایع و در مورد آنچه می‌دانید و نمی‌دانید، صادق باشید و شفاف عمل کنید.

-         سعی نکنید همیشه در پوشش وقایع دنباله رو جمع باشید. ممکن است آن‌ها به‌وسیله کسانی هدایت شوند که اهداف پنهانی داشته باشند.

-         سعی کنید منابع مورد اعتماد و مختص به خودتان را داشته باشید تا بتوانید در صورت لزوم خبرها  را با آن‌ها چک کنید.

-         تصاویر را تنها در اندازه ای که از نظر فنی مورد نیاز است کراپ یا ویرایش کنید. بی دقتی در این کار می‌تواند حقیقت را منحرف کند.

-         هیچ وقت صحنه را به منظور تاثیرگذاری بیشتر کارگردانی نکنید.

 

بی طرفی

-         زمانی که در حال تهیه فیلم یا عکس از افرادی هستید که نسبت به آن‌ها احساس نزدیکی می‌کنید، بیشتر دقت کنید، چرا که ممکن است بی طرفی خود را در مورد آن سوژه خاص از دست بدهید.

-         اگر در پوشش اتفاقی به نوعی ذی‌نفع هستید، حتما در متنی که کنار کار شما قرار می گیرد به آن اشاره کنید.

-         سعی کنید دو طرف ماجرا را در عکس‌ها نشان دهید تا بیننده خود بتواند به نتیجه منطقی دست پیدا کند.

-         هدف شما تنها باید اطلاع رسانی به مردم و پرده برداشتن از تخلفات و سوء استفاده‌ها باشد. 

-         بی‌طرفی و عینی گرایی به معنای کنار گذاشتن تعصب و برخورد عادلانه است.

-         از شخصیت خود کمی فاصله بگیرید و سعی کنید قضایا را از دریچه نگاه دیگران ببینید. در غیر این‌صورت کار شما یک طرفه و محدود به یک نگاه خواهد بود.

-         مطمئن شوید که از دریچه دوربین خود، تعادلی بین دیدگاه‌های مختلف برقرار کرده اید و نظرات گوناگون را پوشش می‌دهید.

 

رنجش دیگران

-         در صورتی که کار شما باعث رنجش عده‌ای می‌شود اما در حیطه منفعت عمومی قرار می گیرد، از رنجاندن آن‌ها هراسی نداشته باشید.

 

حریم خصوصی

-         به حریم خصوصی افراد احترام بگذارید، خصوصا افرادی که آسیب پذیرتر هستند. از هر موقعیتی به عنوان نردبان صعود خود استفاده نکنید.

-         مطمئن شوید آن‌هایی که فیلم و عکس‌شان را می‌گیرید، از نحوه استفاده از این فیلم و عکس ها مطلع هستند.

 

راستی و درستی

-         هیچ وقت سعی نکنید با عکس های خود فردی را مسخره یا تحقیر کنید. زیرا پس از این ماجرا، فرد مذکور باید مدت‌ها با تبعات ایجاد شده به‌وسیله آن عکس زندگی کند، در حالی که شما به سراغ ماجرایی دیگر می‌روید.

-         همیشه به خاطر داشته باشید که شما به عنوان یک فتوژورنالیست، باید در خدمت منافع عمومی باشید و نه در خدمت منافع خودتان.

-         هیچ وقت سعی نکنید سوژه‌ای را به خطر بیندازید تا بتوانید موقعیت بهتری برای گرفتن یک عکس فراهم کنید.

-         هیچ گاه در برابر پوشش خبری یک رویداد، از افراد ذی نفع پولی قبول نکنید.

 

منبع: Media Helping Media
اخلاق در روزنامه نگاری آنلاین
درسنامه - روبرت نیلز – ترجمه محمد امین خرمی

اصول اخلاقی  روزنامه‌نگاری آنلاین با اصول کلی اخلاق در روزنامه‌نگاری تفاوتی ندارد. آنچه در این‌جا آورده می‌شود، اصولی است اساسی که افراد فعال در عرصه روزنامه نگاری آنلاین، باید به آن‌ها پایبند باشند.

 

سرقت ادبی ممنوع

بدون شک تاکنون در یافته‌اید که نوشتن کار سختی است. مطمئنا هیچ گاه دوست ندارید فرد دیگری نتایج زحمات شما را به راحتی صاحب شود و آن را به عنوان کار خود ارائه دهد. بنابراین به نوشته دیگران دستبرد نزنید.

دست‌برد زدن به مطلب دیگران، همان سرقت ادبی است. سرقت ادبی تنها شامل کپی کردن نوشته های دیگران نیست، بلکه کپی کردن از عکس ها، گرافیک‌و ویدئوهای دیگران و قرار دادن آن‌ها در وب سایت خود، هم نوعی سرقت ادبی است. اگر می خواهید از مطلبی استفاده کنید، به جای کپی کردن مطلب، لینک آن را در وب سایت خود قرار دهید. در صورتی که این نگرانی را دارید که ممکن است صفحه مورد نظر از سایت منبع حذف شود، حتما نام منبع منتشر کننده و تاریخ انتشارآن را به این صورت ذکر کنید: «وال استریت ژورنال در مطلبی به تاریخ 20 سپتامبر، گزارش داد...»

 

شفاف سازی

به مخاطبین خود بگویید که چگونه اطلاعات را به دست آورده‌اید و چه عواملی در انتشار مطلب نقش داشته‌اند. در صورتی که با افراد یا گروهی که در رابطه با آن‌ها می نویسید، ارتباطی شخصی یا حرفه‌ای دارید، آن را توضیح دهید. مخاطبین شما لیاقت آن را دارند که بدانند چه عواملی در تهیه گزارش یا نوشتن مطلب شما تاثیرگذار بوده است.

این‌که برای چه کسی کار می‌کنید و یا منابع مالی سایت از کجا تامین می‌شود را پنهان نکنید. در صورتی که در سایت از تبلیغات استفاده می‌کنید، آن ها را به گونه ای مشخص و مجزا ارائه کنید.

 

تطمیع ممنوع

یکی از راه‌ها برای جلوگیری از بروز تضاد منافع، امتناع از دریافت پول از منابعی است که آن‌ها را پوشش خبری می‎‌دهید. روزنامه‌نگاری که بدین منظور، هدیه قبول می‌کند در معرض این اتهام قرار می‌گیرد که در جهت تبلیغات برای آن منابع کار را انجام داده است. با امتناع از دریافت این‌گونه پیشنهادها، به راحتی خود را از شر این بحث و جدل ها رها  کنید.

بسیاری از سازمان های خبری ،در صورتی که از آنها دعوت شود، به خبرنگاران خود این اجازه را می‌دهند که به صورت رایگان در برخی گردهمایی ها شرکت کنند تا بتوانند گزارش آن  را تهیه کنند. در عین حال، این سازمان‌ها مانع حضور خبرنگاران خود در سفرهای تفریحی جانبی این گرهمایی‌ها می‌شوند.

ممکن است برخی از شرکت‌ها کالاهای خود را برای بررسی تخصصی به دفاتر روزنامه‌ها بفرستند. کالاهایی که ارزش زیادی دارند را باید به شرکت فرستنده باز گرداند، اما اقلام کوچک تری مانند کتاب را می‌توان به طور مثال به یک کتاب خانه محلی یا یک مدرسه هدیه داد.

از سوی دیگر، روزنامه نگاران نیز به نوبه خود نباید از مراکزی که فعالیت های آن ها را پوشش خبری می دهند، درخواست پول کنند. در صورتی که سایت شما از تبلیغات استفاده می‌کند منابع خبری را مجبور نکنید که در قبال کار شما، به سایت تبلیغات بدهند. فرد دیگری به صورت مستقل باید وظیفه جذب آگهی را بر عهده بگیرد.

 

اطمینان از صحت خبر

تنها به خاطر این‌که فرد دیگری خبری را نقل کرده، نمی‌توان آن را منتشر کرد. به مخاطبین خود اطلاعاتی را بدهید که صحت آن ها را از منابع مختلف کنترل کرده‌اید. نوشته خود را بار دیگر قبل از انتشار مرور کنید.

برای تقویت نوشته خود، در کنار استفاده از اظهارنظر های دیگران از آمار و ارقام نیز استفاده کنید. مطمئن شوید اطلاعاتی که بر اساس آن مطلب خود را تنظیم می‌کنید، صحت داشته باشد.

اگر مطلب شما در مورد فرد دیگری است، با او تماس بگیرید و نظر خود او را نیز بخواهید. در صورتی که سوژه شما وبلاگ یا وب سایتی دارد، لینک آن را در مطلب خود قرار دهید. این لینک به فرد کمک می‌کند از مطلبی که در مورد او نوشته اید مطلع شود. همچنین مخاطب شما می‌تواند با رجوع به وبلاگ یا وب سایت فرد مورد نظر، اطلاعات بیشتری در مورد او کسب کند.

همیشه به یاد داشته باشید که فریب مخاطب، برای شما احترام و اعتبار به همراه نمی‌آورد. 

 

صادق باشید

با مخاطبین خود صادق باشید و در کار خود با آن ها به صورت شفاف برخورد کنید. اگر مخاطبین شما حتی برای لحظه‌ای نسبت به صداقت شما شک کنند، اعتبار شما نزد آن‌ها از دست رفته است. اجازه ندهید این اتفاق رخ بدهد؛ به همین دلیل پیش از این که در ذهن مخاطبین سؤالی ایجاد شود، آن را پاسخ دهید.

و مهم‌ترین نکته این‌که هیچ‌گاه از قدرت رسانه‌ای خود برای اهداف شخصی و آزار دیگران استفاده نکنید.

 

منبع: http://www.ojr.org/ojr/wiki/ethics

دوشنبه 30/8/1390 - 18:30
آموزش و تحقيقات

چگونه یک گزارش خبری خوب بنویسیم؟

اشاره:

      در این متن ترجمه شده با چگونگی گزینش اطلاعات لازم از توده اطلاعات جمع آوری شده به منظور تهیه گزارش خبری آشنا می شوید.

بیان گزارش خبری 

            کلیه گزارشهای خبری از مجموعه ای از واقعیات، مشاهدات، نقل قول ها و سایر جزئیات تشکیل می شوند. خبرنگاران همواره اطلاعات بیشتری نسبت به آنچه بکار میبرند جمع آوری می نمایند و به واسطه تلاش زیادی که در جمع آوری آنها بکار میبرند، تلاش میکنند تا حد اکثر این مطالب را در خبر خود بگنجانند. اما استفاده بیش از حد از این اطلاعات لزوماباعث تولید خبری بهتر نمی شود. درک گزارش خبری که مملو از اطلاعات است کار راحتی نیست. چنین خبری فقط تولید ابهام در خوانندگان می کند. از سویی روزنامه ها دارای فضای محدودی برای چاپ خبر، رادیو و تلویزیون دارای زمان محدود برای پخش خبر و حتی خوانندگان و بینندگان نیز دارای زمان و حوصله مشخصی برای پیگیری این اخبار هستند. خبرنگاری صحیح، شامل گزینش صحیح است نه تلاش در انبوه سازی اطلاعات. گزارشگر باید از قوه قضاوت خود برای گزیدن اطلاعات مهم و نحوه ترتیب آنها در خبر استفاده کند. برای جمع کثیری از گزارشگران، تصمیمگیری در مورد عدم استفاده از یک سری اطلاعات جمع آوری شده بسیار دشوار است. یکی از راههای کمک در این راه، انتخاب یک کانون تمرکز برای گزارش است.
کانون تمرکزکانون تمرکز گزارش در واقع جواب دادن به سوال " گزارش درباره چیست؟" است. به منظور تعیین کانون تمرکز، چیپ اسکانلان 4 مربی مرکز نوشتاری پوینتر 5 پنج سوال دیگر را به این مجموعه اضافه کرده است:خبر واقعی چیست؟
گزارش چیست؟
تصویر گزارش چیست؟
من چگونه قادر خواهم بود آن را در شش لغت بیان کنم؟
اکنون چه؟

تصور کنید که در حال گزارش از یک آتش سوزی با روند حرکتی سریع هستید. در طول روز با ساکنین اطراف صحبت کرده و شاهد خسارات وارد شده هستید. حال باید قبل از اقدام به نوشتن بر روی گزارش خود تمرکز نمایید. مراحل زیر استفاده از سوالات اسکانلان را جهت یافتن کانون تمرکز نشان می دهد.خبر واقعی چیست؟ آتش دو خانه در کوهستانهای بخش شرقی شهر را از بین برده است. خسارت جانی و مالی به مراکز تجاری شهر وارد نشد.گزارش چیست؟ دو خانواده خانه های خود را از دست داده اند ولی شکرگزارند که جان سالم بدر برده اند.تصویر گزارش چیست؟     افراد خانواده در کنار خانه سوخته خود یکدیگر را در آغوش کشیده اند.چگونه من قادر خواهم بود آن را در شش لغت بیان کنم؟ آتش خانه ها را از بین برد ولی امید ها همچنان باقی است. اکنون چه؟ خسارات وارده به مستغلات بسیار محدود بود.بدین ترتیب گزارشگری که این گزارش را مینویسد میداند که گزارش او در ارتباط با خانواده هایی است که خانه های خود را از دست داده اند. او به نقل قول از سوی اعضاء خانواده که تا چه حد از زنده ماندن خود شکرگزار هستند یاد میکند. گزارشگر همچنین به جمع آوری اطلاعات کلی در مورد خسارات کلی به مستغلات میپردازد. گزارشگر میداند که باید تعدادی از اطلاعات جمع آوری شده خود را کنار گذارد. مثلا نیازی به عنوان کردن اینکه چند سازمان آتش نشانی در این ارتباط کار کرده اند نیست ولی او میتواند به یک نقل قول از مسئول آتش نشانی بپردازد.توجه به این نکته ضروری است که تمام گزارشها فقط دارای یک کانون تمرکز نیستند. در حقیقت گزارشگران مختلفی ممکن است با داشتن واقعیات پایه ای یکسان، به گزارشهای کاملا متفاوتی دست یابند که علت آن انتخاب کانون تمرکز های مختلف است. در مورد گزارش آتش سوزی بالا یک گزارشگر ممکن است به نتایج زیر برسد.خبر واقعی چیست؟ بخش های تجاری شهر ما از آتش سوزی در امان ماند ولی دو خانه در کوهستانهای بخش شرقی شهر کاملا از بین رفتتند.گزارش چیست؟ صاحبین مراکز تجاری شکر گزارند که این بار آتش به آنها خسارتی وارد نکردتصویر گزارش چیست؟ صاحبین مراکز تجاری در خارج از فروشگاههای خود از کارکنان آتش نشانی تشکر میکنند.چگونه من قادر خواهم بود آن را در شش لغت بیان کنم؟ آتش قادر نیست جلوی تجارت را بگیرد.حالا چه؟ اثرات اقتصادی وارده محدود بود.این نمونه جدید از گزارش، بیشتر به مالکین مراکز تجاری اشاره کرده است بنابراین دارای نقل قولهایی از مالکینی که فروشگاههای آنان از آتش جان سالم به در برده است خواهد بود. هر دوی این گزارشها از منابع اطلاعاتی یکسانی استفاده کرده اند ولی نقطه یا کانون تمرکز آنها متفاوت است. دانستن کانون تمرکز پیش از شروع نوشتن گزارش به گزارشگر کمک خواهد کرد تا بداند از چه نقل قولهایی باید استفاده کند و از چه نکاتی صرف نظر نماید. چنانچه ویلییام زینسر  در کتاب خود به نام نوشتن درست  مینویسد: " تفکر درست موجب نوشتن سلیس میشود ولی وجود یکی بدون دیگری امکان پذیر نیست."

گزارشگران با تجربه، معطل تکمیل تحقیقات، مصاحبه ها و مشاهدات خود برای تعیین کانون تمرکز گزارششان نمیشوند، بلکه در ذهن خود کانون تمرکز را در نظر گرفته و با توجه به آن تصمیم مگیرند که باچه کسانی مصاحبه نمایند و میدانند که گزارششان به کجا خواهد رسید. البته طبیعی است که کانون تمرکز گزارش با جمع آوری اطلاعات بیشتر ممکن است که تغییر نماید. نکته بسیار مهم برای گزارشگر قدرت تصمیم گیری در مورد کانون تمرکز گزارش قبل از نوشتن گزارش است.

Telling the Story

All news stories are made up of facts, observations, quotations, and details.  Reporters almost always have more than they can use, and because they’ve worked hard to collect all of that information, their natural impulse is to use as much of it as possible in their stories. But cramming in all the facts that will fit rarely results in a well-told story that will engage the audience. It is harder to understand stories that are overstuffed with information. A reporter who tries to explain everything may succeed only in confusing the audience.  Besides, newspapers have only so much space; radio and television news programs only so much airtime; and readers, listeners, and viewers only so much spare time and attention to devote to catching up on the news.Good journalism involves selection, not compression.  Reporters must use their news judgment to decide what is most important to include in a story and in what order to put it. For many reporters, the most difficult part of telling a story is deciding what to leave out. One way to make those decisions is to choose a central point or a theme for the story, also called a focus.FocusThe focus of a story is basically the answer to the question, “What is this story really about?”  To determine the focus, Poynter Institute writing instructor Chip Scanlan suggests asking five additional questions:· What’s the news?
· What’s the story?
· What’s the image?
· How can I tell it in six words?
· So what?
Imagine that you’re covering a fast-moving wildfire. You’ve been out talking to people and observing the damage all day.  Now, you need to focus your story before you begin writing.  Here’s how you might use Scanlan’s questions to find your focus:· What’s the news? A fire destroyed two houses in the mountains east of the city, but no one was injured and the city business district was spared.· What’s the story? Two families are homeless but grateful to be alive.· What’s the image? Family members hug each other near the smoking ruins of their house.· How can I tell it in six words or less? Fire destroys homes but not spirits.· So what? Property damage from a dangerous fire was limited.The reporter writing this story now knows that his lead will be about the families who lost their homes; that he’ll use a quote high up in the story from a family member expressing gratitude that everyone survived; and that he’ll also include general information about property damage.  The reporter knows that he can leave out some of the information he collected about the number of fire companies that responded in the business district, but he still might include a quote from the fire chief.The results of this focus exercise are not meant to suggest that every story has only one acceptable focus.  On the contrary, reporters for different news organizations may take the same basic facts and write their stories quite differently because they have decided on a different focus.  In the case of the wildfire story, a reporter could use the same five questions to come up with a different focus.· What’s the news? Businesses in our city escaped damage from a wildfire that destroyed two houses in the mountains east of downtown.· What’s the story? Business owners grateful the fire spared them this time.· What’s the image? A business owner shakes hands with a firefighter outside his store.· How can I tell it in six words?Fire can’t stop business.· So what?Economic impact of a dangerous fire was limited.This version of the story would lead with the relief of business owners, and use a quote high up from one businessman whose store was spared.  Both stories would include the same basic information -- that two houses were destroyed while businesses were unaffected -- but their emphasis would be different.  Knowing what to emphasize before beginning to write helps the reporter decide what facts and quotes to include and what to leave out.  As William Zinsser notes in his book On Writing Well, “Clear thinking becomes clear writing; one can’t exist without the other.”

Experienced reporters don’t wait until the end of the day, after they’ve done all their research, interviews, and observation, before seeking a focus for their story.  They may actually start the reporting process with a focus in mind, which helps them decide where to go and whom to interview.  Of course, the focus can change as they collect more information, and it often does.  The most important thing is for the reporter to have decided on a focus for the story before sitting down to write. /By Deborah Potter... Executive Director, NewsLab (www.newslab.org)

منبع: وبلاگ رادیو و ارتباطات

دوشنبه 30/8/1390 - 18:26
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته