• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1088
تعداد نظرات : 353
زمان آخرین مطلب : 4354روز قبل
دانستنی های علمی
جوانمردی در صحرایی می گذشت . سنگی را دید که به سان قطره های باران پیوسته ازو همی چکید . ساعتی در آن نظر می کرد ... رب العالمین از کرامت آن دوست سنگ را به آواز آورد .

سنگ گفت : هزاران سال است که خداوند مرا بیافرید و از بیم قهر او و سیاست خشم او چنین می ترسم و اشک حسرت همی ریزم ...

آن جوانمرد گفت : بار خدایا ! این سنگ را ایمن گردان . جوانمرد برفت ، چون باز آمد همچنان قطره ها می ریخت . در دل او افتاد که مگر ایمن نگشت از قهر خدا !

سنگ به آواز آمد که : ای جوانمرد ! مرا ایمن کرد ، اما در اول اشک همی ریختم از حیرت و بیم عقوبت و اکنون همی ریزم از ناز و رحمت...
دوشنبه 28/2/1388 - 20:4
دانستنی های علمی
به دنیا كه آمد پدرش النگوهای عروسی مادرش را فروخت قوچ چاق و چله ای زمین زد و تمام در و همسایه و فك و فامیل را نذری داد.
وقتی سیزده سالش بود كیف پول مادرش را دزدید. پانزده سالش تمام نشده بود كه یك سیگاری تمام عیارشدو در هفده سالگی یك نفر را كشت .
خانواده اش تمام دار وندارشان را فروختند تا توانستند دیه دخترك مقتول را بدهند. وقتی بیست ودو سالش بود یك تزریقی خیابان خواب شده بودو مادرش دعا می كرد كسی او را بكشد تا با پول دیه اش بتواند دختران دم بختش را شوهر بدهد.
در یك شب برفی زیر یك پل به قتل رسید. قاتلش جوان معتادی بود كه هفت روز بیشتر در زندان دوام نیاورد .
دوشنبه 28/2/1388 - 20:4
طنز و سرگرمی
مردی به استخدام یك شركت بزرگ چندملیتی درآمد. در اولین روز كار خود، با كافه تریا تماس گرفت و فریاد زد: «یك فنجان قهوه برای من بیاورید."
صدایی از آن طرف پاسخ داد: «شماره داخلی را اشتباه گرفته ای. می دانی تو با كی داری حرف می زنی ؟"
كارمند تازه وارد گفت: "نه"
صدای آن طرف گفت: "من مدیر اجرایی شركت هستم"
مرد تازه وارد با لحنی حق به جانب گفت: «و تو میدانی با كی حرف میزنی؟"
مدیر اجرایی گفت: "نه"
كارمند تازه وارد گفت: «خوبه» و سریع گوشی را گذاشت.
دوشنبه 28/2/1388 - 19:59
دانستنی های علمی
درس عبرت
روزی روزگاری پیرزن فقیری توی زباله‌ها دنبال چیزی برای خوردن می‌گشت كه چشمش به یك چراغ قدیمی افتاد. آن را برداشت و رویش دست كشید. می‌خواست ببیند اگر ارزش داشته باشد، آن را ببرد و بفروشد. در همین موقع، دود سفیدی از چراغ بیرون آمد. پیرزن چراغ را پرت كرد؛ با ترس و تعجب عقب‌عقب رفت و دید كه چند قدم آن طرف‌تر، یك غول بزرگ ظاهر شد. غول فوری تعظیم كرد و گفت: نترس پیرزن! من غول مهربان چراغ جادو هستم. مگر قصه‌های جورواجوری را كه برایم ساخته‌اند،‌ نشنیده‌ای؟ حالا یك آرزو كن تا آن را در یك چشم به هم زدن برایت برآورده كنم. امّا یادت باشد كه فقط یك آرزو! پیرزن كه به خاطر این خوش‌اقبالی توی پوستش نمی‌گنجید،‌ از جا پرید و با خوش‌حالی گفت‌: الهی فدات بشم مادر! امّا هنوز جمله ی بعدی را نگفته بود كه فدای غول شد و نتوانست آرزویش را به زبان بیاورد. ... و مرگ او درس عبرتی شد برای آن‌ها كه زیادی تعارف می‌كنند!
دوشنبه 28/2/1388 - 19:56
دانستنی های علمی
موسی مندلسون، پدر بزرگ آهنگساز شهیر آلمانی، انسانی زشت و عجیب الخلقه بود. قدّی بسیار كوتاه و قوزی بد شكل بر پشت داشت. موسی روزی در هامبورگ با تاجری آشنا شد كه دختری بسیار دوست داشتنی به نام فرومتژه داشت. موسی در كمال ناامیدی، عاشق آن دختر شد، ولی فرمتژه از ظاهر و هیكل از شكل افتاده او منزجر بود. زمانی كه قرار شد موسی به شهر خود بازگردد، آخرین شجاعتش را به كار گرفت تا به اتاق دختر برود و از آخرین فرصت برای گفتگو با او استفاده كند. دختر حقیقتاً از زیبایی به فرشته ها شباهت داشت، ولی ابداً به او نگاه نكرد و قلب موسی از اندوه به درد آمد. موسی پس از آن كه تلاش فراوان كرد تا صحبت كند، با شرمساری پرسید:
- آیا می دانید كه عقد ازدواج انسانها در آسمان بسته می شود؟
دختر در حالی كه هنوز به كف اتاق نگاه می كرد گفت:
- بله، شما چه عقیده ای دارید؟
- من معتقدم كه خداوند در لحظه تولد هر پسری مقرر می كند كه او با كدام دختر ازدواج كند. هنگامی كه من به دنیا آمدم، عروس آینده ام را به من نشان دادند، ولی خداوند به من گفت:
- «همسر تو گوژپشت خواهد بود.»
درست همان جا و همان موقع من از ته دل فریاد برآوردم و گفتم:
«اوه خداوندا! گوژپشت بودن برای یك زن فاجعه است. لطفاً آن قوز را به من بده و هر چی زیبایی است به او عطا كن.»
فرومتژه سرش را بلند كرد و خیره به او نگریست و از تصور چنین واقعه ای بر خود لرزید.
او سالهای سال همسر فداكار موسی مندلسون بود .
دوشنبه 28/2/1388 - 19:51
دعا و زیارت
روز اول محرم، وجود مبارک امام هشتم بسیار غمگین بود. ابن شبیب به خدمت حضرت مشرف شد، دید حضرت بسیار غمگین است. عرض کرد: چرا غمگین هستید؟ فرمود: امروز اول محرم است. تو اگر بخواهی گریه کنی، اگر می خواهی برای چیزی گریه کنی، بر ابی عبدالله گریه کن! برای اینکه او که رفت، نگذاشتند جامعه ما طعم عدالت را بچشد، طعم عقل را بچشد... سالار شهیدان را مظلومانه شهید کردند...

ایام متعلق به این خاندان و عرض ادب کردن به اینها برای خود ما فضیلت است. چون گریه کردن ما را مسلح می کند. شما در دعای کمیل می خوانید که گریه سلاح مؤمن است، اسلحه مؤمن است. اگر کسی اهل جهاد بود، خواست مبارزه کند، با دست خالی که نمی تواند بجنگد. اگر خواست با دشمن بجنگد، سلاح او تفنگ است، گلوله است و... اگر هم خواست با غرور و منیت و خودخواهی و نفس اماره بجنگد، این در دعای کمیل آمده است:و س لاحه البکاء (1). این گریه خالصانه به درگاه خدای سبحان، آدم را مسلح می کند. یعنی آدم را از غرور، از تعدی، از ظلم و از خودبینی نجات می دهد، از احسن اثاثاً و رءیا (2) نجات می دهد، ازطمع نجات می دهد. حالا گریه خاضعانه در عبادت و غیرعبادت یک اثر دارد، گریه برای سالار شهیدان یک اثر دارد. این گریه ما را به ولایت نزدیک می کند، به امامت نزدیک می کند، به علاقه به آنها نزدیک می کند...

انسان اهل گریه، رقیق القلب است؛ قسیّ القلب نیست. این که گفتند به مجالس حسین بن علی شرکت کنید؛ برای اینکه جامعه، بهترین راه زندگی اش همین است. آنهائی که با این معارف رابطه ای ندارند، بالاخره همیشه در زحمت اند. درباره خود سیدالشهداء، حسین بن علی بن ابیطالب (سلام الله علیه) گفتند: انبیای الهی گریه کردند، وجود مبارک پیغمبر (صلی الله علیه و سلم) گریه کرد. فاطمه زهرا و علی بن ابیطالب (علیهما آلاف التحیّه و الثناء) گریه کردند...


خیمه ها را علم کنید!
وجود مبارک ابی عبدالله گفت: اینجا کجاست؟ اسامی این سرزمین را گفتند؛ نینوا و غاضریّه و امثال ذلک را گفتند، بعد گفتند: کربلاست، که حضرت فرمود: اینجا باید بارانداز کنیم. هاهنا مناخ رکابنا، هاهنا مذبح اطفال نا، هاهنا مقتل رجال نا (3).

اینجاست؛ بچه هایمان را ذبح می کنند، مردانمان را می کشند، فرزندان ما را به اسارت می برند، همین جاست. این را وجود مبارک ابی عبدالله از امیرالمؤمنین و از آباء کرامش شنیده بود؛ بیست سال قبل از جریان کربلا، امیرالمؤمنین وقتی از جنگ صفین برمی گشت، به این سرزمین که رسید از اسب پیاده شد؛ خاک را گرفت، بو کرد، دو رکعت نماز خواند، بعد فرمود: هاهنا،هاهنا. همین جاست، همین جاست... به حضرت عرض کردند: چی اینجاست؟ فرمود: هاهنا مصارع عشاق (4). اینجا عاشقانی می آرمند.

حسین بن علی هم که دوم محرم وارد شد، فرمود: هاهنا، هاهنا. همین جاست، همین جاست. اینجا شهید می شوند، اینجا ذبح می شوند. اینجا سر می برند، اینجا اسیر می گیرند. اینجاست! فرمود: پیاده شوید! پیاده شدند؛ وقتی خواستند خیمه ها را علم بکنند، حضرت دستور داد خیام زن و بچه در وسط باشد. خیام بنی هاشم که محرم اند، اطراف خیام زن و بچه باشد؛ خیام اصحاب که به منزله پاسدار و نگهبانان اینها هستند، اطراف خیام بنی هاشم باشد؛ که با نامحرم ها هیچ رابطه ای نداشته باشند. این صحنه در روز دوم محرم، اتفاق افتاد.

شب عاشورا که شد، عصر تاسوعا فرمود: همین نقشه و همین سامانه باشد، منتها اینها را جمع تر کنید. این طنابها را به هم محکم گره بزنید؛ خیام بچه ها در وسط، خیام بنی هاشم اطراف، خیام اصحاب اطراف؛ اما فاصله کمتر، این طنابها به هم گره بخورد، که در این تاخت و تازها این خیمه ها نیافتد. اطراف خیام را گودال بکنید- این چون جائی که نهر روان دائمی است، اطرافش نی روئیده می شود- فرمود: این نی ها را بیاورید، در این گودالها بریزید، آتش بزنید که فردا از پشت خیام کسی حمله نکند!

این دستور را در شب عاشورا داد. فقط یک طرف جلوی خیام باز بود که این رزمنده ها به میدان می رفتند، و اجسادشان را هم از همین راه به خیمه دار الحرب می آوردند. بقیه راهها بسته بود؛ یعنی پشت اش گودال آتش بود...

همین بود که وقتی عصر عاشورا به خیام حمله کردند، به زین العابدین (سلام الله علیه) گفتند: اینها دارند می آیند، بچه ها چه کنند؟ فرمود: فرار کنند، کسی در خیمه نباشد؛ عرض کرد: راه نیست!! اینها از چه راه فرار کنند؟! تنها راهی که این خیام با میدان دارد، همین راه روبروست. اطرافش گودالی بودکه آتش زدند که مبادا دشمن ها از پشت سر حمله کنند...


حکمت عاطفه نبوی
مکرر نقل کردند که وجود مبارک رسول الله«ص» در حالات گوناگون گاهی لبان مطهر ابی عبدالله را می بوسید، گاهی زیر گلوی حضرت را می بوسید. گاهی دکمه های ابی عبدالله را باز می کرد، از زیر گلو تا سینه را مکرر می بوسید. مردم نمی فهمیدند برای چه وجود مبارک پیغمبر این کارها را می کند! و با سایر بچه ها اینطور عطوفانه رفتار نمی کرد...

یک وقتی خون چشمان مطهر ابی عبدالله را گرفت و دید سینه مطهرش سنگین شده؛ فرمود: کیستی؟ جای بلندی نشسته ای! این جائی که تو الان پا گذاشتی، مکرر پیغمبر بوسید... آن روز فهمیدند چرا وجود مبارک پیغمبر اینقدر لبان حسین را می بوسید، گلوی حسین را می بوسید، سینه حسین را می بوسید. آن نقاط یا جای تیر شد یا جای سنگ یا جای نشستن شمر؛ والشّ مر جال س علی صدره (5)...


¤ تلفیقی از سخنرانی آیت الله جوادی آملی، حسینیه هدایت آمل 11 بهمن 1348 و سخنرانی در حسینیه ارشاد آمل روزهای اول و دوم بهمن 1358.

پی نوشت:
(1) مفاتیح الجنان. دعای کمیل
(2) مریم.47
(3) بحارالأنوار.ج44.ص383
(4) بحارالأنوار.ج14.ص 592
(5) بحارالأنوار.ج89.ص 223
دوشنبه 28/2/1388 - 19:47
دعا و زیارت
دوشنبه 28/2/1388 - 19:46
بیماری ها

1ـ تا سرحد امکان سعی کنید که بدون آنکه به مرحله لاغری برسید چربی اضافی بدن خود را کاهش دهید. شواهد قانع کننده موید آن است که اضافه وزناحتمال ابتلا به انواع سرطان را افزایش می دهد.
2ـ فعالیت بدنی حداقل 30 دقیقه در روز
3ـ از نوشیدن نوشابه های شکردار اجتناب کنید. از خوردن غذاهای پر کالری و پروسه شده خودداری کنید.
4ـ از انواع سبزیجات و میوه ها استفاده کنید. نان سبوس دار و غلات نه تنها احتمال ابتلا به سرطان را کاهش می دهد، بلکه به کاهش وزن نیز کمک می کند.
5ـ خوردن گوشت قرمز را محدود کنید. از مصرف گوشتهای پروسه شده (کالباس، سوسیس، ژامبون) تا حد امکان خودداری کنید. مصرف گوشت پخته شده حداکثر 500 گرم در هفته.
6ـ از مصرف هر گونه نوشابه الکلی خودداری کنید.
7ـ از مصرف غذاهای پرنمک یا کنسروهایی که نمک آلوده هستند خودداری نمایید.
8ـ از قرصهای ویتامین (Supplements)برای حفاظت خود در برابر ابتلای به سرطان استفاده نکنید.
9ـ توصیه می شود مادران در شش ماهه اول پس از زایمان فقط با شیر خود طفل را تغذیه کنند.
10ـ افرادی که تحت درمان سرطان قرار گرفته اند پس از اتمام دوره درمان مفاد پیشگیری را رعایت نمایند.

*** و در نهایت توصیه می شود سیگار نکشید.

منبع شهروند

يکشنبه 27/2/1388 - 22:0
آموزش و تحقيقات

عکسهای عجیب و دیدنی از در جهنم !

درب جهنم در كشور ازبكستان

به گزارش سرویس بین الملل پارسینه به نقل از انگلیش راشا، این محل كه در نزدیكی شهر كوچك درواز در ازبكستان قرار دارد، توسط افراد محلی "در جهنم" خوانده می شود.
داستان در جهنم به 35 سال قبل برمی گردد: هنگامیكه زمین شناسان در جستجوی گاز حفاری می كردند، به حفره ای زیر زمینی رسیدند كه بسیار بزرگ بود و همه تجهیزیت حفاری و چادرهای كاوشگران را در خود فرو برد. از آنجایی كه حفره را گاز پر كرده بود، كسی جرات رفتن به عمق غار را پیدا نكرد و آنان حفره را آتش زدند تا از انتشار گازهای سمی جلوگیری كنند. از آن زمان، این حفره برای 35 سال است كه بدون وقفه می سوزد.

يکشنبه 27/2/1388 - 21:40
آموزش و تحقيقات

به منظور بهبود فرایند یادگیری، روش های متعددی بیان شده اند، برای آشنایی بیشتر شما عزیزان با این روش ها به طور اجمالی به بررسی روش پس ختام می پردازیم.

 این روش شامل 6 مرحله است و کلمه پس ختام از حروف اول این مراحل تشکیل شده که عبارتند از:

—پیش خوانی: به معنای اجمالی به منظور دریافت کلیات موضوع و سازماندهی کلی مطالب است. د راین روش خواننده قبل از خواندن دقیق مطالب، کل مطلب را مرور و بررسی می کند.

—سوال کردن: برای هر قسمت از کتاب یا هر فصلی که مطالعه می شود می توان پرسش هایی مطرح کرد و به مرور زمان و با مطالعه بیشتر به آنها پاسخ داد. سوال ها را با کلمات چگونه، چه کسی، چرا، چه چیز و غیره باید طرح کرد.

— خواندن: در این مرحله کل متن و یا کتاب مطالعه می شود و به پرسشهلی مطرح شده پاسخ داده می شود. سرعت خواندن باید با سادگی یا پیچیدگی متن تناسب داشته باشد.

— تفکر : اندیشیدن درباره موضوع مورد مطالعه به آن معنا می دهد و به یاد سپاری آن کمک می کند. به منظور یادگیری بهتر مطلب، می توان آن را با مطالب از پیش آموخته شده ارتباط داد ، نکات اصلی و فرعی را شناسایی کرده و به یکدیگر پیوند داده و تناقضات موجود در متن را حل کرد . با توجه به آنچه که گفته شد. مهمترین اصل زیر بنای تفکر در جریان مطالعهف بسط معنایی است:یعنی شاخ و یرگ دادن به مطالب آموخته شده و ایجاد ارتباط بین آنها و آموخته های قبلی که می تواند به یاد سپاری مطالب کمک کند .

— از حفظ گفتن: پس از مطالعه هر قسمت باید مطالب آن توسط خواننده، به زبان ساده بازگو شود. این بازگویی مطالب، معلوم می کند که کدام قسمتها به خوبی یاد گرفته نشده و باید مجددا مطالعه شود.

— مرور کردن: پس از اتمام مطالعه یک کتاب یا مطالب درسی به منظور جلوگیری از فراموشی مطالب باید کل مطالب مرور شود. بهترین راه مرور کردن این است که بدون مراجعه به متن اصلی به پرسش های مطرح شده پاسخ داده شوددر صورتی که خواندن متن، نتواند به برخی ازپرسش ها پاسخ دهد، لازم است به متن اصلی مراجعه کرده و مجددا اقدام به مطالعه قسمت فراموش شده نماید.

پژوهش های مختلفی که در رابطه با تاثیر روش پس ختام در افزایش پیشرفت تحصیلی و بالا بردن کیفیت یادگیری دانش آموزان و دانشجویان لنجام شده نشان داده اند که این روش تاثیر زیادی دارد. از جمله کامار (1376) نشان داده است که دانشجویان قوی دانشگاه (با میانگین نمرات 16 و بالاتر ) بیشتر از دانشجویان ضعیف (با میانگین نمرات کمتر از 13) از ایجرای پس ختام سود می برند.

کسی که دارای عزم راسخ باشد جهان را مطابق میل خود عوض می کند. (گوته)

يکشنبه 27/2/1388 - 21:5
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته