• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 89
تعداد نظرات : 47
زمان آخرین مطلب : 5944روز قبل
دعا و زیارت
شیعیان من هنگامی که آب گوارا نوشیدید مرایادکنیدویاهنگامی که از غریبی یاشهیدی(خبری)شنیدید، برمن ندبه نمائیدمن، نواده(پیامبر) هستم که مرا بی گناه کشتندوپس از آن از روی عمد، مرا پایمال خیل اسبان نمودندای کاش ، همگی در روز عاشورا بودید ومی نگریستیدکه چگونه برای کودک خردسالم ، مطالبة  آب نمودم وآنان سرباززدند 
يکشنبه 8/10/1387 - 18:6
دانستنی های علمی

روی گلتون به سرخی انار                 شبتون به شیرینی هندوانه

خنده هاتون مثل پسته                      عمرتون به بلندای یلدا

شب یلدا بر همه تبیانی ها مبارک.

شنبه 30/9/1387 - 17:50
دعا و زیارت
« الیوم أکملت لکم دینکم و أتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا»در آیه سوم سوره مائده خداوند می فرماید: «امروز آیین شما را برای شما به کمال رساندم و نعمت خود را بر شما تمام کردم و اسلام را برای شما پسندیدم و برگزیدم»در آیه 67 سوره مانده نیز می فرماید:« یا أیها الرسول بلغ ما أنزل الیک من ربک و إن لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس»«هان! ای پیامبر! آن چه را که از سوی پروردگارت به تو نازل شده است، تبلیغ کن و اگر چنان نکنی، پیام و رسالت او را انجام نداده ای و خداوند تو را از مردم حفظ می فرماید»فخر رازی در صفحه 636 جلد سوم تفسیر کبیر خود چنین می گوید: «مفسران درباره نزول آیه 67 سوره مائده چند نظر اظهار داشته اند... تا آن جا که می گویند: گفته ابن عباس و براء بن عازب و محمدبن علی چنین است که این آیه درباره فضیلت علی بن ابی طالب علیه السلام  نازل شده است و چون این آیه نازل شد، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  دست علی علیه السلام   را گرفت و فرمود: «هر که من مولای اویم، این علی مولای اوست. خدایا! هر که او را دوست می دارد، دوست بدار و هر که او را دشمن می دارد، دشمن شمار! » در این هنگام عمر، علی علیه السلام   را ملاقات کرد و به او گفت: ای پسر ابوطالب، فرخنده و گوارایت باد که مولای من و مولای همه مردان و زنان مومن شدی»در همین زمینه شوکانی در صفحه 57 جلد 2 تفسیر خود می گوید:ابوالشیخ از گفته حسن بصری آورده که می گفته است: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  فرموده اند: «خداوند مرا به انجام و ابلاغ پیامی مأمور فرموده که انجام آن بر من بسیار دشوار است، زیرا می دانم در مورد آن، مردم گفته ام را تکذیب می کنند. خداوند مرا بیم داد که یا باید آن ا تبلیغ کنم یا آماده عذاب باشم و این آیه را بر من نازل فرمود که: «هان! ای پیامبر آن چه را از سوی پروردگارت بر تو نازل شده است، تبلیغ کن.»اما درباره آیه سوم سوره مائده که می فرماید: «امروز آیین شما را برای شما کامل کردم ...» در صفحه 259 جلد دوم تفسیر الدر المنثور سیوطی از طریق ابن مردویه و ابن عساکر سند را به ابوسعید خدری می رساند که گفته است: « هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم  به روز غدیر خم علی علیه السلام  را به ولایت منصوب فرمود و با صدای رسا آن را اعلام کرد، جبرییل همراه این آیه فرود آمد.»در صفحه 75 کتاب نور الابصار شبلنجی چنین آمده که مفسر بزرگ ثعلبی در تفسیر خود گفته است: « از سفیان بن عینیه درباره آیه نخست معارج که خداوند متعال می فرماید: پرسنده ای از عذابی که بر کافران واقع می شود، سوال کرد که شأن نزول آن چیست و درباره چه کسی نازل شده است؟ سفیان بن عینیه به سوال کننده گفت: درباره مطلبی از من پرسیدی که پیش از تو کسی درباره آن از من نپرسیده است، اینک آگاه باش که پدرم برای من گفته امام جعفر بن محمد علیه السلام  از گفته پدرانشان، که درود خدا بر ایشان باد، نقل کرد که چون رسول خدا صلی الله علیه  و آله و سلم  در غدیر خم مردم را فراخواند و آنان جمع شدند، پیامبر صلی الله علیه  و آله و سلم  دست علی علیه السلام را گرفت و فرمود: « هر کس من مولای اویم، این علی مولای اوست» این خبر منتشر شد و به شهرها و سرزمین های دیگر رسید و حارث بن نعمان فهری، از آن آگاه گردید. او سوار بر ناقه خویش شد و به حضور پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آمد.شتر خویش را خواباند و پیاده شد و گفت: ای محمد! ما را فرمان دادی که گواهی دهیم پروردگاری جز پروردگار یگانه نیست و تو فرستاده اویی که این موضوع را پذیرفتیم. آن گاه دستور دادی پنج بار نماز بخوانیم، پذیرفتیم. سپس به پرداخت زکات فرمان دادی، پذیرفتیم و پس از آن ما را به حج گزاردن فرمان دادی، پذیرفتیم.به ین اندازه بسنده نکردی تا آن جا که بازوی پسر عمویت را گرفتی و برافراشتی و او را بر ما برتری و فضیلت دادی و گفتی: «هر کخ من مولای اویم، علی مولای اوست» اینک بگو که این کار خواسته توست یا فرمان خداست؟حارث برگشت و درحالی که به سوی شتر خویش می رفت چنین گفت: «بار خدایا! اگر آن چه که محمد صلی الله علیه و آله و سلم  می گوید حق و درست است از آسمان بر ما سنگ فرو ریز یا عذابی دردناک بر ما بفرست!»حارث هنوز کنار شتر خود نرسیده بود که خداوند سنگی فرو فرستاد که بر سر او برخورد کرد و خداوند این آیات را نازل فرمود: سئل سائل بعذاب واقع (سوره معارج آیه 1)حال اگر اندکی درباره این آیه تعقل و تعمق کنیم، عظمت واقعه غدیر برایمان بیشتر معلوم خواهد شد و این آیات چه در منابع اهل سنت مانند سیوطی، خطیب بغدادی و حموینی و چه در منابع شیعیان، این گونه است که شأن نزول آن ها درباره علی علیه السلام بازگو شد.
سه شنبه 26/9/1387 - 17:41
دانستنی های علمی
« این که این قدر صدای غدیر بلند شده است و این قدر برای غدیر ارج قائل شده اند، و ارج هم دارد، برای این است که اقامه ولایت، با رسیدن به حکومت به دست صاحب حق، همه این مسائل حل می شود، همه انحرافات از بین می رود ...اگر گذاشته بودند که حضرت امیر علیه السلام حکومتی را که می خواهد بپا کند، تمام انحرافات از بین می رفت ... غدیر منحصر به آن زمان نیست، غدیر در همه اعصار باید باشد و روشی که حضرت امیر علیه السلام در این حکومت پیش گرفته است باید روش ملت ها و دست اندرکاران باشد ... ولایتی که در حدیث غدیر است، به معنای حکومتی است...» (صحیفه امام، ج2، ص 114 - 112)
دوشنبه 25/9/1387 - 16:33
دعا و زیارت
غدیر را غدیر می شناسد، آن زمان که عطر شکوفه های آیات وزیدن گرفت و نسیم روحانی وی، دل و جان شیفتگان معنویت و ولایت را در همه جهان معطر ساخت. غدیر یکی از مهم ترین زوایای زندگی و فضایل بی شمار امیرمومنان حضرت علی علیه السلام است. غدیر روی است که  خورشید ولایت از سرزمین حجاز طلوع کرد و انوار تابناکش تا ابدیت می درخشد.
يکشنبه 24/9/1387 - 16:49
دعا و زیارت

غدیر، قدس ملکوت است و تجلی نور، غدیر عصاره عشق است و میعاد عاشقان، غدیر

جلوه گاه ملکوتی آسمان هاست، آینه ای است که تمام رسالت را در خود جا داده است.

دریاها در وسعت غدیر غرق می شوند و کهکشان ها در برابر عظمتش کوچک و

 ناچیزند. 

جمعه 22/9/1387 - 19:29
دعا و زیارت
غدیر در لغت به معنای آبگیر است. گودالی در بیابان که آب باران در آن گرد آید. در میان راه مکه و مدینه محلی است به نام «جُحفَه».در این محل «غدیر خم» جای دارد. چون آبگیر به شکل خُم رنگرزان بوده است و برخی قبایل صحرایی گاه در آن جامه های رنگ کرده خویش را می شسته اند، آن را «غدیر خم» نامیده اند.
چهارشنبه 20/9/1387 - 19:21
خانواده
السلام علیک یا ابا صالح المهدی‌

آقا جان! سلام. دوباره قلم به دست می‌گیرم و برایتان نامه می‌نویسم. اما این بار، این بار کاغذ و قلمم نیز به خودشان رنگ و بوی غم داده‌اند. گویی این دو نیز می‌خواهند مثل من بار غصه‌هایشان را بر روی کوه بزرگ غصه‌هایی که بر دوشتان نشسته بگذارند. یکی نیست به من و این مدعیان دوستی شما و این کاغذ و قلم‌ها بگوید دیگر بس است. دیگر بس است غم و غصه‌های ایام غیبت و اندوه و عزای رحلت خوبان عالم. برای مولایتان شما را به مقدسات عالم قسم می‌دهم به جای این‌که بار غمی از دوش مولایتان و ولی خدا بردارید دیگر بار غم گناهانتان را بر مولایتان عرضه ندارید. و این بار و توشه زشتی را پیش کش آقایتان نکنید. آقا جان! می‌خواهم حرفی گفتنی و ماندنی بگویم. دست‌های به گناه آلوده‌مان، پاهای به بی راهه رفته‌مان، قلب‌های به کینه مانده‌مان، صداقت به باد رفته‌مان، چشمان هرزه آواره‌مان، همه و همه حکایت از غمی دارد. حکایت از غم بی مولایی. بگذار حرف آخرم را در این چند بیت عرضه بدارم:

توی آسمون بی تو، یک ستاره مونده تنها            

 یک ستاره‌ای که شاید نرسه به صبح فردا

نکنه یک وقت بیایی، که ستاره مرده باشه             

 آرزوی دیدنت رو توی خاک‌ها برده باشه

می‌دونم یه روز می‌آیی، که نمی‌دونم چه وقته    

 ولی اینو خوب می‌دونم بی تو بودن خیلی سخته

 

پنج شنبه 16/12/1386 - 19:0
ادبی هنری

آمدم از شام ویران دیدنت،تاج سرم                         

من ز راه کوفه و شام آمدم، مسافرم

من چهل روزه ندیدم روی تو همسفرم                     

گرچه بودی نوک نی، در کاروان برابرم

                همرهم در کاروان، ای شه تشنه لبان، با دلی خون نوحه خوان

                                            یا حسین بن علی

زنجیرم نمودند یا حسین این کوفیان                         

رنج و محنت‌ها کشیدم در اسارت بی امان

آتش افکندند به قلب اهل بیت و کودکان                    

با جسارت می‌زدند آل نبی با خیزران

                           این گروه اشقیا، خون نمودندقلب‌ما 

                                        یا حسین بن علی

خطبه‌ای خواندم در آن جا با نوای حیدری                   

من نمودم بر علیه ظلم و کین، افشاگری

تا که برچینم بساط ستم و ستمگری            

ریختم درهم نظام ظلم و ظالم پروری

                    من به کاخ دشمنان، درس دادم به جهان، بر همه حق پیشگان

                                      یا حسین بن علی

 

پنج شنبه 9/12/1386 - 19:44
ادبی هنری

تو را دیدم به خاک و خون، گل حیدر          تن صد چاک و عریانت، ایا مادر

دلم خون شد چو دیدم من تن بی سر      ز سوز غم، قدم خم شد من مضطر

فاطمه از غم تو می‌ناله                          آه من جور زِمَن و افعاله

حبیبی یا حسین

از این محنت ایا مادر دلم خونِ                 دل از سوز غم داعت دگرگونِ

برای تو دلم خون و پریشونِ                     کسی جز حق ز حال من نمی‌دونه

چون کبوتر شکسته باله                         آه من جور زمن و افعاله

حبیبی یا حسین

ندادند از چه رو آبی به تو مادر                 لب خشک تو را دیدم زدم بر سر

جدا کردند ز کین رأس تو از پیکر              چرا صد چاک شد جسمت ز این لشکر

از جفا پرپر شده این لاله                       آه من جور زمن و افعاله

حبیبی یا حسین

 

پنج شنبه 9/12/1386 - 19:31
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته