• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 242
تعداد نظرات : 19
زمان آخرین مطلب : 3413روز قبل
خانواده
شیوه های تكریم و احترام كودك

1. سلام كردن به كودكان

اهل بیت (ع) همیشه به كودكان سلام می كردند. امام رضا (ع) از پدران خو نقل می كند كه پیامبر (ص) فرمود: «خمس لا أدعهن حتی الممات...والتسلیم علی الصبیان لیكون سنة من بعدی»[22]؛ «پنج چیز را تا هنگام مرگ ترك نخواهم كرد...و سلام كردن بر كودكان، تا این كار پس از من سنتی برای دیگران باشد».

2. جای دادن كودكان در صفوف نماز جماعت

جابر بن عبدالله می گوید: سألته عن الصبیان اذا صفّوا فی الصلاة المكتوبة قال: لا تؤخروهم عن الصلاة و فرّقوا بینهم»[23]؛ «از امام باقر (ع) درباره كودكانی كه در نماز جماعت حاضر می شوند، پرسیدم. امام فرمود: آنها را به صف آخر نفرستید، بلكه بین آنها [به وسیله بزرگترها] فاصله ایجاد كنید».

3. با احترام صدا كردن

معصومان (ع) همواره كودكان را با احترام و نام نیك صدا می كردند. هنگام نام گذاری، نام ها نیك برای آنها انتخاب می كردند. در سیره اهل بیت (ع) موارد بسیاری مشاهده می شود كه هنگام صحبت با فرزندان خویش از لفظ «یا بنی» فرزند عزیزم، استفاده می كردند. همان گونه كه لقمان فرزندش را با آن، مورد خطاب قرار می داد.

4. شركت در بازی كودكان

شركت نمودن در بازی كودكان نیز نوعی احترام و شخصیت دادن به آنها محسوب می شود. «از طرف دیگر شركت والدین در بازی كودكان به آنها اطمینان می دهد كه بازی آنان معتبر و معنادار است. به آنها نشان می دهد كه بازی شان تأیید و حمایت بزرگسالی را به همراه دارد. هنگامی كه بزرگسالی در بازی مورد علاقه كودك شریك می شود، بیش از پیش وی را به بازی علاقمند می كند.»[24]

بازی برای كودكان به عنوان یك نیاز اساسی امروزه مطرح می شود كه كودكان نقش های مختلف راتمرین می نمایند و از این طریق زندگی اجتمعای را یاد می گیرند و تجربه های جدید را اخذ می كنند.

جابر می گوید: «نزد پیامبر (ص) رفتم در حالی كه حسن و حسین (ع) را بر پشت خود سوار كرده بود و چهار دست و پا راه می رفت و می گفت: شتر شما چه شتر خوبی است و شما چه سواران خوبی هستید».[25]

موارد بسیاری از شیوه های تكریم كودكان در سیره حضرات معصومین (ع) وجود دارد كه ما در اینجا به ذكر موارد فوق قناعت و بسنده نمودیم

يکشنبه 29/10/1392 - 12:40
اخلاق
الف. عوامل مؤثر در تربیت فرزندان در آغاز تولد

در سیره اهل بیت (علیهم السلام) آداب و سنت هایی یافت می شود كه به آنها عمل می نمودند. عمل به این آداب، زمینه های مساعد تربیت را در فرزند شكل می دهد. ممكن است نقش و اهمیت برخی از این آداب و سنن در تربیت فرزند برای ما نهان باشد یا تأثیر كمتری در تربیت داشته باشد، اما به هر حال از مجموع تأثیرات جزئی است كه تربیت تحقق می یابد. ذكر این نكته لازم و ضروری است كه تربیت امری دفعی نیست، بلكه امری تدریجی و مستمر است كه با فراهم شدن زمینه ها و از بین رفتن عوامل مراحم و استفاده از شیوه های مناسب تحقق می یابد.

برخی از این آداب عبارتند از:

1. گفتن اذان و اقامه در گوش نوزاد

نخستین كاری كه پیامبر (ص) و ائمه اطهار (ع) پس از تولد فرزند انجام می دادند، گفتن اذان در گوش راست و اقامه در گوش چپ نوزاد بوده است. رسول خدا (ص) در سفارش به علی (ع) فرمود: «یا علیُّ إذا وُلِدَ لَكَ غُلامٌ أو جاریةٌ فأذَّنْ فی اُذِنه الیُمنی و أقم فی الیُسری؛ فإنه لا یَضُرُّه الشیطانُ أبداً»[7]؛ «یا علی، هرگاه پسری یا دختری برایت به دنیا آمد در گوش راست او اذان بگو و در گوش چپش اقامه؛ در این صورت شیطان هرگز به اوگزندی نمی رساند».

هم چنین در روایتی دیگر، امام سجاد (ع) فرمود: «إنَّ النَّبی صلی الله علیه و آله أذّنَ فی أذنِ الحسنِ علیه السلام بالصَّلاة یومَ وُلِد»[8]؛ «زمانی كه حسن (ع) به دنیا آمد پیامبر در گوش او اذان نماز گفت».

در این باره روایات فراوان دیگری نیز وارد شده است كه معصومان (ع) در شندگی خویش، چنین شویه ای داشته اند و به دیگران نیز سفارش می كرده اند كه این گونه عمل كنند.

2. تحنیك یا كام برداشتن

از دیگر آدابی كه معصومان (ع) در آغاز تولد فرزند رعایت كرده اند، برداشتن كام نوزاد است. كام برداشتن بدین معناست كه مقداری خرما یا آب فرات یا تربت امام حسین (ع) و...را به حلق كودك بریزند. اهل بیت (ع) علاوه بر اینكه، خود به این سنت عمل می كردند، دیگران را نیز به آن سفارش می كردند. امام باقر (ع) فرمودند: «إذا وُلدَ لأحدِكم...لِیَحَنَّكهُ بماءِ الفُراتِ و...»[9]؛ «هرگاه برای یكی از شما فرزندی به دنیا آمد كام او را با آب فرات بردارد.». و نیز امام صادق (ع) فرمود: «حنّكوا اولادكم بتربة الحسین (ع) فانّه أمان»[10]؛ «كام فرزندانتان را با تربت حسین (ع) بردارین كه ایمنی بخش است».

باید یادآور شویم كه مستحب است كام برداشتن به دست بزرگان دین و افراد صالح و با تقوا انجام پذیرد. این امر، علاوه بر آثاری كه در روایات آ«ده، نوعی تیمن و تبرك است و چون مستحب است هنگام كام برداشتن برا یكودك دعا كنند، دعای بزرگان برای كودك تأثیرات معنوی فراوانی خواهند داشت.

3. نام نیك

استاد شهید مطهری می فرماید: «یكی دیگر از شعارهای ما كه متأسفانه جامعه ما تحت تأثیر غرب زدگی ارد از دست می دهد مسئله نامگذاری است. یا ما باید مسلمان باشیم و شعارهای اسلامی را كه اعلام وابستگی ما به اسلام است حفظ و نگهداری كنیم و یا باید از اسلام استعفا بدهیم. از دست دادن تدریجی شعارها باعث می شود كه بعد خود محتوا را از دست بدهیم».[11]

نام گذاری بای هر چیزی كه انسان با آنها سر و كار دارد، ضروری است، زیرا انسان برای شناختن و شناساندن هر چیزی محتاج نام آن است، حتی برای شناساندن خود به دیگران، ناگریز از بیان نام است. در سیره معصومان (ع) بر این مسئله بسیار تأكید شده است.

امام كاظم (ع) می فرمایند: «أوّلُ ما یَبَرُّ الَّجُلُ وَلَدَهُ أن یُسَمَیَهُ بِاسمٍ حَسَنٍ، فَلیُحسِّنْ أحَدُكُم اسمُ وَلَدِهِ»[12] «نخشتین بخشش و احسانی كه مرد به فرزند خود می كند، این است كه نام نیكویی برایش انتخاب كند، بنابراین، هر یك از شما نامی نیكو بر فرزندش نهد».

در سیره معصومان (ع) انتخاب نام نیك و بامعنا از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بنابراین نام گذاری فرزندان به نام های بزرگان دین و اولیا الهی، موجی می شود فرهنگ خانواده و جامعه، روح دینی به خود بگیرد و این فرهنگ، در تربیت و هدایت فرزندان مؤثر است.

از امام صادق (ع) سئوال شد: آیا نام گذای (فرزندان) به نامهای ائمه سودی دارد؟ حضرت فرمد: «إی والله، وهلِ الدّینُ إلا الحُبُّ؟! قالَ اللهُ : «إن كُنتُم تُحِبُّونَ اللهَ فاتَّبِعونی یُحبِبكُم اللهُ و یَغفِر لَكُم ذُنُوبَكُم»[13]؛ «آری به خدا، مگر دین جز محبت است؟ خداوند فرموده است: «اگر دوست دارید ازمن پیروی كنید تا خدا دوستتان بدارد و گناهانتان را ببخشاید».

همچنین پیامبر اكرم و ائمه اطهار (ع) نام های زشت افراد و حتی مكان ها را عوض می كردند و بجای آ»نام های نیكو انتخاب می كردند. امام باقر (ع) می فرمایند: «كانَ رسولُ اللهِ (صلی الله علیه و آله) یُغَیِّر الأسماءَ القبیحَة فی الِّجالِ والبُلدان»[14]؛ «رسول خدا (ص) نامهای زشت مردها و شهرها را تغییر می داد».

(ذكر این نكته خالی از لطف نیست كه در بعضی از روایت ها نام گذاری فرزند، پیش از تولد مطرح شده و در بعضی؛ نام گذاری، به همراه عقیقه در روز هفتم انجام می گیرد).

4. عقیقه

از مهم ترین آداب و سنت هایی كه در رفتار و گفتار پیامبر اكرم (ص) و اهل بیت آن حضرت بر آن تأكید فراوان شده، عقیقه برای فرزند است. تأكید بر عقیقه به حدی است كه در برخی از روایات انجام آن واجب دانسته شده است. امام كاظم (ع) می فرماید: «العقیقة واجبة اذا ولد للرجل ولد»[15]؛ «هنگامی كه مردی صاحب فرزند می شود عقیقه بر او واجب است.»

همچنین برخی از فقهای شیعه و اهل سنت به وجوب آن فتوا داده اند،[16] ولی اكثر فقهای شیعه بر استحباب آن تأكید كرده اند. امام خمینی (ره) در تحریر الوسیله چنین آورده اند: «من المستحبات الاكیدة العقیقة للذكر و الانثی»[17]؛ «عقیقه یكی از مستحبات مؤكد برای [ولادت] دختر و پسر است».

يکشنبه 29/10/1392 - 12:38
امر به معروف و نهی از منکر

1- زوال ایمان: امام صادق(ع) مى‏فرماید:

«هرگاه مؤمن به برادر مؤمنش تهمت بزند، ایمان در دل او ذوب مى‏شود، همان گونه که نمک در آب ذوب مى‏گردد».(1)

2- قطع روابط انسانى: امام صادق(ع) مى‏فرماید:
«کسى که برادر دینى اش را متهم کند، بین آن دو حرمتى وجود ندارد».(2)

3- عذاب اخروى: پیامبر اکرم(ص) مى‏فرماید:
«هر کس به مرد یا زن با ایمانى بهتان زند یا چیزى را به او نسبت دهد که در او نیست، خداوند او را در روز قیامت بر تلّى از آتش به پا مى‏دارد تا از آن چه گفته خارج شود».(3)

4- رسوایى: در روایات آمده است:
«خداوند کسى را که به دنبال عیب‏هاى مسلمانان باشد، حتى در داخل خانه‏اش رسوا مى‏کند».(4)

يکشنبه 29/10/1392 - 12:29
خانواده
تربیت عبادی كودكان اهمیت خاصی در نظام آموزشی و تربیتی اسلام دارد. تحقیقات نشان می‌دهد بسیاری از افرادی كه در بزرگسالی نسبت به عبادات سستی از خود نشان می‌دهند، بی اعتقاد به دین و تكالیف دینی نیستند، بلكه عواملی چون بی‌توجهی و یا عدم تقید والدین نسبت به انجام به موقع تكالیف عبادی، عدم ورزیدگی كودكان در انجام عبادات در كودكی و ناآگاهی آنان از فلسفه و اهمیّت عبادات، در این زمینه نقش دارند. تاكنون نظام آموزشی ما عملاً نتوانسته است این آمادگی را در دانش ‌آموزان برای رفع این مشكل ایجاد كند. برای رفع این مشكل، ضروری است پیش از سن تكلیف، كودكان با اعمال و تكالیف عبادی، فلسفه و فواید اعمال عبادی متناسب با دوره كودكی آشنا شوند. والدین و مربیان به عنوان مسئولان اصلی تربیت، باید زمینه فراگیری و انجام برخی از مسائل دینی را برای كودكان فراهم نمایند.
يکشنبه 29/10/1392 - 12:27
خانواده

تربیت دینی کودکان اهمیت خاصی در نظام آموزشی و تربیتی اسلام دارد.تحقیقات نشان می دهد فقدان بسیاری از افرادی که در بزرگسالی نسبت به عبادات و معنویت گرایش کمتری دارند ،ذاتاً بی اعتقاد به دین و تکالیف دینی نیستند.بلکه عواملی چون بی توجهی و عدم تقیّد والدین نسبت به انجام به موقع تکالیف عبادی در فقدان تمایلات معنوی فرزندان نقش بسزایی دارند.اگر چه پدر و مادر هرکدام به نوبه خود تأثیر خاصی در تربیت صحیح فرزند دارند اما در این میان نقش مادر پررنگ تر است چرا که بیش از پدر مرتبط با فرزند می باشد. آنچه که باید بیش از پیش مد نظر قرار گیر اخلاق و رفتار مادر است چرا که کودک در رفتار او را شاهد و نمونه قرار داده و مفاهیم مذهبی و اخلاقی را از او می گیرد.در تربیت دینی و اسلامی پرهیز کاری رأس هر امر،افضل اعمال و مورد محبت خداست مهم این است که مادر در مسیر تقوای الهی باشد و تربیتش را بر اساس پرهیز از گناه و عبادت خداوند متعال قرار دهد. بنابراین اخلاق و تقوای مادر در تربیت دینی فرزند بسیار تأثیر گذارند.البته توجه به مسائلی از قبیل دوران بارداری و شیردهی مادر و همچنین تغذیه حلال و مناسب مادر و فرزندش مهم بوده و باید مادران بدانند که آغاز تربیت فرزند بهتر است از همان دوران کودکی و طفولیت باشد. بنابراین میزان تأثیر مادر در تربیت صحیح دینی و معنوی فرزند و راهکار های تربیت معنوی از قبیل احترام گذاشتن به شخصیت آنان، نحوه آموزش عبادات(نماز، روزه و تلاوت قرآن کریم)تأکید بر همنشینی با نیکان و حضور کودکان در محافل دینی و مذهبی و نحوه تشویق و تنبیه وپند آنان مهم می باشد.با توجه به اینکه ارتباط مناسب بین مادر و فرزند از نظر اسلام و تربیت صحیح دینی فرزند از جمله سؤالات هر مادری است.سؤال اصلی این تحقیق نیز همین موضوع می باشد و سعی شده است در ان به نقش مادر در تربیت معنوی کودک و روش ها و راهکار ها یچنین تربیتی اشاره گردد. امید است مورد استفاده مادران قرار گیرد.

 

يکشنبه 29/10/1392 - 12:26
خانواده
در این مقاله سعی شده است ، عوامل بد حجابی در ایران ، مورد نقد و بررسی قرار گیرد و همچنین در رابطه با این عوامل ، به میزان نیاز و احتیاج ، توضیحاتی داده شود که خواننده ، متوجه اهمیت موضوع و مطلب شود . مطالب این مقاله ، از سه فصل تشکیل شده است که فصل اول ، در رابطه با عوامل فرهنگی ، فصل دوم مربوط به عوامل اقتصادی و فصل سوم در رابطه با عوامل اجتماعی بد حجابی بحث می کند .هر کدام از این فصول دارای بخش های مختلفی است ؛ به عبارت دیگر ، این فصول دارای زیر مجموعه هایی است که هر کدام ، به صورت مختصر و روان و با ذکر مستندات مخصوص به خود ، ارائه شده است .فصل اول از زیر مجموعه های تهاجم فرهنگی ، شبیخون فرهنگی ، دین زدگی و دین گریزی و رسانه تشکیل شده است . تهاجم فرهنگی ، شامل بی توجهی نسبت به فرهنگ خودی ، خود باختگی فرهنگی و مصرف گرایی است . عامل رسانه هم ، از زیر مجموعه های صدا و سیما ، سینما و فیلم های سینمایی ، ماهواره و اینترنت تشکیل شده است .فصل دوم در رابطه با عوامل اقتصادی می باشد که دارای زیر مجموعه های فقر ، ربا خواری و حرام خواری می باشد . فصل سوم نیز ، از جامعه ، خانواده ، بی توجهی مردم یا به عبارت دیگر ، عافیت طلبی آن ها ، مسؤولین بی کفایت ، ضد دین و لیبرال ، چشم و هم چشمی و ترک امر به معروف و نهی از منکر تشکیل شده است . هر کدام از این موارد ، دارای توضیحات مخصوص به خود است که در این مقاله سعی شده است ، به صورت شیوا و مختصر و روان توضیح داده شود .

 

يکشنبه 29/10/1392 - 12:25
خانواده

 

 

چکیده

نهاد خانواده و عوامل مؤثر در تربیت و استحکام آن از مباحثی است که در آموزه های دینی مورد توجه جدی قرار گرفته است. در متون دینی توصیه های اخلاقی و اعتقادی و عبادی زیادی وجود دارد که التزام به آنها باعث تقویت و تربیت و استحکام خانواده می شود. نویسنده در این نوشتار تلاش کرده است تا آموزه های یاد شده را مورد بررسی و تحلیل قرار دهد و هدف این پژوهش نیز دستیابی به این آموزه ها می باشد. از این رو، در آغاز نگاهی گذرا به جایگاه عبادت و اعتقادات در خانواده پرداخته و پس از آن ضمن برشمردن نمودهای اعتقادات و اعمال عبادی به تبیین نقش هر کدام می پردازیم. روش نویسنده در بررسی خود، اسنادی بوده و با مراجعه به متون اصلی آموزه های اسلام به تبیین مسئله پرداخته است.

يکشنبه 29/10/1392 - 12:24
اهل بیت
قرآن كریم و بشارت هاى پیامبران

آیا در تورات و انجیل موجود، به پیامبر اسلام(ص) بشارت داده شده است؟ موضع قرآن در این‏باره چیست؟ نویسنده این مقاله بر آن است كه آنچه در قرآن آمده، این است كه تورات و انجیل موجود آمدن پیامبر اسلام را با صفات ـ و نه با نام ـ بشارت داده‏اند و در این دو كتاب مواردى را براى تأیید این مدعا مى‏توان یافت.
در سنت اسلامى همیشه این اعتقاد وجود داشته است كه پیامبران پیشین در كتاب‏هاى خود به آمدن پیامبر اسلام(ص) بشارت داده‏اند. همچنین همیشه اظهار شده است كه این اعتقاد به قرآن متكى است. از آیاتى از قرآن استفاده شده است كه حضرت موسى(ع) در تورات و حضرت عیسى(ع) در انجیل آمدن پیامبر اسلام را بشارت داده‏اند. به همین دلیل در طول تاریخ اسلام براى یافتن مصادیقى از بشارت در تورات و انجیلِ موجود، تلاش‏هاى زیادى صورت گرفته و كتاب‏هاى متعددى نوشته شده است. پرسشى كه این نوشتار بدان مى‏پردازد و سعى مى‏كند به آن پاسخ دهد، این است كه واقعا موضع قرآن در این باره چیست و آیات مورد استناد چه دلالتى دارند؟ اگر برخى از این آیات بر این امر دلالت دارند، آیا مى‏توان مصداقى براى آن در تورات و انجیل موجود یافت؟
مهم‏ترین آیاتى كه مى‏توان از آنها استفاده كرد كه در كتاب‏هاى پیشین به ظهور پیامبر اسلام، بشارت داده شده است، از این قرار است:

يکشنبه 29/10/1392 - 12:22
اهل بیت
پیامبر اكرم (صلى الله علیه و آله) در عهدین


خداى سبحان در آیه 157 سوره اعراف چنین فرموده است: «الذین یتبعون الرسول النبى الامى الذی یجدونه مكتوبا عندهم فى التوراة و الانجیل یامرهم بالمعروف و ینهاهم عن المنكر... .» از این آیه شریفه استفاده مى‏شود كه اهل كتاب در عصر نزول قرآن، بشارت به حضرت رسول اكرم‏صلى الله علیه وآله را در كتاب‏هاى خود مى‏یافته‏اند. همچنین بر اساس آیه سوره مباركه صف، حضرت عیسى‏علیه السلام خود را مبشر پیامبرى به نام «احمد» مى‏داند: «و اذ قال عیسى بن مریم یا بنی‏اسرائیل انی رسول الله الیكم مصدقا لما بین یدى من التوراة و مبشرا برسول یاتی من بعدى اسمه احمد فلما جاءهم بالبینات قالوا هذا سحر مبین.» (صف: 6) این آیات و نظایر آن ما را از مراجعه به تورات و انجیل موجود بى‏نیاز مى‏سازد. گذشته از آن، كسى كه اندك آشنایى با عهدین موجود داشته باشد به یقین مى‏داند كه این كتب اندك شباهتى با تورات و انجیل مورد نظر قرآن ندارند، حتى تركیب و صورت محرفى از آنها نیز نمى‏توانند باشند. عهدین موجود «سیره مانندى‏» بیش نیستند كه در طول قرن‏هاى متمادى، نویسندگان بسیارى آنها را به رشته تحریر در آورده‏اند. بنابراین، جستجو از بشارت‏هاى قرآنى در این كتاب‏ها اساسا خطاست. با وجود این، شواهد و قراینى در آنها وجود دارد كه به خوبى، بر پیامبر اكرم‏صلى الله علیه وآله قابل تطبیق است. این شواهد و قراین هم در عهد عتیق و هم در عهد جدید قابل پیگیرى است.

يکشنبه 29/10/1392 - 12:20
اهل بیت

پیرزن وارد بهشت نمی‌شود
روزی پیرزنی به پیامبر اکرم(ص) عرض کرد، دعا فرمایید که خداوند مرا اهل بهشت قرار دهد، پیامبر اکرم(ص) فرمودند: پیرزن وارد بهشت نمی‌شود! آن پیرزن گریه کرد، پیامبر اکرم(ص) خندید و به او فرمودند: آیا نشنیده‌ای که خداوند می‌فرماید: «إِنَّآ أَنشَأْنَاهُنَّ إِنشَآءً، فَجَعَلْنَاهُنَّ أَبْکَاراً»(2)، یعنی ما آن‌ها را آفرینش نوینی بخشیدیم و همه را دوشیزه قرار دادیم. (3)
يکشنبه 29/10/1392 - 12:18
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته