دو كس مردند و حسرت بردند : یكی آن كه داشت و نخورد و دیگری آنكه دانست و نكرد
كس نبیند بخیل فاضل را
كه نه در عیب گفتنش كوشد
ور كریمی دو صد گنه دارد
كرمش عیبها فرو پوشد
سن رفته به عمر باز نیاید !
خواستگار ندارد و گر نه عروس قابلی است !
خواستگار نطلبیده مراد است !
آدم مجرد كلاهش پس معركه است!
مجرد را ازدواج لازم است !
ازدواج بر مجردان عیب نیست !
ازدواج به نوبت !
خواستگاری برات بیارم كه یه وجب حساب بانكی داشته باشه !
داماد همیشه زیر قرض نمی ماند !
با عروسی عروسی گفتن ازدواج سر نمیگیره !
پیچیده به دور تاك چشمان شما
دیوانه ی سینه چاك چشمان شما
زیباتر از آیینه و آبی .....حتی
آیبینه شده هلاك چشمان شما
در سینه ام آه دیگری دارم من
در دیده نگاه دیگری دارم من
صد ضربه به حد شرع شلاق زنید
جز عشق گناه دیگری دارم من؟
اول به خدا توكل كنید
و نفس خود را به پروردگار خویش وا گذارید
(شهید حسینی خادم )
زندگی چیدن سیبی است
باید چید و رفت / زندگی تکرار پاییز است باید دید و رفت
زندگی رودی است جاری که هرکه آمد شادمان / کوزه ای پر کرد و رفت . . .
پرستویی كه مقصد را در كوچ میبیند از ویرانی لانه اش نمی هراسد
براستی كه زندگی فقط عقیده و جهاد در راه اسلام است
خدایا عاشقان را غم مده
شكرانه اش با من