• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 200
تعداد نظرات : 156
زمان آخرین مطلب : 4284روز قبل
سخنان ماندگار

«خواهرم: از بى حجابى است اگر عمر گل كم است نهفته باش و همیشه گل باش.»

 (شهید حمید رضا نظام)   

«از تمامی خواهرانم می‏خواهم که حجاب این لباس رزم را حافظ باشند.»

 (شهید سید محمد تقی میرغفوریان )

 

       
شنبه 7/3/1390 - 10:12
داستان و حکایت

هارون الرشید برای گردش و سرکشی به طرف ساختمان های جدید خود رفت. در کنار یکی از قصرها به بهلول برخورد، از او خواست خطی بر دیوار قصر بنویسد

 

. بهلول پاره ای از زغال برداشت و نوشت: گل بر روی هم انباشته شده ولی دین خوار و پست گردیده. گچ ها بر هم مالیده شده اما دستور صریح دین از بین رفته است. اگر این کاخ را از پول و ثروت حلال خود ساخته ای اسراف و زیاده روی نموده ای که خداوند اسراف کنندگان را دوست ندارد و چنان چه از مال مردم باشد به آن ها ستم کرده ای که خداوند ستمکاران را دوست ندارد. 

منبع:روزنامه خراسان
شنبه 7/3/1390 - 10:6
شهدا و دفاع مقدس
شهید حسن باقری (غلامحسین افشردی) در 25 اسفند 1334 مصادف با سالروز میلاد امام حسین(ع) در تهران بدنیا آمد. وی پس از گذراندن دوران دبستان در دبیرستان «مروی» ادامه تحصیل داد و با اخذ دیپلم در سال 54 در دانشگاه ارومیه در رشته دامپروری پذیرفته شد اما پس از چندی به دلیل فعالیت های مذهبی و مبارزاتی از دانشگاه اخراج شده و در سال 56 به خدمت سربازی اعزام می شود و سرانجام با فرمان حضرت امام(ره) مبنی بر فرار سربازان از پادگان ها، سربازی را ترك می كند.
وی كه با پیروزی انقلاب اسلامی وارد فعالیت های مختلف فرهنگی و اجتماعی از جمله خبرنگاری می شود در سال 59 با شروع جنگ تحمیلی راهی جبهه های جنوب شده و در بدو ورود به اهواز «واحد اطلاعات عملیات رزمی» را برای دستیابی دقیق از موقعیت دشمن  راه اندازی می كند كه این آغازی برای راه اندازی این واحد در ستاد عملیات جنوب می شود.
تولد و كودكی:
به روز سوم شعبان 1375 ه.ق مطابق با 25 اسفند سال 1334 ه.ش در خانواده‌ای مذهبی و دوستدار اهل بیت عصمت و طهارت (ع) در حوالی میدان خراسان تهران چشم به جهان گشود. والدینش به عشق و محبت اباعبدالله‌الحسین(ع) و از باب تیمن و تبرك، نام "غلامحسین" را بر او نهادند و به دنبال آن در سن دوسالگی در سفر كربلا او راه همراه خود بردند. پدرش كه در تربیت وی، جدیت زیادی داشت از همان طفولیت او را با خودبه مسجد و هیأت و مراسم عزاداری سرور شهیدان می‌برد. این حضور معنوی باعث شد كه او در آن ایام عضو فعال و مؤثر هیأت نوباوگان محبان‌الحسین(ع) گردد. غلامحسین دوره دبستان را در مدرسه مترجم‌الدوله و دوره متوسطه را در دبیرستان مروی تهران به پایان رساند.
فعالیتهای قبل از انقلاب:
در سال 1354 پس از اخذ دیپلم ریاضی، در رشته دامپروری دانشكده كشاورزی شهر ارومیه تحصیلات عالی خود را آغاز كرد. در این ایام علاوه بر مطالعه منظم وانسجام یافته در زمینه مسائل اسلامی، با سخنرانی در جمع دانشجویان و برقراری كلاسهایی در زمینه اصول عقاید برای دانش‌آموزان مدارس، فعالیت مذهبی خود را دنبال می كرد و بارها با بعضی از اساتید غرب زده كه فرهنگ اسلامی را انكار و مظاهر منحط غربی را ترویج می‌نمودند، به بحث می‌نشست و ماهیت آن فرهنگ و عوامل غرب زده را افشا می‌كرد. از این رو، وی به عنوان یك عنصر مذهبی و فعال حساسیت مسئولان و گارد دانشگاه را برانگیخته بود، كه در نهایت به دلیل این فعالیتها پس از یك سال و نیم تحصیل، از دانشگاه اخراج گردید.
در این ایام در جواب یكی از نزدیكانش كه به او گفته بود: تو یك سال و نیم از عمرت را بی‌خود تلف كردی. پاسخ می‌دهد: من وظیفه‌ام را انجام دادم و اگر به دانشكده رفتم برای كسب مدرك نبود، بلكه برای رشد خودم بود و می‌خواستم كه دیگران را هم به صحنه بیاروم. شهید باقری در اسفندماه سال 1356 به خدمت سربازی اعزام شد و پس از طی دوره آموزشی در پادگان جلدیان نقده به ایلام منتقل گردید. در دوره كوتاه خدمت سربازی با توجه به آشنایی كه با مسائل اسلامی داشت به ارشاد و هدایت فكری سربازان پرداخت و همزمان با علمای شهر ایلام از جمله آیت‌الله صدری (امام جمعه قبلی ایلام) ارتباط داشت و اخبار و مسائل پادگان را به ایشان اطلاع می‌داد. به دنبال این فعالیتها، تحت كنترل قرار گرفت و ضمن جدا كردن وی از جمع سربازان پادگان، او را به عنوان راننده یك افسر جزء به كار گماردند.
نقش شهید در پیروزی انقلاب:
همزمان با گسترش انقلاب اسلامی و فرمان حضرت امام خمینی(ره) مبنی بر فرار سربازان از پادگانها، خدمت سربازی را رها كرد و به موج خروشان و توفنده امت حزب‌الله پیوست و به صورت تمام وقت در پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی به فعالیت پرداخت. به هنگام تشریف فرمایی حضرت امام خمینی(ره) به میهن اسلامی، در فعالیتهای كمیته استقبال شركت چشمگیری داشت و به دلیل برخورداری از آموزش نظامی، به همراه سایر اعضای خانواده و دوستانش در تصرف كلانتری 14 و پادگان ولی‌عصر(عج) "عشرت آباد سابق" در تهران نقش بارزی داشت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی:
تا خرداد 1358 در كمیته انقلاب اسلامی و برخی نهادهای دیگر فعالیت داشت و با انتشار روزنامه جمهوری اسلامی، همكاری فعال خود را با این روزنامه در زمینه‌های مختلف آغاز كرد. در این مدت بنا به دعوت جنبش امل لبنان، از طرف روزنامه به عنوان خبرنگار، سفر 15 روزه‌ای به لبنان و اردن انجام داد كه طی این سفر، گزارش تحلیلی جامعی از اوضاع نابسامان مسلمین در آن منطقه تهیه كرد. در خردادماه سال 1358 موفق به اخذ دیپلم ادبی شد. سپس در امتحان ورودی دانشگاه شركت كرد و با رتبه صد و چهارم در رشته حقوق قضایی دانشگاه تهران قبول گردید. او در مدت حضور در محیط دانشگاه، نقش فعال و مؤثری در مقابله با توطئه‌های ضدانقلاب و گروهكها داشت. شهید باقری اوایل سال 1359 به عضویت سپاه در آمد. ابتدا در واحد اطلاعات مشغول به خدمت شد و در زمینه شناسایی و مقابله با گروهكهای منحرف و وابسته، فعالیت خود را استمرار بخشید و در این واحد بود كه نام مستعار "حسن باقری" برای ایشان در نظر گرفته شد.
حضور در جبهه‌های دفاع مقدس:
تهاجم دشمن بعثی به مرزهای كشور اسلامی و آغاز جنگ تحمیلی، نقطه عطفی در زندگی شهید باقری بود. با احساس تكلیف در دفاع از اسلام و میهن اسلامی بلافاصله پس از شروع جنگ - در روز اول مهرماه سال 1359 - به همراه عده‌ای از برادران پاسدار راهی جبهه‌های جنوب شد و تا آخرین لحظه حیات، در این سنگر باقی مانده و در بسیاری از صحنه‌های پیروز دفاع مقدس حضور فعال و تعیین كننده داشت. عمده عناوین فعالیتهای وی در صحنه رزم با دشمن عبارتند از: تاسیس و راه‌اندازی واحد اطلاعات و عملیات رزمی شهید باقری از ابتدای ورودش به منطقه جنوب (اهواز) در پایگاه منتظران شهادت (گلف) به منظور دستیابی به اطلاعات مناسب از موقعیت دشمن، به جمع‌آوری نقشه‌ها و پیاده كردن وضعیت مناطق عملیاتی روی آنها، اقدام كرد و شخصاً به همراه عناصر اطلاعاتی، جهت كسب اطلاع دقیق از دشمن، به شناسایی محورها و نقاط مورد نظر می‌پرداخت و در برخی از موارد نیز تا عقبه نیروهای دشمن برای ارزیابی توان و استعداد آنها، با چالاكی و شجاعت بی‌نظیری پیش می‌رفت. فعالیتهای مثبت او در این زمینه با سازماندهی عناصر اطلاعاتی و برگزاری آموزش مختصری برای آنها، منجر به راه‌اندازی واحد اطلاعات عملیات در ستاد عملیات جنوب (گلف) گردید. واحدهای اطلاعات عملیات پس از گذشت حدود 3 ماه از شروع جنگ، در تمامی محورهای جنوب (از آبادان تا دزفول) با قدرت تمام مستقر شدند و نسبت به شناسایی و تعیین وضعیت دشمن و ارسال گزارش آن اقدام كردند. با این تلاش، اطلاعات چشم فرماندهی در میدان جنگ شد و یكی از ضعفهای بزرگ ( نداشتن اطلاع از وضعیت دشمن ) برطرف گردید. شهید باقری علاوه بر ارائه اطلاعات،توان و استعداد ذاتی بالایی در تحلیل اطلاعات دشمن داشت و اغلب حركات احتمالی دشمن در آینده راپیش بینی می نمود و حتی به زمان و مكان آن هم اشاره می كرد. از آن جمله پیش بینی وی در دی ماه سال 1359 مبنی بر حركت دشمن جهت الحاق محور شمال - جنوب منطقه سوسنگرد برای ارتباط جفیر و بستان بود.كه دشمن در كمتر از یك هفته با نصب پل های نظامی متعدد و تلاش گسترده این كار را انجام داد.(البته این منطقه بعدها با عنایت الهی در عملیات طریق القدس آزاد گردید.) از اقدامات بسیار مؤثر شهید باقری كه در این دوره پایه‌ریزی شد، بایگانی اسناد جنگ، ترجمه اسناد و بخش شنود بی‌سیم های دشمن بود.از دیگر فعالیتهای وی طراحی گردانهای رزمی و تعیین تركیب سازمان نفرات و تجهیزات و ادوات رزمی و واحدهای پشتیبانی از رزم بود.
مسئولیت های شهید در طول دفاع مقدس
فرماندهی محور جنوب:
شهید باقری به دلیل لیاقت، شجاعت و شهامتی كه داشت در دی ماه سال 1359 به عنوان یكی از معاونین ستاد عملیات جنوب انتخاب شد و در شكست محاصره سوسنگرد، فرماندهی عملیات امام مهدی(عج)، فتح، ارتفاعات الله‌اكبر و دهلاویه نقش به‌سزایی داشت و همه این نبردها در شرایطی اجرا می‌شد كه عملیات منظم نیروهای خودی با مشكل مواجه شده بود و اغلب بدون نتیجه می‌ماند، همه تلاش شهید باقری و برادران سپاه این بود كه ثابت كنند می‌توان دشمن را شكست داد.
با بركناری بنی‌صدر و با توجه به شرایط سیاسی آن زمان، در اجرای عملیات فرماندهی كل قوا شركت داشت و پس از مجروح شدن سردار رحیم صفوی هدایت عملیات را به عهده گرفت و دراین عملیات به عنوان فرماندهی لایق و كاردان شناخته شد.
فرماندهی محور دارخوین درعملیات ثامن‌الائمه(ع):
شهید باقری كه فرماندهی محور دارخوین را به عهده داشت، در عملیات شكست حصر آبادان در طرح‌ریزی، سازماندهی و كسب اخبار و اطلاعات دشمن نقش مؤثری داشت.
معاونت فرماندهی عملیات طریق‌القدس:
در عملیات طریق‌القدس كه برای اولین بار قرارگاه مشترك بین سپاه و ارتش تشكیل گردید، شهید باقری به عنوان معاونت فرماندهی كل سپاه در قرارگاه فرماندهی عملیات مشترك حضور یافت و در شناسایی محورها و تحلیل و پیش‌بینی حركتهای دشمن و پی‌گیری مسائل رزمی نقش مهمی را ایفا نمود.
شهید باقری دراجرای مرحله اول این عملیات سه شبانه روز بیدار بود و در آماده‌سازی مرحله دوم عملیات، به دلیل خستگی مفرط، شب هنگام طی تصادفی بشدت مصدوم شد و به بیمارستان منتقل گردید. برادر شهید در این مورد می‌گوید: در بیمارستان در لحظاتی كه معلوم نبود زنده می‌ماند یا خیر و با اینكه به سختی سخن می‌گفت می‌پرسید: پل سابله كارش به كجا كشید؟ بشدت به فكر عملیات و نگران آن بود. با اینكه یك ماه دستور استراحت مطلق پزشكی به او داده بودند، پس از یك هفته، بیمارستان را ترك كرد و به ستاد عملیات جنوب بازگشت و با وجود آثار جراحت و سردرد شدید، به فعالیت خود ادامه می‌داد. پس از عملیات موفق طریق القدس ، دشمن بعثی دست به یك حمله در تنگه چزابه زد ، شهید باقری با وجود ضعف جسمی،تلاش زیادی برای تثبیت این نقطه استراتیژیك و مهم به عمل آورد و با اسقامت عجیبی چندین شب متوالی و بدون لحظه ای استراحت،به هدایت عملیات پرداخت و حتی در یك مرحله، به عنوان فرمانده گردان وارد عمل شدو تپه ای را كه 400 نفر از نیروهای دشمن روی آن مستقر بود و بر نیروهای خودی تسلط داشت به تصرف در آورد.
فرماندهی قرارگاه نصر در عملیات فتح‌المبین، بیت‌المقدس، رمضان
1 - فتح‌المبین:
قبل از شروع عملیات، شهید باقری با تجزیه و تحلیل اطلاعات واصله، تمام واحدهای اطلاعاتی را در راستای اهداف این عملیات توجیه و وظایف هر یك را مشخص كرد. با توجه به وسعت منطقه عملیات، چهار قرارگاه برای كنترل و هدایت عملیات مشخص گردید. جناح شمالی منطقه، حساسترین محور عملیات بود. به دلیل این اهمیت و حساسیت، شهید باقری به عنوان فرمانده قرارگاه نصر (قرارگاه مشترك ارتش و سپاه) در این جناح انتخاب گردید. ضمن اینكه در قرارگاه مركزی كربلا نیز در كنار فرماندهی كل عملیات (سردار محسن رضایی) به عنوان مشاور عملیات و مسئول اطلاعات، فعالیت بسیار مؤثری داشت. در مرحله اول عملیات فتح‌المبین، قرارگاه نصر با موفقیت كامل به اهداف خود رسید و در مرحله دوم عملیات، با اصرار و تاكید شهید باقری تصرف ارتفاعات رادار (ابوصلبی‌خات) از محور قرارگاه نصر انجام پذیرفت كه پس از موفقیت و استقرار نیروهای خودی، دلیل اصرار شهید باقری كشف گردید.
2 - بیت‌المقدس:
بلافاصله پس از عملیات فتح‌المبین آماده‌سازی عملیات بیت‌المقدس آغاز گردید. هید باقری ضمن تلاش برای هماهنگی واحدهای اطلاعاتی در طرح‌ریزی عملیات نیز حضور داشت و می‌گفت: لزومی ندارد ما مستقیماً وارد شهر خرمشهر شویم، بلكه باید دشمن را دور بزنیم و عقبه او را ببندیم تا شهر خود به خود سقوط كند. با اینكه نظرات دیگری هم برای چگونگی آزادی خرمشهر وجود داشت، اهمیت و تاكید او پس از فتح خرمشهر آشكار شد. در این عملیات شهید باقری به عنوان فرماندهی قرارگاه نصر، در اجرای عملیات نقش مؤثری را ایفا كرد. از هدفهای عمده این قرارگاه، خرمشهر و تامین مرز شلمچه و شرق بصره بود. پس از دو مرحله عملیات موفقیت‌آمیز، در مرحله سوم عملیات، قرارگاه نصر با محاصره دشمن در ناحیه شلمچه، مزدوران بعثی را مستاصل و مضمحل كرد و شهر خرمشهر نیز آزاد گردید.
3 - رمضان:
پس از عملیات بسیار موفق بیت‌المقدس، طرح‌ریزی و آماده‌سازی عملیات رمضان آغاز گردید. در این عملیات شهید باقری همچنان در مسئولیت قرارگاه نصر حضور داشت. در مرحله اول عملیات رمضان این قرارگاه نقش عمل كننده نداشت و به عنوان قرارگاه احتیاط پیش‌بینی شده بود، ولی با روحیاتی كه شهید باقری داشت ضمن حضور در قرارگاه فتح و همكاری جدی و فعال با فرماندهی آن، در مراحل بعدی عملیات رمضان به علت پاتك های بسیار شدید و سنگین دشمن بعثی، قرارگاه نصر نقش بسیار مؤثری در دفع آنها و حفظ مواضع خودی داشت تا جایی كه شهید باقری جهت كنترل دقیق تر و تقویت روحیه رزمندگان، مقر تاكتیكی قرارگاه نصر را پشت خاكریزهای خط مقدم مستقر كرد و تا تثبیت شرایط، در همان جا حضور داشت.فرماندهی قرارگاه كربلا و جانشین فرماندهی كل در قرارگاههای جنوب پس از عملیات رمضان، شهید باقری از طرف فرماندهی كل سپاه به سمت فرماندهی قرارگاه كربلا و جانشین فرماندهی كل در قرارگاههای جنوب منصوب گردید. در شرایطی كه طرح‌ریزی عملیات از منطقه جنوب به جبهه غرب منتقل شده بود، همزمان با اجرای عملیات مسلم ا‌بن عقیل(ع)، شهید باقری در قرارگاه كربلا با شناسایی و پی‌گیری مستمر، عملیات محرم را طرح‌ریزی كرد و با كسب موافقت، نسبت به اجرای آن وارد عمل شد. با توجه به كسب تجربیات و نتایج حاصله از موفقیتهای رزمی و نظامی، ساختار سازمان رزمی سپاه شكل گرفت و بر اثر لیاقت و شایستگی قابل توجه و در خور تحسین شهید باقری، ایشان به عنوان جانشین فرماندهی یگان زمینی سپاه منصوب گردید.
ویژگیهای برجسته شهید:
اتكال شهید باقری به خداوند تبارك و تعالی بسیار بالا بود و در سایه این توكل، اطمینان و استقامت عجیب وی بخوبی مشهود بود و در سخت‌ترین شرایط و حساسترین موقعیتها ضمن حفظ صبر و آرامش و خونسردی، با تدبیر عمل می‌كرد. او عشق و علاقه عجیبی به اهل بیت(ع) و آقا امام زمان(عج) و امام خمینی(ره) داشت. شهید باقری بی‌ریا و بی‌تكلف در مصائب امام حسین(ع) می‌گریست و علاقه فراوان و مستمر به مطالعه كتاب ارشاد شیخ مفید و مقتلهای حادثه كربلا داشت. استعداد و خلاقیت شهید باقری با توجه به كمی سن و تجربه وی، بسیار قابل توجه و مورد تحسین بود. یكی از برادران رده بالای سپاه (و با سابقه در جنگ) چنین می‌گوید: با اینكه من دو سال از او بزرگتر بودم ولی به جرأت می‌توانم بگویم افكار او دو سال از من بالاتر بود. شهید باقری همواره با هوشمندی و ذكاوت خویش شرایط رزمی و عملیاتی را پیش‌بینی و تحلیل می‌كرد و در كنار آن با قدرت بالای فكری، راههای كار و طرح‌ریزی عملیاتی خود را ارائه می‌نمود و بدون هراس از مشكلات، به فعالیت و تلاش در این زمینه می‌پرداخت. هرگز نسبت به دشمن اظهار عجز و ناتوانی نداشت، بلكه همواره نسبت به برتری نیروهای خودی بردشمن با اطمینان صحبت می‌كرد. قاطعیت و قدرت تصمیم‌گیری شهید باقری به عنوان یك فرمانده لایق و موفق چشمگیر بود و در مراحل بحرانی و شرایط سخت با جرأت كامل ضمن حفظ آرامش و خونسردی، نظر لازم و مؤثر را ارائه و در این باره تصمیم‌گیری می‌كرد. یكی از فرماندهان نظامی ارتش كه با وی همكاری مشترك داشت می‌گوید: در مرحله‌ای از عملیات بیت‌المقدس یكی از یگانها در شرایط سختی در مقابل پاتك دشمن قرار گرفته بود كه فرمانده آن واحد در تماس اعلام كرد در صورت مقاومت، احتمالاً تلفات بیشتری خواهیم داشت. شهید باقری در پاسخ گفت: در مقابل دشمن باید مقاومت كنید و مسئولیت تلفات را هم من به گردن می‌گیرم. كادرسازی و تربیت نیرو از خصوصیات بسیار بارز شهید باقری بود. اهتمام زیادی به رشد و ارتقای همراهان و همكاران خود داشت. در تربیت كادرهای واحد اطلاعات و عملیات بسیار پرتلاش بود و در این زمینه آموزشهای نظری و عملی را توام می‌كرد. بیش از سه دوره آموزش فشرده 30 تا 40 نفره برگزار كرد كه بعدها این برادران در واحد اطلاعات - عملیات تیپ ها مسئولیتهای مهمی را عهده‌دار شدند. توجه به هماهنگی و وحدت نیروهای رزمی از دیگر خصوصیات این شهید بزرگوار بود كه تجلی آن در هدایت عملیات - خصوصاً عملیات مشترك ارتش و سپاه (در قرارگاه مشترك نصر) - مورد تایید فرماندهان ارتش بود و آنها تحت تاثیر خصوصیات اخلاقی و عمل این شهید قرار می‌گرفتند، بخصوص در مقطعی كه ایشان به عنوان نماینده سپاه در شورای عالی دفاع شركت می‌كرد. شجاعت و شهامت شهید باقری بسیار بالا و قابل توجه بود. او با توجه به اینكه یك مسئول رده بالای نظامی بود، ولی همراه عناصر اطلاعاتی در شناسایی‌ها شركت می‌كرد. در صحنه‌های رزم و در خطوط مقدم جبهه و در بعضی از موارد نیز در پشت خط دشمن حضور می‌یافت و حتی در هدایت گروهانها و گردانهای رزمی مستقیماً وارد عمل می‌شد. این شهامت در كلام وگفتار وی نیز تاثیر داشت. با تواضع، آنچه را صحیح می‌دانست بیان می‌كرد و از نظرات خود دفاع می‌نمود. از قدرت بیان و استدلال برخوردار بود و همواره مخاطب خود را تحت تاثیر قرار داده و به تحسین وا می‌داشت. تواضع و فروتنی شهید باقری - با داشتن مسئولیتهای مهم و اساسی در جنگ - بسیار محسوس بود و هرگز تحت تاثیر القاب و عناوین مسئولیتی قرار نمی‌گرفت. رفتار مهربان او با همه (خصوصاً زیردستان) به گونه‌ای بود كه علاقه متقابل نسبت به وی را در آنان ایجاد می‌كرد. تا مدتها همسرش نمی‌دانست كه او در جبهه مسئولیت دارد و فرمانده است، در پاسخ به این سئوال كه در جبهه چه می‌كند، می‌گفت: من سقای بچه‌های بسیجی‌ام.
فرازهایی از خاطرات همرزمان شهید:
- پس از عملیات امام مهدی(عج) نگاهم به شخصی افتاد كه سطلی به دست گرفته بود و فشنگهای روی زمین را جمع می‌كرد. این شخص كسی نبود جز برادر باقری كه می‌گفت:
اینها حیف است و باید از آنها استفاده كرد. وقتی راجع به عملیات یا مسائل كاری انتقاد می‌كردیم با مهربانی می‌گفت: بسیار خوب، حالا شما بیایید و كار را در دست بگیرید و درست كنید، چه فرقی می‌كند. در عملیات بیت‌المقدس وقتی یكی از تیپ ها در وضعیت دشواری قرار گرفته بود، فرمانده آن دراثر فشار مشكلات می‌گوید: مگر بالاتر از سیاهی هم رنگی هست؟ شهید باقری پاسخ می‌دهد: آری، بالاتر از سیاهی، سرخی خون شهید است كه روی زمین می‌ریزد، قوه محركه شما خون شهداست.
پس از فتح خرمشهر بارها تذكر می‌داد:
برادران! مبادا غرور این پیروزی ها شمارا بگیرد، خودتان را گم نكنید، فكر نكنید ما این كار را كرده‌ایم، همه‌اش خواست خدا بوده است.
حساسیت عجیبی به انتقال شهدا و مجروحین داشت و می‌گفت: ما جواب خانواده‌ای را كه جنازه شهیدش روی زمین مانده چه بدهیم؟! سرانجام در اثر این تأكیدها و ضرورت مدنظر قرار دادن حقوق شهدا، مسئول تعاون قرارگاه نیز شهید شد. وقتی در ارتباط با جریانات سیاسی از وی می‌پرسند در چه خطی هستی؟ می‌گوید: ما در خط ثواب هستیم. شهید باقری درمورد نیروهای بسیجی می‌گفت: این بسیجی ها امانتی الهی هستند كه باید قدرشان را بدانیم و تمام سعی خود را در حفظ آنها بكار بریم. این بسیجی است كه جنگ را اداره می‌كند تا زمانی كه نیروی ایمان در آنها وجود دارد، جنگ به پیروزی می‌انجامد. شهید باقری همواره به دوستانش می‌گفت: تا خالص نشوی خدا ترا برنمی‌گزیند. لذا باید سعی كنیم كه خداوند عاشقمان بشود تا ما را ببرد.
نحوه شهادت:
پس از عملیات رمضان در شهریور ماه 1361 كه مقارن با ایام حج بود، در پاسخ به پیشنهاد یكی از دوستانش جهت عزیمت به سفر حج گفته بود: هنوز كه كار جنگ تمام نشده و دشمن بعثی در خاك ماست، بروم به خدا چه بگویم؟ وقتی می‌روم كه حرفی برای گفتن داشته باشم. چند ماه پس از این صحبت در نهم بهمن ماه 1361 در طلیعه ایام مبارك دهه فجر در حالی كه تعدادی از همرزمان و همسنگرانش به دیدار حضرت امام خمینی(ره) شتافته بودند، او برای شناسایی و آماده‌سازی عملیات والفجر مقدماتی به همراه تعدادی از برادران سپاه در خطوط مقدم چنانه (منطقه فكه) در سنگر دیده‌بانی مورد هدف گلوله خمپاره دشمن بعثی قرار گرفت و همراه همسنگرانش شهیدان مجید بقایی، وزوائی و ... به لقاءالله شتافت. آخرین كلامی كه از این شهید بزرگوار شنیده شد پس از ذكر شهادتین، نام مبارك امام شهیدان، حسین(ع) بود. شهید باقری در همه مدت حضورش در جبهه‌های جنگ تنها یكبار، آن هم به مدت پنج روز برای ازدواج، از جنگ جدا شد و به جهت عشق به حضرت امام زمان(عج) نام نرگس را برای تنها فرزندش برگزید
جمعه 6/3/1390 - 0:16
شهدا و دفاع مقدس
حرفشان این بود که قرار گاه برنامه ریزی درست و حسابی ندارد. نیرو را مثل مهره ی شطرنج جا به جا می کند . می گفتند « نیرو مگر چه قدر توان داره ، بچه ها مرخصی می خوان.منطقه باید تعیین تکلیف کنه.» از دستشان عصبانی بود. – تیپ و لشکر مگه وزارت خونه ست؟ بابا هیچ کس غیر از خودتون جنگ رو پیش نمی بره . اگه فکر می کنین منطقه می گه قضیه رو بررسی می کنیم و کادر می فرستیم، نه خیر هیچ چی نمی شه . محکم می گم باید برگردید و خودتون کارها رو درست کنید . همین.»
جمعه 6/3/1390 - 0:10
داستان و حکایت

ندیم سلطان، حکیمی را به صحرا دید که علف می چید و می خورد.

 گفتش که: اگر به خدمت شاهان درمی آمدی، نیازمندخوردن علف نمی شدی، 

 

پاسخ داد: تو نیز اگر علف می خوردی، نیازمند خدمت شاهان نبودی

. منبع: کشکول شیخ بهایی
جمعه 6/3/1390 - 0:8
سخنان ماندگار

مسلمان کسی است که هم درد خدا را داشته باشد و هم درد خلق خدا را .

 

 
پنج شنبه 5/3/1390 - 11:0
شعر و قطعات ادبی
              
آموخته ام

 درد عاشق را دوائی بهتر از معشوق نیست شربت بیماری فرهاد را شیرین كنید.

آموخته ام بهترین كلاس درس دنیا كلاسی است كه زیر پای پیر ترین فرد دنیاست .
آ‌موخته ام وقتی كه عاشقید عشق شما در ظاهر نیز نمایان می شود .
آموخته ام تنها كسی كه مرا در زندگی شاد می كند كسی است كه به من می گوید : تو مرا شاد كردی !
آموخته ام داشتن كودكی كه در آغوش شما به خواب رفته زیباترین حسی است كه در دنیا وجود دارد .
آموخته ام كه مهربان بودن بسیار مهم تر از درست بودن است .
آموخته‌ ام كه هرگز نباید به هدیه ای از طرف كودكی ( نه ) گفت .
آموخته ام كه همیشه برای كسی كه به هیچ عنوان قادر به كمك كردنش نیستم دعا كنم .
آموخته ام كه مهم نیست كه زندگی تا چه حد از شما جدی بودن را انتظار دارد ،‌ همه ما احتیاج به دوستی داریم كه لحظه ای با وی به دور از جدی بودن باشیم .
آموخته ام كه گاهی تمام چیزهایی كه یك نفر می خواهد فقط دستی است برای گرفتن دست او ، و قلبی است برای فهمیدن وی .
آموخته ام كه راه رفتن كنار پدرم در یك شب تابستانی در كودكی ، شگفت انگیز ترین چیز در بزرگسالی است .
آموخته ام كه زندگی مثل یك دستمال لوله ای است هر چه به انتهایش نزدیكتر می شویم سریعتر حركت می كند .
آموخته ام كه پول شخصیت نمی خرد .
آموخته ام كه تنها اتفاقات كوچك روزانه است كه زندگی را تماشایی می كند .
آموخته ام كه خداوند همه چیز را در یك روز نیافرید. پس چه چیز باعث شد كه من بیاندیشم می‌توانم همه چیز را در یك روز به دست بیاورم .
آموخته ام كه چشم پوشی از حقایق آنها را تغییر نمی دهد .
آموخته ام كه این عشق است كه زخمها را شفا می دهد نه زمان .
آموخته ام كه وقتی با كسی روبرو می شویم انتظار لبخندی از سوی ما را دارد .
آموخته ام كه هیچ كس در نظر ما كامل نیست تا زمانی كه عاشق بشویم .
آموخته ام كه زندگی دشوار است اما من از او سخت ترم .

آموخته ام كه فرصتها هیچگاه از بین نمی روند ،‌ بلكه شخص دیگری فرصت از دست داده ما را تصاحب خواهد كرد .
آموخته ام كه آرزویم این است قبل از مرگ مادرم یكبار به او بیشتر بگوییم دوستش دارم!

دوشنبه 2/3/1390 - 7:43
شخصیت ها و بزرگان

گزیده سخنان حضرت امام خمینی(ره) در خصوص شهید مطهری


شهید مطهری عمر شریف و ارزنده خود را در راه اهداف مقدس اسلام صرف كرد و با كج‌روی‌ها و انحرافات، مبارزه‌ای سرسختانه كرد. مطهری فرزندی عزیز برای من و پشتوانه‌ای محكم برای حوزه‌های دینی و علمی و خدمت‌گزاری سودمند برای ملت و كشور بود. امید آن بود كه از این درخت پرثمر(شهید مطهری) میوه‌های علم و ایمان، بیش از آن‌كه به جا مانده، چیده شود و دانشمندان پربها تسلیم جامعه گردد. شهید مطهری در عمر كوتاه خود، اثرات جاویدی به یادگار گذاشت كه پرتوی از وجدان بیدار و روح سرشار از عشق به مكتب بود. مواعظ و نصایح او (شهید مطهری) كه از قلبی سرشار از ایمان و عقیده نشأت می‌گرفت یرای عارف و عامی، سودمند و فرح‌زاست.

 

گزیده سخنان مقام معظم رهبری در خصوص شهید مطهری

آثار فكری و علمی آن روحانی بزرگوار(شهید مطهری) روزبه‌روز بیشتر در افق مطبوعات كشور و معلومات دینی ما آشكار می‌شود. فضیلت مردی مثل شهید مطهری واقعاً در طول سال‌ها هم قابل بیان كردن ـ به شكلی كه حقش ادا بشودـ نیست. جریان فكری اسلامی انقلاب و نظام اسلامی ما در بخش عمده‌ای متكی به تفكرات شهید مطهری است. لازم است جوان‌ها، مخصوصاً آن‌هایی كه با معرفت و دانش سروكار دارند، با آثار شهید مطهری ارتباط نزدیك برقرار كنند و كتاب‌های آن بزرگوار رابخوانند. باید جمعی، اهل تحقیق و علاقه‌مند به كار علمی، بنشینند و نظرات و تفكرات شهید مطهری را در ابواب مختلف، استخراج كنند.


جملات قصار شهید مطهری

ایثار از پرشكوه‌ترین مظاهر جمال و جلال انسانیت است و تنها انسان‌های بسیار بزرگ به این قله شامخ صعود می‌كنند.


جهان به حق و عدالت برپاست و به حمایت كسانی كه به حمایت حق و عدالت برمی‌خیزند، برمی‌خیزد.


قوی‌ترین حربه دفاعی این انقلاب و مؤثرترین اسلحه پیشرفت آن، ایمان ملت به نیروی خویش و بازگشت به ارزش‌های اصیل اسلام است.


از اصول اسلام این است كه میدان زندگی و كار را میدان عمل و عبادت قرار داده‌است، عمل برای انسان عبادت است و بیكاری برای انسان گناه است
يکشنبه 1/3/1390 - 12:33
مهدویت

راجع به حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ و اوصاف آن بزرگوار باید بدانیم كه شناختن مشخصات آن حضرت از دو جهت اهمیت بخصوص دارد: یكی از نظر تكلیف زیرا شناختن امام شرعاً و عقلاً واجب است و به حكم حدیث معروف:
«
مَنْ ماتَ وَلَمْ یَعْرِفْ اِمامَ زَمانِهِ ماتَ مَیْتَهَ الْجاهِلِیِّهِ»
هر كس بمیرد و امام زمان خود را نشناخته باشد، مرده است (همانند) مردن جاهلیت.
و دیگر از جهت شناختن دروغ و باطل بودن دعاوی كسانی كه به دروغ ادعای مهدویت كرده یا بنمایند، زیرا با ملاحظه‌ این مشخصات، كذب و بطلان دعوای این افراد روشن و واضح می‌شود چون فاقد این صفات و خصائص بوده‌اند.
صفات و مشخصات حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ كه در احادیث و روایات ذكر شده مشخصاتی است كه هر كس آن مشخصات را در نظر بگیرد هرگز آن حضرت را با افراد دیگر اشتباه نخواهد كرد و اگر دیده می‌شود پاره‌ای فریب خورده و دعوای مهدویت را از شیادانی پذیرفته‌اند، به دلیل غفلت یا بی‌اطلاعی از این مشخصات و خصائص بوده، و یا آنكه بعضی مشخصات را كه تمام مشخص نبوده و وصف عام آن حضرت و دیگران بوده، تمام مشخص شمرده و صاحبان وصف عام را با صاحب وصف خاص اشتباه كرده‌اند. بسیاری هم دانسته و عمداً این دعاوی را برای یك سلسله اغراض مادی و سیاسی و حبّ جاه و ریاست،‌به ظاهر پذیرفته و ترویج می‌نمایند.
وگرنه خصوصیات و اوصافی كه برای آن حضرت بیان شده مشخصاتی است كه جز بر آن شخص خاص و موصوف به آن صفات خاص (یعنی امام دوازدهم، یگانه فرزند امام حسن عسكری ـ علیهم السّلام ـ ) بر احدی از كسانی كه ادعای مهدویت كرده‌اند قابل انطباق نیست و بطلان دعاوی آنها با توجه به این نشانیها و علامات مانند آفتاب آشكار و هویدا است.
علماء و دانشمندان متتبع و محیط به احادیث كه وثاقت آنان مورد تأیید علم رجال و تراجم است، در كتابهای معتبر و مستند به نحو كافی و وافی این مشخصات را تعیین و توضیح داده‌اند كه چون نقل آن احادیث در اینجا امكان پذیر نیست لذا ما فقط بر طبق احصای ناقص خودمان در كتاب (منتخب الاثر) قسمتی از این مشخصات را با ذكر عدد احادیثی كه بر هر یك از آنها دلالت دارد به عرض خوانندگان ارجمند می‌رسانیم.
1
ـ مهدی ـ علیه السّلام ـ از خاندان و ذریه پیغمبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ است. «طبق 389 حدیث
2
ـ همنام و هم كینه پیغمبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ و شبیه‌ترین مردم به آن حضرت است. «طبق 48 حدیث
3
ـ در صفت شمائل و قیافه‌ آن حضرت. «طبق 21 حدیث
4
ـ از فرزندان امیر المؤمنین ـ علیهم السّلام ـ است. «طبق 214 حدیث
5
ـ از فرزندان حضرت فاطمه زهرا ـ علیها السّلام ـ است. «طبق 192 حدیث
6
ـ از فرزندان حسن و حسین ـ علیهما السّلام ـ است «طبق 107 حدیث[1]
7
ـ از فرزندان حسین ـ علیه السّلام ـ است «طبق 185 حدیث
».
8
ـ نهمین از فرزندان حسین ـ علیه السّلام ـ است «طبق 148 حدیث».
9
ـ از فرزندان زین العابدین ـ علیه السّلام ـ است «طبق 185 حدیث».
10
ـ هفتمین از فرزندان حضرت باقر ـ علیه السّلام ـ است «طبق 103 حدیث».
11
ـ ششمین از فرزندان حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ است «طبق 99 حدیث».
12
ـ پنجمین از فرزندان موسی بن جعفر ـ علیهما السّلام ـ است «طبق 98 حدیث».
13
ـ چهارمین از فرزندان حضرت رضا ـ علیه السّلام ـ است «طبق 95 حدیث».
14
ـ سومین از فرزندان امام محمد تقی ـ علیه السّلام ـ است «طبق 60 حدیث».
15
ـ جانشین جانشین امام علی نقی و پسر امام حسن عسكری ـ علیهما السّلام ـ است «طبق 146 حدیث».
16
ـ اسم پدرش حسن ـ علیه السّلام ـ است «طبق 147 حدیث».
17
ـ مادرش سیده‌ كنیزان و بهترین ایشان است «طبق 9 حدیث».
18
ـ دوازدهمین امام و خاتم ائمه است «طبق 136 حدیث».
19
ـ دارای دو غیبت است (صغری و كبری) «طبق 10 حدیث».
20
ـ غیبتش از بس طولانی خواهد شد كه مردم ضعیف الایمان و كم معرفت، گرفتار شك و تردید می‌شوند «طبق 91 حدیث».
21
ـ بسیار طویل العمر است «طبق 318 حدیث».
22
ـ زمین را پر از عدل و داد كند بعد از آنكه پر از ظلم و جور شده باشد «طبق 123 حدیث».
23
ـ مرور روزگار او را پیر نسازد و به سیمای جوانان باشد «طبق 8 حدیث».
24
ـ ولادتش پنهان باشد «طبق 14 حدیث».
25
ـ دشمنان خدا را می‌كشد و زمین را از شرك و ظلم و ستم و حكومت دیكتاتوران پاك و به تأویل جهاد كند «طبق 14 حدیث».
26
ـ دین خدا را آشكار و اسلام را در تمام روی زمین گسترش دهد و فرمانروای روی زمین گردد و زمین را خدا به او زنده سازد «طبق 47 حدیث».
27
ـ مردم را به هدایت و قرآن و سنت برگرداند «طبق 15 حدیث».
28
ـ دارای سنت‌هایی از انبیاء است كه از آن جمله غیبت است «طبق 23 حدیث».
29
ـ با شمشیر قیام كند «طبق احادیث بسیار».
30
ـ روش او روش پیغمبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ باشد «طبق 30 حدیث».
31
ـ ظاهر نشود مگر بعد از آنكه مردم در امتحانات و آزمایش‌های سخت واقع شوند «طق 24 حدیث».
32
ـ عیسی نازل شود و در نماز به آن حضرت اقتدا نماید «طبق 25 حدیث».
33
ـ پیش از ظهورش بدعتها و ظلم و گناه و تجاهر به فسق و فجور، زنا، ربا، میگساری، قمار، رشوه، ترك امر به معروف و نهی از منكر و معاصی دیگر رایج شود، زنان مكشفه و در كارهای مردان شركت كنند، طلاق بسیار و مجالس لهو و لعب و غنا و آوازهای مطرب علنی گردد. «طبق 37 حدیث».
34
ـ هنگام ظهورش منادی آسمانی به نام او و نام پدرش ندا كند كه همه آن را بشنوند و ظهور آن حضرت را اعلام كند «طبق 27 حدیث».
35
ـ پیش از ظهورش نرخها بالا رود و بیماریها زیاد شود و قحطی ظاهر و جنگهای بزرگ بر پا شود و خلق بسیار از میان بروند «طبق 23 حدیث».
36
ـ پیش از ظهورش (نفس زكیّه) و (یمانی) كشته شوند و در (بیدا) (كه مكانی بین مكه و مدینه است) خسفی واقع شود و دجّال و سفیانی خروج كنند و صاحب الزمان ـ علیه السّلام ـ آنها را بكشد. «طبق احادیث باب 6 و 7 از فصل 6 و باب 9 و 10 از فصل 7».
37
ـ بركات آسمان و زمین بعد از ظهورش ظاهر شود و زمین معمور آباد گردد و غیر خدا پرستش نشود و كارها آسان و خردها تكامل یابد «طبق احادیث باب 2 و 3 و 4 و 11 و 12 از فصل 7».
38
ـ سیصد و سیزده نفر اصحاب او در یك ساعت به محضرش حاضر شوند «طبق 25 حدیث».
39
ـ ولادت و مشروح تفصیلات و تاریخ آن و بعضی از احوال مادر جلیله آن حضرت «طبق 214 حدیث».
40
ـ شرح بعضی از معجزات او در زامن حیات پدر بزرگوارش و در غیبت صغری و غیبت كبری و نام جمع كثیری از كسانی كه مشرف به نعمت دیدار و لقای آن حجت خدا شده‌اند «طبق باب 2 و 3 از فصل 3 و باب 1 و 2 از فصل 4 و باب 1 و 2 از فصل 5».
بیش از این و به تفصیل هر كس خواسته باشد، از اوصاف حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ اطلاع حاصل نماید می‌تواند به كتاب منتخب الاثر نگارنده و یا كتاب‌های مبسوط و مفصل و جامع محدثین بزرگ مانند صدوق، نعمانی، شیخ طوسی و مجلسی ـ رضوان الله علیهم اجمعین ـ رجوع نماید.

 
يکشنبه 1/3/1390 - 9:35
شعر و قطعات ادبی

الهی! اگر طاعت بسی ندارم در هر جهان جز تو کسی ندارم.الهی! تو دوستان را به دشمنانت می‌نمایی،درویشان را غم و اندوه دهی، بیمار کنی و خود بیمارستان کنی، درمانده کنی و خود درمان کنی، از خاک آدم کنی و با وی چندان احسان کنی، مجلسش روضه رضوان کنی،

 

 
الهی! از پیش خطر و از پس راهم نیست، دستم گیر که جز تو پناهم نیست.

الهی! دستم گیر که دست آویز ندارم و عذرم بپذیر که پای گریز ندارم.

الهی! خود را از همه به تو وابستم، اگر بداری تو را پرستم و اگر نداری خود پرستم نومید مساز بگیر دستم.

الهی! ای دورنظر و ای نیکو حضر و ای نیکوکار نیک منظر، ای دلیل هر برگشته، و ای راهنمای هر سرگشته، ای چاره ساز هر بیچاره و ای آرنده هر آواره، ای جامع هر پراکنده و ای رافع هر افتاده. دست ما گیر ای بخشنده بخشاینده.

الهی! کار آن دارد که با تو کاری دارد. یار آن که دارد چون تو یاری دارد. او که در هر دو جهان تو را دارد هرگز کی تو را بگذارد.

الهی! در سر گریستنی دارم دراز. ندانم از حسرت گریم یا از ناز.

الهی! یاد تو در میان دل و زبان است و مهر تو میان سر وجان.

الهی! یکتای بی‌همتایی، قیوم توانایی، بر همه چیز بینایی، در همه حال دانایی، از عیب مصفایی، از شرک مبرایی، اصل هر دوایی، داروی دل‌هایی،بتو رسد ملک خدایی.

الهی! نام تو ما را جواز، مهر تو ما را جهاز، شناخت تو ما را امان، لطف تو ما را عیان.

الهی! ضعیفان را پناهی. قاصدان را بر سر راهی. مومنان را گواهی. چه عزیز است آن کس که تو خواهی.

الهی! ای خالق بی‌مدد و ای واحد بی‌عدد، ای اول بی‌هدایت و ای آخر بی‌نهایت. ای ظاهر بی‌صورت و ای باطن بی‌سیرت، ای حی بی‌ذلت ای بخشنده بی‌منت، ای داننده رازها، ای شنونده آوازها، ای بیننده نمازها، ای شناسنده نامها، ای رساننده گامها، ای مطلع بر حقایق، ای مهربان بر خلایق، عذرهای ما بپذیر که تو غنی و ما فقیر و بر عیب‌های ما مگیر که تو قوی و ما حقیر، از بنده خطا آید و ذلت و از تو عطا آید و رحمت.

 

 



الهی! ای کامکاری که دل دوستان در کنف توحید توست و ای که جان بندگان در صف تقدیر تو است، ای قهاری که کس را به تو حیلت نیست، ای جباری که گردن کشان را با تو روی مقاومت نیست، ای کریمی که بندگان را غیر از تو دست آویز نیست. نگاه دار تا پریشان نشویم و در راه آر تا سرگردان نشویم

 

 

مناجات نامه خواجه عبدالله انصاری و الهی نامه آیةالله حسن‌زاده آملی؛ بااندكی تصرف
شنبه 31/2/1390 - 7:55
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته