دانستنی های علمی
کلنگ یک ابزار دستی است که شامل یک سر محکم و یک دسته میباشد.کلنگ دوسر دارای دو سر یکی نوک تیز و یکی صاف و پهن است که مردم نسبت به موردی که میخواهند استفاده کنند یکی از دو سر را بکار میبرند.همچنین کلنگ یک سر نیز وجود دارد.
سر کلنگ معمولا از فلز است و دستهاش از چوب ٬ فلز یا فایبرگلاس ساخته میشود.سر کلنگ یک مقدار کمی انحنا دارد و اغلب برای راحتی در استفاده سنگینی در مرکز است .سر نوک تیز بیشتر برای کندن سطوح سخت و خرد کردن سنگها ٬بتون و دیگر مواد سخت و خشک شده بر روی زمین مورد استفاده قرار میگیرد.و سطح صاف برای درآوردن سنگها از درون زمین و بصورت اهرم بکار میرود.
کلنگ موارد استفاده زیادی از مصارف کشاورزی تا مصارفی در معدن و جنگ را در برمیگیرد.همچنین طرح کلنگ در ابزار دیگری مثل خیش کشاورزی ادامه مییابد.در زمانهای ماقبل تاریخ از شاخ یک گوزن بزرگ برای مصارفی که اکنون کلنگ در آن مورد استفاده قرار میگیرد٬استفاده میکردند.
چهارشنبه 10/4/1388 - 12:33
دانستنی های علمی
ویکیپدیا (به انگلیسی: Wikipedia) یک دانشنامه اینترنتی چندزبانه با محتویات آزاد است که با همکاری افراد داوطلب نوشته میشود و مقالات آن میتواند توسط هر کسی که به اینترنت دسترسی دارد، ویرایش گردد. نام ویکیپدیا واژهای ترکیبی است که از واژههای ویکی (وبگاه مشارکتی) و انسیکلوپدیا (دانشنامه یا دایرةالمعارف) گرفته شدهاست. میزبانهای اینترنتی اصلی این وبگاه در شهر تامپای فلوریدا هستند. همچنین میزبانهای اضافی دیگری هم در شهرهای آمستردام و سئول به این وبگاه یاری میرسانند.
ویکی پدیای انگلیسی در تاریخ ۲۵ دی ۱۳۷۹ به صورت مکملی برای دانشنامهٔ تخصصی نوپدیا نوشته شد. هم اکنون پروژهٔ ویکی پدیا توسط بنیاد غیر انتفاعی ویکیمدیا پشتیبانی میشود. مدخلهای ویکیپدیا طبق مدخلهای سالنامهها، فرهنگهای جغرافیایی و رخدادهای روز هستند. هدف آن آفرینش و انتشار جهانی یک دانشنامهٔ رایگان به تمامی زبانهای زندهٔ دنیاست.
ویکیپدیا از پایان آوریل ۲۰۰۷ تاکنون، یکی از ۱۰ وبگاه برتر جهان از لحاظ شمار بازدیدکنندگان است که بیش از نیمی از بازدیدها به ویکیپدیا انگلیسی مربوط میشود. و تا این تاریخ تقریباً دارای ۲۲۶۰۶۷۱۳ صفحهاست که از این تعداد ۷۱۸۸۷۳۷ مقاله میباشد. بیش از ۱۷۶۱۵۵۹ عدد از آنها به زبان انگلیسی، بیش از ۵۵۷۳۷۱ عدد به زبان آلمانی، بیش از ۴۸۳۲۴۵ عدد به زبان فرانسوی و بیش از ۳۷۳۲۴۶ به زبان لهستانی تعلق دارند. تعداد کل کاربران ثبتنام شده نیز تقریباً معادل ۷۰۷۲۵۷۳ نفر است که از میان آنها، ۳۶۲۲ نفر مدیر هستند. تا پایان آوریل ۲۰۰۷ از تعداد ۲۵۱ ویرایش زبانی ویکیپدیا، تعداد ۱۹۰ تای آنها بیش از ۱۰ مقاله دارد. ۱۰ ویکیپدیایی که بیش از ۲۰۰٬۰۰۰ مقاله دارند به ترتیب عبارتاند از: انگلیسی، آلمانی، فرانسوی، لهستانی، ژاپنی، هلندی، ایتالیایی، پرتغالی، اسپانیایی و سوئدی . ویکیپدیا تا ۱۰ اردیبهشت ۱۳۸۶ در برگیرندهٔ ۱۹۰ زبان با بیش از ده مقاله بودهاست. به طور کلی ویکیپدیا دارای ۲۵۱ گونه زبان ملل دنیا و بیش از ۷ میلیون مقالهاست.
وضعیت ویکیپدیا به عنوان یک منبع معتبر، همیشه، مورد اختلاف بودهاست. برخی آنرا بهخاطر پخش رایگان، ویژگی قابل ویرایش بودن، سیاست بیطرفی و گستردگی عناوین ستودهاند. از سوی دیگر، بهخاطر آزادی ویرایش ویکیپدیا منتقدین درستی و اعتبار آن را زیر سوال برده اند،همچنین ویکی پدیا به خاطر آسیب پذیری در برابر خرابکاری، کیفیت غیریکنواخت، سوگیری نظام مند، بی ثباتی و نیز به خاطر ترجیح اجماع بر اعتبار در سبک ویرایش مقالات نقد شدهاست. در مقابل سیاستهای محتوایی و ویکی پروژههای ویکی پدیا توسط کاربرانی تهیه میشود که در پی رفع این نگرانیها هستند. دو مطالعه علمی به این نتیجه دست یافتهاند که خرابکاری عموماً زودگذر است۱ و ویکی پدیا نسبتاً به درستی سایر دانشنامه هاست.
ویکیپدیا بر سیاست «دیدگاه بی طرفانه» تأکید میکنند. طبق این سیاست دیدگاههایی که توسط شخصیتهای برجسته ارائه شدهاند بدون هیچ تلاشی برای تأیید آنها به طور خلاصه بیان میشوند. از آن رو که هر داوطلب میتواند مقالهها را به سبک ویکی اضافه یا ویرایش کند، تخریب و عدم صحت مطالب از مشکلات همیشگی آن بودهاست. از سوی دیگر مقالههای آن را در رسانههای جمعی و مراکز علمی نقل کردهاند. مقالههای آن تحت مجوز حق تالیف آزاد گنو قابل دسترسی هستند. نسخه زبان آلمانی و انگلیسی ویکیپدیا بهوسیله دیسکهای فشرده(cd) پخش شده و نسخههای دیگر آن روی وبگاههای دیگر به صورت Fork یا آینه قرار داده شدهاند. با رشد روزافزون این دانشنامه گردانندگان آن در بنیاد ویکی مدیا چندین پروژهٔ مشابه دیگر همچون ویکیواژه، ویکینسک، ویکیگفتاورد و ویکیگزارش را پدید آوردند.
تاریخچه
ویکیپدیا به عنوان نسخه تکمیلی نوپدیا شروع به کار کرد. نوپدیا پروژه دانشنامهٔ رایگان و آنلاینی بود که مقالههایش توسط کارشناسان و از طریق یک جریان رسمی نوشته میشدند. نوپدیا در تاریخ ۹ مارس ۲۰۰۰ (۱۸ اسفند ۱۳۷۸) تحت مالکیت شرکت بومیس که یک شرکت پورتال وب بود بنیانگذاری شد. اعضای برجستهٔ آن عبارت بودند از جیمی ولز، رئیس شرکت و تصمیمگیرندهٔ نهایی و لری سانگر رئیس بخش ویرایش و نوشتار نوپدیا و بعدها ویکیپدیا. سانگر این طور نوپدیا را توصیف میکند که بین تمام دانشنامههای موجود آن زمان، تنها نوپدیا دارای مطالب آزاد بود و محدودیت اندازه نداشت زیرا روی اینترنت قرار داشت. ضمناً به خاطر ماهیت عمومی و محدودهٔ گسترده شرکتکنندگان بالقوهٔ خود، بیطرف بود. نوپدیا دارای هفت مرحله بازنگری توسط کارشناسان متخصص در زمینههای مختلف بود ولی بعدها همگان به این باور رسیدند که این روند برای تولید مقالهها بسیار کند است. شرکت بومیس که پایهگذار این دانشنامه بود نقشههایی برای تبلیغات داشت تا از طریق آن جبران سرمایه کند. این دانشنامه در ابتدا دارای مجوز مطلب آزاد نوپدیا بود ولی درست قبل از تشکیل ویکیپدیا و بر اثر اصرار ریچارد استالمن مجوز خود را تبدیل به مجوز حق تالیف آزاد گنو کرد.
ویکیپدیا برای اولین بار در تاریخ ۱۵ ژانویه ۲۰۰۱ (۲۵ دی ۱۳۷۹) و فقط با زبان انگلیسی به نام wikipedia.com به اقیانوس اینترنت انداخته شد. ویکیپدیا از ۱۰ ژانویه یکی از قابلیتهای Nupedia.com به شمار میرفت. به این صورت که نویسندگان عمومی میتوانستند مقالههای خود را در آن وارد کنند تا پس از مرور در نوپدیا قرار گیرد. ولی پس از آنکه هیئت مشورتی کارشناسان نوپدیا مدل تولید آن را رد کرد، از وبگاه نوپدیا برداشته شد. بعد از آن ویکیپدیا به صورت پروژهای جدا از نوپدیا شروع به کار کرد. سیاست «دیدگاه بی طرفانه» آن در همان ماههای اول برنامهریزی شد، اگر چه شبیه به سیاست پیشین «بی طرفی» نوپدیا بود. ویکیپدیا سریعاً شرکتکنندگانی از نوپدیا، اسلش دات و راهنماهای موتورهای جستجو بدست آورد. در پایان سال اول به تعداد ۲۰٬۰۰۰ مقاله بین ۱۸ زبان خود رسید. تا پایان سال ۲۰۰۲ تعداد زبانها به ۲۶، پایان سال ۲۰۰۳ به ۴۶ و در پایان ۲۰۰۴ به تعداد ۱۶۱ زبان رسید. نوپدیا و ویکیپدیا آنقدر کنار هم زیستند تا میزبان (سِرور) نوپدیا از کار افتاد و در سال ۲۰۰۳ متون آن به ویکیپدیا انتقال یافت.
ولز و سانگر فکر استفاده از ویکی را به WikiWikiWeb مربوط به Ward Cunningham یا Portland Pattern Repository نسبت میدهند. ولز اینگونه بیان میدارد که او برای اولین بار در دسامبر ۲۰۰۰ فکر استفاده از ویکی را از جرمی رُزنفیلد که کارمند شرکت بومیس بود و یک ویکی مشابه را به او نشان داده بود شنید. اما این واقعه بعد از آن بود که سانگر خبر وجود چیزی به نام ویکی را از کوویتز که یکی از استفادهکنندگان ویکی بود شنید و پیشنهاد ساخت چیزی مثل ویکی برای نوپدیا را به ولز داد. از همین جا بود که تاریخ ویکی شروع شد. پروژهای به نام گنوپدیا تحت همان ایدهٔ مطلب آزاد (و نه تولید ویکی) همراه با نوپدیا شروع به کار کرده بود. این پروژه متعاقباً غیر فعال شد و سازندهٔ آن، ریچارد استالمن که بنیانگزار بنیاد نرمافزارهای آزاد است، شروع به پشتیبانی از ویکیپدیا کرد.
کاربران اسپانیایی در فوریه ۲۰۰۲ از ترس تبلیغات تجاری و نبود کنترل در یک ویکیپدیای انگلیسیمحور از ویکیپدیا به روی Encyclopedia Libre رفتند. کمی بعد در همان سال، ولز اعلام کرد که ویکیپدیا از این پس هیچ تبلیغی نشان نخواهد داد و وبگاه آن را به wikipedia.org انتقال داد. بعضی پروژهها به دلایل ویرایشی خاص به جاهای دیگری نظیر ویکیاینفو انتقال داده شدهاند. در ویکیاینفو خبری از «دیدگاه بیطرفانه» نیست و این وبگاه در طرفداری از چندین مقاله نوشته شده از «دیدگاه طرفدارانه» میباشد.
در تاریخ ۲۰ ژوئن ۲۰۰۳ (۳۰ خرداد ۱۳۸۲) بنیاد ویکیمدیا از بین ویکیپدیا و نوپدیا شکل گرفت. ویکیپدیا و پروژههای خواهرش تا به حال تحت ادارهٔ این سازمان ناسودبر کار کردهاند. اولین پروژه خواهر ویکیپدیا در ماه اکتبر ۲۰۰۲، به یاد حملات ۱۱ سپتامبر برای یادآوری حوادث آن روز ساخته شد. ویکیواژه که پروژه فرهنگ واژهها بود در دسامبر ۲۰۰۲، ویکیگفتاورد که مجموعهای از گفتههای معروف بود درست یک هفته بعد از افتتاح ویکیمدیا و پروژه ویکینسک که مجموعهای از کتابهای رایگانی است که با مشارکت همگانی نوشته شدهاند در ماه بعد به کار افتاد. ویکیمدیا پس از آن شروع به تشکیل پروژههای جدیدی کرد که در زیر توضیح داده خواهند شد.
ویکیپدیا از ابتدا وضعیت خود را با شمارش مقالههایش سنجیدهاست. در دو سال ابتدایی پیدایش خود روزانه در حدود ۱۰۰ مقاله یا کمتر به آن اضافه میشد. ویکیپدیای انگلیسی در تاریخ ۲۲ ژانویه ۲۰۰۳ (۲ بهمن ۱۳۸۱) به سرعت ۱۰۰٬۰۰۰ مقاله رسید. در سال ۲۰۰۴ مقالههای ویکیپدیا به نرخ رشد تقریبی ۱٬۰۰۰ تا ۳٬۰۰۰ مقاله در روز رسیدند. در ۲۵ فوریه ۲۰۰۴ (۶ اسفند ۱۳۸۲) ویکیپدیا در تمامی زبانهای خود به میزان ۵۰۰٬۰۰۰ مقاله دست یافت. در تاریخ ۲۰ سپتامبر ۲۰۰۴ (۲۹ شهریور ۱۳۸۳) مقالههای ویکیپدیا در ۱۰۵ زبان به یک میلیون رسید.
چهارشنبه 10/4/1388 - 12:31
هوا و فضا
کیوان یا زُحَل، پس از مشتری، دومین سیاره بزرگ منظومه شمسی ماست و ششمین سیاره دور از خورشید میباشد. کیوان یک گلوله گازی غولپیکر است و چگالیاش بسیار کم است ، به طوری که اگر روی آب بیفتد روی آب می ماند. یک روز کامل در کیوان برابر ۱۰ ساعت و ۳۹ دقیقه در زمین میباشد و بر خلاف آن یک سال آن برابر ۲۹٫۵ برابر سال زمینی میباشد. از آنجایی که مدار استوایی کیوان تقریبآ همانند زمین در ۲۷ درجه میباشد ولی تغییرات زاویه سیاره نسبت به خورشید شبیه به زمین میباشد و در این سیاره نیز همان چهار فصل مشاهده میشود. جرم سیاره کیوان همانند مشتری از گاز میباشد و بیشترین گازی که در جو آن سیاره موجود است هیدروژن میباشد و کمی هم هلیوم و متان. جرم حجمی سیاره کیوان از آب کمتر میباشد و از این بابت در نوع خود در میان دیگر سیارات سامانه خورشیدی یگانه میباشد. به علت سرعت حرکت کیوان به دور خود در قطبهای آن نوعی حالت تختی مشاهده میشود.
در آسمان شب زمین، کیوان به دلیل اندازه بزرگ , دارای جوی درخشان است. زیبایی آسمان کیوان به خاطر نوارهای روشن حلقههای اطراف آن و نیز به خاطر قمرهای زیادش است.
کیوان از جنبههای زیادی شبیه مشتری است، جز اینکه در اطراف آن چندین حلقه شگفت انگیز وجود دارد. جرم کیوان، صد برابر جرم زمین است.
حرکت کیوان
کیوان با طول ۹٫۵۳۹AV و دوره تناوب گردش نجومی ۲۹٫۴۵۸ سال، در مداری با خروج از مرکز ۵۵۷٪ که با دایرِة البروج زاویه ۴۹٫۲ درجه میسازد، میگردد.
از روی زمین قطر زاویهای کیوان در نقطه مقابله حدود ۲۰ دقیقه است. مانند مشتری،کیوان دارای جو پر از ابری است که به صورت جزئی میچرخد. از مشاهدات انتقالات دوپلری در عرض سیاره و با زمان بندی دقیق علامتهای جوی، دوره تناوب چرخش نجومی آن، در نزدیک استوایش ۱۰ ساعت و ۱۴ دقیقه و در عرضهای جفرافیایی بالا ۱۰ ساعت و ۳۸ دقیقه محاسبه شده است. در اینجا هم مجدداً چرخش جزئی مشابه مشتری داریم. استوای کیوان به اندازه ۲۶ درجه و ۴۵ دقیقه با صفحه مداری آن زاویه میسازد، بطوری که قطبهای سیاره در فاصلههای زمانی حدود ۱۵ سال یک بار سمت زمین متمایل میشوند. چرخش باعث پخی زیاد (۹۶٪) کیوان میگردد، بطوریکه شعاعهای قطبی و استوایی به نسبت ۱۰/۹ هستند.
ویژگیهای فیزیکی کیوان
کیوان شباهت قابل توجهی با مشتری دارد، ولی کمی کوچکتر است و جرم آن کمتر از جرم مشتری (۹۵M)است. کیوان کمترین چگالی حجمی را نسبت به سایر سیارات دارد. ساختار جو کیوان با کمربندهایی که به موازات استوا امتداد دارند، همانند است. آشفتگیهای کمربندهای کیوان خیلی کمتر از مشتری است (تاکنون از روی زمین فقط ۱۰ لکه مشاهده شدهاند). جو کیوان ترکیب خیلی مشابهای با جو مشتری دارد. تاکنون متان (CH۴)، آمونیاک (NH۳)، اتان (C۲H۶)، فسفین (PH۳)، استیلن (C۲H۲)، متیل استیل (C۳H۴)، پروپان (C۳H۸) و هیدروژن مولکولی (H۲) آشکار شده است.
ابرهای کیوان خیلی کمرنگ تر از ابرهای مشتری به نظر میرسند.ابرهای مشتری اغلب به رنگ زرد کم رنگ و نارنجی هستند، به این دلیل که دما در کیوان کمتر از مشتری است، ابرهای کیوان در لایه پایین تر جوش قرار میگیرند. درون کیوان احتمالاً ترکیب مشتری را دارد. تخمینهای نظری مقادیر حدود ۷۴٪ هیدروژن، ۲۴٪ هلیوم، ٪۲ عناصر سنگین تر را پیشنهاد میکند. این ترکیب تقریباً مشابه ترکیبات خورشید است. کیوان ممکن است یک هسته سنگین کوچک به قطر ۲۰ هزار کیلومتر و جرمی معادل ۲۰Mφ را داشته باشد.
شش ضلعی زحلی
تصاویر فروسرخ جدید فضاپیمای كسینی از زحل یكی از عجیب ترین عوارض سطح این سیاره را نمایان كرد. ساختار ابر مانند یك شش ضلعی كه به دور نقطه ی قطب شمال زحل در گردش است میباشد. این ساختار بیست سال پیش درگذر فضاپیمای ویجر از كنار زحل كشف شده است.
شناسههای کیوان
- فاصله متوسط از خورشید ۱/۴۳ میلیارد کیلومتر
- قطر استوا ۱۲۰۵۳۶ کیلومتر
- مدت حرکت وضعی ۱۰/۲۳ ساعت
- مدت حرکت انتقالی ۲۹/۴۶ سال زمینی
- سرعت مداری ۹/۶۴ کیلومتر در ثانیه
- دمای ابر فوقانی ۱۸۰- درجه سانتیگراد
- جرم (زمین=۱) ۹۵/۱۸
- چگالی متوسط (آب=۱) ۰/۶۹
- جاذبه(زمین=۱) ۰/۹۳
- تعداد قمر 48
قمرهای کیوان
به دلیل محدودیتهای فناورانه تا سال ۲۰۰۰ میلادی دانشمندان معتقد بودند که کیوان تنها چهار ماهک (قمر) دارد اما بعدها آشکار شد که تعداد ماهکهای کیوان میتواند از ۲۰ و حتی ۳۰ هم بیشتر باشد. ماهکهای کیوان که به مانند خانواده آن میباشند هر ساله رو به افزایش است. در سال ۲۰۰۰ ستاره شناسان دوازده ماهک کوچک کیوان را کشف کردند که این به طور موقت کیوان را از نظر شمار ماهکها در جایگاه نخست قرار داد. اما یافتههای تازه از سوی شپرد و همکارانش باعث شد تا مشتری در این مورد در ردهای جلوتر از کیوان باشد. البته ممکن است ماهکهای بیشتری گرد کیوان در گردش باشند که فاصله زیاد کیوان از ما تشخیص آنها را برای دانشمندان مشکل میسازد.
۲۰ قمر تاکنون برای کیوان شناسایی شدهاند، که ۱۳ قمر از زمین و هفت قمر دیگر بهوسیله کاوشگرهای فضایی کشف شدهاند. قمرهای کوچک کیوان به شکل سیب زمینی بوده و شکلهای نامنظمی دارند. احتمال میرود که قمرهای کوچکتر دیگری نیز کشف شوند. سطح بسیاری از قمرها پوشیده از گودالهای شهابسنگی است. در سطح میماس، یکی از قمرهای کوچک کیوان، گودالی بزرگی به نام هرشل وجود دارد که ۱۳۰ کیلومتر (۸۱ مایل) وسعت داشته و یک سوم این قمر را پوشانده است.
کیوان دارای بیشترین قمر در بین سیارات منظومه شمسی است. دانشمند هلندی، کریستین هوینگس (۹۵ – ۱۶۲۹)، در سال ۱۶۵۵ اولین قمر زحل را کشف کرد. تیتان از لحاظ بزرگی دومین ماهک و یکی از سه ماهکی است که در منظومه شمسی دارای جو هستند. احتمال میرود که قسمت اعظم آن از سنگ و بقیه از یخ تشکیل شده باشد. جوی که دائما سطح تیتان را پوشانده است، حاوی نیتروژن و سایر مواد شیمیایی است.
تیتان به مانند ستارهای کوچک از قدر ۸٫۳ گرد کیوان میگردد، تیتان را میتوان به آسانی با یک اختربین (تلسکوپ) کوچک ۴ اینچی رصد کرد. تیتان هر ۱۶ روز یک بار گرد کیوان میگردد و برای یافتن آن کافی است اختربین (تلسکوپ) را به سمت کیوان نشانه روید و در فاصله ۲ دقیقه قوسی این سیاره به دنباله ستارهای از قدر ۸٫۳ باشید.
اختر شناسان به تازگی قمر جدیدی از سیاره زحل را شناسایی کردهاند که بسیار کوچک است (حدودآ ۲ کیلومتر). در این صورت تعداد قمرهای زحل به ۲۱ قمر تغییر میکند.
حلقههای کیوان
حلقهها یا کمربندهای کیوان در فاصله ۱۱۲۰۰ کیلومتری آن جای گرفتهاند. حلقههای کیوان از تکههای یخ و همچنین تکههای سنگ و غبار تشکیل شدهاند برخی به اندازه یک غبار ریز و برخی به اندازه یک خانه. حلقههای کیوان پهن هستند ولی بسیار تخت و نازک. پهنای آنها ۲۸۲ هزار کیلومتر است اما کلفتی آنها تنها یک کیلومتر است. بنابراین هنگامیکه از پهلو به کیوان بنگریم حلقهها تیغه باریکی میشوند و دیده نمیشوند. مشتری و نپتون و اورانوس هم حلقه دارند اما حلقه کیوان از همه بهتر دیده میشود. به باور دانشمندان دلیل درخشانتر بودن حلقههای کیوان تازه تر بودن و جوانتر بودن آن هاست. آنها میانگارند که این حلقهها در پی نزدیک شدن یک ماهک (قمر) به کیوان و فروپاشی آن ماهک در اثر گرانش کیوان پدید آمده اند. حلقههای کیوان به ترتیبی که کشف شدهاند با حروف الفبا نامگذاری شده اند. ای، بی، سی، دی، ای، اف و جی A B C D E F G در میان حلقهها سه شکاف وجود دارد به نامهای انکه Encke،کیلر Keeler و مکسول Maxwell. و یک بازه بزرگ به نام شکاف کاسینی. شکاف کاسینی ۴۷۰۰ کیلومتر پهنا دارد.
نخستین کسی که به حلقه رازآمیز پیرامون کیوان علاقمند شد و آن را کشف کرد گالیله بود. او در سال ۱۶۱۰ به این موضوع پی برد و در آغاز بر این باور بود که این حلقه از جنس جامد میباشد. اما امروزه ثابت شده است که این حلقه از قطعات آب یخ زده تشکیل شده است که برخی از آنها در اندازههای یک خودروی معمولی میباشند. مجموع گرانش (جاذبه) کیوان و گرانش ماهکهای آن حالتی را پدید میآورند که این قطعات همواره بصورت حلقههای نازک به دور این سیاره به نظر ثابت ایستاده اند.
شناسایی کیوان
فضاپیمای پایونیر ۱۱ (Pioneer 11) برای نخستین بار در سال ۱۹۷۹ از این سیاره دیدن کرد و پس از آن در سالهای بعد ووییجر (Voyager) یک و سپس ووییجر دو. از جمله مواردی که فضاپیمای ووییجر دو در ماموریت خود توانست به آن دست پیدا کند اثبات وجود باد، میدانهای مغناطیسی، شفق صبحگاهی و همچنین تندر و آذرخش در این سیاره زیبا میباشد. سرعت بادهایی که در قسمت استوایی این سیاره میوزد به ۵۰۰ کیلومتر بر ثانیه نیز میرسد.
شکاف کاسینی
در سال ۱۶۷۵ میلادی (1054 خورشیدی) جووانی دومنیکو کاسینی، اخترشناس ایتالیایی، کشف کرد که حلقه کیوان از دو حلقه تشکیل یافته است و میان آن دو جدایی وجود دارد. این جدایی شکاف کاسینی نامیده میشود و در اثر کشش گرانشی قمر غول پیکر تیتان بوجود آمده است. بررسی های واپسین نشان دادهاند که در اطراف کیوان، بر روی هم چهار حلقه وجود دارد.درونی ترین آنها بسیار کم نور و تقریباً با بالای ابرها در تماس است. قطر حلقه نورانی بیرونی به ۱۴۰۰۰۰ کیلومتر میرسد.
میدان مغناطیسی کیوان
میدان مغناطیسی دارای یک گشتاور کلی برابر ۳۵/۱ گشتاور مشتری است. اما این مقدار به حد کافی قوی است که یک میدان مغناطیسی سپهر مشتری گون با کمربندهای تابشی مشابه زمین ایجاد کند. گشتاور دو قطبی مغناطیسی با میل یک درجه نسبت به محور چرخش زحل قرار میگیرد که این مقدار با انحراف مشخص محورهای مغناطیسی مشتری و زمین تفاوت آشکار دارد. مغناطیس سپهر زحل ذرات بسیار کمتری از ذرات مغناطیس سپهر مشتری را در خود جای میدهد.
دو دلیل عمده این تفاوت شامل کمبود یک منبع محلی ذرات بار دار که در مورد مشتری توسط فورانهای آیو تولید میشوند و حلقههای قابل رویت زحل که بطور موثری ذرات باردار را جذب کرده و مغناطیس سپهر داخلی را از ذرات باردار خالی میکنند، است. در خارج لبه حلقهها چگالی ذرات باردار به سرعت افزایش مییابد و در حدود ۵Rs تا ۱۰Rs به یک قله میرسد. در اینجا، ذرات باردار بطور محکم به میدان مغناطیسی در حال دوران سریع جفت میشوند. این برهمکنش، لایهای از پلاسما به ضخامت تقریباً ۲Rs ایجاد میکند که تا حدود ۱۵Rs ادامه مییابد.در ورای این مقدار، مغناطیس سپهر شکل خود را از دست میدهد. اندازه آن با دمای خورشید تغییر مییابد
چهارشنبه 10/4/1388 - 12:25
دانستنی های علمی
سهراب سپهری ( ۱۵ مهر ۱۳۰۷ در کاشان - ۱ اردیبهشت ۱۳۵۹ در تهران) شاعر و نقاش ایرانی بود. او از مهمترین شاعران معاصر ایران است و شعرهایش به زبانهای بسیاری از جمله انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی و ایتالیایی ترجمه شده است. وی پس از ابتلا به بیماری سرطان خون در بیمارستان پارس تهران درگذشت. خود سهراب میگوید : … مادرم میداند که من روز چهاردهم مهر به دنیا آمده ام. درست سر ساعت ۱۲ ؛ مادرم صدای اذان را می شندیده است…
(هنوز در سفرم )
پدر سهراب، اسدالله سپهری، کارمند اداره پست و تلگراف کاشان، و اهل ذوق و هنر بود وقتی سهراب خردسال بود، پدر به بیماری فلج مبتلا شد.
… کوچک بودم که پدرم بیمار شد و تا پایان زندگی بیمار ماند. پدرم تلگرافچی بود. در طراحی دست داشت. خوش خط بود. تار مینواخت. او مرا به نقاشی عادت داد…
(هنوز در سفرم )
پدر سهراب سر انجام در سال ۱۳۴۱ دار فانی را ودا گفت.
مادر سهراب، ماه جبین نام داشت او نیز اهل شعر و ادب بود؛که در خرداد سال ۱۳۷۳ درگذشت. تنها برادر سهراب، منوچهر در سال ۱۳۶۹ درگذشت. خواهران سهراب : همایون دخت، پریدخت و پروانه . محل تولد سهراب باغ بزرگی در محله دروازه عطا بود.
سهراب از محل تولدش چنین میگوید : … خانه، بزرگ بود. باغ بود و همه جور درخت داشت. برای یادگرفتن، وسعت خوبی بود. خانه ما همسایه صحرا بود . تمام رویاهایم به بیابان راه داشت…
(هنوز در سفرم)
سهراب در سال ۱۳۱۲ وارد مدرسه ابتدایی خیام (مدرس) کاشان شد. … مدرسه، خوابهای مرا قیچی کرده بود . نماز مرا شکسته بود . مدرسه، عروسک مرا رنجانده بود . روز ورود، یادم نخواهد رفت : مرا از میان بازیهایم ربودند و به کابوس مدرسه بردند . خودم را تنها دیدم و غریب … از آن پس و هربار دلهره بود که به جای من راهی مدرسه میشد….
(اتاق آبی)
… در دبستان، ما را برای نماز به مسجدمیبردند. روزی در مسجد بسته بود . بقال سر گذر گفت : نماز را روی بام مسجد بخوانید تا چند متر به خدا نزدیکتر باشید. مذهب شوخی سنگینی بود که محیط با من کرد و من سالها مذهبی ماندم.
بی آنکه خدایی داشته باشم …
(هنوز در سفرم)
سهراب از معلم کلاس اولش چنین میگوید : … آدمی بی رویا بود. پیدا بود که زنجره را نمیفهمد. در پیش او خیالات من چروک میخورد…
در خرداد ماه سال ۱۳۱۹ تحصیلات شش ساله ابتدایی را گذراند. خرداد سال ۱۳۱۹ ، پایان دوره شش ساله ابتدایی. … دبستان را که تمام کردم، تابستان را در کارخانه ریسندگی کاشان کار گرفتم. یکی دو ماه کارگر کارخانه شدم . نمیدانم تابستان چه سالی، ملخ به شهر ما هجوم آورد . زیانها رساند . من مامور مبارزه با ملخ در یکی از آبادیها شدم. راستش، حتی برای کشتن یک ملخ نقشه نکشیدم. اگر محصول را میخوردند، پیدا بود که گرسنه اند. وقتی میان مزارع راه میرفتم، سعی میکردم پا روی ملخها نگذارم….
(هنوز در سفرم)
در مهرماه همان سال، تحصیل در دوره متوسطه را در دبیرستان پهلوی کاشان آغاز کرد. … در دبیرستان، نقاشی کار جدی تری شد. زنگ نقاشی، نقطه روشنی در تاریکی هفته بود…
(هنوز در سفرم )
از دوستان این دوره سهراب میتوان محمود فیلسوفی و احمد مدیحی را نام برد.
سهراب و خانواده در سال ۱۳۲۰ به خانه ای در محله سرپله کاشان نقل مکان کردند. وی پس از پایان دوره اول متوسطه،در سال ۱۳۳۲ به تهران آمد و در دانشسرای مقدماتی شبانه روزی تهران ثبت نام کرد. … در چنین شهری [کاشان]، ما به آگاهی نمیرسیدیم. اهل سنجش نمیشدیم. در حساسیت خود شناور بودیم. دل میباختیم. شیفته میشدیم و آنچه میاندوختیم، پیروزی تجربه بود. آمدم تهران و رفتم دانشسرای مقدماتی. به شهر بزرگی آمده بودم. اما امکان رشد چندان نبود…
(هنوز در سفرم)
درسال ۱۳۲۴ دوره دوساله دانشسرای مقدماتی به پایان رساند و به کاشان بازگشت. … دوران دگرگونی آغاز میشد. سال ۱۹۴۵ بود. فراغت در کف بود. فرصت تامل به دست آمده بود. زمینه برای تکانهای دلپذیر فراهم میشد…
(هنوز در سفرم)
در آذرماه سال ۱۳۲۵ به پیشنهاد مشفق کاشانی (عباس کی منش متولد ۱۳۰۴) در اداره فرهنگ (آموزش و پرورش) کاشان استخدام شد. … شعرهای مشفق را خوانده بودم ولی خودش را ندیده بودم. مشفق دست مرا گرفت و به راه نوشتن کشید. الفبای شاعری را او به من آموخت…
(هنوز در سفرم)
سهراب در سن نوزده سالگی (۱۳۲۶) ، منظومه ای عاشقانه و لطیف ، با نام “در کنار چمن یا آرامگاه عشق” در ۲۶ صفحه را منتشر شد.
…دل به کف عشق هر آنکس سپرد جان به در از وادی محنت نبرد زندگی افسانه محنت فزاست زندگی یک بی سر و ته ماجراست غیر غم و محنت و اندوه و رنج نیست در این کهنه سرای سپنج… مشفق کاشانی مقدمه کوتاهی در این کتاب نوشته است. سهراب بعدها، هیچگاه از این سرودهها یاد نمیکرد.
در سال ۱۳۲۷، هنگامی که سهراب در تپههای اطراف قمصر مشغول نقاشی بود، با منصور شیبانی که در آن سالها دانشجوی نقاشی دانشکده هنرهای زیبا بود، آشنا شد. این برخورد، سهراب را دگرگون کرد.
… آنروز، شیبانی چیرها گفت. از هنر حرفها زد. ون گوگ را نشان داد. من در گیجی دلپذیری بودم. هرچه میشنیدم، تازه بود و هرچه میدیدم غرابت داشت. شب که به خانه بر میگشتم، من آدمی دیگر بودم. طعم یک استحاله را تا انتهای خواب در دهان داشتم…
(هنوز در سفرم)
در شهریور ماه همان سال، سهراب از اداره فرهنگ کاشان استعفا داد. و در مهرماه، به همراه خانواده جهت تحصیل در دانشکده هنرهای زیبا در رشته نقاشی به تهران آمد. در خلال این سالها، سهراب بارها به دیدار نیما یوشیج میرفت.
سهراب مجموعه شعر «مرگ رنگ» را در سال ۱۳۳۰ منتشر کرد. برخی از اشعار موجود در این مجموعه بعدها با تغییراتی در “هشت کتاب” تجدید چاپ شد. بخشهایی حذف شده از ” مرگ رنگ ” :
… جهان آسوده خوابیده است، فروبسته است وحشت در به روی هر تکان، هر بانگ چنان که من به روی خویش …
وی در سال ۱۳۳۲ دوره نقاشی از دانشکده هنرهای زیبا را پایان داد و مدرک لیسانس گرفت .در همین زمان مدال درجه اول علم و فرهنگ را از شاه دریافت نمود. … در کاخ مرمر شاه از او پرسید : به نظر شما نقاشی های این اتاق خوب است ؟ سهراب جواب داد : خیر قربان و شاه زیر لب گفت : خودم حدس میزدم. …
(مرغ مهاجر )
سهراب دومین مجموعه شعرخود با عنوان “زندگی خوابها” با طراحی جلد خودش و با کاغذی ارزان قیمت در ۶۳ صفحه در اواخر سال ۱۳۳۲منتشر کرد. آنگاه به تأسیس کارگاه نقاشی همت گماشت. در آذر ۱۳۳۳ در اداره ی کل هنرهای زیبا (فرهنگ و هنر) در قسمت موزهها شروع به کار کرد وی همچنین در هنرستان های هنرهای زیبا نیز به تدریس پرداخت. در مهر ۱۳۳۴ ترجمه ی اشعار ژاپنی از وی در مجله ی «سخن» به چاپ رسید.
تا سال ۱۳۳۶، چندین شعر سهراب و ترجمههایی از اشعار شاعران خارجی در نشریات آن زمان به چاپ رسید.
و در مردادماه ۱۳۳۶ از راه زمینی به پاریس و لندن جهت نام نویسی در مدرسه هنرهای زیبای پاریس در رشته لیتوگرافی سفر کرد.
در فروردین ماه سال ۱۳۳۷، در نخستین بی ینال تهران شرکت نمود و در خرداد همان سال در بی ینال ونیز شرکت کرد و مدت دو ماه در ایتالیا اقامت کرد.
سهراب در دومین بی ینال تهران در سال ۱۳۳۹شرکت نمود ،و موفق به دریافت جایزه اول هنرهای زیبا گردید. در همین سال، شخصی علاقه مند به نقاشیهای سهراب، همه تابلوهایش را یکجا خرید تا مقدمات سفر سهراب به ژاپن فراهم شود. مرداد این سال، سهراب به توکیو سفر میکند و درآنجا فنون حکاکی روی چوب را میآموزد.
سهراب در یادداشتهای سفر ژاپن چنین مینویسد :
… از پدرم نامه ای داشتم. در آن اشاره ای به حال خودش و دیگر پیوندان و آنگاه سخن از زیبایی خانه نو و ایوان پهن آن و روزهای روشن و آفتابی تهران و سرانجام آرزوی پیشرفت من در هنر. و اندوهی چه گران رو کرد : نکند چشم و چراغ خانواده خود شده باشم…
در آخرین روزهای اسفند سال ۱۳۳۹ به دهلی سفر میکند. و پس از اقامتی دوهفته ای در هند به تهران باز میگردد. در اواخر این سال، سهراب و خانواده اش به خانه ای در خیابان گیشا، خیابان بیست و چهارم نقل مکان میکنند. در همین سال در ساخت یک فیلم کوتاه تبلیغاتی انیمیشن، با فروغ فرخزاد همکاری نمود. پدر سهراب در تیرماه سال ۱۳۴۱ فوت کرد … وقتی که پدرم مرد، نوشتم : پاسبانها همه شاعر بودند. حضور فاجعه، آنی دنیا را تلطیف کرده بود. فاجعه آن طرف سکه بود وگرنه من میدانستم و میدانم که پاسبانها شاعر نیستند. در تاریکی آنقدر مانده ام که از روشنی حرف بزنم …
تا سال ۱۳۴۳ تعدادی از آثار نقاشی سهراب در کشورهای ایران، فرانسه، سوئیس، فلسطین و برزیل به نمایش درآمد. در فروردین سال ۱۳۴۳، به هند سفر کرد و از دهلی و کشمیر دیدن نمود، در راه بازگشت به پاکستان سفر کرد،و از لاهور و پیشاور بازدیدبه عمل آورد و در نهایت ن برای بازدید از کابل به افغانستان سفر کرد. در آبانماه همان سال، و پس از بازگشت به ایران طراحی صحنه یک نمایش به کارگردانی خانم خجسته کیا را انجام داد. در تابستان همین سال سهراب منظومه « صدای پای آب » را در روستای چنار آفرید.
تا سال ۱۳۴۸ ضمن سفر به کشورهای آلمان، انگلیس، فرانسه، هلند، ایتالیا و اتریش، آثار نقاشی او در نمایشگاههای متعددی به نمایش درآمد. درسال ۱۳۴۹، به آمریکا سفر کرد و پس از ۷ ماه اقامت در لانگ آیلند و نیویورک، به ایران باز گشت. در سال ۱۳۵۱ نمایشگاههای متعدد در پاریس و ایران برگزار کرد. و تا سال ۱۳۵۷، چندین نمایشگاه از آثار نقاشی سهراب در سوئیس، مصر و یونان برگذار گردید.
سال ۱۳۵۸، آغاز ناراحتی جسمی و آشکار شدن علائم سرطان خون سهراب بود .در دی ماه همین سال جهت درمان به انگلستان سفر کرد و اسفندماه به ایران باز گشت.
و سر انجام در ۱ اردیبهشت سال ۱۳۵۹ در بیمارستان پارس تهران دار فانی را وداع گفت تا فردای آن روز با همراهی چند تن از اقوام و دوستش محمود فیلسوفی، صحن امامزاده سلطان علی، روستای مشهد اردهال واقع در اطراف کاشان مییزبان ابدی سهراب گردد. آرامگاهش در ابتدا با قطعه آجر فیروزه ای رنگ مشخص بود و سپس سنگ نبشته ای از هنرمند معاصر، رضا مافی با قطعه شعری از سهراب جایگزین شد:
به سراغ من اگر میایید نرم و آهسته بیایید مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من
… کاشان تنها جایی است که به من آرامش میدهد و می دانم که سرانجام در آنجا ماندگار خواهم شد…
و سهراب … ماندگار شد … --Mehdidadjoo ۱۵ ژوئن ۲۰۰۹، ساعت ۱۷:۴۶ (UTC)
سفرهای خارج از کشور
- سفر به ایتالیا (وی از پاریس به ایتالیا میرود)؛
- سفر به ژاپن (توکیو در مرداد ۱۳۳۹) برای آموختن فنون حکاکی روی چوب که موفق به بازدید از شهرها و مراکز هنری ژاپن نیز میشود؛
- سفر به هندوستان (۱۳۴۰)؛
- سفر مجدد به هندوستان (۱۳۴۲، بازدید از بمبئی، بنارس، دهلی، اگره، غارهای آجانتا، کشمیر)؛
- سفر به پاکستان (۱۳۴۲، تماشای لاهور و پیشاور)؛
- سفر به افغانستان (۱۳۴۲، اقامت در کابل)؛
- سفر به اروپا (۱۳۴۴، مونیخ و لندن)؛
- سفر به اروپا (۱۳۴۵، فرانسه، اسپانیا، هلند، ایتالیا، اتریش)؛
- سفر به آمریکا و اقامت در لانگ آیلند (۱۳۴۹ و شرکت در یک نمایشگاه گروهی و سپس سفر به نیویورک)؛
- سفر به پاریس و اقامت در «کوی بین المللی هنرها» (۱۳۵۲)؛
- سفر به یونان و مصر (۱۳۵۳)؛
- سفر به بریتانیا برای درمان بیماری اش سرطان خون (دی ۱۳۵۸).
نمایشگاههای نقاشی
صحنه غروب، اثر سهراب سپهری از جمله نمایشگاههای نقاشی که سهراب سپهری در آنها حضور داشت، یا نمایشگاه انفرادی وی بودند، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- اولین دوسالانهٔ تهران (فروردین ۱۳۳۷)؛
- دوسالانهٔ ونیز (خرداد ۱۳۳۷)؛
- دو سالانهٔ دوم تهران (فروردین ۱۳۳۹، برندهٔ جایزهٔ اول هنرهای زیبا)؛
- نمایشگاه انفرادی در تالار عباسی تهران (اردیبهشت ۱۳۴۰)؛
- نمایشگاه انفرادی در تالار فرهنگ تهران (خرداد ۱۳۴۱، دی ۱۳۴۱)؛
- نمایشگاه گروهی در نگارخانه گیل گمش (تهران، ۱۳۴۲)؛
- نمایشگاه انفرادی در استودیو فیلم گلستان (تهران، تیر ۱۳۴۲)؛
- دوسالانهٔ سان پاولو (برزیل، ۱۳۴۲)؛
- نمایشگاه گروهی هنرهای معاصر ایران (موزه بندر لوهار، فرانسه، ۱۳۴۲)؛
- نمایشگاه گروهی در نگارخانه نیالا (تهران، ۱۳۴۲)؛
- نمایشگاه انفرادی در نگارخانه صبا (تهران، ۱۳۴۲)؛
- نمایشگاه گروهی در نگارخانه بورگز (تهران، ۱۳۴۴)؛
- نمایشگاه انفرادی در نگارخانه بورگز (تهران، ۱۳۴۴)؛
- نمایشگاه انفرادی در نگارخانه سیحون (تهران، بهمن ۱۳۴۶)؛
- نمایشگاه گروهی در نگارخانه مس تهران (۱۳۴۷)؛
- نمایشگاه جشنوارهٔ روایان (فرانسه، ۱۳۴۷)؛
- نمایشگاه هنر معاصر ایران در باغ موسسه گوته (تهران، خرداد ۱۳۴۷)؛
- نمایشگاه دانشگاه شیراز (شهریور ۱۳۴۷)؛
- جشنوارهٔ بین المللی نقاشی در فرانسه (اخذ امتیاز مخصوص، ۱۳۴۸)؛
- نمایشگاه گروهی در بریج همپتن آمریکا (۱۳۴۹)؛
- نمایشگاه انفرادی در نگارخانه بنسن نیویورک (۱۳۵۰)؛
- نمایشگاهانفرادی در نگارخانه لیتو (تهران، ۱۳۵۰)؛
- نمایشگاه انفرادی در نگارخانه سیروس (پاریس، ۱۳۵۱)؛
- نمایشگاه انفرادی در نگارخانه سیحون تهران (۱۳۵۱)؛
- اولین نمایشگاه هنری بین المللی تهران (دی ۱۳۵۳)؛
- نمایشگاه انفرادی در نگارخانه سیحون تهران (۱۳۵۴)؛
- نمایشگاه هنر معاصر ایران در «بازار هنر» (بال، سوییس، خرداد ۱۳۵۵)؛
- نمایشگاه انفرادی در نگارخانه سیحون تهران (۱۳۵۷).
آثار ادبی
سهراب در آغاز کار شاعری تحت تأثیر شعرهای نیما بود و این تأثیر در «مرگ رنگ» به خوبی مشهود است. بعدها سبک او دستخوش تغییراتی میشود و شعرش با دیگر شاعران هم دورهٔ خویش متمایز میگردد. از جمله مجموعه شعرهای دیگر سهراب سپهری میتوان به این عنوانها اشاره نمود:
- مرگ رنگ (۱۳۳۰) ؛
- زندگی خوابها (۱۳۳۲) ؛
- آوار آفتاب (۱۳۴۰) ؛
- شرق اندوه (۱۳۴۰) ؛
- صدای پای آب (۱۳۴۴) ؛
- مسافر (۱۳۴۵) ؛
- حجم سبز (۱۳۴۶) ؛
- ما هیچ ما نگاه (۱۳۵۶) ؛
- هشت کتاب (۱۳۵۶) ؛
سه شنبه 9/4/1388 - 21:44
دانستنی های علمی
توماس الوا ادیسون (۱۱ فوریه ۱۸۴۷ - ۱۸ اکتبر ۱۹۳۱) مخترع و بازرگانی آمریکایی بود. او وسایل متعددی را طراحی یا کامل کرد که مهمترین و معروفترین آنها لامپ الکتریکی است. ادیسون در طول حیات علمی خویش توانست ۲۵۰۰ امتیاز اختراع را در ایالات متحدهٔ آمریکا، بریتانیا، فرانسه و آلمان به نام خود ثبت کند که رقمی حیرتانگیز و باورنکردنی به نظر میرسد. واقعیت این است که بیشتر اختراعات وی تکمیل شدهٔ کارهای دانشمندان پیشین بودند و ادیسون کارمندان و متخصصان پرشماری در کنار خود داشت که در پیشبرد تحقیقات و به سرانجام رسانیدن نوآوریهایش یاریش میکردند. دهنی ذغالی تلفن،ماشین تکثیر، میکروفن، گرامافون، دیکتافون، کینتوسکوپ (نوعی دستگاه نمایش فیلم)، دینام موتور و لاستیک مصنوعی از جمله مواد و وسایلی هستند که بدست ادیسون و همکارانش ابداع یا اصلاح شدند.
ادیسون از اولین مخترعانی بود که توانست با موفقیت بسیاری از اختراعات خود را به تولید انبوه برساند.
دوران طفولیت و نوجوانی
توماس ادیسون در شهر میلان ایالت اوهایو متولد شد و سالهای کودکی را در پورتهِرون میشیگان بسر برد.«آل» بیش از یک سال نتوانست به مدرسه برود و دوران نوجوانی را با کارهایی چون فروختن ساندویچ و آبنبات در کنار ریل قطار و یا سبزی فروشی گذراند. او که برای فروش اجناس خود مرتباً با ترن میان پورتهرون و دیترویت در رفت و آمد بود، توانست از شرکت راهآهن نمایندگی توزیع یک روزنامهٔ دیترویتی را بدست آورد. با پسانداز پول حاصل از فروش روزنامه، آل توانست یک ماشین چاپ دست دوم خریداری کند. او دستگاهش را در یک واگن بارکشی نصب کرد و در سن پانزده سالگی اولین شمارهی روزنامهٔ خود را با نام «ویکلی هرالد» منتشر ساخت. این نشریه که تمام کارهایش را ادیسون خود انجام میداد، نخستین و تنها روزنامهای بود که در یک قطار در حال حرکت حروفچینی و چاپ میشد.
در سال ۱۸۶۲ م. وی اتفاقاً با تلگراف که در آن زمان وسیلهٔ نوظهوری بود آشنا شد و با وجود کمشنوایی چندی بعد توانست در ادارهٔ راهآهن بهعنوان تلگرافچی شغلی برای خود بیابد و با تمرین زیاد یکی از چابک دستترین مأموران تلگراف در آمریکا شود.
ادیسون هنگامی که فقط بیست و یک سال داشت، اولین اختراع خود را که یک دستگاه الکتریکی شمارش آراء بود عرضه کرد. آن دستگاه فروش نرفت و او تصمیم گرفت که دیگر تا احتیاج و تقاضای عامه ایجاب نکند به فکر اختراع دیگری نیافتد .
سالهای میانه
نخستین پلههای ترقی
در سال ۱۸۶۹ م. ادیسون که ادارهٔ راهآهن را ترک کرده بود، بهعنوان سرپرست فنی به استخدام یک مؤسسهٔ صرافی بزرگ در نیویورک در آمد. در این مقام او توانست نخستین اختراع موفقش را که نوعی تلگراف چاپی بود، به نام خود ثبت کند. تلگراف ادیسون برخلاف انواع رایج که علائم مورس را به صورت صداهای کوتاه و کشیده به گوش اپراتور میرسانیدند، آنها را به شکل خط و نقطه بر روی نوار کاغذی چاپ میکرد. او حق امتیاز اختراعش را در مقابل چهل هزار دلار به مدیر صرافخانه واگذار کرد و با پول آن در شهر نیوآرک ایالت نیوجرسی یک کارگاه تحقیقاتی برای خود برپا نمود. در محل جدید او علاوه بر تکمیل لوازم جانبی تلگراف، یک سامانهٔ پیشرفتهٔ نمایشگر اطلاعات بورس را طراحی کرد که سود هنگفتی از آن حاصل آمد.
منلو پارک
ادیسون مدتها این فکر را در سرداشت که کارگاهش را به محل بازتر و بزرگتری منتقل کند. با فراهم شدن سرمایهٔ کافی، سرانجام در سال ۱۸۷۶ م. در منطقهٔ «منلوپارک» نیوجرسی یک لابراتوار پژوهشی مجهز بنیاد نهاد و گروهی از افراد لایق و مستعد را به همکاری فراخواند.
تأسیس این آزمایشگاه نقطهٔ عطفی در رشته فعالیتهای ادیسون و از بزرگترین ابتکارهای او به شمار میرود. آزمایشگاه منلو پارک نخستین مؤسسهای بود که منحصراً با هدف تولید و تکمیل ابداعات علمی برپا شد و آن را باید نمونهٔ اولیهٔ آزمایشگاههای تحقیقاتی بزرگی دانست که از آن پس تمام صنایع مهم در کنار کارگاههای خود ایجاد کردند. در سایهٔ نظارت و سازماندهی توماس ادیسون و کار گروهی کارمندان وی صدها اختراع کوچک و بزرگ در این مؤسسه به ثمر رسیدند که البته همگی به نام ادیسون تمام شدند.
گرامافون
ادیسون در کنار گرامافون اولیه از قدیم الایام، داشتن وسیلهای که بتوان با آن صدا را ضبط کرد از آرزوهای بشر بوده است. قبل از آنکه توجه ادیسون به این مقوله جلب شود، لئون اسکوت مارتینویل فرانسوی (۱۸۵۷ م.) و دیگران تحقیقاتی کرده و گامهایی در این راه برداشته بودند؛ اما دستگاههای آنها عملا ً قابل استفاده نبود زیرا تنها با یک دور گوش دادن، صدای ضبط شده از بین میرفت.
در سال ۱۸۷۷ م. ادیسون موفق به ساخت وسیلهای شد که واقعاً کار میکرد؛ یعنی میتوانست صدا را ضبط و دو تا سه بار پخش کند. «ضبط صوت» ادیسون که فونوگراف (آوانگار) نام گرفته بود، ساختمانی ساده داشت: استوانهای فلزی بود با یک دستهٔ گرداننده که در یک انتهای آن سوزنی همراه با یک بوق تعبیه شده بود. وقتی کسی استوانه را میچرخاند و درون بوق صحبت میکرد، بر اثر ارتعاش سوزن، روی ورقهٔ نازک حلبی ِدور استوانه خراشهایی میافتاد. برای شنیدن صدای ضبط شده نیز کافی بود سوزن را به ابتدای مسیر برگردانده و دوباره استوانه را بهچرخش در آورند. کیفیت صدا البته بسیار پایین بود و صفحه حلبی هم پس از چند بار استفاده خراب میشد. با اینحال همین وسیله ابتدایی در نظر مردم بسیار شگفتانگیز مینمود و بشدت مورد استقبال قرار گرفت. روزنامهها ادیسون را «جادوگر منلوپارک» لقب دادند. حتی دولت رسماً وی را به واشینگتن دعوت کرد تا اختراعش را در برابر مقامات به نمایش بگذارد. ده سال بعد (۱۸۸۷ م.) ادیسون (یا به روایتی الکساندر گراهام بل)، استوانهٔ مومی را جایگزین ورق حلبی کرد و بالاخره امیل برلینر مخترع آمریکایی آلمانیتبار با تبدیل استوانهٔ مومی به صفحهٔ پلاستیکی، گرامافون را به شکل امروزی درآورد.
لامپ الکتریکی
سابقهٔ سیستم روشنایی الکتریکی به اواسط قرن نوزدهم میرسد. در سال ۱۸۵۴ م. هاینریش گوبل نخستین لامپ برق را اختراع کرد که حدود چهارصد ساعت نور میداد اما آن را به نام خود به ثبت نرساند. پس از وی جیمز وودوارد، ویلیام سایر، متیو ایوانز (۱۸۷۵ م.) و جوزف سووان (۱۸۷۸ م.) مدلهای دیگر چراغهای ا لکتریکی را ارائه کردند.
کمی پیش از آنکه ادیسون نیز وارد این عرصهٔ جدید شود، والیس صنعتگر آمریکایی نوعی چراغ برق را روانهٔ بازارکرده بود که نمونهای از آن به دست ادیسون رسید (۱۸۷۸ م.). دستگاه والیس تشکیل میشد از چارچوبی با یک حباب و دو میلهٔ فلزی متحرک که به هر کدام تکه ذغالی متصل بود .عبور جریان برق از میلهها باعث میشد که دو قطعه ذغال بسوزند و میانشان قوس الکتریکی بسیار درخشانی به رنگ آبی پدیدار شود. این چراغ الکتریکی ابتدایی بازده پایینی داشت زیرا مصرف برق آن زیاد و عمر ذغالهایش کم بود. با این وجود، ادیسون که به اهمیت اختراع والیس پیبرده بود، تصمیم گرفت آن را اصلاح کند و به جای ذغال مادهٔ مناسب تری بیابد که با برق کمتر مدت درازی روشنایی بدهد و به مرور زمان نسوزد و از بین نرود.
پس از یک سال تلاش بیوقفه و آزمایش صدها مادهٔ گوناگون، سرانجام ادیسون و همکارانش توانستند با خالی کردن هوای داخل حباب و استفاده از نخ معمولی کربونیزه (ذغالیشده) لامپی بسازند که تا چهل ساعت نور بدهد. این موفقیت اولیه موجب شد تا آنها با پشتکار بیشتری به تحقیقات خود ادامه دهند و زمانیکه موفق شدند عمر متوسط چراغ برق را به پانصد ساعت برسانند، ادیسون تشخیص داد که زمان مناسب برای نمایش آن فرا رسیده است.
او از روزنامهنگاران و صاحبان سرمایه دعوت کرد تا در شب ۳۱ دسامبر ۱۸۷۹ م. برای دیدن اختراع جدیدش به منلوپارک بیایند. به دستور او آزمایشگاه و اطراف آن را با صدها لامپ برق آراستند بطوریکه محوطهٔ منلوپارک و جادهٔ منتهی به آن غرق در نور شده بود. ادیسون میهمانان خود را با چیزی روبرو کرده بود که برایشان سابقه نداشت. منظرهٔ لامپهای نورانی بازدیدکنندگان را به شدت تحت تأثیر قرار داد؛ بطوریکه وقتی ادیسون نقشهٔ خود را برای تأسیس یک کارخانهٔ بزرگ الکتریسیته در نیویورک مطرح کرد پیشنهادش با استقبال گرم سرمایهداران حاضر روبرو شد
عصر الکتریسیته
در ۲۷ ژانویه ۱۸۸۰ م. ادیسون تقاضانامهٔ دریافت امتیاز اختراع «لامپ روشنایی الکتریکی» را به ادارهٔ اختراعات آمریکا تسلیم کرد اما با درخواستش موافقت نشد. کارشناسان سازمان معتقد بودند که طراحی و ساخت لامپ ادیسون بر مبنای مطالعات ویلیام سایر انجام شده است؛ بنابراین تنها امتیاز اختراع رشتهٔ ذغالی شده پرمقاومت (مادهٔ تولیدکنندهٔ نور لامپ) به ادیسون تعلق گرفت.
در ۱۳ فوریه ۱۸۸۰ م. وی به کشف یک پدیدهٔ مهم فیزیکی نائل آمد که اکنون به اثر ادیسون معروف است.
دو سال پس از نمایش عمومی لامپ الکتریکی، (۱۸۸۲ م.) ساختمان کارخانهٔ مرکزی تولید برق موسوم به «ایستگاه پرل استر یت» به پایان رسید و در چهارم سپتامبر همان سال نخستین سیستم توزیع نیروی الکتریسیته در جهان با قدرت ۱۱۰ ولت و ۵۹ مشتری در پایین محلهٔ منهتن به دست ادیسون افتتاح گردید.
چندی بعد ادیسون کوشید تا حق امتیاز لامپ برق را در بریتانیا از آن خود کند و بر رقیبش جوزف سووان – که مستقل از ادیسون موفق به اختراع لامپ حرارتی ِرشته کربنی شده بود- پیروز شود اما پس از یک دعوای حقوقی بیحاصل، دو طرف با یکدیگر به توافق رسیدند و برای بهرهمند شدن از منافع اختراعشان در بریتانیا شرکت «ادیسووان» را تأسیس کردند. این شرکت در سال ۱۸۹۲ م. جزئی از کمپانی بزرگ جنرال الکتریک (متعلق به ادیسون) گردید.
شیوهٔ ادیسون
همانطور که گفته شد، بیشتر اختراعات ادیسون حاصل تکمیل ایدههای دیگران و کار دستهجمعی گروه بزرگی از تکنسینها و کارمندانی بود که تحت نظارت او به تحقیق و آزمایش میپرداختند. لویس لاتیمر دستیار آفریقایی-آمریکایی ادیسون که در پروژهٔ چراغ الکتریکی نقش مهمی داشت، از جملهٔ این افراد است.اگر امروز کمتر نامی از کسانی مانند او به میان میآید، به این دلیل است که ادیسون غالبا همکاران خود را در افتخار و اعتبار اختراعاتش سهیم نمیکرد. با این همه شکی نیست که بدون قدرت سازماندهی و خصوصاً همت بلند ادیسون دست یافتن به این همه موفقیت ممکن نبود. نیکلا تسلا فیزیکدان بزرگ و یکی از همکاران ادیسون دربارهٔ روش او برای حل مسائل مینویسد: «اگر ادیسون میخواست سوزنی را در انبار کاهی پیدا کند، با پشتکارفراوان دانه به دانه رشتههای کاه را کنار میزد تا بالاخره سوزن نمایان شود. بارها با تأسف شاهد بودم که چگونه بخش اعظم وقت و انرژی او صرف یافتن یک فرمول جزئی یا انجام دادن محاسبهای کوچک میشد.» ادیسون خود نیز در اینباره گفته است: «نوآوری عبارت است از یک درصد الهام روح و نود و نه درصد عرق ریختن و تلاش کردن.»
تسلا دانشمندی شایسته و بهترین کارمند ادیسون بود. او ابتدا از طرف ادیسون مأمور شده بود تا راههای توسعهٔ سیستمهای جریان مستقیم (DC) را بررسی کند اما چون پس از پایان کار ادیسون تعهدات مالی خود را زیر پا گذاشت تسلا تصمیم به ترک شرکت او گرفت. با پذیرش استعفای تسلا، ادیسون مرتکب اشتباه بزرگی شد چرا که چندی بعد تسلا با کشف جریان متناوب (AC) در برابر امپراتوری ادیسون و سیستم DC او قد علم کرد. او با حمایت جرج وستینگهاوس کارخانهدار معروف سامانههای چندفازی توزیع برق را برپایهٔ جریان AC تکامل بخشید که بسیار کارآمدتر از سیستم ادیسون بود. با وجود تبلیغات منفی جنرال الکتریک، جریان AC روز به روز رواج بیشتری یافت و سرانجام سلطه ادیسون را بر بازار صنایع الکتریکی درهم شکست.
سینما
در سال ۱۸۸۹م. یکی از کارمندان شرکت ادیسون به اسم ویلیام کندی لوری دیکسون نوعی دستگاه نمایش فیلم اختراع کرد که پنج سال بعد(۱۸۹۴م.) با نام تجاری کینهتوسکوپ (متحرک نما) در نیویورک به معرض نمایش گذاشته شد. کینهتوسکوپ دستگاهی بود که هرکس از سوراخ آن به درون مینگریست و دستهای را میچرخاند، تصاویر متحرکی را مشاهده میکرد. این وسیله ابتدا بهعنوان مکمل گرامافون و برای رونق بخشیدن به بازار آن طراحی شده بود وهدف آن بود که با افزودن امکان تماشای عکس متحرک، بر جذابیت گرامافون نزد خریداران افزوده شود.
با وجود اهمیت این اختراع، ادیسون یا دیکسون را نمیتوان پایهگذار سینما دانست؛ کینهتوسکوپ آنها بیشتر به ماشین «شهر فرنگ» شبیه بود و دریک زمان بیش از یک نفر نمیتوانست از آن استفاده کند. چنین دستگاهی در عصر جدید که تودهٔ مردم به هیجان و سرگرمیهای دستهجمعی نیاز داشتند چندان به کار نمیآمد. ایدهٔ بزرگ کردن تصاویر و بکارگیری پردهٔ نمایش هرگز به ذهن ادیسون نرسید چون همانطور که گفتیم از اختراع کینهتوسکوپ مقصود دیگری داشت ولی حدود یک سال بعد لویی لومیر صنعتگر ثروتمند فرانسوی با ساختن دوربین فیلمبرداری و پروژکتور و افتتاح اولین سالن سینما در گراند کافه پاریس (۲۸ دسامبر ۱۸۹۵م.) نخستین گامها را برای علاقمند کردن مردم به این پدیدهٔ نو برداشت. پس از گذشت چند سال، سالنهای نمایش فیلم در اروپا و آمریکا آنقدر فراوان شده بود که ادیسون نیز چارهای جز پیوستن به این جریان و کنار گذاشتن سینمای تک نفرهاش ندید.
ادیسون در تبدیل سینما به رسانهای همگانی و صنعتی سودآور نقش مؤثری ایفا کرده است. فیلم استاندارد ۳۵ میلیمتری با چهار روزنه در لبهٔ هر فریم که هنوز مورد استفاده قرار میگیرد از یادگارهای ادیسون است. وی همچنین مؤسس اولین استودیوی فیلمسازی دنیا (بلک ماریا در ایالت نیوجرسی) است. نخستین فیلم کپی رایت شدهٔ تاریخ سینما با عنوان «عطسهٔ فرد اُت» در این استودیو ساخته شد.
سالهای پایانی
در اول فوریه ۱۸۹۳م. ادیسون ساختمان «بلک ماریا» نخستین استودیوی تصاویر متحرک را در وست اورنج ِ نیوجرسی به پایان برد. او کوشید تا اختراع دوربین فیلم برداری را تماماً به خود نسبت دهد و حق استفادهٔ انحصاری از آن را به دست آورد اما در ۱۰ مارس ۱۹۰۲م. ادعای او در یک دادگاه استیناف ایالات متحده رد شد.
در ۱۸۹۴م. او در زمینهٔ ترکیب فیلم و صدا تحقیقاتی انجام داد که سرانجام به اختراع کینهتوفون انجامید. این دستگاه که ترکیب ناجوری از کینهتوسکوپ و گرامافون استوانهای بود با استقبال مردم مواجه نشد.
در ۶ ژانویه ۱۹۳۱م. ادیسون درخواستنامهٔ ثبت آخرین اختراع خود «وسیله نگهدارندهٔ اشیاء هنگام آبکاری» را به ادارهٔ اختراعات فرستاد اما پیش از دریافت پاسخ در اواخر همان سال در سن ۸۴ سالگی درگذشت.
سه شنبه 9/4/1388 - 21:31
دانستنی های علمی
جمهوری سان مارینو کشوری است در جنوب اروپا. پایتخت آن شهر سان مارینو است.
شهرت سان مارینو به قانون اساسی این کشور است . قانون اساسی سان مارینو که در سال ۱۶۰۰ میلادی تدوین شده ، قدیمیترین قانون اساسی ملی در جهان است و هنوز اجرا میشود.
تاریخ
سیاست
پارلمان سان مارینو (که شورای بزرگ و عمومی Consiglio Grande e Generale نامیده میشود) ، با رأی مستقیم مردم و برای یک دوره پنجساله تشکیل میگردد.
دو نفر از اعضای پارلمان ، برای یک دوره شش ماهه به ریاست حکومت برگزیده میشوند . این دو نفر (که در سان مارینو Capitani Reggenti نامیده میشوند) به همراه اعضای کابینه ، قوای اجرایی کشور را در دست میگیرند.
پارلمان در هر پنج سال فعالیت خود ، اعضای هیئت قوه قضائیه به نام شورای دوازده نفره (Consiglio dei XII) را انتخاب میکند ، که دوره فعالیت پنجساله این هیئت با دوره فعالیت پارلمان همزمان است.
قانون اساسی سان مارینو
قدیمیترین قانون اساسی ملی که هنوز اجرا میشود در سال ۱۶۰۰ میلادی نوشته شده و متعلق به جمهوری سان مارینو است .[۱] قانون اساسی سان مارینو (Leges Statutae Republicae Sancti Marini) با زبان لاتین نوشته شده و شامل ۶ دفتر است. نخستین دفتر آن شامل ۶۲ بخش است که شوراها ، دادگاهها و ادارات اجرایی دولت و شرح کار آنها را تعریف میکند . سایر دفترها قوانین مدنی، جنایی و دادگستری و سلسله مراتب اداری را شرح میدهند.
تقسیمات کشوری
کشور سان مارینو به نه استان (که در سان مارینو Castello نامیده میشوند) بخش میشود
که بزرگترین شهر سان مارینو به نام دوگانا در استان سراواله قرار دارد.
استان های کشور سان مارینو عبارتاند از:
تقسیمات کشوری سان مارینو. - شهر سان مارینو
- آکوآویوا
- بورگو ماجوره
- کیهسانوئووا
- دومانیانو
- فائتانو
- فیورنتینو
- مونتهجاردینو
- سراوالّه
جغرافیا
نمایی از سان مارینو بر فراز کوه تیتانو. سان مارینو سومین کشور کوچک اروپاست. (پس از واتیکان و موناکو.) این کشور کاملاً در درون ایتالیا قرار گرفته ، و در میان دو استان امیلیا رومانیا و مارکه محصور شده است . کوه تیتانو با بلندای ۷۴۹ متر ، بلندترین مکان این کشور است . سان مارینو آب و هوای مدیترانهای، تابستانهای گرم و زمستانهای معتدل دارد.
مردم
مردم سان مارینو از نژاد ایتالیایی هستند. کشور سان مارینو ۲۹٬۰۰۰ نفر جمعیت دارد که در حدود هزار نفر از آنان خارجی و بیشتر شهروند کشور ایتالیا هستند.
زبان
زبان ایتالیایی زبان رسمی سان مارینو است.
دین
بیشتر مردم سان مارینو پیرو آیین کاتولیک رم هستند.
سه شنبه 9/4/1388 - 11:52
دانستنی های علمی
واتیکان نام کشوری است مستقل که در درون شهر رم در کشور ایتالیا جای دارد. واتیکان محل اقامت پاپ، رهبر کاتولیکهای جهان و مرکز کلیسای کاتولیک است. واتیکان با مساحتی در حدود ۴۴ هکتار، کوچکترین کشور دنیا و با جمعیتی در حدود ۸۰۰ نفر، کمجمعیتترین کشور مستقل دنیا محسوب میشود.
کلیسای سن پتر بزرگترین کلیسای جهان است و در واتیکان قرار دارد.
تاریخ
شهر واتیكان -كوچكترین كشور مستقل جهان- در مورخ ۱۱ فوریه ۱۹۲۹ طبق عهدنامه لاترن (Lateran Treat) تأسیس شد.این عهدنامه بین «موسولینى» رئیس وقت دولت ایتالیا و پیپسى (papacy) -دفتر پاپ بالاترین قدرت كلیساى كاتولیك رم- پس از سالها مجادله منعقد شد.در سال ۱۹۸۴ با كنكوردا(concordat) -پیمان پاپ و دولت- جدیدى جایگزین شد.این عهدنامه جدید مانند عهدنامه قبلى، استقلال كامل واتیكان را در داخل شهر واتیكان به رسمیت مى شناسد.واتیكان همکنون ضمن عضویت در سازمان ملل با بسیاری از كشورهای جهان داراى روابط دیپلماتیك است و حدود ۱۳۰ كشور جهان نیز داراى سفیر نزد دولت واتیكان هستند.
سیاست
شخص اول در اداره شهر پاپ اعظم است که در عالیترین مسند قرار دارد و حق قانونگذاری، قضاوت و اداره دولت به عهده اوست. واتیکان که به شهر پاپسالاری (Holysee) شهرت دارد، بهعنوان مرکز حکومت کلیسای کاتولیک محسوب میشود.
به دلیلی که پیشینه ای تاریخی دارد، دولت حاکم بر واتیکان ساختاری خاص و منحصربهفرد دارد و همان طور که اشاره شد بعد از پاپ که در صدر است، دبیران رسمی منطقه از جمله حکمران و نماینده پاپاعظم در کمیسیون قرار دارند که نه تنها این اعضا بلکه سایر افراد از سوی شخص پاپ انتخاب و در صورت خواست وی از مسند قدرت عزل میشوند.
حکمران شهر که در بسیاری از مواقع به عنوان ریاست جمهوری واتیکان مطرح میشود، در واقع وظیفهای شبیه یک شهردار و یا مدیر اجرایی دارد.
واتیکان دارای دو گروه و هسته امنیتی است، یکی گارد امنیتی سوییس که نیروی ارتش آن به صورت داوطلبانه از میان شهروندان سوئیسی تشکیل شده است و دیگری "corpo della Gendarmeia " که نه تنها به عنوان نیروی ارتش منطقه واتیکان محسوب میشوند بلکه به عنوان محافظان شخصی پاپ نیز انجام وظیفه میکنند.
تقسیمات کشوری
جغرافیا
واتیکان" که کوچکترین ایالت خودمختار اروپایی محسوب میشود، بر روی تپهای به همین نام در شمال غرب شهر بزرگ رم واقع شده و گرداگرد آن را دیواری احاطه کرده است تا شهر و به خصوص پاپاعظم را از خطر حملات خارجی محافظت کند.
به گزارش خبرگزاری میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری (CHTN)، واتیکان کوچکترین منطقه خودمختار و مستقل در جهان به شمار میرود و کل آن تنها 6/108 آکر است آب و هوای مدیترانهای تابستان های گرم و خشک و زمستان هایی بارانی را برای آن به ارمغان میآورد و مانند شهر رم درجه دمای آن متغیر است. مه و بخار پراکنده در هوای شهر که ناشی از فواره بزرگ و عظیمالجثه سینتپیترباسیلیکا است نیز موجب رطوبت هوا و پراکنش دائمی قطرات آب در هوا میشود.
این شهر کوچک اما مقتدر، تمامی نیازهای خود را برآورده میکند و دارای اداره پست، آتشنشانی، نیروهای پلیس، ایستگاه راه آهن، شبکههای نیروی برق، رستورانها و شبکه انحصاری اینترنتی و از همه مهمتر بانک است بانکی منحصربهفرد در جهان که سیستم اطلاعرسانی اتوماتیک آن در میان زبانهای گوناگون به زبان لاتین به کاربران خود اطلاعات میدهد.
امواج کوتاه شبکه رادیویی این شهر در سراسر دنیا قابل استفاده است و شبکه تلویزیونی و اینترنت آن نیز در دسترس همگان قرار دارد.
"رومانو" (Romano) که به صورت روزانه در ایتالیا، هفتهنامه در انگلستان، اسپانیا، آلمان و فرانسه و ماهنامه در لهستان چاپ میشود، از سوی یک شرکت خصوصی تحت نظارت افراد غیر روحانی کاتولیگ منتشر میشود، اما اطلاعات رسمی و اداری آن محفوظ است.
در این نشریه مقالات و نوشتههای رسمی که اطلاعات کلیسا را در بردارد باعنوان "Actapostlica sedis" درج میشود و بیشتر خوانندگان آن دانشجویان و افراد مرتبط با کلیسا هستند.
اقتصاد
واتیکان هیچ فرودگاهی ندارد و تنها یک باند هلیکوپتر به طول 852 متر در شهر دیده میشود.
خطوط راهآهن آن ایتالیا را به ایستگاه سینتپیترز متصل میکند و بیشتر برای جابجایی زائران از آن استفاده میشود. جالب آن است که پاپ ژان پل دوم، نخستین کسی بود که از قطارهای این خطوط استفاده کرد.
خطوط متروی آن نیز در مدت 10 دقیقه شهر را طی میکند.
در واتیکان از سیستم تلفن و پست انحصاری و کاملاً مستقل استفاده میشود و خطوط اینترنتی آن نیز در دسترس همه است.
هنگام استفاده از سیستم پست آن از افراد در خواست شده که از نوشتن هر نامی بجز "واتیکان" بر روی نامهها خودداری کنند تابستهها و نامهها به طور مستقیم به شهر واتیکان برسد و به کشور دیگری نرود.
مردم
موزه واتیکان یکی از دیدنیهای مهم شهر واتیکان است. این کشور کم جمعیت ترین کشور جهان بوده و دارای حدود 1000 نفر جمعیت مبباشد
تقریباً کل جمعیت 1000 نفری واتیکان از جامعه روحانیت هستند و درون محوطه محصور شده آن زندگی میکنند. تمام ساکنان این شهر شامل رجال و مقامات عالیرتبه، کشیشها، راهبهها و گارد امنیتی سوییسی، کاتولیگ هستند. در واقع شهر مرکز روحانیت و مذهب رم محسوب میشود.
علاوه بر آن حدود 3 هزار کارگر در شهر فعالیت دارند که خارج از حصار آن زندگی میکنند.
زبان رسمی مردم این شهر لاتین است، اما ایتالیایی و به طور بسیار محدودی دیگر زبان ها نیز استفاده میشود. زبان اصلی گارد امنیتی آلمانی است و در شبکه اینترنتی آن از زبان های آلمانی، فرانسه، اسپانیایی، انگلیسی و پرتغالی استفاده میشود.
فرهنگ
لازم بذکر است بدانیم کشور واتیکان در تعیین بسیاری از موارد فرهنگی و سیاسی جهان مسیحیت نقش مهمی را ایفاد می نماید و سالانه تعدا زیادی از مردم از این کشور بازدید می نمایند از این جهت بصورت تخصصی از طریق درآمد جهانگردان مذهبی سالیانه مقدار زیادی در آمد وارد این کشور میگردد. شهر واتیکان به خودی خود از تاریخ فرهنگی قابلتوجهی برخوردار است. ساختمانهایی چون سینتپیتر باسیلیکا و کلیسای سیستین از زیباترین آثار هنری جهان است و آثار ارزشمندی از هنرمندان بزرگ تاریخ چون میکل آنژ و بوتیچلی را در خود جای داده است.
کتابخانه بزرگ شهر و مجموعههای ارزشمند موزه آن حاوی اطلاعات تاریخی شگرفی است که به لحاظ علمی و فرهنگی بسیار ارزشمند تلقی میشود.
در سال 1984 سازمان جهانی یونسکو، شهر واتیکان را در فهرست مناطق تاریخی خود ثبت کرد و تنها نمونهای است که در آن کل یک کشور بهعنوان اثری تاریخی ثبت میشود.
آنچه جالب توجه است، حضور چشمگیر مردان در شهر است زیرا ساکنان اصلی آن را مردان تشکیل میدهند و جمعیتی کثیر از آنها در واتیکان دیده میشوند.
حضور گردشگران و زائران به زندگی روزانه شهر تنوع خاصی میبخشد و دیدار پاپ اعظم در مراسم عشای ربانی و نیز آیین مذهبی و جشنها برای آنها بسیار جالب است.
سه شنبه 9/4/1388 - 11:50
شعر و قطعات ادبی
شعر اسلامی در سه زبان مهم عربی، فارسی و ترکی به اوج رونق خود رسید. دو زبان دیگر در شعر اسلامی، زبان اردو و زبان بنگالی هستند.
شعر در صدر اسلام
پس از ظهور اسلام، شعر و شاعری دچار رکود شد. قرآن، کسانی را که از شعرا تبعیت کردهاند، سرزنش کرده و آنها را گمراه دانسته است.(۱۶:۲۲۴) البته این به آن معنی نبود که مسلمانان از شعر سرودن منع شده باشند؛ شاعرانی که به اسلام گرویدند مخضرم نامیده شدند. سرآمد شاعران مخضرم، حسان بن ثابت انصاری بود که زمان محمد و خلفای راشدین را درک کرد.
رکود شعر و شاعری در زمان خلفای راشدین نیز ادامه یافت؛ این خلفا سیاست سخت و خشنی را نسبت به شاعران پیش گرفتند؛ از یک سو این خلفا مدح و هجو و مباهات و قبیلهگرایی را نکوهش میکردند و از سوی دیگر شاعران را از آوردن مضامین قدیمی فرهنگ عرب مانند شراب و زن در اشعارشان نهی میکردند. امویان پس از آن که به خلافت اسسلامی دست یافتند، در گسترش ادبیات و شعر سعی کردند و شعر درباری را گسترش دادند. در این دوره، هجا و مباهات در قالب غزل در میان شاعران شیوع یافت. همچنین ادبیات عرب به سوی عنصر عشق و شمشیر بازگشت کرد.
ابنخلدون نخستین کسی بود که شعر اموی را بر شعر جاهلی و نیز بر شعر صدراسلام برتری داد. در این دوره شاعرانی چون فرزدق، به مدح امویان و ذمّ دشمنان آنها در قالب قصیده میپرداختند. شاعر دیگر الاخطل به شرابخوارگی میپرداخت و در وصف شراب شعر میسرود.
با ظهور عباسیان، حمایت دربار از استعدادهای شاعری افزایش یافت. در این دوره، مفاهیم اخلاقی از سرگرفته شد. شعر فلسفی با ابولعلاء معری به اوج استواری خود رسید. قصاید و غزلیات عرفانی نیز گسترش یافت. در عصر عباسی، عنصر شراب که پیش از آن نیز در ادب عرب اهمیت داشت، به هنری مستقل تبدیل شد و خمریهسرایی رواج یافت.
در اواخر عصر عباسی، بلاد اسلامی بر اثر حمله مغولها و غلبه ترکان عثمانی به ضعف انجامید.
شعر فارسی
قدیمیترین نمونههای موجود شعر فارسی به اواسط سده سوم باز میگردد؛ این اشعار به دوره طاهریان و سپس صفاریان بازمیگردد. بزرگترین شاعران پارسیسرا در این دوره رودکی، شهید بلخی و فردوسی بودند.
عرفا و متصوفه، زبان فارسی را بیان معتقدات خود به کار بردند. ابوسعید ابوالخیر، سنایی، فریدالدین عطار، مولوی و حافظ از این دسته هستند. برخی از شعرای فارسیگو مانند سعدی به زبان عربی نیز شعر میسرودند.
شعر ترکی
پس از اسلام آوردن، هنوز عدهای از ترکان به حفظ ادبیات ترکی توجه داشتند. با ظهور امیرعلیشیر نوایی، ادبیات چغتایی به اوج خود رسید. در قرن دهم، قدرت سیاسی عثمانی به رونق ادبیات ترکی انجامید. در این عصر، آگاهی از زبان ادبی عثمانی به طور کلی در میان مسلمانان طبقه پایین و نیز در نواحی که جمعیتشان ترکزبان نبودند یا به لهجه ترکی غیر از ترکی عثمانی سخن میگفتند، رواج یافت. بزرگترین شاعری که در این دوره به مثنویهای عاشقانه روی آورد، نوعیزاده عطایی بود. کتب دینی و عرفانی و شرح حال اولیا و کتب تعلیمی طریقتهای گوناگون در این قرن نیز به ترکی نوشته میشد. در قرن سیزدهم، شعر ترکی عثمانی دچار رکود شد؛ در قرنهای بعدی ادبیات ترکی به صورت ادبیات عامه جلوهگر شد.
سه شنبه 9/4/1388 - 11:29
دانستنی های علمی
سونی (به ژاپنی: ソニー株式会社, Sonī Kabushiki-gaisha؛ به انگلیسی: Sony Corporation) یک شرکت چند ملیتی و چند شعبهای میباشد که مرکز آن در توکیو ژاپنی است. این شرکت همچنین یکی از بزرگترین مجموعههای رسانهای جهان با درآمد ۶۸٫۳۹ میلیارد دلار (۲۰۰۶) واقع در میناتو توکیو است. سونی یکی از تولید کنندگان پیشرو در محصولات الکترونیک، محصولات صوتی تصویری، ارتباطات، بازیهای ویدیویی، و فن آوری اطلاعات برای بازارهای عادی و حرفهای است که این شرکت را تبدیل به یکی از ثروتمند ترین شرکتهای جهانی کرده است. فعالیتهای اصلی در زمینه ی تجارت این شرکت شامل شرکت سونی (Sony Corporation)، فیلمسازی سونی، بازی های کامپیوتری سونی، شرکت سونی اریکسون و شرکت بازرگانی سونی میباشد.
تاریخچه
در سال ۱۹۴۵ بعد از جنگ جهانی دوم ماسارو ایبوکا شروع به تعمیر رادیو در یک ساختمان بمباران شده در توکیو کرد. سال بعد، او به همکار خود آکیو موریتا پیوست و آنها شرکتی به نام توکیو تسوشین کوگیو یا کی. کی تأسیس کردند که ترجمه ی آن به فارسی "شرکت مهندسی ارتباط دور برد توکیو" میشود. این شرکت اولین دستگاه ضبط نوار به نام Type-G را در ژاپن ساخت. در اوایل سال ۱۹۵۰ ایبوکا به امریکا سفر کرد و در آنجا شنید که آزمایشگاه بل (Bell Labs) ترانزیستور اختراع کرده است. او آنها را متقاعد کرد که پروانه ساخت تکنولوژی ترانزیستور را به شرکت خود در ژاپن ببرد. هنگامی که بیشتر شرکتهای آمریکایی تحقیقات خود بر روی ترانزیستور را برای مصارف نظامی انجام میدادند، ایبوکا به دنبال به کارگیری آن در ارتباطات بود.
در آگوست سال ۱۹۵۵، شرکت مهندسی ارتباط دور برد توکیو یا کی.کی اولین محصول تجاری ژاپن یعنی رادیوی ترانزیستوری سونی تی آر-۵۵ را به بازار عرضه کرد. به دنبال این جریان در دسامبر همان سال سونی تی آر-۷۲ را هم عرضه کرد،محصولی که توجه همگان را در داخل ژاپن و بازارهای خارجی، که شامل کانادا، استرالیا، هلند و آلمان بود را به خود جلب کرده بود. رادیوی سونی تی آر-۷۲ با داشتن خصوصیت شش ترانزیستوره، با برونداد کشویی و کیفیت فوق العاده ی ارتقاء یافته صدا، به فروش خوب خود ادامه داد. در می سال ۱۹۵۶ شرکت سونی تی آر-۶ را به بازار عرضه کرد که نوآوری های این رادیو شامل طراحی نازک و کیفیت صدای خوب آن بود که آن را قادر به رقابت با رادیوهای قابل حمل کرده بود. به خاطره تی آر -۶ بود که برای اولین بار سونی با "آچان"(Atchan) یک شخصیت کارتونی خلق شده توسط فویوهیکو اکابی، قرارداد بست که شخصیت تبلیغاتی آنها بشود. اکنون به نام "پسر سونی" شناخته میشود، این شخصیت برای اولین بار در یک کارتون ظاهر شد که یک تی آر-۶ دربرابر گوش خود نگه داشته بود. به دنبال آن در سال بعد، ۱۹۵۷، شرکت مهندسی ارتباط دور برد توکیو با مدل تی آر-۶۳ از راه رسید، پس از آن کوچکترین (میلیمتر ۳۲×۷۱×۱۱۲ ) رادیوی ترانزیستوری در تولیدات تجاری را ساخت. آن یک موفقیت تجاری جهانی بود.
پروفسور مایکل برایان شیفر از دانشگاه آریزونا بیان کردن، "سونی اولین نبود، اما رادیوی ترانزیستوری آن موفق ترین بود. تی آر-۶۳ ساله ۱۹۵۷ راهش را به سوی بازار آمریکا باز کرد و آغازگر صنعتی نوین برای مصرف کنندگان ریز الکترونیک بود." در اواسط سال ۱۹۵۰، نوجوانان آمریکایی شروع به خریدن رادیوی ترانزیستوری قابل حمل در ارقام بالا نمودند که این امر باعث گردید تا این صنعت نوپا از ۱۰۰،۰۰۰ دستگاه در سال ۱۹۵۵ به ۵،۰۰۰،۰۰۰ دستگاه تا پایان سال ۱۹۶۸ برسد. اگرچه، این رشد فوق العاده سونی در فروش رادیوهای ترانزیستوری باعث شد که آن را به محصول برتر برای مصرف کنندههای الکترونیکی تبدیل کند، این رشد به این دلیل نبود که مصرف کنندههایی که محصول نسل اولیه یعنی رادیوی لامپی را خریداری کرده بودند، بلکه به سبب پدیده ی جدید آمریکایی ها در آن زمان به نام راک اند رول بود.
محصولات، قالبهای فناوری و فناوریهای برجسته شرکت سونی
دستگاه DVD/HDD Recorder سونی شرکت سونی در ابداع فناوری های استاندارد خانگی در ضبط و نگهداری محصولات صوتی و تصویری بجای تقلید از فناوری های بوجود آمده توسط سایر کارخانهها جزء یکی از شرکت های سرشناس بوده است. یکی از بدنام ترین این فناوری ها ابداع نوار ویدئویی با فرمت وار در اواخر دهه ۱۹۸۰ بود. در این هنگام شرکت سونی سیستم بتامکس دستگاه ضبط ویدئو را برای گرفتن بازار از شرکت جی وی سی که قالب وی اچ اس را به بیرون داده بود، به بازار عرضه کرد. در آخر سیستم وی اچ اس گوی سبقت در بازار را ربود و استاندارد جهانی دستگاه وی سی آر گردید و شرکت سونی از این قالب فناوری تقلید کرد.
در سال ۱۹۷۵، سونی دستگاه ضبط ویدئو کاست بتامکس را روانه بازار کرد. در سال ۱۹۷۹ نیز نام واکمن به عنوان اولین دستگاه پخش موسیقی قابل حمل در جهان به همگام معرفی شد. ۱۹۸۲ شاهد روانه شدن نوار ویدئویی بتاکم حرفهای سونی به همراه لوح فشرده بود. در سال ۱۹۸۳ سونی دیسکت ریز ۹۰ میلی متری (بطور واضحتر فلاپیدیسک ۳٫۵ اینچی) را معرفی کرد، که همزمان با وجود دیسک ۴" ساخته شد و انواع مختلف دیگری که توسط شرکت های متفاوتی برای جایگزینی فلاپیدیسک ۵٫۲۵" ساخته شدند. سونی موفقیتهای فراوانی کسب کرد و محصولات او بر دیگر فرمتها چیره شدند؛ فلاپیدیسک ۳٫۵" به تدریج با جایگزینی فرمتهای رسانهای کهنه شد. در ۱۹۸۳ سونی سیستم کامپیوتر خانگی "MSX" را روانه ساخت، و به جهانیان (با همکار خود فیلیپس) لوح فشرده یا "CD" را شناساند. در ۱۹۸۴ سونی سری دیسکمن را روانه بازار کرد که موفقیتهای واکمن را به عنوان محصول قابل حمل "CD" ادامه داد
سه شنبه 9/4/1388 - 11:18
دانستنی های علمی
چاپگر یا پرینتر دستگاهی است الکترونیکی برای چاپ دادههای رایانهای است.
انواع پرینتر از نظر رنگ
سیاه و سفید
این نوع پرینترها فقط رنگ های سیاه و سفید را دارا میباشند، برای چاپ عکس زیاد مناسب نیستند و بیشتر از آن ها برای چاپ مقاله و نمودار استفاده میشود.
رنگی
این نوع پرینترها علاوه بر کارایی های پرینترهای سیاه و سفید، دارای رنگ های بیشتری هستند و همچنین برای چاپ عکس در هر اندازه ای مناسب میباشند.
انواع پرینتر از نظر کاربرد
جوهر افشان
پرینتری که با پرتاب ذرات جوهر بر کاغذ نقش ایجاد میکند.
سوزنی
پرینتری که در آن حرف یا نماد ماتریسی از لغات است و بر این نقاط مرکب افشانده یا ضربه همراه با مرکب وارد میشود.
لیزری
پرینتری که در آن از پرتو های لیزر برای نشاندن جوهر بر روی کاغذ استفاده میگردد.پرینتر های لیزری نیز خود به دو دسته رنگی و سیاه سفید تقسیم میشوند.پرینترهای لیزی رنگی بیشتر برای چاپ متن به کار میروند، اما از پرینترهای لیزیری رنگی برای چاپ عکس استفاده میشود ، ولی این پرینترها برای چاپ عکس زیاد مناسب نسیتند جون هزینه شارژ مجدد یا تعویض کارتریج بالا میباشد
سطری
پرینتری که در آن اطلاعات و نوشتههای یک سطر یکجا چاپ میشود..۱۹ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۷:۲۱ (UTC)212.120.199.164
صفحه ای
چاپگری که متن یک صفحه را یکجا چاپ میکند.
سه شنبه 9/4/1388 - 11:12