• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 3170
تعداد نظرات : 1048
زمان آخرین مطلب : 4317روز قبل
اخبار

 

زندان های مخوف قذافی

 



سلول ها به سختی برای یک نفر هم جا داشتند.در برخی سلول ها نه از آب آشامیدنی خبری بود و نه از سرویس بهداشتی. نور هم تنها از سوراخی که بر سقف بود به داخل می تابید. این ها مشخصات زندانی است در لیبی با اسم و رسم: ابوسلیم.


 


هیچ کس نمی داند چه کسی زنده است؟



مخالفان قذافی که به ابوسلیم رسیدند با جنازه های سوخته زندانیان روبه رو شدند. اجسادی که تشخیص هویت انها هم غیرممکن بود.



زندانی که وجود خارجی نداشت!



ساکنان طرابلس از زندان مخفی و زیرزمینی بازدید می کنند که نزیک محل اقامت قذافی قرار داشت و البته از نظرها پنهان بود.



خون هایی که برای دموکراسی ریخته شد



بیمارستان ابوسلیم و کارمندانی که تلاش می کنند خون های ریخته شده از قتل عام قذافی را پاک کنند. خون ها پاک شد اما قساوت قذاقی قلب تاریخ لیبی را هدف قرار دارد.



مدرکی جز اجساد باقی نماند





زندان های سرهنگ از طرابلس تا بنغازی



اجساد مردانی که به جرم مخالفت شکنجه شده و مسئولان بیمارستان ابوسلیم هم نتوانستند کاری برای آنها انجام دهند. گویا دفن آنها هم غیرممکن بود.



همه چیز با رفتن سرهنگ سوخت



مبارزی که تلاش دارد در آواره های دفتر پلیس طرابلس سرنخی بیابد



آیندگانی که به تاریخ سرک می کشند



نوجوانی که از لابه لای پنجره های زندان مخفی قذافی سعی در تماشای جنایات دیکتاتور دارد. کودکانی که قذافی دیگر رهبر آنها نیست.



بیمارستان های مملو از قربانی



ورودی زندان ابوسلیم و اجساد منتظر تدفین



قذافی در یادها ماندگار شد؟



فیلمساز امریکایی سلولی را که مدتی در زمان قذافی در آن نگاهداری می شد به روزنامه نگاران نشان می دهد.


منبع : خبر آنلاین

 

يکشنبه 20/6/1390 - 14:30
ادبی هنری

 

باورت میشه که اینا همه کیکن؟!!!

 

 

يکشنبه 20/6/1390 - 14:25
شعر و قطعات ادبی

 

دلم برای پاکی دفتر نقاشی و گم شدن در آن
خورشید همیشه خندان، آسمان همیشه آبی
زمین همیشه سبز و کوههای همیشه قهوه ای
دلم برای خط کشی کناردفتر مشق با خودکار مشکی و قرمز
برای پاک‌کن های جوهری و تراش های فلزی
برای گونیا و نقاله و پرگارو جامدادی
دلم برای تخته پاک‌کن و گچ های رنگی کنار تخته


برای اولین زنگ مدرسه
برای واکسن اول دبستان
برای سر صف ایستادن ها
برای قرآن های اول صبح و خواندن سرود ایران اول هفته
دلم برای مبصر شدن ، برای از خوب ، از بد
دلم برای ضربدر و ستاره
دلم برای ترس از سوال معلم
کارت صد آفرین
بیست داخل دفتر با خودکار قرمز
و جاکتابی زیر میزها ، جانگذاشتن کتاب و دفتر
دلم برای لیوان‌های آبی که فلوت داشت
دلم برای زنگ تفریح
برای عمو زنجیر باف بازی کردن ها
برای لی‌لی کردن
دلم برای دعا کردن برای نیامدن معلم
برای اردو رفتن
برای تمرین های حل نکرده و اضطراب آن
دلم برای روزنامه دیواری درست کردن
برای تزئین کلاس
برای دوستی هایی که قد عرض حیاط مدرسه بود
برای خندههای معلم و عصبانیتش
برای کارنامه.... نمره انضباط
برای مُهرقبول خرداد
دلم برای خودم
دلم برای دغدغه و آرزو هایم
دلم برای صمیمیت سیال کودکیام تنگ شده
نمی دانم کدام روز در پشت کدام حصار بلند کودکیام را جا گذاشتم
کسی آن سوی حصار نیست کودکی ام را دوباره به طرفم پرتاب کند؟

******************

حالا که رفتیم تو کودکی ، یه سری هم به کارتونها بزنیم.

می دونستین شخصیتهای کارتونی واقعی هستن؟ می گین نه؟ ببینین:

 

يکشنبه 20/6/1390 - 14:9
قرآن

 

به نام خدا

إِنَّ الْمُصَّدِّقِینَ وَالْمُصَّدِّقَاتِ وَأَقْرَضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا یُضَاعَفُ لَهُمْ وَلَهُمْ أَجْرٌ كَرِیمٌ ﴿۱۸﴾
در حقیقت مردان و زنان صدقه‏دهنده
و [آنان كه] به خدا وامى نیكو داده‏اند ایشان را [پاداش] دو چندان گردد و اجرى نیكو خواهند داشت 
(۱۸)
سوره: الحدید - جزء ۲۷
چهارشنبه 16/6/1390 - 12:23
قرآن

 

به نام خدا
إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَعُیُونٍ ﴿۱۵﴾
آخِذِینَ مَا آتَاهُمْ رَبُّهُمْ إِنَّهُمْ كَانُوا قَبْلَ ذَلِكَ مُحْسِنِینَ ﴿۱۶﴾
كَانُوا قَلِیلًا مِّنَ اللَّیْلِ مَا یَهْجَعُونَ ﴿۱۷﴾
وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ ﴿۱۸﴾
وَفِی أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ ﴿۱۹﴾
پرهیزگاران در باغها و چشمه سارانند (۱۵)
آنچه را پروردگارشان عطا فرموده مى‏گیرند زیرا كه آنها پیش از این نیكوكار بودند (۱۶)
و از شب اندكى را مى‏غنودند (۱۷)
و در سحرگاهان [از خدا] طلب آمرزش مى‏كردند (۱۸)
و در اموالشان براى سائل و محروم حقى [معین] بود (۱۹) 
سوره ۵۱: الذاریات - جزء ۲۶
چهارشنبه 16/6/1390 - 12:22
قرآن

 

به نام خدا

یا أَیهَا الّذینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمّا رَزَقْناکُمْ
 مِنْ قَبْلِ أَنْ یأْتِی یوْمٌ لا بَیعٌ فیهِ وَ لا خُلَّةٌ وَ لا شَفاعَةٌ
 وَ الْکافِرُونَ هُمُ الظّالِمُونَ
.
ای کسانی که ایمان آورده اید! از آنچه به شما روزی داده‌ایم، انفاق کنید،
پیش از آنکه روزی فرارسد که نه خرید و فروشی در آن است، نه دوستی و شفاعتى.
 و کافران همان ستمگرانند.

بقره: 254

چهارشنبه 16/6/1390 - 12:18
قرآن
به نام خدا
وَالَّذِینَ صَبَرُواْ ابْتِغَاء وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلاَنِیَةً وَیَدْرَؤُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّیِّئَةَ أُوْلَئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ ﴿۲۲﴾
و كسانى كه براى طلب خشنودى پروردگارشان شكیبایى كردند
 و نماز برپا داشتند
و از آنچه روزیشان دادیم نهان و آشكارا انفاق كردند و بدى را با نیكى مى‏زدایند
 برای ایشان است فرجام خوش سراى باقى
(۲۲)
الرعد - جزء ۱۳

 

چهارشنبه 16/6/1390 - 11:30
قرآن

 

به نام خدا
خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّیهِم بِهَا
وَصَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلاَتَكَ سَكَنٌ لَّهُمْ وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ﴿۱۰۳﴾
از اموال آنان صدقه‏اى بگیر تا به وسیله آن پاك و پاكیزه‏شان سازى
 و برایشان دعا كن زیرا دعاى تو براى آنان آرامشى است و خدا شنواى داناست (۱۰۳)
سوره توبه-جز10
چهارشنبه 16/6/1390 - 11:28
داستان و حکایت

 

رستوران مبتكر

یكی از غذاخوری‌های بین‌راه بر سر در ورودی با خط درشت نوشته بود:
 شما در این مكان غذا میل بفرمایید، ما پول آن را از نوه شما دریافت خواهیم كرد.
راننده‌ای با خواندن این تابلو اتومبیلش را فوراً پارك كرد و وارد شد و ناهار مفصلی سفارش داد و نوش‌جان كرد.
بعد از خوردن غذا سرش را پایین انداخت كه بیرون برود، ولی دید كه خدمتگزار با صورتحسابی بلند بالا جلویش سبز شده است. با تعجب گفت:
 
مگر شما ننوشته‌اید كه پول غذا را از نوه من خواهید گرفت؟!
خدمتگزار با لبخند جواب داد: چرا قربان، ما پول غذای امروز شما را از نوه‌تان خواهیم گرفت، ولی این صورتحساب مال مرحوم پدربزرگ شماست

يکشنبه 13/6/1390 - 12:59
سخنان ماندگار

 

 

ابن سینا : من در میان موجودات از گاو خیلی می‌ترسم. زیرا عقل ندارد و شاخ هم دارد

 
مدتها پیش آموختم که نباید با خوک کشتی گرفت، خیلی کثیف می‌‌شوی و مهم‌تر آنکه خوک از این کار لذت می‌برد. "جورج برنارد شاو"
 

آدمی اگر فقط بخواهد خوشبخت باشد به زودی موفق میگردد ولی او می خواهد خوشبخت تر از دیگران باشد و این مشکل است زیرا او دیگران را خوشبخت تر از انچه هستند تصور میکند. (مونتسکیو)

 
دنیا جای خطرناکی برای زندگی است. نه به خاطر مردمان شرور، بلکه به خاطرکسانی که شرارتها را می بینند و کاری درمورد آن انجام نمی دهند.* انیشتین
 
بگذار عشق خاصیت تو باشد نه رابطه خاص تو با کسی...... نلسون ماندلا
 
یادمان باشد بعضی هایمان شانس گفتن کلماتی را داریم که برخی دیگر حسرتش را مثل : بابا، مامان، پدربزرگ....
 
بچه‌دار شدن تصمیم خطیری‌ست. با این تصمیم می‌گذارید که قلب‌تان تا ابد جایی در بیرون و دوروبر تن‌تان به سر برد. / الیزابت استون
 
می‌شود از امشب قانون تازه‌ای در زندگی بنا بگذاریم؟ همواره بکوشیم قدری بیش‌تر از نیاز، مهربان‌ باشیم.جی.‌ام. بری
 
شاید چشم‌های ما نیاز داشته باشند که گاهی با اشک‌های‌مان شسته شوند، تا بار دیگر زندگی را با نگاه شفاف‌تری ببینیم. / الکس تان
 
دانشگاه تمام استعدادهای افراد از جمله بی استعدادی آنها را آشکار می کند/ انتوان چخوف
 
جهان سوم جایی است که هر کسی بخواهد مملکتش  را آباد کند، خانه‌اش خراب می‌شود و هر کسی بخواهد خانه‌اش آباد باشد باید در تخریب مملکتش بکوشد./ محمود حسابی
 
هر شکلی از حکومت محکوم به نابودی با افراط در همان اصولی است که بر آن بنا نهاده شده است    ویل دورانت
  
مردم دو دسته‌اند، یا گول می‌خورند یا گلوله از دفتر خاطرات یک دیکتاتور
 
من هیچ راه مطمئنی به سوی خوشبختی نمی شناسم. اما راهی را می شناسم که به ناکامی منجر می شود. گرایش به خشنود ساختن همگان افلاطون
 
وقتی داری بالا میری مهربان باش و فروتن، چون وقتی که داری سقوط میکنی از کنار همین آدمها رد میشی

روزی مجنون از روی سجاده شخصی‌ که در حال نماز بود عبور کرد مرد نمازش را شکست و گفت:مردک من در حال رازو نیاز با خدای خویش بودم مجنون با لبخند گفت:من عاشق دختری هستم و تورا ندیدم !!!...تو عاشق خدایی و مرا دیدی

 

 

يکشنبه 13/6/1390 - 12:21
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته