مهربان من آهنگ حضورت آنچنان لطیف و شاعرانه است که من را مدهوش می کند ، تو تنها چیزی هستی که برای من ارزش فکرکردن را داری !
نمی دانم چقدر از شهر من دوری اما همه جا حست میکنم ، میشنومت . تو تکرار همیشگی عشقی و من فقط انعکاس بی ارزش نور تو هستم و دیگر هیچ ... "
دختر و تو ، "شرمنده ساعت چند" اول ساعت حدودا چار با لبخند اول
عاشق شدن در یک قرار زیر باران کلی رمانتیک شد نمای بند اول
مادر ، پدر ، بی دردسر ، یک زوج خوشبخت فعلا مبارک باشد این پیوند اول
اما سه ماه بعد در کوران تقدیر هی رو به تلخی می گذارد قند اول
دکتر : ببین خانم تمام مشکل آقاست باید بمانی در کف فرزند اول
تا کی بمانم در کف فرزند اول ؟ از چشم زن افتاد ارادتمند اول
از کار بر می گردی و یک کفش مشکوک .....
اجسادشان را می بری تا خارج از شهر اما پلیس و میله های بند اول
ساعت حدودا چار باشد ، پای یک دار لعنت بر این "شرمنده ساعت چند" اول
پیشنماز
آمد درست زیر شبستان گل نشست دربین آن جماعت مغرور شب پرست
یک تکه آفتاب نه یک تکه از بهشت... حالا درست پشت سر من نشسته است
این بیت مطلع غزلی عاشقانه نیست این سومین ردیف نمازی خیالی است
گلدسته اذان و من و های های های الله اکبر و انا فی کل واد ... مست
سبحان من یمیت و یحیی و لا اله الا هو الذی اخذ العهد فی الست
یک پرده باز پشت همین بیت می کشیم) او فکر می کنیم در این پرده مانده است
بد به حال اونکه می شه باز اسیر اون نگات اون که می افته به دام چند و چون چشمهات
انگاری هرکی میاد اونجا یه جوری گم میشه جنگلهای وحشی مازندرونه چشمهات!
انگاری هرکی میاد اونجا یه جوری مرده, نه؟ احتمالا میدون عاشق کشونه چشمهات!
بد نگام کردی نگات مثل یه عاقل به سفیه جونمو از من بگیر اما به جون چشمهات..
من همیشه مخلص اخمهای ناجور توام آخ....نمیفهمم چی میگی با زبون چشمهات
انگاری این شوخیام باز داره کار دستم میده آخه میبینم بازم لبریزه خون چشمهات
هر چی گفتم شوخی بود اما این جدی دوست داری یکی بیاد بله برون چشمهات
دوست داری یکی بیاد بله برون چشمهات
که هق هق تو مبادا به گوششان برسد
خدا کند که فقط این عشق از سرم برود
کاش می دیدم چیست آنچه از کلام تو تا عمق وجودم جاریست! صدای قلب تو را ،پشت آن حصار بلند همیشه می شنوم من در آن لحظه که صدای موسیقی احساس تو را می شنوم برگ خشکیده ی ایمان را در پنجه باد رقص شیطانی خواهش را در آتش سبز! نور پنهانی بخشش را در چشمه ی مهر می بینم..... کاش می گفتی چیست آنچه از کلام تو ، تا عمق وجودم جاریست
امشب گریه میكنم .گریه میكنم برا تو برای خودم برای تموم اونایی كه خواستن گریه كنن نتونستن. برا ی تمام اون چیزی كه خواستی ونبودم خواستم وبودی. امشب گریه میكنم به وسعت دریا به وسعت بیشه به وسعت دل عاشق.برای تو...برای تو....و به پاس احترام تمام تحقیرهایی كه از دیگران شنیدم وهنوز شكست نخوردم
یك بار خواب دیدن تو... به تمام عمر میارزد پس نگو... نگو که رویای دور از دسترس، خوش نیست... قبول ندارم گرچه به ظاهر جسم خسته است، ولی دل دریایست... تاب و توانش بیش از اینهاست. دوستت دارم و تاوان آن هرچه باشد