• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 21
تعداد نظرات : 1
زمان آخرین مطلب : 5920روز قبل
دعا و زیارت
چگونگي زندگي
زندگي بقية‌الله‌الاعظم‌ عجل‌الله تعالي‌فرجه در زمان غيبت، و چگونگي آن، چنان است که خود آن حضرت در دعاي حجاب از درگاه قادر متعال درخواست نموده که محجوب، و پشت پرده ديده‌ها باشد. اَللهُمَّ احْجِبْنِي عَن عُيونِ اَعدائِي وَ اجْمَع بَينِي وَ بَينَ اَولِيائِي. 1
در تشرّف ابراهيم‌ بن مهزيار آمده که از طائف گذشتيم و به قسمتي از دشت حجاز رسيديم که عواملي ناميده مي‌شد. در اين ديدار امام عليه‌السلام به پسر مهزيار فرموده است:
پدرم با من پيمان بسته که در مخفي‌ترين و دورترين سرزمين‌ها مسکن گزينم تا از تيررس اهل ضلالت در امان باشم. اين پيمان مرا به اين ريگ‌زارهاي عواملي و دشت حجاز از نجد تا تهامه انداخته است.‌ 2
در نقل ديگري آمده است که حضرت نمي‌خواهد در زير پرچم هيچ حکومتي قرار گيرد تا بيعت کسي به گردنش نباشد.
البته اين بدان معنا نيست که حضرت ولي‌عصر عجل‌الله تعالي‌فرجه در محل اقامت خود، تنها است. بلکه همواره تعدادي از بزرگان در محضر آن سرور هستند تا در اين دوران عزلت، وسيله رفع غربت از وجود اقدس آن هادي امّت و عصاره خلقت باشند. امام صادق‌عليه‌السلام فرمود:
لابُدَّ لِصاحِبِ هَذا الاَمرِ مِن عُزلَةٍ وَ لا بُدَّ فِي عُزلَتِهِ مِن قُوّةٍ وَ مَا بِثَلاثِينَ مِن وَحشَةٍ وَ نِعمَ المَنزِلُ طِيبَة؛ براي صاحب اين امر به ناگزير دوران عزلتي هست و در ايام عزلت، نيرو و افرادي لازم است تا با وجود سي نفر، ديگر وحشتي نباشد. وه چه جايگاه خوبي است مدينه. 3
علامه مجلسي پس از ذکر اين روايت مي‌نويسد:
اين روايت دلالت دارد بر اينکه همواره سي تن از شيعيان و نزديکان در محضر آن بزرگوار هستند که هرگاه عمر يکي از آنها به پايان رسيد؛ ديگري به جاي او تعيين مي‌شود و جاي او را پر مي‌کند. 4
در تشّرف علّامه سيدمحسن امين عاملي آمده که حضرت براي جمعي از يارانش بياناتي ايراد مي‌فرمود. از جمله فرمود: فرزندان حضرت زهراعليها‌السلام اگر گرفتار انحرافي شوند، آخر کار، حقّ را دريافته از دنيا مي‌روند. و فرمود: اميرعلي شريف مکّه در حال مرگ است. و من (سيدمحسن امين) که در عرض هفت سال اقامت در مکه و شرکت در مراسم حج، در آرزوي ديدار يار بودم؛ نگران آن دوست شدم و سريع خود را به منزل اميرعلي رساندم. ديدم همه اطرافيان نگران حال او هستند، و تا وارد سالن استراحتش گرديدم ديدم همان وجود مبارک بر بالين اميرعلي، نام امامان اثني‌عشري را با کلمه حجةالله تلقين مي‌کند. تا به خودش رسيد، فرمود: بگو اشهد انک حجة‌الله. شهادت گفتن همان و تمام کردن همان.
من از مهابت آن حضرت ساکت بودم که خيلي سريع تشريف بردند. تکاني خوردم که آقا کجا رفت؟ ديگران و بي‌خبران گفتند: که کجا رفت يعني چه؟ آري آن را که خبر شد، خبري باز نيامد. 5

مکان زندگي
امام ششم عليه‌السلام مي‌فرمايد:
در غيبت کبري به جز نزديکترين دوستان، کسي از جايگاه او اطلاع نخواهد داشت. 6
نيز وارده شده که در غيبت کبري کسي از اقامتگاه او اطلاع ندارد، جز خدمتکاري که متصّدي امور آن سرور است. 7
مرحوم شيخ مفيد مي‌فرمايد:
اخبار فراواني از پيشوايان معصوم عليهم‌‌السلام به ما رسيده که براي قائم عجل‌الله تعالي‌فرجه دو غيبت است که يکي طولاني‌تر از ديگري است. در غيبت کوتاه، خواصّ شيعه از جايگاه او آگاهند، ولي در غيبت طولاني او، مردم از اقامت‌گاه او بي‌خبر خواهند بود، به جز دوستان مورد اعتماد که متصدّي خدمت‌گزاري آن حضرت هستند. 8
آنچه مسلّم و ترديدناپذير است اين که آن حضرت همه ساله در مراسم حجّ شرکت مي‌کند و خانه خدا را زيارت مي‌کند، ولي انبوه حج‌گزاران او را نمي‌بينند 9 و اگر بينند نمي‌شناسند. 10
از اين رهگذر در طول غيبت آن خورشيد جهان تاب، دلباخت‌گان کوي او به حج خانه خدا روي آورده، در مراسم حج به جستجوي او مي‌پردازند، و چه بسيار نيک بختاني که توفيق تشرّف و به پيشگاه آن کعبه مقصود و قلبه موعود را در کنار خانه خدا يافته‌اند. 11 ¬ليکن در غير ايام حج، دليل قاطعي بر اقامت آن بزرگوار در مکان معيّني نداريم. فقط اشارات و کناياتي در برخي از احاديث وارد شده که بخشي از آنها را ياد‌آور مي‌شويم.

1- سرزمين‌هاي دور دست:
در توقيع شريفي که در سال410هجري از ناحيه مقدسه براي شيخ مفيد صادر شده است؛ حضرت بقية‌الله عجل‌الله تعالي فرجه چنين مرقوم فرموده‌‌اند:
اگر چه ما در سرزمين دوردستي سکني گزيده‌ايم که از جايگاه ستمگران بدوريم – زيرا خداوند مصلحت ما و شيعيان مؤمن ما را در اين ديده که تا حکومت دنيا در دست تبهکاران است در اين نقطه دور دست مسکن نمائيم- ولي از اخبار شما آگاهيم و هرگز چيزي از شما بر ما پوشيده نمي‌ماند و مي‌دانيم که چه گرفتاري و پريشاني به شمار رسيده است... 12

2- مدينه طيّبه:
هنگامي‌که از امام حسن عسگري عليه‌السلام پرسيدند: اگر حادثه‌اي بر شما روي داد از فرزند بزرگوار شما کجا سراغ بگريم؛ حضرت فرمود: در مدينه‌. 13
امام صادق‌عليه‌السلام نيز به‌هنگام بحث از غيبت کبري مي‌فرمايد: وه چه جايگاه خوبي است مدينه. ‌14

3- دشت حجاز:
توضيح آن در تشرف ابراهيم‌بن مهزيار به اختصار گذشت. 15

4- کوه رضوي:
امام صادق‌عليه‌السلام از کوه رضوي ياد مي‌کند و مي‌فرمايد:
از هر درخت ميوه در آن هست و چه پناهگاه خوبي است براي شخص خائف. وه چه پناهگاه خوبي!... صاحب اين امر را در آن دو غيبت است: يکي کوتاه و ديگري طولاني. 16

5- جابلقا و جابلسا:
مرحوم نوري مي‌نويسد:
اخبار بسياري هست که از نظر معني متواترند، و دلالت دارند بر اينکه در شرق و غرب جهان دو شهر به‌نام‌هاي جابلقا و جابلسا وجود دارند که اهل آنها از انصار حضرت‌ ولي‌عصر عجل‌الله ‌‌‌تعالي‌فرحه هستند و در محضر آن حضرت خروج مي‌کنند. 17

6- شهر مهدي
عجل‌الله تعالي‌فرجه: علامه مجلسي در جلد السماء العالم بحارالانوار از کتاب قسمت اقاليم ارض و بلاد آن که تأليف يکي از علماي اهل سنّت است، نقل مي‌کند که:
بلد مهدي‌ عليه‌السلام شهري است نيکو و محکم که آن‌را مهدي فاطمي بنا کرده و براي آن قلعه‌اي قرار داده است. 18 [البته هيچ ربطي به مکان زندگي حضرت مهدي‌عليه‌السلام ندارد.]

7- بيت‌الحمد:
امام صادق‌ عليه‌السلام مي‌فرمايد:
براي صاحب اين امر خانه‌اي است که به آن بيت الحمد گفته مي‌شود. در آن خانه چراغي است که از روز ولادت آن حضرت روشن است و اين چراغ تا روزي که آن حضرت با شمشير قيام کند خاموش نمي‌شود. 19

8- جزاير مبارکه:
داستان مفصّل و معروف انباري حکايت از آن دارد که شخص محترمي در مجلسي عون‌الدين وزير اظهار داشت که من به سال 622 هجري از زادگاه خود همراه يک کاروان تجارتي به سرزمين بربر رفتيم و از آنجا سفر دريائي خود را آغاز کرديم. سرانجام به جزيره‌هائي رسيديم که همسفران و حتي ناخداي کشتي براي نخستين بار به آن جزيره‌ها رسيده بودند. اسامي آن جزاير عبارت بود از: مبارکه، زاهره، صافيه، ظلوم و عناطيس که ساکنان آنها همگي از شيعيان بودند و بر آنها 5 نفر از اولاد حضرت صاحب‌الزمان‌عجل‌الله تعالي‌فرجه به نام‌هاي طاهر، قاسم، ابراهيم، عبدالرحمن و هاشم حکومت مي‌کردند.
آنگاه بطور مفصّل از اخلاق و رفتار نيکوي آنها و از صفا و زيبائي بي‌نظير آنجا سخن گفته است. پس از پايان يافتن سخنان وي، وزير ناصبي از يکايک حاضران تعهدّ گرفته که اين داستان را هرگز نقل نکنند، و آنها تا روزي که آن وزير زنده بود آنرا مخفي نگه داشته‌اند.

اين داستان در منابع فراواني به تفصيل آمده است. از جمله:

1- الصراط المستقيم تأليف زين‌الدين علي‌بن يوسف عاملي.

2- السطان المفرج من اهل‌الايمان تأليف علي‌بن عبدالحميد نيلي.

3- حديقةالشيعه تأليف مقدس اردبيلي (ص756- 770).

4- الانوارالنعانيه تأليف سيد نعمة‌الله جزايري (ج2، ص 58- 65).

5- جنةالماوي تأليف مرحوم نوري طبرسي. 20

6- نجم الثاقب نوري (ص217- 228).

7- العبقري‌الحسان تأليف نهاوندي (ج 2، ص 123- 126).
و خلاصه آنرا مرحوم شيخ حرّ عاملي صاحب وسائل الشيعه در کتاب اثبات الهداة نقل کرده است. 21

9- جزيره خضراء: فضل بن يحيي نويسنده معروف قرن هفتم- به تاريخ 11 شوال 699 هجري- مشروح سرگذشت علي‌بن فاضل مازندراني را در شهر حلّه از زبان شخص ايشان شنيده و آن را در کتابي بنام الجزيرة الخضراء گرد آورده است. تحقيق و تقضيل اين رويداد را، پژوهشگر معاصر استاد علي‌اکبر مهدي‌پور در کتاب جزيره خضراء تبيين نموده است.

همسر و فرزند
در مورد اينکه آيا حضرت بقية‌الله عجل‌الله تعالي‌فرجه در دوران غيبت کبري همسر و فرزنداني دارد يا نه؛ دليل قطعي بر وجود يا عدم آن در دست نيست. ليکن به استناد سه گروه شواهد و قرائن؛ داشتن همسر و فرزند براي آن حضرت قابل اثبات است:

1- احکام فراگير؛

2- روايات؛

3- دعاها.
احکام عامّ و فراگير شريعت اسلام ايجاب مي‌کند که حضرت بقية‌الله عجل‌الله تعالي‌‌فرجه نيز مانند ديگر پيشوايان معصوم عليهم‌السلام از سنّت جدّ بزرگوار خويش حضرت ختمي مرتبت صلي‌الله‌عليه‌‌‌و‌اله پيروي نموده و تشکيل خانواده دهند.
يکتائي و بي‌همتائي ويژه ذات اقدس خداوند متعال است و بس، و همه موجودات عالم آفرينش، از ريز و درشت و از ذرّه تا کهک‌شان، زوج و جفت، نر و ماده، و مثبت و منفي آفريده شده‌اند.
سُبْحَانَ الَّذِي خَلَقَ الْأَزْوَاجَ كُلَّهَا مِمَّا تُنبِتُ الْأَرْضُ وَمِنْ أَنفُسِهِمْ وَمِمَّا لَا يَعْلَمُون

؛ منزه است آنکه آفريده جفت‌ها را، همه آنها را، از آنچه مي‌روياند زمين و از خود ايشان و از آنچه نمي‌دانند. 22
انسان هم در آفرينش، بصورت زوج و جفت، و با همتا و همانند آفريده شده، و راحتي و آسايش او از رهگذر ازدواج متناسب تأمين مي‌گردد:
(وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ )

؛ از نشانه‌هاي خداوند آن است که براي شما از خودتان جفت‌هائي آفريده تا بيارميد با آنان، و نهاده در ميان شما دوستي و مهرباني را. همانا در اين نشانه‌هائي است براي کساني‌که مي‌انديشند. 23
اين سنّت ازدواج با کشش و کوشش و ناز و نياز در همه موجودات جريان دارد:
(فَهَلْ يَنظُرُونَ إِلَّا سُنَّتَ الْأَوَّلِينَ فَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِيلًا وَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِيلًا)؛

آيا جز شيوه پيشينيان را منتظرند که هرگز نيابي شيوه خدا را دگرگوني و هرگز نيابي شيوه خدا را بازگشتي. 24
همچنين روايات فراواني در رابطه با ازدواج و فرزنددار شدن از معصومان عليهم‌السلام وارده شده است.
عَن اَبِي‌جَعفَر عَن رَسولِ ‌الله صَلي‌اللهُ ‌عَليهِ‌ وَ الهِ قَالَ:

مَا بَني بِناء فِي ‌الاِسلامِ اَحَبَّ اِلي‌اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ التََّزوِيج؛ بنائي محبوب‌تر از ازدواج در نزد خدا بينان‌گذاري نشده است. 25
عَن اَبِي عَبدِاللهِ عَليهِ ‌السَلام قَالَ رَسولُ ‌الله صَلَي‌اللهُ ‌عَلَيهِ وَ‌ اله:

مَن تَزَوّجَ اَحرَزَ نِصفَ دِينِهِ فَليَتّقِ ‌اللهَ فِي النِصفِ الاخَرِ؛ هر کس ازدواج کند نصف دين خود را بيمه کرده، و بايد با خويشتن‌داري نصف ديگر را نگه دارد. 26
عَن اَبِي عَبدِ الله عَليهِ ‌السَلام قَالَ اَميرُالمُؤمِنِين عَلَيهِ ‌السَلام:

تَزَوّجُوا فَاِنَّ رَسولَ ‌اللهِ صَلَي‌اللهُ ‌عَلَيهِ وَ‌ الهِ قَالَ مَن اَحَبَّ اَنْ يَتبِّعَ سُنّتِي فَاِنَّ مِن سُنتّي التَزويجَ؛ ازدواج کنيد زيرا پيامبر فرمود: هر که دوست دارد از روش من پيروي کند؛ بايد بداند ازدواج روش من است. 27
عَن اَبِي ‌عَبدِ الله عَلَيهِ ‌السَلام قَال النَبِي صَلَي ‌الله‌ُ عَلَيهِ وَ آلِه:

رَکعَتان يُصَلَّي‌هَا مُتَزَوِّجٌ اَفضَلُ مِن رَجُلٍ عَزَبٍ يَقومُ لَيلَهُ وَ يَصُومُ نَهارَهُ؛ دو رکعت نماز کسي که ازدواج کرده برتر است از روزه‌داري و شب زنده‌داري کسي که ازدواج نکرده است. 28
عَن اَبِي‌عَبدِ الله عَلَيهِ ‌السَلام قَالَ رَسول‌ُ اللهِ صَلَي ‌اللهُ ‌عَلَيهِ وَ الِه:

رَذّالُ مَوتَاکُم العُزّابُ، پست‌ترين مردگان شما عزب‌ها هستند.‌ 29
عَن مُحمَّدِ بنِ مُسلِم اَنّ اَبَا عَبدِ اللهِ عَلَيهِ ‌السَلام قَالَ اَنَّ رَسُولَ ‌اللهِ صَلَي‌ اللهُ ‌عَلَيهِ وََ الِه قاَلَ:

تَزَوَّجُوا فَاِنّي مُکاثِرٌ بِکُمُ الاُمَمَ غَداً يَومَ القِيَامَةِ حَتَّي اَنّ السِقْطَ لَيَجِئي محبنطاء عَلي بَابِ الجَنَّةِ فَيُقالُ لَهُ اُدخُل فَيَقُولُ لا حَتَّي يَدخُلَ اَبَوايَ الجنَّةَ قَبلِي، ازدواج کنيد که من در فرداي رستاخير زيادي آمار شما را در ميان امتّ‌ها خواستارم حتي آن جنين نارس سقط شده خشمگين مي‌آيد و بر در بهشت مي‌ايستد. به او گفته مي‌شود: وارد شو. پاسخ مي‌‌‌دهد: وارد نمي‌شوم تا پدر و مادرم جلوتر از من وارد شوند. 30
ميرزاي نوري مي‌نويسد:

چگونه ترک خواهند فرمود چنين سنّت عظيمه جدّ بزرگوار خود را با آن همه ترغيب و تحريص در فعل و انجام آن، و تهديد و تخويف که در ترک آن وارد شده است. سزاوارترين امّت در اخذ سنّت پيامبر صلي ‌الله ‌عليه واله امام هر عصر است و تاکنون کسي ترک آن را از خصايص آن جناب (امام زمان) نشمرده است. 31
مرحوم نهاوندي مي‌گويد:

بالجمله بعد از اعتقاد به زندگي و غبيت آن بزرگوار و استحباب تَناکُح و تناسل و منع ار رهبانيت و عُزوبَت؛ لابد آن حضرت را عيال و اولاد مي‌باشد، و کثرت آن به سبب طول عمر چنانکه عادت اقتضاء مي‌کند، باعث اختيار بلدي خاصّ است که خالي از غير خواصّ باشد، تا ذکر آن حضرت چنانکه مقتضاي حکمت غيبت است مستور بماند، و اولاد او هم به آسودگي خاطر زندگي کنند. پس گول اين شبهات، مخور و انکار وجود بلاد آن بزرگوار را افسانه شمار. 32

اما با بررسي روايات در مي‌يابيم که در مورد همسر يا همسران حضرت تنها يک روايت وجود دارد که مرحوم کفعمي آن‌را در مصباح نقل کرده است. براساس اين روايت همسر آن حضرت از نسل عبدالعزّي فرزند عبدالمطلب مي‌باشد. 33
ليکن درباره اولاد آن حضرت روايات بسياري آمده که از آن استفاده مي‌شود حضرت در دوران غيبت فرزنداني دارد به برخي از آنها اشاره مي‌شود:

1- سيّدبن طاووس در جمال‌الاسبوع مي‌گويد:
روايتي با سندهاي متصل يافتم که حضرت ولي عصرعجل‌الله تعالي‌فرجه را اولاد بسياري هست که در شهرهاي کرانه دريا حاکم و والي هستند، و در نيکي و بزرگواري در رأس نيکان روزگار و در قلّه صفات ابرار و اخيار هستند. 34

2- امام صادق‌عليه‌السلام مي‌فرمايد:
براي صاحب اين امر دو غيبت است که يکي از آنها به قدري طولاني مي‌شود که برخي از مردم مي‌گويند او وفات کرده است. برخي مي‌گويند کشته شده است! و عده‌اي مي‌گويند آمده و رفته است! و جز تعداد اندکي از شيعيان بر باور خود استوار نمي‌مانند، و کسي از اقامت‌گاه او مطلّع نمي‌شود، حتي فرزندانش نيز جايگاه او را نمي‌دانند، به جز کسي که متصّدي امور اوست. 35

3- محمدبن مشهدي در مزار از امام صادق‌ عليه‌السلام نقل مي‌کند که فرمود:
گويا مي‌بينم نزول قائم‌عجل‌الله تعالي‌فرجه را در مسجد سهله با اهل و عيالش. 36

4- رسول‌اکرم‌ صلي‌الله‌عليه واله در آخرين شب زندگي خود، قلم و دولت خواست و وصاياي فراواني را املاء کرد و اميرمؤمنان نوشت. آنگاه وصيت‌هائي هم در رابطه با فرزندان حضرت مهدي عليه‌السلام بيان فرمود، و دستور داد که آن‌را مامان معصوم دست به دست به‌ حضرت مهدي‌عليه‌السلام برسانند، و او به هنگام وفات به پسرش تحويل دهد. 37

5- مرحوم شيخ حرّ عاملي در کتاب الايقاظ من الهجعة بابي را به بحث از دولت فرزندان امام‌زمان‌عجل‌الله تعالي‌فرجه اختصاص داده است. 38

6- مرحوم علامه مجلسي نيز بابي را به بحث و گفتگو از جانشينان و فرزندان حضرت ولي‌عصرعجل‌الله‌ تعالي‌فرجه اختصاص داده است. 39

7 و 8- داستان انباري و علي‌بن فاضل مازندراني که به آنها اشاره شد.
آنچه مسلّم است اينکه از فرزندان حضرت‌مهدي ‌عليه‌السلام هيچ کدام امام نخواهد بود، و گرنه تعداد امامان معصوم بيش از دوازده تن مي‌شود که بر خلاف ضرورت مذهب است. مرحوم شيخ طوسي در اين خصوص مي‌گويد:
هرکس بگويد که حضرت ولي‌عصرعجل‌الله تعالي‌فرجه فرزند امام دارد که تعداد امامان به سيزده برسد؛ سخن باطل گفته است.‌ 40
شايد فرزندان آن حضرت بطور ناشناس در ميان مردم زندگي کنند، و به برکت روش و رفتار آنان، گروهي به آئين اسلام و راه راست تشيع گرايش يابند. چنانکه مرحوم آية‌الله مرعشي نجفي بر آن معتقد بود.
دعاهاي بسياري از ناحيه مقدّسه صادر شده يا از ديگر معصومان ‌علهيم‌السلام وارد شده که در زمان غيبت در اماکن مقدسه يا ايّام متبرکّه خوانده مي‌شود، و در آن از فرزندان و اهل بيت حضرت ولي ‌عصر عجل‌الله تعالي‌فرجه سخن به ميان آمده است، در حق آنان دعا شده و يا به ايشان سلام و درود تقديم گشته است که به دليل مأثور بودن، بر اثبات مطلب دلالت مي‌کند.
در اين دعاها تعبيرهاي صريحي چون ولد، ذريّه، اهل بيت و آل‌البيت به کار رفته که وجود همسر و فرزندان را براي آن حضرت اثبات مي‌کند. در اين زمينه دعاهاي بسياري هست که بخشي از آنها را يادآور مي‌شويم.

1- در ضمن صلواتي که از ناحيه مقدسه صادر شده، چنين مي‌خوانيم:
وَ عَلَي وَلِيّکَ وَ وُلاةِ عَهدِهِ وَ الاَئِمَّةِ مِن وُلدِهِ وَ مَدّ فِي اَعمَارَهِم وَ زِد فِي آجالِهِم وَ بَلِّغْهُم اَقصَي آمالِهِم دِيناً و َدُنياً وَ آخِرَةً اِنَّک عَلَي کُلّ شَيئٍي قَدِير؛ درود فرست بر ولي امرت و اولياء عهدش و پيشوايان از فرزندان او، بر عمر و اجل‌شان بيفزاي و آنها را به عالي‌ترين آرزوهاي ديني، دنيوي و اخروي‌شان برسان، که تو حقاً به هر چيز توانائي. 41

2- در ضمن دعائي که به هنگام وداع سرداب مقدس وارد شده، چنين مي‌خوانيم؛
صَلِّ عَلي وَلِيِّکَ وََ وُلاةِ عَهدِکَ وَ الاَئِمَّةِ مِن وُلدِهِ؛ درود بر وليّ امرت و اولياء عهدت و پيشوايان از فرزندانش. 42

3- در زيارت مخصوصه حضرت ولي‌عصر‌عجل‌الله تعالي‌فرجه در روزهاي جمعه چنين آمده است:
السَلامُ عَلَي وُلاةِ عَهدِهِ وَ عََلَي الاَئِمَّةِ مِن وُلدِهِ؛ درود بر اولياء عهدش و پيشوايان از فرزندانش. 43.

4- امام رضا عليه‌السلام در قسمتي از دعائي که تعليم فرموده تا در زمان غيبت خوانده شود، چنين مي‌فرمايد:
اللّهُمَّ اَعطِهِ فِي نَفسِهِ وَ اَهلِهِ وَ وُلدِهِ وَ ذُرّيَّتِهِ وَ اُمّتِهِ وَ جَمِيعِ رَعيَّتِهِ مَا تَقرُّ بِهِ عَينُهُ؛ بارالها به او درباره خودش، اهلش، فرزندانش، امتش وهمه رعيّتش موجبات روشني ديده عطا فرما. 44

5- در فرازي از زيارت مخصوص آن حضرت در هر روز جمعه چنين مي‌خوانيم:
يا مولاي يا صاحب‌الزمان صلوات‌الله عليک و علي‌آل بيتک ... صلوات‌الله عليک و علي اهل بيتک الطاهرين؛ يعني اي سرور من، اي صاحب‌الزمان، درود خدا بر تو و اهل‌بيت تو باد ... صلوات خدا بر تو و آل‌بيت تو باد. 45

6- سيدبن طاووس دعائي طولاني از ناحيه مقدسه نقل کرده و آن را از تعقيبات نماز عصر جمعه شمرده، مي‌فرمايد:
اگر به هيچ‌کدام از اعمال عصر جمعه موفق نشدي؛ اين دعا را ترک نکن که از ناحيه مقدسه به آن امر شده است. در فرازي از اين دعا چنين مي‌خوانيم: حَتي نَظَرَ اِلي وَلِيِّکَ صَلَواتُکَ عَلَيهِ‌‌ وَ آلِهِ ظاهِرَ المَقالَةِ وَاضِحَ الدِلالَةِ هَادِياً مِن الضَلالَةِ شافِياً مِنَ الجَهالَةِ؛ تا نگاه کنيم بر وليّ تو که صلوات تو بر او و فرزندان او باد، با گفتاري روشن، برهاني آشکار، راهگشا از گمراهي و نجات‌دهنده از ناداني. 46

7- در بخشي از صلوات بسياري مفصّلي که در صبح جمعه وارد شده است چنين آمده:
وَ تَجعَلَهُ وَ ذُريّتَهُ فِيها الاَئِمَّةَ الوَارِثين؛ او و ذريّه‌اش را پيشوايان و وارثان زمين قراردهي. 47

8- همين مضمون در دعاي شب بيست وسوم ماه رمضان نيز وارده شده که آن‌را سيد طاووس با سند خود در کتاب عمل شهر رمضان آورده است. 48
در خاتمه، بايد اعتراف نمود که وجود مقدس حضرت بقية‌الله‌ الاعظم ‌عجل ‌الله تعالي‌فرجه پر از راز و رمز، و از استثناهاي آفرينش است که به‌ خواست خداي توانا مانند جريانات حضرت نوح و حضرت ابراهيم، و حضرت‌موسي و حضرت عيسي- سلام‌الله عليهم- مافوق فهم و تحليل معمول است. ولي فرزندان حضرتش شايد زندگي و مرگ طبيعي داشته باشند، زيرا دليلي بر ديرزيستي آنان نداريم. چنانکه داستان علي‌بن فاضل و تشرّف او به حضور پنجمين نواده حضرت‌عجل‌الله تعالي‌فرجه بنام سيّد شمس الدّين- در اواخر قرن هفتم هجري- و نيز نام هاي ديگري که در داستان انباري آمده است؛ گوياي اين مطلب است.
خداوند توفيق معرفت آن حضرت و انتظار ظهورش را نصيب همه بندگانش بگرداند. بِمَنِّهِ وَ کَرَمِهِ.

------------ --------- ----
پا‌نوشت‌ها:
1- صحيفه المهدي، تاليف نگارنده، ص72؛ مصباح کفعمي، ص219؛ مهج‌الدعوات، ص302.
2- کمال‌الدين، صدوق، ص447.
3- غيبت، شيخ طوسي، ص 102، غيبت، نعماني، ص 99.
4- بحار‌الانوار، ج 52، ص 158.
5- مقدمه خصائص زينبيه.
6- بحارالانوار، ج 52، ص 155.
7- غيبت، نعماني، ص 89.
8- الفصول العشرة، ص 18.
9- ‌کمال‌الدين، ص 437؛ بحار، ج 52، ص 151.
10- بحار‌الانوار، ج 52، ص 152.
11- غيبت، شيخ طوسي، ص 156- 158.
12- احتجاج، طبرسي، ص 497.
13- غيبت، شيخ طوسي، ص 139.
14- بحارالانوار، ج 52، ص 157.
15- کمال‌الدين، ص 447.
16- بحارالانوار، ج 52، ص 152.
17- نجم ثاقب، ص 200.
18- العبقري الحسان، ج1، بساط 2، ص 58.
19- غيبت، نعماني، ص 126.
20- بحار‌الانوار، ج 53، ص 213- 221.
21- اثبات الهداة، ج 2، ص 579.
22- يس/ 36.
23- روم/ 21.
24- فاطر/ 43.
25- وسائل‌الشيعه، ج 20، ص14، ح 24901.
26- همان، ص 17، ح 24908.
27- همان، ح 24911.
28- همان، ص 19، ح 24914.
29- وسائل‌الشيعه، ج 20، ص 19.
30- جامع احاديث‌الشيعه، ج 20، ص 7؛ من لا يحضره‌الفقيه، ج 2، ص 242.
31- نجم الثاقب، ص 224.
32- العبقري الحسان، ج 2، ص134.
33- نجم الثاقب، ص 225.
34- جمال‌الاسبوع، ص 512.
35- غيبت، شيخ طوسي، ص 103؛ بحارالانوار، ج 52، ص 152.
36- نجم ثاقب، ص 225.
37- الايقاظ من الهجعة، ص 393؛ غيبت، شيخ طوسي، ص 97؛ بحار، ج 52، ص 148.
38- الايقاظ من الهجعة، ص 392.
39- بحارالانوار، ج 53، ص 145- 149.
40- غبيت، شيخ طوسي، ص 137.
41- غيبت، شيخ طوسي، ص 170؛ مصباح، کفعمي، ص 548؛ جمال‌الاسبوع، ص 514؛ بحارالانوار، ج 52، ص 22.
42- مصباح الزائر، ص 237؛ بحارالانوار، ج 102، ص 114.
43- بحارالانوار، ج 102 ص 228.
44- جمال‌الاسبوع، ص 510- 516.
45- جمال‌الاسبوع، ص 28؛ مفاتيح‌الجنان، اعمال روز جمعه.
46- کمال‌الدين، ص 512؛ جمال‌الاسبوع، ص 523.
47- بحارالانوار، ج 89، ص 34؛ نجم الثاقب، ص 226.
48- نجم الثاقب، 226و 434.

منبع: زندگي امام عليه‌السلام در غيبت (چگونگي، مکان، همسر و اولاد)
مؤلف: عيسي سليم‌پور اهري

دوشنبه 28/8/1386 - 19:53
دعا و زیارت
مكروهات مربوط به شخص جنب


1. خوردن و آشاميدن ؛ ولى اگر وضو بگيرد، خوردن و آشاميدن مكروه نيست و با شستن دست يا مضمضه و يا استنشاق كردن ، كراهت آن رفع نمى شود. اگر چه اين كراهت كاهش مى يابد.
2. خواندن بيش از هفت آيه از سوره هاى كه سجده واجب ندارند. (يعنى ثواب آن كاهش مى يابد).
3. رساندن جايى از بدن به جلد و حاشيه و ميان خطهاى قرآن .
4. همراه داشتن قرآن .
5. خضاب كردن به حنا و مانند آن .
6. ماليدن روغن به بدن .
7. خوابيدن ؛ البته اگر وضو بگيرد يا اگر آب ندارد به جاى وضو يا غسل ، تيمم كند، خوابيدن به اين حال مكروه نيست .
8. آميزش كردن پس از آن كه محتلم شده باشد.(154)
9. عبور از مسجد، اما عبور از مسجدالنبى و مسجدالحرام حرام است .



مستحبات غسل جنابت


1. استبرا به بول پيش از غسل جنابت ؛ در صورتى كه جنابت به علت خروج منى باشد.
2. سه مرتبه شستن دو دست تا مرفق يا نصف ذراع يا تا بند دست . در اين خصوص فرقى ميان غسل ترتيبى و ارتماسى نيست .
3. سه مرتبه مضمضه (گرداندن آب در دهان ) و استنشاق كردن (آب در بينى كردن و بيرون ريختن ) پس از شستن دو دست ؛ البته يك مرتبه نيز كفايت مى كند.
4. دست كشيدن بر اندام براى اينكه يقين پيدا شود كه آب به همه جاى بدن رسيده است .
5. سه بار هر يك از اعضا را غسل دادن .
6. ذكر نام خداوند متعال با گفتن بسم اللّه يا بسم اللّه الرحمن الرحيم كه ذكر دومى بهتر است .
7. خواندن دعايى كه در حال انجام غسل روايت شده است به اين كه بگويد: اللهم طهر قلبى و تقبل سعيى واجعل ما عندك خيرالى واشرح صدرى و اجر على لسانى مدحتك و الثناء عليك ، اللهم اجعله لى طهورا و شفاء و نورا انك على كل شيى ء قدير ؛ البته اگر اين دعا پس از تمام شدن غسل خوانده شود، بهتر است .
8. رعايت كردن موالات (پى در پى شستن ) و شستن از بالا به پايين در غسل ترتيبى .
9. مستحب است كه زنان موهاى بافته سر خود را هنگام غسل باز كنند.

10. براى غسل از يك صاع (سه كيلو) آب استفاده شود، نه بيشتر

دوشنبه 28/8/1386 - 19:37
دعا و زیارت
استجابت دعا مسأله‌اي است كه بسيار به‌ آن در روايات امامان معصوم _كه درود و سلام خدا برآنان باد_ پرداخته شده و دانشمندان عرصه دين نيز آن را پرورده‌اند، و در اين نوشتار شما حاصل تتبعي در اين‌باره را خواهيد خواند كه اسباب استجابت را برمي شمرد.



1- خدا حرف «بنده‌اش» را گوش مي‌دهد!!
حتماً آيه‌ي زيبا‌ي "وَ إِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لِي وَ لْيُؤْمِنُواْ بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ " را شنيده يا خوانده‌‌ايد كه خداوند به پيامبر مي فرمايد:

چون "بندگان من" در باره من از تو بپرسند ، بگو که من نزديکم و به ندای کسی که مرا بخواند پاسخ می دهم، پس به ندای من پاسخ دهند و به من ايمان آورند تا راه راست يابند.(1)

از اين كلام الهي مي‌توان چند شرط را براي آنكه دعايمان مستجاب شود استخراج كرد.

آيا در كلمه "عبادي" كه در فرمايش پروردگار آمده است دقت كرده‌ايد؟

شما از كلمه‌ي "بنده" چه مي‌فهميد و آن را چگونه توضيح مي‌دهيد؟

بله نكته‌ي در خور توجه همين‌جاست، بايد "بنده‌ي خدا" بود و بندگي‌كرد و فهميد كه بندگي خداوند غير از بردگي است.

بايد دانست كه خداوند مالك ما در تمام وجود، از پيدايش گرفته تا بقا و ... است؛ آنگاه خواهيم يافت اين‌چنين مالكي، از رگ گردن بر بنده‌ي خود نزديكتر بوده و همه‌جا با اوست و خواهيم يافت كه با چنين مالكي بايد چگونه بود.

خواهيم يافت كه هيچ چيز چون او در وجود ما مؤثر نيست.

فكر مي‌كنم از اين صحبتها مي‌توان دانست كه چرا آن مالك "اياك نعبد و اياك نستعين" را بر زبانمان گذاشته كه هر روز لااقل 10 بار بر آن معترف شويم.

اما آيا به اين نكته دقت داشته‌ايد كه بعضي وقتها ما آدمها چيزهايي را كه بيشتر بر زبانمان و جلوي چشممان است را كوچك مي‌پنداريم و خيلي زود عادتمان مي‌شود و فراموششان مي‌كنيم، حال آنكه تكرار آن بايد تذكري باشد براي فراموش نشدنمام!؟

بگذريم از اين غفلت!

خلاصه آنكه بايد بندگي را فهميد و با آن زندگي كرد تا مولا اجابتمان كند.



چون "بندگان من" در باره من از تو بپرسند ، بگو که من نزديکم و به ندای کسی که مرا بخواند پاسخ می دهم، پس به ندای من پاسخ دهند و به من ايمان آورند تا راه راست يابند


2- اگر صدايم زني جواب دهم!
دومين قسمت از آيه كه مي‌خواهم در مورد آن بيانديشيم، كلمه "الداع" به معناي خواهان و درخواست كننده، در فراز "اُجيبُ دَعوَةَ الدَاعِ اِذَا دَعانِ" است.

آيا در مواقعي كه دعا مي‌كنيم واقعا از خدا مي‌خواهيم كه خواسته‌مان را برآورد؟ منظورم اين است كه آيا حواسمان هست كه فقط خداست كه همه‌كاره‌يِ اين عالم است و اوست كه اگر بخواهد مي‌شود وگرنه، نه!!

يا آنكه وقتي دعا مي‌كنيم منظورمان اين است كه "خدايا! تو هم يه ‌كمكي بكن، هرچند اصل كار دست فلان آقاست".

وقتي آنقدر فهميديم كه:

1- هيچ كاري از دست خودمان ساخته نيست

2- ديگران و بلكه تمام غير حق هم وضعشان در اين ناتواني بدتر از ماست

آنوقت است كه چون فقيري در مانده بر دامان تنها و تنهاترين داراي هستي چنان دست خواهيم افشاند كه كَرَم به جوش آيد و فيض به خروش.

دوستان باهم تا هفته‌ي آينده در اين كلام دلنشين و اين دو نكته تأمل كنيم تا در ديدار آينده از ديگر شرايط استجابت باهم گفتگو كنيم!

يادت نرود كه پشت پنجره‌!! بيايي من مشتاق حرفهاي تو‌اَم

يا علي

دوشنبه 28/8/1386 - 19:19
دعا و زیارت

روا شدن سي حاجت آخرت:

رسول خدا (ص) فرموده است:

هركس روز جمعه صد بار بر من صلوات بفرستد ، خداوند شصت حاجت او را روا كند ، سي حاجت براي دنيا وسي حاجت براي آخرت.





درميان دوصلوات:

امام صادق (ع) فرمودند:

هركه را حاجتي به خدا عز وجل باشد ، بايد با صلوات بر محمد وآلش آن را آغاز كند وسپس حاجت خود را بخواهد وباز هم در پايان ف صلوات بر محمد وآلش بفرستد زيرا خداوند عز وجل از آن كريم تر است كه دو طرف را بپذيرد وميانه را وانهد زيرا صلوات بر محمد وآلش از او محجوب نباشد.





يك صد بار صلوات:

هركس يك صد صلوات بر محم وآل محمد صلوات ودرود بفرستد خداوند يك صد حاجت او را بر آورده سازد.





رواشدن حاجت:

از امام صادق (ع) روايت شده است كه رسول خدا(ص) فرمود: صلوات شما بر من ف باعث روا شدن حاجت هاي شماست وخدا از شما راضي كرده واعمال شما را پاكيزه مي گرداند.





ختم صلوات براي رفع حوايج:

كسي كه ميخواهد صلوات بفرستد براي معصومين يا براي رفع حواييج ويا براي رفتگان خودش ، يا ديگري به صورت زير مي تواند عمل كند:

اول به عدد صلوات كه 14 حرف است مي تواند صلوات بفرستد

دوم به عدد صلوات كه 557 مي باشد مي تواند صلوات بفرستد.

سوم اگر مي خواهد به ساحت مقدس يكي از معصومين صلوات بفرستد. مي تواند به عدد نام آن بزرگوار بفرستد ، مثلا اگر مي خواهد به ساحت امام حسين(ع) صلوات بفرستد ف بايد 128 مرتبه كه عدد نام آن بزرگوار است بفرستد.

چهارم اگر براي برآورده شدن حوايج ورفع گرفتاري ها وهموم وغموم باشد چون تعداد مشخص نيست بايد به عدد نام مبارك رسول الله يا به نام حضرت علي (ع) بفرستد.

پنجم اگر براي شادي روح يكي از رفتگان باشد بايد به عدد نام ان شخص (متوفي) هديه فرستاد





ختم صلوات مجرب:

از جمله ختم هاي مجرب كه براي برآورده شدن حوايج ، تاثير زياد دارد ف ختم صلوات است وآن چند نوع مي باشد:

اول آن كه از براي قضاي حاجت ودفع بليات ونجات از ناراحتي ها ورسيدن به مقاصد ومطالب ، چهارده هزار صلوات مي فرستد وهر هزار صلوات را كه تمام مي كند به ترتيب به يكي از چهارده معصوم هديه مي كند تا حضرت ولي عصر.

نوع ديگر براي هر مطلبي وهر حاجتي هرروز هزار صلوات بر محمد وآل محمد بفرستد تا دوماه متوالي وچون مدت تمام شد، آن مطلب هم ان شا الله بر آورده مي شود



رسول خدا (ص) فرمودند : در معراج ، ملکي را ديدم که هزار هزار دست دارد ( يعني يک ميليون ) و هر دستي هزار هزار انگشت دارد و هر انگشتي هزار هزار بند دارد . آن ملک گفت : من حساب دانه هاي قطرات باران را مي دانم که چند تا در صحرا و چند دانه در دريا مي بارد. تعداد قطرات باران را از ابتداي خلقت تا حال را مي دانم ، ولي حسابي است که من از محاسبه آن عاجزم . رسول خدا (ص) فرمودند: چيست؟ عرض کرد: هرگاه جماعتي از امت تو با هم باشند و با هم بر تو صلوات بفرستند ، من از محاسبه ثواب صلوات عاجزم...

دوشنبه 28/8/1386 - 19:14
دعا و زیارت

- نوميدى از رحمت خداى تعالى 2 - ايمنى از مكر و عقاب او
3 - دروغ بستن به خدا و يا رسول خدا صلى الله عليه وآله و يا به اوصياء آن جناب عليهم السلام
4 - كشتن كسى كه خدايتعالى كشتن او را تحريم كرده و خونش را محترم دانسته مگر آن كه جنبه قصاص و اجراء حدود الهى داشته باشد.
5 - عاق پدر و مادر شدن6 - خوردن مال يتيم به ستم
7 - نسبت زنا به زنان پاكدامن دادن۸ - فرار از جنگ
۹- قطع رحم ۱۰-سحر
11 - زنا 12 - لواط
13 - سرقت14 - قسم دروغ
15 - كتمان شهادت 16 - شهادت به ناحق دادن
17 - عهد شكستن
18 - و حيف در وصيت (( كه عبارت است از بيش از ثلث وصيت كردن ))
19 - شراب نوشيدن 20 - ربا خوردن

دوشنبه 28/8/1386 - 19:7
دعا و زیارت

امیرالمومنین علی ( ع) می فرماید : روزی با فاطمه محضر پیامبر خدا (ص) رسیدیم ٬ دیدیم حضرت به شدت گریه می کند. گفتم : پدر و مادرم به فدایت یا رسول الله ! چرا گریه می کنی ؟ فرمودند : یا علی ! آن شب که مرا به معراج بردند ٬ گروهی از زنان امت خود را در عذاب سختی دیدم و از شدت عذابشان گریستم. ( و اکنون گریه ام برای ایشان است. )
زنی را دیدم که از موی سر آویزان است و مغز سرش از شدت حرارت می جوشد.
زنی را دیدم که از زبانش آویران کرده اند و از آب سوزان جهنم به گلوی او می ریزند.
زنی را دیدم که از پستانش آویزان کرده اند.
زنی را دیدم که دست و پایش را بسته اند و مارها و عقربها بر او مسلط هستند.
زنی را دیدم که کر و کور و لال بود و در تابوتی از آتش قرار داشت که مغز سرش از سوراخهای بینی اش بیرون می آمد و بدنش از شدت جذام و برص قطعه قطعه شده بود.
زنی را دیدم که از پاهایش در تنور آتشین جهنم آویزان است.
زنی را دیدم که گوشت بدنش را با قیچی های آتشین ریز ریز می کنند.
زنی را دیدم که صورت و دستهایش در آتش می سوزد و امعا و احشای داخلی اش را می خورد.
زنی را دیدم که سرش سر خوک و بدنش بدن الاغ بود و به هزاران نوع عذاب گرفتار بود.
و زنی را به صورت سگ دیدم و آتش از نشیمنگاه او داخل می شود و از دهانش بیرون می آید و فرشتگان عذاب عمودهای آتشین بر سر و بدن او می کوبند.
حضرت فاطمه (س) عرض کرد : پدر جان ! این زنان در دنیا چه کرده بودند که خداوند آنان را چنین عذاب می کند؟!
رسول خدا (ص) فرمود :
دخترم ! زنی که از موی سرش آویخته شده بود ٬ موی سر خود را از نامحرم نمی پوشاند.
زنی که از پستانش آویزان بود ٬ زنی است که از حق شوهرش امتناع می ورزید.
زنی که از زبانش آویزان بود ٬ شوهرش را با زبان اذیت می کرد.
زنی که گوشت بدن خود را می خورد ٬ خود را برای دیگران زینت می کرد و از نامحرمان پرهیز نداشت.
زنی که دست و پایش بسته بود و مارها و عقربها بر او مسلط شده بودند ٬ به وضو و طهارت لباس و غسل جنابت و حیض اهمیت نمی داد و نظافت و پاکیزگی را مراعات نمی کرد ٬ و نماز را سبک می شمرد و مورد اهانت قرار می داد.
زنی که کر و کور و لال بود ٬ زنی است که از راه زنا بچه به دنیا می آورد و به شوهرش می گوید بچه تو است.
زنی که گوشت بدن او را با قیچی می بریدند ٬ خود را در اختیار مردان اجنبی می گذاشت.
زنی که صورت و دستاش می سوخت و او امعا و احشای داخلی خودش را می خورد ٬ زنی است که واسطه کارهای نامشروع و خلاف عفت و عصمت قرار می گرفت.
و زنی که سرش مانند خوک و بدنش مانند الاغ بود ٬ زنی سخن چین و دروغگو بود.
و اما زنی که در قیافه سگ بود و آتش از نشیمنگاه او وارد و از دهانش خارج می شد ٬ زنی خواننده و حسود بود.
سپس فرمودند: وای بر زنی که همسرش از او راضی نباشد و خوشا به حال آن که همسرش از او راضی باشد.۱

۱) داستانهای بحار الانوار ٬ ج ۵ ٬ ص ۶۹ - زبدة القصص ٬ ص ۲۰۲

دوشنبه 28/8/1386 - 19:1
دعا و زیارت
حدیث (1) امام رضا علیه السلام فرمودند:


تزاوَرُوا تحـابـوا و تصـافحُـوا و لا تحـاشمـوا
به دیدن یكدیگر روید تا یكدیگر را دوست داشته باشید و دست یكدیگر را بفشارید و به هم خشم نگیرید.
(بحارالانوار،ج78،ص 347)


---------------------------------------------------------------------


حدیث (2) حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند:


من اصعد الی الله خالص عبادته اهبط الله عزوجل الیه افضل مصلحته
كسی كه عبادت های خالصانه خود را به سوی خدا فرستد، پروردگار بزرگ برترین مصلحت را به سویش فرو خواهد فرستاد.
(بحار الانوار ، ج 70، ص 249 )


---------------------------------------------------------------------


حدیث (3) حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند:


ان السعید، كل السعید، حق السعید من أحب علیا فی حیاته و بعد موته
همانا سعادتمند(به معنای) كامل و حقیقی كسی است كه امام علی(ع) را در دوران زندگی و پس از مرگش دوست داشته باشد.
(مجمع‌ الزوائد علامه‌ هیثمى‌ ، ج‌ 9 ، ص‌ 132)


---------------------------------------------------------------------


حدیث (4) حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند:


نحن وسیلته فی خلقه و نحن خاصته و محل قدسه و نحن حجته فی غیبه و نحن ورثه أنبیائه
ما اهل بیت رسول خدا(ص) وسیله ارتباط خدا با مخلوقاتیم ما برگزیدگان خداییم و جایگاه پاكی ها، ما دلیل های روشن خداییم و وارث پیامران الهی
(شرح‌ نهج‌ البلاغه‌ لابن‌ ابی‌ الحدید ، ج‌ 16 ، ص‌ 211)


----------------------------------------------------------------------


حدیث (5) حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند:


قاریءُ الحدید، و اذا وقعت، و الرحمن، یدعی فی السموات و الارض، ساکن الفردوس
تلاوت کننده سوره حدید و واقعه و الرحمن در آسمانها و زمین اهل بهشت خوانده می شوند
(کنزالعمال ، ج‌ 1 ، ص582)


------------------------------------------------------------------


حدیث (6) حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند:


خیارکم الینکم مناکبة و اکرمهم لنسائهم
بهترین شما کسی است که در برخورد با مردم نرم تر و مهربان تر باشد و ارزشمندترین مردم کسانی هستند که با همسرانشان مهربان و بخشنده اند.
(دلال الامامه و کنزالعمال ، ج‌ 7، ص225)


------------------------------------------------------------------


حدیث (7) حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند:


حبب الی من دنیاکم ثلاث: تلاوة کتاب الله و انظر فی وجه رسول و الانفاق فی سبیل الله
از دنیای شما سه چیز محبوب من است: 1-تلاوت قرآن 2-نگاه به چهره رسول خدا 3-انفاق در راه خدا
(وقایع الایام خیابانی، جلد صیام، ص295)


---------------------------------------------------------------------


حدیث ( 8) حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند:


فجعل الله...اطاعتنا نظاما للملة و امامتنا أمانا للفرقة
خدا اطاعت و پیروی از ما اهل بیت را سبب برقراری نظم اجتماعی در امت اسلامی و امامت و رهبری ما را عامل وحدت و درامان ماندن از تفرقه ها قرار داده است.
(بحار الانوار، ج 43، ص 158)


-----------------------------------------------------------------------


حدیث ( 9) امام رضا علیه السلام فرمودند:


لا یسْتَكْمِلُ عَبْدٌ حقیقةَ الایمانِ حَتَّى تَكُونَ فیهِ خِصالُ ثَلاثٍ: اَلتَّفقُّهُ فِى الدّینِ وَحُسْنُ التَّقْدیرِ فِى الْمَعیشَةِ، وَالصَّبرُ عَلَى الرَّزایا.
هیچ بنده ‏اى حقیقت ایمانش را كامل نمى ‏كند مگر این كه در او سه خصلت باشد: دین‏ شناسى، تدبر نیكو در زندگى، و شكیبایى در مصیبت‏ها و بلاها.
(بحار الانوار، ج 78، ص 339، ح1 )



------------------------------------------------------------------------



حدیث (10) امام رضا علیه السلام فرمودند:


مَنْ حاسَبَ نَفْسَهُ رَبَحَ وَمَنْ غَفَلَ عَنْهَا خَسِر
آن كسى كه نفسش را محاسبه كند، سود برده است و آن كسى كه از محاسبه نفس غافل بماند، زیان دیده است.
(بحار الأنوار، ج 78، ص 352، باب 26، ح 9)


----------------------------------------------------------------------------


حدیث (11) امام رضا علیه السلام فرمودند:


مَن رَضى عن الله تعالى بالقَلیل مِن الرّزق رضَى الله منه بالقَلیل مِنَ العَمل
هر كـس به رزق و روزى كم از خدا راضى باشد، خداوند از عمل كم او راضى خواهد بود
(بحـارالانـوار،ج 78،ص 357)


-------------------------------------------------------------------------------


حدیث (12) امام حسین علیه السلام فرمودند:


لاتـَرفع حــاجَتَك إلاّ إلـى أحـَدٍ ثَلاثة: إلـى ذِى دیـنٍ، اَو مُــرُوّة اَو حَسَب
جز به یكى از سه نفر حاجت مبر: به دیندار، یا صاحب مروت، یا كسى كه اصالت خانوادگى داشته باشد
(تحف العقول ، ص 251)


-----------------------------------------------------------------------------



حدیث (13) امام رضا علیه السلام فرمودند:



مَـن فـرّج عن مـومـن فـرّج الله عَن قَلبه یـَوم القیمة
هر كس اندوه و مشكلى را از مومنى بر طرف نماید خداوند در روز قیامت انـدوه را از قلبش بر طرف سازد
(اصول كافى، ج 3، ص 268)


--------------------------------------------------------------------------


حدیث (14) امام حسین علیه السلام فرمودند:


أیما اثْنَین جَرى بینهما كلام فطلب أحدهما رضَـى الاخر كانَ سابقة الىَ الجنّة
هر یك از دو نفـرى كه میان آنها نزاعى واقع ی و یكـى از آن دو رضایت دیگرى را بجـویـد ، سبقت گیـرنـده اهل بهشت خـواهـد بــود
(محجه البیصاء ج 4،ص 228)


--------------------------------------------------------------------------



حدیث (15) امام حسین علیه السلام فرمودند:



لاأفلَحَ قـَومٌ اشتَـروا مَـرضـاتِ الْمَخلـُوق بسَخَطِ اْلخـالِق
رستگـار نمی ی مـردمـى كه خشنـودى مخلـوق را در مقـابل غضب خـالق خریدنـد
(تاریخ طبرى،ص 1،ص 239)


----------------------------------------------------------------------------


حدیث (16) امام حسین علیه السلام فرمودند:


إنَّ شِیعَتَنا مَنْ سَلمَت قُلُوبُهُم مٍن كُلِّ غَشٍّ وَ غِلٍّ وَ دَغَلٍ
بدرستی كه شیعیان ما قلبشان از هرناخالصی و حیله و تزویر پاك است
(فرهنگ سخنان امام حسین ص/ 476)


---------------------------------------------------------------------------


حدیث (17) امام حسین علیه السلام فرمودند:


لا یأمَن یومَ الْقیامَةِ إلاّ مَنْ خافَ الله فِی الدُّنیا
كسی در قیامت در امان نیست مگر كسی كه در دنیا ترس از خدا در دل داشت
(مناقب ابن شهر آشوب ج/4 ص/ 69)


------------------------------------------------------------------------


حدیث (18) امام حسین علیه السلام فرمودند:


أَعْجَزالنّاسٍ مَنْ عَجَزَ عَنِ الدُّعاء
عاجزترین مردم كسی است كه نتواند دعا كند
(بحارالانوارج/ 93 ص/ 294)


--------------------------------------------------------------------


حدیث (19) امام حسین علیه السلام فرمودند:


اَلْبُكاءُ مِنْ خَشیةِ اللهِ نَجآةٌ مِنَ النّارِ
گریه از ترس خدا سبب نجات از آتش جهنّم است
(حیات امام حسین ج 1 /ص 183)


-----------------------------------------------------------------------


حدیث (20) امام محمد باقر علیه السلام فرمودند:


انما یداق الله العباد فی الحساب یوم القیامة علی قدر ما اتاهم من العقول فی الدنیا
خدا در روز قیامت نسبت به حساب بندگانش به اندازه عقلی که در دنیا به آنها داده است باریک بینی می کند
(اصول کافی ج 1 /ص 12)


------------------------------------------------------------------


حدیث (21) رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:


طلب العلم فریضة علی کل مسلم، الا ان الله یحب بغاة العلم
طلب علم بر هر مسلمانی واجب است، همانا خدا جویندگان علم را دوست دارد.
(اصول کافی ج 1 /باب دوم/ص 35)


--------------------------------------------------------------------


حدیث (22) رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:


خَیرُ الأصحابِ مَن قَلَّ شِقاقُهُ و کَثُرَ وِفاقُهُ.
بهترین یاران کسی است که ناسازگاریش اندک باشد و سازگاریش بسیار
(تنبیه الخواطر، ج2، ص123 )


------------------------------------------------------------------


حدیث (23) رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:


إنَّ الصَّدَقَة َلتُطفِئُ غَضَبَ الرَّبِّ
صدقه، خشم پروردگار را فرو می‌نشاند.
(کنزالعمال، ح161143 )


-------------------------------------------------------------------


حدیث (24) امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند:


لَیسَتِ العِبادَةُ کَثرَةَ الصیّامِ وَ الصَّلوةِ وَ انَّما العِبادَةُ کَثرَةُ التَّفَکُّر فی أمر اللهِ.
عبادت کردن به زیادی روزه و نماز نیست، بلکه (حقیقت) عبادت، زیاد در کار خدا اندیشیدن است.
(تحف العقول، ص448)


----------------------------------------------------------------------


حدیث (25) رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند:


مَن رَدَّ عَن عِرضِ اَخیهِ المُسلِمِ وَجَبَت لَهُ الجَنَّةُ اَلبَتَّةَ
هرکس آبروی مؤمنی را حفظ کند، بدون تردید بهشت بر او واجب ی.
(ثواب الاعمال و عقاب الاعمال)


-----------------------------------------------------------------


حدیث (26) امام صادق علیه السلام فرمودند:


أَقرَبُ ما یَکُونُ العَبدُ إلَی اللهِ وَ هُوَ ساجِدٌ
نزدیکترین حالات بنده به پروردگارت حالت سجده است.
(ثواب الاعمال و عقاب الاعمال)


------------------------------------------------------------------


حدیث (27) امام صادق علیه السلام فرمودند:


إنَّ اللهَ عَزَّوَجَّلَ یََرحَمُ الرَّجُلَ لَشُدَةِ حُبِّ لُوَلَدُه.
براستی که خداوند عزوجل رحم می نماید مرد را، به سبب شدت محبت او به فرزندش.
(ثواب الاعمال و عقاب الاعمال)


------------------------------------------------------------------


حدیث (28) امام حسین علیه السلام فرمودند:


مَن حاوَلَ اَمراً بمَعصِیَهِ اللهِ کانَ اَفوَتَ لِما یَرجُو وَاَسرَعَ لِمَجئ ما یَحذَرُ
آن که در کاری که نافرمانی خداست بکوشد امیدش را از دست می دهد و نگرانیها به او رو می آورد.
(بحار الانوار ، ج 3 ، ص 397)


------------------------------------------------------------------


حدیث (29) امام علی علیه السلام فرمودند:


اَلمُؤمِنُ بَشرُهُ فی وَجِهِهِ وَحُزنُهُ فی قَلبِهِ
شادی مومن در رخسار او و اندوهش در دل است.
(نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره325)


--------------------------------------------------------------------


حدیث (30) امام علی علیه السلام فرمودند:


اَلعِلمُ کَنزٌ عَظیمٌ لایَفنی
علم گنج بزرگی است که با خرج کردن تمام نمی شود

(غرور الحکم و در الکلم)
يکشنبه 13/8/1386 - 18:54
دعا و زیارت

گروههایی که قرآن می گوید وارد جهنـــــم می شوند عبــارتند از :

۱ـ کافران : بقره/۹۰ ٬ ۱۰۴ ٬ ۱۲۶ - آل عمران/ ۴ ٬ ۱۰ ٬ ۱۲ ٬ ۵۶ ٬ ۹۱ ٬ ۱۰۶ ٬ ۱۳۱ - نساء/ ۱۴ ٬ ۱۸ ٬ ۳۷ ٬ ۵۵ ٬ ۵۶ ٬ ۱۰۲ ٬ ۱۵۱ ٬ ۱۶۱ ٬ ۱۶۸ ٬ ۱۶۹ ٬ - انعام/ ۳۰ ٬ ۴۷ ٬ ۷۰ ٬ ۱۷۰ - انفال/ ۱۴ ٬ ۳۵ - مائده/ ۱۰ ٬ ۳۶ ٬ ۳۷ ٬ ۶۸ - توبه/ ۳ ٬ ۴۹ - یونس/ ۴ ٬ ۷۰ - عنکبوت/ ۵۴ - فاطر/ ۷ - شوری/ ۲۶ - جاثیه/ ۱۱ - احقاف/ ۳۴ - مجادله/ ۴ ٬ ۵ - ملک/ ۶ ٬ ۲۸ - معارج/ ۱ - احزاب/ ۸ - فصّلت/ ۲۷ - فتح/ ۲۵ - ابراهیم/ ۲ ٬ ۲۲ - غاشیه/ ۲۴ .
لازم به ذکر است که بیشترین آیات جهنم ٬ مربوط به کــافران است .

۲ـ ظالمان و ستمگران : آل عمران/ ۱۵۱ - نساء/ ۱۶۸ ٬ ۱۶۹ - مائده/ ۱۲۹ - اعراف/ ۴۱ - نحل/ ۱۱۳ ٬ ۸۵ - کهف/ ۲۹ - حج/ ۲۵ - انبیاء/ ۲۹ - مریم/ ۷۲ - ابراهیم/ ۲۲ - شوری/ ۲۱ ٬ ۴۴ ٬ ۴۵ - زخرف/ ۳۹ ٬ ۶۵ - سبأ/ ۴۲ - طور/ ۴۷ - فرقان/ ۱۹ ٬ ۳۷ - جن/ ۱۵ - انسان/ ۳۱ .

۳ـ مشرکان : توبه/ ۱۷ - اسراء/ ۳۹ - احقاف/ ۲۶ - بینه/ ۶ .

۴ـ منافقان : نساء/ ۱۳۸ ٬ ۱۴۰ ٬ ۱۴۵

۵ـ طغیانگران و مستکبران : نساء/ ۱۷۳ - اعراف/ ۳۶ ٬ ۴۰ ٬ ۴۱ - مؤمن/ ۴۸ ٬ ۴۹ ٬ ۶۰ ٬ ۷۲ ٬ ۷۶ - احقاف/ ۲۰ - زمر/ ۶۰ - ص/ ۵۵ ٬ ۵۶ - جاثیه/ ۸ - ق/ ۲۴ - مدثر/ ۱۶ - نبأ/ ۲۱ ٬ ۲۲ - نازعات/ ۳۷ .

۶ـ پیروی از شیطان : اعراف/ ۱۸ - لقمان/ ۲۱ - ابراهیم/ ۲۲ .

۷ـ تکذیب کنندگان آیات اللهی : بقره/ ۱۰ ٬ ۲۴ - اعراف/ ۳۶ - مائده/ ۱۰ ٬ ۶۸ - انعام/ ۴۹ - فرقان/ ۱۱ ٬ ۲۰ - سجده/ ۲۰ - سبأ/ ۵ ٬ ۳۸ ٬ ۴۲ - طه/ ۲۰ - شعرا/ ۱۸۹ - واقعه/ ۵۰ - الرحمان/ ۴۲ - حدید/ ۱۹ - ملک/ ۹ - نغابن/ ۱۰ - مرسلات/ ۳۴ - مطففین/ ۱۷ - لیل/ ۱۶ .

۸ـ مرتدان : بقره/ ۲۱۷ - آل عمران/ ۸۸ - توبه/ ۱۷ - بینه/ ۶ .

۹ـ بت پرستان : احقاف/ ۲۱ .

۱۰ـ فسادکنندگان : نحل/ ۸۸ - بروج/ ۱۰ .

۱۱ـ آدمهای شقی و خبیث : انفال/ ۳۷ - اعلی/ ۱۱ - لیل/ ۱۵ .

۱۲ـ شیاطین و جن : اعراف/ ۱۷۹ - مریم/ ۶۸ ٬ ۶۹ ٬ ۷۰ ٬ ۷۱ ٬ ۷۲ - سجده/ ۱۳ .

۱۳ـ فاسقان : اعراف/ ۱۶۵ - انعام/ ۴۹ - سجده/ ۲۰ - احقاف/ ۲۰ .

۱۴ـ کسانی که آخرت را به دنیا فروختند : بقره/ ۸۶ .

۱۵ـ کسانی که غرق گناهند : بقره/ ۸۱ .

۱۶ـ آشکارا گناه کنندگان : احزاب/ ۳۰ .

۱۷ـ ربا خواران : بقره/ ۲۷۵ - آل عمران/ ۱۳۰ ٬ ۱۳۱ .

۱۸ـ مترفین : مؤمنون/ ۶۴ .

۱۹ـ اعراض کنندگان از ذکر خدا : جن/ ۱۷ .

۲۰ـ منع کنندگان کار خیر : ق/ ۲۵ .

۲۱ـ اصحاب شمال : واقعه/ ۴۱ .

۲۲ـ فراموش کنندگان آخرت و قیامت و جهنم : اسراء/ ۱۰ - سجده/ ۱۴ - ص/ ۲۶ - جاثیه/ ۳۴ - الرحمن/ ۴۲ - طور/ ۱۴ - مدثر/ ۴۶ .

۲۳ـ پیروان ستمگران : هود/ ۱۱۳ .

۲۴ـ مسخره و استهزای آیات اللهی : کهف ۱۰۶ - جاثیه/ ۱۰ ٬ ۳۵ .

۲۵ـ کسانی که مانع راه یابی مردم به حق می شوند و سد عن سبیل الله می کنند : نساء/ ۵۵ - نحل/ ۹۴ - مجادله/ ۱۶ .

۲۶ـ کسانی که با دستورات خدا و پیامبر مخالفت می کنند : نساء/ ۱۱۵ - جن/ ۳۳ .

۲۷ـ کسانی که از عقل و چشم و گوششان در راه یابی به حق استفاده نمی کنند : اعراف/ ۱۷۹ - ملک/ ۱۰ .

۲۸ـ کسانی که امید به ملاقات خداوند ندارند و به دنیا راضی اند : یونس/ ۷ ٬ ۸ .

۲۹ـ کسانی که به نعمتهای خدا کفران می ورزند : ابراهیم/ ۲۸ ٬ ۲۹ ٬ ۳۰ .

۳۰ـ دنیا پرستان : اسراء/ ۱۸ - هود/ ۱۵ ٬ ۱۶ - نازعات/ ۳۸ .

۳۱ـ زر اندوزان : توبه/ ۳۴ ٬ ۳۵ - الحاقه/ ۲۸ ٬ ۲۹ ٬ ۳۰ ٬ ۳۱ - همزه/ ۲ ٬ ۳ ٬ ۴ ٬ ۵ ٬ ۶ - مسد/ ۲ ٬ ۳ .

۳۲ـ فرار از جهاد ( زحف ) : انفال/ ۱۵ ٬ ۱۶ - توبه/ ۸۱ .

۳۳ـ آدم کشان : مائده/ ۳۲ - نساء/ ۹۳ - آل عمران/ ۲۱ .

۳۴ـ ترک کنندگان نماز : مدثر/ ۴۳.

۳۵ـ ترک کنندگان اطعام به مساکین و فقرا : مدثر/ ۴۴ .

۳۶ـ همنشینان با اهل باطل : مدثر/ ۴۵ .

۳۷ـ کسانی که زکات نمی دهند : فصلت/ ۷ - توبه/ ۳۵ .

۳۸ـ خورندگان مال یتیم : نساء/ ۱۰ .

۳۹ـ کم فروشان : مطففین/ ۱ ٬ ۴ ٬ ۵ ٬ ۷ .

۴۰ـ عیب جویان : همزه/ ۱ ٬ ۲ ٬ ۳ ٬ ۴ .

۴۱ـ غیبت کنندگان : همزه/ ۱ ٬ ۲ ٬ ۳ ٬ ۴ .

۴۲ـ اسراف کنندگان : مؤمن/ ۴۳ - اسراء/ ۲۷ .

۴۳ـ مجرمان : مریم/ ۸۶ - زخرف/ ۷۴ - مدثر/ ۴۱ - اعراف/ ۴۰ ٬ ۸۴ ٬ ۱۳۳ - حجر/ ۱۲ ٬ ۵۸ - فرقان/ ۳۱ - نمل/ ۶۹ - قمر/ ۴۷ - الرحمن/ ۴۱ ٬ ۴۲ ٬ ۴۳ ٬ ۴۴ ٬ ۴۵ - معارج/ ۱۱ - طه/ ۷۴ .

۴۴ـ تعدّی کنندگان از حدود اللهی : نساء/ ۱۴ - بقره/ ۱۸۷ ٬ ۲۲۹ ٬ ۲۳۰ - طلاق/ ۱ .

۴۵ـ دشمنان خدا و پیامبر و ائمه : فصّلت/ ۲۸ .

ضمناً آنچه ما در این موضوع نقل کردیم با استفاده از معجم قرآن و سیری در آیات جهنم و استفاده از تفاسیر موضوعی و به ویژه تفسیر پیام قرآن ٬ ج ۶ مبحث دوزخ می باشد.

منبع:کتاب جهنم و عذابهای جهنم نوشته حیدر قنبری

يکشنبه 13/8/1386 - 18:42
شعر و قطعات ادبی
در زمین دیگران خانه مکن

فکر خود کن،فکر بیگانه مکن

کیست بیگانه؟ تن خاکی تو!

کز برای اوست غمناکی تو

تا تو تن را چرب و شیرین میدهی

گوهر جان را نیابی فربهی

گر میان مشک،تن را جان شود

وقت مردن،گند آن پیدا شود

مشک را بر تن مزن بر جان بمال

مشک چه بود،نام پاک ذوالجلال

يکشنبه 13/8/1386 - 18:37
دعا و زیارت
آیا شیطان وجود دارد؟ آیا خدا شیطان را خلق کرد؟

استاد دانشگاه با این سوال ها شاگردانش را به چالش ذهنی کشاند.

آیا خدا هر چیزی که وجود دارد را خلق کرد؟

شاگردی با قاطعیت پاسخ داد:"بله او خلق کرد"

استاد پرسید: "آیا خدا همه چیز را خلق کرد؟"

شاگرد پاسخ داد: "بله، آقا"

استاد گفت: "اگر خدا همه چیز را خلق کرد، پس او شیطان را نیز خلق کرد. چون شیطان نیز وجود دارد و مطابق قانون که کردار ما نمایانگر ماست ، خدا نیز شیطان است!"

شاگرد آرام نشست و پاسخی نداد. استاد با رضایت از خودش خیال کرد بار دیگر توانست ثابت کند که عقیده به مذهب، افسانه و خرافه ای بیش نیست.

شاگرد دیگری دستش را بلند کرد و گفت: "استاد میتوانم از شما سوالی بپرسم؟"

استاد پاسخ داد: "البته"

شاگرد ایستاد و پرسید: "استاد، سرما وجود دارد؟"

استاد پاسخ داد: "این چه سوالی است البته که وجود دارد، آیا تا کنون حسش نکرده ای؟ "

شاگردان به سوال مرد جوان خندیدند.

مرد جوان گفت: "در واقع آقا، سرما وجود ندارد. مطابق قانون فیزیک چیزی که ما از آن به سرما یاد می کنیم در حقیقت نبودن گرما ست. هر موجود یا شی را میتوان مطالعه و آزمایش کرد وقتی که انرژی داشته باشد یا آن را انتقال دهد. و گرما چیزی است که باعث می شود بدن یا هر شی انرژی را انتقال دهد یا آنرا دارا باشد. صفر مطلق (460- F) نبود کامل گرما ست؛ تمام مواد در این درجه بدون حیات و بازده می شوند. سرما وجود ندارد. این کلمه را بشر برای اینکه از نبودن گرما توصیفی داشته باشد خلق کرد."

شاگرد ادامه داد: "استاد تاریکی وجود دارد؟"

استاد پاسخ داد: "البته که وجود دارد!"

شاگرد گفت: "دوباره اشتباه کردید آقا! تاریک هم وجود ندارد؛ تاریکی در حقیقت نبودن نور است. نور چیزی است که میتوان آنرا مطالعه و آزمایش کرد. اما تاریکی را نمیتوان. در واقع با استفاده از قانون نیوتن میتوان نور را به رنگهای مختلف شکست و طول موج هر رنگ را جداگانه مطالعه کرد. اما شما نمی توانید تاریکی را اندازه بگیرید. یک پرتو بسیار کوچک نور دنیایی از تاریکی را می شکند و آنرا روشن می سازد. شما چطور می توانید تعیین کنید که یک فضای به خصوص چه میزان تاریکی دارد؟ تنها کاری که می کنید این است که میزان وجود نور را در آن فضا اندازه بگیرید. درست است؟ تاریکی واژه ای است که بشر برای توصیف زمانی که نور وجود ندارد بکار ببرد."


در آخر مرد جوان از استاد پرسید: "آقا، شیطان وجود دارد؟"

زیاد مطمئن نبود. استاد پاسخ داد: "البته همانطور که قبلا هم گفتم؛ ما او را هر روز می بینیم. او هر روز در مثال هایی از رفتارهای غیر انسانی بشر به همنوع خود دیده میشود؛ او در جنایتها و خشونت های بی شماری که در سراسر دنیا اتفاق می افتد وجود دارد. اینها نمایانگر هیچ چیزی به جز شیطان نیست."

و آن شاگرد پاسخ داد: "شیطان وجود ندارد آقا! یا حداقل در نوع خود وجود ندارد. شیطان را به سادگی میتوان نبود خدا دانست. درست مثل تاریکی و سرما. کلمه ای که بشر خلق کرد تا توصیفی از نبود خدا داشته باشد. خدا شیطان را خلق نکرد. شیطان نتیجه آن چیزی است که وقتی بشر عشق به خدا را در قلب خودش حاضر نبیند، مثل سرما که وقتی اثری از گرما نیست خود به خود می آید و تاریک که در نبود نور می آید.

نام آن مرد جوان ، آلبرت انیشتین بود .



البته به نظر من انیشتین هم درست گفته و هم غلط!!!

شاید منظور او شیطانی بوده که ما ازش پیروی می کنیم! اون شیطان هوای نفس ما هست، این نفس اماره هست که در نبود نور خدا تو دل آدم ها اسم شیطان رو به خود می گیره! اون شیطانی که خدا گفته و در قرآن هم اومده با وجود شیطان درونی ما آدم ها(کسایی شبیه من) کاری بهمون نداره؛ ولی اگه یه نفر پیدا بشه که بتونه بر نفسش غلبه کنه! اون وقت شاید شیطون هم شیطونی کنه و بخواد یه ناخنکی بهش بزنه!

يکشنبه 13/8/1386 - 18:26
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته