• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 830
تعداد نظرات : 229
زمان آخرین مطلب : 4564روز قبل
طنز و سرگرمی

برای مردهای مجرد باید مالیات سنگینی مقرر شود چون این انصاف نیست که شادتر از بقیه زندگی کنند!

 

توماس ادیسون در بیانیه ای یاد آوری کرد ! من فقط برق رو اختراع کردم جان مادرتون واسه قبضش به من فحش ندین!

 

عاشقانه ترین حرف دوران نامزدی "اول تو قطع کن"!

 

ای دخترانی که ملاک انتخابتان خودرو طرف است ، بدانید و آگاه باشید كه همانا پس از مدتی همچون روغن موتور آن خودرو تعویض می شوید !

 

اعصاب چیست ؟
چیزیست که هیچکس ندارد وهمه توقع دارند تو حتما داشته باشی

 

اگر دین ندارید… نه،نه، این تکراری شده،
اینو ولش کن… چرا منو تو این موقعیت قرار می دین؟
چی می گفتم؟ آهان اگر سیبیل نمی‌گذارید حداقل ابرو بر ندارید !

 

 

جمعه 11/6/1390 - 0:39
محبت و عاطفه

اگه قرار باشه ظرف 24 ساعت  دنیا به پایان برسه تمام خط های تلفن تالارهای گفتگو و ایمیل ها

اشغال میشه

 

پر میشه از " اینکه رنجوندمت پشیمونم منو ببخش" یا " تو را عاشقانه دوست دارم مراقب خودت باش"

 

اما بین اینهمه پیام یکی از همه تکون دهنده تره " همیشه عاشقت بودم ولی هیچ وقت بهت نگفتم"

  پس عشق و محبت را تقدیم آنکه دوستش داریم کنیم شاید فردایی نباشد...

دوشنبه 31/5/1390 - 16:0
محبت و عاطفه

سر کلاس ادبیات معلم گفت: فعل رفتن رو صرف کن

 

گفتم: رفتم ... رفتی ...  رفت

 

ساکت می شوم می خندم ولی خنده ام تلخ می شود می خندم

 

معلم داد میزند: خب بعد؟ ادامه بده

 

و من می گویم: رفت ... رفت ... رفت

 

رفت و ودلم شکست ... غم رو دلم نشست ... رفت و شادیم مرد ... شور و نشاط رو از دلم برد

 

رفت ... رفت ...رفت

 

 و من می خندم و می گویم: خنده ی تلخ من از گریه غم انگیزتر است کارم از گریه گذشته به آن

می خندم

 

دوشنبه 31/5/1390 - 15:59
محبت و عاطفه
لیلی زیر درخت انار نشست درخت انار عاشق شد گل داد سرخ سرخگل ها انار شد داغ داغهر اناری هزار تا دانه داشت دانه ها عاشق بودند دانه ها توی انار جا نمی شدند انار کوچک بود دانه ها ترکیدند انار ترک برداشت خون انار روی دست لیلی چکید لیلی انار ترک خورده را از شاخه چید مجنون به لیلی اش رسیدخدا گفت: راز رسیدن همین بود کافی است انار دلت ترک بردارد...

 

دوشنبه 31/5/1390 - 15:59
محبت و عاطفه
عمر آدمی ای کاش شروعش از انتها بود معکوس عمر میکردیم در پیری به دنیا می آمدیم بعد عصامان را کادو میکردیم به دیگری و می گفتیم قدم نو رسیده مبارک هر سال را با شمع کمتر جشن می گرفتیم دوره کمر دردمان تمام میشد و حالا موهای پریشانمان را شانه و ژل میزدیم تازه اول چل چلیمان بود و هر روز جوان تر میشدیم یک روز یا یک شب با یک سرماخوردگی کوچک یا وقتی قنداغ توی گلومان می پرید مثل فرشته ها بی گناه و معصوم .... و بعد از یک عمــــــــــــــــــر.....

 

دوشنبه 31/5/1390 - 15:58
محبت و عاطفه
عمر آدمی ای کاش شروعش از انتها بودمعکوس عمر میکردیم در پیری به دنیا می آمدیم بعد عصامان را کادو میکردیم به دیگری و می گفتیم قدم نو رسیده مبارک هر سال را با شمع کمتر جشن می گرفتیمدوره کمر دردمان تمام میشد و حالا موهای پریشانمان را شانه و ژل میزدیمتازه اول چل چلیمان بود و هر روز جوان تر میشدیمیک روز یا یک شب با یک سرماخوردگی کوچک یا وقتی قنداغ توی گلومان می پرید مثل فرشته ها بی گناه و معصوم .... و بعد از یک عمــــــــــــــــــر.....

 

دوشنبه 31/5/1390 - 15:57
شعر و قطعات ادبی

اتل متل جدایی

عروسکم کجایی

گاو حسن پریشون

یه دل داره پر از خون

عشقم که رفت هندستون

خونم شده قبرستون

یه عشق دیگه بردار

یه دنیا غصه بردار

اسمشو بزار بچگی

تا آخر زندگی

هاچین و واچین تموم شد

عمر منم حروم شد

دوشنبه 31/5/1390 - 15:13
لطیفه و پیامک

ایران دومین مصرف کننده مواد مخدر در جهان است

خجالت نمی کشید ؟

یه خرده همت کنید تا قهرمانی راهی نیست !

 

 

ای کسانی که دم از رفاقت میزنید ... 

لااقل هر 39 روز یکبار احوالی از دوست خود بگیرید که اگر مرده بود به چهلمش برسید

 

 

 

 هیچ وقت دل یه دختر پاک و معصوم رو نشکن و باهاش بدرفتاری نکن

چون میره بینیش رو عمل میکنه و میاد دیگه محل سگ هم بت نمیده

 

شنبه 22/5/1390 - 21:54
طنز و سرگرمی

هیچ وقت دل یه دختر پاک و معصوم رو نشکن و باهاش بدرفتاری نکن

چون میره بینیش رو عمل میکنه و میاد دیگه محل سگ هم بت نمیده !

 

 

  ای کسانی که دم از رفاقت میزنید ... لااقل هر 39 روز یکبار احوالی از دوست خود بگیرید که اگر مرده بود به چهلمش برسید

 

 

 

 

ایران دومین مصرف کننده مواد مخدر در جهان است

خجالت نمی کشید ؟

یه خرده همت کنید تا قهرمانی راهی نیست !
شنبه 22/5/1390 - 21:53
داستان و حکایت

می خواستم به دنیا بیایم، در زایشگاه عمومی، پدر بزرگم به مادرم گفت: فقط بیمارستان خصوصی. مادرم گفت: چرا؟...گفت: مردم چه می گویند؟!...

می خواستم به مدرسه بروم، مدرسه ی سر کوچه ی مان. مادرم گفت: فقط مدرسه ی غیر انتفاعی! پدرم گفت: چرا؟...مادرم گفت: مردم چه می گویند؟!...

به رشته ی انسانی علاقه داشتم. پدرم گفت: ...

فقط ریاضی! گفتم: چرا؟...گفت: مردم چه می گویند؟!...

با دختری روستایی می خواستم ازدواج کنم. خواهرم گفت: مگر من بمیرم. گفتم: چرا؟...گفت: مردم چه می گویند؟!...

می خواستم پول مراسم عروسی را سرمایه ی زندگی ام کنم. پدر و مادرم گفتند: مگر از روی نعش ما رد شوی. گفتم: چرا؟...گفتند: مردم چه می گویند؟!...

می خواستم به اندازه ی جیبم خانه ای در پایین شهر اجاره کنم. مادرم گفت: وای بر من. گفتم: چرا؟...گفت: مردم چه می گویند؟!...

اولین مهمانی بعد از عروسیمان بود. می خواستم ساده باشد و صمیمی. همسرم گفت: شکست، به همین زودی؟!...گفتم: چرا؟... گفت:مردم چه می گویند؟!...

می خواستم یک ماشین مدل پایین بخرم، در حد وسعم، تا عصای دستم باشد. زنم گفت: خدا مرگم دهد. گفتم: چرا؟... گفت: مردم چه می گویند؟!...

بچه ام می خواست به دنیا بیاید، در زایشگاه عمومی. پدرم گفت: فقط بیمارستان خصوصی. گفتم: چرا؟...گفت: مردم چه می گویند؟!...

بچه ام می خواست به مدرسه برود، رشته ی تحصیلی اش را برگزیند، ازدواج کند... می خواستم بمیرم. بر سر قبرم بحث شد. پسرم گفت: پایین قبرستان. زنم جیغ کشید. دخترم گفت: چه شده؟...گفت: مردم چه می گویند؟!...

مُردم. برادرم برای مراسم ترحیمم مسجد ساده ای در نظر گرفت. خواهرم اشک ریخت و گفت: مردم چه می گویند؟!...

از طرف قبرستان سنگ قبر ساده ای بر سر مزارم گذاشتند. اما برادرم گفت: مردم چه می گویند؟!...

خودش سنگ قبری برایم سفارش داد که عکسم را رویش حک کردند. حالا من در اینجا در حفره ای تنگ خانه کرده ام و تمام سرمایه ام برای ادامه ی زندگی جمله ای بیش نیست: مردم چه می گویند؟!... مردمی که عمری نگران حرفهایشان بودم، لحظه ای نگران من نیستند

چهارشنبه 27/11/1389 - 22:22
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته