• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 256
تعداد نظرات : 66
زمان آخرین مطلب : 6005روز قبل
دعا و زیارت

الا انهم هم المفسدون و لکن لا يشعرون (12)

آگاه باش که ایشان خودشان مفسد هستند ولی نمی  دانند.

طبق این دوآیه وقتی که به منافقین گفته می شود که فساد نکنید، آنها اظهارمی کنند که مصلح هستند. سؤال این است که چرا چنین فکرمی کنند؟

چرا کسی که مفسد است، خود را مصلح می داند؟ دلیل آن را آیۀ بعد جواب می دهد. 

دوشنبه 21/3/1386 - 23:45
دعا و زیارت

و اذا قيل لهم لا تفسدوا في الارض قالوا انما نحن مصلحون (11)

وچون گفته شود به ایشان که درزمین فساد نکنید، می گویند: ما خودمان اصلاح کننده ایم.

دوشنبه 21/3/1386 - 23:44
دعا و زیارت

في قلوبهم مرض فزادهم الله مرضا و لهم عذاب اليم بما کانوا يکذبون (10)

دردل منافقین مرض است. پس خدا هم این مرض را بیشترمی کند. و به خاطر اینکه آیات را تکذیب می کنند، عذاب دردناکی برای آنها تدارک دیده است.

درتفسیرالمیزان آمده است که: «خداوند ابتدای به ظلم نمی کند.»

پس اینکه مرض منافقین را بیشترمی کند به خاطراین است که منافقین ازاین مرض اطلاع دارند ودرصدد رفع آن برنمی آیند. 

دوشنبه 21/3/1386 - 23:43
دعا و زیارت

يخادعون الله و الذين آمنوا و ما يخدعون الا انفسهم و ما يشعرون (9)

منافقین فکرمی کنند که اگرخود را مؤمن نشان دهند، کلاه سرمردم گذاشته اند. تا جائیکه می خواهند خدا را هم فریب بدهند. اما فقط خودشان را فریب می دهند ونمی فهمند.

اعتقاد، معمار شخصیت انسان است. ما فکرمی کنیم که به کسی صدمه ویا ضررمی زنیم. درحالی که اینگونه نیست. اعمال ما، شخصیت وآیندۀ ما را می سازند واگرخدای ناکرده اعمال خراب شود، شخصیت وآینده خراب شده است. 

دوشنبه 21/3/1386 - 23:42
دعا و زیارت

و من الناس من يقول آمنا بالله و باليوم الآخر و ما هم بمؤمنين (8)

«وازمردم کسانی هستند که می گویند ایمان آوردیم به خدا وروزقیامت ولی مؤمن نیستند.»

می گویند: ازآیۀ 8 تا 20 درمورد منافقین نازل شده است. کمی دقت وتفکردراین آیات این معنا را تصدیق می کند.

درقران ازچندین گروه انسانهای متفاوت صحبت شده است. مثل: مؤمنین، کافرین، مشرکین، منافقین، مخلصین و...وخداوند با هریک ازاین گروهها، هم صحبت کرده است وهم ایده ونظروخط مشی وطرزتفکرواعتقادات هریک را توصیف کرده است.

خداوند درسورۀ منافقون بعضی ازخصلتهای منافقین را این چنین بیان کرده است:

دروغگویند، ازسوگند به عنوان سپراستفاده می کنند، ازراه خدا جلوگیری می کنند، بعد ازایمان کافرشده اند، نمی فهمند، طوری برخورد می کنند که طرف مقابل خوشش بیاید،(چاپلوسی) حرفهای هوس پسندانه می زنند، دراصل خشک وبی روحند، (دلسوزکسی نیستند)، از هرصدایی که بلند شود می ترسند. 

برای اینکه خدای ناکرده به کسی توهین نشود، ازخودم می گویم.

شبی که این آیات را می خواندم، با کمال تأسف دیدم که بعضی ازاین صفتها درمن هم هست.

مثلا"یکی اینکه می گفتم به خدا وقیامت ایمان دارم ولی وقتی خوب دقت کردم دیدم نه، همچنین ایمانی هم ندارم. ویا فکرمی کردم که اگرمردم خیال کنند که من مؤمن هستم بیشتربه من احترام می گذارند. وقتی که دقت کردم دیدم ایمانم به طرزبرخورد مردم است نه خدا وقیامت!

به هرحال دیدم ازخصلتهای هرکدام ازگروههای نامبرده، مقداری دروجود من هست. بسیار یکّه خوردم وباورم نمی شد که هم مؤمنم، هم کافرم، هم مشرکم، هم منافقم.

خیلی گریه کردم وازخداوند قادروتوانا خواستم کمکم کند. گفتم: خدایا من نمی دانستم که مؤمن واقعی نیستم. من می خواهم که مؤمن باشم، چه کنم؟ 

وخداوند جواب داد که اگرواقعا"می خواهی مؤمن باشی؟ دردرجۀ اول برو واین گروهها را بشناس. سپس هرطورآنها بودند، تونباش

دوشنبه 21/3/1386 - 23:41
دعا و زیارت

ختم الله علي قلوبهم و علي سمعهم و علي ابصارهم غشاوة و لهم عذاب عظيم (7)

برای اینکه خداوند بردلهای ایشان وبرگوشهای ایشان مهرزده است. وبرچشمهای ایشان پرده ای کشیده است. درنتیجه برای آنها عذاب بزرگی درنظرگرفته شده است.

این مطلب مسلم شده است که، هرکس چیزی را می شنود که دوست دارد بشنود. درروز حرفهای زیادی زده می شود ولی ما فقط مقداری ازآنها را می شنویم. حال اگرخداوند بخواهد که کسی نشنود، برگوش ودل اومهرمی زند درنتیجه چنین شخصی نه تنها بسیاری ازحرفها را نمی شنود، بلکه بسیاری ازمسائل عاطفی را هم درک نمی کند. ازطرف دیگربرچشم اوپرده ای می کشد ودرنتیجه بسیاری ازاتفاقات اطراف خود را نمی بیند.

به قول مولانا خداوند دست وپای انسان را با غل وزنجیرمی بندد. این غل وزنجیرازجنس غل وزنجیرمعمولی ویا دنیایی نیست، بلکه غل وزنجیرروحانی است.

دوشنبه 21/3/1386 - 23:39
دعا و زیارت

اولئک علي هدي من ربهم و اولئک هم المفلحون (5)

این گروه که متقین نامیده شدند ازطرف خداوند هدایت می شوند وهم اینها هستند که دردنیا وآخرت رستگاروپیروزهستند.

ان الذين کفروا سواء عليهم ا انذرتهم ام لم تنذرهم لا يؤمنون (6)

باورکنید همین آیه کافی است که اشک انسان را جاری کند. چطورانسان به جایی ومرحله ای می رسد که پند واندرزونصیحت هیچ تأثیری روی اوندارد؟

می توان گفت که این خصلت کافران است که چه آنها را نصیحت کنی وچه آنها را نصیحت نکنی، هیچ فرقی نمی کند، چون آنها ایمان نمی آورند.

حال این سؤال پیش می آید که چرا کافران این چنین هستند؟

خود قران جواب می دهد که:

دوشنبه 21/3/1386 - 23:38
دعا و زیارت

و الذين يؤمنون بما انزل اليک و ما انزل من قبلک و بالآخرة هم يوقنون (4)

نشانۀ چهارم متقین این است که به قرآن ایمان واعتقاد کامل دارند. نشانۀ پنجم متقین این است که به پیامبران قبلی وهمچنین کتابهای آنها ایمان دارند. واما نشانۀ ششم متقین یقین داشتن، به قیامت است. ناگفته نماند که مرحلۀ یقین با مراحل دیگرایمان خیلی فرق دارد.

دراینجا همانطورکه مشاهده نمودید، شش نشانه برای متقیان بیان کرد. شاید درنظراول این شش نشانه چیزمهمی به نظرنیاید. اما حقیقت این است که داشتن هرکدام ازاین نشانه ها، خود نشانه های دیگری دارد. کسب وبدست آوردن هرکدام ازاین نشانه ها نیززحمت زیادی لازم دارد.

دوشنبه 21/3/1386 - 23:37
دعا و زیارت

الذين يؤمنون بالغيب و يقيمون الصلاة و مما رزقناهم ينفقون (3)

دراین آیه وآیۀ بعد شش نشانۀ متقین آمده است. یعنی کسانی که این نشانه ها را داشته باشند، می توان آنها را متقی نامید. 1- متقین کسانی هستند که به غیب ایمان دارند.

حالا غیب چیست؟

دوعالم داریم به نام عالم غیب وعالم شهود.

عالم شهود، عالمی است که ما الان درآن هستیم. عالم غیب عالمی است که ما فعلا"نمی توانیم آن را ببینیم. درآن لحظه که کسی درحال احتضارهست وکلیۀ حواس او قطع شده ودستش ازدنیا بریده، می تواند عالم غیب را ببیند. پس، پس ازمرگ به عالم برزخ که همان عالم غیب است می رویم. دیگراینکه خداوند مخلوقاتی دارد که درعالم غیب هستند، مثل ملائکه وجن!

پس ایمان به غیب به یک معنی، یعنی ایمان به ملائکه وجن!

نشانۀ دوم متقین این است که اهل نمازهستند. شاید بگویی که مگردیگران اهل نمازنیستند، که متقین اهل نمازهستند؟

چرا خیلی ها اهل نمازهستند اما بسیاری ازآنها به جای نماز، مانند کلاغ نوک به زمین می زنند. نمازخواندن نیزمانند خیلی اعمال دیگردردین مراتب وقوانینی دارد که هرکسی آنها را رعایت نمی کند. مثلا"کسی که نمازمی خواند، دنبال گناه نمی رود!

خود قران می گوید:«نمازانسان را ازفحشا ومنکروبغی نهی می کند.»

فحشا که همان کارهای زشت ونا پسند است. منکر، معمولا"کارهایی را می گویند که دربین عامۀ مردم معروف نیست. بغی دراصطلاح لغوی به معنای زیاده روی است، (درهرکاری)!

کسی که نمازمی خواند باید حداقل ازاین کارهایی که نامبرده شد دوری کند، واگردوری نکند مانند کلاغی می ما ند که نوک به زمین میزند.

نشانۀ سوم متقین انفاق کردن است. متقین کسانی هستند که ازآنچه خداوند روزیشان کرده است، با میل ورغبت وازبهترین آنچه که دارند، انفاق می کنند. 

دوشنبه 21/3/1386 - 23:35
دعا و زیارت

ذلک الکتاب لا ريب فيه هدي للمتقين (2)

کتاب قرآن که هیچ شکی درآن نیست برای هدایت آمده است. آن هم هدایت گروهی ازمردم به نام متقین که گروه خاصی ازمردم هستند. اما باید دید که این متقین چه کسانی هستند؟

لازم به ذکراست که اگرمی خواهی مورد هدایت قران قراربگیری، باید سعی کنی که متقی شوی!

درست است که قران برای هدایت بشریت آمده است! اما شما هم قبول دارید که هرکس لایق هرچیزنیست. به قول یکی ازعلما:

اگردوست داری که حسین(ع) شب اول قبربه دیدنت بیاید باید سعی کنی که درقبرت مارواژدها نباشد. چطورانتظارداری که امام حسین(ع) وارد جایی شود که چنین وضعی دارد؟ مگرنه اینکه انسان وقتی مهمان دعوت می کند ابتدا خانه را آب و جارویی می زند؟ پس ما هم اگرمی خواهیم که لایق هدایت قران شویم باید خانۀ دل را آب وجارویی بزنیم. 

دوشنبه 21/3/1386 - 23:34
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته