• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 32
تعداد نظرات : 12
زمان آخرین مطلب : 5834روز قبل
دانستنی های علمی

زندگي مثل پيانو است،                       

دكمه هاي سياه براي غم ها و دكمه هاي سفيد براي شادي ها 

اما زماني مي توان آهنگ زيبايي نواخت كه :

دكمه هاي سفيد و سياه را با هم فشار دهي       

سه شنبه 18/2/1386 - 13:50
محبت و عاطفه

ای کاش می توانستم باران باشم تا تمام غمهای دلت را بشويم.

ای کاش می توانستم ابر باشم تا سايه بانی از محبت بر رويت می گستراندم.

ای کاش می توانستم اشک باشم تا هرگاه که آسمان چشمهايت ابری می شد باريدن می گرفتم.

ای کاش می توانستم يک پرنده باشم و پر می گشودم و تا دور دستها در کنار تو پرواز می کردم.

ای کاش می توانستم خنده باشم تا روی لبانت نشينم و غنچه بسته لبانت را بگشايم.

ای کاش می توانستم سايه باشم تا نزديک ترين کس به تو بودم.

آری؛ ای کاش سايه بودم تا هميشه و همه جا همراه و همقدم با تو بودم.

دوشنبه 17/2/1386 - 9:5
دانستنی های علمی

آدم ها مثل يك كتاب مي مونن كه تا وقتي تموم نشن براي ديگران جذابند پس سعي كن خودت رو جلوي ديگران تند تند ورق نزني تا زود تموم نشي براي اينكه وقتي تموم بشي مطمئن باش مي رن سر يه كتاب ديگه...

و عشق مثل آب ميمونه.....که ميتوني توي دستت قايمش کني..آخرش يه روز دستت رو باز ميکني ميبيني نيست... قطره قطره چکيده بي انکه بفهمي.. اما دستت پر از خاطره است...

راستي فقط کسي معني دل تنگي را درک مي کند که طعم وابستگي را چشيده باشد پس هيچوقت به کسي وابسته نشو که سر انجام آن وابستگي دلتنگيست...

و هميشه فکر کن تو يه دنياي شيشه اي زندگي ميکني. پس سعي کن به طرفه کسي سنگ پرتاب نکني چون اولين چيزي که ميشکنه دنياي خودته

يکشنبه 16/2/1386 - 14:12
محبت و عاطفه

ازآتش پرسيدم محبت چيست؟ گفت از من سوزانتر است. از گل پرسيدم محبت چيست؟ گفت از من زيباتر است. از شمع پرسيدم محبت چيست؟ گفت از من عاشقتر است.

ازخود محبت پرسيدم چيستی؟

گفت نگاهی که به تو باشد.

چهارشنبه 12/2/1386 - 11:34
دانستنی های علمی
 

×آموخته ام

چيزهاي كم اهميت را تشخيص دهم و سپس آن هاراناديده بگيرم.

آموخته ام كه باخت در يك نبرد كوچك را به قصد برد در يك جنگ بزرگ بپذيرم.

×آموخته ام

زندگي را از طبيعت بياموزم ، چون بيد متواضع باشم ، چون سرو ، راست قامت‌‌، مثل صنوبر، صبور، مثل بلوط مقاوم، مثل رود روان، مثل خورشيد با سخاوت و مثل ابر با كرامت باشم.

×آموخته ام

كه اگر مايلم پيام عشق را بشنوم ، خود نيز بايستي آن را ارسال كنم.

×آموخته ام

ثروتمند كسي نيست كه بيشترين ها را دارد ، بلكه كسي است كه به كمترين ها نياز دارد.

×آموخته ام

دو نفر مي توانند با هم به يك نقطه نگاه كنند ولي آنرا متفاوت ببنند.

×آموخته ام

كافي نيست فقط ديگران را ببخشيم ، بلكه گاهي خود را نيز بايد ببخشيم.

×آموخته ام

كه فقط چند ثانيه طول مي كشد تا زخم هاي عميقي در قلب كساني كه دوستشا ن داريم ، ايجاد كنيم اما سال ها طول مي كشد تا آن زخم ها را التيام بخشم.

×آموخته ام

كه دوستان خوب و واقعي، جواهرات گرانبهايي هستند كه به دست آوردن شان سخت و نگه داشتن شان سخت تر است.

×آموخته ايم

كه همه مي خواهند روي قله كوه زندگي كنند، اما تمام شادي ها وقتي رخ مي دهند كه در حال بالا رفتن از كوه هستند.

 

چهارشنبه 12/2/1386 - 11:32
دانستنی های علمی
 

مهدي جان

مژده آمدنت قيمت جان مي ارزد

تاري از موي تو آقا به جهان مي ارزد

چهارشنبه 12/2/1386 - 9:42
دانستنی های علمی

 

روزی از روزها گروهی از قورباغه های کوچیک تصمیم گرفتند که با  هم مسابقه ی دو بدند.

هدف مسابقه رسیدن به نوک یک برج خیلی بلند بود.

جمعیت زیادی برای دیدن مسابقه و تشویق قورباغه ها جمع شده بودند...

و مسابقه شروع شد....

راستش, کسی توی جمعیت باور نداشت که قورباغه های به این کوچیکی

بتوانند به نوک برج برسند.

شما می تونستید جمله هایی مثل اینها را بشنوید
"اوه,عجب کار مشکلی!! 
"اونها هیچ وقت به نوک برج نمی رسند."

یا:

هیچ شانسی برای موفقیتشون نیست.برج خیلی بلند ه!"

قورباغه های کوچیک یکی یکی شروع به افتادن کردند...

بجز بعضی که هنوز با حرارت داشتند بالا وبالاتر می رفتند... 
جمعیت هنوز ادامه می داد,"خیلی مشکله!!!هیچ کس موفق نمی شه!" 
و تعداد بیشتری از قورباغه ها خسته می شدند و از ادامه دادن منصرف

...

 ولی فقط یکی به رفتن ادامه داد بالا, بالا و باز هم بالاتر.... 

این یکی نمی خواست منصرف بشه!

و بالاخره بقیه ازادامه ی بالا رفتن منصرف شدند.به جز اون قورباغه

کوچولوکه بعد از تلاش زیاد تنها کسی بود که به نوک رسید!  
بقیه ی قورباغه ها مشتاقانه می خواستند بدانند او چگونه این کا ر رو

انجام داده؟

اونا ازش پرسیدند که چطور قدرت رسیدن به نوک برج و موفق شدن رو پیدا

کرده؟ 
و مشخص شد که... 
برنده ی مسابقه کر بوده!!! 
  نتیجه ی اخلا قی این داستان اینه که
هیچ وقت به جملات منفی و مأیوس کننده ی دیگران گوش ندید... چون

اونا زیبا ترین رویا ها و آرزوهای شما رو ازتون می گیرند--چیز هایی که

از ته دلتون آرزوشون رو دارید
هیشه به قدرت کلمات فکر کنید
چون هر چیزی که می خونید یا می شنوید روی اعمال شما تأثیر میگذاره 
پس: 
همیشه....  
مثبت فکر کنید! 
و بالاتر از اون 

کر بشید هر وقت کسی خواست به شما  بگه که به آرزوهاتون نخواهید

رسید
و هیشه باور داشته باشید
من همراه خدای خودم همه کار می تونم بکنم 
این متن رو به 5 تا "قورباغه کوچولو" که براتون اهمیت دارند بفرستید.  
به اون ها کمی امید بدید!!

 آدم های زیادی به زندگی شما وارد و از اون خارج میشن... ولی

دوستانتون جا پا هایی روی قلبتون جا خواهند گذاشت

 

 

سه شنبه 11/2/1386 - 13:21
دانستنی های علمی

  برخی از انسانها مانند شیر دریایی می مانند. کم تحرک و بی توجه به موقعیت ، زمانی  که در جستجوی هدف و یا همان غذا هستند تمام توجهشون را معطوف به یک نقطه می کننداین افراد به اطرافشون توجهی ندارند ، بنابرین تغییر موقعیت را متوجه نمی شوند و  خیلی دیر متوجه خطر می شوند و زمانی که شروع به حرکت می کنند برای فرار بسیار دیر  شده و بسادگی طعمه دیگران می شوند . این افراد در بیشتر مواقع بدون توجه گذشت  میکنند ، گاهی این گذشت خطا و باعث زحمت و دردسر خودشان می شود.

گروه دیگری از انسانها مانند کوسه می مانند دارای قدرت بسیاری هستند اما موقعیت  شناس نيستند ترجيح می دهند دیکتاتور ماآبانه برخورد کرده و تمام موانع و مشکلات را با زور و قدرت رفع کنند ، و مانند کوسه هر جا که بوی خون احساس کرده به سمت طعمه می روند ،اما گاهی فراموش میکنند که ممکن است دامی برای آنها قرار داده شده باشد و خیلی زود اسیر و دندان هایی  که روزی به آنها افتخار می کردند در معرض نمایش دیگران قرار بگیرد .خشونت و غرورفرصت اندیشیدن را از آنهاگرفته بنابرین به محکوم به فنا هستند. کوسه ها گذشت ندارند ، خاصیت یک بعدی  آنها فرصتی برای گذشت نمی دهد ، بنابرین منفور و آزار دهنده هستند.

گروهی همانند دلفین هستند ، نه به کسی حمله میکنند و نه اجازه میدهند تا به آنها حمله شود .این گروه نه مانند کوسه ابن الوقت هستند که به سرعت تصمیم گرفته و عمل کنند و ضریب شکست بالایی داشته باشند و نه مانند شیر دریایی ابن الجهل و بی توجه نسبت به خود و موقعیت اطرافشان باشند .به خوبی محیط را بررسی کرده به گروه توجه میکنند ، براحتی با اطراف تطبیق پیدا میکنند ، در نتیجه در محیط بقا پیدا میکنند.دلفین ها برای بدست آوردن منافع گذشت می کنند چرا که معتقد به روابط متقابل و همکاری گروهی هستند  .

گروه دیگر مانند نهنگ قصاب می مانند ، به خوبی می دانند در چه هنگام برای گرفتار کردن طعمه حمله کنند و تا کجا پیش بروند تا در گل و خشکی نمانند.اگر چه قوی و ترسناک هستند اما قابل احترام و ستایش هستند چرا که می اندیشند و از موقعیت های
موجود به خوبی استفاده میکنند .نهنگ گذشت نمی کند !! اما چه تفاوتی میان کوسه و نهنگ وجود دارد؟ کوسه ظرفیت گذشت و ببخش ندارد در صورتی که نهنگ چنان روح با عظمتی دارد که هرگز به دل نمی گیرد تا نیازی به گذشت داشته باشد.

اما در زندگی و یا سازمان چگونه باشیم ؟

همواره به یاد داشته باشید کوسه و شیر دریایی دیر یا زود محکوم به فنا هستند ! پس از چنین خصلت هایی به شدت دوری کنید . در سازمان اگر زیر دست و کارمند هستید همانند دلفین عمل کنید ! موقعیت سنج، با دقت  ! هماهنگ با گروه !دارای روح همکاری ، دارای قدرت گذشت و تحمل بالا ، قطعا موفق خواهید شد 

يکشنبه 2/2/1386 - 14:49
خواستگاری و نامزدی

دنیای ما شبیه استخر بزرگی می مونه که آدمها درونش غوطه ورند ! عده ای تو قسمت های کم عمق خودشون را به آب بازی مشغول می کنند واگر بی مقدمه و بی آموزش  به عمق بزنند قطعا غرق می شوند . تو قسمت های کم عمق زندگی خیلی مهم نیست که چکار میکنی ، مهم نیست اطرافت چی میگذره . لازم نیست جهتی انتخاب کنی چون اصلا شنا نمی کنی و نقطه ای را برای رسیدن اتنخاب نکردی  که نیاز به جهت داشته باشی ! ولی باید یک روز یاد بگیری که شیرجه بزنی تو قسمت های عمیق زندگی و اصول را یاد بگیری ... اما تو این استخر بزرگ عده ای هستند که اگر چه اصول شنا کردن را می دونند اما روح آب را درک نکرده و ازش هراس دارند ، این افراد بجای شنا در دریای زندگی و تلاش برای رسیدن به هدف یک گوشه از استخر را محکم چسبیده اند و حاضر نیستند رهاش کنند ، این افراد همیشه تو زندگی درجا می زنند !  باید بدونی که برای اینکه خودت را بسپری به آب باید خوب خوب بشناسیش و ازش نترسی ! تو این استخر بزرگ همیشه مربی و غریق نجاتانی داشته تا اصول را به تو یادآوری کنند ، تو برای رسیدن به هدف باید راههای مختلف و شناهای مختلفی را بلد باشی ! فراموش نکن همه آدمهایی که تو استخر شنا می کنند هم قدرت هم نیستند و همگی یک راه را برای رسیدن انتخاب نمی کنند ،  وقتی شروع به شنا و رقابت می کنی همیشه دورو برت شلوغه ، اما کمی که بگذره حریف هایی که مصمم به رسیدن نیستند خسته می شوند و همگی به کناره می روند ! فرصت برای تو  بوجود آمده ! پس صبر و استقامت و تکنیک برای افزایش انرژی را فراموش نکن.اما چه عرضی شنا کنی چه طولی و مسیر دورتری را انتخاب کنی مهم هدف تو برای رسیدنه ! هدف تو می تونه همون چراغهای روشن کنار استخر باشه که در آب می درخشه و زیباتر به نظر می رسه ! اما همیشه همون قدر که نزدیک به نظر می رسه نیست مهم اینه که تو بدونی خستگی و ایستادن وسط راه باعث غرق شدنت میشه. و تو موظفی تا قواعد شنا را یاد بگیری چرا که اگر اصول را ندانی خیلی زود خسته میشی و با هر دست و پایی که می زنی بیشتر فرو می روی ! ! باید بدونی بعضی از وقتها نیاز به شنای استقامت داری و بعضی وقتها نیاز به شنای سرعت ! اما همیشه به یاد داشته باش ممکنه افرادی بی خبر و ناگهانی توی استخر شیرجه بزنند و خیلی ها قواعد را فراموش میکنند ، همیشه آمادگی افرادی را داشته باش که ممکنه برای نجات خودشون تو را هم زیر آب بکشند ! دریای زندگی همیشه غریق و غریق نجاتانی داشته !

 

پس سعی کن تا تو همیشه غریق نجات باشی نه غریق

يکشنبه 2/2/1386 - 14:36
دانستنی های علمی
 

   

منجي من ، در تمام روزهاي بي تو بودنم ، آنگاه که تنهايي ام را در کنار همه تجربه
کردم ، وقتي که در قفس خاک بالهايم را به دار عادتها بستند ، چشم به پنجره ي اميد
دوخته ام تا کسي فرياد بزند که او مي آيد

   

يکشنبه 2/2/1386 - 10:15
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته