• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 92
تعداد نظرات : 97
زمان آخرین مطلب : 3570روز قبل
ازدواج و همسرداری

مانع دوم: امت پراكنده اسلامى

اسلام همه مسلمانان را امّت واحد قرار داد؛ بى آن كه میان عرب و غیر عرب تفاوتى وجود داشته باشد؛ خداى متعال در این باب مى فرماید:
(إِنَّ هَـذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَ حِدَةً....)(4)؛ این است امت شما كه امتى یگانه است.
نیك مى دانید كه معناى واحد بودن امت، نبودن مرزبندى هاى جغرافیایى میان سرزمین هاى اسلامى است و طبیعى است كه در چنین فضایى مسلمانان به آسانى مى توانند در هر كجاى سرزمین اسلام كه بخواهند، رفت و آمد كنند و یا اقامت نمایند. در نتیجه هیچ مانعى براى ازدواج بین آن ها وجود نخواهد داشت. براى مثال، یك مسلمان مى تواند از ایران به عراق سفر كند و به آسانى در آنجا ازدواج كند. همچنین یك عراقى نیز به ایران سفر كرده و بى هیچ مشكلى با یك هم كیش ایرانى ازدواج كند.
در نگرش كلان، این آسان گیرى در جابه جایى براى همه مسلمانان كه شمار آن ها در بیش از پنجاه كشور اسلامى به دو میلیارد مى رسد، فراهم مى شود. شایان توجه است كه محدودیت هاى مرزى موجود، براساس تقسیمات غربى تحمیل شده بر سرزمین هاى اسلامى پدید آمده اند. آرى، غربیان میان این كشورها مرزهاى جغرافیایى پوشالى قرار دادند؛ مرزهایى كه توانست امت واحده اسلامى را متلاشى كند. یكى از آثار شوم این پراكندگى و پدید آمدن مرزهاى جغرافى محدود شدن موارد ازدواج است.
روزگارى مسلمانان امتى واحد بودند و در سرزمینى به وسعت تمام كشورهاى اسلامى امروز مى زیستند. اگر تاریخ آن دوران را مطالعه كنیم، مى بینیم كه ازدواج میان قومیت ها و نژادهاى گوناگون مسلمان به سهولتى تمام انجام مى گرفت و بسیار دیده مى شد كه زوج متعلق به سرزمینى و زوجه متعلق به سرزمینى دیگر بود.

fبرگرفته از کتاب جوانان؛ ازدواج وراهكارها

نوشته آیت الله شیرازی 

پنج شنبه 1/11/1388 - 19:50
ازدواج و همسرداری

مانع اول: لغو قانون جواز تملك زمین هاى بایر

از موانع مهمى كه در راه ازدواج جوانان مجرّد وجود دارد، بى اعتبار شدن قانونى اسلامى است كه بر اساس آن هر كس زمین بایرى را آباد كند، مى تواند آن را تملك نماید. آرى، پسر جوان مجرّد اگر احساس كند كه تهیّه مسكن برایش میسّر نیست، ازدواج نمى كند و در نتیجه دختران نیز مجرّد مى مانند.
این قانون در طول تاریخ در سرزمین هاى اسلامى اجرا مى شد، ولى در دوران معاصر، حاكمان كشورهاى اسلامى آن را لغو كردند و بدین ترتیب مشكلى بر مشكلات و موانع ازدواج افزوده شد. قطعاً هر دختر و پسرى كه در پى ازدواج باشد، نیازمند مسكن است؛ و مسكن مستلزم داشتن زمینى است كه در آن بر پا شود. امّا امروزه حكومت ها زمین هاى بایر را ملك خود خوانده و اعلام كرده اند: هر كس بخواهد قطعه زمینى را تملّك كند، باید از دولت كسب اجازه كند و در صورت موافقت آن ها، بهایى بپردازد تا مالك زمینى شود. این در حالى است كه غالب پسران جوان چیزى در بساط ندارند، تا چنان بهایى را به دولت پرداخت كنند.
در این باره معاویة بنوهب از امام صادق(علیه السلام) نقل كرده است كه:
«الأرضُ للهِ عزّوجل وَ لِمَنْ عَمَّرها(1)؛ زمین متعلق به خداى عزّوجلّ است [و با اذن او] متعلق به هر كسى است كه آن را آباد كند.»
اسلام براى انجام هر عمل غیر حرامى به مردم آزادى داده كه از آن جمله: آزادى ساخت و ساز و احیاى زمین هاى بایر است كه در اصطلاح فقهى «حیازت» خوانده مى شود. از این رو در گذشته مشكلى به نام مسكن بر سر راه ازدواج نبود. متولیان حكومت ها به دلیل انحرافى كه از مسیر اسلام پیدا كرده اند، به دستور استعمارگران، این قانون را تصویب كردند تا بتوانند ثروتى بر ثروت هاى خود بیفزایند و با آن، دو خواسته زیر را تأمین كنند:
1. به دست آوردن منافع شخصى و ارضاى شهوات گذرا؛
2. اداره كارمندان بى شمارى كه آن ها را دور خود جمع كرده اند تا بتوانند با حمایت آنان، به ستم، طغیان و استبداد خویش ادامه بدهند.
مى گویند: هنگامى كه جمال عبدالناصر(2)، وضعیت اقتصاد مصر را بحرانى دید، از برخى متخصصان غربى خواست تا علل و عوامل آن را بررسى كنند. آنان شش ماه در كشور مصر به تفحّص درباره وزارتخانه ها و اداره هاى دولتى و دیگر امور پرداختند. سرانجام در گزارشى اعلام نمودند كه سبب بحران اقتصادى كشور، وجود كارمندان بسیار زیاد است، در حالى كه مصر، تنها به دویست هزار كارمند نیازمند است. این درحالى بود كه در دولت جمال عبدالناصر حدود یك میلیون و دویست هزار كارمند در استخدام دولت بودند. پر واضح است كه تمام این افراد در مشاغل خود مصرف كننده محسوب مى شوند، نه نیروى كار مولّد، و این امر خود به زیان اقتصاد كشور تمام مى شود. به علاوه، سنگ اندازى هاى این قشر در فعالیت هاى اقتصادى مردم نیز، تأثیرى منفى در رشد اقتصادى جامعه بر جاى مى گذارد. این امر اختصاصى به مصر ندارد و در سایر كشورهاى اسلامى نیز در جریان است. تمامى این ها را در كنار مالیات نامشروعى لحاظ كنید كه در قرآن و روایات اسلامى ممنوع و خلاف شرع شمرده شده است؛ كه علاوه بر آن، اصولا مخالف عقل و فطرت است. و لذا امروزه زمین ها همچنان موات مانده است و مردم با بحران مسكن دست به گریبان هستند.
این در حالى است كه اگر راه را ـ هر چند به طور نسبى ـ باز بگذارند و به مردم میدان بدهند، تحوّل شگرفى در رشد عمران و آبادانى كشورها پدید خواهد آمد.
در كشور عراق، تحت حاكمیت عبدالكریم قاسم(3) ساخت و ساز خانه در ازاى پرداخت مالیاتى اندك ـ هر چند نامشروع ـ مجاز اعلام شد، بدین معنا كه مردم براى هر قطعه زمینى كه قصد بناى آن را داشتند باید ده دینار (معادل قیمت 2500 قرص نان) مى پرداختند. در پى همین آزادى نسبى در ساخت و ساز، شهرهاى عراق توسعه قابل توجّهى یافت.
هنگامى كه در عراق سكونت داشتم، خود شاهد احداث شهرك هاى تازه بنیاد بودم. ده ها هزار خانه ساخته شده بود؛ خانه هایى كه از آن زمان ـ تقریباً چهل سال پیش ـ تاكنون پا برجایند و مردم در آن ها ساكنند.
مشكل پیش گفته، در همه كشورهاى اسلامى از قبیل: مصر، سوریه، اردن، ایران، پاكستان وجود دارد و اگر قانون اباحه تملك زمین به اجرا درآید، یكى از موانع اساسى ازدواج جوانان مجرّد از میان برداشته مى شود و به افزایش موارد ازدواج مى انجامد؛ امرى كه از بنیان هاى ساختن یك جامعه صالح است.

پاورقی:

(1). إستبصار، ج 3، ص 108 ، ب 72، ح 3.
(2). جمال عبدالناصر (1918 ـ 1970 م): سیاستمدار مصرى كه نظام حكومتى ملك فاروق را در سال 1952م سرنگون كرد و خود در سال 1958م ریاست جمهورى را به دست گرفت و تا آخر عمر در این سمت باقى ماند.
(3). عبدالكریم قاسم (1914 ـ 1963 م) افسر نظامى عراقى كه كودتاى سال 1958 م بر ضد رژیم پادشاهى را رهبرى كرد و آن را سرنگون ساخت و پس از مدّتى، عبدالسلام عارف در كودتایى نظامى وى را به قتل رساند.
 

برگرفته شده از کتاب جوانان؛ ازدواج وراهكارها

نوشته آیت الله شیرازی 

سه شنبه 17/9/1388 - 13:23
خانواده

وای بر آدمای بیخیالی مثل من

تا کی؟

واقعا تا کی ما اینقدر بیخیال میشینیم تا هم کیشانمون رو بیگناه بکشن و ما همینطور بیخیال باشیم

تو یمن، تو عراق ، تو پاکستان و ...

واقعا که ما چطور میتونیم روز قیامت تو روی پیامبرمون و امام هامون نگاه کنیم؟

چه جوابی داریم بهشون بدیم؟

پیامبری  که فرمود کسی که فریاد مسلمانی را بشنود و به او کمک نکند مسلمان نیست.

شاید بگین آخه ما چیکار میتونیم بکنیم؟

به خدا اگه همه شیعیان باهم متحد بشن و پا رو نفسشون بزارن و ذره ای از دنیا چشم بپوشن می تونن دنیا رو متحول کنن.

هرکی در تخصص و توان خودش .

یکی با قلمش، یکی با پولش، یکش با جونش ، یکی ...

مهم اینه که بیخیال نباشیم.

اگه شیعه نیستسم لا اقل پیامبر و امام هامون  رو که دوست داریم.

به امید آن روز 

يکشنبه 1/9/1388 - 21:21
خواستگاری و نامزدی

می گویند باید از حضرت علی (ع) الگو بگیریم! اما چگونه؟!... من یک جوان هستم! یک جوان با خصوصیات خاص دوران جوانی! یک جوان با شور و نشاط خاص این دوران که به خنده و تفریح ,  به شور و احساست نیاز دارد و الگویی که مرا به شور آورد

با تمام این حرفها , باز هم الگو برای تو و برای همه  , مولای متقیان است : و بخصوص جوانی شان

الگو گرفتن یک الگو

بله! خود امیر المومنین  در جوانی شان , الگو داشته اند. الگویشان نیز پیامبر بوده است . از علی (ع) از شش سالگی همراه و همراز پیامبر و در خانه ایشان زندگی می کرده اند و در همه امور زندگی شان , حتی جزیی ترین مسایل هم به پیامبر اقتدا می نمودند یعنی خود ایشان هم از یک انسان کامل و والای دیگر الگو می گرفته اند

اما چگونه؟

پیامبر اکرم (ص)  و علی(ع) همواره با هم بودند. از هنگام عبادت و خلوت در غار حرا گرفته تا مراحل مختلف دعوت خویشان دعوت عمومی در خانه خدا و حتی سفرههای تبلیغی پیامبر. علی (ع) همیشه اول صبح به دیدار پیامبر می رفت و آنگاه یکدیگر را شاداب در آغوش می کشیدند و احوال هم را می پرسیدند . آندو بزرگوار اوقات زیادی از شبانه روز را در کنار هم به کار و تلاش می پرداختند و گاه علی (ع) خالصانه عرق از پیشانی پیامبر پاک می کرد و ایشان صمیمانه از او تشکر می نمود

علی (ع)  خود در این باره می فرماید : (( پیامبر (ص) مرا در دامان خود پرورید. من کودک بودم , پیامبر مرا چون فرزند خود درآغوش گرمش می فشرد و در استراحتگاه مخصوص خود جای می داد... هرگز نیافت که من دروغی بگویم و در کردار من اشتباهی رخ دهد. من همچون بچه شتری تازه که پیوسته به دنبال مادرش هست , دنبال او می رفتم . او هر روز نکته ای تازه ای از اخلاق برای من آشکار می ساخت و مرا فرمان می داد که در خط او حرکت کنم . ان حضرت مدتی از سال در کوه حرا به سر می برد و کسی جز من او را نمی دید... من نوروحی و رسالت را می دیدم و بوی خوش و دل انگیز نبوت را احساس می کردم ... موقعیتی که من در محضر رسول الله داشتم برای هیچ کس نبود))ـ

بسیار خوب!تمام این حرف ها درست ! اما حضرت علی (ع) , پیامبر را می دیده اند و وجود ایشان را لمس می کرده اند و به ایشان اقتدا می کرده اند اما من چه که حضرت علی (ع) را نمی بینم , چگونه می توانم از ایشان الگو بگیرم !؟

تاریخ که روح , افعال و رفتار امیرالمومنین را دیده و نقل کرده است . از او استفاده کن ! از دیدگان تاریخ!؟

برگرفته شده از سایت: imamali

شنبه 23/8/1388 - 21:16
موسيقي

ضررهاى موسیقى

1. ایجاد عدم تعادل و توازن بین اعصاب سمپاتیك و پاراسمپاتیك؛
2.
مرض مانى ( Manic)( نوعى جنون است كه درجات متعددى دارد)؛
3.
مرض سیكلموتیمى (Cyclothymie) ( هنرى باروك مى‏گوید: نوعى بیمارى روانى است كه شخص بیمار گاهى مى‏خندد و بعضى از اوقات از خود ترش رویى نشان مى‏دهد و گاهى گرفته و غمگین است)؛
4.
كوتاهى عمر؛ 5 مرض پارانویا (Paranoia) ( نوعى مرض روحى است كه شخص ادعاهاى بیهوده كرده و خود را شریف‏تر و بالاتر از همه مى‏داند )؛ 6. ضعف اعصاب؛ 7. اختلالات دماغى ( اغتشاشات مغزى، هیجانات روحى جنون)؛ 8. تأثیرات قلبى؛ 9. واسطه انتحار و خودكشى؛ 10. بیمارى فشار خون؛ 11. عامل فحشاء ؛12. تضعیف و تضییع حس شنوایى (سامعه )؛ 13. تضعیف و تضییع حس بینایى ( باصره )؛ 14. هیجان؛ 15. سلب اراده و شكست شخصیت؛ 16. سلب غیرت؛ 17. عامل جنایت؛ 18. جلب توجه غیر طبیعى؛ 19. از دست دادن نیروى فكرى؛ 20. تضییع نیروى قضاوت؛ 21. افسردگى و خمودگى؛ 22. تهییج عشق؛ 23. شكست عمر و جوان مرگى؛ 24. زنجیر بردگى؛ 25. اتلاف وقت

دوشنبه 18/8/1388 - 10:21
دعا و زیارت
کار وکشاورزی امام (ع)


امامی که عبادت وراز و نیاز شبانه اش با خدا و شجاعت وجنگ آوریش نظیر نداشت. درکار و تولید و سازندگی نیز یگانه دوران بود. از دسترنج خود می خورد و با کار و عرق جبین، خانواده اش را اداره می کرد و آن را عبادت خدا می دانست و بیکاری و فقر و درنتیجه دست سؤال به سوی این و آن درازکردن را ازصفات زشت و پرنکبت می دانست.

1- آبیاری باغ های مدینه

روزی به خانه آمد و ازفاطمه (س) پرسید، غذایی داریم؟ پاسخ شنید که درمنزل چند روزی غذای کافی نیست. امام سطل آبی گرفت و بیرون رفت وآبیاری یکی ازنخلستانهای اطراف «قبا» را به عهده گرفت و شب تا صبح مشغول آبیاری شد. (11)

2-کارگری امام (ع)

روزی شرایط مادی زندگی برعلی (ع) به قدری تنگ شد که دچار گرسنگی شدید گردید. از خانه به جستجوی کار،بیرون آمد اما درمدینه کاری پیدا نکرد. تصمیم گرفت به حوالی مدینه برود تا شاید درآنجا کارپیدا شود. به آنجا رفت ناگاه دید زنی خاک را غربال کرده و منتظر کارگری است تا آب بیاورد و آن را گل نماید.
حضرت علی(ع) با او صحبت کرد. دریافت که او درانتظار کارگر بوده است. پس از توافق درمورد دستمزد مشغول آب کشیدن از چاه و آماده کردن گل برای ساختمان شد و درپایان کار مزد خود را که مقداری خرما بود از آن زن گرفت و به مدینه بازگشت. وقتی به محضر رسول اکرم(ص) رسید، ماجرا را بیان نمود.
پیامبر (ص) و علی (ع) با هم نشستند و از آن خرماها خوردند و گرسنگی آن روزشان برطرف گردید. (12)


3- تشویق به کار:


امام به بی نیازی و خودکفایی بسیار توجه داشت و همگان را برای بی نیاز شدن، به کار و تولید تشویق می کرد و خود آنقدر کار می کرد که در دستانش پینه و آبله وجود داشت.
در حدیثی فرمود: تجارت کنید و به کار و تولید روی بیاورید تا از آنچه در دست دیگران است بی نیاز شوید.(13)

شنبه 16/8/1388 - 20:19
موسيقي

كوتاهى عمر

از بسیارى از آیات قرآن كریم و روایات ائمه اطهار علیهم‏السلام استفاده مى‏شود كه اعمال خیر بر وسعت رزق و طول عمر مى‏افزاید ولى گناه و لهو و لعب، بركت را از بین مى‏برد و از عمر انسان مى‏كاهد و موسیقى مطرب نیز، گناه و حرام به شمار مى‏آید. تجربه نشان داده است كه معمولا موسیقیدانان با وضع نامناسب و باعمر كوتاه از دنیا رفته‏اند، نام‏هاى برخى از آن‏ها همراه با مدت عمرشان ذكر خواهد شد 
1.
مالیبران، استاد معروف موسیقى در حال خواندن آواز در سن 27 سالگى سكته كرد
2.
پر گولوزى نوازنده‏ى ایتالیائى در سن 26 سالگى
3.
بلینى نوازنده‏ى ایتالیائى در سن 34 سالگى
4.
موریس ژوبر نوازنده‏ى فرانسوى در سن 40 سالگى
5.
شوسون نوازنده‏ى فرانسوى در سن 30 سالگى
6.
نیكلادو گرینى نوازنده‏ى فرانسوى در سن 32 سالگى
7.
ژرژبیژه نوازنده‏ى فرانسوى در سن 37 سالگى
8.
مندلسن نوازنده‏ى آلمانى در سن 38 سالگى.
9.
هوگو ولف نوازنده‏ى آلمانى در سن 43 سالگى
10.
ماكس رگر نوازنده‏ى آلمانى در سن 43 سالگى
11.
موزارت نوازنده‏ى اتریشى در سن 35 سالگى
12.
شوبرت نوازنده‏ى اتریشى در سن 31 سالگى
13.
لانر- نوازنده‏ى اتریشى در سن 42 سالگى
14.
حبیب سماعى نوازنده‏ى ایرانى در سن 45 سالگى
چهارشنبه 13/8/1388 - 9:16
دعا و زیارت
شجاعت و ایثارگری


شجاعت و ایثارگری، یكی از صفات بارز و مثال زدنی مولای متقیان علی(ع) است. شجاعتی كه در جهت پیشبرد اهداف الهی و به ثمر رساندن مقاصد اسلام بود. شجاعتی كه یاد دلاوران روزگار را از دلهای مردم برد و نام دلیرانی را كه بعدها آمدند، بكلی از خاطره ها زدود.

1- شجاعت و چالاكی در كودكی

نوشته اند: دركودكی با هریك از هم سالان خود كشتی می گرفت آنها را بر زمین می كوبید. چنان سریع می دوید كه درحال دویدن به اسبهای تندرو می رسید و بر آنها سوار می شد.(5) امام(ع) خود فرمود: «من دركودكی، بزرگان و شجاعان عرب را به خاك افكندم و شاخه های بلند درخت قبیله ربیعه و مضر را درهم شكستم.»(6)

2- شهامت علی(ع) در نوجوانی

یكی از القاب علی(ع) «قضم» است، هشام از امام صادق(ع) پرسید: چرا به علی(ع) این لقب را دادند؟ آنحضرت درپاسخ فرمود: «درآغاز بعثت، مشركان به كودكان گفته بودند كه به طرف پیامبر(ص) سنگ بیندازند و آنحضرت هرگاه از خانه بیرون می آمد، كودكان به طرف او سنگ و خاك می ریختند، پیامبر(ص) این جریان را به علی(ع) (كه آن وقت نوجوانی بود) گفت. علی(ع) عرض كرد: پدر و مادرم به فدایت، هرگاه از خانه بیرون آمدی مرا نیز خبر كن كه همراه تو بیرون آیم. تا اینكه روز بعد پیامبر(ص) همراه علی(ع) از خانه بیرون آمدند، كودكان مانند عادت هر روزه به سوی پیامبر(ص) سنگپرانی كردند. دراین وقت علی(ع) به آنها حمله كرد و آنها را می گرفت و به صورت و بینی و گوش آنها می زد، كودكان با گریه نزد پدران خود می رفتند و گریه كنان می گفتند: «قضمنا علی قضمنا علی» (علی ما را كوبید علی ما را زد) از این رو، پس از این واقعه به آن حضرت قضم گفتند.(7)


3- شجاعت بی همانندامام (ع)

شجاعت و قدرت بازو و قوام و قدرت روحی امام(ع) را با هیچ كس و با هیچ قدرتی نمی توان مقایسه كرد.
كسی كه دركودكی و نوجوانی سر سركشان و دلاوران را به خاك مالید، كسی كه صخره سنگ بزرگی را كه همه سپاهیان از كندن آن عاجز بودند، از جای كند تا آب روان را همه بنوشند؛ كسی كه تمام زخم های دشمن را از روبرو تحمل كرده و هرگز پشت به دشمن نكرده است؛ و كسی كه پیامبر اكرم به او فرمود:
اگر مردم شرق و غرب دربرابر علی(ع) بایستند، برهمه آنها غلبه می كند.( 8 )
و خود فرمود: «سوگند به خدا اگر تمامی عرب رو در روی من قرارگیرند، فرارنمی كنم.»
و در بزرگ ورودی خیبر را كه دهها نفر آن را باز و بسته می كردند با دست یداللهی خود از جای كند و بر روی خندقی قرارداد كه سربازان اسلام از آن عبور كنند و خود فرمود: «سوگند به خدا من اگر دشمنان را درحالی ملاقات كنم كه تمام روی زمین را پركرده باشند، باكی ندارم و وحشتی نخواهم كرد.»(9)

4- امام در میدانهای كارزار:

امام علی(ع) درجنگها درخط مقدم شركت می كرد و زره می پوشید و خود را به قلب سپاه دشمن می زد و چنان حملات شدیدی انجام می داد كه دشمن چون روباه درمقابلش می گریختند. نوشته اند درجریان جنگ با شورشیان بصره چند بارشمشیر امام (ع) خم شد و برای اصلاح به خیمه برگشت.
كسی كه اینطور خط شكن جبهه هاست و خود را درتمام جنگ ها درقلب سپاه دشمن فرو می برد. طبیعی است كه باید زخم های فراوانی برتن داشته باشد.
اما دو نكته درباره جراحات بدن مولا علی (ع) وجود داشت:

الف) همه زخمها درقسمت جلوی بدن او وجود داشت
ب) زخم ها، فراوان و عمیق بود. این بدان جهت بود كه امام به دشمن پشت نمی كرد و همواره درحالت پیش روی و خط شكنی و دفاع بود. نوشته اند زره امام تنها قسمت جلوی بدن را می پوشاند، زیرا نیازی نداشت تا پشت سر را حفظ كند.

5-پرچمدار رسول الله:

مولا علی (ع) درتمام جنگ همراه پیامبراكرم (ص) بود و پرچم رسول الله درموارد بسیاری بدست علی (ع) بود و درروز بدرهم دردست او قرار داشت. و چون «مصعب بن عمیر» در روز احد كه پرچم پیامبر را به دست خویش داشت كشته شد، رسول الله آن را به دست علی (ع) داد. علی (ع) شاهد جنگ بدربود و درآن شركت كرد، درحالی كه بیش از 20 سال نداشت (قول ابن سراج

6- امام (ع) و شمشیر پیامبر (ص):

درجنگ احد بود كه پیامبر اكرم و مولاعلی (ع) و یكی ازاصحاب درصحنه مانده بودند علی (ع) دربرابر حمله های دسته جمعی دشمن می ایستاد و آنها را پراكنده می كرد. بسیاری از افراد دشمن را كشت، دراین میان شمشیرش شكسته شد.
پیامبراكرم شمشیر خود را كه ذوالفقار نام داشت، به مولا علی (ع) داد، امام علی(ع) پیاپی بدون وقفه، با شمشیر از حملات دشمن جلوگیری می كرد، سراسر بدنش مجروح شده بود و شناخته نمی شد جبرئیل برپیامبر(ص) نازل شد و گفت:
«ای محمد (ص)! برادری و فداكاری.یعنی این!»
پیامبر(ص) فرمود:
«انه منی و أنامنه» علی از من است ومن از او هستم جبرئیل گفت:«و من ازشما هستم» وحاضران زمزمه ای از طرف آسمان شنیدند كه می گفت:
«لاسیف الاذوالفقار، ولافتی! الاعلی:
شمشیری جز ذوالفقار نیست. وجوانمردی مانند علی (ع) وجود ندارد.» (10)
آری فداكاری مولای متقیان آنچنان شكوهمند بود، كه پیامبر(ص) افتخار می كرد كه علی (ع) ازاو است، وجبرئیل بزرگترین فرشته مقرب درگاه خدا، آرزو می نمود كه ازپیامبر(ص) و از علی(ع) باشد، یعنی دارای چنان فضائلی گردد كه پیامبر (ص) و علی (ع) دارای آن بودند.
 
برگرفته از سایت  المبین 
سه شنبه 12/8/1388 - 10:30
موسيقي

جنون و دیوانگى

موسیقى، در اثر فشار شدیدى كه ارتعاشات و تحریكات خارجى آن روى اعصاب وارد مى‏كند، قدرت اندیشه و فكر را از انسان مى‏گیرد. زیرا قوه‏ى اندیشه‏ى در بین ارتعاشات موسیقى زندانى مى‏گردد و به تدریج منجر به اغتشاشات فكر و نگرانى‏هاى روحى مى‏شود؛ تا جائى كه موسیقى نیروى خرد را فلج مى‏كند و آثار جنون براى چنین افرادى پیش مى‏آید و اكنون به نمونه‏هایى از این دیوانگى توجه فرمایید.
*
مجله‏ى روشن فكر درباره‏ى یك كنسرت موسیقى مى نویسد 
وقتى دخترها و پسرها، آهنگ‏هاى تند و رعشه انگیزشان را مترنم مى‏سازند؛ سالن به لرزه مى‏افتد، دختر جیغ مى‏كشد، به سر و گوش هم مشت مى‏كوبند، غش مى‏كنند، موهاى خود را چنگ چنگ مى‏كنند و پسرها از هوش مى‏روند. همه‏ى این‏ها در مورد تأثیر آهنگ‏هاى موسیقى در آن‏ها است
*
مجله روشن فكر در شماره 790، درباره جنون ناگهانى مى‏نویسد 
پس از پایان این برنامه ( موزیك )، در همین نمایش پرهیاهو بود. براى اولین بار ( هیسترى ) دسته جمعى به جوانان حاضر در كنسرت دست داد، پس از پایان برنامه بیتلها، جوانان كه از موزیك پرهیجان آن ها عاصى شده بودند به خیابان‏ها ریختند، اتومبیل‏ها را آتش زدند، شیشه‏هاى مغازه‏ها را شكستند و مغازه‏ها راغارت كردند و تعداد 315 نفر از آن‏ها از فرط هیجان و غوغا غش كرده به بیمارستان انتقال داده شدند 
*
چندى پیش  آرتور براون خواننده انگلیسى ضمن اجراى برنامه‏اى در فستیوال موسیقى پوپ تمام لباس‏هایش را از تن بیرون آورد و در برابر جمعیتى بیش از 15 هزار نفر برنامه اجرا كرد. ابتدا پیراهنش را در آورد و چون تماشاگران به هیجان آمدند وى هنگام خواندن آواز به كلى عریان شد و به خواندن و رقصیدن پرداخت. در این موقع افراد پلیس انگلیس خود را به صحنه رساندند و خواننده عریان انگلیسى را دستگیر كردند 
*
در ملبورن 50 هزار نفر، بعد از گوش دادن به یك كنسرت موسیقى چنان آن‏ها را به هیجان آورد؛ كه ناگهان همه با هم ریختند و بدون جهت یكدیگر را زخمى و مصدوم كردند، تا پلیس خود را رساند. چند نفر به ضرب چاقو از پاى درآمدند و تعداد زیادى مجروح شدند 
*
در ایالت « لیتل راك » خانم 64 ساله‏اى به نام  لیكیام » به جوانى پیانو مى‏آموخت. نغمات موسیقى چنان در روح جوان ایجاد هیجان كرد كه بدون دلیل از جا برخاست و با 19 ضربه چاقو، معلم موسیقى خود را از پاى درآورد

يکشنبه 10/8/1388 - 12:39
دعا و زیارت

عبادت امام

 عبادت در كودكی:

همه مردم می دیدند كه رسول خدا (ص)، حضرت خدیجه (س) و كودكی به نام علی (ع) وارد خانه خدا می شوند و نماز می گزارند. امام (ع) خود فرمود: «من با پیامبر خدا (ص) پیش از همه انسان ها نماز خواندم. در حالی كه هفت ساله بودم من اول كسی هستم كه با پیامبر نماز گزاردم» (1)
حتی آن زمان كه پیامبر (ص) برای عبادت به غار «حراء» می رفت، علی (ع) را نیز همراه خود می برد. وقتی كه جبرئیل برای نخستین بار در همان غار بر حضرت محمد (ص) نازل شد و آن حضرت را به پیامبری بشارت داد علی (ع) در كنار آن بزرگوار بود. (2)

 مدهوش در عبادت:

ابو درداء به نقل عروه بن زبیر در مسجد مدینه خطاب به مردم گفت: آیا می دانید پارساترین مردم كیست؟ گفتند: شما بگویید.
پاسخ داد: امیرالمؤمنین علی(ع) و آنگاه خاطره ای نقل كرد كه: ما و تعدادی از كارگزاران با علی(ع) در یكی از باغ های مدینه كار می كردیم، به هنگام عبادت، علی(ع) را دیدم كه از ما فاصله گرفت و در لابه لای درختان ناپیدا شد. با خود گفتم شاید به منزل رفته است. چیزی نگذشت كه صدای حزن آور علی (ع) را در عبادت شنیدم كه با خدا راز و نیاز می كرد.
آرام آرام خود را به علی (ع) رساندم، دیدم در گوشه ای بی حركت افتاده و آن قدر گریه كرده كه بدن او بی حركت شده است. با خود گفتم: شاید از خستگی كار و شب زنده داری به خواب رفته باشد، كمی صبر كردم. خواستم او را بیدار كنم هرچه تكانش دادم بیدار نشد، خواستم او را بنشانم نتوانستم. با گریه گفتم: انالله و انا الیه راجعون.
فوراً به منزل فاطمه (س) رفتم و گریان و شتاب زده خبر را گرفتم. حضرت زهرا (س) فرمود:
«ابودرداء به خدا علی (ع) مانند همیشه در عبادت از خوف خدا بی هوش شده است»
آب بردم و به صورت امام (ع) پاشیدم، به هوش آمد. وقتی مرا گریان دید، فرمود:
«در قیامت كه مرا برای حساب فرا می خوانند چگونه خواهی دید» ابودرداء گوید: به خدا سوگند كه این حالت را در هیچ كدام از یاران رسول خدا(ص) ندیدم. (3)

 مشاهده معبود:

مولا علی (ع) فرمود: «ما كنت أعبد ربا لم أره» من آن نیستم كه خدایی را كه با چشم جان و باطن ندیده ام عبادت كنم!(4)
در عبادت مولای متقیان همین بس كه «بیرون آوردن تیر از پای مباركش را در حالت معنوی عبادت متوجه نمی شود»
 

برگرفته از سایت قرآنی المبین 

شنبه 9/8/1388 - 9:12
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته