پنج شنبه 3 خرداد 1403 - 13 ذيقعده 1445 - 23 مي 2024
تبیان، دستیار زندگی
در حال بار گزاری ....
مشکی
سفید
سبز
آبی
قرمز
نارنجی
بنفش
طلایی
همه
متن
فیلم
صدا
تصویر
دانلود
Persian
Persian
کوردی
العربیة
اردو
Türkçe
Русский
English
Français
مرور بخشها
دین
زندگی
جامعه
فرهنگ
صفحه اصلی تبیان
شبکه اجتماعی
مشاوره
آموزش
فیلم
صوت
تصاویر
حوزه
کتابخانه
دانلود
وبلاگ
فروشگاه اینترنتی
معصوم دهم – امام رضا (ع)
يكي ديگر از ياران امام مي گويد: روزي غريبي به منزل امام آمد و گفت من از دوستان شما هستم و فقير هم نيستم ولي پولم تمام شده و خرج بازگشت ندارم ، شما مبلغي به من دهيد ، و من وقتي به شهر خود رسيدم ، از طرف شما صدقه مي دهم ،
[
قرائت متن
]
امام برخاست و به اطاق ديگر رفت و مبلغ 200
درهم
آورد و از بالاي در ، به او داد و فرمود: «بگير و برو و لازم نيست از طرف من صدقه دهي». از امام پرسيدند: چرا چنين كردي كه تو را نبيند؟ فرمود: «تا نگاهش به من نيفتد و
شرمنده
نشود».
[
قرائت متن
]
«سليمان» يكي از ياران امام مي گويد: با حضرت به خانه رفتم ،
كارگران
مشغول كار بودند در اين ميان ، مرد غريبه اي بود كه امام او را نمي شناخت فرمود: اين مرد كيست؟ گفتند:او را از بيرون آورده ايم تا به ما كمك نمايد فرمود: آيا با او قرارداد بسته و مزدش را تعيين كرده ايد؟ گفتند: نه ، ولي شخص خوبي است هر چه به او بدهيم مي پذيرد و حرفي نمي زند ،
[
قرائت متن
]
امام برآشفت و ناراحت شد و فرمود: «هميشه به شما گفته ام كه اگر كاري به كسي
واگذار
مي كنيد اول مزدش را تعيين كنيد زيرا وقتي مزدش تعيين شود و بيشتر از آن مقدار ، به او بدهيد خوشحال مي گردد اما اگر مزدش را معين نكنيد ، سه برابر هم كه به او بدهيد خيال مي كند ، مزدش را درست نداده ايد».
[
قرائت متن
]
«احمد بزنطي» يكي از دانشمندان زمان خود بود ، بعد از نامه هائي كه به حضرت رضا نوشت و پاسخهاي خود را از حضرت دريافت كرد ،
معتقد
به امامت حضرت گشت و روزي به حضرت گفت: «مي خواهم ساعتي خلوت ، به حضور شما بيايم و با هم صحبت كنيم» حضرت
تقاضايش
را پذيرفت.
[
قرائت متن
]
حتي مركب شخصي خود را برايش فرستاد تا به راحتي بيايد آن روز ، تا نيمه هاي شب با هم بحثهاي علمي كردند. و «بزنطي» مشكلات خود را در مجلس امام حل كرد.
[
قرائت متن
]
شب شد و موقع خواب رسيد امام خدمتكار خود را طلبيد و فرمود: «
بستر
شخصي مرا بياور و براي اين مهمان كه در نزدم مقامي بزرگ دارد آماده كن تا استراحت كند».
[
قرائت متن
]
صحبتهاي امام «بزنطي» را از خود بي خود كرد و مرغ دلش را به پرواز درآورد و با خود گفت: «پس از امام در دنيا هيچكس از من بهتر نيست ، اين من هستم كه امام مركب شخصي خود را برايم فرستاد و
بستر
خود را به من داد و ساعتها با من نشست و بحث كرد».
[
قرائت متن
]
وي سرگرم خيال بافيهاي خود بود كه ناگهان حضرت به اطاق بازگشت. و فرمود: اي بزنطي هرگز آنچه را كه براي تو پيش آمد مايه
فخرفروشي
به ديگران قرار ندهي ،
[
قرائت متن
]
زيرا وقتي «صعصعه» كه يكي از ياران ارزشمند علي (ع) بود مريض شد حضرت ، به
عيادت
او رفت و بسيار به او محبت كرد و براي اينكه مغرور نشود به او فرمود: «اي يار مهربانم: اين چيزهائي را كه ديدي هرگز نبايد براي خود
سنگر
فخرفروشي
بداني و بر ديگران ببالي كه من چنين و چنان بودم كه امام زياد به من محبت كرد ، من تمام اينها را بخاطر
وظيفه
ديني و انساني خود ، انجام دادم».
[
قرائت متن
]
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
آخرين مطالب
تاریخ و سیره معصومین
6 ویژگی ممتاز حضرت معصومه(س) برای...
تاثیر مهاجرت امام رضا(علیه السلام) بر...
سخنان امام با عمربن سعد در کربلا
آخرین سخنرانی امام در روز عاشورا
سخنرانی امام در جمع هزار تن از سپاه حر
توصیف کوفیان در سخنرانی روز عاشورای...
نکات مهم سخنان امام...
سخنرانی امام در منطقه شراف برای سپاه...
اولین سخنرانی امام در روز عاشورا قبل از...
خطبه امام قبل از حرکت بسوی کوفه