• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 477
تعداد نظرات : 128
زمان آخرین مطلب : 5316روز قبل
بیماری ها

هروئین 7 هزار سال قبل هرگونه که کشف شد الان هم همانگونه است اما این قرص‌ها در عرض 2 سال درایران 200 نوع بود الان تبدیل به بیش از1500 نوع شده است و تنوع شکلی پیدا کرده است.

مزه سایر مواد اعتیادآور ، همچون فلفل تند است ، ولی قرص‌های اکستازی مزه ندارد.هر کس یکبار قرص اکستازی مصرف کند کاملا وابستگی روانی پیدا می‌کند و اگر یک بار مصرف کند 4 الی 7 ساعت اثرش نمی‌رود.محل ورود و خروج مواد مخدر به کشور مشخص است اما قرص‌های اکستازی بعضا در خانه همسایه‌مان ساخته می‌شود و اصلا محل ورود و خروجش به کشور مشخص نیست.اثر این قرص‌ها تا نیم ساعت در بدن معلوم نمی‌شود.مدت اثرش 4 ساعت است و بعد از آن کم می‌شود و در عرض 12 ساعت اثرش کاملا از بدن خارج می‌شود.
پنج شنبه 14/6/1387 - 9:19
محبت و عاطفه
نگو زود است.نگو زود است برای دل بریدن.نگو زود است برای مردن.این زیستن از صدها بار مردن بد تراست.که نمیدانیم چه میکنیم.چه میخواهیم.از کجا امده ایم و به کجا خواهیم رفت.این زندگی پوچ و بی دلیل چه معنی دارد.پس بمیر که مردن شرافتمندانه تر است از این زشت زیستن.انقدر زشت زندگی میکنیم که حتی خدارا،خالقمان را هم فراموش کرده ایم.زیبایی را در ظاهر میبینیم.در ثروت و در مال.چه حاصل از این زیستن.زیبایی مطلق خداست.روح است.روح پاک.اه.چه میگویم.این انسانهای پوچ چه میدانند از پاکی.فقط از ان دم میزنند و اسمش را میدانند.زشت ترین زشت ها هم پاک است و زیباست برایشان.اه اگر میدانستند پاکی چیست و زیبایی چیست لحظه ای به این زندگی راضی نمیشدند.میمردند و میمردند و میمردند.
پنج شنبه 14/6/1387 - 9:14
محبت و عاطفه
عشـق مـیـان دو فـرد طــی چنـــدین مرحله متفاوت تكامل
می یـابد كه به مـنـظور بــقای عشق هر كدام ازاین مراحل
اهمیت خاص خود را دارا میباشد این مراحل شامل:

مجذوب شدن، دلربایی (اشتیاق مفرط)، صمیمیت
و تعهد است:
1- مرحله مجذوب شدن           
واكنــش مـثـبـت نسـبت به یك شخص است كه خود به دو
مرحله تقسیم بندی میگردد:

* مجذوب
شدن فیزیكی: هنگامــی روی مــــی دهد كه
جـسم شمـا نــــسبت به یك شخص از خود واكنش نشان
میدهد. واكنشهایی همچون: افزایش ضربان قلب، افزایش درجه حرارت بدن، تعریق كف دستها و دلهرگی. این مرحله سطحی ترین و ابتدایی ترین مرحله عشق میباشد اما در عین حال یكی از قدرتمند ترین عوامل است.

* مجذوب شدن عاطفی: هنگامی كه اوضاع و احوال مساعد و مطلوب باشد شكل میگیرد. پس از آنكه شما از لحاظ فیزیكی مجذوب شخصی گردید سپس باب گفتگو را با وی خواهید گشود و اگر متوجه شدید كه اشتراكاتی با یكدیگر دارا میباشید از قبیل سرگرمیها، طرز تفكر، ایدئولوژی، شغل، تحصیلات، علایق و دیگر زمینه های مشترك سپس از لحاظ احساسی مجذوب یكدیگر خواهید گشت.

همچنین مجذوب شدن از لحاظ عاطفی حتی میتواند در فقدان مجذوب شدن از لحاظ فیزیكی نیز به وقوع بپیوندد. در این صورت پیوند و رابطه مستحكم تری ممكن است میان دو فرد ملاقات كننده پدید آید. زیرا پیشداوریها و پیش فرضهای مبتنی بر ظاهر فیزیكی دیگر وجود نخواهند داشت.

2-دلربایی
در اصل به عمل تلاش برای تاثیرگذاری و جلب توجه و نظر فردی دیگر توسط توجه متقابل و اهدای هدایا و غیره اطلاق میگردد. دلربایی نیز دو قسم است:دلربایی خودخواهانه و دلربایی غیر خودخواهانه و با خلوص نیت.دلربایی خود خواهانه: هنگامی روی میدهد كه شما اقدام به اعمال رمانتیك میزنید صرفا بمنظور منفعت شخصیی خودتان. مانند هدیه دادن برای تحت تاثیر قرار دادن شریك خود. در واقع شما دلربایی را بعنوان یك وسیله  و به عنوان معامله بكار میبرید. دلربایی خالصانه:هنگامی روی میدهد كه شما تنها برای دلخوشی و لذت شریكتان دست به اعمال رمانتیك میزنید. شما نیز تنها از خوشحالی و لذت شریك خود ابراز خوشنودی میكنید.
دلربایی (و یا عشق) خودخواهانه خیلی زود به سردی گراییده و زایل میگردد. اما دلربایی ( و یا عشق) عاری از هر گونه خودخواهی تداوم خواهد یافت. از آنجایی كه دلربایی و رمانتیك بودن یك عمل میباشد بسیاری از افراد كه مدت زیادی را با یكدیگر گذرانده اند آن را به دست فراموشی میسپارند اما با تلاش آگاهانه قادر خواهند بود شعله های آن را مجددا افروخته سازند.

3-
مرحله اشتیاق مفرط
آرزوی داشتن فردی، تا آن حد كه جدایی از آن فرد غیر ممكن میگردد. . این مرحله بسیار حائز اهمیت است. این مرحله لحظه ای است كه رابطه به یك دو راهی منشعب میگردد كه دو فرد میباید یكی از آن دو راه را برای ادامه مسیر برگزینند: یك راه كه به تباهی می انجامد و مسیر دیگر كه به مرحله والاتر منتهی میگردد.
4
- مرحله صمیمیت
به یك ارتباط تنگاتنگ و بسیار نزدیك اطلاق میگردد. دو فرد افكار، عقاید، احساسات و رویاهایشان را با یكدیگر قسمت میكنند. در یك صمیمت حقیقی چیزی برای پنهان ساختن از یكدیگر وجود نخواهد داشت. صمیمیت یك پدیده ناگهانی نبوده بلكه یك روند تدریجی و پیشرونده میباشد كه هیچگاه متوقف نمیگردد. هرگاه صمیمیت در یك رابطه وجود نداشته باشد ممكن است آن رابطه برای مدتی دوام بیاورد اما همیشگی نخواهد بود.
5-
مرحله تعهد
به التزام برای صادق و وفادار ماندن به همسر خود در سراسر سختیها و خوشیهای زندگی اطلاق میگردد. اگر شما قادر بوده اید تا این مرحله از عشق پیشروی كنید پس چرا میخواهید به همه چیز پشت پا بزنید؟ به یكدیگر گوش دهید، با یكدیگر سازش كنید و به خاطر داشته باشید كه برای دستیابی به این مرحله و موفقیت مسیر دشواری را پیموده اید. بنابراین قدر جایگاه خود را بدانید.  
يکشنبه 10/6/1387 - 17:53
خانواده

این مقاله را فقط با یاد کسانی می نویسم که با نام دیوار تکیه پشت سرم در زندگی ام وارد شدند و مثل زلزله ای آن دیوار را خراب کردند و رفتند.زمانی که دل ها برای هم زود تنگ میگشت ، روزهایی که تند وپشت سرهم از پس یکدیگر میگذشت ، سالی که پر بود از خاطره های تلخ و شیرین . نمیدانم قصه ی زندگی من از کجا شروع شد ولی این را مطمئن هستم  که این قصه از زمان تولدم آغاز نگشت.ما بهترین روزهای زندگی خویش را در کنار یکدیگر گذراندیم همه با هم صمیمی بودیم در پیچ و تاب جاده های نا همگون در مقابل اتوبان های دوبانده تنهایی ،وهم و خیال آن سالن سرد پیاده رو عشق ، محبت و ایثار را ساختیم.ولی حیف از آن همه ملاتی که خرج آن پیاده رو کردیم ، حیف از آن همه روزهای پر تلاش ، حیف از آن روزهای تلخ و شرین ، حیف از آن همه عشق که خرج دولت عشق سالن سرد کردیم ای کاش کسی پیدا می شد و به جای اینکه راه مبادله کردن عشق را یاد بگیریم  راه مبادله کردن خون را یاد میگرفتیم.کاش عشقی نداشتیم تا با یکدیگر مبادله کنیم کاش با آن اتوبان ها آشنا نمی شدیم کاش نمی دانستیم آدرس کوچه معرفت و رفاقت را.خیلی ها ازمن پرسیدند چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟جواب ندادم ندادم ولی اکنون میخواهم جواب بدهمچون چونچون هر کسی که وارد این بازی شد به یک صورت ناگوار از صحنه خارج شد کسانی درس رفاقت عشق ایثار و از خودگذشتگی را میدادند ، شاگرد استاد بلندمرتبه ناامیدی ، افسردگی ، نامردی از آب در آمدندو همین باعث شد تا تمام کسانی که درتلاش برای احیا کردن و بیدار کردن عشق در قلب و نگاه انسانها فعالیت وپشت کار بالا به خرج میدادند حتی کسانی که زندگی خویش را بر کف دست گرفته بودند از ادمه فعالیتشان دست بردارند نه تنها آنان بلکه کسانی که با معشوق و معشوقه خود مشغول رد و بدل کردن عشق بودند دل سرد شدند و بی خیال تمام  ماجراها شدند ای کاش دولتی برای مملکت عشق پیدا میشدای کاش زندگی بر وقف مراد دل عاشقان بود
يکشنبه 10/6/1387 - 17:50
دانستنی های علمی
کرککرک (Crack) که گاهی راک (Rock) نیز نامیده میشود، ماده ای محرک است که از تصفیه کوکائین به دست می آید و به اشکال مختلف تدخین (استنشاق دود) می شود. خطر کرک در چیست؟ یقینا یکی از آشناترین جملات در رابطه با سوء مصرف مواد مخدر و محرک این است که شخص به محض استفاده از آن، دیگر نمیتواند مصرف این مواد را ترک کند. تنها سه بار مصرف مقدار بسیار اندکی از کرک، اعتیاد به آن را حتمی خواهد کرد و پس از این زمان بسیار کوتاه، شخص را به شدت به خود نیازمند و وابسته میکند. تقریبا هرگونه حالت تحرک و نشاط روحی و جسمی که توسط مواد اعتیاد آور ایجاد شود، با حس بیحالی و لختی همراه خواهد بود و هر چقدر مقدار به اصطلاح "پرواز" شادمانه حاصل از این سوء مصرف، بالاتر باشد، "سقوط" و احساس خماری و افسردگی پس از آن شدیدتر و طولانی تر خواهد بود. اعتیاد از همین جا آغاز میشود زیرا نیاز به فرار از این حالت ناگوار، موجب مصرف مجدد کرک شده و پس از برطرف شدن تاثیر اولیه کرک، حالت افسردگی باز میگردد...و این چرخه همچنان ادامه میابد. چرا آمار توزیع و مصرف کرک بالا است؟ فروشندگان مواد مخدر علاقه بسیاری به فروش کرک دارند زیرا نه تنها ارزان تر از کوکائین است و راحت تر به فروش میرسد، بلکه مصرف آن هم ساده تر است و به ظاهر چندان "خطرناک" نمیرسد و از طرفی پنهان کردن آن هم ساده است.به این ترتیب فروش کرک در شهرهای بزرگ جهان و در مکانهایی مانند میادین شهر، مدارس، فروشگاههای بزرگ و ... که پیش از این برای این تجارت مکانهایی بسیار خطرناک محسوب میشدند، به شدت افزایش یافته است. یک عمر پشیمانی و افسردگی در مقابل 5 دقیقه لذت ظاهری! تدخین کرک برای شخص حس نشاط ظاهری شدیدی به دنبال دارد که حدود 5 تا 7 دقیقه طول میکشد. اما پس از آن با افسردگی حاد، احساس بی ارزش بودن و ولع فراوان برای مصرف مجدد این ماده، ادامه میابد. در یک دوره زمانی بسیار کوتاه، این ماده کنترل مصرف کننده را در دست میگیرد و این الگوی رفتاری به اعتیاد شدید می انجامد. نیاز به مصرف مکرر کرک به دوره هایی که معتادان کرک آنرا binge ( مدت عیاشی)  می  نامند، می انجامد. در یک دوره مصرف فرد تا جایی که پول و یا کرک در اختیار دارد ویا تا زمانی که به اغما فرو رود، به مصرف کرک ادامه می دهد.اثرات روانی مصرف کرک   شخصی که کرک مصرف میکند به سرعت در حالات و شرایط مختلف روانی در حرکت است که با خوشی و رضایت فراوان و احساس برانگیختگی و هیجان همراه است، سپس با کم شدن اثر این ماده، دلتنگی و افسردگی و متعاقب آن زودرنجی، بی خوابی و پارانویا بر شخص غلبه می کند. معتادان به کرک، ممکن است حالات روانی اسکیزوفرنیک، توهم و خطاهای حس را نیز تجربه کنند. کسانی که مصرف کرک بسیار زیادی دارند در یک binge (مصرف) تمام این حالات را از سر میگذرانند، عده ای از این افراد در اثر ابتلا به پارانویا و افسردگی ناشی از مصرف دائم کرک، دست به خودکشی یا جنایت می زنند.    مصرف بیش از حد یا Overdose و جنون تدخین کرک، به علت مقدار بسیار زیاد ماده محرکی که وارد جریان خون و به دنبال آن به مغز میکند، احتمال مصرف بیش از حد و مرگ آور یا مسمویت از کوکائین را هم افزایش می دهد. نشانه های این دو وضعیت مشابه بوده و شامل تهوع، استفراغ و تنفس نامرتب، تشنج و اغما است که میتواند به مرگ منتهی شود. مصرف همزمان کوکائین با الکل یا مواد مخدر دیگر، میتواند واکنشهایی شدید و مرگ آور به دنبال داشته باشد. مصرف همزمان کوکائین با الکل یا مواد مخدر دیگر، میتواند واکنشهایی شدید و مرگ آور به دنبال داشته باشد. تاثیرات فیزیکی مصرف کرک ابتدایی ترین تاثیرات جسمانی کرک، گلودرد مزمن، گرفتگی صدا و تنگی نفس است که به برونشیت (ورم نایژه) و نفخ ریه منجر میشود.  چشمها درشت شده و شخص هنگام تمرکز برای دیدن هر چیز، هاله هایی نورانی در اطراف آن مشاهده میکند. ضربان قلب تا حد 50% افزایش میابد و رگها به سرعت منقبض شده موجب بالا رفتن فشار خون میشوند که میتواند به حمله قلبی، تشنج و سکته منجر شود. کرک به دلیل از بین بردن میل به غذا خوردن و ایجاد بیخوابی، موجب کاهش وزن شدید و سوء تغذیه میشود. چه کسانی از کرک استفاده می کنند؟ هرچند کوکائین زمانی به عنوان ماده مخدر طبقه ممتاز شهرت داشت، اما اعتیاد به کرک محدود به یک گروه سنی یا شرایط اجتماعی / اقتصادی خاص نیست. در واقع کرک ارزان و در دسترس بوده لذا مصرف کوکائین را برای همه ممکن ساخته است. در بسیاری از کشورهای پیشرفته جهان، اعتیاد به کرک نه تنها از سنین مدرسه، که از هنگام تولد و توسط مادران معتاد، آغاز میشود! چگونه معتادین به کرک را تشخیص دهیم؟ یک نشانه ابتدایی سوء مصرف کرک، جدایی ناگهانی جسمی / روحی فرد از کانون خانواده و تغییر رفتار چشمگیر اوست.هرچند بسیاری از نشانه های زیر با مشکلاتی چون اختلالات احساسی یا گذراندن دوران سخت بلوغ مشابه است، اما هرگز نباید احتمال مصرف مواد محرک یا مخدر را از نظر دور داشت : 1.تغییرات بارز در شخصیت و رفتار 2.از دست دادن توجه و تمرکز3.کاهش وزن 4.ناپدید شدن لوازم قیمتی خانه و نداشتن توضیح قانع کننده برای مقدار پول خرج شده 5.رفت و آمد با افراد معتاد 6.آشفتگی چشمگیر 7.رفتار کینه توزانه با افراد خانواده و دوستان 8.برنامه خواب نامنظم 9.بی توجهی به آراستگی ظاهری 10.پارانویا شدید (سوء ظن به همه) 11.بی قراری 12.اضطراب  5 نشانه هشدار دهندهبه گفته معتادین به کرک حالات زیر در هنگام برطرف شدن آثار ماده محرک بروز می کنند:1.نگرانی و بیقراری برای تهیه مجدد کرک 2.افسردگی شدید 3.فقدان انرژی و بی اشتهایی 4.بی خوابی 5.داشتن احساساتی متناقض از عشق و تنفر نسبت به خود آیا راه حلی هم وجود دارد؟بله، با این شرط که شخص معتاد با آگاهی از مراحل مختلف سم زدایی، دارو درمانی، شرکت در جلسات و این مطلب مهم که ترک اعتیاد، بازگشت به زندگی و تولدی دوباره خواهد بود، به مراکز درمانی معتبر مراجعه نماید. دوستان و خانواده این افراد باید شرایط ناگوار آنها را درک نموده و در این راه از پشتیبانیاو دریغ نورزند تا شخص معتاد بتواند با موفقیت و در زمان کوتاه تری به حالت طبیعی بازگردد.
دوشنبه 31/4/1387 - 11:38
آموزش و تحقيقات
معنای اشک و گریه آب زلالی که در وقت ترحم، سوزش دل و یا شوق از چشم فرو می ریزد،اشک، سرشک، عبره و دمع گفته می شود و این عمل را گریه یا بکاء می نامند. گریه در سنین مختلف و مکان های گوناگون با نوع مصیبت وارد شده یا شوق دست داده متنوع است. درباره ی گریه نکات زیر را باید مد نظر داشت: 1. بعضی از گریه ها بی اختیار است، مثل اشک شوق و ترحم و مانند آن و گاهی اسباب و مقدمات آن اختیاری است، ولی خود اشک بی اختیار خارج می شود. 2. هر آبی که از چشم خارج می شود اشک نیست؛ گاهی بر اثر بعضی امراض چشم است و گاهی با دیدن برف یا شیء سفیدی یا با آمدن از مکان تاریک به محل روشن چشم پر از آب می شود، که این ها مربوط به علل جسمانی است. 3. گریه اختصاص به قشر و جنس خاص و سن معینی ندارد. اسباب گریه و اشک قطرات اشکی که از چشم خارج می شود و یا زیر پلک را لحظه ای پرمی سازد عوامل مختلفی دارد و در طب جدید ثابت شده که از روی اشکی که از چشم خارج می شود می توان معین کرد چه علتی داشته است. اشک حسرت یا اشک خوف یا اشک شوق قابل تشخیص است حتی گفته اند از راه تشخیص نوع اشک می توان نوع بیماری شخص را تشخیص داد. انواع گریه 1.گریه ی ترس، که اقسامی دارد: الف. گریه از ترس خداوند متعال که با یاد آوری نعمت های بسیاری که خدا به ما ارزانی داشته و کفران نعمتی که نموده ایم، از عذاب روز واپسین یا سختی در زندگانی دنیا سخت بیمناک هستیم. لذا در مناجات و غیر مناجات یاد آور عذاب الهی شده و گریه می کنیم. ب. گریه از ترس چیزی، مانند گریه ی فرزند هنگامی که کار خطایی انجام داده و می داند پدر او را ادب خواهد کرد و به همین جهت گریان می شود. ج. گریه از ترس شکست، مثل کسی که مسابقه ای در پیش دارد. د. گریه از ترس ریختن آبرو یا رسوایی و از دست دادن مال. 2.گریه ی شوق، نمونه هایی گوناگون دارد که به چند عنوان اکتفا می شود: الف. گاهی شخص در هنگام دیدن عزیزی که سال ها است او را ندیده و از شدت محبت قطرات اشک بر گونه هایش جاری شده و گریه می کند. ب. گریه ی شوقی که در وقت موفقیت در کاری، به شخص چیره می شود و اسک شوق جاری می گردد مثل موفقیت در امتحان. ج. گریه ی شوقی که از فرط محبت شیعه و اهل بیت در وقت شنیدن فضایل و مناقب ایشان جاری می شود. 3.گریه ی محبت، مانند گریه ی والدین برای فرزند مریض خود. 4.گریه ی ترحم، مانند گریه ی ما بر کودکی که پدر و مادر خود را از دست داده یا ودر از پدر و مادر خویش است یا بر کسی که بلایی به او رسیده و ما از روی دلسوزی برایش اشک می ریزیم. 5.گریه در مقابل امری که بر خلاف میل شخص باشد، مثلا شخصی را اجبار بر عملی می کنند که بر خلاف میل اوست و آن شخص هم ناخواسته انجام می دهد ولی از شدت مخالفت باطنی که با آن عمل دارد اشک می ریزد. 6.اشک حسرت، مثل این که انسان افسوس می خورد از آنچه که قادر بر انجامش بوده و زمینه داشته ولی انجام نداده و منفعتی از او فوت شده است مانند گریه ی خلایق در روز قیامت بر کوتاهی در عمل که در دنیا داشته اند. 7.اشک ندامت که منفعل شدن شخص در اثر پشیمانی بر عملی که انجام داده اسباب گریه را برای او فراهم می آورد که چرا چنین کاری را انجام دادم . 8.گریه و اشک در اثر خستگی و رنج و مشقت، گاهی اوقات کار یا گرفتاری بیشتر از حد طاقت شخص، اشک او را جاری می کند. 9.گریه ی جدایی و فراق، که نوعی اظهار محبت است. چرا گاهی چشم اشک ندا رد؟ امیرالمومنین در روایتی می فرمایند: چشمی که اشک ندارد برکت ندارد. باید دانست هر چشمی که خشک است حتما از قساوت ( سنگدلی ) نیست، زیرا گاهی از زیاد گریه کردن و اشک ریختن چشم خشک می شودکه علاج آن تقویت و خوردن مایعات مقوی است. خواص جسمی و روحی اشک ریختن هر انسانی دارای غرایز و احساسات مختلف در زمینه های گوناگون است. لذا مهربانی، دلسوزی، علاقه، نوع دوستی، مهر، انصاف، احساس وظیفه نسبت به مسائل اطراف خود، زمینه ای برای انسان پدید می آورد که روحی لطیف و بلورین برای شخص به ارمغان می آورد که از لوازم آن رقت قلب و رحم و شفقت بسیار است و گاهی چنان حالتی برای انسان پدید می آورد که با دیدن پیر مردی با قد خمیده، عصا به دست و با ضعف چشم، اشک رحمت و مهربانی بی اختیار از دیدگان شخص جاری می شود. گاهی عقده های دل نسبت به گرفتاری شخصی یا نوعی است یا مصیبتی است که فشار روحی دارد و با گریه رفع می شود. گریه هایی که از داخل سر چشمه می گیرد و بر دیدگان جاری می شود خواص مختلف جسمی و روحی دارد که به بعضی از آن ها اشاره می شود: 1.تسکین صاحب درد و مصیبت. 2.بر طرف شدن تکبر و منیت. 3.آرامش اعصاب و روان. در کتاب های روانپزشکی آمده است: اگر کسی که قصد خود کشی دارد قبل از اقدام به آن چند قطره اشک به علتی از چشمش خارج می شود و گریه می کند، از خود کشی پشیمان می شود و یا کسی که قصد جنایت و قتلی دارد، اگر قبل از اقدام به سببی اشکی بریزد روانش آرام می شود و از این اقدام خود صرف نظر می کند. 4.ضد عفونی. اشک با شوری خود چشم را ضد عفونی می کند و از مبتلا شدن یه بیماری های گوناگون عفونی جلو گیری می کند. اشک ماده ای به نام « لیوزیم » دارد که از مواد بسیار نیرو مند در نا بودی باکتری ها است و چشم را ضد عفونی می کند. 5.رابطه ی طبی گریه نکردن و ابتلا به زخم معده. در رابطه طبی گریه و پیدایش زخم معده روانشناسان و روانپزشکان را عقیده بر این است که میان گریه و زخم معده رابطه ای وجود دارد. این زخم ها با عصبانیت، فشار روحی و پریشانی رابطه ی نزدیکی دارند. لذا اشخاص زود رنج و عصبی برای سوء هاضمه و زخم های مربوط به معده آمادگی خاصی دارند. این گونه زخم ها در میان مردان بیشتر دیده می شود و علت را گریه نکردن دانسته اند.( منبع: نسخه ی عطار، ص47 ) 6.سبک کردن تأثیر اندوه و کاهش فشار روحی. 7.کاستن حالت پریشانی یا از بین بردن آن. 8.تعادل فکر. 9.فرو نشستن خشم درونی. 10. جلو گیری از ابتلا به بعضی از امراض. امام صادق(ع) می فرماید: در مغز اطفال رطوبتی است که اگر در آن ها باقی بماند به دردها و علت های بزرگ مبتلا می شوند( که مربوط به اعصاب و عقل و ... می شود ) وچشم های آن ها از بین می رود و درد های دیگری را عارض می شود. به وسیله ی گریه آن رطوبت ها و علت ها از بین می رود و بعد از گریستن بدن صحیح و سالم می شود، ولی پدر و مادر سعی دارند طفل را از گریه ساکت کنند. ( منبع: بحارالانوار، ج 60 ص 380-381 ) 11. رفع سرطان چشم. در اشک چشم آنزیمی وجود دارد که برای سرطان چشم بسیار موثر است و سبب بهبودی می شود.( منبع: نسخه ی عطار، ص 411 ) 12.علامت رقت قلب و مهربانی. منبع:اشک حسینی، سرمایه شیعه .................................عبدالحسین نیشابوری
دوشنبه 31/4/1387 - 11:30
كودك
روزی روزگاری در نقطه ای از کره ی سرسبز زمین، فرمانروایی در شهر زیبایی حکومت می کرد. او فرد زیبا و خوش اندامی بود، اما با وجود زیبایی زیاد، گوش هایی شبیه بز داشت . او برای این که فردی گوش های او را نبیند، کلاه بزرگی بر سر خود می گذاشت و گوش هایش را زیر آن پنهان می کرد.زمانی که او آرایشگری را برای اصلاح موی خود فرا می خواند، پس از پایان اصلاح مو کشته می شد تا آن آرایشگر حرفی در مورد گوش هایش در شهر نزند.در یکی از روز ها آرایشگر جوانی برای اصلاح موی فرمانروا به کاخ او رفت. پس از پایان اصلاح مو فرمانده از جوان پرسید: زندگی تو چه اوضاعی دارد؟جوان گفت: پدرم من در زمانی که کودک بودم فوت کرده است و نه برادری و نه خواهری دارم و فقط مادر پیری دارم که هر شب چشم به راه من است تا لقمه نانی را برای خوردن فراهم کنم.فرمانروا پس از شنیدن حرف های جوان، مناراحت شد و در فکر فرو رفت. پس از مدتی فکر کردن فرمانروا گفت: من به تو جازه می دهم که بروی به شط اینکه حرفی از گوشهای بزی شکل من به فردی نگویی.جوان گفت: من سوگند می خورم که در مورد موهای شما با کسی حرفی نزنم. اگر شما حرفی از گوش هایتان شنیدید در هر وقت که خواستید من را بکشید.فرمانروا نیز قبول کرد و اجازه داد تا آن پسر کاخ را ترک کند. از آن لحظه به بعد پسر جوان، آرایشگر مخصوص فرمانروا شده بود و هر از چند گاهی برای اصلاح موی فرمانروا به کاخ می رفت.هر دفعه که پسر جوان برای اصلاح موی فرمانروا می رفت، با دیدن گوش های فرمانروا و هم چنین با قرار دادن راز گوش ها و بازگو نکردن راز ناراحت و غم زده می شد، تا زمانی رسید که از ناراحتی توان راه رفتن هم نداشت.هر روز که جوان به خانه می رفت مادرش با دیدن چهره ی افسرده ی او ناراحت می شد، که در یکی از این روز ها مادرش از او پرسید : ای پسرم تو چه را ناراحت هستی؟جوان گفت: من در دل خود رازی دارم که با باز گو نکردن آن هر بار بیشتر ناراحت    می شوم.مادرش گفت: من می دانم تو باید چه کاری انجام دهی؟پسر گفت: مادرم چه کاری است؟مادر گفت: تو باید به صحرا بروی و گودالی درست کنی و سر خود را در آن قرار بدهی و راز خود را بیان کنی. به این شکل حال تو خوب می شود.پسر نیز حرف مادر خود را گوش کرد و به صحرای نزدیک شهر رفت و گودالی درست کرد و سر را در آن قرار داد و گفت: فرمانروا گوش های بزی شکل دارد. و سپس سر را بیرون آورد و گودال را پر کرد و رفت.با انجام این کار حال پسر خوب شده بود و ر روز سرحال تر و راحت تر به کار خود ادامه می داد و برای قدردانی از مادرش برای او جشنی بر پا کرد.پس از گذشت چند سال بر روی همان گودالی که پسر جوان راز خود را گفت درختی در آمد رشد کرد و بزرگ شد و چوپانان که دام خود را برای چرا به صحرا می آوردند از شاخه های آن درخت نی درست می کردند و در نی می دمیدند، هر بار که در نی دمیده می شد صدایی از نی در می آمد و می گفت: فرمانروا گوش های بزی شکل دارد.با در آمدن این صدا از نی همه ی اهالی شهر از گوش های بزی شکل فرمانروا مطلع شدند و به جایی رسد که این حرف در کاخ نیز شنیده می شد.زمانی که این حرف به گوش فرمانروا رسید و در حالی که فرمانروا می دانست تنها پسر جوان از این راز اطلاع دارد، پسر را به کاخ خود احضار کرد.زمانی که پسر به آن جا رسید فرمانروا با عصبانیت به او گفت: که تو چه را رازی را که می دانستی به اهالی شهر گفتی؟جوان با شنیدن این حرف به فرمانروا ماجرای گوادال و رشد درخت را به فرمانرا توضیح داد. فرمانروا نیز با شنیدن حرف های پسر، به پسر گفت: برای اثبات حرفت ما را به محل کاشت درخت ببر؛ پسر نیز قبول کرد.زمانی که آن ها به درخت رسیدند، فرماروا دستور داد تا از شاخه ای از درخت نی بسازند و در آن به دمند. زمانی که در نی دمیده شد، آن صدا درآمد.فرمانروا با شنیدن صدا در فکر فرو رفت و با خود گفت: من کار اشتباهی می کنم که گوش های خود را از دیگران پنهان می کنم ، چون هر کاری سر انجام نمایان می شود.پس از آن روز دیگر فرمانروا کلاه بزرگ را بر سر خود نگذاشت و راحت تر و بهتر به زندگی خود در کنار همشهریانش ادامه دادنتیجه ای که از این داستان می توان گرفت همان حرف فرمانروا است ، که هیچ کار و خطایی در دنیا ازچشم مردم پنهان نمی ماند. 
سه شنبه 3/2/1387 - 18:6
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته