• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 4142
تعداد نظرات : 10
زمان آخرین مطلب : 1255روز قبل
عقاید و احکام

در فضیلت و اعمال ماه شعبان است بدانكه شعبان ماه بسیار شریفى است و منسوب است به حضرت سید انبیاء صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ اله و آن حضرت این ماه را روزه مى داشت و وصل مى كرد به ماه رمضان و مى فرمود شعبان ماه من است هر كه یك روز از ماه مرا روزه بدارد بهشت او را واجب شود و از حضرت صادق علیه السلام روایت است كه چون ماه شعبان داخل مى شد حضرت امام زین العابدین علیه السلام اصحاب خود را جمع مى نمود و مى فرمود اى گروه اصحاب من مى دانید این چه ماهى است این ماه شعبان است و حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ اله مى فرمود شعبان ماه من است پس روزه بدارید در این ماه براى محبّت پیغمبر خود و براى تقرّب به سوى پروردگار خود بحقّ آن خدایى كه جان علىّ بن الحسین به دست قدرت اوست سوگند یاد مى كنم كه از پدرم حسین بن على عَلیهَاالسَّلام شنیدم كه فرمود شنیدم از امیرالمؤ منین علیه السلام كه هر كه روزه دارد شعبان را براى محبّت پیغمبر خدا و تقرّب بسوى خدا دوست دارد خدا او را و نزدیك گرداند او را به كرامت خود در روز قیامت و بهشت را براى او واجب گرداند و شیخ روایت كرده از صفوان جمال كه گفت فرمود به من حضرت صادق علیه السلام كه وادار كن كسانى را كه در ناحیه و اطراف تو هستند بر روزه شعبان گفتم فدایت شوم مگر مى بینى در فضیلت آن چیزى فرمود بلى بدرستى كه رسول خداصَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ اله هرگاه مى دید هلال شعبان را امر مى فرمود مُنادى را كه ندا مى كرد در مدینه اى اهل مدینه من رسولم از جانب رسول خداصَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله بسوى شما مى فرماید آگاه باشید بدرستى كه شعبان ماه من است پس خدا رحمت كند كسى را كه یارى كند مرا بر ماه من یعنى روزه بدارد آن را پس گفت حضرت صادق علیه السلام كه امیرالمؤ منین علیه السلام مى فرمود كه فوت نشد از من روزه شعبان از زمانى كه شنیدم منادى رسول خداصَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله ندا كرد در شعبان و فوت نخواهد شد از من تا مدتى كه حیات دارم ان شاء الله تعالى پس مى فرمودكه روزه دو ماه كه شعبان و رمضان باشد توبه و مغفرت است از خدا و روایت كرده اسماعیل بن عبد الخالق كه گفت بودم نزد حضرت صادق علیه السلام كه در میان آمد ذكر روزه شعبان حضرت فرمود كه در فضیلت روزه شعبان چنین و چنان است حتى آنكه مردى مرتكب خون حرام مى شود پس روزه مى گیرد شعبان را نفع مى بخشد او را و آمرزیده مى شود و بدانكه اعمال این ماه شریف بر دو قِسم است اعمال مشتركه و اعمال مختصه
اعمال مشتركه ماه شعبان
آن چند امر است:

اوّل هر روز هفتاد مرتبه بگوید اَسْتَغْفِرُاللّهَ وَ اَسْئَلُهُ التَّوْبَةَ

دوّم هر روز هفتاد مرتبه بگوید اَسْتَغْفِرُاللّهَ الَّذى لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ الْحَىُّ الْقَیّوُمُ وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ و در بعضى روایات الْحَىُّ الْقَیُّومُ پیش از الرَّحْمنُ الرَّحیمُ است و عمل به هر دو خوبست و از روایات مستفاد مى شود كه بهترین دعاها و ذكرها در این ماه استغفار است و هركه هر روز از این ماه استغفار كند هفتاد مرتبه مثل آنست كه هفتاد هزار در ماههاى دیگر استغفار كند

سوّم تصدّق كند در این ماه اگرچه به نصف دانه خرمایى باشد تا حق تعالى بدن او را برآتش جهنّم حرام گرداند از حضرت صادق علیه السلام منقول است كه از آن جناب سؤ ال كردند از فضیلت روزه رجب فرمود چرا غافلید از روزه شعبان راوى عرض كرد یابن رَسول الله چه ثواب دارد كسى كه یك روز از شعبان را روزه بدارد فرمود به خدا قسم بهشت ثواب اوست عرض كرد یابن رسول الله بهترین اعمال در این ماه چیست فرمود تصدّق و استغفار هر كه تصدّق كند در ماه شعبان حق تعالى آن را تربیت كند همچنانكه یكى از شما شتر بچّه اش را تربیت مى كند تا آنكه در روز قیامت برسد به صاحبش در حالتى كه بقدر كوه اُحُد شده باشد

چهارم در تمام این ماه هزار بار بگوید لا اِلهَ اِلا اللّهُ وَلانَعْبُدُ اِلاّ اِیّاهُ مُخْلِصینَ لَهُ الدّینَ وَ لَوُ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ كه ثواب بسیار دارد از جمله آنكه عبادت هزار ساله در نامه عملش بنویسند

پنجم در هر پنجشنبه این ماه دو ركعت نماز كند در هر ركعت بعد از حمد صد مرتبه توحید و بعد از سلام صد بار صلوات بفرستد تا حق تعالى برآورد هر حاجتى كه دارد از امر دین و دنیاى خود و روزه اش نیزفضیلت دارد و روایت شده كه در هر روز پنجشنبه ماه شعبان زینت مى كنند آسمانها را پس ملائكه عرض مى كنند خداوندا بیامرز روزه داران این روز را و دعاى ایشان را مستجاب گردان و در خبر نبوى است كه هر كه روز دوشنبه و پنجشنبه شعبان را روزه دارد حقّتعالى بیست حاجت ازحوائج دنیا وبیست حاجت ازحاجتهاى آخرت او را برآورد ششم در این ماه صلوات بسیار فرستد

صلوات هر روز شعبان
هفتم در هر روز از شعبان در وقت زوال و در شب نیمه آن بخوانداین صلوات مَرْویّه ازحضرت امام زین العابدین علیه السلام را:

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ
خدایا درود فرست بر محمد
وَآلِ مُحَمَّدٍ شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ وَمَوْضِعِ الرِّسالَةِ وَمُخْتَلَفِ الْمَلاَّئِكَةِ
و آل محمد درخت نبوت و جایگاه رسالت و محل رفت و آمد فرشتگان

وَمَعْدِنِ الْعِلْمِ وَاَهْلِ بَیْتِ الْوَحْىِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ
و معدن دانش و خاندان وحى خدایا درود فرست بر محمد و آل

مُحَمَّدٍ الْفُلْكِ الْجارِیَةِ فِى اللُّجَجِ الْغامِرَةِ یَاءْمَنُ مَنْ رَكِبَها وَیَغْرَقُ
محمد كشتى جارى در اقیانوسهاى بیكران ایمن شود هر كه سوار آن كشى گردد و غرق شود

مَنْ تَرَكَهَا الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مارِقٌ وَالْمُتَاَخِّرُ عَنْهُمْ زاهِقٌ وَاللاّزِمُ لَهُمْ
كسى كه آن را واگذارد، هر كه بر ایشان تقدم جوید از دین بیرون رفته و كسى كه از ایشان عقب ماند به نابودى گراید ولى ملازم ایشان

لاحِقٌ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الْكَهْفِ الْحَصینِ وَغِیاثِ
به حق خواهد رسید خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد آن پناه گاه محكم و فریادرس

الْمُضْطَرِّ الْمُسْتَكینِ وَمَلْجَاءِ الْهارِبینَ وَعِصْمَةِ الْمُعْتَصِمینَ اَللّهُمَّ
بیچاره درمانده و پناه گریختگان و دستاویز محكم براى وسیله جویان خدایا درود

صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلوةً كَثیرَةً تَكُونُ لَهُمْ رِضاً وَلِحَقِّ
فرست بر محمد و آل محمد درود بسیارى كه موجب خوشنودى ایشان گردد و حق

مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ اَداَّءً وَقَضاَّءً بِحَوْلٍ مِنْكَ وَقُوَّةٍ یا رَبَّ الْعالَمینَ
محمد و آل محمد اداء گشته و انجام وظیفه ما شده باشد به جنبش و نیروى تو اى پروردگار جهانیان

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الطَّیِّبینَ الاْبْرارِ الاْخْیارِ الَّذینَ
خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد آن پاكان نیكوكار برگزیده آن كسانى كه

اَوْجَبْتَ حُقُوقَهُمْ وَفَرَضْتَ طاعَتَهُمْ وَوِلایَتَهُمْ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى
حقوقشان را واجب كردى و اطاعت و دوستیشان را فرض نمودى خدایا درود فرست بر

مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاعْمُرْ قَلْبى بِطاعَتِكَ وَلا تُخْزِنى بِمَعْصِیَتِكَ
محمد و آل محمد و آباد كن دل مرا به اطاعت خود و به وسیله نافرمانیت رسوایم مكن

وَارْزُقْنى مُواساةَ مَنْ قَتَّرْتَ عَلَیْهِ مِنْ رِزْقِكَ بِما وَسَّعْتَ عَلَىَّ مِنْ
و روزى من گردان كه كمك مالى دهم بر كسى كه روزیت را بر او تنگ كردى بوسیله آنچه بر من فراخ گرداندى از

فَضْلِكَ وَنَشَرْتَ عَلَىَّ مِنْ عَدْلِكَ وَاَحْیَیْتَنى تَحْتَ ظِلِّكَ وَهذا شَهْرُ
فضل خویش و گستردى بر من از عدل خویش و مرا در زیر سایه ات زنده داشتى و این ماه

نَبِیِّكَ سَیِّدِ رُسُلِكَ شَعْبانُ الَّذى حَفَفْتَهُ مِنْكَ بِالرَّحْمَةِ وَالرِّضْوانِ
پیمبرت و آقاى رسولانت ماه شعبان است كه اطراف آن را به رحمت و خوشنودى خود پوشاندى

الَّذى كانَ رَسُولُ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَالِه وَسَلَّمَ یَدْاَبُ فى صِیامِهِ
آن ماهى كه رسول خدا صلى اللّه علیه و آله و سلم كوشش بسیار داشت در روزه

وَقِیامِهِ فى لَیالیهِ وَاَیّامِهِ بُخُوعاً لَكَ فى اِكْرامِهِ وَاِعْظامِهِ اِلى مَحَلِّ
و شب زنده داریش هم در شبها و هم در روزهایش بخاطر فروتنى در برابر تو در مورد گرامى داشتن و بزرگداشتنش هم چنان

حِمامِهِ اَللّهُمَّ فَاَعِنّا عَلَى الاِْسْتِنانِ بِسُنَّتِهِ فیهِ وَنَیْلِ الشَّفاعَةِ لَدَیْهِ
تا هنگام مرگش خدایا پس ما را كمك ده تا روش او را در این ماه پیروى كنیم و به شفاعتى كه نزد او است برسیم

اَللّهُمَّ وَاجْعَلْهُ لى شَفیعاً مُشَفَّعاً وَطَریقاً اِلَیْكَ مَهیَعاً وَاجْعَلْنى لَهُ
خدایا قرار ده او را براى من شفیعى پذیرفته و راهى بسویت كه همواره باشد و مرا پیرو او گردان

مُتَّبِعاً حَتّى اَلْقاكَ یَوْمَ الْقِیمَةِ عَنّى راضِیاً وَ عَنْ ذُنُوبى غاضِیاً قَدْ
تا به جایى كه در روز قیامت تو را در حالى دیدار كنم كه از من خوشنود باشى و گناهانم را نادیده گیرى

اَوْجَبْتَ لى مِنْكَ الرَّحْمَةَ وَالرِّضْوانَ وَاَنْزَلْتَنى دارَ الْقَرارِ وَمَحَلَّ
و براى من واجب كرده باشى از جانب خود رحمت و خوشنودى را و مرا در خانه همیشگى (بهشت جاویدان ) و منزلگاه

الاْخْیارِ
نیكان فرود آرى

 

 
مناجات شعبانیه
هشتم بخواند مناجات شعبانیه را مرویّه از ابن خالویه را كه نقل كرده و گفته این مناجات حضرت امیرالمؤمنین و امامان از فرزندان او است كه در ماه شعبان مى خواندند . و این از مناجاتهاى جَلیلُ الْقَدْر اَئمه عَلیهمُ السلام است و بر مضامین عالیه مشتمل است و در هر وقت كه حضور قلبى باشد خواندن آن مناسب است .
 

 

 

اعمال مُختصّه ماه شعبان
شب اوّل
نمازهاى بسیار در اقبال ذكر شده از جمله دوازده ركعت به حمد و یازده مرتبه توحید

روز اوّل
روزه اش فضیلت بسیار دارد و از حضرت صادق علیه السلام روایت است كه هر كه روزه بگیرد روز اوّل شعبان را واجب شود براى او بهشت البته و سید بن طاوس ثواب بسیارى نقل كرده از حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ اله براى كسى كه سه روز اوّل این ماه را روزه دارد و در شبهاى آنها دو ركعت نماز كند در هر ركعت حمد یك مرتبه و توحید یازده مرتبه و بدانكه در تفسیر امام علیه السلام خبرى در فضیلت شعبان و روز اوّل آن ذكر شده كه فوائد بسیار در آن مندرجست و شیخ ما ثقة الاسلام نورى نَوَّرَاللّهُ مَرْقَدَهُ آن خبر را ترجمه نموده و در آخر كتاب كلمه طیّبه ذكر فرموده و چون آن خبر طولانیست و مقام را گنجایش تمام آن نیست ما مختصر آن را در اینجا ذكر مى كنیم حاصل آن خبر آن است كه حضرت امیرالمؤ منین علیه السلام در روز اوّل شعبانى گذشت به جماعتى كه در مسجدى نشسته بودند و در امر قَدَرْ و امثال آن گفتگو مى كردند و بلند شده بود صداهاى ایشان و سخت شده بود لجاجت و جدال ایشان پس حضرت ایستاد و بر ایشان سلام كرد آنها جواب سلام دادند و براى آن جناب برخاستند و خواهش كردند كه نزد ایشان بنشیند آن حضرت به ایشان اعتنایى نكرد و فرمود اى گروهى كه سخن مى گویید در چیزى كه نفع نمى رساند آیا ندانستید كه خداى تعالى را بندگانیست كه ساكت كرده ایشان را خوف بدون آنكه عاجز باشند از گفتن یا لال باشند بلكه ایشان هرگاه به خاطر آرند عظمت خداوند را شكسته مى شود زبانهایشان و كنده مى شود دلهایشان و مى رود عقلهاى شان و مبهوت مى شوند به جهت اِعْزاز و اِجلال و اعظام خداوند پس هرگاه به خود آمدند از این حالت رو مى آورند بسوى خدا به كردارهاى پاكیزه مى شمرند نَفْسهاى خود را با ستمكاران و خطاكاران و حال آنكه ایشان منزّهند از تقصیر و تفریط مگر آنكه ایشان راضى نمى شوند براى خدا به كردار اندك و بسیار نمى شمرند براى او عمل زیاد را و پیوسته مشغولند به اعمال پس ایشان چنانند كه هر وقت نظر كنى به ایشان ایستادگانند به عبادت ترسان و هراسان در بیم و اضطرابند پس كجائید شما از ایشان اى گروه تازه كارها آیا ندانستید كه داناترین مردم به قَدَرْ ساكت ترین ایشانند از آن و اینكه جاهلترین مردم به قَدَرْ سخنگوترین ایشانند در او، اى گروه تازه كارها امروز غُرّه شعبان كریم است نامیده است او را پروردگار ما شعبان به جهت پراكنده شدن خیرات به تحقیق كه باز كرده پروردگار شما در او درهاى حسنات خود را و جلوه داده به شما قصرها و خیرات او را به قیمت ارزانى و كارهاى آسانى پس بخرید آن را و جلوه داده براى شما ابلیس لعین شُعَبهاى شرور و بلاهاى خود را و شما پیوسته مى كوشید در گمراهى و طغیان و متَمَّسِك مى شوید به شعبهاى ابلیس و رُو مى گردانید از شعبهاى خیرات كه باز شده براى شما درهاى او و این غُرّه ماه شعبان است و شعبهاى خیرات او نماز است و روزه و زكات و امر به معروف و نهى از منكر و بِرّ والدین و خویشان و همسایگان و اصلاح ذات الْبَیْنِ و صدقه بر فقراء و مساكین بر خود كلفت مى دهید چیزى را كه برداشته شده از شما یعنى امر قضا و قدر و چیزى كه نهى كرده شده اید از فرو رفتن در آن از كشف سِرّهاى خدا كه هر كه تفتیش كند از آنها از تباه شدگانست آگاه باشید به درستى كه اگر شما واقف شوید بر آنچه مهیّا فرموده ، پروردگار عزّوجلّ براى مطیعین از بندگانش در امروز هر آینه بازخواهید داشت خود را از آنچه در او هستید و شروع خواهید كرد در آنچه امر كردند شما را به آن گفتند یا امیرالمؤ منین علیه السلام و چیست آنكه آن را خداوند مهیّا فرموده در این روز براى مطیعین خود پس حضرت نقل فرمود قصه آن لشكرى را كه رسول خداصَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ اله به جهاد كفار فرستاده بود و دشمنان شب بر ایشان شبیخون زدند و آن شبى تاریك و سخت ظلمانى بود و مسلمانان در خواب بودند كسى از ایشان بیدار نبود جز زید بن حارثه و عبدالله بن رواحه و قتادة بن نعمان و قیس بن عاصم منقرى كه هر كدام در یك جانب ایشان بیدار و مشغول نماز و قرآن خواندن بودند دشمنان مسلمانان را تیرباران كردùRzéگئنبرد شمûHبعضى از منافقین را كه درآویخته به بیشتر شاخهاى او و آنها فرو مى برند او را به اَسفَلِ دَرَكات او پس از این جهت روى خود را تُرش كردم و پیشانى را درهم كشیدم

روز سوّم
روز مباركى است كه شیخ در مصباح فرموده در این روز متولّد شد جناب حسین بن على علیه السلام و بیرون آمد توقیع شریف به سوى قاسم بن عَلاء همدانى وكیل حضرت امام حسن عسكرى علیه السلام كه مولاى ما حسین علیه السلام متولد شد روز پنجشنبه سوّم شعبان پس روزه بگیر آن روز را و این دعا را در آن روز بخوان :

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِحَقِّ الْمَوْلُودِ فى هذَا الْیَوْمِ الْمَوْعُودِ بِشَهادَتِهِ
خدایا از تو خواهم به حق مولود در این روز آن مولودى كه به او وعده شهادت داده شده بود
قَبْلَ اْستِهْلالِهِ وَوِلادَتِهِ بَكَتْهُ السَّماَّءُوَمَنْ فیها وَالاْرْضُ وَمَنْ
پیش از اینكه بانگش در این دنیا بلند شود و به دنیا آید آسمانها و هر كه در آنها است و زمین و هركه

عَلَیْها وَلَمّا یَُطَاْ لابَتَیْها قَتیلِ الْعَبْرَةِ وَسَیِّدِ الاُْسْرَةِ الْمَمْدُودِ بِالنُّصْرَةِ
بَر آن است برایش گریستند پیش از آنكه قدم در این جهان گذارد كشته اشك و آه و آقاى طائفه بشر آنكس كه در

یَوْمَ الْكَرَّةِ الْمُعَوَّضِ مِنْ قَتْلِهِ اَنَّ الاْئِمَّةَ مِنْ نَسْلِهِ وَالشِّفاَّءَ فى
روز رجعت به یارى مدد شده و آنكه پاداش كشته شدنش این بود كه امامان از نسل اویند و درمان در

تُرْبَتِهِ والْفَوْزَ مَعَهُ فى اَوْبَتِهِ والاْوصِیاَّءَ مِنْ عِتْرَتِهِ بَعْدَ قاَّئِمِهِمْ
تربت او است و پیروزى در زمان رجعت با او و اوصیاء از عترت او است پس از حضرت قائم

وَغَیْبَتِهِ حَتّى یُدْرِكُوا الاْوْتارَ وَیَثْاَروُا الثّارَ وَیُرْضُوا الْجَبّارَ
و پس از دوران غیبتش تا اینكه انتقام گیرند و خونها را باز گیرند و خداى جبار را خوشنود سازند

وَیَكُونُوا خَیْرَ اَنْصارٍ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِمْ مَعَ اْختِلافِ اللَّیلِ وَالنَّهارِ
و بهترین یاران دین خدا باشند درود خدا بر ایشان در هر زمان كه رفت و آمد دارد شب و روز

اَللّهُمَّ فَبِحَقِّهِمْ اِلَیْكَ اَتَوَسَّلُ وَاَسْئَلُ سُؤ الَ مُقْتَرِفٍ مُعْتَرِفٍ مُسیَّئٍ
خدایا پس به حق ایشان به سوى تو دست نیاز دراز كنم و از تو خواهم خواستن شخص گنه كار اعتراف كننده بدكردار

اِلى نَفْسِهِ مِمَّا فَرَّطَ فى یَوْمِهِ وَاَمْسِهِ یَسْئَلُكَ الْعِصْمَةَ اِلى مَحَلِّ
به نفس خویش از كوتاهیهایى كه در امروز و دیروزش كرده و اكنون از تو پناه خواهد تا هنگام رفتن در

رَمْسِهِ اَللّهُمَّ فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَعِتْرَتِهِ وَاحْشُرْنا فى زُمْرَتِهِ
گور خدایا پس درود فرست بر محمد و عترتش و ما را در زمره او محشور گردان

وَبَوِّئْنا مَعَهُ دارَ الْكَرامَةِ وَمَحَلَّ الاِقامَةِ اَللّهُمَّ وَكَما اَكْرَمْتَنا
و جاى ده ما را با او در خانه كرامت (بهشت ) و جایگاه ماندن همیشگى خدایا چنانچه ما را به شناختنش

بِمَعْرِفَتِهِ فَاَكْرِمْنا بِزُلْفَتِهِ وَارْزُقْنا مُرافَقَتَهُ وَسابِقَتَهُ وَاجْعَلْنا مِمَّنْ
گرامى داشتى هم چنان ما را به نزدیك شدن با او گرامى دار و رفاقت و سابقه داشتن با او را روزى ما گردان و بگردان ما

یُسَلِّمُ لاِمْرِهِ وَیُكْثِرُ الصَّلوةَ عَلَیْهِ عِنْدَ ذِكْرِهِ وَعَلى جَمیعِ اَوْصِیاَّئِهِ
را از كسانى كه تسلیم دستور اویند و هنگام بردن نامش بسیار بر او درود فرستند و بر همه اوصیاء

وَاَهْلِ اَصْفِیاَّئِهِ الْمَمْدُودین مِنْكَ بِالْعَدَدِ الاِْثْنَىْ عَشَرَ النُّجُومِ الزُّهَرِ
و خاندان برگزیده اش كه یارى شده اند از جانب تو به عدد دوازده ، آن ستارگان درخشان

وَالْحُجَجِ عَلى جَمیعِ الْبَشَرِ اَللّهُمَّ وَهَبْ لَنا فى هذَا الْیَوْمِ خَیْرَ
و حجتهاى تو بر تمامى افراد بشر خدایا و ببخش به ما در این روز بهترین

مَوْهِبَةٍ وَاَنْجِحْ لَنا فیهِ كُلَّ طَلِبَةٍ كَما وَهَبْتَ الْحُسَیْنَ لِمُحَمَّدٍ جَدِّهِ
بخششها را و برآور براى ما در این روز هر خواهشى را چنانچه حسین را به محمد جدش بخشیدى

وَعاذَ فُطْرُسُ بِمَهْدِهِ فَنَحْنُ عائِذُونَ بِقَبْرِهِ مِنْ بَعْدِهِ نَشْهَدُ تُرْبَتَهُ
و فطرس به گهواره حسین علیه السلام پناه برد و ما پناهنده به قبر او هستیم پس از شهادت او بالاى تربتش

وَننْتَظِرُ اَوْبَتَهُ آمینَ رَبَّ الْعالَمینَ
آمده و چشم به راه رجعت او هستیم اجابت كن اى پروردگار جهانیان

پس مى خوانى بعد از این به دعاى حسین علیه السلام و این آخر دعاى آنحضرت است در روزى كه بسیار شده بود دشمنان او یعنى روز عاشورا

اَللّهُمَّ اَنْتَ مُتَعالِى الْمَكانِ عَظیمُ الْجَبَرُوتِ شَدیدُ الِمحالِ غَنِىَُّعنِ
خدایا تویى والامكان و بزرگ جبروت و سخت نیرو و بى نیاز از

الْخَلایِقِ عَریضُ الْكِبْرِیاَّءِ قادِرٌ عَلى ما تَشاَّءُ قَریبُ الرَّحْمَةِ
خلائق و داراى بزرگى پهناور و تواناى بر هر چه خواهى نزدیك مهر

صادِقُ الْوَعْدِ سابِغُ النِّعْمَةِ حَسَنُ الْبَلاَّءِ قَریبٌ إ ذ ا دُعیتَ مُحیطٌ بِم ا
راست وعده فراوان نعمت نیكو آزمایش نزدیك هرگاه خوانده شوى محیط به هر چه

خَلَقْتَ قابِلُ التَّوبَةِ لِمَنْ تابَ اِلَیْكَ قادِرٌ عَلى ما اَرَدْتَ وَمُدْرِكٌ ما
آفریده اى توبه پذیر براى آن كس كه به سویت توبه كند توانا بر هر چه اراده كنى و بدست آرنده آنچه

طَلَبْتَ وَشَكُورٌ اِذا شُكِرْتَ وَذَكُورٌ اِذا ذُكِرْتَ اَدْعُوكَ مُحْتاجاً
بجویى و سپاس پذیر هرگاه سپاس شوى و یاد كنى هنگامى كه یادت كنند مى خوانمت نیازمندانه

وَاَرْغَبُ اِلَیْكَ فَقیراً وَاَفْزَعُ اِلَیْكَ خاَّئِفاً وَاَبْكى اِلَیْكَ مَكْرُوباً
و توجه كنم بسویت فقیرانه و پناه آرم بسویت خائفانه و گریه كنم به درگاهت از روى غمزدگى و ملولانه

وَاَسْتَعینُ بِكَ ضَعیفاً وَاَتوَكَّلُ عَلَیْكَ كافِیاً اُحْكُمْ بَیْنَنا وَبَیْنَ قَوْمِنا
كمك جویم بوسیله تو ناتوانانه و توكل كنم بر تو كفایت خواهانه خدایا حكم كن میان ما و میان قوم ما

[بِالْحَقِّ]فَاِنَّهُمْ غَرُّوناوَخَدَعُونا وَخَذَلُونا وَغَدَرُوابِنا وَقَتَلُونا و نَحْنُعِتْرَةُ
به حق زیرا كه ایشان ما را فریفتند و با ما نیرنگ زدند و دست از یارى ما كشیدند و با ما بى وفایى كرده ما راكشتند با اینكه ما عترت

نَبِیِّكَ وَوَُلَْدُ حَبیبِكَ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِاللّهِ الَّذِى اصطَفَیْتَهُ بِالرِّسالَةِ وَائْتَمَنْتَهُ
پیمبر تو و فرزند حبیب تو محمد بن عبداللّه هستیم آن (بزرگوارى ) كه او را به رسالت برگزیدى

عَلى وَحْیِكَ فَاجْعَلْ لَنا مِنْ اَمْرِنا فَرَجاً وَمَخْرَجاً بِرَحْمَتِكَ یا اَرْحَمَ
و بر وحى خویش امینش ساختى پس در كار ما گشایش و فرجى عطا فرما به رحمتت اى مهربانترین

الرّاحِمینَ 
مهربانان


ابن عَیّاش گفت شنیدم از حسین بن علىّ بن سفیان بزوفرى كه مى گفت حضرت صادق علیه السلام مى خواند این دعا را در این روز و فرموده كه این دعا از دعاهاى روز سیّم شعبان است و آن روز ولادت حسین علیه السلام است.

شب سیزدهم
اوّل لَیالى بیض است و كیفیّت نماز امشب و دو شَبِ بعد در ماه رجب گذشت

شب نیمه شعبان
شب بسیار مباركى است از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام روایتست كه از حضرت امام محمّد باقرعلیه السلام سؤ ال شد از فضل شب نیمه شعبان فرمود آن شب افضل شبها است بعد از لیلة القدر در آن شب عطا مى فرماید خداوند به بندگان فضل خود را و مى آمرزد ایشان را به مَنّ و كَرَم خویش پس سعى و كوشش كنید در تقرّب جستن به سوى خداى تعالى در آن شب پس بدرستى كه آن شبى است كه خدا قسم یاد فرموده به ذات مقدّس خود كه دست خالى برنگرداند سائلى را از درگاه خود مادامى كه سؤ ال نكند معصیت را و آن شب آن شبى است كه قرار داده حَقّ تعالى آن را از براى ما به مقابل آنكه قرار داده شب قدر را براى پیغمبر ماصَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله پس كوشش كنید در دُعا و ثنا بر خداى تعالى ((الخبر)) و از جمله بركات این شب مبارك آنست كه ولادت با سعادت حضرت سلطان عصر امام زمان ارواحُنا لَهُ الفداء در سحر این شب سنه دویست و پنجاه و پنج در سُرَّ مَنْ رَاى واقع شده و باعث مزید شرافت این لَیْله مباركه شده و از براى این شب چند عملست:

اوّل غسل است كه باعث تخفیف گناهان مى شود

دوّم احیاءاین شب است به نماز و دعاء و استغفار چنانچه امام زین العابدین علیه السلام مى كردند و در روایتست كه هر كه احیا دارد این شب را نمیرد دل اودر روزى كه دلها بمیرند

سوّم زیارت حضرت امام حسین علیه السلام است كه افضل اعمال این شب و باعث آمرزش ‍ گناهانست و هر كه خواهد با او مصافحه كند روح صد و بیست و چهار هزار پیغمبر زیارت كند آن جناب را در این شب و اَقَلِّ زیارت آن حضرت آن است كه به بامى برآید و به جانب راست و چپ نظر كند پس سر به جانب آسمان كند پس زیارت كند آن حضرت را به این كلمات:

 اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا اَبا عَبْدِاللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ وَ رَحْمَةُاللّهِ وَ بَرَكاتُهُ

و هركس در هر كجا باشد در هر وقت كه آن حضرت را به این كیفیّت زیارت كند امید است كه ثواب حجّ وعُمره براى اونوشته شود وما زیارت مخصوصه این شب را در باب زیارات ذكر خواهیم نمود انشاءاللّه تعالى

چهارم خواندن این دعا كه شیخ و سیّد نقل كرده اند و به منزله زیارت امام زمان صلوات الله و سلامُه عَلَیْهِ است

اَللّهُمَّ بِحَقِّ لَیْلَتِنا [هذِهِ] وَمَوْلُودِها
خدایا به حق این شبى كه ما در آنیم و به حق آنكس كه در آن به دنیا آمده
وَحُجَّتِكَ وَمَوْعُودِهَا الَّتى قَرَنْتَ اِلى فَضْلِها فَضْلاً فَتَمَّتْ كَلِمَتُكَ
و حجتت و موعود آن كه همراه كردى به فضیلت این شب فضیلت دیگرى و بدین سبب تمام شد كلمه تو

صِدْقاً وَعَدْلاً لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِكَ وَلا مُعَقِّبَ لاِیاتِكَ نُورُكَ الْمُتَاَلِّقُ
براستى و عدالت تغییر دهنده اى براى كلمات تو نیست و پس زننده اى براى آیات تو نیست آن نور درخشانت

وَضِیاَّؤُكَ الْمُشْرِقُ وَالْعَلَمُ النُّورُ فى طَخْیاَّءِ الدَّیْجُورِ الْغائِبُ
و آن روشنى فروزانت و آن نشانه نورانى در شب تاریك ظلمانى آن پنهان

الْمَسْتُورُ جَلَّ مَوْلِدُهُ وَكَرُمَ مَحْتِدُهُ وَالْمَلاَّئِكَةُ شُهَّدُهُ وَاللّهُ ن اصِرُهُ
غایب از انظار كه ولادتش بزرگ و كریم الاصل بود و فرشتگان گواهان اویند و خدا یاور

وَمُؤَیِّدُهُ اِذا آنَ میعادُهُ وَالْمَلاَّئِكَةُ اَمْد ادُهُ سَیْفُ اللّهِ الَّذى لا یَنْبوُ
و كمك كار او است در آن هنگام كه وعده اش برسد و فرشتگان مددكارش باشند آن شمشیر برنده خدا كه كُند نشود

وَنُورُهُ الَّذى لا یَخْبوُ وَ ذوُالْحِلْمِ الَّذى لا یَصْبوُا مَدارُ الَّدهْرِ
و نور او كه خاموش نگردد و بردبارى كه كار بى رویه انجام ندهد چرخ روزگار بخاطر او گردش كند

وَنَوامیسُ الْعَصْرِ وَوُلاةُ الاْمْرِ وَالْمُنَزَّلُ عَلَیْهِمْ ما یَتَنَزَّلُ فى لَیْلَةِ
و او و پدران معصومش نوامیس هر عصر و والیان امر خدایند در شب قدر آنچه نازل شود بر ایشان نازل گردد

الْقَدْرِ وَاَصْحابُ الْحَشْرِ وَالنَّشْرِ تَراجِمَةُ وَحْیِهِ وَوُلاةُ اَمْرِهِ وَنَهْیِهِ
و آنهایند صاحبان حشر و نشر و مفسران وحى خدا و سرپرستان امر و نهى او

اَللّهُمَّ فَصَلِّ عَلى خاتِمِهْم وَقآئِمِهِمُ الْمَسْتُورِ عَنْ عَوالِمِهِمْ اَللّهُمَّ
خدایا پس درود فرست بر خاتم ایشان و قائمشان كه در پس پرده است از عوالم آنها خدایا

وَاَدْرِكَ بِنا اءَیّامَهُ وَظُهُورَهُ وَقِیامَهُ وَاجْعَلْنا مِنْ اَنْصارِهِ وَاقْرِنْ ثارَنا
ما را به روزگار او و زمان ظهور و قیامش برسان و از جمله یارانش قرارمان ده و خونخواهى ما را

بِثارِهِ وَاكْتُبْنا فى اَعْوانِهِ وَخُلَصاَّئِهِ وَاَحْیِنا فى دَوْلَتِهِ ناعِمینَ
به خونخواهى او مقرون گردان و نام ما را در زمره یاران و مخصوصانش ثبت فرما و ما را در دولتش شادكام

وَبِصُحْبَتِهِ غانِمینَ وَبِحَقِّهِ قآئِمینَ وَمِنَ السُّوَّءِ سالِمینَ یا اَرْحَمَ
و متنعم و به هم نشینیش بهره مند و به گرفتن حقش پا بر جا بدار و از بدیها بر كنارمان كن اى مهربانترین

الرّاحِمینَ وَالْحَمْدُلِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَصَلَواتُهُ عَلى سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ
مهربانان و ستایش خاص خدا پروردگار جهانیان است و درودهاى او بر آقاى ما محمد

خاتَمِ النَّبِیّینَ وَالْمُرْسَلینَ وَعَلى اَهْلِ بَیْتِهِ الصّادِقینَ وَعِتْرَتِهَ
خاتم پیمبران و مرسلین و بر خاندان راستگو و عترت حقگویش باد

النّاطِقینَ وَالْعَنْ جَمیعَ الظّالِمینَ واحْكُمْ بَیْنَنا وَبَیْنَهُمْ یا اَحْكَمَ الْحاكِمینَ 
و از رحمت خود دور ساز تمام ستمكاران را و میان ما و ایشان داورى كن اى محكمترین حكم كنندگان

پنجم شیخ روایت كرده از اسماعیل بن فضل هاشمى كه گفت تعلیم كرد مرا حضرت صادق علیه السلام این دعا را كه بخوانم آنرا در شب نیمه شعبان

اَللّهُمَّ اَنْتَ الْحَىُّ
خدایا تویى زنده

الْقَیُّومُ الْعَلِىُّ الْعَظیمُ الْخالِقُ الرّازِقُ الْمُحْیِى الْمُمیتُ الْبَدىَّءُ
پاینده والاى بزرگ آفریننده و روزى دهنده زنده كننده و میراننده آغاز كننده

الْبَدیعُ لَكَ الْجَلالُ وَلَكَ الْفَضْلُ وَلَكَ الْحَمْدُ وَلَكَ الْمَنُّ وَلَكَ الْجُودُ
و پدید آرنده ، براى تو است بزرگى و از آن تو است فضیلت و ستایش و از آن تو است نعمت و جود

وَلَكَ الْكَرَمُ وَلَكَ الاْمْرُ وَلَكَ الْمَجْدُ وَلَكَ الْشُّكْرُ وَحْدَكَ لا شَریكَ
و خاص تو است بزرگوارى و از تو است فرمان و شوكت و خاص تو است سپاسگزارى كه یگانه اى و شریكى برایت

لَكَ یا واحِدُ یا اَحَدُ یا صَمَدُ یا مَنْ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ وَلَمْ یَكُنْ لَهُ
نیست اى یگانه اى یكتا اى بى نیاز اى كه فرزندى ندارد و فرزند كسى نباشد و نیست برایش

كُفُواً اَحَدٌ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاْغفِرْ لى وَارْحَمْنى وَاكْفِنى
همتایى هیچكس درود فرست بر محمد و آل محمد و بیامرز مرا و به من رحم كن و كفایت كن

ما اَهَمَّنى وَاقْضِ دَیْنى وَوَسِّعْ عَلَىَّ فى رِزْقى فَاِنَّكَ فى هذِهِ اللَّیْلَةِ
از من آنچه فكر مرا به خود مشغول كرده و قرضم را ادا كن و در روزیم گشایش ده زیرا كه تو در این شب

كُلَّ اَمْرٍ حَكیمٍ تَفْرُقُ وَمَنْ تَشاَّءُ مِنْ خَلْقِكَ تَرْزُقُ فَارْزُقْنى وَاَنْتَ
هر كار محكمى را از هم جدا كنى و هر یك از مخلوقات خود را بخواهى روزى دهى پس روزیم ده كه تو

خَیْرُ الرّازِقینَ فَاِنَّكَ قُلْتَ وَاَنْتَ خَیْرُ الْقاَّئِلینَ النّاطِقینَ وَاسْئَلوُا اللّهَ
بهترین روزى دهندگانى زیرا تو خود گفتى و تو بهترین گویندگان و ناطقان هستى كه فرمودى ((از خدا بخواهید

مِنْ فَضْلِهِ فَمِنْ فَضْلِكَ اَسْئَلُ وَاِیّاكَ قَصَدْتُ وَابْنِ نَبِیِّكَ اعْتَمَدْتُ وَلَكَ
از فضل او)) پس من از فضل تو مى خواهم و تو را قصد كردم و به فرزند پیمبرت اعتماد كردم و از تو

رَجَوْتُ فَارْحَمْنى یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ
امیدوارم پس به من رحمت كن اى مهربانترین مهربانان

 

 ششم بخواند این دعا را كه حضرت رسول صلى الله علیه و آله دراین شب مى خواندند:

اَللّهُمَّ اقْسِمْ لَنا مِنْ خَشْیَتِكَ ما یَحُولُ بَیْنَنا
خدایا بهره ما كن از ترس خود بدان اندازه كه حائل شود میان ما

وَبَیْنَ مَعْصِیَتِكَ وَمِنْ طاعَتِكَ ما تُبَلِّغُنا بِهِ رِضْوانَكَ وَمِنَ الْیَقینِ ما
و نافرمانیت و از اطاعت خویش بدان مقدار كه ما را به خوشنودى و رضوان تو برساند و از یقین بدان

یَهُونُ عَلَیْنا بِهِ مُصیباتُ الدُّنْیا اَللّهُمَّ اَمْتِعْنا بِاَسْماعِنا وَاَبْصارِنا
حد كه بوسیله آن ناگواریهاى دنیا بر ما آسان گردد خدایا ما را به گوشهایمان و دیده هامان

وَقُوَّتِنا ما اَحْیَیْتَنا وَاجْعَلْهُ الْوارِثَ مِنّا وَاجْعَلْ ثارَنا عَلى مَنْ ظَلَمَنا
و نیرویمان تا زنده ایم بهره مند ساز و آن را وارث ما گردان و خون ما را به گردن كسى انداز كه بر ما ستم كرده

وَانْصُرنا عَلى مَنْ عادانا وَلا تَجْعَلْ مُصیبَتَنا فى دینِنا وَلا تَجْعَلِ
و یارى ده ما را بر كسى كه با ما دشمنى كند و مصیبت ما را در دینمام قرار مده و دنیا

الدُّنْیا اَكْبَرَ هَمِّنا وَلا مَبْلَغَ عِلْمِنا وَلا تُسَلِّطْ عَلَیْنا مَنْ لا یَرْحَمُنا
را بزرگترین اندوه ما قرار مده و نیز آخرین حد دانش ما قرارش مده و مسلط مكن بر ما كسى را كه بر ما رحم نكند

بِرَحْمَتِكَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ
به رحمتت اى مهربانترین مهربانان

 
 و این دعاى جامع كاملى است و خواندن آن در اوقات دیگر نیز غنیمت است و از عوالى اللئالى نقل شده كه حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله همیشه این دعا را مى خواندند

هفتم بخواند صلوات هر روز را كه در وقت زوال مى خواند

هشتم بخواند دعاى كمیل را كه ورودش ‍در این شبست و در باب اوّل گذشت

نهم آنكه هر یك از سُبْحانَ اللّهِ وَالْحَمْدُلِلّهِ وَاللّهُ اَكْبَرُ وَلا اِلهَ اِلا اللّهُ را صد مرتبه بگوید تا خداوند تعالى گناهان گذشته او را بیامرزد و برآورد حاجتهاى دنیا و آخرت او را

دهم شیخ در مصباح روایت كرده از ابویحیى در ضمن خبرى در فضیلت شب نیمه شعبان كه گفت گفتم به مولاى خودم حضرت صادق علیه السلام كه بهترین دعاها در این شب كدام است فرمود هر گاه به جا آوردى نماز عشا را پس دو ركعت نمازگذار بخوان در ركعت اوّل حمد و سُوره جحد كه قُلْ یا اَیُّهَا الْكافِروُنَ باشد و بخوان در ركعت دویّم حمد و سوره توحید كه قُلْ هُوَاللّهُ اَحَدٌ است پس چون سلام دادى بگو سُبْحانَ اللّهِ سى و سه مرتبه و اَلْحَمْدُلِلّهِ سى و سه مرتبه و اللّهُ اَكْبَرُ سى و چهار مرتبه پس بگو:

یا مَنْ اِلَیْهِ مَلْجَاءُ الْعِبادِ فِى الْمُهِمّاتِ وَاِلَیْهِ یَفْزَعُ الْخَلْقُ فىِ الْمُلِمّاتِ
اى كه به سوى او است پناه بندگان در كارهاى اندوه خیز و به سوى او پناه برند خلایق در پیش آمدهاى ناگوار

یا عالِمَ الْجَهْرِ وَالْخَفِیّاتِ وَ یا مَنْ لا تَخْفى عَلَیْهِ خَواطِرُ الاْوْهامِ
اى داناى آشكار و نهان و اى كه بر او پنهان نماند اندیشه هایى كه در دلها افتد

وَتَصَرُّفُ الْخَطَراتِ یا رَبَّ الْخَلایِقِ وَالْبَرِیّاتِ یا مَنْ بِیَدِهِ مَلَكُوتُ
و تصرف كردن آن خاطرات اى پروردگار خلایق و آفریدگان اى كه ملكوت

الاْرَضینَ وَالسَّمواتِ اَنْتَ اللّهُ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ اَمُتُّ اِلَیْكَ بِلا اِل- هَ اِلاّ
زمینها و آسمانها بدست او است تویى خدایى كه معبودى جز تو نیست بسویت توسل جویم به كلمه ((لا اله

اَنْتَ فَیا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ اجْعَلْنى فى هِذِهِ اللَّیْلَةِ مِمَّنْ نَظَرْتَ اِلَیْهِ
الا انت )) پس اى خدایى كه معبودى جز تو نیست بگردان مرا در این شب از كسانى كه بسویش نگریسته و مورد

فَرَحِمْتَهُ وَسَمِعْتَ دُعاَّئَهُ فَاَجَبْتَهُ وَعَلِمْتَ اسْتِقالَتَهُ فَاَقَلْتَهُ
رحم خویش قرارش داده و دعایش شنیده و اجابت كرده و پشیمانیش را دانسته پس او را پذیرفته اى

وَتَجاوَزْتَ عَنْ سالِفِ خَطیئَتِهِ وَعَظیمِ جَریرَتِهِ فَقَدِ اسْتَجَرْتُ بِكَ
و از خطاهاى گذشته اش و گناه بزرگش در گذشته اى پس من از گناهانم به تو پناهنده شده

مِنْ ذُنُوبى وَلَجَاْتُ اِلَیْكَ فى سَتْرِ عُیُوبى اَللّهُمَّ فَجُدْ عَلَىَّ بِكَرَمِكَ
و به تو ملتجى گشته ام در اینكه عیوبم را بپوشانى خدایا پس جود كن بر من به كرم خود

وَفَضْلِكَ وَاحْطُطْ خَطایاىَ بِحِلْمِكَ وَعَفْوِكَ وَتَغَمَّدْنى فى هذِهِ
و فضلت و بریز خطاهاى مرا به بردبارى و گذشت خویش و فراگیر مرا در این

اللَّیْلَةِ بِسابِغِ كَرامَتِكَ وَاجْعَلْنى فیها مِنْ اَوْلِیاَّئِكَ الَّذینَ اجْتَبَیْتَهُمْ
شب به فراوان كرمت و بگردان مرا در این شب از آن دوستانت كه آنان را براى طاعت خویش برگزیده

لِطاعَتِكَ وَاخْتَرْتَهُمْ لِعِبادَتِكَ وَجَعَلْتَهُمْ خالِصَتَكَ وَصِفْوَتَكَ اَللّهُمَّ
و براى پرستشت انتخاب فرمودى و ایشان را جزء خاصان درگاه و برگزیدگانت قراردادى خدایا

اجْعَلْنى مِمَّنْ سَعَدَ جَدُّهُ وَتَوَفَّرَ مِنَ الْخَیْراتِ حَظُّهُ وَاجْعَلْنى مِمَّنْ
بدار مرا از آن كسانى كه كوششش به جایى رسیده و از نیكیها بهره فراوان نصیبش گشته و به گردانم از

سَلِمَ فَنَعِمَ وَفازَ فَغَنِمَ وَاكْفِنى شَرَّ ما اَسْلَفْتُ وَاعْصِمْنى مِنَ الاِْزدِیادِ
آنانكه تندرست شده و متنعم و رستگار و بهره مند گشته و كفایت كن مرا از شر آنچه كرده ام و نگاهم دار از افزودن

فى مَعْصِیَتكَ وَحَبِّبْ اِلَىَّ طاعَتَكَ وَما یُقَرِّبُنى مِنْكَ وَیُزْلِفُنى عِنْدَكَ
در نافرمانیت و دوست گردان نزد من فرمانبرداریت را و آنچه مرا به تو نزدیك و مقرب درگاهت گرداند

سَیِّدى اِلَیْكَ یَلْجَاءُ الْهارِبُ وَمِنْكَ یَلْتَمِسُ الطّالِبُ وَعَلى كَرَمِكَ
آقاى من به سوى تو پناه آرد شخص گریز پاى و از تو عاجزانه طلب كند جوینده و بر كرم تو

یُعَوِّلُ الْمُسْتَقیلُ التّائِبُ اَدَّبْتَ عِبادَكَ بالتَّكَرُّمِ وَاَنْتَ اَكْرَمُ الاْكْرَمینَ
تكیه كند شخص عذرخواه و توبه كننده ادب كردى بندگانت را به كرم ورزى به آنها و تو كریمترین كریمانى

وَاَمَرْتَ بِالْعَفْوِ عِبادَكَ وَاَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ اَللّهُمَّ فَلا تَحْرِمْنى ما
و تو خود به بندگانت دستور گذشت دادى و خود آمرزنده و مهربانى خدایا پس مرا از آنچه از

رَجَوْتُ مِنْ كَرَمِكَ وَلا تُؤْیِسْنى مِنْ سابِغِ نِعَمِكَ وَلا تُخَیِّبْنى مِنْ
كرمت امید دارم محرومم مكن و از نعمت هاى ریزانت ماءیوسم مدار و از بهره هاى فراوانت كه در

جَزیلِ قِسَمِكَ فى هذِهِ اللَّیْلَةِ لاِهْلِ طاعَتِكَ وَاجْعَلْنى فى جُنَّةٍ مِنْ
این شب براى فرمانبردارانت مقرر داشته اى بى بهره ام مساز و مرا در پناهگاه محكمى از آزار مخلوقات

شِرارِ بَرِیَّتِكَ رَبِّ اِنْ لَمْ اَكُنْ مِنْ اَهْلِ ذلِكَ فَاَنْتَ اَهْلُ الْكَرَمِ وَالْعَفْوِ
شرورت قرار ده پروردگارا اگر من چنین شایستگى ندارم ولى تو شایسته كرم و گذشت و

وَالْمَغْفِرَةِ وَجُدْ عَلَىَّ بِما اَنْتَ اَهْلُهُ لا بِما اَسْتَحِقُّهُ فَقَدْ حَسُنَ ظَنّى
آمرزشى و فرو ریز بر من بدانچه تو شایسته آنى نه بدانچه من سزاوار آنم زیرا براستى گمان من نیك است

بِكَ وَتَحَقَّقَ رَجاَّئى لَكَ وَعَلِقَتْ نَفْسى بِكَرَمِكَ فَاَنْتَ اَرْحَمُ
و امیدم درباره تو محكم شده و جانم به سر رشته كرم تو آویخته است پس تویى مهربانترین

الرّاحِمینَ وَاَكْرَمُ الاْكْرَمینَ اَللّهُمَّ وَاخْصُصْنى مِنْ كَرَمِكَ بِجَزیلِ
مهربانان و كریمترین كریمان خدایا مرا مخصوص بدار از كرم خویش به بهره هاى فراوان

قِسَمِكَ وَاَعُوذُ بِعَفْوِكَ مِنْ عُقُوبَتِكَ وَاغْفِر لِىَ الَّذنْبَ الَّذى یَحْبِسُ
و تقسیمهاى شایانت و از كیفر تو به عفوت پناه مى برم و بیامرز برایم آن گناهى را كه عادت بد (مانند دروغ ) را بر من حبس

عَلَىَّ الْخُلُقَ وَیُضَیِّقُ عَلىَّ الرِّزْقَ حَتّى اَقُومَ بِصالِحِ رِضاكَ وَاَنْعَمَ
كند و روزى را بر من تنگ سازد تا من به خوشنودى شایسته تو اقدام كنم و به عطاى فراوانت

بِجَزیلِ عَطاَّئِكَ وَاَسْعَدَ بِسابِغِ نَعْماَّئِكَ فَقَدْ لُذْتُ بِحَرَمِكَ
متنعم گردم و به نعمتهاى بسیارت خوشبخت شوم زیرا من به آستان تو پناه آوردم

وَتَعَرَّضْتُ لِكَرَمِكَ وَاسْتَعَذْتُ بِعَفْوِكَ مِنْ عُقُوبَتِكَ وَبِحِلْمِكَ مِنْ
و به كرم تو آویختم و به گذشت تو پناه جستم از ترس كیفرت و به بردباریت پناه جستم از

غَضَبِكَ فَجُدْ بِما سَئَلْتُكَ وَاَنِلْ مَا الْتَمَسْتُ مِنْكَ اَسْئَلُكَ بِكَ لا بِشَى ءٍ
خشمت پس به من عطا كن آنچه را از تو خواستم و به من برسان آنچه را از تو خواهش كردم تو را به خودت سوگند دهم چون چیزى

هُوَ اَعْظَمُ مِنْكَ 
از تو بزرگتر نیست

 
پس به سجده مى روى و مى گوئى یا رَبِّ بیست مرتبه یا اَللّهُ هفت مرتبه لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّهِ هفت مرتبه ما شآءَ اللّهُ ده مرتبه لا قُوّةَ اِلاّ بِاللّهِ ده مرتبه پس صلوات مى فرستى بر پیغمبر و آل اوعَلیهمُ السلام و مى خواهى از خدا حاجت خود را پس قسم به خدا كه اگر حاجت بخواهى بسبب این عمل به عدد قطرات باران هر آینه برساند به تو خداوند عَزَّوَجَلَّ آن حاجتها را بكَرَم عَمیم وفَضْل جَسیمِ خود

یازدهم شیخ طوسى و كفعمى فرموده اندكه بخواند دراین شب

 

اِلهى تَعَرَّضَ لَكَ فى هذَا اللَّیْلِ الْمُتَعَرِّضُونَ
خدایا خواهندگان در این شب به درگاه تو آمدند

وَقَصَدَكَ الْقاصِدُونَ وَاَمَّلَ فَضْلَكَ وَمَعْرُوفَكَ الطّالِبُونَ وَلَكَ فى
و قاصدان تو را مقصد خویش قرار دادند و خواهشمندان فضل و نیكى تو را آرزو كردند و تو در

هذَا اللّیْلِ نَفَحاتٌ وَجَواَّئِزُ وَعَطایا وَمَواهِبُ تَمُنُّ بِها عَلى مَنْ تَشاَّءُ
این شب بخششها و جوایز و عطاهایى و بهره هایى دارى كه به هر یك از بندگانت بخواهى

مِنْ عِبادِكَ وَتَمْنَعُها مَنْ لَمْ تَسْبِقْ لَهُ الْعِنایَةُ مِنْكَ وَها اَنَا ذا عُبَیْدُكَ
عطا خواهى كرد و از آن كس كه عنایت تو نسبت به او سبقت نگرفته است آن را باز دارى و من اینك آن بنده كوچك

الْفَقیرُ اِلَیْكَ الْمُؤَمِّلُ فَضْلَكَ وَمَعْرُوفَكَ فَاِنْ كُنْتَ یا مَولاىَ تَفَضَّلْتَ
و نیازمند درگاه تو و آرزومند فضل و نیكى تو هستم پس اى مولاى من اگر بنا دارى

فى هذِهِ اللَّیْلَةِ عَلى اَحَدٍ مِنْ خَلْقِكَ وَعُدْتَ عَلَیْهِ بِعائِدَةٍ مِنْ عَطْفِكَ
در این شب بر كسى از خلق خویش تفضلى فرمایى و جایزه اى از روى مهر و عطوفت به او بدهى پس درود

فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ الْخَیِّرینَ
فرست بر محمد و آل محمد آن پاكان پاكیزه برگزیده برتر

الْفاضِلینَ وَجُدْ عَلَىَّ بِطَولِكَ وَمَعْرُوفِكَ یا رَبَّ الْعالَمینَ وَصَلَّى اللّهُ
و از نعمت و نیكى خویش بر من نیز لطف فرما اى پروردگار جهانیان و درود خدا

عَلى مُحَمَّدٍخاتَمِ النَّبیّینَ وَ الِهِ الطّاهِرینَ وَسَلَّمَ تَسْلیماً اِنَّ اللّهَ حَمیدٌ
بر محمد خاتم پیمبران و بر آل پاكش و تحیت فراوان كه همانا خداوند ستوده و

مَجیدٌ اَللّهُمَّ اِنّى اَدْعُوكَ كَما اَمَرْتَ فَاسْتَجِبْ لى كَما وَعَدْتَ اِنَّكَ
بزرگوار است خدایا من تو را مى خوانم چنانچه دستور فرمودى پس دعایم را مستجاب كن چنانكه وعده فرمودى كه براستى

لا تُخْلِفُ الْمیعادَ 
تو خلف وعده نمى كنى


و این دعائیست كه در سحرها در عقب نماز شفع خوانده مى شود

دوازدهم بخواند بعد از هر دو ركعت از نماز شب و شفع و بعد از دعاهاى وِتْر دعاهائى را كه شیخ و سیّد نقل كرده اند

سیزدهم بجا آورد سجده ها و دعاهایى را كه از رسول خداصَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله روایت شده از جمله روایتى است كه شیخ از حَمّاد بن عیسى از اَبانِ بنِ تَغْلب روایت كرده كه گفت حضرت صادق علیه السلام فرمودند شب نیمه شعبانى داخل شد و بود رسول خداصَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله در آن شب نزد عایشه همین كه نصف شب شد برخاست رسول خداصَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله از رختخواب خود براى عبادت پس چون بیدار شد عایشه یافت كه پیغمبرصَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله بیرون رفته از رختخواب او و داخل شد بر او آنچه كه فرو گیرد زنها را یعنى غیرت و گمان كرد كه آن حضرت رفته پیش بعض زنهاى خود پس برخاست و پیچید بر خود شَمْله یعنى چادر خود را و قسم به خدا كه شَمْله او از ابریشم و كتان و پنبه نبود ولكن تار آن مو و پُود آن از كُركهاى شتر بود و جستجو مى كرد رسول خداصَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله را در حجره هاى زنهاى دیگرش حجره به حجره پس در این بین كه در جستجوى آن حضرت بود به ناگاه نظرش افتاد بر رسول خداصَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ اله كه در سجده است مثل جامه اى كه چسبیده شده بر روى زمین پس نزدیك آن حضرت شد شنید كه مى گوید در سجده خود:

سَجَدَ لَكَ سَوادى وَخَیالى وَآمَنَ بِكَ فؤ ادى
به خاك افتاد براى تو سراپایم و اندیشه ام و ایمان آورد به تو دلم

هذِهِ یَداىَ وَماجَنَیْتُهُ عَلى نَفْسى 
این است هر دو دستم و آنچه جنایتى كه بر خویش كردم

یا عَظیمُ [عَظیماً] تُرْجى لِكُلِّ عَظیمٍ
اى بزرگى كه در هر كار بزرگى امید به او است

اِغْفِرْ لِىَ الْعَظیمَ
بیامرز گناه بزرگم را

 فَاِنَّهُ لایَغْفِرُالذَّنْبَ الْعَظیمَ اِلا الرَّبُّ الْعَظیمُ 
 كه نیامرزد گناه بزرگ را جز پروردگار بزرگ

پس بلند كرد سر خود را و دوباره برگشت به سجده و شنید عایشه كه مى گوید:

اَعُوذُ بُنُورِ وَجْهِكَ الَّذى اَضائَتْ لَهُ السَّمواتُ وَالاْرَضُونَ 
پناه برم به نور ذات تو كه روشن شد بدو آسمانها و زمینها

وَانْكَشَفَتْ لَهُ الظُّلُماتُ وَصَلَحَ عَلْیْهِ اَمرُ الاْوَّلینَ وَالاْخِرینَ 
و برچیده شد بدو تاریكیها و اصلاح شد بدو كار اولین و آخرین

مِنْ فُجاءَةِ نَقِمَتِكَ وَمِنْ تَحْویلِ عافِیَتِكَ وَمِنْ زَوالِ نِعْمَتِكَ 
از ناگهانى رسیدن عذابت و از پا برجا شدن تندرستى تو و از زائل شدن نعمتت

اَللّهُمَّ ارْزُقْنى قَلْباً تَقِیّاً نَقِیّاً وَمِنَ الشِّرْكِ بَریئاً لا كافِراً ولا شَقِیّاً
خدایا روزیم گردان دلى پاك و پاكیزه و مبراى از شرك كه نه كافر باشد و نه اهل شقاوت

پس بر خاك نهاد دو طرف روى خود را و گفت :

عَفَّرْتُ وَجْهى فِى التُّرابِ وَحُقَّ لى اَنْ اَسْجُدَ لَكَ 
مالیدم به خاك رویم را و بر من سزا است كه برایت سجده كنم

پس همین كه خواست رسول خداصلى الله علیه و آله برگردد شتافت عایشه به سوى رختخواب خود پس رسول خداصَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله آمد به رختخواب او و شنید كه نفس ‍ بلند مى زند فرمود چیست این نفس بلند آیا نداسته اى كه چه شبى است امشب این شب نیمه شعبان است كه در آن قسمت مى شود روزیها و در آن نوشته مى شود اَجَلْها و در آن نوشته مى شود روندگان به حج و بدرستى كه خداى تعالى مى آمرزد در این شب از خلق خود بیشتر از عدد موهاى بُزهاى قبیله كَلْب و مى فرستد خداى تعالى ملائكه خود را از جانب آسمان به سوى زمین در مكه
چهاردهم نماز جناب جعفر را به جا آورد چنانكه شیخ از حضرت امام رضاعلیه السلام روایت كرده پانزدهم بجا آورد نمازهاى این شب را و آن بسیار است از جمله نمازیست كه روایت كرده ابویحیى صَنْعانى از حضرت باقر و صادق عَلیهِماالسَّلام و هم روایت كرده اند از آن دو بزرگوار سى نفر از كسانى كه وثوق و اعتماد است به ایشان كه آن دو بزرگوار فرمودندكه هرگاه شب نیمه شعبان شد پس بجا آور چهار ركعت نماز، بخوان در هر ركعت حمد و قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَدٌ صد مرتبه پس چون فارغ شدى بگو

اَللّهُمَّ اِنّى اِلَیْكَ فَقیرٌ وَمِنْ عَذاِبكَ خائِفٌ مُسْتَجیرٌ 
خدایا من به درگاهت نیازمندم و از عذاب و شكنجه ات ترسان و پناه خواهم

اَللّهُمَّ لا تُبَدِّلْ اِسْمى وَلا تُغَیِّرْ جِسْمى وَلاتَجْهَدْ بَلاَّئى
خدایا نامم را (از زمره موحدان ) عوض مكن و جسمم را دگرگون مكن و آزمایشم را سخت مكن

 وَلا تُشْمِتْ بى اَعْد اَّئى اَعُوذُ بِعَفْوِكَ مِنْ عِق ابِكَ
و دشمن شادم مفرما پناه مى برم به عفوت از كیفرت

وَاَعُوذُ بِرَحْمَتِكَ مِنْ عَذابِكَ وَاَعُوذُ بِرِضاكَ مِنْ سَخَطِكَ
و پناه مى برم به رحمتت از عذابت و پناه مى برم به خوشنودیت از خشمت

 وَاَعُوذُبِكَ مِنْكَ جَلَّ ثَناَّؤُكَ اَنْتَ كَما اَثْنَیْتَ عَلى نَفْسِك
 و پناه مى برم به خودت از خودت مدح تو والا است و تو چنانى كه خود ثناى خود كرده اى

َ وَفَوْقَ ما یَقُولُ الْقآئِلُونَ 
 و بالاتر از آنى كه مردم گویند

و بدان كه فضیلت بسیار وارد شده براى خواندن صد ركعت نماز در این شب درهر ركعتى یك مرتبه حمد و ده مرتبه توحید و گذشت در ماه رجب دستورالعمل شش ركعت نماز در این شب بحمد و یَّس و تَب ارَكَ و توحید
روز نیمه شعبان
عید مولود شریف امام دوازدهم مَوْلانا وَاِمامُنا الْمَهْدِىُّ حضرت حجّة بن الحسن صاحبُ الزَّمان صَلَواتُ اللّهِ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ است و مستحب است زیارت آن حضرت علیه السلام در هر زمان و مكان و در هر جا و دعابراى تعجیل ظهور آن حضرت در هنگام زیارت و بخصوص تاءكید شده به زیارت آن حضرت در سرداب سامراء، و ظهور آن حضرت و فرمانروائیش مسلم است و او است كه زمین را پر از عدل و داد كند چنانچه پر شده باشد از ستم و بیدادگرى

دعاى شب آخر شعبان و شب اول رمضان
ازحضرت امام رضاعلیه السلام منقولست كه هر كه سه روز از آخر ماه شعبان روزه بدارد و به ماه مبارك رمضان وصل كند حق تعالى ثواب روزه دو ماه متوالى براى او بنویسید و ابَوُالصّلت هَروى روایت كرده است كه در جمعه آخر ماه شعبان به خدمت حضرت امام رضاعلیه السلام رفتم حضرت فرمود كه اى ابوالصَّلْت اكثَر ماه شعبان رفت و این جمعه آخر آن است پس تدارك و تلافى كن در آنچه از این ماه مانده است تقصیرهایى را كه در ایّام گذشته این ماه كرده اى و بر تو باد كه رُو آورى بر آنچه نافعست براى تو و دعا و استغفار بسیار بكن و تلاوت قرآن مجید بسیار بكن و توبه كن بسوى خدا از گناهان خود تا آنكه چون ماه مبارك درآید خالص گردانیده باشى خود را از براى خدا و مگذار در گردن خود امانت و حق كسى را مگر آنكه ادا كنى و مگذار در دل خود كینه كسى را مگر آنكه بیرون كنى و مگذار گناهى را كه مى كرده اى مگر آنكه ترك كنى و از خدا بترس و توكّل كن بر خدا در پنهان و آشكار امور خود و هر كه بر خدا توكّل كند خدا بس است او را و بسیار بخوان در بقیّه این ماه این دعا را

اَللّهُمَّ اِنْ لَمْ تَكُنْ غَفَرْتَ لَنا
خدایا اگر در آن قسمت از ماه شعبان كه گذشته

فیما مَضى مِنْ شَعْبانَ فَاغْفِرْ لَنا فیما بَقِىَ مِنْهُ 
ما را نیامرزیده اى در آن قسمت كه از این ماه مانده بیامرزمان

بدرستى كه حقّ تعالى در اینماه آزاد مى گرداند بندهاى بسیار از آتش جهنّم براى حرمت ماه مبارك رمضان و شیخ از حارث بن مُغَیْرَه نَضْرى روایت كرده كه حضرت صادق علیه السلام مى خواند در شب آخر شعبان و شب اوّل ماه رمضان :
 
اَللّهُمَّ اِنَّ هذَا الشَّهْرَ الْمُبارَكَ الَّذى اُنْزِلَ فیهِ الْقُرآنُ
خدایا این ماه مباركى كه قرآن در آن نازل گشته آن قرآنى كه

وَجُعِلَ هُدىً لِلنّاسِ وَبَیِّناتٍ مِنَ الْهُدى وَالْفُرْقانِ قَدْ حَضَرَ فَسَلِّمْنا
راهنماى مردم گردیده و نشانه هاى روشنى از راهبرى و جدا كردن میان حق و باطل است فرا رسیده پس ما را در این ماه

فیهِ وَسَلِّمْهُ لَنا وَتَسَلَّمْهُ مِنّا فى یُسْرٍ مِنْكَ وَعافِیَةٍ یا مَنْ اَخَذَ الْقَلیلَ
سالم بدار و آن را در حال آسانى و تندرستى از ما بگیر اى كه بگیرد اندك را

وَشَكَرَ الْكَثیرَ اِقْبَلْ مِنِّى الْیَسیرَ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ اَنْ تَجْعَلَ لى اِلى
و بسیار قدردانى كند، این طاعت اندك را از من بپذیر خدایا از تو خواهم كه براى من بسوى هر

كُلِّ خَیْرٍ سَبیلاً وَمِنْ كُلِّ ما لا تُحِبُّ مانِعاً یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ یا مَنْ
كار خیرى راهى و از هر چه دوست ندارى سر را هم مانعى قرار دهى اى مهربانترین مهربانان اى كه

عَفا عَنّى وَعَمّا خَلَوْتُ بِهِ مِنَ السَّیِّئاتِ یا مَنْ لَمْ یُؤ اخِذْنى
گذشتى از من و از آن كارهاى زشتى كه در پنهانى كردم اى كه مرا به سبب دست زدن

بِارْتِكابِ الْمَعاصى عَفْوَكَ عَفْوَكَ عَفْوَكَ یاكَریمُ اِلهى
به گناهان نگیرى گذشت ، گذشت ، گذشت تو را خواهانم اى بزرگوار خدایا

وَعَظْتَنى فَلَمْ اَتَّعِظْ وَزَجَرْتَنى عَنْ مَحارِمِكَ فلَمْ اَنْزَجِرْ فَما عُذْرى
مرا پند دادى ولى من پند نگرفتم و از كارهاى حرام خود بازم داشتى ولى من بازنایستادم پس چه عذرى

فَاعْفُ عَنّى یا كَریمُ عَفْوَكَ عَفْوَكَ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ الرّاحَةَ عِنْدَ
به درگاهت دارم اى كریم از من گذشت كن كه عفوت و گذشتت را خواهانم خدایا از تو درخواست دارم آسودگى هنگام

الْمَوْتِ وَالْعَفْوَ عِنْدَ الْحِسابِ عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبدِكَ فَلْیَحْسُنِ
مرگ و گذشت در وقت حساب را بزرگ است گناه از بنده ات پس باید گذشت

التَّجاوُزُ مِنْ عِنْدِكَ یااَهْلَ التَّقْوى وَیا اَهْلَ الْمَغْفِرَةِ عَفْوَكَ عَفْوَكَ
از جانب تو نیز نیكو باشد اى شایسته پرهیزگارى و اى شایسته آمرزش عفوت و گذشتت را خواهانم

اَللّهُمَّ اِنّى عَبْدُكَ بْنُ عَبْدِكَ بْنُ اَمَتِكَ ضَعیْفٌ فَقیرٌ اِلى رَحْمَتِكَ
خدایا من بنده و فرزند بنده و فرزند كنیز تواءم ناتوان و نیازمند مهر تو هستم

وَاَنْتَ مُنْزِلُ الْغِنى والْبَرَكَةِ عَلَى الْعِبادِ قاهِرٌ مُقْتَدِرٌ اَحْصَیْتَ
و تویى كه دارایى و بركت بر بندگانت فرو فرستى و تو چیره و توانایى كارهاى بندگانت را

اَعمالَهُمْ وَقَسَمْتَ اَرْزاقَهُمْ وَجَعَلْتَهُمْ مُخْتَلِفَةً اَلْسِنَتُهُمْ وَاَلْوانُهُمْ
شماره دارى و روزیشان را قسمت كرده و زبانها و رنگهاشان را متفاوت كردى

خَلْقاً مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ وَلایَعْلَمُ الْعِبادُ عِلْمَكَ وَلا یَقْدِرُ الْعِبادُ قَدْرَكَ
آفرینشى پس از آفرینش دیگر و بندگانت دانش تو را ندارند و قدر تو را ندانند

وَكُلُّنا فَقیرٌ اِلى رَحْمَتِكَ فَلا تَصْرِفْ عَنّى وَجْهَكَ وَاجْعَلْنى مِنْ
و همه ما نیازمند رحمتت هستیم پس اى خدا رو از من مگردان و مرا در كردار

صالِحى خَلْقِكَ فِى الْعَمَلِ وَالاْمَلِ وَالْقَضاَّءِ وَالْقَدَرِ اَللّهُمَّ اَبْقِنى
و آرزو و امور مربوط به قضا و قدر از شایستگان خلق خویش قرارم ده خدایا زنده ام بدار

خَیْرَ الْبَقاَّءِ وَاَفْنِنى خَیْرَ الْفَناَّءِ عَلى مُوالاةِ اَوْلِیاَّئِكَ وَمُعاداةِ اَعْداَّئِكَ
به بهترین وضع زندگى و بمیرانم به بهترین مردن (یعنى ) با دوستى دوستانت و دشمنى با دشمنانت

والرَّغْبَةِ اِلَیْكَ والرَّهْبَةِ مِنْكَ وَالْخُشُوعِ وَالْوَفاءِ وَالتَّسْلیمِ لَكَ
و رغبت به درگاهت و ترس و خشوع از تو و وفادارى و تسلیم بودن در برابرت

وَالتَّصْدیقِ بِكِتابِكَ وَاتِّباعِ سُنَّةِ رَسُولِكَ اَللّهُمَّ ما كانَ فى قَلْبى
و تصدیق كردن كتاب تو (قرآن ) و پیروى از روش پیغمبرت خدایا آنچه در دل دارم

مِنْ شَكٍّ اَوْ رَیْبَةٍ اَوْ جُحُودٍ اَوْ قُنُوطٍ اَوْ فَرَحٍ اَوْ بَذَخٍ اَوْ بَطَرٍ اَوْ
از شك و تردید یا انكار یا ناامیدى یا خوشى یا گردن فرازى یا اسراف در خوشگذرانى یا

خُیَلاَّءَ اَوْ رِی اَّءٍ اَوْ سُمْعَةٍ اَوْ شِق اقٍ اَوْ نِف اقٍ اَوْ كُفْرٍ اَوْ فُسُوقٍ اَوْ
خودبینى یا خودنمایى یا شهرت جویى یا ایجاد دو دستگى یا دورویى یا كفر یا فسق یا

عِصْیانٍ اَوْ عَظَمَةٍ اَوْ شَى ءٍ لا تُحِبُّ فَاَسْئَلُكَ یا رَبِّ اَنْ تُبَدِّلَنى
گناه یا بزرگ طلبى یا چیزهاى دیگرى كه تو دوست ندارى پس اى پروردگارا از تو خواهم كه آنرا تبدیل كنى

مَكانَهُ ایماناً بِوَعْدِكَ وَوَفآءً بِعَهْدِكَ وَرِضاً بِقَضاَّئِكَ وَزُهْداً فِى
به ایمان به وعده ات و وفادارى به پیمانت و خوشنودى به قضاء و قَدرت و پارسایى در

الدُّنْیا وَرَغْبَةً فیما عِنْدَكَ وَاَثَرَةً وَطُمَاْنینَةً وَتَوْبَةً نَصُوحاً اَسْئَلُكَ
دنیا و اشتیاق بدانچه نزد تو است و فضیلتى و آرامشى و توبه خالص ، این را از تو خواهم

ذلِكَ یا رَبَّ الْعالَمینَ اِلهى اَنْتَ مِنْ حِلْمِكَ تُعْصى وَمِنْ كَرَمِكَ
اى پروردگار جهانیان خدایا تو را بخاطر بردباریت نافرمانى كنند و به طمع جود و كرمت

وَجُودِكَ تُطاعُ فَكَانَّكَ لَمْ تُعْصَ وَاَنَا وَمَنْ لَمْ یَعْصِكَ سُكّانُ اَرْضِكَ
اطاعت كنند پس گویا نافرمانیت نكرده اند و من با كسانى كه نافرمانیت نكردند همه ساكنان زمین توئیم

فَكُنْ عَلَیْنا بِالْفَضْلِ جَواداً وَبِالْخَیْرِ عَوّاداً یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ وَصَلَّى
تو بر ما به فضل خویش بخشنده باش و به نیكویى بازگردنده اى مهربانترین مهربانان و درود

اللّهُ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِهِ صَلوةً داَّئِمَةً لا تُحْصى وَلا تُعَدُّ وَلا یَقْدِرُ
خدا بر محمد و آل او درودى همیشگى كه به شماره و عدد درنیاید و اندازه اش

قَدْرَها غَیْرُكَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ
نتواند جز تو اى مهربانترین مهربانان


منبع: موسسه فرهنگی _ هنری شهید آوینی AVINY.COM

 

 
شنبه 25/2/1395 - 10:45
عقاید و احکام

نام مبارک امام چهارم علی است و مشهورترین القاب آن حضرت زین العابدین و سجّاد می‌باشد و مشهورترین کنیه ایشان ابامحمد و ابوالحسن است. مدّت عمر آن بزرگوار  پنجاه و  هفت سال است. ایشان پنجم شعبان سال سی و هشتم هجری به دنیا آمد. تولد آن بزرگوار دو سال قبل از شهادت امیرالمؤمنین علیه السلام است و تقریباً بیست و سه سال با پدر بزرگوار زندگی کرد. پس مدت امامت آن بزرگوار سی و چهار سال است.
 
 
 
 
 
 
 
حضرت سجّاد علیه السلام پدری چون حسین دارد و مادرش دختر یزدگرد پادشاه ایران است که دست عنایت حق به طور خارق العاده این دختر را به امام حسین می‌رساند. شرافت این زن آن است که مادر نُه نفر از ائمه طاهرین می‌شود و چنانچه امام حسین علیه السلام «اب الائمه» است. این زن نیز «ام الائمه» است.
گرچه امام سجاد علیه السلام با اهل‌بیت علیهم السلام در همه فضایل وجه اشتراک دارند و هیچ فرقی میان آنان از نظر صفات و فضایل انسانی نیست، اما از نظر گفتار و کردار شباهت تامّی به جدشان امیرالمؤمنان علی علیه السلام دارد. که آن موارد را ذکر می‌نماییم.
 
ایمان امام سجاد علیه السلام
امیرالمؤمنین علیه السلام در دعای صباح می‌گوید: «یا من دلّ علی ذاته بذاته؛ ای کسی که برهان وجود خود هستی.»
حضرت سجاد نیز در دعای ابوحمزه ثمالی می‌گوید: «بک عرفتک و انت دللتنی علیک و عویتنی الیک و لولا انت لم أدر ما انت؛ تو را به خودت شناختم و تو دلالت نمودی مرا بر خودت و دعوت نمودی به خودت و اگر نبودی، ترا نمی‌شناختم.»
اینگونه کلمات منتهای ایمان را می‌رساند و این همان ایمان شهودی است که امیرالمؤمنین می‌فرماید: «لو کشفت لی الغطاء ما ازددت یقینا؛ اگر بر فرض محال ممکن بود خدا را با این چشم ظاهری دید و می‌دیدم بر یقین من که الآن به ذات مقدس حق دارم چیزی افزوده نمی‌شد.»
 
علم امام سجاد علیه السلام
اگر امام علی علیه السلام می‌گوید: «از من بپرسید هر چه می‌خواهید که به خدا قسم تمام وقایع را تا روز قیامت می‌دانم، حضرت سجاد نیز می‌گوید: «اگر نمی‌ترسیدم که مردم در حق ما غلوّ کنند، وقایع را تا روز قیامت می‌گفتم.» 
 
تقوای امام سجاد علیه السلام
حضرت علی علیه السلام می‌فرمود: «و الله لو اعطیت الاقالیم السبعة و ما تحت افلاکها علی ان اعصی فی نملة اسلبها جلب شعیرة ما فعلت؛ به خدا قسم اگر تمام عالم هستی را به من دهند که به مورچه‌ای ظلم کنم و بی‌جهت پوست جوی را از دهان آن بگیرم، این کار را نمی‌کنم.»
امام زین العابدین نیز می‌فرمود:
تعصی الاله و انت تظهر حبّه هذا لعمری فی الفعال بدیع
لو کنت تظهر حبه لأطعته ان المحب لمن یحب مطیع
«خداوند را معصیت می‌کنی و ادعا می‌کنی که او را دوست داری. به جان من این ادعا از عجایب امور است. اگر براستی خدا را دوست داشتی او را اطاعت می‌کردی، زیرا محّب همیشه مطیع محبوب است.»
در این اشعار نیز امام سجاد علیه السلام می‌گوید محال است که خداوند را معصیت کنم، زیرا او را دوست دارم.
 
عبادت امام سجاد علیه السلام
درباره امیرالمؤمنین گفته شده است که روزها به ایجاد باغ و قنات برای فقرا و محتاجین مشغول بود، و تا به صبح عبادت می‌کرد. حضرت سجاد نیز چنین بود چه بسیار باغ‌ها و قنوات که به دست ایشان برای دیگران آباد یا ایجاد شد. عبادت و سجده او به حدی بود که به زین العابدین و سجاد ملقب شد.
از رسول اکرم صلی الله علیه و آله روایت شده که روز قیامت خطاب می‌شود: «کجا است زین العابدین؟» و می‌بینم که فرزندم علی بن الحسین جواب می‌دهد و می‌آید.
از امام باقر علیه السلام روایت شده که: «پدرم را می‌دیدم که از کثرت عبادت پاهای او ورم کرده، و صورت او زرد، و گونه‌های او مجروح، و محل سجده او پینه بسته بود.»
 
سخاوت، فتوت و رأفت امام سجاد علیه السلام
در تاریخ آمده است یکی از کارهای امیرالمؤمنین علیه السلام اداره کردن فقرا به طور مخفیانه بوده است. امیرالمؤمنین شب‌ها خوراک، پوشاک و هیزم به خانه بینوایان می‌برد، و آن بینوایان حتی نمی‌دانستند که چه کسی آنها را اداره می‌کند. همچنین میان مورخین مشهور است که امام سجاد علیه السلام چنین بوده است.
راوی می‌گوید: در محضر امام صادق علیه السلام بودیم که از مناقب حضرت علی علیه السلام صحبت شد و گفته شد هیچ کس قدرت عمل امیرالمؤمنین را ندارد و شباهت هیچ کس به امیرالمؤمنین، بیشتر از علی بن الحسین علیهماالسلام نبوده است که صد خانواده را اداره می‌کرد. شب‌ها گاهی هزار رکعت نماز می‌خواند.»
از طریق اهل تسنن روایت شده است که چون امام سجاد علیه السلام شهید گشت روشن شد که آن حضرت صد خانواده را به طور مخفی اداره می‌کرده است.
 
زهد امام سجاد علیه السلام
چنانچه حضرت علی علیه السلام زاهد به تمام معنی بوده است و دلبستگی به مالی و به کسی جز به خدای متعال نداشته است. امام سجاد علیه السلام نیز همچنین بوده است. لذا به اصحاب خود سفارش می‌فرمود: اصحابی، اخوانی، علیکم بدار الآخرة و لا اوصیکم بدار الدنیا فانکم علیها و بها متمسکون اما بلغکم ان عیسی علیه السلام قال للحواریین. الدنیا قنطرة فاعبروها ولا تعمروها. و قال: من یبنی علی موج البحر داراً؟ تلکم الدار الدنیا و لا تتخذوها قراراً.
«ای یاران من، برادران من، مواظب خانه آخرت باشید من سفارش دنیا را به شما نمی‌کنم زیرا شما بر آن حریص هستید و به آن چنگ زده‌اید. آیا نشنیده‌اید که حضرت عیسی به حواریون می‌گفت: دنیا پل است، از روی آن بگذرید و به تعمیرش نپردازید! چه کسی روی موج آب، خانه می‌سازد؟ موج دریا این دنیا است، به آن دلبستگی نداشته باشید.»
 
شجاعت امیرالمؤمنین علیه السلام
شجاعت امام علی علیه السلام زبانزد خاص و عام است. و اگر گفتار امام سجاد علیه السلام را در مجلس ابن زیاد و در مجلس یزید و مخصوصاً خطبه آن بزرگوار را در مسجد شام در نظر بگیریم شجاعت این بزرگوار نیز بر ما روشن می‌شود.
امیرالمؤمنین شجاعت خود را در میدان برای افرادی مثل عمرو بن عبدود و مرحب خیبری به کار می‌برد و فرزند گرامی او امام سجاد، شجاعت را در مجلس ابن زیاد و مجلس یزید و روی منبر در مسجد شام به کار برده است.
 
سیاست امام سجاد علیه السلام
امیرالمؤمنین به اقرار همه مورخین از سنّی و شیعه پاسدار اسلام بود و رأی و تدبیر او فوق العاده مفید بود، چنانکه عمر بیشتر از هفتاد مورد گفته است: لولا علی لَهَکَ عمر، یعنی: «اگر علی نبود عمر هلاک شده بود.»
امام سجاد علیه السلام در مدت سی و پنج سال پاسدار شیعه بود. مورخین معتقدند که تدبیر امام سجاد علیه السلام، مدینه را و بسیاری از شیعیان را از دست کسانی چون یزید و عبدالملک مروان نجات داد.
 
حلم امام سجاد علیه السلام
درباره امیرالمؤمنین گفتاری نقل شده و ایشان فرمودند: «از کنار آدم بی‌خردی گذشتم که به من بد می‌گفت. از او صرف‌نظر کردم گویی که او حرفی نزده است.» درباره امام سجاد نیز گفتاری نقل شده است و ایشان فرمودند: «از کنار کسی گذشتم که به من بد می‌گفت. به او گفتم که اگر راست می‌گویی خداوند متعال مرا رحمت کند، و اگر دروغ می‌گویی خدا تو را بیامرزد!»
 
تواضع امام سجاد علیه السلام
حضرت علی علیه السلام با فقرا می‌نشست، با آنان غذا می‌خورد، از آنان دلجویی می‌کرد، به آنان لطف داشت و پناه آنان بود، برای آنان کار می‌کرد و از آنان پذیرایی می‌نمود، و درباره آنان به دیگران سفارش می‌کرد.
تاریخ نویسان اقرار دارند که امام سجاد علیه السلام، دوست داشت فقیران، یتیمان و بینوایان سر سفره‌اش باشند و با آنها بنشیند، غذا برای آنها آماده کند و حتی غذا در دهن آنان بنهد.
 
فصاحت و بلاغت در کلام امام سجاد علیه السلام
فصاحت به معنی خوب سخن گفتن، مجاز، کنایه، لطایف و مثال‌ها را به کار بردن است. و بلاغت، سخن خوب گفتن، بجا سخن گفتن، از طول کلام بی فایده پرهیز داشتن است. فصاحت و بلاغت امیرالمؤمنین مورد اقرار همه است آن چنانکه درباره نهج البلاغه گفته شده:
دون کلام الخالق و فوق کلام المخلوق؛ پایین‌تر از کلام خالق و بالاتر از کلام مخلوق است.»
امام سجاد علیه السلام صحیفه کامله سجادیه را به جهان عرضه داشت. صحیفه‌ای که مثل آن نیامده و نخواهد آمد. صحیفه‌ای که در ضمن دعا، معارف اسلام، سیاست اسلام، اخلاق اسلام، اجتماعیات اسلام، حقانیت شیعه، حقانیت اهل‌بیت، انتقاد از ظلم و ظالم، سفارش به حق و حقیقت، و بالاخره یک دوره معارف اسلامی را آموزش می‌دهد. صحیفه‌ای که محققین اسم آن را «اخت القرآن»، «انجیل اهل‌بیت»، «زبور آل محمد» نهاده‌اند. صحیفه‌ای که ابلهی با فصاحت ادعا کرد که می‌تواند چون آن بیاورد چون قلم به دست گرفت، نتوانست، دق کرد و مُرد.
 
جهاد امام سجاد علیه السلام
حضرت علی علیه السلام بزرگترین مجاهد اسلام است که توانست اسلام را از دست کفار و مشرکین نجات دهد. ولی فرزندش امام سجاد علیه السلام گرچه در کربلا کشته نشد اما وجودش، بقایش و اسارتش عامل بقای اسلام بوده است. قیام ابی عبدالله الحسین علیه السلام درختی بود که در کربلا کاشته شد و آبیاری و به ثمر رساندن و نگاهداری از آن به دست امام سجاد علیه السلام به دست زینب کبری انجام گرفت.
تدبیر امام سجاد علیه السلام در اسارت، گریه‌های امام سجاد در مدینه، نوحه خوانی و روضه خوانی‌های آن حضرت در مدت سی و پنج سال سخنرانیش، به موقع جهادی بود فوق العاده مفید و ثمربخش که تحلیل سیاسی تاریخ، این مطالب را نشان می‌دهد.
 
عفو و جوانمردی امام سجاد علیه السلام
اگر تاریخ درباره امیرالمؤمنین علیه السلام می‌گوید که چگونه از ابن ملجم مواظبت کرد و هنگامی که ظرف شیری را برای حضرت می‌آوردند نیمی را می‌خورد و نیم دیگر را برای او می‌فرستاد، و درباره او وصیّت و سفارش فراوان نمود، درباره امام سجاد نیز منقول است که: فرماندار مدینه که دل امام سجاد را خون کرده بود، از طرف عبدالملک مروان معزول شد و امر شد که او را به درختی ببندند و مردم بیایند و به او توهین کنند. امام سجاد علیه السلام اصحاب خود را خواست و سفارش فرمود که مبادا به او توهین شود! امام سجاد نزد او رفت و او را دلداری داد و نزد عبدالملک مروان وساطت او را کرد که از این خواری نجات یابد.
آن فرماندار معزول می‌گفت از علی بن الحسین و یارانش ترس دارم زیرا به آنها ظلم بسیار کردم.
 
ابهت و شخصیت امام سجاد علیه السلام
درباره حضرت علی علیه السلام گفته شده که بسیار متواضع بود، ولی بزرگی شخصیت آن بزرگوار میان همه محفوظ بود. همچنین است فرزند عزیزش امام سجاد علیه السلام.
در تاریخ ضبط است که هشام بن عبدالملک به حج آمده بود و کثرت جمعیت مانع شد که حجرالاسود را استلام کند. پس در گوشه‌ای برای او فرشی انداخته و نشسته بود که امام سجاد علیه السلام وارد طواف شد و وقتی به حجرالاسود رسید، مردم کنار رفتند و حضرت مکرّر استلام نمود. هشام فوق العاده ناراحت شد. یکی از اطرافیان پرسید: این مرد کیست که مردم چنین به او احترام دارند؟ هشام تجاهل کرد و گفت نمی‌دانم. فرزدق آنجا بود، فی البداهه قصیده مفصلی درباره امام سجاد علیه السلام سرود. ما چند بیت از آن قصیده را می‌آوریم: تمام قصیده در مناقب ابن شهر آشوب موجود است:
هذا الذی تعرف البطحاء و طاته و البیت یعرفه و الحل و الحرم
ما قال لاقط الا فی تشهده لولا التشهد کانت لانه نعم
یغضی حیاء و یغضی من مهابته   فما یکلم الا حین یبتسم
من معشر حبهم دین و بغضهم کفر و قربهم منجی و مقتصم
مقدم بعد ذکر الله ذکرهم فی کل فرض و مختوم به الکلم
«این مردی است که حجاز، خانه خدا، حل، حرم او را می‌شناسند. نه، در کلامش نیست ـ حاجت سائل را همیشه برآورده می‌کند جز در تشهد ـ که لا اله الا الله می‌گوید. و اگر تشهد در نماز نبود، نه او، همیشه آری بود: هنگام برخورد با مردمان چشم‌ها را فرو می‌بندد برای آن که حیا دارد، و دیگران چشم فرو می‌بندد به جهت ابهتی که او دارد. و سخن با او نمی‌گویند مگر که آن بزرگوار تبسّم کند. روز قیامت حبّ آنها دین است و بغض آنها کفر است و قرب و نزدیکی به آنان پناه و نجات انسان‌ها است. در نمازها یاد آنها و اسم آنها مقدم بر هر چیزی است بعد از اسم خدای متعال. و نمازها به اسم آنان تمام می‌شود ـ یعنی در نماز بعد از اسم خدا در اقامه، اسم اهل‌بیت است و آخر مطلب که در تشهد آخر گفته می‌شود باز اسم اهل‌بیت است. گفته شده که فرزدق به این اشعار آمرزیده شده است و به گفته جامی اگر اهل عالم به این اشعار آمرزیده شوند جا دارد.
 
زندگی امام سجاد علیه السلام
می‌دانیم زندگی حضرت علی علیه السلام پر تلاطم بود در نهج البلاغه می‌فرماید: «صبرت و فی العین قذی و فی الحلق شجی؛ صبر نمودم در مصایب نظیر کسی که خاری در چشم و استخوانی در گلو داشته باشد.» ولی زندگی امام سجاد علیه السلام از زندگی امیرالمؤمنین علیه السلام بسیار پرتلاطم‌تر بود. آن حضرت در بحبوحه جنگ صفین به دنیا آمد: در زمان معاویه و آن جنایاتش پرورش پیدا کرده. معاویه را با کشتارهای دسته جمعی شیعیان، با اشاعه سبّ امیرالمؤمنین در خطبه‌ها و بعد از نمازها دیده است. بعداً حماسه کربلا و اسارت، که هر روزی از آن چند بار مرگ است، مجلس ابن زیاد و مجلس یزید را با اهل‌بیت پدرش پشت سر نهاد. قضیه حرّه که ننگی است بر دامن مسلمانان را مشاهده کرد.
یزید سال دوم سلطنت، شخصی را با پنج هزار لشگر به مدینه فرستاد و دستور قتل عام داد و سه روز مدینه را برای لشگریان خود مباح اعلام نمود.
او شاهد قضیه عبدالله بن زبیر است ـ که همه بنی‌هاشم و من جمله محمد بن حنفیه را در شعب ابی طالب جمع نمود که بسوزاند و چون دشمن رسید موفق نشد ـ شاهد مروان بن حکم بود که دشمن سرسخت اهل‌بیت بود. شاهد حکومت عبدالملک مروان با فرماندارش حجاج بن یوسف ثقفی است. زندانی زندان حجاج بن یوسف است که در میان بیابانی، پنجاه هزار زندانی در آن زندان بود و دمیری در حیاة الحیوان می‌گوید خوراک آنها دو قرصه نان بود که بیشتر آن خاکستر بود. شاهد کشتار بیشتر از صد هزار نفر بود به جرم دوستی با اهل‌بیت. پنجاه و هفت سال در این دنیا زندگی کرد ولی هر روز از آن برای آن بزرگوار قتلگاهی بود.
چهارشنبه 22/2/1395 - 14:39
عقاید و احکام
 
 
خاندان حضرت عباس (ع):
در سال 26 هجری قمری، حضرت عباس (ع) پایه عرصه گیتی نهاد. مادر گرامیش فاطمه، دخت حزام بن خالد بن ربیعه بن عامر كلبی و كنیه اش (ام البنین) بود.
چند سال پس از شهادت حضرت فاطمه (س) بود، كه امیرالمومنین از برادرش عقیل، كه به اصل و نسب قبایل آگاه بود، درخواست كرد زنی را از دودمانی شجاع برای او خواستگاری كند و عقیل، فاطمه كلابیه (ام البنین) را برای آن حضرت خواستگاری كرد و ازدواج صورت گرفت.

امیرالمومنین (ع) از این بانوی گرامی، صاحب چهار پسر به نامهای عباس، عثمان، جعفر و عبدالله شد.
عباس (ع) ازبرادران دیگرش بزرگتر بود و هر چهار برادر به امام خویش، حسین (ع) وفادار بودند و در روز عاشورا در راه آن امام جان خود را نثار كردند.
ارادت قلبی ام البنین (س) به خاندان پیامبر (ص) آنقدر بود كه امام حسین (ع) را از فرزندان خود بیشتر دوست می داشت؛ بطوری كه وقتی به این بانوی گرامی خبر شهادت چهار فرزندش را دادند فرمود: مرا از حال حسین (ع) باخبر سازید و چون خبر شهادت امام حسین (ع) به او داده شد، فرمود رگهای قلبم گسسته شد، اولادم و هر چه زیر این آسمان كبود است، فدای امام حسین (ع).
دوران كودكی حضرت ابوالفضل العباس (ع):
در روزهاى كودكى عباس، پدر گرانقدرش چون آیینه معرفت، ایمان، دانایى و كمال در مقابل او قرار داشت و گفتار الهى و رفتار آسمانى‏اش بر وى تاثیر مى‏نهاد. او از دانش و بینش على(ع) بهره مى‏برد. حضرت در باره تكامل و پویایى فرزندش فرمود: ان ولدى العباس زق العلم زقا; همانا فرزندم عباس در كودكى علم آموخت و به سان نوزاد كبوتر، كه از مادرش آب و غذا مى‏گیرد، از من معارف فرا گرفت.

در آغازین روزهایى كه الفاظ بر زبان وى جارى شد، امام(ع) به فرزندش فرمود: بگو یك. عباس گفت: یك حضرت ادامه داد: بگو دو عباس خوددارى كرد و گفت: شرم مى‏كنم با زبانى كه خدا را به یگانگى خوانده ‏ام، دو بگویم. 
پرورش در آغوش امامت و دامان عصمت، شالوده ‏اى پاك و مبارك براى ایام نوجوانى و جوانى عباس فراهم كرد تا در آینده نخل بلند قامت استقامت و سنگربان حماسه و مردانگى باشد. گاه كه على(ع) با نگاه بصیرت‏ آمیز خود آینده عباس را نظاره مى‏كرد، با لبختدى رضایت ‏آمیز، سرشك غم از دیدگان جارى مى‏كرد و چون همسر مهربانش از علت گریه مى‏پرسید، مى‏فرمود: دستان عباس در راه یارى حسین(ع) قطع خواهد شد.

آنگاه از مقام و عظمت پور دلبندش نزد خداوند چنین خبر مى‏داد: پروردگار متعال دو بال به او خواهد داد تا به سان عمویش جعفر بن ‏ابى‏طالب در بهشت پرواز كند. محبت پدرى گاه على(ع) را بر آن مى‏داشت تا پاره پیكرش را ببوسد ، ببوید و با آداب و اخلاق اسلامى آشنا سازد. از اینرو لحظه‏اى عباس را از خود دور نمى‏ساخت. فرزند پاكدل على(ع) در مدت 14 سال و چهل و هفت روز، كه با پدر زیست، همیشه در حرب و محراب و غربت و وطن در كنار او حضور داشت. 
در ایام دشوار خلافت، لحظه ‏اى از وى جدا نشد و آنگاه كه در سال‏37 هجرى قمرى جنگ صفین پیش آمد، با آن كه حدود دوازده سال داشت، حماسه‏اى جاوید آفرید.
مقام علمی حضرت عباس (ع):
حضرت عباس (ع) در خانه ای زاده شد كه جایگاه دانش و حكمت بود. آن جناب از محضر امیرمومنان (ع) و امام حسن (ع) و امام حسین (ع) كسب فیض كردند و از مقام والای علمی برخوردار شدند.

لذا از خاندان عصمت (ع) در مورد حضرت عباس (ع) نقل شده است كه فرموده اند: زق العلم زقا، یعنی همان طور كه پرنده به جوجه خود مستقیماً غذا می دهد، اهل بیت (ع) نیز مستقیماً به آن حضرت علوم و اسرار را آموختند.
علامه محقق، شیخ عبدالله ممقانی، در كتاب نفیس تنقیح المقال، در مورد مقام علمی و معنوی ایشان گفته است: آن جناب از فرزندان فقیه و دانشمندان ائمه (ع) و شخصیتی عادل، مورد اعتماد، با تقوا و پاك بود.
مقام حضرت عباس (ع) نزد ائمه (ع):
اگر بخواهیم مقام و منزلت حضرت عباس (ع) را از دیدگاه امامان معصوم (ع) دریابیم، كافی است به سخنان آن بزرگوار درباره حضرت عباس (ع) توجه كنیم.
در شب عاشورا، وقتی دشمن در مقابل كاروان امام حسین (ع) حاضر شد و درراس آنها عمربن سعد شروع به داد و فریاد كرد، امام حسین (ع) به حضرت عباس (ع) فرمود:‌ برادر جان، جانم به فدایت، سوار مركب شو و نزد این قوم برو و از ایشان سوال كن كه به چه منظور آمده اند و چه می خواهند.

در این ماجرا دو نكته مهم وجود دارد یكی آنكه امام به حضرت عباس می فرماید: من فدایت شوم. این عبارت دلالت بر عظمت شخصیت عباس (ع) دارد، زیرا امام معصوم العیاذ بالله سخنی بی مورد و گزاف نمی گوید و نكته دوم آنكه، حضرت به عنوان نماینده خود عباس (ع) را به اردوی دشمن می فرستد.

روز عاشورا هنگامی كه حضرت عباس (ع) از ا سب بر روی زمین افتاد، امام حسین (ع) فرمودند:‌(الان انكسر ظهری و قلت حیاتی) یعنی (اكنون پشتم شكست و چاره ام كم شد). این جمله بیانگر اهمیت حضرت عباس (ع) ونقش او در پشتیبانی از امام حسین (ع) است.
امام زمان (ع)، در قسمتی از زیارتنامه ای كه برای شهدای كربلا ایراد كردند، حضرت عباس (ع) را چنین مورد خطاب قرار می دهند: السلام علی ابی الفضل العباس بن امیرالمومنین المواسی اخاه بنفسه، الاخذ لغده من امسه، الفادی له،‌الوافی الساعی الیه بمائه، المقطوعه یداه لعن الله قاتله یزید بن الرقاد الجهنی و حكیم بن طفیل الطائی.

امام زین العابدین (ع) به عبیدالله بن عباس بن علی بن ابی طالب (ع) نظر افكند و اشكش جاری شد. سپس فرمود:‌هیچ روزی بر رسول خدا (ع) سخت تر ازروز جنگ احد نبود، زیرا در آن روز عموی پیامبر، شیر خدا و رسولش حمزه بن عبدالمطلب كشته شد و بعد از آن روز بر پیامبر هیچ روزی سخت از روز جنگ موته نبود، زیرا در آن روز پسر عموی پیامبر جعفر بن ابی طالب كشته شد سپس امام زین العابدین (ع) فرمود: هیچ روزی همچون روز مصیبت حضرت امام حسین (ع) نیست كه سی هزار تن در مقابل امام حسین (ع) ایستادند و می پنداشتند، كه از امت اسلام هستند و هر یك از آنها می خواستند از طریق ریختن خون امام حسین (ع) به نزد پروردگار می انداخت و ایشان را موعظه می فرمود و كار را تا آنجا كشاندند كه آن حضرت را از روی ظلم وجور و دشمنی به شهادت رساندند.

آنگاه امام زین العابدین (ع) فرمود:‌ خداوند حضرت عباس (ع) را رحمت كند كه به حق ایثار كرد و امتحان شد و جان خود را فدای برادرش كرد تا آنكه دو دستش قطع شد. لذا خداوند عزوجل در عوض،‌ دو بال به او عطا كرد تا همراه ملائكه در بهشت پرواز كند، همان طور كه به جعفر بن ابی طالب (ع) هم دو بال عطا فرمود و به تحقیق، حضرت عباس (ع) نزد پروردگار مقام و منزلتی دارد كه روز قیامت همه شهدا به آن مقام و منزلت غبطه می خورند.
ایثار و جانبازی، راز و رمز تعالی حضرت عباس (ع):
ا توجه به روایاتی كه در شان حضرت عباس (ع) از ائمه علیهم السلام رسیده و در آن به ایثار و فداكاری در راه امام خویش تصریح شده است، به روشنی، فضیلت و مقام آن بزرگوار آشكار می شود. حضرت عباس (ع) فرزند كسی است كه آیه ( و من الناس یشری نفسه ابتغاء مرضات الله, بقره-207) در شانس نازل شد و از سلاله دودمانی است كه اسوه ایثار و از خودگذشتگی بودند و سوره هل اتی، در شان ایثار ایشان نازل شده است.
فداكاری، ایثار و جانبازی در اسلام و مكتب اهل بیت علیهم السلام از جایگاه ویژه ای برخوردار است؛ به طوری كه امیرمومنان در جایی ایثار را برترین فضیلت اخلاقی می داند.
در جایی دیگر، علی (ع) ایثار را بالاترین عبادت معرفی می نماید و در روایتی دیگر غایت و هدف تمام مكارم اخلاقی را ایثار و از خودگذشتگی می داند.

علی (ع) در قسمتی از نامه خود به حارث همدانی می فرماید: بدان كه برترین مومنان كسی است كه در گذشتن از جان و خانواده و مال خویش از دیگر مومنان برتر باشد.
حال در اینجا این سوال مطرح می شود كه، مگر سایر شهیدان از جان خود نگذشتند، پس چه چیزی حضرت عباس را از سایر شهیدان متمایز می سازد؟

جواب این است كه معرفت حضرت عباس (ع) از همه شهیدان والاتر و اطاعتش از امام خویش، كاملتر بود. براساس دیدگاه اسلام و مكتب اهل بیت (ع) آنچه اعمال نیك را از یكدیگر متمایز می سازد و ارزش اعمال را متفاوت می كند، همان معرفت و بینش و نیت شخص است و كلام پیامبر اسلام (ص) كه فرمود:
(ضربه علی یوم الخندق افضل من عباده الثقلین) شاید ناظر به این معنا باشد.

در ضمن روایاتی كه در مورد ثواب و عقاب عمل به صورتهای گوناگون و متفاوت نقل شده، به این دلیل است كه ثواب یا عذاب یك عمل معین، با توجه به معرفت و نیت عامل آن متفاوت می شود. به عنوان مثال، ثواب زیارت امام رضا (ع) در روایتهای معتبر به صور متفاوت نقل شده است و در بعضی روایات تصریح شده كه این تفاوت ثواب، به دلیل تفاوت در معرفت اشخاص است.
آری حضرت عباس (ع) با كمال معرفت در راه دین و امام خویش جانبازی نمود و مراحل كمال و تعالی را طی كرد.
القاب تابناك حضرت ابوالفضل العباس (ع)

1. قمر بنى‏هاشم 
بهره‏ مندى بسیار عباس از جمال و جلال و سیماى سپید و زیبا و سیرت سبز و نورانى، زمینه ‏ساز این لقب است.

2. باب الحوائج 
كریمى از دودمان كریمان كه چون حاجتمندى سوى او روى كند، خواسته‏ هایش را برآورده مى‏سازد.

3. طیار 
بیانگر مقام و عظمت‏ حضرت عباس(ع) در فضاى عالم قدس و بهشت جاودان است.

4. الشهید 
شهادت، كه نشان نمایان ابوالفضل(ع) است و در چهره حیات او درخشندگى بسیار دارد، زمینه ‏ساز این لقب است.

5.سقا 
دلاورى عباس در صحنه هاى حیرت‏ آور آب‏رسانى به تشنگان، سبب این لقب شد.

6. عبد صالح 
لقبى كه حضرت صادق(ع) در زیارت عموى گرانقدرش بدان اشاره دارد: 
السلام علیك ایها العبد الصالح.? سلام بر تو، اى بنده صالح خدا.

7. سپه سالار 
صاحب لواء یا سپه سالار لقب بزرگترین شخصیت نظامى است و عباس در روز عاشورا این لقب را از آن خود ساخت.

8. پرچمدار و علمدار 
یادآور دلاوى و حفظ لشكر در برابر دشمن است. علمدارى عباس(ع) این لقب را برایش به ارمغان آورد.

9. ابوقربه (صاحب مشك)، عمید (یاور دین خدا)، سفیر (نماینده حجت ‏خدا)، صابر (شكیبا)، محتسب (به حساب خدا گذارنده تلاشها)، مواسى (جانباز و مدافع حق)، مستعجل (تلاشگرى مهربان در برآوردن حاجات دیگران) و ... از دیگر لقبهاى ابوالفضل است.
عباس بن على«ع»
فرزند امیر المؤمنین،برادر سید الشهدا،فرمانده و پرچمدار سپاه امام حسین«ع»در روز عاشورا .عباس در لغت،به معناى شیر بیشه،شیرى كه شیران از او بگریزند است. مادرش«فاطمه كلابیه»بود كه بعدها با كنیه«ام البنین»شهرت یافت. على«ع»پس ازشهادت فاطمه زهرا با ام البنین ازدواج كرد. عباس،ثمره این ازدواج بود.  ولادتش را در شعبان سال 26 هجرى در مدینه نوشته‏اند و بزرگترین فرزند ام البنین بود و این چهارفرزند رشید،همه در كربلا در ركاب امام حسین«ع»به شهادت رسیدند. وقتى امیر المؤمنین شهید شد،عباس چهارده ساله بود و در كربلا 34 سال داشت. كنیه‏اش «ابو الفضل»و«ابو فاضل»بود و از معروفترین لقبهایش،قمر بنى هاشم،سقاء،صاحب لواء الحسین،علمدار،ابو القربه،عبد صالح،باب الحوایج و...است.

عباس با لبابه،دختر عبید الله بن عباس(پسر عموى پدرش)ازدواج كرد و از این ازدواج،دو پسر به نامهاى عبید الله و فضل یافت.بعضى دو پسر دیگر براى او به نامهاى محمد و قاسم ذكر كرده‏اند.

آن حضرت،قامتى رشید،چهره‏اى زیبا و شجاعتى كم نظیر داشت و به خاطر سیماى جذابش او را«قمر بنى هاشم»مى‏گفتند.در حادثه كربلا،سمت پرچمدارى سپاه حسین«ع»و سقایى خیمه‏هاى اطفال و اهل بیت امام را داشت و در ركاب برادر،غیر از تهیه آب،نگهبانى خیمه‏ها و امور مربوط به آسایش و امنیت خاندان حسین«ع»نیر بر عهده او بود و تا زنده بود،دودمان امامت،آسایش و امنیت داشتند.

روز عاشورا،سه برادر دیگر عباس پیش از او به شهادت رسیدند.وقتى علمدار كربلا از امام حسین«ع»اذن میدان طلبید حضرت از او خواست كه براى كودكان تشنه و خیمه‏هاى بى‏آب،آب تهیه كند.ابو الفضل«ع»به فرات رفت و مشك آب را پر كرد و در بازگشت به خیمه‏ها با سپاه دشمن كه فرات را در محاصره داشتند درگیر شد و دستهایش قطع گردید و به شهادت رسید.البته پیش از آن نیز چندین نوبت.همركاب با سید الشهدا به میدان رفته و با سپاه یزید جنگیده بود .عباس،مظهر ایثار و وفادارى و گذشت بود.وقتى وارد فرات شد،با آنكه تشنه بود،اما بخاطر تشنگى برادرش حسین«ع»آب نخورد و خطاب به خویش چنین گفت:

یا نفس من بعد الحسین هونى‏

و بعده لا كنت ان تكونى‏

هذا الحسین وارد المنون‏

و تشربین بارد المعین‏

تالله ما هذا فعال دینى‏

 

و سوگند یاد كرد كه آب ننوشد. وقتى دست راستش قطع شد،این رجز را مى‏خواند :

و الله ان قطعتموا یمینى‏

انى احامى ابدا عن دینى‏

و عن امام صادق الیقین‏

نجل النبى الطاهر الأمین‏

 

و چون دست چپش قطع شد،چنین گفت:

یا نفس لا تخشى من الكفار

و ابشرى برحمة الجبار

مع النبى السید المختار

قد قطعوا ببغیهم یسارى‏

فاصلهم یا رب حر النار

شهادت عباس،براى امام حسین بسیار ناگوار و شكننده بود.جمله پر سوز امام،وقتى كه به بالین عباس رسید،این بود:«الآن انكسر ظهرى و قلت حیلتى و شمت بى عدوى». و پیكرش،كنار«نهر علقمه»ماند و سید الشهدا به سوى خیمه آمد و شهادت او را به اهل بیت خبر داد.هنگام دفن شهداى كربلا نیز،در همان محل دفن شد.از این رو امروز حرم ابا الفضل«ع»با حرم سید الشهدا فاصله دارد.

مقام والاى عباس بن على«ع»بسیار است.تعابیر بلندى كه در زیارتنامه اوست،گویاى آن است .این زیارت كه از قول حضرت صادق«ع»روایت شده،از جمله چنین دارد:

«السلام علیك ایها العبد الصالح المطیع لله و لرسوله و لأمیر المؤمنین و الحسن و الحسین ...

اشهد الله انك مضیت على ما مضى به البدریون و المجاهدون فى سبیل الله المناصحون فى جهاد اعدائه المبالغون فى نصرة اولیائه الذابون عن أحبائه...» كه تأیید و تأكیدى بر مقام عبودیت و صلاح و طاعت او و نیز تداوم خط مجاهدان بدر و مبارزان با دشمن و یاوران اولیاء خدا و مدافعان از دوستان خداست.امام سجاد«ع»نیز سیماى درخشان عباس بن على را اینگونه ترسیم فرموده است:«رحم الله عمى العباس فلقد آثر و ابلى و فدا اخاه بنفسه حتى قطعت یداه فابدله الله عز و جل بهما جناحین یطیر بهما مع الملائكة فى الجنة كما جعل جعفر بن ابى طالب.و ان للعباس عند الله تبارك و تعالى منزلة یغبطه بها جمیع الشهداء یوم القیامة».

که در آن نیز مقام ایثار،گذشت،فداكارى،جانبازى،قطع شدن دستانش و یافتن بال پرواز در بهشت،همبال با جعفر طیار و فرشتگان مطرح است و اینكه:عمویم عباس،نزد خداى متعال،مقامى دارد كه روز قیامت،همه شهیدان به آن غبطه مى‏خورند و رشك مى‏برند.

عباس یعنى تا شهادت یكه تازى‏                 عباس یعنى عشق،یعنى پاكبازى‏

عباس یعنى با شهیدان همنوازى‏                   عباس یعنى یك نیستان تكنوازى‏

عباس یعنى رنگ سرخ پرچم عشق‏        یعنى مسیر سبز پر پیچ و خم عشق‏

جوشیدن بحر وفا،معناى عباس‏            لب تشنه رفتن تا خدا،معناى عباس

 

در زیارت ناحیه مقدسه نیز از زبان حضرت مهدى«ع»به او اینگونه سلام داده شده است:«السلام على ابى الفضل العباس بن امیر المؤمنین،المواسى اخاه بنفسه،الآخذ لغده من امسه،الفادى له،الواقى الساعى الیه بمائه،المقطوعة یداه...».
كربلا كعبه عشق است و من اندر احرام‏              شد در این قبله عشاق،دو تا تقصیرم‏

دست من خورد به آبى كه نصیب تو نشد              چشم من داد از آن آب روان تصویرم‏

باید این دیده و این دست دهم قربانى‏              تا كه تكمیل شود حج من و تقدیرم



چهارشنبه 22/2/1395 - 8:32
سلامت و بهداشت جامعه
سلامت دندان در تندرستی کامل انسان اهمیت بسیاری دارد. عفونت‌های دهان می‌توانند باعث ایجاد مشکل در سایر نقاط بدن نیز بشوند.

ناراحتی قلبی، سکته ی مغزی، زوال عقل و مشکلات تنفسی، همگی با عدم سلامت دندان در ارتباط هستند.

برای سالم نگه داشتن بدن، توصیه می شود به صورت منظم به دندان پزشک مراجعه کنید. ولی بین زمان های مراجعه به دندان پزشک چه کاری باید انجام دهید؟ بهترین راه حفظ سلامتی دهان چیست؟

خمیردندان روغن نارگیل شاید اتفاق جدیدی در سلامت دندان باشد. به دلیل ایجاد حساسیت، خمیردندان‌ها و دهان‌شوی‌های رایج در بازار بسیار آزاردهنده هستند. شاید بسیاری از کسانی که با چنین مشکلاتی روبه‌رو هستند، از شنیدن این خبر خوش‌حال شوند؛ دانشمندان در حال پژوهش درباره‌ی جایگزینی روغن نارگیل به جای خمیردندان هستند.

استفاده از روغن نارگیل برای شست‌ و شوی دندان، اخیرا مورد استقبال قرار گرفته است و دلیل موجهی هم برای این استقبال وجود دارد؛ عمل کردش شگفت آور است. روغن نارگیل ویژگی های عجیب ضدباکتری دارد که بر این اساس مزیت‌ برجسته ای برای سلامت دهان دارد.

در پژوهش اخیر در موسسه‌ی فناوری اتلون در مورد روغن‌های مختلف و مزیت‌های‌شان برای سلامت دهان، به این نتیجه رسیدند که روغن نارگیل در میان روغن‌های دیگر بهترین عمل‌کرد را دارد. این روغن وقتی با آنزیم‌های گوارشی ترکیب می‌شود، عمل‌کرد فوق العاده ای در توقف رشد باکتری ها در دهان خواهد داشت. این عمل کرد در مورد باکتری با جهش استرپتوکوک نیز وجود دارد.
اس موتانس یا موتانس (جهش یافته‌های) استرپتوکوک، باکتریِ‌ تولیدکننده ی اسید لاکتیک است. این باکتری به فرآیند پوسیدگی دندان در کودکان و بزرگ سالان کمک می کنند؛ از مواد قندی انرژی می گیرد و فضای دهان را اسیدی می کند. سپس این فضای اسیدی، ‌مواد معدنی (فسفات کلسیم) مینای دندان را حل می کند باعث پوسیدگی آن می شود.

دکتر دامیان بِرَدی، پژوهشگر ارشد موسسه ی فناوری اتلون، می‌گوید: “ترکیب آنزیم اصلاح شده ی روغن نارگیل با محصولات مربوط به بهداشت دهان و دندان جایگزین فوق‌العاده‌ای برای افزودنی‌های شیمیایی است، به ویژه آنکه با غلظت های نسبتا پایین نیز می‌تواند عمل می‌کند. همچنین، با توجه به اینکه مقاومت باکتری ها به آنتی بیوتیک ها در حال افزایش است، باید توجه مان را به شیوه های جدید مبارزه با عفونت های میکروبی معطوف کنیم”.

استفاده از راه حل های طبیعی تر برای تولید خمیردندان بهترین گزینه برای هر کسی است که می‌خواهد از کاربرد مواد شیمیایی آسیب رسان خودداری کند. گونه‌های بسیاری از خمیردندان‌ها حاوی تری‌کلوسان، سدیم لوریل سولفات، فلوراید و شیرین کننده های مصنوعی مانند آسپارتام هستند. هر کدام از این مواد شیمیایی می‌توانند برای سلامتی مان مشکل ساز باشند.

تری‌کلوسان در بروز اختلال در غدد درون‌ریز تاثیرگذار است که می‌تواند باعث ابتلای انسان به سرطان‌های مختلف و متعددی شود. هم‌چنین سدیم لوریل سولفات، که باعث ایجاد کف در خمیردندان می‌شود، می‌تواند بر جوانه‌های چشاییِ زبان تاثیر منفی بگذارد و باعث شود مزه‌ی تلخی را بیش‌تر احساس کنیم.

کار رایج دیگری که با روغن نارگیل می‌توان انجام داد، گرداندن آن در دهان است. می‌توانید به راحتی ۱ قاشق غذاخوری روغن نارگیل را با شکم خالی به مدت ۵ تا ۲۰ دقیقه در دهان‌تان به آرامی بچرخانید. پس از این مدت، روغن نارگیل را از دهان‌تان بیرون بریزید.
به اعتقاد بسیاری، این کار سموم و باکتری‌های دهان را از بین می‌برد. این کار هم‌چنین برای بهداشت دهان و دندان بسیار مفید است. آیا می‌خواهید از روغن نارگیل به جای خمیردندان استفاده کنید؟ با این دستورالعمل ساده می‌توانید این کار را انجام دهید!

مواد لازم :
نصف فنجان روغن نارگیل
۲ الی ۳ قاشق غذاخوری جوش شیرین
۱۵ الی ۳۰ قطره عرق نعنا، آب لیمو، یا اسانس روغن

 

روش تهیه :

این مواد با هم مخلوط کنید و با اطمینان و آرامش به عنوان خمیردندان از آن استفاده کنید.

منبع : bartarinha.ir

سه شنبه 21/2/1395 - 9:17
خانواده

شاید دورانی بسیار تلخ را در پی داشته باشد، اما شما همچنان زنده‌اید و باید به زندگی خود ادامه دهید. هرچه زودتر دست به کار شوید و برای زندگی دوباره تلاش کنید، زیرا دنیا هزاران حق انتخاب به شما داده و اگر چه تجربه‌ای ناراحت‌کننده را به شما نشان داده، اما امکانات بسیار شیرینی هم وجود دارند که اگر بخواهید می‌توانید آنها را به دست آورید.

به گزارش جام جم سرا ، مراحلی را در اینجا به شما معرفی می‌کنیم قدم به قدم انجام دهید تا هرچه زودتر روحیه شادتان را به دست آورید و بتوانید روزهای خوش و خرم را شروع کنید:

با او تماس نگیرید: روی صحبتم با آنهایی است که خودشان مایل به جدایی نبوده‌اند و همسرشان آنها را ترک کرده است. اشتباه نکنید. شما نمی‌توانید کسی را متقاعد کنید که دوستتان داشته باشد. یک رابطه عاطفی با وجود دو نفر شروع می‌شود و ادامه می‌یابد. شما نمی‌توانید به تنهایی آن را ایجاد کنید.

لیستی سیاه تهیه کنید: روی یک برگه صفات بد همسرتان را بنویسید تا دلایلی قاطع برای جدایی از او داشته باشید. بی‌مسئولیت بود، به من خیانت می‌کرد، دوستم نداشت، نمی‌توانست برای فرزندانم پدر یا مادری خوب باشد و مانند اینها.

غذاهای حاوی سروتونین بخورید: غذایی که شما می‌خورید هم می‌تواند در بهبود روحی‌تان ایفای نقش کند. سروتونین می‌تواند از لحاظ شیمیایی به آن بخش مغزتان که مربوط به بهبود روحی می‌شود یاری برساند. اگر میزان سروتونین غذایتان کم باشد، شما احساس افسردگی می‌کنید و اگر زیاد باشد، از ته دل خود را پرنشاط خواهید یافت. بوقلمون، موز، شیر، ماست، پنیر، تخم‌مرغ، آجیل و لوبیا حاوی سروتونین‌اند.

تغییرات ایجاد کنید: فضا را تغییر دهید و به کمک تنوع، روحیه‌تان را تقویت کنید. اگر چندسال با همسرتان در یک محله زندگی می‌کرده‌اید، به آن محل نروید و جای دیگر ساکن شوید. اگر نمی‌توانید خانه را عوض کنید، دکوراسیون را تغییر دهید. تفریحات جدیدی برای خود دست و پاکنید و هر آن چه شما را به یاد گذشته‌ها می‌اندازد را از زندگی‌تان حذف کنید.

اهل طنز باشید: نگویید سخت است. یک فیلم کمدی یا یک جوک جالب می‌تواند شما را در هر حالتی بخنداند. به خنده پناه ببرید. با افراد شاد نشست و برخاست کنید. فیلم‌ها و سریال‌های کمدی تماشا کنید، کتاب‌های خنده‌دار بخوانید و مجلات طنز ورق بزنید. طبع شوخ خودتان را به کار بیندازید. شما مسئول بهبودبخشیدن به روح خود هستید.

برایش آرزوی خوشبختی کنید: درست است که از او و رفتاری که با شما داشته و موجب جدایی‌تان شده، دلخورید، اما فراموش نکنید خوبی‌ها و بدی‌ها دو طرفه است و حتما شما هم اشتباهاتی داشته‌اید. او را ببخشید و برایش آرزوی خوشبختی کنید تا عذاب وجدان اذیت‌تان نکند.

 

 

 

 

يکشنبه 19/2/1395 - 9:8
عقاید و احکام

بیست و پنجم رجب سالروز شهادت امام موسی  کاظم   (علیه السلام)، امام هفتم شیعیان جهان در سال 183 هجری است.
 درباره حبس امام موسی (ع) به دست هارون الرشید شیخ مفید در ارشاد روایت می كند كه علت گرفتاری و زندانی شدن امام، یحیی بن خالد بن بر مك بوده است زیرا هارون فرزند خود امین را به یكی از مقربان خود به امام جعفربن محمد ابن اشعث كه مدتی هم والی خراسان بوده است سپرده بود و یحیی بن خالد بیم آن را داشت كه اگر خلافت به امین برسد جعفربن محمد را همه كاره دستگاه خلافت سازد و یحیی و بر مكیان از مقام خود بیفتند.
 
جعفر بن محمد بن اشعث شیعه بود و قایل به امامت موسی (ع) و یحیی این معنی را به هارون اعلام می داشت. سرانجام یحیی پسر برادر امام را به نام علی بن اسماعیل بن جعفر از مدینه خواست تا به وسیله او از امام و جعفر نزد هارون بدگویی كند. گویند امام هنگام حركت علی بن اسماعیل از مدینه او را احضار كرد و از او خواست كه از این سفر منصرف شود. و اگر ناچار می خواهد برود از او سعایت نكند. علی قبول نكرد و نزد یحیی رفت و بوسیله او پیش هارون بار یافت و گفت از شرق و غرب ممالك اسلامی مال به او می دهند تا آنجا كه ملكی را توانست به هزار دینار بخرد. هارون در آن سال به حج رفت و در مدینه امام و جمعی از اشراف به استقبال او رفتند. اما هارون در قبر حضرت رسول (ص) گفت یا رسول الله از تو پوزش می خواهم كه می خواهم موسی بن جعفر را به زندان افكنم زیرا او می خواهد امت ترا برهم زند و خونشان بریزد. آنگاه دستور داد تا امام را از مسجد بیرون بردند و او را پوشیده به بصره نزدوالی آن عیسی بن جعفربن منصور بردند.
 
عیسی پس از مدتی نامه ای به هارون نوشت وگفت كه موسی بن جعفر در زندان جز عبادت ونماز كاری ندارد یا كسی بفرست كه او را تحویل بگیرد یا من او را آزاد خواهم كرد. هارون امام را به بغداد آورد و به فضل بن ربیع سپرد و پس از مدتی از او خواست كه امام را آزاری برساند اما فضل نپذیرفت و هارون او را به فضل بن یحیی بن خالد برمكی سپرد. چون امام در خانه فضل نیز به نماز و روزه و قرائت قرآن اشتغال داشت فضل بر او تنگ نگرفت و هارون از شنیدن این خبر در خشم شد و آخر الامر یحیی امام را به سندی بن شاهك سپرد و سندی آن حضرت را در زندان مسموم كرد و چون آن حضرت از سم وفات یافت سندی جسد آن حضرت را به فقها و اعیان بغداد نشان داد كه ببیند در بدن او اثر زخم یا خفگی نیست. بعد او را در باب التبن در موضعی به نام مقابر قریش دفن كردند. تاریخ وفات آن حضرت را جمعه هفتم صفر یا پنجم یا بیست و پنجم رجب سال 183 ق در 55 سالگی گفته اند.
 
نجمه همسر امام:
نجمه، مادر بزرگوار امام رضا (ع) و از زنان مومنه، پارسا، نجیب و پاكیزه بود. حمیده، همسر امام صادق (ع)، او را كه كنیزى از اهالى مغرب بود، خرید و به منزل برد.
 
نجمه در خانه امام صادق (ع)، حمیده خاتون را بسیار احترام مى كرد و به خاطر جلال و عظمت او، هیچ گاه نزدش نمى نشست! روزى حمیده در عالم رویا، رسول گرامى اسلام (ص) را دید كه به او فرمودند: «اى حمیده! نـجـمـه را به ازدواج فرزند خود موسى درآور زیرا از او فرزندى به دنیا خواهد آمد كه بهترین فرد روى زمین باشد».
 
پس از این پیام، حمیده به فرزندش امام كاظم (ع) فرمود: «پسرم! نـجـمـه بانویى است كه من هرگز بهتر از او را ندیده ام، زیرا در زیركى و محاسن اخلاق، مانندى ندارد.من او را به تو مى بخشم، تو نیز در حق او نیكى كن».
 
ثـمـره ازدواج امـام مـوسـى بـن جعفر (ع) و نجمه، نورى شد كه در شكم مادر به تسبیح و تهلیل مـشـغـول بـود و مـادر از آن، احـسـاس سنگینى نمى كرد و چون به دنیا آمد، دست ها را بر زمین گذاشت، سر را به سوى آسمان بلند كرد و لب هاى مباركش را به حركت درآورد: گویا با خدایش رازو نیازمى كرد. پس از تولد امام هشتم (ع)، این بانوى مكرمه با تربیت گوهرى تابناك، ارزشى فراتر یافت.
 
فرزندان امام:
بنا به گفته شیخ مفید در ارشاد امام موسی كاظم (ع) سی و هفت فرزند پسر و دختر داشت كه هیجده تن از آنها پسر بودند و علی بن موسی الرضا (ع) امام هشتم افضل ایشان بود از جمله فرزندان مشهور آن حضرت احمد بن موسی و محمد بن موسی و ابراهیم بن موسی بودند. یكی از دختران آن حضرت فاطمه معروف معصومه سلام الله علیه است كه قبرش در قم مزار شیعیان جهان است. عدد اولاد آن حضرت را كمتر و بیشتر نیز گفته اند.
 
تأثیر علمی آن بزرگوار:
امام هفتم (ع) با جمع روایات و احادیث و احكام و احیای سنن پدر گرامی و تعلیم و ارشاد شیعیان، اسلام راستین را كه با تعالیم و مجاهدات پدرش جعفر بن محمد (ع) نظم و استحكام یافته بود حفظ و تقویت كرد و علی رغم موانع بسیار در راه انجام وظایف الهی تا آنجا پایداری كرد كه جان خود را فدا ساخت.
 
سخنان برگزیده
* امام رضاعلیه السلام:  زیارَةُ قَبرِ أبی مِثلُ زِیارَةِ قَبِر الحُسَینِ؛
زیارت قبر پدرم، موسى بن جعفرعلیه السلام، مانند زیارت قبر حسین ‏علیه السلام است.
 
* روایت شده است: أنّهُ (الكاظِم َ‏علیه السلام) كانَ یَبِكی مِن خَشیَةِ اللَّهِ حَتّى‏ تَخضَلَّ لِحیَتُهُ بِالدُّمُوعِ؛
امام كاظم همواره از بیم خدا مى‏گریست، چندان كه محاسنش از اشك تر مى‏شد.
 
* امام كاظم ‏علیه السلام: ثَلاثٌ مُوبِقاتٌ: نَكثُ الصَّفَقَةِ و تَركُ السُّنَّةِ و فِراقُ الجَماعَةِ؛
سه چیز تباهى مى‏آورد: پیمان شكنى، رها كردن سنّت و جدا شدن از جماعت.
 
* امام كاظم ‏علیه السلام: عَونُكَ لِلضَّعیفِ أفضَلُ الصَّدَقَةِ؛
كمك كردن تو به ناتوان، بهترین صدقه است.
 
* امام كاظم‏ علیه السلام: لَو كانَ فِیكُم عِدَّةُ أهلِ بَدرٍ لَقامَ قائمُنا؛
اگر به تعداد اهل بدر (مؤمن كامل) در میان شما بود، قائم ما قیام مى‏ كرد.
 
* امام كاظم‏ علیه السلام: لَیسَ مِنّا مَن لَم یُحاسِب نَفسَهُ فی كُلِّ یَومٍ؛
كسى كه هر روز خود را ارزیابى نكند، از ما نیست.
 
* امام كاظم ‏علیه السلام: ما مِن شَى‏ءٍ تَراهُ عَیناكَ إلّا و فیهِ مَوعِظَةٌ؛
در هر چیزى كه چشمانت مى‏بیند، موعظه ‏اى است.  

* امام كاظم ‏علیه السلام: مَن كَفَّ غَضَبَهُ عَنِ النّاسِ كَف َّ اللَّهُ عَنهُ عَذابَ یَومِ القِیامَة؛
هر كس خشم خود را از مردم باز دارد، خداوند عذاب خود را در روز قیامت از او باز مى‏ دارد.
 
* امام كاظم ‏علیه السلام: إذا كانَ ثَلاثَةٌ فی بَیتٍ فَلا یَتَناجى‏ إثنانِ دونَ صاحِبِهِما فَإنَّ ذلِكَ مِمّایَغُمُّهُ؛
هر گاه سه نفر در خانه ‏اى بودند، دو نفرشان با هم نجوا نكنند؛ زیرا نجوا كردن، نفر سوم را ناراحت مى‏ كند.
 
* امام كاظم‏ علیه السلام: إیّاكَ أن تَمنَعَ فی طاعَةِ اللَّهِ فَتُنفِقُ مِثلَیهِ فی مَعصِیَةِ اللَّهِ؛
مبادا از خرج كردن در راه طاعت خدا خوددارى كنى، و آن‏گاه دو برابرش را در معصیت خدا خرج كنى.
 
* امام كاظم ‏علیه السلام: لاتُذهِبِ الحِشمَةَ بَینَكَ و بَینَ أخیكَ وَأبْقِ مِنها فَإنَّ ذَهابَها ذَهابُ الحَیاءِ؛
مبادا حریم میان خود و برادرت را (یكسره) از میان ببرى؛ چیزى از آن باقى بگذار؛ زیرا از میان رفتن آن، از میان رفتن شرم و حیا است. 
* امام كاظم ‏علیه السلام: أبلِغ خَیراً و قُل خَیراً ولا تَكُن أمُّعَةً؛
خیر برسان و سخن نیك بگو و سست رأى و فرمان‏برِ هر كس مباش.
 
* امام كاظم ‏علیه السلام: المُصیبَةُ لِلصّابِرِ واحِدَةٌ و لِلجازِعِ اثنَتانِ؛
مصیبت براى شكیبا یكى است و براى ناشكیبا دوتا.
 
* امام كاظم‏ علیه السلام: الصَّبرُ عَلَى العافِیَةِ أعظَمُ مِنَ الصَّبرِ عَلَى البَلاءِ؛
شكیبایى در عافیت بزرگ‏تر است از شكیبایى در بلا.

دوشنبه 13/2/1395 - 11:57
سلامت و بهداشت جامعه

به گزارش جام جم سرا ، شماری از مطالعات نشان می دهند فلفل قرمز می تواند ماهیچه های قلب را سالم و قوی نگه دارد. به گفته محققان، مصرف فلفل قرمز هیچ تاثیر مضری بر متابولیسم یا روند هضم غذا ندارد.

در گذشته این تصور وجود داشت که مصرف بیش از اندازه فلفل قرمز موجب سوزش معده یا ترش کردن می شود اما در مطالعه جدید این نتیجه گیری حاصل شد که این ماده غذایی تند تاثیری بر پارامترهای متابولیک ندارد و در عوض موجب کاهش ضربان قلب در حال استراحت و کاهش فشار خون افرادی شد که از برنامه رژیمی ۴ هفته ای مصرف فلفل قرمز در رژیم غذایی شان پیروی کرده بودند

در این تحقیق به افراد اجازه داده شد روزی ۳۰ گرم مخلوط فلفل قرمز را همراه با رژیم غذایی عادی شان مصرف کنند. نتایج یک شبه حاصل نشد. در حقیقت تغییر قابل توجهی در وضعیت سلامت این افراد بعد از اولین هفته مصرف مشاهده نشد.

بعد از پایان دومین هفته، افرادی که از رژیم غذایی حاوی فلفل قرمز پیروی کرده بودند دارای عملکرد قلب بهتری بودند و ضربان قلب شان در حالت استراحت کاهش یافته بود.

طبق این تحقیقات مردان بیش از زنان از فواید مصرف فلفل قرمز بهره مند می شوند.
منبع:مهر

يکشنبه 12/2/1395 - 10:33
آرایشی و زیبایی

جرم گیری دندان با یک محلول خانگی!
جرم گیری دندان یکی از روش ها برای داشتن دندان هایی سفید و درخشان است. به جای صرف هزینه های بسیار برای جرم گیری دندان های تان، با محلول خانگی دندان های تان را جرمگیری کنید.

به گزارش جام جم سرا ،​ پلاک و جرم دندان و همچنین خونریزی لثه‌ها اتفاقی رایج است که به دلیل عدم مراقبت کافی از دهان و دندان به وجود می‌آید. درمان آن اما جز صرف هزینه‌های گزاف پزشکی در خانه نیز می‌تواند انجام شود.
غذاهای مصرفی امروزه ما انسان‌ها در مقایسه با آنچه پیشتر مصرف می‌شد، تفاوت اساسی کرده است. برای نمونه، رژیم غذایی ما دیگر متکی بر غذاهای خام و سفت نیست، چرا که آن نوع غذاها نیازمند جویدن بیشتری بود. امروزه اما ما غذاهای نرمی را مصرف می‌کنیم که گوارش آن‌ها چندان زمان‌بر نیست. همین مسئله در دراز مدت موجب تشکیل پلاک دندان در دو رنگ زرد و قهوه‌ای خواهد شد.
همانطور که گفته شد، پلاک دندان به دلیل نوع غذاهای مصرفی به سادگی شکل می‌گیرد و البته به راحتی هم توسط پزشک برداشته می‌شود، اما هزینه آن پایین نیست. به همین دلیل است که ما قصد داریم روشی طبیعی را به شما معرفی کنیم تا بتوانید در منزل از شر پلاک و جرم دندان خلاص شوید.
طرز تهیه محلول خانگی برای جرمگیری دندان
چند عدد پوست سخت گردو را برداشته و داخل آب بیندازید تا حدود 20 دقیقه جوش بخورد. پس از خنک شدن آب، آن را از صافی بگذرانید. آب به جای مانده همان محلول جادویی است.
دندان‌‎هایتان را به کمک آن آب سه مرتبه در روز مسواک بزنید. اگر این کار را دو هفته انجام دهید، به راحتی می‌توانید از شر جرم و پلاک دندان راحت شوید. علاوه بر آن، اگر با مشکل خونریزی لثه‌ها نیز مواجه هستید، به کمک این روش می‌توانید مانع خونریزی لثه‌ها شوید، چرا که خواص ضد التهابی و ضد باکتریایی دارد. به این نکته نیز توجه داشتید حفظ سلامت دهان و دندان باید همواره در اولویت باشد تا از این طریق بتوان مانع هزینه‌های گزاف دندانپزشکی شد.
منبع: science of eating
دوشنبه 6/2/1395 - 9:19
دعا و زیارت
ام داوود کیست و عمل آن چیست؟

اعمال روز نیمه رجب، پانزدهم رجب
 
 عمل امّ داود یکی از اعمال مستحبی پانزدهم رجب است.
 
   

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
نیمه رجب‌المرجب ، سومین روز از ایام البیض است، مومنان و مخلصان علاوه بر توجه ویژه به ماه رجب و بهره برداری از آن، فرصت نیمه رجب را غنیمت شمرده و هم‌ نوا با معتکفان اعمال ویژه این روز برای تقرب بیشتر به ذات باری‌تعالی به جا می‌آورند.

یکی از اعمال سفارش شده برای امروز عمل ام داوود است که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.

ام داوود کیست؟
فاطمه معروف به ام داوود، مادر داوود پسر زاده امام حسن مجتبی (ع) و مادر رضاعی امام صادق (ع) بوده است.

ام داوود ماجرایش را چنین نقل کرده است: منصور دوانیقی لشکری به مدینه فرستاد و با محمدبن عبداللّه بن حسن مثنی جنگید و او و برادرش ابراهیم را کشت.

منصور همچنین عبداللّه محض، پدر محمد و ابراهیم را با تعدادی از سادات حسنی دستگیر و اسیر کردند و به بند و زنجیر کشیده بودند و فرزند من داوود هم در میان آنان بود که او را از مدینه به بغداد منتقل نمودند و به سیاه چال زندان انداختند.

حادثه دستگیری و زندانی بودن فرزندم که از او اطلاعی نداشتم و گاهی هم خبر مرگ او را به من می‌دادند برایم بسیار تلخ و دردناک بود و روزگارم با اشک و آه و گریه و ناله می‌گذشت، حتی برای رفع مشکل خود و اندوه جانکاهی که با آن دست به گریبان بودم از اشخاص صالح و مومن درخواست می‌کردم برای رفع ناراحتیم دعا کنند اما از دعای آنان هم نتیجه‌ای نگرفتم.

یک روز با خبر شدم امام صادق(ع ) که با فرزندم داوود از من شیر خورده بود بیمار شده است، به دیدن او شتافتم و از آن حضرت عیادت کردم. هنگامی که می‌خواستم از حضورش مرخص شوم فرمود: از داوود خبر تازه‌ای نداری؟ با شنیدن نام داوود داغ من تازه شد و اشکم سرازیر گردید و با آه درد آلودی ناله سردادم: مدت زیادی است از او خبری ندارم. فرزندم در عراق زندان است و من از دوری او و سرنوشت نامعلوم او سخت در عذاب و ناراحتی گرفتارم، از شما که برادر رضاعی اوهستی تقاضا می‌کنم برای نجات و آزادی او دعا کنی.

امام صادق(ع ) با مشاهده وضع نگران کننده من، فرمود: چرا تاکنون از دعای استفتاح غفلت کرده‌ای؟ مگر نمی‌دانی که به‌وسیله این دعا درهای آسمان گشوده می‌شود و فرشتگان الهی دعاکننده را مژده اجابت می‌دهند و هیچ حاجتمند و دردمند و دعاکننده‌ای مایوس نمی‌شود و خداوند هم پاداش خواننده این دعا را بهشت قرار داده؟

با شنیدن چنین مژده‌ای که با خواندن آن دعا دریافت داشتم، از حضرت سوال کردم: ای مولای من و ای فرزند خاندان پاک و معصوم، آن دعا چیست؟ و آداب آن چگونه است؟

امام صادق(ع ) فرمود: ای مادر داوود ماه محترم رجب نزدیک است و در این ماه مبارک دعا مستجاب می‌گردد، همین‌که ماه رجب رسید سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم آن را که ایام بیض و شبانه روز نورانی نام دارد روزه بگیر. نزدیک ظهر روز پانزدهم غسل کن و هشت رکعت نماز با رکوع و سجود دقیق و حساب شده انجام بده.

آن گاه حضرت دستور کامل اعمال و آداب دعای مخصوص را به من تعلیم داد.

ماه رجب فرا رسید و اعمالی که امام صادق(ع) گفته بود را انجام دادم و پسرم داوود آزاد شد، داوود را نزد امام صادق(ع ) بردم و آن حضرت به فرزندم گفت: علت آزادی تو از زندان این بود که منصور دوانیقی، علی(ع ) را در خواب دیده بود و حضرت علی(ع) به منصور فرموده بود اگر فرزند مرا آزاد نکنی تو را در آتش خواهم انداخت، منصور هم درحالی که لهیب آتش را نزد خود مشاهده می‌کرد ناچار به آزادی تو اقدام کرد.

ام داوود می‌گوید از امام صادق(ع ) سوال کردم: ای مولای من آیا این دعا را در غیر ماه رجب هم می‌توان خواند؟ آن حضرت فرمود: اگر روز عرفه با جمعه هماهنگ شود این دعا را می‌توان خواند و هرکس هم به این دعا اقدام کند پس از پایان، خداوند او را مشمول غفران و آمرزش خود قرار می‌دهد. 

اعمال روز نیمه رجب
این روز، روز مباركى است و برای آن روز انجام چند عمل توصیه شده است:

1- غسل .

2- زیارت حضرت امام حسین علیه السلام . از ابن ابى بصیر نقل شده است كه گفت از امام رضا علیه‌السلام پرسیدم كه در چه ماهی امام حسین علیه السلام را زیارت كنیم؟
حضرت فرمودند: در نیمه رجب و نیمه شعبان.

3- اقامه نماز سلمان به نحوی كه در روز اوّل گذشت

4- اقامه چهار ركعت نماز که دو تا دو رکعتی خوانده شود

. و بعد از سلام دست خود را بلند كند و بگوید:

«اَللّهُمَّ یا مُذِلَّ كُلِّ جَبّارٍ ؛ وَ یا مُعِزَّ الْمُؤْمِنینَ اَنْتَ كَهْفى حینَ تُعْیینِى الْمَذاهِبُ؛ وَ اَنْتَ بارِئُ خَلْقى رَحْمَةً بى وَ قَدْ كُنْتَ عَنْ خَلْقى غَنِیّاً وَ لَوْ لا رَحْمَتُكَ لَكُنْتُ مِنَ الْهالِكینَ وَ اَنْتَ مُؤَیِّدى بِالنَّصْرِ عَلى اَعْداَّئى وَ لَوْ لا نَصْرُكَ

اِیّاىَ لَكُنْتُ مِنَ الْمَفْضُوحینَ یا مُرْسِلَ الرَّحْمَةِ مِنْ مَعادِنِها  وَ مُنْشِئَ الْبَرَكَةِ مِنْ مَواضِعِها یا مَنْ خَصَّ نَفْسَهُ بِالشُّمُوخِ وَالرِّفْعَةِ فَاَوْلِیاَّؤُهُ بِعِزِّهِ یَتَعَزَّزُونَ وَ یا مَنْ وَضَعَتْ لَهُ الْمُلُوكُ نیرَ الْمَذَلَّةِ عَلى اَعْناقِهِمْ فَهُمْ مِنْ سَطَواتِهِ خاَّئِفُونَ اَسئَلُكَ بِكَیْنُونِیَّتِكَ الَّتِى اشْتَقَقْتَها مِنْ كِبْرِیاَّئِكَ وَ اَسئَلُكَ بِكِبْرِیاَّئِكَ الَّتِى اشْتَقَقْتَها مِنْ عِزَّتِكَ وَ اَسئَلُكَ بِعِزَّتِكَ الَّتِى اسْتَوَیْتَ بِها عَلى عَرْشِكَ فَخَلَقْتَ بِها جَمیعَ خَلْقِكَ فَهُمْ لَكَ مُذْعِنُونَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ اَهْلِ بَیْتِهِ ».

روایت شده است كه هر کسی که غمى دارد اگر این دعا را بخواند خداوند او را از اندوه و غم آسایش بخشد .

5- عمل امّ داود كه عمده اعمال این روز است و براى برآمدن حاجات و برطرف شدن غصه‌ها و دفع ظلم ظالمان مؤثّر است و كیفیت آن بنا بر آنچه در مصباح شیخ است آنست كه وقتی که فردی بخواهد این عمل را بجا آورد، روز سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم را روزه بگیرد. و در روز پانزدهم نزدیک ظهر غسل كند و وقت  زوال ظهر، نماز ظهر و عصر را بجا آورد در حالتی كه ركوع و سجودشان را نیكو انجام دهد و در مکانی خلوت قرار بگیرد كه چیزى او را مشغول نسازد و کسی با او سخن ننماید. وقتی نماز به اتمام رسید رو به قبله بنشیند كند و صد مرتبه سوره حمد، صد مرتبه سوره اخلاص، و ده مرتبه آیة الكرسى را قرائت کند. سپس سوره‌های انعام، بنى‌اسرائیل، كهف، لقمان، یس، صافّات، حَّم سجده، حَّمعَّسَّق، حَّم دخان، فتح، واقعه، مُلْك، نَّ وَ اِذَا السَّماَّءُ انْشَقَّتْ و تا آخر قرآن را قرائت کند و پس از اتمام در حالی که رو به قبله است دعای ذیل را نجوا کند . 
 م داوود،اعمال ام داوود،ام داوود کیست

دعای امّ داود براى برآمدن حاجات و برطرف شدن غصه‌ها مفید است
 
  صَدَقَ اللهُ الْعَظیمُ الَّذى لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الْحَىُّ الْقَیُّومُ ذُو الْجَلالِ وَالاِْكْرامِ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ الْحَلیمُ الْكَریمُ الَّذى لَیْسَ كَمِثْلِهِ شَىْءٌ وَ هُوَ السَّمیعُ الْعَلیمُ الْبَصیرُ الْخَبیرُ شَهِدَ اللهُ اَنَّهُ لا اِلهَ اِلاّ هُوَ وَالْمَلاَّئِكَةُ وَ اُولوُا الْعِلْمِ قاَّئِماً بِالْقِسْطِ لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الْعَزیزُ الْحَكیمُ .

وَ بَلَّغَتْ رُسُلُهُ الْكِرامُ وَ اَنَا عَلى ذلِكَ مِنَ الشّاهِدین. َ اَللّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ وَ لَكَ الْمَجْدُ وَ لَكَ الْعِزُّ وَ لَكَ الْفَخْرُ وَ لَكَ الْقَهْرُ وَ لَكَ النِّعْمَةُ وَ لَكَ الْعَظَمَةُ وَ لَكَ الرَّحْمَةُ وَ لَكَ الْمَهابَةُ وَ لَكَ السُّلْطانُ وَ لَكَ الْبَهاَّءُ وَ لَكَ الاِْمْتِنانُ وَ لَكَ التَّسْبیحُ وَ لَكَ التَّقْدیسُ وَ لَكَ التَّهْلیلُ وَ لَكَ التَّكْبیرُ وَ لَكَ ما یُرى وَ لَكَ مالا یُرى وَ لَكَ ما فَوْقَ السَّمواتِ الْعُلى وَ لَكَ ما تَحْتَ الثَّرى وَ لَكَ الاْرَضُونَ السُّفْلى وَ لَكَ الاْخِرَةُوَالاُْولى وَ لَكَ ما تَرْضى بِهِ مِنَ الثَّناَّءِ وَالْحَمْدِ وَالشُّكرِ وَالنَّعْماَّءِ .اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى جَبْرَئیلَ اَمینِكَ عَلى وَحْیِكَ وَالْقَوِىِّ عَلى اَمْرِكَ وَالْمُطاعِ فى سَمواتِكَ وَ مَحالِّ كَراماتِكَ الْمُتَحَمِّلِ لِكَلِماتِكَ النّاصِرِ لاَِنْبِیاَّئِكَ الْمُدَمِّرِ لاِعْداَّئِكَ .

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى میكائیلَ مَلَكِ رَحْمَتِكَ وَالْمَخْلُوقِ لِرَاءْفَتِكَ وَالْمُسْتَغْفِرِ الْمُعینِ لاِهْلِ طاعَتِكَ .اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى اِسْرافیلَ حامِلِ عَرْشِكَ وَ صاحِبِ الصُّورِ الْمُنْتَظِر لاِمْرِكَ الْوَجِلِ الْمُشْفِقِ مِنْ خیفَتِكَ .

 اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى حَمَلَةِ الْعَرْشِ الطّاهِرینَ وَ عَلىَ السَّفَرَةِ الْكِرامِ الْبَرَرَةِ الطَّیِّبینَ وَ عَلى مَلاَّئِكَتِكَ الْكِرامِ الْكاتِبینَ وَ عَلى مَلاَّئِكَةِ الْجِن انِ وَ خَزَنَةِ النّیرانِ وَ مَلَكِ الْمَوْتِ وَالاْعْوانِ یا ذَاالْجَلالِ وَالاِْكْرامِ . اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى اَبینا آدَمَبَدیعِ فِطْرَتِكَ الَّذى كَرَّمْتَهُ بِسُجُودِ مَلاَّئِكَتِكَ وَ اَبَحْتَهُ جَنَّتَكَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى اُمِّنا حَوّاَّءَ الْمُطَهَّرَةِ مِنَ الرِّجْسِ الْمُصَفّاتِ مِنَ الدَّنَسِ الْمُفَضَّلَةِ مِنَ الاِْنْسِ الْمُتَرَدِّدَةِ بَیْنَ مَحالِّ الْقُدُْسِ . اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى هابیلَ وَ شَیْثٍ وَ اِدْریسَ وَ نُوحٍ وَ هُودٍ وَ صالِحٍ وَ اِبْراهیمَ وَ اِسْماعیلَ وَ اِسْحقَ وَ یَعْقُوبَ وَ یُوسُفَ وَالاْسْباطِ وَ لُوطٍ وَ شُعَیْبٍ وَ اَیُّوبَ وَ مُوسى وَ هارُونَ وَ یُوشَعَ وَ میشا وَالْخِضْرِ وَ ذِى الْقَرْنَیْنِ وَ یُونُسَ وَ اِلْیاسَ وَالْیَسَعَ وَ ذِى الْكِفْلِ وَ طالُوتَ وَ داوُدَ و َسُلَیْمانَ وَ زَكَرِیّا وَ شَعْیا وَ یَحْیى وَ تُورَخَ وَ مَتّى وَ اِرْمِیا وَ حَیْقُوقَ وَ دانِیالَ وَ عُزَیْرٍ وَ عیسى وَ شَمْعُونَ وَ جِرْجیسَ وَالْحَوارِیّینَ وَالاْتْباعِ وَ خالِدٍ وَ حَنْظَلَةَ وَ لُقْمانَ .

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَارْحَمْ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ وَ بارِكْ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ كَما صَلَّیْتَ وَ رَحِمْتَ وَ بارَكْتَ عَلى اِبْرهیمَ وَ آلِ اِبْرهیمَ اِنَّكَ حَمیدٌ مَجیدٌ .اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَى الاْوْصِیاَّءِ وَالسُّعَداَّءِ وَالشُّهَداَّءِ وَ اَئِمَّةِ الْهُدى اَللّهُمَّ صَلّ عَلَى الاْبْدالِ وَالاْوْتادِ وَالسُّیّاحِ وَالْعُبّادِ وَالْمُخْلِصینَ وَالزُّهّادِ وَ اَهْلِ الجِدِّ وَالاِْجْتِهادِ وَاخْصُصْ مُحَمَّداً وَ اَهْلَ بَیْتِهِ بِاَفْضَلِ صَلَواتِكَ وَ اَجْزَلِ كَراماتِكَ وَ بَلِّغْ رُوحَهُ وَ جَسَدَهُ مِنّى تَحِیَّةً وَ سَلاماً وَزِدْهُ فَضْلاً وَ شَرَفاً وَ كَرَماً حَتّى تُبَلِّغَهُ اَعْلى دَرَجاتِ اَهْلِ الشَّرَفِ مِنَ النَّبِیّینَ وَالْمُرْسَلینَ وَالاْفاضِلِ الْمُقَرَّبینَ اَللّهُمَّ وَ صَلِّ عَلى مَنْ سَمَّیْتُ وَ مَنْ لَمْ اُسَمِّ مِنْ مَلاَّئِكَتِكَ وَ اَنْبِی اَّئِكَ وَ رُسُلِكَ وَ اَهْلِ طاعَتِكَ وَ اَوْصِلْ صَلَواتى اِلَیْهِمْ وَ اِلى اَرْواحِهِمْ وَاجْعَلْهُمْ اِخْوانى فیكَ وَ اَعْوانى عَلى دُعاَّئِكَ .

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَشْفِعُ بِكَ اِلَیْكَ وَ بِكَرَمِكَ اِلى كَرَمِكَ و َبِجُودِكَ اِلى جُودِكَ وَ بِرَحْمَتِكَ اِلى رَحْمَتِكَ وَ بِاَهْلِ طاعَتِكَ اِلَیْكَ وَ اَسئَلُكَ الّلهُمَّ بِكُلِّ ما سَئَلَكَ بِهِ اَحَدٌ مِنْهُمْ مِنْ مَسْئَلَةٍ شَریفَةٍ غَیْرِ مَرْدُودَةٍ وَ بِما دَعَوْكَ بِهِ مِنْ دَعْوَةٍ مُجابَةٍ غَیْرِ مُخَیَّبَةٍ

یااَللهُ یا رَحْمنُ یا رَحیمُ یا حَلیمُ یا كَریمُ یا عَظیمُ یا جَلیلُ یا مُنیلُ یا جَمیلُ یا كَفیلُ یا وَكیلُ یا مُقیلُ یا مُجیرُ یا خَبیرُ یا مُنیرُ یا مُبیرُ یا مَنیعُ یا مُدیلُ یا مُحیلُ یا كَبیرُ یا قَدیرُ یا بَصیرُ یا شَكُورُ یا بَرُّ یا طُهْرُ یا طاهِرُ یا قاهِرُ یا ظاهِرُ یا باطِنُ یا ساتِرُ یا مُحیطُ یا مُقْتَدِرُ یا حَفیظُ یا مُتَجَبِّرُ یا قَریبُ یا وَدُودُ یا حَمیدُ یا مَجیدُ یا مُبْدِئُ یا مُعیدُ یا شَهیدُ یا مُحْسِنُ یا مُجْمِلُ یا مُنْعِمُ یا مُفْضِلُ یا قابِضُ یا باسِطُ یا هادى یا مُرْسِلُ یا مُرْشِدُ یا مُسَدِّدُ یا مُعْطى یا مانِعُ یا دافِعُ یا رافِعُ یا باقى یا واقى یا خَلاّقُ یا وَهّابُ یا تَوّابُ یا فَتّاحُ یا نَفّاحُ یا مُرْتاحُ یا مَنْ بِیَدِهِ كُلُّ مِفْتاحٍ یا نَفّاعُ یا رَؤُفُ یا عَطُوفُ یا كافى یا شافى یا مُعافى یا مُكافى یا وَفِىُّ یا مُهَیْمِنُ یا عَزیزُ یاجَبّارُ یا مُتَكَبِّرُ یا سَلامُ یا مُؤْمِنُ یا اَحَدُ یا صَمَدُ یا نُورُ یا مُدَبِّرُ یا فَرْدُ یا وِتْرُ یا قُدُّوسُ یا ناصِرُ یا مُونِسُ یا باعِثُ یا وارِثُ یا عالِمُ یا حاكِمُ یا بادى یا مُتَعالى یا مُصَوِّرُ یا مُسَلِّمُ یا مُتَحَبِّبُ یا قاَّئِمُ یا داَّئِمُ یا عَلیمُ یا حَكیمُ یا جَوادُ یا بارِىءُ یا باَّرُّ یا ساَّرُّ یا عَدْلُ یا فاصِلُ یا دَیّانُ یا حَنّانُ یا مَنّانُ یا سَمیعُ یا بَدیعُ یا خَفیرُ یا مُعینُ یا ناشِرُ یا غافِرُ یا قَدیمُ یا مُسَهِّلُ یا مُیَسِّرُ یا مُمیتُ یا مُحْیى یا نافِعُ یا رازِقُ یا مُقْتَدِرُ یا مُسَبِّبُ یا مُغیثُ یا مُغْنى یا مُقْنى یاخالِقُ یا راصِدُ یا واحِدُ یا حاضِرُ یا جابِرُ یا حافِظُ یا شَدیدُ یا غِیاثُ یا عاَّئِدُ یا قابِضُ

یا مَنْ عَلا فَاسْتَعْلى فَكانَ بِالْمَنْظَرِ الاْعْلى یا مَنْ قَرُبَ فَدَنا وَ بَعُدَ فَنَاى وَ عَلِمَ السِّرَّ وَ اَخْفى یا مَنْ اِلَیْهِ التَّدْبیرُ وَ لَهُ الْمَقادیرُ وَ یا مَنِ الْعَسیرُ عَلَیْهِ سَهْلٌ یَسیرٌ یا مَنْ هُوَ عَلى ما یَشاَّءُ قَدیرٌ یا مُرْسِلَ الرِّیاحِ یا فالِقَ الاِْصْباحِ یا باعِثَ الاْرْواحِ یاذَاالْجُودِ وَالسَّماحِ یا راَّدَّ ما قَدْ فاتَ یا ناشِرَ الاْمْواتِ یا جامِعَ الشَّتاتِ یا رازِقَ مَنْ یَشاَّءُ بِغَیْرِ حِسابٍ وَ یا فاعِلَ ما یَشاَّءُ كَیْفَ یَشاَّءُ وَ یا ذَاالْجَلالِ وَالاِْكْرامِ یا حَىُّ یا قَیُّومُ یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ یا حَىُّ یا مُحْیِىَ الْمَوْتى یا حَىُّ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ بَدیعُ السَّمواتِ وَالاَْرْضِ یا اِلهى وَ سَیِّدى صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَارْحَمْ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ وَ بارِكْ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ كَما صَلَّیْتَ وَ بارَكْتَ وَ رَحِمْتَ عَلى اِبْرهیمَ وَ آلِ اِبْرهیمَ اِنَّكَ حَمیدٌ مَجیدٌ

وَارْحَمْ ذُلىّ وَ فاقَتى وَ فَقْرى وَانْفِرادى وَ وَحْدَتى وَ خُضُوعى بَیْنَ یَدَیْكَ وَاعْتِمادى عَلَیْكَ وَ تَضَرُّعى اِلَیْكَ اَدْعُوكَ دُعاَّءَ الْخاضِع ِالذَّلیلِ الْخاشِعِ الْخاَّئِفِ الْمُشْفِقِ الْباَّئِسِ الْمَهینِ الْحَقیرِ الْجائِعِ الْفَقیرِ الْعاَّئِذِ الْمُسْتَجیرِ الْمُقِرِّ بِذَنْبِهِ الْمُسْتَغْفِرِ مِنْهُ الْمُسْتَكینِ لِرَبِّهِ دُعاَّءَ مَنْ اَسْلَمَتْهُ ثِقَتُهُ وَ رَفَضَتْهُ اَحِبَتُّهُ وَ عَظُمَتْ فَجیعَتُهُ دُعاَّءَ حَرِقٍ حَزینٍ ضَعیفٍ مَهینٍ باَّئِسٍ مُسْتَكینٍ بِكَ مُسْتَجیرٍ اَللّهُمَّ وَ اَسئَلُكَ بِاَنَّكَ مَلیكٌ وَ اَنَّكَ ما تَشاَّءُ مِنْ اَمْرٍ یَكُونُ وَ اَنَّكَ عَلى ما تَشاَّءُ قَدیرٌ.

وَ اَسئَلُكَ بِحُرْمَةِ هذَا الشَّهْرِ الْحَرامِ وَالْبَیْتِ الْحَرامِ وَالْبَلَدِ الْحَرامِ وَالرُّكْنِ وَالْمَقامِ وَالْمَشاعِرِالْعِظامِ وَ بِحَقِّنَبِیِّكَ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِ وَ آلِهِ السَّلامُ یا مَنْ وَهَبَ لاِدَمَ شَیْثاً وَ لاِِبْراهیمَ اِسْماعیلَ وَ اِسْحاقَ وَ یا مَنْ رَدَّ یُوسُفَ عَلى یَعْقوُبَ وَ یا مَنْ كَشَفَ بَعْدَ الْبَلاَّءِ ضُرَّ اَیُّوبَ یا راَّدَّ مُوسى عَلى اُمِّهِ وَ زاَّئِدَ الْخِضْرِ فى عِلْمِهِ وَ یا مَنْ وَهَبَ لِداوُدَ سُلَیْمانَ وَ لِزَكَرِیّا یَحْیى وَ لِمَرْیَمَ عیسى یا حافِظَ بِنْتِ شُعَیْبٍ وَ یا كافِلَ وَلَدِ اُمِّ مُوسى

اَسئَلُكَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اَنْ تَغْفِرَ لِى ذُنُوبى كُلَّها وَ تُجیرَنى مِنْ عَذابِكَ وَ تُوجِبَ لى رِضْوانَكَ وَ اَمانَكَ وَ اِحْسانَكَ وَ غُفْرانَكَ وَ جِنانَكَ وَ اَسئَلُكَ اَنْ تَفُكَّ عَنّى كُلَّ حَلْقَةٍ بَیْنى وَ بَیْنَ مَنْ یُؤْذینى وَ تَفْتَحَ لى كُلَّ بابٍ وَ تُلَیِّنَ لى كُلَّ صَعْبٍ وَ تُسَهِّلَ لى كُلَّ عَسَیرٍ وَ تُخْرِسَ عَنّى كُلَّ ناطِقٍ بِشَرٍّ وَ تَكُفَّ عَنّى كُلَّ باغٍ وَ تَكْبِتَ عَنّى كُلَّ عَدُوٍّ لى وَ حاسِدٍ وَ تَمْنَعَ مِنّى كُلَّ ظالِمٍ وَ تَكْفِیَنى كُلَّ عاَّئِقٍ یَحُولُ بَیْنى وَ بَیْنَ حاجَتى وَ یُحاوِلُ اَنْ یُفَرِّقَ بَیْنى وَ بَیْنَ طاعَتِكَ وَ یُثَبِّطَنى عَنْ عِبادَتِكَ یا مَنْ اَلْجَمَ الْجِنَّ الْمُتَمَرِّدینَ وَ قَهَرَ عُتاةَ الشَّیاطینِ وَ اَذَلَّ رِقابَ الْمُتَجَبِّرینَ وَ رَدَّ كَیْدَ الْمُتَسَلِّطین عَنِ الْمُسْتَضْعَفینَ اَسئَلُكَ بِقُدْرَتِكَ عَلى ما تَشاَّءُ وَ تَسْهیلِكَ لِما تَشاَّءُ كَیْفَ تَشاَّءُ اَنْ تَجْعَلَ قَضاَّءَ حاجَتى فیما تَشاَّءُ.

پس از نجوا نمودن این دعا، فرد به سجده رود و دو طرف صورت خود را بر روی زمین و خاك بگذارد و بگوید:

اَللّهُمَّ لَكَ سَجَدْتُ وَ بِكَ امَنْتُ فَارْحَمْ ذُلّى وَفاقَتى وَاجْتِهادى وَ تَضَرُّعى وَ مَسْكَنَتى وَ فَقْرى اِلَیْكَ یا رَبِّ .

توصیه شده است که در سجده اشک ریخته شود ولو به اندازه سر سوزنی که این علامت استجابت دعا می‌باشد. ان شاء الله 
شنبه 4/2/1395 - 9:41
عقاید و احکام
هرگز نمی توان ارزش همه زمانها را برابر دانست، چنان که نمی توان همه مکانها را برابر شمرد. برخی زمانها و مکانها ارزشی والا دارند. ماه رجب ارزشمند است، ماه سلوک و زدودن زنگارهای شیطانی از آیینه دل است؛ ماه ولایت و برافروختن چراغ معرفت در شبستان وجود است؛ ماه رجب گاهِ اعتکاف است. در این ماه، که هنگامه تحول است، عاکفان کوی دوست، با حضور در صحن و سرای دوست، پله های سلوک را پیموده و پله پله به خدا نزدیکتر می شوند. معتکف روزه اش، نمازش، حضورش در مسجد و دیگر اعمالش مایه تقرب است. در خانه دوست، سفره ایی از مغفرت و بخشایش گسترده شده و عاکف با صیقل روح و روان، زنگار گناه از دل می زداید و مهیای ضیافت بزرگ در ماه وصال می گردد. ماهی که عشاق از سفره پرفیض الهی، لقمه های راز بر می چینند و عطر قرآن از ژرفای دل بار یافتگان، مشام جان را می نوازد.

اعتکاف پرورش جسم و جان است، انسان آمیزه ای است از این دو و نیازمند پرورش در ابعاد وجودی خود؛ انسان به دنبال سعادت و کمال است، روح انسان نیازمند نیایش است، مناجاتی شیرین و زیبا، هم کلامی موجودی ضعیف با منشأ قدرتها. از آغاز خلقت تا صحنه رستاخیز، راز و نیاز زیباترین هنر آدمی است.                        

غفلت بد است در برخی موارد بدتر؛ جریان زمان در گذر است و با از دست دادن آهی ماند و افسوسی که به هیچ نیرزد. انسان دشمنی دارد در اوج حیله گری، با چنین دشمنی هوشیاری باید و سرعت در خیرات؛

زمان اعتکاف است. خالق مهربان قرب خلایق می طلبد. در فکر پرورش روح و روان انسان است و مقررات دینی را تشریع می کند. تنوع عبادات به دلیل نیازهای گوناگون انسانی است، هر عبادتی جوابگوی نیازی از اوست. نماز، زنگار غفلت از روان می زداید و صیقل روح و روان است. در روزه، پالایشگاه خلوص و نردبان صعود است. روزه دار پرواز در آسمان عبادت و عبودیت را می آزماید و آیینه قلبش را نورستان خدایی می کند. حج، شرکت در آزمون الهی و قطع تعلقات و دلبستگی دنیوی است. عبادات مالی؛ چون خمس و زکات و صدقات، دمیدن روح ایثار و گذشت در وجود آدمی است. اما اعتکاف، آمیزه ای از چند عبادت با فضیلت است.

روزه که خود عبادتی ارزشمند است شرط اعتکاف است. حضور در مسجد و خواندن نماز هم شرط آن است. عاکف سه روز در مسجد جامع مقیم می گردد و جز برای ضروریات، کوی دوست را ترک نمی گوید. خود را از حلال باز می دارد تا با تمرین بندگی، جهاد با نفس را بیازماید. اعتکاف عهد مودّت و میثاق مجدد با پروردگار است.

در فضیلت اعتکاف این بس که معادل طواف کعبه و همتای رکوع و سجود است. خدای منّان می فرماید: "... وَ عَهَدنا اِلی ابراهیمَ وَ اِسمعیلَ اَن طَهّرا بَیتی لِلطّائِفینَ وَ العاکِفینَ وَ الرُکّعِ السُجود؛( آیه 125، سوره بقره) و ما به ابراهیم و اسماعیل فرمان دادیم که خانه مرا برای طواف کنندگان و معتکفان و رکوع کنندگان و سجده کنندگان از هرگونه آلودگی تطهیر کنند."

اساساً ارزش آدمی را عملش می رساند. معتکف انسانی بزرگ و شریف است به اندازه شرافت و فضل عملش، مقدس اردبیلی یگانه زمان در علم و عمل در شرافت و فضیلت اعتکاف گوید: مبادا کسی گمان کند که اعتکاف مقدمه عبادتی دیگر است. کسی که با طهارت و در حال روزه در مسجد مقیم می شود و تعهد قربت در اعتکاف می نماید، این عمل عبادت است. اعتکاف عبادتی مستقل است به مثابه حج و عمره و روزه و نماز و هر عبادت مستقل دیگر.

و ایام بیض در پیش است زمان عرشی شدن فرشیان؛ اعتکاف با همه فضیلتش، زن و مرد را به خود می خواند، انسان را می خواند تا در دنیای های و هوی و دود و دم، معراج انسانیت را به تماشا بنشینیم. فرصت طلایی عمر در پیش است و ایام در گذر؛ پس همتی باید تا با حضوری سبز از همسفران کوی دوست بگردیم.

تعریف اعتکاف:

 اعتکاف چیست؟
اعتکاف در لغت به معنای توقف در جایی است .اما تعریف اصطلاحی اعتکاف: امام خمینی (ره) در تعریف اعتکاف می فرمایند: "وَ هُوَ اللَّبَثُ فِی المَسجِدِ بِقَصدِ التَعّبُدِ بِهِ وَ لا یعتَبَرُ فِیه ضَمُّ قَصدِ عِبادَةٍ اُخری خارِجَةً عَنهُ وَ اِن کانَ هُو الاَحوِط؛ اعتکاف، ماندن در مسجد به نیت عبادت است و قصد عبادت دیگر، در آن معتبر نیست. اگر چه احتیاط مستحب نیت عبادتی دیگر، در کنار اصل ماندن می باشد. 

اهمیت اعتکاف:
اعتکاف، محو خود خواهى در امواج بلند خداگرایى و خدمت‏ به امت اسلامى است.  اعتکاف، بیرون رفتن از خانه خویش و مصمم شدن بر حضور در خانه حضرت حق است. عبادتى مستحبى و تقرب جویانه و داوطلبانه است که روزه روز سوم آن رنگ وجوب مى ‏گیرد. اعتکاف، گریز از لذت گرایى و مهار حس خود محورى و برترى جوئى و بازگشت از قبله دنیاگرایان به سمت و سوى قلب و قبله هستى است. خود سازى، محاسبه نفس، توبه و نیایش، نماز و تلاوت قرآن و استمداد از آستان قدس ربوبى از دیگر برکات‏ اعتکاف است.  اسلام، فکر جدایى از زندگى دنیا و گوشه نشینى و کناره گیرى از مردم و به تعبیر دیگر رهبانیت را باطل و ناپسند اعلام کرد، اما اعتکاف را بعنوان فرصتى براى بازگشت‏ به خویش و خداى خویش قرار داد، تا کسانى که از هیاهو و جنجال هاى زندگى مادى خسته مى ‏شوند، بتوانند چند صباحى با خداى خود خلوت کنند و جان و روح خود را با خالق هستى ارتباط دهند .اعتکاف شرایطی را فراهم می کند تا انسانها با توشه معنوى و اعتقادى راسخ و ایمان و امیدى بیشتر، به زندگى خود ادامه داده ، خود را براى صحنه‏ هاى خطر و جهاد در راه خدا آماده سازند ، همیشه با یاد خدا تلاش کنند ، خود را در محضر پروردگار ببینند ، از نافرمانى او بپرهیزند و به سوى سعادت دنیا و آخرت گام بردارند.  

اعتکاف در ادیان دیگر:

کسی به درستی نمی داند که این عبادت، از چه زمانی آغاز و کیفیت اجزا و شرایط آن در بدو شکل گیری چه چیزهایی بوده است.

با توجه به آیه 125 سوره بقره، می توان نتیجه گرفت که اعتکاف عملی بوده که در شریعت ابراهیم از مناسک و عبادات الهی محسوب می شده. و پیروان ایشان به این عمل مبادرت می ورزیدند و لذا ابراهیم و اسماعیل (ع) از طرف خداوند موظف شده بودند تا محیط لازم را برای برپایی این مراسم مهیا سازند. واگذاری این مسؤولیت خطیر به آنها، گواه بزرگی بر اهمیت عباداتی چون حج، اعتکاف و نماز در پیشگاه خداوند است.

حضرت موسی (ع) با آن که مسؤولیت سنگین رهبری و هدایت امت را به دوش داشت، برای مدت زمانی آنان را ترک و برای خلوت با محبوب خویش به خلوتگاه کوه طور شتافت. او در پاسخ به پرسش خداوند که فرمود: چرا قوم خود را رها کردی و با عجله به سوی ما شتافتی؟ عرض کرد: پروردگارا! به سوی تو آمدم تا از من راضی شوی (طه :83و84).

بیت المقدس از مکانهایی بود که همواره عده زیادی از انسانها، برای اعتکاف در آن گرد می آمدند و به راز و نیاز با پروردگار خویش مشغول می شدند. بزرگ این گروه، حضرت زکریا (ع) بود و از جمله کسانی که در امر اعتکاف سرپرستی می نمود حضرت مریم (ع) است. قرآن در این باره می فرماید: "وَ کَفّلَها زَکَریا کُلَّما دَخَلَ عَلَیها زَکَریا المِحرابَ وَجَدَ عِندَها رِزقاً؛ کفالت او (مریم) را زکریا بر عهده گرفت و هر زمان که به محل عبادت او می رفت برای او غذایی مهیا می دید (عمران:37)."

از قرآن مجید (مریم:16و 17) استفاده می شود که حضرت مریم (ع) آنگاه که به افتخار ملاقات با فرشته الهی نایل آمد از مردم بریده بود و در خلوت به سر می برد.

علامه طباطبائی می فرماید: گویا مقصود از دوری مریم از مردم، بریدن از آنان و روی آوردن به اعتکاف برای عبادت بوده است.
طبق روایات اهل سنت، در دوران جاهلیت هم عملی به عنوان اعتکاف در میان مردم رایج بوده است و مردم توسط این عمل به خدای خود تقرب می جسته اند.

اجداد پیامبر اسلام (ص) از پیروان دین حنیف به شمار می روند. اعتکاف در غارها و بیابانها و کوهها، به عده ای از این حنفاء نسبت داده شده است. آنان در جاهای خلوتی که از مردم دور بود به اعتکاف پرداخته و خود را در آن محبوس می کردند و جز برای نیازهای شدید و ضروری، از آن خارج نمی شدند و در آن اماکن به عبادت و تأمل و تفکر در هستی پرداخته و در جستجوی راستی و حقیقت بودند. آنها در آن اماکن خاموش و آرام مثل غار حراء، به عبادت مشغول می شدند.

پیامبر (ص) نیز مانند خود بر دین حنیف یعنی دین حضرت ابراهیم (ع) بود و عبادات متداول آن دین و از جمله اعتکاف را برپا می داشت.

قبل از بعثت حضرت محمد (ص) نیز غار حراء محل عبادت و راز و نیاز بود، حضرت رسول اکرم (ص) نیز به اعتکاف در آن مکان مشغول می شدند و در اندیشه سرنوشت بشریت فرو می رفتند.

 

ارکان اعتکاف:

 اعتکاف چیست؟
ارکان عبادت یعنی اجزایی که اگر عمداً یا سهوا ترک شوند، آن عبادت باطل می شود. اعتکاف نیز ارکانی دارد که عبارت اند از 1) نیت؛ 2) توقف در مسجد جامع شهر یا مساجد چهار گانه معروف؛ 3 کمتر از سه روز نبودن اعتکاف؛ 4) روزه دار بودن معتکف در ایام اعتک
زمان اعتکاف:

اعتکاف در هر زمانی که انسان بتواند حداقل سه روز در مسجد بماند صحیح است، و بهترین زمان برای آن، ماه مبارک رمضان و مخصوصا در دهه آخر آن ماه می باشد.

نیت اعتکاف:

اعتکاف،همانند سایر عبادات،باید با نیت و قصد قربت‏باشد و هر گونه ریا و خود نمایی و قصد غیر الهی آن را باطل می‏کند.  در نیت اعتکاف،قصد وجه شرط نیست،یعنی لازم نیست قصد کند که اعتکاف واجب است‏یا مستحب. زمان نیت اعتکاف، وقت شروع اعتکاف است که شروع طلوع فجر می باشد و با استمرار نیت اول شب هم مانعی ندارد.اعتکاف را می توان به سه صورت به جای آورد. 1) برای خود ؛ 2) به نیابت از مردگان 3) به نیابت از زندگان

اگر اعتکاف را به نیابت از کسی که، از دنیا رفته به جای آورد، در این صورت اعتکاف را تنها به نیابت از یک نفر می توان انجام داد ولی اگر مقصود اهدای ثواب باشد می توان ثواب اعتکاف را به چند نفر، زنده یا مرده، هدیه کرد.

در مورد نیابت از شخص زنده، در میان فقها اختلاف نظر وجود دارد. بسیاری از فقها در درستی چنین اعتکافی، تردید کرده اند. در این صورت، هرگاه نایب، اعتکاف را به قصد رجا، یعنی امید به مطلوب بودن عمل نزد خدا، نه به عنوان عبادتی حتمی انجام دهد، مانعی ندارد.  

شرایط اعتکاف:

در صحت اعتکاف علاوه بر شرایط عامه تکلیف( ایمان، عقل و قدرت)، اموری شرط است:الف) قصد قربت ب) روزه: ج) سه روز روزه دار بودند. د) وقوف در  چهار مسجد: مسجد الحرام، مسجد النبی«ص»، مسجد جامع کوفه و مسجد بصره. ولی به قصد رجاء ( به امید پاداش) می توان در مسجد جامع هر شهر معتکف شد. ه)اجازه شوهر و اجازه پدر و مادر و) پیوستگی اعتکاف 

محرمات اعتکاف:

 اعتکاف چیست؟
 

1- پرداختن به امور جنسی به معنای وسیع آن: که شامل هر نوع بهره برداری شهوانی می باشد .

2- بوییدن عطر و هر نوع بوی خوش و گیاهان معطر به قصد لذت بردن

3- مجادله و مناقشه: حرمت جدال مربوط به اموری است که معتکف بخواهد فضل و برتری خود را به دیگران نشان دهد.

4- محرمات روزه: در حال روزه یعنی از طلوع تا غروب خورشید، که معتکف روزه می گیرد، باید از محرمات روزه نیز اجتناب نماید. بعضی از فقها محرمات احرام را بر معتکف مستحب دانسته اند.

 5- خرید و فروش

 
اعمال اعتکاف:

اعمال شب سیزدهم: اعمالی را باید در این شب انجام داد؛ از جمه آن ده رکعت نماز است که اگر به درستی به جا آورده شود، دارای ثواب و پاداش بزرگی است. در روایتی از پیامبر (ص) می خوانیم: « کسی که در شب سیزدهم ماه رجب ده رکعت نماز بخواند؛ بدین گونه که در رکعت اول حمد یک مرتبه و سوره عادیات هم یک مرتبه و در رکعت دوم حمد یک مرتبه سوره تکاثر نیز یک مرتبه بخواند و بقیه رکعت ها را هم به همین نحو تمام کند، خداوند متعال گناهان او را می آمرزد و اگر عاق والدین هم باشد خداوند سبحان از او راضی می شود، و همچنین در قبر نکیر و منکر به او نزدیک نمی شوند و او را نمی ترسانند و بر پل صراط هم چون برق خاطف (سریع) عبور می کند و نامه اعمالش را به دست راستش می دهند و میزان اعمالش سنگینی می کند و در بهشت فردوس هزار شهر به او اعطا می شود.»روز سیزدهم هم روزه اش ثواب فراوان دارد و برای کسی که بخواهد عمل ام داود را به جای آورد، باید این روز و دو روز بعدش را روزه بگیرد.

چهارشنبه 1/2/1395 - 9:5
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته