• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 4363
تعداد نظرات : 2608
زمان آخرین مطلب : 3434روز قبل
حجاب و عفاف
بانوى بانوان، حضرت زهرا(س)، همچنان پس از گذشت قرن‌ها، براى همه بشریت به ویژه زنان و دختران "الگو"ست.

روز ولادت او را به نام "روز زن" و "روز مادر" نام نهاده‏اند، تا همه زنان مسلمان و مادران نمونه، از فضایل و شایستگی‌هاى آن سرمشقِ خوبی‌ها، الگو بگیرند.

جلوه‏هاى الگویى آن بانو، براى نسل امروز فراوان است. در جنبه‏هاى فردى و اجتماعى، عبادى و سیاسى، اخلاق و معاشرت، تربیت و خانه‏دارى، عبادت و بندگى، علم و دین‏آموزى و... مى‏تواند سرمشق ما قرار گیرد. اگر به این "آینه کمال" بنگریم، جلوه‏هاى فضیلت را خواهیم دید و شناخت.

براى سهولت در "الگوگیرى" از آن اسوه پاکى، به نمونه‏هایى از سیره رفتارى آن حضرت، در چند بخش اشاره مى‏کنیم:.....


 بعد عبادى‏ آنچه به وجود انسان معنى مى‏بخشد، رابطه "نیایش" و "پرستش" با معبود است. هر که در دستگاه خدا "بنده"تر باشد، آزادتر و مقرّب‏تر است.

پیروان سیره زهرا(س) همچون او باید اهل ذکر، دعا، خلوت، تهجّد و نماز باشند.

حضرت فاطمه‏(س) بسیار شیفته عبادت و نیایش به درگاه الهى بود. از همه دل بریده بود و دلش پیوسته با پروردگارش بود.

آنقدر در پیشگاه خدا به عبادت مى‏ایستاد که قدم‌هایش ورم مى کرد1 و هرگز از نماز و دعا و نیایش خسته نمى‏شد، بلکه لذّت معنوى او در عبادت بود.

در نمازهایش از خوف خدا مى‏گریست.

براى هر روز از روزهاى هفته، و تعقیبات نماز، دعاهای ویژه‌ای داشت (در کتاب‌هاى دعا، متن دعاها و ذکرهاى روزانه و تعقیبات نماز آن بانوى بزرگ آمده است).

در دعاهایش براى زنان و مردان مؤمن دعا مى‏کرد، ولى براى خود دعا نمى‏کرد. وقتى علّت را مى‏پرسیدند، مى‏فرمود: اول همسایه، سپس خانه!2

تسبیحات حضرت زهرا(س) از برکات آن بانو است. روزى خسته از کارهاى طاقت‏سوز خانه، با دست‏هاى تاول زده به محضر پیامبر خدا(ص)رفت تا براى کمک در انجام کارهاى خانه کنیزى براى خود بگیرد.

رسول خدا(ص)بهتر از کنیز و خدمتکار را به او عطا کرد، یعنى "تسبیحات حضرت زهرا(س)".3 این ذکرهاى شریف را حضرت جبرئیل‏(ع) از سوى خداوند آورد و به حضرتش تعلیم داد.

آرى... الهام و نیرو گرفتن از یاد خدا براى غلبه بر دشواری‌هاى زندگى!

انس او با محراب عبادت و خلوت او در پیشگاه پروردگار و عشقى که به نماز داشت، او را محبوب خدا و حبیب رسول ساخته بود.

شنبه 1/9/1393 - 10:11
حجاب و عفاف
پایبند نبودن به حجاب، آرامش خانواده و جامعه را برهم زده و به التهاب دامن می‏زند:

«فلسفه پوشش و منع كامیابی جنسی از غیر همسر مشروع از نظر اجتماع خانوادگی اینست كه همسر قانونی شخص از لحاظ روانی عامل خوشبخت كردن او به شمار می‏رود؛ در حالی كه در سیستم آزادی كامیابی، همسر قانونی از لحاظ روانی یك نفر رقیب و مزاحم و زندانبان به شمار می‏رود. و درنتیجه كانون خانوادگی بر اساس دشمنی و نفرت پایه‏گذاری می‏شود.(34)»

2ـ پایداری نظام "خانواده": رعایت عفاف در رفتار و گفتار، خانواده را سالم و آسیب‏ناپذیر نگه می‏دارد. آیا آنان كه با فریب‏كاری، شعار آزادی زن را سر دادند و حجاب را از عفّت، تفكیك كردند، توانستند با ولنگاری زنان در غرب و تشویق مردان هوس‏باز، نظام خانواده را حفظ كنند؟

3ـ اصلاح زن "شیی‏ء شده": امام خمینی، در توضیح نگرش غربی به زن را نگرش به یك كالا، تعبیر زیبائی دارند: «در خصوص زنان، اسلام هیچگاه مخالف آزادی آنها نبوده است. به عكس، اسلام با مفهوم "زن شیئ شده" و به عنوان شیئ، مخالفت كرده است و شرافت و حیثیّت وی را به وی باز گردانده است.(35)»

4ـ عفاف، منشاءِ فرهنگ و ادبیات: همه زیبایی و شكوه تمدن و فرهنگ انسان را در یك كلمه می‏توان خلاصه كرد و آن عشق است. استواری عشق به اسطوره‏های كمتر دست یافتنی است. زبان عاشقان، زبان شعر است كه چون دل پرسوز عاشق، درون سوز است. زبان سرخ و آتشینی كه تن نمی‏شناسد و سر بر باد می‏دهد ولی مهربان و ترحّم‏برانگیز است و حتّی دل معشوق سنگ دل را می‏سوزاند و به تحسین وامیدارد. این بلندای شكوهمند فرهنگ و ادب شرقی، عرفانی و ایرانی، دست‏مایه یك نسل سرفراز اصیل، خویشتن‏دار و متمدن است كه از منظر عفاف به یكدیگر می‏نگریستند. زن در حشمت و جلال می‏زیسته است و مرد همواره در پی این حشمت و جلال می‏رفته است كه به سادگی و آسانی، دست یافتنی نبوده است. كمتر بازیچه دست هوسران مردان بوده و بیشتر ارزش و اعتبار داشته است.

«آیا آنجا كه سلسله مقررات اخلاقی به نام عفت و تقوی بر روح مرد و زن حكومت می‏كند و زن به عنوان چیزی گرانبها دور از دسترس مرد است این استعداد بهتر به فعلیت می‏رسد یا آن‏جا كه احساس منعی به نام عفت و تقوی در روح آنها حكومت نمی‏كند و اساساً چنین مقرارتی وجود ندارد. وزن در نهایت ابتذال در اختیار مرد است.(36)»
اما زن بدون عفّت و پوشش، این جمال مرموز و شاعرانه را نیز از كف می‏دهد و به زباله‏دانیِ شهوت مردانِ بی‏اصول بَدَل می‏گردد، مردانی كه نه شاعر، بلكه تبهكارند.
دوشنبه 26/8/1393 - 13:13
حجاب و عفاف
«خویشتن‏داری»، توانایی برجسته روحی به انسان می‏دهد تا وی در برابر هجوم سركش هوی و هوس پایداری كند و در فراز و فرود زندگی، به كمال رسد. انسانی كه اعتقاد به اصول و ارزشها دارد؛ در واقع، به سرچشمه همه مهربانی‏ها، لطافت‏ها، عاطفه‏ها، عشق‏ها، زیبائی‏ها و هنرمندی‏ها و ابداع‏ها ایمان دارد و چنین ایمانی، چونان بنیان مرصوص است(32) كه هیچ تندبادی، از آزمندی، فزون خواهی و خشونت طلبی نمی‏تواند وی را آشفته سازد. وی را وقار و عزّت و بلندای كوه ماند كه دلی شفاف، و پاك دارد چونان پاكی آب زلال در چشمه‏های رسته از دل كوهساران.

این آرامش درونی و برونی، به خویشتن‏داری انسانی می‏انجامد. برخی دیگر از بركات عفاف عبارتند از:

1ـ آرامش روحی فرد و جامعه (بهداشت روانی): با عفاف و خویشتن‏داری می‏توان از هرز رفتن استعدادها، توان‏ها و امكانات جلوگیری نمود و به بالندگی هنجارها و ارزشها یاری نمود:

«از نظر اسلام محدودیت كامیابی جنسی به محیط خانوادگی و همسران مشروع از جنبه روانی به بهداشت روانی اجتماع كمك می‏كند
دوشنبه 26/8/1393 - 13:12
حجاب و عفاف

1ـ نگاهی انسانی به انسان: انسان، موجودی آزاد و انتخاب‏گر است و قادر است با نیّت و اراده به اعمالی دست می‏زند كه انگیزه آنها حسّ عشق و پرستش، خداخواهی و خداجویی فطری و حسّ‏اخلاقی و دگرخواهی می‏باشد. این موجود آزاد، تحت تأثیر نیروهای درونی و برونی قرار دارد كه در تصمیم‏گیریهای وی، نقش اساسی و حیاتی بازی می‏كند. در او، قوّه عاقله، قوّه شهوانی و قوّه غضبیّه نهاده شده است كه با روشی هوشمندانه با میانه روی و اعتدال می‏تواند از همه نعمتهای خدایی و استعدادهای انسانی نهفته در خود استفاده بهینه كند. انسان می‏تواند تعالی پیدا كند و خردگرای فرهیخته شود یا سقوط كند و به لذّت‏گرای نابخرد، تبدیل گردد و یا در نهایت به حیوانی خشونت‏طلب، تغییر هویّت دهد. نگاه اسلام به انسان، نگاهی متعالی است و از منظر خردگرایی شرافت‏مندانه و خداجویی عزّت مدارانه، انسان را می‏نگرد و می‏خواهد كه نگاه من به تو، تحت تأثیر مؤلّفه‏های دیگری، غیر از برابری انسانی و تقوا، قرار نگیرد. هرگز نباید به دیگری (انسان دیگر) از زاویه جنسیّت، ملیّت و رنگ و... نگریست. اسلام هر نوع ابزاری كه اغلب در خدمت منافع دیدگاه لذّت‏گرایانه افراطی یا خشونت‏طلبانه یا برتری نژادی قرار گیرد به چالش فرامی‏خواند و آن را غیر انسانی می‏داند. عفاف، هوشمندانه‏ترین حالت كنترل نفس و اعمال قدرت در حوزه شخصیت خویش است كه تلاش در برجسته و شفاف كردن انسانیّت انسان دارد و از جلوه‏گری و عشوه‏گری جنسیّت‏مدار جلوگیری می‏نماید.

2ـ كمال‏گرایی انسان: خصلت انسانی "خویشتن‏داری"، باید حفاظت شود و اساسی‏ترین فلسفه معنوی "پوشش" در میان اقوام، ملل، تمدّنها و ادیان، حفظ همین خصلت انسانی حیا و عفّت است. اسلام، طرفدار این ویژگی انسانی است و زن و مرد را به رعایت آن برای رسیدن به كمال و فضیلت فرامی‏خواند، در كانون خانواده نیز زن و شوهر را توصیه به رفتاری انسانی می‏كند و كُنِش جنسی میان زن و شوهر و لذت‏گرایی مشروع و قانونمند را نیز در همین راستا توصیه می‏كند. اسلام، از نگاه‏های غیرانسانی، جلوگیری كرده و به زن و مرد مؤمن سفارش می‏كند كه چشم‏چرانی نكنند و نگاهی عفیفانه داشته‏باشند:

«قل للمؤمنین یغضّوا من ابصارهم»(30)؛ (به مردان بگو دیدگان (از نظر بازی) فروگذارند) «و قل للمؤمنات یغضضن من ابصار هنّ»(31)؛ (به زنان مؤمن (هم) بگو دیدگانشان را فرو گذارند).
دوشنبه 26/8/1393 - 13:11
حجاب و عفاف
گفتیم كه پوشش، ارتباط بنیادی با عفاف داشته و نمی‏شود كسی طرفدار حیا و عفاف باشد ولی با اصل پوشش مخالف باشد. پوشش اسلامی كاملترین گونه رعایت عفاف است. اگر بین حجاب و عفاف، جدایی اندازیم دو مشكل عمده رخ می‏نماید:(26)

1ـ جدایی بین عفاف و حجاب تا كجا می‏تواند پذیرفتنی باشد؟ ملاك و معیار تبیین این جدایی و اندازه و شكل رعایت پوشش برای حفظ عفاف چه چیزی خواهد بود؟ و نیز می‏پذیریم كه ممكن است افرادی عفیف و پارسا باشند امّا حجاب را به گونه‏ای كه مورد توصیه شارع است دارا نباشد ولی به این امر هم باید توجه كرد كه این جدایی تا كجا می‏تواند ادامه یابد؟»(27)

2ـ با پذیرفتن جدایی عفاف از حجاب تنها دلیل لزوم حجاب بر زنان هرزگی و هوسبازی مردان خواهد بود: «اگر زنان بدون حجاب، عفیف و پاك هستند، آیا مردان نیز چنین‏اند، و هوسبازی نمی‏كنند و از هرزگی دست برمی‏دارند.»(28)

قانونگذار ضمن توجه به حال و روانشناسی مردان، برای زنان در باب پوشش بدن، قانونگذاری می‏كند و با همه‏جانبه‏نگری و نگاهی متعالی به زن و مرد، خویشتن‏داری را برای هردو توصیه می‏كند حجاب از مسلّمات احكام اسلام است و با توجه به آیات و روایات، جدایی حجاب و عفاف، قابل تصوّر نیست.
دوشنبه 26/8/1393 - 13:8
حجاب و عفاف
در خصوص اندازه وابستگی پوشش با حجاب، استاد مطهری می‏نویسند:

«حیا و عفاف از ویژگیهای درونی انسان است و حجاب به شكل و قالب و نوع و چگونگی پوشش بر می‏گردد. تفاوت باطن و ظاهر یا روح و جسد و یا گوهر و صدف را می‏توان به عنوان تمثیل در این زمینه به كار برد. به گمان ما اینها دو حقیقت هستند و میزان وابستگی این دو نیاز به تأمل دارد»(20)

استاد حجاب و پوشش را نشانه عفاف می‏داند:

1ـ ایشان در تحلیل آیه 59 سوره احزاب، خداوند به پیامبر دستور می‏دهد كه به همسران و دختران و زنان مؤمن فرمان دهید جلباب (پارچه‏ای كه تمام بدن را بپوشاند) به خود گیرند، می‏نویسند:

«بنابراین در این فراز قاعده‏ای كلّی بیان شده كه زن مسلمان چنان رفت و آمد كند كه علائم وقار و عفاف از او هویدا باشد.»(21)

2ـ و نیز: «حجاب و پوشش تنها یك تكلیف است و نشانه یك خصلت انسانی یعنی عفاف»(22)

3ـ و: «حجاب و پوشش نشانگر عفت است»(23)»

4ـ و نیز: «قرآن عفت دختران شعیب را در حال چوپانی و آب دادن به گوسفندان در جمع مردان بازگو می‏كند. عفت مریم را در معبدی كه همگان چه زن و چه مرد به پرستش می‏آیند، می‏ستاید».(24) آیا عفت دختران شعیب و عفت مریم(س) همان رعایت خویشتن‏داری و دارابودن نشانه‏های آن در كردار و گفتارنیست؟ 5 ـ و: «متانت در سلوك ظاهری و در انتخاب پوشش از عفاف درونی خبر می‏دهد.»(25)

اگر وابستگی حجاب با عفاف قطعی نشود نمی‏توان در استدلال برای حجاب، از ارتباط «نشانه» و «واقعیّت» سخن گفت.
دوشنبه 26/8/1393 - 13:7
حجاب و عفاف
نشانه بودن «حجاب» برای «عفاف» گریزناپذیر است. پوشش، نشان عفاف است.

«عفّت و حیا، خصلتی انسانی است كه تاریخ بر نمی‏تابد و مورد پذیرش تمامی انسانها بود، و هست. و انسانهای بزرگ و ادیان آسمانی نیز بدان توصیه كرده‏اند. در شریعت اسلامی نیز بر آن تأكید فراوان شده است. همین خصلت انسانی یكی از فلسفه‏های اصلی پوشش آدمی بوده است»
دوشنبه 26/8/1393 - 13:3
حجاب و عفاف
شهید مطهری در مسئله حجاب می‏نویسد:

«وقتی زن پوشیده و سنگین از خانه بیرون رود و جانب عفاف و پاكدامنی را رعایت كند افراد فاسد و مزاحم جرأت نمی‏كنند متعرّض آنها شوند.(17)».

ایشان در ذیل آیه 61 سوره نور چنین می‏نویسد:

«از جمله «ان یستعففن خیرٌ لهنّ» می‏توان یك قانون كلّی را استنباط كرد و آن اینست كه از نظر اسلام هر قدر زن جانب عفاف و ستر (پوشش) را مراعات كند پسندیده‏تر است و رخصتهای تسهیلی و ارفاقی كه به حكم ضرورت درباره وجه وكفین و غیره داده شده است، این اصل كلی اخلاقی را نباید از یاد برد.»(18)
دوشنبه 26/8/1393 - 13:2
حجاب و عفاف
عفاف و خویشتن‏داری، در برابر فزون خواهی شهوانی و كشش نفسانی، چه ویژگی‏هائی دارد:

1ـ خصلتی انسانی است. 2ـ حالتی درونی است.

3ـ نشانه‏های بیرونی دارد. 4ـ در رفتار و گفتار بروز می‏كند.

5 ـ با رفتار و نشانه‏های متناقض، سازگار نیست.

6ـ نه از موضع ناتوانی بل از بلندای عزّت و اقتدار، صورت می‏بندد.

عفاف، خویشتن‏داری با علائم و نشانه‏های رفتاری و گفتاری است و وجود آن بستگی به وجود نشانه‏های آن دارد پس حفظ عفاف بدون رعایت نشانه‏های آن ممكن نیست. عفّت نمی‏تواند یك امر صرفا درونی باشد و هیچ علامت بیرونی نداشته باشد. بخشی از تفاوت در نشانه‏های خویشتن‏داری زن و مرد، از تفاوت در خلقت آنها سرچشمه می‏گیرد و یكی از نشانه‏های عفاف، پوشش است. عفاف بدون رعایت پوشش، قابل تصوّر نیست. نمی‏توان به زن یا مردی، «عفیف» گفت در حالی كه عریان یا نیمه عریان در انظار عمومی ظاهر می‏شود گرچه تفاوت رفتارهای انسانی و حیوانی، ریشه در تفاوت خلقت و فطرت، گرایشها و منش‏ها دارد. در اسلام از نشانه‏های برجسته «عفاف» می‏توان به پوشش اسلامی (حجاب) اشاره نمود.(16)
دوشنبه 26/8/1393 - 13:1
حجاب و عفاف
مرحوم شیخ عباس قمی در سفینه البحار(8)آورده است:

«و یطلق فی الاخبار غالباً علی عفّة الفرج و البطن و كفّها عن مشتهیاتهما المحرّمه». (در روایات، عفاف، بیشتر به معنی خویشتن‏داری نسبت به شكم و شهوت به كار می‏رود، و بازداشتن ایندو از فزون خواهی حرام).

علی(ع) می‏فرمایند:

«العفاف زهادة»(9)؛ (عفاف زهد ورزی و خویشتن‏داری است).

و «العفّة تضعّف الشّهوة»(10)؛ (خویشتن‏داری شهوت را ناتوان می‏سازد).

رابطه "عفت" با "شهوت": در روایات و آیات، میان «شهوت‏پرستی» و «عفّت»، تقابل جدّی برقرار شده و به دینداران، آموزش داده می‏شود كه شهوت‏پرستان، عفیف نیستند ولی به نظر می‏رسد كه معمولاً تنها بخشی از گستره معنایی شهوت‏پرستی، مورد نظر برخی دینداران واقع شده است.
دوشنبه 26/8/1393 - 13:0
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته