• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1637
تعداد نظرات : 162
زمان آخرین مطلب : 3400روز قبل
ازدواج و همسرداری

نكات كوچك در زندگی مشترك….

 

چندین عامل وجود دارد كه زنها و مردها در زندگی مشترك آنها را بدست فراموشی میسپارند.واقعیت این است كه روزمرگی در زندگی عاملی میشود تا از حرارت آشكار عشق كاسته شود.ولی زنان و مردان عاقل با استفاده از شناسایی گره های زندگی دوباره می توانند آن را به شرایط عادی بازگردانند.من سعی كرده ام چند تا از این عوامل را كه در این زمینه وجود دارد بطور كوتاه توضیح دهم و برایتان فهرست كنم.

1-اشتغالات خارجی…نكته ای كه زنها همیشه آن را اشتباه برداشت می كنند این است كه منتظر هستند تا مردشان هر روز با یك حرارت پایان ناپذیر به سمت آنان گرایش داشته باشد.در حالیكه اصلاً به این مسئله فكر نمیكنند كه خود آنان باید این گرایش را بوجود آورند.با عرض تسلیت باید بگویم كه 90% زنان این موضوع را نمیدانند.مردان بدلیل اشتغالات فكری و درگیری های خارجی نمیتوانند ذهن خود را بطور كامل بروی مسائل عشقی و احساسی متمركز كنند و همواره بصورت عمومی از آن یاد میكنند.ریزه كاری های عشقی و هدایت زندگی عاطفی سكانش در اختیار زنان میباشد و باید بدون هیچ چشم داشتی به این مهم عمل كنند تا جبران نقص شود. درحالیكه متاسفانه زنان اصلاً به این مورد فكر نكرده و فقط از مرد خود انتظار دارند كه نتیجه آن چیزی جز به گل نشستن این كشتی و…نمیباشد.خانمها بدانند كه هیچ مردی زمانیكه خانه ای گرم داشته باشد و ببیند كه بانویی سرحال و شاداب در منزل انتظارش را میكشد بسمت نزول عشق قدم بر نمی دارد…

2-پوچی مشكلات..در هر جریانی گذرا بودن و تهی بودن مشكلات را درك كنید..اصلاً چرا با مشكلات حال نمیكنین؟؟!!مشكلات به شما اجازه می دهد بیشتر در كنار هم باشید و دست یكدیگر را بفشارید…

 

3-دعوا..دری وری بهم نگین ولی من راستش دعواهای بین زن و مرد رو دوست دارم!!!..چیزی كه نمی دانیم این است كه عامل خیلی از آنها اختلاف نیست بلكه تفاوت گفتاری و لحن است كه عامل جر و بحث میشود…اما اساسی ترین نكته اینكه طرفین در دعوا میخواهند ضمن حفظ غرور بدانند كه هنوز طرف مقابل آنها را دوست دارد!خوشم میاد كه حتی روشون نمیشه اینو از هم بپرسن!!!…پس از دعوا، چه بانتیجه و چه بی نتیجه، همدیگر را بغل كنید و لبهای یكدیگر را ببوسید.باور كنید 90% اختلافتان حل میشود و گرمای شیرینی از عشقتان بلند میشود..خدا وكیلی یه بار امتحان كنید..

4-آرامش كوتاه....هر چند وقت یكبار بتنهایی به یك مسافرت كوتاه بروید تا ضمن اینكه به یكدیگر فرصتی برای تنها شدن میدهید رل مفیدی هم در زندگی خود بازی كرده باشید..در زمان مسافرت، مكاتبه از طریق نامه، ایمیل و نظایر اینها شدیداً باعث روشن شدن عشق شما نسبت به یكدیگر میشود.از این تكنیك حتماً استفاده كنید…

5-غیرت و حسودی…این 2 عامل همیشه باید در حد متعادل نگه داشته شوند . مثبت فكر كنید و خیلی قیافه اون سیبیل بیریختتون رو هم نگیرین!!!..این 2 مورد ریشه عشق را میكشد و علف هرز بی اعتمادی را میرویاند..بدانید كه عامل غیرت و حسودی چیزی جز دوست داشتن نیست ولی دلیلی ندارد كه هرچه علاقه بیشتر شود پیاز داغ این 2 مورد هم بیشتر شود!!

6-دلربایی.....همواره این مورد را فراموش میكنید و با خود میگویید كه دیگر طرف را دیوانه خود ساخته ام پس كمی استراحت كنم .دلیلی ندارد كه در جلب توجه معشوق به خودم با همان سرعت اولیه حركت كنم..غافل از اینكه درست است كه اكنون اینگونه است ولی دلیلی ندارد به این شكل باقی بماند.شما هم عمراً تا یكمرتبه نفستان گرفته نشود متوجه این نزول نمیشوید…

 

 

این عوامل كوچك تاثیر بزرگی در زندگی مشترك شما خواهند گذاشت پس تو رو خدا واسه یكبار هم كه شده سعی كنید به آنها عمل كنید و مطمئن باشید كه نتیجه آن شما را شگفت زده میكند….

 

http://www.inmyland.blogspot.com/2002_08_25_inmyland_archive.html#80758170

 

--------------------------------------------------------------------------------

 

 

 

--------------------------------------------------------------------------------

 

تفاوت های احساسی بین زن و مرد…

 

یكی از مواردیكه همیشه گریبانگیر دخترها و پسرها بوده است عدم درك تفاوتهای احساسی بین آنها می باشد.دخترها می خواهند بدانند كه چرا مردها اینقدر سردند!واحساس توی مخشان نمیرود!…پسرها هم میخواهند بدانند كه چرا دختر ها منطقی تر نمیشوند و همش با احساسات زندگی میكنند!…این مورد یك مبحث فوق العاده پیچیده روانشناسی میباشد.من برای قابل درك شدن آن مجبور شدم مسائل را ساده كنم امیدوارم كه توانسته باشم با اینكار مفهوم علمی آن را برسانم….

 

اصل روانشناسی:

زن و مرد از نظر بار احساسی دارای گرایشات و تفاوتهای مختلفی هستند.منحنی سینوسی احساسات در زنها و مردها تغییرات زیادی دارد و امكان مقایسه این دو با هم نیست!

مورد تفاوت در ظرفهای احساسی آقایان و خانمهاست.این دو جنس از نظر بار های احساسی دارای تفاوتهای زیادی هستند.خیلی از مواردیكه زنها آن را بعنوان یك افت تلقی میكنند در واقع تبدیل ظرفیتی میباشد.اگر بخواهم بصورت ساده این مورد را برایتان توضیح بدهم باید بگویم كه زنها دارای یك ظرف بسیار بزرگ احساسی میباشند كه البته سوراخ است!خودتون رو هلاك هم كه بكنین هرچی توش بریزین پر نمیشه!برای زنها شوهر و عشق براحتی 70% مسائل زندگی رو تشكیل میده بنابراین عمراً نباید از زنها انتظار داشت كه آرامش داشته باشند.آنها یك بند نگران زندگیشان هستند چون شما خبر مرگتون مهمترین چیز یك زن هستید.این ظرف بزرگ سوراخ،در زندگی هر مردی هم اگر وجود داشت آن مرد را روی مسائل عاطفی حساس و زود رنج می كرد.شما اگر از دختری قدرت زنانگی وی را بگیرید دیگر از وی چیزی باقی نمی ماند!بخاطر وجود این ظرف بزرگ در زنها ،حل كردن 70% نیازشان تنها توسط یك عامل است:..توجه….در غیر اینصورت ظرف آنها اصلاً پر نمیشود.

 

اما در مورد آقایان مسئله فرق میكند.اگر از پسری قدرت مردانگی وی را بگیرید آنها اینقدر پوست كلفت هستند كه در كمال پررویی ادامه حیات بدهند!!دلیلش اینست كه آنها دارای ظرفهای كوچك ولی متعددی هستند!این ظرفها برعكس خانمها بسرعت پر میشوند و بسرعت خالی میگردند!آقایان بطور 24 ساعته درگیر پر كردن این ظرفها هستند.ظرف عشق وقتی در آقایان پر میشود مرد شروع به پر كردن ظرف مثلاً كار میكند.وی دیگر بالا سر ظرف قبلی نمینشیند چون ظرفهای دیگری هم دارد.نكته اینجاست كه زنها چون دارای ظرفهای بزرگی هستند، همینطوری عنر عنر بالای ظرفشون مینشینند.چون این ظرف مهمترین ظرف آنان است و باید اول و همواره این ظرف پر بشود...مكافات از اینجا ناشی میشود چون آنها همین انتظار را از مرد ها دارند!..اشتباه این است كه آنها مردها را نیز مثل خود تصور میكنند.در مردها یك ظرف مهم وجود ندارد بلكه همه ظرفها باید پر شوند.مردها نمی توانند ظرفی را به ظرف دیگر ترجیح دهند..خانمها، توروخدا بگیرین چی میگم.. امكانش نیست!! چون پر نشدن هر ظرف مساوی است با ناراحتی شدید عصبی!!!

 

در بیولوژیك هر مرد همه ظرفها دارای ارزش مساوی هستند.نكته فوق العاده مهم برای زنها این است كه بدانند زمانیكه بار احساسی مرد به اصطلاح خودتان!كم میشود یعنی در واقع شما به بهترین نحو توانسته اید به وظیفه زنانگی خود عمل كنید!!چون توانسته اید ظرف یك مرد را پر كنید.در این زمان به اصطلاح مرد باكش پر شده و در نتیجه میرود سراغ سایر ظرفهای خالی…ولی متاسفانه شما فكر میكنین كه اون دیگه دوستتون نداره!!!!!…چون مثلاً مثل قبل دورتون نمی چرخه!!یا ازتون خبر نمیگیره!! این یك طرز فكر غلط و مسموم است كه تو كلتون رفته چون مرد كاملاً از شما بخاطر اینكارتون ممنون است…چون شما براش كاری كردین كه بسادگی انجام نمیگرفته.اینجاست كه شما این فاصله بین پر و خالی شدن ظرف رو بجای اینكه بخودتون برسین و مال خودتون باشین ، بی علاقگی تلفی میكنین و 2500 تا فكر چرت و پرت میاد تو مغزتون آخرش هم بهش میگین: تو من رو كمتر دوست داری!!!..یا خیلی احمقانه میگین رابطه جنسی باعث شد ازم دور بشه!!!در حالیكه اصلاً فكر نمیكنین شما قادر بودین ظرفهای وی رو كاملاً پر كنین…اینجا مرد هم كف میكنه كه د بیا!!!جریان چیه؟؟.مگه من چیكار كردم؟من كه خیلی دوستش دارم!!!

 

یك اخطار كاملاً جدی:

خانمها به هیچ وجه در نحوه پر و خالی شدن ظرفهای آقایون دستكاری یا فضولی نكنید…مثلاً خیلی احمقانه فكر نكنین كه ظرف احساسات مرد رو كامل پر نكنین تا همیشه ریشش دست شما باشه!!..بدونین با انجام این كار بچه گانه مرد فكر میكنه كه شما توانایی اینكار رو ندارید و در نتیجه :شما بسرعت مردتون رو از دست میدین!!..به اصطلاح ساده تر باید بگم كه در اینصورت برای شما:… بازی تمامه.

 

موفق باشید

 

شنبه 26/11/1392 - 10:0
طنز و سرگرمی

رابطه دانشگاه و سینما

با سلام خدمت دوستان

گویا نویسنده این متن خیلی دل پری از دانشگاه و دست اندركاران دانشگاه داشته ولی امیدوارم از خوندن این متن كسی ناراحت نشه .

دوران قبل از دانشگاه = حسرت

قبول شدن در دانشگاه = صعود
كنكور = گذرگاه كاماندارا
دو
ران دانشجویی = سالهای دور از خانه
خوابگاه دانشجویی = آپارتمان شماره 13
بی نصیبان از خوابگاه = اجاره نشین ها
امتحان ریاضی = كشتار بیوجرسی
امتحان میان ترم = زنگ خطر
امتحان پایان ترم = آوار
لیست نمرات دانشجویی = دیدنیها
نمره امتحان = پرنده كوچك خوشبختی
مسئولین دانشگاه = گرگها
استادان = این گروه خشن
اشپزخانه = خانه عنكبوت
رستوران دانشگاه = پایگاه جهنمی
پاسخ مسئولین = شاید وقتی دیگر
دانشجوی ا خراجی = مردی كه به زانو در امد

دانشجوی فارغ التحصیل = دیوانه از قفس پرید
دانشجوی سال اولی = هالوی خوش شانس
واحد گرفتن = جدال بر سر هیچ
مدرك گرفتن = پرواز بر فراز آشیانه فاخته
پاس كردن واحدها = آرزوهای بزرگ
مرگ استادها = جلادها هم میمیرند
محوطه چمن دانشگاه =حریم مهرورزی
استاد راهنما = مرد نامرئی
كمك هزینه = بر باد رفته
درخواست دانشجویان = بگذار زندگی كنم
دانشجوی دانشگاه صنعتی = بینوایان
برخورد استادان = زن بابا
اتاق رئیس دانشگاه = كلبه وحشت
شب امتحان = امشب اشكی میریزم
تقلب در امتحان = راز بقا
یادگیری = قله قاف
دانشجوی معترض = پسر شجاع
دكتر بهداری = گله بان
تربیت بدنی1 = راكی1
تربیت بدنی2 = راكی2
خاطرات استادها = اعترافات یك خلافكار
انصراف = فرار از كولاك
تصییح ورقه امتحان = انتقام
نمره گرفتن از استاد = دوئل مرگ
شاگرد اول = مرد 6مبلیون دلاری
آرزوی دانشجویان = زلزله بزرگ
هیئت علمی = سامورا یی ها
رئیس دانشگاه = دیكتاتور بزرگ
رفتن به خوابگاه دختران = عبور از میدان مین
استاد دانشگاه = گاو
رئیس اموزش = هزاردستان
معاون اموزش = دزد دریایی
برخورد مسئولین = كمیسر متهم میكند
از دانشگاه تا خوابگاه = از كرخه تا راین

 

شنبه 26/11/1392 - 10:0
تست های هوش و روان شناسی و سرگرمی

رنگ دلخواه شما چه رنگی است ؟

شخصیت شما چه رنگی است ؟

یکی از روان شناسان معروف غرب معتقد است که رنگ انتخابی و دلخواه شخص می توان به خوبی معرف خصوصیات اخلاقی وی باشد. او پس از بررسی های فراوانی که در این زمینه به عمل آورده ، در یکی از تالیفات خود به نام "رنگ در دنیای انسان ها" دلایلی را که سبب می شود شخص،رنگی را رنگ دلخواه خود بداند و یا از آن متنفر باشد،ذکر میکند.

قرمز : خوش قلب اما خودپرست

این رنگ سمبل شدت و افراط بوده و این زیاده روی گاه در جهت مخالف آن است.قرمز،رنگ عشق و تنفر،فداکاری و خشونت و خون و آتش است.کسی که به این رنگ علاقه دارد،هرگز نمیتواند در زندگی بی تفاوت باشد.این گونه اشخاص به رغم آنکه تند و سرکش هستند،اما فعال و شجاع بودن نیز از خصوصیات اصلی آنهاست.قرمزها در زندگی کمی عجول هستند و احتمال شکست بویژه در عشق برای آنها فراوان است. معمولاً قضاوت های عجولانه و ناگهانی در مورد دیگران،سبب از بین رفتن دوستی هایشان می شود.با آنکه در عشق کاملاً فداکارند،اما اگر روزی روزگار بر وفق مراد نباشد،بدون آنکه جویای علت آن باشند،با آن می جنگند.دو صفت ممتاز قرمزها،خوش قلبی و حس بزرگ طلبی است،اما دو عیب بزرگ آنها نیز خودپرستی و در بعضی موارد،عدم کنترل نفس است.به طور کلی قرمزها دارای خصوصیات متضادی هستند.

صورتی : مورد علاقه دیگران

رنگ صورتی در واقع همان رنگ قرمز است که کمرنگ شده است.اگر به این رنگ علاقه مندید،تمام صفات قرمزها را کمی ملایمتر در خود خواهید یافت.این افراد در عشق با گذشت هستند و دیگران را خوب درک می کنند و با اطرافیان به ملایمت رفتار میکنند،به همین دلیل همیشه مورد علاقه دیگران هستند.روانشناسان معتقدند که صورتیها اغلب دشواری های زندگی را تحمل کرده و با مشکلات فراوانی در زندگی دست و پنجه نرم می کنند.

آبی : نظم،پشتکار،تنهایی

رنگ آبی از رنگهایی است که طرفداران زیادی دارد.اگر به این رنگ علاقه دارید،می توان به شما امیدواری داد که می توانید هیجانات و احساسات خود را به خوبی کنترل کنید.ظاهرمتین و آرام شما دیگران را وادار می سازد به شما احترام بگذارند.شما هم دوست دارید که همیشه مورد ستایش دیگران باشید.در خرید لباس بسیار صرفه جو هستید و به علت شرم و غروری که دارید،دوست دارید غالباً تنها باشید.کارهای خود را معمولاً از روی نظم و ترتیب انجام میدهید و صفت ممتاز شما،پشتکارتان است.

قهوه ای : قابل اعتماد

روی قهوه ای ها میتوان حساب بازکرد چون باثبات،فیلسوف مآب و کمی شاعر پیشه هستند.اگر به این رنگ علاقه مندید،بندرت تغییر عقیده میدهید و هربار که تصمیمی بگیرید،حتماً آن را عملی میسازید.در نگهداری پول و سرار دیگران امانتدار خوبی هستید.میل دارید پیوسته در عالم خود باشید و در عشق هرگز بدبین و نتد نیستید.

خاکستری : احساس بی نیازی

این رنگ سمبل چشم پوشی از لذتهای معمولی دنیاست.کسانیکه به این رنگ علاقه دارند،معمولاً از زندگی احساس رضایت می کنند.خاکستری،رنگ عاقلان است و جوانانی که به این رنگ علاقه دارند،خود را هم شان بزرگسالان میبینند و در زندگی احساس بی یازی می کنند.در عشق به پیروی از افراد مسن تر از خود تمایل دارند و بیشتر کسانی که از نظر فکر و عقیده به آنها برتری دارند،خیلی آسان طرف توجهشان قرار میگیرند!

سبز : کنجکاوی

سبزها از نظر روان شناسان بسیار ساده است.آنها نقاط اشتراک فراوانی با افراد به رنگ پرتغالی دارند.روابط این افراد با دیگران بر پایه اصول و قرارداد است و دوست ندارند در زندگی خود وقایع زیادی "خوب یا بد" پیش آید،اما کنجکاوانه به ماجراهای زندگی دیگران توجه دارند.

پرتغالی : صادق و خوش خلق

رنگی است ترکیبی و آنهایی که این رنگ را رنگ دلخواه خود میبینند،چندان متکی به نفس نیستند.اجتماعی و خوش خلقند و با مردم به خوبی رفتار میکنند.نفوذ در پرتقالی ها بسیار مشکل است،اما کسی که این افراد را دوست داشته باشد،می توان به راحتی با آنها ازدواج کند.هوسباز نیستند و چنانچه با کسی دوستی کنند،صادق و وفادار هسنتد.افراد این گروه،چنانچه با افرادی که خصوصیات اخلاقی خودشان را داشته باشند،ازدواج کنند،سعادتمند مشوند.

سیاه : خوش ذوق و با ظرفیت طبع

این رنگ بر خلاف عقیده عمومی،رنگ نومیده و عزا نیست.بلکه نشانه خوش ذوقی و ظرافت طبه است.اگر از دوستداران این رنگ هستید مسلماً به شخصیت اطرافیان خود احترام می گذارید و برای آنکه دیگران را با ارزش و برجسته نشان دهید،از هیچگونه کمکی به آنها دریغ نمی کنید.هرگز خود را به دیگران تحمیل نمیکنید و عقاید و نظرات دیگران را به آسانی می پذیرید.

ارغوانی : رنگ عرفا!

رنگ اسرار آمیز و مجللی است.علاقه مندان به این رنگ،پیوسته مجذوب زیبایی ها و ظرافتها می شوند و مغرور و اجتماعی اند.معاشرت با این دسته لذتبخش است،ارغوانی ها بیشتر به امور معنوی می پردازند.ارغوانی رنگ مورد نظر عرفاست!

نتیجه گیری کلی

به یاد داشته باشید توجه و علاقه شما به رنگها در طول زمان تفغسسر مس کند و این از آن روست که خصوصیات اخلاقی شما نیز طی سالیان دراز،تغییر خواهد کرد.چنانچه در مورد رنگی ناگهان تغییر عقیده دادید،به دلیل ضعف شما نیست،بلکه به خاطر نیازتان به نغییر محیط است.

شنبه 26/11/1392 - 9:59
سخنان ماندگار

زن در ضرب المثلهای ملل

زنان سوژه ضرب المثلهای متعددی هستند و این مطلب تنها مربوط به ایران نیست. نگاهی داریم به چند ضرب المثل درباره زنان از كشورهای مختلف جهان انگلیسی:

 زن شری است مورد نیاز

زن فقط یك چیز را پنهان نگاه می دارد آنهم چیزی است كه نمی داند  ( هلندی )

وقتی زن خوب در خانه باشد، خوشی از در و دیوار می ریزد ( استونی )

از خاندان ثروتمند اسب بخر و از خانواده فقیر زن بگیر ( فرانسوی  )

آنچه را زن بخواهد، خدا خواسته است

انتخاب زن و هندوانه مشكل است

بدون زن، مرد موجودی خشن و نخراشیده بود  ( آلمانی)

كاری را كه شیطان از عهده بر نیاید زن انجام می دهد.

وقتی زنی می میرد یك فتنه از دنیا كم می شود.

كسی كه زن ثروتمند بگیرد آزادی خود را فروخته است.

آنكه را خدا زن داد، صبر همه داده.

گریه زن، دزدانه خندیدن است. ( یونانی )

شرهای سهگانه عبارتند از: آتش، طوفان، زن..

برای مردم مهم نیست كه زن بگیرد یا نگیرد، زیرا در هر دو صورت پشیمان خواهد شد. ( گرجیها )

اسلحه زن اشك اوست.. ( ایتالیایی )

اگر زن گناه كرد، شوهرش معصوم نیست.

زناشویی را ستایش كن اما زن نگیر.

زن و گاو را از شهر خودت انتخاب كن. (بیشعورها!! مرد و... را از هر جا انتخاب كنی فرقی نمی كنه چون در هر صورت ضرر كردی)

 

چند كلمه از بزرگان در مورد زن

- یك زن چیزی جز شوهرش نمی خواهد ولی وقتی كه به او رسید همه چیز می خواهد.

- زنان به خوبی مردان می توانند اسرار را حفظ كنند ولی به یكدیگر می گویند تا در حفظ آن شریك باشند. (فئودور داستایوسكی)

- زنها مثل ماهی هستند. بدست آوردن آنها آسان و نگهداشتن آنها مشكل است.  (ولتر)

- زن اگر موافق باشد رحمت الهی است والا بلای آسمانی. (روشنی )

- حرف زدن زیاد خانمها اعجاز و گوش كردن مردان كرامت است.

- اختلاف زن و مرد در این است كه مردان همیشه آینده را می نگرنند و زنان گذشته را به خاطر می آورند.

- زن مخلوقی است كه عمیق تر می بیند و مرد مخلوقی است كه دورتر را می بیند. عالم برای مرد یك قلب است و قلب برای زن عالمی است. (گرابه)

-زنهایی كه سر پیری مقدس و مؤمن می شوند چیزی را به خدا تقدیم می كنند كه از بخشیدن آن به شیطان شرم دارند.

-زبان زن به منزله شمشیر اوست. همیشه آن را بكار می برند تا زنگ نزند

-چنین است طبیعت زن: دوستت ندارد تا دوستش داری و چو دوستش نداری دوستت دارد. (میگوئل بوفلر)

-شاه راه موفقیت پر است از زنهایی كه شوهران خویش را به پیش می برند. (توماس دوار)

 -زنها پنجاه برابر بیشتر به ازدواج اهمیت می دهند تا به منصب وزارت.

- زن گردنبند است. دقت كن چه چیزی را به گردن می آویزی. (امام جعفر صاذق)

-مردان آفریننده كارهای بزرگند و زنان بوجود آورنده مردان. (رومن رولان)

-دو چیز را دوست دارم و نمی خواهم آنی از آن منفك شوم . زن و عطر را. "حضرت محمد (ص)"

-زنها هرگز نمی گویند تو را دوست دارم ولی وقتی از تو پرسیدند مرا دوست داری بدان كه درون آنها جای گرفتهای. (رو شفوكو)

- من زنی را كه از خانه برای شكایت از شوهرش بیرون می آید دشمن دارم."حضرت محمد (ص)"

- آسیاب و ساعت و زن همیشه نیازمند تعمیر هستند. (پروربس)

- نه گفتن زن به معنی پاسخ منفی نیست. (اس - پی - سیدنی)

- زنان امیال خود را بهتر از مردان پنهان می كنند. اما مردان بهتر از زنان امیال خود را كنترل می كنند. (ریچارد استل)

- به قول قدیمی ها : زن بلاست ولی هیچ خونهای بی بلا نباشه

(سخن بزرگی مثل من رو فراموش كردن) : زن موجودیست از ملكوت ئر این دنیای لاسوت كه فقط لاهوتیان قادر به درك مقام اویند.         استاد مریم.آ

شنبه 26/11/1392 - 9:59
دانستنی های علمی

طولانی ترین دوران نامزدی

طولانی ترین  دوران نامزدی 67 سال به درازا کشیده است و مربوط به آقای اکتاوی گیلن و خانم ادریانا مارتیز می باشد. عاقبت در ژوئن 1969 هنگامی که هر دوی آنها 82 ساله بودند دل به دریا زده و در مکزیکوسیتی ( پایتخت مکزیک ) با هم ازدواج کردند

طولانی ترین سفر با قطار
طولانی ترین سفر با قطار از شهر لیسبون در پرتغال به شهر خاباروفسک در روسیه است که زمان آن 9 روز و 2 ساعت است

طولانی ترین بیهوشی
طولانی ترین دوره بیهوشی که در تاریخ پزشکی ثبت شده است به دختر هفت ساله آمریکایی بنام – آلن اسپورتیو – نسبت
داده می شود ، وی پس از عمل آپاندیس در سال 1942 به حالت اغما افتاد و تا 15 سال بهوش نیامد

طول عمر حیوانات
طول عمر اسبی که رکورد زندگی را شکست ، 61 سال بود . با آنکه سال عمر گربه حدآکثر 19 سال است معهذا خانم آلیس اسنی جورج بور انگلیسی گربه ای داشت که 35 سال تمام زندگی کرد و روز 5 نوامبر 1957 چشم از جهان بست.
بموجب اطلاعات دقیق کلاغ پر سالترین پرنده روی زمین است و پس از کلاغ پرستوی دریایی است .
سالخورده ترین کلاغ اهلی ، کلاغی بود که 108 سال عمر کرد و پر سالترین پرستوی دریایی 44 سال تمام در بین هم نوعان خود بسر میبرد

طولانی ترین نطق ها
طولانی ترین نطق ها در آمریکا ایراد شده است .
سناتور واین موریس دو روز متوالی – 24و25 آوریل 1953 – بمدت 22 ساعت و 26 دقیقه صحبت کرد . و در تمام مدت نطق یکبار هم ننشست .

سناتور اشتورم تورموند – نماینده دمکرات از کارولین جنوبی – نیز دو روز متوالی – 28و29 اوت سال 1957 – علیه قانون حقوق مدنی سخنرانی کرد . و نطق او بمدت 24 ساعت و 19 دقیقه طول کشید. تنها چند دقیقه برای اجرای مراسم تحلیف یکی دیگر از نمایندگان سنا قطع شد.

آمار رکورد طولانی ترین نطق را سناتور تگزاسی – کیلمر کوربین اولولوک – در اوستین تگزاس شکست ، وی روز 17 و 18 ماه مه در سال 1955 درباره مالیات آب بیش از 28 ساعت و 15 دقیقه تمام لاینقطع نطق کرد.

طولانی ترین جنگ ها
از میان جنگ های متعدد بیشماری که تاریخ بخاطر سپرده است ، طولانی ترین جنگ ، جنگ صد ساله بوده است ، که طی آن – 1338 تا 1453 – فرانسه و انگلستان ، 115 سال تمام با یکدیگر نبرد کردند . با این همه خاطره جنگی جنگ های مقدس ، بسی خونین تر از جنگ صد ساله است . چه این جنگ 195 سال تمام بطول انجامید.

 

شنبه 26/11/1392 - 9:57
اخلاق


متن سوال: چرا در اسلام حق طلاق برعهده مردان است، آیا حق زنان ضایع نمی شود؟

پاسخ: دلیل بر این كه حقّ طلاق دادن با مرد است، خطابات قرآن است. در آیات متعدّد مردان را مورد خطاب قرار مى‏دهد و مى‏فرماید: "إنْ طلقتم النساء، إذا طلقّتم النساء، طلقتموهنّ". در این آیات خطاب به مردان است، همان طور كه در ازدواج خطاب به مردان است، مثل"اذا نكحتم المؤمنات، فانكحوا ماطاب لكم، فانكحو هن باذن أهلهنّ". از این جا مى‏توانیم این نتیجه را بگیریم كه طبیعتاً حق طلاق از آنِ كسى است كه موقع ازدواج، به دنبال آن مى‏رفت و به اصطلاح به خواستگارى زن مى‏رفت. در كلام فقها آمده است: "الطلاق بید من أخذ بالساق؛ طلاق به دست كسى است كه در ابتداى ازدواج دست زن را گرفت (با او ازدواج كرد)".از جهت قانون طبیعت نیز چنین است كه از ابتداى خلقت همیشه بر اساس فطرت خدادادى، مردان به دنبال ازدواج با زنان و به خواستگارى آنان مى‏رفتند. به تعبیر دیگر: مردان طالب و زنان مطلوب بودند، از این رو حق طلاق به كسى داده مى‏شود كه به دنبال عقد ازدواج رفته است.در صورتى حق طلاق با مرد است كه در ضمن عقد ازدواج، حق توكیل در طلاق به زن واگذار نشده باشد. اگر در ضمن عقد ازدواج، مرد و زن توافق كنند زن در صورتى كه لازم بداند یا در صورتى كه مرد دچار عارضه‏اى شود، از جانب مرد وكیل باشد كه خود را مطلّقه كند، زن نیز حق طلاق خواهد داشت.در قانون مدنى جمهورى اسلامى آمده است: "طرفین عقد ازدواج مى‏توانند هر شرطى را كه مخالف با مقتضاى عقد مزبور نباشد، در ضمن عقد ازدواج یا عقد لازم دیگر بنمایند، كه خود را مطلّقه نماید". (ماده 1119)بنابراین از نظر فقهى و از نظر قانون مدنى ایران، گرچه حق طلاق به صورت یك حق طبیعى براى مرد است، ولى به صورت یك حقّ قراردادى و تفویضى مى‏تواند به زن واگذار شود. در مواردى نیز حاكم شرع مى‏تواند زنى را مطلّقه كند و آن در مواردى است كه مرد نه به وظائف زوجیت عمل مى‏كند و نه زن را طلاق مى‏دهد. حاكم شرع زوج را احضار مى‏كند و به او تكلیف مى‏كند كه زنش را طلاق دهد. اگر طلاق نداد، حاكم طلاق مى‏دهد.امام صادق(ع) فرمود: "هر كس زنى دارد و او را نمى‏پوشاند و نفقه وى را نمى‏پردازد، بر پیشواى مسلمانان لازم است آن‏ها را به وسیله طلاق از یكدیگر جدا كند".(1) بنابراین اسلام در مورد حق طلاق این نظریه را مى‏پذیرد كه راه طلاق براى زن باز است. وى مى‏تواند ضمن عقد نكاح شرط وكالت بر طلاق بكند. نیز مى‏تواند به حاكم شرع براى طلاق گرفتن در صورت خوددارى شوهر مراجعه كند.(2)چرا حق طلاق به صورت مطلق به زنان داده نشده است؟ در فلسفه احكام اسلام، كانون خانواده و هر چه موجب استحكام آن شود، داراى اهمیت و ارزش بوده و هر چه موجب از بین رفتن آن شود، مطرود و منفور است.اصل اولیه در اسلام، حفظ كانون خانواده است، مگر آن كه مفسده حفظ آن بیشتر از مصلحت آن باشد، به همین جهت طلاق به عنوان آخرین راه حل كه مبغوض نزد خدا است، تشریع شده است. حال كه اصل اولیه حفظ كانون خانواده است، باید طلاق در حداقل موارد اجرا شود و تا جایى كه امكان دارد، نباید این امر صورت نگیرد. با توجه به این مسئله اسلام حق طلاق را به دلایل متعدد، به طور مطلق در اختیار زن قرار نداده است، زیرا اوّلاً در بسیارى از موارد كه زن، رضایت از شوهر ندارد، كانون خانواده مى‏تواند همچنان استحكام یافته و برقرار بماند و عدم رضایت زن به رضایت تبدیل شود.توضیح: حیات خانوادگى به علاقه طرفین وابسته است، اما روانشناسى زن و مرد در این جهت متفاوت است. طبیعت، علائق زوجین را به این صورت قرار داده كه زن پاسخ دهنده احساسات مرد باشد. علاقه و محبت پایدار زن، به صورت واكنش به علاقه و احترام مرد به زن است. خداوند كلید محبت را در اختیار مرد قرار داده، او است كه اگر زن را دوست بدارد و نسبت به او وفادار بماند، زن نیز او را دوست مى‏دارد و نسبت به او وفادار مى‏ماند. چون وفادارى زن بیشتر از مرد است، بى وفایى زن عكس‏العمل بى وفایى مرد است. خداوند كلید فسخ ازدواج را به دست مرد داده، یعنى مرد با بى‏علاقگى و بى‏وفایى نسبت به زن، او را سرد و بى علاقه مى‏كند، برخلاف زن كه بى‏علاقگى اگر از او شروع شود، معمولاً تأثیر چندانى در علاقه مرد ندارد. از این رو معمولاً بى‏علاقگى مرد منجر به بى علاقگى طرفین مى‏شود، ولى بى علاقگى زن لوزماً منجر به بى‏علاقگى طرفین نمى‏شود. سردى و خاموشى علاقه مرد مساوى است با مرگ ازدواج و پایان حیات خانوادگى. اما سردى و خاموشى زن به مرد، آن را به صورت بیمارى نیمه جان در مى‏آورد كه امید بهبود و شفا دارد. حال اگر بى علاقگى از طرف زن شروع شود، براى مرد اهانت نیست كه زنِ محبوب خود را به زور قانون نگه دارد، تا تدریجاً او را رام كند، ولى براى زن اهانت و غیر قابل تحمل است كه براى حفظ حامى خود به زور و اجبار قانون متوسل شود، یعنى به زور شوهر خود را نگه دارد.این مطلب در صورتى است كه علت بى‏علاقگى زن، فساد اخلاق و ستمگرى مرد نباشد، ولى اگر مرد، ستمگرى را آغاز كند، در نتیجه زن به مردش بى علاقه شود، مطلب دیگرى است. به هر حال تفاوت زن و مرد در این است كه مرد به زن نیازمند است و زن به قلب مرد.(3)هم چنین از جهت رنجش و ناراحتى، زنان زودتر از مردان رنجور و ناراحت مى‏شوند و صبر و تحمل آنان كمتر از مردان است، اما پس از مدتى رنجورى برطرف مى‏شود. حال اگر حق طلاق به زنان داده مى‏شد، چه بسا فوراً به طلاق رو آورند.همچنین چون ازدواج، حقوق و وظایف مالى و اقتصادى را بر شوهر لازم مى‏كند، جدا شدن و طلاق براى او سخت تر از زنان است، زیرا مهریه را باید پرداخت كند، در حالى كه زن گیرنده است و در طلاق هیچ بار مالى بر او تحمیل نشده، بلكه استفاده مالى دارد، بنابراین شرایط طلاق (كه در اسلام مبغوض‏ترین حلال دانسته شده) براى مرد سخت و سنگین است و براى زن از نظر مالى و اقتصادى نه تنها سخت نیست، بلكه مى‏تواند مطلوب باشد.پى‏نوشت‏ها: 1. شهید مطهرى، نظام حقوق زن در اسلام، ص 315.2. همان.3.همان، ص 284.

دوشنبه 21/11/1392 - 13:33
بهداشت روانی
 بسیاری از افرادی که دچار فقر احساسی هستند، تربیت خانوادگی بسیار قوی دارند اما خود درگیر چرخه های شخصی ناکارآمد احساسی هستند. این چرخه ها باید تشخیص داده شده و سپس با کمک گرفتن بر آنها غلبه شود.
 

تعریف

فقر عاطفی یا احساسی وضعیتی است که وقتی فرد بدون بحران قادر به کنار آمدن با برخی موقعیت ها در زندگی خود نباشد، ایجاد می شود. همه آدمها با مشکلات زندگی دست و پنجه نرم می کنند اما برخی نمی توانند از نظر احساسی با بعضی موقعیت ها کنار بیایند و به دنبال راههای فراری مثل مواد مخدر و خوش گذرانی رفته یا به کل منزوی می شوند. وقتی فردی خود را در شرایطی سخت می بیند اما نه قادر به غصه خوردن است و نه ادامه زندگی، با فقر احساسی سر و کار خواهد داشت.

واکنش هایی که در زمان سختی ها باید از آنها دوری کنید

1. آزاد کردن احساسات
آنچه احساس می کنید با شرایط شما تعیین می شود.

2. حمله کردن به دیگران
این نشان می دهد که شما اعتقاد دارید دیگران لذتهای شما را کنترل می کنند. سعی کنید ببخشید و بگذرید.

3. منزوی شدن
این راحت ترین راه ممکن است. ما باید با واقعیت روبه رو شویم، با آن کنار آمده و با آن رشد کنیم.
4. شکایت کردن
این هیچ مشکلی را حل نمی کند.
5. امیدتان را از دست بدهید
تصور کنید تا پایان عمر مشکلات با شما خواهند بود.

منابع فقر احساسی

بااینکه عوامل بسیاری ممکن است منجر به فقر احساسی شود، در زیر به برخی از آنها اشاره می کنیم.
1. چرخه های خانوادگی حل نشده
وقتی خانواده ای به طریقی ناکارآمد با سختی ها برخورد می کند، این عادات را به فرزندان خود نیز منتقل می کند. وقتی این بچه ها بزرگ می شوند، آنها هم باید با این دست از مشکلات روبه رو شده و یاد می گیرند که یا به طریقی عاقلانه با این مشکلات کنار بیایند و یا همان عادت های نسل قبلی خود را تکرار کنند. شکستن چرخه های بد خانوادگی امکان پذیر است اما باید مایل باشید کمک لازم برای تشخیص و غلبه بر آنها را دریافت کنید.
2. چرخه های شخصی حل نشده
بسیاری از افرادی که دچار فقر احساسی هستند، تربیت خانوادگی بسیار قوی دارند اما خود درگیر چرخه های شخصی ناکارآمد احساسی هستند. این چرخه ها باید تشخیص داده شده و سپس با کمک گرفتن بر آنها غلبه شود.
3. ناآگاهی
به دلایل مختلف ممکن است فردی اطلاعات و آگاهی لازم درمورد نحوه برخورد موثر با موقعیت های سخت را نداشته باشد. ازاینرو ممکن است بنا بر همان احساسی که آن لحظه دارند یا آنچه برایشان آسان تر است رفتار کنند. این افراد باید آموزش ببینند که چطور با شرایط سخت برخورد احساسی مناسبی داشته باشند.

غلبه بر فقر احساسی

درست مثل فقر مالی که با کمک مناسب می توان بر آن غلبه کرد، فقر احساسی نیز همینطور است. اگر تصور می کنید که از نظر احساسی ضعیف هستید، مطمئن باشید که می توانید به نقطه ای برسید که از نظر احساسی متعادل و قوی باشید. در زیر به چند راهکار اشاره می کنیم:
1. ببینید از نظر احساسی کجا هستید.
تازمانیکه از وضعیت احساسی خود آگاه نشوید، نمی توانید کمک مناسب را دریافت کنید. از کسانیکه به آنها اعتماد دارید بخواهید نظرشان را درمورد وضعیت احساسی شما عنوان کنند. از اینکه شفاف باشید نترسید. با خودتان صادق باشید. وقتی بتوانید تعادل احساسی خود را به دست آورید، زندگی مفهوم تازه ای برایتان پیدا خواهد کرد.
2. دور و برتان را با آدمهایی که از نظر احساسی قوی هستند پر کنید.
رسیدن به تعادل احساسی فراتر از تئوری است. باید با آن روبه رو شوید. داشتن قدرت احساسی به این معنی نیست که در مواجه با مشکلات شکست ناپذیر خواهید بود. به این معنی است که می توانید غصه بخورید و باز دوباره به زندگیتان ادامه دهید. وقتی اطرافتان را با کسانی پر کنید که بتوانند احساساتشان را در مواقع سخت نشان دهند، می توانید ببینید که تعادل احساسی واقعی چه شکلی است.
3. ذهنیت قربانی شدن را دور بیندازید.

یکی از قطعی ترین رفتارهایی که شما را از ثروت احساسی دور می کند، ذهنتیت قربانی شدن است. تازمانیکه قربانی باشید، نمی توانید در موقعیت های سخت کنترل امور را به دست بگیرید. به جای اینکه خود را قربانی ببینید، سعی کنید از این موقعیت ها درس گرفته و سختی ها را در آغوش بکشید. اجازه ندهید این سختی ها بر شما حکمرانی کرده یا از شما سوءاستفاده کنند

 

يکشنبه 13/11/1392 - 9:2
دعا و زیارت

بازگشت به صفحه اصلی ادعیه و زیارات

دعای روزهای هفته

موضوع

مداح اجرا

حجم
(KB)

زمان
دعای روز شنبه موسوی قهار 503 0:02:51
---- 1,338 0:02:51
---- 253 0:04:00
دعای روز یکشنبه موسوی قهار 761 0:04:19
---- 1,520 0:04:19
---- 293 0:04:39
دعای روز دوشنبه موسوی قهار 1,061 0:06:01
---- 2,118 0:06:01
---- 514 0:08:15
دعای روز سه شنبه موسوی قهار 783 0:04:26
---- 1,562 0:04:26
---- 339 0:05:24
دعای روز چهارشنبه موسوی قهار 681 0:03:52
---- 1,358 0:03:51
---- 292 0:04:38
دعای روز پنجشنبه موسوی قهار 717 0:04:04
---- 1,430 0:04:03
---- 106 0:01:36
دعای روز جمعه موسوی قهار 767 0:04:21
---- 1,530 0:04:21
---- 287 0:04:32

برای دانلود کردن ادعیه روزهای هفته، روی آیکون  کلیک راست نموده
و  گزینه ...Save Target As را انتخاب نمایید.

يکشنبه 15/10/1392 - 9:13
موفقیت و مدیریت

از نظر برخی از جوانان امروز، این دیگران هستند که باید شرایط، محیط و فضای اجتماعی مناسبی را مهیّا کنند تا او به موفقیت برسد.

هر یک از ما به قصد تشکیل یک خانواده ی موفق اقدام به ازدواج کرده ایم. اما چرا برخی در این مهمترین مرحله زندگی موفق می شوند و برخی شکست می خورند؟ خانواده موفق ، محصول جامعه پیشرفته است  و یا سنتی؟ والدین چه تاثیری در نگاه جوانان، به این امر دارند؟ امروزه اساساً خیلی از تردیدها و تأخیرهای جوانان در امر ازدواج، به دلیل نداشتن حس موفقیت درباره ی خانواده و والدین شان است. به همین دلیل جوان، پیوسته در تردید و تأمل می ماند که با چگونه ازدواجی به موفقیت دست پیدا می کند؟! به ویژه این که اقتضای فرهنگی جامعه ی ما نسبت به ازدواج، به گونه ای است که غالباً سعی و خطایی هم در آن پذیرفته نمی شود. در واقع فرهنگ و سنّت ما با تأکید بر یک انتخاب، حساسیت و لزوم یک انتخاب شایسته را برای جوان دو چندان می کند.

متاسفانه نگاه غالب جوان های امروز نسبت به موفقیت، نگاهی مصرفی است. از نظر جوان امروز، این دیگران هستند که باید شرایط، محیط و فضای اجتماعی مناسبی را مهیّا کنند تا او به موفقیت برسد. مثلاً اگر از او درباره ی شغل آینده اش سوال شود، پاسخ می دهد: «یک مغازه ی سه نبش برایم تهیه کنید، فلان مبلغ سرمایه نیز در اختیارم بگذارید تا ثابت کنم که می توانم بسیار در کسب و کار موفق باشم!» یا درباره ی ازدواج می گوید: «همسری خوب و بساز با خانواده ای فهیم برایم پیدا کنید، آن وقت موفقیتم را در زندگی به شما ثابت خواهم کرد!»

چنین جوانی به موفقیت نرسیده؛ بلکه تنها آن را مصرف کرده است. در مورد مسائل مادی به عنوان مثال، اگر خانواده ای استطاعت حمایت مالی جوانش را نداشته باشد ، او به دیگر دوستان خود با چشم حسرت نگاه می کند و والدینش را به دلیل عدم این حمایت سرزنش می کند.البته با توجه به مسائل امروز، در صورت امکان، بهتر است خانواده ها جوانشان را حمایت مالی کنند، اما در اینجا منظور نوع نگاه ما به موفقیت است.

ساختاری که خداوند برای دنیا نهاده است، اصلاً چنین ساختاری نیست. ما باید تولید کننده ی موفقیت باشیم نه مصرف کننده ی آن. باید خود سفره ی موفقیت را با تمام ملزومات آن پهن کنیم؛ نه این که چنین سفره ای از قبل پهن شده باشد و ما فقط زحمت نشستن بر سر آن را بکشیم.

جالب است بدانید بیشتر ثروتمندان جهان ، ثروتشان را به دست آورده اند و ارثی به آنها نرسیده است.همه دانشمندان جهان خودشان به علم و دانش رسیده اند و استاد شده اند، نه اینکه والدینشان دست آنها را گرفته اند و بر روی صندلی موفقیت نشانده باشند.

موفقیت اکتسابی است، چیزی است که باید تلاش کرد و ایجادش کرد. البته یک سوی آن توفیق الهی است؛ که صد البته خداوند هیچ منعی برای توفیق بندگان خود قرار نداده است. خداوند در قرار دادن تقدیر ابایی ندارد. او می خواهد که همه ی ما موفق باشیم. اصلاً او ما را برای موفق بودن خلق کرده است. تمام آنچه که ما را به موفقیت با شکست می رساند، در دستان خود ماست. داشتن چنین باوری، پیش نیازی مهم برای رسیدن به موفقیت است.

«امیرالمومنین (علیه السلام) توفیق را رحمت و عنایت خدای مهربان و از کشش های پروردگار دانسته، ایشان توفیق را اساس کامیابی و خوشبختی و کلید نرمی و مدارا می داند.»

پس به خاطر داشته باشیم که داشتن خانواده ی موفق، تابع برخورد پدر و یا مادرمان نیست. تابع شرایط اقتصادی جامعه نیست. حتی پایین یا بالا بودن قیمت مسکن نیز دلیل بر موفقیت و با شکست ما نیست. نگوییم: «اگر می خواهید خانواده ای موفق داشته باشیم، قیمت مسکن را پایین بیاورید، اشتغال ایجاد کنید، سطح رفاه عمومی را بالا ببرید.» البته این ها عوامل کمک کننده است اما هرگز کافی نیست، چنانچه کشور های پیشرفته و توسعه یافته ، آمار بالای طلاق و افسردگی دارند.

اساساً باید نگاه خود را عوض کنیم. اگر باور کنیم که عامل موفقیت هر فردی، در وجود خودش است، نیمی از مسیر موفقیت را پیموده ایم. اگر بالاترین نعمت های دنیا را نزد خود فرض کنیم، باز هم نمی توانند عامل موفقیت ما باشند. این سعی و تلاش ماست که به زندگیمان ارزش و اعتبار می دهد.

یک خانم نباید بگوید «موفقیت در این است که بهترین شوهر دنیا نصیبم شود؛» چون بهترین شوهر عالم نصیب زنانی همچون همسر نوح و لوط (علهیم السلام) و امام حسن مجتبی (علیه السلام) شد، اما آن ها نتوانستند موفق باشند.

یک آقا نباید بگوید: «موفقیت در این است که زن خوبی نصیبم شود». آیا همه ی همسران پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم) خوب بودند؟ با این وجود چه کسی تردید دارد که پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم) بهترین الگوی همسر موفق است؟ آیا فرعون که همسری شایسته مانند آسیه داشت، موفق بود؟

خداوند کلید موفقیت هر انسانی را به دست خود او داده است. و می فرماید: «ان الله لا یغیر ما یقوم حتی یغیروا ما بانفسهم» «خدا سرنوشت هیچ قومی را تغیر نمی دهد تا آنکه خودشان تغییر کنند.» همه چیز دست اوست. عزّت و ذلّت، خوشبختی و بدبختی در دستان اوست. اما خود گفته است آنچه به دست من است را به دست شما داده ام. شما تغییر دهید تا من هم تغییر دهم؛ شما موفّق شوید تا من هم موفّقتان کنم.

موفقیت در زندگی خانوادگی، تابع اموری اکتسابی است؛ که عزم، اراده و مسئولیت پذیری فرد را طلب می کند.
پس یادمان باشد ، زندگی را باید ساخت، اگر در مرحله ای لرزید، نترسید با قدرت و اراده جلو بروید و بازسازیش کنید، آن وقت است که طعم شیرین زندگی موفق را خواهید چشید.


منبع:با نگاهی به کتاب سر دلبران نوشته دکتر محمدحسین بانکی/تبیان


دوشنبه 25/9/1392 - 8:41
ازدواج و همسرداری
در صورتی که قفل ها به وی نمی گوید که چه کار باید بکند. هربار که شما از کلیدها استفاده کنید قدمی هم در راه صمیمی تر شدن برداشته اید.نکته مهم این که تغییر الگوی ارتباطی زن و مرد به راحتی و به سرعت امکان پذیر نیست.

طولانی شدن دوران عقد در کنار همه خطراتی که دارد، یک زنگ خطر خیلی ویژه را برای زوج های جوان به صدا در می آورد. شما فکر می کنید نسبت به یکدیگر سرد شده اید و همین عامل قهر و آشتی های پی در پی می شود.

مشاوران ازدواج می گویند بهترین طول مدت دوران عقد شش ماه تا یک سال است. فلسفه دوران عقد آشنایی بیشتر زوجین با یکدیگر و رسیدن به این قطعیت است که: "ما می خواهیم با هم زندگی کنیم.” دوران عقد به دلیل یک جا زندگی نکردن زوجین، نداشتن حریم خصوصی و رفت و آمدهای همیشگی، دورانی پر از فشار روانی و تنش است. هرچه این دوره طولانی تر شود فشارهای خانواده ها و امکان ایجاد اختلاف و بحث و مشاجره بیشتر می شود. به طور معمول ۳ سال برای دوره عقد زمان زیادی است.

ممکن است در این دوره، خانواده شما یا همسرتان کم کم خسته شوند و این خستگی را در قالب تغییر رفتارهایی نشان دهند که طبیعتا این فشارها از سوی شما یا همسرتان به دیگری منتقل و سبب کوک شدن ساز یک بحث و مشاجره می شود.

از سوی دیگر برخی تعامل های سازنده و اتفاق های مثبت، پس از ازدواج و فقط پس از انتقال به خانه جدید برای زوجین رخ می دهد. پس نوشداروی مشکل شما انتقال هرچه سریع تر به خانه خودتان است.اما تا زمانی که امکان این امر خیر میسر شود، توصیه های زیر به شما در بهبود روابط کمک می کند .

از کلیدهای ارتباطی استفاده کنید نه از قفل ها! به این مثال توجه کنید:

قفل ها:
تو نسبت به من بی توجه شدی!
تو دیگر مرا دوست نداری!
تو بلد نیستی با یک خانم چه طور رفتار کنی!

کلید ها:
من به توجه تو نیاز داشتم و احساس کردم به من توجه نداری!
من به محبت بیشتر تو نیاز دارم!
من به این که به من بگویی دوستم داری نیاز دارم! دلم می خواهد با من این طوری صحبت کنی!
من دوست دارم با من این طوری رفتار کنی!
قفل ها و کلیدها هردو یک مطلب را بیان می کنند اما به شیوه ای متفاوت. در واقع هر قفلی یک کلید دارد و هر کلیدی یک قفل که می توان شکل هرکدام را از دیگری دریافت. وقتی که شما درباره موضوعی از همسرتان انتقاد می کنید، وقتی قضاوت یا ادراک تان نسبت به وی را بیان می کنید، وقتی شما چیزی را به همسرتان گوشزد می کنید، شما در حال استفاده از قفل ها هستید و مطمئن باشید فضای گفت وگوی شما و همسرتان بسته و بسته تر خواهد شد و سرانجام به بحث و مشاجره خواهد انجامید.اما کلید ها فضای گفت وگو را، هرچند غمگین یا منفی باشد، به سوی باز شدن و یافتن راه حل پیش می برد. وقتی شما از احساس و انتظارات تان صحبت و بیان می کنید به چه چیزهایی نیاز دارید، هم به خاطر بیان احساس تان سبک و راحت می شوید و هم به همسرتان نشان می دهید که چه کار باید بکند.

در صورتی که قفل ها به وی نمی گوید که چه کار باید بکند. هربار که شما از کلیدها استفاده کنید قدمی هم در راه صمیمی تر شدن برداشته اید.نکته مهم این که تغییر الگوی ارتباطی زن و مرد به راحتی و به سرعت امکان پذیر نیست.

زن و مرد بعد از مدتی به الگوی ارتباطی قبلی خود، چه مناسب باشد و چه نامناسب، عادت می کنند. تغییر الگوی ارتباطی و استفاده از کلید ها مستلزم کوشش و گذشت زمان است.


منبع: خراسان


دوشنبه 25/9/1392 - 8:40
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته