• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 171
تعداد نظرات : 187
زمان آخرین مطلب : 5326روز قبل
دعا و زیارت

کساییکه سفر هوایی به مدینه  النبی و مشهد الرضا داشتند حس می کنند چی عرض می کنم

وقتی به آسمان مشهد وارد میشوی و وقتی پروازت اخرین پروازها باشه همه جای شهر تاریکه تاریکه الا یه جا و اون حرم خشگله علی ابن موسی الرضاست  و یک جای شهر می درخشه و مثل طلا برق می زنه حرم اقاست

http://ariaclick.parsaspace.com/ariaclick/image/religious/emamreza/emam%20reza%20(14).jpg

ولی وقتی همین پرواز را به مدینه داری اونجا هم یه حرم شب روشنه روشنه که حرم پیغمبره و برق می زنه اما

همون نزدیکی از بالا که نگاه می کنی یه جای شهر سیاهه سیاهه

تاریکه تاریکه

اونجا قبرستان بقیعه که همیشه راز ها در سینه دارد

مسجدالنبی

بسوزد شیعه تا فردای محشر

که این قبر پدر باشد این قبر دختر

http://faryadyu.persiangig.com/DSC00102.JPGhttp://img.tebyan.net/big/1387/09/89975772412923867643416213919920229138.jpg

چهارشنبه 8/7/1388 - 16:38
ایرانگردی

مسجد جامع کبیر قزوین

 

 

8779.aspx

 

 

 

 آشنایی با مسجد :

 

مسجد جامع کبیر از مهم ترین مساجد قزوین است که در محله دباغان و در کنار حاشیه غربی  سپه کنونی واقع شده است .

 

 

8780.aspx

 

در مسجد :

 

مسجد در قرن  هفتم درهای متعددی داشته که هر کدام در ضلعی از آن قرار داشته است .پس از حمله مغول در دوران از وضعیت درهای مسجد اطاعی در دست نیست . اکنون مسجد دو در تو در تو یکی در شرق و دیگری در شمال غربی دارد.  در اصلی دری است که در سمت شرق واقع شده است . این در ، در جلوی خیابان سپه واقع شده است . سر دری با شکوه و مجلل دارد ولی بانی آن شناخته شده نیست . زیرا کتیبه آن ریخته شده و فقط یک سطر آن باقی مانده که این جمله از آن خوانده می شود : (( به سر کاری کیخسرو غلام خاصه شریفه به اتمام رسید . )) پس از 117 سال که سر در در شرف ویرانی بوده است محمد صادق از مردم قزوین در سال 1191 ه ق به تجدید بنای آن پرداخت و کتیبه ای از کاشی در آن نصب نمود .

آخرین بار که سر در مزبور رو به ویرانی گذارده بود است حاج مهدی قزوینی ، معروف به سنمار  سردر و هشتی آن را با آجر تراش به صورت مجلل بنا کرد و رباعی زیر را بر کاشی نوشته شده است در آن نصب کرد .

 

این مسجد که بود در قزوین                                      الحق نبود قرینه اش روی زمین

کریاس ودرش جدا بشد از بنیان                                  مهدی سنمار ز نو ساخت متین

 

 

8786.aspx

 

حیاط مسجد :

 

حیاط مسجد به شکل مربع مستطیل و درازای آن از شرق به غرب است . مساحت آن متجاوز بر 4000 مترمربع و دارای  4 ایوان رفیع است. در وسط حیاط حوض بزرگیست که از خیابان سپه آب می گیرد و بین حوض و ایوان شرقی ، در حیاط مسجد آبخواره ای است که 10 پله باید پایین رفت تا به قنات خمار تاش رسد . آب قنات از میان آبخواره می گذرد و به طرف جنوب شهر می رود .

 

8781.aspx

 

 

ایوانهای مسجد :

 

ایوان شمالی : با دو مناره ی با شکوه که در دو طرف آن قرار دارد با کاشیهای رنگارنگ مزین است و به احتمال قوی از بنا های دوره ی شاه تهامسب صفوی است .چون کاشی های مناره ها و ایوان بر اثر مرور زمان ریخته بود بین سالهای 132-1313 ه ق به امر میرزا علی اکبر خان اتابک مرحوم سعدالسلطنه فرماندار قزوین گلدسته های مناره ها را ساخت و کاشیکاری مناره و ایوان و گنبد را به اتمام رسانید . در سال 1318 ه ق صاعقه به یکی از مناره ها اصابت کرد و مقداری از کاشیها فروریخت . از آن پس کاشی های هر دو مناره و ایوان تدریجا ریخته و صورتی زشت و زننده به این ایوان و مناره ها داد . در سال 1317 ه  ق تا اندازه ای به وسیله رئیس فرهنگ وقت آقای رضا جعفری مرمت شد و در سالهای 1326-1327 معادل 120000 ریال مردم نیکوکار شهر بوسیله ابو تراب مجتهد و به دستیاری آقای حاج علی اصغر معمار زاده صرف تعمیر رواقهای شمالی و غربی مسجد نممودند .

ایوان شمالی قدری از کف حیاط بالاتر است و دهنه آن10 ذرع  یا در حدود 110 متر و عرضش 11.5 متر است . ارتفاع مناره از کف حیاط تا نوک گلدسته 25 ذرع است . این مناره ها را همانند منار جنبان باید جنبان دانست . چون مکررا برای آزمایش ظرف آبی  را در یک مناره گذارده اند و مناره ی دیگر را که تکان داده اند آب این ظرف حرکت کرده و ریخته است .در بالای ایوان شمالی و در بین دو مناره ماذنه بزرگی وجود داشته است که اینک به واسطه فرسودگی و خرابی آنرا برچیده اند .

8783.aspx

 

ایوان غربی : این ایوان در برابر ایوان شرقی واقع شده است و در طرفین آن دو راهروی شمالی و جنوبی است که به هشی پشت ایوان می رفته است و نخستین در مسجد در این قسمت بوده است و معلوم نیست به چه سبب این در را به طور کلی مسدود کرده اند .این ایوان هم از آثار دوره ی صفویه و با کاشیکاری های زیبا بوده است اما اینک کاشیکاری های آن ریخته است  و به صورت متروکی در آمده است . ایوان غربی در زمان شاه سلیمان صفوی ساخته شده است . دهنه ی ایوان هشت ذرع و طول آن یازده ذرع است .

 

8784.aspx

 

ایوان جنوبی : مهمترین و زیباترین ایوان مسجد است . این ایوان از لحاظ عظمت و رفعت بنا و اسلوب ساخت وتزیینات متناسب از بناهای کم نظیر شمرده می شود بانی آن شاه عباس دوم صفوی است و در سال 1069 ه ق موفق به اتمام آن شده است .

ایوان چهار ده ذرع و عرض آن داوزده ذرع است و ارتفاعی نزدیک به بیست و یک ذرع دارد . قطر دیواری که این ایوان را از طرف جنوب به گنبد متصل نموده است شش آجر می باشد . ازاره های ایوان با سنگ و بقیه با آجر تراش بنا شده است و در فواصل آجر ها به جای بند کشی گچ کاری های باریک لاجوردی رنگ به کار رفته است از این ایوان دو راهرویی که به راقهای شرقی و غربی می رود مسدود کرده اند و راهرو طرف غربی را هم با در بزرگی مانند در حیاط قفل کرده اند . در این ایوان کتیبه ی باریکی است به خط نستعلیق و به رنگ لاجوردی در زمینه کاشی زرد رنگ .

 

8785.aspx

 

کتیبه دیگری هم در این ایوان قرار دارد که به خط نسخ است و سوره ی جمعه به رنگ طلایی در کاشی لاجوردی نوشته شده است و آخر آن چنین است :

« غلام شاه وایت شریف کاشی پز » . شریف کاشی پز ، از کاشی کاری هی معروف آن زمان بوده است . اداره ی باستان شناسی در سال 1318 خورشیدی این ایوان محتشم را که از نیمه خراب شده بود مرمت کرد .در دو طرف ایوان لوحه هایی از سنگهای مرمر صیقلی نصب شده است و در آنها معافی و رفع پاره ای تحمیلات و عوارش نوشته است .

 

 

آب انبار : در نزدیکی این مسجد ( سمت دیگر خیابان سپه ) آب انباری قرار دارد که متعلق به مسجد جامع بوده است . این آب  انبار در حال حاضر مرمت شده است و یکی از پایگاه های سازمان میراث فرهنگی جهت نمایش دادن عکس های از دیدنیها ی شهر قزوین است .

 

هر ذرع حدود 104 سانتی متر است .

 

8782.aspx

 

چهارشنبه 8/7/1388 - 16:36
دعا و زیارت
شیخ حسنعلی  اصفهانی معروف به نخودکی اصفهانی(اعلی الله مقامه) که مبفون است به حرم امام رضا علیه السلام نقل کردند:
استادی داشتم پیرمردی بود سید و اهل باطن و کمی هم ناراحتی اعصاب داشت
روزی خدمتشون رسیدم دیدم سر سجاده نشسته اند و هی محکم می زنه روی دستش میگه:
خاک بسرم فردای قیامت اگه جدم پیغمبر بپرسه که سید چرا یهودی را یهودی کردی؟؟چرا مسیحی را مسیحی کردی؟؟چرا این مردم بی دین شدند من چه خاکی بسرم بریزم؟؟
شیخ فرمودند:پیش خودم گفتم حتما باز مریضی استادم سخت شده و ایشون ناخواسته میگن این حرفها را وگرنه مسیحی مسیحی است به ما چه؟؟یهودی یهودی است به ما چه؟؟
در همین فکر بودم که  استاد دوباره فرمودند:آهایییی
اینطوری نگوووووووووووووووووووووووووووووووووو
جدم فردای قیامت از من می پرسد  چون یهودی به دینداری من نگاه می کند و یهو.دی می ماند و میشود
مسیحی به مسلمانی من نگاه می کند و مسیحی میشود و مسیحی می ماند
سنی به شیعه بودن من نگاه می کند و میخندد و سنی می ماند
من فردای قیامت چه جوابی بدهم؟؟
ای خاک بر سر منننننننننننننننننن
________________________________________________________________________________________________
 به قول آقایی:
خدا یا از مسلماانیم توبه
خدایا از توبه ام توبه
از نمازم توبه
و این شعر که بجاست:
اسلام به ذات خود ندارد عیبی
هر عیب که هست از مسلمانی ماست
چهارشنبه 8/7/1388 - 16:25
خانواده

این نفس لوامه و یا وجدان ه به روایت تصویر
وقتی می خواهیم بریم جایی که  مخالف امر اوستا باشه و آقامون راضی نیست
یه چیزی اینطوری از ته دلمون داد می زنه نرو
اون نفس لوامه است به نداش گوش بدید ضرر نمیکنید
________________________________________________________________
سه شنبه 7/7/1388 - 23:37
خانواده

آیاتی از سوره حجرات که بد نیست کمی درباره اش فکر کنیم

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ


وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَینَهُمَا فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِی تَبْغِی

حَتَّى تَفِیءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَینَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ الْمُقْسِطِینَ«9»

و هرگاه دو گروه از مؤمنان با هم به نزاع و جنگ پردازند، آنها را آشتی دهید؛ و اگر یکی از آن دو بر دیگری تجاوز کند، با گروه متجاوز پیکار کنید تا به فرمان خدا بازگردد؛ و هرگاه بازگشت (و زمینه صلح فراهم شد)، در میان آن دو به عدالت صلح برقرار سازید؛ و عدالت پیشه کنید که خداوند عدالت پیشگان را دوست می‌دارد.

إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَینَ أَخَوَیكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ«10» 

 

مؤمنان برادر یکدیگرند؛ پس دو برادر خود را صلح و آشتی دهید و تقوای الهی پیشه کنید، باشد که مشمول رحمت او شوید!

یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا یسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسَى أَنْ یكُونُوا خَیرًا مِنْهُمْ وَلَا نِسَاءٌ مِنْ نِسَاءٍ عَسَى أَنْ یكُنَّ خَیرًا مِنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُوا أَنْفُسَكُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِیمَانِ وَمَنْ لَمْ یتُبْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ«11» 

 

ای کسانی که ایمان آورده‌اید! نباید گروهی از مردان شما گروه دیگر را مسخره کنند، شاید آنها از اینها بهتر باشند؛ و نه زنانی زنان دیگر را، شاید آنان بهتر از اینان باشند؛ و یکدیگر را مورد طعن و عیبجویی قرار ندهید و با القاب زشت و ناپسند یکدیگر را یاد نکنید، بسیار بد است که بر کسی پس از ایمان نام کفرآمیز بگذارید؛ و آنها که توبه نکنند، ظالم و ستمگرند!

یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِیرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا یغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا أَیحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ یأْكُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِیمٌ«12» 

 

ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از بسیاری از گمانها بپرهیزید، چرا که بعضی از گمانها گناه است؛ و هرگز (در کار دیگران) تجسس نکنید؛ و هیچ یک از شما دیگری را غیبت نکند، آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟! (به یقین) همه شما از این امر کراهت دارید؛ تقوای الهی پیشه کنید که خداوند توبه‌پذیر و مهربان است!

یا أَیهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ«13» 

 

ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیره‌ها و قبیله‌ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید؛ (اینها ملاک امتیاز نیست،) گرامی‌ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست؛ خداوند دانا و آگاه است!

التماس دعا

سه شنبه 7/7/1388 - 23:35
دعا و زیارت

روزی مرد صحرانشین خدمت امام حسین شرفیاب شد و گفت :

((ای پسر رسول خدا!من ضامن دیه ی کامله شده ام و طاقت پرداخت آن را ندارم .با خود گفتم بهتراست نزد کریم ترین مردمان بروم و از او چاره جویی کنم اما شخصی را کریم تر از تو نیافتم.اینک مرا یاری فرما.))

امام علیه السلام فرمود:

((ای برادر عرب! سه سوال از تو می پرسم , اگر یکی را پاسخ دهی یک سوم دیه را به تو پرداخت می کنم و اگر دو مساله را جواب گفتی ,دو سوم دیه را و اگر هر سه مساله را پاسخ دهی , تمام دیه را به تو خواهم داد.))

مرد بیابانی عرض کرد:

((ای پسر رسول خدا! آیا کسی چون تو که در علوم و معارف سرآمداست و از خانه ی علم و شرف به پاخواسته است از کسی چون من مساله می پرسد؟!))

حضرت فرمودند:

ازجدم رسول خدا شنیدم که فرمود:

<<المعروف بقدر المعرفه>>

یعنی ((نیکی به هرکس با توجه به اندازه ی سطح شناخت او سنجیده می شود( و من از تو جز به اندازه ی میزان درک و فهمت نخواهم پرسید).))

او عرض کرد :بپرسید و اگر ندانستم به یاری خداوند از شما خواهم آموخت .

امام علیه السلام فرمود: چه عملی بهترین اعمال است؟

- ایمان به خدا.

- چه چیز موجب نجات از هلاک است؟

- اطمینان به خدا.

- چه چیز زینت مرد است؟

- بردباری و خویشتن داری .

- بعد از این چه ؟

- ثروتی که همراه جوانمردی و انصاف باشد.

- و بعد از آن چه ؟

- فقری که همراه با صبر و شکیبایی باشد.

- اگر کسی هیچ یک از اینها را نداشته باشد چه ؟!

- در اینصورت بهتر است صاعقه ای از آسمان بیاید و او را بسوزاند, زیرا چنین کسی سزاوار عذاب است.

امام علیه السلام از این پاسخ خندید و جواب های مرد عرب را پسندید . آنگاه دستور داد کیسه ی پولی که در آن هزار دینار طلا بود  به او دادند و به این هم بسنده نفرمود و انگشتری خود را که نگین آن دویست درهم ارزش داشت به او هدیه نمود و فرمود :

((این هزار دینار را به طلبکارانت بده و قیمت انگشتر را صرف مخارج زندگی خود نما .))

مرد صحرانشین در حالی که از شادی در پوست خود نمی گنجید گفت :

((الله اعلم حیث یجعل رسالته.))

((خداوند خود می داند که مقام رسالت خود را بر عهده ی چه کسی قرار دهد)).

ترسم كه شفاعت كند از قاتل خویش
از بس كه كَرَم دارد و آقاست حسین (ع)
سه شنبه 7/7/1388 - 19:43
شعر و قطعات ادبی
29nt9gz.jpg

اسم خدای رحمان

اول قصّه ی ماست
قصّه ی قصّه گوی
قصّه های غصّه هاست
_
اتل متل یه شاعر،
پر از شوره و احساس
قصّه می گه ز نرگس
قصّه ای از گل یاس
_
اتل متل یه شاعر
مهربون و باصفا
همیشه می نویسه
اون برای بچه ها
_
اتل متل یه شاعر
که درد جبهه داره
اتل متل می خونه
قصّه داره دوباره
_
اتل متل یه شاعر
ضد ثموده و عاد
راوی یک حماسه
مثل حضرت سجاد
_
همون که شام و کوفه
شور و غوغابه پا کرد
با خطبه هاش اون جاها
عالمو کربلا کرد
_
شاعر قصه ی ما
اون شاعر_ شهیدا
پرستو شده حالا
جماعت بچه ها
_
چن ماه پیش میگفتن
بستری و بیماره
مدتیه شاعرِ
ما کلیه نداره
_
شاعر قصه یما
ابوالفضل سپهره
همونی که بانی
اتل متل تو شعره
_
اتل متل یه بابا...
اتل متل راحله...
اتل متل یه مادر...
اتل متل یه جعبه...

یه موقعی با شعراش
شور و غوغا به پا کرد
یاد هزار تامجروح
یادی ز لاله ها کرد
_
یاد اونا که رفتن
تو ذهن بچه ها کرد
ناله ز بی مهریِ
مردم و با اون ها کرد
_
شور توی دل هاانداخت
با لحن بچه گونه
به یاد ما ها انداخت
بی مهری زمونه
_
هزارهزار شیمیایی
هزار مجروح اعصاب
هزار شهید گمنام
هزار تا آدم خواب
_
هزار هزاران‌ پدر
هزار هزار تا مادر
هزار تا دیده به راه
هزار هزار تا همسر
_
هزار هزار پرستو
هزار هزار شقایق
هزار هزارپرنده
هزار هزار تا عاشق
_
هزار هزار ناسپاس
هزار هزار باصفا
هزارتا زخم زبون
هزار تا مهر و وفا
_
شاعر قصه ی ما
با اون قلبشکسته
قلبی که مشکل داره
تو آی سی یو نشسته
_
چن ماه پیش شنیدم
شاعر ما _بیماره
به کمک و دعای
ما ها نیاز داره
_
تا این که بیرون بیاد
شعر بخونه دوباره
بازم برای ما ها
اتل متل بیاره

اتل متل یه شاعر
می گفت شفا می گیرم
من از حضرت زهرا(سلام الله علیها)
یه روزدوا می گیرم
_
اتل متل یه شاعر
که دیگه بین ما نیست
توی درس محبت
نمره ی اون شده بیست
_
آقا می گفت_ که کم نیست
این از کارشهیدا
کسی زنده بداره
نام و یادی از اون ها
_
اتل متل یه شاعر
که سکته کرد و جون داد
با حرفی که آقا گفت
کی خوام بگم که خون داد
_
اتل متل یه شاعر
اون که شفا گرفته
از سه نفر یه باره
همون شفاگرفته
_
اتل متل یه شاعر
با ذکر نرگس و یاس
رسید به وصل جسین(علیه السلام)
رسید به وصل عباس(علیه السلام)
_
ولادت حسین(علیه السلام) بود
بسته شد اون چشم پاک
ولادت سقا بود
دفن شدش زیر خاک
_
گر چه سپهر ماها
دیگه شعر نمی خونه
می خوام بگم که راهش
بازم زنده میمونه
_
اتل متل یه دنیا پر
از زشتی و فحشا
یه سیدی از خمین
کرد اونو شهر گل ها
_
اتل متل جوونا
که مثل پروانه ها
دور شمع وجودش
پر میزدن اون روزا



دل دیوونه نداره با کی از حرف زمونه ........ آخه داروی دل اون خاک قبر بی نشونه

سه شنبه 7/7/1388 - 19:42
شهدا و دفاع مقدس

اینجا سرزمینی شوره زار و سوزان است . اینجا همان طلائیه خودمان است . نیک بنگر که این سیم خاردارها و خورشیدی ها برای سر و سینه های بسیجیان ترسیم شده اند . آیا کسی هست که رد گلوله ها و لکه های خون را به نیش سیم خاردارها ببیند؟ آیا کسی هست که پیکر این بسیجی را از لابلای سیم خاردارها خارج کند ؟ آیا کسی هست که این دست جدا شده را به پیکرش باز پس دهد؟

آری اینها بالهای ملائکه اند که به زمین آرام گرفته اند . میدان مین را نظاره کن که چگونه زیبا جلوه می کند . آیا کسی هست که میدان مین را ، میدان وصل و عروج ببیند؟ اینجا همان طلائیه خودمان است و آن سه راهی شهادت ، همان سه راهی معروف است. ببین موتور کوفته و آن جسم بی جان را که چگونه راحت و آرام گرفته است . او همت است . همان حاج همت خودمان. فرمانده لشکر 27 حضرت رسول (ص) که سر ندارد ... .

آیا کسی هست که پیکر بی سر حسین را به یاد آورد ؟ آیا کسی هست که گودال وصل را به ذهن آورد ؟ آیا کسی هست که بتواند خبر شهادت او را به همسر و دو فرزندش هدیه کند؟ آیا کسی هست که شدت جراحات و عمل ترکشها بر سر و صورت و سینه اش را برای خانواده اش توصیف کند ؟ آیا کسی هست که بتواند به فرزندانش بگوید که بابا دیگر سر ندارد؟ هیچ میدانی معنای رجال صدقوا را

...

سه شنبه 7/7/1388 - 19:34
دعا و زیارت

شاید تا کنون از خیلی ها شنیده باشید که آیت الله بهجت با مقام معظم  رهبری موافقتینداشته و یا شاید اصلا ایشان را قبول نداشته و کلا با سیاست  مخالف بودند .

نقل قولی که می خوانید مربوطمی شود به سال 1368 و پس از رحلت حضرت امام خمینی -قدس الله نفسه الزکیه - که موضع گیری آیت اللهبهجت را نسبت به مقام معظم رهبری اعلام می کند.

 

وقتی ایشان ( مقام معظم رهبری ) برای رهبری انتخاب شدند عده ای به آیت الله بهجت گفتند :



آقای خامنه ای جوان است برای برای رهبر شدن !

آیت الله بهجت در جواب آن عده فرمودند :

همان یکبار که گفتند حضرت علی علیه السلام جوان است و ایشان را از خلافت منع کردند برای هفت پشتمان کافیست ...

دید سیاسی آیت الله بهجت بر خیلی از شاگردان ایشان پوشیده نیست و ایشان همواره بر حضور شاگردان ممتاز خود همچون آیت الله مصباح و دیگران بر حضور در عرصه سیاست تاکید داشتند .

آیت الله مصباح یزدی در این زمینه  می فرمایند :

 «  بنده باید عرض كنم كه بزرگ‌ترین مشوّق خود بنده در پرداختن به مسائل سیاسی و اجتماعی، خود ایشان بوده‌اند و به صورت‌های مختلف به دوستان و كسانی كه در درس شركت می‌كردند، سفارش می‌كردند كه به این‌گونه مسائل اهمیت بدهند و اشاره می‌كردند كه اگر كسانی كه تقیّد به مسائل علمی و معنوی دارند، به این كارها نپردازند، روزگاری بیاید كه جوّ سیاست اجتماع به دست نااهلان بیفتد و جامعه اسلامی را از مسیر خودش منحرف كند. حتی گاهی پیغام‌های خاصی برای حضرت امام (قدس) در ارتباط با همین مسائل سیاسی می‌دادند كه در یك موردش بنده با یكی از دوستان، واسطه در رساندن این پیام خاص به حضرت امام بودیم »

امتیاز دهید :
سه شنبه 7/7/1388 - 17:56
خانواده

جوانی از پیری نصیحت خواست.

پیر گفت:

« ای جوان!! قرآن بخوان قبل از آنكه برایت قرآن بخوانند!

نماز بخوان!!! قبل از آنكه برایت نمازبخوانند!!

از تجربه دیگران استفاده كن!! قبل از آنكه تجربه دیگران شوی!! »

منبع:cloob

چهارشنبه 11/6/1388 - 14:24
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته