• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 278
تعداد نظرات : 289
زمان آخرین مطلب : 3974روز قبل
ورزش و تحرک
امروزه میزان چاقی افراد به حد هشداردهنده‌ای رسیده است. در هر روز یكهزار نفر به گروه چاق‌ها اضافه می‌شوند كه با توجه به زندگی بدون تحرك انسان در عصر حاضر نباید شگفت‌انگیز باشد.

ما هر جا كه بخواهیم برویم با ماشین می‌رویم؛ تمام مدت كار را پشت یك میز می‌نشینیم و با تشكر از اینترنت تمام كارهایمان را با فشار یك كلید انجام می‌دهیم.چیزی كه چنین زندگی‌ای به ما می‌دهد، چاقی اجتناب‌ناپذیر است.

اما نباید زیاد ناامید شد، چراكه در همین روزگار راه‌هایی هم برای كم كردن وزن وجود دارد. بهترین راه هم مثل همیشه ورزش است. البته منظور این نیست كه شما هر روز ساعت‌ها در ورزشگاه عرق بریزید. حتی با 15 دقیقه ورزش شما می‌توانید حدود 100 كالری بسوزانید.

اولین چیزی كه باید انجام دهید، تلاش برای تحرك بیشتر است. به یاد بیاورید، وقتی شما جوان بودید، در خانه ماندن برایتان مثل شكنجه بود. اما حالا تمام آن چیزی كه می‌خواهید نشستن در خانه و تماشای تلویزیون برای مدتی طولانی است.

پس با خودتان كنار بیایید و هر وقت فرصتی داشتید، از خانه بیرون بزنید و ورزش‌هایی را كه دوست دارید انجام بدهید. این كار علاوه بر این‌كه مقداری از كالری‌های اضافی بدن شما را می‌سوزاند، به حفظ نشاط و افزایش روحیه‌تان هم كمك بسزایی می‌كند.حالا پیشنهادهایی برای سوزاندن حدود 100 كالری كه می‌توانید آنها را امتحان كنید.دوچرخه سواری: با 10 دقیقه دوچرخه ‌سواری معادل 100 كالری می‌سوزانید.پیاده‌روی: این یكی از ساده‌ترین، ارزان‌ترین و موثرترین راه‌ها برای كم كردن وزن است. 15 دقیقه پیاده‌روی تند به شما كمك خواهد كرد تا به هدفتان یعنی سوزاندن 100 كالری برسید.

پیاده‌روی از آن دست ورزش‌هایی است كه شما به راحتی می‌توانید در دوره‌های زمانی معین، به مقدار آن بیفزایید. اگر هم صبح‌ها فرصت كافی برای پیاده‌روی ندارید، می‌توانید زمان پیاده‌روی را در طول روز تقسیم كنید. حتی اگر می‌توانید مقداری از راه منزل تا محل كار را پیاده طی كنید و اگر زانوها اجازه می‌دهند، به جای آسانسور از پله‌ها استفاده كنید.طناب زدن: طناب زدن نه‌تنها برای سوزاندن كالری فعالیت مناسبی است، بلكه برای فرم دادن به بالاتنه نیز بسیار موثر خواهد بود. این كار همچنین برای تقویت قلب و شش‌ها هم بسیار مفید است.

فراموش نكنید كه پیش از همه فعالیت‌های ورزشی هم باید بدن خود را گرم كنید.

2 روش ساده دیگر هم وجود دارد كه شما با استفاده از آنها می‌توانید به وزن متعادل برسید. به این معنی كه شما هم با جذب كالری كمتر می‌توانید وزن كم كنید و هم با سوزاندن كالری‌ها.

اما نكته مهم این است كه شما مصرف كالری را به میزان معقول كاهش دهید. معمولا مردم مرتكب این اشتباه می‌شوند كه مصرف كمترین میزان كالری به سرعت لاغر شدن كمك می‌كند. اما این تفكر صحیح نیست. همه چیز باید در حد متعادل باشد.

كتاب «برای همیشه خوش‌ اندام بمانیم» كه تالیف سید خشایار كیافر است، به این موضوعات می‌پردازد.در صفحات پایانی كتاب هم دو جدول برای آشنایی با كالری مواد غذایی و مقدار كالری مصرفی در فعالیت‌های مختلف درج شده است.

این كتاب را انتشارات كدیور رشت با قیمت 2 هزار تومان در اختیار علاقه‌مندان قرار داده است.

يکشنبه 8/3/1390 - 16:17
دانستنی های علمی
این هفت پدیده، قوانین شناخته شده علم بشری را به سخره گرفته‌اند
رویدادهای طبیعی همواره در اطراف ما رخ می‌دهند و تكرار این رویدادها سبب می‌شود از دیدن آنها چندان حیرت نكنیم و گاه بی‌تفاوت از كنار آنها بگذریم، چند مورد از این وقایع طبیعی اما نادر را بخوانید.

رنگین‌كمان آتشین

این پدیده جوی كه به «قوس افقی» یا «رنگین‌كمان آتشین» معروف است زمانی دیده می‌شود كه خورشید در بالای آسمان (مثلا 58 درجه بالاتر از خط افق) قرار داشته باشد. در این هنگام نور خورشید از میان ابرهای شفاف و بلند ارتفاع سیروس عبور می‌كند. وقتی این نور به كریستال‌های6 گوش ابر سیروس وارد می‌شود و از آن عبور می‌كند درست مثل آن است كه از یك منشور عبور كرده است و طیف نوری زیبایی را ایجاد می‌نماید. این رنگین‌كمان جلوه‌ای شگفت‌انگیز دارد و گاهی تا یك ساعت طول می‌كشد. تصویری كه مشاهده می‌كنید عكسی است كه در شمال ایالت «آیداهو» در آمریكا گرفته شده است.

خورشید سیاه

در فصل بهار در كشور دانمارك، حدود نیم ساعت قبل از غروب خورشید، بیش از یك میلیون «سار» اروپایی از گوشه و كنار دور هم جمع می‌شوند تا یكی از باورنكردنی‌ترین و ناب‌ترین مناظر طبیعت را به ما نشان دهند. این پدیده در كشور دانمارك به نام «خورشید سیاه» معروف است و هر كسی می‌تواند آن را از ماه مارس تا اواسط آوریل برفراز مرداب‌های غرب دانمارك ببیند. این سارها از جنوب به دانمارك می‌آیند تا یك روز در مرغزارهای این مرداب‌ها غذا پیدا كنند و شب در میان نیزار بخوابند.

رعد و برق اسرارآمیز

رعد و برق اسرارآمیز كاتاتومبو كه با گویش محلی آ‌ن را «رلامپاگو دل‌كاتاتومبو» می‌نامند یك پدیده منحصربه‌فرد در دنیاست. در این منطقه 140 تا 160 شب سال و هر شب به مدت 10 ساعت و هر ساعت به تعداد حداقل 280 بار رعد و برق می‌زند. این رعد و برق‌ها بر فراز مرداب روی می‌دهند و بزرگ‌ترین ژنراتور دنیا با بیشترین فركانس محسوب می‌شوند ولی موجب یك میلیون و 176 هزار قطعی برق تا شعاع 400 كیلومتری منطقه می‌شوند. این رعد و برق‌ها از دیرباز یكی از علائم سودمند برای جهت‌یابی كشتی‌ها بوده‌اند. برخورد بادهایی كه از سوی رشته‌كوه «آند» به این منطقه می‌رسند سبب پیدایش طوفان‌های نسبتا همیشگی می‌شوند و رعد و برق‌ها حاصل تخلیه الكتریكی گازهای یونیزه‌شده بویژه «متان» كه در نتیجه تجزیه مواد آلی موجود در مرداب به‌وجود می‌آید، هستند. این گازها كه از هوا سبك‌تر هستند بالا می‌روند و با ابرها برخورد می‌كنند و سبب پیدایش رعد و برق و شدت‌یافتن طوفان می‌‌شوند. برخی محیط‌شناسان ونزوئلا درصدد هستند این منطقه را تحت حمایت یونسكو قرار دهند زیرا این پدیده ویژه، بزرگ‌ترین منبع از نوع خود برای بازسازی لایه ‌ازن سیاره زمین است.

بزرگ‌ترین موج‌های دنیا

2 بار در سال، بین ماه‌های فوریه و مارس، آب‌های اقیانوس اطلس با آب رود آمازون در برزیل درهم می‌آمیزد و بزرگ‌ترین موج‌های روی زمین را به وجود می‌آورد. این پدیده كه «پوروروكا» نام دارد به دلیل مد اقیانوس رخ می‌دهد. این اتفاق باعث می‌شود موج‌های بزرگی ایجاد شوند كه ارتفاع آنها گاهی به 12 فوت می‌رسد و عمر بعضی موج‌ها بندرت نیم ساعت به طول می‌انجامد. مردم این منطقه می‌گویند هر وقت موج پوروروكا می‌آید از نیم ساعت قبل از رسیدن صدای مهیب آن به گوش می‌رسد. این موج آنقدر قدرتمند است كه می‌تواند هر چیزی را كه سر راه آن است، ویران كند. موج پوروروكا برای موج‌سواران اهمیت خاصی دارد. از سال 1999 تاكنون هر ساله مسابقه قهرمانی موج‌سواری در شهر «سائودومینیگو» انجام می‌شود. ركورد موج‌سواری بر پوروروكا از آن یك موج‌سوار برزیلی به نام «پیكوروتا سالازار» است كه در سال 2003 در طول 12/5 كیلومتر مدت 37 دقیقه روی آب پوروروكا ماند.

بزهای درختی

فكر می‌كنم تنها در مراكش می‌توان بزها را روی درخت پیدا كرد. این بزها به این دلیل از درخت بالا می‌روند كه میوه درخت خاصی به نام «آرگان» را خیلی دوست دارند. آرگان نوعی درخت شبیه به درخت زیتون است كه میوه‌ای شبیه به زیتون نیز دارد. كشاورزان این كشور پشت سر بزها به راه می‌افتند و از درختی به درخت دیگر می‌روند. اشتباه نكنید آنها این كار را به این دلیل انجام نمی‌دهند كه از بالارفتن بزها حیرت‌زده می‌شوند، بلكه میوه آرگان دارای هسته‌ای است كه بزها نمی‌توانند آن را هضم كنند به همین دلیل آن را از دهان بیرون می‌اندازند یا از بدن خود دفع می‌كنند. سپس كشاورزان این هسته‌ها را جمع می‌كنند و با آسیاب‌كردن، روغن آن را می‌گیرند. این روغن در آشپزی و صنایع آرایشی استفاده فراوان دارد.

باران سرخ

در فاصله 25 جولای تا 23 سپتامبر سال 2001 چندین باران عجیب در ایالت كرالا واقع در جنوب كشور هند بارید. این باران‌ها از این جهت عجیب خوانده می‌شوند كه رنگ‌ آنها سرخ بود و وقتی قطرات آن روی لباس‌ها می‌چكید مثل آن بود كه خون روی آنها باریده است. در این مدت باران‌های سبز، زرد و سیاه هم گزارش شده است. اوایل گفته می‌شد رنگین‌شدن قطرات باران به خاطر انفجار یك شهابسنگ در آن منطقه است ولی بعدها و پس از تحقیقات سازمان‌های دولتی هند، اعلام شد كه این رنگ‌ها به دلیل هاگ‌های هوایی و جلبك‌‌های دریایی فراوان موجود در آن منطقه است. سال 2006 توجه جهان ناگهان به این موضوع جلب شد و 2 دانشمند به نام‌های «گادفری لوییس» و «سانتوش كومار» اعلام كردند باران سرخ منشاء زمینی دارد و به سبب مقادیر بالای كربن و نیتروژن به این رنگ درآمده است.

بارش ماهی!

باران ماهی، موضوعی عجیب در بین مردم هندوراس نیست. این اتفاق هر ساله بین ماه‌های می‌ و جولای در منطقه «دیپارتا منتو دیورو» رخ می‌دهد. شاهدان می‌گویند این پدیده با آمدن ابرهایی در آسمان منطقه آغاز می‌‌شود و سپس رعد و برق و توفان شدیدی روی می‌دهد و باران بشدت می‌بارد. این توفان و باران حدود 2 الی 3 ساعت به طول می‌انجامد و وقتی تمام می‌شود می‌توان ماهی‌های زنده زیادی را روی زمین پیدا كرد. مردم این منطقه این ماهی‌ها را جمع می‌كنند و با آنها غذا می‌پزند. از سال‌ 1998 نیز هر ساله در شهر «یورو»، «جشنواره باران ماهی» برگزار می‌كنند و در آن غذاهایی كه با این ماهی پخته شده‌ را می‌خورند.]

سایت پرشین وی

شنبه 7/3/1390 - 14:32
اخبار
رییس كمیسیون طرح تحول اقتصادی «كاهش 20 درصدی سهم یارانه تولید و افزایش سهم خانوارها را با هدف جلوگیری از نارضایتی خانواده‌ها» دانست و افزود: پرداخت یارانه نقدی به مردم استمرار ندارد.

حجت‌الاسلام و المسلمین غلامرضا مصباحی مقدم در گفت‌وگو با ایسنا ‌با تشریح دلایل موافقت مجلس با افزایش 20 درصدی سهم خانواده و كاهش سهم 20 درصدی تولید و دولت از یارانه‌ها، تاكید كرد: رای مجلس به كاهش سهم تولید و دولت و افزایش سهم خانواده‌ها از درآمدهای حاصل از هدفمندسازی یارانه‌ها به دلیل تحمیل واقعیت بر قانونگذاری بود. واقعیت تحمیل شده، پرداخت 45 هزار و 500 تومان به هر فرد است؛ افزایش ثبت‌نام‌ها از 62 میلیون نفر در دور اول و دوم پرداخت‌ها به 74 میلیون نفر گویای این مطلب است كه به 40 هزار میلیارد تومان بودجه نیاز بود حال آن‌كه درآمد ناشی از اصلاح قیمت‌ها در شرایط حاضر حدود 27 هزار میلیارد تومان بود.

وی افزود: اگر یارانه برق، آرد و نان و سایر یارانه‌ها به این 27 هزار میلیارد تومان افزوده شود، 40 هزار میلیارد تومان تامین می‌شود؛ در شرایط فعلی وجوه حاصل از اصلاح قیمت‌ها و سایر یارانه‌ها فقط باید به یارانه‌های نقدی اختصاص یابد.

نماینده مردم تهران گفت: معنای این سخن این است كه نمی‌توان از مبلغ یارانه نقدی، ریالی كاست؛ چراكه نارضایتی مردم را در پی دارد، پس باید این مبلغ تامین و پرداخت شود بنابراین سهمی برای سلامت، صنعت و دولت باقی نمی‌ماند.

وی با ارزیابی از عملكرد قانون هدفمندسازی یارانه‌ها ابراز عقیده كرد: روندی كه در اجرای قانون هدفمندسازی یارانه‌ها در پیش گرفت شد، تا حدودی حساب شده نبود در حالی كه با محاسبات دقیق، محل درآمد قابل اتكاء باید مشخص می‌شد؛ این بی‌توجهی، مجلس را با واقعیت كاهش سهم 20 درصد تولید و دولت مواجه كرد.

وی با تشریح اقدامات بازدارنده مجلس برای بستن راه‌های تامین مالی قانون هدفمند سازی یارانه‌ها، گفت: مجلس شورای اسلامی در قانون بودجه سال جاری سایر راه‌های تامین مالی برای پرداخت یارانه‌ها را مسدود كرد؛ فرق تاكید این بار قانونگذار با مصوبه سال گذشته خود این بود كه این بار صراحت، شفافیت و پافشاری نمایندگان مجلس بیشتر از قبل بود.

پرداخت یارانه نقدی استمرار ندارد

رییس كمیسیون طرح تحول اقتصادی ابراز عقیده كرد: با این وجود نگرانی خود از تخلفات اجتماعی در اجرای هدفمندسازی یارانه‌ها را مخفی نمی‌كنم؛ چراكه رفتار برخی حكایت از ادامه یافتن حركت‌های خارج از چارچوب قانون دارد.

وی از «استمرار نیافتن پرداخت یارانه‌های نقدی» خبر داد و افزود: طبق قانون هدفمندسازی یارانه‌ها از میزان یارانه‌های نقدی طی پنج سال كاسته و بر سقف یارانه‌های غیرنقدی افزوده خواهد شد، مطمئنا اگر اقشار كم‌درآمد جامعه مشمول نظام تامین اجتماعی شوند، سهم فرانشیز بیمار از هزینه‌های سلامت كاهش یافته و تاثیرات بیشتر و بهتری برای خانواده‌ها در پی خواهد داشت.

وی تصریح كرد: در این صورت همه ایرانیان تحت پوشش بیمه تامین اجتماعی قرار گرفته و در صورت از كار افتادگی، مستمری، كمك هزینه تحصیلی، مسكن و بیماری‌های صعب‌العلاج دریافت خواهند كرد، اگر این مسائل تامین شود حتما انتظار مردم از دریافت پول نقد كاهش می‌یابد.

مصباحی مقدم با اشاره به تاثیر حذف یارانه شیر بر سلامت جامعه افزود: در شرایطی كه ممكن است كاهش یارانه شیر منجر به كاهش مصرف شیر و بروز آثار ناگوار آن در سلامت جامعه شود، حذف این یارانه اقدام ناپخته‌ای است.

جام جم

شنبه 7/3/1390 - 14:29
قرآن
تعریف قرآن از جن
 عضو هیئت علمی جامعةالمصطفی با تشریح تعریف قرآن از جن گفت: جن موجودی مستور است که هر انسانی نمی‌تواند آنرا تسخیر کند، تنها پیامبران و انسانهای بسیار برگزیده از این قدرت برخوردارند در غیر اینصورت تسخیر دوطرفه شده و مدعی تسخیر جن، به جنون می‌رسد.

حجت الاسلام مهدی رستم نژاد قرآن پژوه و عضو هیأت علمی جامعةالمصطفی العالمیه در گفتگو با مهر در رابطه با تعریف قرآن از جن گفت: در قرآن از ماهیت جن سخنی به میان نیامده کما اینکه درباره ماهیت انسان نیز سخنی مطرح نشده است. در قرآن از نظر ماهیتی این مسئله مطرح شده که جن از آتش، انسان از خاک، ابلیس از آتش و فرشتگان از نور هستند.

ویژگیهای جن در قرآن

وی افزود: در قرآن از ویژگیهای انسان و جن سخن گفته شده است، به طور مثال اینکه انسان دارای چه خلقیات و روحیاتی است. در قرآن جن بعنوان یک موجود مستور تعریف شده است. واژه "جن" به معنای مخفی و مستور است، از این رو جنین هم به علت مستور بودن در رحم مادر جنین گفته می شود. به مجنون نیز برای اینکه عقلش مستور شده چنین نامی اطلاق می شود، نه به معنایی که برخی از واژه مجنون بعنوان جن زده تلقی می کنند.

حجت الاسلام رستم نژاد درباره تعریف جن در قرآن گفت: درباره جن آنچه در قرآن آمده این است که جن یک موجود مستور است. اینکه جن به آن اطلاق می شود و واژه جنّ به معنای مستور شدن و مخفی است. «فلما جنّ علیه اللیل» یعنی هنگامی که پرده‌ سیاه شب او را پوشاند. جن نام سوره ای در قرآن است که بیشترین مشخصات جن در این سوره ارائه شده است. موجود مستور و مرموزی است که ما توانایی دیدن آن را نداریم اما جن ما را می بیند.

وی اظهار داشت: گفته می شود که ابلیس از طایفه جن است . خداوند در آیه 50 سوره کهف می فرماید : وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ کَانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ (و [یاد کن] هنگامى را که به فرشتگان گفتیم آدم را سجده کنید پس [همه] جز ابلیس سجده کردند که از [گروه] جن بود و از فرمان پروردگارش سرپیچید ) اما برخی مفسران همین معنا را گرفته و برخی دیگر این واژه جن را به واژه " ستر" (نهان) تعبیر کرده اند.

رستم نژاد با اشاره به اینکه تعریفی که قرآن از جن ارائه داده نه مثبت است و نه منفی یادآور شد: تعاریف قرآن به ویژگی‌های هویتی جن بر می گردد. درباره ویژگی‌های شخصیتی جن گفته شده است یک دسته آنها مؤمن و یک دسته آنها کافر هستند. سوره جن همین مسئله را بیان کرده است. یک عده جن، صدای پیامبر را در شبی که قرائت قرآن می کرد شنیدند. درحال حاضر مسجدی در مکه وجود دارد به نام مسجدالجن که سوره جن در آنجا بر پیامبر نازه شده است.

اطلاع جن از اسرار ...

وی افزود: شبی که پیامبر(ص) مشغول عبادت و خواندن قرآن بود، عده ای جن از آن محل درحال عبور بودند که صدای پیامبر را شنیدند و به حضور پیامبر آمدند و خود را بر پیامبر عرضه کردند و پرسیدند که آیا شبهای دیگر هم این آیات را بر ما می خوانی؟. براساس آنچه در سوره جن آمده آنها اظهار داشتند که این آیات برای آنها عجیب بوده است. چرا که آنها از ظرفیت بشر مطلع بوده و بلافاصله متوجه شدند که این کلمات در توان گفته های بشر نیست. آنها پس از مدتی به دست پیامبر مسلمان شدند. آنها اساسا در میان خود پیامبری ندارند.

این محقق و قرآن پژوه درباره اطلاع جن از اسرار غیب اظهار داشت: جن مستقیم از اسرار خبر ندارد، جن از قدرتی برخوردار است که بشر عادی آن را ندارد. جن قدرت عروج و بالارفتن از آسمان را دارد. جن از حیث قدرت جسمی قوی تر از انسان و در حیث عقلی کمتر از انسان است. یکی از قدرتهایی که خدا به آنها داده این است که می توانند به آسمانها بروند. در همان شب به پیامبر گفتند که ما قبلا به آسمانها می رفتیم و در آنجا به استراق سمع می پرداختیم. می توان گفت که این قدرت موجب نمی شود که آنها بتوانند به تمام اسرار غیب دسترسی داشته باشند، این قدرت به صورت استراق سمع و دزدکی در اختیار آنها است.

وی در پاسخ به اینکه آیا پس از بعثت پیامبر درهای آسمان به روی اجنه بسته شده گفت: این مسئله مختص زمان وحی و زمان بعثت پیامبر بود که 23 سال بوده، ممکن است این زمان،اندکی پس از این دوره و اندکی پس از آن بوده باشد. آنچه از قرآن استنباط می شود همین مقدار است. درباره اینکه آیا پس از بعثت نیز آنها نتوانستند وارد آسمانها شوند در قرآن مورد اشاره قرار نگرفته است.

ارتباط با جن و پیشگویی

عضو هیئت علمی جامعةالمصطفی تصریح کرد: ارتباط با اجنه برای پیشگویی ممکن است وجود داشته باشد اما مسلم نیست، چرا که حالت استراق سمعی دارد آمیخته با خطا دارد. در همین سوره جن نیز آمده است که وأنه کان رجال من الإنس یعوذون برجال من الجن ( یک عده از انسانها با اجنه ارتباط داشته اند) یعنی قرآن این ارتباط را تأیید می کند که جن می تواند با فرشته مرتبط شود و انس هم می تواند جنی را در اختیار بگیرد و با آن مرتبط شود و از آن کار بکشد. در قرآن آمده است که حضرت سلیمان از جن کار می کشید.

وی با تأکید بر اینکه هر انسانی چنین توانایی مطلقی را ندارد گفت: انسان تا حدی می تواند وارد این امور شود. مسائلی که مربوط به کار پیغمبری مثل حضرت سلیمان است خداوند این قدرت را در اختیار وی قرار داد. اما کسانی که عمل حرامی انجام می دهند تسخیر دوطرفه است. در مورد حضرت سلیمان، وی حاکم بود و از اجنه کار می کشید. اما در مورد افرادی که ادعای ارتباط با اجنه دارند این تسخیرشدگی دوطرفه است. این افراد در معرض گرفتار شدن انواع و اقسام آلودگی ها قرار می گیرند، دچار فشارهای روانی شده، دچار جنون می شوند، چرا که جن یکطرفه به اینها بهره نمی دهد بلکه بهره کشی هم می کند و شاید جن بیشتر بهره کشی کند.

حجت الاسلام مهدی رستم نژاد تأکید کرد: تسخیر مطلق ویژه پیغمبران و انسانهای برگزیده است. برخی انسانها از طریق عبادت به جن مسلط می شوند و بدنبال تسلط هم نیستند و خداوند تفضلا این قدرت را در اختیار آنها قرار می دهد. یک عده از انسانهای خاص و بسیار برجسته می توانند به این مرحله برسند اما این افراد کسانی نیستند که ادعا کنند باتسخیر جن می توانند دست به پیشگویی بزنند.

 

جام جم 

شنبه 7/3/1390 - 14:22
موفقیت و مدیریت

کم هزینه ترین لذت‌های دنیا !

 اگه كمی و فقط كمی بخواهیم از زندگی لذت ببریم و نگاهمان را كمی بهتر كنیم بسیاری از لذت ها نه وقت زیادی می خواهد و نه پول زیادی. پس منتظر تغییرات زیاد در یه روزی كه معلوم نیست كی باشد نباشیم ... در کوچکترین اتفاقات عظیم ترین تجارب بشر نهفته است . باور کنید ...

1- گاهی به تماشای غروب آفتاب بنشینیم.

2 -سعی كنیم بیشتر بخندیم.

3- تلاش كنیم كمتر گله كنیم.

4 - با تلفن كردن به یك دوست قدیمی، او را غافلگیر كنیم.

5 -گاهی هدیه هایی كه گرفته ایم را بیرون بیاوریم و تماشا كنیم.

6 - بیشتردعا كنیم.

7 -در داخل آسانسور و راه پله و... باآدمها صحبت كنیم.

8- هر از گاهی نفس عمیق بكشیم.

9- لذت عطسه كردن را حس كنیم.

10- قدر این كه پایمان نشكسته است را بدانیم.

11- زیر دوش آواز بخوانیم.

12-سعی كنیم با حداقل یك ویژگی منحصر به فرد با بقیه فرق داشته باشیم .

13- گاهی به دنیای بالای سرمان خیره شویم.

14- با حیوانات و سایر جانداران مهربان باشیم.

15- برای انجام كارهایی كه ماهها مانده و انجام نشده در آخر همین هفته برنامه ریزی كنیم!

16- از تفكردرباره تناقضات لذت ببریم.

17- برای كارهایمان برنامه ریزی كنیم و آن را طبق برنامه انجام دهیم. البته كار مشكلی است!

18- مجموعه ای از یك چیز (تمبر، برگ، سنگ، كتاب و... )برای خودمان جمع آوری كنیم.

19- در یك روز برفی با خانواده آدم برفی بسازیم.

20- گاهی در حوض یا استخر شنا كنیم، البته اگر كنار ماهی ها باشد چه بهتر.

21- گاهی از درخت بالا برویم.

22- احساس خود را در باره زیبایی ها به دیگران بگوئیم.

23- گاهی كمی پابرهنه راه برویم!.

24- بدون آن كه مقصد خاصی داشته باشیم پیاده روی كنیم.

25- وقتی كارمان را خوب انجام دادیم مثلا امتحاناتمان تمام شد، برای خودمان یك بستنی بخریم و با لذت بخوریم

26- در جلوی آینه بایستیم وخودمان را تماشا كنیم.

27- سعی كنیم فقط نشنویم، بلكه به طور فعال گوش كنیم.

28- رنگها را بشناسیم و از آنها لذت ببریم .

29- وقتی از خواب بیدار می شویم، زنده بودن را حس كنیم.

30- زیر باران راه برویم.

31- كمتر حرف بزنیم و بیشترگوش كنیم ..

32- قبل از آن كه مجبور به رژیم گرفتن بشویم، ورزش كنیم و مراقب تغذیه خود باشیم .

33- چند بازی و سرگرمی مانند شطرنج و... را یاد بگیریم.

34- اگر توانستیم گاهی كنار رودخانه بنشینیم و در سكوت به صدای آب گوش كنیم.

35- هرگز شوخ طبعی خود را از دست ندهیم.

36- احترام به اطرافیان را هرگز فراموش نكنیم.

37- به دنیای شعر و ادبیات نزدیك تر شویم.

38- گاهی از دیدن یك فیلم در كنار همه اعضای خانواده لذت ببریم.

39- تماشای گل و گیاه را به چشمان خود هدیه كنیم.

40- از هر آنچه كه داریم خود و دیگران استفاده كنیم ممكن است فردا دیر باشد

چهارشنبه 4/3/1390 - 18:30
داستان و حکایت

در قرون وسطا کشیشان بهشت را به مردم می فروختند و مردم نادان هم با پرداخت هر مقدار پولی قسمتی از بهشت را از آن خود می کردند. فرد دانایی که از این نادانی مردم رنج می برد، هر چه کرد نتوانست مردم را از انجام این کار احمقانه باز دارد؛ تا اینکه فکری به سرش زد… به کلیسا رفت و به کشیش مسئول فروش بهشت گفت: قیمت جهنم چقدر است؟

کشیش تعجب کرد و گفت: جهنم؟! مرد دانا گفت: بله جهنم. کشیش بی هیچ فکری گفت: “۳ سکه” مرد سراسیمه مبلغ را پرداخت کرد و گفت: لطفا سند جهنم را هم بدهید. کشیش روی کاغذ پاره ای نوشت: “سند جهنم” مرد با خوشحالی آن را گرفت. از کلیسا خارج شد، به میدان شهر رفت و فریاد زد:

من تمام جهنم رو خریدم، این هم سند آن است. دیگر لازم نیست بهشت را بخرید، چون من هیچ کس را داخل جهنم راه نخواهم داد!

چهارشنبه 4/3/1390 - 18:23
داستان و حکایت

 

حماسه عاشقانه و با شکوه ویس و رامین

  پس شهرو ملکه زیبای ایرانی نام دخترک را ویس گذاشت . ولی بلافاصله ویس را به دایه ای سپرده تا او را به خوزان ( خوزستان ) ببرند و با کودک دیگری که تحت آموزش بزرگان کشوری بود دوره های علمی و مهم آن روزگار را ببیند . کودک دوم کسی نبود جز رامین برادر پادشاه مرو . هنگامی که این دو کودک بهترین دوران کودکی و جوانی را در کنار یکدیگر می گذارنند رامین به مرو فراخوانده می شود و ویس نیز به زادگاه خود در همدان .

شهرو مادر ویس بدلیل آنکه دختر زیبای خود را ( ویس ) در پی قولی که در گذشته ها داده بود به عقد پادشاه پای به سن گذاشته مرو در نیاورد بهانه ازدواج با غیر خودی را مطرح نمود و می گوید که ویس با افراد غریبه ازدواج نمی کند و به همین جهت مایل است با برادرش ویرو ازدواج کند . به همین روی بنای مراسم بزرگی را گذاشتند تا از پیگری ها پادشاه مرو رهایی پیدا کنند . در روز مراسم "زرد" برادر ناتنی پادشاه مرو برای تذکر درباره قول شهبانو شهرو وارد کاخ شاهنشاهی می شود .

ولی ویس که هرگز تمایل به چنین ازدواجی نداشت از درخواست پادشاه مرو و نماینده اش "زرد" امتناع میکند . خبر نیز به گوش پادشاه مرو رسید و وی از این پیمان شکنی خشمگین شد . به همین روی به شاهان گرگان - داغستان - خوارزم - سغد - سند - هند - تبت - و چین نامه نوشت و درخواست سپاهیان نظامی نمود تا با شهبانو مهابادی وارد نبرد شود . پس از خبر دار شدن شهرو شهبانوی ایرانی از این ماجرا وی نیز از شاهان آذربایجان - ری - گیلان - خوزستان یا سوزیانا - استخر و اسپهان یا اصفهان که همگی در غرب ایران بودند درخواست کمک نمود .

 پس از چندی هر دو لشگر در دشت نهاوند رویاروی یکدیگر قرار گرفتند . نبرد آغاز شد و پدر ویس ( همسر شهرو ) در این جنگ کشته شد . در فاصله نبرد رامین نیز در کنار سپاهیان شرق ایران قرار داشت و ویس نیز در سپاهاین غرب ایران شرکت نموده بود . در زمانی کوتاه آن دو چشم شان به یکدیگر افتاد و سالهای کودکی همچون پرده ای از دیدگانشان با زیبایی و خاطره گذشته عبور کرد . گویی گمشده سالهای خویش را یافته بودند . آری نقطه آغازین عشق ورجاوند ویس و رامین در دشت نهاوند رقم خورد . رامین پس از این دیدار به این اندیشه افتاد که برادر خویش ( پادشاه مرو ) را از فکر ازدواج با ویس منصرف کند ولی پادشاه مرو از قبول این درخواست امتناع نمود .

 پس از نبردی سخت پادشاه مرو با شهرو رو در رو می گردد و وی را از عذاب سخت پیمان شکنی در نزد اهورامزدا آگاه می نماید . شهرو در نهایت به درخواست پادشاه مرو تن داد و دروازه شهر را به روی پادشاه مرو گشود تا وارد شود و ویس را با خود ببرد . پس از بردن ویس به دربار پادشاه مرو در شهر جشن باشکوهی برگزار شد و مردم از اینکه شاه شهرشان ملکه خویش را برگزیده است خرسند شدند و شادمانی کردند . ولی رامین از عشق ویس در اندوه و دلگdری تمام بیمار شد و سپس بستری شد . ویس نیز که هیچ علاقه ای به همسر جدید خود ( پادشاه مرو ) نداشت مرگ پدرش را بهانه نمود و از همبستر شدن با پادشاه مرو امتناع کرد . در این میان شخصیتی سرنوشت ساز وارد صحنه عاشقانه این دو جوان ایرانی می شود و زندگی جدیدی برای آنان و تاریخ ایران رقم می زند .

وی دایه ویس و رامین در دوران کودکی است که پس از شنیدن خبر ازدواج پادشاه مرو با ویس خود را از خوزستان به مرو می رساند . سپس با نیرنگ هایی که اندیشه کرده بود ترتیب ملاقات ویس و رامین با یکدیگر را می دهد و هر سه در یک ملاقات سرنوشت ساز به این نتیجه می رسند که ویس تنها و تنها به رامین می اندیشد و نمی تواند با پادشاه مرو زندگی کند . ولی از طرف دیگر رامین احساس گناه بزرگی را در دل خود حس می کرد و آن خیانت به زن همسر داری است که زن برادرش نیز بوده است . ولی به هروی آنان لحظه ای دوری از یکدیگر را نمی توانستد تاب و توان بیاورند . پس از ملاقات به کمک دایه ویس و رامین انها بهترین لحظات خود را در کنار یکدیگر سپری میکنند .

پادشاه مرو که از جریانات اتفاق افتاده آگاهی نداشت از برادرش ( رامین ) و همسرش ( ویس ) برای شرکت در یک مراسم شکار در غرب ایران دعوت میکند تا هم ویس بتواند با خانواده اش دیداری کند و هم مراسم نزدیکی بین دو خاندان شکل گیرد . ولی نزدیکان پادشاه مرو از جریانات پیش آمده بین دایه و ویس و رامین خبرهایی را به شاه مرو میدهند . شاه مرو از خشم در خود می پیچد و آنان را تهدید به رسوایی میکند . حتی رامین را به مرگ نیز وعده می دهد . ویس پس از چنین سخنانی لب به سخن می گشاید و عشق جاودانه خود را به رامین فریاد می زند و میگوید که در جهان هستی به هیچ کس بیش از رامین عشق و علاقه ندارم و یک لحظه بدون او نمی توانم زندگی کنم .

از طرف دیگر برادر ویس "ویرو" با ویس سخن میگوید که وی از خاندان بزرگی است و این خیانت یک ننگ برای خانوداه ما می باشد و کوشش خود را برای منصرف کردن ویس میکند . ولی ویس تحت هیچ شرایطی با درخواست ویرو موافقت نمی کند و تنها راه نجات از این درگیری ها را فرار به شهری دیگر می بینند . ویس و رامین به ری می گریزند و محل زندگی خود را از همگان مخفی میکنند . روزی رامین نامه ای برای مادرش نوشت و از جریانات پیش آمده پرسش کرد ولی مادر محل زندگی آنان را به پادشاه مرو که پسر بزرگش بود خبر میدهد . شاه با سپاهش وارد ری می شود و هر دو را به مرو باز میگرداند و با پای درمیانی بزرگان آنها را عفو میکند . پادشاه که از بی وفایی ویس به خود آگاه شده بود در هر زمانی که از کاخ دور می شد ویس را زندانی می کرد تا مبادا با رامین دیداری کند .

پس از این وقایع آوازه عاشق شدن رامین و همسر شاه در مرو شنیده می شود و مردم از آن با خبر می شوند . روزی رامین که استاد و نوازنده چنگ و سازه های ایرانی بوده است در ضیافتی بزرگ در دربار مشغول سرودن عشق خود به ویس می شود . خبر به برادرش شاه مرو می رسد و وی با خشم به نزد رامین می آید و او را تهدید به بریدن گلویش میکند که اگر ساکت ننشیند و این چنین گستاخی کند وی را خواهد کشت . درگیری بالا می گیرد و رامین به دفاع از خویش برمی خیزد و با میانجیگری اطرافیان و پشیمانی شاه مرو جریان خاتمه می یابد .

مردان خردمند و بزرگان شهر مرو رامین را پند میدهند که نیک تر است که شهر را ترک کنی و به این خیانت به همسر برادر خود پایان دهی زیرا در نهایت جنگی سخت بین شما درخواهد گرفت . با گفته های بزرگان مرو رامین شهر را ترک میکند و راهی غرب ایران می شود و ناچار زندگی جدیدی را با دختری از خانواده بزرگان پارتی به نام "گل" آغاز میکند ولی یاد و خاطره ویس هرگز از اندیشه او پاک نمی شود . روزی که رامین گل را به چهره ویس تشبیه میکند و به او از این شبهات ظاهری بین او و عاشق دیرینه اش ویس خبر میدهد همسرش برآشفته می گردد و او را یک خیانت کار معرفی میکند و پس از مشاجراتی از یکدیگر جدا می شوند .

رامین که اندیشه ویس را از یاد نبرده بود مشغول نبشتن نامه ای برای ویس در مرو میشود. سپس مکاتبات طولانی بین آن دو مخفیانه انجام می گیرد و بنا به درخواست ویس رامین به مرو باز میگردد و هر دو با برداشتن مقداری طلا از خزانه شاهی فرار می کنند و راهی غرب ایران می شوند و پس از عبور از قزوین به دیلمان می رسند و آنجا مستقر می شوند . پادشاه مرو که خبر را می شنود سخت آشفته می شود و با سپاهیانش راهی جستجوی آن دو می شود .

شاه و یارانش شب هنگام در جاده ای استراحت میکند ولی ناگهان گرازی بزرگ به اردوگاه آنان حمله می کند . پس از چنیدن ساعت درگیری میان شاه و یارانش با گراز حیوان شکم شاه مرو را از بالا تا به پایین می درد و در نهایت پادشاه مرو آن شب کشته می شود . پس از شنیدن خبر مرگ شاه مرو رامین به عنوان جانشین وی تاج سلطنت را بر سر می گذارد و زندگی رسمی خود را با معشوقه خود آغاز میکند تا روزی که ویس پس از سالها به مرگ طبیعی فوت می شود . رامین که زندگی پر از مشقتش را برای رسیدن به ویس سپری کرده بود با مرگ ویس کالبد او را در زیر زمینی قرار می دهد و پس از واگذاری تاج و تخت شاهی به اطرافیانش در مراسمی بزرگ راهی زیر زمین می شود و خود در کنار ویس با زندگی بدرود می گوید و با آغوش باز به مرگ درود می دهد و در کنار کالبد معشوقه دیرینه اش به خاک او و جسدش بوسه می زند و خودکشی می کند و چنین پایان یافت عشقی که پس از دو هزار سال همچنان آوازه اش در ایران و جهان شنیده می شود .

راوی داستان : فخرالدین اسعد گرگانی

چهارشنبه 4/3/1390 - 18:18
دانستنی های علمی

بختک

بَختَک حالت اختناق و سنگینی است که گاهی در خواب به انسان دست می‌دهد، رؤیای وحشتناک توأم با احساس خفقان و سنگینی بدن که انسان را از خواب می‌پراند. خفتک، خفتو، برفنجک، درفنجک و فرنجک و فدرنجک و برغفج و برخفج و خفج و فرهانج و کرنجو و سکاچه هم گفته شده به عربی کابوس می‌گویند.[۱]

عوام احساس سنگینی را که گاه اوقات به شخصی که خوابیده دست می‌دهد به وسیله آن توجیه می‌کنند. پدیده پزشکی فلج خواب در واقع همان بختک است.

 افسانه‌ها و باور عامیانه

بَختَک در افسانه‌ها و باور عامیانه ایرانی نام موجودی تخیلی است که شبها قصد خفه کردن افراد در خواب را دارد. برخی منابع نیز بختک را با کابوس هم‌معنی دانسته‌اند. البته بختک با کابوس هم معنا نیست، بختک موجودی نامریی است که شب هنگام بر بدن انسان مسلط می‌شود و تمام بدن را در اختیار گرفته و قفل می‌کند، درین حالت انسان فقط نظاره گر ناتوانی خود است. ترسی بدون دلیل وجود انسان را در بر می‌گیرد و انسان توان کوچک‌ترین واکنشی نسبت به این ترس ندارد.در برخی باورهای قدیمی معتقدند که بختک روی سینه افراد می‌نشیند و تمام وجود انها را فلج می‌کند. شاید ترس انسان گرفتار این موجود نیز بدلیل این است که حضور انرا بر روی خود احساس می‌کند ولی نمی‌تواند انرا ببیند. برخی دیگر بر این باورند که بختک در درون انسان نفوذ می‌کند و بدن را در اختیار می‌گیرد. اصطلاح «بختک روی زندگیش افتاده» نیز ازین جا وارد ادبیات فارسی شده‌است.

بختک یا فرنجک، به عقیده عوام، کنیز اسکندر بود. هنگامی که کلاغ به مشک محتوی آب حیات که اسکندر با خود از ظلمات آورده بود منقار زد و آن را درید و آب حیات بر زمین ریخت، این کنیز بی درنگ مشتی از آن آب را برداشته نوشید و اسکندر که سخت خشمگین شده بود به ضرب شمشیر بینی او را بینداخت، و فرنجک از گِل، و به قولی از خمیر، بینی ئی برای خود ساخت. فرنجک که به سبب نوشیدن آن آب عمر جاودانه یافته‌است چون کسی را به پشت خفته ببیند بر سینه او می‌جهد. اگر در آن حال خفته بیدار شده چنگ در بینی او اندازد فرنجک از بیم آن که بینیش کنده شود گنجی از گنجهای اسکندر را که می‌شناسد رشوت خواهد داد تا دست از بینیش بردارد. بختــک که به سبب همین افسانه بینی گلی، دماغ گلی و خمیری نیز خوانده می‌شود به عقیده عوام در تاریکی و بخصوص زیر درخت‌ها و در جنگل‌ها و باغ‌ها می‌گردد. ظاهرأ این اعتقاد از ناآگاهی عوام به گاز کربنیکی که شب‌ها از گیاهان متصاعد می‌شود و کسی را که در جنـگل یا در زیر درخت خفته باشد به خفقان می‌افکند ناشی شده‌است.برخی افراد معتقدند, در صورتی که بتوان گلو یا دماغ بختک را گرفت, می‌توان هر آرزویی کرد تا بختک آن را برآورده کند.[۲]

 مکانسیم علمی ایجاد پدیده بختک

در طی خواب در مرحلهٔ حرکات سریع چشم (REM)، یعنی مرحله‌ای که فرد خواب (رویا) می‌بیند، مغز انتقال پیام‌های عصبی به سوی عضلات اسکلتی (به استثنای عضله دیافراگم و عضلات چشم) را متوقف می‌سازد، تا انسان رویاهای خود را برون ریزی نکند (یعنی مثلا وقتی در خواب می‌بیند می‌دوید، از رختخواب بلند نشوید و شروع به دویدن نکنید).

هنگامی که شما قصد دارید از خواب بیدار شوید، مغز مجدداً کنترل عضلات را به دست می‌گیرد. اما گاهی اوقات، قبل از اینکه مغز کنترل عضلات اسکلتی را به دست گیرد و عضلات از حالت فلج بودن خارج گردند، انسان هوشیاری خود را باز می‌یابید که نتیجهٔ آن احساس ترس آور فلج بودن بدن خواهد بود.

نقطهٔ مقابل این عارضه زمانی است که برخی افراد هنگام دیدن رویا، دست‌ها و پاهای خود را تکان می‌دهند و یا در موارد شدید تر دچار خوابگردی(راه رفتن در حین خواب) می‌شوند.

   

در فرهنگ ملل

در زبان آلمانی به این نامها نیز معروف است:

    * Mahr – Schrätel – Alb – Alf

آلمانی‌ها نیز همانند فارسی زبانان مثلی مترادف دارند:

    * Es lag mir wie ein Alp auf der Brust

    * مثل بختک (با سنگینی جثه به روی کسی یا چیزی افتادن)


    * چنان بسان فرنجک فرو گرفته مرا * که بود مردنم آسان و دم زدن دشوار «مختاری غزنوی»

 

 شیوع

در تحقیقی آماری که توسط ف. صداقت و همکاران در بین دانشجویان پزشکی انجام شد، نشان داده شد که تقریباً ۲۵٪ دانشجویان حداقل یکبار فلج خواب و یا همان بختک را تجربه کرده‌اند.تجربهٔ فلج خواب حداقل یکبار در طول زندگی در بین مردم شایع می‌باشد.[۳]

 

منابع : 


    1. فرهنگ عمید
    2. کتاب کوچه، احمد شاملو - آیدا سرکیسیان، جلد چهارم ص. ۸۴۳
     3.  Sedaghat-Hamedani F., Kayvanpour E., Rezai S.(۲۰۰۴):«Prevalence of sleep paralysis and other symptoms of narcolepsy in Iranian Medical Students»-۳th scientific conference for GCC Medical students

  4. Lex. der sprichwörtlichen Redensarten - L. Röhrich

  5. سایت تبیان

چهارشنبه 4/3/1390 - 18:8
دانستنی های علمی

*  بختك  *

 

فلج خواب (sleep paralysis) به حالت ناتوانی در انجام حرکات ارادی حین خواب اطلاق

میشـود.


فلج خواب یـک تـجربـه دلــهره آور و هراس انگیز میبـاشد و اغـلب اوقات هنگام بیدار شـدن از خـواب و یـا در مـوارد نـادر هنگام به خـواب رفتن رخ میدهد.

فلج خواب از چند ثانیه تا چـند دقیـقه بـه طـول می انجامد و 25 تا 30 درصد افراد حـداقل یک بار در طول زندگی خود اخـتـلال فلج خـواب را تـجـربه کرده اند ؛ فلج خواب میتواند در هر سنی رخ دهد.

 

علایم فلج خواب یا بختک ( sleep paralysis )

» ناتوانی در حرکت دادن تنه، دست ها و پاها و صحبت کردن ؛ فرد از فرط ترس میخواهد فریاد بکشد و برای بیدار شدن تقلا میکند اما گویی تلاش او بی نتیجه است

» فلج تمام و یا بخشی از عضلات بدن

» احساس خفگی و مرگ ، گویی چیزی روی قفسه سینه شما قرار گرفته است

» وحشت زدگی و اضطراب

» توهمات خواب (hypnagogic hallucinations)

توهمات خواب به توهمات شنیداری، دیداری و لمسی رویا مانند اطلاق میشود، مانند احساس حضور یک انسان دیگر در اتاق، احساس فشار بر روی قفسه سینه، دیدن سایه ی افراد، دیدن منبع نورانی، شنیدن صدای افراد، شنیدن صدای قدم هایی که نزدیک میشوند، دیدن شبح، احساس خروج روح از بدن، احساس شناور شدن در هوا، شنیدن صدای باز و بسته شدن درها ...

  چه چیزهایی احتمال تکرار فلج خواب را افزایش میدهد

» کسانی که به پشت میخوابند بیشتر به فلج خواب دچار میشوند

» برنامه ی خواب نامنظم و محرومیت از خواب

» افزایش افسردگی و استرس و اضطراب

» تغییرات ناگهانی در سبک و یا محیط زندگی

» مصرف قرص های خواب آور و آنتی هیستامین ها

 رهایی از فلج خواب یا بختک

» سعی کنید انگشتان دست یا پای خود را تکان دهید

» چشمان خود را به شدت و به دنبال آن پلک ها و سر خود را تکان دهید

» سعی کنید وضعیت خروج از بدن را در خودتان القا کنید

 

چهارشنبه 4/3/1390 - 17:54
بهداشت روانی

شما هم درباره خودتان این جور حرف می زنید؟ البته تعارف را بگذارید کنار و بعد از همه اینها ببینید واقعا به این که توی آینه هر روز روبه روی شما می ایستد و زل می زند توی چشم هایتان چه قدراعتماد و اطمینان دارید؟ در نظرتان این تصویر را که خودتان هستید چه جوری می ببینید؟ یک آدم قدرتمند که می تواند گلیم خودش را از آب بیرون بکشد یا یک ترسوی بی دست و پا؟ ساده از کنار این پرسش نگذرید چون جواب به این سوال می تواند زندگی شما را زیر و رو کند!

اعتماد به نفس یک چتره! یک خورشید و یک ابره! یک چتر که نمی گذارد شما خیس بشوید. یک خورشید که پشت ابر نمی رود تا یخ بزنید و یک ابر پر از باران برای وقتی که تشنه هستید. تعریف های روان شناسانه اعتماد به نفس یعنی درک ارزش های شخصی؛ دیدن خود به عنوان فردی که توانایی انجام خیلی از کارها را دارد و خلاصه کلام اینکه اعتماد به نفس یعنی: باور خودمان و توانایی هایمان! یعنی تصور و حس مثبت داشتن ازخود.

فکر می کنید چه قدر این موضوع مهم است؟ عجله نکنید فرصت برای جواب دادن دارید. قبل از آن خواندن چند خط دیگر را هم تحمل کنید.

 آنکه اعتماد به نفس دارد، آنکه ندارد

آرامش! اولین و مهم ترین اثر داشتن حس اعتماد به نفس، آرامش است. شما به خودتان اعتماد دارید پس ترستان کمتر است. خودتان را قبول کرده اید، پس می دانید اگر در آزمونی شرکت کنید حتما نتیجه مورد نظرتان را می گیرید. می توانید برای ده یا بیست نفر غذا درست کنید. نمی ترسید که وقت امتحان کم بیاورید. در کمال آرامش برای لحظات تان برنامه ریزی می کنید. وابسته به حضور دیگران نیستید و همه اینها نتیجه این است که شما به خودتان وصل شده اید و به دیوار محکمی تکیه داده اید که نه می ریزد و نه از شما دور می شود. این آرامش موجب می شود که مدام کارهایتان را بهتر انجام دهید و ناخودآگاه احترامتان پیش خودتان بالا می رود.

اما آدمی که اعتماد به نفس ندارد مدام خودش را و توانایی هایش را نادیده می گیرد. مسخره می کند و به دنبال دیگران است تا او را تشویق کنند. این فرد نمی تواند با ترس های خود روبه رو شود و هرچه بزرگ تر می شود، ترس هایش هم بزرگ تر می شوند. در حالی که اگر اعتماد به نفس داشت نه تنها در تاریکی و ترس فرو نمی رفت که خود را در مقابل ترس هایش قرار می داد و با آنها روبه رو می شد.

آنکه اعتماد به نفس دارد قدرت ریسک پذیری بیشتری به خودش می دهد و در عین حال می داند که روی دیگر پیروزی، شکست است بنابراین او هم قدرت پذیرش شکست را دارد و هم پیروزی را.

اما فرد مقابل ریسک نمی کند چون از طرفی می ترسد که شکست بخورد و از طرفی باور دارد که نمی تواند موفق شود.

فردی که اعتماد به نفس دارد، می داند که ممکن است خطا کند و اگر این اتفاق افتاد خود را می بخشد اما آنکه اعتماد به نفس ندارد اگر خطایی کند به سختی خود را می بخشد و این اشتباه را فراموش می کند. کسی که اعتماد به نفس دارد دیرتر افسرده و خسته می شود و کمتر احساس ناامیدی می کند چرا که خودش را پذیرفته است و برای بهتر شدن خودش در تلاش است. آدم هایی که اعتماد به نفس دارند، بیشتر می توانند اعتماد دیگران را به خود جلب کنند. فکر می کنید غیر از این است؟ تصور کنید با دو نفر در مهمانی روبه رو می شوید یکی با اینکه لباس خوبی پوشیده مدام با لباس هایش درگیر است وبا لحنی منفی از دیگران می پرسد: من خیلی بد نه؟ و دیگری با یک لباس کاملا عادی با اعتماد به نفسی که از خودش نشان می دهد ناخودآگاه به دیگران و پیش از آن به خودش می گوید: من خوبم خود شما اگر از این دو فرد بخواهید یکی را انتخاب کنید و کاری را از او بخواهید کدام را انتخاب می کنید؟ و صدها و شاید هزارها اثر مثبت دیگر که میوه درخت اعتماد به نفس هستند. حالا شما می خواهید طعم دلپذیر این میوه ها را بچشید یا نه؟

 شکار اعتماد به نفس

نگران نباشید، هرچند تاثیر دوران کودکی ما هیچ وقت از زندگی که داریم پاک نمی شوند اما شما می توانید البته اگر بخواهید- زندگی تان را تغییر بدهید. اما چگونه؟

1) همین الان جلوی آینه بروید و به خودتان بگویید که: من می توانم و می خواهم که بتوانم و از هیچ چیز نمی ترسم. این جملات را هروقت که جلوی آینه می روید به خودتان بگویید. از زیبایی هایتان تعریف کنید و خود را زیبا ببینید و سعی کنید هر روز زیباتر از پیش باشید. اگر چاق هستید به خودتان بگویید عیبی ندارد من هم می توانم، می توانم لاغر شوم و از همین امروز راهپیمایی را شروع کنید.

اگر بی پول هستید بگویید من می توانم، سعی کنم که بیشتر پول دربیاورم و دنبال کار باشید.

منتظر چه هستید؟ همین که این حرف ها از زبانتان بیرون بیاید شما هم زیباتر شده اید، هم پول دارتر و هم لاغرتر! باور می کنید؟ اگر باور نکرده اید به خواندن ادامه ندهید وگرنه راه دوم:

2) فرار نکنید. از چه می ترسید؟ از همین الان به ترس هایتان حمله کنید! وارد اتاق تاریک شوید بدون اینکه چراغ را روشن کنید. به سمت آدم مورد علاقه تان بروید و ابراز محبت کنید. از چه می ترسید؟ از شکست؟ پس بدانید تا زمانی که از شکست بترسید موفق نمی شوید. شما باید به این شعر مارگوت بیگل شاعره آلمانی عمل کنید:

بر آنچه دلخواه من است، حمله نمی برم

خود را به تمامی بر آن می افکنم

اگر بر آنم که دیگربار و دیگربار،

برپای بتوانم خاست،

راهی به جز اینم نیست

شما راهی ندارید جز روبه رو شدن؛ موفق شدن یا شکست خوردن وگرنه می نشینید و مرداب می شوید.

3) با خودتان حرف بزنید. هیچ کس به اندازه خودتان نمی تواند به شما کمک کند. با خودتان مهربان باشید. قبل از اینکه بخواهید دیگران با شما مهربان باشند. نکات مثبت خودتان را بزرگ کنید و نکات منفی را پاک نکنید بلکه سعی کنید آنها را رفع کنید.

4) مقایسه نکنید یا بهتر است بگوییم خودتان را با خودتان مقایسه کنید نه دیگران! اگر بهتر شده اید یا بدتر این مقایسه را فقط با خودتان انجام دهید نه دیگران.

5) گذشته ها گذشته! شما امروز آدم دیگری هستید و فردا در دستان شما است. لبخند بزنید، شما مقابل یک دنیا توانایی ایستاده اید.

 واحد تندرستی و سلامت تبیان زنجان-

چهارشنبه 4/3/1390 - 12:18
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته