• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 892
تعداد نظرات : 213
زمان آخرین مطلب : 4692روز قبل
آلبوم تصاویر
پنج شنبه 25/9/1389 - 0:18
اهل بیت

شئون فرهنگی عاشورا

 

 

قبل از پرداختن به اصل بحث ، مناسب است دو واژه فرهنگ و عاشورا را بهتر بشناسیم .     

فرهنگ در لغت به معنای دانش ، علم و معرفت و در اصطلاح به مجموعه ی آداب و رسوم (1) اطلاق می گردد .

عاشورا :  

عاشورا با (الف مقصوره) و عاشوراء با (الف ممدوده) را روز دهم و و گاهى الف بعد از عین حذف مى‏گردد و «عشورا» تلفظ مى‏شود (2)

صاحب مجمع‏البحرین در این‏باره گفته است: «عاشورا یك نام اسلامى است و آن روز دهم محرم است

فرهنگ عاشورا:

 بنابراین با توجه به معنای ارائه شده ، فرهنگ عاشورا به مجموعه ی اعتقادات و باورها و آداب و رسومی که به حوزه ی عاشورا و کربلا اختصاص دارد اشاره می نماید.

عاشورا، قبل از قیام مقدس حسینى(ع)، نام یك روز بود; اما امروز دیگر عاشورا نام یك مقطع زمانى نیست، نام یك فرهنگ است. عاشورا امروز دیگر یك حادثه نیست، بلکه یك مكتب فكرى و یك نظام سیاسى و یك مجموعه فكرى، فرهنگى، اخلاقى، سیاسى و جهادى است. برگزارى مراسم عاشورا، در میان اندیشمندان، هرگز یك عادت نبوده و نیست. احیاى عاشورا در فرهنگ تشیع یك عبادت بزرگ اجتماعى، یك مانور عظیم الهى - سیاسى و حركتى حساب شده در جهت نمایش ولایت و برائت امت اسلامى است. عاشوراى حسینى «سیستم دفاعى اسلام ناب محمدى‏»(ص) در طول قرون و اعصار و درخشانترین نمونه معروف‏گرایى و منكرستیزى در پهنه زمان و زمین است. عاشوراى حسینى بلندترین فریاد بشریت مظلوم در برابر سپاه ابلیس و استكبار جهانى و قله عشق و عرفان انسان نسبت‏به مقام اقدس ربوبى است

آداب عزاداری :

با توجه به فرهنگ بودن و رسوخ احیای عاشورا و نهضت حسینی در اندیشه ی شیعیان ، جهت بزرگداشت این شعار دینی ، آداب خاصی وجود دارد که به نمونه هایی از آن اشاره می گردد .

1- سیاهپوشی :

از نظر فقهی پوشیدن لباس سیاه مکروه است ولی در عزاداری امام حسین (علیه السلام ) وائمه معصومین (علیهم السلام ) استثناء شده است زیرا این کار نشانه حزن و اندوه و نمودار شعائر و حماسه ها است .

2- تسلیت گویی :

اصل تسلیت گفتن در شرایط مصیبت و اندوهی که بر کسی وارد شده در اسلام مستحب است. و در سیره عملی پیامبر (ص) و ائمه معصومین (ع) نیز  وارد شده است که ضمن تعزیت ،  به بردن غذا به منزل متوفی نیز امر می فرمودند .حضرت علی (ع) می فرماید : رسول خدا (ص) هرگاه تسلی می داد می فرمود : خداوند مزدتان دهد و شما را مشمول رحمت خویش گرداند (3)       امام باقر (ع) در سوگ امام حسین (ع) می فرماید : به یکدیگر تسلیت بگویید و بگویید که خداوند اجر ما را به سبب مصیبتی که از حسین (ع) به ما رسیده بزرگ گرداند و ما و شما را از کسانی قرار دهد که در کنار ولی دم او ، امام مهدی (عج ) از خاندان محمد (ص) به خونخواهی او بر می خیزند (4)

3 - گریستن :

از دیگر آداب بزرگداشت عظمت عاشورا ، گریستن بر امام حسین (ع) و اصحاب اوست ، و در این خصوص روایات زیادی در جوامع روایی ما وجود دارد .

      امام سجاد (ع) می فرماید : هر مؤمنی که چشمانش برای کشته شدن حسین (ع) گریان شود بطوری که اشک بر گونه هایش سرازیر گردد ، خداوند به سبب آن ، او را در غرفه های بهشتی جای دهد که روزگاران درازی را در آن بسر برد.(5)

      امام علی (ع) هم چنین می فرماید : در روز قیامت همه ی چشمها گریانند و هیچ چشمی خواب ندارد مگر آن چشمی که خداوند آن را به کرامت خود اختصاص داده و برای هتک حرمت حسین (ع) و خاندان محمد گریسته باشد .(6)

4- زیارت مرقد مطهر امام حسین (ع) :

      در روایات متعدد از زائرین قبر حضرت ، تمجید شده است . چنانکه از امام صادق (ع) منقول است که ایشان در مناجات خود بعد از نماز می فرمود : ای کسی که ما را به کرامت خود ویژه گردانیدی و به ما وعده ی شفاعت دادی ، من و برادران من و زائران قبر پدرم حسین (ع) را بیامرز . بار خدایا ، دشمنان ما از رفتن اینان به زیارت خرده گرفتند اما این خرده گیریها ، علی رغم میل دشمنان ، آنان را از برخاستن و آمدن سوی ما بازنداشت . پس این چهره های آفتاب سوخته را واین گونه هایی را که بر قبر پدرم ابی عبد الله بر خاک مالیده می شود و این چشمهایی را که از سر دلسوزی برای ما اشکهایشان سرازیر می گردد و این دلهایی را که در غم مصیبت ما بی تاب و سوزان است و این ناله ها و شیونهایی را که برای ما می شود مشمول رحمت خویش بفرما . بار خدایا . من این جانها و این پیکرها را به تو می سپارم تا در آن روز تشنگی از حوض ( کوثر ) سیرابشان کنی .(7)

      امام رضا (ع) فرمود : کسی که قبر امام حسین (ع) را با شناخت حق او زیارت کند خداوند حتماً گناهان قبلی و بعدی او را می آمرزد .(8)

5- برگزاری مجالس عزاداری :

امام صادق (علیه السلام) می فرماید : مجلس گرفتن شما را من دوست می دارم . در مجالس خود « امر ما را » زنده بدارید . خداوند رحمت کند کسی که امر ما را زنده بدارد.(9)

 امام رضا (ع) نیز فرمودند : هرکه روز عاشورا را روز سوگواری و اندوه و گریه اش باشد ، خداوند عز و جل روز قیامت را روز شادی و سرور او قرار دهد .(10)

سزاوار است که در این روز از لذتها و خوشیها اجتناب شود و با حفظ شئونات عزاداری مراسم سوگواری اقامه گردد.‏

امام صادق (ع) چنین می فرماید  : در روز عاشورا از کارهای لذتبخش دوری شود و آداب و سنن سوگواری بر پا گردد و تا زوال خورشید از خوردن و آشامیدن خودداری شود و بعد از آن همان غذایی خورده شود که سوگواران می خورند.(11)

6- رعایت اخلاص:

عزاداری را بخاطر رسم و عادت انجام نداده و سعى كنیم این كارها را با نیتى خالص و براى رضاى خدا انجام داده و در خلوص خود نیز صادق باشیم. زیرا كار كوچكى كه با نیت خالصانه و صادقانه همراه باشد بهتر از كارهاى زیادى است كه خلوص و صداقت در آن نباشد . امام علی (ع) می فرماید : اخلاص عالیترین هدف است .(12) امام صادق (ع) نیز می فرماید : بنده باید در تمام حرکات و سکنات خود نیت خالص داشته باشد ، زیرا اگر چنین نباشد غافل است .(13)

7- تعطیلی کار در روز عاشورا :

کار و کسب درآمد حلال برای خانواده  در اسلام از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است و حتی در اقوال و افعال معصومین (ع) می توان به اهتمام آنان به این مقوله پی برد . اما درچند مورد توصیه به ترک کار شده و از مسلمانان دعوت به احیای بعضی از شعائر اسلامی شده است ، از جمله هنگام اقامه ی نماز جمعه از مسلمانان خواسته شده است که خرید و فروش را رها نموده و به این امر مبادرت نمایند . و نیز در خصوص روز عاشورا به این امر توجه داده شده است.

امام صادق (علیه السلام ) : کسی که روز عاشورا را تعطیل کند ، یعنی عقب کسب و کارش نرود و به کوری چشم بنی امیه که روز عاشورا را متبرک می دانستند، اگر کسی برای معیشت روزانه اش هم فعالیتی نکند، خداوند حوائج دنیا و آخرتش را بر آورد و کسی که روز عاشورا روز حزن و اندوه او باشد، در عوض فردای قیامت که برای همه روز هول و ترس است برای او روز شادی خواهد بود.(14)

8- زیارت و زیارت خوانی :

 از دیگر آداب ، خواندن زیارتنامه هایی است که در کتب معتبر وجو دارد که از مهمترین آنان ، زیارت عاشورا است .

علقمة بن حضرمی از امام باقر (علیه السلام ) در خواست نمود که مرا دعایی تعلیم بفرما که از راه نزدیک یا دور و از خانه ام در این روز (روز عاشورا ) بخوانم . امام فرمودند : ای علقمه ! هرگاه خواستی (دعا بخوانی ) دو رکعت نماز بخوان بعد از آن این زیارت (عاشورا ) را بخوان . پس اگر تو این زیارت را بخوانی ، دعا کرده ای به آنچه که ، ملائکه برای زائر حسین (علیه السلام ) دعا می کنند و خداوند صد هزار هزار درجه برای تو بنویسد و مثل کسی هستی که با حسین (علیه السلام ) شهید شده باشد تا مشارکت کنی ایشان را در درجات ایشان و شناخته نشوی مگر در جمله شهیدانی که شهید شده اند با آن حضرت و نوشته شود برای تو ثواب زیارت هر پیغمبری و رسولی و ثواب زیارت هر که زیارت کرده حسین (علیه السلام ) را از روزی که شهید شده است . (15)

آسیب شاسی مکتب عاشورا :

با گذشت قرون و اعصار ، از پیدایش هر یک از مکاتب اصیل اسلامی ، بدعتهایی چه بصورت آگاهانه و یا احیاناً نا آگاهانه وارد این حوزه شده است . متأسفانه دهه محرم و خاصه روز عاشورا از این گزند مصون نمانده است که به فراخور به تعدادی از آن اشاره می گردد .

1-   تمثال حضرات (ع) :

      مع الاسف احیاناٌ مشاهده می شود که در بعضی از مساجد و هیئات مذهبی ، از معصومین (ع) نصب می گردد و نیز در دستجات عزاداری ایام محرم ، تمثالهایی از آن بزرگواران حمل می شود که با توجه به مستند نبودن انتصاب این تمثالها به معصومین(ع) استفاده ی از آنان در زمره ی بدعت در احیای این شعار دینی محسوب می شود و از قداست و. ارزش آن می کاهد .

2-   موسیقی :

از جمله آسیبهای موجود در عزاداری دهه ی محرم ، بکار بردن آلات و ادوات موسیقی ، چون نی ، ارگ و سنتور و ... است . با توجه به نگرش اسلام به احتیاط در استفاده نمودن از این ابزار و آلات و بودن حدو مرز خاص در بهره گیری از آن و همچنین با در نظر گرفتن این ادوات بعنوان ابزار لهو و لعب ، بنظر می رسد بکار بردن آن در مراسم عزاداری بزرگ مردی که با شهادت خود ، خواست زنگار بدعت و خرافه را از چهره ی اسلام بزداید ، خالی از اشکال نباشد .

3-  به همراه داشتن ادواتی چون گهواره و حیوانات :

هدف از برگزاری عزاداری عاشورا ، زنده نگه داشتن نهضت امام حسین (ع) و پویایی این فرهنگ است. لذا پرداختن به حواشی در اقامه ی عزاداریها ، چون حمل گهواره تا یادآور کودک خردسال کربلاء باشد و یا اسب تزئین شده که به ذهن بینندگان ، ذوالجناح را متبادر سازد از قداست و جایگاه رفیع آن نهضت می کاهد و نسل جوان جامعه ، بجای اندیشیدن به عمق فاجعه و عادت به تعمق گرایی ، به ظواهر می نگرد و از اندیشیدن باز می ماند.

4-حمل عَلَم :

علم به پرچمی گفته می شود که نماد هر قوم یا ملیت و یا کشور است و غالباٌ در جنگها ، دو گروه مبارز ، نیروهایش را زیر آن گرد هم می آوردند و سقوط هر پرچم ، نشانه ی سقوط آن لشکر است . ولی امروزه ، علم معنای واقعی خود را در هیئات عزاداری از دست داده و به یک جسم طویل و عریضی با شکلهای مختلف و وزنهای گوناگون تبدیل شده است که نه تنها بار معنوی خاصی نداشته ، بلکه مبالغ هنگفتی از سرمایه و دارایی مساجد و هیئات ، صرف تهیه ی آن می شود که می توانست آن مبالغ در مصارف بهتری چون برگزاری کلاسهای آموزشی و ... هزینه گردد . و از طرف دیگر ، این سؤال به ذهن می آید که حمل علم ، کدام جنبه از جنبه های نهضت عاشورا را زنده نگه می دارد و شجاعت کدام مرد شجاع را به ذهن متبادر می سازد .

5-  استفاده از مقاتل غیر موثق :

از مهمترین آسیبهای حوزه ی عاشورا ، و دهه ی محرم ، بهره گرفتن از مقاتل غیر موثق و غیر مستند است که احیاناً توسط مداحان اهل البیت و واعظین مورد استفاده قرار می گیرد . لذا با توجه به نقش مهم این قشر در ترویج و توسعه ی معارف ناب اسلامی و رویارویی با مردم در سنین و طبقات مختلف ، تأکید می شود که حتماٌ به توصیه های آیت الله شهید مطهری ، در کتاب حماسه ی حسینی توجه خاص گردد .

6-  خودنمایی و زورآزمایی :

همانگونه که در مبحث آداب عزاداری گذشت ، عزادار واقعی امام حسین(ع) با روحیه ی اخلاص و بدور از ریا و خود نمایی در مجالس عزا شرکت می نماید . . لذا هرگونه عملکرد منافی این واقعیت ، در زمره ی خودنمایی بوده که نمونه ی بارز آن ، زورآزمایی اشخاص در حمل علمهای سنگین و طویل است ، بطوریکه شناخت هر هیأت با بزرگی علم آن مرسوم شده است . از اینرو با توجه به هدف نهضت عاشورا که احیای دین رسول خدا (ص) است ، حضور در این مجالس نیز ، احیای این فرهنگ است و نه چیز دیگر .

7-  صدمه زدن بر بدن :

با گذری کوتاه دو آیه ی قرآن کریم(16) ، ضرر به نفس حرام قطعی است(17) . لذا گاهی اوقات مشاهده می شود که بعضی از عزاداران امام حسین (ع) خصوصاً در ایام تاسوعا و عاشورا ، با استفاده از آلاتی چون قمه ، جراحات شدیدی بر بدن خود وارد می آورند که از چند دیدگاه در حوزه ی آسیب شناسی مطرح است . اول اینکه : این عمل در زمره ی آسیب رساندن به بدن است و حکم حرمت را دارد . و دوم اینکه : طبق فتاوای بعضی از علمای دین ،  این عمل نهی شده است . و سوم اینکه : انجام چنین اموری دستاویزی را به دست دشمنان اسلام که مترصد فرصت جهت بی ارزش جلوه دادن مراسم عزاداری های مسلمانان ، خصوصاً شیعیان هستند می دهد . و در پایان اینکه ، با توجه به کدام حدیث مستند و تقریر ائمه ی معصومین ، آنان خواستار برپایی چنین عزاداری هستند . لذا چه زیبا جلوه می کند ، عزاداری که در آن انسان با حفظ حرمت خود به مذهب تشیع ارج و منزلت ویژه ای می بخشد .

8- اختلاط زن و مرد :

از عمده آفات اجتماعی عصر حاضر، که شیوع جهانی دارد ، اختلاط زن و مرد و نبود حریم معین و مشخص است . این اختلاط در جوامع غیر مسلمان ، از حوزه ی بحث ما خارج است ولی در جامعه ی اسلامی و علی الخصوص شیعیان ، این امر از اهمیت بسزایی برخوردار است و زن و مرد شیعه ، با رعایت حریمی که اسلام برای او معین نموده است ، به انجام فعالیستهای اجتماعی و ... اقدام می نماید . از اینرو اگر هرگونه اختلاطی در اقامه عزاداریهای امام حسین (ع) صورت پذیرد ، این همان نقطه ی آغازین عناد با فرهنگ  حسینی است .

در پایان لازم به ذکر است که آسیبهای وارد در این حوزه به موارد ذکر شده منتهی نمی شود .بلکه آسیبهایی چون ، غلو در عزاداری بطوریکه مصائب غیر واقعی را واقعی جلوه دادن ، استفاده از افراد نا آگاه به مسائل دینی در اقامه عزاداریها و امور مشابه آن نیز، در این حوزه جای تأمل دارد

پنج شنبه 25/9/1389 - 0:15
سخنان ماندگار

آنقدر شکست می خورم تا راه شکست دادن را بیاموزم.

پنج شنبه 4/9/1389 - 22:59
شعر و قطعات ادبی
یکی بود ، یکی نبود

غیر خدا ، زیر سقف دلم کسی نبود

راه می رفتم اسم اون ورد زبون

می نشستم کنج دلم ، بازم با خدای مهربون

تا اینکه یه روزی که توی آسمون نشسته بود رنگین کمون

از ایوان دلم گذشت یکی به شکل مهربون

.

.

خونه ی دلم با وجود خدا تیره نبود

روی چمناش خاکریزه نبود

نمی دونم از کجا اومد اون نامهربون

چمنا را ، برگ و درختارا چید

 دلمو کویر کرد ، قهر کرد رنگین کمون

.

.

.

حالا من و خدا جونم بازم همخونه شدیم

اما چه فایده ، از ترس شماتت غریبه ها هم پیمونه شدیم


پنج شنبه 4/9/1389 - 22:58
شعر و قطعات ادبی

گاهی  ...

چنین خوب نباش  !

که حجم هستی ام

در انبساط عشق تو

بر دلم آوار می شود

گاهی  ...

چنین خوب نباش  !

پنج شنبه 4/9/1389 - 22:55
شعر و قطعات ادبی
رهگذر   

گیج ز هر عابر و هرکس   

پرسید:   

پس خدا کو نکند گم شده است؟!!   

همه از پرسش او سخت   

به خود لرزیدند


پنج شنبه 4/9/1389 - 22:52
شعر و قطعات ادبی
رفته ای اینک ، اما ایا
باز برمی گردی ؟
چه تمنای محالی دارم
خنده ام می گیرد
چه شبی بود و چه روزی افسوس
با شبان رازی بود
روزها شوری داشت
ما پرستوها را
از سر شاخه به بانگ هی ، هی
می پراندیم در آغوش فضا
ما قناریها را
از درون قفس سرد رها می کردیم
آرزو می کردم
دشت سرشار ز سبرسبزی رویا ها را
من گمان می کردم
دوستی همچون سروی سرسبز
چارفصلش همه آراستگی ست
من چه می دانستم
هیبت باد زمستانی هست
من چه می دانستم
سبزه می پژمرد از بی آبی
سبزه یخ می زند از سردی دی
من چه می دانستم
دل هر کس دل نیست
قلبها ز آهن و سنگ
قلبها بی خبر از عاطفه اند
پنج شنبه 4/9/1389 - 1:12
آلبوم تصاویر
پنج شنبه 4/9/1389 - 1:5
شعر و قطعات ادبی

متن زیبای بیا كودك شویم
بیا كودك شویم …
مثل تمام آن روزهای خواب و خرگوش .
مثل روزهایی كه واژه زیستن بی معنی تر از آن بود كه فكر ما را مشغول خودش كند .
و ما بدون ترس همه ظهر های گرم تابستان را روی لبه پشت بام می دویدیم
و مرگ احمق تر از آن بود كه ما را دنبال كند .
بیا كودك شویم …
خوب نگاه كن ، ما هنوز محتاجیم به نقاشی های كودكی مان كه ساده می كرد زندگی را در یك مربع كج و كله كه نامش خانه بود
و دو خط موازی آبی كه رودخانه را به خانه ما می آورد
ساده مثل لامپ خانه ی نقاشی مان كه هیچ احتیاجی به سیمكشی نداشت و مداد زرد برای همیشه نورانی می كرد در بی خیالی قبض های برق همیشه .
بیا كودك شویم و همه ی مردم دنیا را كودك ببینیم
آنقدر كودك و پاك كه در خانه نقاشی مان را همیشه باز بگذاریم
مثل آن روزها كه رفتند و هیچ فكر نكردند
كه ما دیگر شماره ی پاهایمان از چهل گذشته است
و راست می گفت انگار ، دیگر امیدی به بازگشت نیست .
دیگر نقطه اتصالی نیست . دیگر دستمان به نقاشی نمی رود و اگر هم برود …
دیگر مداد رنگی های شش رنگ جواب دنیای پر زرق برق مان را نمی دهد .
دلم برای مداد رنگی های شش رنگ بی نهایت تنگ شده است .
دلم برای آن روز ها كه عصر ها دلم نمی گرفت تنگ شده است .
دلم برای آن روزها كه نمی فهمیدم خیلی چیز ها را تنگ شده است
و چقدر می خندیدم به حماقت او كه از من بزرگتر بود و عاشق
چقدر خوب بود كه نمی فهمیدم .
چقدر خوب بود آن روزها كه محبوب قلبم فلان فوتبالیست محبوب بود و هیچ وقت فكر نمی كردم به صدای زمختش یا صورت آفتاب سوخته اش .
اما دیگر …
نه صورت بدون مو و نه خواندن كتاب های ژول ورن مرا به كودكی نخواهد برد .
باور كن ، امتحان كرده ام .
دور است دنیای كودكی ام و من خسته .
دور است روزگاری بی دین و بی گناه .
دور است بوی سیب زمینی پخته و صورت آفتاب سوخته .
اما من چه كنم ؟
منی كه از دنیای بی كودك می ترسم .
منی كه از تمام خطوط منحنی رسم شده می ترسم
گویی شیاطینی هستند كه می خواهند از خطوط راست و شكسته كه …
كه هیچ وقت خاطره ی كودكی شان را فراموش نكرده اند دلبری كنند .

پنج شنبه 4/9/1389 - 1:3
خانواده

شعر یبای صدای پای آب از سهراب سپهری
هر کجا هستم ، باشم،
آسمان مال من است.

پنج شنبه 4/9/1389 - 1:2
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته