• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 296
تعداد نظرات : 55
زمان آخرین مطلب : 4060روز قبل
محبت و عاطفه
آدم ها شوخي شوخي به گنجشکها سنگ مي زنند... و گنجشکها جدي جدي مي ميرند... آدمها شوخي شوخي زخم مي زنند... و قلبها جدي جدي مي شکنند... و تو شوخي شوخي لبخند مي زني... و من جدي جدي عاشق ميشم .::نظر یادت نره ::.
چهارشنبه 2/8/1386 - 16:30
محبت و عاطفه
عشق شايد تنها جايزه ي اين روزگار نامهربان است كه براي بردنش نيازي به پارتي نيست !! برايش مهم نيست كه تو "شاهي يا گدا" ! مردي يا زن ! هر چه كه هستي ، باش ! فقط تنها شرطش اين است كه ارزش آن را بشناسي و حرمتش را نگه داري... .::نظر یادت نره ::.
چهارشنبه 2/8/1386 - 16:29
محبت و عاطفه
تو مي داني ... و مي داني كه من ، بي تو و مهر تو ، مي ميرم تو دستش را بگير تا او نترسد از سيا هي ها، سختي ها ، دو رنگي ها و بداند دوستش داري دوستت دارم خداي مهربانيها .::نظر یادت نره ::.
چهارشنبه 2/8/1386 - 16:28
خاطرات و روز نوشت
قسمتي از وصيت نامه ي کوروش بزرگ: از شما خواستارم كه پيكرم را كسی نبيند، حتی شما فرزندانم. پس از مرگ بدنم را موميای نكنيد و در طلا و زيور آلات و يا امثال آن نپوشانيد . زودتر آنرا در آغوش خاك پاك ايران قرار دهيد تا ذره ذره های بدنم خاك ايران را تشكيل دهد .::نظر یادت نره ::.
چهارشنبه 2/8/1386 - 16:26
محبت و عاطفه
تو در من آن تب گرمي كه آبم ميكند كم كم , نگاهت نيز چون مستي خرابم ميكند كم كم , منم آن كهنه ديواري به جا از قلعه هاي سنگ كه باد و آفتاب آخر خرابم ميكند كم كم .::نظر یادت نره ::.
چهارشنبه 2/8/1386 - 16:25
محبت و عاطفه
قلبم رو شکستی ولی من بیشتر از قبل دوستت دارم چون حالا هر تکه از قلبم تو رو جداگونه دوست داره .::نظر یادت نره ::.
چهارشنبه 2/8/1386 - 16:23
محبت و عاطفه
تورا گم کرده ام امروز ...وحالا لحظه هاي من ..گرفتار سکوتي سرد وسنگينند..وچشمانم...که تا ديروز به عشقت مي درخشيدند ...نمي داني چه غمگينند ..چراغ روشن شب بود ..برايم چشم هاي تو.. نمي دانم چه خواهد شد....پر از دلشوره ام... بي تاب ودلگيرم.....کجا ماندي .::نظر یادت نره ::.
چهارشنبه 2/8/1386 - 16:22
محبت و عاطفه
تو نگاهم كردی وخنديدی: تبسمي كه هزاران حرف را به من مي رساند توخنديدی: از خنده ات دريافتم که از ديدارم راضي هستی توخنديدی: تبسم زيبايت را دليل بر پايان تنهاييم دانستم و توخنديدی: و من پنداشتم که ديگر غمهايم پايان يافته است .::نظر یادت نره ::.
چهارشنبه 2/8/1386 - 16:21
محبت و عاطفه
روي تخته سنگي نوشته شده بود: اگر جواني عاشق شد چه کند؟ من هم زير آن نوشتم: بايد صبر کند. براي بار دوم که از آنجا گذر کردم زير نوشته ي من کسي نوشته بود: اگر صبر نداشته باشد چه کند؟ من هم با بي حوصلگي نوشتم: بميرد بهتر است. براي بار سوم که از آنجا عبور مي کردم. انتظار داشتم زير نوشته من نوشته اي باشد. اما زير تخته سنگ جواني را مرده يافتم...
چهارشنبه 2/8/1386 - 16:19
محبت و عاطفه
زندگي سخت نيست ما سختش ميکنيم عشق قشنگ نيست ما قشنگش ميکنيم دل ما تنگ نيست ما تنگش ميکنيم دل هيچکس سنگ نيست ما سنگش ميکنيم .:: نظر یادت نره ::.
چهارشنبه 2/8/1386 - 16:17
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته