تبیان، دستیار زندگی

موفقیت ورزشی مایکل فلپس، این روزها در ایران، حتی در میان کسانی که به ندرت خبرها و رویدادهای ورزشی را دنبال می‌کردند، بازتاب جالب توجهی پیدا کرده است. عدم موفقیت کاروان ورزشی ایران در پکن، همراه با خبر باورنکردنی کسب این همه مدال و نشان از سوی تنها یک ورزشکار، سؤال‌های زیادی در ذهن مردم ایجاد کرده است.

به راستی ماشین قهرمان‌سازی کشورهای دیگر چگونه و تحت چه مکانیسمی، قهرمان ورزشی تربیت می‌کند؟ چرا این ورزشکاران اشباع‌ناپذیر به نظر می‌رسند و کسب یکی دو مدال جهانی و المپیکی و چند قرارداد تجاری آنها را به سقف آرزوهای شخصی‌شان نمی‌رساند؟ و آیا مایی که عادت داریم از قهرمانان خود اسطوره‌ بسازیم و یک شبه آنها را به اسوه‌های اخلاقی مسلم تبدیل کنیم، راه خطا را طی نمی‌کنیم؟ آیا بهتر نیست، ستاره‌هایمان را زمینی و دوست‌داشتنی حفظ کنیم و شرایط را طوری فراهم آوریم که آنها تنها بر «حرفه» ورزش خود تمرکز کنند.

اینها سؤالاتی هستند که اینجا و آنجا، در تاکسی و بیمارستان و نشریات و در گفتگوهای خودمانی با ادبیات و استدلال‌ها و گرایشات شخصی مختلف به آنها پرداخته می‌شود.

اما، در این پست می‌خواهم گریزی بزنم به بیوگرافی مایکل فلپس:

مایکل فلپس Michael Phelps در 30 ژوئن سال 1985 در مریلند به دنیا آمد. پدر و مادر مایکل، «فرد» و «دبی» نام دارند. پدر مایکل یک آدم نظامی بود و مادرش آموزگار دبیرستان. مادر مایکل، معلم موفقی است و توانسته دو بار، عنوان بهترین آموزگار سال را در مریلند به دست آورد. مایکل فلپس، در خواهر بزرگ‌تر به نام‌های هیلاری و ویتنی دارد.

پدر مایکل، ورزشکار خوبی بود و  توانست این ویژگی را به فرزندانش هم منتقل کند. هیلاری -خواهر مایکل- استعداد زیادی در شنای پرونه داشت، ولی شنا را سرانجام کنار گذاشت، خواهر دیگر مایکل یعنی «ویتنی» مدت بیشتری به شنا ادامه داد و حتی در سن 15 سالگی در سال 1996، تلاش کرد وارد تیم المپیک آمریکا شود ولی موفق به این کار نشد و مدتی کوتاهی بعد از این عدم موفقیت، به علت ناراحتی فتق دیسک بین مهره‌ای ، مجبور به خاحافظی از دنیای شنا شد. مایکل چیزهای زیادی از خواهرنش در مورد شنا آموخت، شاید یکی از مهم‌ترین این تعلیمات، اهمیت سعی و تلاش در این رشته ورزشی بود.

در مورد دوره خردسالی فلپس چیز زیادی در سایت‌های اینترنتی منتشر نشده است، به جز اینکه در دوره‌ای پزشکان تشخیص داده بودند که او مبتلا به اختلال بیش‌فعالی و کمبود توجه یا ADHD است.

مایکل فلپس، عملا هنگامی که 7 سال داشت، شنا کردن را شروع کرد. به گفته خودش در نخستین بارهایی که وارد استخر می‌شد از فرو رفتن صورتش در آب وحشت داشت، به همین خاطر ترجیح می‌داد به پشت شنا کند، پس جای تعجب نیست که نخستین مهارتی که او در ورزش آموخت، شنای کرال پشت باشد.

دوره کودکی فلپس با ورزش شنا و انجام ورزش‌های دیگر به طور پراکنده، سپری می‌شد، تا اینکه سال 1996 فرارسید، دراین سال بود که تمایل مایکل برای دنبال کردن جدی ورزش شنا با تماشای مسابقات شنای المپیک 1996 آتلانتا و به خصوص رقابت دو ورزشکار خوب شنای آمریکا در این سال یعنی تام مالکو و تام دولان، افزون‌تر شد.

اما در سال 1996، اتفاق ناگواری برای مایکل رخ داد. پدر و مادر مایکل بعد از سال‌ها اختلاف از هم جدا شدند. سرپرستی مایکل و دو خواهرش به مادر مایکل سپرده شد و از این زمان تا به امروز ارتباط مایکل با پدرش بسیار محدود شده است.

مایکل که شنا را از استخر مدرسه‌اش شروع کرده بود، در این زمان احساس کرد که نیاز به آموزش و مربی بهتری دارد، بنابراین به باشگاه ورزش‌های آبی بالتیمر شمالی رفت، جایی که مربی‌ای به نام «باب بومن» را ملاقات کرد، مربی‌ای که پی به استعدادهای فلپس برد.

دست و پاهای کشیده و کف پا و دست بزرگ او به همراه سعی تلاش زیاد مایکل نقاط قوت او بودند، اما انگیزه و تمایل شدید او برای برد و قهرمانی نقش مهم‌تری در زندگی ورزش او ایفا کرد، مایکل به هیچ عنوان پیروزی کس دیگری را تحمل نمی‌کرد، حتی یک بار که در مسابقه‌ای در نوجوانی از یک شناگر هم سن و سالش عقب افتاد، عینک شنایش را به گوشه‌ای پرت کرد، طوری که مربی‌اش مجبور شد او را به گوشه‌ای ببرد و به او تذکر دهد که دیگر این کار را تکرار نکند. در دوره نوجوانی به جز پرداختن به شنا، او از هر نظر یک نوجوان عادی بود، کتاب‌هایی در مورد قهرمانان ورزشی مثل «لارنس آرمسترانگ» و «وینس لومباردی» می‌خواند و شب‌ها در کنارگربه‌اش -ساوانا- به خواب می‌رفت!

سال 1999: در سال 1999، مایکل به تیم ملی ب آمریکا راه یافت و موفق شد رکورد شنای 200 متر پروانه را در رده سنی جوانان جابجا کند.

در سال 2000 او در مسابقات کشوری سوم شد و در مسابقات انتخابی تیم ملی برای املپیک سیدنی، به مقام دومی رسید و به عضویت تیم المپیک درآمد.

المپیک سیدنی: در این مسابقات او بیشتر از 15 سال نداشت، و بنابراین جوان‌ترین شناگر تیم المپیک آمریکا در 68 سال گذشته محسوب می‌شد. در سیدنی فلپس در 200 متر پروانه پنجم شد.

در پایان سال 2000، او هفتمین ورزشکار برتر دنیا در رشته شنای 200 متر پروانه بود و در 400 متر انفرادی عنوان 44 ام  جهانی را داشت.

سال 2001: در این سال فلپس در مسابقات کشوری موفق به شکستن رکورد شنای 200 متر پروانه شد و در 100 متر پروانه مدال طلا را گرفت. در همین سال او نخستین مدال بین‌المللی خود را به دست آورد و در مسابقات قهرمانی جهان در فوکوآکای ژاپن، مدال طلا گرفت.

دیگر ورزشکاران کهنه‌کار شنا برای رقابت با این پدیده نوجوان دچار مشکل شده بودند و اسپانسرها مرتبا بر در اتاق او ضربه می‌زدند.

سال 2002: فلپس 4 عنوان قهرمانی در مسابقات کشوری به دست آورد: 100 و 200 متر پروانه و 200 و 400 متر انفرادی، او موفق شد در 200 متر رکورد دنیا را بشکند. در این سال او در مسابقات قهرمانی پن پاسیفیک دو مدال طلا در رشته‌های 200 متر و 400 متر انفرادی کسب کرد و در 200 متر پروانه نقره گرفت.

موفقیت‌های ورزشی فلپس در این زمان باعث شد که رسانه‌ها و علاقه‌مندان رشته شنا، شروع به مقایسه او و شناگر مشهور استرالیا «یان تورپ» کنند. همه مشتاق بودند که بدانند که قدرت و سرعت و استقامت فلپس بیشتر است یا «تورپدو»! این موضوع برای مایکل که چند سال نوارهای ضبط شده از مسابقات یان تورپ را برای آموزش تماشا می‌کرد، افتخاری محسوب می‌شد.

بعد از فارغ التحصیل شدن از دبیرستان در سال 2003، مایکل بر مسابقات قهرمانی کشور تمرکز کرد و مبدل به نخستین کسی شد که در این مسابقات در 3 رشته متفاوت قهرمان شده است، او موفق شد در 200 متر آزاد، 200 متر پشت و 100 متر پروانه قهرمان شود.

در سال 2003، مایکل در مسایقات شنای قهرمانی جهان در بارسلون اسپانیا شرکت کرد. او توانست در این مسابقات به خوبی پاسخی به اظهار نظر مربی استرالیا بدهد که مقایسه او را با یان تورپ غیرمنصفانه خواند بود ، چرا که او موفق شد، 6 مدال بگیرد و 5 رکورد را جا به جا کند!

موفیت‌های فلپس ادامه داشت و او در مسابقات قهرمانی آمریکا در کالج پارک مریلند در برابر تماشگران علاقه‌مند زادگاهش موفق شد، 5 عنوان قهرمانی را کسب کند.

موفیت‌های ورزشی فلپس باعث شد که در سال 2004، با 10 شرکت قرارداد تبلیغاتی امضا کند که شرکت‌هایی مثل Visa, Omega, AT&T Wireless, Power Bar از جمله آنها بودند. در این سال، مایکل موفق شد، مجددا 5 عنوان قهرمانی را به دست بیاورد.

مایکل مراحل آمادگی برای المپیک آتن را با سودای تکرار رکورد «مارک اسپیتز» که موفق شده در المپیک سال 1972، 7 مدال طلا را کسب کند، شروع کرد. یک شرکت هم جایزه‌ای یک میلون دلاری برای او در صورت تکرار این رکورد پیشنهاد کرده بود.

فلپس موفق نشد که رکورد اسپیتز را تکرار کند اما کسب 6 مدال طلا و دو عنوان سومی را مگر می‌شود عدم موفیت لقب داد؟!

بعد از المپیک آتن، فلپس آنقدر مشهور شده بود که به صورت مرتب از سوی نشریات و برنامه‌های پرتماشگر تلویزیونی آمریکا دعوت به مصاحبه می‌شد، در این زمان او در یک سری برنامه تلویزونی مثل «صبح به خیر آمریکا» و «شوی شبانه» شرکت کرد. همچنین در یک تور دور آمریکا برای تبلیغ ورزش شنا شرکت کرد.

^{وقتی این خبر باورنكردنی را از یك دوست صمیمی در اینترنت شنیدم، فقط توانستم به سرعت به صفحه‌ی ثبت نام یاهو بروم تا اطمینان حاصل كنم كه این خبر، یك شوخی بی‌مزه‌ی كودكانه بوده یا به بار نشستن ماهها زحمت و تلاش گروهی و عنایت پروردگار متعال...}

^{این اتفاق روی داد و پس از گذشت یك سال و بازدید بیش از 2 و نیم میلیون نفر از صفحات سایت سلام یاهو كه یك پایگاه خبررسانی معترض به پروپاگاندای سیاه علیه ایران و حذف نام كشورمان از سایت دولتی خدمات اینترنت یاهو بود، خواسته‌ی ما محقق شد.}

^{در این لحظات كه شاید خستگی ناشی از ماهها تلاش و زحمت شبانه‌روزی در سایت سلام یاهو باعث شده تا شادی و غرورم را نتوانم از دریچه‌ی كلمات به شما انتقال دهم، غیر از سپاسگزاری پروردگار بی‌نیاز و بی‌همتا، هیچ سخنی برای گفتن ندارم.}

^{موفقیت ملی فعالان اینترنت فارسی را به همه‌ تبریك می‌گویم و پس از قادر متعال كه در لحظه لحظه‌ی اجرای پروژه‌ی بمب گوگلی، لطف خود را شامل حالمان كرد، از محمد توكلی عزیز، پشتیبان فنی سایت بمب، صمیمانه تشكر می‌كنم كه با اختصاص دادن پهنای باند ماهانه‌ی 10 گیگابایت، كمك كرد تا بار روزانه بیش از 50 هزار بازدیدكننده از سراسر دنیا برای Hello Yahoo قابل تحمل باشد.}

^{محمد توكلی در این مدت بدون كوچكترین چشمداشت و مضایقه‌یی حتی وقتی در آخرین ساعات بامداد با او سراسیمه تماس می‌گرفتم و مشكلات فنی سایت را مطرح می‌كردم، برادرانه‌ترین كمكهای خود را وقف این پروژه‌ی ملی كرد و بستری ساخت تا بدون هیچ مشكلی به كار ادامه دهیم. دوستی كه به هیچ طریقی نمی‌توانم زحمات بی‌حد و حصر او را تشكر كنم چرا كه پشتیبانی فنی او تنها به مشكلات سایت محدود نمی‌شد.}

^{برقراری ارتباط با مسوولان رده‌بالای گوگل و یاهو، مشكلی بود كه با همكاری محمد توكلی، به آسانی حل شد.}

^{و پروژه در سایه‌ی لطف پروردگار در چندین مرحله با یاری هزاران بلاگر فارسی زبان به موفقیت رسید. بلاگرهایی كه به بمب لینك دادند و سایت را برای عبارت Yahoo Mail به صفحه‌ی اول گوگل رساندند و بعد هم ماجرا را در ویكی‌پدیا بالا كشیدند.}

^{تنها می‌توانم از همه‌ی بلاگرها و خبرنگارانی كه در انعكاس جهانی موضوع حذف نام ایران از یاهو به ما كمك كردند، صمیمانه سپاسگزاری كنم و در درگاه یگانه‌ی بی‌همتا كه الطاف واسع و بی‌دریغ خود را در لحظه‌لحظه‌ی اجرای این طرح به ما هدیه داد، شكر و حمد به جای بیاورم.}

^{مطمئن باشید اضافه شدن نام كشورمان به فهرستهای سایتی مانند یاهو كه به ناحق، اعتباری بین‌المللی كسب كرده و شهرتی برای خود به دست آورده، افتخاری نیست كه بخواهیم بابتش جشن بگیریم اما این حركت منفعلانه‌ از سوی مسوولان پرادعای یاهو كه معتقد بودند سیاستهای دولتی اجازه‌ی برگرداندن نام كشورمان را نمی‌دهد، آنقدر خواری و تحقیر دولت آمریكا را به رخ كشید كه بتوانیم در همه‌ی رسانه‌های دنیا جار بزنیم و به جهانیان نشان دهیم كه برای مقابله كردن با قدرت جوانان جمهوری اسلامی ایران، هنوز هیچ احدی از مادر زاییده نشده است!}

^{بعد از رسیدن سایت به صفحه‌ی اول نتایج جست‌وجوی گوگل، اضافه شدن نام ایران به یاهو، موفقیت نهایی بمب بود كه البته فعالیت خود را به عنوان یك سایت خبری در حوزه‌ی موفقیتهای فرهنگی، علمی، ورزشی و هنری ایران و ایرانیان ادامه خواهد داد تا این مرز پرگهر را نه آنطور كه لابی‌های میلیارددلاری می‌خواهند بلكه آنگونه كه هست، به دنیا ارایه و معرفی كند.}

^{پی‌نوشت// یك دعا: پروردگارم. از تو می‌خواهم یاری‌ام رسانی تا هیچ موفقیت، پیروزی و رجحانی مایه‌ی غرور و نخوتم نگردد، هیچ افتخاری مرا غره نسازد و هیچ شكوفایی تازه‌یی را از سر تلاش و زحمات خود ندانم...}

^{پی‌نوشت ۲: در طول یك سال گذشته، نه به دلیل اهمیتی كه سایت یاهو داشت، كه برای اثبات قدرت ایرانی، مذاكرات زیادی انجام شد تا نام ایران به فهرست یاهو برگردد. از جری یانگ، مدیر كره‌یی سایت یاهو كه حتی توسط روزنامه‌ی گاردین او را به مصاحبه و ارایه‌ی توضیح تحت فشار گذاشتیم تا امید كردستانی در گوگل كه تلاش كردیم از رقابت بین گوگل و یاهو برای اهداف خود استفاده كنیم.}

^{خدا را شكر می‌كنم كه همه‌ی این تلاشها، سرانجام نتیجه داد. فقط همین...}

<sup>فرد به نقطه پریشانی می رسد و احساس بدبختی بیچارگی و ناامیدی می كند شخص افسرده ممكن است به صورت واقعی یا غیر واقعی به فكر همه شكستها و ناكامی هایش باشد و اینده در نظر او توام با ناامیدی جلوه كند.
افسردگی ممكن است واكنش در مقابل فشارهای روانی مثل از دست دادن كسانی كه به انها عشق می ورزد ،از دست دادن تامین و ثبات ،طلاق، تهدید ناشی از یك بیماری مزمن و مواردی از این قبیل باشد

مهمترین مشخصه های افسردگی:
اختلال درخلق وخوی، غمگین بودن، احساس اضطراب، احساس ناتوانی ( اعتماد به نفس ضعیف)، احساس پوچی وبی ارزشی ( عزت نفس پائین )، ناامیدی، عدم ذوق وشوق درانجام فعالیتها، ضعف درتمركز
كه دوموردازاین مواردیعنی( ناامیدی واحساس پوچی وبی ارزشی) مشخصه های مهم درافسردگی است.
این علائم خلقی كه در بالا ذكرشدمعمولا بایكسری علائم جسمی هم همراه است.
بی اشتهایی عصبی،  پراشتهایی عصبی،  خستگی وكوفتگی،  سردرد ، اختلال درخواب
اختلالات افسردگی به سه قسمت :افسردگی خفیف ،افسردگی متوسط و افسردگی شدید تقسیم میشوند
افسردگی خفیف:
در این نوع افسردگی بیمار از خلق پایین ،نداشتن احساس لذت و فقدان انرژی وكم خوابی رنج می برد.در این افسردگی نشانه های دیگری همچون اضطراب و نشانه های وسواسی دیده می شود خلق ممكن است در طی روز تغییر كند
افسردگی متوسط:
علائم اختلال افسردگی متوسط عبارتند از ظاهر غمگین،اضطراب وتحریك پذیری،كاهش انرژی تمركز ضعیف ،افكار بدبینانه و احساس گناه ،ناامیدی ،ایده های خودكشی ،كاهش وزن،كاهش اشتها ،كاهش میل جنسی واختلالات خواب
اختلالات خواب چند نوع است
بیمار 2یا3ساعت قبل از وقت معمول بیدار میشود و دیگر به خواب نمی رود و در بستر دراز میكشد احساس نشاط ندارد وغالبا بی قرار است وبا ناامیدی به روزی كه در راه است فكر می كند،شكست های گذشته را مرور می كند و مایوسانه به اینده می نگرد در این زمان مشكلات ومسائل به نظر وی بزرگتر میرسند
بر عكس بعضی بیماران افسرده زیاد می خوابند و دیر بیدار میشوند با این وجود زمانی كه بیدار می شوند احساس سرحالی نمی كنند معمولا این افراد خیلی سخت از خواب بیدار می شوند

افسردگی شدید:
5یا تعداد بیشتری از علائم زیر به مدت 2هفته باید در فرد وجود داشته باشد در این صورت فرد دارای افسردگی شدید است:
خلق افسرده در بیشتر روز وتقریبا همه روزه،تغییر وزن حداقل به میزان5%در عرض یك ماه،بی خوابی یا پر خوابی همه روزه،خستگی و از دست دادن انرژی،احساس بی ارزشی یا احساس گناه نامتناسب وبیش از حد،كاهش توانائی تفكر و تمركز،افكار مكرر مرگ و افكار مكرر خود كشی

  علائم افسردگی در نوجوانان
فقدان عمومی احساس لذت( یعنی انگیزه ای برای انجام كارهاندارد)، كندی شدیدروانی- حركتی، هذیان( بزرگ منشی)، احساس ناامیدی، افكار خودكشی( قادر به طرح ونقشه هستند)، بی خوابی، كاهش تمركز، جامعه ستیزی و پرخاشگری
 
معمولا اختلالات خلقی یاافسردگی را تحت عنوان حالتهایی كه ازنظرعاطفی به انسان دست میدهد مثل:دمق بودن غمگین یازود رنج بودن می دانیم اما روانشناسان می گویند علائم دیگری هم داردواینكه مافقط بگوئیم افسردگی نشانه های هیجانی داردكمی فریبنده است وساده ا نگاری است كه بگوئیم شخصی كه افسرده است فقط نشانه های خلقی دارد برجسته ترین نشانه های خلقی غم واندوه است یعنی فرد همیشه در حال غصه خوردن است ممكن است حتی یك نوجوان از صبح تا شب ساعتها گریه كند و هر كه به او میر رسد می خواهد او را آرام كند ولی باید بدانیم كه این كاراشتباه است وباعث تثبیت افسردگی درنوجوان میشود.

روشهای درمان
( درمان بدنی): برای این نوع درمان 2 روش وجود دارد.
1- درمان داروئی
2- شوك
( درمان تحلیل گری " روان درمانی" )
1- باید به نوجوان كمك كنیم خشمش را از خود به سمت مسائلی كه اوراافسرده كرده برگرداند. به او اجازه بدهیم كه خشمش را بروز دهد و به مرحله بینش برسد وخود راتخریب نكند وعزت نفس خود رابدست اورد.
2-برای عزت نفس خود بیش از حد به دیگران وابسته نباشد.به او كمككنیم كه ازدرون احساس عزت نفس كند.
3. - اهداف وارزوهایش را تعدیل كند یعنی هدفها وارزوهایش را كمی سطح پائین تركند
( درمان شناختی)
1- افكار منفی نوجوان در مورد خودش راعوض كنیم ومثبت اندیشی را به او اموزش دهیم.
2- تجارب كاری خوبش رادرنظرش باارزش نشان دهیم.
3- به اینده خوش بینش كنیم.
( سالم اندیشی)
1- به او اموزش دهیم كه افكاربد راازذهنش پاك كندوشناسائی عوامل رادربروز مشكلاتش رابه او یاد دهیم.
2- به او اموزش دهیم كه زندگی خاكستری است یعنی: هر چیزی نسبی استنه سیاه نه سفید یعنی امور دنیامطلق نیست وخوب وبد دارد.
3- به او امتحان كردن رااموزش دهیم.
4- تحلیل سود وزیان
 نكته آخر:
زمانی كه فرد افسرده است به او اصلا توجه نكنید ولحظاتیكه سرحال وشاداب است به او توجه كنید واورامورد تشویق قرار دهید</sup>

مردی در عالم رویا فرشته ای را دید كه در یك دستش مشعل و در دست دیگرش سطل آبی گرفته بود و در جاده ای روشن و تاریك راه می رفت. مرد جلو رفت و از فرشته پرسید: این مشعل و سطل آب را كجا می بری؟ فرشته جواب داد: می خواهم با این مشعل بهشت را آتش بزنم و با این سطل آب، آتش های جهنم را خاموش كنم. آن وقت ببینم چه كسی واقعا خدارا دوست دارد؟

از خدا خواستم مصائب مرا حل کند و خدا گفت : نه
او فرمود : حل مشکلات تو کار من نیست " من به تو عقل دادم و تو با توکل به من به مراد مقصود میرسی
از خدا خواستم غرور مرا بگیرد و او گفت : نه
او فرمود : باز گرفتن غرور کار من نیست بلکه تویی که باید آنرا ترک کنی
از خدا خواستم به من شکیبایی عطا کند و او گفت : نه
خدا فرمود : شکیبایی دست آورد رنج است و به کسی عطا نمیشود باید آنرا به دست آورد
از خدا خواستم به من سعادت بخشد و خدا گفت : نه
خدا فرمود : خود باید متعالی شوی اما به تو یاری میرسانم تا به ثمر بنشینی
از خدا خواستم مرا کمک کند تا دیگران را به همان اندازه که او مرا دوست دارد دوست بدارم
خدا فرمود : آفرین بالاخره مقصود اصلی را دریافتی
از او نیرو خواستم او مشکلات را جلوی پایم گذاشت تا قویتر شوم
از او حکمت خواستم او مسائل بسیاری به من داد تا حل کنم
از او شهامت خواستم او خطر را در مقابلم قرار داد تا از آن بجهم
از او عشق خواستم انسانهای درد مند را سر راهم قرار داد تا به آنها کمک کنم
از او کمک خواستم به من فرصت داد
هیچ یک از خواسته هایی که داشتم دریافت نکردم اما به آنچه نیاز داشتم رسیدم

^{فروردین}

^{دست به كاری می زنی كه تحسین همكاران را در پی خواهد داشت. آنها از تو توقع و انتظارات خوبی دارند و باید به این خواسته ها توجه كرد. با كمك آنان می توان برنامه های مهمی را به پیش برد.}

^{اردیبهشت}

^{تسلیم نباید شد. هیچ مشكلی نیست كه برای آن راه حلی وجود نداشته باشد. تو هنوز همه راهها را تجربه نكرده ای. اگر چشمان خود را باز كنی خواهی دید كه چه راههای دیگری وجود دارد.}

^خرداد

^{تجربه و مهارت، بزرگترین پشتوانه تو در این راه خواهد بود. شاید دیگران از سطح سواد و تحصیلات بیشتری برخوردار باشند اما هیچ كدام تجربه تو را ندارد و از این امتیاز محروم اند.}

^تیر

^{زندگی و كار وقتی حالت روتین و یكنواخت به خود می گیرد، خسته كننده خواهد شد. آدمی طرفدار نوآوری و خلاقیت است و بنابراین باید هر چند وقت یكبار تنوعی را به وجود آورد.}

^مرداد

^{در انتخاب دوستان باید بیشتر دقت كرد. هر كس به تو لبخند می زند، نمی تواند دوستی وفادار و صمیمی باشد. این دوستی باید در عمل و در طول زندگی خود را نشان دهد.}

^شهریور

^{پیش از نتیجه گیری و قضاوت، بایداطلاعات خود را مورد امتحان قرار داد و به صحت و درستی آنها اطمینان پیدا كرد. چه بسا یك برداشت غلط تو را از راه گمراه می كند.}

^مهر

^{یك مناسبت اجمتاعی پیش می آید و طی آن با دوستان جدیدی آشنا خواهی شد. در بین این افراد كسانی هستند كه می توان بر روی كمك و مساعدت آنها حساب كرد و از آنها بهره برد.}

^آبان

^{شرایط بر خلاف میل تو حركت می كند و همین موضوع برای تو آزار دهنده خواهد بود. اگر یادبگیری كه چگونه بر خلاف جریان شنا كنی، راههای تازه ای به روی تو گشوده می شود.}

^آذر

^{بخشی از این فكرها را باید به عمل در آورد تا درستی یا نادرستی آنها معلوم گردد. تا اندیشه و تفكری به عمل در نیامده باشد، درستی آن معلوم نیست و بنابراین بسیار فریبنده خواهد بود.}

^دی

^{صراحت و رو راستی، بعضی از دوستان را آزار خواهد داد. با این وصف، صراحت بهترین روش و شیوه است و آنها نیز در پایان خواهند فهمید كه این درست ترین كار بود.}

^بهمن

^{بازگشت از یك خطا، یك پیروزی بزرگ است بنابراین به جای آنكه سرافكنده باشی باید با غرور و افتخار حركت كرد و به آینده خود اطمینان داشت زیرا موفقیت تو قطعی است.}

^اسفند

^{پیشنهادی مطرح می شود كه بسیار فریبنده و وسوه انگیز خواهد بود . با این حال تو هنوز تردیدهایی داری كه باید رفع شود. از شتاب زدگی باید جدا دوری كرد.}